این تنهائی هزار جان بیش ارزد
این آزادی ملک جهان بیش ارزد



در خلوت یک زمانه با حق بودن
از جان و جهان و این و آن بیش ارزد

#مولانا


💧❄️

گفتمش مرغ دلم از چه بدام تو فتاد





دانهٔ خال سیه بر رخ زیبا بنمود

#خواجوی_کرمانی


💧❄️

مرحبا ای پیک مشتاقان بده پیغام دوست




تا کنم جان از سر رغبت فدای نام دوست

#حافظ


💧❄️

من ترک عشق شاهد وساغر نمی‌کنم
صد بار توبه کردم و دیگر نمی‌کنم



باغ بهشت و سایه طوبی و قصر و حور
با خاک کوی دوست برابر نمی‌کنم

#حافظ


💧❄️

درخت اگر متحرک بدی به پا و به پر





نه رنج اره کشیدی نه زخمه‌ های تبر

#مولانا


💧❄️

مسپار دل به هر کس که رخ چو ماه دارد




به کسی سپار دل را، که دلت نگاه دارد

#سلمان_ساوجی


💧❄️

یک اشارت زتو برقتل جهان بسیاراست




در کمینی که تویی تیروکمان بیکاراست

#فروغی_بسطامی


💧❄️

گر بخواهی ریخت خونم باک نیست
من درین خون ریختن یار توام




بر دل و جانم مکن زور ای صنم
کز دل و جان عاشق زار توام

#عطار


💧❄️

از گل فروش، لاله رُخی، لاله می خرید
می گفت: بی تبسمِ گل، خانه بی صفاست



گفتم: صفای خانه ،کفایت نمی کند
باید صفای روح یابی ،که کیمیاست

#فریدون_مشیری


💧❄️

بی گل رویت ندارد رونقی بستان ما




بی حضورت هیچ نوری نیست در ایوان ما

#سلمان_ساوجی


💧❄️

عشقِ یغماگرِ خود را به دلِ ما بفرست




خانهٔ سوخته را حاجب و دربانی نیست...

#سیمین_بهبهانی


💧❄️

سيلِ درياديده هرگز برنمی گردد به جوے




نيست ممڪن هر ڪه مجنون شد دگر عاقل شود

#صائب‌تبريـــزے


💧❄️

مژگان کشید رشته به سوزن ولی چه سود




دیگر به چاک سینه مجال رفو نبود...

#شهریار


💧❄️

یارب آن موی مسلسل را پریشانی مباد




زان که گاهی کام دلهای پریشان می‌دهد

#فروغی_بسطامی


💧❄️

گلبرگ به نرمی چو بر و دوش تو نیست
مهتاب به جلوه چون بنا گوش تو نیست


پیمانه به تاثیر لب نوش تو نیست
آتشکده را گرمی آغوش تو نیست

#رهی_معیری


💧❄️

چو زندانم بود چاهــے که در قعرش بود یوسفــ



خنک جان من آن روزی که در زنـدان شـدن باشم

#مولانا


💧❄️

هرگز مپرس از راز من، زین ره مشو دمساز من




گر مهربان خواهی مرا، حیران بیا حیران برو

#سیمین_بهبهانی


💧❄️

شراب ارغوانی چاره رخسار زردم نیست




بنازم سیلی گردون که چهرم ارغوانی کرد

#شهریار


💧❄️

تو گر گناہ من شوے
توبہ نمیڪنم ز تو..



جام لبت بنوشم و
باز گناہ میڪنم...!!

#مولانا


💧❄️

خنده بر حال گرا‌نباران دنیا می‌زنم
از سبکباری چو کف بر قلب دریا می‌زنم




بادبان کشتیِ من شهپر پروانه است
سینه بر دریای آتش بی‌محابا می‌زنم

#صائب


💧❄️

می‌کنم در پرده پنهان داغ عالم‌سوز را
مُهر بر بالای خورشید قیامت می‌زنم



چند هر ساعت برون آید به رنگی قطره‌ام
خویش را بر قُلزُم بی‌رنگ وحدت می‌زنم

#صائب


💧❄️