📕📒📗 دکتر اردستانی
274 subscribers
4.35K photos
551 videos
1.03K files
2.92K links
دکتر حسن سبیلان اردستانی #استاداردستانی
🔸Hasan sabilan ardestani

🔹 www.instagram.com/hasansabilanardestani

🔸 https://t.me/Hasanardestani

📚 hasanardestani@yahoo.com

🔹 http://sabilan.blog.ir/

🔸http://advertisers.blog.ir/

🔹 http://sabilan.blogfa.com/
Download Telegram
📚 آیا مباحث تئوریک پاسخگوی تحلیل شرایط است؟

#استاداردستانی
📛۵۰ درصد خانوارهای ایرانی ماشین ندارند!

گزارشی از مرکز پژوهش‌های مجلس: ۵۰ درصد از خانورهای ایرانی فاقد ماشین هستند.


👈۳۵ درصد فقط یک ماشین دارند.
۱۱ درصد دو خودرو دارند
۳ درصد دارای ۳ خودرو هستند
و ۱ درصد از ایرانیان بیش از ۳ خودرو دارند

🔴 #تلخندسیاسی‌ 👇
@Talkhand_Siyasi2
🔴لایحه ای در غیاب روزنامه نگاران

کامبیز نوروزی

وزیر ارشاد از تدوین لایحه روزنامه‌نگاری در دولت خبر داده و گفته است این لایحه تا پایان دی‌ماه به مجلس تقدیم خواهد شد. تجربه نشان داده است معمولا هرگاه دولت‌ها برای رسانه‌ها و روزنامه‌نگاران مقرراتی را تدوین و تصویب می‌کنند، بیش از آنکه به تثبیت و توسعه آزادی و امنیت و استقلال روزنامه‌نگاری و فعالیت رسانه‌ای بیندیشند، برای ایجاد محدودیت بیشتر و کنترل این حرفه تلاش کرده‌اند. در دولت گذشته نیز اقدامات مشابهی صورت گرفت که به دلیل مغایرت‌های فراوان آن با حقوق و آزادی رسانه‌ها و روزنامه‌نگاران، با مخالفت گسترده اهل حرفه و حقوق‌دانان روبه‌رو شد و عملا متوقف ماند.
هنوز متن لایحه و جزئیات آن منتشر نشده است. احتمالا دولت مایل نیست تا پیش از تقدیم لایحه به مجلس، خبری از جزئیات متن منتشر کند تا با واکنش‌های تخصصی روزنامه‌نگاران، حقوق‌دانان و متخصصان ارتباطات مواجه نشود. می‌شود گمان برد که برآورد دولت این است که این لایحه به مذاق روزنامه‌نگاران خوش نیاید و آن را مورد انتقادات گسترده قرار دهند؛ وگرنه دلیلی برای پنهان نگه‌داشتن این متن وجود ندارد.....
برای سنجش میزان تعهد مقررات قانونی به آزادی، امنیت و استقلال روزنامه‌نگاران و رسانه‌ها، شاخص‌های متعددی وجود دارد که به هشت مورد آنها اشاره می‌کنم:
۱-حق آزادی انتشار: اصرار بر نظام صدور مجوز برای رسانه‌ها که در قانون فعلی نیز وجود دارد، تحدیدکننده آزادی مطبوعات است. نظام صدور مجوز منسوخ است. فعالیت رسانه‌ای باید مبتنی بر نظام ثبتی یا اعلامی باشد نه صدور پروانه.
۲-حق استمرار انتشار: سایه توقیف و لغو امتیاز بر سر مطبوعات و خبرگزاری‌ها همچنان سنگینی می‌کند... هر مقرراتی که امکان توقیف یا لغو امتیاز را محفوظ نگه دارد، ناقض حقوق رسانه است.
۳-حق کسب خبر: از مهم‌ترین حقوقی است که روزنامه‌نگاران از آن برخورداند. یک روزنامه‌نگار حق دارد از هر واقعه یا اطلاعاتی، غیر از اسناد طبقه‌بندی‌شده یا حریم خصوصی اشخاص عادی، خبر کسب کند. نمی‌توان خبرنگاری را به خاطر تلاش برای کسب خبر مؤاخذه و تنبیه کرد.
۴-حق انتشار خبر: هر رسانه به تشخیص خود می‌تواند هر خبری را به شکل دلخواه منتشر کند؛ مگر اسناد طبقه‌بندی‌شده و اطلاعات مربوط به حریم خصوصی اشخاص عادی. سانسور به هر شکل و به هر بهانه ممنوع باید باشد. هر اقدام شفاهی یا کتبی برای سانسور باید با مجازات‌های سنگینی همچون حبس غیرقابل‌تبدیل و تعلیق روبه‌رو شود.
۵-حق امنیت حرفه‌ای روزنامه‌نگاران: روزنامه‌نگاری از مشاغلی است که مورد‌پسند مقامات نیست. هر نوع مزاحمت یا ممانعت از فعالیت حرفه‌ای روزنامه‌نگار باید به‌عنوان یک جرم عمومی تعریف شودکه نیاز به شاکی خصوصی نیز ندارد و مجازات زندان غیرقابل‌تبدیل و تعلیق برای آن تعیین شود.
۶-روزنامه‌نگاری مستقل از دولت یا نهادهای صنفی: روزنامه‌نگاری نیاز به مجوز ندارد. تعیین مجوز برای روزنامه‌نگاری به‌منزله تلاش برای دولتی‌کردن روزنامه‌نگاری و جلوگیری از استقلال آن است.
۷-استقلال نهاد صنفی روزنامه‌نگاری: گسترش مداخله دولت در نهاد صنفی روزنامه‌نگاری، از قبیل حضور نمایندگان بخش‌های دولتی در ارکان نهاد صنفی، به‌عنوان دولتی‌کردن صنف روزنامه‌نگاری و مغایر با حقوق و آزادی رسانه و روزنامه‌نگار است.
۸-حق دادرسی عادلانه:حدود 30 سال پیش که بعد از 90 سال نخستین هیئت منصفه رسیدگی به جرائم مطبوعاتی در ایران تشکیل شد، همین نظام تعیین هیئت منصفه، مغتنم و مؤثر بود اما این نظام تعیین هیئت منصفه، به شکلی است که قادر به بازتاب افکار عمومی نیست و عمدتا مبتنی بر اراده و خواست نهادهای حکومتی است. در رسیدگی به جرائم مطبوعاتی، دادرسی عادلانه موکول به حضور هیئت منصفه‌ای است که واقعا بیانگر افکار عمومی در دادگاه‌ها باشد، نه هیئت منصفه منتخب دستگاه‌های حکومتی.
اگرچه مشکلات و مصائب امروز رسانه‌ها و روزنامه‌نگاران ایران فراتر از قانون است، اگرچه همین قوانین موجود نیز در حق روزنامه‌نگاران و رسانه‌ها به‌درستی اجرا نمی‌شوند مگر وقتی که پای توقیف و لغو امتیاز در میان باشد، اگرچه مرجعیت رسانه‌ای رسانه‌های داخلی به پایین‌ترین حد ممکن رسیده است، اگرچه انتظار نمی‌رود در آنچه آقای وزیر ارشاد از آن به‌عنوان لایحه جامع روزنامه‌نگاری یاد کرده است اصلا توجهی به واقعیت‌های فضای گردش اطلاعات در ایران و حقوق و آزادی‌های رسانه‌ها کرده باشد و...
با این همه، کار درست آن است که دولت به روزنامه‌نگاران بی‌اعتنایی نکند، آنها را نامحرم نداند و پیش از تقدیم این لایحه به مجلس، آن را منتشر کرده و در عرصه عمومی در معرض نقد و بررسی نهادهای صنفی مانند انجمن صنفی روزنامه‌نگاران تهران، روزنامه‌نگاران، متخصصان ارتباطات و حقوق‌دانان قرار دهد.
https://t.me/kambiznouroozi
@MostafaTajzadeh
ایران و نسل صفر



بسی امید دارم که این نسل بتواند بحران‌های جاری که میان او و حکومت هست را با خردمندی به سلامت از سر بگذارند؛ و البته امیدوارم حکومت هم با تصمیمات خطا و مقابله کور با خواسته‌ها و نیازهای این نسل، ایران را به‌سوی خشونت فراگیر و درهم‌ریزی نبرد. در این صورت می‌توان امیدوار بود که در نیمه دوم قرن بیست‌ویکم، «سالِ صفرِ توسعه» در ایران آ‌غاز شود؛ که اگر چنین شود، آنگاه می‌توان گفت ایران جزء ملت‌های بختیار جهان بوده است که دوره گذار تاریخی خود به مُدرنیَّت را چنین سریع و کم هزینه می‌‌پیماید.

به‌گمان من حکومت، با تمرکز بلندمدت بر دغدغه «جهان‌گیری»، لوازم «جهان‌داری» (قدرت اثرگذاری بر جامعه) و لوازم «جهان‌پذیری» (قدرت تحول در خویش) را از دست داده است. سه شرط اصلی جهان‌داری و جهان‌پذیری این‌ها هستند: مهارت نرم (عقلانیت حکمرانی یا عقل جهانداری یا همان انرژی خرد جمعی)، مهارت سخت (انعطاف‌پذیری ساختاری و سیستمی) و ذخیره انرژی (منابع مادی، سرمایه اجتماعی، و قدرت روانشناختی برای تغییر).

البته حکومت احتمالا به زودی دست به تغییرات صوری خواهد زد اما قدرت تغییرات واقعی را از دست داده است. در عین حال دو دهه است که منحنی اقتدار حکومت، نزولی و منحنی اقتدار جامعه، صعودی شده است و شکاف اقتدار سالهاست که به سود جامعه در حال افزایش است (این نکته را در مقاله «تناسب در اقتدار» در سال ۱۳۸۱ باز کرده‌ام. لینک مقاله در پایان یادداشت آمده است). پس پیشاپیش سرنوشت این تعارض میان حکومت و جامعه روشن است. تنها هزینه‌های آن است که بسته به رفتار دو طرف، می‌تواند برای ایران کم یا خسارتبار باشد.

این نسل، «نسل صفر» است و اگر عجله نکند، بازی را بدون خون و خشونت خواهد برد. چون عقبه این نسل تا دبستان‌ها ادامه دارد و فناوری هم روزاروز او را تقویت می‌کند و انرژی خود را نیز از شوق روزافزون به تغییر می‌گیرد. اما حکومت همه منابع خود را خرج کرده یا از دست داده است، از منابع طبیعی گرفته تا منابع مشروعیت دینی و سرمایه اجتماعی و منابع اندیشگی. تنها منبع باقی مانده حکومت، اقتدار کاریزما است؛ پس فرصت حکومت محدود به اکنون است تا زمانی که عصر کاریزما پایان یابد.

نسل صفر یعنی نسلی که هیچ باور غیرقابل نقد و هیچ انگاره مقدسی ندارد. «خدا، شاه، میهن» یا «خدا، امام، حکومت»، پرچم نسل‌های پیشاتوسعه و نشانه مرحله کودکیِ یک جامعه است. این‌ها سرانگاره‌های مقدسی است که نشانه تعهد یا سرسپردگی یک جامعه به آسمان، به حکومت، به جغرافیا یا به شخص است. یعنی نسبت عاطفی میان یک جامعه با آسمان با حکومت با قومیت و با فرد است. وقتی مناسبات و قواعد کلان یک جامعه بر نسبت عاطفی و رابطه احساسی چیده شد، جامعه خلع‌سلاح و بی‌دفاع می‌شود و امکان برقراری یک رابطه عقلانی از جنس گفت‌وگو، نقد، خردورزی و اصلاح، پایان می‌یابد.

نسل صفر ممکن است در صورت لزوم و وقتی همه راه‌ها را بر خود بسته ببیند و به‌طورکامل ناامید شود، دست به خشونت ببرد، اما این خشونت، ایدئولوژیک نیست بلکه خشونتِ روانشناختی است که حاصل تنفرِ ناشی از احساس فریب، باخت و تبعیض است. خشونت روانشناختی از نسلی به نسل دیگر منتقل نمی‌شود چون هیجان روانشناختی به محض محو شدنِ عللِ آن، فرو می‌نشیند. اما خشونت ایدئولوژیک، ماندگار است و از نسلی به نسل دیگر منتقل می‌شود. خشونت روانشناختی یک احساس زودگذر هیجانی است اما خشونت ایدئولوژیک در بادامه مغزی (آمیگدال) خانه می‌کند و ماندگار است و از طریق هنجارهای فرهنگی به نسل‌های بعد منتقل می‌شود. در همین جنبش مهسا، خشونت معترضان، روانشناختی بود و پس از یک برون‌ریزی، فروکش کرد؛ اما خشونت حکومت ایدئولوژیک بود و به همین علت همچنان ادامه دارد و خواهد داشت.

پس نسل صفر ذاتا خشن نیست چون هیچ ایدئولوژی یا انگاره مقدسی ندارد. و همه چیز را از دریچه عقل و به اقتضای واقعیت و مصلحت می‌نگرد. این همان عصاره مُدرنیَّت (نوگرایی یا مدرنیته) است که اگر این نسل بپاید، این جامعه را وارد دوره «رواداری» می‌کند.

رواداری یعنی پذیرش این که تک‌تک انسان‌ها خلقت ویژه و منحصربه فرد خود را دارند و هر کدام دریچه‌ای به سوی آگاهی‌های این هستی بی‌کرانه‌اند. بنابراین رواداری یعنی پذیرش دگراندیشی و دگرباشی. رواداری یعنی فرد، حقیقت را در انحصار خود یا گروه خود یا قوم خود یا دین خود نداند و حقیقت را موهبتی بداند که در میان مردمان پراکنده است و از طریق تعامل، گفت‌وگو و هم‌شنوی، تنها می‌توان به آن نزدیک شد. بنابراین فردِ روادار همواره آماده است تا در برخورد افکار، انگاره‌هایش را بازبینی و بازتعریف کند.

رواداری نطفه ذهنی و فرهنگی و درونی هر تحول مدرن است. قانون‌گرایی، عقلانیت، تفکیک‌قوا، مردم‌سالاری، دیوان‌سالاری و سایر مولفه‌های کلانِ عصر توسعه، هیچکدام بدون رواداری تحقق کامل و طبیعی و کارآمد پیدا نمی‌کنند.
آنان که گمان می‌کنند با یک دولت امنیتی و نظامی می‌توانند بحران‌های موجود یا قدرت این نسل را مهار کنند، هنوز با انگاره‌های جنگ سرد می‌اندیشند. کیم‌ جونگ‌اون می‌تواند برای چند دهه دیگر بر کره شمالی حکومت کند، چون کره شمالی نسل صفر ندارد. و چین تا زمانی می‌تواند زیر سلطه شی جین‌پینگ بماند که نسل صفر چینی پدیدار نشده است. و البته تا نسل صفر پدیدار نشود، چین پیشرفت می‌کند اما توسعه‌یافته نخواهد شد. پس پیدایش نسل صفر، ایران را در برابر یک گزینه خطرناک بیمه کرد: ما کره شمالی یا چین نخواهیم شد. گرچه ممکن است اگر مراقبت نکنیم به جای تجربه شیلی یا آفریقای جنوبی یا جمهوری چک به تجربه لیبی یا سوریه گرفتار شویم.

اگر این برداشت من درست باشد که این نسل همان «نسل صفر توسعه» است می‌توان امیدوار بود که در دوره این نسل و نسل بعدی جامعه ما وارد «سال صفر توسعه» شود. سال صفر یک سال نیست یک دوره است، حتی ممکن است چند دهه طول بکشد. یعنی دوره‌ای که نسل‌های پیشاصفر با بازنشستگی و مرگ از عرصه‌های مختلف خارج می‌شوند و حضور نسل صفر در همه عرصه‌های اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی جامعه فراگیر می‌شود. درواقع سال صفر توسعه، همان دوره‌ای است که با فراگیری حضور نسل صفر، نیروهای عصر سنت، برتری و اقتدار خود را در همه حوزه‌ها از دست می‌دهند و «عصر توسعه» آغاز می‌شود. یعنی ما از عصر صنعتی شدن و عصر پیشرفت (مدرنیزاسیون)، گذر می‌کنیم و عصر توسعه «آغاز» می‌شود؛ ولی تکامل آن ده‌ها و شاید صدها سال زمان می‌برد. بدون گذار طبیعی از عصر توسعه، سخن از عصرپساتوسعه بی‌معنی است.

روشنفکران، مصلحان، منتقدان، مخالفان، براندازان و حاکمان!
آیندگان میزان تعهد شما به منافع ملی ایران را بر اساس میزان تعهد شما به حفظ «امید» و «امنیت» این نسل ارزیابی می‌کنند. کاری نکنیم که این نسل یا کاملا ناامید، افسرده و منفعل شود و یا دست به انتحار جمعی بزند، که در هر دو حالت همه ما باخته‌ایم. چون بعید است که در این جهان شتابان و پرتعارض، دیگر فرصتی برای بازسازی بین نسلی فراهم شود.

در مراقبت از امید و امنیتِ نسل صفر بکوشیم، که منجی ایران ما همین نسل است.

محسن رنانی / ۶ دی ۱۴۰۱
http://renani.net/index.php/texts/notes/896-2022-12-27-13-21-03
چطور تنها شعبه دانشگاه  هاروارد  در ایران به دانشگاه امام صادق تغییر پیدا کرد

یاداشتی از پوریا بختیاری

دهه ۱۳۴۰ یکی از طلایی‌ترین دهه‌های اقتصادی در ایران بود..
دورانی که تورم تک رقمی و رشد اقتصادی خوبی را شاهد بودیم ..
در این دوران صنایع بزرگی شکل گرفتند و کارخانه‌های متعددی تاسیس شد ..
مینو، کفش ملی، ذوب‌آهن، تراکتورسازی و…
همه در آن دوران راه افتادند.

با رشد‌ و توسعه این صنایع، کارآفرینان و صنعت‌گران به فکر تربیت نسل بعد از خود افتادند تلاش کردند مدیران خوبی تربیت کنند.

سال ۱۳۴۸ حبیب لاجوردی با همکاری محمدتقی برخوردار موسسه آموزشی را در تهران تحت عنوان “مرکز مطالعات مدیریت ایران” را راه انداختند، این مرکز تنها شعبه هاروارد در ایران بود.

هدف از تاسیس این مجموعه تربیت نسل جدید مدیران و کارشناسانی بود که با علوم روز دنیا آشنا باشند، دیدگاه مدیریتی خوبی پیدا کنند تا بتوانند یک بازوی مدیریتی قابل اطمینان در سازمان‌ها و صنایع باشند.

این مؤسسه غیردولتی بود و هیئت امنایی اداره میشد که متشکل از دوازده کارآفرین و مدیر صنعتی برجسته بود.

بزرگانی مثل سیاوش ارجمند(گروه ارج)،
هدایت الله بهبهانی (شرکت جنرال)،
خسروشاهی(مینو)،
محمود رضایی(مس سرچشمه)،
عبدالعلی فرمانفرمائیان(نفت پارس)

عضو هیئت امنای این دانشگاه بودند.

بعد از انقلاب ۵۷، اموال و کارخانجات بسیاری از صنعتگران و فعالین اقتصادی مصادره شد.

با مصادره شدن اموال لاجوردی و برخورداری و برخی دیگر از اعضای هیئت امنا و فراری دادن این افراد به خارج از ایران، موسسه هاروارد هم تصرف شد.

با تصرف هاروارد نام موسسه به دانشگاه امام صادق تغییر پیدا کرد، و مدیریتش هم به محمدرضا مهدوی کنی داده شد.

مهدوی کنی سیستم آموزشی دانشگاه را تغییر داد به این صورت که مدل آموزش دانشگاه ترکیبی از علوم جدید و علوم حوزوی شد.

هدف دانشگاه امام صادق، تربیت دانش‌آموختگانی با توانایی علمی بالا در یکی از رشته‌های نوین دانشگاهی همراه با دانش دینی برای مدیریت کشور بود.

به این صورت که افراد بتوانند پس از فارغ التحصیلی از این دانشگاه در سمت‌های مدیریتی مهم کشور مشغول به کار شوند.

امروز در هیئت امنای امام صادق صنعتگر و فعال اقتصادی دیده نمیشود، در موسسه هاروارد در دهه ۵۰ دروس مدیریت با نظارت اعضای هیئت علمی دانشگاه هاروارد تدریس می شد ..
ولی امروز بیشتر نظارت حوزی بر این دانشگاه حاکم است و نه نظارت علمی، عمده دروس در آن دوران با زبان انگلیسی تدریس میشد و الان نقش زبان عربی پر رنگ‌تر است.

دانشگاه هاروارد جزو برترین موسسه‌های آموزشی در دنیا محسوب می شود و خروجی‌‌های این دانشگاه افرادی مثل اوباما و بیل گیتس و سندبرگ و مریم میرزاخانی هستند ..

ولی دانشگاه امام صادق، رتبه و درجه علمی بالایی ندارد، خروجی‌های این دانشگاه هم افرادی مثل سعید جلیلی و علی باقری و حجت عبدالملکی هستند که عموما در دولت‌های مختلف سمت‌های مدیریتی مهمی دارند.


#تاریخ_معاصرایران 👇👇👇
📚https://t.me/joinchat/AAAAAEEhqxx3Z00nJrdwFg
‍ ‍ 🔶حیات شبکه‌ای و جنبش زندگی در ایران

🖋عباس کاظمی
@varijkazemi

🔹عمدتاً گفته می‌شود که جنبش‌های فرهنگی، در دورۀ وفور و رفاه ظهور می‌کنند و جنبش‌های انقلابی در دورۀ بدِ اقتصادی، اما جنبش ۱۴۰۱ که جنبش زندگی خوانده شده است، نوعی جنبش اجتماعیِ ترکیبی است که در وضعیت بدِ اقتصادی و سیاسی ظهور کرده است اما از خصایص یک جنبش نیرومند فرهنگی نیز برخوردار است.

🔺این جنبش، اغلب مولفه‌های «جنبش‌های جدید جدید» را با خود حمل می‌کند و دارای خصائصی همچون ساختاری‌ افقی، فقدان رهبری مشخص، بی‌توجهی به احزاب سیاسی جاری، وجود عناصری قدرتمند از پیوندهای ضعیف، قدرت جماعت‌ها و جمع‌های ‌کوچک، حیات شبکه‌ای و نقش نیرومند شبکه‌های اجتماعی مجازی، سیال و منعطف است. بااین‌حال، خصائص تکینۀ دیگری نیز دارد که شامل حیات شبکه‌ای نیرومند به‌جای حیات انجمنی، عاملیت غیرانسانی (همانند مو)، مطالبات معمولی در کنار مطالبات کلان، و رادیکالیزه‌شدن فرهنگ اتاق‌خواب است. 

این مقاله را با نقش مو در زندگی سیاسی دهۀ ۱۴۰۰ شروع می‌کنم، برای‌اینکه ابعاد و مؤلفه‌های پیونددهنده و درعین‌حال افقی، سیال و منعطف  و در عین‌حال زنانه‌ی‌ جنبش اعتراضی را شرح دهم. ادعای من این است که این جنبش، بر بنیادهایی سست بنا شده است که قوام آن را تضمین می‌کنند.

⬅️یکی از مختصات جنبش‌های جدید، ابتنایشان بر پیوندهای سست است. جنبش زندگی که برآمده از لایه‌های جایگزینِ نگاهدارندۀ جامعه است، شکلی از مناسبات را حول پیوندهای سست بنا می‌کند که به‌سادگی قابل ردگیری، سرکوب، کنترل و انضباط‌بخشی نیست. این اشکال متفاوت و متکثری که ازطریق پیوندهای سست درون لایه‌های نهان زندگی روزمره سنگر می‌گیرند، واجد خصائصی از جماعت‌ها و حلقه‌ها و محفل‌ها می‌شوند که راه را برای تغییرات از پایین باز می‌گذارند.

⬅️حیاتی شبکه‌ای جامعه است که ساختاری افقی دارد، اغلب مورد غفلت قرار گرفته است، درحالی‌که حیات سازمانی که عمودی و سلسله‌مراتبی است، همواره بیشتر مورد توجه بوده است. حیات‌ شبکه‌ای، به لایه‌ای از جامعه اشاره دارد که نه ازطریق گروه‌های رسمی و متعارف، انجمن‌ها، سندیکاها، صنف‌ها و احزاب و همین‌طور سازمان‌ها، بلکه از مسیری کاملاً متفاوت یعنی روابط مایی، گروه‌های دوستانه، جماعت‌های کوچک و بزرگ به جلو می‌رود.  کوچک‌ترین واحد  لایه شبکه ای جامعه، از روابط مایی آغاز می‌شود و به جمع‌های کوچک با پیوندهای قوی (وابستگان یا دوستانه) ادامه می‌یابد. سپس به‌سمت جماعت‌های با پیوند سست (یک جمع کوهنوردی تفریحی، جماعتی که درون یک باشگاه ورزشی مشخص شکل می‌گیرد و...) امتداد می‌یابد. این الگو، در برهه‌هایی، با اشکال بزرگ‌تر جماعت نزدیک می‌شود و جنبۀ خلق‌الساعگی خود را بالا می‌برد، مانند جماعت جوانان مرکز خرید کوروش  که پیش‌ازاین یکدیگر را ندیده بودند یا جماعتی عظیم‌تر همچون تشیع جنازۀ پاشایی. در همۀ این اشکال، شور و هیجان در کنار برنامه‌ریزی‌های سیال و منعطف عقلانی باهم امتزاج می‌یابند. رژیم‌های اقتدارگرا که زمینۀ حیات انجمنی را تضعیف می‌کنند، همواره از درک حیات‌های شبکه‌ای ناتوان بوده‌اند.

⬅️در شرایط جنبشی، این شبکه‌های غیررسمی جماعت‌ها هستند که امکان اتصال و پیوند میان آدمها را ممکن می‌کنند. به همان‌اندازه که گسترده‌تر می‌شوند، از پیچیدگی غیرمتمرکز  و  در‌هم‌تنیدگی  غیرقابل رویت، برخوردار می‌شوند.

☑️دو مسیر حیات انجمنی و حیات شبکه‌ای، برای موفقیت فردای جنبشْ امری حیاتی است. اگرچه بدون حیات انجمنی، جنبش انقلابی می‌تواند موفقیت‌آمیز باشد (برای نمونه انقلاب‌های عربی) اما برای بازسازی جامعه، حیات انجمنی و موقعیت‌های نهادی ضرورت خواهد داشت. همچنان که در برخی از کشورهایی که بهار عربی را تجربه کرده‌اند، زمین انقلاب را جنبش‌هایی کشت کردند که بر دوش شبکه‌های دموکراتیک بنا شده بودند اما کمی پیش‌تر، گروه‌هایی( عمدتا اقتدارگرا) آن را درو کردند که  عمدتا در حیات انجمنی( نمونه مصرو تونس در سالهای اولیه انقلاب) سکنی گزیده بودند. توجه به انجمن‌ها و نهادهای دموکراتیک، برای پیشی‌نگرفتن نهادهای انجمنی اقتدارطلب اهمیتی حیاتی دارد.

☑️پدیده‌ای که می‌تواند سست‌بودن و شکننده‌بودن جنبش را نشان دهد، این نکته است که چگونه، قشر خاکستری معترض (عمدتاً میان‌سال) در «وضعیت دو فقدان چشم‌انداز» قرار گرفته ‌است. درست است که بخشی قابل‌توجه از جامعه چشم‌اندازی در وضعیت موجود نمی‌بینند و ازاین‌رو معترض‌اند اما جنبش روزمره نیز از ترسیم چشم‌اندازی جدید برایشان ناتوان بوده است.

@varijkazemi

🔗 متن کامل مقاله در فایل پی‌دی‌اف
📣ماهنامه اندیشه پویا،شماره ۸۲،  ۱۴۰۱
Forwarded from همّت قلی زاده
‏موتور رشدنقدینگی به استناد قانون ازطریق جهانی سازی قیمت انرژی روشن است. تا این فرمول برقرار است رشدنقدینگی و کاهش ارزش پول ملی و تورم برقرار خواهدبود.
سال ۸۶ به میزان ۴۰ همت نفتخام وارد بودجه شرکتی شد و در سال ۱۴۰۰ به ۱۲۰۰ همت رسیده است که صرفا تابع نرخ دلار و قیمت جهانی نفت است!

@hemmatgholizade
📛 تورم واقعی در سفره مردم چقدر است؟

روزنامه جمهوری اسلامی نوشت:
▫️ نرخ تورم خوراکی‌ها در آذرماه 1401 نسبت به آذرماه 1400 نزدیک 68 درصد افزایش یافته است. این رقم در آبان‌ماه حدود 70 درصد بود.
▫️ تورم نان و غلات بیش از 74 درصد و برای گوشت قرمز و ماکیان بیش از 64 درصد ثبت شده است.
▫️ شیر و پنیر و تخم مرغ رشدی بیش از 81 درصد و روغن‌ها و چربی‌ها نیز حدود 250 درصد افزایش قیمت داشته‌اند.

🔴 #تلخندسیاسی‌ 👇
@Talkhand_Siyasi2
#واژه‌ها 🔸با هنرشویی
واژه با هنرشویی (artwashing) در اشاره به شستن گندکاری‌های سیاسی و اقتصادی از طریق سوء استفاده از لطافت و زیبایی هنر به‌کار می‌رود.
مقاله وال استریت ژورنال در این زمینه با عنوان "چرا با هنرشویی یک واژه کثیف است" بسیار خواندنی است:
Why artwashing is a dirty word
⛔️صداوسیما برای برجسته‌سازی تلوبیون، دستور حمله به فیلیمو را صادر کرد!

🔴 #تلخندسیاسی‌ 👇
@Talkhand_Siyasi2
⭕️ روند نزولی سرمایه گذاری در ایران
👤دکتر مرتضی ایمانی راد:

♈️من از زمانی که منحنی و اقتصاد را فهمیدم چنین سقوطی در سرمایه‌گذاری در کشور را به یاد ندارم. این سقوط با خودش بیکاری دارد، تورم دارد، از دست رفتن بهره‌وری دارد، کاهش تولید دارد و در نهایت قدرت رقابت پذیری و زایش اقتصادی را از بین می‌برد.








🌐 کانال با اساتید اقتصاد
افتخاری‌ غم انگيز براي ملت ايران !

موسسه غیرسیاسی و غیرانتفاعی MPI (Migration policy Institute)
خاطرنشان کرد كه در تاريخ آمریکا، بالاترین سطح کیفی مهاجران متعلق به جامعه ایرانیان است.

جامعه ایرانی‌تبار از نظر:
- آموزش و تحصیلات
- مشاركت اجتماعی
- پرداخت مالیات و اجرای قانون
برترین مهاجرانی هستند که تاریخ امریکا تاکنون به خود دیده است.

بر اساس دو سرشماری در سال‌های ۲۰۱۰ و ۲۰۲۰ تعداد ایرانیان مقیم آمریکا یک میلیون و نهصد هزار تن است که نهصد هزار تن در کالیفرنیا زندگی می‌کنند و ۲۰درصد جمعیت‌شان در (بورلی‌هیلز) ساکن هستند.

ایرانیان مقیم امریکا از نظر مذهبی بسیار متنوع هستند كه در ميان آنان مسلمانان، بهائیان، مسیحیان ارمنی- آشوری، زرتشتیان، یهودیان، عارفان، معنویت‌گرایان و اومانیست‌ها و... حضور دارند.

بعد از کالیفرنیا، بیشترین جمعیت ایرانی در نیویورک، شمال نیوجرسی، ایالت واشنگتن، سياتل، بوستون و هیوستون تگزاس ساکن هستند.

مدرک ۵۱ درصد ایرانیان بیش از لیسانس است. درحالی‌که این نسبت در جمعیت آمریکایی ۲۴ درصد است.
از هر چهار ایرانی بیش از یک‌ تن فوق‌لیسانس و دکتری دارد. این بالاترین آمار در میان ۶۷ گروه قومی ساکن امریکا است.

بر اساس آمار اداره بازرگانی، ایرانیان در بین ۲۰ گروه مهاجر برتر، بالاترین نرخ مالکیت کسب ‌و کار را دارند که سهم قابل توجهی در اقتصاد ایالات متحده دارند.

تقریباً از هر دو خانواده ایرانی- آمریکایی یک خانوار درآمد سالانه بیش از ۱۰۰ هزار دلار دارند اما این نسبت در خانواده امریکایی یک به پنج است.

بر اساس آمار دانشگاه MIT، اساتید، دانشمندان، مهندسان و مشاغل ایرانی در ایالات متحده حدود یک تریلیون دلار را در اختیار دارند یا آن را مدیریت می کنند.
آنها در هر بخش از جامعه حضور برجسته‌ای دارند.

در حال حاضر، نزدیک به ۱۵۰۰۰ پزشک با اصالت ایرانی در ایالات متحده مشغول به کار هستند.

ایرانیان به عنوان قانونمندترین قومیت تاکنون و دارای کمترین بزه اتهام و محکومیت هستند.

بزه و خلاف در جامعه ایرانی- آمریکایی پایین‌ترین رتبه در مقایسه با دیگر مهاجران در تاریخ ایالات متحده است.

دوازده هزار استاد تمام ایرانی در دانشگاهها و موسسات اموزش عالی آمریکا تحقیق و تدریس می‌کنند، بطوری‌که به سختی می‌توان یک دانشگاه یا کالج آمریکایی را پیدا کرد که در آن حداقل یک یا چند استاد ایرانی - آمریکایی در آن خدمت نکنند.

آنچه بیش از همه قابل توجه است این است که ۷۵ درصد اساتید ایرانی در دویست دانشگاه برتر امریکا (از میان چهار هزار دانشگاه) تدریس می‌کنند.

باعث افتخار است اما دردناک و تاسف‌برانگیز!

به مجمع فعالان اقتصادی بپیوندید
📌http://telegram.me/Iran_economy_online

و دقیق ترین پیش بینی ها اینجا در اینستاگرام
📌https://instagram.com/paktinat.hamed?igshid=z97nhxyu259o
🔹 راهنمایی‌هایی برای خبرنگارانی که از اپلیکیشن Canva استفاده می‌کنند

🟥این مطلب حاوی راهنمایی‌هایی است برای استفاده از اپلیکیشن Canva که ویژه طراحی گرافیک است. Canva یک پلتفرم استرالیایی برای طراحی گرافیکی است که برای ایجاد طرح هایی برای شبکه های اجتماعی، ارائه ها، پوسترها، اسناد و سایر محتوا های بصری استفاده می شود. این برنامه شامل قالب هایی آماده برای استفاده کاربران است.

🟥توانایی تولید و توزیع اخبار به صورت بصری به خبرنگاران و اتاق‌های خبر راه‌های پویایی برای تعامل با مخاطبان‌شان ارائه می‌کند. با توجه به اقتصاد بصری جهان امروز، این مهارت، به گونه‌ای روزافزون، یک ضرورت به شمار می‌رود. Canva رایگان، هیچ هزینه‌یی ندارد و به هر کسی که به یادگیری طراحی گرافیک علاقمند است، توصیه می‌شود. اما نسخه های پولی آن قابلیت های بیشتری دارد.
🟥ادامه متن در ijnet
🆔 @commac
📛این نوسانات واحد پول کشور همیشه جنگ زده عراق است...

🔴 #تلخندسیاسی‌ 👇
@Talkhand_Siyasi2
ولودیمیر زلنسکی رییس‌جمهوری اوکراین در بخشی از پیام خود به مناسبت سال ۲۰۲۳ گفت: «آرزوی معجزه دارید؟ اوکراینی‌ها آن را برای خود آفریدند. آرزوی حقیقی ما نه با معجزه که با تلاش محقق می‌شود، با مبارزه، کمک به یکدیگر و انسانیت. سال جدید و سال پیروزی ما مبارک.»
Forwarded from فرزانه م
🌅‍ شما در چه قرنی زندگی می کنید؟

امشب سال نو می شود و من همچنان گیج از این تقویم به آن تقویم می دوم.

خیلی وقت است که فهمیده ام ما آدم ها معاصر هم نیستیم. آدم ها حتی آنها که در همسایگی هم در یک کوچه و خیابان و یک محله و یک شهر زندگی می کنند، شاید هر کدام در قرنی جداگانه می زیند.

یکی هنوز در غاری نشسته با سنگ، سر استخوانی را تیز می کند، تا در چشم دشمنش فرو کند؛ دیگری شیوه های زیست اخلاقی در مریخ را مدون می کند.

شاید قبل از اینکه با هر کس شروع به گفتگو‌ کنیم باید از او بپرسیم: ببخشید شما در چه قرنی زندگی می کنید؟آدم ها اما جواب این سوال را نمی دانند، چون هر کس در هر قرنی که ساکن است گمان می کند که انسانی معاصر است.

ما زبان یکدیگر را نمی فهمیم، باید و‌ نباید ها و‌ چراها و‌ چگونه های همدیگر را درک نمی کنیم چون به زمان های متفاوتی تعلق داریم.

شاید تنش و تناقضی که در ایران جاری است، ماجرای تقابل زمان است. شاید ماجرا تفاوت تقویم هاست.

شاید حاکمیت در تقویمی سیاست می راند که چند صد سال با تقویمی که جوان ها در آنند فرق دارد.

در یک تقویم بریدن دست و پا و به دار آویختن مجرمان و شکنجه و داغ و درفش رفتاری عادلانه و بدیهی است و در تقویمی دیگر مصداق خشونت و بی عدالتی است.

در یک تقویم زن، مهریه و شیر بها و نفقه می گیرد و  اجازه سفر و حضانت فرزندانش را ندارد و  دیه اش نصف مردان است ‌و ناموس این و آن است و اسم‌ همه اینها کرامت زن است در قرنی دیگر همین ها توهین به ساحت زن به شمار می آید.
در یک تقویم مردم رعیتند، هویتی ندارند و به مسلمان و نامسلمان و کافر و مومن و نجس و پاک تقسیم می شوند و در تقویمی دیگر هر انسانی به صرف انسان بودن به هر زبان و نژاد و باور و مذهبی صاحب حق است.

اکنون در سال ۲۰۲۳ ما چگونه و به چه زبانی می توانیم برای حاکمان توضیح بدهیم که در چه قرنی هستیم و مردم این سرزمین دارند برای چیزهایی مبارزه می کنند که دهه ها نه که سده ها پیش به نتیجه رسیده است.

ما برای آینده ای داریم می جنگیم که خیلی وقت است گذشته دیگران است.
پس
سال نو مبارک همان ها که در این سده می زیند ما که هنوز در سده های نخستین در هزاره قبل گروگانیم!

🌷🌸🌷
💐 ایرانیان در چه دورانی زندگی می کنند؟
Forwarded from اخبار منتخب
در آپدیت ۹.۳ تلگرام، لیست پروکسی‌ها بر اساس پینگ مرتب می‌شود و در صدر لیست قرار می‌گیرند
🔺در هنگام اشتراک گذاری یک پروکسی کد QR آن نمایش داده می‌شود.
🔺اگر تعداد پروکسی‌ها از ده مورد بیشتر شود، دکمه حذف تمام پروکسی‌ها در انتهای لیست نمایش داده می‌شود.
#فناوری
@akhbar_montakhab
⭕️ سوال دکتر همتی درباره افزایش فاصله نرخ آزاد ارز با نرخ نیما

همتی با انتشار توییتی نوشت:

🔹 پاسخ توییت دو ماه پیش خودم را دیروز با اعلام تصمیم دولت دریافت کردم.

🔹 سوال امروز: افزایش فاصله نرخ ارز آزاد با نیمای تثبیتی،موجب افزایش قاچاق به خارج و بالا رفتن تقاضای کالاها با نرخ۲۸٫۵۰۰ میشود.

🔹 با فرض تداوم تحریم، برای جلوگیری از تخریب تولید و روند منفی تراز تجاری چه تدبیری دارید؟








🌐 کانال با اساتید اقتصاد