شهید شاهرخ ضرغام 🥀حــُـر زمان 🇮🇷
124 subscribers
10.3K photos
1.77K videos
256 files
2.63K links
💥👈 تنهاکانال رسمی شهید شاهرخ ضرغام👉💥
(بدون تبلیغ)

اگر🌴حــُـر🌴شدی
لذت عشق و ایثار را با تمام وجود حس خواهی کرد

موضوعات اصلی :
💠تقویم ،ذکر روز📚احادیث موثق
📝زندگینامه شهدا🌹درس اخلاق
🎥مدح ،نوحه🎼حکمتهای نهج البلاغه

ادمین
@Shahrokh31zargham
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍃🌸با نام خدا
امروز را آغازمیڪنیم
بانام خدایی ڪه
🍃🌸همین نزدیڪیهاست
خدایی ڪه در تاروپود ماست
خدایی ڪه عشق را به ما هديه داد
وعاشقے را درسفره دل ما جاے داد🌸🍃


💚بسم‌الله الرحمن الرحیم💚
❤️ خدایا به امید تو...❤️

‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌ Join🔜 @hor_zaman
#عطر_نماز

🌺شهيد توکل قره گزلو:

#تهذيب به معناي #پاك_كردن خود از خوي‌ها و عادات حيواني است. هرگاه صفات رذيله را از وجود خود بيرون نموديم آنگاه خود را مي‌شناسيم و هرگاه خود را شناخيتم خداي خود را بهتر مي‌شناسيم.🌷
يكي از بهترين راه‌هاي شناختن نفس و تهذيب خود، به جاي آوردن #نمازهاي_واقعي است كه در آن فقط و فقط خداوند مد نظر باشد.🦋


#نماز_اول_وقت📿
#التماس_دعای_فرج🤲

Join🔜 @hor_zaman
🔻#رسم_خوبان🌱

امام علی علیه السلام:
🔹اگر صلاح نفست را می خواهی، بر تو لازم است که با میانه روی و قناعت و سادگی رفتار کنی.


🔸اخلاقش خوب بود و در زندگی با همسر ساده زیستی را دوست داشت .
و دیگران را به قناعت تشویق میکرد.


#شهید_محمدحسن_اسدی🌷🕊


دنیا طلبان ز حرص، مَستَند همه
موسی کُش و فرعون پرستند همه

هر عهد که با خدای بستند همه
از دوستی حرص شکستند همه


Join🔜 @hor_zaman
💟 #خاطرات_شهدا 🌷

یه روز کہ اومدم خونه
چشماش سرخ شده بود.

نگاه ڪردم دیدم ڪتاب گناهان کبیره شهید دستغیب تو دستاش گرفته ...

بهش گفتم : گریه ڪردے؟

یه نگاهے به من ڪرد و گفت :

راستے اگه #خدا اینطوری کہ توی این ڪتاب نوشته با ما #معامله کنہ عاقبت ما چے میشه؟

مدتے بعد برای #گروه خودشـون یه صنـدوق درست ڪرده بود و به دوستاش گفتہ بود:

هر ڪس #غیبت بڪنہ 50 تومان بندازه توے صندوق، " باید جریمــــه بدید تا گنــــــاه تڪـــرار نشـــــه"

#شهید_محمدحسن_فایده🌸

Join🔜 @hor_zaman
Join🔜 @hor_zaman

بارالها🤲🏻

می دانی که خسته ایم
از ناآگاهی های خود،
از روزمرگی ها، از جدایی ها،
از ما نشدن ها و منیت ها...

یاریمان باش....

#شبتون_بخیر
🌟اَللّهُمَّ عَرِّفْنى نَفْسَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى نَفْسَكَ لَمْ اَعْرِف نَبِيَّكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى رَسُولَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى رَسُولَكَ لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَكَ اَللّهُمَّ عَرِّفْنى حُجَّتَكَ فَاِنَّكَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دينى🌟
یارَبَّ الحُسَینِ ، بِحَقِّ الحُسَینِ ، اشفِ صَدرَالحُسَینِ ، بظُهورِالحُجَّة
🔆💠🔆💠
★امروز سه شنبه
👈28مرداد 1399هجری شمسی🌞
👈28 ذی الحجه1441هجری قمری 🌒
👈18 اوت 2020 میلادی 🎄
🔆💠🔆💠
سه شنبه روز زیارتی
💫امام زین العابدین علیه السلام
💫 امام محمدباقر علیه السلام
💫امام جعفرصادق علیه السلام
🔆💠🔆💠
ذکر روز سه شنبه
100 مرتبه👈 یا ارحم الراحمین
🔆💠🔆💠
💫 امیرالمومنین امام علی (علیه السلام) :

در شگفتم از آن کس که خانه نابودشدنی، را آباد می کند امّا جایگاه همیشگی را از یاد برده است.

📚نهج البلاغه حکمت ۱۲۶
🔆💠🔆💠
💫خداوندا؛گرچه بنده مطیعی نبودم ولی دوستانی دارم که به ذکر تو مشغولند پس بخاطر دلهای پاکشان بر من رحم کن و مرا مورد عفو و رحمت خود قرار بده
🔆💠🔆💠
🚩شهید شاهرخ ضرغام 🌷 حــُـر زمان 🌷
Join 🔜 https://telegram.me/hor_zaman
💠یا ولی الله الاعظم💠
Join🔜 @hor_zaman
❄️💠❄️

شده ام درپے تو در بہ درٺ مهـدی جان

کے رسدبرمنּ مسکین نظرٺ مهدی جان
کے شود تا ڪہ عیانּ بر سر راهـم گذری

بر نگـاهم کہ بیفـتـد نظـرٺ مهـدی جان

🍁 أللَّھُـمَ؏َجِّـلْ لِـوَلیِڪْ ألْفـرج 🍁

#سلام_امام_زمانم
#روزم_بنامتان
🌺سه شنبه تون عالی
💓دوستان امروزتان
🌺پراز حس خوشبختی
💓عشق و محبت
🌺نشان لبخند خدا
💓در زندگی هاست
🌺امیدوارم زندگیتون
💓پراز لبخند و نگاه
🌺خـدا باشـه
💓دلتون همیشه شاد
🌺و غصه از شما دور دور
Join🔜 @hor_zaman
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺

شب که دیر می‌اومد خونه در نمیزد
از روی دیوار میپرید تو حیاط
و تا اذان صبح صبر میکرد
بعد به شیشه میزد
و همه را برای نماز بیدار میکرد
بعد از شهادتش
مادرم هر شب با صدای برخورد باد به شیشه
می‌گفت: ابراهیم اومده..:)

#شهید_ابراهیم‌هادی
Join🔜 @hor_zaman
باطن بداخلاقی در خانواده
@Maddahionlin
باطن بداخلاقی در خانواده

👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی

🎤حجت الاسلام #عالی

Join🔜 @hor_zaman
💎آيت الله بهجت(رحمت الله) :

ملتفت باشيد
ملتفت ماهستند...

🔸اَلَم يَعلَم بِأَنَ اللهَ يَري🔸
🔸آیانميدانيدكه خداوندميبيند!🔸


Join🔜 @hor_zaman
Forwarded from عکس نگار
#سیره_شهدا

🔸مادر شهید کاوه:

شبی از شبهای تحصیل، نشسته بود در اتاقش به انجام تکالیف. رفتم برای شام صدایش کنم. گفت: «گیر کرده‌ام در حل ۲ تا مسئله ریاضی. معلم، توپ چهل‌تکه جایزه گذاشته برایش. اگر اجازه بدهی، تا این ۲ مسئله را حل نکنم شام بی‌شام!» بی‌خیالش شدم تا به درسش برسد. یک ساعت بعد، دوباره رفتم اتاقش. دیدم هنوز مشغول است. صدایش کردم؛ متوجه نشد! گرم کاری میشد، چنان دل می‌داد که تا تکانش نمی‌دادی، ملتفت سر و صدای اطرافیان نمیشد. دوباره یک ساعت بعد صدایش کردم. افاقه نکرد. نیم ساعت بعد به حاج آقا گفتم: «شما برو صدایش کن بلکه آمد شامش را خورد!» حاجی نرفته برگشت، و دیدم با یک پتو دارد می‌رود اتاق محمود! صبح برای نماز از خواب بلندش کردم؛ «شام که نخوردی! لااقل بگو بدانم مسئله‌ها را حل کردی یا نه؟» خندید و گفت: «حل کردم آنهم چه‌جور! برای هر ۲ مسئله، از ۳ طریق به جواب رسیدم!» محمود عاشق فوتبال بود. توپ چهل‌تکه هم خیلی دوست داشت! ظهر از مدرسه برگشت خانه. گفتم: «پس جایزه‌ات کو؟» از جواب طفره رفت! تا اینجا را حالا شما داشته باشید.

🔹۴۰ روز، فوق فوقش ۵۰ روز از شهادت محمود گذشته بود که زنگ خانه به صدا درآمد. حاجی رفت در را باز کرد. عاقله‌مردی پشت در بود؛ «من دبیر ریاضی محمود بودم. کلی هم گشتم تا خانه شما را پیدا کنم». حاجی دعوتش کرد بیاید تو، «نه» آورد؛ «قصد مزاحمت ندارم!» و بعد ادامه داد؛ «من سه سال دبیر ریاضی محمودتان بودم. این را سال آخر فهمیدم که محمود، مسائل ریاضی را خودش حل می‌کرد اما صبح، زودتر می‌آمد کلاس، حل مسئله را هر بار به یکی از دانش‌آموزان که عمدتا هم از قشر پایین بودند یاد می‌داد و جایزه هم اغلب به همان دانش‌آموز می‌رسید، چون محمود از چند راه به جواب می‌رسید. من به طریقی سال سومی که دبیر ریاضی محمود بودم متوجه ماجرا شدم. از قبل هم البته برایم بسیار عجیب بود؛ «چرا محمود که همیشه ریاضی را ۲۰ می‌گیرد، هیچ وقت برنده این جوایز نمی‌شود؟!» کشیدمش کنار؛ «امروز از فلانی شنیدم این مسئله را تو حل کرده‌ای!» اول بنا کرد طفره رفتن، بعد قبول کرد!
«چرا؟»
جواب داد: «همین فلانی، اولا یک مسئله ریاضی را یاد گرفته از چند راه حل کند. این کار بدی است آقا معلم؟ ثانیا جایزه کتانی بود و من خودم کتانی دارم. آیا بهتر نبود این کتانی برسد دست این دوستمان که کتانی‌اش از چند جا پاره شده؟» من آنجا فهمیدم چه روح بلندی دارد این محمود شما. خواستم موضوع را با مدیر مدرسه درمیان بگذارم تا از کاوه، سر صف صبحگاه، تقدیر شود. قسمم داد؛ «اگر برای کس دیگری این موضوع را لو بدهید، دیگر این مدرسه نمی‌آیم!»

#شهید_محمود_کاوه

Join🔜 @hor_zaman