آذری ها |Azariha
10.4K subscribers
8.42K photos
2.93K videos
142 files
3.98K links
📌وب سایت خبری-تحلیلی آذری‌ها

اخبار و تحلیل های آذربایجان و ایران
🌲تاسیس: ۱۳۹۱
سایت و شبکه های اجتماعی:
🌐www.Azariha.org
🔗 twitter.com/Azariha_org
https://instagram.com/azariha_org
همیاری 👇
https://t.me/Azariha_mali
Download Telegram
📜🕯🖋 کهن‌ترین سند برجای مانده از دوران عثمانی، وقف‌نامه‌ی پارسی سلطان اورخان عثمانی است.

وحید بهمن/ وقف‌نامه‌ی پارسی سلطان اورخان عثمانی، دومین سلطان دولت عثمانی، بعنوان کهن‌ترین سند بر جای مانده از دوران عثمانی شناخته می‌شود.

💠 سخن گفتن از تداوم فرهنگ ایران‌شهری و نیز جایگاه ملی، فراقومی و ویژه‌ی زبان پارسی در طول تاریخ منطقه، یعنی کهن‌ترین اثر نوشتاری برجای‌ مانده از دولتِ بیش از ۶۰۰ ساله‌ی عثمانی، به زبان پارسی است.

https://goo.gl/UoPoc3

🔸 موضوع وقف‌نامه در مورد تولیت و اداره‌ی خانقاهی است که سلطان اورخان جهت مهمانداری از فقیران و درویشان در نظر گرفته است.

تاریخ نگارش وقف‌نامه ماه ربیع‌الاول سال ۷۲۴ هجری قمری برابر با سال ۱۳۲۴ میلادی [۶۹۵ سال پیش] است.

💠 در بخشی از وقف‌نامه می‌خوانیم:

".... دروشان و مسکینان و غریبان و فقیران آینده و رونده ... علم در آن خانقاه مهمان شوند و آنچ وظیفه وقف است ....صرف شود و هر کس که اهل وقف و مستحق نباشد مهمان نشود...."

🔸 از طریق لینک زیر تصویر بازنویسی زنده یاد استاد حقی اوزون چارشی‌لی از متن وقف‌نامه را مشاهده بفرمایید.👇

https://goo.gl/jk6kYy

🔸 از طریق لینک زیر فایل پی‌ دی اف مقاله‌ی زنده‌یاد استاد حقی اوزون چارشی‌لی، در مورد وقف‌نامه‌ی یاده شده را که در سال ۱۹۴۱ میلادی چاپ گردیده، مطالعه بفرمایید.👇

http://yon.ir/NQFGa

🔸 زبان پارسی از زمان تاسیس تا سالیان متمادی، زبان رسمی و دیوانی دولت عثمانی بود.


🆔 @Ir_Bahman
روایت کریستوفر سایکس از استقبال مردم تبریز از ارتش ملی ایران در عملیات نجات آذربایجان

@Ir_Azariha
🇮🇷 شمع هویت ایرانی، قرنها و هزاره هاست همچو شمع حمام شیخ بهائی، خزانه جمعیت ایرانی را گرم نگاه می دارد و هرچند ضعیف و نامرئی است، اما پایدار و همیشگی است و به این سادگی ها خاموش و قطع نمی شود....

به کشتن از تو مخلص نگسلد مهر
به تیغ این رشته را نتوان بریدن

«شمعی در طوفان، ص414»

سوم دی ماه، زادروز استاد یگانه تاریخ ایران، محمد ابراهیم #باستانی_پاریزی

@Ir_Azariha
📚 معرفی کتاب:

📔 نقد تاریخ­نگاری پان­ترکی؛ نگاهی به شیوه ها و شگردهای تاریخ نگاری پان ترک ها

🖌 به قلم: دکتر محتبی برزویی دانش آموخته تاریخ

📝 جزئیات بیشتر درباره این کتاب را در صفحه زیر بخوانید: 👇
https://b2n.ir/58492

@Ir_Azariha
🔹پاسخ سنجیده و اصولی وزارت آموزش و پرورش به زیاده خواهی نماینده ارومیه در خصوص آموزش به محلی در مدارس:
✔️فارسی "زبان ملی" است. سیاست آموزش ایران مبتنی بر "محوریت" زبان فارسی است.
✔️حتی در صورت تصویب و نهایی، آموزش زبان محلی، در فوق برنامه ها
@Ir_Azariha
📚عرضه نشریات پان ترکیستی به نصف قیمت بازار/ جولان مجلات «ستون پنجم»در نواحی مرزی و استراتژیک

☑️در حالی که حتی نشریات بزرگ کشور که زیر نظر نهادهای عمومی هستند، تیراژ خود را به شدت کاهش داده و حتی انتشار برخی از آنها (با وجود داشتن پشتیبان مالی) به تعویق افتاده است، نشریات ستون پنجم در تبریز، ارومیه و تهران با نفیس‌ترین کاغذ موجود و به نازل ترین قیمت عرضه می شوند.
☑️چه دست های پنهانی، پشت پرده این نشریات قرار دارد و چه حمایت هایی باعث شده هر نسخه از مجله ای که قیمت تمام شده آن ٢۵ هزار تومان است (بدون احتساب حق التحریر) با قیمت ١۵ هزار تومان عرضه شود؟!👇

https://b2n.ir/sotun5
@Ir_Azariha
🇮🇷 ارامنه شیفتگان خدمت به فرهنگ ملی ایران

یادداشت #اسماعیل_یوردشاهیان نویسنده ارومیه ای در روزنامه ایران در مورد نقش و جایگاه ارامنه در فرهنگ و هویت ملی ایران

📎پ.ن: آذری ها میلاد حضرت مسیح (ع) را به تمامی هموطنان مسیحی به ویژه ارامنه کشور شادباش می گوید. 🌹

@Ir_Azariha
توئیت #رضا_کدخدازاده روزنامه نگار ارومیه ای در مورد افزایش اقدامات نمادین برخی از نمایندگان ارومیه با توجه به نزدیک شدن به ایام انتخابات

@Ir_Azariha
دیدار وزیر فرهنگ و استاندار با مسیحیان(ارامنه و آشوریان) ارومیه
@Ir_Azariha
🔆 ‏5 دیماه زادروز استاد #بهرام_بیضایی گرامی باد.
🍃فیلم ماندگار استاد "باشو غریبه ی کوچک" با همبستگی بین شخصیتها به پايان میرسد. اعضای خانواده با همدلی به درون مزرعه می دوند تا كلاغ ها و آفات مزرعه را از آن دور كنند.
🍃عميقتر بنگريم مزرعه #ایران ماست که آفت کژفهمی و خیانت به جانش افتاده و اینک این ما مردمیم که باید به ياری اش بشتابیم و نصیحت ماندگار "باشو" را هرگز فراموش نکنیم:
" ایران سرزمین ماست ... ما همه از یک آب و خاک هستیم ... ما فرزندان ایران هستیم"

@Ir_Azariha
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🇮🇷 این پهلوان سرزمینمان #علی_دایی است؛ زاده #اردبیل ِ جان در سرِ سرِ #ایران_عزیز؛ #آذربایجان.
اشک‌های این پهلوان #آذری که در مراسم افتتاح ۵۰واحد مسکونی برای هموطنان کُردش در #کرمانشاه میریزد، در دل ما چون دُر و در دل دشمنِ دونِ این سرزمین چونان گلوله آتش میشود تا خواب دشمنی آذری و کرد را بگور برد!

@Ir_Azariha
کوه های #ماه_نشان؛ رنگین کمان کوه های #ایران

🏔از زیبایی های ایران مراقب کنیم و از آن لذت ببریم
@Ir_Azariha
🇮🇷 پست اینستاگرامی سراسر ملی و وطن خواهانه #کریم_انصاریفرد بازیکن اردبیلی #تیم_ملی فوتبال ایران

@Ir_Azariha
پیام توییتری وزیر امور خارجه در سالروز درگذشت #زرتشت پیامبر:
یاد زرتشت، پیامبر بزرگ ایرانی، سراینده گاتاها و پایه‌گذار اصول پندار، گفتار و کردار نیک در سالروز درگذشت او گرامی‌باد.

@Ir_Azariha
🔆سخنرانی نادرشاه افشار در انجمن دشت مغان

اکنون شرح وقایع دشت مغان به نقل از جهانگشای نادری:

«در هنگامی که سرابوستان نزهت نشان ایران، به استیلای خزان حوادث، رو به افسردگی گذاشته، از هر طرف سرکشی قوی شاخ، مانند شجر سر برافراخت، و هجوم سبز بیگانه ریاحین پر رنگ و بوی این گلستان را در میان گرفت. باغبان بی‌اندیشه و بوستان پیرای غفلت پیشه از پیرایش باغ به نوای زغن و زاغ و صفیر بانگ کلاغ مشغول گشت. اگرچه خدیو گردان فراز [نادر] را، که سر بتاج سلطنت صوری فرو نمی‌آورد، پیشنهاد همت والا آن بود که بعد از استرداد ولایات مغصوبه، این باغ را به‌آن باغبان ارزانی دارد و ملک ایران را باقلاع مفتوحه در بسته بصاحب ملک بسپارد و در کلات و ابیورد که مسکن مالوف آن حضرت است، بر اورنگ انزواء نشسته به‌پادشاهی عالم معنی پردازد. درین وقت که بقوت سرپنجه تایید الهی و نیروی بازوی سعی و غیرت این خدیو عالم آگاهی، کلید فتح تمامی ممالک از دست رفته بدست آمد و بزور بازوی اقبال همایون فال، ایرانیان از زیر بار گران این ننگ درآمدند و دست سرزنش و توبیخ اغیار بشمشیر عزم بلند از سر این فرقه ملامت کش کوتاه شد، برای کنگاش چون حوصله وسعت هیچیک از بلاد توقف موکب گردون بسط را بر نمی تافت، جولگای مغان، که عرصه دلپذیر و در وفور آب و علف و وسعت صحرا و نذهت مکان بی نظیر بود، بقشلامیشی مقررگشته، فرامین مطاعه به جمیع ممالک محروسه عز صدور یافت که حکام و روسا و قضات و علما و اشراف و اعیان ولایت در پانزدهم جمادی الاخری در صحرای مغان در پایه سریر فلک مسیر به قوریلتای ١٢۰۰۰ حاضر شوند و نیز حکم همایون به نفاذ مقرون شد که نزدیک به جسر جواد در مکانی که رود ارس و کُر بهم می پیوندد، دوازده هزار دست رواق و منظر و سرای نزهت پرور از چوب و نی برای خاصان و روسای لشکر بانضمام حمامات دلگشا و مساجد روح بخشا و رباطات باصفا و میدان و بازار وسیع الفضا ترتیب داده عمارت عالی نیز مشتمل بر حرمسرا و بیوتات، که شایسته چنان خدیو کیوان ایوان باشد، برای نزول آن حضرت با چوب و ستون باین قبه بیستون برافرازند. در این وقت که از انتظام امور داغستان و تنبیه سرکشان آن کوهستان فراغت روی داده بود عطف عنان فرمودند.

https://bit.ly/2LDc6wi

@Ir_Azariha
📖انتشار کتابی در باکو، پیرامون جهان پهلوان "امامعلی حبیبی"

📚نام این کتاب: پلنگ مازندران یا "مازندران پلنگی"
👇👇

http://badkubeh.com/madaniyyat/1545847956.872099
@Ir_Azariha
آذری ها |Azariha
🔆 ‏5 دیماه زادروز استاد #بهرام_بیضایی گرامی باد. 🍃فیلم ماندگار استاد "باشو غریبه ی کوچک" با همبستگی بین شخصیتها به پايان میرسد. اعضای خانواده با همدلی به درون مزرعه می دوند تا كلاغ ها و آفات مزرعه را از آن دور كنند. 🍃عميقتر بنگريم مزرعه #ایران ماست که آفت…
🔹فیلم باشو غریبه کوچک و هزار نکته باریک تر ز مو در آن

✔️باشو غریبه کوچک را شاید بتوان یکی از موفق ترین فیلم های بهرام بیضایی دانست. چرا که با نگاه نافذ خود از دریچه ای نو به ماجرای جنگ تحمیلی نگریسته است. فیلم با بمباران خانه های مردم عرب زبان خوزستان به دست سردار قادسیه شروع می‌شود سکانسی که در آن خانه ها ویران شده و زنی با چادر عربی بر سر، آتش می‌گیرد. در این حین پسرکی به نام «باشو» که ویرانی خانه و خانواده خود را به‌چشم دیده، خود را به کامیون در حالِ کوچ می‌اندازد و پا در سفری بی مقصد می‌گذارد. باشو در کامیون خوابش می‌برد و زمانی که چشم می‌گشاید، کامیون به شمال کشور رسیده‌است. او از کامیون پیاده شده و از ترس انفجارهایی که برای عملیات راه‌سازی به کوه های اطراف نهیب می‌زند، می‌گریزد و در آن سوی جنگل، به مزرعه زنی به نام «نایی‌جان» می‌رسد که با دو فرزندش و در غیاب شوهری که برای کسب درآمد به سفر رفته، زندگی و کار می‌کنند. در اولین هم صحبتی باشو از نایی جان می پرسد؟ اینجا کجاست مگر اینجا ایران نیست؟ تفاوت اقلیم چنین می نماید که باشو و نایی جان یکی از جنوب و یکی از شمال از هم بیگانه اند. در ادامه نایی‌جان به باشو نان و آب می‌دهد و می‌کوشد بداند کیست و زبان او را بفهمد. وی با اصرار تلاش می کند که با نشان دادن ابزار نام گیلکی آن را بزبان بیاورد و از باشو می‌خواهد که معادل آن در عربی را بازگو کند تا بلکه بتوانند ارتباطی کلامی برقرار کنند. اما زبان پسرک جنوبی برای او قابل فهم نیست؛ همچنان که باشو هم نمی‌تواند زبان محلی او را دریابد. باشو در عوضِ محبت‌های نایی‌جان می‌کوشد به او در کارها کمک کند و برای فرار از غربت و از آنجایی که تنها نایی‌جان را می‌شناسد همه جا به دنبال او می رود. اما برخورد اهالی روستا همراه با تمسخر و تعجب است. آنها بدون اینکه اطلاعی از سرگذشت باشو داشته باشند تصور می کنند که ممکن است این بچه بد قدم باشد و مدام نایی جان را برای اضافه کردن یک نانخور شماتت می کنند. آنها باشو را موجودی عجیب می‌انگارند که نه زبانش قابل فهم است و نه رنگ پوستش. کودکان روستا نیز به تقلید از پدرومادر به او می خندند و پشت حصار خانه نایی‌جان برای تماشای این تازه وارد سیه چرده جمع می گردند و چون هیچ از زبان آن نمی‌فهمند برای آنها عجیب می نماید.
در سکانسی کودکان روستا به باشو حمله می کنند تا وی را کتک بزنند در همین حین نایی‌جان از سر رسیده و باشو را نجات می‌دهد. باشو که بر زمین افتاده ابتدا می‌خواهد با برداشتن سنگی به تلافی بپردازد اما چشمش به کتاب ادبیات فارسی یکی از دانش آموزان که در جریان دعوا بر زمین افتاده را بر می‌دارد و با لهجه ای عربی شروع به خواندن کتاب می کند «ایران سرزمین ماست. ما از یک آب و خاک هستیم. ما فرزندان ایران هستیم». نایی‌جان و کودکان که مشغول جروبحث بر سر حمله به باشو هستند ناگهان ساکت می‌شوند و با تعجب به باشو نگاه می‌کنند. کودکان دور باشو جمع می شوند و از اینکه او نیز فارسی می داند خوشحال می شوند و با زبان فارسی از احوالات او می پرسند. از این پس کار آسان می شود و باشو و نایی جان بدون مشکل با یکدیگر صحبت می کنند و باشو در کارها به نایی جان کمک می کند.
در سکانسی دیگر کودکان در راه بازگشت از مدرسه باشو را می بینند که در میان شالیزار با انجام حرکاتی موزون بر روی دبه‌ای آبی می نوازد و آواز می خواند. وقتی دلیلش را می پرسند می گوید در این حالت گیاهان بهتر رشد می کنند در بعد از مدتی کودکان روستا شروع به رقص برداشت محصول می کنند گویی که این دو از ابتدا در یک خرده فرهنگ زیسته و بالیده اند.
فیلم سرشار از این نکته هاست. نکته هایی که نشان می دهد همزیستی هزاران ساله ایرانیان با اینکه در ابتدا تفاوت هایی را به نظر می رساند اما با دقت در عناصر و جزئیات فرهنگی می‌بینیم که با تفاوت اندکی تمام باشندگان این کهن بوم از یک فرهنگ پیروری می کنند و مسافت جغرافیایی خللی در هم‌فرهنگی آنها اینجا نمی کند. از سوی دیگر زبان فارسی به عنوان زبان ملی و وحدت بخش به خوبی در این فلیم نشان داده شده است و به خوبی نشان می‌دهد اگر زبان فارسی به عنوان زبان ملی حضور نداشته باشد کسی زبان یکدیگر را نمی‌فهمد و توان برقراری ارتباط با یکدیگر ندارد‌.

@Ir_azariha
📜🕯🖋 اعتراف تاریخی محمدامین رسول‌زاده، بنیان‌گذار کشور جمهوری آذربایجان بر جعلی بودن نام این کشور

وحید بهمن/ محمد امین رسول‌زاده بنیان‌گذار کشور جمهوری آذربایجان در سال ۱۹۱۸ میلادی، در صفحه ۱۱ از کتاب خود با عنوان [آذربایجان جمهوریتی، کیفیت تشکیلی و شیمدیکی وضعیتی] که در سال ۱۹۲۲ میلادی در شهر استانبول منتشر گردیده است، در توضیح حدود آذربایجان توضیحاتی نوشته است که ترجمه پارسی آن به قرار زیر است:

🖋 "پیش از جنگ جهانی اول و بر اساس جغرافیایی رسمی آذربایجان در شمال [غرب] ایران قرار داشته و به تبریز و حوالی آن گفته می شد. بعد از جنگ جهانی اول و انقلاب بزرگ روسیه، آذربایجانی که بر سر زبان ها افتاد در شمال آذربایجانی[تاریخی] که گفته شد و در جنوب شرقی منطقه قفقاز واقع شده است و مرکز آن باکو است."

https://goo.gl/EpF8Tm

🔸 لازم به توضیح است نام آذربایجان همواره در طول تاریخ برای سرزمین‌های جنوبی رود ارس یعنی استان‌های شمال‌غربی ایران بکار رفته است. نام آذربایجان در سال ۱۹۱۸ میلادی توسط حزب مساوات به رهبری محمد امین رسول‌زاده و با حمایت دولت عثمانی دزدیده و برای سرزمین های شمال رود ارس بکار گرفته شد.

🔸 همراهان علاقمند می توانید از طریق لینک زیر کتاب مذکور را دانلود و مطالعه بفرمایند.👇👇

http://archive.org/download/zerbycncumhryeti00resuuoft/zerbycncumhryeti00resuuoft.pdf

🆔 @Ir_Bahman