Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#نگاهی_به_نظریات_فروید :
☆1
فرويد پايه گذار مكتب پيسكواناليز و به زبان خودش پيسكواناليكيتر (psychoanalytiker) دو نظريه اساسي در علم روانشناسي داشت كه میتوان گفت بقيه مطالب او برخاسته از اين دونظريه اساسی هست.
نظريه اول وي نظريه #اناتومي_شخصيت است و
نظريه دوم نظريه #مراحل_رشد_انسان كه البته منبع نظريه دوم برخاسته از نظريه اول است .
نظريه اول #اناتومي_شخصيت :
فرويد در ابتداي نگرشهاي خود از سه سطح در شخصيت انسان ياد ميكند او شخصيت را به سه سطح #هوشيار و #نيمه_هوشيار و #نا_هوشيار تقسيم ميكند.
هوشيار كه درك ما از احساسات و افكار در اكنون است و ما بر ان واقفيم
و متعقد بود كه فقط بخش اندكي از درونيات ذهني ما در ان ميباشند
سطح نيمه هوشيار كه محل افكار و احساساتي است كه از ان نا اگاهيم ولي با اندكي تلاش به سطح هشيار ما ميايند مانند برخي از خاطرات كه به ياد مياوريم .
سطح ناهشيار كه در گذشته هم از ان بعنوان #ناخوداگاه ياد شده، خزانه غرايز ما ميباشد.
ناهشيار سوق دهنده رفتار ما ميباشند و هر انچه را كه پس ميزنيم در افكار به دانجا ميفرستيم.
اعماق وسيع و تاريكي از وجودمان كه اميال و افكار مطرود شده از سوي ما به دانجا فرستاده ميشوند، تا جايي كه يكي از روانشناسان بيان ميكرد كه هر فكري را كه متوقف ميكنيم به دانجا ميفرستيم و اين فكر از بين نرفته بلكه ديگر در پيش روي ما نيست و به تنهايي در ان وادي تاريك دي حال قدم زدن است .
فرويد بعدا اين ديدگاه را تكميل و اصلاح كرد و ان را به صورت نظريه #سه_ساختاري_شخصيت (ترجمه الماني ان ) مطرح نمود.
بر اساس اين #ديدگاه_جديد_فرويد شخصيت از سه جز تشكيل شده :
1_ #id ( ايد# )
ساختاري قدرتمند كه تامين كننده انرژي دو ساختار ديگر هم ميباشد و مستقيما از نيازهاي بدن فرمان ميگيرد عملكرد ان كسب لذت است به هر نحو و شكلي .
او متقغد بود كه اگر انسان نتواند خواسته ها ي ايد را در دنياي بيرون و واقعيت براورده كند در درون خود از طريق رويا پردازي اقدام مينمايد .
2_ #ego( اگو# )( من# )
ارباب منطقي شخصيت .از واقعيت اگاه است و تصميم ميگيرد درباره زمان و موقعيت براورده شدن نيازهاي ايد. هدفش جلوگيري از خواستهاي ايد نيست بلكه كنترل و ارايه شدن انها به شكل مطلوب است و براي دست يافتن به اين مهم خواسته هاي ايد را به تعويق مياندازد .
3_ #super_ego ( من_برتر# )
سوپر اگو بايدها و نبايدهايي هستند كه در ناهوشيار فرد قرار دارند كه در زبان امروز از انها به عنوان #وجدان ياد ميكنيم.
اساس اين ساختار در كودكي شكل ميگيرد در ابتدا توسط تربيت والدين سپس كودك با دروني كردن انها والدين نقش خود را به اگو ميدهند و من اگو مجري اجراي انها ميگردد
سوپر اگو از دو بخش تشكيل شده #من_ارماني كه توسط اندسته از رفتارهايي كه تشويق والدين را در بر دارد به دست ميايد
و #وجدان كه از طريق رفتارهايي كه از تنبيه والدين به دست مي ايند سپس والدين نقش خود را به من اگو ميدهند و او به كنترل خويشتن مي پردازد .
سوپر اگو يا همان من برتر انچنان داور اخلاقي است كه در رد درخواست خود براي كمال سنگدل و حتي ظالم است.(شولتز)
من برتر ازلحاظ غير منطقي بودن واصرار بر اطاعت مانند ايد ميباشد .
من برتر هدفش مانند من اگو نيست، بلكه هدفش جلوگيري كامل از خواسته هاي ايد است .
ايد براي ارضا فشار مياورد و من انرا به تعويق مياندازد و من برتر بالاتر از همه بر رد انها و اجابت اخلاقيات اصرار دارد.(شولتز)
من برتر هيچ سازشي را بر نمي تابد .
فرويد متعقد بود كه من برتر عقوبت سخت ودشواري را براي سرپيچي ار اصولش ميطلبد .(شولتز)
فرويد ميگويد من بيچاره از سه جهت به او حمله ميشود .
ايد و من برتر و واقعيت .
نتيجيه اين جنگ درد رواني است.
#اضطراب.
اضطراب هم معلول است هم علت هم نتيجه برهم خوردن دستگاه رواني و هم بر هم زننده دستگاه رواني و اضظراب را #ترس_بي_هدف توصيف ميكند و ان را به سه نوع تقسيم بندي ميكند. سپس به #راه هاي_فرار_از_اضظراب مي پردازد و بحث #مكانيسمهاي_سازش_و_فرار را مطرح ميكند و در اين باب چند نوع مكانيسم مطرح ميكند .
رفتارهاي دفاعي عليه اظطراب و تهديد من كه ناهوشيار هستند وتحريف واقعيت.
يعني از نظر وي نوعي گول زدن خودمان براي فرار از واقعيت مانند انكار و دليل تراشي و ديگر مكانيسمها ... و از جمله سركوبي، نوعي فراموشي ناهوشيار از چيزي كه موجب اظطراب ما ميشود.
فرويد مطرح ميكند انجا كه شخص با واقعيت روبرو ميشود همان جا است كه اين مكانيسم ها شكست ميخورند و از پس تحريف واقعيت بر نمي ايند و اين مورد در دو جا امكان روي دادن دارد:
1_ در روبروه شدن با موقعيت هاي استرس زا، غير قابل تحمل.
فرويد اذعان داشت كه مورد ديگر كه مكانيسمها كارساز نيستند #روانكاوي ميباشد كه او ابداع نموده است .
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#نگاهی_به_نظریات_فروید :
☆1
فرويد پايه گذار مكتب پيسكواناليز و به زبان خودش پيسكواناليكيتر (psychoanalytiker) دو نظريه اساسي در علم روانشناسي داشت كه میتوان گفت بقيه مطالب او برخاسته از اين دونظريه اساسی هست.
نظريه اول وي نظريه #اناتومي_شخصيت است و
نظريه دوم نظريه #مراحل_رشد_انسان كه البته منبع نظريه دوم برخاسته از نظريه اول است .
نظريه اول #اناتومي_شخصيت :
فرويد در ابتداي نگرشهاي خود از سه سطح در شخصيت انسان ياد ميكند او شخصيت را به سه سطح #هوشيار و #نيمه_هوشيار و #نا_هوشيار تقسيم ميكند.
هوشيار كه درك ما از احساسات و افكار در اكنون است و ما بر ان واقفيم
و متعقد بود كه فقط بخش اندكي از درونيات ذهني ما در ان ميباشند
سطح نيمه هوشيار كه محل افكار و احساساتي است كه از ان نا اگاهيم ولي با اندكي تلاش به سطح هشيار ما ميايند مانند برخي از خاطرات كه به ياد مياوريم .
سطح ناهشيار كه در گذشته هم از ان بعنوان #ناخوداگاه ياد شده، خزانه غرايز ما ميباشد.
ناهشيار سوق دهنده رفتار ما ميباشند و هر انچه را كه پس ميزنيم در افكار به دانجا ميفرستيم.
اعماق وسيع و تاريكي از وجودمان كه اميال و افكار مطرود شده از سوي ما به دانجا فرستاده ميشوند، تا جايي كه يكي از روانشناسان بيان ميكرد كه هر فكري را كه متوقف ميكنيم به دانجا ميفرستيم و اين فكر از بين نرفته بلكه ديگر در پيش روي ما نيست و به تنهايي در ان وادي تاريك دي حال قدم زدن است .
فرويد بعدا اين ديدگاه را تكميل و اصلاح كرد و ان را به صورت نظريه #سه_ساختاري_شخصيت (ترجمه الماني ان ) مطرح نمود.
بر اساس اين #ديدگاه_جديد_فرويد شخصيت از سه جز تشكيل شده :
1_ #id ( ايد# )
ساختاري قدرتمند كه تامين كننده انرژي دو ساختار ديگر هم ميباشد و مستقيما از نيازهاي بدن فرمان ميگيرد عملكرد ان كسب لذت است به هر نحو و شكلي .
او متقغد بود كه اگر انسان نتواند خواسته ها ي ايد را در دنياي بيرون و واقعيت براورده كند در درون خود از طريق رويا پردازي اقدام مينمايد .
2_ #ego( اگو# )( من# )
ارباب منطقي شخصيت .از واقعيت اگاه است و تصميم ميگيرد درباره زمان و موقعيت براورده شدن نيازهاي ايد. هدفش جلوگيري از خواستهاي ايد نيست بلكه كنترل و ارايه شدن انها به شكل مطلوب است و براي دست يافتن به اين مهم خواسته هاي ايد را به تعويق مياندازد .
3_ #super_ego ( من_برتر# )
سوپر اگو بايدها و نبايدهايي هستند كه در ناهوشيار فرد قرار دارند كه در زبان امروز از انها به عنوان #وجدان ياد ميكنيم.
اساس اين ساختار در كودكي شكل ميگيرد در ابتدا توسط تربيت والدين سپس كودك با دروني كردن انها والدين نقش خود را به اگو ميدهند و من اگو مجري اجراي انها ميگردد
سوپر اگو از دو بخش تشكيل شده #من_ارماني كه توسط اندسته از رفتارهايي كه تشويق والدين را در بر دارد به دست ميايد
و #وجدان كه از طريق رفتارهايي كه از تنبيه والدين به دست مي ايند سپس والدين نقش خود را به من اگو ميدهند و او به كنترل خويشتن مي پردازد .
سوپر اگو يا همان من برتر انچنان داور اخلاقي است كه در رد درخواست خود براي كمال سنگدل و حتي ظالم است.(شولتز)
من برتر ازلحاظ غير منطقي بودن واصرار بر اطاعت مانند ايد ميباشد .
من برتر هدفش مانند من اگو نيست، بلكه هدفش جلوگيري كامل از خواسته هاي ايد است .
ايد براي ارضا فشار مياورد و من انرا به تعويق مياندازد و من برتر بالاتر از همه بر رد انها و اجابت اخلاقيات اصرار دارد.(شولتز)
من برتر هيچ سازشي را بر نمي تابد .
فرويد متعقد بود كه من برتر عقوبت سخت ودشواري را براي سرپيچي ار اصولش ميطلبد .(شولتز)
فرويد ميگويد من بيچاره از سه جهت به او حمله ميشود .
ايد و من برتر و واقعيت .
نتيجيه اين جنگ درد رواني است.
#اضطراب.
اضطراب هم معلول است هم علت هم نتيجه برهم خوردن دستگاه رواني و هم بر هم زننده دستگاه رواني و اضظراب را #ترس_بي_هدف توصيف ميكند و ان را به سه نوع تقسيم بندي ميكند. سپس به #راه هاي_فرار_از_اضظراب مي پردازد و بحث #مكانيسمهاي_سازش_و_فرار را مطرح ميكند و در اين باب چند نوع مكانيسم مطرح ميكند .
رفتارهاي دفاعي عليه اظطراب و تهديد من كه ناهوشيار هستند وتحريف واقعيت.
يعني از نظر وي نوعي گول زدن خودمان براي فرار از واقعيت مانند انكار و دليل تراشي و ديگر مكانيسمها ... و از جمله سركوبي، نوعي فراموشي ناهوشيار از چيزي كه موجب اظطراب ما ميشود.
فرويد مطرح ميكند انجا كه شخص با واقعيت روبرو ميشود همان جا است كه اين مكانيسم ها شكست ميخورند و از پس تحريف واقعيت بر نمي ايند و اين مورد در دو جا امكان روي دادن دارد:
1_ در روبروه شدن با موقعيت هاي استرس زا، غير قابل تحمل.
فرويد اذعان داشت كه مورد ديگر كه مكانيسمها كارساز نيستند #روانكاوي ميباشد كه او ابداع نموده است .
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#نگاهی_به_نظریات_فروید
قسمت اول
#فرويد پايه گذار مكتب #پيسكواناليز و به زبان خودش #پيسكواناليكيتر (psychoanalytiker)
دو نظريه اساسي در علم روانشناسي داشت كه بقيه مطالب عرضه شده از او ميتوان گفت برخاسته از اين دو نظريه می باشد.
نظريه اول وي نظريه #آناتومي_شخصيت است و نظريه دوم نظريه #مراحل_رشد_انسان كه البته منبع نظريه دوم برخاسته از نظريه اول است .
#نظريه_آناتوميهشخصيت :
فرويد در ابتداي نگرشهاي خود از 3 سطح در شخصيت انسان ياد ميكند .
او شخصيت را به 3 سطح #هوشيار و #نيمه_هوشيار و #نا_هوشيار تقسيم ميكند
#هوشيار كه درك ما از احساست و افكار در اكنون است و ما بر ان واقفيم
و متعقد بود كه فقط بخش اندكي از درونيات ذهني ما در ان ميباشند
سطح #نيمه_هوشيار كه محل افكار و احساساتي است كه از ان ناآگاهيم ولي با اندكي تلاش به سطح هشيار ما ميايند مانند برخي از خاطرات كه به ياد مياوريم .
سطح #ناهشيار كه در كتب گذشته هم از ان بعنوان #ناخوداگاه هم ياد ميشود خزانه #غرايز ما ميباشد.
ناهشيار سوق دهنده رفتار ما ميباشند و هر انچه را كه پس ميزنيم در افكار بدانجا ميفرستيم. اعماق وسيع و تاريكي از وجودمان كه اميال و افكار مطرود شده از سوي ما به آنجا فرستاده ميشوند تا جايي كه يكي از روانشناسان بنام بيان ميكرد كه هر فكري را كه متوقف ميكنيم به آنجا ميفرستيم و اين فكر از بين
نرفته بلكه ديگر در پيش روي ما نيست و به تنهايي در ان وادي تاريك در حال قدم زدن است .
فرويد بعدا اين ديدگاه را تكميل و اصلاح كرد و ان را به صورت نظريه #سه_ساختاري_شخصيت (ترجمه الماني ان ) مطرح نمود بر اساس اين ديدگاه جديد فرويد شخصيت از 3 جز تشكيل شده است
1_ #id (ايد# ):
ساختاري قدرتمند كه تامين كننده انرژي دو ساختار ديگر هم ميباشد و مستقيما از نيازهاي بدن فرمان ميگيرد.
عملكرد آن كسب لذت است به هر نحو و شكلي است. او متقغد بود كه اگر انسان نتواند خواسته ها ي #ايد را در دنياي بيرون و واقعيت برآورده كند در درون خود از طريق #رويا_پردازي اقدام مينمايد .
2_ #ego( اگو# )( من# )
ارباب منطقي شخصيت .
از واقعيت اگاه است و تصميم ميگيرد درباره زمان و موقعيت برآورده شدن نيازهاي ايد.
هدفش جلوگيري از خواستهاي ايد نيست بلكه كنترل و ارائه شدن انها به شكل مطلوب است و براي دست يافتن به اين مهم خواسته هاي ايد را به تعويق مياندازد .
3_ #super_ego ( من_برتر# )
#سوپر_اگو بايدها و نبايدهايي هستند كه در ناهوشيار فرد قرار دارند كه در زبان امروز از آنها به عنوان #وجدان ياد ميكنيم. اساس اين ساختار در كودكي شكل ميگيرد در ابتدا توسط تربيت والدين، سپس كودك با دروني كردن آنها والدين نقش خود را به اگو ميدهند و من اگو مجري اجراي انها ميگردد
سوپر اگو از دو بخش تشكيل شده #من_آرماني كه توسط آندسته از رفتارهايي كه تشويق والدين را در بر دارد به دست ميايد و #وجدان كه از طريق رفتارهايي كه از تنبيه والدين به دست مي ايند سپس والدين نقش خود را به من اگو ميدهند و او به كنترل خويشتن مي پردازد .
سوپر اگو يا همان من برتر آنچنان #داور_اخلاقي است كه در رد درخواست خود براي كمال سنگدل و حتي ظالم است ( #شولتز )
من برتر ازلحاظ غير منطقي بودن واصرار بر اطاعت مانند ايد ميباشد . من برتر هدفش مانند من (اگو) نيست بلكه هدفش جلوگيري كامل از خواسته هاي ايد است
#ايد براي #ارضا فشار مياورد و #من انرا به #تعويق مياندازد و #من_برتر بالاتر از همه بر #رد انها و #اجابت اخلاقيات اصرار دارد ( #شولتز )
من برتر هيچ سازشي را بر نمي تابد .
فرويد متعقد بود كه من برتر عقوبت سخت و دشواري را براي سرپيچي ار اصولش ميطلبد .( #شولتز )
فرويد ميگويد: من بيچاره از سه جهت به او حمله ميشود .ايد و من برتر و واقعيت .
نتيجيه اين جنگ #درد_رواني است
#اضظراب .
اضظراب هم معلول است هم علت. هم نتيجه برهم خوردن دستگاه رواني و هم بر هم زننده دستگاه رواني است .
اضظراب را #ترس_بي_هدف توصيه ميكند و ان را تقسيم بندي به سه نوع ميكند.
سپس به #راههاي_فرار_از_اضظراب مي پردازد و بحث #ميكانيسمهاي_سازش_و_فرار را مطرح ميكند و در اين باب چند نوع ميكانيسم مطرح ميكند.
رفتارهاي دفاعي عليه اظطراب و تهديد من كه ناهوشيار هستند و تحريف واقعيت يعني از نظر وي نوعي گول زدن خودمان براي فرار از واقعيت مانند انكار و دليل تراشي و ديگر ميكانيسمها ...... و از جمله سركوبي. نوعي فراموشي ناهوشيار از چيزي كه موجب اظطراب ما ميشود .
ادامه دارد...
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#نگاهی_به_نظریات_فروید
قسمت اول
#فرويد پايه گذار مكتب #پيسكواناليز و به زبان خودش #پيسكواناليكيتر (psychoanalytiker)
دو نظريه اساسي در علم روانشناسي داشت كه بقيه مطالب عرضه شده از او ميتوان گفت برخاسته از اين دو نظريه می باشد.
نظريه اول وي نظريه #آناتومي_شخصيت است و نظريه دوم نظريه #مراحل_رشد_انسان كه البته منبع نظريه دوم برخاسته از نظريه اول است .
#نظريه_آناتوميهشخصيت :
فرويد در ابتداي نگرشهاي خود از 3 سطح در شخصيت انسان ياد ميكند .
او شخصيت را به 3 سطح #هوشيار و #نيمه_هوشيار و #نا_هوشيار تقسيم ميكند
#هوشيار كه درك ما از احساست و افكار در اكنون است و ما بر ان واقفيم
و متعقد بود كه فقط بخش اندكي از درونيات ذهني ما در ان ميباشند
سطح #نيمه_هوشيار كه محل افكار و احساساتي است كه از ان ناآگاهيم ولي با اندكي تلاش به سطح هشيار ما ميايند مانند برخي از خاطرات كه به ياد مياوريم .
سطح #ناهشيار كه در كتب گذشته هم از ان بعنوان #ناخوداگاه هم ياد ميشود خزانه #غرايز ما ميباشد.
ناهشيار سوق دهنده رفتار ما ميباشند و هر انچه را كه پس ميزنيم در افكار بدانجا ميفرستيم. اعماق وسيع و تاريكي از وجودمان كه اميال و افكار مطرود شده از سوي ما به آنجا فرستاده ميشوند تا جايي كه يكي از روانشناسان بنام بيان ميكرد كه هر فكري را كه متوقف ميكنيم به آنجا ميفرستيم و اين فكر از بين
نرفته بلكه ديگر در پيش روي ما نيست و به تنهايي در ان وادي تاريك در حال قدم زدن است .
فرويد بعدا اين ديدگاه را تكميل و اصلاح كرد و ان را به صورت نظريه #سه_ساختاري_شخصيت (ترجمه الماني ان ) مطرح نمود بر اساس اين ديدگاه جديد فرويد شخصيت از 3 جز تشكيل شده است
1_ #id (ايد# ):
ساختاري قدرتمند كه تامين كننده انرژي دو ساختار ديگر هم ميباشد و مستقيما از نيازهاي بدن فرمان ميگيرد.
عملكرد آن كسب لذت است به هر نحو و شكلي است. او متقغد بود كه اگر انسان نتواند خواسته ها ي #ايد را در دنياي بيرون و واقعيت برآورده كند در درون خود از طريق #رويا_پردازي اقدام مينمايد .
2_ #ego( اگو# )( من# )
ارباب منطقي شخصيت .
از واقعيت اگاه است و تصميم ميگيرد درباره زمان و موقعيت برآورده شدن نيازهاي ايد.
هدفش جلوگيري از خواستهاي ايد نيست بلكه كنترل و ارائه شدن انها به شكل مطلوب است و براي دست يافتن به اين مهم خواسته هاي ايد را به تعويق مياندازد .
3_ #super_ego ( من_برتر# )
#سوپر_اگو بايدها و نبايدهايي هستند كه در ناهوشيار فرد قرار دارند كه در زبان امروز از آنها به عنوان #وجدان ياد ميكنيم. اساس اين ساختار در كودكي شكل ميگيرد در ابتدا توسط تربيت والدين، سپس كودك با دروني كردن آنها والدين نقش خود را به اگو ميدهند و من اگو مجري اجراي انها ميگردد
سوپر اگو از دو بخش تشكيل شده #من_آرماني كه توسط آندسته از رفتارهايي كه تشويق والدين را در بر دارد به دست ميايد و #وجدان كه از طريق رفتارهايي كه از تنبيه والدين به دست مي ايند سپس والدين نقش خود را به من اگو ميدهند و او به كنترل خويشتن مي پردازد .
سوپر اگو يا همان من برتر آنچنان #داور_اخلاقي است كه در رد درخواست خود براي كمال سنگدل و حتي ظالم است ( #شولتز )
من برتر ازلحاظ غير منطقي بودن واصرار بر اطاعت مانند ايد ميباشد . من برتر هدفش مانند من (اگو) نيست بلكه هدفش جلوگيري كامل از خواسته هاي ايد است
#ايد براي #ارضا فشار مياورد و #من انرا به #تعويق مياندازد و #من_برتر بالاتر از همه بر #رد انها و #اجابت اخلاقيات اصرار دارد ( #شولتز )
من برتر هيچ سازشي را بر نمي تابد .
فرويد متعقد بود كه من برتر عقوبت سخت و دشواري را براي سرپيچي ار اصولش ميطلبد .( #شولتز )
فرويد ميگويد: من بيچاره از سه جهت به او حمله ميشود .ايد و من برتر و واقعيت .
نتيجيه اين جنگ #درد_رواني است
#اضظراب .
اضظراب هم معلول است هم علت. هم نتيجه برهم خوردن دستگاه رواني و هم بر هم زننده دستگاه رواني است .
اضظراب را #ترس_بي_هدف توصيه ميكند و ان را تقسيم بندي به سه نوع ميكند.
سپس به #راههاي_فرار_از_اضظراب مي پردازد و بحث #ميكانيسمهاي_سازش_و_فرار را مطرح ميكند و در اين باب چند نوع ميكانيسم مطرح ميكند.
رفتارهاي دفاعي عليه اظطراب و تهديد من كه ناهوشيار هستند و تحريف واقعيت يعني از نظر وي نوعي گول زدن خودمان براي فرار از واقعيت مانند انكار و دليل تراشي و ديگر ميكانيسمها ...... و از جمله سركوبي. نوعي فراموشي ناهوشيار از چيزي كه موجب اظطراب ما ميشود .
ادامه دارد...
🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#ترس_سیاسی
☆1
ترس سیاسی کادر خاص خود را دارد. ترس سیاسی از نیروئی که بر تخت حاکمیت نشسته است معنائی ندارد. مثلا من و امثال من از خامنه ای ترس سیاسی نداریم. هر دو طرف سر جای خود قرار دارند. زمان ترس سیاسی از خامنه ای و امثال او سالهای قبل از حاکمیت او وسیستم ملایان بود که گذشت و رفت و ما هرگز دچار ترس سیاسی نشدیم، که هیچ بلکه بر خلاف بزرگانی چون، «کسروی» و «میرزا آقاخان کرمانی» و «جلیل محمد قلی زاده» و انگشت شمار منور الفکرانی که جامعه خود را خوب میشناختند و پیش از وقوع زلزله، خطر را در روزگار خودشان حس میکردند، ما دهه ها پس از آنان اما عقب تر از آنان! به دلیل بیسوادی سیاسی و نشناختن تاریخ سرزمین خود و عدم شناخت اندرونه ها و کارکردهای این اندرونه ها،و علاقه به دین و چاره جوئی از این وجود! در بسیاری موارد مبلغ امثال خامنه ای هم شدیم،حالا او بر تخت قدرت است و ما تحت ستم و جباریت حکومت او.
الان دیگر زمان ترس سیاسی نیست ، بقول ایرج میرزا «کاریست گذشته است و سبوئی است شکسته»،بلکه زمان جنگ است. او دشمن ما و ما دشمن اوئیم. راه جنگیدن است و در این جنگ یا او ما را نابود میکند یا ما او را. بقول فردوسی و با مسامحه میتوان گفت
ببینیم تا اسب اسفندیار
سوی آخور آید همی بی سوار
و یا باره رستم جنگجوی
به ایوان نهد بی خداوند روی
فکر میکنم وضعیت اکثریت مردم ایران هم در رابطه با خامنه ای نظیر من و امثال من است. مردم از او ترس سیاسی ندارند بلکه با اندیشه و رژیم او سر جنگ دارند و البته در رابطه با مردم، یعنی یک ملت، این خامنه ای است که خواهد باخت. خواهیم دید و اگر شاید نه من، شما خواهید دید.
ترس سیاسی معنایش بز دلی و وحشت و هراس ساده نیست! مثلا وحشت از اجنه یا ترسیدن از پارس یک سگ یا حمله یک دزد! ترس سیاسی یک نگرانی سنگین و خرد کننده و بر آشوبنده است از یک فاجعه که هنوز رخ نداده اما شما حس میکنید میتواند رخ بدهد و نه فرد شما بلکه جمعیتی و جامعه ای ومیهنی را در خود فروکشد. ترس سیاسی ناشی از شجاعت برای ادراک و فهم مسئله ای یا مسائلی سیاسی است و در همین جا باید گفت بزدل های سیاسی، فرصت طلبها و بیخیالهای سیاسی و امثال این افراد را کاری با ترس سیاسی نیست . ترس سیاسی چیزی است مثل تصویر مربوط به این مطلب، آدم پس از سالیان دراز،خودش را از لبه چشم خودش به سختی بالا میکشد و می بیند، و می بیند که تا حالا نه می دیده ونه می فهمیده است.
اما موضوع و ماده ترس سیاسی یعنی چیزی که از آن ترس سیاسی خود را نشان میدهد چیست؟ ترس سیاسی در رابطه با نیرو یا شخصی یا مکتب و مسلک و اندیشه ای خود را نشان میدهد که مدعی به دست گرفتن قدرت است ولی هنوز بر تخت قدرت ننشسته است. نیروئی که اما، امکان بر تخت قدرت نشستنش به دلیل شرایط سیاسی و اجتماعی داخلی یا پارامترهای سیاسی خارجی کم یا زیاد هست. نمونه های بارز ترس سیاسی را میتوان مثلا در بیان زنده یاد شاهپور بختیار و در باره خمینی و حکومت آخوندها یافت که به نظرم گفته بود: دیکتاتوری نعلین از چکمه بدتر است. او درست گفته بود و در واقعیت نیز این ترس سیاسی خودش را نشان داد.
اسماعیل وفا یغمایی
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#ترس_سیاسی
☆1
ترس سیاسی کادر خاص خود را دارد. ترس سیاسی از نیروئی که بر تخت حاکمیت نشسته است معنائی ندارد. مثلا من و امثال من از خامنه ای ترس سیاسی نداریم. هر دو طرف سر جای خود قرار دارند. زمان ترس سیاسی از خامنه ای و امثال او سالهای قبل از حاکمیت او وسیستم ملایان بود که گذشت و رفت و ما هرگز دچار ترس سیاسی نشدیم، که هیچ بلکه بر خلاف بزرگانی چون، «کسروی» و «میرزا آقاخان کرمانی» و «جلیل محمد قلی زاده» و انگشت شمار منور الفکرانی که جامعه خود را خوب میشناختند و پیش از وقوع زلزله، خطر را در روزگار خودشان حس میکردند، ما دهه ها پس از آنان اما عقب تر از آنان! به دلیل بیسوادی سیاسی و نشناختن تاریخ سرزمین خود و عدم شناخت اندرونه ها و کارکردهای این اندرونه ها،و علاقه به دین و چاره جوئی از این وجود! در بسیاری موارد مبلغ امثال خامنه ای هم شدیم،حالا او بر تخت قدرت است و ما تحت ستم و جباریت حکومت او.
الان دیگر زمان ترس سیاسی نیست ، بقول ایرج میرزا «کاریست گذشته است و سبوئی است شکسته»،بلکه زمان جنگ است. او دشمن ما و ما دشمن اوئیم. راه جنگیدن است و در این جنگ یا او ما را نابود میکند یا ما او را. بقول فردوسی و با مسامحه میتوان گفت
ببینیم تا اسب اسفندیار
سوی آخور آید همی بی سوار
و یا باره رستم جنگجوی
به ایوان نهد بی خداوند روی
فکر میکنم وضعیت اکثریت مردم ایران هم در رابطه با خامنه ای نظیر من و امثال من است. مردم از او ترس سیاسی ندارند بلکه با اندیشه و رژیم او سر جنگ دارند و البته در رابطه با مردم، یعنی یک ملت، این خامنه ای است که خواهد باخت. خواهیم دید و اگر شاید نه من، شما خواهید دید.
ترس سیاسی معنایش بز دلی و وحشت و هراس ساده نیست! مثلا وحشت از اجنه یا ترسیدن از پارس یک سگ یا حمله یک دزد! ترس سیاسی یک نگرانی سنگین و خرد کننده و بر آشوبنده است از یک فاجعه که هنوز رخ نداده اما شما حس میکنید میتواند رخ بدهد و نه فرد شما بلکه جمعیتی و جامعه ای ومیهنی را در خود فروکشد. ترس سیاسی ناشی از شجاعت برای ادراک و فهم مسئله ای یا مسائلی سیاسی است و در همین جا باید گفت بزدل های سیاسی، فرصت طلبها و بیخیالهای سیاسی و امثال این افراد را کاری با ترس سیاسی نیست . ترس سیاسی چیزی است مثل تصویر مربوط به این مطلب، آدم پس از سالیان دراز،خودش را از لبه چشم خودش به سختی بالا میکشد و می بیند، و می بیند که تا حالا نه می دیده ونه می فهمیده است.
اما موضوع و ماده ترس سیاسی یعنی چیزی که از آن ترس سیاسی خود را نشان میدهد چیست؟ ترس سیاسی در رابطه با نیرو یا شخصی یا مکتب و مسلک و اندیشه ای خود را نشان میدهد که مدعی به دست گرفتن قدرت است ولی هنوز بر تخت قدرت ننشسته است. نیروئی که اما، امکان بر تخت قدرت نشستنش به دلیل شرایط سیاسی و اجتماعی داخلی یا پارامترهای سیاسی خارجی کم یا زیاد هست. نمونه های بارز ترس سیاسی را میتوان مثلا در بیان زنده یاد شاهپور بختیار و در باره خمینی و حکومت آخوندها یافت که به نظرم گفته بود: دیکتاتوری نعلین از چکمه بدتر است. او درست گفته بود و در واقعیت نیز این ترس سیاسی خودش را نشان داد.
اسماعیل وفا یغمایی
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#ترس_سیاسی
☆2
بدترین و دردناکترین نوع ترس سیاسی وقتی خودش را نشان میدهد که شما درگیر و در جدال با یک دیکتاتوری خونریز، مثل جمهوری اسلامی، دهسال، بیست سال و سی سال و بیشتر دل و جان به آرمان و نیروئی و شخص یا شخصیتهائی سپرده اید و دار و ندار خود را منجمله تمام عمر خود و خانمان را بپای ان آرمان و نیرو و سمبلهای انسانی اش ریخته اید و به تمام سازهای انقلابی اش به اختیار یا بمدد اجبارات مختلف تن سپرده اید، و کم کم ،و بعد ،که حوادث عجیب و غریب رخ داد و زمان سپری شد و تردیدهایتان برطرف شد و از لبه چشم خود، خود را بالا کشیدید، متوجه میشوید آن نیرو و آرمان و سمبلها، به هیچ چیز متعهد و پای بند نیستند مگر، به حفظ موقعیت و قدرت خود، البته با توجیهات ظاهرا نیرومند خاص خود.
در میانه چنین میدان دردناکی که در یکسویش دیکتور خونریز در قدرت صفوف خود را آراسته ودر کنارتان اجساد کسان و یاران و تمام هست ونیست فدا شده برخاک افتاده، متوجه میشوید آنانی را که سمبلهای نیکی و درستی و حق میدانسته اید این چنین نبوده اند یا در گذر زمان مسخ شده اند، دروغ میگویند، تهمت میزنند، توهین میکنند،به بازیچه تبدیل میکنند، به بازیچه تبدیل میشوند، نابود میکنند، جواب نمیدهند،زیر پا میگذارند، هر مرزی را در مینوردند، توجیه میکنند، هیچ ارزشی را حتی ارزشهای مذهب مورد اعتقاد خود را در زمینه اخلاقیات و ارزش و کرامت انسانی ،که در تضاد با خواستهای توجیه شده اشان باشد به رسمیت نمی شناسند،برادر را علیه خواهر، پدر را علیه پسر،دوست را علیه دوست و...،میشورانند و بکار میگیرند وبه زشت ترین شکل ممکن وبا کمال قلدری ،تمام چیزهائی را که در دشمنان خود سالیان دراز به بدترین شکل مورد نکوهش قرار میدادند خود به بهترین!! شکل ممکن بر علیه مخالفان و منتقدان خود بکار میگیرند و ککشان هم نمیگزد.
اینجاست که شما میتوانید ناخواسته،اما به اجبار رعشه سرد وجود ترس سیاسی را بر مهره های پشت وجدان انسانی و سیاسی خود حس کنید ودر حالیکه صدای سائیدن وشکستن استخوانهای خود رادر زیر وزن دیکتاتوری در قدرت میشنوید، به آینده ای نه چندان ناروشن که در مقابلتان در حال قد کشیدن است چشم بدوزید و سنگینی دیگری را اضافه بر قبلی احساس کنید وبپرسید:
راستی چه چیزی دارد اتفاق میافتد؟
برای چه جنگیده ام؟
چرا جنگیده ام؟
اینکه در برابر من ایستاده کیست؟ دوست یا دشمن؟
اینکه در پشت سر من ایستاده کیست؟
و هزار سئوال هول دیگراز این دست سر بر می آورد.
ترس سیاسی در این نقطه به شدت و با حدت خود را نشان میدهد زیرا شما میبینید و می فهمید چنین مکتب و مسلک و نیروئی و شخصیتی که امروز در مغلوبیت و پیش از رسیدن به قدرت به هیچ میزان و معیار عمومی بیرون از خود و اندیشه خود پایبند نیست، وگاه واقعا مثل یک بیمار روانی این چنین میکوبد و میتازد و خرد میکند و به دشنام و توهین و تهمت میبندد، فردا در حاکمیت، و وقتی ارگانیزم لازمه خود را( منجمله توسط بخشی از اوباش و اراذل، به معنای دقیق کلمه بریدگان به مصلحت از رژیم قبلی که مانند گربه مرتضا علی در هر رژیمی و با هر ساختاری خود را تطبیق میدهند و تاج یا عمامه، یا ریش خامنه ای و سبیل رهبر بعدی برایشان تفاوتی ندارد) سامان و سازمان داد و رشته های پولادین حاکمیت سیاسی خود را به مدد فریب و دروغ و بیرحمی و بی معیاری ،نه درجامعه بلکه چنانکه در کره شمالی و امثال آن در درون جانها و روانها و خصوصی ترین نقاط زندگی افراد گسترد دیگر شمر هم جلودارش نخواهد بود و چنانکه تجربه نشان داده است باید چند دهه صبر کرد تا این دیکتاتور و دیکتاتوری تازه نفس برتلواره های زندگیها و آرزوها و زیبائی های انسانی بر باد رفته و منجمله بر جاده ای که کالبدهای دموکراسی، سکولاریزم، آزادی، آزاد اندیشی، هنر و ادبیات آزاد در زیر گامهای دیکتاتوری خرد شده است، پیر و ناتوان شود و به زیر کشیده شود.
با این توضیح اندک از بسیار، نمیتوان نشست و گفت انشالله گربه است و بایدترس سیاسی را گرامی داشت و آن را فهمید و بدون تعارف پیش از وقعت الواقعه زنگها را به صدا در آورد و بنا برآن لطیفه معروف اعلام کردکه: ما هنوز جای فقه مان از تطاول حکومت قبلی وخمینی و خامنه ای دردناک است وبا این وضعیت و شدت و حدتی که سرکار دارید توان پذیرش فقه سرکار را نداریم.
اسماعیل وفا یغمایی
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#ترس_سیاسی
☆2
بدترین و دردناکترین نوع ترس سیاسی وقتی خودش را نشان میدهد که شما درگیر و در جدال با یک دیکتاتوری خونریز، مثل جمهوری اسلامی، دهسال، بیست سال و سی سال و بیشتر دل و جان به آرمان و نیروئی و شخص یا شخصیتهائی سپرده اید و دار و ندار خود را منجمله تمام عمر خود و خانمان را بپای ان آرمان و نیرو و سمبلهای انسانی اش ریخته اید و به تمام سازهای انقلابی اش به اختیار یا بمدد اجبارات مختلف تن سپرده اید، و کم کم ،و بعد ،که حوادث عجیب و غریب رخ داد و زمان سپری شد و تردیدهایتان برطرف شد و از لبه چشم خود، خود را بالا کشیدید، متوجه میشوید آن نیرو و آرمان و سمبلها، به هیچ چیز متعهد و پای بند نیستند مگر، به حفظ موقعیت و قدرت خود، البته با توجیهات ظاهرا نیرومند خاص خود.
در میانه چنین میدان دردناکی که در یکسویش دیکتور خونریز در قدرت صفوف خود را آراسته ودر کنارتان اجساد کسان و یاران و تمام هست ونیست فدا شده برخاک افتاده، متوجه میشوید آنانی را که سمبلهای نیکی و درستی و حق میدانسته اید این چنین نبوده اند یا در گذر زمان مسخ شده اند، دروغ میگویند، تهمت میزنند، توهین میکنند،به بازیچه تبدیل میکنند، به بازیچه تبدیل میشوند، نابود میکنند، جواب نمیدهند،زیر پا میگذارند، هر مرزی را در مینوردند، توجیه میکنند، هیچ ارزشی را حتی ارزشهای مذهب مورد اعتقاد خود را در زمینه اخلاقیات و ارزش و کرامت انسانی ،که در تضاد با خواستهای توجیه شده اشان باشد به رسمیت نمی شناسند،برادر را علیه خواهر، پدر را علیه پسر،دوست را علیه دوست و...،میشورانند و بکار میگیرند وبه زشت ترین شکل ممکن وبا کمال قلدری ،تمام چیزهائی را که در دشمنان خود سالیان دراز به بدترین شکل مورد نکوهش قرار میدادند خود به بهترین!! شکل ممکن بر علیه مخالفان و منتقدان خود بکار میگیرند و ککشان هم نمیگزد.
اینجاست که شما میتوانید ناخواسته،اما به اجبار رعشه سرد وجود ترس سیاسی را بر مهره های پشت وجدان انسانی و سیاسی خود حس کنید ودر حالیکه صدای سائیدن وشکستن استخوانهای خود رادر زیر وزن دیکتاتوری در قدرت میشنوید، به آینده ای نه چندان ناروشن که در مقابلتان در حال قد کشیدن است چشم بدوزید و سنگینی دیگری را اضافه بر قبلی احساس کنید وبپرسید:
راستی چه چیزی دارد اتفاق میافتد؟
برای چه جنگیده ام؟
چرا جنگیده ام؟
اینکه در برابر من ایستاده کیست؟ دوست یا دشمن؟
اینکه در پشت سر من ایستاده کیست؟
و هزار سئوال هول دیگراز این دست سر بر می آورد.
ترس سیاسی در این نقطه به شدت و با حدت خود را نشان میدهد زیرا شما میبینید و می فهمید چنین مکتب و مسلک و نیروئی و شخصیتی که امروز در مغلوبیت و پیش از رسیدن به قدرت به هیچ میزان و معیار عمومی بیرون از خود و اندیشه خود پایبند نیست، وگاه واقعا مثل یک بیمار روانی این چنین میکوبد و میتازد و خرد میکند و به دشنام و توهین و تهمت میبندد، فردا در حاکمیت، و وقتی ارگانیزم لازمه خود را( منجمله توسط بخشی از اوباش و اراذل، به معنای دقیق کلمه بریدگان به مصلحت از رژیم قبلی که مانند گربه مرتضا علی در هر رژیمی و با هر ساختاری خود را تطبیق میدهند و تاج یا عمامه، یا ریش خامنه ای و سبیل رهبر بعدی برایشان تفاوتی ندارد) سامان و سازمان داد و رشته های پولادین حاکمیت سیاسی خود را به مدد فریب و دروغ و بیرحمی و بی معیاری ،نه درجامعه بلکه چنانکه در کره شمالی و امثال آن در درون جانها و روانها و خصوصی ترین نقاط زندگی افراد گسترد دیگر شمر هم جلودارش نخواهد بود و چنانکه تجربه نشان داده است باید چند دهه صبر کرد تا این دیکتاتور و دیکتاتوری تازه نفس برتلواره های زندگیها و آرزوها و زیبائی های انسانی بر باد رفته و منجمله بر جاده ای که کالبدهای دموکراسی، سکولاریزم، آزادی، آزاد اندیشی، هنر و ادبیات آزاد در زیر گامهای دیکتاتوری خرد شده است، پیر و ناتوان شود و به زیر کشیده شود.
با این توضیح اندک از بسیار، نمیتوان نشست و گفت انشالله گربه است و بایدترس سیاسی را گرامی داشت و آن را فهمید و بدون تعارف پیش از وقعت الواقعه زنگها را به صدا در آورد و بنا برآن لطیفه معروف اعلام کردکه: ما هنوز جای فقه مان از تطاول حکومت قبلی وخمینی و خامنه ای دردناک است وبا این وضعیت و شدت و حدتی که سرکار دارید توان پذیرش فقه سرکار را نداریم.
اسماعیل وفا یغمایی
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
#ترس_از_اینده_بی_معناست
🔹 نظام جمھوری اسلامی نباید باعث شود روشھا و واکنشھای مخالفین ھم تقلیدی و برگرفتە از این نظام باشد. از ھم اکنون بە ھمە ایدەھا احترام بگذاریم و بە خود اجازە ندھیم گروە یا حزب سیاسی خود را بر دیگران تحمیل و ھواداران سایر احزاب یا گروھھا را مورد حملە و اتھام قرار بدھیم.
🔹 ھدف کنونی سقوط جمھوری اسلامی است. بدنبال سقوط نظام غیرقابل اصلاح و فاسد کنونی، در یک دورە موقت چند ماھە و با ایجاد فضای باز سیاسی برای تبلیغ احزاب، مردم دربارە نوع حکومت تصمیم میگیرند. بنابراین نگرانی از فردای سقوط بی مورد است و سایبریھای نظام بە آن دامن میزنند.
#تنها_راه_نجات_استمرار_اعتراضات_و_اعتصابات_فراگیر_است
🔹 نظام جمھوری اسلامی نباید باعث شود روشھا و واکنشھای مخالفین ھم تقلیدی و برگرفتە از این نظام باشد. از ھم اکنون بە ھمە ایدەھا احترام بگذاریم و بە خود اجازە ندھیم گروە یا حزب سیاسی خود را بر دیگران تحمیل و ھواداران سایر احزاب یا گروھھا را مورد حملە و اتھام قرار بدھیم.
🔹 ھدف کنونی سقوط جمھوری اسلامی است. بدنبال سقوط نظام غیرقابل اصلاح و فاسد کنونی، در یک دورە موقت چند ماھە و با ایجاد فضای باز سیاسی برای تبلیغ احزاب، مردم دربارە نوع حکومت تصمیم میگیرند. بنابراین نگرانی از فردای سقوط بی مورد است و سایبریھای نظام بە آن دامن میزنند.
#تنها_راه_نجات_استمرار_اعتراضات_و_اعتصابات_فراگیر_است
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#ترس_چیست؟
#و_چرا_ما_میترسیم؟
تا حالا شده که بخواهید کاری را انجام بدهید یا چیزی را به دست آورید، ولی صدایی را از درون تان بشنوید که به شما بگوید: "این کار را انجام نده!
#وقتي_ترس_بر_زندگي_حاكم_ميشود
معنایی که در فرهنگ لغات برای ترس پیدا خواهید کرد، این معنا خواهد بود: "احساس ناخوشایندی که در رویارویی با خطر، همراه با درد، ایجاد می شود." احساس ترس در مغزمان، ایجاد میشود. حسی است که زمانی که برای اولین بار درگیر ترس شدیم مثلا" زمانی که با حیوان گرسنه یا وحشی در جنگل مواجه شدیم، در ما ایجاد شده است. اما بسیاری از افراد در چنین شرایطی قرار نگرفته اند، اما غریزه ی مان به طور غیر مقتضی، در برابر ترس عمل می کند.
#ترس_چیست؟ #و_چرا_ما_میترسیم؟
ترس چیزی نیست جز یک احساس و هیجان که آنرا در ذهن خود می پرورانیم. و مشکل از آنجا شروع می شود که این احساسات و هیجانها بر زندگی ما اثر نامطلوب می گذارند. ترس، احساسي است كه هر انساني آن را ميشناسد. انسانها از آن بهعنوان احساسي ناخوشايند ياد و از آن دوري ميكنند، چراكه اين احساس بنابر طبيعت خود زماني ظاهر ميشود كه خطري دروني يا بيروني فرد را تهديد ميكند. اين احساس به شكل علايم مختلف جسمي و رواني ظاهر ميشود، مانند تپش قلب، تنگي نفس، احساس گرگرفتگي، سرخ شدن صورت، ترشح زياد عرق و غيره.
ترس یک واکنش احساسی به تهدید یا خطر است. ترس را از اضطراب، که معمولاً بدون وجود تهدید خارجی رخ میدهد، باید جدا دانست. علاوه بر این ترس با رفتارهای خاصِّ فرار و اجتناب مربوط است، در حالی که اضطراب ناشی از تهدیدهاییاست که مهارناپذیر و اجتنابناپذیر تلقی میشود. ترس معمولاً با درد ارتباط میدارد. مثلاً کسی از ارتفاع میترسد، چه، اگر در افتد آسیب جدی خواهد دید یا حتی خواهد مرد. بسیاری از نظریهپردازان، چون جان برودس واتسن و پال اکمن، پیش نهادهاند که ترس یکی از چند احساس بنیادین و فطری است (نظیر شادمانی و خشم).
ترس از سازوکارهای بقاست و معمولاً در پاسخ به یک محرک منفی خاص روی میدهد. ما از انجام بعضی کارها وحشت داریم چون می ترسیم با شکست مواجه شویم. این ممکن است بخاطر شکستهایی باشد که واقعاً در گذشته تجربه کرده ایم یا حتی واقعاً چنین شکستی را تجربه نکرده ایم ولی از اینکه ممکن است شکست بخوریم می ترسیم.
بیشتر مواقع ما از چیزی می ترسیم که حتی یکبار با آن روبرو نشده ایم.
#آیا_احمقانه_نیست؟
حقیقت این است که ما می توانیم انواعی از شکست ها را در ذهن خود تصور کنیم. آنگاه باور می کنیم این شکست ها به حقیقت خواهد پیوست و حتی برای رسیدن به هدف تلاش هم نمی کنیم. و همینجاست که دچار خطا شده ایم، چون به خاطر یک احتمال حتی از تلاش کردن می ترسیم. و موفقیت بدون تلاش و کوشش معنایی ندارد.
#مارک_تواین سخن جالبی در این زمینه دارد:
«من در زندگی خود سختی های زیادی را تحمل کرده ام در حالیکه تعداد کمی از آنها واقعاً رخ داده اند.» منظور این است که بسیار از این مشقات در ذهن او بوده اند.
#پذیرش_خفت_بخاطر_ترس،
#ننگین_تر_از_عواقبی_است_که_از_ان_میگریزیم .
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#ترس_چیست؟
#و_چرا_ما_میترسیم؟
تا حالا شده که بخواهید کاری را انجام بدهید یا چیزی را به دست آورید، ولی صدایی را از درون تان بشنوید که به شما بگوید: "این کار را انجام نده!
#وقتي_ترس_بر_زندگي_حاكم_ميشود
معنایی که در فرهنگ لغات برای ترس پیدا خواهید کرد، این معنا خواهد بود: "احساس ناخوشایندی که در رویارویی با خطر، همراه با درد، ایجاد می شود." احساس ترس در مغزمان، ایجاد میشود. حسی است که زمانی که برای اولین بار درگیر ترس شدیم مثلا" زمانی که با حیوان گرسنه یا وحشی در جنگل مواجه شدیم، در ما ایجاد شده است. اما بسیاری از افراد در چنین شرایطی قرار نگرفته اند، اما غریزه ی مان به طور غیر مقتضی، در برابر ترس عمل می کند.
#ترس_چیست؟ #و_چرا_ما_میترسیم؟
ترس چیزی نیست جز یک احساس و هیجان که آنرا در ذهن خود می پرورانیم. و مشکل از آنجا شروع می شود که این احساسات و هیجانها بر زندگی ما اثر نامطلوب می گذارند. ترس، احساسي است كه هر انساني آن را ميشناسد. انسانها از آن بهعنوان احساسي ناخوشايند ياد و از آن دوري ميكنند، چراكه اين احساس بنابر طبيعت خود زماني ظاهر ميشود كه خطري دروني يا بيروني فرد را تهديد ميكند. اين احساس به شكل علايم مختلف جسمي و رواني ظاهر ميشود، مانند تپش قلب، تنگي نفس، احساس گرگرفتگي، سرخ شدن صورت، ترشح زياد عرق و غيره.
ترس یک واکنش احساسی به تهدید یا خطر است. ترس را از اضطراب، که معمولاً بدون وجود تهدید خارجی رخ میدهد، باید جدا دانست. علاوه بر این ترس با رفتارهای خاصِّ فرار و اجتناب مربوط است، در حالی که اضطراب ناشی از تهدیدهاییاست که مهارناپذیر و اجتنابناپذیر تلقی میشود. ترس معمولاً با درد ارتباط میدارد. مثلاً کسی از ارتفاع میترسد، چه، اگر در افتد آسیب جدی خواهد دید یا حتی خواهد مرد. بسیاری از نظریهپردازان، چون جان برودس واتسن و پال اکمن، پیش نهادهاند که ترس یکی از چند احساس بنیادین و فطری است (نظیر شادمانی و خشم).
ترس از سازوکارهای بقاست و معمولاً در پاسخ به یک محرک منفی خاص روی میدهد. ما از انجام بعضی کارها وحشت داریم چون می ترسیم با شکست مواجه شویم. این ممکن است بخاطر شکستهایی باشد که واقعاً در گذشته تجربه کرده ایم یا حتی واقعاً چنین شکستی را تجربه نکرده ایم ولی از اینکه ممکن است شکست بخوریم می ترسیم.
بیشتر مواقع ما از چیزی می ترسیم که حتی یکبار با آن روبرو نشده ایم.
#آیا_احمقانه_نیست؟
حقیقت این است که ما می توانیم انواعی از شکست ها را در ذهن خود تصور کنیم. آنگاه باور می کنیم این شکست ها به حقیقت خواهد پیوست و حتی برای رسیدن به هدف تلاش هم نمی کنیم. و همینجاست که دچار خطا شده ایم، چون به خاطر یک احتمال حتی از تلاش کردن می ترسیم. و موفقیت بدون تلاش و کوشش معنایی ندارد.
#مارک_تواین سخن جالبی در این زمینه دارد:
«من در زندگی خود سختی های زیادی را تحمل کرده ام در حالیکه تعداد کمی از آنها واقعاً رخ داده اند.» منظور این است که بسیار از این مشقات در ذهن او بوده اند.
#پذیرش_خفت_بخاطر_ترس،
#ننگین_تر_از_عواقبی_است_که_از_ان_میگریزیم .
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from دستیار زیر نویس و هایپر لینک
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#ترس_چیست؟ #و_چرا_ما_میترسیم؟
#وقتي_ترس_بر_زندگي_حاكم_ميشود
☆2
#رابطه_ترس_با_موفقیت_و_شکست
اکنون این سؤال مطرح می شود که:
#چه_کسی_میتواند_واقعاً_شکست_و_موفقیت_را_تعریف_کند؟
آیا شما این کار را بدرستی انجام می دهید؟
آیا شما تعاریف دیگران از موفقیت را قبول دارید؟
بعضی از افراد تعاریف سختگیرانه تری نسبت به دیگران دارند. قبول ندارید؟
برای این منظور از افراد مختلف سؤال شد: شما موفقیت را چگونه تعریف می کنید؟
دو تا از جوابها این گونه بودند:
ــ آلکس گفت: « هر روز صبح که از خواب بیدار می شوم و زنده ام و فرصت دارم موفق هستم.»
ــ ولی جف عقیده داشت اگر در سال حداقل ۱ میلیون دلار درآمد داشته باشد موفق است.
آلکس تعریف خود را از موفقیت ساخته است و رسیدن به این موفقیت نسبتاً ساده است.
اما جف تا زمانیکه یک میلیون دلار در سال بدست نیاورد احساس موفقیت نمی کند.
فکر میکنید جف و انسانهایی مانند او چقدر در روز احساس می کنند شکست خورده اند؟ چون هنوز آن یک میلیون دلار را بدست نیاورده اند.
البته اشتباه نکنید من نمی گویم شخص نباید اهداف بزرگ در زندگی خود داشته باشد، بلکه سخن بنده این است که هدف خود را با شادی بدست آورید، تا اینکه با احساس رنج بدنبال بدست آوردن سعادت باشید.
هر چه تعریف شما از موفقیت سختگیرانه تر باشد ترس بیشتری به آن اضافه کرده اید.
پس اجازه ندهید تعاریفی که خود ساخته اید شما را محدود کند.
بدتر از همه این است که به دیگران اجازه دهید این تعاریف را برای شما بسازند.
#تعاریف_خود_را_بسازید.
می توانید آنرا سخت تر کنید تا احساس شکست به شما دست بدهد یا آنرا ساده سازید تا احساس موفقیت کنید.
با این روش شما ترس کمتری نسبت به اهداف خود در زندگی خواهید داشت.
حال اگر بدانید که چه کاری می خواهید انجام دهید، شکست نخواهید خورد. اکنون با این باور تصور کنید چه کارهایی می توانید در زندگی خود انجام دهید.
#سعی_کنید_هر_شکستی_را_مانند_یک_موفقیت_ببینید.
این کار ساده است چون هر شکستی که خورده اید به شما نشان داده که چه کاری را نباید انجام می دادید، یا روش جدیدی در مقابل شما گشوده است. پس در حقیقت یک موفقیت کسب کرده اید. بنابراین به هدف خود نزدیکتر شده اید. به خاطر داشته باشید گذشته با آینده یکسان نیست. و شکست دیروز مساوی با عواقب ناگوار آینده نیست.
فقط بدلیل اینکه دیروز یا همین ۵ دقیقه پیش شکست خورده اید بدین معنا نیست که قرار است این شکست دوباره تکرار شود.
تنها کاری که باید انجام دهید این است که از اشتباه خود چیزهای جدید یاد بگیرید و روش خود را عوض کنید.
گذشته همان افکار شما بوده برای رسیدن به موفقیت در آینده.
#نترس_باشید.
#بچه_ایی_که_از_افتادن_بترسد، #هرگز_راه_رفتن_نمی_آموزد.
اگر بدانید همه پیروزمندان بارها شکست را تجربه کرده اند، دیگر هرگز از شکست نخواهید ترسید.
#آنکه_بخاطر_ترس_اقدام_نمیکند_پیش_باخته_است .
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#ترس_چیست؟ #و_چرا_ما_میترسیم؟
#وقتي_ترس_بر_زندگي_حاكم_ميشود
☆2
#رابطه_ترس_با_موفقیت_و_شکست
اکنون این سؤال مطرح می شود که:
#چه_کسی_میتواند_واقعاً_شکست_و_موفقیت_را_تعریف_کند؟
آیا شما این کار را بدرستی انجام می دهید؟
آیا شما تعاریف دیگران از موفقیت را قبول دارید؟
بعضی از افراد تعاریف سختگیرانه تری نسبت به دیگران دارند. قبول ندارید؟
برای این منظور از افراد مختلف سؤال شد: شما موفقیت را چگونه تعریف می کنید؟
دو تا از جوابها این گونه بودند:
ــ آلکس گفت: « هر روز صبح که از خواب بیدار می شوم و زنده ام و فرصت دارم موفق هستم.»
ــ ولی جف عقیده داشت اگر در سال حداقل ۱ میلیون دلار درآمد داشته باشد موفق است.
آلکس تعریف خود را از موفقیت ساخته است و رسیدن به این موفقیت نسبتاً ساده است.
اما جف تا زمانیکه یک میلیون دلار در سال بدست نیاورد احساس موفقیت نمی کند.
فکر میکنید جف و انسانهایی مانند او چقدر در روز احساس می کنند شکست خورده اند؟ چون هنوز آن یک میلیون دلار را بدست نیاورده اند.
البته اشتباه نکنید من نمی گویم شخص نباید اهداف بزرگ در زندگی خود داشته باشد، بلکه سخن بنده این است که هدف خود را با شادی بدست آورید، تا اینکه با احساس رنج بدنبال بدست آوردن سعادت باشید.
هر چه تعریف شما از موفقیت سختگیرانه تر باشد ترس بیشتری به آن اضافه کرده اید.
پس اجازه ندهید تعاریفی که خود ساخته اید شما را محدود کند.
بدتر از همه این است که به دیگران اجازه دهید این تعاریف را برای شما بسازند.
#تعاریف_خود_را_بسازید.
می توانید آنرا سخت تر کنید تا احساس شکست به شما دست بدهد یا آنرا ساده سازید تا احساس موفقیت کنید.
با این روش شما ترس کمتری نسبت به اهداف خود در زندگی خواهید داشت.
حال اگر بدانید که چه کاری می خواهید انجام دهید، شکست نخواهید خورد. اکنون با این باور تصور کنید چه کارهایی می توانید در زندگی خود انجام دهید.
#سعی_کنید_هر_شکستی_را_مانند_یک_موفقیت_ببینید.
این کار ساده است چون هر شکستی که خورده اید به شما نشان داده که چه کاری را نباید انجام می دادید، یا روش جدیدی در مقابل شما گشوده است. پس در حقیقت یک موفقیت کسب کرده اید. بنابراین به هدف خود نزدیکتر شده اید. به خاطر داشته باشید گذشته با آینده یکسان نیست. و شکست دیروز مساوی با عواقب ناگوار آینده نیست.
فقط بدلیل اینکه دیروز یا همین ۵ دقیقه پیش شکست خورده اید بدین معنا نیست که قرار است این شکست دوباره تکرار شود.
تنها کاری که باید انجام دهید این است که از اشتباه خود چیزهای جدید یاد بگیرید و روش خود را عوض کنید.
گذشته همان افکار شما بوده برای رسیدن به موفقیت در آینده.
#نترس_باشید.
#بچه_ایی_که_از_افتادن_بترسد، #هرگز_راه_رفتن_نمی_آموزد.
اگر بدانید همه پیروزمندان بارها شکست را تجربه کرده اند، دیگر هرگز از شکست نخواهید ترسید.
#آنکه_بخاطر_ترس_اقدام_نمیکند_پیش_باخته_است .
ادامه دارد
🆔👉 @iran_novin1
[({🔥 @iran_novin1🔥})]
]🔥 ایران نوین 🔥[
#پنج_دشمن_کار_تیمی
1⃣ #بی_اعتمادی :
اینکه حس کنید در برابر اعضای تیم آسیبپذیر هستید، باعث میشود نتوانید به آنها اعتماد کنید.
2⃣ #ترس_از_درگیری :
گاهیاوقات افراد دوست دارند آرامش مصنوعی را در محیط خود حفظ کنند. این باعث میشود درگیریهای مؤثر و نتیجهبخش ایدئولوژیک را در نطفه خفه کنند.
3⃣ #بی_مسئولیتی :
شفافنبودن همهچیز باعث میشود اعضای تیم تصمیماتی بگیرند که به آنها پایدار نمیمانند.
4⃣ #طفره_رفتن_از_پاسخگویی :
ترس از دست دادن اعتبار در میان افراد دیگر باعث میشود بعضیها تقصیر را به گردن دیگران بیندازند.
5⃣ #بی_توجه_بودن_به_نتیجه :
دنبال کردن اهداف شخصی و بالابردن رتبه باعث میشود برخی افراد روی موفقیت تیمی تمرکز نداشته باشند.
📚 #پنج_دشمن_کار_تیمی
👤 #پاتریک_لنچیونی
🆔👉 @iran_novin1
]🔥 ایران نوین 🔥[
#پنج_دشمن_کار_تیمی
1⃣ #بی_اعتمادی :
اینکه حس کنید در برابر اعضای تیم آسیبپذیر هستید، باعث میشود نتوانید به آنها اعتماد کنید.
2⃣ #ترس_از_درگیری :
گاهیاوقات افراد دوست دارند آرامش مصنوعی را در محیط خود حفظ کنند. این باعث میشود درگیریهای مؤثر و نتیجهبخش ایدئولوژیک را در نطفه خفه کنند.
3⃣ #بی_مسئولیتی :
شفافنبودن همهچیز باعث میشود اعضای تیم تصمیماتی بگیرند که به آنها پایدار نمیمانند.
4⃣ #طفره_رفتن_از_پاسخگویی :
ترس از دست دادن اعتبار در میان افراد دیگر باعث میشود بعضیها تقصیر را به گردن دیگران بیندازند.
5⃣ #بی_توجه_بودن_به_نتیجه :
دنبال کردن اهداف شخصی و بالابردن رتبه باعث میشود برخی افراد روی موفقیت تیمی تمرکز نداشته باشند.
📚 #پنج_دشمن_کار_تیمی
👤 #پاتریک_لنچیونی
🆔👉 @iran_novin1
Forwarded from 🔥 کانال ایران نوین (مردم سالاری انجمن های مردمی) 🔥
#ترس_از_اینده_بی_معناست
🔹 نظام جمھوری اسلامی نباید باعث شود روشھا و واکنشھای مخالفین ھم تقلیدی و برگرفتە از این نظام باشد. از ھم اکنون بە ھمە ایدەھا احترام بگذاریم و بە خود اجازە ندھیم گروە یا حزب سیاسی خود را بر دیگران تحمیل و ھواداران سایر احزاب یا گروھھا را مورد حملە و اتھام قرار بدھیم.
🔹 ھدف کنونی سقوط جمھوری اسلامی است. بدنبال سقوط نظام غیرقابل اصلاح و فاسد کنونی، در یک دورە موقت چند ماھە و با ایجاد فضای باز سیاسی برای تبلیغ احزاب، مردم دربارە نوع حکومت تصمیم میگیرند. بنابراین نگرانی از فردای سقوط بی مورد است و سایبریھای نظام بە آن دامن میزنند.
#تنها_راه_نجات_استمرار_اعتراضات_و_اعتصابات_فراگیر_است
🔹 نظام جمھوری اسلامی نباید باعث شود روشھا و واکنشھای مخالفین ھم تقلیدی و برگرفتە از این نظام باشد. از ھم اکنون بە ھمە ایدەھا احترام بگذاریم و بە خود اجازە ندھیم گروە یا حزب سیاسی خود را بر دیگران تحمیل و ھواداران سایر احزاب یا گروھھا را مورد حملە و اتھام قرار بدھیم.
🔹 ھدف کنونی سقوط جمھوری اسلامی است. بدنبال سقوط نظام غیرقابل اصلاح و فاسد کنونی، در یک دورە موقت چند ماھە و با ایجاد فضای باز سیاسی برای تبلیغ احزاب، مردم دربارە نوع حکومت تصمیم میگیرند. بنابراین نگرانی از فردای سقوط بی مورد است و سایبریھای نظام بە آن دامن میزنند.
#تنها_راه_نجات_استمرار_اعتراضات_و_اعتصابات_فراگیر_است
Forwarded from اتچ بات
🔴 روانشناسی ترس
#ترس_چیست؟
#چرا_میترسیم؟
تا حالا شده که بخواهید کاری را انجام بدهید یا چیزی را به دست آورید، ولی صدایی را از درون تان بشنوید که به شما بگوید: "این کار را انجام نده!
#وقتي_ترس_بر_زندگي_حاكم_ميشود
معنایی که در فرهنگ لغات برای ترس پیدا خواهید کرد، این معنا خواهد بود: "احساس ناخوشایندی که در رویارویی با خطر، همراه با درد، ایجاد می شود." احساس ترس در مغزمان، ایجاد میشود. حسی است که زمانی که برای اولین بار در تاریخ درگیر ترس شدیم مثلا" زمانی که با حیوان گرسنه یا وحشی در جنگل مواجه شدیم، در ما ایجاد شده است. اما بسیاری از افراد در چنین شرایطی قرار نگرفته اند، اما غریزه ی مان به طور غیر مقتضی، در برابر ترس عمل می کند.
#ترس_چیست؟
و
#چرا_ما_میترسیم؟
ترس چیزی نیست جز یک احساس و هیجان که آنرا در ذهن خود می پرورانیم. و مشکل از آنجا شروع می شود که این احساسات و هیجانها بر زندگی ما اثر نامطلوب می گذارند. ترس، احساسي است كه هر انساني آن را ميشناسد. انسانها از آن بهعنوان احساسي ناخوشايند ياد و از آن دوري ميكنند، چرا كه اين احساس بنابر طبيعت خود زماني ظاهر ميشود كه خطري دروني يا بيروني فرد را تهديد ميكند. اين احساس به شكل علايم مختلف جسمي و رواني ظاهر ميشود، مانند تپش قلب، تنگي نفس، احساس گرگرفتگي، سرخ شدن صورت، ترشح زياد عرق و غيره.
ترس یک واکنش احساسی به تهدید یا خطر است. ترس را از اضطراب، که معمولاً بدون وجود تهدید خارجی رخ میدهد، باید جدا دانست. علاوه بر این ترس با رفتارهای خاصِّ فرار و اجتناب مربوط است، در حالی که اضطراب ناشی از تهدیدهایی است که مهارناپذیر و اجتنابناپذیر تلقی میشود.
ترس معمولاً با درد ارتباط میدارد. مثلاً کسی از ارتفاع میترسد، چه، اگر در افتد آسیب جدی خواهد دید یا حتی خواهد مرد.
بسیاری از نظریهپردازان، چون جان برودس واتسن و پال اکمن، پیش نهادهاند که ترس یکی از چند احساس بنیادین و فطری است ( نظیر شادمانی و خشم ).
ترس از سازوکارهای بقاست و معمولاً در پاسخ به یک محرک منفی خاص روی میدهد. ما از انجام بعضی کارها وحشت داریم، چون می ترسیم با شکست مواجه شویم. این ممکن است بخاطر شکستهایی باشد که واقعاً در گذشته تجربه کرده ایم یا حتی واقعاً چنین شکستی را تجربه نکرده ایم، ولی از اینکه ممکن است شکست بخوریم می ترسیم.
بیشتر مواقع ما از چیزی می ترسیم که حتی یکبار با آن روبرو نشده ایم.
#آیا_احمقانه_نیست؟
حقیقت این است که ما می توانیم انواعی از شکست ها را در ذهن خود تصور کنیم. آنگاه باور می کنیم این شکست ها به حقیقت خواهد پیوست و حتی برای رسیدن به هدف تلاش هم نمی کنیم؛ و همینجاست که دچار خطا شده ایم، چون به خاطر یک احتمال حتی از تلاش کردن می ترسیم. و موفقیت بدون تلاش و کوشش معنایی ندارد.
#مارک_تواین سخن جالبی در این زمینه دارد:
«من در زندگی خود سختی های زیادی را تحمل کرده ام در حالیکه تعداد کمی از آنها واقعاً رخ داده اند.» منظور این است که بسیار از این مشقات در ذهن او بوده اند.
#پذیرش_خفت_بخاطر_ترس،
#ننگین_تر_از_عواقبی_است_که_از_ان_میگریزیم .
ادامه👇👇
#ترس_چیست؟
#چرا_میترسیم؟
تا حالا شده که بخواهید کاری را انجام بدهید یا چیزی را به دست آورید، ولی صدایی را از درون تان بشنوید که به شما بگوید: "این کار را انجام نده!
#وقتي_ترس_بر_زندگي_حاكم_ميشود
معنایی که در فرهنگ لغات برای ترس پیدا خواهید کرد، این معنا خواهد بود: "احساس ناخوشایندی که در رویارویی با خطر، همراه با درد، ایجاد می شود." احساس ترس در مغزمان، ایجاد میشود. حسی است که زمانی که برای اولین بار در تاریخ درگیر ترس شدیم مثلا" زمانی که با حیوان گرسنه یا وحشی در جنگل مواجه شدیم، در ما ایجاد شده است. اما بسیاری از افراد در چنین شرایطی قرار نگرفته اند، اما غریزه ی مان به طور غیر مقتضی، در برابر ترس عمل می کند.
#ترس_چیست؟
و
#چرا_ما_میترسیم؟
ترس چیزی نیست جز یک احساس و هیجان که آنرا در ذهن خود می پرورانیم. و مشکل از آنجا شروع می شود که این احساسات و هیجانها بر زندگی ما اثر نامطلوب می گذارند. ترس، احساسي است كه هر انساني آن را ميشناسد. انسانها از آن بهعنوان احساسي ناخوشايند ياد و از آن دوري ميكنند، چرا كه اين احساس بنابر طبيعت خود زماني ظاهر ميشود كه خطري دروني يا بيروني فرد را تهديد ميكند. اين احساس به شكل علايم مختلف جسمي و رواني ظاهر ميشود، مانند تپش قلب، تنگي نفس، احساس گرگرفتگي، سرخ شدن صورت، ترشح زياد عرق و غيره.
ترس یک واکنش احساسی به تهدید یا خطر است. ترس را از اضطراب، که معمولاً بدون وجود تهدید خارجی رخ میدهد، باید جدا دانست. علاوه بر این ترس با رفتارهای خاصِّ فرار و اجتناب مربوط است، در حالی که اضطراب ناشی از تهدیدهایی است که مهارناپذیر و اجتنابناپذیر تلقی میشود.
ترس معمولاً با درد ارتباط میدارد. مثلاً کسی از ارتفاع میترسد، چه، اگر در افتد آسیب جدی خواهد دید یا حتی خواهد مرد.
بسیاری از نظریهپردازان، چون جان برودس واتسن و پال اکمن، پیش نهادهاند که ترس یکی از چند احساس بنیادین و فطری است ( نظیر شادمانی و خشم ).
ترس از سازوکارهای بقاست و معمولاً در پاسخ به یک محرک منفی خاص روی میدهد. ما از انجام بعضی کارها وحشت داریم، چون می ترسیم با شکست مواجه شویم. این ممکن است بخاطر شکستهایی باشد که واقعاً در گذشته تجربه کرده ایم یا حتی واقعاً چنین شکستی را تجربه نکرده ایم، ولی از اینکه ممکن است شکست بخوریم می ترسیم.
بیشتر مواقع ما از چیزی می ترسیم که حتی یکبار با آن روبرو نشده ایم.
#آیا_احمقانه_نیست؟
حقیقت این است که ما می توانیم انواعی از شکست ها را در ذهن خود تصور کنیم. آنگاه باور می کنیم این شکست ها به حقیقت خواهد پیوست و حتی برای رسیدن به هدف تلاش هم نمی کنیم؛ و همینجاست که دچار خطا شده ایم، چون به خاطر یک احتمال حتی از تلاش کردن می ترسیم. و موفقیت بدون تلاش و کوشش معنایی ندارد.
#مارک_تواین سخن جالبی در این زمینه دارد:
«من در زندگی خود سختی های زیادی را تحمل کرده ام در حالیکه تعداد کمی از آنها واقعاً رخ داده اند.» منظور این است که بسیار از این مشقات در ذهن او بوده اند.
#پذیرش_خفت_بخاطر_ترس،
#ننگین_تر_از_عواقبی_است_که_از_ان_میگریزیم .
ادامه👇👇
Telegram
attach 📎