سحرنامه_۶
@ostad_shojae
#سحرنامه ۶
فراز ششم از دعای ابوحمزه ثمالی
اَينَ سَِتْرُكَ الْجَميلُ
اَينَ عَفْوُكَ الْجَليلُ
اَينَ فَرَجُكَ الْقَريبُ ....
Join🔜 @hor_zaman
فراز ششم از دعای ابوحمزه ثمالی
اَينَ سَِتْرُكَ الْجَميلُ
اَينَ عَفْوُكَ الْجَليلُ
اَينَ فَرَجُكَ الْقَريبُ ....
Join🔜 @hor_zaman
گنجینه صوتی تبیان
monajate amiralmomenin
مناجات حضرت علی علیه السلام با صدای مهدی سماواتی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from شهید شاهرخ ضرغام 🥀حــُـر زمان 🇮🇷
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ای دوست در این ماه عزیز و پربرکت
به رسم مهربانی اگر اشکی در گوشه چشمت غلطید با دلی پر از مهر دعایم کن
که سخت محتاجم
✨صبحتون عالی
Join🔜 @hor_zaman
به رسم مهربانی اگر اشکی در گوشه چشمت غلطید با دلی پر از مهر دعایم کن
که سخت محتاجم
✨صبحتون عالی
Join🔜 @hor_zaman
#پیام_روزانه
قبل از اینکه به این فکر کنیم که چه سود و ضرری از ناحیۀ دیگران به ما میرسد باید به این فکر کنیم که به واسطۀ دیگران چگونه امتحان خواهیم شد. آنچه اصالت دارد، امتحان شدن ما با دیگران است نه اصل ارتباط با دیگران. ما برای امتحان در کنار یکدیگر هستیم و الا اصلی ترین ارتباط ما با خداست.
Join🔜 @hor_zaman
قبل از اینکه به این فکر کنیم که چه سود و ضرری از ناحیۀ دیگران به ما میرسد باید به این فکر کنیم که به واسطۀ دیگران چگونه امتحان خواهیم شد. آنچه اصالت دارد، امتحان شدن ما با دیگران است نه اصل ارتباط با دیگران. ما برای امتحان در کنار یکدیگر هستیم و الا اصلی ترین ارتباط ما با خداست.
Join🔜 @hor_zaman
#تقویم_تاریخ
📯📜📯📜📯📜
@hor_zaman
👈22 اردیبهشت 1398 خورشیدی🌞
👈برابر با 7 رمضان 1440 هجری🌙
👈 12 می 2019 میلادی🎄
🔸 استقلال بحرين از ايران با تأييد سازمان ملل متحد (1349 ش)
🔘رحلت عارف زاهد "سيدابوالحسن حافظيان مشهدي" (1360 ش)
🔻شهادت "مولوي فيض محمدحسين" روحاني مبارز سيستان توسط ضدانقلاب(1360ش)
🔸 انفجار بمب در خيابان ناصرخسرو تهران و شهادت عابرين بيپناه توسط منافقين (1364ش)
🔻 درگذشت پرویز شهریاری چهره ماندگار ریاضی (1391ش)
🔸 ایران و قطر اسناد تحدید حدود فلات قاره را مبادله کردند.(1349ش)
🔻 شورای امنیت گزارش نمایندگان اعزامی خود را به بحرین مبنی بر استقلال آن کشور تصویب کرد(1349ش)
🔸دو قاچاقچی در کرمانشاه تیرباران شدند(1350ش)
🔻واحد تازه پتروشیمی شیراز آغاز به کار کرد(1353ش)
🔸 ولیعهد اردن و همسرش برای یک دیدار 5 روزه وارد تهران شدند(1355ش)
🔻 کنفرانس بزرگ ملت های مسلمان در استانبول ترکیه با حضور نمایندگان 400 میلیون مسلمان گشایش یافت(1355ش)
🔸 وزیران دارائی و مسئولان نفت کشورهای عضو اوپک در میان تدابیر امنیتی کنفرانس خود را در پاریس آغاز کردند(1355ش)
🔻سایروس ونس وزیر امور خارجه آمریکا برای شرکت در کنفرانس وزیران خارجه سنتو وارد تهران شد(1356ش)
🔸 دیوید اوئن وزیر امور خارجه انگلستان به ایران آمد(1356ش)
🔻 رادیو بی بی سی اعلام کرد: ایران و انگلستان یک مجتمع بزرگ اسلحه سازی در اصفهان ایجاد خواهند کرد(1357ش)
•پ🔸 از ساعت 9 الی 13/30، مراسم بزرگداشتی در کاشان به مناسبت شهدای قم با حضور جمعیتی حدود3هزار نفر در مسجد گذر باباولی برگزار شد.(1357ش)
🔻به دستور سردار معظم خراسانی حکمران گیلان دکتر حشمت یکی از آزادیخواهان و دوست میرزا کوچک خان به اتفاق عده ای دیگر به دار آویخته شدند (1298ش)
🔸 علي اكبر داور وزير ماليه به كنترات كليه مستخدمين بلژيكي گمركات خاتمه داد و به طور كلي امور گمركات ايران به مأمورين ايراني واگذار شد. (1313 ش)
🔻 محمدحسين خان اديب الدوله كه ساليان دراز رياست مدرسه دارالفنون را بر عهده داشت در تهران درگذشت.(1313 ش)
🔸 زلزله سختي در گرمسار سمنان روي داد و خرابيهاي بسياري وارد ساخت. قريب 15 هزار خانه از بين رفت.(1324 ش)
🚩 شهادت سردار حاج محمد ناظری ، فرمانده یگان تکاوری اباعبدالله (ع) ندسا (1395 ش)
🔸 مهندس حسيبي به معاونت وزارت دارائي انتخاب شد و از طرف دولت به عنوان قائم مقام وزير دارائي و نماينده دولت در كميسيون مختلط معرفي گرديد. (1330 ش)
🔻 از طرف دولت هيئت نمايندگي ايران براي خلع يد تعيين شد(1330 ش)
🔸 قانون تأسيس سازمان بنادر و کشتيراني به تصويب رسيد. (1339 ش)
🔺نمایشگاه هفت هزار سال هنر ایران در بندر میلان ایتالیا افتتاح شد.(1342 ش)
🆔 t.me/hor_zaman
📯📜📯📜📯📜
@hor_zaman
👈22 اردیبهشت 1398 خورشیدی🌞
👈برابر با 7 رمضان 1440 هجری🌙
👈 12 می 2019 میلادی🎄
🔸 استقلال بحرين از ايران با تأييد سازمان ملل متحد (1349 ش)
🔘رحلت عارف زاهد "سيدابوالحسن حافظيان مشهدي" (1360 ش)
🔻شهادت "مولوي فيض محمدحسين" روحاني مبارز سيستان توسط ضدانقلاب(1360ش)
🔸 انفجار بمب در خيابان ناصرخسرو تهران و شهادت عابرين بيپناه توسط منافقين (1364ش)
🔻 درگذشت پرویز شهریاری چهره ماندگار ریاضی (1391ش)
🔸 ایران و قطر اسناد تحدید حدود فلات قاره را مبادله کردند.(1349ش)
🔻 شورای امنیت گزارش نمایندگان اعزامی خود را به بحرین مبنی بر استقلال آن کشور تصویب کرد(1349ش)
🔸دو قاچاقچی در کرمانشاه تیرباران شدند(1350ش)
🔻واحد تازه پتروشیمی شیراز آغاز به کار کرد(1353ش)
🔸 ولیعهد اردن و همسرش برای یک دیدار 5 روزه وارد تهران شدند(1355ش)
🔻 کنفرانس بزرگ ملت های مسلمان در استانبول ترکیه با حضور نمایندگان 400 میلیون مسلمان گشایش یافت(1355ش)
🔸 وزیران دارائی و مسئولان نفت کشورهای عضو اوپک در میان تدابیر امنیتی کنفرانس خود را در پاریس آغاز کردند(1355ش)
🔻سایروس ونس وزیر امور خارجه آمریکا برای شرکت در کنفرانس وزیران خارجه سنتو وارد تهران شد(1356ش)
🔸 دیوید اوئن وزیر امور خارجه انگلستان به ایران آمد(1356ش)
🔻 رادیو بی بی سی اعلام کرد: ایران و انگلستان یک مجتمع بزرگ اسلحه سازی در اصفهان ایجاد خواهند کرد(1357ش)
•پ🔸 از ساعت 9 الی 13/30، مراسم بزرگداشتی در کاشان به مناسبت شهدای قم با حضور جمعیتی حدود3هزار نفر در مسجد گذر باباولی برگزار شد.(1357ش)
🔻به دستور سردار معظم خراسانی حکمران گیلان دکتر حشمت یکی از آزادیخواهان و دوست میرزا کوچک خان به اتفاق عده ای دیگر به دار آویخته شدند (1298ش)
🔸 علي اكبر داور وزير ماليه به كنترات كليه مستخدمين بلژيكي گمركات خاتمه داد و به طور كلي امور گمركات ايران به مأمورين ايراني واگذار شد. (1313 ش)
🔻 محمدحسين خان اديب الدوله كه ساليان دراز رياست مدرسه دارالفنون را بر عهده داشت در تهران درگذشت.(1313 ش)
🔸 زلزله سختي در گرمسار سمنان روي داد و خرابيهاي بسياري وارد ساخت. قريب 15 هزار خانه از بين رفت.(1324 ش)
🚩 شهادت سردار حاج محمد ناظری ، فرمانده یگان تکاوری اباعبدالله (ع) ندسا (1395 ش)
🔸 مهندس حسيبي به معاونت وزارت دارائي انتخاب شد و از طرف دولت به عنوان قائم مقام وزير دارائي و نماينده دولت در كميسيون مختلط معرفي گرديد. (1330 ش)
🔻 از طرف دولت هيئت نمايندگي ايران براي خلع يد تعيين شد(1330 ش)
🔸 قانون تأسيس سازمان بنادر و کشتيراني به تصويب رسيد. (1339 ش)
🔺نمایشگاه هفت هزار سال هنر ایران در بندر میلان ایتالیا افتتاح شد.(1342 ش)
🆔 t.me/hor_zaman
Telegram
شهید شاهرخ ضرغام 🥀حــُـر زمان 🇮🇷
💥👈 تنهاکانال رسمی شهید شاهرخ ضرغام👉💥
(بدون تبلیغ)
اگر🌴حــُـر🌴شدی
لذت عشق و ایثار را با تمام وجود حس خواهی کرد
موضوعات اصلی :
💠تقویم ،ذکر روز📚احادیث موثق
📝زندگینامه شهدا🌹درس اخلاق
🎥مدح ،نوحه🎼✨حکمتهای نهج البلاغه
ادمین
@Shahrokh31zargham
(بدون تبلیغ)
اگر🌴حــُـر🌴شدی
لذت عشق و ایثار را با تمام وجود حس خواهی کرد
موضوعات اصلی :
💠تقویم ،ذکر روز📚احادیث موثق
📝زندگینامه شهدا🌹درس اخلاق
🎥مدح ،نوحه🎼✨حکمتهای نهج البلاغه
ادمین
@Shahrokh31zargham
Forwarded from عکس نگار
✍ #خاطرات_شهدا
خيلي عصباني بود. سرباز بود و مسئول آشپزخانه كرده بودندش. ماه رمضان آمده بود و او گفته بود هركس بخواهد روزه بگيرد، سحري بهش ميرساند. ولي يك هفته نشده، خبر سحري دادنها به گوش سرلشكر ناجي رسيده بود. او هم سرضرب خودش را رسانده بود و دستور داده بود همهي سربازها به خط شوند و بعد، يكي يك ليوان آب به خوردشان داده بود كه «سربازها را چه به روزه گرفتن!»
و حالا ابراهيم بعد از بيست و چهار ساعت بازداشت، برگشته بود آشپزخانه.
ابراهيم با چند نفر ديگر، كف آشپزخانه را تميز شستند و با روغن موزاييكها را برق انداختند و منتظر شدند. براي اولين بار خدا خدا ميكردند سرلشكر ناجي سر برسد.
ناجي در درگاهِ آشپزخانه ايستاد. نگاه مشكوكي به اطراف كرد و وارد شد. ولي اولين قدم را كه گذاشته بود، تا ته آشپزخانه چنان كشيده شده بود كه كارش به بيمارستان كشيد. پاي سرلشكر شكسته بود و ميبايست چند صباحي توي بيمارستان بماند. تا آخر ماه رمضان، بچهها با خيال راحت روزه گرفتند.
🌹 #شهید_حاج_ابراهیم_همت
Join🔜 @hor_zaman
خيلي عصباني بود. سرباز بود و مسئول آشپزخانه كرده بودندش. ماه رمضان آمده بود و او گفته بود هركس بخواهد روزه بگيرد، سحري بهش ميرساند. ولي يك هفته نشده، خبر سحري دادنها به گوش سرلشكر ناجي رسيده بود. او هم سرضرب خودش را رسانده بود و دستور داده بود همهي سربازها به خط شوند و بعد، يكي يك ليوان آب به خوردشان داده بود كه «سربازها را چه به روزه گرفتن!»
و حالا ابراهيم بعد از بيست و چهار ساعت بازداشت، برگشته بود آشپزخانه.
ابراهيم با چند نفر ديگر، كف آشپزخانه را تميز شستند و با روغن موزاييكها را برق انداختند و منتظر شدند. براي اولين بار خدا خدا ميكردند سرلشكر ناجي سر برسد.
ناجي در درگاهِ آشپزخانه ايستاد. نگاه مشكوكي به اطراف كرد و وارد شد. ولي اولين قدم را كه گذاشته بود، تا ته آشپزخانه چنان كشيده شده بود كه كارش به بيمارستان كشيد. پاي سرلشكر شكسته بود و ميبايست چند صباحي توي بيمارستان بماند. تا آخر ماه رمضان، بچهها با خيال راحت روزه گرفتند.
🌹 #شهید_حاج_ابراهیم_همت
Join🔜 @hor_zaman
هر جا کم آوردی ... حوصله نداشتی ... پول نداشتی ... کار نداشتی ... باطریت تموم شد ... تسبیح رو بردار صد بار بگو
🌹《استغفرالله ربی و اتوب الیه》🌹
آروم میشی
✨آیت الله بهجت رحمت الله علیه
Join🔜 @hor_zaman
🌹《استغفرالله ربی و اتوب الیه》🌹
آروم میشی
✨آیت الله بهجت رحمت الله علیه
Join🔜 @hor_zaman
💠 رهبرانقلاب: در دنیای اسلام یک عدّه انسانهای بیارزش و نالایق و پست، سرنوشت برخی از جوامع اسلامی را در دست گرفتهاند؛ مثل همین دولتهای سعودی و امثال اینها.
🔺 اینها بهخاطر دوری از قرآن است. اینها به محتوای قرآن، به معنای قرآن، به مضمون قرآن هیچ اعتقادی ندارند؛ قرآن میگوید «اَشِدّآءُ عَلَى الکُفّارِ رُحَمآءُ بَینَهُم»، ولی اینها «اشدّاء علی المؤمنین، رحماء مع الکفّار» هستند.
Join🔜 @hor_zaman
🔺 اینها بهخاطر دوری از قرآن است. اینها به محتوای قرآن، به معنای قرآن، به مضمون قرآن هیچ اعتقادی ندارند؛ قرآن میگوید «اَشِدّآءُ عَلَى الکُفّارِ رُحَمآءُ بَینَهُم»، ولی اینها «اشدّاء علی المؤمنین، رحماء مع الکفّار» هستند.
Join🔜 @hor_zaman
🌷فلسفه دو سجده در هر رکعت 🌷
شخصی از حضرت علی علیه السلام پرسید : چرا در هر رکعت نماز دو سجده می کنیم؟
حضرت فرمود: چون دو سجده یاد آور انسان است که او از خاک متولد شده وبه خاک باز می گردد.
وقتی به سجده اول میرود بدان که خاک بوده.
سر از سجده بر میدارد یعنی از خاک برانگیخته شده.
به سجده دوم که می روی بدان روزی به خاک باز خواهی گشت
سر از سجده دوم که بر می داری یعنی دوباره از این خاک روز قیامت بر انگیخته خواهی شد.
Join🔜 @hor_zaman
شخصی از حضرت علی علیه السلام پرسید : چرا در هر رکعت نماز دو سجده می کنیم؟
حضرت فرمود: چون دو سجده یاد آور انسان است که او از خاک متولد شده وبه خاک باز می گردد.
وقتی به سجده اول میرود بدان که خاک بوده.
سر از سجده بر میدارد یعنی از خاک برانگیخته شده.
به سجده دوم که می روی بدان روزی به خاک باز خواهی گشت
سر از سجده دوم که بر می داری یعنی دوباره از این خاک روز قیامت بر انگیخته خواهی شد.
Join🔜 @hor_zaman
💠مصطفی تو #شهادت را چگونه میبینی؟
نفس عمیقی کشید و گفت:شھادت رهایی انسان از #حیات مادی و یک تولد #نو است
شهادت مانندرهایی پرنده ازقفساست ...
#شهیدمصطفی_کاظم_زاده
Join🔜 @hor_zaman
نفس عمیقی کشید و گفت:شھادت رهایی انسان از #حیات مادی و یک تولد #نو است
شهادت مانندرهایی پرنده ازقفساست ...
#شهیدمصطفی_کاظم_زاده
Join🔜 @hor_zaman
❤️بالاتر از عشق ❤️
✨قسمت 14
_برای بار سوم و آخر عرض میکنم
بنده وکیلم شما رو با مهریه ی مشخص شده به عقد دائم آقای رضا پرور در بیاورم؟؟
_بله'
صدای جیغ و سوت و کل هست که فضا رو پر میکنه
باورم نمیشه به همین زودی دوماه گذشت دوماه از اون عشق ،عشقی که فقط و فقط از خدا میخاستم دو طرفه باشه...
خوشبحالت زهرا چقدر تو خوشبختی و از خوشبختی تو و برادرم من هم خوشحالم
و هم از این خوشحالم که از این به بعد بیشتر میتونم محسن رو ببینم
همه با خوشحالی به خونه میرن
قبل از رفتن همه با عروس و داماد روبوسی میکنند
محسن زهرا را در آغوش میگیرد و در گوشش چیزی میگه که باعث میشه هردوشون آروم بخندند
من به سمت رضا میرم باهاش روبوسی میکنم
رضا دستم رو محکم میگیره
_ممنون آبجی که واسطه من و زهرا شدی
لبخندی زدم
+من هر کاری برا دادش رضام کنم بازم کمه...
♡♡♡
سر منشائ هر عشقی خداست
عشق فقط بین خدا و بنده اش ر وبدل میشه
بقیه محبت زیاد هستند که عشق زمینی نام گرفتن
حضرت علی (ع) خطاب به خانم زهرا
می فرمودند(من به تو بسیار مشفقم!! )
استاد کتابش رو میبنده
خب این هم از پایان کلاس امروزمون
از در کلاس بیرون میره و دانشجو ها یکی بعد از دیگری تا جایی
که فقط من میمونم و یک کلاس خالی
و حرف های استاد که مغزم رو به دوران در آورده
عشق پنهانیم نسبت به محسن با اینکه اونو رو به من نداد اما خیلی چیزا رو تونستم بخاطر اون به خودم بقبولونم
و اصلی ترینش حجاب
اولین بار چادر برای اینکه محسن یه دختر چادری رو بیشتر میپسنده انتخاب کردم
اما الان فقط و فقط میخام خدا از من راضی باشه
آخ محسن کاش میدونستی عشقت با من چکار ها که نکرد...
📝ادامه دارد .....
✨قسمت 14
_برای بار سوم و آخر عرض میکنم
بنده وکیلم شما رو با مهریه ی مشخص شده به عقد دائم آقای رضا پرور در بیاورم؟؟
_بله'
صدای جیغ و سوت و کل هست که فضا رو پر میکنه
باورم نمیشه به همین زودی دوماه گذشت دوماه از اون عشق ،عشقی که فقط و فقط از خدا میخاستم دو طرفه باشه...
خوشبحالت زهرا چقدر تو خوشبختی و از خوشبختی تو و برادرم من هم خوشحالم
و هم از این خوشحالم که از این به بعد بیشتر میتونم محسن رو ببینم
همه با خوشحالی به خونه میرن
قبل از رفتن همه با عروس و داماد روبوسی میکنند
محسن زهرا را در آغوش میگیرد و در گوشش چیزی میگه که باعث میشه هردوشون آروم بخندند
من به سمت رضا میرم باهاش روبوسی میکنم
رضا دستم رو محکم میگیره
_ممنون آبجی که واسطه من و زهرا شدی
لبخندی زدم
+من هر کاری برا دادش رضام کنم بازم کمه...
♡♡♡
سر منشائ هر عشقی خداست
عشق فقط بین خدا و بنده اش ر وبدل میشه
بقیه محبت زیاد هستند که عشق زمینی نام گرفتن
حضرت علی (ع) خطاب به خانم زهرا
می فرمودند(من به تو بسیار مشفقم!! )
استاد کتابش رو میبنده
خب این هم از پایان کلاس امروزمون
از در کلاس بیرون میره و دانشجو ها یکی بعد از دیگری تا جایی
که فقط من میمونم و یک کلاس خالی
و حرف های استاد که مغزم رو به دوران در آورده
عشق پنهانیم نسبت به محسن با اینکه اونو رو به من نداد اما خیلی چیزا رو تونستم بخاطر اون به خودم بقبولونم
و اصلی ترینش حجاب
اولین بار چادر برای اینکه محسن یه دختر چادری رو بیشتر میپسنده انتخاب کردم
اما الان فقط و فقط میخام خدا از من راضی باشه
آخ محسن کاش میدونستی عشقت با من چکار ها که نکرد...
📝ادامه دارد .....
❤️بالاتر از عشق ❤️
✨قسمت15
صدیقه هم چند هفته دیگه قرارهست به عقد پسرعمومون دربیاد
و وقتی صدیقه هم بره من میمونم و یه عالم تنهایی و غصه
اگه محسن من رو دوست داشت حتما تو این دوماه آشنایی باید حرکتی میکرد
اما...
نکنه کس دیگه ای رو دوست داشته باشع؟؟؟
نه!!هیچوقت نباید این اتفاق بیفته ،اما اگه افتاد؟؟؟
چشمام رو میبندم و سرم رو تکون میدم تا این خزعبلات رو از ذهن آشفته ام بیرون کنم
تنها کاری که تسکینم میده دروغ گفتن
البته نه به کسی بلکه به خودم
و با خودم زمزمه میکنم
رگ من قید تو هست اگر قیدت را بزنم میمیرم....
♡♡♡
صدای اذان در گوشم میپیچد
دلم هوای نماز جماعت میکند. به یاد روز هایی که با رضا و صدیقه به نماز جماعت میرفتیم کیفم رو آماده میکنم
سجاده ی سفید و مهری که تبرک کربلاست...
رضا حتما بازهرا به نماز میرود و صدیقه هم که با با پدر برای خرید جهیزیه به بازار رفته اند
من ماندم تنهای تنها
چادرم رو روی سرم میگذارم
یادم هست یک روز که رضا میخاست با او مسجد بروم بهانه آوردم و گفتم
+میخام تنها نماز بخونم حس بگیرم
رضا در جواب من گفت
_میخای حس بگیری؟؟؟نماز شب هست.این نماز رو باید به جماعت خوند
لبخندی میزنم از افکارم بیرون میام
به طرف مسجد راه میافتم
نماز شروع میشه
و دوباره در قنوتم محسن رو از خدا خواستم
ودوباره اشکهام جاری شدن
نماز تمام شد و چادر مشکی رو با چادر سفید گلدارم عوض کردم
از در مسجد خارج شدم اما نغمه دعای فرج باعث شد برگردم
و رو ب قبله بایستم دستانم را بلند میکنم
اللهم کن لولیک حجه ابن الحسن
صلواتک علیه و علی آبائه
فی هذه ساعه و فی کل ساعه
ولیا و حافظا و قاعدا و ناصرا
و دلیلا و عینا حتی تسکنه عرضک طوعا و تمتعه فیها طویلا
صورت خیس از اشکم رو با چادر خشک کردم
هوا تاریک بود و خانه ما دو کوچه با مسجد فاصله داشت
با اینکه میدانستم اتفاقی نمیفته اما دلم آرام نمیشد
میترسیدم اتفاقی بیفته و تا آخر همر باعث شرمندگیم بشه
سرم را پایین انداخته بودم و دنبال راه چاره میگشتم که صدای آشنایی باعث شد همه چیز رو از یاد ببرم
+خاله فاطمه ؟؟؟
به سمت صدا برمیگردم
محمد با صورتی خندان به من خیره شده بود.
اورا در آغوش گرفتم و بر گونه اش بوسه زدم
+با کی اومدی خاله؟؟
با....
صدای محسن باعث شد حرف در دهان محمد بماند
_سلام خانوم محمودی
در یک لحظه نگاهمان به هم گره خورد و هردو نگاهمان را ازهم گرفتیم
_با پدرتون تشریف آوردید؟؟؟
+نه تنهام.... ال..الآنم میخاستم برگردم خونه خدانگهدارتون
خدا خدا میکردم مانع رفتنم بشه و این اتفاق افتاد!
_الان خطرناکه میخاید هراهتون بیام؟؟
+زحمتتون میشه
_نه این چه حرفیه
محسن از در مسجد خارج شد و من هم با قدم هایی شمرده پشت سرش به راه افتادم
محمد بین ما لی لی میرفت لحظه ای دست محسن را میگرفت و لحظه ای بعد چهدر من رو
کاش این کوچه ها انتها نداشتند که تا ابد پشت سرت قدم هایت را در آغوش میگرفتم
در آغوش گرفتن خودت که رویایی محال است
بلاخره به خانه رسیدیم سرت پایین است و طوری که من بشنوم میگویی یاعلی
و من زمزمه میکنم
+علی یارت
و میروی محمد پشت سرت می آید و مهره های تسبیح سبز رنگت همچنان در دستانت میچرخد
در را میبندم که یکهو یادم می آید تو را به خانه دعوت نکردم
محکم توی سرم میزنم امان از این حواسپرتی....
📝ادامه دارد ....
✨قسمت15
صدیقه هم چند هفته دیگه قرارهست به عقد پسرعمومون دربیاد
و وقتی صدیقه هم بره من میمونم و یه عالم تنهایی و غصه
اگه محسن من رو دوست داشت حتما تو این دوماه آشنایی باید حرکتی میکرد
اما...
نکنه کس دیگه ای رو دوست داشته باشع؟؟؟
نه!!هیچوقت نباید این اتفاق بیفته ،اما اگه افتاد؟؟؟
چشمام رو میبندم و سرم رو تکون میدم تا این خزعبلات رو از ذهن آشفته ام بیرون کنم
تنها کاری که تسکینم میده دروغ گفتن
البته نه به کسی بلکه به خودم
و با خودم زمزمه میکنم
رگ من قید تو هست اگر قیدت را بزنم میمیرم....
♡♡♡
صدای اذان در گوشم میپیچد
دلم هوای نماز جماعت میکند. به یاد روز هایی که با رضا و صدیقه به نماز جماعت میرفتیم کیفم رو آماده میکنم
سجاده ی سفید و مهری که تبرک کربلاست...
رضا حتما بازهرا به نماز میرود و صدیقه هم که با با پدر برای خرید جهیزیه به بازار رفته اند
من ماندم تنهای تنها
چادرم رو روی سرم میگذارم
یادم هست یک روز که رضا میخاست با او مسجد بروم بهانه آوردم و گفتم
+میخام تنها نماز بخونم حس بگیرم
رضا در جواب من گفت
_میخای حس بگیری؟؟؟نماز شب هست.این نماز رو باید به جماعت خوند
لبخندی میزنم از افکارم بیرون میام
به طرف مسجد راه میافتم
نماز شروع میشه
و دوباره در قنوتم محسن رو از خدا خواستم
ودوباره اشکهام جاری شدن
نماز تمام شد و چادر مشکی رو با چادر سفید گلدارم عوض کردم
از در مسجد خارج شدم اما نغمه دعای فرج باعث شد برگردم
و رو ب قبله بایستم دستانم را بلند میکنم
اللهم کن لولیک حجه ابن الحسن
صلواتک علیه و علی آبائه
فی هذه ساعه و فی کل ساعه
ولیا و حافظا و قاعدا و ناصرا
و دلیلا و عینا حتی تسکنه عرضک طوعا و تمتعه فیها طویلا
صورت خیس از اشکم رو با چادر خشک کردم
هوا تاریک بود و خانه ما دو کوچه با مسجد فاصله داشت
با اینکه میدانستم اتفاقی نمیفته اما دلم آرام نمیشد
میترسیدم اتفاقی بیفته و تا آخر همر باعث شرمندگیم بشه
سرم را پایین انداخته بودم و دنبال راه چاره میگشتم که صدای آشنایی باعث شد همه چیز رو از یاد ببرم
+خاله فاطمه ؟؟؟
به سمت صدا برمیگردم
محمد با صورتی خندان به من خیره شده بود.
اورا در آغوش گرفتم و بر گونه اش بوسه زدم
+با کی اومدی خاله؟؟
با....
صدای محسن باعث شد حرف در دهان محمد بماند
_سلام خانوم محمودی
در یک لحظه نگاهمان به هم گره خورد و هردو نگاهمان را ازهم گرفتیم
_با پدرتون تشریف آوردید؟؟؟
+نه تنهام.... ال..الآنم میخاستم برگردم خونه خدانگهدارتون
خدا خدا میکردم مانع رفتنم بشه و این اتفاق افتاد!
_الان خطرناکه میخاید هراهتون بیام؟؟
+زحمتتون میشه
_نه این چه حرفیه
محسن از در مسجد خارج شد و من هم با قدم هایی شمرده پشت سرش به راه افتادم
محمد بین ما لی لی میرفت لحظه ای دست محسن را میگرفت و لحظه ای بعد چهدر من رو
کاش این کوچه ها انتها نداشتند که تا ابد پشت سرت قدم هایت را در آغوش میگرفتم
در آغوش گرفتن خودت که رویایی محال است
بلاخره به خانه رسیدیم سرت پایین است و طوری که من بشنوم میگویی یاعلی
و من زمزمه میکنم
+علی یارت
و میروی محمد پشت سرت می آید و مهره های تسبیح سبز رنگت همچنان در دستانت میچرخد
در را میبندم که یکهو یادم می آید تو را به خانه دعوت نکردم
محکم توی سرم میزنم امان از این حواسپرتی....
📝ادامه دارد ....
📣 همزمان با برگزاری جشن گلریزان ستاد دیه صورت گرفت؛
🌷 کمک ۴ میلیارد ریالی رهبر انقلاب برای آزادی زندانیان نیازمند
👈 همزمان با برگزاری سیودومین جشن گلریزان ستاد دیه کشور ویژهی کمک به آزادی زندانیان نیازمند، حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی، مبلغ چهار میلیارد ریال به این امر خداپسندانه اختصاص دادند.
👈 جشن گلریزان هر سال در ماه مبارک رمضان، به همت ستاد مردمی رسیدگی به امور دیه و کمک به زندانیان نیازمند با حضور جمعی از مسئولان و خیّرین نیکوکار در تهران و شهرهای مختلف کشور برگزار میشود.
Join🔜 @hor_zaman
🌷 کمک ۴ میلیارد ریالی رهبر انقلاب برای آزادی زندانیان نیازمند
👈 همزمان با برگزاری سیودومین جشن گلریزان ستاد دیه کشور ویژهی کمک به آزادی زندانیان نیازمند، حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی، مبلغ چهار میلیارد ریال به این امر خداپسندانه اختصاص دادند.
👈 جشن گلریزان هر سال در ماه مبارک رمضان، به همت ستاد مردمی رسیدگی به امور دیه و کمک به زندانیان نیازمند با حضور جمعی از مسئولان و خیّرین نیکوکار در تهران و شهرهای مختلف کشور برگزار میشود.
Join🔜 @hor_zaman
🌹🕊شهید محمدهادی ذوالفقاری :
🌷من مطمئن هستم اگر به نامحرم نگاه کنی #راه_شهادت بسته میشود. چشم گنهکار لایق #شهادت نیست.🍃
Join🔜 @hor_zaman
🌷من مطمئن هستم اگر به نامحرم نگاه کنی #راه_شهادت بسته میشود. چشم گنهکار لایق #شهادت نیست.🍃
Join🔜 @hor_zaman
✨بسم رب الشهدا والصدیقین✨
🌹نام:رحمت الله
🌱نام خانوادگی:جوینی
🌹تاریخ تولد:۱۳۴۴
🌱محل تولد:گنبدکاووس
🌹تاریخ شهادت:۱۳۶۱ همزمان با ماه مبارک رمضان
🌱محل شهادت:بصره
⚜شهید رحمت جوینی در تاریخ ۱۳۴۴ در گنبدکاوس در خانواده ای مومن و اهل تقوا دیده به جهان گشود. از آنجا که پدر و مادر این شهید بزرگوار تولد این عزیز را رحمت خداوندی برای خانواده می دانستند نام رحمت را برای وی برگزیدند.
⚜رحمت در کودکی پر جنب وجوش، پرکار و کنجکاو بود.در خصوص مسایل مذهبی از همان دوران کودکی نسبت به شرکت در مراسمات عزاداری حضرت سیدالشهدا بسیار علاقه مند بود و همیشه به اتفاق خانواده و برادرش در این مراسمات شرکت می کرد.
⚜رحمت علاقه به درس داشت و با تلاش و کوشش توانست دوران ابتدایی را با موفقیت به پایان برساند.آغاز جنگ تحمیلی همزمان با دوران راهنمایی رحمت بود و او نیز همچون بسیاری از فرزندان این سرزمین دوست داشت تا در جبهه حضور پیدا کند اما سن کم او این اجازه را نمی داد تا اینکه بالاخره موفق شد برای اعزام به جبهه ثبت نام نماید.
⚜بالاخره شهید همراه سایر همرزمانش عازم خط مقدم شده و تا سپیده صبح با دشمنان بعثی مبارزه کردند و آنان را به عقب راندند حدود چهل و هشت ساعت بعد که از آتش دشمن کم شد همرزمانش جنازه تکه تکه اورا که شدیدا سوخته بود یافتند و به پشت خط انتقال دادند.
📕عروج:
⚜سرانجام این جوان برومند گنبدی در سال ۱۳۶۱ در شرق بصره در عملیات رمضان ؛همچون مولایش علی بن ابی طالب درشب بیست ویکم ماه مبارک رمضان به شهادت رسید.
🆔 t.me/hor_zaman
🌹نام:رحمت الله
🌱نام خانوادگی:جوینی
🌹تاریخ تولد:۱۳۴۴
🌱محل تولد:گنبدکاووس
🌹تاریخ شهادت:۱۳۶۱ همزمان با ماه مبارک رمضان
🌱محل شهادت:بصره
⚜شهید رحمت جوینی در تاریخ ۱۳۴۴ در گنبدکاوس در خانواده ای مومن و اهل تقوا دیده به جهان گشود. از آنجا که پدر و مادر این شهید بزرگوار تولد این عزیز را رحمت خداوندی برای خانواده می دانستند نام رحمت را برای وی برگزیدند.
⚜رحمت در کودکی پر جنب وجوش، پرکار و کنجکاو بود.در خصوص مسایل مذهبی از همان دوران کودکی نسبت به شرکت در مراسمات عزاداری حضرت سیدالشهدا بسیار علاقه مند بود و همیشه به اتفاق خانواده و برادرش در این مراسمات شرکت می کرد.
⚜رحمت علاقه به درس داشت و با تلاش و کوشش توانست دوران ابتدایی را با موفقیت به پایان برساند.آغاز جنگ تحمیلی همزمان با دوران راهنمایی رحمت بود و او نیز همچون بسیاری از فرزندان این سرزمین دوست داشت تا در جبهه حضور پیدا کند اما سن کم او این اجازه را نمی داد تا اینکه بالاخره موفق شد برای اعزام به جبهه ثبت نام نماید.
⚜بالاخره شهید همراه سایر همرزمانش عازم خط مقدم شده و تا سپیده صبح با دشمنان بعثی مبارزه کردند و آنان را به عقب راندند حدود چهل و هشت ساعت بعد که از آتش دشمن کم شد همرزمانش جنازه تکه تکه اورا که شدیدا سوخته بود یافتند و به پشت خط انتقال دادند.
📕عروج:
⚜سرانجام این جوان برومند گنبدی در سال ۱۳۶۱ در شرق بصره در عملیات رمضان ؛همچون مولایش علی بن ابی طالب درشب بیست ویکم ماه مبارک رمضان به شهادت رسید.
🆔 t.me/hor_zaman
Telegram
شهید شاهرخ ضرغام 🥀حــُـر زمان 🇮🇷
💥👈 تنهاکانال رسمی شهید شاهرخ ضرغام👉💥
(بدون تبلیغ)
اگر🌴حــُـر🌴شدی
لذت عشق و ایثار را با تمام وجود حس خواهی کرد
موضوعات اصلی :
💠تقویم ،ذکر روز📚احادیث موثق
📝زندگینامه شهدا🌹درس اخلاق
🎥مدح ،نوحه🎼✨حکمتهای نهج البلاغه
ادمین
@Shahrokh31zargham
(بدون تبلیغ)
اگر🌴حــُـر🌴شدی
لذت عشق و ایثار را با تمام وجود حس خواهی کرد
موضوعات اصلی :
💠تقویم ،ذکر روز📚احادیث موثق
📝زندگینامه شهدا🌹درس اخلاق
🎥مدح ،نوحه🎼✨حکمتهای نهج البلاغه
ادمین
@Shahrokh31zargham