نشر هونار
271 subscribers
3.28K photos
173 videos
15 files
1.01K links
نشر هونار به شماره پروانه۱۰۱۹۵ فعال در حوزه كتاب‌های عمومی با تمرکز بر ادبیات ایران و جهان (شعر و داستان)
🌐 www.hoonaar.com
📧 info@hoonaar.com
📧 hoonaarpub@gmail.com

📞 02144489680
📲 09363913953

admin: @hoonaarpub
Instgrm: hoonaar.publication
Download Telegram
عشق و مرگ مشابه همدیگر هستند. آن‌ها هیچ تاریخ خاصی ندارند و رویدادهایی در زندگی انسان هستند. رویدادی جداگانه که با دیگر رویدادهای مشابه پیوندی ندارند. نمی‌توان از سلطه‌ی آن‌ها فرار کرد. آن‌ها در زمان مقرر هجوم می‌آورند و ما نمی‌توانیم به زمان آن پی ببریم. آن‌ها ما را غافلگیر می‌کنند: «عشق و مرگ در بحبوحه‌ی دلمشغولی‌های روزمره‌ی شما از نیستی ظهور خواهند کرد. مسلماً از هیچ کاری کوتاهی نمی‌کنیم تا به علّت آن‌ها پی ببریم و سعی می‌کنیم مقدمات آن‌ها را بشناسیم».

#زیگمونت_باومن
“عشق سیال”


@hoonaarpublication
یه شاعر بدون غصه چی می‌تونه بنویسه؟
اون همون قدر که ماشین تحریرش رو لازم داره، غمش رو هم لازم داره.

#چارلز_بوکفسکی


@hoonaarpublication
Forwarded from ART CHANNEL
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
❗️فیلیپ راث و پل آستر، دو نویسنده‌ی قَدَر، سر موضوعی مهم جدل می‌کنند!
▪️راث در سال ۲۰۰۹ اظهار نظری درباره‌ی سرنوشت «رمان» و «رمان‌خوانی» می‌کند و پل آستر، که امروز سالروز تولدش است، یک ماه بعد پاسخ او را می‌دهد!
▫️این مجادله‌ی جذاب را با زیرنویس فارسی ببینید!
▪️بازنشر از شبکه آفتاب!


@artchanel
از شاعر اثری نیست. چرا که هیچکس شاعر نیست. زیرا سرشت آدمی در میانه است. ناتوانی او یا ظرافت او؛ تنها شعر وجود دارد.

شعر به سان دشتها، به‌سان برف، به سان فصول وجود دارد. اما هیچکس شعر نمی‌سازد، همچنان که هیچکس نمی‌تواند رگبارهای بهاری یا برف‌های زمستانی را بر ما ارزانی دارد. شعر حیات زلالی است که در وجود ما گام می‌نهد تا آن را بشناسیم، شناختی اثیری، ظریف، همانند شناختی که مادر از فرزند یا عاشق از معشوق دارد: بیش از آنکه دانستن باشد، لبخند است. بیش از آنکه سخن باشد، سکوت است. شعر چیزی نیست جر تُردی این شناسایی و بیداری خلوص در ما که بسی والاتر از ماست . این خلوص از زیبایی یک نوشتار سرچشمه نمی گیرد، بلکه از شفافیت یک زندگی پدید می‌آید .

و شاعر اگر به راستی باید این واژه را نگاه داشت، کسی است که نفس خود را در سینه حبس می‌کند و برای زمانی کمابیش طولانی، تبدیل به هیچکس می‌شود.

#کریستین_بوبن


@hoonaarpublication
Forwarded from لاطائلات
«شرح آن الف»
گزیده‌ای شاعرانه از #مقالات_شمس را
از #طاقچه دریافت کنید

#محسن_بوالحسنی
#نشر_هونار

https://taaghche.ir/book/29031

@Lataelatt
عیسی مسیح گفت: داوری نکنید تا بر شما داوری نشود و حکم نکنید تا بر شما حکم نشود. چه بسیار انسان‌هایی که با سرزنش دیگران بیماری را به سوی خود کشانیده‌اند. آن چه را که انسان در دیگران سرزنش می‌کند، در واقع به سوی خودش جذب می‌کند...

چهار اثر
#فلورانس_اسکاول_شین


@hoonaarpublication
زندگی را تمام و کمال زندگی کن...
و سپس، و فقط پس از آن، چشم از دنیا بپوش. هیچ جایی از زندگی را بدون زیستن پشت سر نگذار.

#اروین_یالوم

@hoonaarpublication
مجموعه داستان #استهبان_در_صدای_باد_و_خاک_گم_بود
نوشته #بهاءالدین_مرشدی

مشتمل بر داستان‌های
«استهبان در صدای باد و خاک گم بود»
«تو می‌خوای جنگ راه بندازی»
«چه کسی به در می‌کوبد»
و «یک موجود دل بخواه».
 
داستان‌های مجموعه «استهبان در صدای بادوخاک گم بود» فضاهایی تراژیک دارند و طنز تلخی در آن‌ها موج می‌زند.
زبان ساده و خوشخوان است و از بازی‌های زبانی رایج و پیچیده در آن خبری نیست. خواننده به راحتی با کاراکترهای داستانی این مجموعه هم‌ذات‌پنداری می‌کند و در دنیای داستانی نویسنده پیش می‌رود.

#استهبان_در_صدای_باد_و_خاک_گم_بود
#بهاءالدین_مرشدی
#داستان_ايراني
#نشر_هونار

@hoonaarpublication
Forwarded from نشر هونار
#برشي_از_كتاب
#استهبان_در_صدای_باد_و_خاک_گم_بود

شیدا صدایش را بلندتر می‌کند از دفعات قبل هم بلندتر می‌کند که: «این
صدایی که هم‌اکنون نمی‌شنوید به معنای خطر بوده و باید به پناهگاه بروید.»
ابراهیم خودش را روی زمین پرت می‌کند و داد می‌زند که: «سنگر بگیرید...»
شیدا هم مثلا سنگر می‌گیرد. صدایش را بلند کرده. طوری که توی سر و صدای
تیر و ترکش‌ها صدایش به ابراهیم برسد که: «دارن همینطوری بمب می‌ریزن
رو سرمون.»
ابراهیم فریاد می‌زند:
«سنگر بگیرید...»
شیدا سرش را توی دست می‌گیرد و اشک توی چشم‌هایش جمع می‌شود که:
«یعنی تا کی می‌خواد
این وضعیت ادامه پیدا کند.»
و بعد رو می‌کند به ابراهیم که: «سفید شد. یعنی خطر برطرف شد.»
ابراهیم بلند می‌شود و دور اتاق چرخ می‌خورد و وسایل خانه را جابه جا می‌کند
که: «آژیر بکشید. آمبولانس داره می‌گذره. بی‌بو... بی‌بو...»
شیدا داد می‌زند که: «سفید شد.»
ابراهیم همانطور که همه خانه را زیر و رو می‌کند چشم‌هایش پر از اشک
می‌شود که: «آره سفید شد. کفنش که کردیم سفید شد.»
شیدا هم اشک حلقه می‌زند توی چشم‌هایش که: «سفید شد.»
ابراهیم می‌نشیند روی مبل. خودش را می‌اندازد روی مبل. سرش را هم توی
دستش می‌گیرد و موهایش را به هم می‌ریزد. بعد بلندبلند توی گریه‌هایش
میگوید که: «آره سفید شد. رنگ و روش برگشت شد عین گچ دیوار. هرچی خون داشت از توی تنش رفت.»
شیدا می‌نشیند کنار ابراهیم و دست می‌کند توی موهای ابراهیم که: «سفید
شد.»

داستان «تو می‌خوای جنگ راه بندازی» از کتاب
#استهبان_در_صدای_باد_و_خاک_گم_بود
#بهاءالدین_مرشدی
#داستان_ايراني
#نشر_هونار

@hoonaarpublication
🔴 شماره تماس جدید 5501234 با توجه به افزایش تماس های مردمی به شماره های 137و55522322 اضافه گردید.

🔹لطفا ⁧بازنشر⁩ کنید تا با توجه به آغاز مجدد بارش برف و سرمای شدید هیچ کارتن خوابی این شبها را خارج از گرمخانه سر نکند.


#یاری_رسان_باشیم
#تهران_شهری_برای_همه

@hoonaarpublication
به آسانی می‌توان فهمید که چه کسی بر شما حکومت می‌کند:
ببینید از چه کسی نمی‌توانید، انتقاد کنید.

#فرانسوا_ولتر


@hoonaarpublication
📚۱۴ فوریه #روز_جهانی_اهدای_کتاب

روز جهانی کتاب از سال ۱۹۹۵ به بعد هر ساله در ۲۳ آوریل جشن گرفته می‌شود.

ابتکار این نامگذاری را سازمان آموزشی، عملی و فرهنگی ملل متحد #یونسکو بر عهده دارد.


#کتاب_هدیه_دهیم
«با اهدای کتاب، دانایی هدیه دهیم»

@hoonaarpublication
غروب جمعه زمستونی بکام
📖+☕️

@hoonaarpublication
#نشر_هونار به‌زودی عرضه می‌کند

📚رمان
#پرنده‌هایی_با_بال‌های_شکسته
روایتی بی‌نظیر از چهار نسل یک خانواده اثر #عایشه_کولین
ترجمه #رویا_پورمناف


#نشر_هونار
@hoonaarpublication
#نشر_هونار به‌زودی عرضه می‌کند

📚رمان
#تورکان
داستانی فوق‌العاده جذاب و واقعی از نبرد زنی پزشک برای بیمارانش و همزمان با بیمار‌ی خودش
اثر #عایشه_کولین
ترجمه #رویا_پورمناف


#نشر_هونار
@hoonaarpublication
ندانمت که چه گویم تو هر دو چشم منی
که بی وجود شریفت جهان نمی‌بینم


#سعدی




@hoonaarpublication
زمانی که می‌نویسم، در کنار چیزها می‌ایستم نه در میان آن‌ها. باید فاصله را حفظ کرد. همین‌طور فاصله از خود، نوعی تبعید از خویشتن، جایی که فرد برای اینکه بتواند بنویسد به معنایی با خود هم بیگانه می‌شود.
برای اینکه بتوانید بیندیشید نباید در یک جا محدود بمانید، زیرا در آن صورت دیگر فکر نمی‌کنید بلکه تنها چیزی را که در اطراف شما گفته شده تکرار می‌کنید. اندیشیدن، تفکر، یک پرسش است. برای اینکه بتوانید پرسش کنید باید فاصله بگیرید و هم در درون و هم بیرون چیزها باشید.


#ژولیا_کریستوا
“فردیت اشتراکی”


@hoonaarpublication
به غنیمت شمر ای دوست دم عیسی صبح
تا دلِ مرده مگر زنده کنی کاین دم ازوست

#سعدی

@hoonaarpublication