🗞 بررسی تطبیقی معنای استعارهها از نظر شیخ محمدرضا اصفهانی و دونالد دیویدسون
✍🏻 حسین دباغ و مرتضی براتی
چکیده:
استعاره در غرب، ازجمله موضوعاتی است که از چشم اندازهای متعددی بررسی و نظریههای مختلفی درباره آن ارائه شده است. استعاره در سنّت بلاغی اسلامی از نظر تعریف و کاربرد، قلمرو محدودتری دارد. همه نظریهپردازان استعاره، هم در غرب و هم در بلاغت اسلامی، بر این باورند که استعاره علاوه بر معنای حقیقی و تحتاللفظی، دارای معنایی ثانویه و مجازی است؛ اما در این میان، دو دیدگاه خلافآمد عادت وجود دارد. دونالد دیویدسون و محمدرضا اصفهانی، این مبنا را نمیپذیرند.
در باور آنها استعاره جز معنای تحتاللفظی، معنایی دیگر ندارد و بحث استعارهها مربوط به حوزه کاربرد آنها و تأثیری است که این کاربرد در یک بافت و زمینه خاص ایجاد میکند. در باب نظریه دیویدسون، مقالهها و رسالههای بسیاری نوشته شده، در حالی که نظریه شیخ اصفهانی با وجود مقدّم بودن بر دیدگاه دیویدسون، حتّی در میان اهل بلاغت ایرانی، ناشناخته مانده است. این مقاله ضمن بررسی مفصّل دیدگاه اصفهانی، به بیان شباهتهای نظریه دیویدسون با آن، میپردازد.
مجله علمی مطالعات زبانی و بلاغی/سال10-شماره20-پاییز و زمستان 98/صفحات 91-118
🌐 telegram
🌐 on academia.edu
🆔 @hossein_dabbagh
✍🏻 حسین دباغ و مرتضی براتی
چکیده:
استعاره در غرب، ازجمله موضوعاتی است که از چشم اندازهای متعددی بررسی و نظریههای مختلفی درباره آن ارائه شده است. استعاره در سنّت بلاغی اسلامی از نظر تعریف و کاربرد، قلمرو محدودتری دارد. همه نظریهپردازان استعاره، هم در غرب و هم در بلاغت اسلامی، بر این باورند که استعاره علاوه بر معنای حقیقی و تحتاللفظی، دارای معنایی ثانویه و مجازی است؛ اما در این میان، دو دیدگاه خلافآمد عادت وجود دارد. دونالد دیویدسون و محمدرضا اصفهانی، این مبنا را نمیپذیرند.
در باور آنها استعاره جز معنای تحتاللفظی، معنایی دیگر ندارد و بحث استعارهها مربوط به حوزه کاربرد آنها و تأثیری است که این کاربرد در یک بافت و زمینه خاص ایجاد میکند. در باب نظریه دیویدسون، مقالهها و رسالههای بسیاری نوشته شده، در حالی که نظریه شیخ اصفهانی با وجود مقدّم بودن بر دیدگاه دیویدسون، حتّی در میان اهل بلاغت ایرانی، ناشناخته مانده است. این مقاله ضمن بررسی مفصّل دیدگاه اصفهانی، به بیان شباهتهای نظریه دیویدسون با آن، میپردازد.
مجله علمی مطالعات زبانی و بلاغی/سال10-شماره20-پاییز و زمستان 98/صفحات 91-118
🌐 telegram
🌐 on academia.edu
🆔 @hossein_dabbagh
Telegram
Hossein Dabbagh حسین دباغ
🗞 بررسی تطبیقی معنای استعارهها از نظر شیخ محمدرضا اصفهانی و دونالد دیویدسون
✍🏻 حسین دباغ و مرتضی براتی
مجله علمی مطالعات زبانی و بلاغی/سال10-شماره20-پاییز و زمستان 98/صفحات 91-118
🌐 on academia.edu
🆔 @hossein_dabbagh
✍🏻 حسین دباغ و مرتضی براتی
مجله علمی مطالعات زبانی و بلاغی/سال10-شماره20-پاییز و زمستان 98/صفحات 91-118
🌐 on academia.edu
🆔 @hossein_dabbagh
The_Ethics_of_Altruism_Testing_the_Adequ.pdf
306.8 KB
🗞 تحلیل محتوای واکنشهای توجیهی دانشجویان به موقعیتهای عمل نوعدوستانه: آزمون میزان بسندگی مدلهای بندورا و شالوی
✍🏻 حسین دباغ، جلیل اعتماد و بهرام جوکار
🌐 on academia.edu
🆔 @hossein_dabbagh
✍🏻 حسین دباغ، جلیل اعتماد و بهرام جوکار
🌐 on academia.edu
🆔 @hossein_dabbagh
🗞 تحلیل محتوای واکنشهای توجیهی دانشجویان به موقعیتهای عمل نوعدوستانه: آزمون میزان بسندگی مدلهای بندورا و شالوی
✍🏻 حسین دباغ، جلیل اعتماد و بهرام جوکار
اینکه ما خود را «کمتر شر» یا «قدیستر» بدانیم، دو مقولهی متفاوت در ارزیابی عمل اخلاقی است که انگیزش و میزان کامیابی در هر یک متفاوت است. تحقیق حاضر بر آن است تا پس از مرور مکانیزمهای توجیهی در چهار موقعیت واقعی که متضمن عمل نوعدوستانه است، بسندگی مدلهای فعلی سنخشناسی توجیه معطوف به عدم درگیری اخلاقی را از لحاظ شمول بیازماید. این تحلیل، با هدف وضوحبخشیدن به رفتارهای پیچیدهی کنشگر اخلاقی و تسهیلکردن داوری اخلاقی در یک فضای تحلیلیتر و همچنین محکخوردن مدلهای رایج در زمینهی طبقهبندی اقسام توجیه در دو موقعیت «کمتر شر بودن» و «قدیستر» بودن انجام شده است. شرکتکنندگان پژوهش ۷۱ دانشجوی کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه شیراز بودند که به شیوهی در دسترس انتخاب شدند. به منظور ارزیابی نحوهی واکنش شرکتکنندگان به موقعیتهایی که مستلزم عمل نوعدوستانه است، چهار موقعیت واقعی عمل نوعدوستانه طراحی شد. پاسخها و توجیههای ارائهشده در صورت همکارینکردن با طرح نوعدوستانه، مورد تحلیل محتوای جهتدار قرار گرفت. در مواجهه با طرحهای نوعدوستانه، سنخ بعضی از توجیهاتی که افراد بهعنوان دلیل امتناع میآوردند مطابق با مکانیزمهای اشارهشده در پیشینه بود؛ علاوهبرآن دو دسته توجیه نیز وجود داشت که با مقولات موجود در پیشینه قابل فهم نبود. این دو دسته مطابق با مضامین محوریشان، توجیه خود-اولویتمدار و توجیه دیگر-اولویتمدار نامگذاری شد. نتایج متضمن تأییدی بر تفکیک مورد نظر کلین و اپلی در انگیزش معطوف به کمتر شر بودن و انگیزش معطوف به قدیستر بودن بود.
🌐 telegram
🌐 on academia.edu
🆔 @hossein_dabbagh
✍🏻 حسین دباغ، جلیل اعتماد و بهرام جوکار
اینکه ما خود را «کمتر شر» یا «قدیستر» بدانیم، دو مقولهی متفاوت در ارزیابی عمل اخلاقی است که انگیزش و میزان کامیابی در هر یک متفاوت است. تحقیق حاضر بر آن است تا پس از مرور مکانیزمهای توجیهی در چهار موقعیت واقعی که متضمن عمل نوعدوستانه است، بسندگی مدلهای فعلی سنخشناسی توجیه معطوف به عدم درگیری اخلاقی را از لحاظ شمول بیازماید. این تحلیل، با هدف وضوحبخشیدن به رفتارهای پیچیدهی کنشگر اخلاقی و تسهیلکردن داوری اخلاقی در یک فضای تحلیلیتر و همچنین محکخوردن مدلهای رایج در زمینهی طبقهبندی اقسام توجیه در دو موقعیت «کمتر شر بودن» و «قدیستر» بودن انجام شده است. شرکتکنندگان پژوهش ۷۱ دانشجوی کارشناسی ارشد و دکتری دانشگاه شیراز بودند که به شیوهی در دسترس انتخاب شدند. به منظور ارزیابی نحوهی واکنش شرکتکنندگان به موقعیتهایی که مستلزم عمل نوعدوستانه است، چهار موقعیت واقعی عمل نوعدوستانه طراحی شد. پاسخها و توجیههای ارائهشده در صورت همکارینکردن با طرح نوعدوستانه، مورد تحلیل محتوای جهتدار قرار گرفت. در مواجهه با طرحهای نوعدوستانه، سنخ بعضی از توجیهاتی که افراد بهعنوان دلیل امتناع میآوردند مطابق با مکانیزمهای اشارهشده در پیشینه بود؛ علاوهبرآن دو دسته توجیه نیز وجود داشت که با مقولات موجود در پیشینه قابل فهم نبود. این دو دسته مطابق با مضامین محوریشان، توجیه خود-اولویتمدار و توجیه دیگر-اولویتمدار نامگذاری شد. نتایج متضمن تأییدی بر تفکیک مورد نظر کلین و اپلی در انگیزش معطوف به کمتر شر بودن و انگیزش معطوف به قدیستر بودن بود.
🌐 telegram
🌐 on academia.edu
🆔 @hossein_dabbagh
Telegram
Hossein Dabbagh حسین دباغ
🗞 تحلیل محتوای واکنشهای توجیهی دانشجویان به موقعیتهای عمل نوعدوستانه: آزمون میزان بسندگی مدلهای بندورا و شالوی
✍🏻 حسین دباغ، جلیل اعتماد و بهرام جوکار
🌐 on academia.edu
🆔 @hossein_dabbagh
✍🏻 حسین دباغ، جلیل اعتماد و بهرام جوکار
🌐 on academia.edu
🆔 @hossein_dabbagh
Forwarded from مرکز شناخت
💻 وبینار نقد و بررسی کتاب ذهن اخلاقی نوشتۀ مارک هاوزر
👤دکتر حسین دباغ
▫️دکتری فلسفۀ اخلاق
▫️مدرس فلسفه در دانشگاه کمبریج
👤دکتر محمد فرخی یکتا
▫️دکتری زبانشناسی
▫️مترجم کتاب ذهن اخلاقی
🗓پنجشنبه 12 تیرماه 1399
🕔ساعت 18:00
📌شرکت در این برنامه رایگان و نیازمند ثبتنام از لینک زیر است:
🌐https://ravandid.com/details_event/event_04103
#نقد_و_بررسی_کتاب
#اخلاق
#حسین_دباغ
#محمد_فرخی_یکتا
#وبینار
Instagram
@shenakhtcenter
@Evolps
👤دکتر حسین دباغ
▫️دکتری فلسفۀ اخلاق
▫️مدرس فلسفه در دانشگاه کمبریج
👤دکتر محمد فرخی یکتا
▫️دکتری زبانشناسی
▫️مترجم کتاب ذهن اخلاقی
🗓پنجشنبه 12 تیرماه 1399
🕔ساعت 18:00
📌شرکت در این برنامه رایگان و نیازمند ثبتنام از لینک زیر است:
🌐https://ravandid.com/details_event/event_04103
#نقد_و_بررسی_کتاب
#اخلاق
#حسین_دباغ
#محمد_فرخی_یکتا
#وبینار
@shenakhtcenter
@Evolps
Forwarded from مرکز شناخت
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
💻ویدئو وبینار نقد و بررسی کتاب ذهن اخلاقی نوشتۀ مارک هاوزر
🔥با حضور:
👤دکتر حسین دباغ (مدرس فلسفه در دانشگاه کمبریج)
👤دکتر محمد فرخی یکتا (مترجم کتاب ذهن اخلاقی)
🗓 تاریخ برگزاری: 1399/4/12
👈 مشاهده در آپارات
#حسین_دباغ
#محمد_فرخی_یکتا
#ویدئو
#نقدوبررسی_کتاب
#ذهن_اخلاقی
instagram
@shenakhtcenter
www.shenakhtcenter.com
🔥با حضور:
👤دکتر حسین دباغ (مدرس فلسفه در دانشگاه کمبریج)
👤دکتر محمد فرخی یکتا (مترجم کتاب ذهن اخلاقی)
🗓 تاریخ برگزاری: 1399/4/12
👈 مشاهده در آپارات
#حسین_دباغ
#محمد_فرخی_یکتا
#ویدئو
#نقدوبررسی_کتاب
#ذهن_اخلاقی
@shenakhtcenter
www.shenakhtcenter.com
✅هنر تمرین بالاترین سطوح آزادی است. انسان در هنر بالاترین درجات آزادیسازی را تجربه میکند. در موسیقی از بند یکنواختی، در هنرهای تجسمی از قید ماده، و در شعر و ادب از قید زبان کاربردی و روزمره رها میشود. ویژگی ابداع، درهم شکستن و درنوردیدن است؛ درنوردیدن عرصههای راکد و عادات سنتی و مألوف است و درهم شکستن هرآنچه محدود میکند. در هنر، انسانیتِ انسان در رابطهی او با هستی محقق میشود، چون هنر انسان را از غربتی که فرهنگ با مفاهیم و عرفها و نهادها و ارزشهایی بر او تحمیل کرده است، رها میسازد. فقط در هنر است که انسان آزاد میشود تا جهان خود را از نو بسازد و فرهنگ خویش را متحول کند. به دلیل همین آزادی نوآور و خلاق که صرفاً در هنر یافت میشود، افراطیون با همهی تفاوتهای سیاسی و اجتماعی و اخلاقی، هنر را ناپسند میشمارند. انواع شیوههای سرکوب و ستم را علیه هنر و هنرمند به کار میگیرند و در بهترین حالت آن را در شرایط دشوار و تنگناهای شدید قرار میدهند.
✅هنر تلاشی مستمر برای گشودن افقهای ناشناخته به روش خاص خویش است و به همین دلیل، مادام که انسان در این کرهی خاکی که طبیعت و جهانش میخوانند در تکاپوست، هنر در سفر بیپایان برای کشف حقیقت همواره شریک و همراه دانش و اندیشه است. اگر هنر در مسیر درهم شکستن معیارها، معیارها و هنجارهای جدیدی را تأسیس میکند که به «مکتب» یا «مدرسه» تبدیل میشوند، باز خود به شکستن این معیارها و هنجارها برمیخیزد و مدرسه و مکتب جدیدی را بنیاد مینهد. هنر در این ویژگی با پیشرفت فکری و علمی همساز است، زیرا معرفت جدید با نقدِ معرفت پیشین پدید میآید و با نقد نظریات پیشین، معرفت علمی دیگرگون میشود. هنر و فکر و دانش حرکتی مستمر دارند، حرکتی که متکی به نقد است. از این رو، گفتمان تحریم چه در عرصهی اندیشه، چه در عرصهی دانش، و چه در عرصهی هنر از نقد میهراسد و با آن خصومت میورزد. تاریخ سرکوب متفکران و دانشمندان و هنرمندان شاهد این مدعاست.
✅تحریم هنر در هر گفتمانی، به طور کلی، یکی از تجلیات آزادیهراسی موجود در آن گفتمان است.
🖋نصرحامد ابوزید
کتاب «نوسازی، تحریم و تأویل؛ از شناخت علمی تا هراس از تکفیر»،
متن سخنرانی «هنر و گفتمان تحریم»، ترجمه محسن آرمین.
@hossein_dabbagh
✅هنر تلاشی مستمر برای گشودن افقهای ناشناخته به روش خاص خویش است و به همین دلیل، مادام که انسان در این کرهی خاکی که طبیعت و جهانش میخوانند در تکاپوست، هنر در سفر بیپایان برای کشف حقیقت همواره شریک و همراه دانش و اندیشه است. اگر هنر در مسیر درهم شکستن معیارها، معیارها و هنجارهای جدیدی را تأسیس میکند که به «مکتب» یا «مدرسه» تبدیل میشوند، باز خود به شکستن این معیارها و هنجارها برمیخیزد و مدرسه و مکتب جدیدی را بنیاد مینهد. هنر در این ویژگی با پیشرفت فکری و علمی همساز است، زیرا معرفت جدید با نقدِ معرفت پیشین پدید میآید و با نقد نظریات پیشین، معرفت علمی دیگرگون میشود. هنر و فکر و دانش حرکتی مستمر دارند، حرکتی که متکی به نقد است. از این رو، گفتمان تحریم چه در عرصهی اندیشه، چه در عرصهی دانش، و چه در عرصهی هنر از نقد میهراسد و با آن خصومت میورزد. تاریخ سرکوب متفکران و دانشمندان و هنرمندان شاهد این مدعاست.
✅تحریم هنر در هر گفتمانی، به طور کلی، یکی از تجلیات آزادیهراسی موجود در آن گفتمان است.
🖋نصرحامد ابوزید
کتاب «نوسازی، تحریم و تأویل؛ از شناخت علمی تا هراس از تکفیر»،
متن سخنرانی «هنر و گفتمان تحریم»، ترجمه محسن آرمین.
@hossein_dabbagh
🗞 ماندن یا نماندن؟ مسئله این است!
✍🏻 حسین دبّاغ
منتشر شده در شماره چهارم ویژه نامه پرسش روزنامه اصفهان زیبا – تیر ۹۹
✅محیالدین عربی در فصوص الحکم (الفص الشیثی) بیآنکه دلیلی بیاورد، به طرزی غریب، ادعا میکند انقراض عالم، یعنی تولد آخرین فرزند انسان، از چین آغاز می شود به طوریکه جملگی زنان و مردان عقیم می شوند! اینک، در روزگار حاضر، ویروسی که به نظر میرسد شیوع آن از چین آغاز شده است، جهان ما آدمیان را زیر و زبر کرده است.
✅احوال آخرالزمانی حادث شده، این بیم را در ذهن زنده می کند که آیا به منقرض شدن نزدیک می شویم؟ اگر مسئول انتشار این موجود خطرآفرین ما آدمیان هستیم، که البته هستیم، وظیفه اخلاقی ما در قبال رویداد انقراض چیست؟ این سوال فربه را در این مقالۀ مختصر به بحث گذاشته و استدلال کرده ام فراهم آوردن اسبابی که به انقراض موجودات این عالم می انجامد اخلاقا نارواست.
✅ سه جهان موازی زیر را در نظر آورید:
✅جهان ماندنی: در این جهان امور به گونه ای رقم می خورد که جنگ دیگری در نمی گیرد و هیچ موجودی طی فاجعهای از میان نمی رود. صلح در این جهان تداوم می یابد و موجودات در آرامش کنار یکدیگر زندگی می کنند تا دست طبیعت آنان را از میان بر دارد.
✅جهان نیمهماندنی: در این جهان از بد حادثه جنگ جهانی سوم در می گیرد و طی فاجعهای دردآور (مثل جنگ هستهای) هشتاد درصد موجودات عالم دچار مرگ می شوند و از بین می روند.
✅جهان ناماندنی: در این جهان نیز به سان جهان نیمهماندنی، جنگ جهانی سوم رخ می دهد اما طی فاجعهای رنجآور (مثل جنگ میکروبی) کل موجودات عالم منقرض می شوند و از بین می روند. از موجودات عالم هیچ باقی نمی ماند.
✅حال این سه جهان را با یکدیگر قیاس کنید: با فرض اینکه مرگ پدیده ای دردآور و رنجآور است، کدام یک از این جهانها درد و رنج کمتری به همراه دارد؟ شهودهای اخلاقی عموم آدمیان گواهی می دهد که جهان ماندنی درد و رنج کمتری نسبت به جهانهای موازی دیگر به همراه دارد...
🌐 مطالعه کامل در صدانت
🌐 دریافت از academia.edu
🆔 @hossein_dabbagh
@esfzibanews
@Sedanet
✍🏻 حسین دبّاغ
منتشر شده در شماره چهارم ویژه نامه پرسش روزنامه اصفهان زیبا – تیر ۹۹
✅محیالدین عربی در فصوص الحکم (الفص الشیثی) بیآنکه دلیلی بیاورد، به طرزی غریب، ادعا میکند انقراض عالم، یعنی تولد آخرین فرزند انسان، از چین آغاز می شود به طوریکه جملگی زنان و مردان عقیم می شوند! اینک، در روزگار حاضر، ویروسی که به نظر میرسد شیوع آن از چین آغاز شده است، جهان ما آدمیان را زیر و زبر کرده است.
✅احوال آخرالزمانی حادث شده، این بیم را در ذهن زنده می کند که آیا به منقرض شدن نزدیک می شویم؟ اگر مسئول انتشار این موجود خطرآفرین ما آدمیان هستیم، که البته هستیم، وظیفه اخلاقی ما در قبال رویداد انقراض چیست؟ این سوال فربه را در این مقالۀ مختصر به بحث گذاشته و استدلال کرده ام فراهم آوردن اسبابی که به انقراض موجودات این عالم می انجامد اخلاقا نارواست.
✅ سه جهان موازی زیر را در نظر آورید:
✅جهان ماندنی: در این جهان امور به گونه ای رقم می خورد که جنگ دیگری در نمی گیرد و هیچ موجودی طی فاجعهای از میان نمی رود. صلح در این جهان تداوم می یابد و موجودات در آرامش کنار یکدیگر زندگی می کنند تا دست طبیعت آنان را از میان بر دارد.
✅جهان نیمهماندنی: در این جهان از بد حادثه جنگ جهانی سوم در می گیرد و طی فاجعهای دردآور (مثل جنگ هستهای) هشتاد درصد موجودات عالم دچار مرگ می شوند و از بین می روند.
✅جهان ناماندنی: در این جهان نیز به سان جهان نیمهماندنی، جنگ جهانی سوم رخ می دهد اما طی فاجعهای رنجآور (مثل جنگ میکروبی) کل موجودات عالم منقرض می شوند و از بین می روند. از موجودات عالم هیچ باقی نمی ماند.
✅حال این سه جهان را با یکدیگر قیاس کنید: با فرض اینکه مرگ پدیده ای دردآور و رنجآور است، کدام یک از این جهانها درد و رنج کمتری به همراه دارد؟ شهودهای اخلاقی عموم آدمیان گواهی می دهد که جهان ماندنی درد و رنج کمتری نسبت به جهانهای موازی دیگر به همراه دارد...
🌐 مطالعه کامل در صدانت
🌐 دریافت از academia.edu
🆔 @hossein_dabbagh
@esfzibanews
@Sedanet
Forwarded from DinOnline دینآنلاین
🔻چرا برگزاری و شرکت در مراسم عزاداری امام حسین حین شیوع کرونا اخلاقاً نارواست؟
✍حسین دباغ
✔️آیا برگزاری و شرکت در مراسم عزاداری امام حسین در ایام محرم حین شیوع کرونا اخلاقاً رواست؟ به باور من تقریباً یقیناً نارواست. استدلال من به سادگی تمام چنین است:
🔹برگزاری و شرکت در مراسمی غیر ضروری که جان کثیری از آدمیان را تهدید میکند، اخلاقاً نارواست.
🔹برگزاری و شرکت در مراسم عزاداری امام حسین، چه به جهت اخلاقی، چه به جهت دینی، ضروری نیست.
🔹برگزاری و شرکت در مراسم عزاداری امام حسین، به سبب شیوع کرونا، جان کثیری از آدمیان را تهدید میکند.
🔹بنابراین، برگزاری و شرکت در مراسم عزاداری امام حسین حین شیوع کرونا اخلاقاً نارواست...
📎 پیوند به متن کامل این یادداشت در سایت دینآنلاین
🆔 @dinonline
✍حسین دباغ
✔️آیا برگزاری و شرکت در مراسم عزاداری امام حسین در ایام محرم حین شیوع کرونا اخلاقاً رواست؟ به باور من تقریباً یقیناً نارواست. استدلال من به سادگی تمام چنین است:
🔹برگزاری و شرکت در مراسمی غیر ضروری که جان کثیری از آدمیان را تهدید میکند، اخلاقاً نارواست.
🔹برگزاری و شرکت در مراسم عزاداری امام حسین، چه به جهت اخلاقی، چه به جهت دینی، ضروری نیست.
🔹برگزاری و شرکت در مراسم عزاداری امام حسین، به سبب شیوع کرونا، جان کثیری از آدمیان را تهدید میکند.
🔹بنابراین، برگزاری و شرکت در مراسم عزاداری امام حسین حین شیوع کرونا اخلاقاً نارواست...
📎 پیوند به متن کامل این یادداشت در سایت دینآنلاین
🆔 @dinonline
دینآنلاین
چرا برگزاری و شرکت در مراسم عزاداری امام حسین حین شیوع کرونا اخلاقاً نارواست؟ ll حسین دباغ - دینآنلاین
تصور میکنم استدلال "اخلاقی" له این ادعا که برگزاری و شرکت در مراسم عزاداری امام حسین ضروری نیست چندان مشکل نباشد. آیا شیعیانی که معتقد به عزاداری امام حسین هستند وظیفه اخلاقی دارند که حتماً در هر شرایطی در این مراسم شرکت کنند و آن را برگزار کنند؟
Forwarded from وبسایت فرهنگی صدانت
موسسهی فرهنگی صدانت و مدرسه مولانا برگزار میکند:
⚡️دورهی یکم از درسگفتارهای آنلاین فلسـفهی اخلاق⚡️
👤 مدرس: حسین دباغ
حسین دباغ دانشآموخته دکتری در فلسفه اخلاق، گرایش روانشناسی و عصب پژوهی اخلاق در دانشگاه های رِدینگ و آکسفورد انگلستان است. وی اکنون مدرس دانشگاه آکسفورد و پژوهشکدهی علوم شناختی در ایران است.
🔸 موضوعات دورهی یکم فلسفه اخلاق
چرا فلسفه اخلاق مهم است؟
نسبیگرایی
نظریه فرمان الهی
فایدهگرایی عملمحور
شهودگرایی و کثرتگرایی وظیفهگرایانه
قاعده طلایی
اخلاق کانتی
قراردادگرایی
فایدهگرایی قاعدهمحور
فضیلتگرایی
لینک ثبتنام:
3danet.net/webinar/hossein-dabbagh
پشتیبانی تلگرامی:
@sedanet_support
🔹شروع درسگفتارها از:
یکشنبه، ۲ شهریور ۱۳۹۹
Sunday, August 23, 2020
⚡️دورهی یکم از درسگفتارهای آنلاین فلسـفهی اخلاق⚡️
👤 مدرس: حسین دباغ
حسین دباغ دانشآموخته دکتری در فلسفه اخلاق، گرایش روانشناسی و عصب پژوهی اخلاق در دانشگاه های رِدینگ و آکسفورد انگلستان است. وی اکنون مدرس دانشگاه آکسفورد و پژوهشکدهی علوم شناختی در ایران است.
🔸 موضوعات دورهی یکم فلسفه اخلاق
چرا فلسفه اخلاق مهم است؟
نسبیگرایی
نظریه فرمان الهی
فایدهگرایی عملمحور
شهودگرایی و کثرتگرایی وظیفهگرایانه
قاعده طلایی
اخلاق کانتی
قراردادگرایی
فایدهگرایی قاعدهمحور
فضیلتگرایی
لینک ثبتنام:
3danet.net/webinar/hossein-dabbagh
پشتیبانی تلگرامی:
@sedanet_support
🔹شروع درسگفتارها از:
یکشنبه، ۲ شهریور ۱۳۹۹
Sunday, August 23, 2020
Forwarded from صدانت تیوی
🎥 دورهی یکم از درسگفتارهای آنلاین فلسـفهی اخلاق
👥 در گفتگوی #نغمه_پروان با #حسین_دباغ
مشاهده فیلم گفتگو در یوتیوب
مشاهده فیلم گفتگو در آپارات
دانلود فیلم گفتگو در تلگرام
دانلود صوت گفتگو
ثبتنام در این دوره:
3danet.net/webinar/hossein-dabbagh
🌾 @Sedanettv
@hossein_dabbagh
👥 در گفتگوی #نغمه_پروان با #حسین_دباغ
مشاهده فیلم گفتگو در یوتیوب
مشاهده فیلم گفتگو در آپارات
دانلود فیلم گفتگو در تلگرام
دانلود صوت گفتگو
ثبتنام در این دوره:
3danet.net/webinar/hossein-dabbagh
🌾 @Sedanettv
@hossein_dabbagh
YouTube
گفتگو با حسین دباغ پیرامون دورهی یکم از درسگفتارهای آنلاین فلسـفهی اخلاق - پیش از شروع دوره
موضوعات دورهی یکم فلسفه اخلاق
چرا فلسفه اخلاق مهم است؟
نسبیگرایی
نظریه فرمان الهی
فایدهگرایی عملمحور
شهودگرایی و کثرتگرایی وظیفهگرایانه
قاعده طلایی
اخلاق کانتی
قراردادگرایی
فایدهگرایی قاعدهمحور
فضیلتگرایی
لینک ثبتنام:
3danet.net/webinar/hossein…
چرا فلسفه اخلاق مهم است؟
نسبیگرایی
نظریه فرمان الهی
فایدهگرایی عملمحور
شهودگرایی و کثرتگرایی وظیفهگرایانه
قاعده طلایی
اخلاق کانتی
قراردادگرایی
فایدهگرایی قاعدهمحور
فضیلتگرایی
لینک ثبتنام:
3danet.net/webinar/hossein…
Audio
🎙 الهیات استعاری (2)
👤 حسین دباغ
مدرسه مولانا و بنیاد توحید سن حوزه
22 آگوست 2020
#الهیات_استعاری
@bonyadtowhid
🆔 @Hossein_dabbagh
👤 حسین دباغ
مدرسه مولانا و بنیاد توحید سن حوزه
22 آگوست 2020
#الهیات_استعاری
@bonyadtowhid
🆔 @Hossein_dabbagh
🌱 الهیات استعاری (2)
👤حسین دباغ
مدرسه مولانا و بنیاد توحید سن حوزه
22 آگوست 2020
#الهیات_استعاری
صوت این سخنرانی
فیلم این سخنرانی در یوتیوب | آپارات
@bonyadtowhid
🆔 @hossein_dabbagh
👤حسین دباغ
مدرسه مولانا و بنیاد توحید سن حوزه
22 آگوست 2020
#الهیات_استعاری
صوت این سخنرانی
فیلم این سخنرانی در یوتیوب | آپارات
@bonyadtowhid
🆔 @hossein_dabbagh
▪️وقتی دوکس باهم اختلاف دارند، این بهمعنای آن است که یا یکی بهخطا میرود یا دیگری یا هردو. این نظر کسی است که به نقادی پایبند است، ولی برخلاف تصور نسبیگرایان، بدان معنا نیست که طرفین ممکن است هردو حق داشته باشند. ممکن است حرف هردو باطل باشد، هرچند ضرورتاً چنین نیست. اما هرکس بگوید بطلان سخن هردو مساوی است با اینکه حق بهجانب هردو باشد، فقط با الفاظ و استعارات بازی میکند.
▪️یکی از بزرگترین گامهایی که میتوانیم بهجلو برداریم این است که نقادی از خویشتن را یاد بگیریم و بیاموزیم که طرفمان ممکن است حق داشته باشد و حتی محقتر از ما باشد. ولی خطر بزرگتر که در این قضیه وجود دارد این است که احیاناً فکر کنیم حق هم بهجانب ماست و هم بهجانب حریف. چنین طرز فکری ممکن است در چشم ما نمایندهی افتادگی و نقادی از خویش باشد، اما، برخلاف پندار ما، هیچیک از آن دو صفت را نمیرساند، زیرا احتمال قویتر این است که هردو باطل بگوییم؛ نقادی از خویش نباید دستاویزی برای تنبلی و نسبیگرایی قرار گیرد. همانگونه که دو باطل مساوی یک حق نیست، در منازعه نیز دو حریف باطلگو مساوی با دو حریف حقگو نیستند.
🖋 کارل پوپر
📖 کتاب «جامعه باز و دشمنان آن»، ترجمهی عزتالله فولادوند، انتشارات خوارزمی.
@hossein_dabbagh
▪️یکی از بزرگترین گامهایی که میتوانیم بهجلو برداریم این است که نقادی از خویشتن را یاد بگیریم و بیاموزیم که طرفمان ممکن است حق داشته باشد و حتی محقتر از ما باشد. ولی خطر بزرگتر که در این قضیه وجود دارد این است که احیاناً فکر کنیم حق هم بهجانب ماست و هم بهجانب حریف. چنین طرز فکری ممکن است در چشم ما نمایندهی افتادگی و نقادی از خویش باشد، اما، برخلاف پندار ما، هیچیک از آن دو صفت را نمیرساند، زیرا احتمال قویتر این است که هردو باطل بگوییم؛ نقادی از خویش نباید دستاویزی برای تنبلی و نسبیگرایی قرار گیرد. همانگونه که دو باطل مساوی یک حق نیست، در منازعه نیز دو حریف باطلگو مساوی با دو حریف حقگو نیستند.
🖋 کارل پوپر
📖 کتاب «جامعه باز و دشمنان آن»، ترجمهی عزتالله فولادوند، انتشارات خوارزمی.
@hossein_dabbagh
Forwarded from شهروند سبز(رضا زمان)
این شبها درسگفتارهای دکتر حسین دباغ درباب فلسفه اخلاق، جریان دارد. خطاست اگر من بخواهم تمام آن درسها را در اینجا بیان کنم. اما یکی از نکات خوب و ارزشمندی که دکتر دباغ در این درسگفتارها به میان آورد این بود که مدارا، با مفهوم «خودآیینی» و «حق» معنا میشود نه با بیخیالی و بیتفاوتی. ما باید از اینجا آغاز کنیم که هر فردی، انسانی واقعی و محترم است و بهرهای از عقل و آزادی برده است و میتواند اصل و اصولی را برای خودش انتخاب کند و بر مبنای آنها زندگی خود را جلو ببرد(در نظریه رالز، خودآیینی در وضعیت آغازین روشن میشود). این فرد، به جهت انسان بودن، محق است، حقوقی دارد و از جمله حق آزادی، چه نظری و چه عملی. یکی از میوههای این خودآیینی و حق، مداراست. ما مدارا میکنیم، یعنی به دیگران و خودمان میگوییم که کسی هستیم و حقی داریم با عقاید متفاوت. این به معنای بیخیالشدن یا بیتفاوتشدن نیست. اتفاقاً حساسیت داریم، حساس هستیم اما روی خودآیینی و حق هر فرد.
مدارا نیاز به حساسیت دارد. آقای دباغ درست میگوید که با بیخیالی، از مدارا هم عبور کنیم. چون ما نسبت به نامداراگران هم بیخیال خواهیم شد و آنوقت، مدارا را نابود کنیم. یکی از عالیترین نکاتی که کارل پوپر ارائه داد، باطلنمای بردباری یا مدارا بود. به این معنا که بردباری و مدارای نامحدود، لزوماً به نابودی بردباری و مدارا میانجامد. اگر از جامعهی بردبار در برابر نابردباران دفاع نکنیم، هم بردباران را نابود کردهایم و هم بردباری را. پوپر میگفت «بهخاطر بردباری، این حق را برای خود محفوظ بداریم که نابردباران را تحمل نکنیم». دشمنی با مدارا، در واقع حق و حقوق افراد را پایمال میکند و خودآیینی را از آنان میگیرد. پس، ما نه بیخیال که باید حساس باشیم برای دفاع از مدارا. نامداراگری با دشمنان مدارا، یک اصل عقلانیست.
پس برخلاف پندار رایج، مدارا را اصولاً نباید با نسبیانگاری هم تعریف کرد. مدارا از ما میخواهد به روی انسانهای دیگر که نظر و عملشان را قبول نداریم، گشوده باشیم؛ آدمیان را با باورهای ناحق و افعال ناروا بپذیریم و در کنارشان بنشینیم. مدارا، برخلاف نسبیانگاری، دعوت به این نیست که همه حق میگویند، بلکه دعوت به این است که افراد حق دارند ناحق باشند و ما با ناحقها باید مدارا کنیم. مدارا، نتیجهی خودآیینی و حق است نه نسبیانگاری.
آیزایا برلین میگفت در سدهی بیستم، تسامح و گذشت نسبت به عقاید کهن، نتیجهی بیاعتنایی و بیاعتقادی به آن عقاید بود. و این، همان خطریست که برلین هم آن را احساس کرده بود و همان نکتهای که بیان شد.
@shahrvand_sabz
مدارا نیاز به حساسیت دارد. آقای دباغ درست میگوید که با بیخیالی، از مدارا هم عبور کنیم. چون ما نسبت به نامداراگران هم بیخیال خواهیم شد و آنوقت، مدارا را نابود کنیم. یکی از عالیترین نکاتی که کارل پوپر ارائه داد، باطلنمای بردباری یا مدارا بود. به این معنا که بردباری و مدارای نامحدود، لزوماً به نابودی بردباری و مدارا میانجامد. اگر از جامعهی بردبار در برابر نابردباران دفاع نکنیم، هم بردباران را نابود کردهایم و هم بردباری را. پوپر میگفت «بهخاطر بردباری، این حق را برای خود محفوظ بداریم که نابردباران را تحمل نکنیم». دشمنی با مدارا، در واقع حق و حقوق افراد را پایمال میکند و خودآیینی را از آنان میگیرد. پس، ما نه بیخیال که باید حساس باشیم برای دفاع از مدارا. نامداراگری با دشمنان مدارا، یک اصل عقلانیست.
پس برخلاف پندار رایج، مدارا را اصولاً نباید با نسبیانگاری هم تعریف کرد. مدارا از ما میخواهد به روی انسانهای دیگر که نظر و عملشان را قبول نداریم، گشوده باشیم؛ آدمیان را با باورهای ناحق و افعال ناروا بپذیریم و در کنارشان بنشینیم. مدارا، برخلاف نسبیانگاری، دعوت به این نیست که همه حق میگویند، بلکه دعوت به این است که افراد حق دارند ناحق باشند و ما با ناحقها باید مدارا کنیم. مدارا، نتیجهی خودآیینی و حق است نه نسبیانگاری.
آیزایا برلین میگفت در سدهی بیستم، تسامح و گذشت نسبت به عقاید کهن، نتیجهی بیاعتنایی و بیاعتقادی به آن عقاید بود. و این، همان خطریست که برلین هم آن را احساس کرده بود و همان نکتهای که بیان شد.
@shahrvand_sabz
✅بیش از هر چیز، ضروری است که امور مربوط به حکومت مدنی و امور مربوط به دین از یکدیگر تفکیک شود و قلمرو فعالیت هریک دقیقاً مشخص و معین گردد. دولت اجتماعی از انسانهاست که فقط برای تأمین، حفظ و پیشبرد منافع مدنی تشکیل شده است. منافع مدنی را زندگی، آزادی، تندرستی و آسایش تن و تملک اشیاء خارجی همچون پول، زمین، مسکن، اثاثیه و لوازم زندگی و امثال آن میدانم.
🔅قلمرو قدرت حاکم، به هیچ وجه منالوجوه، نمیتواند و نباید به امور مربوط به رستگاری ارواح انسانها تعمیم داده شود. مراقبت از ارواح انسانها به هیچ حاکم مدنی واگذار نشده است چه رسد به اینکه به دیگران اعطا شده باشد. خداوند مراقبت از ارواح انسانها را به هیچ حاکم مدنی واگذار نکرده است، برای اینکه به نظر نمیرسد که خداوند هرگز چنین قدرتی را به کسی داده باشد تا بر دیگران تسلط یابد و آنان را مجبور به پذیرش دین او نماید. چنین قدرتی با رضایت مردم نیز نمیتواند به حاکم مدنی تفویض شود؛ چراکه هیچ انسانی نمیتواند تا آن حد نسبت به مراقبت از رستگاری خود بیاعتنا باشد که آن را کورکورانه به اختیار دیگران، خواه پادشاه یا اعوان[کارگزاران] او واگذارد، تا برای او تجویز کنند که باید چه ایمان یا عبادتی را بپذیرد. هیچ انسانی، حتی اگر هم بخواهد نمیتواند ایمان خود را تابع اوامر دیگران کند. همه حیات و قدرت دین برحق، در ترغیب کامل و باطنی ذهن خلاصه میشود و ایمان بدون اعتقاد درونی، ایمان نیست.
🔅هیچ فرد عادی، به هیچوجه، حق ندارد، نسبت به دیگران، به دلیل اینکه از کلیسا یا مذهب دیگری هستند، در برخورداریهای مدنیشان فرق قائل شود. همه حقوق و امتیازاتی که به عنوان یک انسان یا یک تبعه به او تعلق دارد، میبایست برایش باقی و محفوظ بماند. این گونه امور ربطی به دین ندارد، خواه فرد مسیحی باشد و خواه مشرک، هیچ خشونت و آسیبی نباید متوجه وی گردد.
🖋جان لاک
📖کتاب «نامهای در باب تساهل»، ترجمه شیرزاد گلشاهی کریم، نشر نی.
@hossein_dabbagh
https://bit.ly/32oN1Q1
🔅قلمرو قدرت حاکم، به هیچ وجه منالوجوه، نمیتواند و نباید به امور مربوط به رستگاری ارواح انسانها تعمیم داده شود. مراقبت از ارواح انسانها به هیچ حاکم مدنی واگذار نشده است چه رسد به اینکه به دیگران اعطا شده باشد. خداوند مراقبت از ارواح انسانها را به هیچ حاکم مدنی واگذار نکرده است، برای اینکه به نظر نمیرسد که خداوند هرگز چنین قدرتی را به کسی داده باشد تا بر دیگران تسلط یابد و آنان را مجبور به پذیرش دین او نماید. چنین قدرتی با رضایت مردم نیز نمیتواند به حاکم مدنی تفویض شود؛ چراکه هیچ انسانی نمیتواند تا آن حد نسبت به مراقبت از رستگاری خود بیاعتنا باشد که آن را کورکورانه به اختیار دیگران، خواه پادشاه یا اعوان[کارگزاران] او واگذارد، تا برای او تجویز کنند که باید چه ایمان یا عبادتی را بپذیرد. هیچ انسانی، حتی اگر هم بخواهد نمیتواند ایمان خود را تابع اوامر دیگران کند. همه حیات و قدرت دین برحق، در ترغیب کامل و باطنی ذهن خلاصه میشود و ایمان بدون اعتقاد درونی، ایمان نیست.
🔅هیچ فرد عادی، به هیچوجه، حق ندارد، نسبت به دیگران، به دلیل اینکه از کلیسا یا مذهب دیگری هستند، در برخورداریهای مدنیشان فرق قائل شود. همه حقوق و امتیازاتی که به عنوان یک انسان یا یک تبعه به او تعلق دارد، میبایست برایش باقی و محفوظ بماند. این گونه امور ربطی به دین ندارد، خواه فرد مسیحی باشد و خواه مشرک، هیچ خشونت و آسیبی نباید متوجه وی گردد.
🖋جان لاک
📖کتاب «نامهای در باب تساهل»، ترجمه شیرزاد گلشاهی کریم، نشر نی.
@hossein_dabbagh
https://bit.ly/32oN1Q1
Forwarded from بنياد توحيد Bonyad Towhid
🌳 نشست سوم الهیات استعاری دکتر حسین دباغ از طریق Zoom بنیاد توحید سن حوزه
سومین نشست از مجموعه نشستهای الهیات استعاری دکتر محمدحسین دباغ در ساعت ۱۰ و نیم صبح به وقت كاليفرنيا و ساعت ٩ شب به وقت تهران ، روز شنبه ۲۶ سپتامبر از طریق شبکه Zoom بنیاد توحید برگزار میشود.
علاقهمندان به پیوستن به این جلسه و پرسش و پاسخ با سخنران محترم میتوانند با کلیک روی لینک زیر به این جلسه بپیوندند.
https://us02web.zoom.us/j/82668708803
سومین نشست از مجموعه نشستهای الهیات استعاری دکتر محمدحسین دباغ در ساعت ۱۰ و نیم صبح به وقت كاليفرنيا و ساعت ٩ شب به وقت تهران ، روز شنبه ۲۶ سپتامبر از طریق شبکه Zoom بنیاد توحید برگزار میشود.
علاقهمندان به پیوستن به این جلسه و پرسش و پاسخ با سخنران محترم میتوانند با کلیک روی لینک زیر به این جلسه بپیوندند.
https://us02web.zoom.us/j/82668708803
Audio
🎙 الهیات استعاری (3)
👤 حسین دباغ
مدرسه مولانا و بنیاد توحید سن حوزه
26 سپتامبر 2020
#الهیات_استعاری
@bonyadtowhid
🆔 @Hossein_dabbagh
👤 حسین دباغ
مدرسه مولانا و بنیاد توحید سن حوزه
26 سپتامبر 2020
#الهیات_استعاری
@bonyadtowhid
🆔 @Hossein_dabbagh
🌱 الهیات استعاری (3)
👤حسین دباغ
مدرسه مولانا و بنیاد توحید سن حوزه
26 سپتامبر 2020
#الهیات_استعاری
صوت این سخنرانی
فیلم این سخنرانی در یوتیوب | آپارات
@bonyadtowhid
🆔 @hossein_dabbagh
👤حسین دباغ
مدرسه مولانا و بنیاد توحید سن حوزه
26 سپتامبر 2020
#الهیات_استعاری
صوت این سخنرانی
فیلم این سخنرانی در یوتیوب | آپارات
@bonyadtowhid
🆔 @hossein_dabbagh
عاشق شو...
👤حسین دباغ
من از شیفتگان صدای او بودم. نوا و صدای نوجوانی ام خلاصه در نوا و صدای پرویز مشکاتیان و محمدرضا شجریان بود. هفده ساله بودم که به دیدار او شتافتم. از او درباره تمرین و تقویت آواز پرسیدم؟ گفت کوهنوردی کن و هنگام کوهنوری آواز بخوان. همانطور که خودش در کوه «مرا چشمیست خون افشان ز دست آن کمان ابرو» را خوانده بود. هنگام خداحافظی از او خواستم حکمتی برایم بنویسد تا چراغ راه شود. گفت همین یک بیت را سرلوحه زندگی ات قرار بده:
عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آید
ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی
شجریان درست می گفت. باید «عاشق» بود. او خودش تجربه زیسته این بیت بود؛ عاشق شعر و صدا و هنر بود. عاشقانه زیست و عاشقانه حیات را بدرود گفت. اگر درسی برای ما مانده است به گفته او همین توصیه حافظانه است.
عاش «عاشقا» و مات «عاشقا»
حسین دباغ
🆔 @hossein_dabbagh
👤حسین دباغ
من از شیفتگان صدای او بودم. نوا و صدای نوجوانی ام خلاصه در نوا و صدای پرویز مشکاتیان و محمدرضا شجریان بود. هفده ساله بودم که به دیدار او شتافتم. از او درباره تمرین و تقویت آواز پرسیدم؟ گفت کوهنوردی کن و هنگام کوهنوری آواز بخوان. همانطور که خودش در کوه «مرا چشمیست خون افشان ز دست آن کمان ابرو» را خوانده بود. هنگام خداحافظی از او خواستم حکمتی برایم بنویسد تا چراغ راه شود. گفت همین یک بیت را سرلوحه زندگی ات قرار بده:
عاشق شو ار نه روزی کار جهان سر آید
ناخوانده نقش مقصود از کارگاه هستی
شجریان درست می گفت. باید «عاشق» بود. او خودش تجربه زیسته این بیت بود؛ عاشق شعر و صدا و هنر بود. عاشقانه زیست و عاشقانه حیات را بدرود گفت. اگر درسی برای ما مانده است به گفته او همین توصیه حافظانه است.
عاش «عاشقا» و مات «عاشقا»
حسین دباغ
🆔 @hossein_dabbagh
Instagram
Hossein Dabbagh
. عاشق شو... من از شیفتگان صدای او بودم. نوا و صدای نوجوانی ام خلاصه در نوا و صدای پرویز مشکاتیان و محمدرضا شجریان بود. هفده ساله بودم که به دیدار او شتافتم. از او درباره تمرین و تقویت آواز پرسیدم؟ گفت کوهنوردی کن و هنگام کوهنوری آواز بخوان. همانطور که خودش…
🗞 مولانا و غیبت عدالت اجتماعی
✍🏻 حسین دباغ
من در این نوشتار استدلال می کنم که در نظام اخلاقی فردگرایانه مولانا، عدالت اجتماعی به مثابه یک فضیلت اخلاقی "غایب" است و از آن جهت که عدالت اجتماعی را "جدّی" نمی گیرد برای زیستن در این جهان مناسب نیست. کلام اشعری مولانا راه را بر رشد عدالت می بندد و در عمل اخلاق را از عدالت بی نیاز می کند. علاوه بر آن، نظام اخلاقی فردگرایانه مولانا از آنجا که تمایل به جبراندیشی دارد می تواند برای زیست اخلاقی عادلانه در عالم انسانی مضر به نظر آید. ذهن عدالت اندیش عموم آدمیان، عادتاً نظام اخلاقی بدون عدالت را بر نمی تابد و مهم تر از آن چرخدنده های جامعه بزرگ انسانی بدون عدالت درست نمی چرخد و حتی اگر بچرخد نتیجه سودبخشی به همراه ندارد.
برای دریافت مقاله اینجا مراجعه کنید
دریافت بخشی از مقاله از academia
🆔 @hossein_dabbagh
✍🏻 حسین دباغ
من در این نوشتار استدلال می کنم که در نظام اخلاقی فردگرایانه مولانا، عدالت اجتماعی به مثابه یک فضیلت اخلاقی "غایب" است و از آن جهت که عدالت اجتماعی را "جدّی" نمی گیرد برای زیستن در این جهان مناسب نیست. کلام اشعری مولانا راه را بر رشد عدالت می بندد و در عمل اخلاق را از عدالت بی نیاز می کند. علاوه بر آن، نظام اخلاقی فردگرایانه مولانا از آنجا که تمایل به جبراندیشی دارد می تواند برای زیست اخلاقی عادلانه در عالم انسانی مضر به نظر آید. ذهن عدالت اندیش عموم آدمیان، عادتاً نظام اخلاقی بدون عدالت را بر نمی تابد و مهم تر از آن چرخدنده های جامعه بزرگ انسانی بدون عدالت درست نمی چرخد و حتی اگر بچرخد نتیجه سودبخشی به همراه ندارد.
برای دریافت مقاله اینجا مراجعه کنید
دریافت بخشی از مقاله از academia
🆔 @hossein_dabbagh
Telegram
نگاه آفتاب
✨ نخستین شماره فصلنامه «نگاه آفتاب» با طرح اختصاصی "رضا عابدینی" برای جلدِ این شماره و تصویرسازی "اردشیر رستمی" منتشر شد.
🔖 در این شماره میخوانیم:
💢 بازخوانی انتقادی میراث عرفانی و آثار مولانا با نوشتارهایی از سروش دباغ، حسین دباغ، محمد مهدی مجاهدی و...…
🔖 در این شماره میخوانیم:
💢 بازخوانی انتقادی میراث عرفانی و آثار مولانا با نوشتارهایی از سروش دباغ، حسین دباغ، محمد مهدی مجاهدی و...…
Forwarded from بنياد توحيد Bonyad Towhid
🌳 نشست چهارم الهیات استعاری دکتر حسین دباغ از طریق Zoom بنیاد توحید سن حوزه
چهارمین نشست از مجموعه نشستهای الهیات استعاری دکتر حسین دباغ، صبح شنبه ٢٤ اکتبر (ساعت ۱۰ و نیم صبح شنبه ،به وقت كاليفرنيا و ساعت ٩ شب شنبه ۳ آبان به وقت تهران)از طریق شبکه Zoom بنیاد توحید برگزار میشود.
علاقهمندان به پیوستن به این جلسه و طرح پرسش، میتوانند با کلیک روی لینک زیر به این جلسه بپیوندند.
https://us02web.zoom.us/j/82668708803
چهارمین نشست از مجموعه نشستهای الهیات استعاری دکتر حسین دباغ، صبح شنبه ٢٤ اکتبر (ساعت ۱۰ و نیم صبح شنبه ،به وقت كاليفرنيا و ساعت ٩ شب شنبه ۳ آبان به وقت تهران)از طریق شبکه Zoom بنیاد توحید برگزار میشود.
علاقهمندان به پیوستن به این جلسه و طرح پرسش، میتوانند با کلیک روی لینک زیر به این جلسه بپیوندند.
https://us02web.zoom.us/j/82668708803