تفاهم_نامه_همکاری_ایفا_و_جمعیت_امام.pdf
1.7 MB
🌀تفاهمنامهی همکاری مشترک بین بنیاد حمایت از توسعهی مناطق محروم ایفا و جمعیت امام علی (ع)؛ به منظور ایجاد اشتغال در مناطق سیلزدهی استان خوزستان در سیل بهار ۹۸
📌این قرارداد در سه فاز به ارزش کلی ۵۰۰ میلیون تومان منعقد شده و فاز اول آن به ارزش ۲۰۰ میلیون تومان اجرایی گردیده است. جمعیت امام علی این مبالغ را از محل کمکهای مردمی در سیل بهار ۹۸ هزینه کرده و با همکاری ایفا به افراد آسیبدیده از سیل وامهایی اعطا میشود تا به راهاندازی کسب و کار خویش بپردازند. اسامی افراد وامگیرنده در این فایل قید گردیده است.
(نام کوچک افراد به منظور حفظ حریم خصوصی ایشان مات شده. همچنین مشابهت نامهای فامیلی، به علت سکونت این افراد در یک روستا میباشد که اغلب از یک طایفه هستند.)
#سیل_سراسری
#سیل_خوزستان
🆔 @imamalisociety
📌این قرارداد در سه فاز به ارزش کلی ۵۰۰ میلیون تومان منعقد شده و فاز اول آن به ارزش ۲۰۰ میلیون تومان اجرایی گردیده است. جمعیت امام علی این مبالغ را از محل کمکهای مردمی در سیل بهار ۹۸ هزینه کرده و با همکاری ایفا به افراد آسیبدیده از سیل وامهایی اعطا میشود تا به راهاندازی کسب و کار خویش بپردازند. اسامی افراد وامگیرنده در این فایل قید گردیده است.
(نام کوچک افراد به منظور حفظ حریم خصوصی ایشان مات شده. همچنین مشابهت نامهای فامیلی، به علت سکونت این افراد در یک روستا میباشد که اغلب از یک طایفه هستند.)
#سیل_سراسری
#سیل_خوزستان
🆔 @imamalisociety
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻بازی دوستانه بین تیمهای پرشین دروازهغار و پرشین حسنآباد شهرری با پیروزی ۲ بر ۰ تیم دروازهغار به پایان رسید.
🔻پس از این دیدار، بازیکنان دو تیم در کنار یکدیگر در خانه ایرانی دروازهغار ساعاتی را با گفتگو از تجربههایشان سپری کردند.
☎️همکاری با خانه ایرانی دروازهغار:
09396007178
021-55168401
🆔 @imamalisociety
🔻پس از این دیدار، بازیکنان دو تیم در کنار یکدیگر در خانه ایرانی دروازهغار ساعاتی را با گفتگو از تجربههایشان سپری کردند.
☎️همکاری با خانه ایرانی دروازهغار:
09396007178
021-55168401
🆔 @imamalisociety
از ستونهای چوبی سقف، فقر فریاد برمیآورد و حضورش را بر اهالی خانه تحمیل مینمود.
خانهای که همه چیزش در یک اتاق با پردههای رنگ و رو رفته خلاصه میشد.
حیاط خانه در بهمریختگی و آشوب ظاهریاش، دچار نظمی عمیق در محتوا بود؛ اهالی خانه در مرداب عمیق فلاکت به صف و منظم فرو میرفتند. دیوارهای سست، قالی زهوار در رفته و سطلهای پلاستیکی که در جای جای این مرداب به آشوب بودند، از لحظهی ورودت به این خانه، چنان نگاهت میکنند که گویی از داغ این فقر، هر لحظه ممکن است به حرکت درآیند، دست و پایت را به زنجیر کشند و به جرم همدستی در گستردن این رنج انسانسوز، تو را، مرا و هر آن کس که بساط این فقر را چیده، در جایگاه متهم در دادگاهی سخت بنشانند؛ دادگاهی برای دادخواهی در مرگ مروّت، مرگ آدمیت، مرگ انصاف!
📸عکسها از خانهای در منطقهی شوش که اعضای خانه ایرانی مولوی در تدارک برای گرفتن خانهای مناسب برای اهالی آن هستند.
راههای ارتباطی با خانه ایرانی مولوی:
📞02155603436
📱09916338501
🆔 @imamalisociety
خانهای که همه چیزش در یک اتاق با پردههای رنگ و رو رفته خلاصه میشد.
حیاط خانه در بهمریختگی و آشوب ظاهریاش، دچار نظمی عمیق در محتوا بود؛ اهالی خانه در مرداب عمیق فلاکت به صف و منظم فرو میرفتند. دیوارهای سست، قالی زهوار در رفته و سطلهای پلاستیکی که در جای جای این مرداب به آشوب بودند، از لحظهی ورودت به این خانه، چنان نگاهت میکنند که گویی از داغ این فقر، هر لحظه ممکن است به حرکت درآیند، دست و پایت را به زنجیر کشند و به جرم همدستی در گستردن این رنج انسانسوز، تو را، مرا و هر آن کس که بساط این فقر را چیده، در جایگاه متهم در دادگاهی سخت بنشانند؛ دادگاهی برای دادخواهی در مرگ مروّت، مرگ آدمیت، مرگ انصاف!
📸عکسها از خانهای در منطقهی شوش که اعضای خانه ایرانی مولوی در تدارک برای گرفتن خانهای مناسب برای اهالی آن هستند.
راههای ارتباطی با خانه ایرانی مولوی:
📞02155603436
📱09916338501
🆔 @imamalisociety
🌕🌕🌕🌕🌕 و حالا پنجمین چراغ!
در روزهای آغازین زمستان هستیم و با مهربانی شما عزیزان قرار است هزینهی لباس گرم نانآوران کوچکِ این دیار را تامین کنیم.
❇️ فقط ۴۷ میلیون تومان دیگر برای تامین کل هزینهی خرید لباس گرم باقی مانده است. ما هماره به همت شما مردم سرزمینمان ایمان داریم:
💳شماره کارت به نام جمعیت امام علی(ع):
6104337866413659
🔗شماره حساب به نام جمعیت امام علی(ع):
5542816246
🌐درگاه پرداخت الکترونیکی:
donate.sosapoverty.org/yalda
#یلدا_در_کوچه_های_فقر
🆔 @imamalisociety
در روزهای آغازین زمستان هستیم و با مهربانی شما عزیزان قرار است هزینهی لباس گرم نانآوران کوچکِ این دیار را تامین کنیم.
❇️ فقط ۴۷ میلیون تومان دیگر برای تامین کل هزینهی خرید لباس گرم باقی مانده است. ما هماره به همت شما مردم سرزمینمان ایمان داریم:
💳شماره کارت به نام جمعیت امام علی(ع):
6104337866413659
🔗شماره حساب به نام جمعیت امام علی(ع):
5542816246
🌐درگاه پرداخت الکترونیکی:
donate.sosapoverty.org/yalda
#یلدا_در_کوچه_های_فقر
🆔 @imamalisociety
🥀انسانیت گمشده در دود اعتیاد، چاقوی تیز پدر در شب فاجعه
«روایتی واقعی از اعضای خانه ایرانی ویره شهریار»
🔹انتهای شب بود. گوشی را برداشتم
فقط صدای فریادهایشان را از پشت گوشی میشنیدم؛
«خاله تو رو خدا ما رو نجات بدید، دیدی بالاخره بابا پیدامون کرد، سرمون رو کوبیده به دیوار حالا هم چاقو رو گرفته سمتمون...»
و بعد صدا قطع شد...
📌یادداشت کامل را در لینک زیر مشاهده نمایید:
➡️ plink.ir/lRDri
#اعتیاد
#کودک_آزاری
#قربانیان_خاموش
🆔 @imamalisociety
«روایتی واقعی از اعضای خانه ایرانی ویره شهریار»
🔹انتهای شب بود. گوشی را برداشتم
فقط صدای فریادهایشان را از پشت گوشی میشنیدم؛
«خاله تو رو خدا ما رو نجات بدید، دیدی بالاخره بابا پیدامون کرد، سرمون رو کوبیده به دیوار حالا هم چاقو رو گرفته سمتمون...»
و بعد صدا قطع شد...
📌یادداشت کامل را در لینک زیر مشاهده نمایید:
➡️ plink.ir/lRDri
#اعتیاد
#کودک_آزاری
#قربانیان_خاموش
🆔 @imamalisociety
Telegraph
🥀انسانیت گمشده در دود اعتیاد، چاقوی تیز پدر در شب فاجعه
🔹انتهای شب بود. گوشی را برداشتم. فقط صدای فریادهایشان را از پشت گوشی میشنیدم؛ «خاله تو رو خدا ما رو نجات بدید، دیدی بالاخره بابا پیدامون کرد، سرمون رو کوبیده به دیوار حالا هم چاقو رو گرفته سمتمون... » و بعد صدا قطع شد. 🔹سالهاست که هر بار پای قصهی زندگی…
🌀ما به مهماننوازی شهره بودیم؛ نه اینچنین محتاج یک لقمه نان شدن!
سیستان و بلوچستان در آتش بیتوجهیها
🔻بلوچها به سفرههای گشوده معروفند. مردمانی که اگر حتی یکبار هم همراهشان بشوی، حتما متوجه مهماننوازی آنها، فارغ از آشنا و غریبه بودن مهمان، میشوی. مهمان بلوچ مهمان است و جایش روی چشم؛ هر که میخواهد باشد. سفرههای بسیاری از بلوچها اما این روزها به لطف بیبرنامگیها و کوتاهی مسئولین امر، به اندازهی قلبهای وسیعشان گسترده و رنگین نیست.
🔻در میان برخی روستاها که بروی در سفرههایشان تنها نان میبینی و اگر باز هم بیشتر در میان روستاها بگردی مردمانی را میبینی که در سایهی کپرها و چادرهایشان روزهایی را بدون حتی همان نانِ شب سر میکنند.
به خاطرهای که از یکی از دواطلبان جمعیت امام علی، که چندی پیش برایم نقل کرد، فکر میکنم. میگفت چند سال پیش که عاشقانه، کیسهی کوچهگردی بر دوش داشته و در میان این روستاها کیسههای آذوقهی امانت مردم را به روستاییان میرسانده، مادری را دیده که با دیدن این داوطلب به او گفته: «خدا را شکر که شما با کیسههایتان امشب رسیدید. دیروز که نان تمام شد نمیدانستم امروز به فرزندانم چه بدهم! به فکر این بودم که از این علفهای صحرا برای بچههایم خوراکی درست کنم که خدا شما را رساند.»
🔻هر بار که این خاطره به ذهنم میآید داغ میشوم و میسوزم. احساس میکنم بیغیرتترین آدم روی زمینم؛ تا امشب که قصهی حدیثه، دختر ۸ سالهی بلوچم، را شنیدم. رابط محلی میگفت حدیثه در تنهایی روستای کوچکشان و در میان همهی نداشتنهایش، بیماری گلوتِن دارد؛ یعنی نوعی حساسیت که خوردن برخی غذاها برایش ممنوع است؛ از جمله «نان».
🔻نان نخوردن شاید برای قشری از جامعه یک انتخاب غذایی باشد. عدهای نان نمیخورند و به جایش پروتئین مصرف میکنند یا شاید گرسنگی نخوردن نان را با قطعات بزرگتر گوشت و مرغ جایگزین میکنند؛ اما در یک روستای کوچک در منطقهای محروم، «نان» یعنی همه چیز؛ یعنی مرز بین سیری و گرسنگی.
🔻رابطمان میگفت: «گاهی چند روزی نان مخصوص به حدیثه نمیرسد و آن موقع است که گریههای حدیثه تمامی ندارد و مدام از گرسنگی گریه میکند.»
حدیثه گریه میکند و صدای گریههایش حدیث میشود بر گوشهای کر شدهی ما؛ حدیث نامردمیهای این روزها، حدیث فراموشیها، حدیث ندیدنها، حدیث نشنیدنها، حتی اگر به صدای بلند این دردها را فریاد بزنیم!
🆔 @imamalisociety
سیستان و بلوچستان در آتش بیتوجهیها
🔻بلوچها به سفرههای گشوده معروفند. مردمانی که اگر حتی یکبار هم همراهشان بشوی، حتما متوجه مهماننوازی آنها، فارغ از آشنا و غریبه بودن مهمان، میشوی. مهمان بلوچ مهمان است و جایش روی چشم؛ هر که میخواهد باشد. سفرههای بسیاری از بلوچها اما این روزها به لطف بیبرنامگیها و کوتاهی مسئولین امر، به اندازهی قلبهای وسیعشان گسترده و رنگین نیست.
🔻در میان برخی روستاها که بروی در سفرههایشان تنها نان میبینی و اگر باز هم بیشتر در میان روستاها بگردی مردمانی را میبینی که در سایهی کپرها و چادرهایشان روزهایی را بدون حتی همان نانِ شب سر میکنند.
به خاطرهای که از یکی از دواطلبان جمعیت امام علی، که چندی پیش برایم نقل کرد، فکر میکنم. میگفت چند سال پیش که عاشقانه، کیسهی کوچهگردی بر دوش داشته و در میان این روستاها کیسههای آذوقهی امانت مردم را به روستاییان میرسانده، مادری را دیده که با دیدن این داوطلب به او گفته: «خدا را شکر که شما با کیسههایتان امشب رسیدید. دیروز که نان تمام شد نمیدانستم امروز به فرزندانم چه بدهم! به فکر این بودم که از این علفهای صحرا برای بچههایم خوراکی درست کنم که خدا شما را رساند.»
🔻هر بار که این خاطره به ذهنم میآید داغ میشوم و میسوزم. احساس میکنم بیغیرتترین آدم روی زمینم؛ تا امشب که قصهی حدیثه، دختر ۸ سالهی بلوچم، را شنیدم. رابط محلی میگفت حدیثه در تنهایی روستای کوچکشان و در میان همهی نداشتنهایش، بیماری گلوتِن دارد؛ یعنی نوعی حساسیت که خوردن برخی غذاها برایش ممنوع است؛ از جمله «نان».
🔻نان نخوردن شاید برای قشری از جامعه یک انتخاب غذایی باشد. عدهای نان نمیخورند و به جایش پروتئین مصرف میکنند یا شاید گرسنگی نخوردن نان را با قطعات بزرگتر گوشت و مرغ جایگزین میکنند؛ اما در یک روستای کوچک در منطقهای محروم، «نان» یعنی همه چیز؛ یعنی مرز بین سیری و گرسنگی.
🔻رابطمان میگفت: «گاهی چند روزی نان مخصوص به حدیثه نمیرسد و آن موقع است که گریههای حدیثه تمامی ندارد و مدام از گرسنگی گریه میکند.»
حدیثه گریه میکند و صدای گریههایش حدیث میشود بر گوشهای کر شدهی ما؛ حدیث نامردمیهای این روزها، حدیث فراموشیها، حدیث ندیدنها، حدیث نشنیدنها، حتی اگر به صدای بلند این دردها را فریاد بزنیم!
🆔 @imamalisociety
⛔️ پرونده ناتمام یک کودکآزاری دیگر؛ این بار در ساری
باز هم متهم گریخت!
🖋فاطمه بیکپور، خبرنگار
واقعه یک سال و نیم قبل در یکی از محلههای حاشیهی ساری رخ داد. یکی از روزهای خرداد سال ۹۷ بود. دختران ۸ تا ۱۰ ساله، که از مددجوهای جمعیت امام علی بودند و به خانه ایرانی ساری هم میآمدند، به مربیان گفتند مردی ما را میبرد پشت درختان و کارهای بد با ما انجام میدهد. بار دیگر تعرض و آزار جنسی آوار میشود روی سر کودکانی بیپناه...
... متهم مرد جوانی است که خودش متاهل است، دو کودک هم دارد و پسرعموی یکی از همین کودکانی است که مورد تعرض قرار گرفته.
📌ادامهی مطلب در لینک زیر:
➡️ plink.ir/B94o7
#کودک_آزاری
#قربانیان_خاموش
🆔 @imamalisociety
باز هم متهم گریخت!
🖋فاطمه بیکپور، خبرنگار
واقعه یک سال و نیم قبل در یکی از محلههای حاشیهی ساری رخ داد. یکی از روزهای خرداد سال ۹۷ بود. دختران ۸ تا ۱۰ ساله، که از مددجوهای جمعیت امام علی بودند و به خانه ایرانی ساری هم میآمدند، به مربیان گفتند مردی ما را میبرد پشت درختان و کارهای بد با ما انجام میدهد. بار دیگر تعرض و آزار جنسی آوار میشود روی سر کودکانی بیپناه...
... متهم مرد جوانی است که خودش متاهل است، دو کودک هم دارد و پسرعموی یکی از همین کودکانی است که مورد تعرض قرار گرفته.
📌ادامهی مطلب در لینک زیر:
➡️ plink.ir/B94o7
#کودک_آزاری
#قربانیان_خاموش
🆔 @imamalisociety
Telegraph
⛔️ پرونده ناتمام یک کودکآزاری دیگر، این بار در ساری؛ باز هم متهم گریخت!
واقعه یک سال و نیم قبل در یکی از محلههای حاشیهی ساری رخ داد. یکی از روزهای خرداد سال ۹۷ بود. دختران ۸ تا ۱۰ ساله، که از مددجوهای جمعیت امام علی بودند و به خانه ایرانی ساری هم میآمدند، به مربیان گفتند مردی ما را میبرد پشت درختان و کارهای بد با ما انجام…
🍀سال نو میلادی را به همهی هموطنان مسیحی تبریک میگوییم.
🍀به امید آنکه با نو شدن سالها، جهان هر چه بیشتر از صلح، زیبایی و نکویی انباشته شود و انسان به عشق افزونتر به زندگی، نوعدوستی و آشتی با طبیعت، آراسته و نو گردد.
🆔 @imamalisociety
🍀به امید آنکه با نو شدن سالها، جهان هر چه بیشتر از صلح، زیبایی و نکویی انباشته شود و انسان به عشق افزونتر به زندگی، نوعدوستی و آشتی با طبیعت، آراسته و نو گردد.
🆔 @imamalisociety
Forwarded from هنرمندان بلوچ
چشم هایش مانند دریایی هستن
که از خوشحالی طغیان میکند.
و در آن دریا، قایق غم نابود میشود
📸 سعیدخان بلوچ
✏️ مرتضی بلوچ
🆔 @BaluchArtists
که از خوشحالی طغیان میکند.
و در آن دریا، قایق غم نابود میشود
📸 سعیدخان بلوچ
✏️ مرتضی بلوچ
🆔 @BaluchArtists
لبخندت انوار طلايی خورشيد بر تاريكیهاست
بشنو طنين خوش زندگانی را
و بخند آنچنان كه جانی دوباره بر جهان باشی❤️
🌀تهيهی یک جفت سمعک توسط خيرين خانه ایرانی ملکآباد کرج برای كودکی که به دلیل ضعف شنوایی، سال گذشته از تحصیل بازمانده بود و از حالا قرار است در خانه علم جمعیت امام علی، آن یک سال را که از تحصیل دور بود جبران کند؛ تا سال بعد، دوباره پشت نیمکت مدرسه بنشیند.
🆔 @imamalisociety
بشنو طنين خوش زندگانی را
و بخند آنچنان كه جانی دوباره بر جهان باشی❤️
🌀تهيهی یک جفت سمعک توسط خيرين خانه ایرانی ملکآباد کرج برای كودکی که به دلیل ضعف شنوایی، سال گذشته از تحصیل بازمانده بود و از حالا قرار است در خانه علم جمعیت امام علی، آن یک سال را که از تحصیل دور بود جبران کند؛ تا سال بعد، دوباره پشت نیمکت مدرسه بنشیند.
🆔 @imamalisociety
🔴مناقشه در مورد سن «روسپیگریِ ناگزیر» در ایران؛ و آسیبهایی که به سختی جبران خواهند شد
🔻در روزهای گذشته، مناقشه در مورد سن «روسپیگری ناگزیر» در ایران و حداقل سنهایی که این معضل در مورد آنها مشاهده شده، به بحثی چالشی تبدیل شده است؛ در این باره باید گفت بحث «روسپیگری ناگزیر» در هر سنی یک معضل اجتماعی بسیار بزرگ برای اهالی یک جامعه میباشد و اگر به افرادی با سن کم (سن نوجوانی) سرایت کند، باید به حال آن جامعه خون گریست.
🔻در این مورد باید بر روی ریشههای این معضل تمرکز کرد و ریشههای ابتلا به این مساله خشکانده شود تا افراد (در هر سنی) در معرض این مساله قرار نگیرند. در تجربیات جمعیت امام علی در مناطق حاشیهنشین کل کشور، مواردی از این دست مشاهده شده است:
۱- مادر معتادی که دختر نوجوانش را در معرض تنفروشی و ارتباط با مردان قرار میداده تا پول موادش تامین شود. (ریشهی خانمانسوز اعتیاد)
۲- پدری که دختر هفتسالهاش را به جای کرایه، در اختیار صاحبخانه قرار میداده. (ریشهی تنومند فقر)
۳- پدر معتادی که خانهاش تبدیل به پاتوق مصرف مواد شده بود و افراد مصرفکننده، دختر هشتسالهی او را مورد آزار و اذیت جنسی قرار میدادند. دختر پس از رسیدن به سن بلوغ، برای انتقام از خود، به تنفروشی روی آورده. (ریشهی اعتیاد)
🔴لطفا ریشههای فقر، اعتیاد، آزارهای خانگی و ... را بسوزانید که این عوامل در حال سوزاندن ریشههای اخلاق، انسانیت و همهی زیباییهای یک جامعه هستند.
تا دیرتر نشده، وارد عمل شوید.
🆔 @imamalisociety
🔻در روزهای گذشته، مناقشه در مورد سن «روسپیگری ناگزیر» در ایران و حداقل سنهایی که این معضل در مورد آنها مشاهده شده، به بحثی چالشی تبدیل شده است؛ در این باره باید گفت بحث «روسپیگری ناگزیر» در هر سنی یک معضل اجتماعی بسیار بزرگ برای اهالی یک جامعه میباشد و اگر به افرادی با سن کم (سن نوجوانی) سرایت کند، باید به حال آن جامعه خون گریست.
🔻در این مورد باید بر روی ریشههای این معضل تمرکز کرد و ریشههای ابتلا به این مساله خشکانده شود تا افراد (در هر سنی) در معرض این مساله قرار نگیرند. در تجربیات جمعیت امام علی در مناطق حاشیهنشین کل کشور، مواردی از این دست مشاهده شده است:
۱- مادر معتادی که دختر نوجوانش را در معرض تنفروشی و ارتباط با مردان قرار میداده تا پول موادش تامین شود. (ریشهی خانمانسوز اعتیاد)
۲- پدری که دختر هفتسالهاش را به جای کرایه، در اختیار صاحبخانه قرار میداده. (ریشهی تنومند فقر)
۳- پدر معتادی که خانهاش تبدیل به پاتوق مصرف مواد شده بود و افراد مصرفکننده، دختر هشتسالهی او را مورد آزار و اذیت جنسی قرار میدادند. دختر پس از رسیدن به سن بلوغ، برای انتقام از خود، به تنفروشی روی آورده. (ریشهی اعتیاد)
🔴لطفا ریشههای فقر، اعتیاد، آزارهای خانگی و ... را بسوزانید که این عوامل در حال سوزاندن ریشههای اخلاق، انسانیت و همهی زیباییهای یک جامعه هستند.
تا دیرتر نشده، وارد عمل شوید.
🆔 @imamalisociety
دلم میخواد نقاشی بکشم،
رنگآمیزی کنم، بزنم بیرون از خط، بیرون از کادر، بیرون از همهی حد و مرزا...
دلم میخواد این دفعه حاشیه رو رنگ کنم...
قبلش هر چی رنگ سیاه توش هست رو پاک کنم؛
با یک پاککن خوب که سیاهتَرش نکنه، زشتترش نکنه...
(یادم باشه حاشیه ظریفه، تحملش کمه، به جایی وصل نیست.)
نه؛
اصلا کاش میشد این برگ از دفترم رو مچاله کنم بندازم دور
کاش میشد از نو شروع کنیم همه با هم بریم سر خط... سر خط دفتر نقاشی ...
دلم میخواد ایندفعه خطکش نباشه...
هر چی باشه رنگ باشه...
از بالا تا پایین
یکدست و یکنواخت
بدون حاشیه....
📸 کلاس مهدکودک خانه ایرانی طبرسی مشهد
🆔 @imamalisociety
رنگآمیزی کنم، بزنم بیرون از خط، بیرون از کادر، بیرون از همهی حد و مرزا...
دلم میخواد این دفعه حاشیه رو رنگ کنم...
قبلش هر چی رنگ سیاه توش هست رو پاک کنم؛
با یک پاککن خوب که سیاهتَرش نکنه، زشتترش نکنه...
(یادم باشه حاشیه ظریفه، تحملش کمه، به جایی وصل نیست.)
نه؛
اصلا کاش میشد این برگ از دفترم رو مچاله کنم بندازم دور
کاش میشد از نو شروع کنیم همه با هم بریم سر خط... سر خط دفتر نقاشی ...
دلم میخواد ایندفعه خطکش نباشه...
هر چی باشه رنگ باشه...
از بالا تا پایین
یکدست و یکنواخت
بدون حاشیه....
📸 کلاس مهدکودک خانه ایرانی طبرسی مشهد
🆔 @imamalisociety
🌀تکهای از وجودم آنجا جا ماند...
🔻ساعت از ۵ گذشته بود و دیگه امیدی به زود رسیدن نداشتم. چراغ چهارراه جهان کودک، حکم خان هفتم رو داره برام! ماسک به صورت، نشسته بودم تو تاکسی و سرم رو تکیه داده بودم به پنجرهی عقب ماشین...
هندزفری به گوش، خیره شده بودم به اون طرف خیابون. یهو دود جلوی چشمام غلیظتر شد! اول النگوهای بدلیشو دیدم. دستشو آورده بود جلو و داشت اسپند دودکن رو تاب میداد. نگاهمو آروم آروم آوردم بالاتر. رسیدم به چشماش، به نگاهش. خجالت كشيدم و سَرَمو آوردم پايين. دوباره خيره شدم به النگوهاش. داشت باهام حرف ميزد، ولی انقدر شرمنده بودم كه اون لحظه ترجيح دادم به جای اينكه باهاش حرف بزنم، اسم و سن و سالشو بپرسم، بهش خوراكی بدم يا حتی فقط بهش لبخند بزنم، وانمود كنم من نيستم. چون اين حقيقیترين واقعيت اون لحظه بود.
plink.ir/Aaope
🔻لابهلای اون همه دود و کثیفی، من واقعا نبودم. به اندازهی تمام آرزوهای زندگیش، من نبودم. به اندازهی تمام عروسکهایی که نداشت، تمام مدرسههایی که نرفته بود، تمام پیراهنهای چیندار دخترانهای که نپوشیده بود، منم نبودم.
من کنار اسپندهایی که دود میکرد، فالهایی که میفروخت، و التماسهایی که برای یه لقمه غذا میکرد بودم. اندازهی حضور من همینقدر بود... اندازهی تمام آلودگیهای این شهر... تمام کثیفیهای این دنیا... تمام قانونهایی که فقط نگران بچهمدرسهایها هستن... تمام مسئولایی كه نفهميدن برای بچهای كه مدرسه نميره ولی مجبوره كار كنه هم، هوا آلودهست... گروه سنی اونم در معرض خطره...
من كه برای دنيای كودكانهش هيچ كاری نكرده بودم، من براش وجود نداشتم...
چراغ كه سبز شد دويد رفت كنار جدول، پيش بقيهی دوستاش... يكيشون يه خوراكی دستش بود داشت بين همه تقسيم ميكرد...
🔻یادم نیست آخرش کی رسیدم، فقط میدونم یه تیکه از وجودم جا موند پیش نگاهش، و هیچ جوابی برای این سوالم پیدا نشد؛ چرا ما نتونستیم مثل دخترک و دوستاش، دنیا و خوشیهاشو برای همه به یک اندازه بخواهیم؟
🆔 @imamalisociety
🔻ساعت از ۵ گذشته بود و دیگه امیدی به زود رسیدن نداشتم. چراغ چهارراه جهان کودک، حکم خان هفتم رو داره برام! ماسک به صورت، نشسته بودم تو تاکسی و سرم رو تکیه داده بودم به پنجرهی عقب ماشین...
هندزفری به گوش، خیره شده بودم به اون طرف خیابون. یهو دود جلوی چشمام غلیظتر شد! اول النگوهای بدلیشو دیدم. دستشو آورده بود جلو و داشت اسپند دودکن رو تاب میداد. نگاهمو آروم آروم آوردم بالاتر. رسیدم به چشماش، به نگاهش. خجالت كشيدم و سَرَمو آوردم پايين. دوباره خيره شدم به النگوهاش. داشت باهام حرف ميزد، ولی انقدر شرمنده بودم كه اون لحظه ترجيح دادم به جای اينكه باهاش حرف بزنم، اسم و سن و سالشو بپرسم، بهش خوراكی بدم يا حتی فقط بهش لبخند بزنم، وانمود كنم من نيستم. چون اين حقيقیترين واقعيت اون لحظه بود.
plink.ir/Aaope
🔻لابهلای اون همه دود و کثیفی، من واقعا نبودم. به اندازهی تمام آرزوهای زندگیش، من نبودم. به اندازهی تمام عروسکهایی که نداشت، تمام مدرسههایی که نرفته بود، تمام پیراهنهای چیندار دخترانهای که نپوشیده بود، منم نبودم.
من کنار اسپندهایی که دود میکرد، فالهایی که میفروخت، و التماسهایی که برای یه لقمه غذا میکرد بودم. اندازهی حضور من همینقدر بود... اندازهی تمام آلودگیهای این شهر... تمام کثیفیهای این دنیا... تمام قانونهایی که فقط نگران بچهمدرسهایها هستن... تمام مسئولایی كه نفهميدن برای بچهای كه مدرسه نميره ولی مجبوره كار كنه هم، هوا آلودهست... گروه سنی اونم در معرض خطره...
من كه برای دنيای كودكانهش هيچ كاری نكرده بودم، من براش وجود نداشتم...
چراغ كه سبز شد دويد رفت كنار جدول، پيش بقيهی دوستاش... يكيشون يه خوراكی دستش بود داشت بين همه تقسيم ميكرد...
🔻یادم نیست آخرش کی رسیدم، فقط میدونم یه تیکه از وجودم جا موند پیش نگاهش، و هیچ جوابی برای این سوالم پیدا نشد؛ چرا ما نتونستیم مثل دخترک و دوستاش، دنیا و خوشیهاشو برای همه به یک اندازه بخواهیم؟
🆔 @imamalisociety
📌کودکان در آتش اعتیاد ...
🌀گزیدهای از نشریهی #گل_یخ، نشریهی داخلی جمعیت امام علی (ع)
🆔 @imamalisociety
🌀گزیدهای از نشریهی #گل_یخ، نشریهی داخلی جمعیت امام علی (ع)
🆔 @imamalisociety
🥋مراسم اهدای لباس رشتهی ورزشی رزمی به نوجوانان خانه ایرانی شهرری
🥇پس از گذشت سه ماه تمرین در رشتهی رزمی ترکیبی دایدو جوکو، مراسم اهدای لباس به نوجوانان مستعد خانه ایرانی شهرری برگزار شد. پس از این مراسم و اهدای کمربندهای سفید، نوجوان برای رسیدن به مراحل بالاتر و درجات پیشرفته تلاش میکنند.
ارتباط با خانه ایرانی شهرری
☎️ 09193707783
🆔 @imamalisociety
🥇پس از گذشت سه ماه تمرین در رشتهی رزمی ترکیبی دایدو جوکو، مراسم اهدای لباس به نوجوانان مستعد خانه ایرانی شهرری برگزار شد. پس از این مراسم و اهدای کمربندهای سفید، نوجوان برای رسیدن به مراحل بالاتر و درجات پیشرفته تلاش میکنند.
ارتباط با خانه ایرانی شهرری
☎️ 09193707783
🆔 @imamalisociety
کابوسهایت کی تمام خواهد شد؟
کودکانت کی آرام خواهند خوابید؟
مردمانت کی خواهند خندید؟
خاورمیانهی غمگین!
خاورمیانهی زیبا!
🆔 @imamalisociety
کودکانت کی آرام خواهند خوابید؟
مردمانت کی خواهند خندید؟
خاورمیانهی غمگین!
خاورمیانهی زیبا!
🆔 @imamalisociety
Forwarded from جمعیت امام علی(ع) کرمانشاه
✴️خانه چهارم
محله #گاوداری_ثلاث
متعلق به خانواده ای است که پس از زلزله کرمانشاه دوسال و سه ماه است در کانکس زندگی می کنند.
پدر مبتلا به بیماری صرع فعال و کارگر ساده است.موقع کار بارها به علت عدم تعادل مصدوم شده و اکنون عملا از کار افتاده است. به دلیل عدم بضاعت مالی یکی از دختران خانواده در 13 سالگی ازدواج کرده که به دلیل مشکلات اجتناب ناپذیر ازدواج در سن پایین،این روزها به خانه پدرش بازگشته است.
یک فرزند پسر خانواده به علت بیماری فوت کرده است.
دختر ۱۲ ساله خانواده از کودکان خانه علم ثلاث است که منظم در کلاس ها و برنامه ها شرکت می کند.
✔️کمک به تکمیل خانه هایی که در اثر اتمام پول قادر به کامل کردن ساخت خانه های خود نیستند.
@jamiatkermanshah
@imamalisociety
محله #گاوداری_ثلاث
متعلق به خانواده ای است که پس از زلزله کرمانشاه دوسال و سه ماه است در کانکس زندگی می کنند.
پدر مبتلا به بیماری صرع فعال و کارگر ساده است.موقع کار بارها به علت عدم تعادل مصدوم شده و اکنون عملا از کار افتاده است. به دلیل عدم بضاعت مالی یکی از دختران خانواده در 13 سالگی ازدواج کرده که به دلیل مشکلات اجتناب ناپذیر ازدواج در سن پایین،این روزها به خانه پدرش بازگشته است.
یک فرزند پسر خانواده به علت بیماری فوت کرده است.
دختر ۱۲ ساله خانواده از کودکان خانه علم ثلاث است که منظم در کلاس ها و برنامه ها شرکت می کند.
✔️کمک به تکمیل خانه هایی که در اثر اتمام پول قادر به کامل کردن ساخت خانه های خود نیستند.
@jamiatkermanshah
@imamalisociety