Forwarded from پیوند نگار
🔴 احتمالات ممکن در مورد حوادث پیش رو در 5دی ماه 96 و واکنش های ممکن حکومت سرکوبگر و نتایج ان:
2⃣قسمت دوم 🔰
اگر گروه های جمعیتی تحت هر شرایطی به هم پیوسته و با حفظ آرامش و بدون وارد شدن به فاز خشونت، بتوانند تجمعات چندهزار نفری آرام را تشکیل و در کنار هم قرار گیرند، در این صورت نمی توانند به جمعیت فشرده تیراندازی کنند و شاید نیروهای لباس شخصی را وارد جمعیت کنند تا از درون جمعیت با ایجاد هرج و مرج و درگیری و راه اندازی شلوعی و شورش آنها را پراکنده کنند، و اگر از این تکنیک هم توفیقی حاصل نکنند و در نهایت تجمعات هزاران نفری آرام متشکل شود، در واقع اعتراضات وارد فاز جدی ملی می شود و نیروهای رژیم تنها می توانند آن را نظارت و در چارچوبی خاص کنترل کنند و شخصیتهای موثر و محوری اعتراضات را شناسایی کرده و اطلاعات لازم برای دستگیری های بعدی را جمع آوری کنند.
در این صورت یک پیروزی بزرگ برای مردم حاصل و رژیم به انفعال رفته و زمینه ادامه و استمرار و تکرار شکل گیری چنین تجمعاتی ایجاد شود که رژیم را با تمام موجودیت آن به انزوا برده و مشروعیت آن را سلب کرده و مجبور به عقب نشینی در مقابل مردم می کند و ریزش نیروهای رژیم در سطوح مختلف از بالا تا پایین تشدید می شود و هسته سخت قدرت منزوی تر و تنهاتر می شود و روند سقوط آن شروع می شود و از درون این تجمعات رهبران مردمی در شهرها ظهور کرده و اپوزسبون واقعی مردمی ظهور می کند و چهره های توانمندی سیاسی در نوک پیکان اعتراضات قرار گرفته و کار را پیش می برند.
2 | انجام مراسم چهلم جاویدنامان توسط خانواده و دوستان و خویشان نزدیک آنها و عدم شکل گیری هرگونه تجمع کوچک و بزرگ توسط مردم انحام شود.
در این صورت رزیم با فرستادن چند مامور انتظامی به مراسم شرایط را بصورت انتظامی شرایط را کنترل کرده و احتمالا از لباس شخصی ها در اطراف محلات استفاده کند جهت کنترل منطقه با عدم دخالت و انتظار برای پایان یافتن مراسم .
چنین شرایطی ایده ال رژیم هست که او نیز سعی خواهد کرد که کلا ماجرا را به فراموشی سپرده و جنایات آبان را از حافظه ها حذف کند و به اصطلاح خون جوانان را کلا پایمال کند و انگار اصلا چنین واقعه ایی اتفاق نیافتاده و روایت معمول خود را در مورد اعتراضات تکرار کند و فشار امنینی را بر جامعه تشدید کرده و با امنیتی کردن بیشتر جامعه طرح های خود را عملی کند .
با توجه با احتمالات فوق، مشخصا تشکیل تجمعات گسترده هزاران تنی مردم، بهترین شرایط برای مردم معترض و کابوسی برای رژیم است و تشکیل چنان تجمعی نیاز به هوشمندی و هوشیاری و پشتکار و جسارت و در عین حال حفظ آرامش و پیشبرد هدف هست، و افرادی هوشمند باید رهبری چنین تجمعاتی را بر عهده گرفته با کنترل احساسات جمعی و مهار حملات سرکوبگرانه و حفظ جمعیت در کنار هم این شرایط را محقق کند .
از طرفی وضعیت نهایی که عدم حضور مردم در مراسم یادمانها هست بهترین شرایط برای حکومت و البته فاجعه ایی دردناک برای مردم خواهد بود.
حال با این شرایط باید همگان با جدیت در این مراسم شرکت کرده و با حضور آرام خود در آینده سرنوشت خود مشارکت کرده و کشور را ار دست سلطه گران نجات دهد
2⃣قسمت دوم 🔰
اگر گروه های جمعیتی تحت هر شرایطی به هم پیوسته و با حفظ آرامش و بدون وارد شدن به فاز خشونت، بتوانند تجمعات چندهزار نفری آرام را تشکیل و در کنار هم قرار گیرند، در این صورت نمی توانند به جمعیت فشرده تیراندازی کنند و شاید نیروهای لباس شخصی را وارد جمعیت کنند تا از درون جمعیت با ایجاد هرج و مرج و درگیری و راه اندازی شلوعی و شورش آنها را پراکنده کنند، و اگر از این تکنیک هم توفیقی حاصل نکنند و در نهایت تجمعات هزاران نفری آرام متشکل شود، در واقع اعتراضات وارد فاز جدی ملی می شود و نیروهای رژیم تنها می توانند آن را نظارت و در چارچوبی خاص کنترل کنند و شخصیتهای موثر و محوری اعتراضات را شناسایی کرده و اطلاعات لازم برای دستگیری های بعدی را جمع آوری کنند.
در این صورت یک پیروزی بزرگ برای مردم حاصل و رژیم به انفعال رفته و زمینه ادامه و استمرار و تکرار شکل گیری چنین تجمعاتی ایجاد شود که رژیم را با تمام موجودیت آن به انزوا برده و مشروعیت آن را سلب کرده و مجبور به عقب نشینی در مقابل مردم می کند و ریزش نیروهای رژیم در سطوح مختلف از بالا تا پایین تشدید می شود و هسته سخت قدرت منزوی تر و تنهاتر می شود و روند سقوط آن شروع می شود و از درون این تجمعات رهبران مردمی در شهرها ظهور کرده و اپوزسبون واقعی مردمی ظهور می کند و چهره های توانمندی سیاسی در نوک پیکان اعتراضات قرار گرفته و کار را پیش می برند.
2 | انجام مراسم چهلم جاویدنامان توسط خانواده و دوستان و خویشان نزدیک آنها و عدم شکل گیری هرگونه تجمع کوچک و بزرگ توسط مردم انحام شود.
در این صورت رزیم با فرستادن چند مامور انتظامی به مراسم شرایط را بصورت انتظامی شرایط را کنترل کرده و احتمالا از لباس شخصی ها در اطراف محلات استفاده کند جهت کنترل منطقه با عدم دخالت و انتظار برای پایان یافتن مراسم .
چنین شرایطی ایده ال رژیم هست که او نیز سعی خواهد کرد که کلا ماجرا را به فراموشی سپرده و جنایات آبان را از حافظه ها حذف کند و به اصطلاح خون جوانان را کلا پایمال کند و انگار اصلا چنین واقعه ایی اتفاق نیافتاده و روایت معمول خود را در مورد اعتراضات تکرار کند و فشار امنینی را بر جامعه تشدید کرده و با امنیتی کردن بیشتر جامعه طرح های خود را عملی کند .
با توجه با احتمالات فوق، مشخصا تشکیل تجمعات گسترده هزاران تنی مردم، بهترین شرایط برای مردم معترض و کابوسی برای رژیم است و تشکیل چنان تجمعی نیاز به هوشمندی و هوشیاری و پشتکار و جسارت و در عین حال حفظ آرامش و پیشبرد هدف هست، و افرادی هوشمند باید رهبری چنین تجمعاتی را بر عهده گرفته با کنترل احساسات جمعی و مهار حملات سرکوبگرانه و حفظ جمعیت در کنار هم این شرایط را محقق کند .
از طرفی وضعیت نهایی که عدم حضور مردم در مراسم یادمانها هست بهترین شرایط برای حکومت و البته فاجعه ایی دردناک برای مردم خواهد بود.
حال با این شرایط باید همگان با جدیت در این مراسم شرکت کرده و با حضور آرام خود در آینده سرنوشت خود مشارکت کرده و کشور را ار دست سلطه گران نجات دهد
Telegram
🖇 attach
Forwarded from پیوند نگار
🔴 تعدادی از مادران جاویدنامان فدایی ایران در چهل سال گذشته، #پنجم_دیماە، را به عنوان:
"روز ادای احترام به کشته شدگان آبان ماه" اعلام کردند
مادران داغدیده جاویدنامان تاکید کردند:
پیگیرانه برای دادخواهی به مبارزه ی خود ادامه خواهند داد.
متن این دادخواهی بدین شرح است :
⭕️ تا به کی، تا چند، این همه بازداشت، شکنجه و جنایت؟
ما پیگیرانه دادخواهیم!
فرزندان ما در ایران برای برخورداری از آزادی و زندگی انسانی به خیابان میآیند و توسط نیروهای حکومتی به قتل می رسند. آخرین مورد اعتراضات مردم ایران در اواخر آبان ماه ۱۳۹۸ بود که در اعتراض به بالا رفتن قیمت بنزین شکل گرفت و مردم جان به لب رسیده که خواهان آزادی و پایان دادن به فقر و تبعیض و بی عدالتی هستند، اعتراض شان را در شهرهای مختلف ایران در خیابان ها نشان دادند.
پاسخ شان از طرف حکومت نیز شلیک مستقیم گلوله و خفه کردن صدای شان با قطع ارتباط آن ها با دنیا از طریق قطع اینترنت بود.
متاسفانه در این اعتراضات صدها نفر به قتل رسیدند و چند هزار نفر بازداشت شدند و هم اکنون زیر شکنجه هستند و حتی به کودکان زیر ۱۸ سال نیز رحم نکرده و بیش از ده کودک کشته شدند.
ما مادران ساکت نمی نشینیم. ما مادران و خانواده های داغدیده که در طی ۴۰ سال فرزندان مان، جان خود را در راه آزادی و برقراری عدالت از دست داده اند، از مردم شریف و آزاده ایران و جامعه بین المللی می خواهیم که روز ۵ دی ماه (۲۶ دسامبر) مصادف با چهلمین روز کشته شدن فرزندان مان، را روز بین المللی ادای احترام به قربانیان آبان ماه اعلام کرده و با برگزاری مراسم یادبود، یک دقیقه سکوت کنیم.
یا بهر طریق که میتوانیم یاد عزیزان مان را گرامی داشته و این جنایات را محکوم کنیم. ما هم چنین خواهان اعزام کمیسر عالی حقوق بشر و گزارش ویژه حقوق بشر سازمان ملل برای بازدید به ایران و تشکیل کمیته حقیقت یاب با حضور و نظارت خانوادههای آسیب دیده برای بررسی ابعاد فاجعه و اعلام دقیق تعداد کشته شدگان، مجروحان و بازداشت شدگان و روشن شدن وضعیت فرزندان مان و هم چنین شناسایی عوامل دست اندر کار این جنایت هستیم.
به گمان ما این جنایت مصداق بارز جنایت علیه بشریت است و باید عوامل مستقیم آن را در دادگاه های بین المللی و علنی به پاسخ گویی بکشانیم تا بتوانیم جلوی تکرار این جنایت ها را بگیریم.
امضا کنندگان: از فعالان جنبش دادخواهی در ایران:
۱) ناهید شیربیشه (مادر پویا بختیاری– کشته شده در ۲۶ آبان ۱۳۹۸- دادخواه)
۲) دایە شریفە*شرافت زرینی* (مادر رامین و اشرف حسین پناهی- رامین در ۱۷ شهریور ۱۳۹۷ اعدام شد و اشرف در ۶ مهر ۱۳۸۷ در مرگی مشکوک کشته شد- و مادر زندانی سیاسی افشین حسین پناهی- دادخواه)
۳) آمنه قادری (مادر زانیار و لقمان مردادی که در ۱۷ شهریور ۱۳۹۷ اعدام شدند و همسر اقبال مرادی که در ۲۷ تیر ۱۳۹۷ ترور شد- دادخواه)
۴) جلیله جعفری و شعله پاکروان (مادر بزرگ و مادر ریحانه جباری- اعدام شده در ۳ آبان ۱۳۹۳- دادخواه)
۵) قدم خیر فرامرزی (مادر شهرام و بهرام احمدی- شهرام در ۱۲ مرداد ۱۳۹۵ و بهرام در ۷ دی ۱۳۹۰ اعدام شدند- دادخواه)
۶) زهرا پور رحیم (مادر علیرضا مددپور- کشته شده در ۶ شهریور ۱۳۹۵- دادخواه)
۷) مهوش علاسوندی (مادر محمد و عبداله فتحی- کشته شدگان ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۰- دادخواه)
۸) شهناز اکملی (مادر مصطفی کریم بیگی – کشته شده در ۶ دی ۱۳۸۸- دادخواه)
۹) شهین مهین فر (مادر امیرارشد تاجمیر – کشته شده در ۶ دی ۱۳۸۸- دادخواه)
۱۰) حوریه گلستانی (مادر بهنود رمضانی – کشته شده در ۲۴ اسفند ۱۳۸۹- دادخواه)
۱۱) اکرم نقابی (مادر سعید زینالی- ناپدید شده از ۲۳ تیر ۱۳۷۸- دادخواه)،
۱۲) گل جهان اشرف پور (مادر اکبر محمدی- کشته شده در ۸ مرداد ۱۳۸۵)
۱۳) مرسده محسنی (از مادران و خانوادههای خاوران- خواهر مجتبی محسنی از کشته شدگان شهریور ۱۳۶۷)
۱۴) مادر قائدی و مرسده قائدی (از مادران و خانوادههای خاوران- مادر و خواهر صادق که در ۳۱ بهمن ۱۳۶۱ اعدام شد و جواد که به همراه همسرش منیرالسادات هاشمی در ۲۲ مرداد ۱۳۶۲ اعدام شدند)
۱۵) منصوره بهکیش (از مادران و خانوادههای خاوران- خواهر زهرا، محمود، محمدرضا- محسن و محمدعلی بهکیش از کشته شدگان دهه ی ۶۰ و سیامک اسدیان (همسر زهرا کشته شده در ۱۳ مهر ۱۳۶۰)
۱۶) سیمین عیوض زاده ( مادر زنده یاد رشید علی شناس و امید علی شناس زندانی سیاسی سابق- همراه دادخواهان)
🔰 پ ن:
روز #5دیماه با تجمعات گسترده میلیونی در مراسم یادمان چهلم جاویدنامان آبان 98 که بدست دژخیمان ضحاک به خون غلتیدند، شرکت و خون جوانان آزادی خواه ایران را پاس میداریم و تا رسیدن به هدف آنها که همانا بازپس گیری میهن از فرقه تبهکار است مبارزه خواهیم کرد.
پاینده ایران
درود بر جاویدنامان ایران
#ایران_را_پس_میگیریم
#جمهوری_اسلامی_باید_برود
"روز ادای احترام به کشته شدگان آبان ماه" اعلام کردند
مادران داغدیده جاویدنامان تاکید کردند:
پیگیرانه برای دادخواهی به مبارزه ی خود ادامه خواهند داد.
متن این دادخواهی بدین شرح است :
⭕️ تا به کی، تا چند، این همه بازداشت، شکنجه و جنایت؟
ما پیگیرانه دادخواهیم!
فرزندان ما در ایران برای برخورداری از آزادی و زندگی انسانی به خیابان میآیند و توسط نیروهای حکومتی به قتل می رسند. آخرین مورد اعتراضات مردم ایران در اواخر آبان ماه ۱۳۹۸ بود که در اعتراض به بالا رفتن قیمت بنزین شکل گرفت و مردم جان به لب رسیده که خواهان آزادی و پایان دادن به فقر و تبعیض و بی عدالتی هستند، اعتراض شان را در شهرهای مختلف ایران در خیابان ها نشان دادند.
پاسخ شان از طرف حکومت نیز شلیک مستقیم گلوله و خفه کردن صدای شان با قطع ارتباط آن ها با دنیا از طریق قطع اینترنت بود.
متاسفانه در این اعتراضات صدها نفر به قتل رسیدند و چند هزار نفر بازداشت شدند و هم اکنون زیر شکنجه هستند و حتی به کودکان زیر ۱۸ سال نیز رحم نکرده و بیش از ده کودک کشته شدند.
ما مادران ساکت نمی نشینیم. ما مادران و خانواده های داغدیده که در طی ۴۰ سال فرزندان مان، جان خود را در راه آزادی و برقراری عدالت از دست داده اند، از مردم شریف و آزاده ایران و جامعه بین المللی می خواهیم که روز ۵ دی ماه (۲۶ دسامبر) مصادف با چهلمین روز کشته شدن فرزندان مان، را روز بین المللی ادای احترام به قربانیان آبان ماه اعلام کرده و با برگزاری مراسم یادبود، یک دقیقه سکوت کنیم.
یا بهر طریق که میتوانیم یاد عزیزان مان را گرامی داشته و این جنایات را محکوم کنیم. ما هم چنین خواهان اعزام کمیسر عالی حقوق بشر و گزارش ویژه حقوق بشر سازمان ملل برای بازدید به ایران و تشکیل کمیته حقیقت یاب با حضور و نظارت خانوادههای آسیب دیده برای بررسی ابعاد فاجعه و اعلام دقیق تعداد کشته شدگان، مجروحان و بازداشت شدگان و روشن شدن وضعیت فرزندان مان و هم چنین شناسایی عوامل دست اندر کار این جنایت هستیم.
به گمان ما این جنایت مصداق بارز جنایت علیه بشریت است و باید عوامل مستقیم آن را در دادگاه های بین المللی و علنی به پاسخ گویی بکشانیم تا بتوانیم جلوی تکرار این جنایت ها را بگیریم.
امضا کنندگان: از فعالان جنبش دادخواهی در ایران:
۱) ناهید شیربیشه (مادر پویا بختیاری– کشته شده در ۲۶ آبان ۱۳۹۸- دادخواه)
۲) دایە شریفە*شرافت زرینی* (مادر رامین و اشرف حسین پناهی- رامین در ۱۷ شهریور ۱۳۹۷ اعدام شد و اشرف در ۶ مهر ۱۳۸۷ در مرگی مشکوک کشته شد- و مادر زندانی سیاسی افشین حسین پناهی- دادخواه)
۳) آمنه قادری (مادر زانیار و لقمان مردادی که در ۱۷ شهریور ۱۳۹۷ اعدام شدند و همسر اقبال مرادی که در ۲۷ تیر ۱۳۹۷ ترور شد- دادخواه)
۴) جلیله جعفری و شعله پاکروان (مادر بزرگ و مادر ریحانه جباری- اعدام شده در ۳ آبان ۱۳۹۳- دادخواه)
۵) قدم خیر فرامرزی (مادر شهرام و بهرام احمدی- شهرام در ۱۲ مرداد ۱۳۹۵ و بهرام در ۷ دی ۱۳۹۰ اعدام شدند- دادخواه)
۶) زهرا پور رحیم (مادر علیرضا مددپور- کشته شده در ۶ شهریور ۱۳۹۵- دادخواه)
۷) مهوش علاسوندی (مادر محمد و عبداله فتحی- کشته شدگان ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۰- دادخواه)
۸) شهناز اکملی (مادر مصطفی کریم بیگی – کشته شده در ۶ دی ۱۳۸۸- دادخواه)
۹) شهین مهین فر (مادر امیرارشد تاجمیر – کشته شده در ۶ دی ۱۳۸۸- دادخواه)
۱۰) حوریه گلستانی (مادر بهنود رمضانی – کشته شده در ۲۴ اسفند ۱۳۸۹- دادخواه)
۱۱) اکرم نقابی (مادر سعید زینالی- ناپدید شده از ۲۳ تیر ۱۳۷۸- دادخواه)،
۱۲) گل جهان اشرف پور (مادر اکبر محمدی- کشته شده در ۸ مرداد ۱۳۸۵)
۱۳) مرسده محسنی (از مادران و خانوادههای خاوران- خواهر مجتبی محسنی از کشته شدگان شهریور ۱۳۶۷)
۱۴) مادر قائدی و مرسده قائدی (از مادران و خانوادههای خاوران- مادر و خواهر صادق که در ۳۱ بهمن ۱۳۶۱ اعدام شد و جواد که به همراه همسرش منیرالسادات هاشمی در ۲۲ مرداد ۱۳۶۲ اعدام شدند)
۱۵) منصوره بهکیش (از مادران و خانوادههای خاوران- خواهر زهرا، محمود، محمدرضا- محسن و محمدعلی بهکیش از کشته شدگان دهه ی ۶۰ و سیامک اسدیان (همسر زهرا کشته شده در ۱۳ مهر ۱۳۶۰)
۱۶) سیمین عیوض زاده ( مادر زنده یاد رشید علی شناس و امید علی شناس زندانی سیاسی سابق- همراه دادخواهان)
🔰 پ ن:
روز #5دیماه با تجمعات گسترده میلیونی در مراسم یادمان چهلم جاویدنامان آبان 98 که بدست دژخیمان ضحاک به خون غلتیدند، شرکت و خون جوانان آزادی خواه ایران را پاس میداریم و تا رسیدن به هدف آنها که همانا بازپس گیری میهن از فرقه تبهکار است مبارزه خواهیم کرد.
پاینده ایران
درود بر جاویدنامان ایران
#ایران_را_پس_میگیریم
#جمهوری_اسلامی_باید_برود
Telegram
🖇 attach
Forwarded from اتچ بات
🔴 آیا مبارزه مسلحانه راهکار مناسبی برای برانداری رژیم هست؟
وقتی ملتی براندازی یک رژیم دیکتاتوری را برگزید، باید روشی موثر را با توجه به هدف انتخاب کند. فارغ از احساسات و هیجانات و امیدها و ترسها و سختی و آسانی روشها، صرفا با توجه به نتیجه حاصله، باید خردمندانه و با نگاهی مدیریتی در مورد آن اندیشه کرد.
روشهای متنوعی برای مبارزه وجود دارد. اینجا مبارزه مسلحانه و بعدا روشهای دیگر را بررسی میکنیم .
برای جنگ نظامی، اولین ملاحطه مهم مطالعه موازنه قدرت و برآورد توانایی حاکمیت و مبارزان در امکان ایجاد توازن و سپس برتری قدرت نظامی بر رژیم هست.
در جنگ مسلحانه، عوامل انسانی، تسلیحاتی، پشتیبانی و حمایت سیاسی نیروهای داخلی و خارجی از اهمیت بسزایی برخوردار است.
براحتی میتوان متوجه شد رژیم از نیروی انسانی آموزش دیده و سازمان یافته و مجهز به تجهیزات کامل برای پیشبرد یک جنگ شهری برخوردار بوده و علاوه بر آن از نیروی اطلاعاتی و امنیتی زبده و مجهز به امکانات پیشرفته برای تعقیب و بازداشت مبارزان بهره میبرد؛ و با تسلط بر اقتصاد کشور و داشتن روابط بین المللی و متحدانی که با آنها همکاری میکند، امکان برخوردای از امکانات مالی وسیع را دارد و در امکان استفاده از مشاوره و تجربه های نظامی دیگران نیز دست بازتری دارد.
در مقابل نیروهای مردمی که شاید با در نظر گرفتن پتانسیل مشارکت عمومی، بلحاط نیروی انسانی بر آمار نیروی دولتی برتری پیدا کنند؛ ولی این جمعیت آموزش کافی و سازماندهی ندارند و بصورت پراکنده و در نهایت گروههای متفرق گسترده در سطح شهرها خواهند بود. همچنین بلحاظ تسلیحات و تجهیزات و لجستیک بشدت ضعیف بوده و بصورت خودتجهیری خواهد بود، و در بهترین حالت هرکس سلاحی در حد توان خود بدست خواهد آورد، که امکان تعیبن تاکتیک جنگی موثر متحد برای آنها بر اساس کیفیت تسلیحاتی وجود نخواهد داشت. در عین حال از توان مالی و حمایت اقتصادی موثری که در موقع ضرورت در اختیار باشد برخوردار نخواهد بود.
از طرفی از آنجا که این نیرو مردمی و غیر رسمی خواهد بود، پشتیبانی و حمایت سیاسی جهانی را نخواهد داشت، و حتی رژیم می تواند در مجامع بین المللی آن را به تروریسم محکوم کند.
اما ملاحظه دوم این است که مبارزه مسلحانه چه دست آوردهایی میتواند داشته باشد و آیا ارزش صرف هزینه را دارد؟
آنچه از مبارزه مسلحانه بعنوان دست آورد میتوان براورو کرد اینکه:
☆ احتمال سقوط رژیم با مبارزه مسلحانه در خوشبینانه ترین حالت را 50% میتوان در نظر گرفت.
☆ در صورت رسیدن به پیروزی نظامی و سقوط نظامی رژیم، از آنجا که پیش فضای پیروزی، نظامی خواهد بود، و طبعا یک عده از گروههای مسلح سازماندهی قویتری نسبت به بقیه خواهد داشت، لذا بعد از پیروزی به قاعده سلطه نظامی بر کشور حاکمیت پیدا خواهد کرد. در این صورت احتمال تشکیل دولتی دمکراتیک زیر 50% خواهد بود.
☆ در این شرایط، گروههای متنوع مسلح شکل خواهد گرفت، که هرکدام اهداف متفرقه ایی خواهند داشت، و این امر موجب گسترش منازعات بین این گروه ها و بروز جنگهای فرقه ایی و قومی و مذهبی ... خواهد شد، که مشخص نیست به کجا بیانجامد.
☆ در چنین فضایی احتمال امکان تشکیل دولت ملی مرکزی مقتدر بسیار اندک خواهد بود، و در فضای هرج و مرج و خلاء قدرت مرکزی ملی، امکان چندپاره شدن کشور و شکل گیری گروه های نظامی سلطه جوی منطقه ایی با حمایتهای همه جانبه صاحبان قدرت و ثروت جهانگرایان که مترصد تجزیه کشور هستند وجود دارد.
☆ جنگ نظامی ممکن است با شلیک یک اسلحه کمری شروع شود، اما مشخص نمیشود سطح درگیری تا کجا پیش میرود و چه نیروهایی وارد منازعه می شوند. لذا امکان ویرانی بیشتر کشور وجود داشته و شهرها و زیرساختهای موجود و نظم و قانون از بین رفته و هرج و مرج و ناامنی افزایش یافته و موجب مهاجرتهای اجباری هرچه ببشتر هموطنان و توسعه فقر و فلاکت برای باقی مانده ها و کشتار بیشتر مردم خواهد شد.
☆ در نهایت اگر دولتی هم تشکیل شده و شرایط را مهار کند، یک حاکمیت متکی بر قدرت نظامی برتر بوده، و دست به سرکوب خشونت آمیز زده و همه گروه ها را منکوب میکند تا حاکمیت و نظم را برقرار کند، و امکان تشکیل یک حکومت نظامی بالا میرود که احتمالا افرادی از ارتش و سپاه پاسداران امروز با ماهیت و شکلی دیگرگون بوده و یا یک گروه نظامی جدید ظهور و بر کشور غالب می شود.
☆ لذا باتوجه به اینکه هدف اصلی قیام، سرنگونی رژیم و مقابله و حدف اثرات توطئه گلوبالیسم که نابودی زیرساختهای ایران و بی ثباتی خاورمیانه با گسترش جنگ و برقراری.سکولار دمکراسی میباشد، عملی نشده و برعکس ناخواسته هیزم به آتش آنها ریخته و توطئه آنها را با گسترش جنگهای متعدد در اشکال مختلف عملی میکنیم، که در واقع به شکستی راهبردی منجر شده و با دست خود دشمن را پیروز می کنیم.
وقتی ملتی براندازی یک رژیم دیکتاتوری را برگزید، باید روشی موثر را با توجه به هدف انتخاب کند. فارغ از احساسات و هیجانات و امیدها و ترسها و سختی و آسانی روشها، صرفا با توجه به نتیجه حاصله، باید خردمندانه و با نگاهی مدیریتی در مورد آن اندیشه کرد.
روشهای متنوعی برای مبارزه وجود دارد. اینجا مبارزه مسلحانه و بعدا روشهای دیگر را بررسی میکنیم .
برای جنگ نظامی، اولین ملاحطه مهم مطالعه موازنه قدرت و برآورد توانایی حاکمیت و مبارزان در امکان ایجاد توازن و سپس برتری قدرت نظامی بر رژیم هست.
در جنگ مسلحانه، عوامل انسانی، تسلیحاتی، پشتیبانی و حمایت سیاسی نیروهای داخلی و خارجی از اهمیت بسزایی برخوردار است.
براحتی میتوان متوجه شد رژیم از نیروی انسانی آموزش دیده و سازمان یافته و مجهز به تجهیزات کامل برای پیشبرد یک جنگ شهری برخوردار بوده و علاوه بر آن از نیروی اطلاعاتی و امنیتی زبده و مجهز به امکانات پیشرفته برای تعقیب و بازداشت مبارزان بهره میبرد؛ و با تسلط بر اقتصاد کشور و داشتن روابط بین المللی و متحدانی که با آنها همکاری میکند، امکان برخوردای از امکانات مالی وسیع را دارد و در امکان استفاده از مشاوره و تجربه های نظامی دیگران نیز دست بازتری دارد.
در مقابل نیروهای مردمی که شاید با در نظر گرفتن پتانسیل مشارکت عمومی، بلحاط نیروی انسانی بر آمار نیروی دولتی برتری پیدا کنند؛ ولی این جمعیت آموزش کافی و سازماندهی ندارند و بصورت پراکنده و در نهایت گروههای متفرق گسترده در سطح شهرها خواهند بود. همچنین بلحاظ تسلیحات و تجهیزات و لجستیک بشدت ضعیف بوده و بصورت خودتجهیری خواهد بود، و در بهترین حالت هرکس سلاحی در حد توان خود بدست خواهد آورد، که امکان تعیبن تاکتیک جنگی موثر متحد برای آنها بر اساس کیفیت تسلیحاتی وجود نخواهد داشت. در عین حال از توان مالی و حمایت اقتصادی موثری که در موقع ضرورت در اختیار باشد برخوردار نخواهد بود.
از طرفی از آنجا که این نیرو مردمی و غیر رسمی خواهد بود، پشتیبانی و حمایت سیاسی جهانی را نخواهد داشت، و حتی رژیم می تواند در مجامع بین المللی آن را به تروریسم محکوم کند.
اما ملاحظه دوم این است که مبارزه مسلحانه چه دست آوردهایی میتواند داشته باشد و آیا ارزش صرف هزینه را دارد؟
آنچه از مبارزه مسلحانه بعنوان دست آورد میتوان براورو کرد اینکه:
☆ احتمال سقوط رژیم با مبارزه مسلحانه در خوشبینانه ترین حالت را 50% میتوان در نظر گرفت.
☆ در صورت رسیدن به پیروزی نظامی و سقوط نظامی رژیم، از آنجا که پیش فضای پیروزی، نظامی خواهد بود، و طبعا یک عده از گروههای مسلح سازماندهی قویتری نسبت به بقیه خواهد داشت، لذا بعد از پیروزی به قاعده سلطه نظامی بر کشور حاکمیت پیدا خواهد کرد. در این صورت احتمال تشکیل دولتی دمکراتیک زیر 50% خواهد بود.
☆ در این شرایط، گروههای متنوع مسلح شکل خواهد گرفت، که هرکدام اهداف متفرقه ایی خواهند داشت، و این امر موجب گسترش منازعات بین این گروه ها و بروز جنگهای فرقه ایی و قومی و مذهبی ... خواهد شد، که مشخص نیست به کجا بیانجامد.
☆ در چنین فضایی احتمال امکان تشکیل دولت ملی مرکزی مقتدر بسیار اندک خواهد بود، و در فضای هرج و مرج و خلاء قدرت مرکزی ملی، امکان چندپاره شدن کشور و شکل گیری گروه های نظامی سلطه جوی منطقه ایی با حمایتهای همه جانبه صاحبان قدرت و ثروت جهانگرایان که مترصد تجزیه کشور هستند وجود دارد.
☆ جنگ نظامی ممکن است با شلیک یک اسلحه کمری شروع شود، اما مشخص نمیشود سطح درگیری تا کجا پیش میرود و چه نیروهایی وارد منازعه می شوند. لذا امکان ویرانی بیشتر کشور وجود داشته و شهرها و زیرساختهای موجود و نظم و قانون از بین رفته و هرج و مرج و ناامنی افزایش یافته و موجب مهاجرتهای اجباری هرچه ببشتر هموطنان و توسعه فقر و فلاکت برای باقی مانده ها و کشتار بیشتر مردم خواهد شد.
☆ در نهایت اگر دولتی هم تشکیل شده و شرایط را مهار کند، یک حاکمیت متکی بر قدرت نظامی برتر بوده، و دست به سرکوب خشونت آمیز زده و همه گروه ها را منکوب میکند تا حاکمیت و نظم را برقرار کند، و امکان تشکیل یک حکومت نظامی بالا میرود که احتمالا افرادی از ارتش و سپاه پاسداران امروز با ماهیت و شکلی دیگرگون بوده و یا یک گروه نظامی جدید ظهور و بر کشور غالب می شود.
☆ لذا باتوجه به اینکه هدف اصلی قیام، سرنگونی رژیم و مقابله و حدف اثرات توطئه گلوبالیسم که نابودی زیرساختهای ایران و بی ثباتی خاورمیانه با گسترش جنگ و برقراری.سکولار دمکراسی میباشد، عملی نشده و برعکس ناخواسته هیزم به آتش آنها ریخته و توطئه آنها را با گسترش جنگهای متعدد در اشکال مختلف عملی میکنیم، که در واقع به شکستی راهبردی منجر شده و با دست خود دشمن را پیروز می کنیم.
Telegram
attach 📎
Audio
شستشوی مغزی در حکومتهای ایدئولوژیک
Forwarded from Amir Taheri امیر طاهری
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دکتر امیر طاهری: دیکتاتورهایی از امپراتوری های یک کیلومتر مربعی
برگردان فارسی تحلیلی با عنوان زیر:
Despots of the Square-Kilometer Empires
تجربه ، الماسی ست که برای هر ملتی یک گوهر کمیاب به حساب میآید . استاد امیر طاهری در تحلیلی به دیکتاتورهایی میپردازد که بر خلاف آرزوهای گسترش طلبانه آنها در یک کیلومتر مربع خلاصه می شوند . آیا خامنه ای هم در این چهار چوب تعریف می شود؟
@AmirTaheri4
برگردان فارسی تحلیلی با عنوان زیر:
Despots of the Square-Kilometer Empires
تجربه ، الماسی ست که برای هر ملتی یک گوهر کمیاب به حساب میآید . استاد امیر طاهری در تحلیلی به دیکتاتورهایی میپردازد که بر خلاف آرزوهای گسترش طلبانه آنها در یک کیلومتر مربع خلاصه می شوند . آیا خامنه ای هم در این چهار چوب تعریف می شود؟
@AmirTaheri4
Forwarded from پیوند نگار
🔴 آیا "نافرمانی مدنی با عدم خشونت" راهکار مفیدی برای براندازی دیکتاتوری ایران است ؟
نافرمانی شگرد مبارزاتی است که امکان عملی حاکمیت را از حاکم سلب میکند. چرا که حاکم زمانی میتواند حکومت کند که حکمش پدیرفته و اجرایی شود و زمانی که مردم بصورت متحد حکم او را بی اثر کنند عملا حاکم از جایگاهش ساقط میشود و مشروعیتش از بین رفته موجب سقوط اک می شود. همه تکنیکهای نافرمانی در این راستاست که هرچه حاکم میخواهد عملی شود، انجام نشود، و هرچه حاکم نمیخواهد، انجام گیرد. همکاری در عرصه های مختلف با حاکم قطع، و سازمانهای حکومتی تحریم و کلیت حکومت مورد بایکوت ملی قرار گیرد. باورمندان این شیوه به رفتار مدنی تاکید و از اقدام به خشونت منع میکنند.
فلسفه عدم خشونت در باورهای دین باستانی هندوان ریشه دارد و بعنوان "اهیمسا" شناخته می شود . براین اساس هندوان از هرگونه آزاری به نبات و حیوان و انسان خودداری میکنند و برخی از روحانیون آنها هنگام راه رفتن با جارویی زیر پای خود را میروبند، مبادا حشره ایی زیر پایشان ناخواسته آزار ببیند. این فلسفه دینی و ارزش اخلاقی هندوان، توسط مهاتماگاندی در جریان جنبش استقلال طلبی هند، بعنوان ابزار سیاسی مطرح شد. البته بگوئیم زمانی که افسر انگلیسی در میدان معروف، مردم هند را مورد کشتار قرار داد، گاندی اعلام کرد اگر اینگلیس به کشتار ملت هند ادامه دهد، ملت برای دفاع از خود اقدام خواهد کرد، چرا که حق دفاع از خود برای هر کسی مسلم است. با این حال رفتار استعمار اینگلیس طوری نشد که گاندی از روش عدم خشونت دست بردارد و با همان روش و متحد کردن توده ها و انجام اعتصابات و اعتراضات و نجمعات و عدم همکاری با استعمارگران، استقلال هند را عملی کرد و بعدها شیوه مبارزه او برای ساقط کردن دیکتاتورها بکار رفت .
حال آیا این روش در ایران به همان شکل سنتی پاسخگوی نیاز برانداری هست؟
این روش نیاز به اتحاد فعال و مشارکت همه اقشار ملت دارد.
می دانیم در ایران اولا حاکمیت حداقل 10تا 15% طرفدار دارد که بخشی از آن از طبقه حاکمه هستند. و از طرفی بخش بزرگی از جامعه در وضعیت انفعال بوده و بخاطر مشکلات متعددی که دارند، کمتر به مسائل مبارزاتی توجه دارند. ما این گروه را "اکثریت خاموش" می نامیم که شاید تقریبا 50%جامعه باشند. این گروه با اینکه مخالف حاکمیت هست، اما فعلا اراده ایی برای اقدام علیه حکومت ندارند.
در نتیجه باقیمانده جمعیت که 35تا 40% جامعه است بشکل فعال در مقابل رژیم قرار گرفته اند و البته بلحاظ فکری بین این گروه نیز تفاوتهایی وجود دارد، بهمین دلیل بندرت بتوانند بشکلی موثر بصورت استراتژیکی متحد شوند و این پاشنه آشیل حاکمیت اقلیت بر اکثریت است.
از طرفی، در وقایعی که اتفاق می افتد و مردم معترض دست به اعتراضات مسالمت آمیز خیابانی میزنند، حکومت بشدت سرکوب و مجازات می کند، و با بیرحمی و قساوت هرچه تمامتر دست به کشتار و حبس و شکنجه مردم میزند. اصولا روش اساسی حکومت "النصربالرعب" است و برای حفظ رعب تنها به تبلیغات دروغین برای گنده کردن توان نظامی و امنیتی خود تکیه نمیکند، بلکه واقعا دست به جنایت میزند و آخرین مورد آن را در آبان 98 دیدیم که در سه روز بیش از 1000تن را کشته و هزاران تن را بازداشت و شکنجه و در زندانها کشته و میکشد و این جنایت همچنان ادامه دارد و هواداران رژیم با حجامت خواندن آن، ضمن تحقیر خون جاویدنامان، بر آن مهر تایید زده و تازه کشتار 1000تن را درخد نیشتر حجامت تلقی کرده و پیام میدهد که می توانیم حتی جراحی و قتل عام گسترده بکنیم.
با این بررسی ساده به این نتیجه میرسیم که ضمن اینکه نافرمانی مدنی بشدت رژیم را تحت تاثیر قرار داده و وادار به واکنش می کند، و مشخصا روند وقایع به سمت پیشگامان مبارزه هست و هر روز از جمعیت هواداران رژیم کاهش، و از اکثریت خاموش به جمعیت پیشگامان فعال مبارزه اضافه میشود و بزودی جمعیت مخالفان فعال در میدان از مرز 50% خواهد گذشت که برای سرنگونی رژیم با کمتر از 10% پشتوانه اجتماعی کافی است؛ اما روش "عدم خشونت" نمیتواند در مقابل حکومتی جنایتکار که ابایی از نسل کشی ندارد، نمی تواند موثر واقع شود، و باید در این زمینه شیوه هوشمندانه و موثری را مورد توجه قرار داد که تحت عنوان روش " خشونت پرهیز" هست.
قبلا نشان دادیم مبارزه مسلحانه راهکار مفیدی نیست و عدم خشونت نیز نمی تواند کاری از پیش ببرد، لذا در پستی دیگر روش "نافرمانی مدنی خشونت پرهیز" را مورد بررسی و ارزیابی قرار می دهیم .
نافرمانی شگرد مبارزاتی است که امکان عملی حاکمیت را از حاکم سلب میکند. چرا که حاکم زمانی میتواند حکومت کند که حکمش پدیرفته و اجرایی شود و زمانی که مردم بصورت متحد حکم او را بی اثر کنند عملا حاکم از جایگاهش ساقط میشود و مشروعیتش از بین رفته موجب سقوط اک می شود. همه تکنیکهای نافرمانی در این راستاست که هرچه حاکم میخواهد عملی شود، انجام نشود، و هرچه حاکم نمیخواهد، انجام گیرد. همکاری در عرصه های مختلف با حاکم قطع، و سازمانهای حکومتی تحریم و کلیت حکومت مورد بایکوت ملی قرار گیرد. باورمندان این شیوه به رفتار مدنی تاکید و از اقدام به خشونت منع میکنند.
فلسفه عدم خشونت در باورهای دین باستانی هندوان ریشه دارد و بعنوان "اهیمسا" شناخته می شود . براین اساس هندوان از هرگونه آزاری به نبات و حیوان و انسان خودداری میکنند و برخی از روحانیون آنها هنگام راه رفتن با جارویی زیر پای خود را میروبند، مبادا حشره ایی زیر پایشان ناخواسته آزار ببیند. این فلسفه دینی و ارزش اخلاقی هندوان، توسط مهاتماگاندی در جریان جنبش استقلال طلبی هند، بعنوان ابزار سیاسی مطرح شد. البته بگوئیم زمانی که افسر انگلیسی در میدان معروف، مردم هند را مورد کشتار قرار داد، گاندی اعلام کرد اگر اینگلیس به کشتار ملت هند ادامه دهد، ملت برای دفاع از خود اقدام خواهد کرد، چرا که حق دفاع از خود برای هر کسی مسلم است. با این حال رفتار استعمار اینگلیس طوری نشد که گاندی از روش عدم خشونت دست بردارد و با همان روش و متحد کردن توده ها و انجام اعتصابات و اعتراضات و نجمعات و عدم همکاری با استعمارگران، استقلال هند را عملی کرد و بعدها شیوه مبارزه او برای ساقط کردن دیکتاتورها بکار رفت .
حال آیا این روش در ایران به همان شکل سنتی پاسخگوی نیاز برانداری هست؟
این روش نیاز به اتحاد فعال و مشارکت همه اقشار ملت دارد.
می دانیم در ایران اولا حاکمیت حداقل 10تا 15% طرفدار دارد که بخشی از آن از طبقه حاکمه هستند. و از طرفی بخش بزرگی از جامعه در وضعیت انفعال بوده و بخاطر مشکلات متعددی که دارند، کمتر به مسائل مبارزاتی توجه دارند. ما این گروه را "اکثریت خاموش" می نامیم که شاید تقریبا 50%جامعه باشند. این گروه با اینکه مخالف حاکمیت هست، اما فعلا اراده ایی برای اقدام علیه حکومت ندارند.
در نتیجه باقیمانده جمعیت که 35تا 40% جامعه است بشکل فعال در مقابل رژیم قرار گرفته اند و البته بلحاظ فکری بین این گروه نیز تفاوتهایی وجود دارد، بهمین دلیل بندرت بتوانند بشکلی موثر بصورت استراتژیکی متحد شوند و این پاشنه آشیل حاکمیت اقلیت بر اکثریت است.
از طرفی، در وقایعی که اتفاق می افتد و مردم معترض دست به اعتراضات مسالمت آمیز خیابانی میزنند، حکومت بشدت سرکوب و مجازات می کند، و با بیرحمی و قساوت هرچه تمامتر دست به کشتار و حبس و شکنجه مردم میزند. اصولا روش اساسی حکومت "النصربالرعب" است و برای حفظ رعب تنها به تبلیغات دروغین برای گنده کردن توان نظامی و امنیتی خود تکیه نمیکند، بلکه واقعا دست به جنایت میزند و آخرین مورد آن را در آبان 98 دیدیم که در سه روز بیش از 1000تن را کشته و هزاران تن را بازداشت و شکنجه و در زندانها کشته و میکشد و این جنایت همچنان ادامه دارد و هواداران رژیم با حجامت خواندن آن، ضمن تحقیر خون جاویدنامان، بر آن مهر تایید زده و تازه کشتار 1000تن را درخد نیشتر حجامت تلقی کرده و پیام میدهد که می توانیم حتی جراحی و قتل عام گسترده بکنیم.
با این بررسی ساده به این نتیجه میرسیم که ضمن اینکه نافرمانی مدنی بشدت رژیم را تحت تاثیر قرار داده و وادار به واکنش می کند، و مشخصا روند وقایع به سمت پیشگامان مبارزه هست و هر روز از جمعیت هواداران رژیم کاهش، و از اکثریت خاموش به جمعیت پیشگامان فعال مبارزه اضافه میشود و بزودی جمعیت مخالفان فعال در میدان از مرز 50% خواهد گذشت که برای سرنگونی رژیم با کمتر از 10% پشتوانه اجتماعی کافی است؛ اما روش "عدم خشونت" نمیتواند در مقابل حکومتی جنایتکار که ابایی از نسل کشی ندارد، نمی تواند موثر واقع شود، و باید در این زمینه شیوه هوشمندانه و موثری را مورد توجه قرار داد که تحت عنوان روش " خشونت پرهیز" هست.
قبلا نشان دادیم مبارزه مسلحانه راهکار مفیدی نیست و عدم خشونت نیز نمی تواند کاری از پیش ببرد، لذا در پستی دیگر روش "نافرمانی مدنی خشونت پرهیز" را مورد بررسی و ارزیابی قرار می دهیم .
Telegram
🖇 attach
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 چه غریبانه تو با یاد وطن می نالی
من چه گویم که غریب است دلم در وطنم
✊ به یاد جاوینامان و جوانان دلیر ایران زمین در شهرها و محلات ایران که "آنها هم پسر کسی بودند" و به امید طلوعی تازه برای ایران و ایرانی به خیابان رفته و شجاعانه فدایی میهن شده و در تاریخ ایران جادوانه شدند .
راهشان را ادامه می دهیم تا خورشید آزادی و دمکراسی و سکولاریسم و مدرنیته و شرافت انسانی و حقوق بشر طلوع کند.
#پویا_بختیاری
#قیام_خونین_آبان٩٨
#پنجم_دیماە98
#یادمان_پرواز_جاویدنامان
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
#ایران_را_پس_میگیریم
#جمهوری_اسلامی_باید_برود
من چه گویم که غریب است دلم در وطنم
✊ به یاد جاوینامان و جوانان دلیر ایران زمین در شهرها و محلات ایران که "آنها هم پسر کسی بودند" و به امید طلوعی تازه برای ایران و ایرانی به خیابان رفته و شجاعانه فدایی میهن شده و در تاریخ ایران جادوانه شدند .
راهشان را ادامه می دهیم تا خورشید آزادی و دمکراسی و سکولاریسم و مدرنیته و شرافت انسانی و حقوق بشر طلوع کند.
#پویا_بختیاری
#قیام_خونین_آبان٩٨
#پنجم_دیماە98
#یادمان_پرواز_جاویدنامان
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
#ایران_را_پس_میگیریم
#جمهوری_اسلامی_باید_برود
Forwarded from پیوند نگار
🔴 هنگامه واحدبان شاهرودی، دختر مبارز آزادیخواه عباس واحدبان، از امضا کنندگان بیانیه ١٤ تن، که خواستار اسعفای خامنه ای شده بودند:
⭕️ اتهامات اعضا بیانیه ١٤ از دیروز به دستمان رسید. از توهین به مقدسات تا نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی و... از دیروز به دستم به قلم می رود، و نه واقعا میدونم دیگه چی باید بنویسم . فقط نگرانم، نگران تک تک امضا کنتده ها، پدرم، آینده خودم و آینده مردممان..
با چه موحوداتی طرف شدیم ...
🔰 پ ن :
🔺 دختر آزادیخواه میهن؛
موجوداتی که با آنها طرف شدیم شیطان را درس شرارت و فتنه گری و فساد و تباهی می دهند.
در سال 58 با یکی از کهنه سربازان خردمند بازنشسته ژاندارمری شاهنشاهی صحبت میکردم. ایشان آن زمان با ادبیات ساده و صریح و واقعبینانه و مبتنی بر شناخت و تجربه اش گفت :
" از آخوند جماعت هیچ کسی خیری نمی بیند.
اینا فقط دست بگیر دارند.
همه رو بدهکار خود و خود را صاحب حق و طلبکار همه می دانند و تصورشان این است همه باید نان سفره خود را با آنها تقسبم کنند، چه بماند ثروت و یرمایه شان.
جیب این آخوندها آنقدر بزرگ عمیق است که تا آرنج دستشونو داخلش بکنند به ته آن نمی رسد؛ معده و اشتها و حرص و طمعکاری آنها بزرگتر از جیبشان هم هست. همه ایران را هم برایشان بدهید باز سیر نمی شوند و باز چشمشان در دست مردم است که نان سفره خود را به آنها بدهند، و آن را حق خود می دانند."
🔻 آن زمان در ان فضای خرافات زده که اکثر مردم ساده لوح فریب خورده بودند، ان پیرسرباز خردمند و دنیادیده شاهنشاهی گفت :
" در حکومت آخوندها هیچ ایرانی باقی نخواهد ماند که از این حکدمت فاسد آسیب نبیند. همه صدمه خواهند دید. از صدمات مالی و جانی تا شغلی و اجتماعی و روانی و حیثیتی و اخلاقی و آبرویی و شخصیتی ... همگان صدمه خواهند دید.
با این جماعت دوستی کنید، روانه جنگ می کنند و قربانی خود می کنند؛ و اگر دشمنی کنید به بهانه واهی با قساوت می کشند.
این قوم مرگ آور ایران را نابود خواهند کرد تا زمانی که قدرت داشته باشند.
روزی که ملت ایران خصلت پلید ذاتی آخوند را بشناسند، متوجه خواهند شد که این جناعت شبیه هیچ موجودی نیستند و اینها استاد شیطان هستند.
وقتی این را فهمیدند باید همه کار و زندگی خود را تعطیل کرده و دست بدست هم داده و نسل این قوم فاسد را از زمین برچینند، تا هم خود و هم بقیه جهان از شر آنها خلاص شوند.
🔻 دختر مبارز میهن ؛
اکنون بعد از چهل سال همه گفته های آن سرباز پیر خردمند و آینده نگر محقق شده و خانواده ایرانی نیست که از حکومت آخوندی صدمه ندیده باشد .
با نامه و درخواست و مذاکره و گفتگو و رفتار سیاسی نمی شود با این جماعت فاسد برخورد کرد.
تنها راه حل همان است که آن سرباز خردمند ایران دوست گفته است:
==》همه ملت باید کار و زندگی را تعطیل کرده و دست به دست هم داده و با مبارزه متحد بهر طریقی و به هر هزینه ایی که شده، اخوندها را بهمراه همه شارلاتانها و اوباشان از فضله گرا و افسادطلبان را به زیر کشیده و کشور را آزاد کنند؛ بدون آنکه با انها لاس زده و گفتگو کرده و جیزی مطالبه کنند.
چون این قوم دیو سیرت هیچ خواسته ایی را برآورده نمی کند و هیچ انتقادی را برنمی تابند و هیچ تغییر و اصلاحی را نمی پذیرند و با بهانه های پوچ و نامفهوم و بی اساس و مزخرف که بعنوان اتهام و جرم مطرح می کنند، همه را محکوم به نابودی و حبس و مرگ می کنند.
این جماعت از جنس آدمیان نیستند که اتهاماتشان مفهوم حقوقی داشته باشد. جنایت کار از حقوق چه میداند که اوعای حقوقی داشته باشد ؟
تنها راه نجات قیام سراسری برای آزاد سازی کشور اشغال شده هست .
#جاویدنامان_آبان98
#قیام_خونین_آبان٩٨
#پنجم_دیماە98
#یادمان_پرواز_جاویدنامان
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
#ایران_را_پس_میگیریم
#جمهوری_اسلامی_باید_برود
⭕️ اتهامات اعضا بیانیه ١٤ از دیروز به دستمان رسید. از توهین به مقدسات تا نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی و... از دیروز به دستم به قلم می رود، و نه واقعا میدونم دیگه چی باید بنویسم . فقط نگرانم، نگران تک تک امضا کنتده ها، پدرم، آینده خودم و آینده مردممان..
با چه موحوداتی طرف شدیم ...
🔰 پ ن :
🔺 دختر آزادیخواه میهن؛
موجوداتی که با آنها طرف شدیم شیطان را درس شرارت و فتنه گری و فساد و تباهی می دهند.
در سال 58 با یکی از کهنه سربازان خردمند بازنشسته ژاندارمری شاهنشاهی صحبت میکردم. ایشان آن زمان با ادبیات ساده و صریح و واقعبینانه و مبتنی بر شناخت و تجربه اش گفت :
" از آخوند جماعت هیچ کسی خیری نمی بیند.
اینا فقط دست بگیر دارند.
همه رو بدهکار خود و خود را صاحب حق و طلبکار همه می دانند و تصورشان این است همه باید نان سفره خود را با آنها تقسبم کنند، چه بماند ثروت و یرمایه شان.
جیب این آخوندها آنقدر بزرگ عمیق است که تا آرنج دستشونو داخلش بکنند به ته آن نمی رسد؛ معده و اشتها و حرص و طمعکاری آنها بزرگتر از جیبشان هم هست. همه ایران را هم برایشان بدهید باز سیر نمی شوند و باز چشمشان در دست مردم است که نان سفره خود را به آنها بدهند، و آن را حق خود می دانند."
🔻 آن زمان در ان فضای خرافات زده که اکثر مردم ساده لوح فریب خورده بودند، ان پیرسرباز خردمند و دنیادیده شاهنشاهی گفت :
" در حکومت آخوندها هیچ ایرانی باقی نخواهد ماند که از این حکدمت فاسد آسیب نبیند. همه صدمه خواهند دید. از صدمات مالی و جانی تا شغلی و اجتماعی و روانی و حیثیتی و اخلاقی و آبرویی و شخصیتی ... همگان صدمه خواهند دید.
با این جماعت دوستی کنید، روانه جنگ می کنند و قربانی خود می کنند؛ و اگر دشمنی کنید به بهانه واهی با قساوت می کشند.
این قوم مرگ آور ایران را نابود خواهند کرد تا زمانی که قدرت داشته باشند.
روزی که ملت ایران خصلت پلید ذاتی آخوند را بشناسند، متوجه خواهند شد که این جناعت شبیه هیچ موجودی نیستند و اینها استاد شیطان هستند.
وقتی این را فهمیدند باید همه کار و زندگی خود را تعطیل کرده و دست بدست هم داده و نسل این قوم فاسد را از زمین برچینند، تا هم خود و هم بقیه جهان از شر آنها خلاص شوند.
🔻 دختر مبارز میهن ؛
اکنون بعد از چهل سال همه گفته های آن سرباز پیر خردمند و آینده نگر محقق شده و خانواده ایرانی نیست که از حکومت آخوندی صدمه ندیده باشد .
با نامه و درخواست و مذاکره و گفتگو و رفتار سیاسی نمی شود با این جماعت فاسد برخورد کرد.
تنها راه حل همان است که آن سرباز خردمند ایران دوست گفته است:
==》همه ملت باید کار و زندگی را تعطیل کرده و دست به دست هم داده و با مبارزه متحد بهر طریقی و به هر هزینه ایی که شده، اخوندها را بهمراه همه شارلاتانها و اوباشان از فضله گرا و افسادطلبان را به زیر کشیده و کشور را آزاد کنند؛ بدون آنکه با انها لاس زده و گفتگو کرده و جیزی مطالبه کنند.
چون این قوم دیو سیرت هیچ خواسته ایی را برآورده نمی کند و هیچ انتقادی را برنمی تابند و هیچ تغییر و اصلاحی را نمی پذیرند و با بهانه های پوچ و نامفهوم و بی اساس و مزخرف که بعنوان اتهام و جرم مطرح می کنند، همه را محکوم به نابودی و حبس و مرگ می کنند.
این جماعت از جنس آدمیان نیستند که اتهاماتشان مفهوم حقوقی داشته باشد. جنایت کار از حقوق چه میداند که اوعای حقوقی داشته باشد ؟
تنها راه نجات قیام سراسری برای آزاد سازی کشور اشغال شده هست .
#جاویدنامان_آبان98
#قیام_خونین_آبان٩٨
#پنجم_دیماە98
#یادمان_پرواز_جاویدنامان
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
#ایران_را_پس_میگیریم
#جمهوری_اسلامی_باید_برود
Telegram
🖇 attach
Forwarded from پیوند نگار
🔴 هنگامه واحدیان شاهرودی، دختر مبارز آزادیخواه عباس واحدیان ، از امضا کنندگان بیانیه ١٤ تن، که خواستار اسعفای خامنه ای شده بودند:
⭕️ اتهامات اعضا بیانیه ١٤ از دیروز به دستمان رسید. از توهین به مقدسات تا نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی و... از دیروز به دستم به قلم می رود، و نه واقعا میدونم دیگه چی باید بنویسم . فقط نگرانم، نگران تک تک امضا کنتده ها، پدرم، آینده خودم و آینده مردممان..
با چه موحوداتی طرف شدیم ...
🔰 پ ن :
🔺 دختر آزادیخواه میهن؛
موجوداتی که با آنها طرف شدیم شیطان را درس شرارت و فتنه گری و فساد و تباهی می دهند.
در سال 58 با یکی از کهنه سربازان خردمند بازنشسته ژاندارمری شاهنشاهی صحبت میکردم. ایشان آن زمان با ادبیات ساده و صریح و واقعبینانه و مبتنی بر شناخت و تجربه اش گفت :
" از آخوند جماعت هیچ کسی خیری نمی بیند.
اینا فقط دست بگیر دارند.
همه رو بدهکار خود و خود را صاحب حق و طلبکار همه می دانند و تصورشان این است همه باید نان سفره خود را با آنها تقسبم کنند، چه بماند ثروت و یرمایه شان.
جیب این آخوندها آنقدر بزرگ عمیق است که تا آرنج دستشونو داخلش بکنند به ته آن نمی رسد؛ معده و اشتها و حرص و طمعکاری آنها بزرگتر از جیبشان هم هست. همه ایران را هم برایشان بدهید باز سیر نمی شوند و باز چشمشان در دست مردم است که نان سفره خود را به آنها بدهند، و آن را حق خود می دانند."
🔻 آن زمان در ان فضای خرافات زده که اکثر مردم ساده لوح فریب خورده بودند، ان پیرسرباز خردمند و دنیادیده شاهنشاهی گفت :
" در حکومت آخوندها هیچ ایرانی باقی نخواهد ماند که از این حکدمت فاسد آسیب نبیند. همه صدمه خواهند دید. از صدمات مالی و جانی تا شغلی و اجتماعی و روانی و حیثیتی و اخلاقی و آبرویی و شخصیتی ... همگان صدمه خواهند دید.
با این جماعت دوستی کنید، روانه جنگ می کنند و قربانی خود می کنند؛ و اگر دشمنی کنید به بهانه واهی با قساوت می کشند.
این قوم مرگ آور ایران را نابود خواهند کرد تا زمانی که قدرت داشته باشند.
روزی که ملت ایران خصلت پلید ذاتی آخوند را بشناسند، متوجه خواهند شد که این جناعت شبیه هیچ موجودی نیستند و اینها استاد شیطان هستند.
وقتی این را فهمیدند باید همه کار و زندگی خود را تعطیل کرده و دست بدست هم داده و نسل این قوم فاسد را از زمین برچینند، تا هم خود و هم بقیه جهان از شر آنها خلاص شوند.
🔻 دختر مبارز میهن ؛
اکنون بعد از چهل سال همه گفته های آن سرباز پیر خردمند و آینده نگر محقق شده و خانواده ایرانی نیست که از حکومت آخوندی صدمه ندیده باشد .
با نامه و درخواست و مذاکره و گفتگو و رفتار سیاسی نمی شود با این جماعت فاسد برخورد کرد.
تنها راه حل همان است که آن سرباز خردمند ایران دوست گفته است:
==》همه ملت باید کار و زندگی را تعطیل کرده و دست به دست هم داده و با مبارزه متحد بهر طریقی و به هر هزینه ایی که شده، اخوندها را بهمراه همه شارلاتانها و اوباشان از فضله گرا و افسادطلبان را به زیر کشیده و کشور را آزاد کنند؛ بدون آنکه با انها لاس زده و گفتگو کرده و جیزی مطالبه کنند.
چون این قوم دیو سیرت هیچ خواسته ایی را برآورده نمی کند و هیچ انتقادی را برنمی تابند و هیچ تغییر و اصلاحی را نمی پذیرند و با بهانه های پوچ و نامفهوم و بی اساس و مزخرف که بعنوان اتهام و جرم مطرح می کنند، همه را محکوم به نابودی و حبس و مرگ می کنند.
این جماعت از جنس آدمیان نیستند که اتهاماتشان مفهوم حقوقی داشته باشد. جنایت کار از حقوق چه میداند که اوعای حقوقی داشته باشد ؟
تنها راه نجات قیام سراسری برای آزاد سازی کشور اشغال شده هست .
#جاویدنامان_آبان98
#قیام_خونین_آبان٩٨
#پنجم_دیماە98
#یادمان_پرواز_جاویدنامان
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
#ایران_را_پس_میگیریم
#جمهوری_اسلامی_باید_برود
⭕️ اتهامات اعضا بیانیه ١٤ از دیروز به دستمان رسید. از توهین به مقدسات تا نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی و... از دیروز به دستم به قلم می رود، و نه واقعا میدونم دیگه چی باید بنویسم . فقط نگرانم، نگران تک تک امضا کنتده ها، پدرم، آینده خودم و آینده مردممان..
با چه موحوداتی طرف شدیم ...
🔰 پ ن :
🔺 دختر آزادیخواه میهن؛
موجوداتی که با آنها طرف شدیم شیطان را درس شرارت و فتنه گری و فساد و تباهی می دهند.
در سال 58 با یکی از کهنه سربازان خردمند بازنشسته ژاندارمری شاهنشاهی صحبت میکردم. ایشان آن زمان با ادبیات ساده و صریح و واقعبینانه و مبتنی بر شناخت و تجربه اش گفت :
" از آخوند جماعت هیچ کسی خیری نمی بیند.
اینا فقط دست بگیر دارند.
همه رو بدهکار خود و خود را صاحب حق و طلبکار همه می دانند و تصورشان این است همه باید نان سفره خود را با آنها تقسبم کنند، چه بماند ثروت و یرمایه شان.
جیب این آخوندها آنقدر بزرگ عمیق است که تا آرنج دستشونو داخلش بکنند به ته آن نمی رسد؛ معده و اشتها و حرص و طمعکاری آنها بزرگتر از جیبشان هم هست. همه ایران را هم برایشان بدهید باز سیر نمی شوند و باز چشمشان در دست مردم است که نان سفره خود را به آنها بدهند، و آن را حق خود می دانند."
🔻 آن زمان در ان فضای خرافات زده که اکثر مردم ساده لوح فریب خورده بودند، ان پیرسرباز خردمند و دنیادیده شاهنشاهی گفت :
" در حکومت آخوندها هیچ ایرانی باقی نخواهد ماند که از این حکدمت فاسد آسیب نبیند. همه صدمه خواهند دید. از صدمات مالی و جانی تا شغلی و اجتماعی و روانی و حیثیتی و اخلاقی و آبرویی و شخصیتی ... همگان صدمه خواهند دید.
با این جماعت دوستی کنید، روانه جنگ می کنند و قربانی خود می کنند؛ و اگر دشمنی کنید به بهانه واهی با قساوت می کشند.
این قوم مرگ آور ایران را نابود خواهند کرد تا زمانی که قدرت داشته باشند.
روزی که ملت ایران خصلت پلید ذاتی آخوند را بشناسند، متوجه خواهند شد که این جناعت شبیه هیچ موجودی نیستند و اینها استاد شیطان هستند.
وقتی این را فهمیدند باید همه کار و زندگی خود را تعطیل کرده و دست بدست هم داده و نسل این قوم فاسد را از زمین برچینند، تا هم خود و هم بقیه جهان از شر آنها خلاص شوند.
🔻 دختر مبارز میهن ؛
اکنون بعد از چهل سال همه گفته های آن سرباز پیر خردمند و آینده نگر محقق شده و خانواده ایرانی نیست که از حکومت آخوندی صدمه ندیده باشد .
با نامه و درخواست و مذاکره و گفتگو و رفتار سیاسی نمی شود با این جماعت فاسد برخورد کرد.
تنها راه حل همان است که آن سرباز خردمند ایران دوست گفته است:
==》همه ملت باید کار و زندگی را تعطیل کرده و دست به دست هم داده و با مبارزه متحد بهر طریقی و به هر هزینه ایی که شده، اخوندها را بهمراه همه شارلاتانها و اوباشان از فضله گرا و افسادطلبان را به زیر کشیده و کشور را آزاد کنند؛ بدون آنکه با انها لاس زده و گفتگو کرده و جیزی مطالبه کنند.
چون این قوم دیو سیرت هیچ خواسته ایی را برآورده نمی کند و هیچ انتقادی را برنمی تابند و هیچ تغییر و اصلاحی را نمی پذیرند و با بهانه های پوچ و نامفهوم و بی اساس و مزخرف که بعنوان اتهام و جرم مطرح می کنند، همه را محکوم به نابودی و حبس و مرگ می کنند.
این جماعت از جنس آدمیان نیستند که اتهاماتشان مفهوم حقوقی داشته باشد. جنایت کار از حقوق چه میداند که اوعای حقوقی داشته باشد ؟
تنها راه نجات قیام سراسری برای آزاد سازی کشور اشغال شده هست .
#جاویدنامان_آبان98
#قیام_خونین_آبان٩٨
#پنجم_دیماە98
#یادمان_پرواز_جاویدنامان
#اعتراضات_سراسری
#اعتصابات_سراسری
#ایران_را_پس_میگیریم
#جمهوری_اسلامی_باید_برود
Telegram
🖇 attach
🔴 مردم سالاری انجمن های مردمی
در جهان کنونی سلطه گران جهانی با توطئه ها و فریبهای گوناگون جوامع را فریب می دهند و با ابزار دمکراسی فریبنده کلاسیک غربی گروهی دست نشانده و خائن و فرصت طلب و منفعت جو را بر جامعه ایی حاکم کرده و بخشی کوچک از جامعه را در قسمتی از منافع حکومتی سهیم کرده و با تشکیل طبقه حاکمه.چاپلوس و توجیهگر و فریبکار و سرکوب کننده ملتها را تحت کنترل درآورده و ثروت و سرمایه و دارایی آنها را تصرف و ملت و کشوری را استثمار کرده و به نفع خود بکار می گیرند .
راه حل مقابله با این شرایط این است که ملت خود حکومت را بدست گرفته و به شخصی یا گروهی امکان ندهند به بهانه دمکراسی فرصت ایجاد دیکتاتوری را پیدا کند؛ و همه ملت باهم طبقه حاکمه بوده و هیات حاکمه را تعیین و در موقع لزوم بدون مشکل عزل کنند، تا حکومت همواره در خدمت رفع مشکلات اجتماعی مردم و پیشرفت و توسعه متوازن بر اساس نیازهای واقعی اجتماعی باشد .
ساختار سیاسی "مردم سالاری انجمن های مردمی" چنین امکانی را فراهم و جهان نوینی را برای جوامع فراهم می کند تا هم عدالت اجتماعی برقرار شود و هم توسعه متوازن عملی گردد .
در جهان کنونی سلطه گران جهانی با توطئه ها و فریبهای گوناگون جوامع را فریب می دهند و با ابزار دمکراسی فریبنده کلاسیک غربی گروهی دست نشانده و خائن و فرصت طلب و منفعت جو را بر جامعه ایی حاکم کرده و بخشی کوچک از جامعه را در قسمتی از منافع حکومتی سهیم کرده و با تشکیل طبقه حاکمه.چاپلوس و توجیهگر و فریبکار و سرکوب کننده ملتها را تحت کنترل درآورده و ثروت و سرمایه و دارایی آنها را تصرف و ملت و کشوری را استثمار کرده و به نفع خود بکار می گیرند .
راه حل مقابله با این شرایط این است که ملت خود حکومت را بدست گرفته و به شخصی یا گروهی امکان ندهند به بهانه دمکراسی فرصت ایجاد دیکتاتوری را پیدا کند؛ و همه ملت باهم طبقه حاکمه بوده و هیات حاکمه را تعیین و در موقع لزوم بدون مشکل عزل کنند، تا حکومت همواره در خدمت رفع مشکلات اجتماعی مردم و پیشرفت و توسعه متوازن بر اساس نیازهای واقعی اجتماعی باشد .
ساختار سیاسی "مردم سالاری انجمن های مردمی" چنین امکانی را فراهم و جهان نوینی را برای جوامع فراهم می کند تا هم عدالت اجتماعی برقرار شود و هم توسعه متوازن عملی گردد .
Forwarded from اتچ بات
🔴 به درازای تاریخِ کارگر و زن بودن سهم خود را میخواهم و سهم تمام ستم دیدگان این سرزمین بلاخیز را
✍ عاطفه رنگریز (پس از ابلاغ حکم پنج سال حبس)
شش ماه در زندان گذشت، محصور در دیوارهای سیمانی و تنفس در فضای مسمومِ بیعدالتی و شنیدنِ صدای زنانی که هرگز نشنیده بودم، و پس از آزادی به قید وثیقه بخشی از خود را نزد آنها جا گذاشتم.
سرخوشی حاصل از به آغوش کشیدنِ خویشاوندان و رفقایم با خبر مرگِ دو عزیز، دیری نپایید و عرقِ سردی بر تنم نشست. و در این اوضاع و احوال با از دست دادن کار و خانه و کاشانه، و اشکها و دلواپسیهای مادرم تصور آزادی از آنچه که در ذهنم نقش بسته بود متفاوت شد.
و بعد اعتراضات آبان از راه رسید و پاییز خونین تمام رویای بهارِ آزادی مرا فرو ریخت. با بار سنگین وثیقهی دوستی که به من اعتماد کرده بود، زندگی من در لبهی مرگ و آزادی میلغزید: صدایِ اعتراضاتی که با کشتار و دستگیری همراه شد؛ فریاد مطالبه معیشت و زندگی شایسته که انگار صدای خودم بود، پاسخش گلوله شد و زخم و دستبند و تهدید.
در این میان، رسانههای رسمی میگفتند «اعتراض حق همه است و مردم میتوانند معترض باشند.» در پسِ این جمله با خود فکر میکردم که آیا تجمع کاملاً مسالمتآمیز روز کارگر در مقابل مجلس حق مردم نبوده است؟ کدام اعتراض از نظر آنها برحق است؟ چگونه میتواند اعتراض حقِ ما باشد که نمیریم، زندانی نشویم و... سپس در میانهی بوی خون و مرگ در خیابان و آزادی موقت از زندان مشغول کارهای ابتدایی برای زندگی بودم که خبر صادر شدن احکام پرونده #هفت_تپه و #بازداشتیان_روز_کارگر به گوشم رسید: پنج سال برای هر ۱۱ نفر. احکامی که معنایی فراتر از پنج سال زندانی ما یازده تن دارد؛ این حکم یعنی هرگونه اعتراضی، خشونت علیه دولت و تعرض به آن تلقی میشود و پاسخاش از سوی دولت مرگ است. این حکم یعنی ساکت کردن هر صدایی که بخواهد از زیست خود بگوید و خواستارِ تغییرش باشد. این حکم یعنی با نامِ مردم، مردم را به صلابه میکشند و هدف گلوله قرار میدهند. این حکم یعنی تایید مرگ صدها تن در خیابان آن هم با خیالی آسوده. این حکم یعنی قوه قضاییه، مجریه و مقننه هم.دست هستند تا دست بر گلوگاه ما بگذارند و ماشه را بکشند. این حکم یعنی خفه میکنیم و میتوانیم.
از اینرو تصمیم گرفتم سکوت نکنم و تا نفس در سینه دارم بگویم، بنویسم و دستهایم را مشت کنم. زیرا پیشتر آبان ماه تکلیف را مشخص کرده بود که کسی که موضع نگیرد و سکوت کند همدست است با کسانی که ماشه را میکشند و تق! پس اگر نظارهگر باشی #پویا_بختیاری، #رضا_نیسی، #محسن_محمدپور، #نیکیتا_اسفندانی و... را تو کشتهای و خودت را نیز هم، تق! پس اگر سکوت کنی دستت به خون صدها جوان در خیابان آغشته است، تق! پس اگر سکوت کنی جامعهی مدنی و تغییر را کشتهای، تق! پس اگر خفهخون بگیری تو زندگی را کشتهای، تق!
نه، من سکوت نخواهم کرد، خواه در دیوارهای تنگ زندان، و خواه در این زندان بزرگتر که نامش را «آزادی» گذاشته اند. من در برابر هر تق که به گوشم میرسد موظفم که دستِ خود را به نشانهی زنده بودن تکانی دهم و کاری کنم. در برابر هر تقِ مرگ نغمهی آزادی سر خواهم داد و سر خَم نخواهم کرد در برابر صدایِ تیزِ بلندگو که به کرات میگوید: مرگ! خوب میدانم تاریخ به ما بدهکار است و ما سهممان را از تاریخ نگرفتهایم، به درازای تاریخِ کارگر و زن بودن سهم خود را میخواهم و سهم تمام ستمدیدگان این سرزمین بلاخیز را.
برگرفته از صفحهی اینستاگرام عاطفه_رنگریز
عاطفه رنگریز، دانشآموختهی جامعهشناسی به علت حضور در تجمع مسالمتآمیز روز جهانی کارگر، به ۵ سال زندان محکوم شده است!
@Women_Civil_Rights_Activists
✍ عاطفه رنگریز (پس از ابلاغ حکم پنج سال حبس)
شش ماه در زندان گذشت، محصور در دیوارهای سیمانی و تنفس در فضای مسمومِ بیعدالتی و شنیدنِ صدای زنانی که هرگز نشنیده بودم، و پس از آزادی به قید وثیقه بخشی از خود را نزد آنها جا گذاشتم.
سرخوشی حاصل از به آغوش کشیدنِ خویشاوندان و رفقایم با خبر مرگِ دو عزیز، دیری نپایید و عرقِ سردی بر تنم نشست. و در این اوضاع و احوال با از دست دادن کار و خانه و کاشانه، و اشکها و دلواپسیهای مادرم تصور آزادی از آنچه که در ذهنم نقش بسته بود متفاوت شد.
و بعد اعتراضات آبان از راه رسید و پاییز خونین تمام رویای بهارِ آزادی مرا فرو ریخت. با بار سنگین وثیقهی دوستی که به من اعتماد کرده بود، زندگی من در لبهی مرگ و آزادی میلغزید: صدایِ اعتراضاتی که با کشتار و دستگیری همراه شد؛ فریاد مطالبه معیشت و زندگی شایسته که انگار صدای خودم بود، پاسخش گلوله شد و زخم و دستبند و تهدید.
در این میان، رسانههای رسمی میگفتند «اعتراض حق همه است و مردم میتوانند معترض باشند.» در پسِ این جمله با خود فکر میکردم که آیا تجمع کاملاً مسالمتآمیز روز کارگر در مقابل مجلس حق مردم نبوده است؟ کدام اعتراض از نظر آنها برحق است؟ چگونه میتواند اعتراض حقِ ما باشد که نمیریم، زندانی نشویم و... سپس در میانهی بوی خون و مرگ در خیابان و آزادی موقت از زندان مشغول کارهای ابتدایی برای زندگی بودم که خبر صادر شدن احکام پرونده #هفت_تپه و #بازداشتیان_روز_کارگر به گوشم رسید: پنج سال برای هر ۱۱ نفر. احکامی که معنایی فراتر از پنج سال زندانی ما یازده تن دارد؛ این حکم یعنی هرگونه اعتراضی، خشونت علیه دولت و تعرض به آن تلقی میشود و پاسخاش از سوی دولت مرگ است. این حکم یعنی ساکت کردن هر صدایی که بخواهد از زیست خود بگوید و خواستارِ تغییرش باشد. این حکم یعنی با نامِ مردم، مردم را به صلابه میکشند و هدف گلوله قرار میدهند. این حکم یعنی تایید مرگ صدها تن در خیابان آن هم با خیالی آسوده. این حکم یعنی قوه قضاییه، مجریه و مقننه هم.دست هستند تا دست بر گلوگاه ما بگذارند و ماشه را بکشند. این حکم یعنی خفه میکنیم و میتوانیم.
از اینرو تصمیم گرفتم سکوت نکنم و تا نفس در سینه دارم بگویم، بنویسم و دستهایم را مشت کنم. زیرا پیشتر آبان ماه تکلیف را مشخص کرده بود که کسی که موضع نگیرد و سکوت کند همدست است با کسانی که ماشه را میکشند و تق! پس اگر نظارهگر باشی #پویا_بختیاری، #رضا_نیسی، #محسن_محمدپور، #نیکیتا_اسفندانی و... را تو کشتهای و خودت را نیز هم، تق! پس اگر سکوت کنی دستت به خون صدها جوان در خیابان آغشته است، تق! پس اگر سکوت کنی جامعهی مدنی و تغییر را کشتهای، تق! پس اگر خفهخون بگیری تو زندگی را کشتهای، تق!
نه، من سکوت نخواهم کرد، خواه در دیوارهای تنگ زندان، و خواه در این زندان بزرگتر که نامش را «آزادی» گذاشته اند. من در برابر هر تق که به گوشم میرسد موظفم که دستِ خود را به نشانهی زنده بودن تکانی دهم و کاری کنم. در برابر هر تقِ مرگ نغمهی آزادی سر خواهم داد و سر خَم نخواهم کرد در برابر صدایِ تیزِ بلندگو که به کرات میگوید: مرگ! خوب میدانم تاریخ به ما بدهکار است و ما سهممان را از تاریخ نگرفتهایم، به درازای تاریخِ کارگر و زن بودن سهم خود را میخواهم و سهم تمام ستمدیدگان این سرزمین بلاخیز را.
برگرفته از صفحهی اینستاگرام عاطفه_رنگریز
عاطفه رنگریز، دانشآموختهی جامعهشناسی به علت حضور در تجمع مسالمتآمیز روز جهانی کارگر، به ۵ سال زندان محکوم شده است!
@Women_Civil_Rights_Activists
Telegram
attach 📎
Forwarded from پیوند نگار
#فوری
🔴 هک شدن سیستم دوربین های نظارت امنیتی شهری
به گزارش #خبر_ملی ، برای دومین بار دوربین های کنترل شهری در برخی از شهر ها از جمله قم دقایقی از کنترل ماموران رژیم خارج شد.
این درحالیست که چند روز پیش نیز، اتفاق مشابهی رخ داده بود.
یک کارمند اتاق مانیتور اطلاعات به #خبر_ملی گفت:
تا به امروز تصور خود اطلاعات بیشتر بروز نقص فنی غیرعمدی در سیستم ها بود. اما در اتفاقی که امروز افتاد ردپایی از یک حمله ی سایبری دیده شده است.
دستگاه امنیتی رژیم بشدت نگران است که از چه زمانی سپر سایبریش هک شده و هکرها تا چه سطحی از لایه های امنیتی نفوذ کرده اند؟
اگرچه برخی صاحب نظران نوع این حمله سایبری را به حملات هکرهای اسرائیلی نزدیک میدانند اما هنوز هیچ گروه یا کشوری مسئولیت این حملات را به عهده نگرفته است.
🔴 هک شدن سیستم دوربین های نظارت امنیتی شهری
به گزارش #خبر_ملی ، برای دومین بار دوربین های کنترل شهری در برخی از شهر ها از جمله قم دقایقی از کنترل ماموران رژیم خارج شد.
این درحالیست که چند روز پیش نیز، اتفاق مشابهی رخ داده بود.
یک کارمند اتاق مانیتور اطلاعات به #خبر_ملی گفت:
تا به امروز تصور خود اطلاعات بیشتر بروز نقص فنی غیرعمدی در سیستم ها بود. اما در اتفاقی که امروز افتاد ردپایی از یک حمله ی سایبری دیده شده است.
دستگاه امنیتی رژیم بشدت نگران است که از چه زمانی سپر سایبریش هک شده و هکرها تا چه سطحی از لایه های امنیتی نفوذ کرده اند؟
اگرچه برخی صاحب نظران نوع این حمله سایبری را به حملات هکرهای اسرائیلی نزدیک میدانند اما هنوز هیچ گروه یا کشوری مسئولیت این حملات را به عهده نگرفته است.
Telegram
🖇 attach
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔥 کانال ایران نوین ( مردم سالاری انجمن های مردمی ) 🔥
ایرانی آگاه
آزاد
و اباد
و با رفاه
آرمان هر ایرانی میهن دوست
🆔 @iran_novin1
ایرانی آگاه
آزاد
و اباد
و با رفاه
آرمان هر ایرانی میهن دوست
🆔 @iran_novin1
Forwarded from پیوند نگار
🔴 استراتژی مفید برای مبارزه براندازانه با جمهوری اسلامی
⭕️ نافرمانی مدنی خشونت پرهیز .
هر مبارزه براندازانه ایی بلحاظ عملکردی یکی از دو روش را می تواند برگزیند.
یکی مبارزه قهرآمیز خشونت بار مسلحانه است و دیگری مبارزه مسالمت آمیز نافرمانی مدنی عدم خشونت .
در دو مطلبی که قبلا ارائه دادیم، طی واکاوی شرایط موجود و اهداف قیام، نشان دادیم نه مبارزه قهرآلود مسلحانه می تواند مبارزه ملت ایران را به ثمر برساند، و نه روش مطلقا مسالمت آمیز نافرمانی مدنی بدون خشونت قادر است در مقابل رژیمی ستمگر و خونخوار که از کشتار مردم ابایی ندارد، و جوانان شستشوی مغزی شده ی آن بعد از کشتار هم سن و سالان معترض خود در کف خیابان، در فضای مجازی به عمل خود افتخار می کند و مدعی می شود با کشتن مردم نظام مورد نظرش را تثبیت کرده است و بقیه را هم تکه تکه می کند. وزیر کشور آن در مقابل این سوال که چرا مستقیم به مغز جوانان شلیک شده، می گوید قبلا به پای عده ایی دیگر شلیک شده بود؛ و رییس قوه قضاییه آن با شنیدن این اظهارات می گوید افراد مشکوک مردم را کشته اند و در حال شناسایی هستیم و سخنگوی آن می گوید دشمنان کشته سازی می کنند؛ و نیروهای امنیتی آن که کشتار را سازماندهی کرده اند، آن را به دوش توطئه های خارجی و آمریکا می گذارد و رهبرش معترضان را به شرارت متهم می کند و رئیس جمهورش به معترضان اغتشاشگر لقب می دهد آنها را تهدید می کند .
لذا باید راه کاری پیدا کرد که بتوان در مقابل چنین رژیمی جنایت پیشه، کار مبارزه را پیش برده و به پیروزی رسید .
در مورد اقدامات نافرماتی مدنی گفتیم که موثر می باشد و تا آنجا می تواند مشروعیت و موجودیت رژیم را به خطر بیاندازد که به وحشت افتاده و دست به قتل و جنایت میزند، تا مانع گسترش اعتراضات مدنی و مسالمت آمیز مردم باشد.
لذا روشن است جنایتهای رژیم با این هدف انجام می شود که اکثریت جامعه را به وحشت انداخته و مانع پیوستن آنها به معترضان شود . پس در اینکه قسمت اصلی استراتژی مبارزه و پایه اصلی آن نافرمانی است شکی نبست . اما در بخش دوم آن یعنی عدم خشونت، مشاهده می شود که رژیم از قماشی نیست که به عدم خشونت اهمیتی بدهد، و تابع هیچ ارزش انسانی نیست. لذا نمی شود از مردم انتظار داشت دست بسته به مقابل جوخه اعدام چنین رژیم خونخواری بروند. بهمین دلیل حق دفاع متناسب برای آنها هم بلحاظ عقلی و هم بلحاظ حقوقی و هم بلحاظ ماهیت مبارزات نافرمانی مدنی امری پذیرفته هست و مردم از طرفی حق دارند با اعتراضات مسالمت آمیز نقش خود را در تعیین سرنوشت خود اعمال کنند، و هر گروه و سیستم و حکومتی را که شایسته ندانند کنار زده و هر سیستم و حکومتی را که صلاح میدانند با روشی مدنی و دمکراتیک تعیبن کنند؛ و هم حق دارند در این روند هر گروه و جریانی که مردم را مورد هجمه و حمله قرار دادند با او رفتار مقابله به مثل کرده و دفاع مشروع بکنند.
این آن روش موثر و ممکن است که به آن "نافرنانی مدنی خشونت پرهیز " می گوییم . به این معنا که روش مبارزه با الویت اقدامات نافرمانی مدنی است و هرگز ابتدا به ساکن دست به خشونت نمی زند و اگر احیانا افرادی این اقدام را انحام دهند خارج از چارچوب استراتژی قیام بوده و اقدام حمله خشونت بار برای قیام پذیرفته نیست. اما در مقابل هر تهاجمی از خود دفاع متناسب و دادگرانه می کند.
طبیعی است بخشی از دفاع در کف خیابان انجام می شود . بخشی خارج از کف خیابان که قسمتی بعد از اقدامات تهاجمی و صدمه زدن عناصر رژیم به مردم که در این بخش تا حد مورد نیاز برای تاثیر در کاهش سطح خشونت، مهاجمان باید مجازات شوند و قسمت دیگر نیز قبل از شروع اعتراضات و بعنوان اقدامات آماده سازی و پیشگیرانه از بروز خشونت بیشتر انجام می شود .
در هر حال هیچ عملی که سطح خشونت را افزایش دهد نباید انجام گیرد و همه اقدامات در این زمینه با این هدف انجام می شود که سطح خشونت و هزینه تغییر را کاهش و فضای امنی برای حضور مردم برای مشارکت در اعتراضات و اعلام نظرش را فراهم کند . تنها با عمل منطقی است که میشود رژیم را متقاعد کرد باید برای کاهش خشونت و هرینه فضا را آرام کرده و دست از خشونت بکشد و به مدار رفتار منطقی برگشته و رویه خود را در رابطه با معترضان تغییر دهد .
در مطلب بعدی روشها و ساختارهای مورد نیاز اجرای استراتژی خشونت پرهیز یا دفاع متناسب را بیان می کنیم .
⭕️ نافرمانی مدنی خشونت پرهیز .
هر مبارزه براندازانه ایی بلحاظ عملکردی یکی از دو روش را می تواند برگزیند.
یکی مبارزه قهرآمیز خشونت بار مسلحانه است و دیگری مبارزه مسالمت آمیز نافرمانی مدنی عدم خشونت .
در دو مطلبی که قبلا ارائه دادیم، طی واکاوی شرایط موجود و اهداف قیام، نشان دادیم نه مبارزه قهرآلود مسلحانه می تواند مبارزه ملت ایران را به ثمر برساند، و نه روش مطلقا مسالمت آمیز نافرمانی مدنی بدون خشونت قادر است در مقابل رژیمی ستمگر و خونخوار که از کشتار مردم ابایی ندارد، و جوانان شستشوی مغزی شده ی آن بعد از کشتار هم سن و سالان معترض خود در کف خیابان، در فضای مجازی به عمل خود افتخار می کند و مدعی می شود با کشتن مردم نظام مورد نظرش را تثبیت کرده است و بقیه را هم تکه تکه می کند. وزیر کشور آن در مقابل این سوال که چرا مستقیم به مغز جوانان شلیک شده، می گوید قبلا به پای عده ایی دیگر شلیک شده بود؛ و رییس قوه قضاییه آن با شنیدن این اظهارات می گوید افراد مشکوک مردم را کشته اند و در حال شناسایی هستیم و سخنگوی آن می گوید دشمنان کشته سازی می کنند؛ و نیروهای امنیتی آن که کشتار را سازماندهی کرده اند، آن را به دوش توطئه های خارجی و آمریکا می گذارد و رهبرش معترضان را به شرارت متهم می کند و رئیس جمهورش به معترضان اغتشاشگر لقب می دهد آنها را تهدید می کند .
لذا باید راه کاری پیدا کرد که بتوان در مقابل چنین رژیمی جنایت پیشه، کار مبارزه را پیش برده و به پیروزی رسید .
در مورد اقدامات نافرماتی مدنی گفتیم که موثر می باشد و تا آنجا می تواند مشروعیت و موجودیت رژیم را به خطر بیاندازد که به وحشت افتاده و دست به قتل و جنایت میزند، تا مانع گسترش اعتراضات مدنی و مسالمت آمیز مردم باشد.
لذا روشن است جنایتهای رژیم با این هدف انجام می شود که اکثریت جامعه را به وحشت انداخته و مانع پیوستن آنها به معترضان شود . پس در اینکه قسمت اصلی استراتژی مبارزه و پایه اصلی آن نافرمانی است شکی نبست . اما در بخش دوم آن یعنی عدم خشونت، مشاهده می شود که رژیم از قماشی نیست که به عدم خشونت اهمیتی بدهد، و تابع هیچ ارزش انسانی نیست. لذا نمی شود از مردم انتظار داشت دست بسته به مقابل جوخه اعدام چنین رژیم خونخواری بروند. بهمین دلیل حق دفاع متناسب برای آنها هم بلحاظ عقلی و هم بلحاظ حقوقی و هم بلحاظ ماهیت مبارزات نافرمانی مدنی امری پذیرفته هست و مردم از طرفی حق دارند با اعتراضات مسالمت آمیز نقش خود را در تعیین سرنوشت خود اعمال کنند، و هر گروه و سیستم و حکومتی را که شایسته ندانند کنار زده و هر سیستم و حکومتی را که صلاح میدانند با روشی مدنی و دمکراتیک تعیبن کنند؛ و هم حق دارند در این روند هر گروه و جریانی که مردم را مورد هجمه و حمله قرار دادند با او رفتار مقابله به مثل کرده و دفاع مشروع بکنند.
این آن روش موثر و ممکن است که به آن "نافرنانی مدنی خشونت پرهیز " می گوییم . به این معنا که روش مبارزه با الویت اقدامات نافرمانی مدنی است و هرگز ابتدا به ساکن دست به خشونت نمی زند و اگر احیانا افرادی این اقدام را انحام دهند خارج از چارچوب استراتژی قیام بوده و اقدام حمله خشونت بار برای قیام پذیرفته نیست. اما در مقابل هر تهاجمی از خود دفاع متناسب و دادگرانه می کند.
طبیعی است بخشی از دفاع در کف خیابان انجام می شود . بخشی خارج از کف خیابان که قسمتی بعد از اقدامات تهاجمی و صدمه زدن عناصر رژیم به مردم که در این بخش تا حد مورد نیاز برای تاثیر در کاهش سطح خشونت، مهاجمان باید مجازات شوند و قسمت دیگر نیز قبل از شروع اعتراضات و بعنوان اقدامات آماده سازی و پیشگیرانه از بروز خشونت بیشتر انجام می شود .
در هر حال هیچ عملی که سطح خشونت را افزایش دهد نباید انجام گیرد و همه اقدامات در این زمینه با این هدف انجام می شود که سطح خشونت و هزینه تغییر را کاهش و فضای امنی برای حضور مردم برای مشارکت در اعتراضات و اعلام نظرش را فراهم کند . تنها با عمل منطقی است که میشود رژیم را متقاعد کرد باید برای کاهش خشونت و هرینه فضا را آرام کرده و دست از خشونت بکشد و به مدار رفتار منطقی برگشته و رویه خود را در رابطه با معترضان تغییر دهد .
در مطلب بعدی روشها و ساختارهای مورد نیاز اجرای استراتژی خشونت پرهیز یا دفاع متناسب را بیان می کنیم .
Telegram
🖇 attach
🔴 تحریم ها رژیم را بر سر دو راهی قرار داده است.
🔻 برایان هوک، رییس گروه اقدام رژیم ایران در وزارت خارجه آمریکا گفت :
«تحریمها باعث شده حکومت ایران بر سر یک دو راهی قرار بگیرد.»
به گفته هوک، حکومت ایران باید میان ادامه دادن این وضعیت یا هزینه کردن منابع برای مردم یکی را انتخاب کند.»
لازم به ذکر است که عملکرد و مواضع چهل ساله رژیم او را به جایی رسانده
که هر تغییری در آن و انتخاب هر یک از این تغییرها او را به لبه پرتگاه نابودی سوق می دهد.
به این شکل که اگر به روال فعلی ادامه دهد با ورشکستگی اقتصادی و اعتراضات مردمی و سلب مشروعیت رسیده و سقوط خواهد کرد.
و اگر بخواهد تغییر رویه دهد، استحاله شده و ماهیت خود را از دست داده و مضمحل خواهد شد
این.نتیجه مزدوری رژیم به.سلطه گران جهانی است که در دوره ضعف انها، پشتیبانیشان را قطع کرده و با تمرکز بر حفظ خود، جمهوری اسلامی را پیشمرگ خود کرده و به نابودی محکوم می کنند.
در حالی که حکومتی که در کنار ملتش باشد و در خدمت به کشورش تلاش کند هرگز حمایت آنها را از دست نداده و با عملی عقلانی به حیات خود ادامه می دهد.
در واقع رژیم در ته چاهی که بدست خود کنده گرفتار شده است
🔻 برایان هوک، رییس گروه اقدام رژیم ایران در وزارت خارجه آمریکا گفت :
«تحریمها باعث شده حکومت ایران بر سر یک دو راهی قرار بگیرد.»
به گفته هوک، حکومت ایران باید میان ادامه دادن این وضعیت یا هزینه کردن منابع برای مردم یکی را انتخاب کند.»
لازم به ذکر است که عملکرد و مواضع چهل ساله رژیم او را به جایی رسانده
که هر تغییری در آن و انتخاب هر یک از این تغییرها او را به لبه پرتگاه نابودی سوق می دهد.
به این شکل که اگر به روال فعلی ادامه دهد با ورشکستگی اقتصادی و اعتراضات مردمی و سلب مشروعیت رسیده و سقوط خواهد کرد.
و اگر بخواهد تغییر رویه دهد، استحاله شده و ماهیت خود را از دست داده و مضمحل خواهد شد
این.نتیجه مزدوری رژیم به.سلطه گران جهانی است که در دوره ضعف انها، پشتیبانیشان را قطع کرده و با تمرکز بر حفظ خود، جمهوری اسلامی را پیشمرگ خود کرده و به نابودی محکوم می کنند.
در حالی که حکومتی که در کنار ملتش باشد و در خدمت به کشورش تلاش کند هرگز حمایت آنها را از دست نداده و با عملی عقلانی به حیات خود ادامه می دهد.
در واقع رژیم در ته چاهی که بدست خود کنده گرفتار شده است
🔴 شاهزاده رضا پهلوی :
هوادار من کسی است که به سخنان و افکار من باور داشته باشد .
پاسخ شاهزاده به سوالی در مورد افرادی که مرتب دیگران را مورد اتهام قرار می دهند .
خصوصا سوال در مورد مسیح علی نژاد انجام شده است .
پاسخ صریح شاهزاده را ببنید .
🔻 بنام شاهزاده برعلیه شاهزاده صحبت نکنیم .
#ایران_متحد
هوادار من کسی است که به سخنان و افکار من باور داشته باشد .
پاسخ شاهزاده به سوالی در مورد افرادی که مرتب دیگران را مورد اتهام قرار می دهند .
خصوصا سوال در مورد مسیح علی نژاد انجام شده است .
پاسخ صریح شاهزاده را ببنید .
🔻 بنام شاهزاده برعلیه شاهزاده صحبت نکنیم .
#ایران_متحد
Forwarded from اتچ بات
🔴 آیا مبارزه مسلحانه راهکار مناسبی برای برانداری رژیم هست؟
وقتی ملتی براندازی یک رژیم دیکتاتوری را برگزید، باید روشی موثر را با توجه به هدف انتخاب کند. فارغ از احساسات و هیجانات و امیدها و ترسها و سختی و آسانی روشها، صرفا با توجه به نتیجه حاصله، باید خردمندانه و با نگاهی مدیریتی در مورد آن اندیشه کرد.
روشهای متنوعی برای مبارزه وجود دارد. اینجا مبارزه مسلحانه و بعدا روشهای دیگر را بررسی میکنیم .
برای جنگ نظامی، اولین ملاحطه مهم مطالعه موازنه قدرت و برآورد توانایی حاکمیت و مبارزان در امکان ایجاد توازن و سپس برتری قدرت نظامی بر رژیم هست.
در جنگ مسلحانه، عوامل انسانی، تسلیحاتی، پشتیبانی و حمایت سیاسی نیروهای داخلی و خارجی از اهمیت بسزایی برخوردار است.
براحتی میتوان متوجه شد رژیم از نیروی انسانی آموزش دیده و سازمان یافته و مجهز به تجهیزات کامل برای پیشبرد یک جنگ شهری برخوردار بوده و علاوه بر آن از نیروی اطلاعاتی و امنیتی زبده و مجهز به امکانات پیشرفته برای تعقیب و بازداشت مبارزان بهره میبرد؛ و با تسلط بر اقتصاد کشور و داشتن روابط بین المللی و متحدانی که با آنها همکاری میکند، امکان برخوردای از امکانات مالی وسیع را دارد و در امکان استفاده از مشاوره و تجربه های نظامی دیگران نیز دست بازتری دارد.
در مقابل نیروهای مردمی که شاید با در نظر گرفتن پتانسیل مشارکت عمومی، بلحاط نیروی انسانی بر آمار نیروی دولتی برتری پیدا کنند؛ ولی این جمعیت آموزش کافی و سازماندهی ندارند و بصورت پراکنده و در نهایت گروههای متفرق گسترده در سطح شهرها خواهند بود. همچنین بلحاظ تسلیحات و تجهیزات و لجستیک بشدت ضعیف بوده و بصورت خودتجهیری خواهد بود، و در بهترین حالت هرکس سلاحی در حد توان خود بدست خواهد آورد، که امکان تعیبن تاکتیک جنگی موثر متحد برای آنها بر اساس کیفیت تسلیحاتی وجود نخواهد داشت. در عین حال از توان مالی و حمایت اقتصادی موثری که در موقع ضرورت در اختیار باشد برخوردار نخواهد بود.
از طرفی از آنجا که این نیرو مردمی و غیر رسمی خواهد بود، پشتیبانی و حمایت سیاسی جهانی را نخواهد داشت، و حتی رژیم می تواند در مجامع بین المللی آن را به تروریسم محکوم کند.
اما ملاحظه دوم این است که مبارزه مسلحانه چه دست آوردهایی میتواند داشته باشد و آیا ارزش صرف هزینه را دارد؟
آنچه از مبارزه مسلحانه بعنوان دست آورد میتوان براورو کرد اینکه:
☆ احتمال سقوط رژیم با مبارزه مسلحانه در خوشبینانه ترین حالت را 50% میتوان در نظر گرفت.
☆ در صورت رسیدن به پیروزی نظامی و سقوط نظامی رژیم، از آنجا که پیش فضای پیروزی، نظامی خواهد بود، و طبعا یک عده از گروههای مسلح سازماندهی قویتری نسبت به بقیه خواهد داشت، لذا بعد از پیروزی به قاعده سلطه نظامی بر کشور حاکمیت پیدا خواهد کرد. در این صورت احتمال تشکیل دولتی دمکراتیک زیر 50% خواهد بود.
☆ در این شرایط، گروههای متنوع مسلح شکل خواهد گرفت، که هرکدام اهداف متفرقه ایی خواهند داشت، و این امر موجب گسترش منازعات بین این گروه ها و بروز جنگهای فرقه ایی و قومی و مذهبی ... خواهد شد، که مشخص نیست به کجا بیانجامد.
☆ در چنین فضایی احتمال امکان تشکیل دولت ملی مرکزی مقتدر بسیار اندک خواهد بود، و در فضای هرج و مرج و خلاء قدرت مرکزی ملی، امکان چندپاره شدن کشور و شکل گیری گروه های نظامی سلطه جوی منطقه ایی با حمایتهای همه جانبه صاحبان قدرت و ثروت جهانگرایان که مترصد تجزیه کشور هستند وجود دارد.
☆ جنگ نظامی ممکن است با شلیک یک اسلحه کمری شروع شود، اما مشخص نمیشود سطح درگیری تا کجا پیش میرود و چه نیروهایی وارد منازعه می شوند. لذا امکان ویرانی بیشتر کشور وجود داشته و شهرها و زیرساختهای موجود و نظم و قانون از بین رفته و هرج و مرج و ناامنی افزایش یافته و موجب مهاجرتهای اجباری هرچه ببشتر هموطنان و توسعه فقر و فلاکت برای باقی مانده ها و کشتار بیشتر مردم خواهد شد.
☆ در نهایت اگر دولتی هم تشکیل شده و شرایط را مهار کند، یک حاکمیت متکی بر قدرت نظامی برتر بوده، و دست به سرکوب خشونت آمیز زده و همه گروه ها را منکوب میکند تا حاکمیت و نظم را برقرار کند، و امکان تشکیل یک حکومت نظامی بالا میرود که احتمالا افرادی از ارتش و سپاه پاسداران امروز با ماهیت و شکلی دیگرگون بوده و یا یک گروه نظامی جدید ظهور و بر کشور غالب می شود.
☆ لذا باتوجه به اینکه هدف اصلی قیام، سرنگونی رژیم و مقابله و حدف اثرات توطئه گلوبالیسم که نابودی زیرساختهای ایران و بی ثباتی خاورمیانه با گسترش جنگ و برقراری.سکولار دمکراسی میباشد، عملی نشده و برعکس ناخواسته هیزم به آتش آنها ریخته و توطئه آنها را با گسترش جنگهای متعدد در اشکال مختلف عملی میکنیم، که در واقع به شکستی راهبردی منجر شده و با دست خود دشمن را پیروز می کنیم.
وقتی ملتی براندازی یک رژیم دیکتاتوری را برگزید، باید روشی موثر را با توجه به هدف انتخاب کند. فارغ از احساسات و هیجانات و امیدها و ترسها و سختی و آسانی روشها، صرفا با توجه به نتیجه حاصله، باید خردمندانه و با نگاهی مدیریتی در مورد آن اندیشه کرد.
روشهای متنوعی برای مبارزه وجود دارد. اینجا مبارزه مسلحانه و بعدا روشهای دیگر را بررسی میکنیم .
برای جنگ نظامی، اولین ملاحطه مهم مطالعه موازنه قدرت و برآورد توانایی حاکمیت و مبارزان در امکان ایجاد توازن و سپس برتری قدرت نظامی بر رژیم هست.
در جنگ مسلحانه، عوامل انسانی، تسلیحاتی، پشتیبانی و حمایت سیاسی نیروهای داخلی و خارجی از اهمیت بسزایی برخوردار است.
براحتی میتوان متوجه شد رژیم از نیروی انسانی آموزش دیده و سازمان یافته و مجهز به تجهیزات کامل برای پیشبرد یک جنگ شهری برخوردار بوده و علاوه بر آن از نیروی اطلاعاتی و امنیتی زبده و مجهز به امکانات پیشرفته برای تعقیب و بازداشت مبارزان بهره میبرد؛ و با تسلط بر اقتصاد کشور و داشتن روابط بین المللی و متحدانی که با آنها همکاری میکند، امکان برخوردای از امکانات مالی وسیع را دارد و در امکان استفاده از مشاوره و تجربه های نظامی دیگران نیز دست بازتری دارد.
در مقابل نیروهای مردمی که شاید با در نظر گرفتن پتانسیل مشارکت عمومی، بلحاط نیروی انسانی بر آمار نیروی دولتی برتری پیدا کنند؛ ولی این جمعیت آموزش کافی و سازماندهی ندارند و بصورت پراکنده و در نهایت گروههای متفرق گسترده در سطح شهرها خواهند بود. همچنین بلحاظ تسلیحات و تجهیزات و لجستیک بشدت ضعیف بوده و بصورت خودتجهیری خواهد بود، و در بهترین حالت هرکس سلاحی در حد توان خود بدست خواهد آورد، که امکان تعیبن تاکتیک جنگی موثر متحد برای آنها بر اساس کیفیت تسلیحاتی وجود نخواهد داشت. در عین حال از توان مالی و حمایت اقتصادی موثری که در موقع ضرورت در اختیار باشد برخوردار نخواهد بود.
از طرفی از آنجا که این نیرو مردمی و غیر رسمی خواهد بود، پشتیبانی و حمایت سیاسی جهانی را نخواهد داشت، و حتی رژیم می تواند در مجامع بین المللی آن را به تروریسم محکوم کند.
اما ملاحظه دوم این است که مبارزه مسلحانه چه دست آوردهایی میتواند داشته باشد و آیا ارزش صرف هزینه را دارد؟
آنچه از مبارزه مسلحانه بعنوان دست آورد میتوان براورو کرد اینکه:
☆ احتمال سقوط رژیم با مبارزه مسلحانه در خوشبینانه ترین حالت را 50% میتوان در نظر گرفت.
☆ در صورت رسیدن به پیروزی نظامی و سقوط نظامی رژیم، از آنجا که پیش فضای پیروزی، نظامی خواهد بود، و طبعا یک عده از گروههای مسلح سازماندهی قویتری نسبت به بقیه خواهد داشت، لذا بعد از پیروزی به قاعده سلطه نظامی بر کشور حاکمیت پیدا خواهد کرد. در این صورت احتمال تشکیل دولتی دمکراتیک زیر 50% خواهد بود.
☆ در این شرایط، گروههای متنوع مسلح شکل خواهد گرفت، که هرکدام اهداف متفرقه ایی خواهند داشت، و این امر موجب گسترش منازعات بین این گروه ها و بروز جنگهای فرقه ایی و قومی و مذهبی ... خواهد شد، که مشخص نیست به کجا بیانجامد.
☆ در چنین فضایی احتمال امکان تشکیل دولت ملی مرکزی مقتدر بسیار اندک خواهد بود، و در فضای هرج و مرج و خلاء قدرت مرکزی ملی، امکان چندپاره شدن کشور و شکل گیری گروه های نظامی سلطه جوی منطقه ایی با حمایتهای همه جانبه صاحبان قدرت و ثروت جهانگرایان که مترصد تجزیه کشور هستند وجود دارد.
☆ جنگ نظامی ممکن است با شلیک یک اسلحه کمری شروع شود، اما مشخص نمیشود سطح درگیری تا کجا پیش میرود و چه نیروهایی وارد منازعه می شوند. لذا امکان ویرانی بیشتر کشور وجود داشته و شهرها و زیرساختهای موجود و نظم و قانون از بین رفته و هرج و مرج و ناامنی افزایش یافته و موجب مهاجرتهای اجباری هرچه ببشتر هموطنان و توسعه فقر و فلاکت برای باقی مانده ها و کشتار بیشتر مردم خواهد شد.
☆ در نهایت اگر دولتی هم تشکیل شده و شرایط را مهار کند، یک حاکمیت متکی بر قدرت نظامی برتر بوده، و دست به سرکوب خشونت آمیز زده و همه گروه ها را منکوب میکند تا حاکمیت و نظم را برقرار کند، و امکان تشکیل یک حکومت نظامی بالا میرود که احتمالا افرادی از ارتش و سپاه پاسداران امروز با ماهیت و شکلی دیگرگون بوده و یا یک گروه نظامی جدید ظهور و بر کشور غالب می شود.
☆ لذا باتوجه به اینکه هدف اصلی قیام، سرنگونی رژیم و مقابله و حدف اثرات توطئه گلوبالیسم که نابودی زیرساختهای ایران و بی ثباتی خاورمیانه با گسترش جنگ و برقراری.سکولار دمکراسی میباشد، عملی نشده و برعکس ناخواسته هیزم به آتش آنها ریخته و توطئه آنها را با گسترش جنگهای متعدد در اشکال مختلف عملی میکنیم، که در واقع به شکستی راهبردی منجر شده و با دست خود دشمن را پیروز می کنیم.
Telegram
attach 📎
Forwarded from پیوند نگار
🔴 آیا "نافرمانی مدنی با عدم خشونت" راهکار مفیدی برای براندازی دیکتاتوری ایران است ؟
نافرمانی شگرد مبارزاتی است که امکان عملی حاکمیت را از حاکم سلب میکند. چرا که حاکم زمانی میتواند حکومت کند که حکمش پدیرفته و اجرایی شود و زمانی که مردم بصورت متحد حکم او را بی اثر کنند عملا حاکم از جایگاهش ساقط میشود و مشروعیتش از بین رفته موجب سقوط اک می شود. همه تکنیکهای نافرمانی در این راستاست که هرچه حاکم میخواهد عملی شود، انجام نشود، و هرچه حاکم نمیخواهد، انجام گیرد. همکاری در عرصه های مختلف با حاکم قطع، و سازمانهای حکومتی تحریم و کلیت حکومت مورد بایکوت ملی قرار گیرد. باورمندان این شیوه به رفتار مدنی تاکید و از اقدام به خشونت منع میکنند.
فلسفه عدم خشونت در باورهای دین باستانی هندوان ریشه دارد و بعنوان "اهیمسا" شناخته می شود . براین اساس هندوان از هرگونه آزاری به نبات و حیوان و انسان خودداری میکنند و برخی از روحانیون آنها هنگام راه رفتن با جارویی زیر پای خود را میروبند، مبادا حشره ایی زیر پایشان ناخواسته آزار ببیند. این فلسفه دینی و ارزش اخلاقی هندوان، توسط مهاتماگاندی در جریان جنبش استقلال طلبی هند، بعنوان ابزار سیاسی مطرح شد. البته بگوئیم زمانی که افسر انگلیسی در میدان معروف، مردم هند را مورد کشتار قرار داد، گاندی اعلام کرد اگر اینگلیس به کشتار ملت هند ادامه دهد، ملت برای دفاع از خود اقدام خواهد کرد، چرا که حق دفاع از خود برای هر کسی مسلم است. با این حال رفتار استعمار اینگلیس طوری نشد که گاندی از روش عدم خشونت دست بردارد و با همان روش و متحد کردن توده ها و انجام اعتصابات و اعتراضات و نجمعات و عدم همکاری با استعمارگران، استقلال هند را عملی کرد و بعدها شیوه مبارزه او برای ساقط کردن دیکتاتورها بکار رفت .
حال آیا این روش در ایران به همان شکل سنتی پاسخگوی نیاز برانداری هست؟
این روش نیاز به اتحاد فعال و مشارکت همه اقشار ملت دارد.
می دانیم در ایران اولا حاکمیت حداقل 10تا 15% طرفدار دارد که بخشی از آن از طبقه حاکمه هستند. و از طرفی بخش بزرگی از جامعه در وضعیت انفعال بوده و بخاطر مشکلات متعددی که دارند، کمتر به مسائل مبارزاتی توجه دارند. ما این گروه را "اکثریت خاموش" می نامیم که شاید تقریبا 50%جامعه باشند. این گروه با اینکه مخالف حاکمیت هست، اما فعلا اراده ایی برای اقدام علیه حکومت ندارند.
در نتیجه باقیمانده جمعیت که 35تا 40% جامعه است بشکل فعال در مقابل رژیم قرار گرفته اند و البته بلحاظ فکری بین این گروه نیز تفاوتهایی وجود دارد، بهمین دلیل بندرت بتوانند بشکلی موثر بصورت استراتژیکی متحد شوند و این پاشنه آشیل حاکمیت اقلیت بر اکثریت است.
از طرفی، در وقایعی که اتفاق می افتد و مردم معترض دست به اعتراضات مسالمت آمیز خیابانی میزنند، حکومت بشدت سرکوب و مجازات می کند، و با بیرحمی و قساوت هرچه تمامتر دست به کشتار و حبس و شکنجه مردم میزند. اصولا روش اساسی حکومت "النصربالرعب" است و برای حفظ رعب تنها به تبلیغات دروغین برای گنده کردن توان نظامی و امنیتی خود تکیه نمیکند، بلکه واقعا دست به جنایت میزند و آخرین مورد آن را در آبان 98 دیدیم که در سه روز بیش از 1000تن را کشته و هزاران تن را بازداشت و شکنجه و در زندانها کشته و میکشد و این جنایت همچنان ادامه دارد و هواداران رژیم با حجامت خواندن آن، ضمن تحقیر خون جاویدنامان، بر آن مهر تایید زده و تازه کشتار 1000تن را درخد نیشتر حجامت تلقی کرده و پیام میدهد که می توانیم حتی جراحی و قتل عام گسترده بکنیم.
با این بررسی ساده به این نتیجه میرسیم که ضمن اینکه نافرمانی مدنی بشدت رژیم را تحت تاثیر قرار داده و وادار به واکنش می کند، و مشخصا روند وقایع به سمت پیشگامان مبارزه هست و هر روز از جمعیت هواداران رژیم کاهش، و از اکثریت خاموش به جمعیت پیشگامان فعال مبارزه اضافه میشود و بزودی جمعیت مخالفان فعال در میدان از مرز 50% خواهد گذشت که برای سرنگونی رژیم با کمتر از 10% پشتوانه اجتماعی کافی است؛ اما روش "عدم خشونت" نمیتواند در مقابل حکومتی جنایتکار که ابایی از نسل کشی ندارد، نمی تواند موثر واقع شود، و باید در این زمینه شیوه هوشمندانه و موثری را مورد توجه قرار داد که تحت عنوان روش " خشونت پرهیز" هست.
قبلا نشان دادیم مبارزه مسلحانه راهکار مفیدی نیست و عدم خشونت نیز نمی تواند کاری از پیش ببرد، لذا در پستی دیگر روش "نافرمانی مدنی خشونت پرهیز" را مورد بررسی و ارزیابی قرار می دهیم .
نافرمانی شگرد مبارزاتی است که امکان عملی حاکمیت را از حاکم سلب میکند. چرا که حاکم زمانی میتواند حکومت کند که حکمش پدیرفته و اجرایی شود و زمانی که مردم بصورت متحد حکم او را بی اثر کنند عملا حاکم از جایگاهش ساقط میشود و مشروعیتش از بین رفته موجب سقوط اک می شود. همه تکنیکهای نافرمانی در این راستاست که هرچه حاکم میخواهد عملی شود، انجام نشود، و هرچه حاکم نمیخواهد، انجام گیرد. همکاری در عرصه های مختلف با حاکم قطع، و سازمانهای حکومتی تحریم و کلیت حکومت مورد بایکوت ملی قرار گیرد. باورمندان این شیوه به رفتار مدنی تاکید و از اقدام به خشونت منع میکنند.
فلسفه عدم خشونت در باورهای دین باستانی هندوان ریشه دارد و بعنوان "اهیمسا" شناخته می شود . براین اساس هندوان از هرگونه آزاری به نبات و حیوان و انسان خودداری میکنند و برخی از روحانیون آنها هنگام راه رفتن با جارویی زیر پای خود را میروبند، مبادا حشره ایی زیر پایشان ناخواسته آزار ببیند. این فلسفه دینی و ارزش اخلاقی هندوان، توسط مهاتماگاندی در جریان جنبش استقلال طلبی هند، بعنوان ابزار سیاسی مطرح شد. البته بگوئیم زمانی که افسر انگلیسی در میدان معروف، مردم هند را مورد کشتار قرار داد، گاندی اعلام کرد اگر اینگلیس به کشتار ملت هند ادامه دهد، ملت برای دفاع از خود اقدام خواهد کرد، چرا که حق دفاع از خود برای هر کسی مسلم است. با این حال رفتار استعمار اینگلیس طوری نشد که گاندی از روش عدم خشونت دست بردارد و با همان روش و متحد کردن توده ها و انجام اعتصابات و اعتراضات و نجمعات و عدم همکاری با استعمارگران، استقلال هند را عملی کرد و بعدها شیوه مبارزه او برای ساقط کردن دیکتاتورها بکار رفت .
حال آیا این روش در ایران به همان شکل سنتی پاسخگوی نیاز برانداری هست؟
این روش نیاز به اتحاد فعال و مشارکت همه اقشار ملت دارد.
می دانیم در ایران اولا حاکمیت حداقل 10تا 15% طرفدار دارد که بخشی از آن از طبقه حاکمه هستند. و از طرفی بخش بزرگی از جامعه در وضعیت انفعال بوده و بخاطر مشکلات متعددی که دارند، کمتر به مسائل مبارزاتی توجه دارند. ما این گروه را "اکثریت خاموش" می نامیم که شاید تقریبا 50%جامعه باشند. این گروه با اینکه مخالف حاکمیت هست، اما فعلا اراده ایی برای اقدام علیه حکومت ندارند.
در نتیجه باقیمانده جمعیت که 35تا 40% جامعه است بشکل فعال در مقابل رژیم قرار گرفته اند و البته بلحاظ فکری بین این گروه نیز تفاوتهایی وجود دارد، بهمین دلیل بندرت بتوانند بشکلی موثر بصورت استراتژیکی متحد شوند و این پاشنه آشیل حاکمیت اقلیت بر اکثریت است.
از طرفی، در وقایعی که اتفاق می افتد و مردم معترض دست به اعتراضات مسالمت آمیز خیابانی میزنند، حکومت بشدت سرکوب و مجازات می کند، و با بیرحمی و قساوت هرچه تمامتر دست به کشتار و حبس و شکنجه مردم میزند. اصولا روش اساسی حکومت "النصربالرعب" است و برای حفظ رعب تنها به تبلیغات دروغین برای گنده کردن توان نظامی و امنیتی خود تکیه نمیکند، بلکه واقعا دست به جنایت میزند و آخرین مورد آن را در آبان 98 دیدیم که در سه روز بیش از 1000تن را کشته و هزاران تن را بازداشت و شکنجه و در زندانها کشته و میکشد و این جنایت همچنان ادامه دارد و هواداران رژیم با حجامت خواندن آن، ضمن تحقیر خون جاویدنامان، بر آن مهر تایید زده و تازه کشتار 1000تن را درخد نیشتر حجامت تلقی کرده و پیام میدهد که می توانیم حتی جراحی و قتل عام گسترده بکنیم.
با این بررسی ساده به این نتیجه میرسیم که ضمن اینکه نافرمانی مدنی بشدت رژیم را تحت تاثیر قرار داده و وادار به واکنش می کند، و مشخصا روند وقایع به سمت پیشگامان مبارزه هست و هر روز از جمعیت هواداران رژیم کاهش، و از اکثریت خاموش به جمعیت پیشگامان فعال مبارزه اضافه میشود و بزودی جمعیت مخالفان فعال در میدان از مرز 50% خواهد گذشت که برای سرنگونی رژیم با کمتر از 10% پشتوانه اجتماعی کافی است؛ اما روش "عدم خشونت" نمیتواند در مقابل حکومتی جنایتکار که ابایی از نسل کشی ندارد، نمی تواند موثر واقع شود، و باید در این زمینه شیوه هوشمندانه و موثری را مورد توجه قرار داد که تحت عنوان روش " خشونت پرهیز" هست.
قبلا نشان دادیم مبارزه مسلحانه راهکار مفیدی نیست و عدم خشونت نیز نمی تواند کاری از پیش ببرد، لذا در پستی دیگر روش "نافرمانی مدنی خشونت پرهیز" را مورد بررسی و ارزیابی قرار می دهیم .
Telegram
🖇 attach
Forwarded from پیوند نگار
🔴 استراتژی مفید برای مبارزه براندازانه با جمهوری اسلامی
⭕️ نافرمانی مدنی خشونت پرهیز .
هر مبارزه براندازانه ایی بلحاظ عملکردی یکی از دو روش را می تواند برگزیند.
یکی مبارزه قهرآمیز خشونت بار مسلحانه است و دیگری مبارزه مسالمت آمیز نافرمانی مدنی عدم خشونت .
در دو مطلبی که قبلا ارائه دادیم، طی واکاوی شرایط موجود و اهداف قیام، نشان دادیم نه مبارزه قهرآلود مسلحانه می تواند مبارزه ملت ایران را به ثمر برساند، و نه روش مطلقا مسالمت آمیز نافرمانی مدنی بدون خشونت قادر است در مقابل رژیمی ستمگر و خونخوار که از کشتار مردم ابایی ندارد، و جوانان شستشوی مغزی شده ی آن بعد از کشتار هم سن و سالان معترض خود در کف خیابان، در فضای مجازی به عمل خود افتخار می کند و مدعی می شود با کشتن مردم نظام مورد نظرش را تثبیت کرده است و بقیه را هم تکه تکه می کند. وزیر کشور آن در مقابل این سوال که چرا مستقیم به مغز جوانان شلیک شده، می گوید قبلا به پای عده ایی دیگر شلیک شده بود؛ و رییس قوه قضاییه آن با شنیدن این اظهارات می گوید افراد مشکوک مردم را کشته اند و در حال شناسایی هستیم و سخنگوی آن می گوید دشمنان کشته سازی می کنند؛ و نیروهای امنیتی آن که کشتار را سازماندهی کرده اند، آن را به دوش توطئه های خارجی و آمریکا می گذارد و رهبرش معترضان را به شرارت متهم می کند و رئیس جمهورش به معترضان اغتشاشگر لقب می دهد آنها را تهدید می کند .
لذا باید راه کاری پیدا کرد که بتوان در مقابل چنین رژیمی جنایت پیشه، کار مبارزه را پیش برده و به پیروزی رسید .
در مورد اقدامات نافرماتی مدنی گفتیم که موثر می باشد و تا آنجا می تواند مشروعیت و موجودیت رژیم را به خطر بیاندازد که به وحشت افتاده و دست به قتل و جنایت میزند، تا مانع گسترش اعتراضات مدنی و مسالمت آمیز مردم باشد.
لذا روشن است جنایتهای رژیم با این هدف انجام می شود که اکثریت جامعه را به وحشت انداخته و مانع پیوستن آنها به معترضان شود . پس در اینکه قسمت اصلی استراتژی مبارزه و پایه اصلی آن نافرمانی است شکی نبست . اما در بخش دوم آن یعنی عدم خشونت، مشاهده می شود که رژیم از قماشی نیست که به عدم خشونت اهمیتی بدهد، و تابع هیچ ارزش انسانی نیست. لذا نمی شود از مردم انتظار داشت دست بسته به مقابل جوخه اعدام چنین رژیم خونخواری بروند. بهمین دلیل حق دفاع متناسب برای آنها هم بلحاظ عقلی و هم بلحاظ حقوقی و هم بلحاظ ماهیت مبارزات نافرمانی مدنی امری پذیرفته هست و مردم از طرفی حق دارند با اعتراضات مسالمت آمیز نقش خود را در تعیین سرنوشت خود اعمال کنند، و هر گروه و سیستم و حکومتی را که شایسته ندانند کنار زده و هر سیستم و حکومتی را که صلاح میدانند با روشی مدنی و دمکراتیک تعیبن کنند؛ و هم حق دارند در این روند هر گروه و جریانی که مردم را مورد هجمه و حمله قرار دادند با او رفتار مقابله به مثل کرده و دفاع مشروع بکنند.
این آن روش موثر و ممکن است که به آن "نافرنانی مدنی خشونت پرهیز " می گوییم . به این معنا که روش مبارزه با الویت اقدامات نافرمانی مدنی است و هرگز ابتدا به ساکن دست به خشونت نمی زند و اگر احیانا افرادی این اقدام را انحام دهند خارج از چارچوب استراتژی قیام بوده و اقدام حمله خشونت بار برای قیام پذیرفته نیست. اما در مقابل هر تهاجمی از خود دفاع متناسب و دادگرانه می کند.
طبیعی است بخشی از دفاع در کف خیابان انجام می شود . بخشی خارج از کف خیابان که قسمتی بعد از اقدامات تهاجمی و صدمه زدن عناصر رژیم به مردم که در این بخش تا حد مورد نیاز برای تاثیر در کاهش سطح خشونت، مهاجمان باید مجازات شوند و قسمت دیگر نیز قبل از شروع اعتراضات و بعنوان اقدامات آماده سازی و پیشگیرانه از بروز خشونت بیشتر انجام می شود .
در هر حال هیچ عملی که سطح خشونت را افزایش دهد نباید انجام گیرد و همه اقدامات در این زمینه با این هدف انجام می شود که سطح خشونت و هزینه تغییر را کاهش و فضای امنی برای حضور مردم برای مشارکت در اعتراضات و اعلام نظرش را فراهم کند . تنها با عمل منطقی است که میشود رژیم را متقاعد کرد باید برای کاهش خشونت و هرینه فضا را آرام کرده و دست از خشونت بکشد و به مدار رفتار منطقی برگشته و رویه خود را در رابطه با معترضان تغییر دهد .
در مطلب بعدی روشها و ساختارهای مورد نیاز اجرای استراتژی خشونت پرهیز یا دفاع متناسب را بیان می کنیم .
⭕️ نافرمانی مدنی خشونت پرهیز .
هر مبارزه براندازانه ایی بلحاظ عملکردی یکی از دو روش را می تواند برگزیند.
یکی مبارزه قهرآمیز خشونت بار مسلحانه است و دیگری مبارزه مسالمت آمیز نافرمانی مدنی عدم خشونت .
در دو مطلبی که قبلا ارائه دادیم، طی واکاوی شرایط موجود و اهداف قیام، نشان دادیم نه مبارزه قهرآلود مسلحانه می تواند مبارزه ملت ایران را به ثمر برساند، و نه روش مطلقا مسالمت آمیز نافرمانی مدنی بدون خشونت قادر است در مقابل رژیمی ستمگر و خونخوار که از کشتار مردم ابایی ندارد، و جوانان شستشوی مغزی شده ی آن بعد از کشتار هم سن و سالان معترض خود در کف خیابان، در فضای مجازی به عمل خود افتخار می کند و مدعی می شود با کشتن مردم نظام مورد نظرش را تثبیت کرده است و بقیه را هم تکه تکه می کند. وزیر کشور آن در مقابل این سوال که چرا مستقیم به مغز جوانان شلیک شده، می گوید قبلا به پای عده ایی دیگر شلیک شده بود؛ و رییس قوه قضاییه آن با شنیدن این اظهارات می گوید افراد مشکوک مردم را کشته اند و در حال شناسایی هستیم و سخنگوی آن می گوید دشمنان کشته سازی می کنند؛ و نیروهای امنیتی آن که کشتار را سازماندهی کرده اند، آن را به دوش توطئه های خارجی و آمریکا می گذارد و رهبرش معترضان را به شرارت متهم می کند و رئیس جمهورش به معترضان اغتشاشگر لقب می دهد آنها را تهدید می کند .
لذا باید راه کاری پیدا کرد که بتوان در مقابل چنین رژیمی جنایت پیشه، کار مبارزه را پیش برده و به پیروزی رسید .
در مورد اقدامات نافرماتی مدنی گفتیم که موثر می باشد و تا آنجا می تواند مشروعیت و موجودیت رژیم را به خطر بیاندازد که به وحشت افتاده و دست به قتل و جنایت میزند، تا مانع گسترش اعتراضات مدنی و مسالمت آمیز مردم باشد.
لذا روشن است جنایتهای رژیم با این هدف انجام می شود که اکثریت جامعه را به وحشت انداخته و مانع پیوستن آنها به معترضان شود . پس در اینکه قسمت اصلی استراتژی مبارزه و پایه اصلی آن نافرمانی است شکی نبست . اما در بخش دوم آن یعنی عدم خشونت، مشاهده می شود که رژیم از قماشی نیست که به عدم خشونت اهمیتی بدهد، و تابع هیچ ارزش انسانی نیست. لذا نمی شود از مردم انتظار داشت دست بسته به مقابل جوخه اعدام چنین رژیم خونخواری بروند. بهمین دلیل حق دفاع متناسب برای آنها هم بلحاظ عقلی و هم بلحاظ حقوقی و هم بلحاظ ماهیت مبارزات نافرمانی مدنی امری پذیرفته هست و مردم از طرفی حق دارند با اعتراضات مسالمت آمیز نقش خود را در تعیین سرنوشت خود اعمال کنند، و هر گروه و سیستم و حکومتی را که شایسته ندانند کنار زده و هر سیستم و حکومتی را که صلاح میدانند با روشی مدنی و دمکراتیک تعیبن کنند؛ و هم حق دارند در این روند هر گروه و جریانی که مردم را مورد هجمه و حمله قرار دادند با او رفتار مقابله به مثل کرده و دفاع مشروع بکنند.
این آن روش موثر و ممکن است که به آن "نافرنانی مدنی خشونت پرهیز " می گوییم . به این معنا که روش مبارزه با الویت اقدامات نافرمانی مدنی است و هرگز ابتدا به ساکن دست به خشونت نمی زند و اگر احیانا افرادی این اقدام را انحام دهند خارج از چارچوب استراتژی قیام بوده و اقدام حمله خشونت بار برای قیام پذیرفته نیست. اما در مقابل هر تهاجمی از خود دفاع متناسب و دادگرانه می کند.
طبیعی است بخشی از دفاع در کف خیابان انجام می شود . بخشی خارج از کف خیابان که قسمتی بعد از اقدامات تهاجمی و صدمه زدن عناصر رژیم به مردم که در این بخش تا حد مورد نیاز برای تاثیر در کاهش سطح خشونت، مهاجمان باید مجازات شوند و قسمت دیگر نیز قبل از شروع اعتراضات و بعنوان اقدامات آماده سازی و پیشگیرانه از بروز خشونت بیشتر انجام می شود .
در هر حال هیچ عملی که سطح خشونت را افزایش دهد نباید انجام گیرد و همه اقدامات در این زمینه با این هدف انجام می شود که سطح خشونت و هزینه تغییر را کاهش و فضای امنی برای حضور مردم برای مشارکت در اعتراضات و اعلام نظرش را فراهم کند . تنها با عمل منطقی است که میشود رژیم را متقاعد کرد باید برای کاهش خشونت و هرینه فضا را آرام کرده و دست از خشونت بکشد و به مدار رفتار منطقی برگشته و رویه خود را در رابطه با معترضان تغییر دهد .
در مطلب بعدی روشها و ساختارهای مورد نیاز اجرای استراتژی خشونت پرهیز یا دفاع متناسب را بیان می کنیم .
Telegram
🖇 attach