Broxigar Saurfang
برادر بزرگتر Varok Saurfang و یکی بزرگترین Warrior های تاریخ
اگه یادتون باشه تو قسمت معرفی Grommash Hellscream به عقیده ی عده ای بزرگترین Warrior تاریخ هست اما اصلی ترین رقیبش برای کسب این عنوان بدون شک Broxigar میتونه باشه چرا که عده ی خیلی زیادی هم اونو بزرگترین Warrior تاریخ میدونن و در واقع شخصیتی بود که شرافت و جنگندگیش برای هر دو جناح Horde و Alliance پذیرفته شده بود برای همین مورد قبول افرادی بیشتری بود
این شخصیت تا زمانی که زنده بود در همه ی جنگ ها حضور داشت و بیشتر از اینکه به فکر کشتن باشه به فکر مراقبت کردن از یار های خودش بود هیچ وقت با کسی مانند یک زیر دست صحبت و رفتار نمیکرد با اینکه همیشه بالاترین درجه رو داشته اما در جنگ مقابل Night Elf ها در انتهای جنگ تنها کسی که زنده بود خودش بود و در این مورد خودشو سرزنش میکرد که چرا نتونسته مانند یارهای خودش به یک مرگ با عزت دست پیدا کنه او در جنگ جراحات زیادی برداشته بود اما زخم اصلی از نظرش از دست دادن یار های خودش بود به همین دلیل مقاومتی نکرد و تسلیم Elf ها شد زمانی که وارد شهر شد همه ی Elf ها تهدیدش میکردن و باهاش مثل یک حیوون برخورد میکردن و اونو درون یک غار زندانی کردن اما Tyrande باهاش مهربون برخورد میکرد و جراحاتش رو درمان میکرد و Brox هم که شخص سپاس گذاری بود از او تشکر میکرد و Tyrande هم که درونش شخصیتی فدارکار و شرافتمند میدید مخفیانه اونو آزاد کرد تا او به همراه Rhonin و Krasus ( بعدا شاید در موردش توضیح بدم فعلا فقط در این حد بگم که یک اژهای آبی و Mage و همچنین همسر Alextrasza هم هست و میتونه از گزینه های اضافه شدن به بازی هم باشه ) برای محافظت از Malfurion که برای از بین بردن یک جادوی قوی بیهوش شده بود بروند و همینطور هم شد Broxigar همراه Krasus و عده ای از Night Elf ها از Rhonin که سعی داشت Malfurion رو به هوش بیاره و خود Malfurion که بیهوش بود محافظت کردن و وقتی که مهارت های جنگی دیوانه وار Broxigar رو دیدن که با دست خالی و با استفاده از اسلحه های روی زمین افتاده این چنین میجنگه کاملا به وجد اومده بودن و شخص Krasus هم کاملا تحت تاثیر قراره گرفته بود بعد از این ماجرا Elf ها اونو به عنوان یکی از خودشون پذیرفتن
بعد از اینکه Malfurion به هوش اومد با اینکه بی هوش بود اما گذرا به اتفاقات نظاره میکرد و متوجه حضور Broxigar شده بود اما وقتی داستان کامل رو در باره ی دلاوری Broxigar شنید براش تبری از چوب های جنگل Cenarius (اینم اگه قسمت شد برای کسایی که باهاش آشنایی ندارن معرفی میکنم) ساخت که با جادوی سرزمین Kalimdor ترکیب شده که اونو نبدیل به قوی ترین اسلحه ای میکنه که یک فانی میتونه اون رو توی دست خودش داشته باشه
در جنگ بعدی مقابل Legion که آخرین جنگ Broxigar هم هست که Broxigar متوجه میشه که برای نجات دنیا یار هاش به زمان بیشتری نیاز دارن پس Rhonin رو که بر روی یک اژدهای قرمز سوار بود صدا زد تا اون رو هم همراه خودش ببره تا با هم به درون Portal برن بعد از اینکه با هم از Portal عبور کردن به منطقه ی اصلی Legion یعنی Argus رسیدن جایی که تعداد بی شماری از شیاطین حضور داشتن Broxigar بستن Portal هارو به Rhoni سپرد و قرار بر این شد که به تنهایی جلوی شیاطین رو بگیره تا مزاحم Rhonin نشن و Rhonin اون لحظه با خودش فکر کرد کسی که با دست خالی از پس تعداد زیادی بر میاد با یک تبر افسانه ای چه کاری میتونه انجام بده وقتی که Rhonin مشغول بستن Portal ها بود
برادر بزرگتر Varok Saurfang و یکی بزرگترین Warrior های تاریخ
اگه یادتون باشه تو قسمت معرفی Grommash Hellscream به عقیده ی عده ای بزرگترین Warrior تاریخ هست اما اصلی ترین رقیبش برای کسب این عنوان بدون شک Broxigar میتونه باشه چرا که عده ی خیلی زیادی هم اونو بزرگترین Warrior تاریخ میدونن و در واقع شخصیتی بود که شرافت و جنگندگیش برای هر دو جناح Horde و Alliance پذیرفته شده بود برای همین مورد قبول افرادی بیشتری بود
این شخصیت تا زمانی که زنده بود در همه ی جنگ ها حضور داشت و بیشتر از اینکه به فکر کشتن باشه به فکر مراقبت کردن از یار های خودش بود هیچ وقت با کسی مانند یک زیر دست صحبت و رفتار نمیکرد با اینکه همیشه بالاترین درجه رو داشته اما در جنگ مقابل Night Elf ها در انتهای جنگ تنها کسی که زنده بود خودش بود و در این مورد خودشو سرزنش میکرد که چرا نتونسته مانند یارهای خودش به یک مرگ با عزت دست پیدا کنه او در جنگ جراحات زیادی برداشته بود اما زخم اصلی از نظرش از دست دادن یار های خودش بود به همین دلیل مقاومتی نکرد و تسلیم Elf ها شد زمانی که وارد شهر شد همه ی Elf ها تهدیدش میکردن و باهاش مثل یک حیوون برخورد میکردن و اونو درون یک غار زندانی کردن اما Tyrande باهاش مهربون برخورد میکرد و جراحاتش رو درمان میکرد و Brox هم که شخص سپاس گذاری بود از او تشکر میکرد و Tyrande هم که درونش شخصیتی فدارکار و شرافتمند میدید مخفیانه اونو آزاد کرد تا او به همراه Rhonin و Krasus ( بعدا شاید در موردش توضیح بدم فعلا فقط در این حد بگم که یک اژهای آبی و Mage و همچنین همسر Alextrasza هم هست و میتونه از گزینه های اضافه شدن به بازی هم باشه ) برای محافظت از Malfurion که برای از بین بردن یک جادوی قوی بیهوش شده بود بروند و همینطور هم شد Broxigar همراه Krasus و عده ای از Night Elf ها از Rhonin که سعی داشت Malfurion رو به هوش بیاره و خود Malfurion که بیهوش بود محافظت کردن و وقتی که مهارت های جنگی دیوانه وار Broxigar رو دیدن که با دست خالی و با استفاده از اسلحه های روی زمین افتاده این چنین میجنگه کاملا به وجد اومده بودن و شخص Krasus هم کاملا تحت تاثیر قراره گرفته بود بعد از این ماجرا Elf ها اونو به عنوان یکی از خودشون پذیرفتن
بعد از اینکه Malfurion به هوش اومد با اینکه بی هوش بود اما گذرا به اتفاقات نظاره میکرد و متوجه حضور Broxigar شده بود اما وقتی داستان کامل رو در باره ی دلاوری Broxigar شنید براش تبری از چوب های جنگل Cenarius (اینم اگه قسمت شد برای کسایی که باهاش آشنایی ندارن معرفی میکنم) ساخت که با جادوی سرزمین Kalimdor ترکیب شده که اونو نبدیل به قوی ترین اسلحه ای میکنه که یک فانی میتونه اون رو توی دست خودش داشته باشه
در جنگ بعدی مقابل Legion که آخرین جنگ Broxigar هم هست که Broxigar متوجه میشه که برای نجات دنیا یار هاش به زمان بیشتری نیاز دارن پس Rhonin رو که بر روی یک اژدهای قرمز سوار بود صدا زد تا اون رو هم همراه خودش ببره تا با هم به درون Portal برن بعد از اینکه با هم از Portal عبور کردن به منطقه ی اصلی Legion یعنی Argus رسیدن جایی که تعداد بی شماری از شیاطین حضور داشتن Broxigar بستن Portal هارو به Rhoni سپرد و قرار بر این شد که به تنهایی جلوی شیاطین رو بگیره تا مزاحم Rhonin نشن و Rhonin اون لحظه با خودش فکر کرد کسی که با دست خالی از پس تعداد زیادی بر میاد با یک تبر افسانه ای چه کاری میتونه انجام بده وقتی که Rhonin مشغول بستن Portal ها بود
لحظه ای سر خودش رو برگردوند تا از حال Broxigar با خبر بشه که اون لحظه با صحنه ی عجیبی روبرو شد Broxigar در نوک قله ی کوهی که از جنازه ها درست شده بود ایستاده بود و داشت نفسی تازه میکرد و دنبال چیزی میگشت که بیشتر براش چالش برانگیز باشه این کاره Broxigar حتی توجه شخص Sargras رو هم به خودش جلب کرد
تایتان قصه ی ما اومده بود تا شخصا به زندگیه Broxigar پایان بده و Broxigar هم که دنبالش چالش بهتری بود رو در روی Sargras ایستاد از نظر اندازه بخوایم بگیم Broxigar اندازه انگشت پای Sargras هم نیست اما Broxigar ترسی رو احساس نمیکرد اون داشت برای نجات دنیا و دوستان خودش تلاش میکرد میدونست حتی اگه بمیره کارش بی ثمر نیست و البته اینکار به بسته شدن هرچه سریع تر Portal ها کمک میکرد تا توجه Sargras رو به خودش جلب کنه تا Illidan-Malfurion-Jarod Shadowsong و Rhonin فرصت بیشتری داشته باشن تا Portal ها رو ببندن پس قبل از اینکه Sargras حمله کنه حرکت خودشو شروع کرد و با تمام قدرت خودش اون تبر افسانه ای رو چرخوند و با یک ضربه ی فوق العاده قوی تونست یک زخم کوچیک روی پای Sargras ایجاد کنه و Sargras که مدت ها بود دردی رو احساس نکرده بود کاملا متعجب از اینکه یک فانی تونسته زخمی رو بر روی بدنش جای بذاره اما قدرتی که از زخم Sargras ساطع میشد به شدت زیاد بود و Broxigar هم دقیقا در مقابل همین زخم ایستاده بود و توانایی مقابله با این نیروی زیاد رو نداشت و زندگی او همینجا به پایان رسید و Krasus وقتی که میخواست از Portal عبور کنه بدن بی جان Broxigar رو برای لحظه ای دید ولی در اون شلوغی ناپدید شد اما Rhonin موفق شد تبرش رو با خودش به این سمت Portal برگردونه و تحویل Thrall بده زمانی که در مورد رشادت ها و فداکاری Broxigar گفته میشد همه ایستاده به اون گوش میدادن به خصوص Elf ها که اون رو به عنوان تنها Orc هموطن خودشون میدونستن و با افتخار این موضوع رو بیان میکردن و Tyrande ای که بعد از شنیدن حرف ها نتونست از جاری شدن اشک های خودش جلوگیری کنه
یکی از رهبران ارتش Draenei ها در همونجا تعریف میکرد وقتی که به اونجا رسیدیم هیچ کس نبود جز یک Orc که هیچ کس اسمشو نمیدوست کسی که یک تنه در مقابل رهبر Legion ایستاده بود و ضربه ای که به اون وارد کرد هیچ وقت فراموش نخواهد شد این گروه توسنته بودن از Broxigar یک محافظ شانه یک لنگه کفش و گردنبند پیدا و اون رو در پناهگاه خودشون به عنوان یادبود یک جنگوی بزرگ نگهداری کنن
کسی که در تاریخ جاودانه شد تنها فانی ای که موفق شده زخمی رو روی رهبر Legion قرار بده و بعد از این ماجرا به یک مرگ ماجرا با عزت و باشکوه دست پیدا کرد که در تاریخ فراموش نخواهد شد و سر آخر به دوستان و یاران خودش در گذشته پیوست
Role : Melee Assassin or Bruiser Talent : Arms
#آموزشی
#کلاس_هیروها
@iHeroes
تایتان قصه ی ما اومده بود تا شخصا به زندگیه Broxigar پایان بده و Broxigar هم که دنبالش چالش بهتری بود رو در روی Sargras ایستاد از نظر اندازه بخوایم بگیم Broxigar اندازه انگشت پای Sargras هم نیست اما Broxigar ترسی رو احساس نمیکرد اون داشت برای نجات دنیا و دوستان خودش تلاش میکرد میدونست حتی اگه بمیره کارش بی ثمر نیست و البته اینکار به بسته شدن هرچه سریع تر Portal ها کمک میکرد تا توجه Sargras رو به خودش جلب کنه تا Illidan-Malfurion-Jarod Shadowsong و Rhonin فرصت بیشتری داشته باشن تا Portal ها رو ببندن پس قبل از اینکه Sargras حمله کنه حرکت خودشو شروع کرد و با تمام قدرت خودش اون تبر افسانه ای رو چرخوند و با یک ضربه ی فوق العاده قوی تونست یک زخم کوچیک روی پای Sargras ایجاد کنه و Sargras که مدت ها بود دردی رو احساس نکرده بود کاملا متعجب از اینکه یک فانی تونسته زخمی رو بر روی بدنش جای بذاره اما قدرتی که از زخم Sargras ساطع میشد به شدت زیاد بود و Broxigar هم دقیقا در مقابل همین زخم ایستاده بود و توانایی مقابله با این نیروی زیاد رو نداشت و زندگی او همینجا به پایان رسید و Krasus وقتی که میخواست از Portal عبور کنه بدن بی جان Broxigar رو برای لحظه ای دید ولی در اون شلوغی ناپدید شد اما Rhonin موفق شد تبرش رو با خودش به این سمت Portal برگردونه و تحویل Thrall بده زمانی که در مورد رشادت ها و فداکاری Broxigar گفته میشد همه ایستاده به اون گوش میدادن به خصوص Elf ها که اون رو به عنوان تنها Orc هموطن خودشون میدونستن و با افتخار این موضوع رو بیان میکردن و Tyrande ای که بعد از شنیدن حرف ها نتونست از جاری شدن اشک های خودش جلوگیری کنه
یکی از رهبران ارتش Draenei ها در همونجا تعریف میکرد وقتی که به اونجا رسیدیم هیچ کس نبود جز یک Orc که هیچ کس اسمشو نمیدوست کسی که یک تنه در مقابل رهبر Legion ایستاده بود و ضربه ای که به اون وارد کرد هیچ وقت فراموش نخواهد شد این گروه توسنته بودن از Broxigar یک محافظ شانه یک لنگه کفش و گردنبند پیدا و اون رو در پناهگاه خودشون به عنوان یادبود یک جنگوی بزرگ نگهداری کنن
کسی که در تاریخ جاودانه شد تنها فانی ای که موفق شده زخمی رو روی رهبر Legion قرار بده و بعد از این ماجرا به یک مرگ ماجرا با عزت و باشکوه دست پیدا کرد که در تاریخ فراموش نخواهد شد و سر آخر به دوستان و یاران خودش در گذشته پیوست
Role : Melee Assassin or Bruiser Talent : Arms
#آموزشی
#کلاس_هیروها
@iHeroes
Kurdran Wildhammer
این شخصیت علاوه بر اینکه شباهت زیادی به Falstad داره از دوستان نزدیک او هم به هست تنها با این تفاوت که این شخصیت یک Warriorr به حساب میاد اما Falstad تقریبا یک Shaman هست
در زمان جنگ اول منطقه ی آنها توسط Horde مورد حمله قرار گرفت اما با کمک نیروهای Alliance و شخص Anduin Lothar تونستن Horde رو به عقب برونن
در جنگ دوم که Kurdran که رهبری Dwarf هارو بر عهده داشت برای اینکه مطمئن بشه Portal هایی که توسط Ner'zhul باز شده بود به طور کامل مهر و موم بشه تا آسیب بیشتری به Azeroth نرسه از آخرین Portal عبور کرد و به سمت دیگر Portal رفت و به تنهایی 20 سال از عمر خودش در دنیای دیگر به سختی سپری کرد بدون اینکه از چیزی مطلع باشه و در آن سوی Portal هم تصور میکردن که Kurdran در راه دفاع از Azeroth جون خودش رو از دست داده و برای همین هم مجسمه ی یاد بود اون رو در کنار سایر همرزمانش در Stormwind ساختن اما حالا که ارتباط بین دنیا ها برقرار شده Kurdran هم موفق شد به Azeroth برگرده و از اتفاقات 20 سال اخیر مطلع بشه با توجه به اسمی که ازش به جا مونده بود و مهارت هایی که داشت تونست به درجات بالا برسه و دسته ی Wildhammer رو ایجاد و رهبری کنه تو همین راه هم با Falstad آشنا شد و تحت تاثیر مهارت هاش قرار گرفت و با توجه به نفوذی که داشت با خاندان Bronzebeard هم رابطه ی نزدیکی برقرار کرده بود البته این رابطه اونقدر نزدیک نبود زمانی که نزد دختر Magni یعنی Moira (تو قسمت Priest درم وردش توضیح دادیم) رفت و میخواست با نفوذ و جنگندگی خودش اختلاف بین نژاد Dwarf هارو بر طرف کنه Moira در پاسخ بهش گفت مهارت های جنگی تو اینجا بی فایدست اینجا تنها چیزی که مهمه به دست آوردن قلب و هوش مردمه نه چیز دیگه بعد از این گفت و گو که چندان خوشایند تموم نشد Muradin اونو به گوشه ای کشید و بهش توصیه کرد که کنار وایسته و بذاره مقامات کار خودشونو بکنن اما Kurdran گوشش بدهکار نبود و به توصیه ی Muradin گوش نکرد و فقط حرف خودش رو تکرار میکرد که نتیجه ش هم یه سیلی پشت دست از سمت Muradin بود البته Muradin قبلش مطمئن شده بود که کسی اون اطراف نباشه تا این صحنه رو ببینه چون بالاخره Kurdran یکی از بزرگان جنگ و از درجه دار های Alliance به حساب میاد
در ادامه و طی اتفاقاتی Kurdran ترجیح داد تا از مقام خودش به عنوان رهبر Wildhammer کناره گیری کنه و Falstad رو در مقام خودش قرار بده
او در ادامه با Varian شاه Alliance هم ارتباط خوبی برقرار کرد و به عنوان فرمانده ی یکی از لشکر های Alliance انتخاب شد
بعد از این ماجرا ها هر وقت Kurdran و Falstad از ورودی Stormwind رد میشن در مورد مجسمه ی Kurdran با هم شوخی میکردن و میخندن و Kurdran بعد از این اتفاقات فهمید که خیلی زود تر باید از مقام های خودش کنار میکشید چرا که اون 20 سال تمام نگهبانی Azeroth رو کرده بود و به نوعی وظیفه ی خودش در قبال Azeroth رو انجام داده بود و حالا باید حس آزادی رو تجربه میکرد
#آموزشی
#کلاس_هیروها
@iHeroes
این شخصیت علاوه بر اینکه شباهت زیادی به Falstad داره از دوستان نزدیک او هم به هست تنها با این تفاوت که این شخصیت یک Warriorr به حساب میاد اما Falstad تقریبا یک Shaman هست
در زمان جنگ اول منطقه ی آنها توسط Horde مورد حمله قرار گرفت اما با کمک نیروهای Alliance و شخص Anduin Lothar تونستن Horde رو به عقب برونن
در جنگ دوم که Kurdran که رهبری Dwarf هارو بر عهده داشت برای اینکه مطمئن بشه Portal هایی که توسط Ner'zhul باز شده بود به طور کامل مهر و موم بشه تا آسیب بیشتری به Azeroth نرسه از آخرین Portal عبور کرد و به سمت دیگر Portal رفت و به تنهایی 20 سال از عمر خودش در دنیای دیگر به سختی سپری کرد بدون اینکه از چیزی مطلع باشه و در آن سوی Portal هم تصور میکردن که Kurdran در راه دفاع از Azeroth جون خودش رو از دست داده و برای همین هم مجسمه ی یاد بود اون رو در کنار سایر همرزمانش در Stormwind ساختن اما حالا که ارتباط بین دنیا ها برقرار شده Kurdran هم موفق شد به Azeroth برگرده و از اتفاقات 20 سال اخیر مطلع بشه با توجه به اسمی که ازش به جا مونده بود و مهارت هایی که داشت تونست به درجات بالا برسه و دسته ی Wildhammer رو ایجاد و رهبری کنه تو همین راه هم با Falstad آشنا شد و تحت تاثیر مهارت هاش قرار گرفت و با توجه به نفوذی که داشت با خاندان Bronzebeard هم رابطه ی نزدیکی برقرار کرده بود البته این رابطه اونقدر نزدیک نبود زمانی که نزد دختر Magni یعنی Moira (تو قسمت Priest درم وردش توضیح دادیم) رفت و میخواست با نفوذ و جنگندگی خودش اختلاف بین نژاد Dwarf هارو بر طرف کنه Moira در پاسخ بهش گفت مهارت های جنگی تو اینجا بی فایدست اینجا تنها چیزی که مهمه به دست آوردن قلب و هوش مردمه نه چیز دیگه بعد از این گفت و گو که چندان خوشایند تموم نشد Muradin اونو به گوشه ای کشید و بهش توصیه کرد که کنار وایسته و بذاره مقامات کار خودشونو بکنن اما Kurdran گوشش بدهکار نبود و به توصیه ی Muradin گوش نکرد و فقط حرف خودش رو تکرار میکرد که نتیجه ش هم یه سیلی پشت دست از سمت Muradin بود البته Muradin قبلش مطمئن شده بود که کسی اون اطراف نباشه تا این صحنه رو ببینه چون بالاخره Kurdran یکی از بزرگان جنگ و از درجه دار های Alliance به حساب میاد
در ادامه و طی اتفاقاتی Kurdran ترجیح داد تا از مقام خودش به عنوان رهبر Wildhammer کناره گیری کنه و Falstad رو در مقام خودش قرار بده
او در ادامه با Varian شاه Alliance هم ارتباط خوبی برقرار کرد و به عنوان فرمانده ی یکی از لشکر های Alliance انتخاب شد
بعد از این ماجرا ها هر وقت Kurdran و Falstad از ورودی Stormwind رد میشن در مورد مجسمه ی Kurdran با هم شوخی میکردن و میخندن و Kurdran بعد از این اتفاقات فهمید که خیلی زود تر باید از مقام های خودش کنار میکشید چرا که اون 20 سال تمام نگهبانی Azeroth رو کرده بود و به نوعی وظیفه ی خودش در قبال Azeroth رو انجام داده بود و حالا باید حس آزادی رو تجربه میکرد
#آموزشی
#کلاس_هیروها
@iHeroes
#هیروهای_رایگان_هفتگی از تاریخ ۱۴ خرداد
Malfurion
Valla
Gazlowe
Johanna
Thrall
Dehaka
Blaze
Probius
Deckard Cain
Fenix
Gul’dan
Imperius
Stitches
Anduin
@iHeroes
Malfurion
Valla
Gazlowe
Johanna
Thrall
Dehaka
Blaze
Probius
Deckard Cain
Fenix
Gul’dan
Imperius
Stitches
Anduin
@iHeroes
Blackhand
رهبر قبیله ی Blackrock و فرمانده ی سابق Horde
کسی که عطش زیادش برای قدرت اونو به بازیچه ی دست Gul'dan و Ner'zhul تبدیل کرد اما او از سرآمدان تاکتیک های جنگی به حساب میومد او در جنگ اول در مقابل Anduin Lothar قرار گرفت و چیزی نمونده بود جون خودش رو از دست بده که دو Warlock زیر دست Gul'dan اون رو نجات دادن و شخص Blackhand به دلیل دخالت در جنگ تن به تن اونا رو که جونشو نجات دادن کشت
او بعد از این اتفاق به Kilrogg و Cho'gall دستور داد که همراه قبایل خودشون به Stormwind حمله کنن و قدرت دفاعی شهر رو تضعیف کنن اما اونها شکست خوردند و کاری از پیش نبردن Blackhand به طریقی جلوی خودش رو گرفت تا به زندگیشون پایان نده چون از طرفی به قبیله ی اونها برای ادامه جنگ نیاز داشت و هم از شورش جلوگیری کرد
اون که مستقیم از Gul'dan دستور میگرفت بعد از بیهوش شدن Gul'dan که به Medivh مربوط میشد دست پاچه و در انجام هر کاری ناتوان شده بود در همین حین Orgrim Doomhammer که از همه چی با خبر بود و فرمانده ی زیر نظر خودش هم بود شرایط رو مناسب دید و اون رو به مبارزه تن به تن دعوت کرد که Blackhand در این مبارزه به طرز فجیحی شکست خورد و جمجه ش توسط Doomhammer له شد و ادامه ی جنگ Horde با رهبری Orgrim تونست به پیروزی نزدیک بشه
اما بعد از اتفاقات زمانی و تایم لاین جدید Draenor او با زره جدید خود که با قدرت آتش ترکیب شده بود رهبری حمله به منطقه ی Shttrath رو به همراه Orgrim و Durotan به عهده گرفته بود در این حمله به نظامی و غیر نظامی , کودک و پیر به هیچ کس رحم نمیکرد اینکارش عصبانیت Orgrim رو به همراه داشت و Blackhand هم بدون تعلل به زندگیش پایان داد Durotan که از دور این صحنه رو دید خشمگین به سمت Blackhand رفت و با او درگیر شد Maraad و Yrel هم به کمک Durotan رفتن و در اون سمت هم اعضای قبیله ی Blackrock به کمک Blackhand اومدن در طول این جنگ Blackhand موفق شد Durotan رو شکست بده و Maraad رو هم از بین ببره کسی که تصمیم گرفت برای نجات Yrel این فداکاری رو انجام بده Blackhand به سمت Durotan که روی زمین افتاده بود رفت و با پتک خودش بدن Durotan رو سوزوند اما Yrel با پرت کردن حواس Blackhand موفق شد با کمک Light جراحات Durotan رو درمان کنه و با تبر Durotan زخمی بر بدن Blackhand بذاره . Blackhand که به شدت خشمگین شده بود فریاد زد و وعده که همه ی آنهارا از بین خواهد برد اما Khadgar با ایجاد Portal هایی موفق شد تا متحدان خودش رو از اونجا دور کنه و با یک جادوی قوی کشتی Horde رو از بین ببره
البته Blackhand با پریدن توی دریا جون خودش رو نجات داد اما بعد ها در حمله ی آخر توسط قهرمانان Azeroth زندگی او هم پایان یافت و Blackhand تا ابد به عنوان یک دیکتاتور و رهبری فاسد , ظالم و ستمگر شناخته خواهد شد
#آموزشی
#کلاس_هیروها
@iHeroes
رهبر قبیله ی Blackrock و فرمانده ی سابق Horde
کسی که عطش زیادش برای قدرت اونو به بازیچه ی دست Gul'dan و Ner'zhul تبدیل کرد اما او از سرآمدان تاکتیک های جنگی به حساب میومد او در جنگ اول در مقابل Anduin Lothar قرار گرفت و چیزی نمونده بود جون خودش رو از دست بده که دو Warlock زیر دست Gul'dan اون رو نجات دادن و شخص Blackhand به دلیل دخالت در جنگ تن به تن اونا رو که جونشو نجات دادن کشت
او بعد از این اتفاق به Kilrogg و Cho'gall دستور داد که همراه قبایل خودشون به Stormwind حمله کنن و قدرت دفاعی شهر رو تضعیف کنن اما اونها شکست خوردند و کاری از پیش نبردن Blackhand به طریقی جلوی خودش رو گرفت تا به زندگیشون پایان نده چون از طرفی به قبیله ی اونها برای ادامه جنگ نیاز داشت و هم از شورش جلوگیری کرد
اون که مستقیم از Gul'dan دستور میگرفت بعد از بیهوش شدن Gul'dan که به Medivh مربوط میشد دست پاچه و در انجام هر کاری ناتوان شده بود در همین حین Orgrim Doomhammer که از همه چی با خبر بود و فرمانده ی زیر نظر خودش هم بود شرایط رو مناسب دید و اون رو به مبارزه تن به تن دعوت کرد که Blackhand در این مبارزه به طرز فجیحی شکست خورد و جمجه ش توسط Doomhammer له شد و ادامه ی جنگ Horde با رهبری Orgrim تونست به پیروزی نزدیک بشه
اما بعد از اتفاقات زمانی و تایم لاین جدید Draenor او با زره جدید خود که با قدرت آتش ترکیب شده بود رهبری حمله به منطقه ی Shttrath رو به همراه Orgrim و Durotan به عهده گرفته بود در این حمله به نظامی و غیر نظامی , کودک و پیر به هیچ کس رحم نمیکرد اینکارش عصبانیت Orgrim رو به همراه داشت و Blackhand هم بدون تعلل به زندگیش پایان داد Durotan که از دور این صحنه رو دید خشمگین به سمت Blackhand رفت و با او درگیر شد Maraad و Yrel هم به کمک Durotan رفتن و در اون سمت هم اعضای قبیله ی Blackrock به کمک Blackhand اومدن در طول این جنگ Blackhand موفق شد Durotan رو شکست بده و Maraad رو هم از بین ببره کسی که تصمیم گرفت برای نجات Yrel این فداکاری رو انجام بده Blackhand به سمت Durotan که روی زمین افتاده بود رفت و با پتک خودش بدن Durotan رو سوزوند اما Yrel با پرت کردن حواس Blackhand موفق شد با کمک Light جراحات Durotan رو درمان کنه و با تبر Durotan زخمی بر بدن Blackhand بذاره . Blackhand که به شدت خشمگین شده بود فریاد زد و وعده که همه ی آنهارا از بین خواهد برد اما Khadgar با ایجاد Portal هایی موفق شد تا متحدان خودش رو از اونجا دور کنه و با یک جادوی قوی کشتی Horde رو از بین ببره
البته Blackhand با پریدن توی دریا جون خودش رو نجات داد اما بعد ها در حمله ی آخر توسط قهرمانان Azeroth زندگی او هم پایان یافت و Blackhand تا ابد به عنوان یک دیکتاتور و رهبری فاسد , ظالم و ستمگر شناخته خواهد شد
#آموزشی
#کلاس_هیروها
@iHeroes
Heroes of the Storm
اولین تیزر جدید احتمالا ادامه رویداد Mechastorm سال گذشته و اسکین های جدید را پیش رو خواهیم داشت احتمالا #Valla @iHeroes
چند وقت پیش شایعه ای مربوط به ریورک شدن DVA در فروم های بازی منتشر شد این اسکین های جدید که بخشی از رویداد تابستان هستند شاید مربوط به dva باشند
@iHeroes
@iHeroes
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM