This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
لیلی مهدوی مادر سیاوش محمودی:
«حیدر حیدر کنان به بچه من شلیک کردن
من به چشم خودم دیدم
سر بچه من از پشت سر متلاشی شده بود!
وقتی جنازه بچمو دیدم
چشمای بچه من بسته نشده بود...»
امیرعلی حاجیزاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران، ۱۱ اسفند ۱۴۰۲: «حضور مردم در انتخابات پر کردن خشاب نیروهای مسلح است، بیایند، حالا به هرکسی که دوست دارند رای بدهند»
@Hosseinronaghi
«حیدر حیدر کنان به بچه من شلیک کردن
من به چشم خودم دیدم
سر بچه من از پشت سر متلاشی شده بود!
وقتی جنازه بچمو دیدم
چشمای بچه من بسته نشده بود...»
امیرعلی حاجیزاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران، ۱۱ اسفند ۱۴۰۲: «حضور مردم در انتخابات پر کردن خشاب نیروهای مسلح است، بیایند، حالا به هرکسی که دوست دارند رای بدهند»
@Hosseinronaghi
و ما همچنان میگوییم: «نه»
که ما همچنان مینویسیم
که ما همچنان در اینجا ماندهایم
مثل درخت
که مانده است
مثل گرسنگی
که اینجا مانده است
مثل سنگها که ماندهاند
مثل درد که مانده است
مثل زخم
مثل شعر
مثل دوست داشتن
مثل پرنده
مثل فکر
مثل آرزوی آزادی و
مثل هر چیز که از ما نشانهای دارد
باید «نه» گفتن و صدایمان را آنقدر بلند کنیم تا صدای ملت ایران شنیده شود. صدای مردمی که صاحبان واقعی قدرت و امکانات این سرزمین هستند، اما امروز در سیاهچاله فقر و انواع فشارهای اقتصادی، حتی فرصت نفس کشیدن از آنها گرفته شده است و در فضای مجازی رد این اکثریت محذوف را کمتر میتوان پیدا کرد.
تفاوتی بین جناحهای سیاسی داخل حکومت و کاندیداهایشان نیست، آنها منافع ایران را برای خود و اطرافیان خود میخواهند و چشم و گوش خود را بر رنج سایرین بستهاند.
«نه» یعنی نه به جریان فریب اصلاحات در لباس مبدل آزادیخواه و روشنفکر که مردم را «بنده» و «مطیع» خود میخواهند.
«نه» یعنی نه به جریانهای افراطی و تندرو که خود را جبهه انقلاب میدانند و اکثریت ناراضی را بیگانه، منافق، جاسوس و دشمن میشمارند و مردم را «برده» خود میبینند.
شعر از محمد مختاری
@Hosseinronaghi
که ما همچنان مینویسیم
که ما همچنان در اینجا ماندهایم
مثل درخت
که مانده است
مثل گرسنگی
که اینجا مانده است
مثل سنگها که ماندهاند
مثل درد که مانده است
مثل زخم
مثل شعر
مثل دوست داشتن
مثل پرنده
مثل فکر
مثل آرزوی آزادی و
مثل هر چیز که از ما نشانهای دارد
باید «نه» گفتن و صدایمان را آنقدر بلند کنیم تا صدای ملت ایران شنیده شود. صدای مردمی که صاحبان واقعی قدرت و امکانات این سرزمین هستند، اما امروز در سیاهچاله فقر و انواع فشارهای اقتصادی، حتی فرصت نفس کشیدن از آنها گرفته شده است و در فضای مجازی رد این اکثریت محذوف را کمتر میتوان پیدا کرد.
تفاوتی بین جناحهای سیاسی داخل حکومت و کاندیداهایشان نیست، آنها منافع ایران را برای خود و اطرافیان خود میخواهند و چشم و گوش خود را بر رنج سایرین بستهاند.
«نه» یعنی نه به جریان فریب اصلاحات در لباس مبدل آزادیخواه و روشنفکر که مردم را «بنده» و «مطیع» خود میخواهند.
«نه» یعنی نه به جریانهای افراطی و تندرو که خود را جبهه انقلاب میدانند و اکثریت ناراضی را بیگانه، منافق، جاسوس و دشمن میشمارند و مردم را «برده» خود میبینند.
شعر از محمد مختاری
@Hosseinronaghi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
مردم همچنان محکم «نه» خواهند گفت
بهیاد سارینا اسماعیلزاده
کسانی که کنار هم (اصلاحطلب و اصولگرا) طی سالهای اخیر مردم را سرکوب کردهاند، امروز از مردم رای میخواهند! مردم ایران باید بهخاطر رخداد بزرگ و تاریخی ۸ تیر در حوزه سیاسی و اجتماعی به خودشان افتخار کنند. این واقعه نتیجه آگاهی جمعی است و مردم کنار هم ایستادند و به حاکمیت «نه» گفتند. به فساد، به اعدام، به حجاب اجباری، به کشتار، به سرکوب زنان، به فقر و نداری و فلاکت «نه» گفتند و همچنان هم «نه» خواهند گفت.
آنها که جز نادیده گرفتن و تحقیر مردم چیزی در کارنامه خود ندارند، سالها پیش مردم را از سوریهای شدن میترساندند و امروز از طالبانی شدن میترسانند! اما مساله اینجاست که اگر طالبانی بشود، قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ استبداد و دیکتاتوری حاکم میشود؟ حجاب اجباری میشود؟ زن و مرد را تفکیک میکنند؟ دانشگاهها و مدارس اسلامی میشوند؟ فساد و رانت بیشتر میشود؟ نوشیدنیهای الکلی ممنوع میشود؟ شلاق میزنند؟ فستیوالهای موسیقی را ممنوع میکنند؟ زندانی و اعدام میکنند؟ جنگافروزی و موشکپراکنی رخ میدهد؟ حکومت به سمت بمب اتمی میرود؟ چه اتفاقی قرار است بیفتد که نیفتاده است؟
برخی از دوستان میگویند اصلاحطلبان با اصولگرایان تفاوت دارند! بله، من هم معتقدم تفاوت دارند. اصولگرایان ناتوان هستند، اما اصلاحطلبان به قول جواد ظریف بلدند چگونه سر مردم شیره بمالند، بلدند چگونه دروغ بگویند! بلدند چگونه بعد از شلیک به هواپیمای اوکراینی، آن را علاج کنند! بلدند چگونه افراد، نیروها و سرمایه را جذب دستگاه سرکوب کنند! چگونه اینترنت را قطع کنند! بلدند چگونه شبکه بزرگ پروپاگاندا و دروغ را در جهان سازماندهی کنند و به واسطه آن حقیقت را زیر خاک پنهان کنند.
عدم مشارکت در انتخابات، خود یک کنش و شکلی از مقاومت مدنی برای عقب راندن حاکمیت در راستای منافع جمعی و تحمیل خواستههای عموم مردم به حکومت است. یک گام مهم در راه طولانی و دشوار آزادی ایران که باید کنار هم آن را با صبوری طی کنیم.
مردم همچنان محکم سر جای خود خواهند ایستاد و محکم «نه» خواهند گفت، با همان اکثریت و با همان قاطعیت. چرا که هیچکدام از ایرانیان سزاوار چنین زندگی که شما به آنها تحمیل کردهاید، نیستند.
ما کنار هم و با هم میتوانیم.
زنده باد مردم آزاده و شجاع.
پاینده ایران.
ویدیو را یوتیوب مشاهده کنید.
@Hosseinronaghi
بهیاد سارینا اسماعیلزاده
کسانی که کنار هم (اصلاحطلب و اصولگرا) طی سالهای اخیر مردم را سرکوب کردهاند، امروز از مردم رای میخواهند! مردم ایران باید بهخاطر رخداد بزرگ و تاریخی ۸ تیر در حوزه سیاسی و اجتماعی به خودشان افتخار کنند. این واقعه نتیجه آگاهی جمعی است و مردم کنار هم ایستادند و به حاکمیت «نه» گفتند. به فساد، به اعدام، به حجاب اجباری، به کشتار، به سرکوب زنان، به فقر و نداری و فلاکت «نه» گفتند و همچنان هم «نه» خواهند گفت.
آنها که جز نادیده گرفتن و تحقیر مردم چیزی در کارنامه خود ندارند، سالها پیش مردم را از سوریهای شدن میترساندند و امروز از طالبانی شدن میترسانند! اما مساله اینجاست که اگر طالبانی بشود، قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ استبداد و دیکتاتوری حاکم میشود؟ حجاب اجباری میشود؟ زن و مرد را تفکیک میکنند؟ دانشگاهها و مدارس اسلامی میشوند؟ فساد و رانت بیشتر میشود؟ نوشیدنیهای الکلی ممنوع میشود؟ شلاق میزنند؟ فستیوالهای موسیقی را ممنوع میکنند؟ زندانی و اعدام میکنند؟ جنگافروزی و موشکپراکنی رخ میدهد؟ حکومت به سمت بمب اتمی میرود؟ چه اتفاقی قرار است بیفتد که نیفتاده است؟
برخی از دوستان میگویند اصلاحطلبان با اصولگرایان تفاوت دارند! بله، من هم معتقدم تفاوت دارند. اصولگرایان ناتوان هستند، اما اصلاحطلبان به قول جواد ظریف بلدند چگونه سر مردم شیره بمالند، بلدند چگونه دروغ بگویند! بلدند چگونه بعد از شلیک به هواپیمای اوکراینی، آن را علاج کنند! بلدند چگونه افراد، نیروها و سرمایه را جذب دستگاه سرکوب کنند! چگونه اینترنت را قطع کنند! بلدند چگونه شبکه بزرگ پروپاگاندا و دروغ را در جهان سازماندهی کنند و به واسطه آن حقیقت را زیر خاک پنهان کنند.
عدم مشارکت در انتخابات، خود یک کنش و شکلی از مقاومت مدنی برای عقب راندن حاکمیت در راستای منافع جمعی و تحمیل خواستههای عموم مردم به حکومت است. یک گام مهم در راه طولانی و دشوار آزادی ایران که باید کنار هم آن را با صبوری طی کنیم.
مردم همچنان محکم سر جای خود خواهند ایستاد و محکم «نه» خواهند گفت، با همان اکثریت و با همان قاطعیت. چرا که هیچکدام از ایرانیان سزاوار چنین زندگی که شما به آنها تحمیل کردهاید، نیستند.
ما کنار هم و با هم میتوانیم.
زنده باد مردم آزاده و شجاع.
پاینده ایران.
ویدیو را یوتیوب مشاهده کنید.
@Hosseinronaghi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سید علی خامنهای رهبر جمهوری اسلامی: «شنیدم که شوق و علاقه مردم بیش از قبل است؛ خدا کند اینگونه باشد»
@Hosseinronaghi
@Hosseinronaghi
علی سورنا: به این انتخابات جعلی نه میگم.
از جایی که خودم رو شناختم تنها یک واژه بود که بطور مداوم به انواع سلطه گفتم و از این طریق تونستم با اعتماد به توانمندی ها و قابلیت های خودم پیش برم …
من به این انتخابات جعلی و مستهلک شده مانند دیگر سلطه ها #نه میگم.
@Hosseinronaghi
از جایی که خودم رو شناختم تنها یک واژه بود که بطور مداوم به انواع سلطه گفتم و از این طریق تونستم با اعتماد به توانمندی ها و قابلیت های خودم پیش برم …
من به این انتخابات جعلی و مستهلک شده مانند دیگر سلطه ها #نه میگم.
@Hosseinronaghi
اکثریت ایرانیان دیگر جمهوری اسلامی را نمیخواهند.
در مصاحبه با «زد د اف» آلمان: مشکل ما عوامل اطلاعاتی حکومت در غرب هستند، که گاهی به عنوان کارشناسان منتقد در رسانههای غربی ظاهر میشوند و تصاویر نادرستی از اوضاع ایران ارائه میدهند.
تضادها و مخالفتها بین میانهروها و تندروها نمایشی است و هدف هر دو جناح سیاسی درون حکومت جمهوری اسلامی (اصلاحطلب و اصولگرا)، بقای نظام است.
ما شاهد فروپاشی سیستم هستیم. دیگر کسی به وعدههای اصلاحات یا انتخابات اعتقادی ندارد. میزان مشارکت در انتخابات به طور تاریخی پایین بوده و انتخابات بین اصلاحطلبان (مسعود پزشکیان) و اصولگرایان (سعید جلیلی) نمایشی از حکومت که برای بقا میجنگد، است. انتخابات هیچ مشروعیت جدیدی به حکومت نداده است. در عوض یک حرکت قوی از مقاومت مردم علیه سیستم در تحریم انتخابات شکل گرفته است.
هیچ رقابت سیاسی واقعی در درون حکومت وجود ندارد، اصلاحطلبان همانقدر نسبت به رهبر جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران وفادار هستند و حقیقت را پنهان میکنند که اصولگرایان. تمایز بین اصلاحطلبان و تندروها دیگر معنا ندارد، هر دو گروه به سرکوب کمک کردهاند. اکثریت ایرانیان دیگر جمهوری اسلامی را نمیخواهند.
https://www.zdf.de/nachrichten/politik/ausland/iran-praesident-regime-wahlen-100.html#xtor=CS5-281
در مصاحبه با «زد د اف» آلمان: مشکل ما عوامل اطلاعاتی حکومت در غرب هستند، که گاهی به عنوان کارشناسان منتقد در رسانههای غربی ظاهر میشوند و تصاویر نادرستی از اوضاع ایران ارائه میدهند.
تضادها و مخالفتها بین میانهروها و تندروها نمایشی است و هدف هر دو جناح سیاسی درون حکومت جمهوری اسلامی (اصلاحطلب و اصولگرا)، بقای نظام است.
ما شاهد فروپاشی سیستم هستیم. دیگر کسی به وعدههای اصلاحات یا انتخابات اعتقادی ندارد. میزان مشارکت در انتخابات به طور تاریخی پایین بوده و انتخابات بین اصلاحطلبان (مسعود پزشکیان) و اصولگرایان (سعید جلیلی) نمایشی از حکومت که برای بقا میجنگد، است. انتخابات هیچ مشروعیت جدیدی به حکومت نداده است. در عوض یک حرکت قوی از مقاومت مردم علیه سیستم در تحریم انتخابات شکل گرفته است.
هیچ رقابت سیاسی واقعی در درون حکومت وجود ندارد، اصلاحطلبان همانقدر نسبت به رهبر جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران وفادار هستند و حقیقت را پنهان میکنند که اصولگرایان. تمایز بین اصلاحطلبان و تندروها دیگر معنا ندارد، هر دو گروه به سرکوب کمک کردهاند. اکثریت ایرانیان دیگر جمهوری اسلامی را نمیخواهند.
https://www.zdf.de/nachrichten/politik/ausland/iran-praesident-regime-wahlen-100.html#xtor=CS5-281
ZDFheute
Wahlen im Iran: Auch ein neuer Präsident bringt keine Reform
Die schlechte Wahlbeteiligung im Iran zeigt: Die Bevölkerung glaubt nicht an Reform und Wahlen. Die Macht des Regimes wird zunehmend hinterfragt.
مصطفی مهرآیین: «با اطمینان می گویم "نه" مردم به وضعیت سیاسی فعلی کشور بزرگتر از "نه" دور اول انتخابات است.زنده باد مردم شریف ایران.»
@Hosseinronaghi
@Hosseinronaghi
«نه»ی دوم بسیار بلندتر بود.
علیرغم نیرنگهای مختلف، صدای «نه» ایرانیان بلندتر و رساتر از هفته پیش بود! آگاهی اجتماعی مردم ایران تاریخساز شده است و راهی نیست زین پس برای شما اقلیت متکبر منفعتطلب، که خود را صاحب به حق مال و کشور و تصمیم بقیه مردم میدانید، جز تن دادن به خواست اکثریتی که «نه» گفتند. مهم نیست کدامیک از شما به قدرت میرسد!
آشکار است که کنشگری فعال، و نه واکنش صرف به خواستههای صاحبان قدرت و رسانه، شیوه رفتاری این مردم شده است. آنها که با ترفندهای کودکانه، که در عمل توهین به شعور و میزان درک مردم است و سالها استفاده شدهاند، مثل پروژه «لولوسازی» از رقیب، بازهم وارد میدان شده و عربدهکشی آزادیخواهی میکردند، در میان عموم جامعه کاملاً بیاعتبار شدهاند.
این کنشگری ارزشمند ملت ایران در شکلی گسترده، متحد و قدرتمند، با مسالمتآمیزترین شیوه ممکن، نوید روزهای خوب و روشن را به ما میدهد.
این مردم پیشرو و چراغ راه همه ما هستند.
مردم شجاع و زخمخورده ایران، امیدی از زیر خاکستر تمام ناامیدیها به صورت خودجوش ساختند که با هیچ مهندسی رای و هیچ نوع دستکاری، کتمان شدنی نیست.
این مردم پیشرو و چراغ راه همه ما هستند. قدرت اتحاد این جمعیت سالها محذوف و تحت ستم، که مانند اشخاصی ناتوان با سخیفترین شیوهها باز با آنها برخورد شد، مقهور نشدند و تمام کارتهای بازی در دست جریان فریب، بهویژه مدعیان اصلاحات، را رو کردند، مرعوب وحشتافروزی، دروغ و آمارسازی نشدند و جهان را متحیر کردند، شگفتانگیز است.
در مقابل اراده و عظمت مردم تعظیم میکنم.
@Hosseinronaghi
علیرغم نیرنگهای مختلف، صدای «نه» ایرانیان بلندتر و رساتر از هفته پیش بود! آگاهی اجتماعی مردم ایران تاریخساز شده است و راهی نیست زین پس برای شما اقلیت متکبر منفعتطلب، که خود را صاحب به حق مال و کشور و تصمیم بقیه مردم میدانید، جز تن دادن به خواست اکثریتی که «نه» گفتند. مهم نیست کدامیک از شما به قدرت میرسد!
آشکار است که کنشگری فعال، و نه واکنش صرف به خواستههای صاحبان قدرت و رسانه، شیوه رفتاری این مردم شده است. آنها که با ترفندهای کودکانه، که در عمل توهین به شعور و میزان درک مردم است و سالها استفاده شدهاند، مثل پروژه «لولوسازی» از رقیب، بازهم وارد میدان شده و عربدهکشی آزادیخواهی میکردند، در میان عموم جامعه کاملاً بیاعتبار شدهاند.
این کنشگری ارزشمند ملت ایران در شکلی گسترده، متحد و قدرتمند، با مسالمتآمیزترین شیوه ممکن، نوید روزهای خوب و روشن را به ما میدهد.
این مردم پیشرو و چراغ راه همه ما هستند.
مردم شجاع و زخمخورده ایران، امیدی از زیر خاکستر تمام ناامیدیها به صورت خودجوش ساختند که با هیچ مهندسی رای و هیچ نوع دستکاری، کتمان شدنی نیست.
این مردم پیشرو و چراغ راه همه ما هستند. قدرت اتحاد این جمعیت سالها محذوف و تحت ستم، که مانند اشخاصی ناتوان با سخیفترین شیوهها باز با آنها برخورد شد، مقهور نشدند و تمام کارتهای بازی در دست جریان فریب، بهویژه مدعیان اصلاحات، را رو کردند، مرعوب وحشتافروزی، دروغ و آمارسازی نشدند و جهان را متحیر کردند، شگفتانگیز است.
در مقابل اراده و عظمت مردم تعظیم میکنم.
@Hosseinronaghi
اصلاحطلبان از «رای من کو» به مشارکت در تقلب در انتخابات نمایشی و آمارسازی رسیدند، یک گام بزرگ برای اصلاحات به نفع حکومت.
آمار ۵۰ درصدی یعنی از هر دو ایرانی واجد شرایط، یک نفر در انتخابات نمایشی و جعلی مشارکت کرده است! یعنی از هر خانواده حداقل یک نفر مشارکت کرده است! :)
از خانواده و اطرافیان شما چند نفر مشارکت داشتند؟
@Hosseinronaghi
آمار ۵۰ درصدی یعنی از هر دو ایرانی واجد شرایط، یک نفر در انتخابات نمایشی و جعلی مشارکت کرده است! یعنی از هر خانواده حداقل یک نفر مشارکت کرده است! :)
از خانواده و اطرافیان شما چند نفر مشارکت داشتند؟
@Hosseinronaghi
شما میدانید که «دروغ میگویید» و ما هم میدانیم که «دروغ میگویید».
محکم بایستید و شک به دلتان راه ندهید؛ اکثریت با «مردم» و قاطعیت با «نه» است. مسأله این نیست که با آمارسازی و دروغ بگویند ۴۹.۸ درصد، بگذارید برای اینکه تصور کنند «شوق و علاقه مردم بیش از قبل است» بگویند ۱۰۰ درصد شرکت کردهاند. همین هفته گذشته با ضرب و زور، طبق آمار حکومتی به ۳۹ درصد رسیدند. از آمارسازی که بگذریم، خودشان بهتر از ما میدانند که در بین عموم جامعه و مردم ایران بحران مشروعیت و مقبولیت دارند. پیشتر از آن هم میدانند که «دروغ میگویند» و ما هم میدانیم که «دروغ میگویند».
با تمام آمارسازیها و دروغها هنوز در اقلیت هستند.
@Hosseinronaghi
محکم بایستید و شک به دلتان راه ندهید؛ اکثریت با «مردم» و قاطعیت با «نه» است. مسأله این نیست که با آمارسازی و دروغ بگویند ۴۹.۸ درصد، بگذارید برای اینکه تصور کنند «شوق و علاقه مردم بیش از قبل است» بگویند ۱۰۰ درصد شرکت کردهاند. همین هفته گذشته با ضرب و زور، طبق آمار حکومتی به ۳۹ درصد رسیدند. از آمارسازی که بگذریم، خودشان بهتر از ما میدانند که در بین عموم جامعه و مردم ایران بحران مشروعیت و مقبولیت دارند. پیشتر از آن هم میدانند که «دروغ میگویند» و ما هم میدانیم که «دروغ میگویند».
با تمام آمارسازیها و دروغها هنوز در اقلیت هستند.
@Hosseinronaghi
مردم ایران به به بلوغ سیاسی رسیدهاند و دیگر در دام جمهوری اسلامی نمیافتند
در مصاحبه با نشریه لو پوئن فرانسه: نرخ پایین مشارکت نه تنها یک شکست بزرگ، بلکه یک «نه» بزرگ به جمهوری اسلامی است، حتی اگر ارقام رسمی مشارکت درست باشد، زیرا مقامات همیشه تأکید کردهاند که رأی دادن به معنای تأیید نظام جمهوری اسلامی است، صرفنظر از اینکه کدام کاندیدا انتخاب شود. بنابراین مردم ترجیح دادند به پای صندوقهای رأی نروند تا مجبور نشوند سیاستهای مخرب حکومت را تأیید کنند و بهشکلی تمام رفتارها و رویکرهای منفی، ضد ایرانی و مخالف منافع جمعی حکومت را رد کردند.
سیاستهای اساسی قدرت، مانند برنامه هستهای یا دخالتهای سپاه پاسداران در کشورهای همسایه ایران، در اختیار رئیس جمهور نیست. همینطور در مورد مسئله حجاب اجباری.
امروز، مردم ایران برعکس میخواهند سرنوشت خود را تعیین کنند. آنها میخواهند انتخابی کنند که بتواند بر زندگیشان تأثیر بگذارد، بتواند تغییراتی ایجاد کند، بتواند جلوی کشتار مردم توسط سپاه پاسداران را بگیرد.
فقر به معضل بزرگی تبدیل شده به طوری که بخش بزرگی از جمعیت دیگر نمیتواند نیازهای خود را تأمین کند
مسئله اقتصاد یکی از مهمترین مسائل در ایران است زیرا به طور مستقیم به زندگی هر شهروند مربوط میشود. فقر به معضلی تبدیل شده که در سالهای اخیر در جامعه گسترش یافته است، به طوری که بخش بزرگی از جمعیت دیگر نمیتواند نیازهای خود را تأمین کند، چه برسد به افزایش قیمت داروها. مشکل این است که در مورد اقتصاد هم، مردم قبلاً تجربه وعدههای دولتهای مختلف را داشتهاند که محقق نشدهاند.
به افرادی نیاز داریم که بایستند و مبارزه کنند
ما در حال حاضر در دورهای تاریخی برای ایران و مردمش زندگی میکنیم. بارها دستگیر شدهام، چندین بار زندان رفتهام و شکنجه شدهام، اما هیچگاه از هدفی که برای خود تعیین کردهایم یعنی آزادی برای تمام جامعه ایرانی منحرف نشدهام. هیچ چیزی نمیتواند مرا دلسرد کند. علاوه بر این، من معتقدم که فعالیت سیاسی در داخل ایران، حتی اگر محدود باشد، بسیار مؤثرتر از فعالیتی است که از خارج انجام میشود. به همین دلیل هرگز قبول نکردهام ایران را ترک کنم و تحت هیچ شرایطی این کار را نخواهم کرد، حتی اگر تهدید به بازداشت و مرگ شوم. ما در کشور هنرمندان، نویسندگان و سیاستمداران خوبی داریم، اما ما به افرادی نیاز داریم که بایستند و مبارزه کنند، حتی اگر به قیمت جانشان تمام شود. من فکر میکنم یکی از آنها هستم. زیرا سرنوشت این کشور و مردمانش برای من مهمتر از هر چیزی است که ممکن است به طور شخصی برای من اتفاق بیفتد.
متن کامل مصاحبه به زبان فارسی
متن انگیسی مصاحبه
متن فرانسوی مصاحبه
@Hosseinronaghi
در مصاحبه با نشریه لو پوئن فرانسه: نرخ پایین مشارکت نه تنها یک شکست بزرگ، بلکه یک «نه» بزرگ به جمهوری اسلامی است، حتی اگر ارقام رسمی مشارکت درست باشد، زیرا مقامات همیشه تأکید کردهاند که رأی دادن به معنای تأیید نظام جمهوری اسلامی است، صرفنظر از اینکه کدام کاندیدا انتخاب شود. بنابراین مردم ترجیح دادند به پای صندوقهای رأی نروند تا مجبور نشوند سیاستهای مخرب حکومت را تأیید کنند و بهشکلی تمام رفتارها و رویکرهای منفی، ضد ایرانی و مخالف منافع جمعی حکومت را رد کردند.
سیاستهای اساسی قدرت، مانند برنامه هستهای یا دخالتهای سپاه پاسداران در کشورهای همسایه ایران، در اختیار رئیس جمهور نیست. همینطور در مورد مسئله حجاب اجباری.
امروز، مردم ایران برعکس میخواهند سرنوشت خود را تعیین کنند. آنها میخواهند انتخابی کنند که بتواند بر زندگیشان تأثیر بگذارد، بتواند تغییراتی ایجاد کند، بتواند جلوی کشتار مردم توسط سپاه پاسداران را بگیرد.
فقر به معضل بزرگی تبدیل شده به طوری که بخش بزرگی از جمعیت دیگر نمیتواند نیازهای خود را تأمین کند
مسئله اقتصاد یکی از مهمترین مسائل در ایران است زیرا به طور مستقیم به زندگی هر شهروند مربوط میشود. فقر به معضلی تبدیل شده که در سالهای اخیر در جامعه گسترش یافته است، به طوری که بخش بزرگی از جمعیت دیگر نمیتواند نیازهای خود را تأمین کند، چه برسد به افزایش قیمت داروها. مشکل این است که در مورد اقتصاد هم، مردم قبلاً تجربه وعدههای دولتهای مختلف را داشتهاند که محقق نشدهاند.
به افرادی نیاز داریم که بایستند و مبارزه کنند
ما در حال حاضر در دورهای تاریخی برای ایران و مردمش زندگی میکنیم. بارها دستگیر شدهام، چندین بار زندان رفتهام و شکنجه شدهام، اما هیچگاه از هدفی که برای خود تعیین کردهایم یعنی آزادی برای تمام جامعه ایرانی منحرف نشدهام. هیچ چیزی نمیتواند مرا دلسرد کند. علاوه بر این، من معتقدم که فعالیت سیاسی در داخل ایران، حتی اگر محدود باشد، بسیار مؤثرتر از فعالیتی است که از خارج انجام میشود. به همین دلیل هرگز قبول نکردهام ایران را ترک کنم و تحت هیچ شرایطی این کار را نخواهم کرد، حتی اگر تهدید به بازداشت و مرگ شوم. ما در کشور هنرمندان، نویسندگان و سیاستمداران خوبی داریم، اما ما به افرادی نیاز داریم که بایستند و مبارزه کنند، حتی اگر به قیمت جانشان تمام شود. من فکر میکنم یکی از آنها هستم. زیرا سرنوشت این کشور و مردمانش برای من مهمتر از هر چیزی است که ممکن است به طور شخصی برای من اتفاق بیفتد.
متن کامل مصاحبه به زبان فارسی
متن انگیسی مصاحبه
متن فرانسوی مصاحبه
@Hosseinronaghi
Telegraph
مردم ایران به به بلوغ سیاسی رسیدهاند و دیگر در دام جمهوری اسلامی نمیافتند
متن کامل مصاحبه حسین رونقی: «در ایران، مردم دیگر در دام جمهوری اسلامی نمیافتند» مصاحبه: به مناسبت دور دوم انتخابات ریاست جمهوری ایران، این مخالف سرسخت داخلی به بلوغ سیاسی مردم اشاره میکند که به طور گسترده دور اول را تحریم کردند. مصاحبهکننده: آرمن آرفی…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آنها زیباترین احساسات انسانی را ممنوع کرده بودند و ما تن به اسارت ندادیم...
روز جهانی بوسه
@Hosseinronaghi
روز جهانی بوسه
@Hosseinronaghi
رئیسجمهور جدید و «سوالات سخت»
نویسنده: حسین باستانی
در جریان مبارزات انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳، تصوراتی در فضای رسانهای ایران مطرح شدند که معنای تلویحی یا صریح آنها، امکان تغییر سیاستهای کلان حکومت از مسیر صندوقهای رای بود. اشارههای متنوع به موضوعاتی از قبیل اعتراضات ۱۴۰۱، مساله حجاب اجباری و سیاست خارجی، به وضوح چنین حال و هوایی داشتند. حتی بسیاری از وعدههای مرتبط با بهبود وضعیت اقتصادی کشور نیز، با وجود ظاهر محتاطانه، در بطن خود از همین ویژگی برخوردار بودند.
اکنون با پایان تبلیغات و درگیریهای انتخاباتی، مطرحکنندگان تصورات فوق در معرض پرسشهای مشخص از امکان «تحقق» آنها قرار گرفتهاند. پرسشهای زیر، تنها چند نمونه از این سوالات هستند که هر یک از آنها، با فرض وقوع تحولی محتمل در دوره دولت جدید قابل طرح است:
۱- حرکت ضدحکومتی جدیدی از جنس اعتراضات ۱۴۰۱ در خیابانهای ایران به جریان میافتد. رهبر خواستار برخورد شدید با آنهاست و نیروهای مسلح در حال شلیک به معترضان هستند. تا چه حد محتمل است که رئیس جمهور بتواند جلوی کشتن معترضان را بگیرد یا در میانه سرکوب، علنا به رویارویی با رهبر و نیروهای مسلح تحت فرمان او بپردازد؟
۲- دولت به این نتیجه میرسد که حکومت دیگر از عهده هزینههای امنیتی و اقتصادی تحمیل حجاب اجباری بر نمیآید. اساسا درگیر کردن بخش عظیمی از بودجه و پرسنل پلیس برای کنترل حجاب زنان را، در شرایطی که جرایم خشن در سطح کشور از کنترل خارج شده، ممکن نمیداند. تا چه حد قابل تصور است رئیس جمهور، علی رغم مخالفت رهبر، به درگیری با نهادهای حکومتی دیگر برای لغو «رسمی» حجاب اجباری بپردازد؟
۳- سپاه پاسداران و مشخصا نیروی قدس، در آستانه یک درگیری نظامی جدید در بخشی از منطقه هستند. مطابق جمعبندی دولت، این درگیری غیرضروری یا اجتنابپذیر است. به ویژه چون به دلیل محدودیتهای اقتصادی کشور، مطلقا توان مالی تامین هزینههای اقتصادی درگیری جدید را ندارد. آیا رئیس جمهور امکان «فراهم نکردن» هزینههای مالی این درگیری نظامی را خواهد داشت؟
۴- دولت برای جلوگیری از ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی، نیاز به صرفهجویی گسترده دارد. به این منظور، ناچار است بودجه چند نهاد تبلیغاتی وابسته به نهاد رهبری را -که عملکردشان را بیفایده یا مضر ارزیابی کرده- قطع کند. آیا قدرت اجرای تصمیم خود را خواهد داشت؟
۵- دولت متقاعد شده که نهادهای زیر نظر رهبر یا شرکتهای وابسته به سپاه پاسداران، درگیر فساد مالی گسترده هستند، به طور جدی حسابرسی نمیشوند و مالیات واقعی پرداخت نمیکنند. رئیس جمهور بر همین مبنا اصرار دارد که این نهادها و شرکتها به دقت مورد حسابرسی قرار گیرند تا وضعیت حسابهای آنها شفاف شود و بعد، مالیات واقعی فعالیتهای خود را پرداخت کنند. آیا قادر خواهد بود، علی رغم مخالفت رهبر، تصمیم اقتصادی خود را عملی کند؟
نیاز به تاکید نیست که پرسشهایی از این قبیل، قابل گسترش به زمینههای متنوع دیگر هستند.
ادامه مطلب...
@Hosseinronaghi
نویسنده: حسین باستانی
در جریان مبارزات انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳، تصوراتی در فضای رسانهای ایران مطرح شدند که معنای تلویحی یا صریح آنها، امکان تغییر سیاستهای کلان حکومت از مسیر صندوقهای رای بود. اشارههای متنوع به موضوعاتی از قبیل اعتراضات ۱۴۰۱، مساله حجاب اجباری و سیاست خارجی، به وضوح چنین حال و هوایی داشتند. حتی بسیاری از وعدههای مرتبط با بهبود وضعیت اقتصادی کشور نیز، با وجود ظاهر محتاطانه، در بطن خود از همین ویژگی برخوردار بودند.
اکنون با پایان تبلیغات و درگیریهای انتخاباتی، مطرحکنندگان تصورات فوق در معرض پرسشهای مشخص از امکان «تحقق» آنها قرار گرفتهاند. پرسشهای زیر، تنها چند نمونه از این سوالات هستند که هر یک از آنها، با فرض وقوع تحولی محتمل در دوره دولت جدید قابل طرح است:
۱- حرکت ضدحکومتی جدیدی از جنس اعتراضات ۱۴۰۱ در خیابانهای ایران به جریان میافتد. رهبر خواستار برخورد شدید با آنهاست و نیروهای مسلح در حال شلیک به معترضان هستند. تا چه حد محتمل است که رئیس جمهور بتواند جلوی کشتن معترضان را بگیرد یا در میانه سرکوب، علنا به رویارویی با رهبر و نیروهای مسلح تحت فرمان او بپردازد؟
۲- دولت به این نتیجه میرسد که حکومت دیگر از عهده هزینههای امنیتی و اقتصادی تحمیل حجاب اجباری بر نمیآید. اساسا درگیر کردن بخش عظیمی از بودجه و پرسنل پلیس برای کنترل حجاب زنان را، در شرایطی که جرایم خشن در سطح کشور از کنترل خارج شده، ممکن نمیداند. تا چه حد قابل تصور است رئیس جمهور، علی رغم مخالفت رهبر، به درگیری با نهادهای حکومتی دیگر برای لغو «رسمی» حجاب اجباری بپردازد؟
۳- سپاه پاسداران و مشخصا نیروی قدس، در آستانه یک درگیری نظامی جدید در بخشی از منطقه هستند. مطابق جمعبندی دولت، این درگیری غیرضروری یا اجتنابپذیر است. به ویژه چون به دلیل محدودیتهای اقتصادی کشور، مطلقا توان مالی تامین هزینههای اقتصادی درگیری جدید را ندارد. آیا رئیس جمهور امکان «فراهم نکردن» هزینههای مالی این درگیری نظامی را خواهد داشت؟
۴- دولت برای جلوگیری از ورشکستگی صندوقهای بازنشستگی، نیاز به صرفهجویی گسترده دارد. به این منظور، ناچار است بودجه چند نهاد تبلیغاتی وابسته به نهاد رهبری را -که عملکردشان را بیفایده یا مضر ارزیابی کرده- قطع کند. آیا قدرت اجرای تصمیم خود را خواهد داشت؟
۵- دولت متقاعد شده که نهادهای زیر نظر رهبر یا شرکتهای وابسته به سپاه پاسداران، درگیر فساد مالی گسترده هستند، به طور جدی حسابرسی نمیشوند و مالیات واقعی پرداخت نمیکنند. رئیس جمهور بر همین مبنا اصرار دارد که این نهادها و شرکتها به دقت مورد حسابرسی قرار گیرند تا وضعیت حسابهای آنها شفاف شود و بعد، مالیات واقعی فعالیتهای خود را پرداخت کنند. آیا قادر خواهد بود، علی رغم مخالفت رهبر، تصمیم اقتصادی خود را عملی کند؟
نیاز به تاکید نیست که پرسشهایی از این قبیل، قابل گسترش به زمینههای متنوع دیگر هستند.
ادامه مطلب...
@Hosseinronaghi
Telegram
حسین باستانی Hossein Bastani
🔻رئیسجمهور جدید و «سوالات سخت»
در جریان مبارزات انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳، تصوراتی در فضای رسانهای ایران مطرح شدند که معنای تلویحی یا صریح آنها، امکان تغییر سیاستهای کلان حکومت از مسیر صندوقهای رای بود. اشارههای متنوع به موضوعاتی از قبیل اعتراضات…
در جریان مبارزات انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳، تصوراتی در فضای رسانهای ایران مطرح شدند که معنای تلویحی یا صریح آنها، امکان تغییر سیاستهای کلان حکومت از مسیر صندوقهای رای بود. اشارههای متنوع به موضوعاتی از قبیل اعتراضات…
Forwarded from Hossein Ronaghi - حسین رونقی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سخنرانی سید محمد خاتمی، در همدان روز ۵ مرداد بعد از سرکوب دانشجویان در ۱۸ تیر ۱۳۷۸
«آنچه پیش آمد (اعتراضات دانشجویان)، حادثهٔ سادهای نبود؛ تلاشی بود برای مرزشکنی و برای ابراز کینهتوزی علیه نظام که نه رابطهای با این ملت شریف داشت و نه نسبتی با دانشگاه و دانشگاهیان. حادثهٔ شورش، یک حرکت کور، یک بلوا، یک حرکت ضد امنیتی، با شعارهای منحرفکننده بود که به نظر من برای مخدوش کردن شعارهای مطرحشده در دوران جدید ریاستجمهوری به وجود آمد. تحریک احساسات مردم متدین و دلسوز و وطنخواه که تاب تحمل حمله به ارزشها، رهبری، و مقدسات خود را ندارند، فقط از آن جهت صورت گرفت که ملت به خشونت واداشته شود. در واقع این شورش، نه تنها یک اقدام ضد امنیتی بود بلکه اعلام جنگی بود به رئیسجمهور و شعارهای او.
به یاری خداوند این بلوا خاموش شد.»
@Hosseinronaghi
«آنچه پیش آمد (اعتراضات دانشجویان)، حادثهٔ سادهای نبود؛ تلاشی بود برای مرزشکنی و برای ابراز کینهتوزی علیه نظام که نه رابطهای با این ملت شریف داشت و نه نسبتی با دانشگاه و دانشگاهیان. حادثهٔ شورش، یک حرکت کور، یک بلوا، یک حرکت ضد امنیتی، با شعارهای منحرفکننده بود که به نظر من برای مخدوش کردن شعارهای مطرحشده در دوران جدید ریاستجمهوری به وجود آمد. تحریک احساسات مردم متدین و دلسوز و وطنخواه که تاب تحمل حمله به ارزشها، رهبری، و مقدسات خود را ندارند، فقط از آن جهت صورت گرفت که ملت به خشونت واداشته شود. در واقع این شورش، نه تنها یک اقدام ضد امنیتی بود بلکه اعلام جنگی بود به رئیسجمهور و شعارهای او.
به یاری خداوند این بلوا خاموش شد.»
@Hosseinronaghi
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
۱۸ تیر، خروش ماندگار جنبش دانشجویی ایران
بیشتر بخوانید (حمله به کوی دانشگاه تهران ۱۳۷۸)
@Hosseinronaghi
بیشتر بخوانید (حمله به کوی دانشگاه تهران ۱۳۷۸)
@Hosseinronaghi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شعر «ما را به خاطر بیاور»
از زندهیاد عزت ابراهیمنژاد جانباخته ۱۸ تیر ۱۳۷۸
ما را به خاطر بیاور!
ما را که تازه جوانانی بیست و دو ساله بودیم.
شور
عشق درسینه داشتیم و
پیش از آن که عاشق شویم سینه بر خاک سوده مُردیم.
ما را به خاطر بیاور! ما را که سینهسرخانی خنیاگر بودیم و ده به ده
نه در آسمان و نه در کوهسار و نه برشاخسار
که در بازار پیش از آنکه آوازهخوان شویم
بر شاخهای تکیده از تکیهگاه خویش
جان واسپردیم
به خاطر دارم پیامشان را، سرنوشتشان را،
آری …
و همیشه درگذرگاه خاطرم درگذر است
آوازهای صامت سینهسرخان سینه برسیخ و
تجسد آرزوهای بیست و دو سالگان سینه بر سنگ
و از تکرار یادشان شاید پیش از آن که شاعر شوم
بیست و دو ساله بمیرم.
آمین!
@Hosseinronaghi
از زندهیاد عزت ابراهیمنژاد جانباخته ۱۸ تیر ۱۳۷۸
ما را به خاطر بیاور!
ما را که تازه جوانانی بیست و دو ساله بودیم.
شور
عشق درسینه داشتیم و
پیش از آن که عاشق شویم سینه بر خاک سوده مُردیم.
ما را به خاطر بیاور! ما را که سینهسرخانی خنیاگر بودیم و ده به ده
نه در آسمان و نه در کوهسار و نه برشاخسار
که در بازار پیش از آنکه آوازهخوان شویم
بر شاخهای تکیده از تکیهگاه خویش
جان واسپردیم
به خاطر دارم پیامشان را، سرنوشتشان را،
آری …
و همیشه درگذرگاه خاطرم درگذر است
آوازهای صامت سینهسرخان سینه برسیخ و
تجسد آرزوهای بیست و دو سالگان سینه بر سنگ
و از تکرار یادشان شاید پیش از آن که شاعر شوم
بیست و دو ساله بمیرم.
آمین!
@Hosseinronaghi
Hossein Ronaghi - حسین رونقی
Photo
پیرو پرسش برخی دوستان در خصوص ورم صورت و چاقی باید بگویم متاسفانه پس از آزادی از زندان دچار یک بیماری خودایمنی شدم که افزایش وزن، پف و ورم صورت، ضعف و گرفتگی ماهیچهها و عضلات، درد و سفتی مفاصل، افزایش کلسترول خون، کاهش قند خون و حساسیت به دما از علائم آن است که درگیر آنها هستم. بهبود نیافتن وضعیت پای چپ بعد از جراحی و طول کشیدن دوره درمان آن نیز از علائم این بیماری خودایمنی است.
@Hosseinronaghi
@Hosseinronaghi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گریه و بیتابی یک دستفروش بهخاطر توقیف اموالش توسط ماموران شهرداری اردبیل.
دیدن این ۳۵ ثانیه بهشدت ناراحتم کرد. هر چه در توان دارید برای آزار مردم بهکار گیرید، هر چه میتوانید مردم شریف ایران را تحقیر کنید. باد بکارید که بهزودی طوفان درو خواهید کرد.
@Hosseinronaghi
دیدن این ۳۵ ثانیه بهشدت ناراحتم کرد. هر چه در توان دارید برای آزار مردم بهکار گیرید، هر چه میتوانید مردم شریف ایران را تحقیر کنید. باد بکارید که بهزودی طوفان درو خواهید کرد.
@Hosseinronaghi
نام همه را مدام تکرار کنیم.
حسین رونقی
صدور حکم ظالمانه اعدام برای «شریفه محمدی»، که تنها بهخاطر دفاع از حقوق ضایع شده کارگران و بیان مطالبات و رساندن صدای آنها مجرم معرفی شده است، نه تنها نقض آشکار تمام قوانین و اصول حقوق بشری و آزادیهای اولیه انسانی است، بلکه نشان از عجز حکومت در مقابل قدرت و خستگیناپذیری فداکارانه او و امثال او دارد. این حکم از سوی دیگر پیامی واضح دارد: «تشدید فضای امنیتی و سرکوب در کشور.»
همه ما ایرانیان باید توجه جامعه جهانی و مردم سایر کشورها را، ورای زد و بندهای دولتها که شاید حقیقت زندگی ما را بپوشانند، جلب کنیم و دنیا را از این گونه تصمیمات و اقدامات داخل ایران مطلع کنیم.
حمایت از اصول حقوق بشر و عدالت، یک گام موثر و عملی در این زمان لازم است، چرا که نگرانیهای زیادی در خصوص سایر زندانیان زیر حکمهای سنگین وجود دارد. به ویژه درباره اجرای حکم اعدام ناگهانی «احمدرضا جلالی» نیز به صورت جدی نگران هستیم.
فعالان دیگری همچون «رضا شهابی» و «فاطمه سپهری»، با وجود نیاز به تحت درمان بودن، در اسارت هستند و رضا شهابی و چند زندانی دیگر برای اعتراض، علیرغم شرایط سخت خود دست به اعتصاب غذا زدهاند.
در همهمه تفرقهافکنیها، سهمخواهیها و دعواهای غیرمردمی گروههایی که جز ولع منصب و قدرت دغدغه دیگری ندارند، نباید از اصل موضوع خود، یعنی «ایران» غافل شویم.
نام همه را مدام تکرار کنیم.
@Hosseinronaghi
حسین رونقی
صدور حکم ظالمانه اعدام برای «شریفه محمدی»، که تنها بهخاطر دفاع از حقوق ضایع شده کارگران و بیان مطالبات و رساندن صدای آنها مجرم معرفی شده است، نه تنها نقض آشکار تمام قوانین و اصول حقوق بشری و آزادیهای اولیه انسانی است، بلکه نشان از عجز حکومت در مقابل قدرت و خستگیناپذیری فداکارانه او و امثال او دارد. این حکم از سوی دیگر پیامی واضح دارد: «تشدید فضای امنیتی و سرکوب در کشور.»
همه ما ایرانیان باید توجه جامعه جهانی و مردم سایر کشورها را، ورای زد و بندهای دولتها که شاید حقیقت زندگی ما را بپوشانند، جلب کنیم و دنیا را از این گونه تصمیمات و اقدامات داخل ایران مطلع کنیم.
حمایت از اصول حقوق بشر و عدالت، یک گام موثر و عملی در این زمان لازم است، چرا که نگرانیهای زیادی در خصوص سایر زندانیان زیر حکمهای سنگین وجود دارد. به ویژه درباره اجرای حکم اعدام ناگهانی «احمدرضا جلالی» نیز به صورت جدی نگران هستیم.
فعالان دیگری همچون «رضا شهابی» و «فاطمه سپهری»، با وجود نیاز به تحت درمان بودن، در اسارت هستند و رضا شهابی و چند زندانی دیگر برای اعتراض، علیرغم شرایط سخت خود دست به اعتصاب غذا زدهاند.
در همهمه تفرقهافکنیها، سهمخواهیها و دعواهای غیرمردمی گروههایی که جز ولع منصب و قدرت دغدغه دیگری ندارند، نباید از اصل موضوع خود، یعنی «ایران» غافل شویم.
نام همه را مدام تکرار کنیم.
@Hosseinronaghi