Hossein Ronaghi - حسین رونقی
28K subscribers
623 photos
390 videos
2 files
387 links
Download Telegram
آزادی فعالان محیط زیست، که حدود هفت سال، با اتهامات سنگین و واهی، در زندان بودند، برای جامعه ایرانی، اتفاق خوبی است.
نماد شکست تمام دستگاه امنیتی و حکومت است که بی‌شرمانه نام «عفو» برآن گذاشته‌اند تا ظلمی که به این افراد شده را کمرنگ نشان دهند، حتی بخشی از شاغلان و صاحب مقام‌های نظام، وقاحت را به‌حدی رسانده‌اند که آزادی این عزیزان را تبریک می‌گویند!

براساس مستندات در حالیکه کل سیستم امنیتی و اطلاعاتی جمهوری اسلامی، با ابزار شکنجه و به‌کاربستن تمام روش‌های غیرانسانی، تلاش کرد، از آن‌ها اعتراف‌گیری کند و انوع اتهامات دروغین را به آنها نسبت دهد، ولی ناکام ماند.

مقاومت این گروه، ستودنی است. آنها با زیربار نرفتن، هرجا که توانستند صدایی بلند کنند، افشاگری کردند، تا پای جان خود، مقابل دستگاه شکنجه و زور ایستادند.
باشد که روزی را شاهد باشیم که عاملان این ستم و اشکال مشابه آن، همگی مجازات شوند.

یاد زنده‌یاد «کاووس سید امامی» گرامی و جایش خالی.
او از سرمایه‌های ارزشمند انسانی ایران بود. هم از اهالی اندیشه و دانشگاه بود هم از دغدغه‌مندان عملگرای عرصه‌ی مهم محیط زیست، اما در فرایند بازداشت و بازجویی گروهی و بی‌گناه اولیه، کشته‌شد.

نیلوفر بیانی، سپیده کاشانی، هومن جوکار، طاهر قدیریان، سام رجبی و امیرحسین خالقی عزیز خوش آمدید.

@Hosseinronaghi
«گاهی کلمات کشنده‌تر از گلوله می‌شن...»

این جمله بخشی از یادداشت «وفادار» است، به‌زودی دادگاه این خواننده رپ تشکیل می‌شه و معتقدم «وفادار»، «توماج صالحی»، «سامان یاسین»، «مهدی یراحی»، «شروین» و خیلی از هنرمندان که صدای مردم و جامعه هستند سزاوار تقدیر و ستایش هستند، نه آزار و زندان و...

وفادار در یادداشتش از حس تنهایی، انزوا و غربت بعد از آزادی موقتش حرف زده و از سختی و مشکلات این روزهاش گفته، رنجی که همه مردم ایران به شکلی تجربه‌اش می‌کنیم. حس و حالش رو قلبا می‌فهمم و امیدوارم همچنان برای گذار از این سیاهی‌ها و سختی‌ها کنار هم بمونیم و بایستیم تا بتونیم روزهای روشن و آزادی رو به‌دست بیاریم‌.

او در مطلبی نوشته است:

« ۲۶فروردین ۱۴ آوریل روز دادگاهیم » ⚖️

« کمی درد و دل»

هیچ وقت انقدر احساس تنهایی و غربت
تو سرزمینم ایران، توشهرم تهران نمیکردم.

سالها خوندم به عشق شما عزیزان بی‌منت،
ولی از یه جایی به بعد می‌شنیدم که میگفتن چرا دستگیر نمیشی چرا نمیگیرنت حتما وصلی به حکومت، دستگیر شدم، اوین رفتم، با سند خونه، موقت آزاد شدم،

کی می‌دونه اون لحظه که خودمو تحویل دادم
چه حس و حالی داشتم
تواون لحظه استرس، ترس، نگرانی،
چطوری مثل خوره داشت تمام وجودم رو میخورد، بگذریم که چی بمن گذشت.

نگاه‌ها ، برخوردها و رفتارهایی که عوض شد و گفتن جریان چیه چقدر زود آزاد شدی حتما وصلی به حکومت، چقدر راحت برچسب خوردم...

«گاهی کلمات کشنده تراز گلوله میشه»

و درنهایت همون اتفاقی افتاد که حکومت میخواست، و اونم ترد شدن من، گوشه گیر شدنم، زیر تیغ قضاوت رفتنم، نه تنها من بلکه بعضی از خواننده ها، فعالین مدنی و یاهرکسی که قلبش به عشق ایران میتپه.

امروز تنهاتر از همیشه لحظه شماری میکنم برای روز دادگاهم که چه حکمی قراره صادر بشه

از طرفی پرونده سازی توسط اطلاعات
از طرفی فشار اطرافیانم برای نخوندن

از طرفی بی کاری و مشکلات معیشتی
و صاحب‌خونه ای که تو این شرایط گفته ۱۵۰ میلیون بذار روی پول پیش خونه و منی که آه در بساط ندارم و باید تک و تنها هزینه انتخاب‌هایی که داشتم رو پرداخت کنم.

من با وجود پیشنهاداتی که داشتم از همکاری، از مهاجرت، از هرچیزی که فکرش رو کنید ولی نه گفتم و ترجیح دادم بمونم و با خوندنم همینجا مبارزه کنم با ظلم، ستم، گرونی ،تبعیض، نابرابری، ناعدالتی و...

شاید یه عده از شرایط امروز من خوشحال باشن، اینو بگم زمین گرده روزگار دیر یا زود اونارو تو شرایط من قرار میده بی‌شک.
بگذریم...
فارغ از هرحکمی که برام صادر بشه
پشیمون نیستم از راهی که اومدم
من به مسیرم پرقدرت ادامه میدم

الان زمان این رسیده که موزیک «برمیگردیم»
رو که خوندم خودم دوباره گوش بدم.

من همه این اتفاقات رو میذارم پای هزینه های توی مسیر و هدفم که سربلندی و آزادی سرزمینمون ایرانه 🗽

«صحبت پایانی»
هر وقت ناامید میشم به یاد میارم که در طول تاریخ حقیقت و عشق همیشه پیروز شدن...

زنده باد ایران❤️🤍💚

@vafadar_official

@Hosseinronaghi
سانسور را نمی‌توان با فرار و تن دادن به آن شکست داد.

شفاف‌سازی پیرامون حواشی ایجاد شده در مورد یکی از مدیران سابق ویکی‌پدیا‌

بیش از ۱۹ سال است که در ویکی‌پدیا فعالم. این روزها اسکرین‌شات‌های جعلی از سمت همان همکاران و هدایت‌شدگان دستگاه امنیتی و ضابطان منتشر می‌شود که پیش از این به دروغ ادعای «۳ میلیارد اختلاس به اسم آسیب‌دیدگان انقلاب» را مطرح کرده بودند و زمانی که از آن‌ها مدرک کافی و مستدل مبنی بر اختلاس یا دزدی خواسته شده‌بود، به‌جای پاسخگویی و ارائه مستندات، سکوت کرده‌ و یا منکر طرح و ترویج اتهام شدند.

با یکی از مدیران سابق ویکی‌پدیا‌ که اخیرا از طرف بنیاد ویکی‌مدیا به‌صورت جهانی مسدود و طرد شده‌است ارتباط دوستی یا مالی ندارم. روابط کاربران ویکی‌پدیا، به‌دلیل قوانین بی‌طرفی و سخت‌گیرانه که این روزها شاهد آن هستیم، یک رابطه‌ی حرفه‌ای و محترمانه‌ست.

معتقدم سانسور را نمی‌توان با فرار و تن دادن به آن شکست داد، باید در مقابل آن مقاومت و ایستادگی کرد و خوشحالم که ویکی‌مدین‌ها در ویکی‌پدیای فارسی توانسته‌اند در مقابل جریان‌های حکومتی بایستند و با نشر اطلاعات درست، سانسور حاکمیت را به چالش بکشند و گردش آزاد اطلاعات را تضمین کنند.

مقاله‌های مربوط به تاریخ ایران، اعتراضات سال‌های اخیر، جان‌باختگان و زندانیان سیاسی-عقیدتی و... بخشی از تاریخ ثبت شده بدون سانسور و تحریف حکومتی برای افکار عمومی و آیندگان در ویکی‌پدیایِ فارسی است. باور دارم باید همه در ویکی‌پدیا مشارکت کنیم چرا که مقاله‌های ویکی ‌پدیا، به‌دلیل این‌که اولین نتیجه‌ی جستجوگرها هستند مهمند.

در ویکی‌پدیا و دیگر پروژه‌های ویکی‌مدیا همه می‌توانند فعال باشند و بر اساس کیفیت و کمیت ایجاد مقاله یا ویرایش‌ها دسترسی کاربران افزوده یا کاسته می‌شود و اگر مساله‌ای یا شکایتی پیش بیاید توسط مدیران به آن مورد رسیدگی می‌شود و از سویی هیئت نظارت ناظر بر عملکرد مدیران ویکی‌فا است و در موارد مهم خود بنیاد ویکی‌مدیا به‌صورت مستقیم در آن ورود می‌کند، کما این‌که این‌ روزها شاهد آنیم. این نکته لازم به توضیح است که گرداندن حساب کاربری در ویکی‌مدیا، شغل نیست. «مدیر ویکی‌پدیا»، اصطلاحی (غلط) است که فقط در ویکی‌پدیای فارسی به کار می‌رود و معادل System Operator می‌باشد، نه یک سمت شغلی.

در شرایطی که کاربران بسیاری از داخل ایران با شرایط سخت به گسترش ویکی‌پدیا و مقابله با سانسور کمک می‌کنند تلاش برای ربط دادن تمام کاربران ویکی‌پدیای فارسی به حکومت، در واقع کمک به حکومت برای تخلیه فضا توسط مخالفان از ترس اتهام نارواست.

@Hosseinronaghi
مردم حق دارند در مورد جنگ حرف بزنند.

وضعیت تاسف‌بار و آشفته‌ای حاکم است، مردم در رنج و سختی هستند، دهه‌هاست این کشور و مردمانش زیرسایه جنگ هستند. ملت ایران، زیر سلطه یک حکومت اشغالگر زیست می‌کنند و نفرت از حکومت به‌خاطر شکل تمامیت‌خواهانه و ضدمردمی‌اش، ایرانیان را به‌جائی رسانده که بخش قابل توجهی، از حمله نظامی به کشورشان استقبال می‌کنند و این دلیلی ندارد، جز ناامیدی عمومی، از هر نوع تغییر در بهبود زندگی خود.‌ در حقیقت استقبال از حمله نظامی نتیجه ناامیدی مطلق جامعه از هر نوع تغییر سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است.

مسأله، شکاف عمیقی است که بین مردم و حکومت ایجاد شده است و این شکاف با تهدید و ارعاب مردم خصوصا زنان در خیابان، وادار کردن فعالان به سکوت یا بستن راه‌های مخالفت، انتقاد و اعتراض پر نمی‌شود، بلکه هر روز به‌خاطر این عملکرد مخرب و نگاه امنیتی-نظامی به جامعه، عمیق‌تر می‌شود. مردم حق دارند در مورد همه مسائل کشور، حتی جنگ، حرف بزنند و نظرشان را بگویند، آگاه شوند و تبعات آن و شیوه‌های مراقبت از خود را، بدانند آن هم زمانی که اساساً حکومت به فکر مردم نیست.

این وضعیت فراتر از غیرطبیعی است، که اگر هر شخصی مخالفت یا انتقاد یا ابراز نگرانی درباره جنگ کند، او را با احضار و بازداشت تهدید کنید!

ایران، به‌دلیل بی‌تدبیری و جنگ‌افروزی حاکمیت، در حالیکه مردم داخل کشور، با مشکلات متعدد اقتصادی و انواع سرکوب اجتماعی و سیاسی، به‌صورت مدام درگیر هستند، در نهایت وارد فضای جنگ شده‌است.
تجربه ۸ سال جنگ ایران و عراق در کنار شرایط اسفناک اقتصادی و اجتماعی که مردم چند دهه است، درگیرش هستند، نشان از روزهای به مراتب سخت‌تری برای افراد عادی و غیرنظامی دارد.

نقطه امید ما، کودکان و جوانانی هستند که آینده ایران را رقم خواهند زد.

در این شرایط که متأسفانه راهی جز تحمل و عبور سلامت از آن نداریم، ناچاریم خودمان مواظب یکدیگر باشیم. تا جای ممکن کودکان را از این فضایی که زندگی و سلامت نسل‌های قبل را براساس آنچه در گذشته دیدیم، گرفت، دور کنیم. بدانیم و تکرار کنیم که اوضاع، تاهمیشه اینطور نمی‌ماند و عاقبت، این جنگ‌افروزی‌ها روزی تمام می‌شوند، حاکمیت عوض می‌شود و از این بحران‌ها هم عبور خواهیم کرد.
آن روز ایران با کودکان و جوانانش می‌ماند، که آینده را رقم خواهند زد و این نقطه امید، مشترک بین همه‌ی ما، برای گذر از این روزهاست.

در شرایطی که به‌دلیل آگاهی تاریخی و تجربی، مردم ایران به‌صورت مستقل از حکومت، توان تعریف هویت ملی و سرزمینی خود را دارند؛ امیدوارم این جنگی که در ورطه‌اش افتاده‌ایم، پایانی باشد بر دوران سایه انداختن جهل و ستم و فقر و آزار انسان‌ها و این، آخرین رفتار غلطی باشد که حکومتی در ایران بدون در نظر گرفتن اوضاع مردم و منافع جمعی، انجام داده‌است.

ضرورت دارد که جامعه جهانی، درک کند که آنچه امروز رخ می‌دهد نتیجه عملکرد و مماشات آنهاست و در نهایت امیدوارم مردم ایران و خاورمیانه، از تمام این تاریکی و بحران‌هایی که شاهدیم، به‌زودی رها شوند.‌

@Hosseinronaghi
Ye Zan
Minoram
برای زنان شجاع و آزادی‌خواه ایران که در صف اول مبارزه و مقاومت این روزها ایستاده‌اند.

با صدای بی‌صدا
مثل یه کوه بلند
مثل یه خواب کوتاه
یه زن بود، یه زن

با دستای فقیر
با چشمای محروم
با پاهای خسته
یه زن بو، یه زن

شب با تابوت سیاه
نشست توی چشماش
خاموش و ستاره
افتاد روی خاک

خواننده: مینورام

@Hosseinronaghi
باید کنار زنان بایستیم و نگذاریم در راه دشوار آزادی، تنها بمانند.

این روزها، آزار هدفمند زنان ایران با عنوان حجاب در عرصه عمومی، آخرین تلاش‌های حکومت برای کم‌رنگ نشان دادن ناتوانی خود در عرصه‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی و با هدف کنترل جامعه‌ای در آستانه انفجار است.

درباره‌ی برخوردهای خشونت‌بار اخیر از جانب نیروهای انتظامی، امنیتی و لباس شخصی‌ها، که زنان را هدف قرارداده‌است، نمی‌توان در سکوت نظاره‌گر بود، اگر شاهد آزار دختران و زنان باشم، هرگز  نمی‌گذارم به اسم قانون در خیابان ضرب و شتم و ربوده شوند.‌
این وظیفه تک‌تک ماست که هر کدام به‌نوعی مانع عادی شدن این صحنه‌ها و گسترش موج وحشت‌آفرینی و جنگ علیه زنان و جامعه باشیم.

آنچه شاهدیم دزدها، متجاوزها، قاتل‌ها و همه مجرم‌ها آزاد در کشور می‌چرخند و جولان می‌دهند و نیروهای سرکوب با تمام توان علیه زنان جنگی راه انداخته‌اند و در مصاحبه‌ها از فتوحات خود می‌گویند. با این اوصاف نیروهای انتظامی-امنیتی نه تنها حافظ امنیت نیست که مخل آسایش و امنیت روانی جامعه خصوصا ناامنی زنان شده‌است‌. برخورد وحشیانه نیروهای مدعی نظم، که گاهی صحنه‌هایی از آنها منتشر می‌شود، با مردم خسته و تحت انواع اضطراب و فشار، خصوصا با زنان که به دنبال ساده‌ترین حق خود در زندگی روزمره‌ هستند، یادآور «خفت‌گیری اوباش» است و شباهت بسیاری به حمله‌های ناگهانی و شبیخون راهزنان دارد.‌

یورش در مکان‌های خلوت، ضرب و شتم، ایجاد مزاحمت، با پتو پوشاندن و ربودن، هماهنگ‌ با اشخاصی که با لباس شخصی و موتور سیکلت در سطح شهر ایجاد ارعاب می‌کنند، تکلیفش مشخص است، آزار گروهی از شهروندان، در هیچ قانونی تا به امروز ثبت نشده بوده، که حال به اسم اجرای قانون به آزارگری خود مشروعیت بدهند. آزار زنان، چیزی جز انباشت خشم عمومی درپی ندارد. در پس این رفتارها و سیاست‌ها، حکومت علاوه بر آنکه مردم را در مقابل مردم قرار می‌دهند، اعضای خانواده‌ها را نیز با جدال و چالش مواجه می‌کند. در چنین شرایطی مهم است که به‌عنوان عضو خانواده با سیستم سرکوب همراهی نکرده و پشتیبان آن زن یا دختر سرکوب شده عضو خانواده‌مان باشیم. وظیفه شهروندان معتقد به حجاب و دین در مواجه با چنین ظلم‌هایی نیز دوچندان است.

نیروهای مدعی نظم و قانون، هر روز بیشتر از قبل، در حال انجام انواع خلاف و ایجاد بی‌نظمی و تشویش اذهان عمومی هستند و نمی‌توان تصور کرد تمام این وقایع به‌صورت اتفاقی صورت می‌گیرند! این هم‌زمانی با شرایط خاص سیاسی ج.ا در منطقه و آینده مبهم ایران در پی آتش‌افروزی‌های اخیر در منطقه‌، قطعا مرتبط است! این رفتارها، شیوه قدیمی و همیشگی حکومت هستند، اما موقتی و نفرت‌افزا.

آن شخصی که با قلدری راه زنان را سد می‌کند نماد بی‌وجدانی و علیه مردم بودن است، شما موجب شرم مردم ایران هستید، نه عوامل ایجاد امنیت، که خود مخل آسایش عمومی حتی در رفت و آمدهای ساده‌ی شهروندان ایرانی در کشور خودشان هستید.
شهروندانی که میلیاردها از مال و سرمایه عمومی متعلق به آنها را به‌راحتی و بدون رضایت آنها، برای اهداف مدنظر خود و قدرت‌طلبی، در هر جایی که منافع‌تان تامین شود، خرج می‌کنید و در سوی دیگر، وقیحانه موجب آزار آنها هم می‌شوید.

در این روزهای مهم ولی مبهم تاریخی در ایران، باید کنار زنان بایستیم و نگذاریم در راه دشوار آزادی‌خواهی، تنها بمانند و رنج بیشتری متحمل شوند.

#زن_زندگی_آزادی

@Hosseinronaghi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
باید کنار زنان بایستیم و نگذاریم در راه دشوار آزادی، تنها بمانند.

درباره‌ی برخوردهای خشونت‌بار اخیر از جانب نیروهای انتظامی، امنیتی و لباس شخصی‌ها، که زنان را هدف قرارداده‌است، نمی‌توان در سکوت نظاره‌گر بود، اگر شاهد آزار دختران و زنان باشم، هرگز  نمی‌گذارم به اسم قانون در خیابان ضرب و شتم و ربوده شوند.‌

وظیفه تک‌تک ماست که هر کدام به‌نوعی مانع عادی شدن این صحنه‌ها و گسترش موج وحشت‌آفرینی و جنگ علیه زنان و جامعه باشیم.

برخورد وحشیانه نیروهای مدعی نظم، که گاهی صحنه‌هایی از آنها منتشر می‌شود، با مردم خسته و تحت انواع اضطراب و فشار، خصوصا با زنان که به دنبال ساده‌ترین حق خود در زندگی روزمره‌ هستند، یادآور «خفت‌گیری اوباش» است و شباهت بسیاری به حمله‌های ناگهانی و شبیخون راهزنان دارد.‌

آزار زنان، چیزی جز انباشت خشم عمومی درپی ندارد. در پس این رفتارها و سیاست‌ها، حکومت علاوه بر آنکه مردم را در مقابل مردم قرار می‌دهند، اعضای خانواده‌ها را نیز با جدال و چالش مواجه می‌کند. در چنین شرایطی مهم است که به‌عنوان عضو خانواده با سیستم سرکوب همراهی نکرده و پشتیبان آن زن یا دختر سرکوب شده عضو خانواده‌مان باشیم. وظیفه شهروندان معتقد به حجاب و دین در مواجه با چنین ظلم‌هایی نیز دوچندان است.

آن شخصی که با قلدری راه زنان را سد می‌کند نماد بی‌وجدانی و علیه مردم بودن است، شما موجب شرم مردم ایران هستید، نه عوامل ایجاد امنیت، که خود مخل آسایش عمومی حتی در رفت و آمدهای ساده‌ی شهروندان ایرانی در کشور خودشان هستید.

در این روزهای مهم ولی مبهم تاریخی در ایران، باید کنار زنان بایستیم و نگذاریم در راه دشوار آزادی‌خواهی، تنها بمانند و رنج بیشتری متحمل شوند.

ادامه مطلب...

@Hosseinronaghi
تصویر روز؛

خنده‌های ماه‌منیر مولایی‌راد و میثم پیرفلک والدین زنده‌یاد کیان پیرفلک
آزادی آیدا شاکرمی خواهر زنده‌یاد نیکا شاکرمی

@Hosseinronaghi
توماج صدای مردم ایران است

انتشار خبر صدور حکمی چنین سنگین برای «توماج صالحی» نشان از فروریختن شاکله حکومت است. اگر قرار است توماج به دلایلی واهی و با این روند خلاف قوانین خود شما، مجازاتی چنین سنگین شود، پس اعدام شامل همه ما است. چرا که مانند او بسیاری نه سکوت می‌کنند، نه به قواعد ضدانسانی شما تن می‌دهند  و نه به وضعیت موجود بی‌تفاوت می‌مانند.
بلکه بر سر پیمان خود، با مردم هستند و خواهند بود.

وقتی کل زندگی مردم این کشور، در دست نیروهای اطلاعاتی امنیتی یا همکاران و موظف شده‌های آنها (به هر دلیلی) قرار گرفته است، چنین می‌شود که شخصی موقتا آزاد می‌شود و در حال اعتراض برای دریافت حکم آزادی کامل، همان حکم پیشین، یعنی زندان ۵ ساله‌اش هم به اعدام تغییر می‌کند! نفوذ دستگاه های امنیتی و اطلاعاتی تا نزدیک ترین لایه‌های زندگی افراد و پرونده‌سازی هایی جدی که جان افراد را هدف می‌گیرند. این حقیقت زندگی ما در ایران و در کنار صدها نوع فشار و انواع سرکوب عمومی دیگر است. این جرم تراشی و حکم‌ سنگین توماج، از جانب سیستم قضایی ناکارآمدی است که حتی قوانین خود را نقض می‌کند.

آنگونه که خود توماج نیز گفته‌است: «دستگاه قضایی زیر نظر نهادهای فراقانونی و در جهت پروژه‌های آنان عمل می‌کنند».

صدور چنین حکمی در شرایطی که فساد سیستم و ظلمی که به مردم می‌شود جامعه را در آستانه انفجار و فروپاشی قرار داده‌است جز این است که می‌خواهند به هر طریقی جامعه را مرعوب و دچار هراس کنند؟ جز این است که می‌خواهند آزادی‌خواهان را وادار به سکوت کنند؟ اما حکومت از طرفی خوب می‌داند، که ایرانیانی که آگاهانه و شجاعانه برای کشور و مردمانش ایستاده‌اند و حاضرند جانشان را فدا کنند، کم نیستند.

به اشخاصی که خارج و داخل کشور در پوشش فعالان و مخالفین حکومت ظاهر می‌شوند اما در حقیقت تبدیل به بازوهای سرکوب شده‌اند نیز هشدار می‌دهیم که عملکرد و هر کلام و هر رفتاری از جانب شما علیه قربانیان این حکومت، مشارکت در جنایت‌های سیستماتیک ضدبشری است. تمام گروه‌های سیاسی و نگرش‌های مختلف باید علیه چنین وضعیت و افرادی بایستند؛ چرا که در نهایت ما با هر نگرشی به‌‌عنوان یک ملت از هم جدا نیستیم و در چنین مواردی کنار یکدیگر ایستاده‌ایم.

انکار رنج و درد قربانیان این سال‌ها، مشارکت در شکنجه و سرکوب آنهاست و این معنایی جز تلاش برای پاک کردن جنایات و خون‌شویی ندارد. بخشی مهمی از سرکوب بر انکار و پاک کردن جنایات استوار است.

توماج صدای مردم ایران و گفته‌هایش حقیقت انکارناپذیر این روزهای ماست. ما توماج هستیم و توماج را تنها نمی‌‌گذاریم، هرنوع حکم سنگینی که  برای او صادر شده، با هر ترفندی و سازوکاری، مردود است و به طریقی که می‌توانیم باید به آن اعتراض کنیم. توماج صالحی باید آزاد شود و این آخرین هشدار ما به شما است.

@Hosseinronaghi
‏امروز، امشب و تا آزادی توماج، یک‌صدا نام «توماج صالحی» را فریاد می‌زنیم.

#توماج_صالحی

@Hosseinronaghi
Dard
Toomaj
ترانه «درد» از «توماج صالحی»

عشقه پرواز ماله اونیه که اوج‌رو ندیده
من رهام، رو هوام، زندگیمم همینه
حتی خودمم ببندم به بند فکرم پریده
نگاه از بُعد سوم، دیدی بدون سلیقه
من خدای خودمم
چون دنیا فانیه واسم
دقیقه بی ارزشه تا وقتی ثانیه دارم
اصن می‌شکنم مصراع رو
مهم نیست میخوام
گیر قانون خودم نه گیر قافیه باشم

@Hosseinronaghi
مهدی یراحی: خبر حکم اعدام #توماج_صالحی
از فرط بی بنیادی به کمدی سیاه می‌ماند.

برادرم را بدون قید و شرط آزاد کنید که دود این آتش چشمانتان را خواهد سوزاند.

@Hosseinronaghi
هیچ درختی نباید بمونه تنها
نباید خشک شه ازمون یدونه حتی
پیچک - توماج

امشب پنج‌شنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ ساعت ۲۱ به وقت ایران برای «توماج صالحی» کنار هم در اسپیس توییتر جمع می‌شویم.‌

برای آزادی #توماج_صالحی

لینک اسپیس:
https://x.com/i/spaces/1RDGllWqwvlGL
Reza Rasaei, Abbas Deris, Mojahed Kourkour, and many other prisoners of thought are at the risk of execution. Islamic Republic is using the current circumstances -which is the mass objections to Toomaj Salehi's death sentence- in order to further suppress other voiceless protesters and regime opponents.

رضا رسایی، عباس دریس، مجاهد کورکور و بسیاری از زندانیان سیاسی-عقیدتی در خطر اجرای حکم اعدام هستند.
حکومت از این شرایط (انعکاس گسترده مخالفت با حکم توماج) برای سرکوب بیشتر و اعدام مخالفان و معترضان دیگر استفاده می‌کند.

@Hosseinronaghi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سید احمد رونقی ملکی: هر کسی حرف می‌زند اعتراض می‌کند را بازداشت می‌کنید، این همه بی‌عدالتی، اختلاس، دزدی، بی‌قانونی در جمهوری اسلامی وجود دارد. توماج صالحی را آزاد کنید.
مردم فقر شدند نان نمی‌توانند بخرند، شما پول نفت ملت ایران را خرج خود می‌کنید.

من متاسفم که در کشور این همه آدم‌کشی، آدم‌ربایی، اعدام، بی‌عدالتی و پرونده‌سازی وجود دارد.

توماج صالحی را آزاد کنید، توماج صالحی کاری نکرده‌است او مثل پسر من است.

پی‌نوشت: «رضا رسایی» را فراموش نمی‌کنیم.

@Hosseinronaghi
این حضور اعتراضی و نمادین زنی بی‌حجاب در یک دادگاه حکومت اسلامی یکی از تازه‌ترین نمونه های مبارزه‌ی آزادی‌خواهانه زنان ایران است.

مقاومت و مبارزه زنان شجاع ایران ستودنی و تاریخی است.

او در دادگاه گرفته‌است: «یک عمر با حجاب اومدم اینجا، این‌بار بی‌حجاب اومدم حقم رو پس بگیرم.»

@Hosseinronaghi
تجمع اعتراضی بازنشستگان تامین اجتماعی اراک

«حجاب، حجاب شعارشون، دزدی و غارت کارشون»
«روسری رو رها کن، فکری به حال ما کن»

یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳

@Hosseinronaghi