عطر یاس فاطمه ما را به قم آورده است
خواهر خورشید عشق آیا پناهم میدهی؟

#سجاد_احمدیان
#حضرت_معصومه_س
#شهادت

💠 @hossein_jaan

‏رباید دلبر از تو دل، ولی آهسته‌آهسته
مراد تو شود حاصل، ولی آهسته‌آهسته

سخن دارم ز استادم نخواهد رفت از یادم
که گفتا حل شود مشکل، ولی آهسته‌آهسته

تحمل کن که سنگ بی‌بهایی در دل کوهی
شود لعل بسی قابل، ولی آهسته‌آهسته

#علامه_حسن‌زاده_آملی

💠 @hossein_jaan

چه خوش است در فراقی همه عمر صبر کردن
به امید آنکه روزی به کف اوفتد وصالی

#سعدی


💠 @hossein_jaan

زمانه قرعه‌ی نو می‌زند به نام شما
خوشا شما که جهان می‌رود به کام شما

#هوشنگ_ابتهاج


💠 @hossein_jaan

خدا به عشق حسینش گناه ما بخشید
از این به بعد ز آقا حیا کنیم همه

#قاسم_نعمتی
#شب_جمعه
#حسین_جان


💠 @hossein_jaan

ز گرد راه برون آ که پیر دست به دیوار
به اشک و آه یتیمان دویده بر سر راهت

بیا که این رمد چشم عاشقان تو ای شاه
نمی‌رمد مگر از توتیای گرد سپاهت

#شهریار
#آدینه
#حضرت_صاحب_عج

💠 @hossein_jaan

هرکه در عشق سر از قله برآرد هنر است
همه تا دامنه‌ی کوه تحمل دارند

#مژگان_عباسلو


💠 @hossein_jaan

بر آنم تا برآید جان و از غم وارهانم دل
ولی بی تیغِ جانان بر نمی‌آید به آسانی…

#وحشی_بافقی
#علی_جانم

@hossein_jaan

پرواز در حصار فروبسته ی حیات
آزاد یا اسیر، همین است زندگی...

#فاضل_نظری


💠 @hossein_jaan

ای کاش، آدمی وطنش را
مثل بنفشه‌ها
(در جعبه‌های خاک)
يک روز می‌توانست
هم‌راه خويشتن ببرد هر کجا که خواست
در روشنای باران 
در آفتاب پاک...

#محمدرضا_شفيعی‌كدكنی


💠 @hossein_jaan

تویی نماز و منم مست، مانده‌ام چه کنم
که هم اقامه خطا هم سبک‌شمردن تو…

#حسین_زحمتکش
#شعر_آزاد

💠 @hossein_jaan

منّت اکسیر ما را زنده زیر خاک کرد
از طلا گشتن پشیمانیم ما را مس کنید

#شوکت_بخاری

💠 @hossein_jaan

اگر چه دل به کسی داد جان ماست هنوز
به جان او که دلم بر سر وفاست هنوز

#سعدی


💠 @hossein_jaan

‌‌بیدل در این ستمگاه از درد ناامیدی
بسیار گریه کردیم حالا بیا بخندیم

#بیدل_دهلوی


💠 @hossein_jaan

نمی‌شناسیم از بس که زخم خورده تنم
نمی‌شناسیم اما منم سلام رفیق

سلامتی تو را فریاد می‌زند آن کس
که زهر ریخته چشمش درون جام رفیق

میان شعله‌ی عشقی که نیست میسوزد
شناسنامه‌ی یک عهد بی دوام رفیق

چون ابر غرش ما حکم بغض و باران است
رسیده فصل گریه های ناتمام رفیق

دلم گرفته از این شهر، شهر بی مرام رفیق
از این جماعت در فکر انتقام رفیق

کجای این شب، شب بی اعتبار گریه کنم؟
به روی امنیت شانه‌ی کدام رفیق ؟

#حسین_غیاثی


💠 @hossein_jaan

می ده که سر به گوش من آورد چنگ و گفت
خوش بگذران و بشنو از این پیر منحنی

#حافظ


💠 @hossein_jaan

از جوشِ گل، ز رخنه‌ی ديوارِ بوستان
خورشيد در كمينِ تماشا نشسته است

#صائب

💠 @hossein_jaan