صنعت و اقتصاد
4.18K subscribers
8.56K photos
103 videos
12 files
8.17K links
به روزترین مباحث تحلیلی، صنعتی و اقتصادی ایران و جهان

instagram.com/industromy
twitter.com/industromy

مشاوره در خصوص صنعت، معدن، تجارت و توسعه پایدار :
https://zil.ink/industromy

admin : @armahdieh
Download Telegram
🔴 بزرگترین صادرکنندگان سنگ آهن

👈 استرالیا با اختلاف در رتبه اول صادرات سنگ آهن در جهان است و کشورهای برزیل، آفریقای جنوبی، هند و کانادا در رتبه‌های بعدی می‌باشند.

تجارت جهانی سنگ آهن از طریق دریا در سه ماهه اول سال 2024 نسبت به مدت مشابه سال قبل، 6 درصد افزایش یافته و داده‌های منتشرشده نشان می‌دهد که حجم صادرات جهانی سنگ آهن به 376 میلیون تن در مقایسه با 356 میلیون تنی که در سه ماهه نخست 2023 ثبت شده بود، رسیده است.

پنج کشور بزرگ صادرکننده سنگ آهن به طور تجمیع شده، شاهد افزایش 4 درصدی حجم صادرات در این دوره بوده‌اند و صادرات آنها در سه ماهه اول سال 2024 به 332 میلیون تن رسیده است.

#کامودیتی
#معدن

@industromy
🔴 استخراج ميليون‌ها دلار بیت‌کوین با انرژی زمین گرمایی در السالوادور

👈 السالوادور استخراج بیت‌کوین را از سال 2021 شروع کرده و یک نیروگاه زمین گرمایی به این کار اختصاص داده است و حالا در میان بزرگ‌ترین دارندگان بیت‌کوین در سراسر جهان قرار دارد.

این کشور بخشی از رمزارز خود را در طی سال‌های اخیر با استفاده از انرژی زمین گرمایی استخراج کرده و البته السالوادور تنها به استخراج بیت‌کوین وابسته نیست و اقدام به خريد این رمزارز هم در مقاطعی کرده است.

طبق اعلام رسمی السالوادور توانسته است تا به امروز، تعداد 474 واحد از این رمزارز را استخراج کند؛ مقداری که با ارزش فعلی بیت‌کوین رقمی در حدود 29 میلیون دلار می‌شود.

آتشفشان تکاپا که تقریبادر مرکز السالوادور قرار گرفته؛ به‌منظور تأمین انرژی مورد نیاز، استفاده گردیده‌است. این آتشفشان با ارتفاع 1593 متر، فعلاً در مرحله فعالیت‌های دودخانی قرار دارد؛ در نتیجه گزینه مناسبی برای تأسیس ایستگاه‌های مولد ژئوترمال به‌شمار می‌رود.

به نظر می‌رسد که حدود 1.5 مگاوات برق از ظرفیت 102 مگاواتی این نیروگاه پاک به فعالیت‌های مرتبط با استخراج رمزارز اختصاص یافته است که حدود 300 ماینر را مورد پوشش قرار می‌دهد.

#ارزمجازی
#انرژی

@industromy
🔴 پیش‌شرط‌های مالیات‌ستانی

✍️ پویا جبل‌عاملی


👈 مباحث مالیاتی اخیر صنف طلافروشان، نکات عمیقی را پیش روی ما قرار می‌دهد. مواردی که می‌تواند در ذهن ما به شکل‌دهی رابطه‌ای که باید میان جامعه و دولت در ایران امروز وجود داشته باشد، کمک کند. می‌دانیم در جوامع مدرن دولت‌ها برای ارائه کالاها و خدمات عمومی، نیازمند اخذ مالیات هستند. پیش‌شرط مالیات‌ستانی در این جوامع آن است که شهروندان با رای خود دولت مالیات‌ستان را تعیین کنند. این حقی بود که مولود اولین انقلاب مدرن جامعه بشری بود.

نخستین ادعای انقلاب آمریکا این بود که اگر حق انتخاب نماینده نباشد، حق وصول مالیات هم نیست. بنابراین مالیات دادن گره‌خورده با حق رای آزادانه شهروندان است. اگر این حق محدود باشد یا وجود نداشته باشد، مالیات به یک معنا خراجی است که افراد مجبور به پرداخت آن هستند. بنابراین گام ابتدایی در جهت آنکه شهروندان با رضایت نسبت به پرداخت مالیات خود اقدام کنند، آن است که ساخت سیاسی اداره‌کننده کشور که از طریق مالیات روزگار خود را می‌گذراند به‌واقع برآمده از تعادل نیروهای مختلف جامعه و رأی آنان باشد.

مساله حیاتی بعدی آن است که میزان خوانا بودن شهروندان برای دولت باید چه مقدار باشد؟ شاید اندیشمندان مختلف به این پرسش، پاسخ‌های متنوعی دهند؛ اما یک چیز مشخص است؛ دولت‌ها در امر مالیات‌ستانی به شهروندان خود و اظهاراتشان اعتماد می‌کنند.  هرچند دولت‌های کشورهای پیشرفته ابزار لازم را برای دنبال کردن درآمد و هزینه‌کرد افراد را به شکل موردی دارند و از آن بهره می‌برند؛ اما به هیچ عنوان به دنبال ایجاد یک سیستم متمرکز برای نظارت دائمی و هر روزه و تعیین همه درآمدهای ورودی و خروجی تمام شهروندان نیستند.

البته از نظر نگارنده در جهان توسعه‌یافته امروز نیز، دولت بیش از حد در زندگی شهروندان نسبت به قرون گذشته مداخله می‌کند؛ اما هنوز به چنین «برادر بزرگ»تری برای نظارت بر زندگی انسان‌ها برای اخذ مالیات تبدیل نشده است.

در ایران اما، تلاش بر آن است که سیستم‌ها چنان متمرکز شوند که حتی خردترین تراکنش‌ها زیر نظر برادر بزرگ باشد. این نشانه‌ای از بی‌اعتمادی به شهروندان در اخذ مالیات است. هرچند موافقان چنین روش‌هایی، به عدم توازن و عدالت در مالیات‌ستانی از اقشار مختلف اشاره می‌کنند که امر درستی است؛ اما باید به این نکته کلیدی توجه کرد که تبدیل شدن مقام ناظر به برادر بزرگ، به معنی فقدان حیطه خصوصی برای شهروندان است و هیچ کژی از این بالاتر نیست. از این رو، می‌توان با گروهی همراه شد که معتقدند باید نه‌تنها پیش‌شرط مالیات‌ستانی مراعات شود، بلکه راه‌های اخذ مالیات نیز نباید ابزاری برای تخطئه حیطه و حقوق خصوصی باشد.

صرف مالیات‌گیری بیشتر نمودی از یک جامعه مدرن ندارد؛ ضمن آنکه باید بر این امر نیز تاکید داشت که در ایران با وجود استفاده از منابع زیرزمینی برای اداره جاری دولت، عملا شهروندان از حق خود برای استفاده از این منابع می‌گذرند و آن را به دولت می‌دهند و این درآمد ارزی نیز در نقش پرداختی شهروندان به دولت عمل می‌کند و اگر این رقم را نیز در نظر بگیریم به هیچ عنوان نمی‌توان بیان کرد که ایرانیان به اندازه کافی به دولت پرداخت نمی‌کنند. بگذریم از مالیات تورمی که دیگر رقم پرداختی، سر به فلک می‌کشد.

از آن سو، باید در نظر گرفت همچنان‌که دولت در جهان پیشرفته بر آن است که میزان خوانا بودن شهروندان به نقطه‌ای رسد که فرار مالیاتی رخ ندهد، خود نیز به تمامی برای شهروندان قابل رصد است. به بیان دیگر نه تنها مالیات‌ستان را رای مردم تعیین می‌کند، بلکه در طول زمامداری نیز همه وجوه کارکردی و درآمدی و هزینه‌ای دولت زیر نظر و چشمان تیزبین جامعه مدنی مقتدر است. از این رو به‌عنوان کارشناسان این حوزه، نمی‌توان در ساخت سیستم مالیات‌ستانی تنها یک طرف موضوع را مورد توجه قرار داد و چشم روی پیش نیازها و مسائل دیگر بست.

#اقتصادایران
#ایران

T.me/industromy
🔴 در گرداگرد این بالگرد

👈 حادثه عجیب سقوط بالگرد رئیس‌جمهور و همراهانش که ابتدا با نام فرود سخت رسانه‌ای شد، نشان داد که چه چیزهایی نداریم و چه چیزها که بسیار داریم ..

زمان نداریم و داریم، رسانه و خبر موثق نداریم و داریم، مقام سخنگوی مطمئن نداریم و داریم، پهپاد نداریم و داریم، بالگرد مناسب نداریم و داریم، کشور برادر نداریم و داریم و امید هم داریم و نداریم ..

و چه سخت و دریغ که در گرداگرد این بالگرد، بیشتر نداریم تا اینکه داشته باشیم و نداشته‌هایمان در پیرامون این سوختگی، سنگینی می‌کنند ..

اینکه چرا بالگرد سقوط کرد، چرا گم شد و چرا نتوانستیم به سرعت پیدا کنیم و چرا وقتی که پیدا کردیم، طی چند ساعت در چراها و جدال‌های دیگر گم بودیم ..

چرا بالگرد با آن شرایط آب‌وهوایی و شاید فنی، پرواز کرد، چرا سیستم ردیابی و مخابراتی پیشرفته‌تری در بالگرد و همراه سرنشينان نبود و چرا و چرا ..

چراهایی که هستند و خواهند بود و نبود یک مقام و تیمش، نمی‌تواند تاثیر خاصی بر این شرایط بگذارد و باید انتقادهای امروز را به فرداها هم انتقال داد و از چراها گذر کرد و به چگونه‌ها رسید ...

علیرضا مهدیه

#ایران
#توسعه

@industromy
🔴 عواقب جنگ چین و تایوان

👈 بلومبرگ تخمین می‌زند که جنگ بر سر تایوان 10 تریلیون دلار هزینه داشته باشد که معادل 10 درصد از GDP جهانی می‌باشد و این رقمی است که بحران کرونا و جنگ اوکراین دربرابر آن ناچیز هستند.

نزدیک به 6 تریلیون دلار از تولیدات جهان از طریق بخش‌هایی تامین می‌شود که به تراشه نیاز دارند و تایوان تولیدکننده اکثر نیمه هادی های پیشرفته دنیاست و شرکت TSMC نقش کلیدی در تامین این تراشه‌ها دارد.

درمورد این درگیری دو سناریو وجود دارد؛ سناریو اول جنگ نظامی هست که بیشترین ضربه را بر صنعت تولید کالاهای دیجیتال و همچنین خودروهای برقی وارد می‌کند و سناریو دوم محاصره اقتصادی هست که در این حالت، اختلالات زنجیره تامین، به مشتریان TSMC که ارزش بازاری حدود 7.5 تریلیون دلار دارند آسیب وارد می‌شود و حتی بورس آمریکا نیز می‌تواند تحت‌تأثیر قرارگیرد.

باید در نظر داشت که در همه موارد فشارهای بیشتری شامل حال چین خواهد شد و با توجه به تمرکز آمریکا بر بحران تایوان، احتمال مداخله نظامی ایالات‌متحده و متحدانش بالاست و می‌تواند چین را وارد بحران بزرگتری نماید.

#جهان

@industromy
🔴 شکاف شادی در میان نسل‌ها

👈 آمریکا بعد از موریس بیشترین شکاف شادی بین نسل‌ها را دارد، به طوری که جوانان در مقایسه با افراد مسن، سطوح شادی بسیار کمتری را تجربه می‌کنند.

در آمریکا و کانادا، جوانان فشار از عدم استطاعت مسکن و نابرابری اقتصادی را احساس می‌کنند و نگرانی‌های مربوط به تغییرات آب و هوایی نیز به میزان بالایی گزارش‌شده است و کشور چین نیز شرایط نزدیک به آمریکا و کانادا دارد.

به طور معمول، شادی در میان بزرگسالان جوان بیشتر است و در میانسالی کاهش می‌یابد و در سنین بالاتر دوباره افزایش می‌یابد. با این حال، در کشورهایی که شکاف شادی قابل‌توجهی دارند، این الگو متفاوت است و افراد مسن سطوح بالاتری از شادی را گزارش می‌کنند.

در موریس، مبارزه اقتصاد وابسته به گردشگری منجر به بیکاری بالای جوانان شده است و باعث مهاجرت در جستجوی فرصت‌های بهتر گردیده است.

اما در کشورهای توسعه‌یافته‌تر همانند ایالات‌متحده و کانادا، مسائل اقتصادی سیستماتیک به طور نامتناسبی بر جوانان تأثیر دارد و بر رضایت از زندگی و چشم‌انداز آینده آنها تأثیر می‌گذارد.

#جهان
#انسان

@industromy
🔴 تبعات انحصار خبری

افشین امیرشاهی


👈 در سانحه سقوط بالگرد رئیس‌جمهور و همراهانش، ابهام‌ها و پرسش‌های فراوانی وجود دارد که قاعدتاً باید خیلی زود به آنها پاسخ شایسته و بایسته داده شود. این حادثه یک بار دیگر بحران اطلاع‌رسانی در شرایط بحرانی را به رخ کشید.

متاسفانه از همان لحظه‌ای که خبر ناپدید شدن بالگرد رئیس‌جمهور اعلام شد، شاهد اخبار ضدونقیض فراوانی بودیم که نه‌تنها کمکی به درک ماجرا نمی‌کرد، بلکه باعث سردرگمی و ابهام بیشتر می‌شد؛ به‌خصوص که بیشتر این خبرها از سوی خبرگزاری‌های دولتی و رسمی وابسته به برخی نهادها منتشر شد؛ به‌طوری‌که مدتی بعد همین خبرها را از تارنمای خودشان حذف کردند.

حتی خبرنگار الجزیره هم از این مسئله انتقاد کرد و گفت، رسانه‌های ایران هر لحظه یک خبر متفاوت منتشر می‌کنند.

قبل از هر چیز باید این سوال را مطرح کنیم که نظام اطلاع‌رسانی کدام هدف اصلی را دنبال می‌کند؟ آیا هدف اصلی ارائه اطلاعات درست و دقیق است و از این طریق ایجاد همدلی و همبستگی بین مردم و حکومت است یا آنکه هدف اصلی آن تبلیغات است؟

سرگشتگی‌ که در ادامه به آن اشاره می‌کنیم نشان‌دهنده سرگشتگی در راهبرد نظام اطلاع‌رسانی است.

نکته نخست اینکه درباره سانحه سقوط بالگرد رئیس‌جمهوری باید خیلی زود یک گزارش کامل و مستدل تهیه شود و در اختیار افکار عمومی قرار گیرد. همه پرسش‌ها و ابهام‌هایی که در روزهای گذشته درباره این سانحه مطرح شده نیز قاعدتاً باید پاسخ داده شود.

قاعدتاً برای تحلیل این اتفاق نمی‌توان صرفاً به اطلاعات میدانی بسنده کرد و نیازمند اطلاعات استراتژیک هم هست که از عهده اهالی رسانه بر نمی‌آید، بلکه کار شورایعالی امنیت ملی و ستاد کل نیروهای مسلح است.

این حادثه یک بار دیگر وضعیت اطلاع‌رسانی آشفته و نامناسب در شرایط بحران را آشکار کرده است. تیم‌های اطلاع‌رسانی ریاست‌جمهوری و دولت آشفته و بی‌برنامه بودند. قاعدتاً یکی از مهمترین کارها سر و سامان دادن به این نحوه اطلاع‌رسانی در کشور است.

در چنین وضعیت‌هایی اولین چیزی که توقع می‌رود، تعیین یک سخنگوی واحد است که از طریق ایشان اطلاعات ضروری ارائه شود. درحالی‌که روال معمول در کشور ما این است که هر کس که موقعیتی اداری و سیاسی دارد، وارد جریان اطلاع‌رسانی می‌شود.  

واقعیت این است که در زمینه اطلاع‌رسانی به‌موقع و شفاف در موضوع‌های بحرانی، تجربه‌های بی‌فایده بسیار داشته‌ایم که بعضاً  نتیجه معکوس هم داشته است. گفته می‌شود یکی از سیاست‌های شورای اطلاع‌رسانی دولت در مواقع بحرانی و حوادث حساس این بوده که «روایت اول» را خودش منتشر کند تا شبهه در اذهان جامعه ایجاد نشود و با این سیاست، فضای شبکه‌های اجتماعی را در دست بگیرد.

حتی این مسئله از سوی برخی از مدیران فرهنگی دولتی مطرح شد که انحصار اطلاع‌رسانی درباره حوادث مهم را به برخی خبرگزاری‌ها بدهند تا مانع تشتت اخبار شوند. لازمه چنین هدفی، تعیین سخنگوی واحد است درحالی‌که این سیاست به نادرست به سیاست انحصار رسانه تبدیل شده است.

سیاست انحصار رسانه‌ای قطعاً نتیجه معکوس خواهد داشت. به این دلیل ساده که با توجه به بی‌اعتمادی بخش زیادی از مردم نسبت به دولت و برخی نهادها، انتشار خبر به شکل انحصاری از سوی رسانه‌های رسمی را مساوی با خبرسازی و جریان‌سازی از سوی آنها درنظر می‌گیرند و چنین محتوایی را با دیده شک می‌نگرند و کمتر مورد پذیرش قرار می‌دهند.

این مسئله باعث می‌شود که از اعتبار و تاثیرگذاری رسانه‌های داخل کشور و حتی رسانه‌های مستقل کاسته شود، پس طبیعی است که بخشی از مرجعیت رسانه به سمت رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از کشور متمایل شود و رسانه‌های داخلی از تاثیرگذاری و مرجعیت تهی می‌شوند.

در حقیقت، سیاست انحصار رسانه‌ای مشکل بی‌اعتمادی به رسانه‌های رسمی را به شکاف رسانه‌های داخل و خارج تبدیل می‌کند. بی‌اعتمادی باعث می‌شود سیاست «روایت اول» هم ناکارآمد شود.

در راستای همین سیاست یک جریان رسانه‌ای غیررسمی تقویت شده که می‌تواند مطالب درست و نادرست را مخطوط کرده و به خورد مردم بدهد. چون برخی از آقایان عقیده دارند هر کسی که روایت اول را زودتر تعریف کند، برنده است چون خیلی سخت می‌شود آن روایت را تغییر داد.

غافل از اینکه آنچه اهمیت دارد نه روایت اول که بیان واقعیت است.

اگر روایت اول متناسب با واقعیت نباشد، دیر یا زود اعتبار خودش را از دست می‌دهد. چون در هر حال، روزی که معمولاً خیلی هم دیر نیست واقعیت مشخص می‌شود. پس اگر چنین روایت‌هایی فاقد حقیقت کامل و محض باشد، در حوادث بعد اگر  روایت اول کاملاً شفاف و منطبق با حقیقت هم باشد، دیگر خیلی سخت بتوان اعتماد کرد.

#ایران
#رسانه

T.me/industromy
🔴 برترین شهرهای استارت‌آپی در جهان

👈 شهر سانفرانسیسکو با 427.6 میلیارد دلار سرمایه جمع‌آوری شده طی شش سال، بر فعالیت استارت‌آپ‌های جهانی رهبری و تسلط دارد و خانه 11812 استارت‌آپ، از جمله شرکت‌های بزرگ هوش مصنوعی مانند OpenAI می‌باشد.

در رده بعد، شهر نیویورک می‌باشد که در همین مدت 179.9 میلیارد دلار سرمایه جذب کرده و میزبان استارت‌آپ‌های متنوعی از جمله شرکت رمزنگاری Gemini و شرکت هوش مصنوعی Hugging Face است.

شهر پکن نیز مرکز راه‌اندازی پیشرو در خارج از ایالات‌متحده است و با مشارکت قابل‌توجه شرکت‌هایی مانند ByteDance، حمایت زیادی از بودجه‌های تحت حمایت دولت و با تمرکز بر بخش‌های استراتژیک همانند نیمه‌رساناها و وسایل نقلیه برقی را دریافت می‌کند.

اما دستاورد سرانه سنگاپور در سال 2023 و در تامین مالی سرمایه خطرپذیر با 1060 دلار برای هر نفر پیشتاز بوده است که بالاترین میزان در سطح جهان می‌باشد.

برای مقایسه، ایالات‌متحده 345 دلار برای هر نفر دارد که نشان‌دهنده موقعیت منحصر به فرد سنگاپور در پرورش و توسعه استارت‌آپ‌ها است.

#نوآوری
#توسعه

@industromy