Forwarded from تَلخندسیاسی اجتماعی
📛آماری تکان دهنده؛ ۵۰ درصد به فقرای کشور اضافه شد
شواهد آماری حاکی از آن است که نرخ فقر در ایران از ابتدای دهه ۹۰ تا سال ۹۶ روند ثابتی داشته است. از سال ۹۶ این رویه تغییر کرده و نرخ فقر حدود ۱۰ واحد درصد بیشتر شده و از سطح ۲۰ درصدی به ۳۰ درصد صعود کرده است.
افزایش ۱۰ واحد درصدی نرخ فقر در ایران به معنای اضافه شدن ۸ میلیون نفر به تعداد فقرا است؛ به عبارت دیگر، بعد از سال ۹۶ حدود ۵۰ درصد نسبت به گذشته به جمعیت فقرای کشور اضافه شده /هم میهن
🙈 #تلخندسیاسی 👇
@Talkhand_Siyasi2
شواهد آماری حاکی از آن است که نرخ فقر در ایران از ابتدای دهه ۹۰ تا سال ۹۶ روند ثابتی داشته است. از سال ۹۶ این رویه تغییر کرده و نرخ فقر حدود ۱۰ واحد درصد بیشتر شده و از سطح ۲۰ درصدی به ۳۰ درصد صعود کرده است.
افزایش ۱۰ واحد درصدی نرخ فقر در ایران به معنای اضافه شدن ۸ میلیون نفر به تعداد فقرا است؛ به عبارت دیگر، بعد از سال ۹۶ حدود ۵۰ درصد نسبت به گذشته به جمعیت فقرای کشور اضافه شده /هم میهن
@Talkhand_Siyasi2
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from تفکر
تعصّب، چنانکه میدانیم پافشاری در بر حق بودنِ یک فکر و باطل بودنِ همهی اندیشههای دیگر است؛
و این فکری که بر حق شمرده میشود جز خود چیزی را نمیبیند و همهی کسانی را که خارج از دایرهی اویند، دشمن میانگارد و تا آنها را به زیر بیرقِ خود نیاورد، آرام نمیگیرد.
دکتر محمّدعلی اسلامیندوشن
@Tafakkor
و این فکری که بر حق شمرده میشود جز خود چیزی را نمیبیند و همهی کسانی را که خارج از دایرهی اویند، دشمن میانگارد و تا آنها را به زیر بیرقِ خود نیاورد، آرام نمیگیرد.
دکتر محمّدعلی اسلامیندوشن
@Tafakkor
Forwarded from جبهه اصلاحات ایران آزاد
عبدالرضا داوری:
👈9 اردیبهشت، دوسال از مرگ نادر طالب زاده گذشت. این چهره مرموز و یهودی تبار، که تا زمان مرگ، ازدواجش با رندی هافمن از لیدرهای یهودی امریکا را مخفی نگه داشت، یکی از پیچیده ترین پروژه های نفوذ در ج.ا بود که با تزریق المانهای آرماگدونی در کشور، گلوبالیسم را جایگزین ایرانگرایی کرد.
#عضویت_در_گروه
👇👇👇
https://t.me/+iuk_u2D7QZQ2ZTM0
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@jebheeslahatiranazad
👈9 اردیبهشت، دوسال از مرگ نادر طالب زاده گذشت. این چهره مرموز و یهودی تبار، که تا زمان مرگ، ازدواجش با رندی هافمن از لیدرهای یهودی امریکا را مخفی نگه داشت، یکی از پیچیده ترین پروژه های نفوذ در ج.ا بود که با تزریق المانهای آرماگدونی در کشور، گلوبالیسم را جایگزین ایرانگرایی کرد.
#عضویت_در_گروه
👇👇👇
https://t.me/+iuk_u2D7QZQ2ZTM0
#عضویت_در_کانال
👇👇👇
@jebheeslahatiranazad
Forwarded from سیاست شناسی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چرا نظامهای استبدادی مخالف شادی هستند؟
در نظریه اریک برن کودک در ابتدا موجودی کنجکاو و شاد است، به راحتی ابراز احساسات میکند و سرشار از شور زندگی و خلاقیت است؛ اما والد سرزنشگر این شرایط را تاب نمیآورد و او را به کودک مطیع تبدیل مینماید.
آنچه در نظام استبدادی اهمیت دارد کنترل شهروندان است. برخی ویژگیهای شهروند شاد همچون شور و هیجان با اهداف نظامهای تمامیتخواه همخوان نیست؛ شادی تهدیدی برای حفظ و کنترل قدرت محسوب میشود.
شادی میتواند انگیزه و حرکت ایجاد نماید اما حکومتهای استبدادی معمولاً وضعیتهای خاموش و بیانگیزه را ترجیح میدهند. آدمهای غمگین مطیعتر هستند؛ «غمناکی و غلامی» دو درس کلیدی در نظامهای استبدادی است.
اما اوضاع همیشه اینطور نمیماند؛ گاهی این کودک مطیع «عصیانگری» میکند و دودمان استبداد و تمامیت خواهی را به باد میدهد.
💠کانال حسن باقری نیا
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
در نظریه اریک برن کودک در ابتدا موجودی کنجکاو و شاد است، به راحتی ابراز احساسات میکند و سرشار از شور زندگی و خلاقیت است؛ اما والد سرزنشگر این شرایط را تاب نمیآورد و او را به کودک مطیع تبدیل مینماید.
آنچه در نظام استبدادی اهمیت دارد کنترل شهروندان است. برخی ویژگیهای شهروند شاد همچون شور و هیجان با اهداف نظامهای تمامیتخواه همخوان نیست؛ شادی تهدیدی برای حفظ و کنترل قدرت محسوب میشود.
شادی میتواند انگیزه و حرکت ایجاد نماید اما حکومتهای استبدادی معمولاً وضعیتهای خاموش و بیانگیزه را ترجیح میدهند. آدمهای غمگین مطیعتر هستند؛ «غمناکی و غلامی» دو درس کلیدی در نظامهای استبدادی است.
اما اوضاع همیشه اینطور نمیماند؛ گاهی این کودک مطیع «عصیانگری» میکند و دودمان استبداد و تمامیت خواهی را به باد میدهد.
💠کانال حسن باقری نیا
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @politicology
Forwarded from سیاست شناسی
حسینقلیخان مخبرالدوله، وزیر پست و تلگراف مظفرالدین شاه که برای جلوگیری از ارتباط مشروطه خواهان ومردم باهم، تمام سیمهای تلگراف تهران را قطع کرد!
و این اولین سابقه فیلترینگ در ایران بوده!
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @Politicology
و این اولین سابقه فیلترینگ در ایران بوده!
✅ #سیاست_شناسی
🆔 @Politicology
Forwarded from دولت بهار
🔴 مرکز پژوهشهای مجلس: کالری مصرفی نیمی از ایرانیان در سال ۱۴۰۱ کمتر از استاندارد بوده است
طبق این گزارش میزان مصرف کالری نیمی از جمعیت ایرانیها در سال ۱۴۰۱ کمتر از حد استاندارد (یعنی ۲۱۰۰کالری در روز) است. از سوی دیگر، همه دهکها از میزان کالری خود نسبت به سال۱۴۰۰ کم کردهاند. این کاهش کالری در دهکهای متوسط شدیدتر بوده است.
از نگاه گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، دو عامل در این روند، نقش اصلی را ایفا کردهاند؛ نخست اینکه خانوارها بهدلیل تورم بالای مواد غذایی و افزایش سایر هزینهها نظیر مسکن، سعی کردهاند که مصرف غذایی خود را کاهش دهند. نکته دیگر اینکه خانوارها بهدلیل چشمانداز نامطلوب اقتصاد، سعی کردهاند که از میزان کالای خوراکی خود بکاهند تا بتوانند کالاهای بادوام بیشتری خریداری کنند.
این گزارش برآورد کرده است که در سال۱۴۰۲، خط فقر خانوار سهنفره در تهران ۱۵.۳ میلیون تومان و برای کل کشور ۸.۲ میلیون تومان بوده است./ دنیای اقتصاد
@dolatebahar
طبق این گزارش میزان مصرف کالری نیمی از جمعیت ایرانیها در سال ۱۴۰۱ کمتر از حد استاندارد (یعنی ۲۱۰۰کالری در روز) است. از سوی دیگر، همه دهکها از میزان کالری خود نسبت به سال۱۴۰۰ کم کردهاند. این کاهش کالری در دهکهای متوسط شدیدتر بوده است.
از نگاه گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، دو عامل در این روند، نقش اصلی را ایفا کردهاند؛ نخست اینکه خانوارها بهدلیل تورم بالای مواد غذایی و افزایش سایر هزینهها نظیر مسکن، سعی کردهاند که مصرف غذایی خود را کاهش دهند. نکته دیگر اینکه خانوارها بهدلیل چشمانداز نامطلوب اقتصاد، سعی کردهاند که از میزان کالای خوراکی خود بکاهند تا بتوانند کالاهای بادوام بیشتری خریداری کنند.
این گزارش برآورد کرده است که در سال۱۴۰۲، خط فقر خانوار سهنفره در تهران ۱۵.۳ میلیون تومان و برای کل کشور ۸.۲ میلیون تومان بوده است./ دنیای اقتصاد
@dolatebahar
Forwarded from نگاهِ دیگر | صابر گُلعنبری
🔺عراق و داستان یک پوستاندازی!
رجب طیب اردوغان هفته پیش پس از 12 سال به عراق رفت و با بغداد توافقنامه چارچوب همکاری راهبردی امضا کرد. دو هفته قبل هم محمد شیاع السودانی نخست وزیر عراق در بحبوحه تنش میان ایران و اسرائیل به آمریکا رفت و از آمادگی کشورش برای ورود به دوره جدیدی از روابط راهبردی با آمریکا سخن گفت و بر شراکت جامع و کامل با آن تاکید نمود. حدود یک سال قبل نیز السودانی توافقنامه شراکت راهبردی با فرانسه امضا کرد. همچنین در این چند سال اخیر توافقنامههای متنوع و متعددی میان عراق با عربستان، قطر، مصر، امارات، اردن و کشورهای دیگر منعقد شده و دیدارها و نشستهای فشردهای در سطوح مختلف میان مقامات عراقی و همتایان خود از این کشورها برگزار شده است.
این وضعیت نشان دو تحول مهم و راهبردی دارد؛ نخست در ماهیت سیاست ورزی و جهت گیری سیاست در عراق و تحول دوم در تغییر نگاه سیاست منطقهای و بینالملل به عراق است. واقعیت این است که عراقِ پسا صدام پس از نزدیک به دو دهه جنگ و درگیریهای داخلی و جنگ قدرت معطوف به رقابتهای شدید قدرتهای منطقهای و بینالمللی امروز شاهد نسل جدیدی از سیاستمداران و تصمیمگیران است که تا حدودی متفاوت و "عراقی" با چاشنی هویتطلبی عربی میاندیشند. البته این روند از زمان حیدر العبادی شروع شد و با مصطفی الکاظمی تقویت و امروز هم السودانی در همان مسیر الکاظمی قدم بر میدارد و این راه را ادامه میدهد.
در سایه بهبود وضعیت امنیتی و شکل گیری نوعی ثبات امنیتی در سالهای اخیر و به تبع آن توانمندتر شدن دولت مرکزی، رهبران جدید عراق دو رویکرد را در پیش گرفتهاند: نخست تلاش برای ساماندهی وضعیت نابسامان اقتصادی در این کشور فساد زده و متعاقب آن طرحریزی برخی پروژههای كلان اقتصادی و دوم هم بازتعریف نقش و جایگاه عراق بر پایه دوری از منازعات و رقابتهای خارجی و تلاش برای فروکاست رقابتها و تسویه حسابهای خارجی در داخل عراق.
همین جهتگیری در واقع پیشرانی منطقهای و بینالمللی نیز از جانب آمریکا و متحدانش دارد و آن را در جهت کنترل و فروکاست نقش و نفوذ تهران در عراق مطلوب میپندارند؛ از این جهت که از نظر رقبا و طرفهای مقابل ایران، هر اندازه عراق به سمت "بیطرفی" در تنشها و منازعات منطقهای با طرفیت ایران حرکت کند، همین خود در جهت تقویت جایگاه عراق در منطقه و به تبع آن دور کردن تدریجی و آرام بغداد از تهران و تضعیف نفوذ آن در عراق بوده و در کنار آن نیز خروجی برنامه جامع و فشرده دولت عراق برای تقویت مناسبات اقتصادی با کشورهای منطقه و جهان و همچنین پیریزی و پیگیری طرحهای کلانی چون "توسعه فاو" یا "راه توسعه" میتواند مکمل الزامات و نتایج همان رویکرد سیاسی منطقهای بغداد باشد؛ به این علت که معمولا مناسبات اقتصادی با طرفها و رقبای ایران از عربستان و امارات گرفته تا آمریکا و ترکیه در سایه موانع و چالشهای تحریمی و فراتحریمی فراروی تهران، واجد فرصتها و ظرفیتهای بیشتری برای کمک به پیشبرد برنامه اقتصادی بغداد بوده و همین خود، وزن تاثیرگذاری آنها را بر سیاستهای داخلی و خارجی عراق در جهت فروکاست نقش ایران افزایش میدهد.
از این رو، میتوان گفت که شکل جدید سیاستورزی و جهتگیری دولت عراق به شکلی بیشتر منعکس کننده تلاقی منافع جبهه رقیب و مخالف ایران در ظهور عراق جدید با وجود برخی رقابتهای ژئوپلیتکی و اختلاف نظرهای منطقهای میان بازیگران این جبهه است و گویا تعارض منافع با تهران، منافع مشترک در مهار و و کاستن از نفوذ آن در عراق یک نوع ائتلاف نانوشته را میان آنها شکل داده است.
از این منظر، جا دارد به سفر اردوغان به عراق در قابی منطقهای و نه صرفا دو جانبه نیز نگریست؛ به این معنا که این سفر به نوعی برونداد آن نقطه تلاقی منافع بازیگران رقیب ایران هم بود و از این زاویه، میتوان ابرپروژه "راه توسعه" را مهمترین دستور کار منطقهای سفر اردوغان به عراق در کنار مسائل دو جانبهای چون آب و پ ک ک پنداشت که در امضای یادداشت تفاهم چهارجانبه میان وزرای حمل و نقل ترکیه، عراق، قطر و امارات در حضور اردوغان و السودانی انعکاس یافت.
ابرپروژه "راه توسعه" یا جاده ابریشم عراق که به عبارتی دیگر یک ابرطرح برای ترکیه و در درجه بعدی حوزه عربی خلیج فارس نیز هست و منطقه را از طریق یک شبکه ریلی و زمینی به اروپا وصل میکند، میتواند اطلس ترانزیتی و کریدوری در منطقه را به زیان دیگر کریدورها دگرگون کند و در کنار آن الزامات و اثرات راهبردی نیز بر وضعیت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک و اقتصاد سیاسی منطقه در جهت تقویت پیوند میان مثلث ترکیه و عراق و شیخنشینهای خلیج فارس بر جای بگذارد.
البته بغداد در این مسیر با چالشها و موانع زیادی هم مواجه هست و در آینده هم بیشتر خواهد شد و باید دید به چه شکلی بر آنها چیره خواهد شد.
#صابر_گل_عنبری
@Sgolanbari
رجب طیب اردوغان هفته پیش پس از 12 سال به عراق رفت و با بغداد توافقنامه چارچوب همکاری راهبردی امضا کرد. دو هفته قبل هم محمد شیاع السودانی نخست وزیر عراق در بحبوحه تنش میان ایران و اسرائیل به آمریکا رفت و از آمادگی کشورش برای ورود به دوره جدیدی از روابط راهبردی با آمریکا سخن گفت و بر شراکت جامع و کامل با آن تاکید نمود. حدود یک سال قبل نیز السودانی توافقنامه شراکت راهبردی با فرانسه امضا کرد. همچنین در این چند سال اخیر توافقنامههای متنوع و متعددی میان عراق با عربستان، قطر، مصر، امارات، اردن و کشورهای دیگر منعقد شده و دیدارها و نشستهای فشردهای در سطوح مختلف میان مقامات عراقی و همتایان خود از این کشورها برگزار شده است.
این وضعیت نشان دو تحول مهم و راهبردی دارد؛ نخست در ماهیت سیاست ورزی و جهت گیری سیاست در عراق و تحول دوم در تغییر نگاه سیاست منطقهای و بینالملل به عراق است. واقعیت این است که عراقِ پسا صدام پس از نزدیک به دو دهه جنگ و درگیریهای داخلی و جنگ قدرت معطوف به رقابتهای شدید قدرتهای منطقهای و بینالمللی امروز شاهد نسل جدیدی از سیاستمداران و تصمیمگیران است که تا حدودی متفاوت و "عراقی" با چاشنی هویتطلبی عربی میاندیشند. البته این روند از زمان حیدر العبادی شروع شد و با مصطفی الکاظمی تقویت و امروز هم السودانی در همان مسیر الکاظمی قدم بر میدارد و این راه را ادامه میدهد.
در سایه بهبود وضعیت امنیتی و شکل گیری نوعی ثبات امنیتی در سالهای اخیر و به تبع آن توانمندتر شدن دولت مرکزی، رهبران جدید عراق دو رویکرد را در پیش گرفتهاند: نخست تلاش برای ساماندهی وضعیت نابسامان اقتصادی در این کشور فساد زده و متعاقب آن طرحریزی برخی پروژههای كلان اقتصادی و دوم هم بازتعریف نقش و جایگاه عراق بر پایه دوری از منازعات و رقابتهای خارجی و تلاش برای فروکاست رقابتها و تسویه حسابهای خارجی در داخل عراق.
همین جهتگیری در واقع پیشرانی منطقهای و بینالمللی نیز از جانب آمریکا و متحدانش دارد و آن را در جهت کنترل و فروکاست نقش و نفوذ تهران در عراق مطلوب میپندارند؛ از این جهت که از نظر رقبا و طرفهای مقابل ایران، هر اندازه عراق به سمت "بیطرفی" در تنشها و منازعات منطقهای با طرفیت ایران حرکت کند، همین خود در جهت تقویت جایگاه عراق در منطقه و به تبع آن دور کردن تدریجی و آرام بغداد از تهران و تضعیف نفوذ آن در عراق بوده و در کنار آن نیز خروجی برنامه جامع و فشرده دولت عراق برای تقویت مناسبات اقتصادی با کشورهای منطقه و جهان و همچنین پیریزی و پیگیری طرحهای کلانی چون "توسعه فاو" یا "راه توسعه" میتواند مکمل الزامات و نتایج همان رویکرد سیاسی منطقهای بغداد باشد؛ به این علت که معمولا مناسبات اقتصادی با طرفها و رقبای ایران از عربستان و امارات گرفته تا آمریکا و ترکیه در سایه موانع و چالشهای تحریمی و فراتحریمی فراروی تهران، واجد فرصتها و ظرفیتهای بیشتری برای کمک به پیشبرد برنامه اقتصادی بغداد بوده و همین خود، وزن تاثیرگذاری آنها را بر سیاستهای داخلی و خارجی عراق در جهت فروکاست نقش ایران افزایش میدهد.
از این رو، میتوان گفت که شکل جدید سیاستورزی و جهتگیری دولت عراق به شکلی بیشتر منعکس کننده تلاقی منافع جبهه رقیب و مخالف ایران در ظهور عراق جدید با وجود برخی رقابتهای ژئوپلیتکی و اختلاف نظرهای منطقهای میان بازیگران این جبهه است و گویا تعارض منافع با تهران، منافع مشترک در مهار و و کاستن از نفوذ آن در عراق یک نوع ائتلاف نانوشته را میان آنها شکل داده است.
از این منظر، جا دارد به سفر اردوغان به عراق در قابی منطقهای و نه صرفا دو جانبه نیز نگریست؛ به این معنا که این سفر به نوعی برونداد آن نقطه تلاقی منافع بازیگران رقیب ایران هم بود و از این زاویه، میتوان ابرپروژه "راه توسعه" را مهمترین دستور کار منطقهای سفر اردوغان به عراق در کنار مسائل دو جانبهای چون آب و پ ک ک پنداشت که در امضای یادداشت تفاهم چهارجانبه میان وزرای حمل و نقل ترکیه، عراق، قطر و امارات در حضور اردوغان و السودانی انعکاس یافت.
ابرپروژه "راه توسعه" یا جاده ابریشم عراق که به عبارتی دیگر یک ابرطرح برای ترکیه و در درجه بعدی حوزه عربی خلیج فارس نیز هست و منطقه را از طریق یک شبکه ریلی و زمینی به اروپا وصل میکند، میتواند اطلس ترانزیتی و کریدوری در منطقه را به زیان دیگر کریدورها دگرگون کند و در کنار آن الزامات و اثرات راهبردی نیز بر وضعیت ژئوپلیتیک و ژئواکونومیک و اقتصاد سیاسی منطقه در جهت تقویت پیوند میان مثلث ترکیه و عراق و شیخنشینهای خلیج فارس بر جای بگذارد.
البته بغداد در این مسیر با چالشها و موانع زیادی هم مواجه هست و در آینده هم بیشتر خواهد شد و باید دید به چه شکلی بر آنها چیره خواهد شد.
#صابر_گل_عنبری
@Sgolanbari
Forwarded from زیر سقف آسمان
♦️دروغی به نام روز معلم
✍ حسن محدثیی گیلوایی
۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
دعوت شده ام برای روز معلم، برای بزرگداشت معلم. اما در این کشور چیزی به نام بزرگداشت معلم دروغ است. انگار میخواهند مرا و ما را خر بکنند و دل ام میخواهد از فرط عصبانیت و اعتراض فریاد کنم ...!
معلمی را که یک عمر استثمار میشود، چهطور بزرگ اش میداری؟ با یک مراسم و مناسک و با یک شام؟ معلمی که حقوق اش تا نیمهی ماه کفاف هزینههای جاریی زندهگیی خود و خانواده اش را نمیدهد، با ضیافت شام بزرگ میداری؟!
معلمی که پاس قلم و سخن اش داشته نمیشود، چهطور بزرگ میدارید؟ معلمی که از هیچ مزایایی بهرهمند نمیشود و حتا نمیتواند زندهگیی آبرومندانهای داشته باشد و ناگزیر است کارهای مختلفی انجام دهد و به کار دوم و سوم بپردازد، چهطور بزرگ میدارید و محترم میشمارید؟ با یک جلسه و اعلام یک روز؟
معلمی که پول کافی برای خریدن کتاب ندارد و اگر هم کتابی بخرد، وقت مطالعهی آن را ندارد و باید به انواع مشغلهها بپردازد تا زندهگیاش را نصفه نیمه اداره کند، چهطور بزرگ میدارید؟!
معلم در این کشور خوار و خفیف و ذلیل شده است. کدام بزرگداشت؟ کدام روز معلم؟
چرا ما باید چنین بزرگداشت دروغینی را باور کنیم؟ من بزرگداشت خود را از شاگردانی میگیرم که کار و سخن ام را جدی میگیرند و آن را در منش و رفتار و گفتارشان نمایان میسازند. نمیشود در طول سال معلم را در شرایط خفت و خواری قرار دهید، ولی در یک مناسک از بزرگی و اهمیت معلم و معلمی سخن بگویید. این دروغ است و دروغی بزرگ است و با عرض معذرت، من نمیتوانم چنین دروغی را باور کنم!
#معلم
#روز_معلم
@NewHasanMohaddesi
✍ حسن محدثیی گیلوایی
۹ اردیبهشت ۱۴۰۳
دعوت شده ام برای روز معلم، برای بزرگداشت معلم. اما در این کشور چیزی به نام بزرگداشت معلم دروغ است. انگار میخواهند مرا و ما را خر بکنند و دل ام میخواهد از فرط عصبانیت و اعتراض فریاد کنم ...!
معلمی را که یک عمر استثمار میشود، چهطور بزرگ اش میداری؟ با یک مراسم و مناسک و با یک شام؟ معلمی که حقوق اش تا نیمهی ماه کفاف هزینههای جاریی زندهگیی خود و خانواده اش را نمیدهد، با ضیافت شام بزرگ میداری؟!
معلمی که پاس قلم و سخن اش داشته نمیشود، چهطور بزرگ میدارید؟ معلمی که از هیچ مزایایی بهرهمند نمیشود و حتا نمیتواند زندهگیی آبرومندانهای داشته باشد و ناگزیر است کارهای مختلفی انجام دهد و به کار دوم و سوم بپردازد، چهطور بزرگ میدارید و محترم میشمارید؟ با یک جلسه و اعلام یک روز؟
معلمی که پول کافی برای خریدن کتاب ندارد و اگر هم کتابی بخرد، وقت مطالعهی آن را ندارد و باید به انواع مشغلهها بپردازد تا زندهگیاش را نصفه نیمه اداره کند، چهطور بزرگ میدارید؟!
معلم در این کشور خوار و خفیف و ذلیل شده است. کدام بزرگداشت؟ کدام روز معلم؟
چرا ما باید چنین بزرگداشت دروغینی را باور کنیم؟ من بزرگداشت خود را از شاگردانی میگیرم که کار و سخن ام را جدی میگیرند و آن را در منش و رفتار و گفتارشان نمایان میسازند. نمیشود در طول سال معلم را در شرایط خفت و خواری قرار دهید، ولی در یک مناسک از بزرگی و اهمیت معلم و معلمی سخن بگویید. این دروغ است و دروغی بزرگ است و با عرض معذرت، من نمیتوانم چنین دروغی را باور کنم!
#معلم
#روز_معلم
@NewHasanMohaddesi
Forwarded from روزنامه دنیای اقتصاد
🔹براساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، بررسی دادههای مربوط به مصرف کالری ایرانیان در سال 1401 نشان می دهد که بیش از نیمی از افراد جامعه در کشور کمتر از کالری استاندارد یعنی کمتر از 2100 کالری در روز استفاده میکنند.
🔹در سالهای گذشته تورم مزمن موجب شده تا قیمت مواد خوراکی افزایش پیدا کند و قدرت اقتصادی مردم کاهش یابد.
🔹با این حال دهکهای مختلف درآمدی واکنش یکسانی در مواجهه با تورم مواد خوراکی نداشته و دهکهای میانی بیشترین واکنش را به این تورم نشان دادهاند.
🔹با توجه به کاهش حدود 0.4 واحد درصدی نرخ فقر در سال 1401 نسبت به سال 1400 کاهش میانگین کالری مصرفی می تواند به 2 دلیل رخ داده باشد.
🔹اول آن که خانوارها به دلیل تورم بالا مصرف موادغذایی را کاهش دادهاند. دوم آنکه به دلیل چشمانداز نامطلوب اقتصاد کشور، ترجیح دادهاند تا کالاهای خوراکی کمتری مصرف کرده و به جای آن کالاهای بادوام بیشتری خریداری کنند.
🔹این گزارش همچنین برآورده کرده است که در سال 1402، خط فقر خانوار سه نفره در تهران 15.3 میلیون تومان و برای کل کشور 8.2 میلیون تومان بوده است.
🔹در چنین شرایطی پیشنهاد می شود که بسترهای مناسبی برای رشد اقتصادی پایدار و فراگیر ایجاد شود تا وضعیت فقر نیز به دنبال آن بهبود یابد.
#دنیای_اقتصاد #کالری #فقر #تورم
@den_ir
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from هفتهنامه تجارتفردا
گنج پنهان
در سالهای گذشته شمار زیادی از جوانان به تحصیل در رشته اقتصاد علاقهمند شدند که بخشی از آنها در دانشگاههای داخل ادامه تحصیل دادند و بخشی به خارج از کشور رفتند.
در حال حاضر تعداد زیادی از اقتصاددانان ایرانی در بهترین دانشگاههای جهان تدریس میکنند و همچنین تعداد قابل توجهی از آنها در داخل کشور به تدریس، تحقیق و پژوهش مشغولاند.
اقتصاددانان جوان ایرانی، سرمایههای ارزشمندی هستند که در محافل علمی دنیا آنها را تحسین میکنند اما نظام حکمرانی در کشور ما دانش آنها را نادیده میگیرد.
افرادی که در این تصویر میبینید، تنها بخشی از اقتصاددانان جوان با استعداد ایرانی هستند که هر کدام در رشتهای تخصص دارند و اگر تصمیمگیران قصد داشتند ابرچالشهای اقتصادی را حل کنند، باید سراغ همین افراد میرفتند.
چرا سیاستمداران خود را از مشورت جوانان تحصیلکرده محروم کردهاند؟
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
در سالهای گذشته شمار زیادی از جوانان به تحصیل در رشته اقتصاد علاقهمند شدند که بخشی از آنها در دانشگاههای داخل ادامه تحصیل دادند و بخشی به خارج از کشور رفتند.
در حال حاضر تعداد زیادی از اقتصاددانان ایرانی در بهترین دانشگاههای جهان تدریس میکنند و همچنین تعداد قابل توجهی از آنها در داخل کشور به تدریس، تحقیق و پژوهش مشغولاند.
اقتصاددانان جوان ایرانی، سرمایههای ارزشمندی هستند که در محافل علمی دنیا آنها را تحسین میکنند اما نظام حکمرانی در کشور ما دانش آنها را نادیده میگیرد.
افرادی که در این تصویر میبینید، تنها بخشی از اقتصاددانان جوان با استعداد ایرانی هستند که هر کدام در رشتهای تخصص دارند و اگر تصمیمگیران قصد داشتند ابرچالشهای اقتصادی را حل کنند، باید سراغ همین افراد میرفتند.
چرا سیاستمداران خود را از مشورت جوانان تحصیلکرده محروم کردهاند؟
#تجارت_فردا
@tejaratefarda
Forwarded from تَلخندسیاسی اجتماعی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📛۴۶ درصد از تصادفات منجر به فوت مربوط به موتورسواران بوده است
- افزایش ۷ درصدی آمار فوتی موتورسواران نسبت به سال گذشته
🙈 #تلخندسیاسی 👇
@Talkhand_Siyasi2
- افزایش ۷ درصدی آمار فوتی موتورسواران نسبت به سال گذشته
@Talkhand_Siyasi2
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from اصلاحات نیوز - رسانه
📢 شکست فیلترینگ اینستاگرام؛ بیش از ۴۰ میلیون ایرانی ماندند و پس گرفتند
🔹روزنامه اعتماد از شکست سیاست فیلترینگ اینستاگرام خبر داده است.
◀️ گزارشهای غیررسمی میگویند بیش از ۴۰ میلیون ایرانی کاربر اینستاگرام هستند و این شبکه، پرمخاطبترین شبکه اجتماعی در ایران است.
◀️ یافتههای دیتاک نشان میدهد در سال ۱۴۰۱ از ۶ میلیون اکانت پابلیک ایرانی در اینستاگرام ۴۵۰ میلیون پست منتشر شده و کاربران ایرانی در هر ثانیه بیش از ۲۵ هزار بار پستهای اینستاگرام را میبینند./اعتماد
_
اصلاحات نیوز
✅ @Eslahatnews
🔗 Eslahatnews.com
🔹روزنامه اعتماد از شکست سیاست فیلترینگ اینستاگرام خبر داده است.
◀️ گزارشهای غیررسمی میگویند بیش از ۴۰ میلیون ایرانی کاربر اینستاگرام هستند و این شبکه، پرمخاطبترین شبکه اجتماعی در ایران است.
◀️ یافتههای دیتاک نشان میدهد در سال ۱۴۰۱ از ۶ میلیون اکانت پابلیک ایرانی در اینستاگرام ۴۵۰ میلیون پست منتشر شده و کاربران ایرانی در هر ثانیه بیش از ۲۵ هزار بار پستهای اینستاگرام را میبینند./اعتماد
_
اصلاحات نیوز
✅ @Eslahatnews
🔗 Eslahatnews.com
Forwarded from باشگاه روزنامهنگاران ایران
نامهی سرگشاده محمد قوچانی به تامین اجتماعی
محمد قوچانی مدیر مسئول و سردبیر مجله آگاهینو نوشت: این یک نامه سرگشاده است خطاب به سازمان تامین اجتماعی.
دو مجله آگاهی نو و کتاب نامه با تولید محتوایی بیش از دوهزار صفحه در سال چهارنفر تحریریه ثابت دارد الباقی حق التحریر میگیرند. فهرست بیمه ما کوچک است: سردبیر و دبیر تحریریه، یک دبیرگروه و یکی از مشاورین مجله که برای آنها بیمه رد میشود. ما به دلیل سازمان کوچکمان حتی منشی تحریریه یا مدیر مالی و اداری مستقر نداریم چون بودجهاش را نداریم و تا حالا خودمان همزمان منشی و مدیر هم بودهایم. درباره این چهار نفر هم بخشی از حق بیمه را ما پرداخت میکنیم و بخشی را وزارت فرهنگ که طبق یک قانون مشخص و عام به نشریات تا یک سطحی تخفیف میدهند.
سازمان تامین اجتماعی با اعزام بازرس به صورت مکرر ما را کنترل میکند که مبادا این فهرست بیمه صوری و جعلی باشد! و چون حرفه روزنامهنگاری را با مشاغل دیگر اداری و تجاری قیاس میکند معتقد است ما باید از هشت صبح تا چهار بعد از ظهر در دفتر حاضر باشیم.
بنابراین با بازرسی غافلگیرانه وقتی ما در حال مصاحبه یا تهیه مقاله در بیرون از مجله هستیم، به دفتر مراجعه و با عدم رویت ما، کارگاه آگاهینو را تعطیل اعلام میکند و تخفیف ارشاد را لغو میکند.
مثلا ما امروز در حال گفتگو با دکتر ظریف بودیم که سر زده تشریف آوردند و هر چه همکار ما توضیح داده و مجله و نوشتههای ما را نشان داده، بازرس محترم زیر بار نرفته و کارگاه را تعطیل گزارش کرده است. سوال من این است پس این همه محتوا چگونه تولید میشود؟ چرا کسی حرفه ما را به رسمیت نمیشناسد؟ چرا فکر نمیکنند من هر روز نمیتوانم کتابهایم را به دفتر ببرم و مقاله بنویسم؟ نمیتوانم همه سیاسیون و روشنفکرانی که با آنان گفتگو میکنیم را به دفترمان دعوت کنم؟ نمیتوانم با روزنامه نگاران برخورد اداری کنم!
ما مطبوعات مستقل (خصوصی و غیر دولتی) بنگاههای ضعیفی هستیم. حتی چند میلیون تومان هم در کار ما اثر دارد. اگر ما بیکار بودیم که دفتر مجله اجاره نمیکردیم. چرا در شبهای صفحهبندی که تا صبح کار میکنیم بازرس نمیفرستید؟
اصلا چرا مجله را ورق نمیزنید که کارنامه ما را ببینید؟ قطع یک تخفیف ناچیز قانونی به مطبوعات کدام مشکل دولت یا بیمه را حل میکند؟ کار ما مخفیانه نیست. مجله منتشر میشود و میزان کار هر فرد در آن روشن است. ما مغازه نداریم که هر روز صبح کرکرهاش را بالا ببریم. روزنامه نگاری را به رسمیت بشناسید...
رونوشت :
۱. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
۲. وزارت کار
۳. سازمان تامین اجتماعی شعبه خیابان ملک
۴. انجمن صنفی روزنامه نگاران استان تهران
@journalistsclub1
محمد قوچانی مدیر مسئول و سردبیر مجله آگاهینو نوشت: این یک نامه سرگشاده است خطاب به سازمان تامین اجتماعی.
دو مجله آگاهی نو و کتاب نامه با تولید محتوایی بیش از دوهزار صفحه در سال چهارنفر تحریریه ثابت دارد الباقی حق التحریر میگیرند. فهرست بیمه ما کوچک است: سردبیر و دبیر تحریریه، یک دبیرگروه و یکی از مشاورین مجله که برای آنها بیمه رد میشود. ما به دلیل سازمان کوچکمان حتی منشی تحریریه یا مدیر مالی و اداری مستقر نداریم چون بودجهاش را نداریم و تا حالا خودمان همزمان منشی و مدیر هم بودهایم. درباره این چهار نفر هم بخشی از حق بیمه را ما پرداخت میکنیم و بخشی را وزارت فرهنگ که طبق یک قانون مشخص و عام به نشریات تا یک سطحی تخفیف میدهند.
سازمان تامین اجتماعی با اعزام بازرس به صورت مکرر ما را کنترل میکند که مبادا این فهرست بیمه صوری و جعلی باشد! و چون حرفه روزنامهنگاری را با مشاغل دیگر اداری و تجاری قیاس میکند معتقد است ما باید از هشت صبح تا چهار بعد از ظهر در دفتر حاضر باشیم.
بنابراین با بازرسی غافلگیرانه وقتی ما در حال مصاحبه یا تهیه مقاله در بیرون از مجله هستیم، به دفتر مراجعه و با عدم رویت ما، کارگاه آگاهینو را تعطیل اعلام میکند و تخفیف ارشاد را لغو میکند.
مثلا ما امروز در حال گفتگو با دکتر ظریف بودیم که سر زده تشریف آوردند و هر چه همکار ما توضیح داده و مجله و نوشتههای ما را نشان داده، بازرس محترم زیر بار نرفته و کارگاه را تعطیل گزارش کرده است. سوال من این است پس این همه محتوا چگونه تولید میشود؟ چرا کسی حرفه ما را به رسمیت نمیشناسد؟ چرا فکر نمیکنند من هر روز نمیتوانم کتابهایم را به دفتر ببرم و مقاله بنویسم؟ نمیتوانم همه سیاسیون و روشنفکرانی که با آنان گفتگو میکنیم را به دفترمان دعوت کنم؟ نمیتوانم با روزنامه نگاران برخورد اداری کنم!
ما مطبوعات مستقل (خصوصی و غیر دولتی) بنگاههای ضعیفی هستیم. حتی چند میلیون تومان هم در کار ما اثر دارد. اگر ما بیکار بودیم که دفتر مجله اجاره نمیکردیم. چرا در شبهای صفحهبندی که تا صبح کار میکنیم بازرس نمیفرستید؟
اصلا چرا مجله را ورق نمیزنید که کارنامه ما را ببینید؟ قطع یک تخفیف ناچیز قانونی به مطبوعات کدام مشکل دولت یا بیمه را حل میکند؟ کار ما مخفیانه نیست. مجله منتشر میشود و میزان کار هر فرد در آن روشن است. ما مغازه نداریم که هر روز صبح کرکرهاش را بالا ببریم. روزنامه نگاری را به رسمیت بشناسید...
رونوشت :
۱. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
۲. وزارت کار
۳. سازمان تامین اجتماعی شعبه خیابان ملک
۴. انجمن صنفی روزنامه نگاران استان تهران
@journalistsclub1
Forwarded from شارا - شبکه اطلاعرسانی روابطعمومی (Shara Public Relations)
🟠 میزبانی رسانهای گروه پژوهش و رسانه سعودی از نشست مجمع جهانی اقتصاد در ریاض
جمانا راشد، مدیر عامل گروه پژوهش و رسانه سعودی با انتشار متنی در شبکههای اجتماعی ضمن تقدیر از همکاری فیصل ابراهیم، وزیر اقتصاد و برنامهریزی عربستان سعودی گفت: «میزبانی رسانهای گروه پژوهش و رسانه سعودی از نشست مجمع جهانی اقتصاد در ریاض موقعیت عربستان سعودی را به عنوان دروازهای برای همکاریهای بینالمللی و تاثیر آن بر توانمندسازی نسل آینده برجسته ساخت.»
نشست ویژه مجمع جهانی اقتصاد در روزهای ۹ و ۱۰ اردیبهشت به میزبانی عربستان سعودی در ریاض، پایتخت این کشور برگزار میشود.
@indypersia
@Kargozar80
👆
جمانا راشد، مدیر عامل گروه پژوهش و رسانه سعودی با انتشار متنی در شبکههای اجتماعی ضمن تقدیر از همکاری فیصل ابراهیم، وزیر اقتصاد و برنامهریزی عربستان سعودی گفت: «میزبانی رسانهای گروه پژوهش و رسانه سعودی از نشست مجمع جهانی اقتصاد در ریاض موقعیت عربستان سعودی را به عنوان دروازهای برای همکاریهای بینالمللی و تاثیر آن بر توانمندسازی نسل آینده برجسته ساخت.»
نشست ویژه مجمع جهانی اقتصاد در روزهای ۹ و ۱۰ اردیبهشت به میزبانی عربستان سعودی در ریاض، پایتخت این کشور برگزار میشود.
@indypersia
@Kargozar80
👆
Forwarded from نواندیش
شش موضوع و یک مسئله
سرمقاله هممیهن
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
روزنامهنگاران دنبال خبر هستند. در واقع، نان آنان در خبر است؛ هرچند با وضعیت کنونی نان بخورونمیری است. هنگامی که خبر نباشد، دق میکنند. ولی زمانی هم که خبر زیاد است، قدرت انتخاب ندارند. برای نوشتن سرمقاله امروز چند گزارش و خبر زیر پیشنهاد شد:
۱-ادامه واکنشها به قرارداد شهرداری با چین
۲-مصاحبه مهدی نصیری با بیبیسی
۳-گزارش سرویس اقتصادی درباره عدد تورم ۵۲ درصدی اعلامشده بانک مرکزی
۴-گزارش مرکز پژوهشهای مجلس درباره کاهش میزان کالری دریافتی مردم در سال گذشته و رسیدن به مراحل خطرناک
۵-گزارش سرویس سیاسی درباره تقاضای تندروها برای بهرهمندی از امکانات و تسهیلات به نمایندگان مجلس
۶-گزارش سرویس اجتماعی درباره وضعیت و مشکلات خودروهای توقیفی در پارکینگ فراجا
صادقانه باید اقرار کرد که انتخاب یکی از اینها برای سرمقاله از نوشتن درباره هر کدام سختتر است. از قرارداد شهرداری نمیشود گذشت چون دو میلیارد یورو پول زبانبسته را میدهند پای کاری که یک صفحه گزارش درباره سود و زیان آن منتشر نشده. تازه کاش مثل چای دبش شود و طرف ببرد و بخورد و تمام شود باید سیستم حمل و نقل را تغییر داد و بعد از پس مشکلات برنیایند و اتوبوسها را ببرند داخل پارکها و مناطق گردشگری تبدیل به اغذیهفروشی کنند.
مصاحبه آقای نصیری هم که جالب است. طرف از منتهیالیه اصولگرایی آمده برای سلطنتطلبان و اصلاحطلبان که هر دوی آنها برای اصولگرایان حسابی باز نمیکنند، تعیینتکلیف کرده است. معلوم است نه سلطنتطلبها را میشناسد و نه اصلاحطلبان را. اصلاحطلبی یک منش سیاسی مغایر با هر نوع براندازی است. چه براندازی سلطنتطلبان یا مجاهدین یا حتی براندازی اصولگرایانه که برخی از آنان در داخل دنبال این هدف هستند. خوب وقتی دیر بیاییم و زود بخواهیم برویم چنین مشکلاتی هم پیش میآید.
تورم ۵۲ درصدی اعلامشده بانک مرکزی را دیگر چکار کنیم؟ دولت خیلی کوشید که تورم از ۴۹ درصد بالاتر اعلام نشود تا مبادا رکورد مرحوم هاشمی در سال۱۳۷۳ را نشکند که نشد و این رکورد هم شکسته شد. حالا معلوم نیست این رکوردشکنی در نرخ تورم را هم در سریالهای در دست ساخت دولت از دستاوردهای خود نیز ذکر میکنند یا به نحوی توجیه خواهد شد.
گزارش مرکز پژوهشهای مجلس گزارش بسیار نگرانکننده و تأثرآوری است. این گزارش میگوید که «میزان مصرف کالری نیمی از جمعیت ایرانیها در سال۱۴۰۱ کمتر از حد استاندارد (یعنی ۲۱۰۰کالری در روز) است. از سوی دیگر، همه دهکها از میزان کالری خود نسبت به سال۱۴۰۰ کم کردهاند. این کاهش کالری در دهکهای متوسط شدیدتر بوده است.» به نظر شما آیا میشد از این گزارش عبور کرد؟ خوب وقتی افزایش حقوقها حدود ۲۰ درصد و تورم مواد غذایی ۷۰ درصد باشد، نتیجه همین است.
گزارش تورم و کاهش کالری دریافتی، ناراحتکننده بود ولی گزارش بعدی مضحک است. نمایندگان راهیافته به مجلس از الان طلبکارند که ما پولهایمان را خرج انتخابات کردهایم. رئیس عدالتطلب این مجموعه سیاههای از امکانات را ردیف کرده که به این افراد مستضعف بدهند. بهتر است به شکستخوردهها هم که هزینه زیادی کردند، پولی داده شود. واقعاً انتخابات در تراز اصولگرایی شده است.
گزارش آخر هم درباره فاجعهای به نام توقف خودرو زنان و مردان و رانندگان تاکسی است. حتماً بخوانید. شاید هم نیازی به خواندن نیست، چون هر روز کسانی هستند که تجربه زیسته خود را در این مورد برای شما بگویند. ولی خواندنش این خوبی را دارد که بعدها نگویید چرا روزنامهها درد مردم را نمینویسند.
از این شش موضوع بگذریم. وجه مشترک آنها یک مسئله است. جامعهای با تولید روزانه مسئله، بدون راهحل عقلایی و ارادهای یا درکی برای حل آنها. مسائلی که بهطور پیوسته روزانه و هفتگی ایجاد میشوند و هیچکدام نیز حل نمیشوند.
پروندههای مفتوحه که مختومه نمیشوند چون ارادهای برای تفاهم و تحقق منافع مشترک شکل نمیگیرد.
بستن قراردادهای بیحسابوکتاب از سوی آقایان تاریخی طولانی دارد. هنوز ایجاد خط مونوریل مراد اصولگرایان در تهران را فراموش نکردهایم که چه هزینه سنگینی وارد کرد. پرتاب از این سر طیف سیاسی به آن سوی طیف نیز فیلمی تکراری است. توصیه به وحدت با کسانی که هر روز صبح دندان خود را برای جویدن گلوی دیگران تیز میکنند، نشانه تکرار نابخردی است. تورم همزاد و پدیده ثابت نیمقرن اخیر ماست.
ادعاهای عدالتخواهانه و افشای فساد دوستانشان در کنار پهن کردن سفره برای بهرهمندی از خوان بیدریغ حکومت و بالاخره در تنگنا قرار دادن مردم بدون هیچ مجوز عقلی، شرعی و قانونی که جز افزایش نفرت و کینه و فساد نتیجه دیگری ندارد امری روزمره شده است. اینها فصل مشترک این ۶موضوع هستند.
@Noandishnews
سرمقاله هممیهن
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
روزنامهنگاران دنبال خبر هستند. در واقع، نان آنان در خبر است؛ هرچند با وضعیت کنونی نان بخورونمیری است. هنگامی که خبر نباشد، دق میکنند. ولی زمانی هم که خبر زیاد است، قدرت انتخاب ندارند. برای نوشتن سرمقاله امروز چند گزارش و خبر زیر پیشنهاد شد:
۱-ادامه واکنشها به قرارداد شهرداری با چین
۲-مصاحبه مهدی نصیری با بیبیسی
۳-گزارش سرویس اقتصادی درباره عدد تورم ۵۲ درصدی اعلامشده بانک مرکزی
۴-گزارش مرکز پژوهشهای مجلس درباره کاهش میزان کالری دریافتی مردم در سال گذشته و رسیدن به مراحل خطرناک
۵-گزارش سرویس سیاسی درباره تقاضای تندروها برای بهرهمندی از امکانات و تسهیلات به نمایندگان مجلس
۶-گزارش سرویس اجتماعی درباره وضعیت و مشکلات خودروهای توقیفی در پارکینگ فراجا
صادقانه باید اقرار کرد که انتخاب یکی از اینها برای سرمقاله از نوشتن درباره هر کدام سختتر است. از قرارداد شهرداری نمیشود گذشت چون دو میلیارد یورو پول زبانبسته را میدهند پای کاری که یک صفحه گزارش درباره سود و زیان آن منتشر نشده. تازه کاش مثل چای دبش شود و طرف ببرد و بخورد و تمام شود باید سیستم حمل و نقل را تغییر داد و بعد از پس مشکلات برنیایند و اتوبوسها را ببرند داخل پارکها و مناطق گردشگری تبدیل به اغذیهفروشی کنند.
مصاحبه آقای نصیری هم که جالب است. طرف از منتهیالیه اصولگرایی آمده برای سلطنتطلبان و اصلاحطلبان که هر دوی آنها برای اصولگرایان حسابی باز نمیکنند، تعیینتکلیف کرده است. معلوم است نه سلطنتطلبها را میشناسد و نه اصلاحطلبان را. اصلاحطلبی یک منش سیاسی مغایر با هر نوع براندازی است. چه براندازی سلطنتطلبان یا مجاهدین یا حتی براندازی اصولگرایانه که برخی از آنان در داخل دنبال این هدف هستند. خوب وقتی دیر بیاییم و زود بخواهیم برویم چنین مشکلاتی هم پیش میآید.
تورم ۵۲ درصدی اعلامشده بانک مرکزی را دیگر چکار کنیم؟ دولت خیلی کوشید که تورم از ۴۹ درصد بالاتر اعلام نشود تا مبادا رکورد مرحوم هاشمی در سال۱۳۷۳ را نشکند که نشد و این رکورد هم شکسته شد. حالا معلوم نیست این رکوردشکنی در نرخ تورم را هم در سریالهای در دست ساخت دولت از دستاوردهای خود نیز ذکر میکنند یا به نحوی توجیه خواهد شد.
گزارش مرکز پژوهشهای مجلس گزارش بسیار نگرانکننده و تأثرآوری است. این گزارش میگوید که «میزان مصرف کالری نیمی از جمعیت ایرانیها در سال۱۴۰۱ کمتر از حد استاندارد (یعنی ۲۱۰۰کالری در روز) است. از سوی دیگر، همه دهکها از میزان کالری خود نسبت به سال۱۴۰۰ کم کردهاند. این کاهش کالری در دهکهای متوسط شدیدتر بوده است.» به نظر شما آیا میشد از این گزارش عبور کرد؟ خوب وقتی افزایش حقوقها حدود ۲۰ درصد و تورم مواد غذایی ۷۰ درصد باشد، نتیجه همین است.
گزارش تورم و کاهش کالری دریافتی، ناراحتکننده بود ولی گزارش بعدی مضحک است. نمایندگان راهیافته به مجلس از الان طلبکارند که ما پولهایمان را خرج انتخابات کردهایم. رئیس عدالتطلب این مجموعه سیاههای از امکانات را ردیف کرده که به این افراد مستضعف بدهند. بهتر است به شکستخوردهها هم که هزینه زیادی کردند، پولی داده شود. واقعاً انتخابات در تراز اصولگرایی شده است.
گزارش آخر هم درباره فاجعهای به نام توقف خودرو زنان و مردان و رانندگان تاکسی است. حتماً بخوانید. شاید هم نیازی به خواندن نیست، چون هر روز کسانی هستند که تجربه زیسته خود را در این مورد برای شما بگویند. ولی خواندنش این خوبی را دارد که بعدها نگویید چرا روزنامهها درد مردم را نمینویسند.
از این شش موضوع بگذریم. وجه مشترک آنها یک مسئله است. جامعهای با تولید روزانه مسئله، بدون راهحل عقلایی و ارادهای یا درکی برای حل آنها. مسائلی که بهطور پیوسته روزانه و هفتگی ایجاد میشوند و هیچکدام نیز حل نمیشوند.
پروندههای مفتوحه که مختومه نمیشوند چون ارادهای برای تفاهم و تحقق منافع مشترک شکل نمیگیرد.
بستن قراردادهای بیحسابوکتاب از سوی آقایان تاریخی طولانی دارد. هنوز ایجاد خط مونوریل مراد اصولگرایان در تهران را فراموش نکردهایم که چه هزینه سنگینی وارد کرد. پرتاب از این سر طیف سیاسی به آن سوی طیف نیز فیلمی تکراری است. توصیه به وحدت با کسانی که هر روز صبح دندان خود را برای جویدن گلوی دیگران تیز میکنند، نشانه تکرار نابخردی است. تورم همزاد و پدیده ثابت نیمقرن اخیر ماست.
ادعاهای عدالتخواهانه و افشای فساد دوستانشان در کنار پهن کردن سفره برای بهرهمندی از خوان بیدریغ حکومت و بالاخره در تنگنا قرار دادن مردم بدون هیچ مجوز عقلی، شرعی و قانونی که جز افزایش نفرت و کینه و فساد نتیجه دیگری ندارد امری روزمره شده است. اینها فصل مشترک این ۶موضوع هستند.
@Noandishnews
Forwarded from دغدغه ایران
همان را بگویید که ما خوشمان بیاید
محمد فاضلی
خبرگزاری دولت درباره گزارشها و مطالعات مرکز پژوهشهای مجلس این عبارت را به کار برده است: «کارکردی مطابق میل رسانههای ضدانقلاب پیدا کرده.» دو سه نکته درباره این رویکرد به پژوهشگر و پژوهش به نظرم میرسد.
یک. چهار سال فعالیت من در مرکز بررسیهای استراتژیک (سالهای ۱۳۹۶-۱۳۹۲) مسبب ارتباط نزدیک و گاه همکاری با برخی بخشهای مطالعاتی و شماری از پژوهشگران #مرکز_پژوهشهای_مجلس شد. یک تفاهمنامه همکاری بین دو مرکز پژوهشی دولت و مجلس هم نوشتیم. من از نزدیک شاهد بودم که برخی از کارشناسانهترین نقدها و نظرات درباره مسائل حکمرانی در گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس مطرح میشد. برای مثال، در ماجرای طرح تحول سلامت، بیشترین اطلاعات و نقدهای کارشناسی از همین مرکز رسید و من هم بسیار استفاده کردم.
دو. مرکز پژوهشهای مجلس از معدود مراکزی در کشور است که چند ده نفر کارشناس (امروز از تعدادشان اطلاع ندارم) کنار هم جمع شدهاند و نوعی ساختار کارشناسی-تکنوکراتیک شکل گرفته است. شاهد بودهام که بارها سعی کردهاند ابعاد منفی و خسارتبار مصوبات مجلس را مهار کنند. به گزارشهای مرکز بیتوجهی میشود اما روی معدود عقلا اثراتی دارد. این ساختار کارشناسی-بوروکراتیک تا اندازهای (در استانداردهای اقتدارگرایی انتخاباتی ایران) به دنبال سطحی از عقلانیت است.
سه. دقیق یادم هست در زمان همکاری با مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری، یکی از کارهایی که مرتب انجام میدادیم، خلاصه کردن مهمترین گزارشهای اندیشکدههای ایرانی و خارجی و از جمله مرکز پژوهشهای مجلس، و ارسال برای مقامات دولت از رئیسجمهور تا وزرا بود. انصافاً در بسیاری از گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس نکات مهم و کارشناسانه حکمرانی مندرج بود.
تعداد مراکزی که چنین قابلیتی داشته باشند در کشور زیاد نیست، بسیار کم است، و شاید فقط همین یک مورد است. حالا خبرگزاری دولت به چه دلیل با چنین عبارتی به استقبال گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس رفته است، خدا داند، ولی جز خوابیدن در باد اقتدارگرایی حتی در حد تحمل نکردن گزارشهای کارشناسی – به جای استفاده از آنها یا پاسخ مستدل دادن – چیزی نیست. پیام به پژوهشگر و مراکز پژوهشی روشن است: همان را بگویید که ما خوشمان بیاید.
@fazeli_mohammad
محمد فاضلی
خبرگزاری دولت درباره گزارشها و مطالعات مرکز پژوهشهای مجلس این عبارت را به کار برده است: «کارکردی مطابق میل رسانههای ضدانقلاب پیدا کرده.» دو سه نکته درباره این رویکرد به پژوهشگر و پژوهش به نظرم میرسد.
یک. چهار سال فعالیت من در مرکز بررسیهای استراتژیک (سالهای ۱۳۹۶-۱۳۹۲) مسبب ارتباط نزدیک و گاه همکاری با برخی بخشهای مطالعاتی و شماری از پژوهشگران #مرکز_پژوهشهای_مجلس شد. یک تفاهمنامه همکاری بین دو مرکز پژوهشی دولت و مجلس هم نوشتیم. من از نزدیک شاهد بودم که برخی از کارشناسانهترین نقدها و نظرات درباره مسائل حکمرانی در گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس مطرح میشد. برای مثال، در ماجرای طرح تحول سلامت، بیشترین اطلاعات و نقدهای کارشناسی از همین مرکز رسید و من هم بسیار استفاده کردم.
دو. مرکز پژوهشهای مجلس از معدود مراکزی در کشور است که چند ده نفر کارشناس (امروز از تعدادشان اطلاع ندارم) کنار هم جمع شدهاند و نوعی ساختار کارشناسی-تکنوکراتیک شکل گرفته است. شاهد بودهام که بارها سعی کردهاند ابعاد منفی و خسارتبار مصوبات مجلس را مهار کنند. به گزارشهای مرکز بیتوجهی میشود اما روی معدود عقلا اثراتی دارد. این ساختار کارشناسی-بوروکراتیک تا اندازهای (در استانداردهای اقتدارگرایی انتخاباتی ایران) به دنبال سطحی از عقلانیت است.
سه. دقیق یادم هست در زمان همکاری با مرکز بررسیهای استراتژیک ریاست جمهوری، یکی از کارهایی که مرتب انجام میدادیم، خلاصه کردن مهمترین گزارشهای اندیشکدههای ایرانی و خارجی و از جمله مرکز پژوهشهای مجلس، و ارسال برای مقامات دولت از رئیسجمهور تا وزرا بود. انصافاً در بسیاری از گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس نکات مهم و کارشناسانه حکمرانی مندرج بود.
تعداد مراکزی که چنین قابلیتی داشته باشند در کشور زیاد نیست، بسیار کم است، و شاید فقط همین یک مورد است. حالا خبرگزاری دولت به چه دلیل با چنین عبارتی به استقبال گزارشهای مرکز پژوهشهای مجلس رفته است، خدا داند، ولی جز خوابیدن در باد اقتدارگرایی حتی در حد تحمل نکردن گزارشهای کارشناسی – به جای استفاده از آنها یا پاسخ مستدل دادن – چیزی نیست. پیام به پژوهشگر و مراکز پژوهشی روشن است: همان را بگویید که ما خوشمان بیاید.
@fazeli_mohammad
Forwarded from با اساتید اقتصاد
⭕️ مسکن یک کالای فوق لوکس شده / سالی یک میلیون خانه نیاز داریم، اما دویست هزارتا میسازیم؛ پس فقط طبقه توانمند و قدرتمند ریشه گرفته از یک اقتصاد رانتی میتوانند به راحتی خرید کنند / فکر میکنند چون قیمت مسکن بالا رفته و کسی نمیتواند بخرد، قیمت بالاتر نمیرود
گران شدن مسکن و اجاره شرایط بغرنجی پیش روی کسانی قرار داده است که هنوز موفق به خرید خانه نشده اند. طرحهای دولتی در این زمینه نیز چندان موفق نبوده و بیشتر موجب بحران شده است.
دکتر بیت الله ستاریان، کارشناس مسکن، درباره افزایش شدید قیمت مسکن و عدم توانایی بخشهای عمده جامعه در خرید به «انتخاب» گفت:قیمتهای غیرممکن با قیمتهای متعادل با جامعه دو تصویر غلط است. جامعهای که تورم ۵۰ درصدی را در سال تجربه میکند، مسلماً روند خود را در اقتصاد پیدا خواهد کرد. مسکن یک کالای فوق لوکس شده است؛ دست نیافتنی میشود، اما به این معنا نیست که هیچکس نتواند خانه داشته باشد. ما سالی یک میلیون خانه نیاز داریم، اما دویست هزار خانه میسازیم و فقط طبقه توانمند و قدرتمند منشأ گرفته از یک اقتصاد رانتی و فاسد میتوانند به راحتی خرید کنند. بخش عمده جامعه به سمت فقر میرود، اما اقتصاد دولتی بسته و شبه مارکسیستی، در درون خود یک اقتصاد فوق سرمایه داری رانتی را رشد میدهد که آن را در خریدها ندید میگیرید. حاشیه نشینی با تداوم این روند بیشتر میشود و وضعیت آن فلاکت بارتر میشود.
او افزود: اینکه میگویند قیمت مسکن بیش از این نمیتواند جلو برود اصلاً درست نیست؛ تصور میکنند، چون قیمت مسکن بالا رفته و کسی نمیتواند بخرد، قیمت بالاتر نمیرود، اما اصلاً تصور درستی نیست. ما باید اقتصاد را خرد کنیم و شاکله اقتصاد باید تغییر کند. حتماً باید این اقتصاد را به طور کامل بهم بریزیم. با چند جمله درباره خصوصیسازی چیزی حل نمیشود.
وی در ادامه درباره افزایش قیمت مسکن در سال ۱۴۰۳ بیان کرد: سال ۱۴۰۳ مثل پنجاه سال گذشته سال گرانی مسکن است. ما نیم قرن است که مشکل مسکن داریم. هیچ تحولی در اقتصاد رخ نداده است. جمعیت هر سال زیاد شده، اما تغییری ایجاد نکردند. معنی خصوصیسازی یعنی اقتصاد در دست مردم باشد تا بتوانند مشکلشان را حل کنند. اقتصاد را مردم باید بگردانند. مسکن هم بخش عمدهای از اقتصاد کلان ماست.
ستاریان ادامه داد: وقتی مسکن افزایشی شود، تمامی پارامترهای متصل به آن از جمله اجاره افزایش پیدا خواهد کرد. شاید خیلی بیشتر از تورم ۴۰ درصدی افزایش قیمت و اجاره داشته باشیم. دولت هم فقط شعار میدهد. شعار ساخت مسکن باعث میشود شرکتهای خرد سازنده مسکن سرمایههایشان را بردارند و بروند. از زمانیکه شعار مسکن ملی دادند، تولید مسکن کاهش جدی داشته است./انتخاب
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
گران شدن مسکن و اجاره شرایط بغرنجی پیش روی کسانی قرار داده است که هنوز موفق به خرید خانه نشده اند. طرحهای دولتی در این زمینه نیز چندان موفق نبوده و بیشتر موجب بحران شده است.
دکتر بیت الله ستاریان، کارشناس مسکن، درباره افزایش شدید قیمت مسکن و عدم توانایی بخشهای عمده جامعه در خرید به «انتخاب» گفت:قیمتهای غیرممکن با قیمتهای متعادل با جامعه دو تصویر غلط است. جامعهای که تورم ۵۰ درصدی را در سال تجربه میکند، مسلماً روند خود را در اقتصاد پیدا خواهد کرد. مسکن یک کالای فوق لوکس شده است؛ دست نیافتنی میشود، اما به این معنا نیست که هیچکس نتواند خانه داشته باشد. ما سالی یک میلیون خانه نیاز داریم، اما دویست هزار خانه میسازیم و فقط طبقه توانمند و قدرتمند منشأ گرفته از یک اقتصاد رانتی و فاسد میتوانند به راحتی خرید کنند. بخش عمده جامعه به سمت فقر میرود، اما اقتصاد دولتی بسته و شبه مارکسیستی، در درون خود یک اقتصاد فوق سرمایه داری رانتی را رشد میدهد که آن را در خریدها ندید میگیرید. حاشیه نشینی با تداوم این روند بیشتر میشود و وضعیت آن فلاکت بارتر میشود.
او افزود: اینکه میگویند قیمت مسکن بیش از این نمیتواند جلو برود اصلاً درست نیست؛ تصور میکنند، چون قیمت مسکن بالا رفته و کسی نمیتواند بخرد، قیمت بالاتر نمیرود، اما اصلاً تصور درستی نیست. ما باید اقتصاد را خرد کنیم و شاکله اقتصاد باید تغییر کند. حتماً باید این اقتصاد را به طور کامل بهم بریزیم. با چند جمله درباره خصوصیسازی چیزی حل نمیشود.
وی در ادامه درباره افزایش قیمت مسکن در سال ۱۴۰۳ بیان کرد: سال ۱۴۰۳ مثل پنجاه سال گذشته سال گرانی مسکن است. ما نیم قرن است که مشکل مسکن داریم. هیچ تحولی در اقتصاد رخ نداده است. جمعیت هر سال زیاد شده، اما تغییری ایجاد نکردند. معنی خصوصیسازی یعنی اقتصاد در دست مردم باشد تا بتوانند مشکلشان را حل کنند. اقتصاد را مردم باید بگردانند. مسکن هم بخش عمدهای از اقتصاد کلان ماست.
ستاریان ادامه داد: وقتی مسکن افزایشی شود، تمامی پارامترهای متصل به آن از جمله اجاره افزایش پیدا خواهد کرد. شاید خیلی بیشتر از تورم ۴۰ درصدی افزایش قیمت و اجاره داشته باشیم. دولت هم فقط شعار میدهد. شعار ساخت مسکن باعث میشود شرکتهای خرد سازنده مسکن سرمایههایشان را بردارند و بروند. از زمانیکه شعار مسکن ملی دادند، تولید مسکن کاهش جدی داشته است./انتخاب
🌐 کانال با اساتید اقتصاد
انتخاب
مسکن یک کالای فوق لوکس شده / سالی یک میلیون خانه نیاز داریم، اما دویست هزارتا میسازیم؛ پس فقط طبقه توانمند و قدرتمند ریشه گرفته…
یک کارشناس مسکن گفت: اینکه میگویند قیمت مسکن بیش از این نمیتواند جلو برود اصلاً درست نیست؛ تصور میکنند، چون قیمت مسکن بالا رفته و کسی نمیتواند بخرد، قیمت بالاتر نمیرود، اما اصلاً تصور درستی نیست. ما باید اقتصاد را خرد کنیم و شاکله اقتصاد باید تغییر کند.…
Forwarded from کانال تخصصی اقتصاد (M.R. Monjazeb)
:
⭕️ مردم؛ بزرگترین بازنده ممنوعیت واردات / چه کسانی نفع می برند؟
👤 دکتر زهرا کاویانی
✍️ تا پایان سال۱۴۰۲ بیش از ۲۰۰۰ قلم ردیف تعرفه مشمول ممنوعیت واردات هستند.
✍️ اما با وجود آنکه نزدیک به ۵سال از ممنوعیت واردات گذشته، به نظر میرسد در فضای تصمیمگیران سیاسی، بازرگانان، تولیدکنندگان و طرفهای درگیر، «مطالبه جدی برای رفع ممنوعیتهای واردات وجود ندارد».
✍️ یعنی تقریبا همه طرفهای درگیر به نوعی یا منتفع از ممنوعیتهای وارداتی هستند یا در یک بازی با جمع صفر قرار دارند.
❓چرا ممنوعیت واردات اینچنین با اقبال مواجه شده؟
✍️ مجموع قاچاق ورودی و خروجی کالا از ۱۳.۳میلیارد دلار در سال۱۳۹۶ به ۲۳.۳میلیارد دلار در سال۱۴۰۰رسیده است.
✍️ یعنی حجم قاچاق در طی ۴سال، ۱۰میلیارد دلار افزایش یافته است.
✍️ به نظر میرسد بازار ۲۳میلیارد دلاری تجارت غیررسمی، همه را راضی نگه داشته و تنها بازنده بزرگ آن، مردم هستند.
✍️ کالای قاچاق به قدری به سهولت در دسترس است که تولیدکنندگانی که مواد اولیه آنها در فهرست ممنوعیتهای وارداتی قرار دارد، به سهولت میتوانند به آن دسترسی داشته باشند.
✍️ حتی در برخی موارد ریسک اندک قاچاق به مدت زمانی طولانی انتظار برای تخصیص ارز و ترخیص کالا از گمرک نیز ارجحیت داشته و کالایی که اساسا ممنوعه نیست و تعرفه گمرکی بالایی ندارد نیز، بهصورت قاچاق وارد میشود.
✍️ برخی از تولیدکنندگانی که واردات کالای مشابه خارجی تولید آنها ممنوع است نیز تا حد بسیار زیادی از ممنوعیت واردات منتفع میشوند؛ زیرا بهرغم حجم گسترده کالای قاچاق، تمام شبکه رسمی توزیع کشور در اختیار آنها قرار دارد.
✍️ حتی ممنوعیت واردات برای برخی از بازرگانانی که تا پیش از آن واردکننده کالاهای ممنوع شده بودند نیز، دارای نفع و سود بسیاری است؛ زیرا هم از تعرفه گمرکی معاف شدند و هم مدت زمان طولانی در صف تخصیص ارز نمیمانند.
✍️ در این میان، تولیدکنندگان خرد و مردم بزرگترین متضرران ممنوعیت واردات هستند.
✍️ آنچه مردم حس میکنند آن است که حجم کالای تقلبی افزایش یافته و خدمات پس از فروش بهشدت افت کرده که معمولا در باور عمومی علت آن را نیز، تحریمها و نبود برندهای خارجی در ایران میدانند./متن کامل
♦️ کانال تخصصی اقتصاد
⭕️ مردم؛ بزرگترین بازنده ممنوعیت واردات / چه کسانی نفع می برند؟
👤 دکتر زهرا کاویانی
✍️ تا پایان سال۱۴۰۲ بیش از ۲۰۰۰ قلم ردیف تعرفه مشمول ممنوعیت واردات هستند.
✍️ اما با وجود آنکه نزدیک به ۵سال از ممنوعیت واردات گذشته، به نظر میرسد در فضای تصمیمگیران سیاسی، بازرگانان، تولیدکنندگان و طرفهای درگیر، «مطالبه جدی برای رفع ممنوعیتهای واردات وجود ندارد».
✍️ یعنی تقریبا همه طرفهای درگیر به نوعی یا منتفع از ممنوعیتهای وارداتی هستند یا در یک بازی با جمع صفر قرار دارند.
❓چرا ممنوعیت واردات اینچنین با اقبال مواجه شده؟
✍️ مجموع قاچاق ورودی و خروجی کالا از ۱۳.۳میلیارد دلار در سال۱۳۹۶ به ۲۳.۳میلیارد دلار در سال۱۴۰۰رسیده است.
✍️ یعنی حجم قاچاق در طی ۴سال، ۱۰میلیارد دلار افزایش یافته است.
✍️ به نظر میرسد بازار ۲۳میلیارد دلاری تجارت غیررسمی، همه را راضی نگه داشته و تنها بازنده بزرگ آن، مردم هستند.
✍️ کالای قاچاق به قدری به سهولت در دسترس است که تولیدکنندگانی که مواد اولیه آنها در فهرست ممنوعیتهای وارداتی قرار دارد، به سهولت میتوانند به آن دسترسی داشته باشند.
✍️ حتی در برخی موارد ریسک اندک قاچاق به مدت زمانی طولانی انتظار برای تخصیص ارز و ترخیص کالا از گمرک نیز ارجحیت داشته و کالایی که اساسا ممنوعه نیست و تعرفه گمرکی بالایی ندارد نیز، بهصورت قاچاق وارد میشود.
✍️ برخی از تولیدکنندگانی که واردات کالای مشابه خارجی تولید آنها ممنوع است نیز تا حد بسیار زیادی از ممنوعیت واردات منتفع میشوند؛ زیرا بهرغم حجم گسترده کالای قاچاق، تمام شبکه رسمی توزیع کشور در اختیار آنها قرار دارد.
✍️ حتی ممنوعیت واردات برای برخی از بازرگانانی که تا پیش از آن واردکننده کالاهای ممنوع شده بودند نیز، دارای نفع و سود بسیاری است؛ زیرا هم از تعرفه گمرکی معاف شدند و هم مدت زمان طولانی در صف تخصیص ارز نمیمانند.
✍️ در این میان، تولیدکنندگان خرد و مردم بزرگترین متضرران ممنوعیت واردات هستند.
✍️ آنچه مردم حس میکنند آن است که حجم کالای تقلبی افزایش یافته و خدمات پس از فروش بهشدت افت کرده که معمولا در باور عمومی علت آن را نیز، تحریمها و نبود برندهای خارجی در ایران میدانند./متن کامل
♦️ کانال تخصصی اقتصاد
روزنامه دنیای اقتصاد
مردم؛ بزرگترین بازنده ممنوعیت واردات
از سال1397 به بعد، با دور دوم تحریمها، مجددا موضوع ممنوعیت واردات، امری که به موجب قوانین مختلف برنامه پنجساله و قانون احکام دائمی برنامههای توسعه کشور (ماده22) غیرقانونی اعلام شده بود، به فضای تجارت خارجی کشور بازگشت. بر این اساس تا پایان سال1402 بیش…
Forwarded from نگاهِ دیگر | صابر گُلعنبری
🔺 منطقه در آستانه یک تحول ژئوپلیتیک؟!
چنان که قبلا هم طی چند یادداشت آمد، برخلاف برآورد و اظهارات برخی مسئولان و ناظران، روند عادیسازی روابط میان اسرائیل و عربستان از دستور کار خارج نشده و به جد هم پیگیری میشود. سخنان دیروز وزرای خارجه آمریکا و عربستان نشانگر قریب الوقوع بودن این اتفاق است.
بلینکن در ریاض گفت که گفتگوها در ماه مارس درباره عادی سازی روابط میان ریاض و تل آویو "پیشرفت بسیار خوبی" داشته و این فرایند به زودی نهایی میشود. بن فرحان نیز از امضای توافقنامههایی دو جانبه میان عربستان و آمریکا در آینده "بسیار نزدیک" خبر داد.
روند عادیسازی روابط میان دو طرف که از زمان ترامپ آغاز و در عهد بایدن نیز پیگیری میشد با عملیات "طوفان الاقصی" حماس برای مدتی متوقف شد، ولی با طولانیتر شدن جنگ غزه، رفته رفته ازسرگرفته شد و تقریبا از ماه چهارم آن به شکل جدیتر با دیدارها و تماسهای فشردهای دنبال شد.
اکنون این روند تحت تاثیر دو عامل برای دولت آمریکا از اهمیت بیشتری با قید فوریت برخوردار شده است.
نخست، "طوفان الاقصی" و آسیب بیسابقه وارده به پرستیژ امنیتی و نظامی اسرائیل، بازدارندگی آن در منطقه، نگرانی از پیامدهای راهبردی این اتفاق در جهت بنیانگذاری معادلات امنیتی جدید به ویژه پس از طولانیتر شدن جنگ غزه و بن بست راهبردی که اسرائیل پس از هفت ماه جنگ با آن مواجه است و نیز نبود چشماندازی روشن برای خروج ظفرمندانه اسرائیل از این وضعیت که در نوع خود پیامدهای حمله هفتم اکتبر را تشدید میکند.
عامل دوم هم تنش بیسابقه و مستقیمی است که اخیرا میان ایران و اسرائیل رخ داد و به حمله مستقیم ایران ختم شد که این حمله صرف نظر از پاسخ محدود اسرائیل به عنوان تحولی در جهت خروج منازعه و قواعد درگیری از ریل مرسوم خود طی این چند دهه و نوعی معادلهسازی در امتداد پیامدهای "طوفان الاقصی" و وضعیت قفل شده اسرائیل در غزه قلمداد شد.
اکنون آمریکا به شکل جدیتر از قبل و با قید فوریت از طریق عادیسازی مناسبات ریاض و تلآویو به دنبال تبدیل این تهدیدهای بیسابقه علیه اسرائیل در منطقه به فرصتهای راهبردی، برهم زدن معادلات امنیتی در حال شکلگیری پس از "طوفان الاقصی" و پایهریزی نظم امنیتی نوینی در خاورمیانه است.
البته در این میان، در کنار آمریکا، برخی متحدان آن در منطقه از عربستان و امارات گرفته تا اردن و مصر نیز در این نگرانی شریکند و اتفاقا حذف حماس در غزه هدف مشترک این طرفها نیزبوده و هست؛ اما رفته رفته دشواری تحقق این هدف با طولانیتر شدن جنگ، پیامدهای آن در جبههبندیهای منطقهای، همچنین بالا گرفتن تنشها و اتفاقات اخیر در سطح منطقه و تاثیرات آن بر چشماندازهای کلان اقتصادی موجب نگرانی بیشتر این طرفها شده است.
از این رو، به نظر میرسد که امروز خود بنسلمان نیز به عادیسازی روابط با اسرائیل بیش از گذشته اهمیت میدهد و پیوستهای امنیتی آن را ضروریتر از قبل برای خلق معادله کلان امنیتی در منطقه در مواجهه با ایران و شرایط کنونی را واجد فرصتی "بیسابقه" برای انعقاد پیمان دفاع مشترک با آمریکا میپندارد که هدف از آن هم روشن است. یکی از ارکان این توافقنامه هم ایجاد سپر پدافندی مشترک و چندلایه در منطقه است که آمریکا پس از حملات اخیر ایران، آن را یک ضرورت فوری و خط مقدم پدافندی برای اسرائیل میداند و برخی متحدان عرب آمریکا نیز آن را اکنون ضرورتی راهبردی میدانند.
البته این تحولات در حالی است که یک سال از "آشتی تشریفاتی" میان تهران و ریاض میگذرد؛ اما در این مدت، روابط رسمی وارد فاز گفتگوهای عمیق امنیتی و سیاسی نشد. البته گویا این شکل روابط هم مطلوب ریاض برای کنترل و مهار واکنشها و پیامدهای عادی سازی روابط با اسرائیل است.
در کل، به نظر میرسد که آمریکا میخواهد همزمان با پایان جنگ غزه از برگ عادیسازی روابط میان اسرائیل و عربستان رونمایی کند؛ زمانی که دلالتهای معنادار و روانشناختی مهمی هم دارد. احتمالا واشنگتن میخواهد در وهله نخست فضای کنونی و دلالتهای شکل پایان جنگ از طریق توافق با حماس و باقیماندن این تشکیلات را که به معنای شکست جنگ و مکمل هفتم اکتبر است، معکوس کند.
واقعیت اما این است که عادیسازی روابط میان عربستان و اسرائیل مانند عادیسازیهای قبلی نیست، بلکه این اتفاق در صورتی که رخ دهد، یک تحول ژئوپلیتیکی واجد فرمتها و پیامدهای امنیتی سهمگین در سطح منطقه است و احتمالا متعاقب آن، کشورهای عربی و اسلامی بیشتری به تاسی از عربستان نظر به جایگاه خاصش به این روند بپیوندند.
در این میان، اما این اتفاق توام با تشکیل کشور فلسطین نخواهد بود و صرفا برای حفظ ظاهر امر، فرایندی سیاسی در این باره شروع میشود که بعید است به سرانجامی برسد و بخشی از این فرایند احتمالا تغییر ریاست تشکیلات خودگردان است.
#صابر_گل_عنبری
@Sgolanbari
چنان که قبلا هم طی چند یادداشت آمد، برخلاف برآورد و اظهارات برخی مسئولان و ناظران، روند عادیسازی روابط میان اسرائیل و عربستان از دستور کار خارج نشده و به جد هم پیگیری میشود. سخنان دیروز وزرای خارجه آمریکا و عربستان نشانگر قریب الوقوع بودن این اتفاق است.
بلینکن در ریاض گفت که گفتگوها در ماه مارس درباره عادی سازی روابط میان ریاض و تل آویو "پیشرفت بسیار خوبی" داشته و این فرایند به زودی نهایی میشود. بن فرحان نیز از امضای توافقنامههایی دو جانبه میان عربستان و آمریکا در آینده "بسیار نزدیک" خبر داد.
روند عادیسازی روابط میان دو طرف که از زمان ترامپ آغاز و در عهد بایدن نیز پیگیری میشد با عملیات "طوفان الاقصی" حماس برای مدتی متوقف شد، ولی با طولانیتر شدن جنگ غزه، رفته رفته ازسرگرفته شد و تقریبا از ماه چهارم آن به شکل جدیتر با دیدارها و تماسهای فشردهای دنبال شد.
اکنون این روند تحت تاثیر دو عامل برای دولت آمریکا از اهمیت بیشتری با قید فوریت برخوردار شده است.
نخست، "طوفان الاقصی" و آسیب بیسابقه وارده به پرستیژ امنیتی و نظامی اسرائیل، بازدارندگی آن در منطقه، نگرانی از پیامدهای راهبردی این اتفاق در جهت بنیانگذاری معادلات امنیتی جدید به ویژه پس از طولانیتر شدن جنگ غزه و بن بست راهبردی که اسرائیل پس از هفت ماه جنگ با آن مواجه است و نیز نبود چشماندازی روشن برای خروج ظفرمندانه اسرائیل از این وضعیت که در نوع خود پیامدهای حمله هفتم اکتبر را تشدید میکند.
عامل دوم هم تنش بیسابقه و مستقیمی است که اخیرا میان ایران و اسرائیل رخ داد و به حمله مستقیم ایران ختم شد که این حمله صرف نظر از پاسخ محدود اسرائیل به عنوان تحولی در جهت خروج منازعه و قواعد درگیری از ریل مرسوم خود طی این چند دهه و نوعی معادلهسازی در امتداد پیامدهای "طوفان الاقصی" و وضعیت قفل شده اسرائیل در غزه قلمداد شد.
اکنون آمریکا به شکل جدیتر از قبل و با قید فوریت از طریق عادیسازی مناسبات ریاض و تلآویو به دنبال تبدیل این تهدیدهای بیسابقه علیه اسرائیل در منطقه به فرصتهای راهبردی، برهم زدن معادلات امنیتی در حال شکلگیری پس از "طوفان الاقصی" و پایهریزی نظم امنیتی نوینی در خاورمیانه است.
البته در این میان، در کنار آمریکا، برخی متحدان آن در منطقه از عربستان و امارات گرفته تا اردن و مصر نیز در این نگرانی شریکند و اتفاقا حذف حماس در غزه هدف مشترک این طرفها نیزبوده و هست؛ اما رفته رفته دشواری تحقق این هدف با طولانیتر شدن جنگ، پیامدهای آن در جبههبندیهای منطقهای، همچنین بالا گرفتن تنشها و اتفاقات اخیر در سطح منطقه و تاثیرات آن بر چشماندازهای کلان اقتصادی موجب نگرانی بیشتر این طرفها شده است.
از این رو، به نظر میرسد که امروز خود بنسلمان نیز به عادیسازی روابط با اسرائیل بیش از گذشته اهمیت میدهد و پیوستهای امنیتی آن را ضروریتر از قبل برای خلق معادله کلان امنیتی در منطقه در مواجهه با ایران و شرایط کنونی را واجد فرصتی "بیسابقه" برای انعقاد پیمان دفاع مشترک با آمریکا میپندارد که هدف از آن هم روشن است. یکی از ارکان این توافقنامه هم ایجاد سپر پدافندی مشترک و چندلایه در منطقه است که آمریکا پس از حملات اخیر ایران، آن را یک ضرورت فوری و خط مقدم پدافندی برای اسرائیل میداند و برخی متحدان عرب آمریکا نیز آن را اکنون ضرورتی راهبردی میدانند.
البته این تحولات در حالی است که یک سال از "آشتی تشریفاتی" میان تهران و ریاض میگذرد؛ اما در این مدت، روابط رسمی وارد فاز گفتگوهای عمیق امنیتی و سیاسی نشد. البته گویا این شکل روابط هم مطلوب ریاض برای کنترل و مهار واکنشها و پیامدهای عادی سازی روابط با اسرائیل است.
در کل، به نظر میرسد که آمریکا میخواهد همزمان با پایان جنگ غزه از برگ عادیسازی روابط میان اسرائیل و عربستان رونمایی کند؛ زمانی که دلالتهای معنادار و روانشناختی مهمی هم دارد. احتمالا واشنگتن میخواهد در وهله نخست فضای کنونی و دلالتهای شکل پایان جنگ از طریق توافق با حماس و باقیماندن این تشکیلات را که به معنای شکست جنگ و مکمل هفتم اکتبر است، معکوس کند.
واقعیت اما این است که عادیسازی روابط میان عربستان و اسرائیل مانند عادیسازیهای قبلی نیست، بلکه این اتفاق در صورتی که رخ دهد، یک تحول ژئوپلیتیکی واجد فرمتها و پیامدهای امنیتی سهمگین در سطح منطقه است و احتمالا متعاقب آن، کشورهای عربی و اسلامی بیشتری به تاسی از عربستان نظر به جایگاه خاصش به این روند بپیوندند.
در این میان، اما این اتفاق توام با تشکیل کشور فلسطین نخواهد بود و صرفا برای حفظ ظاهر امر، فرایندی سیاسی در این باره شروع میشود که بعید است به سرانجامی برسد و بخشی از این فرایند احتمالا تغییر ریاست تشکیلات خودگردان است.
#صابر_گل_عنبری
@Sgolanbari