انجمن مهندسی صنایع ایران
6.28K subscribers
1.55K photos
23 videos
4 files
1.47K links
انجمن مهندسی صنایع ایران، عماد مهندسی صنایع کشور

این کانال به جهت توسعه کمی و کیفی نیروهای متخصص مهندسی صنایع که از طریق انجمن بهم پیوسته‌اند، تشکیل شده است.

کتابخانه انجمن: @iiiebook
فرصت های شغلی: t.me/iiie_ir/2601

Contact us: @iiiegram
Download Telegram
کارایی نیروی انسانی

#کارایی مفهومی بسیار مهم اما پیچیده است که بیشتر از طرف سه حوزه مهندسان، مدیران و اقتصاددانان مورد بررسی قرار گرفته است. کارایی از نظر فنی عبارت است از نسبت خروجی به ورودی نیرو، انرژی یا کار در واحد زمان. در تولید، کارایی عبارت است از خروجی که در عمل به آن دست یافته ایم به خروجی استاندارد مورد نظر.
منظور از بهبود و افزایش کارایی کارکنان، استفاده #بهینه از مجموعه استعدادها و توانایی های بالقوه آنان در مسیر #پیشرفت فردی و #بهبود #بهره_وری سازمانی می باشد. با این که کارایی و بهره وری از نظر عددی معادل نیستند و موارد استفاده جداگانه ای دارند اما بین کارایی و بهره وری کارکنان رابطه همبستگی معنی داری وجود دارد به طوری که افزایش کارایی #نیروی_انسانی موجب افزایش بهره وری می شود به عبارت دیگر بهبود کارایی نیروی انسانی در ارتقای بهره وری #اثربخش می باشد.
با توجه به جایگاه افزایش کارایی کارکنان در ارتقای بهره وری سازمانی، ارزیابی علل کاهش کارایی کارکنان بسیار حائز اهمیت است. از نظر کاربردی نیز باید توجه داشت که برنامه ریزی برای آینده یک سازمان، توسعه ظرفیت، اصلاح عیوب، بهبود روش های اجرایی و ... همه نیازمند شناخت وضعیت موجود آن سازمان است و ارزیابی علل کاهش کارایی یکی از مهم ترین محورها در این زمینه است. این که یک سازمان چگونه از مجموعه نیروی انسانی خود استفاده نموده که طی یک دوره مورد بررسی، عملکرد مناسبی نداشته، سوالی است که در حیطه ارزیابی علل کاهش کارایی می گنجد.
🆔 @iiie_ir
🔳 استراتژی

🔸 #استراتژی، تشخیص #فرصت های اصلی و تمرکز #منابع سازمان در جهت تحقق منافع نهفته در آن است. فرصت ها درونمایه اصلی حرکت های استراتژیک هستند و بدون آن استراتژی امری بی معناست.
🔸 فرصت در محیط #کسب_و_کار از نیاز پاسخگویی نشده #بازار شکل می گیرد. فرصت ها منفعت بالقوه ای را در درون دارند، هر قدر این منفعت بیشتر باشد ارزش فرصت بیشتر خواهد بود. استراتژی با کشف این فرصت و بکارگیری #قابلیت های سازمانی، منفعت بالقوه نهفته در فرصت را به فعلیت می رساند و سازمان را از آن بهره مند می سازد.
🔸 استراتژی #اثربخش برای #مشتری #ارزش و برای #سازمان #مزیت_رقابتی می آفریند و این دو با یکدیگر متناظر هستند. ارزش از دیدگاه مشتری عبارت است از مجموع منفعت هایی که از یک کالا یا خدمت نصیب او می شود منهای کلیه هزینه هایی که از این بابت متوجه او می گردد.
🔸 #منفعت ابعاد گسترده ای مانند ویژگی ها و #کیفیت محصول، خدمات پس از فروش و سایر عوامل ملموس و غیرملموس را شامل شده و هزینه نیز کلیه ابعاد موضوع، شامل بهای مستقیم و غیرمستقیم کالا یا خدمات و هزینه های مالی را در بر می گیرد.
🔸 استراتژی سازمان را قادر می سازد تا با افزایش منفعت یا کاهش هزینه، برای مشتری ارزش بیشتری آفریده و بدین وسیله او را از سمت رقیب به سوی خود متمایل سازد. بدین گونه استراتژی برای مشتری ارزش و برای سازمان مزیت رقابتی می‌آفریند.
🔸 مزیت رقابتی شامل عواملی است که سبب ترجیح سازمان بر رقیب توسط مشتری می شود. در محیط کسب و کار، یک استراتژی از طریق کشف فرصت های حامل ارزش (برای مشتری) و پاسخگویی (بهتر از رقیب) به آن برای سازمان مزیت رقابتی می آفریند و این کارکرد اصلی استراتژی است.
🆔 @iiie_ir
هزینه فرصت

🔹 #هزینه_فرصت، هزینه از دست دادن #منافع یک #فرصت برای به دست آوردن فرصت دیگر است. مفهوم هزینه فرصت برای اولین بار در آثار اقتصاددانان ابتدای قرن نوزدهم به چشم می خورد. این طرز نگرش در مقابل هزینه واقعی به سرعت مورد توجه قرار گرفت و به یکی از موضوعات اقتصاد کلاسیک و کلاسیک نوین تبدیل شد.
🔹 کاربرد مهم این نگرش در این است که می تواند #ارزش_نسبی بین دو گزینه را مشخص سازد. این مفهوم حکم می کند که ارزش فرصت هایی با هزینه مساوی بایستی با یکدیگر مساوی باشد. اگر از زمینی 30 تن گندم به دست می آید و از همان زمین 40 تن جو حاصل می شود، نسبت قیمت گندم به جو می بایستی 4 به 3 باشد.
🔹 هرگاه در عمل این نسبت وجود نداشته باشد (یعنی نسبت قیمت 4 به 3 نباشد) هزینه فرصت به وجود می آید و در این حالت تصمیم گیری و انتخاب بین کشت جو یا کشت گندم، خود منشا هزینه خواهد بود: #هزینه_تصمیم. بدین گونه #ارزش_آفرینی #تصمیم_گیری مدیریتی پدیدار می شود.
🔹 مزیت های رقابتی نیز نمودی دیگر از این مفهوم است. اگر قیمت گندم در بازار دو برار جو باشد گندم کار می تواند 75 درصد محصول خود را با تمامی محصول جوکار (با سطح زیر کشت مساوی) معاوضه نماید و 25 درصد باقیمانده، #مزیت_رقابتی حاصل از #تصمیم (انتخاب کشت گندم) خواهد بود.
🔹 هزینه فرصت یک مفهوم عالی برای تصمیم گیری های استراتژیک و ارزیابی آنهاست. این مفهوم تصمیم گیران را قادر می سازد تا سود و زیان را از دیدگاه جدید و موثرتری (نسبت به دیدگاه #هزینه_واقعی) ملاحظه کنند.
🔹 یک نگرش مبتنی بر هزینه فرصت می تواند مبنایی برای ایجاد و توسعه مزیت های رقابتی در سازمان باشد. دستاوردی که پشتوانه مهمی برای #استراتژی #اثربخش به شمار می آید.
🆔 @iiie_ir
⚡️ ظهور قدرت تصمیم گیری استراتژیک

🔹 بکارگیری فلسفه #استراتژی (تمرکز #منابع بر #فرصت های اصلی) در#تصمیم_گیری های روزمره رویکردی است که سازمان را در مسیر گزینه های #بهینه به پیش می برد.
🔹 از دیدگاه #اقتصاد_مدیریتی این رویکرد، #هزینه_فرصت (از دست رفته) را به صفر (حداقل) می رساند و سازمان را نسبت به #سازمان های فاقد این سازوکار #مزیت می بخشد.
🔹 #تصمیم_گیری_استراتژیک مزیت خود را از برهم زدن توازن تخصیص منابع به نفع فرصت های اصلی می ستاند.
🔹 مدیرانی که روش تصمیم گیری خود را بر این الگو استوار کنند به نحو موثری وقت و توجه خود را به موضوعات اصلی سازمان متوجه می کنند. این امر به نوبه خود سایر منابع سازمان را نیز به فرصت های اصلی معطوف ساخته و از این طریق مزیت های رقابتی شکل می گیرد.
🔹 #قدرت اصلی تصمیم گیری استراتژیک هنگامی ظاهر می شود که مفاهیم آن به صورت یک نگرش در #رفتار فرد تصمیم گیر رسوخ کند. این نگرش مبنایی برای #تفکر استراتژیک به شمار می آید، تفکری که بستر شکل گیری استراتژی #اثربخش است.
🆔 @iiie_ir
#استراتژی های مقابله با کمبود وقت

▪️ شرکت ها به اقدامات فوری و نادرست بسیاری برای مقابله با مشکل #زمان دست می زنند. بسیاری از آنها فقط با آشفته کردن محیط، وضعیت را بدتر می کنند. مثلا برنامه های آموزشی #مدیریت_زمان عاملی وقت گیر است.
▪️ نامه های الکترونیکی که برای ارتباط #اثربخش افراد طراحی شده اند، باعث #اتلاف #وقت می شوند. برخی افراد از روش های غیر رسمی کوتاه مدتی مثل #برنامه_ریزی دقیقه به دقیقه، قطع جلسه برای حضور در جلسه بعدی، پاسخ دادن به نامه ها در حین جلسه و انجام کارها در آخر هفته استفاده می کنند. تمام موارد فوق محیط کار را تنش زا می کند و مقابله با مشکلات محیط کاری را دشوارتر می سازد.
▪️ زمانی که برای اقدامات #تغییر لازم است کاهش نمی یابد. مساله اصلی بررسی پیش فرض ها و گرایش هایی است که ما را به این باور سوق می دهد که #زمان انعطاف پذیر نیست. اثبات شده است که رهیافت های زیر برای مقابله با این #چالش اثربخش می باشند:

✔️ تلاش ها را #ترکیب کنید.
✔️ زمانی را به توجه و تمرکز اختصاص بدهید.
✔️ به افراد اعتماد کنید که بر زمان خودشان #کنترل داشته باشند.
✔️ به وقت های برنامه ریزی نشده بها بدهید.
✔️ #توانایی هایی برای حذف کار زیاد ایجاد کنید.
✔️ به بازی های سیاسی توجه نکنید.
✔️ به نیازهای غیرضروری پاسخ ندهید.
✔️ اصلاحات تدریجی در طی زمان
🆔 @iiie_ir
⛔️ #استراتژی_ستادی
📛 #دام_های_اثربخشی_استراتژی (2/5)

🔺 این نقطه نظرات من است حالا بروید و #استراتژی سازمان را در این چارچوب تدوین کنید! این استراتژی از همان ابتدا محکوم به شکست است.

🔸 تدوین استراتژی کار عناصر ستادی نیست، کار مشاورین هم نیست. تدوین استراتژی #سازمان (اصلی ترین) کار مدیر ارشد است.

🔺 هیچ کس به جز مدیر ارشد، #شایستگی در دست داشتن سکان استراتژی سازمان را ندارد.

🔸 #تدوین استراتژی توسط ستاد یا مشاورین، حمایت و نیروی پیشرانه #مدیریت را از بین خواهد برد و آن را در سایه امور مهم تری که مدیر ارشد را مشغول خود کرده است پژمرده خواهد ساخت.

🔺 استراتژی #اثربخش یک بازی تک نفره نیست ولی رهبری دقیق و گام به گام آن توسط مدیر ارشد یک عامل حیاتی است.
🆔 @iiie_ir
⛔️ #استراتژی_کاغذی
📛 #دام_های_اثربخشی_استراتژی (3/5)

🔸 ابلاغیه، بخشنامه و مکاتبات ادرای ابزار معمول برقراری #ارتباطات رسمی در #سازمان ها هستند ولی هیچ گاه #استراتژی نمی تواند توسط این گونه #ابزار به لایه های مختلف سازمان انتقال یابد.

🔸 #پیاده_سازی استراتژی مستلزم عزم و پایمردی کلیه انسان های درگیر است و عزم و پایمردی نمی تواند از طریق ابلاغیه اداری ایجاد شود.

🔸 عزم استراتژیک صرفا با اعتقاد راسخ به استراتژی شکل می گیرد.

🔸 استراتژی باید بر ذهن و دل ها نقش بسته باشد و این امر از طریق #مشارکت در مراحل #تدوین استراتژی حاصل می شود.

🔸 امروزه برخی از مشاورین استراتژی #ایده #استراتژی_گروهی را پیشنهاد می کنند.

🔸 گری همل برای دست یابی به یک استراتژی #اثربخش بکارگیری ظرفیت های #خلاقیت پراکنده در سازمان را توصیه می کند.

🔸 استراتژی گروهی کاری پرهزینه و زمان بر است ولی به هر صورت هزینه آن کمتر از یک استراتژی شکست خورده خواهد بود.
🆔 @iiie_ir
🌐 ضرورت بخش بندی بازار

🔹 با افزایش شدید #رقابت تجاری و روند قدرتمند #جهانی_شدن، نقش #مشتری از یک مصرف کننده صرف به یک عنصر چندوجهی با نقش مصرف کننده، کمک تولیدکننده، کمک ایجادکننده ارزش، کمک توسعه دهنده #دانش و #توانایی ها تبدیل شده است که نشان دهنده موقعیت مهم مشتری است.

🔹 در نتیجه، افزایش علاقه به خلق و ارائه #ارزش مورد انتظار به مشتریان و #مدیریت #اثربخش روابط با مشتریان رو به فزونی است. همین تحویل ارزش به #مشتریان منجر به دریافت ارزش از مشتریان به شرکت ها می شود.

🔹 اتخاذ راهبردهای مناسب #ارتباط با مشتری در #بازاریابی رابطه ای موضوعی مهم به شمار می رود. برای ایجاد این راهبردها #بخش_بندی بازار یک ضرورت است. بخش بندی بازار به این منظور انجام می شود که برای هر یک از بخش های بازار راهبردهای مناسبی توسعه داده شود.

🔹 بخش بندی #بازار، فرایندی است که بر اساس آن یک بازار به زیربخش های متمایزی از مشتریانی که نیازها و مشخصات شان یکسان است تقسیم می شود.

🔹 تقسیم بازار سبب می شود که یک بازار نامتجانس به خرده بازارهای متجانس تقسیم شود.

🔹 در کسب و کارهای B2B و B2C بخش بندی بازار برای رسیدن به موفقیت در راهبرد #مشتری مداری یا حفظ مشتری بسیار مهم و ارزشمند است. بخش بندی در B2B بر روی سازمان ها و توزیع کنندگان و در B2C بر روی مشتریان نهایی انجام می شود.

🔹 یک بخش بندی موفق آن است که بتواند نیازها و خواسته های فعلی و بالقوه مشتریان موجود در یک بازار را به خوبی تعریف کرده و مشتریان را بر حسب میزان سودآوری آنها اولویت بندی کند.

🔹 از آنجا که مشتریان هر بخش #نیاز ها و #خواسته های یکسانی دارند، به یک طرح #بازاریابی و یک محصول خاص به شیوه ای مشابه پاسخ می دهند. به بیان ساده تر بخش بندی بازار فرایند گروه بندی یک بازار به بازارها یا زیرمجموعه های کوچک تر است.

🔹 بخش بندی صحیح بازار و توسعه اهدافی که می تواند تعداد مشتریانی را که در بخش مشتریان سودآور قرار دارند افزایش دهد، مهم ترین قسمت #فرایند خلق #ارزش می باشند.

🔹 در واقع بخش بندی بازار برای توسعه راهبرد مشتریان یک ضرورت به شمار می رود. منظور از #راهبرد مشتری (Customer Strategy) این است که کسب و کار مشخص نماید که به چه مشتریانی علاقمند است تا بر روی آنها سرمایه گذاری نماید و به جذب یا نگهداری کدام مشتریان علاقه ای ندارد.

🔹 روش های مختلف بخش بندی توسط Payne و Kim دسته بندی و مرور شده اند که از آن جمله بکارگیری مفهوم #ارزش_زمان_عمر_مشتری (Customer Lifetime Value) است.

🔹 در جمع آوری و #تحلیل داده های یک تولیدکننده بزرگ توسط Venkatesan و Kumar این موضوع جلب توجه نموده است که مشتریانی که به کمک روش های مبتنی بر #CLV انتخاب شده و مورد هدف قرار گرفته اند سود بیشتری نسبت به روش های دیگر نصیب شرکت نموده اند.
🆔 @iiie_ir
زنجیره تامین

در مقالات و تحقیقات انجام شده در مورد زنجیره تامین و #مدیریت آن تعاریف مختلفی بسته به رویکرد مورد نیاز ارائه شده است. بر طبق نظر Aitken & Christopher, 2002 منظور از #زنجیره_تامین، شبکه ای از #سازمان هاست که با ارتباطی از بالادست به پایین دست در #فرایند ها و فعالیت هایی درگیرند و از طریق ارائه محصولات و خدمات به مشتری نهایی، تولید #ارزش می کنند.

به طور وسیع تر، یک #زنجیره_تامین شامل دو یا چند سازمان است که از نظر قانونی از هم جدا بوده و توسط جریان مواد، اطلاعات و جریانات #مالی با هم مرتبط هستند. این سازمان ها می توانند شرکت هایی باشند که مواد اولیه و قطعات، محصولات میانی و نهایی #تولید می کنند و حتی فراهم آورندگان #خدمات تامین و توزیع (#لجستیک) و خود مشتری را نیز در بر می گیرند.

یک #شبکه فقط روی جریان در داخل یک زنجیره تمرکز نمی کند بلکه شبکه های پیچیده همگرا و واگرای جریان را نیز مدنظر دارد. همچنین Christopher بر این باور است که اصطلاح زنجیره تامین در مورد شرکت های بزرگی اعمال می شود که اغلب در چندین محل و کشور مختلف واقع شده اند.

#هماهنگ_سازی جریان مواد، اطلاعات و مالی در مورد شرکت های چندملیتی، نیازمند روشی موثر است که دست یابی به آن با وجود پیشرفت های انجام شده هنوز دشوار است. در هر حال، اگر این محل ها قسمتی از یک سازمان بزرگ یا یک سطح از مدیریت فوقانی باشند، #تصمیم_گیری آسان تر خواهد بود.

در یک زنجیره تامین سه عنصر اصلی مواد، اطلاعات و پول بین سازمان های زنجیره در جریان می باشند و #مدیریت_زنجیره_تامین به مفهوم مدیریت مطلوب این سه عنصر است به طوری که مواد در سریع ترین زمان ممکن با بهترین کیفیت، اطلاعات در کوتاه ترین زمان ممکن با فرمت مناسب و در نهایت عواید مالی و پول به ساده ترین صورت دریافت و انتقال یابد.

مدیریت زنجیره تامین (#SCM) به شرکت ها در یکپارچه کردن #کسب_و_کار شان توسط تشریک مساعی با دیگر شرکای زنجیره خود کمک می کند تا تقاضای غیرقابل پیش بینی #مشتری نهایی را برآورده سازند. یک زنجیره تامین #یکپارچه می تواند به طور #اثربخش تقاضای مشتری را برآورده کند و او را خشنود سازد.
🆔 @iiie_ir
👓 پارادایم

🔶 پارادایم مجموعه ای از قواعد است که محدوده ای را مشخص کرده و به شما نشان می دهد که برای موفقیت در داخل این محدوده چگونه باید رفتار کنید. پارادایم الگویی برای چگونگی حل مسائل ارائه می کند.

نمودهای #پارادایم

🔸 امروز هیچ کس در مورد چرخش زمین به دور خورشید تردیدی ندارد، درست همان گونه که دانشمندان قبل از Aristachus در مورد چرخش خورشید به دور زمین یقین داشتند. آیا ممکن است باورهای امروز هم روزی باطل شود؟

🔸 دنیای #کسب_و_کار طی سه دهه اخیر شاهد ظهور #مشتری گرایی و برتری کسب و کار و افول #مهندسی گرایی و برتری فنی بوده است.

🔸 عاقبت نافرجام شرکت خودروسازی Rolls Royce به عنوان نمادی از #کیفیت گرایی مهندسی و شکوفایی مشتری گرایانی همچون Toyota و Honda برای هیچ کس جای تردید باقی نگذاشت که رویکردهای موفقیت آور گذشته نمی توانند مبنایی برای #موفقیت امروز باشند.

🔸 در عرصه صنعت نیز #تولید انبوه از بین می رود و به جای آن تولید #ناب می نشیند. دیرباوران به این تغییر یکی پس از دیگری همچون کارخانه General Motors: GM در Framingham از صحنه صنعت خودروسازی به صفحات تاریخ رانده می شوند.

🔸 علم، کسب و کار و صنعت تفاوتی ندارد، همه عرصه ها در معرض تحولات عمیق و پایدار قرار دارند. هر روز قواعد جدیدی ظهور یافته و قواعد گذشته را منسوخ می کند. این تغییرات هر بار فصل نوینی برای پیش فرض ها، برداشت ها و شیوه های #اثربخش #زندگی گشوده و گامی دیگر بشر را در بی نهایت تکامل به پیش می برد.

🔸 این ها نمودهایی از مفاهیم پر راز و رمز پارادایم هاست. مفاهیمی که با جهان عالی تری از ادراکات بشری پیوند خورده است.
🆔 @iiie_ir
🔄 #بهره_وری و #بهبود_مستمر

▫️ اعتقاد به ارتقای بهره وری و بهبود مستمر یک اصل با ارزش در #مهندسی_صنایع است. اکتفا به وضعیت فعلی جز در جا زدن نتیجه دیگری نخواهد داشت.

▫️ لذا #مهندس_صنایع با پذیرش این مطلب که سطح #دانش و #مهارت ها یک مقوله نسبی است همواره سعی در افزایش بهره وری و #بهبود وضعیت کاری نموده و سعی می شود همواره امور #اثربخش تر و کاراتر شود.

▫️#نگرش #بهبود مستمر این امکان را می دهد که هر روز به فکر ارتقا هر چند کوچک و محدود باشیم.
#اصول_فکری مهندسی صنایع (5/6)
🆔 @iiie_ir
تصمیم گیری استراتژیک

🔻 #منابع ارزشمند #سازمان ها محدود است و بدون کنار گذاشتن #فرصت های ضعیف، امکان پرداختن به فرصت های اصلی و بهره مندی از منافع آن وجود ندارد.

🔻 سازمان هایی که این مفهوم ساده را نادیده انگارند، تاوان آن را با شکست در مقابل سازمان هایی که منابع خود را بر روی فرصت های اصلی متمرکز کرده اند خواهند پرداخت.

🔻 منطق #تصمیم گیری_استراتژیک در دو عبارت خلاصه می شود: فرصت های اصلی را بشناسید و منابع مهم را بر آن متمرکز کنید. (نه گفتن لازمه تصمیم گیری استراتژیک است)

🔻برای یک تصمیم گیری اثربخش 3⃣ عامل اساسی وجود دارد: 1⃣ گزینه ها، 2⃣ دیدگاه ها و 3⃣ قابلیت ها.

🔻 هدف نهایی دست یابی به کمترین #هزینه_فرصت است. برای دست یابی به این هدف نه تنها توسعه عوامل مذکور حائز اهمیت است بلکه نحوه #مشارکت آنها با یکدیگر نیز تعیین کننده به شمار می آید.

🔻 الگوی مفهومی #تصمیم گیری، روابط بین این عوامل و منطق حاکم بر آن را بیان می کند هرچند می بایستی به تفاوت آن با یک الگوی اجرایی توجه داشت.

🔻 تصمیم گیری اثربخش، رویکردی برای تصمیم گیری روزمره #مدیران است و باید آن را از #روش های تصمیم گیری متدولوژیک متفاوت دانست.

🔻 در این رویکرد بیش از آن که روش کار و اجرای گام به گام آن مورد نظر باشد، درک عمیق مفاهیم موثر در #اثربخشی تصمیم مورد نظر است.

🔻 درک این مفاهیم، فرد تصمیم گیر را به سوی یک رفتار تصمیم گیری #اثربخش سوق می دهد و آثار آن به صورت طبیعت ثانویه وی تجلی می کند. چگونه این امر امکان پذیر است؟

🔻 ایجاد طبیعت ثانویه کار پیچیده ای است که علاوه بر فهم عمیق موضوع به ممارست و مراقبت رفتاری نیاز دارد.

🔻 در این جا باز هم همه چیز به انسان بر می گردد و هیچ ضمانتی به جز #مهارت های رفتاری و فکری وی برای اثربخشی تصمیم وجود ندارد ولی به هر صورت اولین گام درک مفاهیم است.

🔻 در یک #الگوی_مفهومی تصمیم گیری استراتژیک برای هر تصمیم 3⃣ مرحله مقدمه سازی، تصمیم گیری و اجرای تصمیم پیشنهاده شده است.

🔻هر سه این مراحل مهم هستند و اجرای اثربخش هر یک، پیش نیاز انجام مرحله بعد است اما مجددا بر ماهیت مفهومی (و غیرفرایندی) این #الگو تاکید می شود. آن چه در عمل مهم است هشیاری مداوم نسبت به مفاهیم و رعایت منطق نهفته در الگوست.
🆔 @iiie_ir
🎲 گزینه سازی
▫️ مرحله الف از #الگوی_مفهومی #تصمیم_گیری_استراتژیک

🔹 #تصمیم_گیری مستلزم وجود گزینه های تصمیم است. #اثربخشی تصمیم از کیفیت گزینه ها آغاز می شود.
🔹 بدون در اختیار داشتن گزینه هایی با مطلوبیت بالا، دست یابی به یک تصمیم #اثربخش امکان پذیر نیست.

💢 گزینه های مطلوب کجا هستند؟
🔹 ایجاد یک #فضای_تصمیم با حداکثر تعداد گزینه های ممکن، اولین گام در تصمیم گیری اثربخش است.
🔹 فضای تصمیم گسترده تر، احتمال دست یابی به یک تصمیم اثربخش را افزایش می دهد و در نقطه مقابل، تصمیم گیری در یک فضای محدود (تعداد گزینه های اندک)، نمی تواند اطمینان آور باشد.

💢 چرا تصمیم گیری در یک فضای محدود انجام می گیرد؟
🔹 این امر به خصوصیت ذهنی انسان باز می گردد. ذهن انسان در جستجو برای #راه_حل های یک #مساله، با دست یافتن به اولین راه حل، فعالیت خود را کاهش می دهد و پس از دو یا سه راه حل، جستجو را متوقف می کند.


🔷 این خصوصیت در اغلب موارد، تصمیم گیری #مدیران را در فضایی محدود قرار می دهد.
🔹 برای تصمیم گیری اثربخش می بایستی با این #پدیده مقابله و فضای مناسبی از گزینه های متعدد با احتمال دربر داشتن گزینه بهینه را ایجاد کرد.
🔹 این کار به #روش های ادراکی و مهارت های فکری نیاز دارد ولی قبل از هر چیز، ایجاد این آگاهی هشیارانه در مدیران که هیچگاه نمی بایستی با گزینه های محدود تصمیم گرفت، یک ضرورت اولی است.

🔷 گزینه سازی مرحله ای است که با #توسعه_فضای_تصمیم، احتمال دست یابی به یک تصمیم #بهینه را افزایش می دهد هرچند این احتمال قطعیت نمی یابد.
🔹 در گزینه سازی، کمیت (تعداد) گزینه ها بیش از کیفیت آن اهمیت دارد. کیفیت گزینه ها در مراحل بعدی مورد قضاوت و اقدام قرار خواهد گرفت.
🆔 @iiie_ir
💬 #دیدگاه_سازی
▫️ گام دوم در مرحله الف از #الگوی_مفهومی #تصمیم_گیری_استراتژیک

🔻 #ارزیابی #گزینه ها به معیارهای مشخصی نیاز دارد. این معیارها از #دیدگاه های فرد تصمیم گیر سرچشمه می گیرد.
🔻 فقدان یک دیدگاه مشخص برای #تصمیم_گیری به ناسازگاری بین تصمیمات می انجامد و وجود یک دیدگاه غلط، اتخاذ تصمیمات صحیح را ناممکن می کند.
🔻 صحت یک دیدگاه از همسازی آن با قواعد #پارادایم حاکم ناشی می شود و این امر بار دیگر اهمیت شناخت صحیح قواعد پارادایم در #تصمیم_گیری استراتژیک را خاطرنشان می کند.
🔻 اگر دیدگاه با قواعد پارادایم حاکم در تضاد باشد، تصمیم گیری استراتژیک نه تنها بی فایده است بلکه در مواردی ممکن است حتی (در حد نابودی) به ضرر سازمان بیانجامد.
🔻 دیدگاه صحیح، معیارهایی را در اختیار می گذارد که انتخاب گزینه برمبنای آن، در عمل نیز گزینه برتر (#هزینه_فرصت صفر) خواهد بود.
🔻 این مجموعه، زیربنای #مدل ذهنی فرد تصمیم گیر را تشکیل می دهد و تصمیمات وی را جهت می بخشد.
🔻 تصمیم گیری برمبنای دیدگاه، تصمیمات را با یکدیگر سازگار و هم افزا می کند و صحت دیدگاه (تطابق با قواعد پارادایم) آنها را #اثربخش می کند.
🔴 چگونه می توان به یک دیدگاه صحیح و #مدل_ذهنی اثربخش دست یافت؟ با درک صحیح و عمیق قواعد پارادایم برتر.
🔻 پارادایم برتر حتی اگر پارادایم حاکم نباشد، دیدگاه های مبتنی بر آن، بر دیدگاه های زاییده پارادایم حاکم چیره خواهد شد و تا فرا رسیدن پارادایم (برتر) بعدی، اثربخشی خود را حفظ خواهد کرد.
🆔 @iiie_ir
🛠 مکتب تلفیقی

▫️ مکتب #تلفیقی (Configuration School) هر یک از #مکاتب_استراتژی را برای یک مرحله از دگردیستی (مراحل مختلف #چرخه_عمر_سازمان) مناسب می داند و تضاد ظاهری بین آنها را در #یکپارچگی و کامل کنندگی تعریف می کند.

▫️ این #مکتب در عمل و در ادبیات #استراتژی جایگاه ویژه ای یافته است.

▫️ از یک سو #توصیفی است و #سازمان ها را به صورت گروه هایی از #رقبا می نگرد و از سوی دیگر تمام مکاتب را در جای خود معتبر دانسته و آنها را یکپارچه تصور می کند.

▫️ برای مثال مکتب #برنامه_ریزی برای سازمان های مکانیکی در #محیط نسبتا #پایدار رویکرد #اثربخش خواهد بود و در عین حال مکتب #کارآفرینی برای شرایط راه اندازی یک #کسب_و_کار کارساز است.
#مکاتب_استراتژی (10/10)
🆔 @iiie_ir
🏵 قوانین طلایی برای یک #مشاوره #مدیریت #اثربخش

🔸 نتیجه گرایی

🔸 به دنبال حل تمام #مسائل #سازمان در یک #پروژه نباشید (سیاست گامی به پیش)

🔸 وقت و افراد مناسب برای پروژه تخصیص دهید

🔸 ایجاد اعتماد و اطمینان دوسویه

🔸 حفظ #انگیره و علاقه افراد از راه دستاوردهای کوچک

🔸 انعطاف در اصلاح #روش

🔸 #مشارکت #ذینفعان

🔸 پرهیز از #پیچیدگی های بیهوده
🆔 @iiie_ir
مسیر #تکامل و #آینده مهندسی صنایع (1)

⁉️ تفاوت با سایر رشته ها

🔹 ...به طور معمول از مهم ترین سوالاتی که ذهن دانشجویان را در بدو ورود به دانشگاه به خود مشغول می کند سوال از چیستی و چرایی رشته دانشگاهی پذیرش شده است. به خصوص اگر رشته دانشگاهی مورد نظر نوظهور و در اصطلاح بین رشته ای باشد، این سوال بیشتر نمود می کند.

🔹 رشته مهندسی صنایع به عنوان یک رشته جذاب و البته دارای ماهیتی معماگونه برای دانشجویان ورودی جدید، همواره با این سوال دست و پنجه نرم کرده است...

❗️ یکی از مهم ترین تفاوت های #مهندسی_صنایع با سایر رشته ها (به خصوص رشته های فنی- #مهندسی) خاصیت مساله محوری این رشته است. عموم رشته های فنی- مهندسی مانند مهندسی مکانیک، مهندسی شیمی و مهندسی برق به تفسیر #پدیده های #نظام خلقت از یک دریچه تخصصی مشخص می پردازند.

🔹 در واقع آنچه که در این دسته رشته های دانشگاهی اصالت دارد عمدتا زاویه نگاه تخصصی است؛ در حالی که در رشته مهندسی صنایع، مساله اصالت دارد.

🔹 فلسفه وجودی رشته مهندسی صنایع ناتوانی رشته های سنتی مهندسی در حل مسائل واقعی به دلیل ماهیت جزء نگر و تخصص محور آنها بوده است.

🔹 شاید اولین بار این دسته از مسائل در جنگ های جهانی (مانند #برنامه_ریزی #لجستیک و #نگهداری_و_تعمیرات تجهیزات نظامی) و در تفسیر برخی پدیده های بیولوژیک (مانند ماهیت و #رفتار سلول) نمود پیدا کرد و البته به سرعت در سایر حوزه ها هم مشاهده شد.

‼️ تفاوت مهم دیگر، نگاه خاص مهندسی صنایع در #تحلیل و ارائه #راه_حل برای #مسائل واقعی است. این نگاه ممتاز در عبارت #کل_نگری #خلاق خلاصه شده و در عمل خود را در #متدولوژی های سیستمی (مانند #تحقیق_در_عملیات، پویایی شناسی #سیستم، سایبرنتیک سازمانی و ...) که مهندسان صنایع آنها را برای حل مسائل #پیچیده بکار می گیرند، نمایان می شود.

🔹 به طور خلاصه مهندسی صنایع در پی آن است تا با رویکردهای کل نگر و خلاقانه سیستمی به حل مسائل دنیای واقعی بپردازد.

🔹 خاطر نشان می گردد که #مهندس_صنایع بیش از آن که دنبال دقت علمی راه حل باشد در پی #اثربخشی عملی راه حل ارائه شده در دنیای واقعی است؛ لذا از تخصص های مختلف برای حل #اثربخش مساله بهره برده و اساسا تعصب بر نگاه و یا #ابزار خاص علمی و تخصصی را نمی پذیرد.

🔹 لذا می توان بیان داشت که رشته مهندسی صنایع اساسا یک ابررشته (فرارشته) است که با بهره گیری از یک نگاه سیستمی [#روش_سیستمی] عمیق به ارائه راه حل های #پایدار و اثربخش برای مسائل پیچیده واقعی می پردازد.
#مسیر_تکامل_و_آینده_مهندسی_صنایع (1/3)
🆔 @iiie_ir