بمان که عشق
به ما حسودی خواهد کرد
بمان برای من
تویی که تمام منی
و من از بودن تو لبریزم
فلسفه عشق این هست...
یا باید لبریز از عشق باشی
یا تهی از دوست داشتن وعشق
پس بمان و بگو
که فلسفه ات چیست...
چون تو را در فراسوی
دهلیز قلبم در
دریچه ی نور امید
جای داده ام...
پدیده_احمدی
💧❄️
به ما حسودی خواهد کرد
بمان برای من
تویی که تمام منی
و من از بودن تو لبریزم
فلسفه عشق این هست...
یا باید لبریز از عشق باشی
یا تهی از دوست داشتن وعشق
پس بمان و بگو
که فلسفه ات چیست...
چون تو را در فراسوی
دهلیز قلبم در
دریچه ی نور امید
جای داده ام...
پدیده_احمدی
💧❄️
در انتهایِ
اندوهناک دهلیزِ بیمنفذ،...
چشمان توشب چراغِ...
تاریک من است...
احمدشاملو
💧❄️
اندوهناک دهلیزِ بیمنفذ،...
چشمان توشب چراغِ...
تاریک من است...
احمدشاملو
💧❄️
ستاره میدمد از چشمهای روشن تو
بهار میشکفد در زمینهی تن تو
فرشتگان، چو گل عشق در تو میشکفند
بهار نیست، بهشت است فصل دیدن تو
تو تکیهگاه منی، وز تو مردهام زنده است
مرا رها نکنی دست من به دامن تو
گل از تو شرم به بار آورد اگر بدمد
که رشک خاطر گلزارهاست گلشن تو
رسد به خوشهی پروین و ماه اگر دستم
همه بچینم و آویزمش به گردن تو
تو میشکوفی و پاییز میشود پرپر
گل همیشه بهارم! خوشا شکفتن تو
منزوی
💧❄️
بهار میشکفد در زمینهی تن تو
فرشتگان، چو گل عشق در تو میشکفند
بهار نیست، بهشت است فصل دیدن تو
تو تکیهگاه منی، وز تو مردهام زنده است
مرا رها نکنی دست من به دامن تو
گل از تو شرم به بار آورد اگر بدمد
که رشک خاطر گلزارهاست گلشن تو
رسد به خوشهی پروین و ماه اگر دستم
همه بچینم و آویزمش به گردن تو
تو میشکوفی و پاییز میشود پرپر
گل همیشه بهارم! خوشا شکفتن تو
منزوی
💧❄️
گفتم تو با منی دم ز درون می زنی
پس دل من از برون خیره چرا می رود
گفت که دل آن ماست رستم دستان ماست
سوی خیال خطا بهر غزا می رود
#مولانا
💧❄️
پس دل من از برون خیره چرا می رود
گفت که دل آن ماست رستم دستان ماست
سوی خیال خطا بهر غزا می رود
#مولانا
💧❄️
ماییم و بخت خندان، تا تو امیر مایی
ای شیوهات شیرین، تو جان شیوهایی
آن لب که بسته باشد، خندان کنیش در حین
چشمی که درد دارد، او را چو توتیایی
#مولانا
💧❄️
ای شیوهات شیرین، تو جان شیوهایی
آن لب که بسته باشد، خندان کنیش در حین
چشمی که درد دارد، او را چو توتیایی
#مولانا
💧❄️
به هر زمین ڪه....
گذرگاه ٺوست....
سجده ڪنم....
نشان پای ٺو سجّادهی نماز من است...!!
#مانی_شیرازی
࿐
💧❄️
گذرگاه ٺوست....
سجده ڪنم....
نشان پای ٺو سجّادهی نماز من است...!!
#مانی_شیرازی
࿐
💧❄️
امروز مها خویش ز بیگانه ندانیم
مستیم بدان حد که ره خانه ندانیم
در عشق تو از عاقله عقل برستیم
جز حالت شوریده دیوانه ندانیم
در باغ به جز عکس رخ دوست نبینیم
وز شاخ به جز حالت مستانه ندانیم
گفتند در این دام یکی دانه نهادهست
در دام چنانیم که ما دانه ندانیم
امروز از این نکته و افسانه مخوانید
کافسون نپذیرد دل و افسانه ندانیم
چون شانه در آن زلف چنان رفت دل ما
کز بیخودی از زلف تو تا شانه ندانیم
باده ده و کم پرس که چندم قدح است این
کز یاد تو ما باده ز پیمانه ندانیم
# حضرت مولانا
💧❄️
مستیم بدان حد که ره خانه ندانیم
در عشق تو از عاقله عقل برستیم
جز حالت شوریده دیوانه ندانیم
در باغ به جز عکس رخ دوست نبینیم
وز شاخ به جز حالت مستانه ندانیم
گفتند در این دام یکی دانه نهادهست
در دام چنانیم که ما دانه ندانیم
امروز از این نکته و افسانه مخوانید
کافسون نپذیرد دل و افسانه ندانیم
چون شانه در آن زلف چنان رفت دل ما
کز بیخودی از زلف تو تا شانه ندانیم
باده ده و کم پرس که چندم قدح است این
کز یاد تو ما باده ز پیمانه ندانیم
# حضرت مولانا
💧❄️
درآ تا خرقه قالب دراندازم همین ساعت
درآ تا خانه هستی بپردازم همین ساعت
صلا زن پاکبازی را رها کن خاک بازی را
که یک جان دارم و خواهم که دربازم همین ساعت
کمان زه کن خدایا نه که تیر قاب قوسینی
که وقت آمد که من جان را سپر سازم همین ساعت
چو بر میآید این آتش فغان میخیزد از عالم
امانم ده امانم ده که بگدازم همین ساعت
جهان از ترس میدرد و جان از عشق میپرد
که مرغان را به رشک آرم ز پروازم همین ساعت
#مولوی
💧❄️
درآ تا خانه هستی بپردازم همین ساعت
صلا زن پاکبازی را رها کن خاک بازی را
که یک جان دارم و خواهم که دربازم همین ساعت
کمان زه کن خدایا نه که تیر قاب قوسینی
که وقت آمد که من جان را سپر سازم همین ساعت
چو بر میآید این آتش فغان میخیزد از عالم
امانم ده امانم ده که بگدازم همین ساعت
جهان از ترس میدرد و جان از عشق میپرد
که مرغان را به رشک آرم ز پروازم همین ساعت
#مولوی
💧❄️
سهراب_سپهری
من صدای نفس
باغچه را میشنوم
و صدای ظلمت را وقتی از برگی میریزد
و صدای سرفه روشنی از پشت درخت
عطسه آب از هر رخنهٔ سنگ
چک چک چلچله از سقف بهار
💧❄️
من صدای نفس
باغچه را میشنوم
و صدای ظلمت را وقتی از برگی میریزد
و صدای سرفه روشنی از پشت درخت
عطسه آب از هر رخنهٔ سنگ
چک چک چلچله از سقف بهار
💧❄️
بس بگفتم کو وصال و کو نجاح
برد این کو کو مرا در کوی تو
از لب اقبال و دولت بوسه یافت
این لبان خشک مدحت گوی تو
#مولانای_جان
💧❄️
برد این کو کو مرا در کوی تو
از لب اقبال و دولت بوسه یافت
این لبان خشک مدحت گوی تو
#مولانای_جان
💧❄️
از بهاران کی شود سرسبز سنگ
خاک شو تا گل نمایی رنگ رنگ
سالها تو سنگ بودی دلخراش
آزمون را یک زمانی خاک باش
#مولانا
💧❄️
خاک شو تا گل نمایی رنگ رنگ
سالها تو سنگ بودی دلخراش
آزمون را یک زمانی خاک باش
#مولانا
💧❄️
عمریست ندیدهایم گلزار ترا
وان نرگس پرخمار خمار ترا
پنهانشدهای ز خلق مانند وفا
دیریست ندیدهایم رخسار ترا
#مولانای_جان
💧❄️
وان نرگس پرخمار خمار ترا
پنهانشدهای ز خلق مانند وفا
دیریست ندیدهایم رخسار ترا
#مولانای_جان
💧❄️
دلم را میکند پرخون سرم را پرمی و افیون
دل من شد تغار او سر من شد کدوی او
چه باشد ماه یا زهره چو او بگشود آن چهره
چه دارد قند یا حلوا ز شیرینی خوی او
#مولانای_جان
💧❄️
دل من شد تغار او سر من شد کدوی او
چه باشد ماه یا زهره چو او بگشود آن چهره
چه دارد قند یا حلوا ز شیرینی خوی او
#مولانای_جان
💧❄️
عاشقان را جست و جو از خویش نیست
در جهان جوینده جز او بیش نیست
این جهان و آن جهان یک گوهر است
در حقیقت کفر و دین و کیش نیست
#مولانای_جان
💧❄️
در جهان جوینده جز او بیش نیست
این جهان و آن جهان یک گوهر است
در حقیقت کفر و دین و کیش نیست
#مولانای_جان
💧❄️
ای در دل هر کسی ز مهرت تابی
وی از تو تضرعی بهر محرابی
جاوید شبی باید و خوش مهتابی
تا با تو غمی بگویم از هر بابی
#مولانا
💧❄️
وی از تو تضرعی بهر محرابی
جاوید شبی باید و خوش مهتابی
تا با تو غمی بگویم از هر بابی
#مولانا
💧❄️