⚖ کارایی نیروی انسانی
#کارایی مفهومی بسیار مهم اما پیچیده است که بیشتر از طرف سه حوزه مهندسان، مدیران و اقتصاددانان مورد بررسی قرار گرفته است. کارایی از نظر فنی عبارت است از نسبت خروجی به ورودی نیرو، انرژی یا کار در واحد زمان. در تولید، کارایی عبارت است از خروجی که در عمل به آن دست یافته ایم به خروجی استاندارد مورد نظر.
منظور از بهبود و افزایش کارایی کارکنان، استفاده #بهینه از مجموعه استعدادها و توانایی های بالقوه آنان در مسیر #پیشرفت فردی و #بهبود #بهره_وری سازمانی می باشد. با این که کارایی و بهره وری از نظر عددی معادل نیستند و موارد استفاده جداگانه ای دارند اما بین کارایی و بهره وری کارکنان رابطه همبستگی معنی داری وجود دارد به طوری که افزایش کارایی #نیروی_انسانی موجب افزایش بهره وری می شود به عبارت دیگر بهبود کارایی نیروی انسانی در ارتقای بهره وری #اثربخش می باشد.
با توجه به جایگاه افزایش کارایی کارکنان در ارتقای بهره وری سازمانی، ارزیابی علل کاهش کارایی کارکنان بسیار حائز اهمیت است. از نظر کاربردی نیز باید توجه داشت که برنامه ریزی برای آینده یک سازمان، توسعه ظرفیت، اصلاح عیوب، بهبود روش های اجرایی و ... همه نیازمند شناخت وضعیت موجود آن سازمان است و ارزیابی علل کاهش کارایی یکی از مهم ترین محورها در این زمینه است. این که یک سازمان چگونه از مجموعه نیروی انسانی خود استفاده نموده که طی یک دوره مورد بررسی، عملکرد مناسبی نداشته، سوالی است که در حیطه ارزیابی علل کاهش کارایی می گنجد.
🆔 @iiie_ir
#کارایی مفهومی بسیار مهم اما پیچیده است که بیشتر از طرف سه حوزه مهندسان، مدیران و اقتصاددانان مورد بررسی قرار گرفته است. کارایی از نظر فنی عبارت است از نسبت خروجی به ورودی نیرو، انرژی یا کار در واحد زمان. در تولید، کارایی عبارت است از خروجی که در عمل به آن دست یافته ایم به خروجی استاندارد مورد نظر.
منظور از بهبود و افزایش کارایی کارکنان، استفاده #بهینه از مجموعه استعدادها و توانایی های بالقوه آنان در مسیر #پیشرفت فردی و #بهبود #بهره_وری سازمانی می باشد. با این که کارایی و بهره وری از نظر عددی معادل نیستند و موارد استفاده جداگانه ای دارند اما بین کارایی و بهره وری کارکنان رابطه همبستگی معنی داری وجود دارد به طوری که افزایش کارایی #نیروی_انسانی موجب افزایش بهره وری می شود به عبارت دیگر بهبود کارایی نیروی انسانی در ارتقای بهره وری #اثربخش می باشد.
با توجه به جایگاه افزایش کارایی کارکنان در ارتقای بهره وری سازمانی، ارزیابی علل کاهش کارایی کارکنان بسیار حائز اهمیت است. از نظر کاربردی نیز باید توجه داشت که برنامه ریزی برای آینده یک سازمان، توسعه ظرفیت، اصلاح عیوب، بهبود روش های اجرایی و ... همه نیازمند شناخت وضعیت موجود آن سازمان است و ارزیابی علل کاهش کارایی یکی از مهم ترین محورها در این زمینه است. این که یک سازمان چگونه از مجموعه نیروی انسانی خود استفاده نموده که طی یک دوره مورد بررسی، عملکرد مناسبی نداشته، سوالی است که در حیطه ارزیابی علل کاهش کارایی می گنجد.
🆔 @iiie_ir
🔳 استراتژی
🔸 #استراتژی، تشخیص #فرصت های اصلی و تمرکز #منابع سازمان در جهت تحقق منافع نهفته در آن است. فرصت ها درونمایه اصلی حرکت های استراتژیک هستند و بدون آن استراتژی امری بی معناست.
🔸 فرصت در محیط #کسب_و_کار از نیاز پاسخگویی نشده #بازار شکل می گیرد. فرصت ها منفعت بالقوه ای را در درون دارند، هر قدر این منفعت بیشتر باشد ارزش فرصت بیشتر خواهد بود. استراتژی با کشف این فرصت و بکارگیری #قابلیت های سازمانی، منفعت بالقوه نهفته در فرصت را به فعلیت می رساند و سازمان را از آن بهره مند می سازد.
🔸 استراتژی #اثربخش برای #مشتری #ارزش و برای #سازمان #مزیت_رقابتی می آفریند و این دو با یکدیگر متناظر هستند. ارزش از دیدگاه مشتری عبارت است از مجموع منفعت هایی که از یک کالا یا خدمت نصیب او می شود منهای کلیه هزینه هایی که از این بابت متوجه او می گردد.
🔸 #منفعت ابعاد گسترده ای مانند ویژگی ها و #کیفیت محصول، خدمات پس از فروش و سایر عوامل ملموس و غیرملموس را شامل شده و هزینه نیز کلیه ابعاد موضوع، شامل بهای مستقیم و غیرمستقیم کالا یا خدمات و هزینه های مالی را در بر می گیرد.
🔸 استراتژی سازمان را قادر می سازد تا با افزایش منفعت یا کاهش هزینه، برای مشتری ارزش بیشتری آفریده و بدین وسیله او را از سمت رقیب به سوی خود متمایل سازد. بدین گونه استراتژی برای مشتری ارزش و برای سازمان مزیت رقابتی میآفریند.
🔸 مزیت رقابتی شامل عواملی است که سبب ترجیح سازمان بر رقیب توسط مشتری می شود. در محیط کسب و کار، یک استراتژی از طریق کشف فرصت های حامل ارزش (برای مشتری) و پاسخگویی (بهتر از رقیب) به آن برای سازمان مزیت رقابتی می آفریند و این کارکرد اصلی استراتژی است.
🆔 @iiie_ir
🔸 #استراتژی، تشخیص #فرصت های اصلی و تمرکز #منابع سازمان در جهت تحقق منافع نهفته در آن است. فرصت ها درونمایه اصلی حرکت های استراتژیک هستند و بدون آن استراتژی امری بی معناست.
🔸 فرصت در محیط #کسب_و_کار از نیاز پاسخگویی نشده #بازار شکل می گیرد. فرصت ها منفعت بالقوه ای را در درون دارند، هر قدر این منفعت بیشتر باشد ارزش فرصت بیشتر خواهد بود. استراتژی با کشف این فرصت و بکارگیری #قابلیت های سازمانی، منفعت بالقوه نهفته در فرصت را به فعلیت می رساند و سازمان را از آن بهره مند می سازد.
🔸 استراتژی #اثربخش برای #مشتری #ارزش و برای #سازمان #مزیت_رقابتی می آفریند و این دو با یکدیگر متناظر هستند. ارزش از دیدگاه مشتری عبارت است از مجموع منفعت هایی که از یک کالا یا خدمت نصیب او می شود منهای کلیه هزینه هایی که از این بابت متوجه او می گردد.
🔸 #منفعت ابعاد گسترده ای مانند ویژگی ها و #کیفیت محصول، خدمات پس از فروش و سایر عوامل ملموس و غیرملموس را شامل شده و هزینه نیز کلیه ابعاد موضوع، شامل بهای مستقیم و غیرمستقیم کالا یا خدمات و هزینه های مالی را در بر می گیرد.
🔸 استراتژی سازمان را قادر می سازد تا با افزایش منفعت یا کاهش هزینه، برای مشتری ارزش بیشتری آفریده و بدین وسیله او را از سمت رقیب به سوی خود متمایل سازد. بدین گونه استراتژی برای مشتری ارزش و برای سازمان مزیت رقابتی میآفریند.
🔸 مزیت رقابتی شامل عواملی است که سبب ترجیح سازمان بر رقیب توسط مشتری می شود. در محیط کسب و کار، یک استراتژی از طریق کشف فرصت های حامل ارزش (برای مشتری) و پاسخگویی (بهتر از رقیب) به آن برای سازمان مزیت رقابتی می آفریند و این کارکرد اصلی استراتژی است.
🆔 @iiie_ir
➗ هزینه فرصت
🔹 #هزینه_فرصت، هزینه از دست دادن #منافع یک #فرصت برای به دست آوردن فرصت دیگر است. مفهوم هزینه فرصت برای اولین بار در آثار اقتصاددانان ابتدای قرن نوزدهم به چشم می خورد. این طرز نگرش در مقابل هزینه واقعی به سرعت مورد توجه قرار گرفت و به یکی از موضوعات اقتصاد کلاسیک و کلاسیک نوین تبدیل شد.
🔹 کاربرد مهم این نگرش در این است که می تواند #ارزش_نسبی بین دو گزینه را مشخص سازد. این مفهوم حکم می کند که ارزش فرصت هایی با هزینه مساوی بایستی با یکدیگر مساوی باشد. اگر از زمینی 30 تن گندم به دست می آید و از همان زمین 40 تن جو حاصل می شود، نسبت قیمت گندم به جو می بایستی 4 به 3 باشد.
🔹 هرگاه در عمل این نسبت وجود نداشته باشد (یعنی نسبت قیمت 4 به 3 نباشد) هزینه فرصت به وجود می آید و در این حالت تصمیم گیری و انتخاب بین کشت جو یا کشت گندم، خود منشا هزینه خواهد بود: #هزینه_تصمیم. بدین گونه #ارزش_آفرینی #تصمیم_گیری مدیریتی پدیدار می شود.
🔹 مزیت های رقابتی نیز نمودی دیگر از این مفهوم است. اگر قیمت گندم در بازار دو برار جو باشد گندم کار می تواند 75 درصد محصول خود را با تمامی محصول جوکار (با سطح زیر کشت مساوی) معاوضه نماید و 25 درصد باقیمانده، #مزیت_رقابتی حاصل از #تصمیم (انتخاب کشت گندم) خواهد بود.
🔹 هزینه فرصت یک مفهوم عالی برای تصمیم گیری های استراتژیک و ارزیابی آنهاست. این مفهوم تصمیم گیران را قادر می سازد تا سود و زیان را از دیدگاه جدید و موثرتری (نسبت به دیدگاه #هزینه_واقعی) ملاحظه کنند.
🔹 یک نگرش مبتنی بر هزینه فرصت می تواند مبنایی برای ایجاد و توسعه مزیت های رقابتی در سازمان باشد. دستاوردی که پشتوانه مهمی برای #استراتژی #اثربخش به شمار می آید.
🆔 @iiie_ir
🔹 #هزینه_فرصت، هزینه از دست دادن #منافع یک #فرصت برای به دست آوردن فرصت دیگر است. مفهوم هزینه فرصت برای اولین بار در آثار اقتصاددانان ابتدای قرن نوزدهم به چشم می خورد. این طرز نگرش در مقابل هزینه واقعی به سرعت مورد توجه قرار گرفت و به یکی از موضوعات اقتصاد کلاسیک و کلاسیک نوین تبدیل شد.
🔹 کاربرد مهم این نگرش در این است که می تواند #ارزش_نسبی بین دو گزینه را مشخص سازد. این مفهوم حکم می کند که ارزش فرصت هایی با هزینه مساوی بایستی با یکدیگر مساوی باشد. اگر از زمینی 30 تن گندم به دست می آید و از همان زمین 40 تن جو حاصل می شود، نسبت قیمت گندم به جو می بایستی 4 به 3 باشد.
🔹 هرگاه در عمل این نسبت وجود نداشته باشد (یعنی نسبت قیمت 4 به 3 نباشد) هزینه فرصت به وجود می آید و در این حالت تصمیم گیری و انتخاب بین کشت جو یا کشت گندم، خود منشا هزینه خواهد بود: #هزینه_تصمیم. بدین گونه #ارزش_آفرینی #تصمیم_گیری مدیریتی پدیدار می شود.
🔹 مزیت های رقابتی نیز نمودی دیگر از این مفهوم است. اگر قیمت گندم در بازار دو برار جو باشد گندم کار می تواند 75 درصد محصول خود را با تمامی محصول جوکار (با سطح زیر کشت مساوی) معاوضه نماید و 25 درصد باقیمانده، #مزیت_رقابتی حاصل از #تصمیم (انتخاب کشت گندم) خواهد بود.
🔹 هزینه فرصت یک مفهوم عالی برای تصمیم گیری های استراتژیک و ارزیابی آنهاست. این مفهوم تصمیم گیران را قادر می سازد تا سود و زیان را از دیدگاه جدید و موثرتری (نسبت به دیدگاه #هزینه_واقعی) ملاحظه کنند.
🔹 یک نگرش مبتنی بر هزینه فرصت می تواند مبنایی برای ایجاد و توسعه مزیت های رقابتی در سازمان باشد. دستاوردی که پشتوانه مهمی برای #استراتژی #اثربخش به شمار می آید.
🆔 @iiie_ir
⚡️ ظهور قدرت تصمیم گیری استراتژیک
🔹 بکارگیری فلسفه #استراتژی (تمرکز #منابع بر #فرصت های اصلی) در#تصمیم_گیری های روزمره رویکردی است که سازمان را در مسیر گزینه های #بهینه به پیش می برد.
🔹 از دیدگاه #اقتصاد_مدیریتی این رویکرد، #هزینه_فرصت (از دست رفته) را به صفر (حداقل) می رساند و سازمان را نسبت به #سازمان های فاقد این سازوکار #مزیت می بخشد.
🔹 #تصمیم_گیری_استراتژیک مزیت خود را از برهم زدن توازن تخصیص منابع به نفع فرصت های اصلی می ستاند.
🔹 مدیرانی که روش تصمیم گیری خود را بر این الگو استوار کنند به نحو موثری وقت و توجه خود را به موضوعات اصلی سازمان متوجه می کنند. این امر به نوبه خود سایر منابع سازمان را نیز به فرصت های اصلی معطوف ساخته و از این طریق مزیت های رقابتی شکل می گیرد.
🔹 #قدرت اصلی تصمیم گیری استراتژیک هنگامی ظاهر می شود که مفاهیم آن به صورت یک نگرش در #رفتار فرد تصمیم گیر رسوخ کند. این نگرش مبنایی برای #تفکر استراتژیک به شمار می آید، تفکری که بستر شکل گیری استراتژی #اثربخش است.
🆔 @iiie_ir
🔹 بکارگیری فلسفه #استراتژی (تمرکز #منابع بر #فرصت های اصلی) در#تصمیم_گیری های روزمره رویکردی است که سازمان را در مسیر گزینه های #بهینه به پیش می برد.
🔹 از دیدگاه #اقتصاد_مدیریتی این رویکرد، #هزینه_فرصت (از دست رفته) را به صفر (حداقل) می رساند و سازمان را نسبت به #سازمان های فاقد این سازوکار #مزیت می بخشد.
🔹 #تصمیم_گیری_استراتژیک مزیت خود را از برهم زدن توازن تخصیص منابع به نفع فرصت های اصلی می ستاند.
🔹 مدیرانی که روش تصمیم گیری خود را بر این الگو استوار کنند به نحو موثری وقت و توجه خود را به موضوعات اصلی سازمان متوجه می کنند. این امر به نوبه خود سایر منابع سازمان را نیز به فرصت های اصلی معطوف ساخته و از این طریق مزیت های رقابتی شکل می گیرد.
🔹 #قدرت اصلی تصمیم گیری استراتژیک هنگامی ظاهر می شود که مفاهیم آن به صورت یک نگرش در #رفتار فرد تصمیم گیر رسوخ کند. این نگرش مبنایی برای #تفکر استراتژیک به شمار می آید، تفکری که بستر شکل گیری استراتژی #اثربخش است.
🆔 @iiie_ir