Forwarded from ذوالفقار
#نقد_اهلسنت
یبار تو بسطام طریقه وضو گرفتن یکی از اهل سنت رو دیدم که برام جالب بود. بر خلافِ ما که پامون رو مسح میکشیم؛ اونا پاشون رو کلا میشورند. برام سوال شد واقعا ریشه این اختلاف چیه و کدوم صحیحه؟!
همونطور که تو کتاب شبهایپیشاور گفته شده، یکی از اشتباهات فاحش فقهایِ اهلِ سنت درباره وضو هست. چون اونا حکم به شستنِ پا دادن در حالی که قرآن تو سوره مائده آیه ششم، صریحتا گفته، رویِ پا رو مسح بکشید:
[يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا
وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا
بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ]
ای اهل ایمان، چون خواهید برای نماز برخیزید
صورت و دستها را تا آرنج بشویید و سر و
پاها را تا برآمدگیِ پا مسح کنید.
قرآن داره میگه پا باید مَسح بشه. نمیشه اینجا
کلمه وَامْسَحُوا رو هم شستن معنی کنیم. چون
بالاتر از شستن تحتِ عنوان فَاغْسِلُوا یاد شده.
حالا این آیه قرآن بود،
اما از پیامبر هم توی منابع اهل سنت حدیث
نقل شده که پاشون رو مسح میکشیدن. مثل:
رفاعة بن رافع گوید: شنیدم که رسول خدا
مىفرمود: نماز هیچ کدامتان جایز نیست تا
آنکه وضوى کامل آنگونه که خدا فرموده بگیرد،
صورتش و دستانش را تا آرنج ها بشوید و
سر و پاهایش را تا روى پا مسح بکشد.
-سنن ابن ماجه، ج۱، ص۱۵۶
حالا سوال اساسی از اهل سنت اینه، اگه واقعا خودشون رو اهل سنت واقعی میدونند چرا پس طبقِ سنت عمل نمیکنند؟! نه سنت قرآن و نه حتی سنت پیامبرشون.
به رسم همیشه؛ خدایا شکرت که
شیعهیِ مرتضی علی هستیم.💚
یبار تو بسطام طریقه وضو گرفتن یکی از اهل سنت رو دیدم که برام جالب بود. بر خلافِ ما که پامون رو مسح میکشیم؛ اونا پاشون رو کلا میشورند. برام سوال شد واقعا ریشه این اختلاف چیه و کدوم صحیحه؟!
همونطور که تو کتاب شبهایپیشاور گفته شده، یکی از اشتباهات فاحش فقهایِ اهلِ سنت درباره وضو هست. چون اونا حکم به شستنِ پا دادن در حالی که قرآن تو سوره مائده آیه ششم، صریحتا گفته، رویِ پا رو مسح بکشید:
[يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا
وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا
بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ]
ای اهل ایمان، چون خواهید برای نماز برخیزید
صورت و دستها را تا آرنج بشویید و سر و
پاها را تا برآمدگیِ پا مسح کنید.
قرآن داره میگه پا باید مَسح بشه. نمیشه اینجا
کلمه وَامْسَحُوا رو هم شستن معنی کنیم. چون
بالاتر از شستن تحتِ عنوان فَاغْسِلُوا یاد شده.
حالا این آیه قرآن بود،
اما از پیامبر هم توی منابع اهل سنت حدیث
نقل شده که پاشون رو مسح میکشیدن. مثل:
رفاعة بن رافع گوید: شنیدم که رسول خدا
مىفرمود: نماز هیچ کدامتان جایز نیست تا
آنکه وضوى کامل آنگونه که خدا فرموده بگیرد،
صورتش و دستانش را تا آرنج ها بشوید و
سر و پاهایش را تا روى پا مسح بکشد.
-سنن ابن ماجه، ج۱، ص۱۵۶
حالا سوال اساسی از اهل سنت اینه، اگه واقعا خودشون رو اهل سنت واقعی میدونند چرا پس طبقِ سنت عمل نمیکنند؟! نه سنت قرآن و نه حتی سنت پیامبرشون.
به رسم همیشه؛ خدایا شکرت که
شیعهیِ مرتضی علی هستیم.💚
Forwarded from شروحیل (Amirhossein)
برای شادی روح پدر بزرگم ممنون میشم فاتحه ای قراِئت کنید ..
Forwarded from روضه فکر (Ali Sadr ☫)
از برادران اهلسنت میپرسیم که تحقیق کنند و پاسخ این سئوال رو پیدا کنند:
جناب ابوبکر خلیفه اول اهل سنت، هنگام مرگ که مدام به هوش میآمد و از هوش میرفت، از عثمان خواست تا قلم و کاغذی بیاورد و وصیت پایانی را بنویسد. ابوبکر آخرین وصیت خود را گفت و بیهوش شد. عثمان از جانب خود نوشت «بعد از من عمر خلیفه است» و وقتی ابوبکر به هوش آمد و عثمان وصیت را برایش خواند ابوبکر خلافت عمر را تایید کرد. (طبق سند مذکور در عکس بالا)
سئوال. وقتی پیامبراکرم(ص) هنگام رحلت در همین حالت قرار داشت و درخواست قلم و کاغذ کرد تا وصیتی کند، (طبق سند معتبر کتاب صحیح بخاری، ج۱، ص ۵۴ ، ۳۹ - باب كتابة العلم، ح ۱۱۴)، جناب عمر میگوید:«پیامبر هذیان میگوید. ما قرآن را داریم و برایمان کافی است» چطور وصیت نوشتن پیامبر هنگام رحلت میشود هذیان ولی وصیت نوشتن جناب ابوبکر میشود مایه رحمت و اتحاد امت؟! چگونه میشود به پیامبر نسبت هذیان داد؟ پیامبری که «وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى» است. من تمام دو واقعه را از منابع مستند خود شما عزیزان ذکر کردم. بیاندیشیم و پاسخ دهیم. ارادت🙏🌹
[ @ruzefekr ±∞ ] روضهفکر 🌱
جناب ابوبکر خلیفه اول اهل سنت، هنگام مرگ که مدام به هوش میآمد و از هوش میرفت، از عثمان خواست تا قلم و کاغذی بیاورد و وصیت پایانی را بنویسد. ابوبکر آخرین وصیت خود را گفت و بیهوش شد. عثمان از جانب خود نوشت «بعد از من عمر خلیفه است» و وقتی ابوبکر به هوش آمد و عثمان وصیت را برایش خواند ابوبکر خلافت عمر را تایید کرد. (طبق سند مذکور در عکس بالا)
سئوال. وقتی پیامبراکرم(ص) هنگام رحلت در همین حالت قرار داشت و درخواست قلم و کاغذ کرد تا وصیتی کند، (طبق سند معتبر کتاب صحیح بخاری، ج۱، ص ۵۴ ، ۳۹ - باب كتابة العلم، ح ۱۱۴)، جناب عمر میگوید:«پیامبر هذیان میگوید. ما قرآن را داریم و برایمان کافی است» چطور وصیت نوشتن پیامبر هنگام رحلت میشود هذیان ولی وصیت نوشتن جناب ابوبکر میشود مایه رحمت و اتحاد امت؟! چگونه میشود به پیامبر نسبت هذیان داد؟ پیامبری که «وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى» است. من تمام دو واقعه را از منابع مستند خود شما عزیزان ذکر کردم. بیاندیشیم و پاسخ دهیم. ارادت🙏🌹
[ @ruzefekr ±∞ ] روضهفکر 🌱
علی (ع) که دید ولی کاش بعد از این دیگر
کسی میان شعله نبیند نگارش را..
چند مدت پیش کاراموزی درمانگاه بودم.توی درمانگاه خانومای حامله میومدن برای چکاب و معاینه و ویزیت شدن و معمولا خوشحالی و میشه از توی چشماشون خوند.یه سری رفته بودیم برای تست رپید که صدامون زدن بیمار اومده بیاین خانم با همسرش اومده بود.دم در اتاق همسرشو دیدم پریشون و بهم ریخته بود.تعجب کردم.مگه میشه کسی از حاملگی زنش اینطور پریشون باشه؟رفتم تو اتاق این سری استرس و توی چشمای خانومه هم دیدم با تعجب به استادمون نگاه میکردم و دنبال توضیح بودم که گفتن این خانوم دیشب با شکم زمین خورده.مو به تنم سیخ شد.از دیشب از استرس خوابشون نبرده بود امروز اومده بودن برای معاینه صدای قلب جنین و فرستادشون سونو گرافی شنیده بودم تو روضه پریشونی علی رو که جلوش نگارشو پر پر کردن اما از نزدیک دیدن یه چیز دیگه بود.این یه زمین خوردن ساده بود اما امان از سیلی و شکستگی دنده بین در و دیوار.امان از پهلوی شکسته.امان از تو کوچه داد میزدن کمک کنید همون همسایه هایی که همیشه مادر میگفت موقع دعا کردن همسایتونو دعا کنید ولی کسی نبود")
روضهی کوتاه فقط اونجا که حضرت پدر زمزمه میکنن؛
تقصیر دستِ بستهی من شد، حلال کن..
خدا عمر رو لعنت کنه.
خدا عمر رو لعنت کنه.
خدا عمر رو لعنت کنه.
کسی میان شعله نبیند نگارش را..
چند مدت پیش کاراموزی درمانگاه بودم.توی درمانگاه خانومای حامله میومدن برای چکاب و معاینه و ویزیت شدن و معمولا خوشحالی و میشه از توی چشماشون خوند.یه سری رفته بودیم برای تست رپید که صدامون زدن بیمار اومده بیاین خانم با همسرش اومده بود.دم در اتاق همسرشو دیدم پریشون و بهم ریخته بود.تعجب کردم.مگه میشه کسی از حاملگی زنش اینطور پریشون باشه؟رفتم تو اتاق این سری استرس و توی چشمای خانومه هم دیدم با تعجب به استادمون نگاه میکردم و دنبال توضیح بودم که گفتن این خانوم دیشب با شکم زمین خورده.مو به تنم سیخ شد.از دیشب از استرس خوابشون نبرده بود امروز اومده بودن برای معاینه صدای قلب جنین و فرستادشون سونو گرافی شنیده بودم تو روضه پریشونی علی رو که جلوش نگارشو پر پر کردن اما از نزدیک دیدن یه چیز دیگه بود.این یه زمین خوردن ساده بود اما امان از سیلی و شکستگی دنده بین در و دیوار.امان از پهلوی شکسته.امان از تو کوچه داد میزدن کمک کنید همون همسایه هایی که همیشه مادر میگفت موقع دعا کردن همسایتونو دعا کنید ولی کسی نبود")
روضهی کوتاه فقط اونجا که حضرت پدر زمزمه میکنن؛
تقصیر دستِ بستهی من شد، حلال کن..
خدا عمر رو لعنت کنه.
خدا عمر رو لعنت کنه.
خدا عمر رو لعنت کنه.