آیا امروز روزیه که ما باید پروفایل رو عوض کنیم ..

دیگه بلاخره تابستون و این حرفا

اینارو موقع ریکورد قسمت شیشم سه‌ایب‌جا گرفته، براتون سامری‌شو بذارم؟

خانومی خیلی خوشگل شده بود این قسمت

‌ ‌ ‌ ‌jihyo tenant ep.6 📦‌ྀི ‌‌

قبلش داشت به فیلمبردار میگفت داره کم‌کم خودشو برای روزی که مجبورن برن مسافرخونه صدنفره آماده می‌کنه تا اینکه خانومه بهش گفت اون قسمت امروزه :)) 🦄 ’ امروزه؟ صدنفر؟ کمتر از بیست‌نفر نیست؟ 😭 ‘

🦄 ’ خیلی راجب اتمسفر اونجا کنجکاوم قراره با صدنفر بازی کنیم دیگه؟ و همینطور اقامتگاهش.. اقامتگاه برای صدنفر.. چجوری درستش کردن؟ حتی نمیتونم تصورش کنم ‘ 👤 ’ پس یکم نگرانی؟ ‘ 🦄 ’ عام.. حس میکنم ممکنه از مجری‌گری کنار گذاشته بشم 😭 ‘

جیهیو رفت اونجا و وقتی مدیرو دید تعجب کرد چون جوون به نظر می‌رسید مدیره هم بهش ازش پرسید حدس بزن سنش چقدره جیهیو گفت بهت میخوره اوایل سی سالگیت باشی آقاعه بهش برخورد گفت بنظرم باید برگردی بری ( حالا اخرای twentiesش بود ) 🦄 ’ پس ما باید باهم دوست بشیم ( چون جفتشون آخرای twentiesشونن ) ‘

آقا بهش گفت اینجا فعالیت‌های مختلفی دارن مثل mt که یعنی یه گروهی تو دانشکده دور هم جمع میشن روزو باهم میگذرونن و الکل میخورن جیهیوهم گفت چون از سن کم کارآموز بوده و همه وقتش صرف کارآموزی و آیدل بودن می‌شده هیچوقت اینجور چیزارو تجربه نکرده ):

مدیر اونجا بهش گفت مهمونا هروقت بخوان میتونن با استف بیرون برن که اونا بهشون جاهای دیدنی بوسان‌ رو نشون بدن جیهیو ازش پرسید الان تو میتونی با بیای اونم گفت همه بجز من الان بیکارن - بعد رفت سمت باجه به استف‌های اونجا گفت اونا گفتن کار دارن جیهیو نگاه کرد به مانیتور گفت کارتون بازی کامپیوتریه؟ 😭 بعد از آقا پرسید میخوای با ما بیای بیرون آقا گفت قطعا دلم می‌خواد ( کسی سوپرایز نشد )

باهم رفتن نوشیدنی بگیرن از جیهیو پرسیدن تو چقدر میتونی بنوشی جیهیوهم گفت من لیمیت ندارم 😭

🦄 ’ نوشیدنی‌های krush یه‌چیز دیگه‌ان احساس درستی میده میتونی راحت بنوشیش ‘

شاید فکر کنید سفیرشونه ولی نیست فقط عاشق این برنده

جیهیو ازشون پرسید چه مسافرخونه‌ای هست که خودتون دوست دارین امتحانش کنین اقاعه گفت بعد از اینکه قسمت اول سه‌ایب‌جا رو دیده دلش خواسته بره اون مسافرخونه جیهیوهم خیلی ذوق کرد بچه

🦄 ’ متوجه شدم آمار کاپلایی که تو مسافرخونه رفتن تو رابطه رو نوشته بودین، کاپل خاصی هستن که یادتون مونده باشن؟ ‘ 👤 ’ یکی بود که واقعا از یه پسری خوشش میومد ‘ 🦄 ’ عوو 🤭 ‘ زیرنویس: دلوژن روشن شد - 👤 ’ وقتی رزرویشن انجام میشه یه نوتیفیکشن براشون میره پس ما شماره‌شونو می‌گیریم یکی ازمون پرسید که شماره یکی رو بدیم ولی بخاطر پرایوسی نمیتونیم برای همین فقط اطلاعاتشونو رد و بدل کردیم ‘ جیهیوهم هی ذوق میکرد :)) بعدم پرسید فقط برونگراها اینجوری براشون اتفاق میوفته که اقا گفت نه چون ما گروه گروه میکنیم همه میتونن باهم آشنا شن / خوششون بیاد از هم

فقط باید بشینی باهاش قشنگ غیبت کنی و راجب کراشات حرف بزنی 😭

she's here for the drama