Forwarded from حُـسِيـنـْ جــانـ
اشک در چشمان آقا حلقه زد آنجا که گفت
حال و روز جدِّ ما ناجور شد...
یابن الشبيب
#مهدی_رحیمی
#السلطان_اباالحسن
#يا_امام_رضا
#روز_شهادت
⚫️ @hossein_jaan
حال و روز جدِّ ما ناجور شد...
یابن الشبيب
#مهدی_رحیمی
#السلطان_اباالحسن
#يا_امام_رضا
#روز_شهادت
⚫️ @hossein_jaan
Forwarded from حُـسِيـنـْ جــانـ
روضه سرد و گرم امام حسين
روضه گرم و سرد امام رضا
سفره را پهن كرد امام حسين
سفره را جمع كرد امام رضا...
#مهدی_رحیمی
#حسين_جان
#رضا_جانم
#روز_آخر
#بوي_فراق_ميرسد
⚫️ @hossein_jaan
روضه گرم و سرد امام رضا
سفره را پهن كرد امام حسين
سفره را جمع كرد امام رضا...
#مهدی_رحیمی
#حسين_جان
#رضا_جانم
#روز_آخر
#بوي_فراق_ميرسد
⚫️ @hossein_jaan
از آستین چو دست دعا درمی آورد
صد جور راهکار شفا درمی آورد
بر روی منبری که علی حرف می زند
عالم به جای حرف صدا درمی آورد
تا که شود شبیه به او ماه چارده
از روی او چه قدر ادا درمی آورد
هرکس نبی ست معجزه ای دارد و علی
از آستین خویش خدا درمی آورد
درقبضه اش چو دست یداللهی علی ست
در جنگ، ذوالفقار،دو پا درمی آورد
زاهد نمازهای قضا را ولی علی
از کوله بار خویش غذا درمی آورد
در پیشوند اصغر و اکبر پس از خودش
سر از زمین کرب و بلا درمی آورد
تا آخرین علیِّ خداوند ضد ظلم
آخر صدای «جامعه» را درمی آورد
#مهدی_رحیمی_زمستان
#ولادت_مولا
💠 @hossein_jaan
صد جور راهکار شفا درمی آورد
بر روی منبری که علی حرف می زند
عالم به جای حرف صدا درمی آورد
تا که شود شبیه به او ماه چارده
از روی او چه قدر ادا درمی آورد
هرکس نبی ست معجزه ای دارد و علی
از آستین خویش خدا درمی آورد
درقبضه اش چو دست یداللهی علی ست
در جنگ، ذوالفقار،دو پا درمی آورد
زاهد نمازهای قضا را ولی علی
از کوله بار خویش غذا درمی آورد
در پیشوند اصغر و اکبر پس از خودش
سر از زمین کرب و بلا درمی آورد
تا آخرین علیِّ خداوند ضد ظلم
آخر صدای «جامعه» را درمی آورد
#مهدی_رحیمی_زمستان
#ولادت_مولا
💠 @hossein_jaan
اللّهمَّ العَن قَتلَة اَميرَالمُومِنين علیه السلام
.
پسرم گفت علی و پدرم گفت علی
مادرم یکسره از پشت سرم گفت علی
حکم کامل شدنم بود که یک نیمه ی من؛
گفت یا فاطمه نیم دگرم گفت علی
یاعلی گشت عصای پدرم طوری که؛
وقت برخاستن از جا پسرم گفت علی
نَفْس را از درِ تهدید به راه آوردم
دید از جان خودم می گذرم، گفت علی
شد کریم دوجهان بین خدایان کَرَم
حسن از بسکه به هنگام کَرَم گفت علی
می توانست که صرف خط وابرو بشود
ای بنازم به خودم چون هنرم گفت علی
مانده بودم چه کسی را به نجف سجده کنم
که خداوند خود ازسمت حرم گفت علی
#مهدی_رحیمی
@hossein_jaan
.
پسرم گفت علی و پدرم گفت علی
مادرم یکسره از پشت سرم گفت علی
حکم کامل شدنم بود که یک نیمه ی من؛
گفت یا فاطمه نیم دگرم گفت علی
یاعلی گشت عصای پدرم طوری که؛
وقت برخاستن از جا پسرم گفت علی
نَفْس را از درِ تهدید به راه آوردم
دید از جان خودم می گذرم، گفت علی
شد کریم دوجهان بین خدایان کَرَم
حسن از بسکه به هنگام کَرَم گفت علی
می توانست که صرف خط وابرو بشود
ای بنازم به خودم چون هنرم گفت علی
مانده بودم چه کسی را به نجف سجده کنم
که خداوند خود ازسمت حرم گفت علی
#مهدی_رحیمی
@hossein_jaan
هرکس نبی ست معجزه ای دارد و علی؛
از آستین خویش خدا در می آورد
زاهد نمازهای قضا را ولی علی؛
از کوله بار خویش غذا در می آورد...
#مهدی_رحیمی
#علی_جانم
#چهار_روز_تا_غدیر
@hossein_jaan
از آستین خویش خدا در می آورد
زاهد نمازهای قضا را ولی علی؛
از کوله بار خویش غذا در می آورد...
#مهدی_رحیمی
#علی_جانم
#چهار_روز_تا_غدیر
@hossein_jaan
Forwarded from حُـسِيـنـْ جــانـ
روضه سرد و گرم امام حسين
روضه گرم و سرد امام رضا
سفره را پهن كرد امام حسين
سفره را جمع كرد امام رضا...
#مهدی_رحیمی
#حسين_جان
#رضا_جانم
#روز_آخر
#بوي_فراق_ميرسد
⚫️ @hossein_jaan
روضه گرم و سرد امام رضا
سفره را پهن كرد امام حسين
سفره را جمع كرد امام رضا...
#مهدی_رحیمی
#حسين_جان
#رضا_جانم
#روز_آخر
#بوي_فراق_ميرسد
⚫️ @hossein_jaan
حسن شدی که کریمان فقط دوتا باشند
دوتا کریم در عالم برای ما باشند
حسن شدی که اگر از بقیع برگشتند
کبوتران همه راهی سامرا باشند
دلیل خوشه ی انگور عسکری این است
که تاک ها ننشینند روی پا باشند
حسن شدی که میان مُضیف چشمانت
تمام شهر به عشق شما گدا باشند
حسن شدی که به هنگام بردن نامت
بقیع آمده ها یاد مجتبی باشند
حسن شدی که شبیه بقیع اینجا هم
همیشه گنبد و گلدسته سر جدا باشند
حسن شدی که شبیه بقیع ،خُدامت؛
به دور قبر تو ذراتِ در هوا باشند
حسن شدی که غریبی غریب تر باشد
که زائران تو در بین کوچه ها باشند
حسن شدی که غریبی به اوج خود برسد
که خادمان تو در شهر کربلا باشند
#مهدی_رحیمی
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
💠 @hossein_jaan
دوتا کریم در عالم برای ما باشند
حسن شدی که اگر از بقیع برگشتند
کبوتران همه راهی سامرا باشند
دلیل خوشه ی انگور عسکری این است
که تاک ها ننشینند روی پا باشند
حسن شدی که میان مُضیف چشمانت
تمام شهر به عشق شما گدا باشند
حسن شدی که به هنگام بردن نامت
بقیع آمده ها یاد مجتبی باشند
حسن شدی که شبیه بقیع اینجا هم
همیشه گنبد و گلدسته سر جدا باشند
حسن شدی که شبیه بقیع ،خُدامت؛
به دور قبر تو ذراتِ در هوا باشند
حسن شدی که غریبی غریب تر باشد
که زائران تو در بین کوچه ها باشند
حسن شدی که غریبی به اوج خود برسد
که خادمان تو در شهر کربلا باشند
#مهدی_رحیمی
#امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان
💠 @hossein_jaan
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَنْ بِزِيَارَتِهِ ثَوَابُ زِيَارَةِ سَيِّدِ الشُّهَدَاءِ يُرْتَجَى
حرم را حرم کرده ای با حسین
مرا برده ای سمت ارباب خود
که در شهر ری عکس شش گوشه را
نگه داشتی در دل قاب خود
درو چون که می گشت گندم به ری
تو چون شمع در جمع اصحاب خود؛
از آن روضه می ساختی،جمع را
پریشان و گریان و بی تاب خود
#مهدی_رحیمی_زمستان
#سیدالکریم
💠 @hossein_jaan
حرم را حرم کرده ای با حسین
مرا برده ای سمت ارباب خود
که در شهر ری عکس شش گوشه را
نگه داشتی در دل قاب خود
درو چون که می گشت گندم به ری
تو چون شمع در جمع اصحاب خود؛
از آن روضه می ساختی،جمع را
پریشان و گریان و بی تاب خود
#مهدی_رحیمی_زمستان
#سیدالکریم
💠 @hossein_jaan
حسن شدی که میان مُضیف چشمانت
تمام شهر به عشق شما گدا باشند
حسن شدی که به هنگام بردن نامت
بقیع آمده ها یاد مجتبی باشند
حسن شدی که شبیه بقیع اینجا هم
همیشه گنبد و گلدسته سر جدا باشند
#مهدی_رحیمی
#امام_عسکری
#ولادت
💠 @hossein_jaan
تمام شهر به عشق شما گدا باشند
حسن شدی که به هنگام بردن نامت
بقیع آمده ها یاد مجتبی باشند
حسن شدی که شبیه بقیع اینجا هم
همیشه گنبد و گلدسته سر جدا باشند
#مهدی_رحیمی
#امام_عسکری
#ولادت
💠 @hossein_jaan
السَّلاَمُ عَلَيْكَ يَا مَوْلاَيَ یا مُوسَى بْنَ جَعْفَر علیه السلام
غم آمده ست رفیقی رسیده پیش رفیقی
چه با مرام طبیبی عجب رفیق شفیقی
سیاه چال هم از او تو را دمی نگرفته
صعود کرده به پایین هلا چه طیِّ طریقی
به ساق پا غل و زنجیر معنی اش شده اینکه؛
به ضرب خنجر اضافه کنند ضربه ی تیغی
چکیده است به زنجیر،خون پای تو یعنی:
مرصع است حدیدی به سنگ های عقیقی
چنان به غیظ خودت کاظمی و کوه ترینی؛
که سطحی است تو را هر سیاه چال عمیقی
به حُسن خلق تو معذور نیست پیش تو مأمور
عجب حضور شگرفی عجب نگاه دقیقی
به جای اینکه شود ناجی جهالت یک قوم
نجات داده خود بحر را نجات غریقی
بعید نیست که در زیر آفتاب پس از حبس
تنت بخار شود وای این قدر که رقیقی
#مهدی_رحیمی_زمستان
#شهادت
💠 @hossein_jaan
غم آمده ست رفیقی رسیده پیش رفیقی
چه با مرام طبیبی عجب رفیق شفیقی
سیاه چال هم از او تو را دمی نگرفته
صعود کرده به پایین هلا چه طیِّ طریقی
به ساق پا غل و زنجیر معنی اش شده اینکه؛
به ضرب خنجر اضافه کنند ضربه ی تیغی
چکیده است به زنجیر،خون پای تو یعنی:
مرصع است حدیدی به سنگ های عقیقی
چنان به غیظ خودت کاظمی و کوه ترینی؛
که سطحی است تو را هر سیاه چال عمیقی
به حُسن خلق تو معذور نیست پیش تو مأمور
عجب حضور شگرفی عجب نگاه دقیقی
به جای اینکه شود ناجی جهالت یک قوم
نجات داده خود بحر را نجات غریقی
بعید نیست که در زیر آفتاب پس از حبس
تنت بخار شود وای این قدر که رقیقی
#مهدی_رحیمی_زمستان
#شهادت
💠 @hossein_jaan
برو با کفتران خود خوش باش،
من بیچاره چون کلاغم که
آسمان سپید مشهد را،
با حضورم"سیا" نخواهم کرد
آره زیباست بچه ی آهو،
من سیاهم کریهم و زشتم
می روم گم شَوَم از اینجا چون
حقتان را ادا نخواهم کرد
#مهدی_رحیمی
@hossein_jaan
من بیچاره چون کلاغم که
آسمان سپید مشهد را،
با حضورم"سیا" نخواهم کرد
آره زیباست بچه ی آهو،
من سیاهم کریهم و زشتم
می روم گم شَوَم از اینجا چون
حقتان را ادا نخواهم کرد
#مهدی_رحیمی
@hossein_jaan