📚معرفی کتاب
📕نيمه شب در كتاب فروشي افكار نوراني
📄پدیدآور: متيو ساليوان
مترجم: حسن افشار
ناشر: مرکز
سال نشر: ۱۳۹۷
📖ماجرای این رمان با خودکشی جوئی مولینا آغاز میشود. او منتقد کتاب و از مشتریان پر و پا قرص کتابفروشی بزرگ و سه طبقهای است که لیدیا مسئول آن است. لیدیا عاشق کتاب و درونگراست. شبی، لیدیا و ارنست، یکی از همکاران او، موقع بستن حسابها و راه انداختن آخرین مشتری بودند که لیدیا صدایی از طبقه بالا میشنود. اول توجهی نمیکند با این خیال که پرندهای از پنجره وارد شده و کتابی را بر زمین انداخته ولی باز هم صدایی میآید. با نگرانی به ارنست میگوید که صدایی شنیده، ارنست میگوید جوئی مدتی پیش به طبقهی بالا رفته و هنوز پایین نیامده است. لیدیا نزد جوئی میرود ولی تا پایش به طبقهی سوم میرسد، جسم بی جان و به دارآویختهی جوئی را میبیند که عکس ده سالگی او از جیبش بیرون زده است. لیدیا شوکه میشود، چرا جوئی در کتابفروشی او خودکشی کرده؟
🔸متیو سالیوان تاكنون جایزههای ادبی زیادی را بهخود اختصاص داده است و رمان «نیمه شب در كتابفروشی افكار نورانی» او نیز با اقبال مخاطبان در كشورهای مختلف روبهرو شده است. این کتاب را به دوستداران داستانهای جنایی و معمایی پیشنهاد میکنیم.
✅شما میتوانید از طریق سایت، این کتاب را رزرو کنید و با مراجعه به کتابخانه آن را تحویل بگیرید.
#معرفی_کتاب #پیشنهاد_کتاب #کتاب_بزرگسال #داستانهای_آمریکایی #رمان
https://s8.uupload.ir/files/nimeshabdar_ktb8.jpg
@hershad
📕نيمه شب در كتاب فروشي افكار نوراني
📄پدیدآور: متيو ساليوان
مترجم: حسن افشار
ناشر: مرکز
سال نشر: ۱۳۹۷
📖ماجرای این رمان با خودکشی جوئی مولینا آغاز میشود. او منتقد کتاب و از مشتریان پر و پا قرص کتابفروشی بزرگ و سه طبقهای است که لیدیا مسئول آن است. لیدیا عاشق کتاب و درونگراست. شبی، لیدیا و ارنست، یکی از همکاران او، موقع بستن حسابها و راه انداختن آخرین مشتری بودند که لیدیا صدایی از طبقه بالا میشنود. اول توجهی نمیکند با این خیال که پرندهای از پنجره وارد شده و کتابی را بر زمین انداخته ولی باز هم صدایی میآید. با نگرانی به ارنست میگوید که صدایی شنیده، ارنست میگوید جوئی مدتی پیش به طبقهی بالا رفته و هنوز پایین نیامده است. لیدیا نزد جوئی میرود ولی تا پایش به طبقهی سوم میرسد، جسم بی جان و به دارآویختهی جوئی را میبیند که عکس ده سالگی او از جیبش بیرون زده است. لیدیا شوکه میشود، چرا جوئی در کتابفروشی او خودکشی کرده؟
🔸متیو سالیوان تاكنون جایزههای ادبی زیادی را بهخود اختصاص داده است و رمان «نیمه شب در كتابفروشی افكار نورانی» او نیز با اقبال مخاطبان در كشورهای مختلف روبهرو شده است. این کتاب را به دوستداران داستانهای جنایی و معمایی پیشنهاد میکنیم.
✅شما میتوانید از طریق سایت، این کتاب را رزرو کنید و با مراجعه به کتابخانه آن را تحویل بگیرید.
#معرفی_کتاب #پیشنهاد_کتاب #کتاب_بزرگسال #داستانهای_آمریکایی #رمان
https://s8.uupload.ir/files/nimeshabdar_ktb8.jpg
@hershad
📚معرفی کتاب
📕میان آن ها
📄پدیدآور: ریچارد فورد
مترجم: فروغ منصور قناعی
ناشر: برج
سال نشر: ۱۴۰۱
📖والدین «ریچارد فورد» در مناطق روستایی آرکانزا و در آغاز قرن بیستم به دنیا آمدند. آن ها در سال ۱۹۲۸ ازدواج کردند، همیشه در کنار یکدیگر بودند و در سراسر جنوب آمریکا به سفر پرداختند. آن ها در نهایت در سال ۱۹۴۴ صاحب یک فرزند شدند.، که در سال ۱۹۴۴ به دنیا آمد. برای فورد، این سوالات که والدینش چه رویاهایی داشتند و چگونه به یکدیگر و به او علاقه مند بودند، به تصویری چشمگیر از زندگی آمریکایی در اواسط قرن بیستم تبدیل شد. کتاب میان آنها شرح جذاب این نویسنده از خاستگاه های زندگی خودش و همچنین از امیدها و آرزوهای والدینش است.
این زندگی نگاره، در دو بخش «از میان رفته، یادآوری پدرم» و «مادرم، در خاطرم» نوشته شده است که هر کدام روایتی شخصی دربارهی یکی از والدین اوست. بخش «ازمیان رفته، یادآوری پدرم» را پنجاه و پنج سال پس از مرگ پدرش مینویسد، مرگی که در سال ۱۹۶۰ و در شانزده سالگی ریچارد رخ داده است. بخش دیگر را پنجسال بعد از فوت مادرش در سال ۱۹۸۱ نوشته است. به گفتهی خودش در مؤخرهی این زندگی نگاره، بخشی که دربارهی پدرش نوشته بیشتر به گذشتهی دور مربوط است و بخش مادرش به روزهای پس از مرگ پدرش تا زمان حال. هرچند روایت پدرش را سالها بعد از روایت مادرش نوشته است اما در کتاب پس و پیششان کرده تا منطق زمانی روایتش به هم نریزد.
📑بخشی از کتاب: یک جایی آن دورها، در خاطرات کم رنگ بچگی ام، پدرم جمعه شبی با ماشینش به خانه نزدیک می شود. فروشنده ی سیار است. سال ۱۹۵۱ یا ۱۹۵۲ است. پاکت های کج و معوج و سفید رنگ قصابی توی دستش است؛ احتمالا پر از میگوی پخته یا تامال یا چند شیشه صدف که از ( لوئیزیانا ) آورده. وقتی بازشان میکند از میگوها و تامالها بخار بلند میشود و کاغذهای نازک حسابی عرق میکنند. چراغهای خانه دوبلکس کوچکمان در خیابان کانگرس در جکسون همه روشناند. پدرم (پارکر فورد) مرد درشتی است، دلنشین و سنگین وزن به نظر میآید و جوری لبخند میزند انگار جوک خندهداری میداند. از این که به این خانه آمده هیجان زده است و...
✅شما میتوانید از طریق سایت، این کتاب را رزرو کنید و با مراجعه به کتابخانه آن را تحویل بگیرید.
#معرفی_کتاب #پیشنهاد_کتاب #کتاب_بزرگسال #داستانهای_آمریکایی #زندگینامه
https://s6.uupload.ir/files/2_03ev.jpg
@hershad
📕میان آن ها
📄پدیدآور: ریچارد فورد
مترجم: فروغ منصور قناعی
ناشر: برج
سال نشر: ۱۴۰۱
📖والدین «ریچارد فورد» در مناطق روستایی آرکانزا و در آغاز قرن بیستم به دنیا آمدند. آن ها در سال ۱۹۲۸ ازدواج کردند، همیشه در کنار یکدیگر بودند و در سراسر جنوب آمریکا به سفر پرداختند. آن ها در نهایت در سال ۱۹۴۴ صاحب یک فرزند شدند.، که در سال ۱۹۴۴ به دنیا آمد. برای فورد، این سوالات که والدینش چه رویاهایی داشتند و چگونه به یکدیگر و به او علاقه مند بودند، به تصویری چشمگیر از زندگی آمریکایی در اواسط قرن بیستم تبدیل شد. کتاب میان آنها شرح جذاب این نویسنده از خاستگاه های زندگی خودش و همچنین از امیدها و آرزوهای والدینش است.
این زندگی نگاره، در دو بخش «از میان رفته، یادآوری پدرم» و «مادرم، در خاطرم» نوشته شده است که هر کدام روایتی شخصی دربارهی یکی از والدین اوست. بخش «ازمیان رفته، یادآوری پدرم» را پنجاه و پنج سال پس از مرگ پدرش مینویسد، مرگی که در سال ۱۹۶۰ و در شانزده سالگی ریچارد رخ داده است. بخش دیگر را پنجسال بعد از فوت مادرش در سال ۱۹۸۱ نوشته است. به گفتهی خودش در مؤخرهی این زندگی نگاره، بخشی که دربارهی پدرش نوشته بیشتر به گذشتهی دور مربوط است و بخش مادرش به روزهای پس از مرگ پدرش تا زمان حال. هرچند روایت پدرش را سالها بعد از روایت مادرش نوشته است اما در کتاب پس و پیششان کرده تا منطق زمانی روایتش به هم نریزد.
📑بخشی از کتاب: یک جایی آن دورها، در خاطرات کم رنگ بچگی ام، پدرم جمعه شبی با ماشینش به خانه نزدیک می شود. فروشنده ی سیار است. سال ۱۹۵۱ یا ۱۹۵۲ است. پاکت های کج و معوج و سفید رنگ قصابی توی دستش است؛ احتمالا پر از میگوی پخته یا تامال یا چند شیشه صدف که از ( لوئیزیانا ) آورده. وقتی بازشان میکند از میگوها و تامالها بخار بلند میشود و کاغذهای نازک حسابی عرق میکنند. چراغهای خانه دوبلکس کوچکمان در خیابان کانگرس در جکسون همه روشناند. پدرم (پارکر فورد) مرد درشتی است، دلنشین و سنگین وزن به نظر میآید و جوری لبخند میزند انگار جوک خندهداری میداند. از این که به این خانه آمده هیجان زده است و...
✅شما میتوانید از طریق سایت، این کتاب را رزرو کنید و با مراجعه به کتابخانه آن را تحویل بگیرید.
#معرفی_کتاب #پیشنهاد_کتاب #کتاب_بزرگسال #داستانهای_آمریکایی #زندگینامه
https://s6.uupload.ir/files/2_03ev.jpg
@hershad
📚معرفی کتاب
📕شهر معمولی
📄نویسنده: ناتالی لُید
مترجم: نیلوفر امن زاده
ناشر: پرتقال
گروه سنی: ۱۲ تا ۱۵ سال
📖این کتاب خیال انگیز و سرگرم کننده، داستان فلیسیتی دوازده ساله را روایت میکند. او میخواهد به اسرار پشت کلمات پی ببرد و نفرینی که شهر مادریاش را در بر گرفته است باطل کند تا از این طریق عشق، محبت و مهربانی را در میان اهالی و فضای شهر پراکنده سازد و جادوی سحرآمیز را به آن نقطه بازگرداند.
این رمان پر از کاراکترهایی دوستداشتنی و عجیب و غریب است و به شما یادآور میشود که در روزهای سخت و دشوار نیز باید امیدوار باشید و این امید تنها از راه ابراز عشق و علاقه به خانواده و دوستان به وجود میآید.
🔸این کتاب برنده جایزه Mythopoeic Fantasy برای ادبیات کودکان در سال ۲۰۱۵ شده است.
#معرفی_کتاب_نوجوان #پیشنهاد_کتاب_نوجوان #داستانهای_تخیلی #داستانهای_آمریکایی
@hershad
📕شهر معمولی
📄نویسنده: ناتالی لُید
مترجم: نیلوفر امن زاده
ناشر: پرتقال
گروه سنی: ۱۲ تا ۱۵ سال
📖این کتاب خیال انگیز و سرگرم کننده، داستان فلیسیتی دوازده ساله را روایت میکند. او میخواهد به اسرار پشت کلمات پی ببرد و نفرینی که شهر مادریاش را در بر گرفته است باطل کند تا از این طریق عشق، محبت و مهربانی را در میان اهالی و فضای شهر پراکنده سازد و جادوی سحرآمیز را به آن نقطه بازگرداند.
این رمان پر از کاراکترهایی دوستداشتنی و عجیب و غریب است و به شما یادآور میشود که در روزهای سخت و دشوار نیز باید امیدوار باشید و این امید تنها از راه ابراز عشق و علاقه به خانواده و دوستان به وجود میآید.
🔸این کتاب برنده جایزه Mythopoeic Fantasy برای ادبیات کودکان در سال ۲۰۱۵ شده است.
#معرفی_کتاب_نوجوان #پیشنهاد_کتاب_نوجوان #داستانهای_تخیلی #داستانهای_آمریکایی
@hershad
📚معرفی کتاب
📕ما شروعش میکنیم
📄پدیدآور: کالین هوور
مترجم: مهدی شمسایی
ناشر: میلکان
سال نشر: ۱۴۰۲
📖این کتاب دنبالهی کتاب «ما تمامش میکنیم» است و درست از انتهای کتاب اول شروع میشود. برای فهم بهتر داستان، باید این کتاب را بعد از خواندنِ کتاب اول بخوانید.
در داستان «ما تمامش میکنیم» خواندید که لیلی، قهرمان داستان، برای رسیدن به خواستههایش همیشه تلاش فراوان کرده و موانعْ هیچگاه او را در رسیدن به خواستههایش متوقف نکرده است. او از شهر کوچکی که در آن به دنیا آمده بود، خارج شده و از کالج فارغالتحصیل شده بود. به بوستون نقل مکان کرد و تجارت خود را راهاندازی کرد. سپس با جراح مغز و اعصابی به نام رایل کینکید آشنا شد. گویی همه چیز در زندگی لیلی خیلی خوب به نظر میرسید. اما حضور شخص دیگری به نام اطلس، باعث شد اتفاقات دیگری در این داستان بیفتد و هر آنچه لیلی با رایل ساخته است، در معرض تهدید قرار گیرد.
و اما در کتاب ما شروعش می کنیم میخوانیم: لیلی ناچار است با پیامدهای جدایی و ارتباط اجتنابناپذیر با رایل که پدر فرزند اوست، دستوپنجه نرم کند، اگرچه هنوز آسیبهای روانی ناشی از بدرفتاریهای رایل در وجودش باقی است. لیلی ناچار است با این واقعیت روبهرو شود که خشم همیشگی رایل و حسادتهای وی بر زندگی آیندهاش خدشه وارد خواهد کرد. کتاب ما شروعش میکنیم شهامت آغاز زندگی دوباره را پس از سپریکردن آشفتگیهای زندگی خشونتآمیز به شما میبخشد و ضرورت ادامهدادن را مطرح میکند.
کالین هوور در داستانهای خود به گونهای شخصیتپردازی میکند که خوانندگان با اغلب شخصیتها همذاتپنداری میکنند و میتوانند زندگی خود را نزدیک به آنها تصور کنند. شخصیتهای کاملا سیاه یا سفید در داستانهای او وجود ندارند، بلکه همه خاکستری هستند و برای زندگیشان تلاش میکنند.
✅شما میتوانید از طریق سایت، این کتاب را رزرو کنید و با مراجعه به کتابخانه آن را تحویل بگیرید.
#معرفی_کتاب #پیشنهاد_کتاب #کتاب_بزرگسال #داستانهای_آمریکایی #رمان_خارجی
https://s6.uupload.ir/files/ما_شروعش_میکنیم_0ga8.jpg
@hershad
📕ما شروعش میکنیم
📄پدیدآور: کالین هوور
مترجم: مهدی شمسایی
ناشر: میلکان
سال نشر: ۱۴۰۲
📖این کتاب دنبالهی کتاب «ما تمامش میکنیم» است و درست از انتهای کتاب اول شروع میشود. برای فهم بهتر داستان، باید این کتاب را بعد از خواندنِ کتاب اول بخوانید.
در داستان «ما تمامش میکنیم» خواندید که لیلی، قهرمان داستان، برای رسیدن به خواستههایش همیشه تلاش فراوان کرده و موانعْ هیچگاه او را در رسیدن به خواستههایش متوقف نکرده است. او از شهر کوچکی که در آن به دنیا آمده بود، خارج شده و از کالج فارغالتحصیل شده بود. به بوستون نقل مکان کرد و تجارت خود را راهاندازی کرد. سپس با جراح مغز و اعصابی به نام رایل کینکید آشنا شد. گویی همه چیز در زندگی لیلی خیلی خوب به نظر میرسید. اما حضور شخص دیگری به نام اطلس، باعث شد اتفاقات دیگری در این داستان بیفتد و هر آنچه لیلی با رایل ساخته است، در معرض تهدید قرار گیرد.
و اما در کتاب ما شروعش می کنیم میخوانیم: لیلی ناچار است با پیامدهای جدایی و ارتباط اجتنابناپذیر با رایل که پدر فرزند اوست، دستوپنجه نرم کند، اگرچه هنوز آسیبهای روانی ناشی از بدرفتاریهای رایل در وجودش باقی است. لیلی ناچار است با این واقعیت روبهرو شود که خشم همیشگی رایل و حسادتهای وی بر زندگی آیندهاش خدشه وارد خواهد کرد. کتاب ما شروعش میکنیم شهامت آغاز زندگی دوباره را پس از سپریکردن آشفتگیهای زندگی خشونتآمیز به شما میبخشد و ضرورت ادامهدادن را مطرح میکند.
کالین هوور در داستانهای خود به گونهای شخصیتپردازی میکند که خوانندگان با اغلب شخصیتها همذاتپنداری میکنند و میتوانند زندگی خود را نزدیک به آنها تصور کنند. شخصیتهای کاملا سیاه یا سفید در داستانهای او وجود ندارند، بلکه همه خاکستری هستند و برای زندگیشان تلاش میکنند.
✅شما میتوانید از طریق سایت، این کتاب را رزرو کنید و با مراجعه به کتابخانه آن را تحویل بگیرید.
#معرفی_کتاب #پیشنهاد_کتاب #کتاب_بزرگسال #داستانهای_آمریکایی #رمان_خارجی
https://s6.uupload.ir/files/ما_شروعش_میکنیم_0ga8.jpg
@hershad