شهید شاهرخ ضرغام 🥀حــُـر زمان 🇮🇷
139 subscribers
10.3K photos
1.77K videos
256 files
2.63K links
💥👈 تنهاکانال رسمی شهید شاهرخ ضرغام👉💥
(بدون تبلیغ)

اگر🌴حــُـر🌴شدی
لذت عشق و ایثار را با تمام وجود حس خواهی کرد

موضوعات اصلی :
💠تقویم ،ذکر روز📚احادیث موثق
📝زندگینامه شهدا🌹درس اخلاق
🎥مدح ،نوحه🎼حکمتهای نهج البلاغه

ادمین
@Shahrokh31zargham
Download Telegram
#تلنگر_مثبت
خوش شانسی را تجسم کنید
خودتان را به عنوان یک فرد خوش شانس تصور و تجسم کنید ، کسی که به سادگی می‌تواند ، آنچه را که می‌خواهد، بدست آورد تجسم کنید که پنجره‌های روح خود را باز کرده‌اید تا هوای تازه وارد آن شود.
شما در حال گرفتن انرژی مثبت از جهان کائنات هستید ، به دنبال تایید و پذیرش اطرافیان ودوستان خود نباشید ، محکم و با شناخت به دنبال خواسته‌های خود بروید. سعی کنید خود را در آن شرایط با تمام جزییات ببینید.جزئیات خواسته خود را ریز به ریز با دقت، تجسم کنید ، تجربه و احساسات یک فرد "خوش شانس" را به خود بگیرد و در آن غرق شوید.
همین حالا چشمانتان را ببندید و تجسم خلاق خود را شروع کنید.
بله همین حالا...

Join🔜 @hor_zaman
🌸🍃🌸🍃🌸🍃
همه برایم دست تکان دادند ،

اما کم بود دستانی که “تکانم” دادند
به حرمت تاثیری که
بر همه ی فرزندان سرزمینت داشته ای
هفته معلم از امروز تا همیشه مبارک

🌸🍃🌸🍃🌸🍃

Join🔜 @hor_zaman
🔴سالروز شهادت🔴
🌹پاسدار شهید محمود یزدانفر🌹

🌱تاریخ ولادت: 1342/09/30
🌷محل ولادت:بابل
🌱تاریخ شهادت: 1364/02/12
🌷 محل شهادت: طلائیه
Join 🔜 @hor_zaman
بسم رب شهدا و صدیقین

🌹پاسدار شهید محمود یزدانفر🌹

🌱تاریخ ولادت: 1342/09/30
🌷محل ولادت:بابل
🌱تاریخ شهادت: 1364/02/12
🌷 محل شهادت: طلائیه

🚩روایت عشق...
...محل خدمت ایشان پادگان حمزه ی سید الشهدا تهران از منطقه یک کشوری بود که در واحد پرسنلی آن خدمت میکرد به نقل دیگر همکارانش او همیشه مشغول کار بود و پشتکار زیادی در کارها داشت و اصلا خستگی برایش معنی نداشت با اینکه همیشه مطیع امر فرماندهی بود ولی هر بار که فرصتی پیش میامد برای اعزام مجدد به ملجا عاشقان معبد عارفان یعنی جبهه اصرار می ورزید اما در جواب میشنید که به شما در این مکان بیشتر احتیاج است وباید در این سنگر خدمت نمایید تا آنکه دو یار مخلص و با وفای او پاسداران شهید یوسف ابوالحسنی و محمود عالمی به ندای حق لبیک گفتند به درجه رفیع شهادت نائل گشتند
🍃🌹🍃🌹🍃🌹
لذا با اصرار فراوان بر مسئول مربوطه راهی جبهه های حق علیه باطل در غرب کشور گردید و مهاجر علی الله گشت پس از مدتی عملیات پیروز مندانه ی والفجر4 آغاز گردید او از حماسه آفرینان این عملیات عظیم بود. بعد از اتمام ماموریت که مدتش 6 ماه بود به ستاد منطقه یک سپاه برگشت و همان زمان درخواست مجدد ماموریت به جبهه را نمود که اینبار این پاسدار حسینی به کربلای به خون غلتیده خوزستان هجرت کرد مدتی در جبهه بود که مصادف گشت با طرح عظیم لبیک یا خمینی که سیل خروشان عاشقان شهادت و کربلای حسینی راهی جبهه ها شدند و برادر شهیدمان محمود به عنوان مسئول آمار سپاه یکم قدس معرفی گردیدند.
🍃🌹🍃🌹🍃
در همین اوقات بود که عملیات غرور آفرین و پیروز مندانه ی خیبر آغاز گشت و محمود ما از جمله کسانی بود که با شرکت فعال در عملیات پرچم خونین حسینی را در آن سوی مرز ها به اهتزاز در آورد و با تجربه وافر از جنگ به واحد اطلاعات عملیات لشکر 17 علی ابن ابی طالب علیه السلام رفتند.
پس از این انتقال بود که این بنده مخلص خدا با رشد معنوی قابل توجهی که پیدا کرده بود دیگر همسنگران این شهید و شاهد با دیدن چهره پر فروغ این پاسدار غبته میخوردند از همسنگرانش نقل است که این رزمنده هرشب بعد از تلاوت آیاتی از کلام الله مجید مدتی در سنگرش به خواب میرفت اما مجددا برای شب زنده داری در سیاهی شب بلند میشد و از خواب شیرین چشم میپوشید...
جهت شادی روح بلندش صلوات
🌴حــُـرهای زمان🌴
Join 🔜 @hor_zaman
💠یا ولی الله الاعظم💠
ای دلربا بیا که قدومت مبارک است
میلاد توست شأن نزول تبارک است
تا زین العابدین به دو عالم امام ماست
دنیا و آخرت ز ولایش به کام ماست

🌷میلاد امام سجّاد(علیه السلام)مبارک 🌷

Join🔜 @hor_zaman
💠مقام معظم رهبری...

دست توانای #معلم است که چشم انداز آینده ما را ترسیم می کند . معلمان، قدر خود را بدانند وجود آنها در سرنوشت یک ملت مؤثر است.

🌹معلم شهید محمد ابراهیم همت🌹

Join🔜 @hor_zaman
🌹امام سجّاد( عليه السلام ):

هرگاه نماز مى گزارى، چنان باش كه گويى نماز آخرين را به جاى مى آورى


📘بحار الأنوار ، ج 78 ، ص 160

Join🔜 @hor_zaman
شعبان و آشتی کنان-3
@ostad_shojae
شعبان که به نیــمه می رسد؛
زمین؛
تمـامِ هُنَــرَش را رو می کند...
و قیمت می گیـرد!

هوس قیمتی شدن دارید؟
خودتون رو برای درکـــِ این شب، آماده کنید
Join🔜 @hor_zaman
شهید شاهرخ ضرغام 🥀حــُـر زمان 🇮🇷
#برات_میمیرم 💠قسمت چهارم پدرم آدم بی منطقی نبود... فقط اینکه خبر نداشت دخترش شیدا شده و خواستگاری کرده..... منو پیشش نشاند و دستمو گرفت.... یک بوسه به پیشانیم زد و گفت: دخترم من هیچ وقت شما رو برای کاری مجبور نکردم... همیشه سعی کردم هر تصمیمی تو زندگی تون…
#برات_میمرم
💠قسمت پنجم

از یک بچه بسیجی دائم الوضو بعید بود از این کارها بلد باشه.... یک میز رمانتیک خاطره ساز آماده کرده بود...
گل... شمع...
آن هم در یک مکان عمومی....
ویک جعبه کادوی شیک که روی میز بود...
این همه سورپرایز برام جالب بود... اما دلم جایی گیر بود که بود و نبود این تشکیلات برایم یکی بود...با یک سلام و احوالپرسی گرم صندلی را برایم عقب کشید تا بشینم...
واااای خدای من ... این مرد با من مثل یک ملکه رفتار میکنه....
یهویی یاد چادر افتادم....
یک آن خشکم زد....
توی دلم از خدا کمک خواستم....

دلواپسی ها نمی گذاشت از بودن در کنار سینا لذت کافی ببرم...

سینا با آرامش و خونگرمی شروع به صحبت کرد...
من تازه یادم افتاد که باید از زندگی آینده و شرط و شروط مان صحبت کنیم....
من فقط خودم را برای دیدن سینا آماده کرده بودم و اصلا به چیز دیگری فکر نمی کردم...
فقط دوست داشتم باهاش حرف بزنم...

خوشحالی و استرس فکرم را تعطیل کرده بود...
اما سینا برعکس من معلوم بود که آرامش بیشتری داره....
خیلی خوب صحبت میکرد...
من هم مثل مادری که از زبان باز کردن طفلش ذوق میکنه... از صحبت کردن سینا به وجد می آمدم...
با هر کلامی به جذابیتش اضافه میشد...

باورم نمی شد... من اولین غذای مشترک زندگیم را با عشقم میخورم...
سینا سر صحبت را باز کرد: خب... خانم خانما... دست و پای منو زنجیر کردید... قلبو تسخیر کردید... حالا بفرمایید شرط و شروط تون رو... من در خدمتم
_ من شرطی ندارم...
_ پس چشم بسته منو غلام خودتون کردید

خدای من ....
هر قدر صحبت میکرد من دیوانه تر میشدم...
حرفهای پدرم یادم می افتاد و ته دلم خالی میشد... میترسیدم عشق آتشین جلوی عقل و افکارم را سد کند و خدا نکرده پشیمونی به دنبال داشته باشد...
ولی این افکار بر حسم غلبه نمی کرد...
من مثل یک مجنون دیوانه ی سینا شده بودم...
با صحبت های سینا دوبار از افکارم بیرون آمدم...
: خانم گل ... راحت باش ... بلاخره هر کسی خواسته ای داره ٬ برنامه ای داره....
_ من هیچ خواسته ای ندارم... اگه داشتم می گفتم... فقط اینکه من سر قولم هستم... چادری میشم... فرصت نشد چادر تهیه کنم...امیدوارم فکر نکنید که....
_چادری شدن اختیاریه... من از شما نخواستم چادر بپوشید...
_یعنی براتون مهم نیست که همسرتون بی چادر باشه.!!؟؟
_ من چادر رو خیلی دوست دارم... ولی اینکه یک نفر بخواد چادر بپوشه٬ باید با اختیار و باور خودش باشه٬ نه به خواسته کس دیگه
_ من با اختیار خودم میخوام... دوس دارم اولین چادرمو شما برام بخرید...لطفا !!
_ من در خدمتم... شما جون بخواه...

با جمله های قشنگش قلبم از جا کنده میشد...

اما با شجاعت تمام اولین سوالم را که خیلی ذهنم را مشغول کرده بود پرسیدم: شما قرار بود داماد بشید٬ جریان چی شد!!؟؟

ادامه دارد....

🌹کانال شهید شاهرخ ضرغام🌴 حــُر زمان🌴
Join🔜 @hor_zaman
💥‍ از بین رفتن جملهٔ گناهان 🔻

حضرت آیت الله بهجت(رحمت الله)؛

صلوات منهدم کننده ی گناهان است.
این روایت در کتاب « جامع الاخبار »

⬅️از رسول اکرم (صل الله) نقل شده است: « مَن صَلَّی عَلَیَّ مَرَّةً ، لَم یَبقِ لََهُ مِن ذُنُوبِه ذَرَةً »
هرکس یک بار بر من صلوات بفرستد ، یک ذره از گناهانش باقی نمےماند .

🗒نکته های ناب از آیت الله بهجت، ص6

Join🔜 @hor_zaman
امام سجاد علیه السلام:

نشانه های مؤمن پنج چیز است:

❶ پرهیزگاری در خلوت
❷ صدقه در حالت نیازمندی
❸ شکیبایی هنگام مصیبت
❹ بردباری هنگام خشم
❺ و راستگویی هنگام ترس

🗒الخصال، ص۲۴۵

Join🔜 @ hor_zaman
🔰 #آیت_الله_بهجت

🌸داشتن وسایل راحتی و رفاه، غیر از راحتی و رفاه و آرامش دل است.

💠«أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ القُلُوبُ» تنها وسیله آرامش دل، ذکرالله است.

🌸ولی ما بر اسباب تکیه می کنیم و از مسبب الاسباب غافل هستیم.


Join🔜 @hor_zaman
⬅️خاطرات طنز شهدا😄

موقع آن بود كه بچه ها به خط مقدم بروند و از خجالت دشمن نابكار دربیایند. همه از خوشحالى در پوست نمى گنجیدند.
جز عباس ریزه كه چون ابر بهارى اشك مى ریخت و مثل كنه چسبیده بود به فرمانده كه تو رو جان فك و فامیلت مرا هم ببر ، بابا درسته كه قدم كوتاهه ، اما براى خودم كسى هستم.
اما فرمانده فقط مى گفت:
«نه! یكى باید بماند و از چادرها مراقبت كند. بمان بعدا مى برمت»
عباس ریزه گفت:
«تو این همه آدم من باید بمانم و سماق بمكم»
وقتى دید نمى تواند دل فرمانده را نرم كند مظلومانه دست به آسمان بلند كرد و نالید:
«اى خدا تو یك كارى كن. بابا منم بنده ات هستم»
چند لحظه اى مناجات كرد. حالا بچه ها دیگر دورادور حواس شان به او بود. عباس ریزه یك هو دستانش پایین آمد. رفت طرف منبع آب و وضو گرفت. همه حتى فرمانده تعجب كردند.
عباس ریزه وضو ساخت و رفت به چادر. دل فرمانده لرزید. فكرى شد كه عباس حتما رفته نماز بخواند و راز و نیاز كند.
وسوسه رهایش نكرد. آرام و آهسته با سر قدم هاى بى صدا در حالی كه چند نفر دیگر هم همراهى اش مى كردند به سوى چادر رفت.
اما وقتى كناره چادر را كنار زده و دید كه عباس ریزه دراز كشیده و خوابیده ، غرق حیرت شد. پوتین هایش را كند و رفت تو.
فرمانده صدایش كرد:
«هِى عباس ریزه. خوابیدى؟ پس واسه چى وضو گرفتى؟»
عباس غلتید و رو برگرداند و با صداى خفه گفت:
«خواستم حالش را بگیرم»
فرمانده با چشمانى گرد شده گفت:
«حال كى را؟»
عباس یك هو مثل اسپندى كه روى آتش افتاده باشد از جا جهید و نعره زد:
«حال خدا را. مگر او حال مرا نگرفته!؟ چند ماهه نماز شب مى خوانم و دعا مى كنم كه بتوانم تو عملیات شركت كنم. حالا كه موقعش رسیده حالم را مى گیرد و جا مى مانم. منم تصمیم گرفتم وضو بگیرم و بعد بیایم بخوابم. یك به یك»
فرمانده چند لحظه با حیرت به عباس نگاه كرد. بعد برگشت طرف بچه ها كه به زور جلوى خنده شان را گرفته بودند و سرخ و سفید مى شدند. یك هو فرمانده زد زیر خنده و گفت:
«تو آدم نمى شوى. یا الله آماده شو برویم»
عباس شادمان پرید هوا و بعد رو به آسمان گفت:
«خیلى نوكرتم خدا الان كه وقت رفتنه عمرى ماند تو خط مقدم نماز شكر مى خوانم تا بدهكار نباشم»
بین خنده بچه ها عباس آماده شد و دوید به سوى ماشین هایى كه آماده حركت بودند و فریاد زد:
«سلامتى خداى مهربان صلوات»

منبع: کتاب رفاقت به سبک تانک📚

Join 🔜 @hor_zaman
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌹لبخند شهدا☺️
به چپ چپ, به راست راست, ازجلو نظام خبردار...
شبتون شاد در پناه خدا و شهدا

Join 🔜 @hor_zaman
وعده روزشمار ظهور....

امروز ۴۰۴۳۸۹روزغیبت بهار انسانیت گذشت...😔


🌹پیامبر اکرم (صل الله علیه واله):

دوازدهمين جانشين من غيبتي خواهد کرد که ديده نشود، و بر اين امت زماني خواهد آمد که از اسلام جز اسم و از قرآن جز اثري باقي نمانده، در اين هنگام خداوند به او اجازه قيام مي دهد؛ اسلام را آشکار مي کند، رسوم قرآن را تجديد مي نمايد. خوشا به حال کساني که آنها را دوست مي دارند و از ايشان پيروي مي کنند. خوش به حال کسي که چنگ به دامن آنها مي زند.

📘ينابيع المودة/ ص440


برچهره پر زنور مهدی صلوات...

بر جان و دل صبور مهدی صلوات...

تا امر فرج شود مهیا بفرست

بهر فرج و ظهور مهدی صلوات...

اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل فرجهم...🌹

🌹اللهم عجل لو لیک الفرج🌹


🌹کانال شهید شاهرخ ضرغام🌴 حــُر زمان🌴
Join🔜 @hor_zaman