Forwarded from [هشدار نامه]
🔵به یاد علیرضا شیرمحمدی؛ جوان ۲۱ سالهای که در تیرماه ۹۷ به علت فعالیت در فضای مجازی بازداشت شده بود.
به او اتهاماتی چون «توهین به مقدسات» زده بودند.
او در «دادگاه» بدوی توسط قاضی صلواتی به ۸ سال زندان محکوم شده بود.
علیرضا که تنها فرزند و نانآور خانواده اش بود، بارها به عدم تفکیک زندانیان سیاسی با زندانیان قتلعمد و موادمخدر و داعش اعتراض کرده بود.
علیرضا که برای درخواست انتقال به زندان اوین اعتصاب غذا کرده بود، نهایتا در خرداد ۹۸ زندان #فشافویه توسط دو تن از زندانیان جرائم #قتل_عمد و مواد مخدر کشته شد.
چه جوانان و چه جانهای بیگناهی که به اتهامات عقیدتی در زندانهای جمهوری اسلامی به قتل رسیدند. چه انسانهای ارزشمندی که عملا قربانی نبود مدارا و رواداری در سیستمهای حکمرانی جمهوری اسلامی شدند.
اگر در ایران قانونی عادلانه - نه حتی شبیه به خیلی از کشورهای متمدن بلکه شبیه به قوانین پیش از بهمن ۵۷ - وجود داشت، امثال علیرضا شیرمحمدی به «جرم»هایی چون «توهین به مقدسات» و به علت فعالیت در فضای مجازی، بازداشت میشدند و چنین مظلومانه کشته میشدند؟
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
به او اتهاماتی چون «توهین به مقدسات» زده بودند.
او در «دادگاه» بدوی توسط قاضی صلواتی به ۸ سال زندان محکوم شده بود.
علیرضا که تنها فرزند و نانآور خانواده اش بود، بارها به عدم تفکیک زندانیان سیاسی با زندانیان قتلعمد و موادمخدر و داعش اعتراض کرده بود.
علیرضا که برای درخواست انتقال به زندان اوین اعتصاب غذا کرده بود، نهایتا در خرداد ۹۸ زندان #فشافویه توسط دو تن از زندانیان جرائم #قتل_عمد و مواد مخدر کشته شد.
چه جوانان و چه جانهای بیگناهی که به اتهامات عقیدتی در زندانهای جمهوری اسلامی به قتل رسیدند. چه انسانهای ارزشمندی که عملا قربانی نبود مدارا و رواداری در سیستمهای حکمرانی جمهوری اسلامی شدند.
اگر در ایران قانونی عادلانه - نه حتی شبیه به خیلی از کشورهای متمدن بلکه شبیه به قوانین پیش از بهمن ۵۷ - وجود داشت، امثال علیرضا شیرمحمدی به «جرم»هایی چون «توهین به مقدسات» و به علت فعالیت در فضای مجازی، بازداشت میشدند و چنین مظلومانه کشته میشدند؟
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
Forwarded from [هشدار نامه]
🔵دینداران نباید اجازه بدهند حکومت از احساسات مذهبی آنان سوءاستفاده کند.
نکته بسیار پراهمیتی است. اتفاقا این از آن جایگاههایی است که دینداران و دینناباوران مخالف حکومت میتوانند با یکدیگر همکاری صورت دهند.
شما چه راهی را پیشنهاد میکند؟ به نظر شما چگونه در همکاری با یکدیگر مقابل سوءاستفاده حکومتی از احساسات مذهبی ایستادگی کنیم؟
بدیهی است که منظور از اقدام و ایستادگی در اینجا اقدامات نمادین است که نشان دهد دینباوران ایرانی همدل و همراه نفرتپراکنی حاکم نیستند وگرنه رفع ساختاری و اساسی چنین نفرتپراکنیای بسته به استقرار حکومتی ملی و دموکراتیک در ایران است.
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
نکته بسیار پراهمیتی است. اتفاقا این از آن جایگاههایی است که دینداران و دینناباوران مخالف حکومت میتوانند با یکدیگر همکاری صورت دهند.
شما چه راهی را پیشنهاد میکند؟ به نظر شما چگونه در همکاری با یکدیگر مقابل سوءاستفاده حکومتی از احساسات مذهبی ایستادگی کنیم؟
بدیهی است که منظور از اقدام و ایستادگی در اینجا اقدامات نمادین است که نشان دهد دینباوران ایرانی همدل و همراه نفرتپراکنی حاکم نیستند وگرنه رفع ساختاری و اساسی چنین نفرتپراکنیای بسته به استقرار حکومتی ملی و دموکراتیک در ایران است.
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
Forwarded from [هشدار نامه]
❌معلم پرورشی
طرح از شاهرخ حیدری
سالهاست که معلمهای پرورشی برای ترویج ایدئولوژی جمهوری اسلامی در مدارس به کار گرفته شدهاند.
آموزش و پرورش ایدئولوژیک ذهن کودکان را از مفاهیمی که مطلوب حاکمیت است پر میکند تا از آنها مدافع نظام بسازد.
اما آیا این کار اثربخش بوده است و حکومت به نتایج دلخواه خود رسیده است؟
تجربه شما از معلمهای پرورشی چیست؟
- برگرفته از توانا
#آموزش_ایدئولوژیک
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
طرح از شاهرخ حیدری
سالهاست که معلمهای پرورشی برای ترویج ایدئولوژی جمهوری اسلامی در مدارس به کار گرفته شدهاند.
آموزش و پرورش ایدئولوژیک ذهن کودکان را از مفاهیمی که مطلوب حاکمیت است پر میکند تا از آنها مدافع نظام بسازد.
اما آیا این کار اثربخش بوده است و حکومت به نتایج دلخواه خود رسیده است؟
تجربه شما از معلمهای پرورشی چیست؟
- برگرفته از توانا
#آموزش_ایدئولوژیک
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
Forwarded from [هشدار نامه]
❌«آموزش مذهبی و ترسوندن بچهها از شش-هفت سالگی از “آتیش جهنم” و “خشم خدا” و “اجبار به حجاب” و “چادر” و “انجام امور دینی” – مخصوصا در مدارس دخترانه – مصداق بارز کودکآزاری ست. به عنوان یک دهههفتادی عرض میکنم که واقعا روح و روانم از این آموزشها آسیب دیده بود».
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
Forwarded from [هشدار نامه]
Forwarded from [هشدار نامه]
❌در اینجا شاهد توهین فردی به نام «محمدرضا شهبازی» به زرتشتی بودن زندهیاد فردوس کاویانی هستیم.
او زرتشتی را فروتر از مسلمان میداند و صرفا فردوس کاویانی را چون شخصا فرد خوبی بوده، شایسته دیدار با امام اول شیعیان میداند.
متاسفانه چنین فردی با چنین نگاه تبعیضآلودی به ایرانیان، در صداوسیمایی که صفت «ملی» را یدک میکشد، مجری است!
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
او زرتشتی را فروتر از مسلمان میداند و صرفا فردوس کاویانی را چون شخصا فرد خوبی بوده، شایسته دیدار با امام اول شیعیان میداند.
متاسفانه چنین فردی با چنین نگاه تبعیضآلودی به ایرانیان، در صداوسیمایی که صفت «ملی» را یدک میکشد، مجری است!
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
Forwarded from [هشدار نامه]
❌سایه سنگین ایدئولوژی بر سر معلمان
«دو سال در نیمه دهه ۶۰، معلم حقالتدریسی بودم. بدون بیمه و دریافت دستمزد هر سه ماه، یک بار. زیر نگاه و بار ایدئولوژیک. اینکه مدیر مدرسه گوش بایستد و درسدادنت را گوش کند. چرا؟ چون از کتابهای غیرحکومتی برای دانشآموزان میخواندم. روز معلم بر همه معلمان میهنم مبارک».
این توییتی است که «روزبه بوالهری» – خبرنگار و روزنامهنگار شاغل در رادیو فردا – در توییتر خود به عنوان خاطرهای تلخ منعکس کرده است. دهه ۶۰ دهه غریب تاریخ ایران است که حجم سرکوب حکومتی در آن قابل مقایسه با هیچ دوره دیگری نیست ولی به جرئت میتوان گفت که سیاستهای کلی آن دوره و سرفصلهای حکومتی که در آن زمان اجرا میشدند، در دهههای بعد نیز تداوم خود را حفظ کردند.
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
«دو سال در نیمه دهه ۶۰، معلم حقالتدریسی بودم. بدون بیمه و دریافت دستمزد هر سه ماه، یک بار. زیر نگاه و بار ایدئولوژیک. اینکه مدیر مدرسه گوش بایستد و درسدادنت را گوش کند. چرا؟ چون از کتابهای غیرحکومتی برای دانشآموزان میخواندم. روز معلم بر همه معلمان میهنم مبارک».
این توییتی است که «روزبه بوالهری» – خبرنگار و روزنامهنگار شاغل در رادیو فردا – در توییتر خود به عنوان خاطرهای تلخ منعکس کرده است. دهه ۶۰ دهه غریب تاریخ ایران است که حجم سرکوب حکومتی در آن قابل مقایسه با هیچ دوره دیگری نیست ولی به جرئت میتوان گفت که سیاستهای کلی آن دوره و سرفصلهای حکومتی که در آن زمان اجرا میشدند، در دهههای بعد نیز تداوم خود را حفظ کردند.
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
Forwarded from [هشدار نامه]
🔴سایه سنگین ایدئولوژی بر سر معلمان
#بخش_اول
«دو سال در نیمه دهه ۶۰، معلم حقالتدریسی بودم. بدون بیمه و دریافت دستمزد هر سه ماه، یک بار. زیر نگاه و بار ایدئولوژیک. اینکه مدیر مدرسه گوش بایستد و درسدادنت را گوش کند. چرا؟ چون از کتابهای غیرحکومتی برای دانشآموزان میخواندم. روز معلم بر همه معلمان میهنم مبارک».
این توییتی است که «روزبه بوالهری» – خبرنگار و روزنامهنگار شاغل در رادیو فردا – در توییتر خود به عنوان خاطرهای تلخ منعکس کرده است. دهه ۶۰ دهه غریب تاریخ ایران است که حجم سرکوب حکومتی در آن قابل مقایسه با هیچ دوره دیگری نیست ولی به جرئت میتوان گفت که سیاستهای کلی آن دوره و سرفصلهای حکومتی که در آن زمان اجرا میشدند، در دهههای بعد نیز تداوم خود را حفظ کردند.
به عنوان نمونه میتوان به همین حضور ایدئولوژی در مدارس اشاره کرد. اکنون در سال ۱۴۰۰ به سر میبریم و در بیانیهای که کانون صنفی معلمان در اردیبهشت ۱۴۰۰ صادر کرده است به خوبی میتوان این دغدغه را نیز مشاهده کرد. این بیانیه «ترویج تفکر علمی و دوریگزیدن از القائات ایدئولوژیک»، «ایجاد فرصت برای تجربهکردن نظریههای نوین آموزشی مطرح در سطح جهان» را از جمله لازمههای تغییرات بنیادی در وضعیت فاجعهبار کنونی آموزش در ایران میداند. نامبردن از این مسائل در بیانیه کانون در روزی که به نام معلم نامیده شده است بهخوبی عمق فاجعه را نشان میدهد.
در واقع در بیشتر بحثهایی که پیرامون حضور ایدئولوژی در مدارس ایجاد شده است، به تاثیر ایدئولوژی بر دانشآموزان اشاره شده است و نگرانیها از این بابت بوده است و در نسبت با این بحث، کمتر به حضور سنگین ایدئولوژی حکومتی بالای سر معلمان اشاره شده است. در حالی که این بحث نیز خود بحثی حاد و قابل پرداخت است و نباید گذاشت زیر ساطور عادت خرد شده و به فراموشی سپرده شود.
«مینو امامی» – که خود یک دبیر بازنشسته است – در یادداشتی به پدیده دوگانگی ارزشی اشاره میکند که بر اثر حاکمیت ایدئولوژیک بر مدارس در رفتار معلمان نیز تجلی پیدا میکند. او در بیان تجربیات خود میگوید: «به خاطر دارم که کارمندان اداره آموزش و پرورش میگفتند ما به خوبی میدانیم کدام یک از همکاران زن، چادری واقعی هستند و کدام یک صرفا به دلیل رعایت ملاحظات اداری، چادر سر کردهاند.»
https://t.me/Hoshdar_Nameh/54603
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
#بخش_اول
«دو سال در نیمه دهه ۶۰، معلم حقالتدریسی بودم. بدون بیمه و دریافت دستمزد هر سه ماه، یک بار. زیر نگاه و بار ایدئولوژیک. اینکه مدیر مدرسه گوش بایستد و درسدادنت را گوش کند. چرا؟ چون از کتابهای غیرحکومتی برای دانشآموزان میخواندم. روز معلم بر همه معلمان میهنم مبارک».
این توییتی است که «روزبه بوالهری» – خبرنگار و روزنامهنگار شاغل در رادیو فردا – در توییتر خود به عنوان خاطرهای تلخ منعکس کرده است. دهه ۶۰ دهه غریب تاریخ ایران است که حجم سرکوب حکومتی در آن قابل مقایسه با هیچ دوره دیگری نیست ولی به جرئت میتوان گفت که سیاستهای کلی آن دوره و سرفصلهای حکومتی که در آن زمان اجرا میشدند، در دهههای بعد نیز تداوم خود را حفظ کردند.
به عنوان نمونه میتوان به همین حضور ایدئولوژی در مدارس اشاره کرد. اکنون در سال ۱۴۰۰ به سر میبریم و در بیانیهای که کانون صنفی معلمان در اردیبهشت ۱۴۰۰ صادر کرده است به خوبی میتوان این دغدغه را نیز مشاهده کرد. این بیانیه «ترویج تفکر علمی و دوریگزیدن از القائات ایدئولوژیک»، «ایجاد فرصت برای تجربهکردن نظریههای نوین آموزشی مطرح در سطح جهان» را از جمله لازمههای تغییرات بنیادی در وضعیت فاجعهبار کنونی آموزش در ایران میداند. نامبردن از این مسائل در بیانیه کانون در روزی که به نام معلم نامیده شده است بهخوبی عمق فاجعه را نشان میدهد.
در واقع در بیشتر بحثهایی که پیرامون حضور ایدئولوژی در مدارس ایجاد شده است، به تاثیر ایدئولوژی بر دانشآموزان اشاره شده است و نگرانیها از این بابت بوده است و در نسبت با این بحث، کمتر به حضور سنگین ایدئولوژی حکومتی بالای سر معلمان اشاره شده است. در حالی که این بحث نیز خود بحثی حاد و قابل پرداخت است و نباید گذاشت زیر ساطور عادت خرد شده و به فراموشی سپرده شود.
«مینو امامی» – که خود یک دبیر بازنشسته است – در یادداشتی به پدیده دوگانگی ارزشی اشاره میکند که بر اثر حاکمیت ایدئولوژیک بر مدارس در رفتار معلمان نیز تجلی پیدا میکند. او در بیان تجربیات خود میگوید: «به خاطر دارم که کارمندان اداره آموزش و پرورش میگفتند ما به خوبی میدانیم کدام یک از همکاران زن، چادری واقعی هستند و کدام یک صرفا به دلیل رعایت ملاحظات اداری، چادر سر کردهاند.»
https://t.me/Hoshdar_Nameh/54603
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
Telegram
[هشدار نامه]
❌سایه سنگین ایدئولوژی بر سر معلمان
«دو سال در نیمه دهه ۶۰، معلم حقالتدریسی بودم. بدون بیمه و دریافت دستمزد هر سه ماه، یک بار. زیر نگاه و بار ایدئولوژیک. اینکه مدیر مدرسه گوش بایستد و درسدادنت را گوش کند. چرا؟ چون از کتابهای غیرحکومتی برای دانشآموزان…
«دو سال در نیمه دهه ۶۰، معلم حقالتدریسی بودم. بدون بیمه و دریافت دستمزد هر سه ماه، یک بار. زیر نگاه و بار ایدئولوژیک. اینکه مدیر مدرسه گوش بایستد و درسدادنت را گوش کند. چرا؟ چون از کتابهای غیرحکومتی برای دانشآموزان…
Forwarded from [هشدار نامه]
🔴سایه سنگین ایدئولوژی بر سر معلمان
#بخش_دوم
وضعیت گزینش معلمان در ایران چنان نامطلوب و ایدئولوژیزده است که حتی وبسایتهای وابسته به حکومت نیز آن را «روال نامطلوب» نامیدهاند و خواستار اصلاح آن شدهاند. به عنوان نمونه میتوان به گزارشی انتقادی از سایت «خبرگزاری دانشجو» اشاره کرد که در آن از اینکه در گزینش معلمان به مسائل روانی آنها بیتوجهی میشود ولی مسائل عقیدتی و سیاسی برجسته میشود، انتقاد شده و اصلاح این روند توصیه شده است.
در بخشی از این گزارش تاکید شده است که بیشتر تاکیدات در بخش گزینش روی مسائل ایدئولوژیک است. نقل این انتقاد از این وبسایت از اینرو اهمیت دارد که این وبسایت خود متعلق و وابسته به جمهوری اسلامی است. وقتی خود وابستگان به حکومت چنین انتقاد میکنند میتوان میزان عدم مطلوب وضعیت را حدس زد. در قسمتی از همین گزارش که در بهمن ۱۳۹۹ منتشر شده است، چنین آمده است: «پس از قبولی در کنکور استخدامی آموزش و پرورش، داوطلبان به مصاحبهای دعوت خواهند شد که هیاتی به اضافه نماینده گزینش از داوطلب سوالاتی میپرسند که تعدادی از آن، سوالات روان شناسی است. سوال اینجاست آیا پرسیدن چند سوال و حضور روانشناس در بین اعضای تیم گزینش، برای تایید سلامت روان داوطلبین کافیست؟ آیا نیازی به گرفتن آزمون و تستهای معتبر و به روز روانشناختی از داوطلبین برای تایید قطعی سلامت روان آنان احساس نمیشود؟ … پس از قبولی فرد در این مرحله، به مصاحبه اختصاصی گزینش عقیدتی سیاسی میرود. در گزینش سیاسی و عقیدتی یک بخش درباره فعالیتهای سیاسی است و دیگری احکام. سوالاتی که اغلب میپرسند حضور در راهپیمایی ها، نماز جمعه، حضور در انتخابات، قرائت قرآن، نحوه نماز خواندن و … است. طبق تجربه داوطلبین، اکثر توجهات و دقت بر روی همین مرحله است.»
طبیعی است که وقتی در گام نخست جذب معلم که بخش گزینش باشد وزنه ایدئولوژی حکومتی چنین سنگین است، معلم هنگام آموزش در کلاس درس نیز باید این آیتمهای ایدئولوژیک حکومتی را در نظر بگیرد و برای امنیت شغلی خود هم که شده از آن تخطی نکند. تخطی از اصول ایدئولوژیک حکومت میتواند مساوی باشد با از دستدادن فرصت شغلی. یک معلم که درگیر بدیهیترین نیازهای روزمره خود است کدام را انتخاب میکند؟
این البته فقط فشار سنگین عقیدتی و ایدئولوژیک روی معلمان است و بحث محتوای ایدئولوژیک درسها و کتابهای آموزشی و اجبار معلمان به تدریس چنان محتوایی، خود بحثی جداگانه است که بارها به آن پرداخته شده است و تنها باید به این اندیشید که چگونه میتوان مدرسه را از دست ایدئولوژی نجات داد و آیا در چارچوب رژیمی همچون جمهوری اسلامی که رهبر آن به عنوان قدرتمندترین فرد حکومتی با بدیهیترین اصول پذیرفتهشده آموزشی در دنیا – همچون سند ۲۰۳۰ – مخالفت صریح میکند، این نجات قابل انجام است؟
https://t.me/Hoshdar_Nameh/54603
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
#بخش_دوم
وضعیت گزینش معلمان در ایران چنان نامطلوب و ایدئولوژیزده است که حتی وبسایتهای وابسته به حکومت نیز آن را «روال نامطلوب» نامیدهاند و خواستار اصلاح آن شدهاند. به عنوان نمونه میتوان به گزارشی انتقادی از سایت «خبرگزاری دانشجو» اشاره کرد که در آن از اینکه در گزینش معلمان به مسائل روانی آنها بیتوجهی میشود ولی مسائل عقیدتی و سیاسی برجسته میشود، انتقاد شده و اصلاح این روند توصیه شده است.
در بخشی از این گزارش تاکید شده است که بیشتر تاکیدات در بخش گزینش روی مسائل ایدئولوژیک است. نقل این انتقاد از این وبسایت از اینرو اهمیت دارد که این وبسایت خود متعلق و وابسته به جمهوری اسلامی است. وقتی خود وابستگان به حکومت چنین انتقاد میکنند میتوان میزان عدم مطلوب وضعیت را حدس زد. در قسمتی از همین گزارش که در بهمن ۱۳۹۹ منتشر شده است، چنین آمده است: «پس از قبولی در کنکور استخدامی آموزش و پرورش، داوطلبان به مصاحبهای دعوت خواهند شد که هیاتی به اضافه نماینده گزینش از داوطلب سوالاتی میپرسند که تعدادی از آن، سوالات روان شناسی است. سوال اینجاست آیا پرسیدن چند سوال و حضور روانشناس در بین اعضای تیم گزینش، برای تایید سلامت روان داوطلبین کافیست؟ آیا نیازی به گرفتن آزمون و تستهای معتبر و به روز روانشناختی از داوطلبین برای تایید قطعی سلامت روان آنان احساس نمیشود؟ … پس از قبولی فرد در این مرحله، به مصاحبه اختصاصی گزینش عقیدتی سیاسی میرود. در گزینش سیاسی و عقیدتی یک بخش درباره فعالیتهای سیاسی است و دیگری احکام. سوالاتی که اغلب میپرسند حضور در راهپیمایی ها، نماز جمعه، حضور در انتخابات، قرائت قرآن، نحوه نماز خواندن و … است. طبق تجربه داوطلبین، اکثر توجهات و دقت بر روی همین مرحله است.»
طبیعی است که وقتی در گام نخست جذب معلم که بخش گزینش باشد وزنه ایدئولوژی حکومتی چنین سنگین است، معلم هنگام آموزش در کلاس درس نیز باید این آیتمهای ایدئولوژیک حکومتی را در نظر بگیرد و برای امنیت شغلی خود هم که شده از آن تخطی نکند. تخطی از اصول ایدئولوژیک حکومت میتواند مساوی باشد با از دستدادن فرصت شغلی. یک معلم که درگیر بدیهیترین نیازهای روزمره خود است کدام را انتخاب میکند؟
این البته فقط فشار سنگین عقیدتی و ایدئولوژیک روی معلمان است و بحث محتوای ایدئولوژیک درسها و کتابهای آموزشی و اجبار معلمان به تدریس چنان محتوایی، خود بحثی جداگانه است که بارها به آن پرداخته شده است و تنها باید به این اندیشید که چگونه میتوان مدرسه را از دست ایدئولوژی نجات داد و آیا در چارچوب رژیمی همچون جمهوری اسلامی که رهبر آن به عنوان قدرتمندترین فرد حکومتی با بدیهیترین اصول پذیرفتهشده آموزشی در دنیا – همچون سند ۲۰۳۰ – مخالفت صریح میکند، این نجات قابل انجام است؟
https://t.me/Hoshdar_Nameh/54603
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
Telegram
[هشدار نامه]
❌سایه سنگین ایدئولوژی بر سر معلمان
«دو سال در نیمه دهه ۶۰، معلم حقالتدریسی بودم. بدون بیمه و دریافت دستمزد هر سه ماه، یک بار. زیر نگاه و بار ایدئولوژیک. اینکه مدیر مدرسه گوش بایستد و درسدادنت را گوش کند. چرا؟ چون از کتابهای غیرحکومتی برای دانشآموزان…
«دو سال در نیمه دهه ۶۰، معلم حقالتدریسی بودم. بدون بیمه و دریافت دستمزد هر سه ماه، یک بار. زیر نگاه و بار ایدئولوژیک. اینکه مدیر مدرسه گوش بایستد و درسدادنت را گوش کند. چرا؟ چون از کتابهای غیرحکومتی برای دانشآموزان…
Forwarded from سربازان
🔵⚫️ #آرمیتا_گراوند، دانشآموز شانزده ساله، اهل کرمانشاه و ساکن #تهران نهم مهرماه توسط جنایتکاران جمهوری اسلامی در متروی شهدا تهران به دلیل نداشتن #حجاب_اجباری مورد ضرب و شتم قرار گرفت. وی بر اثر ضربات وارد شده بر سرش به کما فرو رفته و در بیمارستان فجر نیروی هوایی تهران بستری است.
#آرمیتا_گراوند در وضعیت وخیم جسمانی بسر میبرد. رسانههای جمهوری اسلامی برای آنکارا این موضوع ویدئویی از خانواده او منتشر کردهاند که بگویند این دختر نوجوان بر اثر افت فشار از هوش رفته و سرش به لبه قطار برخورد کرده است. اما از تناقض گوییهای خانوادهاش کاملا مشهود است که تحت فشار تن به اینکار دادهاند.
#ایران_را_پس_میگیریم
🆔 @neshat_shirin
#آرمیتا_گراوند در وضعیت وخیم جسمانی بسر میبرد. رسانههای جمهوری اسلامی برای آنکارا این موضوع ویدئویی از خانواده او منتشر کردهاند که بگویند این دختر نوجوان بر اثر افت فشار از هوش رفته و سرش به لبه قطار برخورد کرده است. اما از تناقض گوییهای خانوادهاش کاملا مشهود است که تحت فشار تن به اینکار دادهاند.
#ایران_را_پس_میگیریم
🆔 @neshat_shirin
Forwarded from [هشدار نامه]
🖌 یادداشت استاد دربارۀ
بنیان اصلی فکر پنجاهوهفتی
از حدود دو قرن پیش که حوزۀ علمیۀ نجف (در شکل جدیدش) با ظهور نخبگانی چون شیخ مرتضی انصاری و آخوند خراسانی به راه افتاد، و از حدود یک قرن پیش که حوزۀ علمیۀ قم را شیخ عبدالکریم حایری یزدی تأسیس کرد و مشاهیری چون آیتالله حسین بروجردی در آن به تربیت عالمان دینی پرداختند، در میان دهها آیتالله صاحبرساله، حتی یک نفر هم معتقد به فعالیتهای انقلابی و برقراری حکومت نبود و نشد.
اقلیت جوان و میانسالی از این قوم که به این ایدهها رو کردند، بخش مهمی از عقاید و انگیزههای خود را از محافل روشنفکری چپگرا اخذ و اقتباس کرده بودند. چنانکه بزرگی از آنان از ماجرای دیدار خود با آلاحمد و خواندن کتاب غربزدگی خبر داد و دیگری در خطابههای خود از علی شریعتی، با عنوان «بهقول آن محقق بزرگ»، نقل قول میآورد. نیز اینان با محافلی چون کنفدراسیون دانشجویان ایرانی خارج از کشور و حتی با گروههایی چون مجاهدین ارتباط داشتند.
مهمتر و کلیتر از اینموارد اینکه، اقلیت مزبور، اغلب، درسهای حوزه را خوانده و نخوانده از آن فاصله گرفته و با آموزههای انقلابی در سطح منطقه و حتی جهان و فکر و فضای سیاسی مسلط آن دوره انس گرفته و در فرایند تولید نوعی سوسیالیسم مساهمت میکردند؛ سوسیالیسمی که تلاش میشد از اسطورههای آیینی، زیر نامهای عدالتخواهی، ظلمستیزی، درافتادن با طاغوت و استکبار و نظایر اینها، پشتوانههایی برای آن دستوپا شود. بهعبارتی، کمتر کسی، ابتدا به ساکن، در ادبیات آیینی، به برابری و مبارزه و انقلاب و ... برخورده بود. عموماً، ابتدا در فرهنگ سیاسی مارکسیستی زمانه با این مفاهیم آشنا شده و سپس، بسا به دلایل تاکتیکی، به تطبیق آن با آیین رو کردند.
روحانیت سنتی علاقهای نداشت که دم و دستگاه مسجد و محراب و منبر خود را همچون یک شبکۀ سازمانی در اختیار اقلیت آخوند سیاسی (یا بهتعبیری، سیاسیِ ملبسشده) قرار دهد، که هر کدام دیگری را خارج از صراط مستقیم میدانست. ولی با گسترش ناگهانی عقاید انقلابی در میان مردم، خصوصاً جوانان، اینان پشتوانهای پیدا کردند و روحانیتِ سنتیِ نامعتقد به انقلاب و انقلابیگری را، تقریباً به زور، از مساجد بیرون راندند یا ساکت کردند و خود بر امور مسلط شدند. مساجد، مرکز انقلاب نبود، به وسیله جوانان انقلابی و اقلیت کوچک طلاب سیاسی تسخیر شد. بخش مهمی از روحانیت سنتی، حتی پس از ۵۷ هم با آن چندان از در آشتی درنیامد و کموبیش حاشیهنشین شد، ولی بخشی هم این روایت جدید از آیین را همچون یک واقعیت پذیرفت و حتی کوشید از نمد آن کلاهی هم برای سر خود بسازد.
اشتباه نکنید درپی تکرار آن توضیح نیستم که دو روایت از آیین هست، یکی بد و دیگری خوب. مطلقاً. آیین هرچه بود، بود؛ اما نسبتی با انقلابيگری، تشکیل حکومت، ضدیت با امپریالیسم، و وحدت با روسیه و چین نداشت.
شیخ مرتضی انصاری ولایت سیاسی را انکار کرد. آخوند خراسانی وجود فقها در مجلس شورا را پذیرفت، ولی دادن حق وتو به آنان را ناروا دانست. سید ابوالحسن اصفهانی (رییس حوزۀ نجف) دستور داد نواب صفوی را از عراق سوار ماشین کرده و در مرز ایران پیاده کنند. شیخ عبدالکریم حائری در خصوص رفتار تند رضاشاه در قم (در برخورد با یک معمم) فتوا داد حرام است کسی کلمهای راجع به آن صحبت کند. سید حسین بروجردی امر کرد نواب و یارانش را به زخم چوب از فیضیه بیرون انداختند، و با دربار ارتباطی مسالمتآمیز داشت. سید ابوالقاسم خویی (مرجع شیعه) برای شاه انگشتر متبرک فرستاد. با توجه به اینموارد، به گمانم سخت نیست پذیرفتن این که از چنین نهادی، انقلاب و حکومت آیینی بیرون نمیآمد.
مهدی بازرگان پس از برکناری گفت که چهل سال ما اسبی را زین کردیم ولی فلان و فلان نرسيده، پریدند روی آن و تاختند. راست میگفت؛ الا اینکه زین و یراق کردن آن اسب، کمتر بر عهدۀ معتدلانی چون او بود. زینکننده اصلی چپهایی بودند که دایم او را از جهت بهقدر کافی انقلابی نبودن طعن و لعن میکردند؛ از جمله دانشجویان چپ مذهبی، که برای جلو زدن در چپیّت، از چپهای لامذهب، سفارت امریکا را اشغال کردند.
مهمترین دانشگاه فنی ایران به نام یک چریک چپگرای مذهبی است. در تهران دو اتوبان به نام نواب صفوی و فداییان اسلام وجود دارد و حتی خیابانهایی به نام پاتریس لومومبا (مبارز چپگرای افریقایی) و سیمون بولیوار (انقلابی ضداستعمار امریکای جنوبی) وجود دارد، ولی خیابانی به نام هیچیک از مراجع بزرگ شیعی که گفتیم در تهران نیست.
این موارد گویای چیزی در خصوص ماهیت اصالتاً چپ ۵۷ نیست؟
https://t.me/Hoshdar_Nameh/54571
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
بنیان اصلی فکر پنجاهوهفتی
از حدود دو قرن پیش که حوزۀ علمیۀ نجف (در شکل جدیدش) با ظهور نخبگانی چون شیخ مرتضی انصاری و آخوند خراسانی به راه افتاد، و از حدود یک قرن پیش که حوزۀ علمیۀ قم را شیخ عبدالکریم حایری یزدی تأسیس کرد و مشاهیری چون آیتالله حسین بروجردی در آن به تربیت عالمان دینی پرداختند، در میان دهها آیتالله صاحبرساله، حتی یک نفر هم معتقد به فعالیتهای انقلابی و برقراری حکومت نبود و نشد.
اقلیت جوان و میانسالی از این قوم که به این ایدهها رو کردند، بخش مهمی از عقاید و انگیزههای خود را از محافل روشنفکری چپگرا اخذ و اقتباس کرده بودند. چنانکه بزرگی از آنان از ماجرای دیدار خود با آلاحمد و خواندن کتاب غربزدگی خبر داد و دیگری در خطابههای خود از علی شریعتی، با عنوان «بهقول آن محقق بزرگ»، نقل قول میآورد. نیز اینان با محافلی چون کنفدراسیون دانشجویان ایرانی خارج از کشور و حتی با گروههایی چون مجاهدین ارتباط داشتند.
مهمتر و کلیتر از اینموارد اینکه، اقلیت مزبور، اغلب، درسهای حوزه را خوانده و نخوانده از آن فاصله گرفته و با آموزههای انقلابی در سطح منطقه و حتی جهان و فکر و فضای سیاسی مسلط آن دوره انس گرفته و در فرایند تولید نوعی سوسیالیسم مساهمت میکردند؛ سوسیالیسمی که تلاش میشد از اسطورههای آیینی، زیر نامهای عدالتخواهی، ظلمستیزی، درافتادن با طاغوت و استکبار و نظایر اینها، پشتوانههایی برای آن دستوپا شود. بهعبارتی، کمتر کسی، ابتدا به ساکن، در ادبیات آیینی، به برابری و مبارزه و انقلاب و ... برخورده بود. عموماً، ابتدا در فرهنگ سیاسی مارکسیستی زمانه با این مفاهیم آشنا شده و سپس، بسا به دلایل تاکتیکی، به تطبیق آن با آیین رو کردند.
روحانیت سنتی علاقهای نداشت که دم و دستگاه مسجد و محراب و منبر خود را همچون یک شبکۀ سازمانی در اختیار اقلیت آخوند سیاسی (یا بهتعبیری، سیاسیِ ملبسشده) قرار دهد، که هر کدام دیگری را خارج از صراط مستقیم میدانست. ولی با گسترش ناگهانی عقاید انقلابی در میان مردم، خصوصاً جوانان، اینان پشتوانهای پیدا کردند و روحانیتِ سنتیِ نامعتقد به انقلاب و انقلابیگری را، تقریباً به زور، از مساجد بیرون راندند یا ساکت کردند و خود بر امور مسلط شدند. مساجد، مرکز انقلاب نبود، به وسیله جوانان انقلابی و اقلیت کوچک طلاب سیاسی تسخیر شد. بخش مهمی از روحانیت سنتی، حتی پس از ۵۷ هم با آن چندان از در آشتی درنیامد و کموبیش حاشیهنشین شد، ولی بخشی هم این روایت جدید از آیین را همچون یک واقعیت پذیرفت و حتی کوشید از نمد آن کلاهی هم برای سر خود بسازد.
اشتباه نکنید درپی تکرار آن توضیح نیستم که دو روایت از آیین هست، یکی بد و دیگری خوب. مطلقاً. آیین هرچه بود، بود؛ اما نسبتی با انقلابيگری، تشکیل حکومت، ضدیت با امپریالیسم، و وحدت با روسیه و چین نداشت.
شیخ مرتضی انصاری ولایت سیاسی را انکار کرد. آخوند خراسانی وجود فقها در مجلس شورا را پذیرفت، ولی دادن حق وتو به آنان را ناروا دانست. سید ابوالحسن اصفهانی (رییس حوزۀ نجف) دستور داد نواب صفوی را از عراق سوار ماشین کرده و در مرز ایران پیاده کنند. شیخ عبدالکریم حائری در خصوص رفتار تند رضاشاه در قم (در برخورد با یک معمم) فتوا داد حرام است کسی کلمهای راجع به آن صحبت کند. سید حسین بروجردی امر کرد نواب و یارانش را به زخم چوب از فیضیه بیرون انداختند، و با دربار ارتباطی مسالمتآمیز داشت. سید ابوالقاسم خویی (مرجع شیعه) برای شاه انگشتر متبرک فرستاد. با توجه به اینموارد، به گمانم سخت نیست پذیرفتن این که از چنین نهادی، انقلاب و حکومت آیینی بیرون نمیآمد.
مهدی بازرگان پس از برکناری گفت که چهل سال ما اسبی را زین کردیم ولی فلان و فلان نرسيده، پریدند روی آن و تاختند. راست میگفت؛ الا اینکه زین و یراق کردن آن اسب، کمتر بر عهدۀ معتدلانی چون او بود. زینکننده اصلی چپهایی بودند که دایم او را از جهت بهقدر کافی انقلابی نبودن طعن و لعن میکردند؛ از جمله دانشجویان چپ مذهبی، که برای جلو زدن در چپیّت، از چپهای لامذهب، سفارت امریکا را اشغال کردند.
مهمترین دانشگاه فنی ایران به نام یک چریک چپگرای مذهبی است. در تهران دو اتوبان به نام نواب صفوی و فداییان اسلام وجود دارد و حتی خیابانهایی به نام پاتریس لومومبا (مبارز چپگرای افریقایی) و سیمون بولیوار (انقلابی ضداستعمار امریکای جنوبی) وجود دارد، ولی خیابانی به نام هیچیک از مراجع بزرگ شیعی که گفتیم در تهران نیست.
این موارد گویای چیزی در خصوص ماهیت اصالتاً چپ ۵۷ نیست؟
https://t.me/Hoshdar_Nameh/54571
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
Telegram
[هشدار نامه]
☑️ #شرح_در_فیلم ...‼️
#صرفا_جهت_یادآوری
#ننگ_بر_فتنه_۵۷
#مرگ_بر_سه_فاسد_ملا_چپی_مجاهد
@rakik_nameh
🌞™
#صرفا_جهت_یادآوری
#ننگ_بر_فتنه_۵۷
#مرگ_بر_سه_فاسد_ملا_چپی_مجاهد
@rakik_nameh
🌞™
Forwarded from [هشدار نامه]
سوریه: حمله اسرائیل به شرق این کشور دو سرباز زخمی شدند
بر اساس گزارش تلویزیون دولتی سوریه، نیرو هوایی اسرائیل مواضع نظامیان در منطقه دیرالزور را بمباران کرد. یک مقام ارتش سوریه گفت که دو سرباز زخمی و به اموال آسیب وارد شده است. به گفته دیده بان حقوق بشر سوریه، اهداف مورد حمله متعلق به شبه نظامیان طرفدار جمهوری اسلامی ایران است.
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
بر اساس گزارش تلویزیون دولتی سوریه، نیرو هوایی اسرائیل مواضع نظامیان در منطقه دیرالزور را بمباران کرد. یک مقام ارتش سوریه گفت که دو سرباز زخمی و به اموال آسیب وارد شده است. به گفته دیده بان حقوق بشر سوریه، اهداف مورد حمله متعلق به شبه نظامیان طرفدار جمهوری اسلامی ایران است.
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
Forwarded from [هشدار نامه]
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴ببینید: چطور هزاران صیاد بهخاطر عملکرد مافیای حکومتی بیکار و خانه خراب میشوند!
پیام یک صیاد خطاب به خامنهای جلاد:
برای حضور پنجاه هزار صیاد در خیابانها برای گرفتن حقشون آماده باش!
۱۰روز است که قایقها به خاطر کمبود سوخت به دریا نرفتهاند.
در اسکله جزیره قشم بیش از پنج هزار فروند قایق صیادی که در هر کدام ده نفر ملوان کار میکنند، یعنی حدود پنجاه هزار نفر بیکار شدهاند.
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
پیام یک صیاد خطاب به خامنهای جلاد:
برای حضور پنجاه هزار صیاد در خیابانها برای گرفتن حقشون آماده باش!
۱۰روز است که قایقها به خاطر کمبود سوخت به دریا نرفتهاند.
در اسکله جزیره قشم بیش از پنج هزار فروند قایق صیادی که در هر کدام ده نفر ملوان کار میکنند، یعنی حدود پنجاه هزار نفر بیکار شدهاند.
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
Forwarded from سربازان
🔴🔴 در پی انتشار عکس آرمیتا گراوند در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان، ماموران گوشیهای همراه تمامی اعضای خانواده گراوند را برای جلوگیری از تصاویر بیشتر ضبط کردهاند
#میجنگیم_میمیریم_ایرانو_پس_میگیریم
🆔 @neshat_shirin
#میجنگیم_میمیریم_ایرانو_پس_میگیریم
🆔 @neshat_shirin
Forwarded from [هشدار نامه]
🔴وزارت خارجه بریتانیا در بیانیهای در واکنش به اقدام ایران در پرتاب ماهواره نور-۳ با پرتابگری که از فناوری سیستمهای موشک بالستیک دوربرد استفاده میکند، گفت:
اقدامهای ایران بیاحترامی این کشور را به محدودیتهای بینالمللی نشان داده و خطر جدی رژیم را برای امنیت جهانی نمایان میکند.
بیانیه وزارت خارجه بریتانیا افزود: ایران با وجود خواست مکرر شورای امنیت برای توقف برنامه موشک بالستیک خود، به پرتاب این ماهواره اقدام کرد.
وزارت خارجه بریتانیا تاکید کرد لندن متعهد است در کنار شرکای خود برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح اتمی و پاسخگو کردن رژیم ایران برای فعالیتهای مخربش در جاهای مختلف جهان، همه گامهای دیپلماتیک ممکن را به کار گیرد.
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
اقدامهای ایران بیاحترامی این کشور را به محدودیتهای بینالمللی نشان داده و خطر جدی رژیم را برای امنیت جهانی نمایان میکند.
بیانیه وزارت خارجه بریتانیا افزود: ایران با وجود خواست مکرر شورای امنیت برای توقف برنامه موشک بالستیک خود، به پرتاب این ماهواره اقدام کرد.
وزارت خارجه بریتانیا تاکید کرد لندن متعهد است در کنار شرکای خود برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح اتمی و پاسخگو کردن رژیم ایران برای فعالیتهای مخربش در جاهای مختلف جهان، همه گامهای دیپلماتیک ممکن را به کار گیرد.
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
Forwarded from [هشدار نامه]
🔴حکومت کشتار؛ از ژینا امینی تا آرمیتا گراوند!
یک منبع مطلع در داخل بیمارستان فجر نیروی هوایی تهران طی پیامی گزارش داد و نوشت: "جو امنیتی سنگینی در اطراف بیمارستان فجر و خصوصا در داخل بیمارستان و بخش آیسییو برقرار است و مزدوران لباس شخصی درحال رفت آمد هستند."
در ادامە گزارش آمدە است: "پرستاران بخش آی سی یو بیمارستان فجر تحت فشار هستند و مرتب باید گزارش وضعیت آرمیتا را به افراد لباس شخصی و مزدور نظام بفرستند.
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
یک منبع مطلع در داخل بیمارستان فجر نیروی هوایی تهران طی پیامی گزارش داد و نوشت: "جو امنیتی سنگینی در اطراف بیمارستان فجر و خصوصا در داخل بیمارستان و بخش آیسییو برقرار است و مزدوران لباس شخصی درحال رفت آمد هستند."
در ادامە گزارش آمدە است: "پرستاران بخش آی سی یو بیمارستان فجر تحت فشار هستند و مرتب باید گزارش وضعیت آرمیتا را به افراد لباس شخصی و مزدور نظام بفرستند.
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
Forwarded from [هشدار نامه]
🔴اگر بیهوشی آرمیتا گراوند بر اثر افت فشار بوده پس چرا بیمارستان را تبدیل به پادگان کردید؟!
این همه مزدور لباس شخصی بیرون وداخل بیمارستان چه کار میکنند؟
فیلمها را چرا منتشر نمیکنید؟!
از لحظه ورود آرمیتا به متروی شهدا تا لحظه افتادن در داخل واگن، تمام فیلمها را منتشر کنید!
پاسخ این سوالات را میلیونها ایرانی میدانند، جمهوری اسلامی طبق معمول همیشه دروغ میگوید، دختر مردم را به شدت کتک زدند، با وضعیت خون ریزی مغزی در کماست. ماجرای تلخ و دردناک مهسا امینی را میلیونها نفر در سراسر جهان دیدند، کشتار و اعدام مردم ایران را برای اثبات ادعاهای دروغینتان هم دیدند.
آرمیتا در بدو ورود به بیمارستان علائم هوشیاری نداشته و تنها ضربان قلب وی جریان داشته، که پس از سیتی اسکن ،تشخیص خونریزی مغزی به دنبال ضربه مغزی داده می شود.
#آرمیتا_گراوند #مهسا_امینی
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
این همه مزدور لباس شخصی بیرون وداخل بیمارستان چه کار میکنند؟
فیلمها را چرا منتشر نمیکنید؟!
از لحظه ورود آرمیتا به متروی شهدا تا لحظه افتادن در داخل واگن، تمام فیلمها را منتشر کنید!
پاسخ این سوالات را میلیونها ایرانی میدانند، جمهوری اسلامی طبق معمول همیشه دروغ میگوید، دختر مردم را به شدت کتک زدند، با وضعیت خون ریزی مغزی در کماست. ماجرای تلخ و دردناک مهسا امینی را میلیونها نفر در سراسر جهان دیدند، کشتار و اعدام مردم ایران را برای اثبات ادعاهای دروغینتان هم دیدند.
آرمیتا در بدو ورود به بیمارستان علائم هوشیاری نداشته و تنها ضربان قلب وی جریان داشته، که پس از سیتی اسکن ،تشخیص خونریزی مغزی به دنبال ضربه مغزی داده می شود.
#آرمیتا_گراوند #مهسا_امینی
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
Forwarded from [هشدار نامه]
🔴بازداشت یک شهروند نوجوان کارگر بلوچ در اصفهان توسط نیروهای لباس شخصی
روز ۱۱ مهر ماه ۱۴۰۲، یک نوجوان کارگر بلوچ که به کار در باغات سیب اصفهان مشغول بوده است، پس از اتمام کار در یکی از خیابانهای شهر اصفهان توسط نیروهای لباس شخصی بدون ارتکاب جرمی بازداشت شد.
#میجنگیم_میمیریم_ایرانو_پس_میگیریم
هویت این نوجوان بلوچ “ایوب ملازهی”، ۱۸ ساله، فرزند ادریس اهل ایرانشهر عنوان شده است.
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
روز ۱۱ مهر ماه ۱۴۰۲، یک نوجوان کارگر بلوچ که به کار در باغات سیب اصفهان مشغول بوده است، پس از اتمام کار در یکی از خیابانهای شهر اصفهان توسط نیروهای لباس شخصی بدون ارتکاب جرمی بازداشت شد.
#میجنگیم_میمیریم_ایرانو_پس_میگیریم
هویت این نوجوان بلوچ “ایوب ملازهی”، ۱۸ ساله، فرزند ادریس اهل ایرانشهر عنوان شده است.
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
Forwarded from [هشدار نامه]
🔴چهارشنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۲
#تجمع_اعتراضی کارکنان سکو به سقفحقوق
درود بر استواری، مداومت و پیگیریهای مستمرتان
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™
#تجمع_اعتراضی کارکنان سکو به سقفحقوق
درود بر استواری، مداومت و پیگیریهای مستمرتان
@hoshdar_nameh77
@Hoshdar_Nameh
🌞™