دارم به هرچیزی چنگ می زنم تا حال خودم و خوب نگه دارم و نمیدونم چقدر موفقم
Forwarded from متنهایی برای هیچ
توی این سریاله که دارم میبینم معلم راجع به تغییرات آب و هوایی و آثار مخربش روی کرهی زمین واسه دانش آموزاش صحبت کرد. یکی از دانشآموزا از شدت استرس برای به پایان رسیدن دنیا پنیک اتک کرد و بستری شد بیمارستان. بقیه هم والدینشون اومدن اعتراض که چرا این چیزای استرس زا رو به دانش آموزا میگید.
یک لحظه مقایسهش کردم با حجم استرسی که اینجا وارد میشه به صغیر و کبیر :)) تقریبا دیگه هیچ خبر وحشتناکی برای هیچ دانشآموزی شوکه کننده نیست.
یک لحظه مقایسهش کردم با حجم استرسی که اینجا وارد میشه به صغیر و کبیر :)) تقریبا دیگه هیچ خبر وحشتناکی برای هیچ دانشآموزی شوکه کننده نیست.
Forwarded from اورتینکینگ
اگه بخوام طبق تجربیات بهدست آوردهم تو این بیست سال زندگی چیزی مفید فایده بگم [که هم واسه خودم یادآوری شه، هم شاید این بین خوندن و شنیدنش کمکی به کسی بکنه] اون اینه که هیچوقت، تأکید میکنم هیچ وقت و به هیچ وجه حال خوب و بدمون رو وابسته به جنبندهی دیگهای نکنیم. صرف نظر از جایگاهی که واسمون داره و درجهی اهمیتش.
مثلا اینجوریه که هی مثل ماهی توی تنگ میخوای دهنتو باز کنی حرف بزنی یهو میبینی آب رفت تو دهنت و انگار کلماتتو دزدیدن نمیتونی حرف بزنی دیگه.
الان جاش بود بیای دستمو بگیری بریم دور بزنیم ولی چه کنم که همیشه یا دیری یا دور محبوب زیبا.
دلم برای تو که نه، برای آدمی که بودی ، برای چت اون شب برای "عزیزمی" که وسط حرفات گفتی و خیلی جدی بودی تنگ شده.
بیا یه شب زمستونی که برف میباره راه بیافتیم بریم سمت شمال، دستمو سفت بگیری و از شیشه ماشین بلند داد بزنیم: قصه عشقت باز تو صدامه، یه شب مستی باز سر رامه.