هنرگردی در راستای اهداف حمایتی خود از برنامه های هنری دیدن این تئاتر را پیشنهاد میکند
يادداشت كيوان سررشته براى نمايش عروسكى "تشپ كال"
تشپکال یا: چیزهای مهم را از همان اول به بچه هایمان یاد دهیم.
نشسته بودم توی سالن و با بغل دستیام یا به خندههای بچهی جلویی میخندیدیم یا به آن چیزهایی که برای آن بچه هنوز خندیدن بهشان زود است. مگر تئاتر قرار است چه کار دیگری انجام دهد؟ البته که خیلی کارها. ولی چند تا تئاتر میشناسید که این بدیهیترین ویژگی تئاتر را داشته باشند. گفتن حرفهایی که فقط تو در میان آن جمع میفهمیشان و تجربهی در جمع بودن و چشیدن درک شخصی دیگران از آن چه تو هم شاهدش هستی.
اینجا یک کم جدی میشوم. همیشه با سینما رفتن مشکل داشتهام. چون در سینما دلم میخواهد همهی تمرکزم را بگذارم روی فیلم. توی یک اتاق تاریک، با در بسته و صدای بلند من میمانم و جهان فیلم. اما در سینما من هستم و صدای تلقتلق صندلی بغلی، مشکل همیشگی تعیین صاحبقلمرو برای دستههای صندلی، حرفزدن بیشعورها و بیشعور بودن خودم موقع خستگی از فیلم. توی سینما من هستم و هزار تا باید و نباید و دیگران. توی تئاتر هم همین است ولی یک فرق بزرگ دارد. این که فیلم با من و آن دیگران هیچ کاری ندارد و خنثی است. ولی تئاتر با ما عوض میشود. با خندههایمان. با بیشعوریهایمان. با فهمیدنها و نفهمیدنهایمان و با کنار هم نشستن من و او که دو دههی دیگر میشود من. حالا آن وسط یک چیزهایی هم بچهها یادشان بماند که بزرگ شدند بهشان بخندند چه بهتر. خاطرهی زنده هم میتوان داشت.
تشپکال توی این آخری خیلی موفق است. توی پر کردن فاصلهای که من با کودک پنجسالهی جلویم دارم. توی جلف نشدن و خلاق بودن برای هر دویمان. و مهمتر از آن توی تئاتر بودن. تشپکال به فضای تماشاگرانش زنده است و این نه یک ایراد که یک حسن بزرگ است. تئاتری که میگوید بیا خوشبگذرانیم و اگر حرفش را قبول کنی واقعا خوش میگذرد.
بروید ببینید بعد بیایید یواشکی با هم حرفش را بزنیم.
کیوان سررشته
"تشپ كال"
تا ٣ ارديبهشت - ساعت ٢٠
تماشاخانه موج نو
خيابان شريعتى، خيابان ميرداماد، خيابان رودبار شرقى(شمالى) پلاك ٥٧
@honargardi
يادداشت كيوان سررشته براى نمايش عروسكى "تشپ كال"
تشپکال یا: چیزهای مهم را از همان اول به بچه هایمان یاد دهیم.
نشسته بودم توی سالن و با بغل دستیام یا به خندههای بچهی جلویی میخندیدیم یا به آن چیزهایی که برای آن بچه هنوز خندیدن بهشان زود است. مگر تئاتر قرار است چه کار دیگری انجام دهد؟ البته که خیلی کارها. ولی چند تا تئاتر میشناسید که این بدیهیترین ویژگی تئاتر را داشته باشند. گفتن حرفهایی که فقط تو در میان آن جمع میفهمیشان و تجربهی در جمع بودن و چشیدن درک شخصی دیگران از آن چه تو هم شاهدش هستی.
اینجا یک کم جدی میشوم. همیشه با سینما رفتن مشکل داشتهام. چون در سینما دلم میخواهد همهی تمرکزم را بگذارم روی فیلم. توی یک اتاق تاریک، با در بسته و صدای بلند من میمانم و جهان فیلم. اما در سینما من هستم و صدای تلقتلق صندلی بغلی، مشکل همیشگی تعیین صاحبقلمرو برای دستههای صندلی، حرفزدن بیشعورها و بیشعور بودن خودم موقع خستگی از فیلم. توی سینما من هستم و هزار تا باید و نباید و دیگران. توی تئاتر هم همین است ولی یک فرق بزرگ دارد. این که فیلم با من و آن دیگران هیچ کاری ندارد و خنثی است. ولی تئاتر با ما عوض میشود. با خندههایمان. با بیشعوریهایمان. با فهمیدنها و نفهمیدنهایمان و با کنار هم نشستن من و او که دو دههی دیگر میشود من. حالا آن وسط یک چیزهایی هم بچهها یادشان بماند که بزرگ شدند بهشان بخندند چه بهتر. خاطرهی زنده هم میتوان داشت.
تشپکال توی این آخری خیلی موفق است. توی پر کردن فاصلهای که من با کودک پنجسالهی جلویم دارم. توی جلف نشدن و خلاق بودن برای هر دویمان. و مهمتر از آن توی تئاتر بودن. تشپکال به فضای تماشاگرانش زنده است و این نه یک ایراد که یک حسن بزرگ است. تئاتری که میگوید بیا خوشبگذرانیم و اگر حرفش را قبول کنی واقعا خوش میگذرد.
بروید ببینید بعد بیایید یواشکی با هم حرفش را بزنیم.
کیوان سررشته
"تشپ كال"
تا ٣ ارديبهشت - ساعت ٢٠
تماشاخانه موج نو
خيابان شريعتى، خيابان ميرداماد، خيابان رودبار شرقى(شمالى) پلاك ٥٧
@honargardi