💢شمشیر فولادی قوام
در ۱۹ خرداد ۱۳۰۲، سید حسن مدرس به هنگام استیضاح میرزاحسنخان مستوفیالممالک در نطق خود در مجلس شورای ملّی میگوید: «آقا[ی مستوفیالممالک] مانند شمشیر مرصع است که باید در روزهای بزم و ایام سلام به کمر بست. ولی قوامالسلطنه مانند شمشیر فولادی و برنده است که در جنگ به کار میآید. مملکت در این روزها احتیاج به شمشیر برنده فولادی دارد نه شمشیر جواهرنشان».
نزدیک به ۲۳ سال بعد، زمانی که شمالغرب کشور در اشغال شوروی بود و روسها فرقهای جنایتکار را در آذربایجان حاکم کرده بودند، دوباره هنگامه رزم ملّی ایرانیان فرارسیده بود و نام قوامالسلطنه برای نخستوزیری مطرح شد. در این زمان، روزنامه داریا به سردبیری حسن ارسنجانی، در شمارهای، گفته مدرّس را یادآور شد: «قوامالسلطنه شمشير فولادی و برنده است كه روز رزم به كار میآيد. امروز مملكت احتياج به شمشير فولادی دارد».
🆔@Ir_Azariha
در ۱۹ خرداد ۱۳۰۲، سید حسن مدرس به هنگام استیضاح میرزاحسنخان مستوفیالممالک در نطق خود در مجلس شورای ملّی میگوید: «آقا[ی مستوفیالممالک] مانند شمشیر مرصع است که باید در روزهای بزم و ایام سلام به کمر بست. ولی قوامالسلطنه مانند شمشیر فولادی و برنده است که در جنگ به کار میآید. مملکت در این روزها احتیاج به شمشیر برنده فولادی دارد نه شمشیر جواهرنشان».
نزدیک به ۲۳ سال بعد، زمانی که شمالغرب کشور در اشغال شوروی بود و روسها فرقهای جنایتکار را در آذربایجان حاکم کرده بودند، دوباره هنگامه رزم ملّی ایرانیان فرارسیده بود و نام قوامالسلطنه برای نخستوزیری مطرح شد. در این زمان، روزنامه داریا به سردبیری حسن ارسنجانی، در شمارهای، گفته مدرّس را یادآور شد: «قوامالسلطنه شمشير فولادی و برنده است كه روز رزم به كار میآيد. امروز مملكت احتياج به شمشير فولادی دارد».
🆔@Ir_Azariha
✅ببینید: کاریکاتوری از سایت آذریها به مناسبت هفتادوپنجمین سالگرد فرار متجاسرین فرقه دموکرات
🌹سالروز نجات آذربایجان گرامی باد
آذر ۱۴۰۰
@IR_Azariha
🌹سالروز نجات آذربایجان گرامی باد
آذر ۱۴۰۰
@IR_Azariha
Forwarded from انجمن گفتگوی ایرانیان
به مناسبت ۲۱ آذر ۱۳۲۵ و نجات آذربایجان نشستی در کلاب انجمن گفتگوی ایرانیان با حضور پژوهشگران این حوزه در کلاب هاوس برگزار شد. فایل صوتی زیر ، محتوای ضبط شده این نشست می باشد.
@clubegoftogoyeiranian
@clubegoftogoyeiranian
روایت روزنامههای وقت از سقوط فرقه دموکرات در تبریز و اردبیل/سالار سیفالدینی
درباره سقوط فرقه دموکرات آذربایجان در ١٣٢۵ و اسباب و علل این پیروزی، مقالات، سخنرانیها و اظهارنظرهای بسیاری انجام شده است. گروهی این پیروزی را به حساب تدابیر محمدرضاشاه پهلوی و درایت وی گذاشتهاند و گروهی دیگر آن را تدبیر قوامالسلطنه، سیاستمدار مجرب، عنوان کردهاند و عدهای دیگر، بر نقش مؤثر آمریکا در حوادث آن دوران و اولتیماتوم دولت وقت این کشور به شوروی، اشاره کردهاند.
در کنار عوامل دیگر مانند اراده دولت وقت در اعاده حاکمیت خود بر شمالغرب کشور و نیز نگرانی آمریکا از توسعهطلبی شوروی در ایران، ترکیه و یونان، نباید از « نقش مردم آذربایجان» در بیرونراندن فرقه دموکرات غفلت کرد. اگر مردم آذربایجان نمیخواستند، کار ارتش ملی بسیار سخت و پیچیده بود و اگر مردم در کنار ارتش سرخ و پیشهوری قرار میگرفتند، هیچ نیرویی نمیتوانست اراده آنان را خدشهدار کند.
کریستوفر سایکس درباره استقبال مردم تبریز از ارتش، مینویسد: «به استثنای مورد فرانسه [آزادی از اشغال نازیها] در سال ١٩۴۴، در هیچ کجای دنیا شاهد اینچنین شوروشوقی نبودم».
ریچارد کاتم در کتاب خود «ناسیونالیسم در ایران»، اشاره میکند پیش از رسیدن ارتش، خود مردم کلیه مقامات فرقه دموکرات را که به آنها دسترسی داشتند، اعدام کردند.
کلنل پایبوس، وابسته نظامی بریتانیا که یک ماه بعد از سقوط فرقه به منطقه سفر کرد تا اوضاع را بررسی کند، در گزارش خود مینویسد: شاگردان مدرسهای در «خوی» که سرود ملی ایران را با هیجان زیاد میخواندند، از وی استقبال کردند. پایبوس در گزارش خوی که به وزارت خارجه آمریکا ارسال شده، میگوید با گروهی ١۵ نفره از طبقات مختلف شهر دیدار داشته است و برخی از آنها، معتقد بودند دولت ایران باید آموزش زبان فارسی را بعد از این بیشتر توسعه دهد…
پایبوس مینویسند من از ورود به این موضوع خودداری کردم؛ اما حضار به این بحث بسیار علاقهمند بودند و میگفتند فارسی، زبان مسلط منطقه بود …
خود فرقه بعدها در مجلاتی که در باکو منتشر میکرد، آمار کشتههای خود را حدود ۶٠٠ نفر عنوان کرد.
ادامه مطلب
@IR_Azariha
درباره سقوط فرقه دموکرات آذربایجان در ١٣٢۵ و اسباب و علل این پیروزی، مقالات، سخنرانیها و اظهارنظرهای بسیاری انجام شده است. گروهی این پیروزی را به حساب تدابیر محمدرضاشاه پهلوی و درایت وی گذاشتهاند و گروهی دیگر آن را تدبیر قوامالسلطنه، سیاستمدار مجرب، عنوان کردهاند و عدهای دیگر، بر نقش مؤثر آمریکا در حوادث آن دوران و اولتیماتوم دولت وقت این کشور به شوروی، اشاره کردهاند.
در کنار عوامل دیگر مانند اراده دولت وقت در اعاده حاکمیت خود بر شمالغرب کشور و نیز نگرانی آمریکا از توسعهطلبی شوروی در ایران، ترکیه و یونان، نباید از « نقش مردم آذربایجان» در بیرونراندن فرقه دموکرات غفلت کرد. اگر مردم آذربایجان نمیخواستند، کار ارتش ملی بسیار سخت و پیچیده بود و اگر مردم در کنار ارتش سرخ و پیشهوری قرار میگرفتند، هیچ نیرویی نمیتوانست اراده آنان را خدشهدار کند.
کریستوفر سایکس درباره استقبال مردم تبریز از ارتش، مینویسد: «به استثنای مورد فرانسه [آزادی از اشغال نازیها] در سال ١٩۴۴، در هیچ کجای دنیا شاهد اینچنین شوروشوقی نبودم».
ریچارد کاتم در کتاب خود «ناسیونالیسم در ایران»، اشاره میکند پیش از رسیدن ارتش، خود مردم کلیه مقامات فرقه دموکرات را که به آنها دسترسی داشتند، اعدام کردند.
کلنل پایبوس، وابسته نظامی بریتانیا که یک ماه بعد از سقوط فرقه به منطقه سفر کرد تا اوضاع را بررسی کند، در گزارش خود مینویسد: شاگردان مدرسهای در «خوی» که سرود ملی ایران را با هیجان زیاد میخواندند، از وی استقبال کردند. پایبوس در گزارش خوی که به وزارت خارجه آمریکا ارسال شده، میگوید با گروهی ١۵ نفره از طبقات مختلف شهر دیدار داشته است و برخی از آنها، معتقد بودند دولت ایران باید آموزش زبان فارسی را بعد از این بیشتر توسعه دهد…
پایبوس مینویسند من از ورود به این موضوع خودداری کردم؛ اما حضار به این بحث بسیار علاقهمند بودند و میگفتند فارسی، زبان مسلط منطقه بود …
خود فرقه بعدها در مجلاتی که در باکو منتشر میکرد، آمار کشتههای خود را حدود ۶٠٠ نفر عنوان کرد.
ادامه مطلب
@IR_Azariha
آذریها
روایت روزنامههای وقت از سقوط فرقه دموکرات در تبریز و اردبیل/سالار سیف الدینی - آذریها
شرق: درباره سقوط فرقه دموکرات آذربایجان در ١٣٢۵ و اسباب و علل این پیروزی، مقالات، سخنرانیها و اظهارنظرهای بسیاری انجام شده است. گروهی این پیروزی را به حساب تدابیر محمدرضاشاه ...
🔹شوروی هم فرقه دموکرات را ساخت، هم در حال جعل هویّت برای آذربایجان بود!
بخشی از یادداشتهای دکتر رضازاده شفق از سفر هیئت ایرانی به ریاست قوامالسلطنه به مسکو
رضازاده شفق در بخشی از یادداشتهای خود نقل میکند در ضیافتی که با حضور هیئت ایرانی و جمعی از سیاستمداران و خبرنگاران روسی ترتیب داده شده بود ملاقاتی با یکی از مقامات روس داشته است که بحث به مسئله آذربایجان کشیده میشود. رضازاده شفق در یادداشتهای خود مینوسید: «با ویشنسکی و چند نفر دیگر پای میز نشسته بودیم … که ویشنسکی گفت: شما که خود آذری هستید، نباید ازین نهضت بدتان بیاید. آذربایجانیها خودمختاری میخواهند. مگر خودمختاری عیبی دارد؟»
رضازاده شفق پاسخ میدهد: «خودمختاری اگر به معنای اختیارات در شهرداری، راهسازی، فرهنگ و بهداشت و انجمنهاست شاید باید در تمام ایالات ایران ترتیب داده شود … اما باید دید اتفاقات اخیر از کجا آب میخورد و سلاحهایی که برای شورش استفاده میشود از کدام منبع تامین می شود و …»
«ویشنسکی با لبخندی مصنوعی پاسخ داد: اینها اهمیت ندارد مهم این است که «ملّت آذربایجان» [کذا!] به آمال خود دست یابد…»
در اینجا رضازاده شفق پاسخ محکم و دقیقی میدهد: ...
در ادامه مطلب بخوانید
بخشی از یادداشتهای دکتر رضازاده شفق از سفر هیئت ایرانی به ریاست قوامالسلطنه به مسکو
رضازاده شفق در بخشی از یادداشتهای خود نقل میکند در ضیافتی که با حضور هیئت ایرانی و جمعی از سیاستمداران و خبرنگاران روسی ترتیب داده شده بود ملاقاتی با یکی از مقامات روس داشته است که بحث به مسئله آذربایجان کشیده میشود. رضازاده شفق در یادداشتهای خود مینوسید: «با ویشنسکی و چند نفر دیگر پای میز نشسته بودیم … که ویشنسکی گفت: شما که خود آذری هستید، نباید ازین نهضت بدتان بیاید. آذربایجانیها خودمختاری میخواهند. مگر خودمختاری عیبی دارد؟»
رضازاده شفق پاسخ میدهد: «خودمختاری اگر به معنای اختیارات در شهرداری، راهسازی، فرهنگ و بهداشت و انجمنهاست شاید باید در تمام ایالات ایران ترتیب داده شود … اما باید دید اتفاقات اخیر از کجا آب میخورد و سلاحهایی که برای شورش استفاده میشود از کدام منبع تامین می شود و …»
«ویشنسکی با لبخندی مصنوعی پاسخ داد: اینها اهمیت ندارد مهم این است که «ملّت آذربایجان» [کذا!] به آمال خود دست یابد…»
در اینجا رضازاده شفق پاسخ محکم و دقیقی میدهد: ...
در ادامه مطلب بخوانید
آذریها
شوروی هم فرقه دموکرات را ساخت، هم در حال جعل هویّت برای آذربایجان بود! - آذریها
در بهمن ماه ۱۳۲۴، بحران آذربایجان به اوج رسیده بود و مجلس شورای ملّی احمد قوام مأمور تشکیل کابینه کرد. قوامالسلطنه در هشت بهمن فرمان نخستوزیری خود را از شاه ...
▫️کاسه لیسی تهوع آور، احد قضایی، سفیر اسبق ایران در باکو در مراسم برج میلاد که با حضور علی علیزاده و سفیر ایران در باکو برگزار شد.
▫️در این مراسم سفیر اسبق ایران در باکو، هدیه ای به سفیر فعلی باکو در ایران داد! که این خود بدعتی جدید است و در هیچ جای دنیا سابقه ندارد که سفیر اسبق به سفیر فعلی طرف مقابل هدیه ای بدهد.
▫️گذشته از این رسم عجیب هدیه دادن، محتوای هدیه کذایی نیز، مملو از شعارهای دولتی باکو و مجیز گویی است.
▫️افکار عمومی مملکت ایران، به خوبی می دانند، چه کسی کیست و چه کسی چکار میکند. قضاوت در این خصوص با تاریخ است، دیر یا زود، اسناد خدمت و خیانت همگان منتشر خواهد شد و تاریخ نیز قاضی بی رحمی است.
▫️نکته پایانی این که، دیپلمات های مشغول به خدمت ایرانی ِحاضر در این مجلس، با حضور در چنین مراسمی و اجازه چنین حرکتی به احد قضایی (دیپلمات سابق) خودشان را نیز در معرض قضاوت قرار دادند.
🆔@IR_Azariha
▫️در این مراسم سفیر اسبق ایران در باکو، هدیه ای به سفیر فعلی باکو در ایران داد! که این خود بدعتی جدید است و در هیچ جای دنیا سابقه ندارد که سفیر اسبق به سفیر فعلی طرف مقابل هدیه ای بدهد.
▫️گذشته از این رسم عجیب هدیه دادن، محتوای هدیه کذایی نیز، مملو از شعارهای دولتی باکو و مجیز گویی است.
▫️افکار عمومی مملکت ایران، به خوبی می دانند، چه کسی کیست و چه کسی چکار میکند. قضاوت در این خصوص با تاریخ است، دیر یا زود، اسناد خدمت و خیانت همگان منتشر خواهد شد و تاریخ نیز قاضی بی رحمی است.
▫️نکته پایانی این که، دیپلمات های مشغول به خدمت ایرانی ِحاضر در این مجلس، با حضور در چنین مراسمی و اجازه چنین حرکتی به احد قضایی (دیپلمات سابق) خودشان را نیز در معرض قضاوت قرار دادند.
🆔@IR_Azariha
💢«جمهوری آذربایجان از ایران فرهنگی و تاریخی جداشدنی نیست»
گفتگو با استاد میرجلالالدین کزازی
▫️کاویدن ریشههای مصادره مفاخر فرهنگ ایران زمین توسط کشورهایی مانند جمهوری آذربایجان نشان میدهد این کشور را نمیتوان از ایران پهناور فرهنگی و تاریخی جدا کرد. نام آذربایجان بی هیچ گمان سرزمینی ایرانی است؛ در هر جغرافیایی باشد.
▫️واژه ترک و ترکان در زبان پارسی دو کاربرد یک سره جدا دارد. مانند واژه توران یا تورانی که گاهی با ترک و ترکستان یکی شمرده میشود. کسی که اندکی با شاهنامه آشنا باشد میداند که تورانیان ایرانی هستند. توران بخشی از ایران بوده است. فریدون سه پسر داشت، سلم و تور و ایرج. سرزمین پهناور خود را در میان این سه نفر بخش کرد. بخشهای شمالی را به تور، بخشهای باخترینه را به سلم و بخشهای میانی را به ایرج داد. سلم و تور رشک برده و به خشم آمدند که چرا بخش بهتر را به فرزند کوچکتر دادید. این باعث ستیز در میان تورانیان (از تبار تور) با ایرانیان (از تبار ایرج) شد. سلمیان نمودی چندان در این عرصه نداشتند. رومیان و یونانیان از سلم هستند. تیره سوم را میتوان سلمانی هم نامید. نبرد تورانیان و ایرانیان نبردی میان دو تیره ایرانی است.
▫️پس یک معنا روشن است. ترک نام تیره ای است از زردپوستان هست در آسیای مرکزی که مردمانی بوده اند جنگاور و درشت خوی که هر شهری را میگشودند با درشتی بسیار با مردم آن شهر رفتار کرده و دارایی آنها را تاراج میکردند. لذا در زبان فارسی واژه ترک تازی مانده است. یعنی به وشیوه ترکان تاختن. این ترکان از تبار و نژاد دیگر هستند.
▫️اما ترک کاربرد دیگری هم یافته است. آن تیره ایرانی را هم گاهی ترک یا ترکان نامیده اند؛ مانند مردم آذرآبادگان (آذربایجان). چرا؟ انگارهای سنجیده در این باره است. ترک میتواند ریختی دگرگون شده از توران باشد یا توری. توران از تور با پساوند آن ساخته شده است. یعنی کسی که از تبار تور یا سرزمین تورانیان است. اما اگر این پساوند به جای ان، اک یا اگ باشد که در پارسی به ه تبدیل شده (مثل نامَگ که به نامَه و سپس نامِه تبدیل شده است)، توری یا تورانی در ریخت تورَگ یا تورَک به کار رفته است. این ریخت را در ایرج هم میبینیم که ایرَگ بوده است. بر این پایه تیره سوم هم سلمَگ یا سلمک است که نام آهنگی در دستگاه موسیقی ایرانی است. تورَگ یا تورَک پیوندی تنگ با ایرج دارد پس از هزاران سال. اگر پسری در خانوادهای دیده به دیار جهان بگشاید و او را ایرج بنامند، هنجار این است که نام پسر دوم را تورج بنهند.
متن کامل
گفتگو با استاد میرجلالالدین کزازی
▫️کاویدن ریشههای مصادره مفاخر فرهنگ ایران زمین توسط کشورهایی مانند جمهوری آذربایجان نشان میدهد این کشور را نمیتوان از ایران پهناور فرهنگی و تاریخی جدا کرد. نام آذربایجان بی هیچ گمان سرزمینی ایرانی است؛ در هر جغرافیایی باشد.
▫️واژه ترک و ترکان در زبان پارسی دو کاربرد یک سره جدا دارد. مانند واژه توران یا تورانی که گاهی با ترک و ترکستان یکی شمرده میشود. کسی که اندکی با شاهنامه آشنا باشد میداند که تورانیان ایرانی هستند. توران بخشی از ایران بوده است. فریدون سه پسر داشت، سلم و تور و ایرج. سرزمین پهناور خود را در میان این سه نفر بخش کرد. بخشهای شمالی را به تور، بخشهای باخترینه را به سلم و بخشهای میانی را به ایرج داد. سلم و تور رشک برده و به خشم آمدند که چرا بخش بهتر را به فرزند کوچکتر دادید. این باعث ستیز در میان تورانیان (از تبار تور) با ایرانیان (از تبار ایرج) شد. سلمیان نمودی چندان در این عرصه نداشتند. رومیان و یونانیان از سلم هستند. تیره سوم را میتوان سلمانی هم نامید. نبرد تورانیان و ایرانیان نبردی میان دو تیره ایرانی است.
▫️پس یک معنا روشن است. ترک نام تیره ای است از زردپوستان هست در آسیای مرکزی که مردمانی بوده اند جنگاور و درشت خوی که هر شهری را میگشودند با درشتی بسیار با مردم آن شهر رفتار کرده و دارایی آنها را تاراج میکردند. لذا در زبان فارسی واژه ترک تازی مانده است. یعنی به وشیوه ترکان تاختن. این ترکان از تبار و نژاد دیگر هستند.
▫️اما ترک کاربرد دیگری هم یافته است. آن تیره ایرانی را هم گاهی ترک یا ترکان نامیده اند؛ مانند مردم آذرآبادگان (آذربایجان). چرا؟ انگارهای سنجیده در این باره است. ترک میتواند ریختی دگرگون شده از توران باشد یا توری. توران از تور با پساوند آن ساخته شده است. یعنی کسی که از تبار تور یا سرزمین تورانیان است. اما اگر این پساوند به جای ان، اک یا اگ باشد که در پارسی به ه تبدیل شده (مثل نامَگ که به نامَه و سپس نامِه تبدیل شده است)، توری یا تورانی در ریخت تورَگ یا تورَک به کار رفته است. این ریخت را در ایرج هم میبینیم که ایرَگ بوده است. بر این پایه تیره سوم هم سلمَگ یا سلمک است که نام آهنگی در دستگاه موسیقی ایرانی است. تورَگ یا تورَک پیوندی تنگ با ایرج دارد پس از هزاران سال. اگر پسری در خانوادهای دیده به دیار جهان بگشاید و او را ایرج بنامند، هنجار این است که نام پسر دوم را تورج بنهند.
متن کامل
آذریها
جمهوری آذربایجان از ایران فرهنگی و تاریخی جداشدنی نیست - آذریها
دکتر میرجلال الدین کزازی استاد برجسته زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه علامه طباطبایی – در گفتگو با عطنا – درباره مصادره مفاخر فرهنگی ایرانزمین توسط برخی همسایگان و راهکارهای ...
آذری ها |Azariha
✅ببینید: کاریکاتوری از سایت آذریها به مناسبت هفتادوپنجمین سالگرد فرار متجاسرین فرقه دموکرات 🌹سالروز نجات آذربایجان گرامی باد آذر ۱۴۰۰ @IR_Azariha
✅ببینید: کاریکاتوری از سایت آذریها به مناسبت هفتادوپنجمین سالگرد فرار متجاسرین فرقه دموکرات
🌹سالروز نجات آذربایجان گرامی باد
آذر ۱۴۰۰
🆔@IR_Azariha
🌹سالروز نجات آذربایجان گرامی باد
آذر ۱۴۰۰
🆔@IR_Azariha
⭕️از فرقه دموکرات آذربایجان تا شهر شوشی
احسان هوشمند
درست 75 سال پیش در چنین روزی فرقه دموکرات آذربایجان مضمحل و با قیام مردم آذربایجان، پیش از رسیدن ارتش کشور به تبریز، بسیاری از رؤسای این فرقه دستنشانده از جمله غلام یحیی و سیدجعفر پیشهوری به شمال ارس پناهنده شدند. با وجود گذشت 75 سال از شکست این جریان قومگرا و انتشار آثار پژوهشی فراوان درباره این فرقه، همچنان ابعاد ناگفته قابلتوجهی درباره ظهور و سقوط این فرقه و جریان مشابه در مهاباد وجود دارد. بنا بر اسناد مسلم و مسجلِ در دسترس با هدف اعمال فشار برای دستیابی به امتیاز نفت شمال ایران به دستور استالین، صدر هیئترئیسه اتحاد جماهیر شوروی به مولوتوف، وزیر امور خارجه و سپس باقراوف، رئیس حزب کمونیست جمهوری آذربایجان، در بادکوبه مبنی بر ضرورت تأسیس جریانهای تجزیهطلب در ایران اقداماتی صورت گرفت و سپس حزب دموکرات کردستان ایران با انحلال و تغییر نام کومله ژ-کاف و فرقه دموکرات آذربایجان با انحلال و تغییر نام کمیته ایالتی حزب توده ایران در صفحات شمال غرب کشور فعالیت خود را آغاز کردند. این اتفاق در دورهای روی داد که ورق جنگ دوم جهانی برگشته و شکست ارتش هیتلری آلمان آغاز شده بود. در تهران نیز در سال 1324 پس از مرتضی قلی بیات و ابراهیم حکیمی و محسن صدر دوباره ابراهیم حکیمی به نخستوزیری رسیده بود. بنا بر تعهد دولتهای انگلیس و شوروی در پیمان سهجانبه با ایران در 9 بهمن 1320 مصادف با 29 ژانویه 1942 مبنی بر ترک خاک ایران حداکثر شش ماه پس از پایان جنگ با آلمان، دولت شوروی حاضر به تخلیه خاک ایران نبود. تلاش حکیمی برای دیدار با استالین هم به جایی نرسید. پیش از آن مخالفت دولت ساعد و مجلس چهاردهم با اعطای امتیاز نفت شمال به شوروی موجب نارضایتی عمیق شوروی شده بود. در چنین شرایطی قوام به نخستوزیری کشور رسید. سفر دو هفتهای قوام به شوروی و دیدارهای دوجانبه وی با استالین و مولوتوف نیز به نتیجه روشنی نرسید. پیگیریهای جدی و وطنخواهانه سیدحسن تقیزاده و سپس حسین علا در سازمان ملل متحد در لندن و سپس در آمریکا و حمایت دولت آمریکا از این اقدام نیز موجب طرح موضوع ایران در شورای امنیت و صدور قطعنامههای پیدرپی درباره ایران شده بود. شوروی نیز ابتدا توسط روزولت و سپس ترومن تحت فشار قرار داشت. قوام با ریسک بالا با بخشی از تقاضاهای دموکراتهای مستقر در تبریز موافقت و با شوروی نیز بر سر تأسیس شرکت مشترک نفتی موافقت اولیهای کرده بود.
در این شرایط پیگیریهای نمایندگی ایران در شورای امنیت و نیز با مخالفت شاه با بخشی از ریسک قوام و نیز پیگیریهای جورج آلن سفیر تازه منصوب آمریکا در تهران عملا شوروی تحت فشار قرار گرفت و در نهایت در اردیبهشت 1325 مجبور به تخلیه خاک ایران شد. در این دوره حفظ تمامیت ارضی ایران در شرایط دشواری قرار داشت.
ادامه یادداشت:
🆔@IR_Azariha
احسان هوشمند
درست 75 سال پیش در چنین روزی فرقه دموکرات آذربایجان مضمحل و با قیام مردم آذربایجان، پیش از رسیدن ارتش کشور به تبریز، بسیاری از رؤسای این فرقه دستنشانده از جمله غلام یحیی و سیدجعفر پیشهوری به شمال ارس پناهنده شدند. با وجود گذشت 75 سال از شکست این جریان قومگرا و انتشار آثار پژوهشی فراوان درباره این فرقه، همچنان ابعاد ناگفته قابلتوجهی درباره ظهور و سقوط این فرقه و جریان مشابه در مهاباد وجود دارد. بنا بر اسناد مسلم و مسجلِ در دسترس با هدف اعمال فشار برای دستیابی به امتیاز نفت شمال ایران به دستور استالین، صدر هیئترئیسه اتحاد جماهیر شوروی به مولوتوف، وزیر امور خارجه و سپس باقراوف، رئیس حزب کمونیست جمهوری آذربایجان، در بادکوبه مبنی بر ضرورت تأسیس جریانهای تجزیهطلب در ایران اقداماتی صورت گرفت و سپس حزب دموکرات کردستان ایران با انحلال و تغییر نام کومله ژ-کاف و فرقه دموکرات آذربایجان با انحلال و تغییر نام کمیته ایالتی حزب توده ایران در صفحات شمال غرب کشور فعالیت خود را آغاز کردند. این اتفاق در دورهای روی داد که ورق جنگ دوم جهانی برگشته و شکست ارتش هیتلری آلمان آغاز شده بود. در تهران نیز در سال 1324 پس از مرتضی قلی بیات و ابراهیم حکیمی و محسن صدر دوباره ابراهیم حکیمی به نخستوزیری رسیده بود. بنا بر تعهد دولتهای انگلیس و شوروی در پیمان سهجانبه با ایران در 9 بهمن 1320 مصادف با 29 ژانویه 1942 مبنی بر ترک خاک ایران حداکثر شش ماه پس از پایان جنگ با آلمان، دولت شوروی حاضر به تخلیه خاک ایران نبود. تلاش حکیمی برای دیدار با استالین هم به جایی نرسید. پیش از آن مخالفت دولت ساعد و مجلس چهاردهم با اعطای امتیاز نفت شمال به شوروی موجب نارضایتی عمیق شوروی شده بود. در چنین شرایطی قوام به نخستوزیری کشور رسید. سفر دو هفتهای قوام به شوروی و دیدارهای دوجانبه وی با استالین و مولوتوف نیز به نتیجه روشنی نرسید. پیگیریهای جدی و وطنخواهانه سیدحسن تقیزاده و سپس حسین علا در سازمان ملل متحد در لندن و سپس در آمریکا و حمایت دولت آمریکا از این اقدام نیز موجب طرح موضوع ایران در شورای امنیت و صدور قطعنامههای پیدرپی درباره ایران شده بود. شوروی نیز ابتدا توسط روزولت و سپس ترومن تحت فشار قرار داشت. قوام با ریسک بالا با بخشی از تقاضاهای دموکراتهای مستقر در تبریز موافقت و با شوروی نیز بر سر تأسیس شرکت مشترک نفتی موافقت اولیهای کرده بود.
در این شرایط پیگیریهای نمایندگی ایران در شورای امنیت و نیز با مخالفت شاه با بخشی از ریسک قوام و نیز پیگیریهای جورج آلن سفیر تازه منصوب آمریکا در تهران عملا شوروی تحت فشار قرار گرفت و در نهایت در اردیبهشت 1325 مجبور به تخلیه خاک ایران شد. در این دوره حفظ تمامیت ارضی ایران در شرایط دشواری قرار داشت.
ادامه یادداشت:
🆔@IR_Azariha
روزنامه شرق
از فرقه دموکرات آذربایجان تا شهر شوشی
احسان هوشمند
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
استاد جلالالدین کزازی: درمان این درد و چاره این ناچاری از دید من تنها آگاهی است. اگر ایرانیان از پیشینه و تاریخ خویش به درستی و به دور از هر یکسونگری، تنگبینی، پیش داوری و خشک اندیشی آگاه باشند، در دام نمیافتند و فریفته نمیشوند. ایران ما از دورترین روزگاران، سرزمینی بوده است که تیرههای گوناگون در آن می زیسته اند. این امر چنان دیرینه و پایدار و ماندگار بوده است که راه به اسطورههای ایرانی برده است که شرح آن مفصل است.
🆔@IR_Azariha
🆔@IR_Azariha
حکومت دستنشانده پیشهوری؛ از ظهور تا افول
۷۶ سال پیش در چنین روزی، ۲۱ آذر ۱۳۲۴، دسیسه بیگانگان برای جداسازی آذربایجان از مام میهن، با خیزش مردم آذربایجان و پشتیبانی ارتش ایران، نقش بر آب شد. مرور آنچه در نهایت به «روز نجات آذربایجان» انجامید و نیز بازخوانی سرگذشت کسانی که از سر سادهلوحی یا خیانت بازیچه اهداف بیگانه شدند، برای نسل امروز درسهای گرانسنگی در بر در دارد.
مشاهده ویدیوها
🆔@IR_Azariha
۷۶ سال پیش در چنین روزی، ۲۱ آذر ۱۳۲۴، دسیسه بیگانگان برای جداسازی آذربایجان از مام میهن، با خیزش مردم آذربایجان و پشتیبانی ارتش ایران، نقش بر آب شد. مرور آنچه در نهایت به «روز نجات آذربایجان» انجامید و نیز بازخوانی سرگذشت کسانی که از سر سادهلوحی یا خیانت بازیچه اهداف بیگانه شدند، برای نسل امروز درسهای گرانسنگی در بر در دارد.
مشاهده ویدیوها
🆔@IR_Azariha
فراز دیلی - راز در پرده نمیماند
حکومت دستنشانده پیشهوری؛ از ظهور تا افول
۷۶ سال پیش در چنین روزی، ۲۱ آذر ۱۳۲۴، دسیسه بیگانگان برای جداسازی آذربایجان از مام میهن، با خیزش مردم آذربایجان و پشتیبانی ارتش ایران، نقش بر آب شد. مرور آنچه در نهایت به «روز نجات آذربایجان» انجامید و نیز بازخوانی سرگذشت کسانی که از سر سادهلوحی یا خیانت…
🖋نان ملّت ایران را خوردن و نمکدان شکستن
درباره دکّان سفیدشویی تجزیهطلبی و فرقه دموکرات
در این روز فرخنده ۲۱ آذر که سالروز #نجات_آذربایجان از دست اهریمن روسی و نوکرانش است، بعضی افراد جاهل و پرغرض به هر دری میزنند تا با سفیدشویی جریان فرقه دموکرات، سرسپردگی و نوکرصفتی و ایرانستیزی خود را اثبات کنند. بعضی از این افراد که حسابشان روشن است. یا پانترکها و تجزیهچیهای شناخته شدهاند یا نوکران اجیرشده بیگانه که در فضای مجازی یا رسانههای مبتذل سروکلهشان پیدا میشود تا حرفهای جعلی و خلاف حقیقت در توجیه پروژه شوروی برای تجزیه ایران در سال ۱۳۲۴-۱۳۲۵ به زبان آورند.
اما غیر از اینها، برخی هم در ایران نشسته و به واسطه انواع امکانات و رانتهایی که به ناروا از آن بهره میبرند، مقداری در معذوریت قرار دارند و نمیتوانند آشکارا از تجزیه ایران سخن بگویند، اما این مانع نمیشود که افکار پلید خود و ذات سرسپردگی خود به ایدههای ضدایرانی را پنهان کنند. نمونه اینها تعدادی از کارمندان دانشگاههای کشور هستند که نان ملّت ایران را میخورند و نمکدان میشکنند.
یکی از این کارمندان که درجات بیسوادی و روزمه جعلی او سالهاست آشکار شده و تشت جهل و بیخبری و ناتوانی او از روشهای علمی و پژوهشی از بام افتاده است، سوراخ دعا را در فحاشی و حمله به عالمان و مورخان و پژوهشگران صاحب نظر پیدا کرده. وقتی در بساط او علم و دانشی پیدا نمیشود که به مخاطب دانشگاهی عرضه کند، با حمله به صاحب نظران و تختئه بیپایه شواهد تاریخی و تجربی و در یک کلام، یاوهگویی، میتواند منبری فراهم کند تا افراد نادان و فریبخورده و اوباش تجزیهطلب پای آن تشویقش کنند. حالا این کارمند تلگرامنویسِ جاهل که از بد حادثه و آشفتگی و ناشایستهسالاری جذب نیرو در نهادهای دولتی، استخدام دانشگاه شده است، مدتی است خزعبلاتی ضدتاریخی و فاقد ارزش تحقیقی درباره آشوب فرقه دموکرات در آذربایجان و میرجعفر پیشهوری مینویسد تا حرکت و خواستههای شوروی و فرقه ضدایرانی دموکرات در سال ۱۳۲۴ تا ۲۱ آذر ۱۳۲۵ را موجه نشان دهد. او گرچه نه از علم و پژوهش سردرمیآورد نه اطلاعات تاریخی در حد متوسط عوام ایرانی دارد (از فردی که خود را دو رگه ترک-روس میپندارد انتظار اطلاع از تاریخ ایران نیست)، خوب میداند بخشی از پروژه پانترکیستی و ضدایرانی امروز، همان خواستهها و وعدههای فرقه دموکرات است. همچنین خوب میداند که جامعه دانشگاهی برای یاوههای بیسروته او تره خرد نمیکند و عقده خودنمایی او تنها با هوراکشیدن فرومایگان تجزیهطلب و قومگرا ارضا میشود. بنابراین با انواع حیل و سخنان پوچ تلاش میکند حکومت یکساله فرقه دستنشانده شوروی را توجیه کند تا هم با این یاوههای باب دل تجزیهطلبان، منبری از پانترکها و قومگراها برای خود فراهم کند، هم از نمد فرقه منقرضشده دموکرات کلاهی برای پروژه سیاسی ضدایرانی امروز بدوزد و اسبابی برای ترویج قومگرایی و ایجاد جدایی و بیگانگی فرهنگی میان ایرانیان دست و پا کند.
این هم یک مشکلی است کنار دیگر مشکلات بر گرده ملّت نجیب و میهنپرست ایران. از پول ملّت ارتزاق میکنند، علیه او و تاریخ و وحدت و آیندهاش حرف مفت میزنند. کاسبی به این شیوه پستترین اعمال است. باشد که این مِی هم در گلوی مدعی خون شود.
ای قبله آزادگان، وی خاک آذربادگان
فرخنده باد ایام تو، کز نام تو
آشفته خاطر دشمن دون شد
می در گلوی مدعی خون شد
🆔@IR_Azariha
درباره دکّان سفیدشویی تجزیهطلبی و فرقه دموکرات
در این روز فرخنده ۲۱ آذر که سالروز #نجات_آذربایجان از دست اهریمن روسی و نوکرانش است، بعضی افراد جاهل و پرغرض به هر دری میزنند تا با سفیدشویی جریان فرقه دموکرات، سرسپردگی و نوکرصفتی و ایرانستیزی خود را اثبات کنند. بعضی از این افراد که حسابشان روشن است. یا پانترکها و تجزیهچیهای شناخته شدهاند یا نوکران اجیرشده بیگانه که در فضای مجازی یا رسانههای مبتذل سروکلهشان پیدا میشود تا حرفهای جعلی و خلاف حقیقت در توجیه پروژه شوروی برای تجزیه ایران در سال ۱۳۲۴-۱۳۲۵ به زبان آورند.
اما غیر از اینها، برخی هم در ایران نشسته و به واسطه انواع امکانات و رانتهایی که به ناروا از آن بهره میبرند، مقداری در معذوریت قرار دارند و نمیتوانند آشکارا از تجزیه ایران سخن بگویند، اما این مانع نمیشود که افکار پلید خود و ذات سرسپردگی خود به ایدههای ضدایرانی را پنهان کنند. نمونه اینها تعدادی از کارمندان دانشگاههای کشور هستند که نان ملّت ایران را میخورند و نمکدان میشکنند.
یکی از این کارمندان که درجات بیسوادی و روزمه جعلی او سالهاست آشکار شده و تشت جهل و بیخبری و ناتوانی او از روشهای علمی و پژوهشی از بام افتاده است، سوراخ دعا را در فحاشی و حمله به عالمان و مورخان و پژوهشگران صاحب نظر پیدا کرده. وقتی در بساط او علم و دانشی پیدا نمیشود که به مخاطب دانشگاهی عرضه کند، با حمله به صاحب نظران و تختئه بیپایه شواهد تاریخی و تجربی و در یک کلام، یاوهگویی، میتواند منبری فراهم کند تا افراد نادان و فریبخورده و اوباش تجزیهطلب پای آن تشویقش کنند. حالا این کارمند تلگرامنویسِ جاهل که از بد حادثه و آشفتگی و ناشایستهسالاری جذب نیرو در نهادهای دولتی، استخدام دانشگاه شده است، مدتی است خزعبلاتی ضدتاریخی و فاقد ارزش تحقیقی درباره آشوب فرقه دموکرات در آذربایجان و میرجعفر پیشهوری مینویسد تا حرکت و خواستههای شوروی و فرقه ضدایرانی دموکرات در سال ۱۳۲۴ تا ۲۱ آذر ۱۳۲۵ را موجه نشان دهد. او گرچه نه از علم و پژوهش سردرمیآورد نه اطلاعات تاریخی در حد متوسط عوام ایرانی دارد (از فردی که خود را دو رگه ترک-روس میپندارد انتظار اطلاع از تاریخ ایران نیست)، خوب میداند بخشی از پروژه پانترکیستی و ضدایرانی امروز، همان خواستهها و وعدههای فرقه دموکرات است. همچنین خوب میداند که جامعه دانشگاهی برای یاوههای بیسروته او تره خرد نمیکند و عقده خودنمایی او تنها با هوراکشیدن فرومایگان تجزیهطلب و قومگرا ارضا میشود. بنابراین با انواع حیل و سخنان پوچ تلاش میکند حکومت یکساله فرقه دستنشانده شوروی را توجیه کند تا هم با این یاوههای باب دل تجزیهطلبان، منبری از پانترکها و قومگراها برای خود فراهم کند، هم از نمد فرقه منقرضشده دموکرات کلاهی برای پروژه سیاسی ضدایرانی امروز بدوزد و اسبابی برای ترویج قومگرایی و ایجاد جدایی و بیگانگی فرهنگی میان ایرانیان دست و پا کند.
این هم یک مشکلی است کنار دیگر مشکلات بر گرده ملّت نجیب و میهنپرست ایران. از پول ملّت ارتزاق میکنند، علیه او و تاریخ و وحدت و آیندهاش حرف مفت میزنند. کاسبی به این شیوه پستترین اعمال است. باشد که این مِی هم در گلوی مدعی خون شود.
ای قبله آزادگان، وی خاک آذربادگان
فرخنده باد ایام تو، کز نام تو
آشفته خاطر دشمن دون شد
می در گلوی مدعی خون شد
🆔@IR_Azariha
آمارسازی دروغین تودهایها و پانترکها درباره تعداد کشتههای ۲۱ آذر ۱۳۲۵
🖋بخشی از یادداشت دکتر میلادی عظیمی با عنوان «دروغ بیفروغ است!»
یکی از دروغهایی که مدام تکرار و تکرار میشود این است که در آذرماه ۱۳۲۵، در ماجرای فروپاشی فرقۀ دموکرات و آزادکردن آذربایجان از استیلای تشکیلات استالینساخته و تجزیهطلب پیشهوری، ارتش ایران، «هزاران» آذربایجانی را قتل عام کرد. تودهایها و پانترکها به این دروغ بسیار دامن زده و میزنند. حتی رندان از این موضوع به «نسلکشی» تعبیر کردهاند! این دروغ را به عرصۀ ادبیات هم کشانیدهاند و بر مبنای آن شعر گفتهاند و قصه نوشتهاند. البته این حضرات از جنایتها و کشتارهای فرقۀ دموکرات چیزی نمیگویند. با تدلیس یک ادعای واهی و دروغ را سوختبار آتش نفرتپراکنی و ضربه به انسجام ملّی کردهاند.
استاد کاوه بیات که در زمینۀ مسائل آذربایجان متخصص درجهیک است، دربارۀ تعداد کشتگان غائلۀ فرقۀ دموکرات به نکتۀ مهمی اشاره کرده است:
«در سال ۱۳۴۸ بقایای فرقه دمکرات در باکو کتابی منتشر کردند در یادبود کشتهشدگان مزبور؛ آزادليق يولونون مبارزلری- مبارزان راه آزادی- در ۲ جلد. در این کتاب، پس از بیست سال تحقیق و پژوهش، کل سوزوبریز، عکس و تفصیلات و با افزودن کشتههای غائله قاضی محمد در مهاباد، از ۵۷ کشته در جلد اول یاد شده است و ۴۶ کشته در جلد دوم و والسلام. مابقى هو و جنجال است و هیاهو» («مردگان کدام باغ»، جهان کتاب،س۱۵،ش۲۵۳-۲۵۴، خرداد-تیر۱۳۸۹، ص۲۲).
۱۰۳ کشته آن هم به ادعای بقایای فرقۀ دموکرات و «مابقى هو و جنجال است و هیاهو»... ۱۰۳ نفر کشته کجا و هزاران نفر کشته کجا؟! باز به قول کاوه بیات: «وقتی تاریخ و اسناد تاریخی جواب نمیدهد، جز پناه بردن به دامن داستانسرایی و قصهپردازی چارهای باقی نمیماند» (همان).
دروغ فروغی ندارد. با دروغ شاید بتوان به برخی مطامع سیاسی رسید اما قطعا زمین شورۀ دروغ، سنبل آزادی و عدالت و حقوق بشر برنمیآورد. از یک سوراخ چند بار باید گزیده شد؟!
در تارنمای آذریها بخوانید.
🆔@IR_Azariha
🖋بخشی از یادداشت دکتر میلادی عظیمی با عنوان «دروغ بیفروغ است!»
یکی از دروغهایی که مدام تکرار و تکرار میشود این است که در آذرماه ۱۳۲۵، در ماجرای فروپاشی فرقۀ دموکرات و آزادکردن آذربایجان از استیلای تشکیلات استالینساخته و تجزیهطلب پیشهوری، ارتش ایران، «هزاران» آذربایجانی را قتل عام کرد. تودهایها و پانترکها به این دروغ بسیار دامن زده و میزنند. حتی رندان از این موضوع به «نسلکشی» تعبیر کردهاند! این دروغ را به عرصۀ ادبیات هم کشانیدهاند و بر مبنای آن شعر گفتهاند و قصه نوشتهاند. البته این حضرات از جنایتها و کشتارهای فرقۀ دموکرات چیزی نمیگویند. با تدلیس یک ادعای واهی و دروغ را سوختبار آتش نفرتپراکنی و ضربه به انسجام ملّی کردهاند.
استاد کاوه بیات که در زمینۀ مسائل آذربایجان متخصص درجهیک است، دربارۀ تعداد کشتگان غائلۀ فرقۀ دموکرات به نکتۀ مهمی اشاره کرده است:
«در سال ۱۳۴۸ بقایای فرقه دمکرات در باکو کتابی منتشر کردند در یادبود کشتهشدگان مزبور؛ آزادليق يولونون مبارزلری- مبارزان راه آزادی- در ۲ جلد. در این کتاب، پس از بیست سال تحقیق و پژوهش، کل سوزوبریز، عکس و تفصیلات و با افزودن کشتههای غائله قاضی محمد در مهاباد، از ۵۷ کشته در جلد اول یاد شده است و ۴۶ کشته در جلد دوم و والسلام. مابقى هو و جنجال است و هیاهو» («مردگان کدام باغ»، جهان کتاب،س۱۵،ش۲۵۳-۲۵۴، خرداد-تیر۱۳۸۹، ص۲۲).
۱۰۳ کشته آن هم به ادعای بقایای فرقۀ دموکرات و «مابقى هو و جنجال است و هیاهو»... ۱۰۳ نفر کشته کجا و هزاران نفر کشته کجا؟! باز به قول کاوه بیات: «وقتی تاریخ و اسناد تاریخی جواب نمیدهد، جز پناه بردن به دامن داستانسرایی و قصهپردازی چارهای باقی نمیماند» (همان).
دروغ فروغی ندارد. با دروغ شاید بتوان به برخی مطامع سیاسی رسید اما قطعا زمین شورۀ دروغ، سنبل آزادی و عدالت و حقوق بشر برنمیآورد. از یک سوراخ چند بار باید گزیده شد؟!
در تارنمای آذریها بخوانید.
🆔@IR_Azariha
آذریها
آمارسازی دروغین تودهایها درباره تعداد کشتههای ۲۱ آذر ۱۳۲۵ - آذریها
«در سال ۱۳۴۸ بقایای فرقه دمکرات در باکو کتابی منتشر کردند در یادبود کشتهشدگان مزبور؛ آزادلیق یولونون مبارزلری- مبارزان راه آزادی- در ۲ جلد. در این کتاب، پس از بیست ...
💢«هان به یغما برده آن ناخوانده مهمان میرود»
🖋شعری از استاد شهریار به مناسبت ۲۱ آذر و فرار فرقه دستنشانده دموکرات
یکی از بهترین اشعاری که مناسبت ۲۱ آذر و فرار اهریمن فرقه دموکرات و عناصر شوروی از خاک ایران سروده شده است، شعر زیبای زیر از استاد شهریار است. اشارات و مضامین بسیار جالبی را شهریار در این شعر آورده است: از خرابیهایی و بیرسمیها و «بار قحط و رنج و درد» که فرقه در آذربایجان آورد، تا ذات بیگانه و بیگانهپرست بودن فرقه و هشداری که شهریار درباره امکان بازگشت این اهرمن از شوروی میدهد. اما بیت آخر آن مضمونی جالب و نیز مطایبهآمیز نیز دارد. در مصرع نخست این بیت، از شر «چکّش» که نماد سوسیالیسم و شوروی است (داس و چکش شوروی) میگوید که از سر ما ایران کنده شد و در مصرع دوم، از پررویی ارباب فکری تجزیهطلبان میگوید که رفتن آن سختتر از خروج ارتش سرخ از خاک ایران است. امروز نشانی از شوروی در جهان نیست، اما عروسک تجزیهطلبی که زمانی نخ آن دست شوروی بود، امروز هم خود در پررویی و وقاحت روی شوروی را سفید کرده و هم گردانندگان دیگری در خاورمیانه و غرب پیدا کرده است.
فکر منحط تجزیهطلبی در ایران اگرچه بسیار حاشیهای و فاقد پایگاه اجتماعی اصیلی است، همچون عروسک و ابزار دست بیگانگان ظهور یافته و پای ثابت پروژههای ضدایرانی مانند تلویزیون موسوم به «ایران اینترنشنال» و برنامههای بی بی سی فارسی مانند پرگار و یک دو جین رسانههای مجازی است و با تأسف فراوان باید گفت که در داخل نهادهای دولتی و عمومی کشور (مانند برخی مراکز دانشگاهی و پژوهشی رو به زوال) هم سخنگویان و مروجان جاهلی پیدا کرده که مصداق همان «پررویی»ای هستند که استاد شهریار میگفت.
هان به یغما برده آن ناخوانده مهمان میرود
آن نمکنشناس، بشکسته نمکدان میرود
گرچه بام و در به سر کوبید صاحبخانه را
خانه آبادان که جغد از بوم ویران میرود
از حریم بوستان باد خزانی بسته باد
با سپاه اجنبی از خاک ایران میرود
خاتم جَم گو به وقت آصف دوران قوام
اهرمن دیدم که از ملک سلیمان میرود
بار قحط و رنج و درد آورد و رفت
گو بماند درد را، کز سینه پیکان میرود
دیزی سفت و سیاهی پشت پایش بشکنید
ترسم آخر بازگردد چون پشیمان میرود
شرّ آن کوبنده چکّش از سر ما کنده شد
لیک از رو مشکل این کوبنده سندان میرود
در آذریها بخوانید
🖋شعری از استاد شهریار به مناسبت ۲۱ آذر و فرار فرقه دستنشانده دموکرات
یکی از بهترین اشعاری که مناسبت ۲۱ آذر و فرار اهریمن فرقه دموکرات و عناصر شوروی از خاک ایران سروده شده است، شعر زیبای زیر از استاد شهریار است. اشارات و مضامین بسیار جالبی را شهریار در این شعر آورده است: از خرابیهایی و بیرسمیها و «بار قحط و رنج و درد» که فرقه در آذربایجان آورد، تا ذات بیگانه و بیگانهپرست بودن فرقه و هشداری که شهریار درباره امکان بازگشت این اهرمن از شوروی میدهد. اما بیت آخر آن مضمونی جالب و نیز مطایبهآمیز نیز دارد. در مصرع نخست این بیت، از شر «چکّش» که نماد سوسیالیسم و شوروی است (داس و چکش شوروی) میگوید که از سر ما ایران کنده شد و در مصرع دوم، از پررویی ارباب فکری تجزیهطلبان میگوید که رفتن آن سختتر از خروج ارتش سرخ از خاک ایران است. امروز نشانی از شوروی در جهان نیست، اما عروسک تجزیهطلبی که زمانی نخ آن دست شوروی بود، امروز هم خود در پررویی و وقاحت روی شوروی را سفید کرده و هم گردانندگان دیگری در خاورمیانه و غرب پیدا کرده است.
فکر منحط تجزیهطلبی در ایران اگرچه بسیار حاشیهای و فاقد پایگاه اجتماعی اصیلی است، همچون عروسک و ابزار دست بیگانگان ظهور یافته و پای ثابت پروژههای ضدایرانی مانند تلویزیون موسوم به «ایران اینترنشنال» و برنامههای بی بی سی فارسی مانند پرگار و یک دو جین رسانههای مجازی است و با تأسف فراوان باید گفت که در داخل نهادهای دولتی و عمومی کشور (مانند برخی مراکز دانشگاهی و پژوهشی رو به زوال) هم سخنگویان و مروجان جاهلی پیدا کرده که مصداق همان «پررویی»ای هستند که استاد شهریار میگفت.
هان به یغما برده آن ناخوانده مهمان میرود
آن نمکنشناس، بشکسته نمکدان میرود
گرچه بام و در به سر کوبید صاحبخانه را
خانه آبادان که جغد از بوم ویران میرود
از حریم بوستان باد خزانی بسته باد
با سپاه اجنبی از خاک ایران میرود
خاتم جَم گو به وقت آصف دوران قوام
اهرمن دیدم که از ملک سلیمان میرود
بار قحط و رنج و درد آورد و رفت
گو بماند درد را، کز سینه پیکان میرود
دیزی سفت و سیاهی پشت پایش بشکنید
ترسم آخر بازگردد چون پشیمان میرود
شرّ آن کوبنده چکّش از سر ما کنده شد
لیک از رو مشکل این کوبنده سندان میرود
در آذریها بخوانید
آذریها
«هان به یغما برده آن ناخوانده مهمان میرود» - آذریها
یکی از بهترین اشعاری که مناسبت ۲۱ آذر و فرار اهریمن فرقه دموکرات و عناصر شوروی از خاک ایران سروده شده است، شعر زیبای زیر از استاد شهریار است. اشارات ...
💢 حماسه خروش آذربایجان علیه فرقه وطنفروشان دموکرات در روز #نجات_آذربایجان
گزارش میدانی خبرنگار اسوشیتدپرس از جوش و خروش اهالی آذربایجان و شور آنها در استقبال از ارتش در ۲۱ آذر ۱۳۲۵
➖در آذر ۱۳۲۱ به هنگام عزیمت یگانهای ارتش ملّی ایران به سوی خطه اشغالشده آذربایجان به دست فرقه وطنفروش دموکرات، شماری خبرنگار خارجی جلوتر از آنها وارد آذربایجان شده و روایت خود را از خروش حماسی مردم آذربایجان علیه «فرقه دموکرات» و چشمانتظاری آنها برای ورود ارتش مستند کردند. یکی از این خبرنگاران ادوارد کرتیس خبرنگار اسوشیتدپرس بود. کرتیس گزارش میدهد:
🔸جعفر پیشهوری لیدر جنبش دموکرات که یک سال تمام بر آذربایجان حکومت میکرد، صبح روز پنجشنبه [۲۱ آذر ۲۵] در تبریز ناپدید شد. روز پنجشنبه بیشتر مردم تبریز در خیابانها جمع آمده با فریادهای شادی منتظر ورود نیروهای ارتش بودند.
🔸نهضت دموکرات و مقاومت مسلحانهی آن شبِ پنجشنبه [شامگاه چهارشنبه ۲۰ آذر] فرونشست و از اعضای اداری این نهضت فقط دکتر جاوید استاندار و شبستری رئیس انجمن ایالتی آذربایجان باقی ماندهاند و آنها نیز منتظر ورود نیروهای دولتی هستند.
🔸محل حزب دموکرات و ادارهی کار پیشهوری اکنون در تاریکی است و همه آن را ترک گفتهاند. ساعتها پس از سقوط دموکراتها در شهر تبریز صدای تیر شنیده میشد. این تیرها بیشتر بر اثر خوشحالی مردم بود.
🔸پلیسهایی که در لباس کشوری هستند، از شهر پاسبانی میکنند. هزارها نفر از اهالی شهرها و دهکدهها سر راه جمع شده از ارتش ایران که بار دیگر قدم به آذربایجان میگذارد، استقبال میکردند، خبرنگاران خارجی هم مورد استقبال اهالی قرار گرفتهاند و برای آنها هفت گوسفند قربانی شد. در سراسر راه مردم با صدای بلند برای شاه ایران فریاد میکشیدند و در نزدیک تبریز شنیده شد که عدهای فریاد میزدند: «زنده باد شورای امنیت»
🔸در خارج [از شهر] میانه، خبرنگاران به دهکدهای رسیدند که اهالی آن خبر سقوط آذربایجان را نشنیده بودند و این خبر را از دهان مخبرین [روزنامههای خارجی] شنیدند و به خبرنگاران اظهار نمودند که دموکراتها با عجله از این شهر فرار اختیار کردند. از این دهکده تا ترکمنچای محل انعقاد قرارداد ایران و روسیه در سال ۱۸۲۰ قضیه از همین قرار بود، دموکراتها فرار میکردند. در ترکمنچای بود که مخبرین با دستهای از فداییان اسبسوار برخوردند و گرچه این دسته مسلح بودند ممانعتی نکردند. در ترکمنچای مخبرین جسد یک فدایی را دیدند و اهالی گفتند او را افسرش به قتل رسانده است.
🔸تنها سوالی که مردم از مخبرین داشتند، در سراسر راه این بود: «چه وقت نیروهای ایران وارد میشوند؟!» و البته معلوم است که وقتی از موقع ورود ارتش مطلع میشدند، خوشحالی و سرور آنان تا چه حد بود.
🔸از ترکمنچای به کنسول آمریکا در تبریز آقای ساتن اطلاع داده شد که خبرنگاران به سوی تبریز در حرکتاند و تمام دهاتیان سر راه خط تلگراف، جمع آمده و قربانیهای خود را برای مخبرین آماده کرده کرده بودند.
🔸در تمام دهکدهها پرچم ایران در اهتزاز بود و دستههایی نیز عکس شاه ایران را در دست داشتند و این طرف و آن طرف میبردند.
🔸در نزدیکی شهر تبریز مردم دست و صورت کریستوفر سایکس یکی از مخبرین را که فارسی میداند میبوسیدند.
🔸در سر راه یکی از افسران سابق ارتش ایران لباسهای نظامی خود را بر تن کرده و مدالهایش را زده و یک دسته گل در دست داشت و میگفت در این نقطه خواهد نشست تا این دسته گل را به نیروهای ایران بدهد.
🔸حرکت مخبرین در نزدیکیهای حدود شهر [تبریز] مشکل شد زیرا مردم زیادی در این نواحی جمع شده و راه نمیدادند. مردم شهر کار را تعطیل کرده و به استقبال ارتش خود آمده بودند. روز قبل از ورود مخبرین حکومت نظامی اعلام شده بود و مردم حق نداشتند پس از ساعت ۸ از خانه خارج شوند و سپس «بیریا» رئیس اتحادیهی کارگران اعلام داشت که تصمیم گرفته شده از تهران اطاعت کنیم. اعلامیههایی صادر شد و این موضوع در رادیو نیز اعلام گردید و مردم ناگهان از اوامر حکومت نظامی سرپیچی کرده و از خانههای خود خارج شدند و وقتی هیجان عمومی زیاد شد، در نیمهشب از طرف سربازخانه صدای تیراندازی بلند شد و این صدا تا نیمهشب ادامه داشت.
🔸صبح مردم در شهر جمع شده تفنگهایی را که دموکراتها انداخته و فرار کرده بودند، جمع میکردند. در این وقت تمام لیدرهای دموکرات، به جز دو نفر ناپدید شدند.
🔸این دومین بار است که پیشهوری پس از عدم کامیابی خود در برپا کردن یک حکومت ایالتی فرار کرده است. او در سال ۱۹۲۰ جزء حکومت گیلان بود.
🔸جمعیتی به اتومبیل بیریا حمله بردند. او به مریضخانهی شوروی پناه برد و از آن وقت تا به حال دیده نشده است. (روزنامه اطلاعات: ۲۳ آذر ۱۳۲۵)
در تارنمای آذریها بخوانید
🆔@Ir_Azariha
گزارش میدانی خبرنگار اسوشیتدپرس از جوش و خروش اهالی آذربایجان و شور آنها در استقبال از ارتش در ۲۱ آذر ۱۳۲۵
➖در آذر ۱۳۲۱ به هنگام عزیمت یگانهای ارتش ملّی ایران به سوی خطه اشغالشده آذربایجان به دست فرقه وطنفروش دموکرات، شماری خبرنگار خارجی جلوتر از آنها وارد آذربایجان شده و روایت خود را از خروش حماسی مردم آذربایجان علیه «فرقه دموکرات» و چشمانتظاری آنها برای ورود ارتش مستند کردند. یکی از این خبرنگاران ادوارد کرتیس خبرنگار اسوشیتدپرس بود. کرتیس گزارش میدهد:
🔸جعفر پیشهوری لیدر جنبش دموکرات که یک سال تمام بر آذربایجان حکومت میکرد، صبح روز پنجشنبه [۲۱ آذر ۲۵] در تبریز ناپدید شد. روز پنجشنبه بیشتر مردم تبریز در خیابانها جمع آمده با فریادهای شادی منتظر ورود نیروهای ارتش بودند.
🔸نهضت دموکرات و مقاومت مسلحانهی آن شبِ پنجشنبه [شامگاه چهارشنبه ۲۰ آذر] فرونشست و از اعضای اداری این نهضت فقط دکتر جاوید استاندار و شبستری رئیس انجمن ایالتی آذربایجان باقی ماندهاند و آنها نیز منتظر ورود نیروهای دولتی هستند.
🔸محل حزب دموکرات و ادارهی کار پیشهوری اکنون در تاریکی است و همه آن را ترک گفتهاند. ساعتها پس از سقوط دموکراتها در شهر تبریز صدای تیر شنیده میشد. این تیرها بیشتر بر اثر خوشحالی مردم بود.
🔸پلیسهایی که در لباس کشوری هستند، از شهر پاسبانی میکنند. هزارها نفر از اهالی شهرها و دهکدهها سر راه جمع شده از ارتش ایران که بار دیگر قدم به آذربایجان میگذارد، استقبال میکردند، خبرنگاران خارجی هم مورد استقبال اهالی قرار گرفتهاند و برای آنها هفت گوسفند قربانی شد. در سراسر راه مردم با صدای بلند برای شاه ایران فریاد میکشیدند و در نزدیک تبریز شنیده شد که عدهای فریاد میزدند: «زنده باد شورای امنیت»
🔸در خارج [از شهر] میانه، خبرنگاران به دهکدهای رسیدند که اهالی آن خبر سقوط آذربایجان را نشنیده بودند و این خبر را از دهان مخبرین [روزنامههای خارجی] شنیدند و به خبرنگاران اظهار نمودند که دموکراتها با عجله از این شهر فرار اختیار کردند. از این دهکده تا ترکمنچای محل انعقاد قرارداد ایران و روسیه در سال ۱۸۲۰ قضیه از همین قرار بود، دموکراتها فرار میکردند. در ترکمنچای بود که مخبرین با دستهای از فداییان اسبسوار برخوردند و گرچه این دسته مسلح بودند ممانعتی نکردند. در ترکمنچای مخبرین جسد یک فدایی را دیدند و اهالی گفتند او را افسرش به قتل رسانده است.
🔸تنها سوالی که مردم از مخبرین داشتند، در سراسر راه این بود: «چه وقت نیروهای ایران وارد میشوند؟!» و البته معلوم است که وقتی از موقع ورود ارتش مطلع میشدند، خوشحالی و سرور آنان تا چه حد بود.
🔸از ترکمنچای به کنسول آمریکا در تبریز آقای ساتن اطلاع داده شد که خبرنگاران به سوی تبریز در حرکتاند و تمام دهاتیان سر راه خط تلگراف، جمع آمده و قربانیهای خود را برای مخبرین آماده کرده کرده بودند.
🔸در تمام دهکدهها پرچم ایران در اهتزاز بود و دستههایی نیز عکس شاه ایران را در دست داشتند و این طرف و آن طرف میبردند.
🔸در نزدیکی شهر تبریز مردم دست و صورت کریستوفر سایکس یکی از مخبرین را که فارسی میداند میبوسیدند.
🔸در سر راه یکی از افسران سابق ارتش ایران لباسهای نظامی خود را بر تن کرده و مدالهایش را زده و یک دسته گل در دست داشت و میگفت در این نقطه خواهد نشست تا این دسته گل را به نیروهای ایران بدهد.
🔸حرکت مخبرین در نزدیکیهای حدود شهر [تبریز] مشکل شد زیرا مردم زیادی در این نواحی جمع شده و راه نمیدادند. مردم شهر کار را تعطیل کرده و به استقبال ارتش خود آمده بودند. روز قبل از ورود مخبرین حکومت نظامی اعلام شده بود و مردم حق نداشتند پس از ساعت ۸ از خانه خارج شوند و سپس «بیریا» رئیس اتحادیهی کارگران اعلام داشت که تصمیم گرفته شده از تهران اطاعت کنیم. اعلامیههایی صادر شد و این موضوع در رادیو نیز اعلام گردید و مردم ناگهان از اوامر حکومت نظامی سرپیچی کرده و از خانههای خود خارج شدند و وقتی هیجان عمومی زیاد شد، در نیمهشب از طرف سربازخانه صدای تیراندازی بلند شد و این صدا تا نیمهشب ادامه داشت.
🔸صبح مردم در شهر جمع شده تفنگهایی را که دموکراتها انداخته و فرار کرده بودند، جمع میکردند. در این وقت تمام لیدرهای دموکرات، به جز دو نفر ناپدید شدند.
🔸این دومین بار است که پیشهوری پس از عدم کامیابی خود در برپا کردن یک حکومت ایالتی فرار کرده است. او در سال ۱۹۲۰ جزء حکومت گیلان بود.
🔸جمعیتی به اتومبیل بیریا حمله بردند. او به مریضخانهی شوروی پناه برد و از آن وقت تا به حال دیده نشده است. (روزنامه اطلاعات: ۲۳ آذر ۱۳۲۵)
در تارنمای آذریها بخوانید
🆔@Ir_Azariha
آذریها
حماسه خروش مردم آذربایجان علیه فرقه وطنفروشان - آذریها
➖در آذر ۱۳۲۱ به هنگام عزیمت یگانهای ارتش ملّی ایران به سوی خطه اشغالشده آذربایجان به دست فرقه وطنفروش دموکرات، شماری خبرنگار خارجی جلوتر از آنها وارد آذربایجان شده و ...
📚 معرفی کتاب «فرامین تاسیس، اداره و انحلال حکومتِ فرقۀ دموکرات آذربایجان» ترجمه کاوه بیات
فصلی نو در تاریخ فرقۀ دموکرات آذربایجان
حوادث جنگ جهانی دوم و پیامدهای آن در ایران، برگهای مهم و عبرتآموزی از تاریخ معاصر کشورمان را رقم زده است که گاهی بر سطور تاریک و مبهم آن پرتو افکنده میشود و پژوهشگران و علاقمندان تاریخِ ایران از زوایای پنهان آن آگاه میگردند.
بخشهای مهمی از مطالعات تاریخ معاصر ایران را وامدار پژوهشهای ارزندۀ استاد کاوه بیات هستیم که طی سالها دریچههای تازهای بر تاریخ معاصر ایران گشودهاند و به تازگی (در پاییز 1400 خورشیدی) کتاب جدیدی با عنوان «فرامین تاسیس، اداره و انحلال حکومتِ فرقۀ دموکرات آذربایجان» توسط نشر شیرازه عرضه کردهاند که بیراهه نیست اگر آن را «فصلی نو در تاریخ فرقۀ دموکرات آذربایجان» بنامیم.
کتاب مذکور، مجموعهای مشتمل بر 58 سند تاریخی است که همگی توسط ماموران و مقامات شوروی تهیه و مخابره گردیده و حاوی اطلاعات دست اول از سیاستهای شوروی در آذربایجان و بخشی از وقایع رخ داده بین سالهای 1320 تا 1325 خورشیدی است. هرچند که این 58 سند دربردارندۀ همۀ ناگفتههای سالهای پر فراز و نشیب اشغال ایران توسط متفقین و بیانگر همۀ دسایس شوروی در آذربایجان نیست، اما در سطر سطر این اسناد دادههای گرانسنگی به چشم میخورد که شایان توجه پژوهشگران و علاقمندان تاریخ معاصر ایران است. این اسناد در چند بخش قابل بررسی هستند که در ادامه به آنها پرداخته میشود.
ادامه مطلب
🆔@IR_Azariha
فصلی نو در تاریخ فرقۀ دموکرات آذربایجان
حوادث جنگ جهانی دوم و پیامدهای آن در ایران، برگهای مهم و عبرتآموزی از تاریخ معاصر کشورمان را رقم زده است که گاهی بر سطور تاریک و مبهم آن پرتو افکنده میشود و پژوهشگران و علاقمندان تاریخِ ایران از زوایای پنهان آن آگاه میگردند.
بخشهای مهمی از مطالعات تاریخ معاصر ایران را وامدار پژوهشهای ارزندۀ استاد کاوه بیات هستیم که طی سالها دریچههای تازهای بر تاریخ معاصر ایران گشودهاند و به تازگی (در پاییز 1400 خورشیدی) کتاب جدیدی با عنوان «فرامین تاسیس، اداره و انحلال حکومتِ فرقۀ دموکرات آذربایجان» توسط نشر شیرازه عرضه کردهاند که بیراهه نیست اگر آن را «فصلی نو در تاریخ فرقۀ دموکرات آذربایجان» بنامیم.
کتاب مذکور، مجموعهای مشتمل بر 58 سند تاریخی است که همگی توسط ماموران و مقامات شوروی تهیه و مخابره گردیده و حاوی اطلاعات دست اول از سیاستهای شوروی در آذربایجان و بخشی از وقایع رخ داده بین سالهای 1320 تا 1325 خورشیدی است. هرچند که این 58 سند دربردارندۀ همۀ ناگفتههای سالهای پر فراز و نشیب اشغال ایران توسط متفقین و بیانگر همۀ دسایس شوروی در آذربایجان نیست، اما در سطر سطر این اسناد دادههای گرانسنگی به چشم میخورد که شایان توجه پژوهشگران و علاقمندان تاریخ معاصر ایران است. این اسناد در چند بخش قابل بررسی هستند که در ادامه به آنها پرداخته میشود.
ادامه مطلب
🆔@IR_Azariha
آذریها
معرفی کتاب «فرامین تاسیس، اداره و انحلال حکومتِ فرقۀ دموکرات آذربایجان» ترجمه کاوه بیات - آذریها
حجّت یحیی پور/ انتخاب: حوادث جنگ جهانی دوم و پیامدهای آن در ایران، برگهای مهم و عبرتآموزی از تاریخ معاصر کشورمان را رقم زده است که گاهی بر سطور تاریک ...
ترجمه ترکی استانبولی متن پارسی میانه «کارنامه اردشیر بابکان» توسط علی حسین توغای در ترکیه چاپ شد.
کارنامه اردشیر بابکان داستان زندگی اردشیر بابکان بنیانگذار ساسانیان است که شامل به قدرت رسیدن، نبرد با اردوان اشکانی و نیز بخشی پیرامون جانشینش شاپور و پسر وی هرمزد را روایت میکند.
علی حسین توغای پیشتر کتابهای «سقوط اشکانیان و ظهور ساسانیان» نوشته شیرین بیانی، «تاريخ سياسی ساسانیان» نوشته دکتر روزبه زرینکوب را به ترکی استانبولی ترجمه کرده بود.
🆔@IR_Azariha
کارنامه اردشیر بابکان داستان زندگی اردشیر بابکان بنیانگذار ساسانیان است که شامل به قدرت رسیدن، نبرد با اردوان اشکانی و نیز بخشی پیرامون جانشینش شاپور و پسر وی هرمزد را روایت میکند.
علی حسین توغای پیشتر کتابهای «سقوط اشکانیان و ظهور ساسانیان» نوشته شیرین بیانی، «تاريخ سياسی ساسانیان» نوشته دکتر روزبه زرینکوب را به ترکی استانبولی ترجمه کرده بود.
🆔@IR_Azariha
ارزش لیر ترکیه به شدت سقوط کرد!
امروز ارزش هر دلار در مقابل لیر ترکیه ساعاتی به رقم بیسابقه ۱۴ لیر رسید و هماکنون روی ۱۳ لیر و ۸۱ قوروش است. احتمال میرود منحنی افزایشی همچون روزهای قبل ادامهدار باشد.
🆔@IR_Azariha
امروز ارزش هر دلار در مقابل لیر ترکیه ساعاتی به رقم بیسابقه ۱۴ لیر رسید و هماکنون روی ۱۳ لیر و ۸۱ قوروش است. احتمال میرود منحنی افزایشی همچون روزهای قبل ادامهدار باشد.
🆔@IR_Azariha
💢نامه محرمانه تیمسار فلاحی به امام
تیمسار شهید فلاحی در خرداد ۱۳۶۰ در نامهای محرمانه به امام، با برشمردن ویژگیها و شرایط نظامی ما و دشمن، سه راهکار و سناریو برای آینده مطرح میکند به هدف پایان جنگ. او راهکار مورد نظر ارتش را «جنگ با آهنگی سریعتر و ضربتیتر و تحصیل پیروزی نظامی قاطع» میداند که بنابر آن جنگ در زمان اندکی پایان یابد، دشمن شکست بخورد و نیروهای تجزیهطلب منزوی شوند.
در تارنمای آذریها بخوانید
🆔@Ir_Azariha
تیمسار شهید فلاحی در خرداد ۱۳۶۰ در نامهای محرمانه به امام، با برشمردن ویژگیها و شرایط نظامی ما و دشمن، سه راهکار و سناریو برای آینده مطرح میکند به هدف پایان جنگ. او راهکار مورد نظر ارتش را «جنگ با آهنگی سریعتر و ضربتیتر و تحصیل پیروزی نظامی قاطع» میداند که بنابر آن جنگ در زمان اندکی پایان یابد، دشمن شکست بخورد و نیروهای تجزیهطلب منزوی شوند.
در تارنمای آذریها بخوانید
🆔@Ir_Azariha
آذریها
نامه محرمانه تیمسار فلاحی به امام - آذریها
در خرداد ۱۳۶۰ تیمسار شهید فلاحی در نامهای فوق محرمانه به امام خمینی(ره) ضمن تحلیل اوضاع و شرایط کشور با مقایسه توان رزمی ارتشهای طرفین با واقعبینی، سه راهکار پیش ...
🎂 زادروز استاد گرانمایه، فخر تبریز و دانشمند فرزانه ایرانی، دکتر جواد طباطبایی را گرامی میداریم و برای ایشان آرزوی طول عمر و فعالیت پایدار داریم.
«استراتژی دفاع از ایران نیازمند فهمی متفاوت از ایران است، زیرا استراتژی برآیند به کارگیری ابزارهای تأمین منافع ملّی و ناظر بر بهره گرفتن از آن ابزارها در تأمین منافع ملّی است. از اینرو، استراتژی پیوندی با سیاست داخلی یک کشور دارد، همچنانکه سیاست خارجی ادامۀ سیاست داخلی هر کشوری است. «عمق استراتژیکی» ایران تنها آنجایی میتواند وجود داشته باشد که فهم ملّی و دریافت درستی از منافع ملّی وجود دارد. حاملان این فهم ملّی ملّت ایراناند و بر ملّت است که از منافع ملّی کشور خود آگاهی پیدا کند و مسئولان را وادار کنند که به دفاع از آن منافع تن در دهند. ... ...من ترجیح میدهم در دفاع از ایران اشتباه کنم، و ایران بماند، تا در خوشخیالیهای امثال من کشور از دست برود. من پیرو میرزا ابوالقاسم قائممقام هستم که به فرستادۀ دولت بهیّه گفت قرارداد با روس را «به مردی یا نامردی» اجرا نخواهد کرد.»
➖دکتر جواد طباطبایی (زاده ۲۳ آذر ۱۳۲۴، شهر تبریز)
🆔@Ir_Azariha
«استراتژی دفاع از ایران نیازمند فهمی متفاوت از ایران است، زیرا استراتژی برآیند به کارگیری ابزارهای تأمین منافع ملّی و ناظر بر بهره گرفتن از آن ابزارها در تأمین منافع ملّی است. از اینرو، استراتژی پیوندی با سیاست داخلی یک کشور دارد، همچنانکه سیاست خارجی ادامۀ سیاست داخلی هر کشوری است. «عمق استراتژیکی» ایران تنها آنجایی میتواند وجود داشته باشد که فهم ملّی و دریافت درستی از منافع ملّی وجود دارد. حاملان این فهم ملّی ملّت ایراناند و بر ملّت است که از منافع ملّی کشور خود آگاهی پیدا کند و مسئولان را وادار کنند که به دفاع از آن منافع تن در دهند. ... ...من ترجیح میدهم در دفاع از ایران اشتباه کنم، و ایران بماند، تا در خوشخیالیهای امثال من کشور از دست برود. من پیرو میرزا ابوالقاسم قائممقام هستم که به فرستادۀ دولت بهیّه گفت قرارداد با روس را «به مردی یا نامردی» اجرا نخواهد کرد.»
➖دکتر جواد طباطبایی (زاده ۲۳ آذر ۱۳۲۴، شهر تبریز)
🆔@Ir_Azariha