اینک
218 subscribers
435 photos
63 videos
15 files
454 links
نوشته ها و نظرهای سید مسعود رضوی
Download Telegram
جامعه تردید؛ نه میل ماندن، نه سودای رفتن
در آستانه مناظره اول

محمدرضا جوادی یگانه

اصل حرف: بخش مهمی از جامعه ایران مردد هستند، مردد برای شرکت در انتخابات، و مردد در انتخاب نامزد. کسی که مرددها را نمایندگی کند، یا ثبت‌نام نکرده یا تایید صلاحیت نشده، یا هنوز حرفی را که مرددها طالب آن هستند،‌ بیان نکرده است. تکلیف این انتخابات را نه اعتراض به وضع موجود، که تردیدها تعیین می‌کند و کسی که بتواند صدای مرددها باشد. و البته اگر نظام سیاسی نتواند نظر مرددها را جلب کند،‌ دیگران خواهند کرد و این شگفتی آینده ایران خواهد شد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

انتخابات فرصتی برای شناخت جامعه ایران نیز هست. اگر دو رفتار سیاسی روشن مردم، ده روز مانده به انتخابات، شامل تصمیم قطعی برای عدم شرکت در انتخابات، و انتخاب قطعی نامزد باشد، یک بعد دیگر هم هست که تا اینجا در این انتخابات هم متمایز است هم سرنوشت‌ساز،‌ و آن «تردید» است. مرددها را می‌توان در این بخش‌های نظرسنجی‌ها یافت:
- آنها که حاضر به همکاری با پاسخگویان نمی‌شوند و ترجیح می‌دهند در باره انتخابات حرفی نزنند، که بین چهل تا شصت درصد جامعه هستند؛
- آنها که اعلام می‌کنند تصمیم قطعی برای شرکت یا عدم شرکت در انتخابات نگرفته‌اند، که حدود ده درصد جامعه هستند؛
- و آنها که تصمیم قطعی برای شرکت در انتخابات گرفته‌اند، اما اعلام کرده‌اند نامزد مورد نظر خود را هنوز انتخاب نکرده‌اند، که اینها هم حدود ده درصد جامعه هستند.
برپایه نظرسنجی‌های اخیر، میزان این سه دسته مردد یا ساکت، دست‌کم شصت درصد جامعه ایران هستند.

برخی از این تردیدها در مناظره،‌ و با شیوه نقد نامزدها از دیگران و پاسخ آنها به نقدهای دیگران مشخص خواهد شد. به صورت سنتی، آنکه بتواند بیشترین میزان فاصله از وضع موجود را نشان بدهد، و همچنین بتواند پاسخ دندان‌شکن به نامزدهای دیگر بدهد، می‌تواند بخشی از مرددها را قانع کنند که هم رای بدهند و هم به او رای بدهند. لااقل از سال ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۶، مناظره‌ها بوده که تکلیف انتخابات را مشخص کرده است. در زورآزمایی میان نامزدها، آنکه توانسته نشان بدهد مسئول وضعیت نابسامان موجود نیست و همچنین با مهارت‌های زبانی،‌ مسئول وضع موجود را درمیان سایر نامزدها مشخص کند و بتواند او را در مجادله، منکوب کند، پیروز انتخابات بوده است. البته نامزدها با نشان دادن اینکه به کدام بخش از وضع موجود انتقاد دارند، تلویحا یا صراحتا راه برون‌رفت را نشان هم داده‌اند.

مشخصه انتخابات پیش‌رو، این است که اولین انتخابات پس از اعتراضات ۱۴۰۱ است. اعتراضات ۱۴۰۱ نشان داد که نظام سیاسی دیگر نمی‌تواند اعتراض را «درون» نظام نگاه دارد. از طرف دیگر، عدم همراهی مردم با اعتراضات و عدم تداوم آن هم نشان داد که «بیرون» از نظام هم، امکان پیش‌ بردن اعتراضات نیست. لذاست که «موقتا» راه‌حلی برای برون‌رفت وجود ندارد، تنها گزینه های روی میز، حداکثر اندکی بهتر کردن است یا جلوگیری از بدتر شدن. اگر هم راه‌حلی متصور باشد، نه قابل بیان در مناظرات است و نه قابل اجرا توسط این نامزدها.
در غیاب راه حل فیصله‌بخش، آنکه در میانه درب ایستاده، هم پایی در داخل دارد و هم نیم‌نگاهی به بیرون دارد، می‌تواند پیروز مناظره و پیروز انتخابات باشد؛ یعنی کسی که بتواند صدای مرددین باشد پیروز است، چه مرددین به او رای بدهند چه رای ندهند.
و البته اگر نظام سیاسی مرددها را به رسمیت نشناسد و به آنها توجه نکند، دیر یا زود، کسی از بیرون سیستم، مرددها را جلب خواهد کرد. آینده سیاسی ایران را نتیجه این منازعه مشخص خواهد کرد.

باید توجه داشت که تردید بعد دیگری هم دارد و آن‌هم کلنجار مردمان با خویشتن و تردید در تصمیم و نگرانی از عواقب آن است که باید جای دیگری به آن پرداخت.
@javadimr
اولین مناظره: لیگ برتر یا بازی در زمین خاکی

محمد فاضلی

فراتر از این‌که چه کسی در انتخابات پیش رو رئیس‌جمهور می‌شود، می‌توان به درس‌های در مسیر انتخابات نیز نگریست و برای ایرانی که قرار است در تاریخ بماند و بهتر شود، نکته‌هایی آموخت.

دیشب‌، بعد از اولین مناظره که موضوعش اقتصاد بود، حتماً اعضای ستادهای نامزدها غمگین‌ترین افراد بوده‌اند. آن‌ها احساس می‌کنند انواع داده و اطلاعات به نامزدشان منتقل کرده‌اند اما اثری از آن‌ها در مناظره نیافته‌اند. احساس می‌کنند باخته‌اند. بخش‌های مهمی از جامعه هم احساس می‌کند نامزدها حرفی برای گفتن نداشتند. چرا چنین است؟

نظم سیاسی ایران به صورت ساختاری – نه در گفتار – با مقوله‌ای به نام سازمان سیاسی حزبی مشکل دارد. علل و دلایل آن در این نوشتار نمی‌گنجد. اما هیچ کدام از نامزدها آدم حزبی نیستند. ممکن است احزابی نیم‌بند از آن‌ها حمایت کنند، اما این‌ها آدم حزبی نیستند و خودشان را هم حزبی نمی‌دانند.

این نامزدها هیچ وقت در جلسات درون‌حزبی جدی شرکت نکرده‌اند، در حزب‌شان برای نوشتن برنامه وقت نگذرانده‌اند؛ به عنوان آدم حزب وارد رقابت سیاسی نشده‌اند؛ در رقابت‌های درون‌حزبی برای تبدیل شدن به نامزد برتر حزب رقابت نکرده‌اند؛ در گردهمایی و همایش (میتینگ) حزبی شرکت نکرده‌اند؛ به عنوان نامزد حزب جلوی رسانه‌ها ننشسته‌اند؛ و به صورت سازمان‌یافته در جلسات گفت‌وگو با اقشار مختلف حضور نداشته‌اند تا چوب بخورند.

انتخابات مسابقه‌ای در حد لیگ برتر فوتبال است، اما بازیکنانش از لیگ دسته سه یا حتی برخی از زمین‌های خاکی آمده‌اند.

پذیرش این واقعیت به معنای کنار کشیدن از سیاست، عدم مشارکت یا انکار تفاوت‌ها نیست؛ اما به معنای آن است که ما راه زیادی تا رسیدن به سامان سیاسی مدرن داریم. رسیدن به سامان و نظمی سیاسی که سیاست‌مدار حرفه‌ای بپروراند؛ سیاست‌مدار تمام‌وقت؛ سیاست‌مداری که رسانه، سخن گفتن، عدد و رقم، ساختن چشم‌انداز، ساختار ذهنی منسجم، و توانایی ارتباط برقرار کردن با مخاطب را داشته باشد.

جامعه ایران راه سختی در پیش دارد تا به یک نظم سیاسی مدرن برسد، و بدون داشتن احزاب سازمان‌یافته، نمی‌شود چنین راهی را پیمود. یکی از ضرورت‌های مشارکت فعالانه در سیاست ایران امروز، تلاش برای ساختن چنین احزابی متناسب با نظم سیاسی مدرن است. از طریق مشارکت در سیاست می‌توان این سیاست را تغییر داد.
 
@fazeli_mohammad
🔴تردید مقدس؛ شرم نامقدس

🔺اعتماد ۲۹ خرداد ۱۴۰۳

✍️عباس عبدی

🔘این روزها کوششی نمی‌کنم تا به دیگری بگویم که، به چه کسی رأی دهد، چون مخاطبان من اغلب کسانی هستند که در سه انتخابات گذشته رأی نداده‌اند و طبیعی است که این بار را هم براساس همان شیوه رفتار کنند. کوشش اصلی من معطوف به این است که بگویم چرا این بار و برخلاف سه دوره گذشته، امکانی برای به فعلیت بخشیدن اراده ما و مردم به وجود آمده است؟

🔘اگر تصمیم کسی به مشارکت منجر شد، در این صورت برای تحقق این اراده به طور طبیعی فرد دیگری در میان نامزدهای حاضر جز دکتر پزشکیان نخواهد بود. بنابراین اگر گمان می‌کنیم که پزشکیان در حد متعارف و معقول می‌تواند این نمایندگی را عهده‌دار شود، پس ذره‌ای در فعلیت بخشیدن به این اراده تردید نکنیم.

🔘بدیهی است که خودم معتقدم آقای پزشکیان این شرایط را دارد، ولی اگر کسی معتقد است که اصولاً شرایط برای بروز این اراده فراهم نیست، او را در رأی ندادن و عدم مشارکت سرزنش نمی‌کنم، ولی توقع دارم که به عنوان یک شهروند از او بپرسم که چه فردی یا الگویی می‌تواند این شرط تو را تأمین کند؟ و آیا هیچ چشم‌اندازی داری که در این ساختار به آن مرحله برسی؟ و اگر نه، دیگر بحثی نمی‌ماند، چون فرض من بر این است که اگر افقی گشوده شد، که تفاوت معناداری با وضع موجود داشت، حتماً آن را به عنوان یک فرصت شناخته و از دست ندهیم.

🔘پیش‌تر هم گفته‌ام هیچ نوع تضمینی ندارم که آنچه می‌گویم یا تحلیل می‌کنم درست و قطعی باشد. معروف است که هر کس در پزشکی و سیاست وعده‌های قطعی دهد، شارلاتان است. این را در حوزه سیاست مکرر تجربه کرده‌اید، چه وعده‌های فریبنده دادند و هیچ کدام عملی نشد، سهل است که عقب‌گرد هم بود. خوشبختانه کمتر کسی در پزشکی؛ بجز بخش جراحی زیبایی یا طرفداران طب سنتی، وعده‌های فریبنده می‌دهند، بنابراین هیچ وعده‌ای سیاسی وجود ندارد.

🔘طی این ده روز متوجه شده‌ام که بخش مهمی از کسانی که در سه انتخابات گذشته رأی ندادند، اکنون دچار تردید شده‌اند، این تردید مقدس است. اگر قرار باشد که در لحظه و اندک زمان تغییر عقیده دهیم، امری مذموم است و هیچ ارزشی ندارد. افرادی که ثبات عقیدتی ندارند، فاقد ارزش سیاسی هستند.

🔘بنابراین عبور از رفتار و کنش تحریمی به رأی دادن در لحظه رخ نمی‌دهد، شاید اگر زمان بیش‌تری داشتیم و گفتگوی کافی می‌کردیم، این تحول و تغییر به نحو مناسبی شکل می‌گرفت. بنابراین اگر لحظه تردید را از همان آغاز اعلام لیست نهایی انتخابات بدانیم، برای رفع تردید و رسیدن به تصمیم و رای دادن حدود ۲۰ روز وقت است. گر چه کم است ولی تا حدی کافی است.

🔘به نظرم کسانی که در تردید هستند، می‌توانند در این فاصله زمانی که نصف آن گذشته است، به تصمیم برسند و اگر تصمیم را براساس عقل و درایت سیاسی و نه لزوماً کینه و نفرت بگیرند، هر تصمیمی گرفتند باید به آن احترام گذاشت.

🔘این شرطی که در مورد کینه و نفرت نوشتم را توضیح می‌دهم. همه می‌دانیم که حوادثی که در سال‌های اخیر بویژه پس از ۱۳۹۶ تا کنون رخ داده، بسیاری را رنجانده است، هنگامی که این رنج‌ها متراکم شده و بیش‌تر می‌شود، و پاسخ مناسبی هم از طرف ساختار دریافت نمی‌کند، کم‌کم تبدیل به کینه و نفرت می‌شود.

🔘اینها پدیده‌های طبیعی و عادی در وجود همه ما است. این کینه و نفرت به نوبه خود افکار و ارزیابی‌های جدیدی را سازمان می‌دهد و کم‌کم در همه ما رسوب می‌کند و عملکردهای بعدی ما را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد. به نظرم این فرآیندها طبیعی و مورد انتظار است.

🔘ولی اگر قرار باشد که امر سیاست را نیز تابع این فرآیندها کنیم، ره به جایی نخواهیم برد، چون پس از مدتی خودمان نیز اسیر این حب و بغض‌ها و کینه و نفرت‌ها می‌شویم. گر چه سیاست نیز آکنده از دوستی و دشمنی، عشق و نفرت است، ولی به هر حال جایی را هم باید برای غلبه بر آنها گذاشت.

🔘من نیز با همه این کینه‌ها و نفرت‌ها همدلی و همراهی می‌کنم حتی اگر فراتر از انتظار هم باشد، آن را می‌فهمم، ولی به گمانم، همیشه باید راهی را باز بگذاریم تا بر آنها غلبه کنیم و شرمی از این عبور نداشته باشیم. این شرم برخلاف آن تردید، مقدس نیست. تردید رمز ماندگاری و رسیدن به تصمیم صحیح است، ولی اسیر کینه و نفرت شدن نتیجه معکوس دارد و در بند آن ماندن مقدس نیست.

🔘به گمانم بخش مهمی از مرددین بر اثر شرم ناشی از تصمیم قبلی و حوادث قبلی حاضر به مشارکت نیستند، در واقع یک سد اخلاقی و شرم عبور از نفرت نسبت به گذشته مانع از رسیدن به یقین است، در حالی که محاسبات سیاسی و عقلانیت چنین تردیدی را نمی‌پذیرد.
🔻 با آرامش #برای_ایران با پزشکیان همراهی کنیم

🖌 فواد شمس

🔸 همین ابتدا بگویم، آقای پزشکیان برای_ایران دقیقا همین خودتان باشید که در نیم قرن گذشته بودید.
اکثر مردم ایران همین صداقت و شفافیت و صراحت نجیبانه شما را می پسندند. اصلا لازم نیست خودتان را تغییر بدهید. حتی لباس و رفتار و گفتارتان را اصلا تغییر ندهید.
کافی است همان بحث «حق» و عدالت را با زبان رسای خود به مردم برسانید.
خصوصا حق دسترسی همگانی به بهداشت، آموزش، مسکن و دستمزد مناسب برای کارگران

🔹 ‏راه دموکراتیزه شدن جامعه‌ای مثل ایران از همین مدل کنشگری چپ مذهبی لب مرزی می‌گذرد.
حتی اگر آزادی می‌خواهید باید سطحی از حداقل رفاه معیشتی برای جامعه فراهم کنید. ‎ #پزشکیان را بگذارید خودش باشد با همان ادبیات عدالت‌خواهانه اصیل مذهبی ایرانی‌اش. مطمئن باشید به نفع همه است.

🔸 لب مرزی یعنی همین مدل کاری که ‎پزشکیان می‌کند. هم درون حاکمیت است هم در دل ملت. خیلی اپوزیسیون نمی‌شود اما دغدغه‌های مردم را هم رها نمی‌کند. مذهبی است اما از جنس مذهبی‌هایی که اکثریت کمتر مذهبی را هم جذب می‌کند. در اقتصاد هم با موج نئولیبرالیسم از دست نرفته هنوز عدالت براش مهمه

🔹 این انتخابات در شرایط فعلی اتفاقا در یک آرامشی می‌رود جلو لازم نیست دو قطبی هم ایجاد کرد. کافی است فقط همین حرف‌های ‎#پزشکیان به گوش عموم مردم برسد. همین که رفاه حداقلی شما و بهداشت و آموزش و مسکن و دستمزد مناسب شما تامین است. اندکی آزادی و آرامش هم خواهید داشت.

🔸 اسیر تندروی از هیچ طرفی نشوید. اپوزیسیون خودش را نشان داد، نه تنها خیری به جامعه نرساند که همش ضرر بود. نتیجه رفتارشان را دیدیم در این ٢-٣ سال اخیر. فضا را در داخل و خارج برای ايرانيان بدتر کردند.
تندروهای دیگر هم دیگه لازم به گفتن نیست.
با دست‌فرمون آرام ‎#برای_ایران برویم جلو

🔹مشی شخصی من این است که اصلا به نامزدهای دیگر انتخابات حتی نقد هم وارد نمی‌کنم. فقط تلاشم این است که برای_ایران به سطحی از آرامش و رفاه برسیم. فکر هم می‌کنم تیپی مثل پزشکیان با همان گفتمان ریشه‌دار چپ عدالت‌خواه و ازادی‌طلب با تم مذهبی اصیل ایرانی واقعا گزینه مناسبی است.
⭕️تا آنجا که می‌دانیم ماجرای چای دبش به وزیری ارتباط دارد که در محضر یکی از نامزدها بوده. حالا همین‌ها چای دبش را متوجه دولت رییسی کرده‌اند، و نعل وارونه زدند.

🆔 @abdiabbas
⭕️زاکانی: قیمت بنزین را از ۳۰۰۰ به ۱۵۰۰ تومان اصلاح می‌کنم.

‏به این حرف و گوینده آن کار ندارم. ولی شورای نگهبان باید متر و معیارهای سنجش خود را برای تایید صلاحیت‌ها اعلام کند شاید برخی برای اهدافی متفاوت از ریاست‌جمهوری تأیید شده‌اند.

🆔 @abdiabbas
⭕️قاضی‌زاده متولد ۱۳۵۰ و هنگام انقلاب ۷ ساله بوده و در مستند انتخاباتی‌ش گفته قبل انقلاب توزیع اطلاعیه‌ها و بیانیه‌های امام کار ماها بود! و در راهپیمایی‌ها نقش جدی داشتیم!

‏او که همین است. تایید کنندگان صلاحیت او خجالت‌زده نمی‌شوند؟
‏یا دروغ است یا درکی از واقعیت ندارد.

🆔 @abdiabbas
⭕️یکی گفته فردا پاسخ جواد ظریف را می‌دهد.

‏می‌دانند بازی را باخته‌اند لذا می‌خواهند بازی را بهم بزنند. کسی فریب این را نمی‌خورد.
‏شیوه تکراری برادر حاتم طایی برای مشهور شدن است.
‏شواهد نشان می‌دهد که انتخابات با آرامش کامل علیه آنان تمام خواهد شد.

🆔 @abdiabbas
⭕️برخی می‌گویند؛ چرا باید بیاییم؟ چون قالیباف پیشاپیش تعیین شده است. این را در سال ۷۶ و ۸۴ و ۹۲ هم درباره ناطق‌نوری، هاشمی و قالیباف همین حرف‌ها را می‌زدند و همه اشتباه بود.
‏بنظرم برعکس، اکنون ترجیح سیستم سیاسی به دلایلی که خواهم نوشت، مشارکت بالاست که لازمه آن پیروزی پزشکیان است.

🆔 @abdiabbas
⭕️کیهان توصیه کرده نامزدهای انقلابی!!! دچار هوای نفس نشوند و حتما به نفع یکی کنار بروند. طبعا سهم آنان از سفره انقلاب محفوظ است. ولی به نظرم نه هوای نفس اجازه می‌دهد و نه جرات دارند.
‏توصیه می‌کنم حتما به نفع قالیباف کنار بروید.

🆔 @abdiabbas
جهاندیده مردی، نماینده راه
🖌سید مسعود رضوی
🗞یادداشت روز اطلاعات
♦️۴شنبه ۳۰ خرداد

اینک مردم ایران هستند که باید به گفتِ گزین و سخنِ دلنشینِ بوسعید: «برخیزند و گامی فراپیش نهند...» که هر خیر در نظر باشد با این گام آغاز می‌شود. اما می‌دانیم که بسیارانی از شهروندان هنوز در دایرۀ تردید افتاده و به دلایل گونه گون، گرفتار گمان‌اند. در سه انتخابات اخیر، بسامد یا آمار اندک رای دهندگان، کمتر از نصاب اکثر بود و در انتخابات دور دوم مجلس شورا، از اندک هم کمتر. اما پرسشی مهم در میان آمده که دودلان و گرفتارانِ گمان باید بدان بیندیشند و مصلحت و خیر بزرگ را ببینند و دریابند تا گشایش و پیشرفتی حاصل آید؛ به قول نیمایوشیج: رستگاری روی خواهد کرد و شب تیره بدل با صبح روشن گشت خواهد...

یکی از نویسندگان و همکاران دانشور نوشته بود که ما چاره‌ای جز امید نداریم. من سخنش را یک گام فراتر می‌برم بدین عبارت که: ما سرمایه‌ای جز امید نداریم. ما یک ملت با یک سرنوشت و زیر یک سقف و روی یک زمین مشترک به نام نامی ایران زندگی می‌کنیم و هر کنش و واکنشی داشته باشیم، بر این ظرف مشترک و ساکنان و داشته‌هایش اثر خواهد نهاد. میگل اونامونو، فیلسوف نامدار اسپانیایی که با دیکتاتوری فرانکو و فاشیسم می‌جنگید، می‌گفت: «وقتی می‌گویم من، شما هم جزئی از من هستید، وقتی می‌گویم شما، من هم در شما حضور دارم...، سرشت ما مشترک و سرنوشت ما یگانه است.» 

برخی از انکارگران انتخابات، تصور می‌کنند تجربه‌ها دارند و آن تجربه‌ها عبث بوده که رای داده‌اند و آنچه می‌خواسته یا بدان امید بسته بودند، رخ نداده است. پس برهان می‌آورند که آزموده را بازآمودن شرط عقل نیست. برخی نیز صحنه را آماده و تفسیر خاص و استصوابی از قانون اساسی و تنگی دایرۀ برگزیدگان و فراخی عدم احراز صلاحیت‌ها را نشانه مهندسی انتخابات می‌دانند. اما حقیقت آن است که این سخنان اگرچه نسبتی با حقایق جاری و سیاست و الزامات آن در ایران دارد، از مغالطه‌ای آشکار در رنج است زیرا نهایتاً به پاسخ درستی نمی‌رسد و راهکاری عبث در آینده و افقی مبهم را فرا روی مخاطب قرار می‌دهد. در مشکلات و بی‌مهری و جفاها، سهمی برای همه هست، اما مگر می‌توان چشم به روی آینده بست و وکالت خویش را به دستی دیگر واگذاریم بی‌آن که از آیندۀ کشور و فرزندانمان باکی داشته باشیم؟ سوای این مسائل، اگر از ایشان بپرسند که خوب، راه جایگزین و پیشنهادی شما برای سیاست ورزی و اثرگذاری بر سیاست و مدیریت و آیندۀ میهن چیست؟ چه پاسخی می‌شنویم؟ کنار رفتن با پوچی و بی ارادگی هیچ تفاوتی ندارد، خاصه در شهری که به قول حافظ رندان و مدعیان و معرکه گیران بسیار بر بازار و پلهایش ایستاده اند."

از شگفتی‌های این دور از انتخابات، ناخرسندی خارج نشینانی و رسانه‌های نامعقول و نامتعادل آنهاست که با گرایش رادیکال و براندازانه، از رقابتی شدن انتخابات و احتمال استقبال از نماینده طیف دیگری در مقابل جریان‌های حاضر در بدنه و راس سیاسی ایران نگران و بسیار ناخرسندند. رفقای داخلی آنها هم که پیشتازان سخت‌گیری و خالص سازی بوده‌اند بر همین نهج می‌گویند و می‌نویسند. این خود نشانه آشکاری است بر این واقعیت که مشارکت آگاهانه و مسئولانه نه فقط درست و منطقی است، بلکه تنها راه آزموده و نتیجه بخش در تاریخ جهان بوده و نهال مردمسالاری را به درختی ستبر و تنومند بدل ساخته است. راه دشوار اما مطمئنی که نیازمند صبر، آگاهی و مدارا و مراقبت است. آزادی و توسعه و شکفتگی فرهنگی، میوۀ این درخت است. 
اگر کسانی که خود در خارج ایران نشسته‌اند و نسخه‌های تند و تیز برای تحریم انتخابات و عدم مشارکت مردم می‌پیچند، بتوانند در اتحادی تیره و شوم با کاسبان تحریم و متعصبان و ظاهرگرایان به موفقیت دست یابند، سالهای سال باید بگذرد تا دوباره به همین نقطه برای شروع برسیم. تاریخ به هیچ ملتی قدرت و عظمت نمی‌دهد مگر آنکه خود به تدبیر و تقدیر، آن را از بنیاد بسازند و همچون بنایی باشکوه و مستحکم، برافرازند. 

حکیم فردوسی در صفت کارگزاری که بتواند صلح و ثبات ایجاد کند، از پهلوان با فرّ و زیب و خفتان و گرز نشانی نمی‌دهد، می‌فرماید: جهاندیده مردی، نماینده راه...، و هم او به ما اندرز می‌دهد که مردم جز اراده خود پشتوانه‌ای نجویند: «که مردم به مردم بوند ارجمند/ اگر چند باشد بزرگ و بلند...» 

🦋 اینک
نوشته ها و نظرهای سید مسعود رضوی
https://t.me/inak_razavi
🔴هشدار قرمز⛔️

⭕️همکاری و هماهنگی پایداری چیهاا و خارج نشینان، در حمله و لجن پراکنی علیه پزشکیان، نشان می دهد که اوضاع از چه قرار است و بازی حضرات دارد به هم می خورد. در این میان بن سبطی و اسرائیلی های رسانه ای که فارسی می دانند، بیکار ننشسته اند.

⭕️این حساسیت دیرهنگام، نشان می دهد که پوتین و روس‌ها باهوش‌تر بودند زیرا همان ابتدای کار خشم و نارضایتی شدید را ابراز کردند و عهد و سند همکاری بیست ساله را تعطیل و نظام و مملکت را تهدید کردند.
حالا شاهزاده و مجاهدین خلق، شبکه اینترنشنال را در کنار خود دارند.

⭕️هدف همه روشن است: نمی خواهند وضع ایران تغییر کند. نانشان در روغن همین وضع و همین بیدولتی چرب می شود...

💚ما همین یک ایران را داریم❤️

اینک
نوشته ها و نظرهای سید مسعود رضوی
https://t.me/inak_razavi
Forwarded from مجید تفرشی/ Majid Tafreshi (Majid Tafreshi)
‏درود بر شرف دکتر محمد فاضلی
‏در برابر هجوم بی‌شرافتی و رذالت ایستاد و کوتاه نیامد
‏ایران هرگز نمی‌میرد
‏چه خوش گفت سعدی شیرین سخن:
‏سنگها را بسته‌اند و سگها را گشوده‌اند
Forwarded from رویداد۲۴
💢اگر همین امروز انتخابات برگزار شود، به دور دوم می‌رود | اگر پزشکیان قشر خاکستری را با خود همراه کند، بازی را برهم می‌زند

🔺محمدجواد حق‌شناس در گفت‌وگو با رویداد۲۴:


🔸محمدجواد حق شناس عضو سابق شورای تهران، در گفتگو با رویداد ۲۴ می‌گوید: در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳ شورای نگهبان با تایید صلاحیت مسعود پزشکیان فاکتور رقابت را اجرا کرده است، اما همین موضوع باعث نگرانی جناح رقیب شده و ممکن است برخی برای عدم رسیدن پزشکیان به پاستور دست به هرکاری بزنند.

🔸جزئیات این گفتگو را در لینک زیر بخوانید:

https://www.rouydad24.ir/fa/news/373097

Rouydad24.ir
@rouydad24
!دکتر محمد فاضلی و دکتر پزشکیان، دقیقا همان کاری را می کنند که از آنها انتظار می رود.  شخصیت آنها همین است و با همین کاراکتر جلو می روند. ایرادهای جزئی و کلی در داوری مردم اثری اندک دارد. آرای اکثر را، اقناع نظر مردم و هیجان عواطف و امید به آینده می سازد، نه برنامه و عدد و آمار و سیره و اخلاق...، در کنش رقابتی کنونی، اگر اخلاق هم مهم باشد، از جنبه فتوتی و کرامت و مظلومیت در جانبداری عامه ارزش دارد و به نظر عموم وارد می شود، نه فلسفه اخلاق و تطبیق با نص مقبول و مورد توافق ما،
پس هرچه را حکومت و صاحبان و نافعان و طراحان و مدافعان وضع موجود بپسندند،جامعه آن را منفی تلقی می کند و بالعکس... مثل اعلایش طرح نور که فقط پزشکیان به وضوح و صداقت نظر منفی و انتقادیش را بیان کرد و بقیه تمجمج و تقیه کردند.
از این منظر نباید آقایان در حد پزشکیان هم ریسک می کردند. همان بیست و یا سی درصد و نتیجه مطمئن بس بود برای حماسه سازی به سبک آقای وحیدی.
بنده معتقدم امروز پزشکیان و مشاورانش دارند در یک انتخابات رقابتی نابرابر و دشوار و تاریخی، مردانه مصاف می دهند. دوستان، احتمالا رفتار احمدی نژاد و حمایت بی دریغ سیما را فراموش نکرده اند، وقتی کسی را در نبرد نابرابر وارد کردید، باید بدانید که او هیچ فرصتی را از دست نمی دهد. مردم هم زود می فهمند چه کسی دارد تقلب می کند و می خواهد با آوانس جلو بزند!
این جلسات سیما و صدای حضرت آقای جبلی برای پزشکیان و فاضلی و ظریف، یعنی بازی در وقت اضافه و جنگیدن در شرایطی که خسته و کوفته از سالها کشمکش و رد صلاحیت و اخراج و تهمت و اتهام و تحقیر و هزار محدودیت قانونی و فراقانونی که به آنها تحمیل شده، یکباره به آستانه بازگشتن، به موفقیت رسیدن و به پیروزی اندیشیدن...
همین به آنها انگیزه می دهد. باید بدهد.
محمد فاضلی در جلسه دیروز گره از عقدهء افرادی گشود که در برابر اخراج، خواباندن ماشین، سخت گیری گزینش در ادارات و دانشگاهها، توهین‌های زشت کیهانی و صدها علت دیگر به تنگ آمده و خواهان تحول و حتی عصیان‌اند.
بر خلاف نظر دوستانی که از موضع اخلاق و آرامش و مدارای مومنانه نقد فرمودند، محمد فاضلی، یک تنه کمپین پزشکیان را جلو برد و ضربه سختی به رقبایش زد.
توجه داشته باشیم که انتخابات مستقیم، و رقابت در سطح ملی، در همه جای دنیا اقتضائاتی دارد و هوشمندی می طلبد، گاهی هم حادثه ها هستند که سرنوشت سازند، مثلا ترامپ برای سی ان ان وقت مصاحبه داد، اما پس از سوال اول خانم خبرنگار، گفت تو چرا همین سوال را از بایدن نپرسیدی؟ سپس میکروفون را از لباسش باز کرد و پرت کرد و رفت. طرفدارانش یک تفسیر حماسی از این کارش کردند.
دیروز، جناب آقای دکتر اسفندیاری، متاسفانه خارج از بحث اصلی و خارج از نوبت زمانی، به دکتر محمد فاضلی حمله کرد. از موضع رقیب سخن راند نه کارشناس! و به گمانم خیال کرد ضربتی به پزشکیان می زند و تلافی حرفهای هوشمندانه یا موثر ظریف را درخواهد آورد، اما چنان بدل خورد که تمام اصولگرایان جای در رفتن استخوان را روز شنبه بعد از انتخابات حس خواهند کرد.
ای کاش بدانند که ضماد و پماد عقل سلیم است، بی طرفی است، بزرگ منشی و شکیب است، خاصه در مقابل کارشناس که تحت فشارهای بیرونی و ذهنی نیست و از سوی مجموعه و رسانه ای غول آسا حمایت می شود.
رسم فتوت و اقتضای حکمت نبود و نباید به مهمان و رقیبی که برای بحث آمده طعنه زد و حمله برد و ضربه کوفت. متاسفانه بی طرفی و انصافی از سیما ندیدم. جز آن که با پنج کاندیدای ریاست جمهوری، کرسی پاستور را به پزشکیان تقدیم کردند...
مجددا تکرار می کنم؛
محکومیت اخلاقی، یک بحث منطقی است، اما در برابر شجاعت فرامنطقی(نه غیر منطقی) حرفی برای گفتن ندارد. اشتباه دوستان در قیاس و برهان واضح است. چشم بستن بر امر واقع، و نابرابری در شرایط نامزدها هم باید در نظر گرفته شود.
گمان من این است که بدین نمط، رونق مسلمانی نخواهد ماند!
انتخابات عاجل و آجلِ ریاست جمهوری نیاز به خطابه دارد نه قیاس و استقرا،
کی تا حالا در چنین رقابتی، فلاسفهء اخلاق و منطقیون برنده شده اند که این بار بشود؟
اینک خطابه مهم و کارساز است، تزریق هیجان و ایجاد روح رقابت، عطشِ بردن و پیروزی تعیین کننده است. انتخابات، نتیجهء روحیهء رزمی و باور به حماسه است، آوردگاه است؛ به ویژه که رقیب از همه چیز برخوردار است و آشکار و نهان حمایت می شود، اما القا کرده اند که شما: حرف زدنت ضعیف، مدیریتت ضعیف،  کارشناسانت هیجانی و اخراجی، کمپینت پر از رانده شدگان، و هوادارانت هم زخم خوردگان جامعه هستند..
باری، با این سجایا، از بین آن همه کاندیدا، طبعا تو را به خاطر همین صفات آورده اند که ببازی بروی پی کارت... ، وگرنه جهانگیری یا آخوندی یا کرباسچی را تایید می کردند که کارشناس هم نیاز ندارند و مثل سیسرون سخن می گویند و شوری ایجاد می کنند که محرک هشتاد درصد است و بیا و بنگر!
ادامه👇
خلاصه کنم، از ابتدا و در اصل، کمپین پزشکیان، فلان ستاد و کارشناس و حزب و نشریه نیست، قبلا هم روحانی و موسوی و خاتمی بدین موج بردند و تاریخ رسمی حکومت را با تمایلات مردمی و ملی پیوند زدند.
اگر دقیق شوید، بنیاد کار پزشکیان نیز، چینش سیما و هر پنج کاندیدای رقیب است، اینها حس مظلومیت و تفاوت و رویارویی با وجوه سخت نظام و تحول جویی را در پزشکیان و شمایل انتخاباتی او بزرگ و بزرگتر کرده به تدریج به یک نبرد حیثیتی و ناموسی برای جامعهء سرخورده بدل کرده و می کنند. حضرات، در حالی که می خواهند مدیریت جهانی کنند، با همین دست فرمان تا حالا چندبار پاستور را از دست داده اند. این بار هم از دست می دهند... به نظرم روزهای آینده برای آنها و برای کشور عزیز و پهناور و کهنسالمان:
صعب روزی، بوالعجب کاری، پریشان عالمی‌ست....
اینک
نوشته ها و نظرهای سید مسعود رضوی
https://t.me/inak_razavi
Forwarded from دغدغه ایران
من رفتنی‌ام، ایران تو بمان

محمد فاضلی

من دو بار به ناحق از دانشگاه اخراج شدم (۱۳۹۰ و ۱۴۰۰) و همکارانم در هر دو دانشگاه شاهدان این رفتار ناحق هستند. بار اول حتی شکایت نکردم و دم برنیاوردم. بار دوم هم کلامی درباره آن در عرصه عمومی نگفتم، تا آن‌‌جا که می‌توانستم آن‌را پنهان کردم و هیچ نقشی در رسانه‌ای شدن آن نداشتم. فقط در مهرماه ۱۴۰۰ به وزارت علوم شکایت کردم که تا امروز به آن رسیدگی نشده است. اما هیچ کدام از این‌ها مهم نیستند و تلویحاً و با صراحت بارها گفته‌ام که حتی اگر امروز بگویند به دانشگاه برگرد، بازنمی‌گردم. به هیچ شغل دولتی بازنمی‌گردم. هیچ اهمیتی هم ندارد.

من همکاری با دکتر مسعود #پزشکیان را آگاهانه #برای_ایران انتخاب کردم. سخنانش را شنیدم، از دوستان درباره شخصیت و کارش پرسیدم، ده‌ها نفر تماس گرفتند و از من خواستند به ستاد ایشان کمک کنم. من اطمینان پیدا کردم که مسعود پزشکیان بهترین گزینه موجود است، صداقت دارد، ساختار مجلس و دولت و نظام حکمرانی را می‌فهمد، کلامی دروغ نمی‌گوید، و یکی از بزرگ‌ترین دردهای این کشور یعنی عدم توافق میان نخبگان و نزاع دائمی میان آن‌ها و در نتیجه عقب‌ماندگی کشور را می‌فهمد و برای درمان آن منش و روش دارد.

من آمده بودم به دور از هیاهو، در زمانه‌ای که دعوت به عدم مشارکت، تحسین و لایک بیشتری دارد، از ضرورت مشارکت و قرار دادن کشور در مسیر «عقلانیت بهبود تدریجی اما مستمر» بدون تندروی بگویم. و اتفاق دیشب در تلویزیون هیچ تغییری در این باورم ایجاد نکرده است. من در آن صحنه نه شخص محمد فاضلی، بلکه مشاور نامزدی بودم که می‌خواهد «عقلانیت اصلاح‌جوی میانه‌رو، توافق‌ساز و تدریجی‌گرا» را نمایندگی کند.

اما #شهاب_اسفندیاری که اهمیت یک امر ملی را درک نمی‌کند، تلویزیون کشور را در مهم‌ترین رخداد سیاسی جاری آن، به صحنه کینه‌توزی شخصی، بالا آوردن پرونده‌ای شخصی که من خود سه سال است از آن دم نزده‌ام، و صحنه‌آرایی برای تحقیر شخص من تبدیل کرد. بدتر آن‌که از لحن حرف زدن، تا زمان پرسیدن سؤال تا اقدام برای قطع میکروفون، همه طراحی شده بود تا #محمد_فاضلی را تحقیر و حضور انتخاباتی دکتر #پزشکیان را تضعیف کنند.

آن‌چه مرا به هم ریخت، جز مشاهده یک صحنه کاملاً آماده شده در همه ابعاد برای تبدیل کردن یک امر ملی، امری حیاتی برای ایران، به صحنه کینه‌توزی شخصی بود. هیچ دلیلی وجود نداشت که در برنامه‌ای در این سطح به زندگی شخصی کسی وارد شوند که در آن برنامه مشاور نامزد ریاست جمهوری است نه شخص محمد فاضلی. با این‌حال، از بینندگانی که از این رخداد ناراحت شدند، عذرخواهی می‌کنم.

سخن آخر

پرتاب میکروفون رفتاری از سر عصبانیت شدید در آن لحظه بود. هیچ معنایی جز اعتراض به آنچه شرح دادم، نداشت.

من عمیقاً به شجاعت، صداقت و از خودگذشتگی مسعود پزشکیان احترام می‌گذارم که با از خود گذشتگی برای کار کردن در مملکتی پا به میدان گذاشته است که در رسانه ملی آن می‌توانند «امر ملی انتخابات» را به صحنه کینه‌توزی شخصی بدل کنند.

من همه عمر برای ایران زندگی کرده‌ام، به ایران و مسائلش اندیشیده‌ام، و بقیه عمر را هم همین گونه خواهم زیست. ورودم به هیچ عرصه‌ای از سیاست برای منفعت شخصی نبوده و نیست. اکنون نیز بر همان راه و روشم.

از صمیم قلب به دکتر مسعود پزشکیان احترام می‌گذارم و امیدوارم آن‌چه گذشت ایشان را در پیمودن راهی که انتخاب کرده‌اند استوارتر سازد؛ ایمانش به سیاست اخلاقی و رفع تبعیض بیشتر شود.

در چند جلسه‌ای که با مسعود پزشکیان داشتم، او را مجذوب اخلاق و راستی یافتم؛ سخنش درباره مردم حقیقی است؛ مثل مردم زیسته است؛ تبعیض را درک کرده؛ صداقت و دیانت رحمانی را در خود نهادینه کرده؛ و باوری عمیق به علم و تخصص دارد. به قیمت چند رأی بیشتر هم حاضر به دادن وعده‌های دروغین نیست.

ما با انتخاب او هم ده‌ها مشکل عظیم پیش رو داریم، و بهبودهای بزرگ در زندگی ما ایرانیان به آسانی به دست نخواهد آمد؛ اما در منش و روش و اخلاق و کردار مسعود پزشکیان، و بدنه اجتماعی اثرگذاری که او را پشتیبانی می‌کند، ظرفیت‌های ایجاد بهبود وجود دارد.

من با عزمی جزم‌تر به مسعود #پزشکیان رأی می‌دهم و هیچ انتظار شخصی از او ندارم، بالاخص انتظار برای پیگیری کردن آن‌چه در آن برنامه گذشت.

شما هم بیایید راه «عقلانیت بهبود تدریجی اما مستمر» را انتخاب کنیم.

من رفتنی‌ام، ما رفتنی هستیم، ایران تو بمان.

بازخوانی ایران معاصر

@fazeli_mohammad
Forwarded from کانال اختصاصی رضا نصری (Reza Nasri)
🔻پزشکیان و کلوب پیرمردهای دوست‌داشتنی

▪️شباهت‌های پزشکیان به سندرز و کوربین چیست؟

🖌فواد شمس

🔹 در مناظره دوم پزشکیان برای من شبیه کوربین و سندرز شد.
کوربین عضو حزب کارگر انگلیس است و سندرز عضو حزب دموکرات آمریکا. هر دو هم گرایشات طرفداری از کارگران و طبقات فرودست دارند. هر دو هم عین پزشکیان طرفدار حق بهداشت و حق آموزش رایگان برای مردم فقیر هستند. عدالت و حق دال مرکزی گفتمان هر ٣ نفر است.

🔸 نقطه مشترک بین پزشکیان، کوربین و سندرز همان حرفی است که دیشب همه رقبا به پزشکیان گفتند: خودت خیلی خوبی این اطرافیانت و اعضای ستادت بد هستند.
همین داستان را به شکلی کوربین و سندرز دارند. بسیاری به آنان هم می‌گویند خودتان خوب هستید اما حزب کارگر انگلستان بد است و حزب دموکرات آمریکا بد است.

🔹 بسیاری فکر می‌کنند عجب نقطه ضعفی پیدا کردیم. بهش حمله کنیم. اطرافیان بد! احزاب بد! ستادهای بد! حتی بسیاری از دوستداران پزشکیان هم در دلشان می‌گویند ای کاش پیرمرد فقط خودش بود. اما دوستداران جوان‌تر و کم‌تجربه باید پیچیدگی سیاست را در نظر بگیرند.

🔸همان کوربین و سندرز اگر در حزب کارگر انگلیس و حزب دموکرات آمریکا نبودند حتی احتمالا الان ما اسمشان را هم نشنیده بودیم.
کوربین و سندرز از امکانات رسانه‌ای و تشکیلاتی و ستادی احزاب استفاده می‌کنند که پیام اصلی حق و عدالت را به گوش کارگران و توده‌های مردم برسانند.

🔹سندرز و کوربین هوشمندانه خودشان را در درون احزاب نگه داشتند که از امکانات آن استفاده کند و البته که تاثیر هم بگذارند و مباحث حق و عدالت را جلو ببرند. این یک تاکتیک درست سیاسی است.

🔸 از طرف دیگر مدل رفتاری و منش پزشکیان شباهت‌هایی به سندرز در مناظره‌های انتخابات آمریکا داشت. سندرز هم مورد حمله شخصی رقبا قرار می‌گرفت اما مثل پزشکیان در مقابل حملات شخصی، پخته و با تجربه عمل می‌کرد و فقط حرف حق‌طلبانه و عدالت‌خواهانه خودش را می زد. حالت‌های بدن و حرص خوردن‌ها و خودش را به زور کنترل کردن که عصبانی نشود هم عین سندرز بود.

🔸 حالت پزشکیان این حس را به من منتقل کرد که یک پدر نگران آن‌جا نشسته و می‌خواهد فریاد بزند: بابا جان درد مردم و مملکت این دعواهای مسخره جناحی نیست. سندرز هم گاهی این مدلی می‌شد اما خب فریادش را می‌زد چون مناظره‌ها در آمریکا یک شکل دیگری است و این فضا براش بود.

🔹به سندرز هم حمله می‌شد که پیر و خسته هستی اما اتفاقا اونم با رفتارش نشان داد که پیر عاقل و دلسوز است نه خسته. پزشکیان هم این را نشان داد که در مقام یک پدر جاافتاده و جدی دنبال بازی‌های مسخره نیست و واقعا نگران کشور است.

🔸پزشکیان عین سندرز و کوربین یک نقطه سیاه که هیچ حتی خاکستری هم در کارنامه‌اش ندارد. از نظر سلامت فردی ر زندگی چنان بودند که زبان‌شان برای همه بلند است. اتفاقا در دنیای سیاست امروز سلامت فردی و مالی خیلی مهمه! فریب تبلیغات رسانه‌ها را نخورید که می‌گویند سیاستمدار دزد می‌تواند کارآمد باشد. فقط هم ایران نیست در دنیا هم این را جا انداختن که وضع دنیا این است. اتفاقا جهان و خصوصا ایران نیازمند یک سیاستمدار پاک و سالم و محکم است.

.
🔻▪️🔻خلاصه که آقای پزشکیان برای شخص من تصویری از شما ساخته شد که ورژن ایرانی و بومی سندرز و کوربین بود.
به کلوپ پیرمردهای دوست‌داشتنی خوش آمدید.