عشقِ در وجودمان را نثارتان میکنیم و شما کرور کرور مهرِ در نگاهتان را به ما هدیه میکنید و این مبادله اینجا تمام نمیشود! چرا که ما تا آخرین نفس بر سر پیمان خویش وفاداریم...
📷 توزیع ۳۶ کیسهی طرح #کوچه_گردان_عاشق در محلهی #سرآسیاب، #تهران
✳️ در تامین هزینهی تمام کیسههای طرح #کوچه_گردان_عاشق در مناطق محروم کشور همراه ما باشید.
🆔 @imamalisociety
📷 توزیع ۳۶ کیسهی طرح #کوچه_گردان_عاشق در محلهی #سرآسیاب، #تهران
✳️ در تامین هزینهی تمام کیسههای طرح #کوچه_گردان_عاشق در مناطق محروم کشور همراه ما باشید.
🆔 @imamalisociety
زنان و دختران بیپناه و دردمند سرزمین من!
کاش هیچگاه چشمانتظار کیسهای نبودید.
چشمانتظار کسی که درب کوچک آلونکهایتان را بکوبد تا کیسهای را به شما بدهد که کمی دردهای بیپایان شما را تسکین دهد.
#قصهها_فراتر_از_کیسههاست
#کوچه_گردان_عاشق
📷 تصویر توزیع کیسهها در مناطق بسیار محروم #جنوب_کرمان
💢در طرح امسال ۱۳۰۰ کیسه در این منطقه توزیع گشته که هنوز هزینهی آنها تامین نشده است.
🔸شماره حساب جمعیت امام علی(ع):
۶۹۷۴۰۵۸۶۴۱
💳 شماره کارت جمعیت امام علی مختص طرح #کوچه_گردان_عاشق
۶۱۰۴۳۳۷۹۸۱۷۶۷۰۸۸
📱 پرداخت از طریق کد USDD:
*720*110#
🔗 درگاه پرداخت اینترنتی:
donation.sosapoverty.org/kuchegardan
🆔 @imamalisociety
کاش هیچگاه چشمانتظار کیسهای نبودید.
چشمانتظار کسی که درب کوچک آلونکهایتان را بکوبد تا کیسهای را به شما بدهد که کمی دردهای بیپایان شما را تسکین دهد.
#قصهها_فراتر_از_کیسههاست
#کوچه_گردان_عاشق
📷 تصویر توزیع کیسهها در مناطق بسیار محروم #جنوب_کرمان
💢در طرح امسال ۱۳۰۰ کیسه در این منطقه توزیع گشته که هنوز هزینهی آنها تامین نشده است.
🔸شماره حساب جمعیت امام علی(ع):
۶۹۷۴۰۵۸۶۴۱
💳 شماره کارت جمعیت امام علی مختص طرح #کوچه_گردان_عاشق
۶۱۰۴۳۳۷۹۸۱۷۶۷۰۸۸
📱 پرداخت از طریق کد USDD:
*720*110#
🔗 درگاه پرداخت اینترنتی:
donation.sosapoverty.org/kuchegardan
🆔 @imamalisociety
🔰 #کوچه_گردان_عاشق تنها برگزاری یک آیین نیست، مسیریست برای درک و فریاد آنچه در کوچه پس کوچههای #فقر، #اعتیاد و ... میگذرد و نشاندن گل لبخند بر لبان کودکان این سرزمین و ساختن آیندهای روشن برای آنان!
پشتوانهی ما جهت استواری قدمهایمان در این مسیر تا مقصد نهایی، دستان مهربان شماست! با ما همراه باشید؛ چرا که
#قصهها_فراتر_از_کیسههاست...
📷 توزیع ۴۰۰ کیسهی طرح #کوچه_گردان_عاشق در #شیراز
✳️ شما همچنان میتوانید در تامین هزینهی کیسههای باقیمانده در سایر مناطق محروم کشور سهیم شوید:
🔸شماره حساب جمعیت امام علی(ع):
۶۹۷۴۰۵۸۶۴۱
💳 شماره کارت جمعیت امام علی مختص طرح #کوچه_گردان_عاشق
۶۱۰۴۳۳۷۹۸۱۷۶۷۰۸۸
📱 پرداخت از طریق کد USDD:
*720*110#
🔗 درگاه پرداخت اینترنتی:
donation.sosapoverty.org/kuchegardan
🆔 @imamalisociety
پشتوانهی ما جهت استواری قدمهایمان در این مسیر تا مقصد نهایی، دستان مهربان شماست! با ما همراه باشید؛ چرا که
#قصهها_فراتر_از_کیسههاست...
📷 توزیع ۴۰۰ کیسهی طرح #کوچه_گردان_عاشق در #شیراز
✳️ شما همچنان میتوانید در تامین هزینهی کیسههای باقیمانده در سایر مناطق محروم کشور سهیم شوید:
🔸شماره حساب جمعیت امام علی(ع):
۶۹۷۴۰۵۸۶۴۱
💳 شماره کارت جمعیت امام علی مختص طرح #کوچه_گردان_عاشق
۶۱۰۴۳۳۷۹۸۱۷۶۷۰۸۸
📱 پرداخت از طریق کد USDD:
*720*110#
🔗 درگاه پرداخت اینترنتی:
donation.sosapoverty.org/kuchegardan
🆔 @imamalisociety
🔴به یاد #رومینا_اشرفی
«داس خشونت بر گلوی جامعه»
(این متن به علت انجام چند ویرایش، بازنشر میشود. تاریخ اولیهی انتشار، ۷ خرداد ۹۹ بوده است.)
دختر من اگر بودی...
دختر من اگر بودی، به تو میگفتم که «خانهی پدری» مسلخ نیست!
به تو میگفتم. با تو حرف میزدم؛ به زبان مهر، به زبان محبت.
نوجوانیِ معصومت را در خواب درو نمیکردم!
لبخندت را نمیدزدیدم. ترس به چشمانت نمیدواندم.
دختر من اگر بودی، کنارت میایستادم و راه زندگی را نشانت میدادم.
دختر من اگر بودی، میشدم تکیهگاه امن روزهای بلوغت.
دختر من اگر بودی...
#رومینا... الههی از بهشت آمده. نام تو را چه کسی برگزید؟ پدرت؟ پدرت همانکه انتظار دنیا آمدنت را کشید؟ پدرت همانکه از کودکی در میان دستهایش بالا و پایین پریدی و غرق در خنده شدی؟ چه نام پر معنایی برای هستی پر از فریادت برگزیدهاند!
#رومینا، پاک و پاکیزه شده... صیقل داده شده!
#رومینا! تو نیز افسانه خواهی شد؟ بهای چه چیز را با جانت پرداختی؟ عشق و شور نوجوانی؟ سواستفادهی فردی بزرگسال از سادگی و کودکیات؟ تعصب به جنون رسیدهی پدرت؟ اهمال قاضی دادگاه؟ چه کسی داد تو را خواهد ستاند؟
رومینای زیبا... الههی پاکی... سلام بر تو... سلام بر لحظههای مظلومانهی دست و پا زدنهایت برای زیستن... سلام بر روح به پرواز در آمدهات...
🔻اگر بخواهیم از جوانب مختلف پروندهی #رومینا_اشرفی را بررسی کنیم باید گفت که کودک بر اساس تمام قوانین و کنوانسیونها نیاز به مراقبت و حمایتهای همهجانبه دارد. کودکی که از طرف خانواده مورد حمایت و مراقبت قرار نمیگیرد چه کسی مسئول اوست؟ همانطور که میدانیم نوجوانی یکی از برهههای بسیار حساس زندگی میباشد؛ و در این سن، آموزش مهارتهای زندگی از جمله تصمیمگیری، مدیریت هیجانات و استرس بسیار مهم میباشد. متاسفانه وزارت آموزشوپرورش و در ذیل آنها مدارس، نقش موثری در آموزش مهارتهای زندگی برای کودکان و نوجوانان ایفا نمیکنند. لزوم وجود واحدهای مددکاری اجتماعی در مدارس بیش از پیش احساس میشود. چه بسا اگر اتفاقی که برای #رومینا افتاد، با یک مددکار اجتماعی دلسوز در میان گذاشته میشد، سرنوشت او به تلخی امروز نمیبود.
🔻از طرف دیگر، شواهد موجود در پرونده نشان از اهمال و کوتاهی قاضی پرونده دارد. شاید اگر رومینا برای مدت کوتاهی از سوی دادگاه به بهزیستی ارجاع میشد و چندین جلسه مشاورهی مددکار با خانواده و کودک برگزار میشد میتوانست به راهکاری بینجامد و آتش التهاب خشم پدر خاموش میگشت. چنانچه بر طبق «ماده ۵۰۶ قانون مجازات اسلامی: تسبیب در جنایت آن است که کسی سبب تلف شدن یا مصدومیت دیگری را فراهم کند و خود مستقیما مرتکب جنایت نشود؛ به طوری که در صورت فقدان رفتار او جنایت حاصل نمیشد؛ مانند آنکه چاهی بکند و کسی در آن بیفتد و آسیب ببیند.»
🔻همانطور که میبینیم مجموعهای از عوامل و خلاها دست به دست هم دادند و این فاجعهی دهشتناک را رقم زدند. پدری که از دوران کودکی تا به امروز آموزشی در مورد نحوهی مدیریت احساسات و خشم خود ندیده و دخترش را قربانی خشم لحظهای خود و عدم آگاهی در مورد رفتار در چنین شرایطی میکند. عدم وجود برنامههای آموزش رسمی در این مورد که گاهی به علت انکار کلی آن از سوی تصمیمسازان فرهنگی جامعه است در این مساله نقشی اساسی دارد. رسانههایی که باید با توجه به معضلات جامعه، ابزار آموزش باشند، گاه به ابزار ضدآموزش و ضدفرهنگ تبدیل میشوند و ماحصل آن آنچه میشود که داس خشم و ناآگاهی بر گلوی یک دختر ۱۳ ساله مینشیند.
🔻دختری که از هرگونه حمایت اجتماعی در جامعهی خود محروم شده؛ فقدان دادسراهای ویژه در شهرستانها برای رسیدگی به جرایمی چون فرار دختران و ...، خلا قوانین و عدم وجود ضمانت اجرایی آنها برای در نظر گرفتن حقوق به حق او، اهمال قوه قضاییه و سازمان بهزیستی و عدم همکاری همهجانبهی دادگستری و سازمان بهزیستی برای در نظر گرفتن مصالح کودک در این پرونده، فقدان وجود واحد مددکاری اجتماعی در مدارس و...
🔴در جامعهای که هنوز از گوشه و کنار آن شاهد اتفاقهای تلخ و باور نکردنی برای کودکان هستیم مسئولیت زندگی و جان کودکانی چون #رومینا با کیست؟ و اگر جامعهای نسبت به وضعیت کودکان و نوجوانان خود که معصومیت در پس چهرههایشان هویداست بیتفاوت بوده و اینگونه شاهد قربانی شدن آنها باشد، اساسا روی رستگاری را خواهد دید؟
🆔 @imamalisociety
«داس خشونت بر گلوی جامعه»
(این متن به علت انجام چند ویرایش، بازنشر میشود. تاریخ اولیهی انتشار، ۷ خرداد ۹۹ بوده است.)
دختر من اگر بودی...
دختر من اگر بودی، به تو میگفتم که «خانهی پدری» مسلخ نیست!
به تو میگفتم. با تو حرف میزدم؛ به زبان مهر، به زبان محبت.
نوجوانیِ معصومت را در خواب درو نمیکردم!
لبخندت را نمیدزدیدم. ترس به چشمانت نمیدواندم.
دختر من اگر بودی، کنارت میایستادم و راه زندگی را نشانت میدادم.
دختر من اگر بودی، میشدم تکیهگاه امن روزهای بلوغت.
دختر من اگر بودی...
#رومینا... الههی از بهشت آمده. نام تو را چه کسی برگزید؟ پدرت؟ پدرت همانکه انتظار دنیا آمدنت را کشید؟ پدرت همانکه از کودکی در میان دستهایش بالا و پایین پریدی و غرق در خنده شدی؟ چه نام پر معنایی برای هستی پر از فریادت برگزیدهاند!
#رومینا، پاک و پاکیزه شده... صیقل داده شده!
#رومینا! تو نیز افسانه خواهی شد؟ بهای چه چیز را با جانت پرداختی؟ عشق و شور نوجوانی؟ سواستفادهی فردی بزرگسال از سادگی و کودکیات؟ تعصب به جنون رسیدهی پدرت؟ اهمال قاضی دادگاه؟ چه کسی داد تو را خواهد ستاند؟
رومینای زیبا... الههی پاکی... سلام بر تو... سلام بر لحظههای مظلومانهی دست و پا زدنهایت برای زیستن... سلام بر روح به پرواز در آمدهات...
🔻اگر بخواهیم از جوانب مختلف پروندهی #رومینا_اشرفی را بررسی کنیم باید گفت که کودک بر اساس تمام قوانین و کنوانسیونها نیاز به مراقبت و حمایتهای همهجانبه دارد. کودکی که از طرف خانواده مورد حمایت و مراقبت قرار نمیگیرد چه کسی مسئول اوست؟ همانطور که میدانیم نوجوانی یکی از برهههای بسیار حساس زندگی میباشد؛ و در این سن، آموزش مهارتهای زندگی از جمله تصمیمگیری، مدیریت هیجانات و استرس بسیار مهم میباشد. متاسفانه وزارت آموزشوپرورش و در ذیل آنها مدارس، نقش موثری در آموزش مهارتهای زندگی برای کودکان و نوجوانان ایفا نمیکنند. لزوم وجود واحدهای مددکاری اجتماعی در مدارس بیش از پیش احساس میشود. چه بسا اگر اتفاقی که برای #رومینا افتاد، با یک مددکار اجتماعی دلسوز در میان گذاشته میشد، سرنوشت او به تلخی امروز نمیبود.
🔻از طرف دیگر، شواهد موجود در پرونده نشان از اهمال و کوتاهی قاضی پرونده دارد. شاید اگر رومینا برای مدت کوتاهی از سوی دادگاه به بهزیستی ارجاع میشد و چندین جلسه مشاورهی مددکار با خانواده و کودک برگزار میشد میتوانست به راهکاری بینجامد و آتش التهاب خشم پدر خاموش میگشت. چنانچه بر طبق «ماده ۵۰۶ قانون مجازات اسلامی: تسبیب در جنایت آن است که کسی سبب تلف شدن یا مصدومیت دیگری را فراهم کند و خود مستقیما مرتکب جنایت نشود؛ به طوری که در صورت فقدان رفتار او جنایت حاصل نمیشد؛ مانند آنکه چاهی بکند و کسی در آن بیفتد و آسیب ببیند.»
🔻همانطور که میبینیم مجموعهای از عوامل و خلاها دست به دست هم دادند و این فاجعهی دهشتناک را رقم زدند. پدری که از دوران کودکی تا به امروز آموزشی در مورد نحوهی مدیریت احساسات و خشم خود ندیده و دخترش را قربانی خشم لحظهای خود و عدم آگاهی در مورد رفتار در چنین شرایطی میکند. عدم وجود برنامههای آموزش رسمی در این مورد که گاهی به علت انکار کلی آن از سوی تصمیمسازان فرهنگی جامعه است در این مساله نقشی اساسی دارد. رسانههایی که باید با توجه به معضلات جامعه، ابزار آموزش باشند، گاه به ابزار ضدآموزش و ضدفرهنگ تبدیل میشوند و ماحصل آن آنچه میشود که داس خشم و ناآگاهی بر گلوی یک دختر ۱۳ ساله مینشیند.
🔻دختری که از هرگونه حمایت اجتماعی در جامعهی خود محروم شده؛ فقدان دادسراهای ویژه در شهرستانها برای رسیدگی به جرایمی چون فرار دختران و ...، خلا قوانین و عدم وجود ضمانت اجرایی آنها برای در نظر گرفتن حقوق به حق او، اهمال قوه قضاییه و سازمان بهزیستی و عدم همکاری همهجانبهی دادگستری و سازمان بهزیستی برای در نظر گرفتن مصالح کودک در این پرونده، فقدان وجود واحد مددکاری اجتماعی در مدارس و...
🔴در جامعهای که هنوز از گوشه و کنار آن شاهد اتفاقهای تلخ و باور نکردنی برای کودکان هستیم مسئولیت زندگی و جان کودکانی چون #رومینا با کیست؟ و اگر جامعهای نسبت به وضعیت کودکان و نوجوانان خود که معصومیت در پس چهرههایشان هویداست بیتفاوت بوده و اینگونه شاهد قربانی شدن آنها باشد، اساسا روی رستگاری را خواهد دید؟
🆔 @imamalisociety
Forwarded from شارمین میمندی نژاد
✅ یه فیلم هس که امشب تو این شهر اکران میشه، نقش اولشو یه پدر بازی میکنه، نقش بعدشم یه دختر، میدونی، خیلی هم فیلم نیس، چون دست پدره یه چاقوئه که باهاش تو شبای قبل بچههاشو کشته...
نمایشنامه #اژدها_بر_دوش
اثر #شارمین_میمندی_نژاد
#رومینا_اشرفی
🆔 @meymandi_nezhad
نمایشنامه #اژدها_بر_دوش
اثر #شارمین_میمندی_نژاد
#رومینا_اشرفی
🆔 @meymandi_nezhad
#اختلاف_طبقاتی یعنی یک بچه در یک پرسکاری با حقوق ماهی ۸۰۰هزار تومان کار کند و بعد از شش ماه کار (اگر حقوقش را به موقع بدهند، انگشتش زیر دستگاه پرس قطع نشود، هیچ خرجی نکند و کل حقوقش را هم پسانداز کند.) تازه هنوز ۲۰۰هزارتومن باید روی پولش بگذارد تا با مژدگانی که یک نفر دیگر در همین جامعه برای پیدا شدن سویچ ماشینش میدهد برابری کند؛ به عبارت دیگر:
شش ماه کار یک بچه در پرسکاری در جنوب شهر + ۲۰۰هزارتومان = پول مژدگانی پیدا شدن ماشین یک نفر در بالای شهر
اختلاف بین بالا شهر و پایین شهر اگرچه نیمساعت است؛ اما «شش ماه عمر+۲۰۰هزار تومن=سویچ ماشین» شاید معیار واقعیتری باشد.
🆔 @imamalisociety
شش ماه کار یک بچه در پرسکاری در جنوب شهر + ۲۰۰هزارتومان = پول مژدگانی پیدا شدن ماشین یک نفر در بالای شهر
اختلاف بین بالا شهر و پایین شهر اگرچه نیمساعت است؛ اما «شش ماه عمر+۲۰۰هزار تومن=سویچ ماشین» شاید معیار واقعیتری باشد.
🆔 @imamalisociety
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
✨در شب قدر امسال چشم به آسمان دوختیم و به یاد تکتک کودکانی که در تمام این سالها شاهد لحظات رنج کشیدنشان بودیم، ردی بر صفحهی آسمان گذاشتیم تا هرگز شبهای تاریک کودکانمان را فراموش نکنیم؛ به امید آنکه دستی به فریاد کودکان این سرزمین برسد.
الغوث، الغوث، خلصنا من النار يا رب!
🎬گزیدهای از دعای شب قدر اعضای جمعیت امام علی در بیست و یکمین آیین #کوچه_گردان_عاشق
🆔 @imamalisociety
الغوث، الغوث، خلصنا من النار يا رب!
🎬گزیدهای از دعای شب قدر اعضای جمعیت امام علی در بیست و یکمین آیین #کوچه_گردان_عاشق
🆔 @imamalisociety
📷 بارگیری ۹۶۰ کیسهی طرح #کوچه_گردان_عاشق در ستاد جمعیت امام علی(ع) جهت توزیع در مناطق جنوبی استان #کرمان
✳️ همچنان برای تامین تمام ۱۳۰۰ کیسهی مناطق بسیار محروم استان #کرمان به همراهی شما خوبان نیازمندیم:
🔸شماره حساب جمعیت امام علی(ع):
۶۹۷۴۰۵۸۶۴۱
💳 شماره کارت جمعیت امام علی مختص طرح #کوچه_گردان_عاشق
۶۱۰۴۳۳۷۹۸۱۷۶۷۰۸۸
📱 پرداخت از طریق کد USDD:
*720*110#
🔗 درگاه پرداخت اینترنتی:
donation.sosapoverty.org/kuchegardan
🆔 @imamalisociety
✳️ همچنان برای تامین تمام ۱۳۰۰ کیسهی مناطق بسیار محروم استان #کرمان به همراهی شما خوبان نیازمندیم:
🔸شماره حساب جمعیت امام علی(ع):
۶۹۷۴۰۵۸۶۴۱
💳 شماره کارت جمعیت امام علی مختص طرح #کوچه_گردان_عاشق
۶۱۰۴۳۳۷۹۸۱۷۶۷۰۸۸
📱 پرداخت از طریق کد USDD:
*720*110#
🔗 درگاه پرداخت اینترنتی:
donation.sosapoverty.org/kuchegardan
🆔 @imamalisociety
🔴ناقوس داسها در عصر یخبندان
(داستانی کوتاه در زمان مرگ #رومینا_اشرفی و #آتش_در_زاگرس)
🔻صدایی عجیب در شهر شنیده میشد. مردم به یکدیگر نگاه میکردند. انگار که ناقوس مرگ به صدا درآمده بود. ناگهان پسربچهای از کوچهای بیرون جهید:«داسها...داسها...». مردم به سمت پسرک برگشتند. پسرک فریادزنان و ترسان به سمت آنها میدوید. پشت سر او چند داس در حالی که به هم میکوبیدند و گویی طبل جنگ را به صدا درمیآورند، به مردم نزدیک میشدند. مردم پا به فرار گذاشتند. هر کس به درون خانهاش میگریخت. هر که دربِ خانهاش را از ترس میبست، یک داس به تعداد داسها افزوده میشد. داسها در تکثیری دیوانهوار، که زاییدهی جنون آنها و ترس مردم بود، در حال زیاد شدن بودند.
🔻دختر نوجوانی آن روز از شهر بیرون رفته و در گندمزارها در حال گشتوگذار بود. باد در گندمها میپیچید و در آنها موجی زیبا میافکند. بادی ملایم و دلنشین که دخترک آن را دوست داشت. او خبر از هجوم داسها به شهر نداشت. داسها همچنان پیش میآمدند. کوچه به کوچه، خیابان به خیابان و میدان به میدان را به تصرف خود درمیآوردند.
🔻کمکم صداهایی به گوش دخترک میرسید؛ اما بیتوجه به آنها به رقص گندمها در باد مینگریست. از دور چند داس را دید که به او نزدیک میشوند. گمان دخترک بر دروی گندمها بود. چند شاخهی طلایی گندم را در آغوش کشید و آنها را دلداری داد: «ناراحت نباشید گندمهای زیبای من! شما باز هم جوانه میزنید. آفتاب به شما سلام میکند. من هم باز پیش شما میآیم...» هنوز حرفهایش به آخر نرسیده بود که داس بر گلویش نشست! کل گندمزار ماتم گرفت! باد با سرعت بیشتری شروع به وزیدن کرد! آفتاب آتش گرفت و آتش، در باد انداخت! باد به جنگلها رسید و جنگلها در ماتم آن داس که بر گلوی دخترک نشست، آتشِ باد را بر جان خود افکندند.
🔻جنگلها میسوختند. آدمها هراسان به این طرف و آن طرف میدویدند و بر آتش جنگل آب میپاشیدند. آنها نمیدانستند که این آتش، آخرین گرما پیش از یک عصر طولانی یخبندان در این سرزمین است؛ یک عصر سرد و تاریک که دیگر خبری از خورشید نخواهد بود!
#رومینا
🆔 @imamalisociety
(داستانی کوتاه در زمان مرگ #رومینا_اشرفی و #آتش_در_زاگرس)
🔻صدایی عجیب در شهر شنیده میشد. مردم به یکدیگر نگاه میکردند. انگار که ناقوس مرگ به صدا درآمده بود. ناگهان پسربچهای از کوچهای بیرون جهید:«داسها...داسها...». مردم به سمت پسرک برگشتند. پسرک فریادزنان و ترسان به سمت آنها میدوید. پشت سر او چند داس در حالی که به هم میکوبیدند و گویی طبل جنگ را به صدا درمیآورند، به مردم نزدیک میشدند. مردم پا به فرار گذاشتند. هر کس به درون خانهاش میگریخت. هر که دربِ خانهاش را از ترس میبست، یک داس به تعداد داسها افزوده میشد. داسها در تکثیری دیوانهوار، که زاییدهی جنون آنها و ترس مردم بود، در حال زیاد شدن بودند.
🔻دختر نوجوانی آن روز از شهر بیرون رفته و در گندمزارها در حال گشتوگذار بود. باد در گندمها میپیچید و در آنها موجی زیبا میافکند. بادی ملایم و دلنشین که دخترک آن را دوست داشت. او خبر از هجوم داسها به شهر نداشت. داسها همچنان پیش میآمدند. کوچه به کوچه، خیابان به خیابان و میدان به میدان را به تصرف خود درمیآوردند.
🔻کمکم صداهایی به گوش دخترک میرسید؛ اما بیتوجه به آنها به رقص گندمها در باد مینگریست. از دور چند داس را دید که به او نزدیک میشوند. گمان دخترک بر دروی گندمها بود. چند شاخهی طلایی گندم را در آغوش کشید و آنها را دلداری داد: «ناراحت نباشید گندمهای زیبای من! شما باز هم جوانه میزنید. آفتاب به شما سلام میکند. من هم باز پیش شما میآیم...» هنوز حرفهایش به آخر نرسیده بود که داس بر گلویش نشست! کل گندمزار ماتم گرفت! باد با سرعت بیشتری شروع به وزیدن کرد! آفتاب آتش گرفت و آتش، در باد انداخت! باد به جنگلها رسید و جنگلها در ماتم آن داس که بر گلوی دخترک نشست، آتشِ باد را بر جان خود افکندند.
🔻جنگلها میسوختند. آدمها هراسان به این طرف و آن طرف میدویدند و بر آتش جنگل آب میپاشیدند. آنها نمیدانستند که این آتش، آخرین گرما پیش از یک عصر طولانی یخبندان در این سرزمین است؛ یک عصر سرد و تاریک که دیگر خبری از خورشید نخواهد بود!
#رومینا
🆔 @imamalisociety