گرایش سیاسی نویسنده «گند» اصلاحات؟
حمیدرضا جلائیپور
۱-جناب میری نوشتهاند من به اصلاحطلبی جلائیپور نقد دارم و میگوید او:
«در این ۲ دهه آسیب های جدیی به پروسه اصلاحات در ایران وارد کرده است و به نوعی در زمین بازی اصولگرایی بازی کرده است ولی افکار عمومی را فریب داده است که بازیگری مستقل است ولی واقعا نبوده است»
چرا این سخن میری بیپایه است؟ به دو دلیل اشاره میکنم. دلیل اول اینکه چگونه فردی مثل جلائیپور میتواند بعنوان بازیگری مستقل افکار عمومی را فریب بدهد؟ میری توجه ندارد شترسواری دولا دولا ممکن نیست. من بیست سال است بعنوان یک علاقمند به تحقیقات سیاسی-اجتماعی و یک عضو جبهه وسیع سیاسی اصلاحطلبان (عضو شورای مرکزی حزب مشارکت و حزب اتحاد) در رسانهها نوشتهام و در صدها محافل دانشجویی و مدنی از موضع اصلاحجویی سخنرانی کرده یا در گفتگوها شرکت کردهام (و در این زمینهها هم پنج کتاب نوشتهام). من در هیچ سخنرانی و در هیچ نوشتهای هویت سیاسی خود را پنهان نکردهام، و حتی هیچکدام از دعوتکنندگان من ناآگاه از هویت سیاسی من نبودهاند. دلیل دوم اینکه جناب میری چرا در این بیست سال به فریبکاری جلائیپور اشاره نکرده است و ناگهان بعد از فشار ائتلاف ترامپ، نتانیاهو و بنسلمان به تمامیت ایران (با سلاح تحریم) میری یاد اصلاحطلبان فریبکار افتاده است؟ بدینترتیب نویسنده جلائیپور را بدون ارائه دلیلی به فریبافکار عمومی در ایفای «نقش بازیگری مستقل» متهم میکند. این نوع برچسبزنی به نظر میرسد از خصیصههای نیروهای واگرا است.
۲-من در پستی از کاربران کانالم به نوشتهای از محمود افشار اشاره کردم 👆که چرا به راحتی میری به او «سرکوبگر» میگوید؟ بعد جناب میری بجای پاسخ به اتهامی که به افشار زده است چنین فرمودهاند، که چرخش جلائیپور:
«به سمت ناسیونالیسم اقتدارگرا -برای جذب سبد رای در ۱۴۰۰- داشته اند.» «به عنوان مثال، سلطنت طلبی محمود افشار و ضدیت افشار با تنوع زبانی (بویژه ترکی و عربی* در ایران را نماد ایراندوستی دانستن هیچ مبنایی در اصلاح طلبیِ جمهوری اسلامی با گرایش اسلامگرایی (با خوانش فقاهتی) ندارد.»
در اینجا جناب میری حداقل دو خطای آشکار دارد. خطای اول اینکه گرایش سیاسی محققان دوره رضاشاه یا سلطنت طلبی یا مشروطهخواهی یا چپ یا اسلامگرا بوده است. اما میری به این نکته ساده توجه ندارد که بخاطر گرایش سیاسی یک محقق نمیتوان او را «سرکوبگر» نامید! خطای دوم اینکه میری در ادعای فوق دارد به دولت پنهان خط میدهد که چه نشستهاید که جلائیپور در طراز «اصلاحطلبی جمهوری اسلامی با گرایش اسلام فقاهتی» نیست! یا جناب میری میخواهد آدرس بدهد کسی که میگوید به یک محقق بیدلیل سرکوبگر نگویید، سلطنت طلب یا اصولگرا است!
با این همه این خطای دوم میری نشان میدهد که او اصلن واقعیت جریان اصلاحات در بیستساله اخیر را تشخیص نداده است. او نمیداند (یا قرار است که نداند) که خاستگاه این جریان اصلاحطلبی، در انقلاب اسلامی و در جریان دفاع از کشور در جنگ تحمیلی هشتساله بوده است. او متوجه نیست این حاملان اصلاحجو برای تغییر ابعاد نامطلوب جامعه دنبال انقلاب دیگری نیستند بلکه در چارچوب همین سازوکارهای جمهوری اسلامی دنبال تغییرند. میری نمیداند اگر نیرویی ضدجمهوری اسلامی و برانداز باشد آن نیرو دیگر انقلابی است و نمیتواند اصلاحطلب باشد. او ظاهرا نمیداند که اصلاحطلب یعنی کسی که تغییرات در جامعه را از طریق سازوکارهای موجود و قانونی در چارچوب تمامیت ایران و نظامسیاسی آن پیگیری میکند. (البته یک تعارض دیگر در همین نوشته کوتاه میری هست که از یک طرف جلائیپور را بیرون اصلاحطلبی در جمهوری اسلامی میداند و از طرفی دیگر جلائیپور را در زمین اصولگرایی میبیند!! چنین مواضع متعارضی بیشتر با شعبدهبازی با کلمات ممکن میشود).
با این همه جالب است جناب میری توضیح دهد که: وقتی ایشان بعنوان یک روسشناس، نگران ابعاد فقهی جمهوری اسلامی و اصلاحطلبان است! خود ایشان روشن کند که چه گرایش سیاسی دارد؟ تاکنون محقق مسکو سنتریک ما مواضع سیاسی خود را آشکارا ابراز نکرده است و فقط خود را محقق چندزبانه مستقل و جهانی میداند. بنابراین مفید است که نویسنده نوشته «گند» اصلاحات روشن کند آیا خود ایشان جمهوری اسلامی را قبول دارد یا نه؟ یا دنبال ایران چند پارچه است؟ او برای تحقق ایران چندپارچه دنبال چه راهبردی است؟ فعلا تا توضیح خود نویسنده، فرضیه من ایناست که از گفتار جناب میری میتوان فهمید که او یک نویسنده دو نبش است. در نبش اول او گفتار واگرایی را تحت عنوان محقق چندزبانه و روسیهشناس فربه میکند. در نبش دوم به تخطئه اصلاحات (نه نقد اصلاحات) مشغول است. در این نبش دوم او هم میتواند طرفداران براندازی دو مرحلهای جمهوری اسلامی و هم طرفداران دولت پنهان را راضی کند.
حمیدرضا جلائیپور
۱-جناب میری نوشتهاند من به اصلاحطلبی جلائیپور نقد دارم و میگوید او:
«در این ۲ دهه آسیب های جدیی به پروسه اصلاحات در ایران وارد کرده است و به نوعی در زمین بازی اصولگرایی بازی کرده است ولی افکار عمومی را فریب داده است که بازیگری مستقل است ولی واقعا نبوده است»
چرا این سخن میری بیپایه است؟ به دو دلیل اشاره میکنم. دلیل اول اینکه چگونه فردی مثل جلائیپور میتواند بعنوان بازیگری مستقل افکار عمومی را فریب بدهد؟ میری توجه ندارد شترسواری دولا دولا ممکن نیست. من بیست سال است بعنوان یک علاقمند به تحقیقات سیاسی-اجتماعی و یک عضو جبهه وسیع سیاسی اصلاحطلبان (عضو شورای مرکزی حزب مشارکت و حزب اتحاد) در رسانهها نوشتهام و در صدها محافل دانشجویی و مدنی از موضع اصلاحجویی سخنرانی کرده یا در گفتگوها شرکت کردهام (و در این زمینهها هم پنج کتاب نوشتهام). من در هیچ سخنرانی و در هیچ نوشتهای هویت سیاسی خود را پنهان نکردهام، و حتی هیچکدام از دعوتکنندگان من ناآگاه از هویت سیاسی من نبودهاند. دلیل دوم اینکه جناب میری چرا در این بیست سال به فریبکاری جلائیپور اشاره نکرده است و ناگهان بعد از فشار ائتلاف ترامپ، نتانیاهو و بنسلمان به تمامیت ایران (با سلاح تحریم) میری یاد اصلاحطلبان فریبکار افتاده است؟ بدینترتیب نویسنده جلائیپور را بدون ارائه دلیلی به فریبافکار عمومی در ایفای «نقش بازیگری مستقل» متهم میکند. این نوع برچسبزنی به نظر میرسد از خصیصههای نیروهای واگرا است.
۲-من در پستی از کاربران کانالم به نوشتهای از محمود افشار اشاره کردم 👆که چرا به راحتی میری به او «سرکوبگر» میگوید؟ بعد جناب میری بجای پاسخ به اتهامی که به افشار زده است چنین فرمودهاند، که چرخش جلائیپور:
«به سمت ناسیونالیسم اقتدارگرا -برای جذب سبد رای در ۱۴۰۰- داشته اند.» «به عنوان مثال، سلطنت طلبی محمود افشار و ضدیت افشار با تنوع زبانی (بویژه ترکی و عربی* در ایران را نماد ایراندوستی دانستن هیچ مبنایی در اصلاح طلبیِ جمهوری اسلامی با گرایش اسلامگرایی (با خوانش فقاهتی) ندارد.»
در اینجا جناب میری حداقل دو خطای آشکار دارد. خطای اول اینکه گرایش سیاسی محققان دوره رضاشاه یا سلطنت طلبی یا مشروطهخواهی یا چپ یا اسلامگرا بوده است. اما میری به این نکته ساده توجه ندارد که بخاطر گرایش سیاسی یک محقق نمیتوان او را «سرکوبگر» نامید! خطای دوم اینکه میری در ادعای فوق دارد به دولت پنهان خط میدهد که چه نشستهاید که جلائیپور در طراز «اصلاحطلبی جمهوری اسلامی با گرایش اسلام فقاهتی» نیست! یا جناب میری میخواهد آدرس بدهد کسی که میگوید به یک محقق بیدلیل سرکوبگر نگویید، سلطنت طلب یا اصولگرا است!
با این همه این خطای دوم میری نشان میدهد که او اصلن واقعیت جریان اصلاحات در بیستساله اخیر را تشخیص نداده است. او نمیداند (یا قرار است که نداند) که خاستگاه این جریان اصلاحطلبی، در انقلاب اسلامی و در جریان دفاع از کشور در جنگ تحمیلی هشتساله بوده است. او متوجه نیست این حاملان اصلاحجو برای تغییر ابعاد نامطلوب جامعه دنبال انقلاب دیگری نیستند بلکه در چارچوب همین سازوکارهای جمهوری اسلامی دنبال تغییرند. میری نمیداند اگر نیرویی ضدجمهوری اسلامی و برانداز باشد آن نیرو دیگر انقلابی است و نمیتواند اصلاحطلب باشد. او ظاهرا نمیداند که اصلاحطلب یعنی کسی که تغییرات در جامعه را از طریق سازوکارهای موجود و قانونی در چارچوب تمامیت ایران و نظامسیاسی آن پیگیری میکند. (البته یک تعارض دیگر در همین نوشته کوتاه میری هست که از یک طرف جلائیپور را بیرون اصلاحطلبی در جمهوری اسلامی میداند و از طرفی دیگر جلائیپور را در زمین اصولگرایی میبیند!! چنین مواضع متعارضی بیشتر با شعبدهبازی با کلمات ممکن میشود).
با این همه جالب است جناب میری توضیح دهد که: وقتی ایشان بعنوان یک روسشناس، نگران ابعاد فقهی جمهوری اسلامی و اصلاحطلبان است! خود ایشان روشن کند که چه گرایش سیاسی دارد؟ تاکنون محقق مسکو سنتریک ما مواضع سیاسی خود را آشکارا ابراز نکرده است و فقط خود را محقق چندزبانه مستقل و جهانی میداند. بنابراین مفید است که نویسنده نوشته «گند» اصلاحات روشن کند آیا خود ایشان جمهوری اسلامی را قبول دارد یا نه؟ یا دنبال ایران چند پارچه است؟ او برای تحقق ایران چندپارچه دنبال چه راهبردی است؟ فعلا تا توضیح خود نویسنده، فرضیه من ایناست که از گفتار جناب میری میتوان فهمید که او یک نویسنده دو نبش است. در نبش اول او گفتار واگرایی را تحت عنوان محقق چندزبانه و روسیهشناس فربه میکند. در نبش دوم به تخطئه اصلاحات (نه نقد اصلاحات) مشغول است. در این نبش دوم او هم میتواند طرفداران براندازی دو مرحلهای جمهوری اسلامی و هم طرفداران دولت پنهان را راضی کند.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌺 به امید اینکه به زودی به جای ۱ درصد صندلیهای ورزشگاه، ۵۰ درصد ورزشگاه به زنان اختصاص یابد.
(فیلم از سارا نیکبنیاد)
@hamidrezajalaeipour
(فیلم از سارا نیکبنیاد)
@hamidrezajalaeipour
به سوالات پاسخ ندادید؟
حمیدرضا جلائیپور
من از جناب میری (که نگران اصلاحطلبی خارج شده از خوانش فقهی اند)، از گرایش سیاسیاش پرسیدم. او در پاسخ از لاکاتوش، هابرماس و جامعهشناسی تجربی گفت ولی پاسخ سوال من را نداد. و بجای آن این نصحیت سوپر عالمانه را مطرح کردند که: «برای اهل فن آشکار و مبرهن است که ارجاع به بزرگان -به زبان فرانسیس بیکن بت های ذهنی- بدیل برهان نیست»!! حرف من اینجا این است که جناب میری اولا ما که بحث فلسفی نمیکنیم که به برهان احتیاج داشته باشیم من فقط یک سوال عادی و رایج کردم، کافی است فقط شما جواب بدهید. ثانیا حداقل همین نصحیت فاضلانه را خودتان رعایت کنید و بجای اشاره به نام بیکن و لاکاتوش به سوال جواب دهید وگرنه باز بازی با کلمات ادامه مییابد. سوالات از این نوع بود:
وقتی شما اقدام جداییخواهانه پیشهوری در جدایی آذربایجان از ایران را توجیه میکنید، وقتی شما توضیح دهنده «گند» اصلاحات هستید، وقتی شما بدون ذکر دلیل میفرمایید جلائیپور بیستسال است که به اصلاحات آسیب زده است و افکار عمومی را فریب دادهاست، لذا در این حین برای اینجانب این سوال ایجاد شد که از گرایش سیاسی شما بپرسم. و پرسیدم آیا شما جمهوری اسلامی را قبول دارید یا نه؟ آیا شما اصلاحطلب یا اصولگرا یا تحول طلب یا هویتطلب قومی هستید؟ یا شما اصلن گرایش سیاسی ندارید و یک محقق تمام عیار و آزاد و مستقل هستید؟ شما دنبال ایران یکپارچه یا چند پارچه هستید؟
شما به این سوالات پاسخ بدهید، من هم سعی میکنم منظور خود را از واژه تحلیلی محقق «مسکوسنتریسم» توضیح دهم.
@hamidrezajalaeipour
حمیدرضا جلائیپور
من از جناب میری (که نگران اصلاحطلبی خارج شده از خوانش فقهی اند)، از گرایش سیاسیاش پرسیدم. او در پاسخ از لاکاتوش، هابرماس و جامعهشناسی تجربی گفت ولی پاسخ سوال من را نداد. و بجای آن این نصحیت سوپر عالمانه را مطرح کردند که: «برای اهل فن آشکار و مبرهن است که ارجاع به بزرگان -به زبان فرانسیس بیکن بت های ذهنی- بدیل برهان نیست»!! حرف من اینجا این است که جناب میری اولا ما که بحث فلسفی نمیکنیم که به برهان احتیاج داشته باشیم من فقط یک سوال عادی و رایج کردم، کافی است فقط شما جواب بدهید. ثانیا حداقل همین نصحیت فاضلانه را خودتان رعایت کنید و بجای اشاره به نام بیکن و لاکاتوش به سوال جواب دهید وگرنه باز بازی با کلمات ادامه مییابد. سوالات از این نوع بود:
وقتی شما اقدام جداییخواهانه پیشهوری در جدایی آذربایجان از ایران را توجیه میکنید، وقتی شما توضیح دهنده «گند» اصلاحات هستید، وقتی شما بدون ذکر دلیل میفرمایید جلائیپور بیستسال است که به اصلاحات آسیب زده است و افکار عمومی را فریب دادهاست، لذا در این حین برای اینجانب این سوال ایجاد شد که از گرایش سیاسی شما بپرسم. و پرسیدم آیا شما جمهوری اسلامی را قبول دارید یا نه؟ آیا شما اصلاحطلب یا اصولگرا یا تحول طلب یا هویتطلب قومی هستید؟ یا شما اصلن گرایش سیاسی ندارید و یک محقق تمام عیار و آزاد و مستقل هستید؟ شما دنبال ایران یکپارچه یا چند پارچه هستید؟
شما به این سوالات پاسخ بدهید، من هم سعی میکنم منظور خود را از واژه تحلیلی محقق «مسکوسنتریسم» توضیح دهم.
@hamidrezajalaeipour
Forwarded from حزب اتحاد ملت ایران اسلامی
🔹توییت علی شکوریراد، دبیرکل حزب اتحاد ملت ایران اسلامی در مورد گام دوم شورای شهر تهران در روند انتخاب شهردار جدید
🔻کانال تلگرام حزب:
@ETEHADMELLATIRAN
🔻کانال تلگرام حزب:
@ETEHADMELLATIRAN
Forwarded from رضا نیک جوی تبریزی
با عرض سلام خدمت جناب جلایی پور گرامی
رضا نیک جوی تبریزی هستم . شاغل در شرکت پتروشیمی جم واقع در عسلویه. کارشناسی ارشدم با گسست از کارشناسی ام ، مهندسی الکترونیک ، علم سیاست است.
تبریزی هستم و ساکن شهر تبریز.
از سال 77 با اصلاح طلبی و اصلاح طلبانی چون شما استاد گرامی آشنا شدم.
اخیرا مواضع اصولی شما را در مقابل افرادی چون سیدجوادمیری در کانال تلگرامی تان مطالعه کردم و جائز ندانستم که مزاحمتان نشوم تا عرض تشکری داشته باشم
درود بی پایان بر شما که به مقابله با افرادی که خواسته یا ناخواسته در پی نظریه سازی برای نیروهای واگرا هستند ، همت گماشته اید
با آرزوی موفقیت های روزافزون برای شما
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
رضا نیک جوی تبریزی هستم . شاغل در شرکت پتروشیمی جم واقع در عسلویه. کارشناسی ارشدم با گسست از کارشناسی ام ، مهندسی الکترونیک ، علم سیاست است.
تبریزی هستم و ساکن شهر تبریز.
از سال 77 با اصلاح طلبی و اصلاح طلبانی چون شما استاد گرامی آشنا شدم.
اخیرا مواضع اصولی شما را در مقابل افرادی چون سیدجوادمیری در کانال تلگرامی تان مطالعه کردم و جائز ندانستم که مزاحمتان نشوم تا عرض تشکری داشته باشم
درود بی پایان بر شما که به مقابله با افرادی که خواسته یا ناخواسته در پی نظریه سازی برای نیروهای واگرا هستند ، همت گماشته اید
با آرزوی موفقیت های روزافزون برای شما
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
سد ستبر آذربایجان
حمیدرضا جلائیپور
من معتقدم مهمترین مانع در برابر نیروهای واگرا در آذربایجان خود مردم آذربایجان هستند. همه میدانیم فرقه پیشهوری در ۱۳۲۵ را خود مردم تبریز شکست دادند. و این قصه ادامه داشته و دارد.
بطور مثال همین روزها من وقتی نویسندگانی را که عمل تجزیهطلبانه پیشهوری را در جدایی آذربایجان از ایران توجیه میکردند، نقد کردم، دهها پست تلگرامی تشکر آمیز از جوانان آذربایجان دریافت کردم و همینجا از همه آنها متقابلا تشکر میکنم. بخاطر اینکه حمل برخودستایی نشود فقط در بالا 👆برای نمونه یکی از آن پستها را به اشتراک میگذارم.
@hamidrezajalaeipour
حمیدرضا جلائیپور
من معتقدم مهمترین مانع در برابر نیروهای واگرا در آذربایجان خود مردم آذربایجان هستند. همه میدانیم فرقه پیشهوری در ۱۳۲۵ را خود مردم تبریز شکست دادند. و این قصه ادامه داشته و دارد.
بطور مثال همین روزها من وقتی نویسندگانی را که عمل تجزیهطلبانه پیشهوری را در جدایی آذربایجان از ایران توجیه میکردند، نقد کردم، دهها پست تلگرامی تشکر آمیز از جوانان آذربایجان دریافت کردم و همینجا از همه آنها متقابلا تشکر میکنم. بخاطر اینکه حمل برخودستایی نشود فقط در بالا 👆برای نمونه یکی از آن پستها را به اشتراک میگذارم.
@hamidrezajalaeipour
Forwarded from حمید (Hamid Reza Jalaeipour)
ایران «دربرگیرنده» علی اشرف درویشیان👇
..........................
چرا باید ایران را دوست داشت؟
✍️ علیاشرف درویشیان
✅
ایران را دوست دارم چونکه مزرعههای سرسبز و معطّر برنج شمال را دوست دارم. چون جنگلهای انبوه مازندران و رشت را دوست دارم. ایران را دوست دارم چون فردوسی و شاهنامهاش را دوست دارم. چون رستم و سهراب و گردآفرید و تهمینه را دوست دارم. چون شیراز را دوست دارم. حافظ و سعدی را دوست دارم. چون کرمانشاه را دوست دارم و ابوالقاسم لاهوتی شاعر نامدار کرمانشاهی را دوست دارم. باغهای کرمانشاه و درختهای آلوچه و انگور و سیب و گلابیاش را دوست دارم. چون بیستون و شیرین و فرهاد را دوست دارم. چون لالههای واژگون لرستان را دوست دارم. ایران را دوست دارم زیرا دکتر محمد مصدق، خسرو روزبه، خسرو گلسرخی و قهرمانانی چون بیژن جزنی و سعید سلطانپور و محمد مختاری و جعفر پوینده و همهی جانباختگان راه آزادی را دوست دارم. ایران را دوست دارم چون سرزمین پدری و اجدادی من است و مزار عزیزانم در آن است. پدر، مادر، مادربزرگ و همهی کسانم در آن خوابیدهاند. ایران را دوست دارم چون مقامهای سهگاه و چهارگاه و شور و دشتی و همایون و افشاری و در نهایت شجریان و آوازش را دوست دارم. و سهتار و کمانچه و دف و تنبور را دوست دارم. ایران را و باباکرم را دوست دارم. اینها تکههایی از پازل شخصیت و هویت مرا تشکیل میدهند. بدون اینها که گفتم من بیهویت خواهم بود.
ایران را دوست دارم و آبگوشت و کوفتهی ایرانی را و آشهای مختلف و ترید و شلهزرد و شلهقلمکار و انواع شربتها را دوست دارم. و بوی عطر گلاب قمصر کاشان را دوست دارم. بوی چادر مادربزرگم را و جهان پهلوان تختی و پهلوان حسین گلزار کرمانشاهی را و نامجو را و همهی کسانی که برای اعتلای نام ایران کوشیدهاند.
ایران را دوست دارم و صادق هدایت و بوف کورش را و داش آکل را و شنگول و منگول را و بزرگ علوی را و استاد محمد باقر مؤمنی و جلال آل احمد و استادم دکتر سیمین دانشور را و دکتر امیرحسین آریانپور را.
اینها همه بخشی از هویت من هستند و اگر اینها نبودند من پادرهوا و ول بودم. اما اینها همه، آن گل، آن آش، آن شعر و آن تصنیفها همه شخصیت مرا ساختهاند و من شدم آنچه که امروز هستم.
ایران را و فرش کاشان و شلهزرد روز اربعین و همهی اینها را دوست دارم و روی همهی اینها ایران را دوست دارم و سرزمین دلیرپرور کُردستان را و کردها و شاعران و نویسندگان و مبارزان کرد را دوست دارم. کوچههای بچگیام را که در ایران است دوست دارم. معلمهای گذشته ام را، استادانم را، همه و همه را دوست دارم و ایران را که جایگاه ستار خان و باقر خان و یارمحمد خان کرمانشاهی و صفر خان و صمد بهرنگی است دوست دارم. ایران را دوست دارم زیرا شعرهای #شاملو و فروغ فرخزاد و سیمین بهبهانی را دوست دارم.
و در پایان کلمهی «پایان» را دوست دارم زیرا وقتی در دوران بچگیام در مدرسه مشقهایم تمام میشد و به پایان میرسیدم شاد میشدم چون میدانستم که دوران زحمتها و خستگیهایم به پایان رسیده است.
■ یادمان علیاشرف درویشیان | وبسایت و کانال رسمی احمد شاملو | صفحه اینستاگرام رسمی احمد شاملو:
منبع: @ShamlouHouse
✅
@MostafaTajzadeh
https://bit.ly/2JNZVMh
..........................
چرا باید ایران را دوست داشت؟
✍️ علیاشرف درویشیان
✅
ایران را دوست دارم چونکه مزرعههای سرسبز و معطّر برنج شمال را دوست دارم. چون جنگلهای انبوه مازندران و رشت را دوست دارم. ایران را دوست دارم چون فردوسی و شاهنامهاش را دوست دارم. چون رستم و سهراب و گردآفرید و تهمینه را دوست دارم. چون شیراز را دوست دارم. حافظ و سعدی را دوست دارم. چون کرمانشاه را دوست دارم و ابوالقاسم لاهوتی شاعر نامدار کرمانشاهی را دوست دارم. باغهای کرمانشاه و درختهای آلوچه و انگور و سیب و گلابیاش را دوست دارم. چون بیستون و شیرین و فرهاد را دوست دارم. چون لالههای واژگون لرستان را دوست دارم. ایران را دوست دارم زیرا دکتر محمد مصدق، خسرو روزبه، خسرو گلسرخی و قهرمانانی چون بیژن جزنی و سعید سلطانپور و محمد مختاری و جعفر پوینده و همهی جانباختگان راه آزادی را دوست دارم. ایران را دوست دارم چون سرزمین پدری و اجدادی من است و مزار عزیزانم در آن است. پدر، مادر، مادربزرگ و همهی کسانم در آن خوابیدهاند. ایران را دوست دارم چون مقامهای سهگاه و چهارگاه و شور و دشتی و همایون و افشاری و در نهایت شجریان و آوازش را دوست دارم. و سهتار و کمانچه و دف و تنبور را دوست دارم. ایران را و باباکرم را دوست دارم. اینها تکههایی از پازل شخصیت و هویت مرا تشکیل میدهند. بدون اینها که گفتم من بیهویت خواهم بود.
ایران را دوست دارم و آبگوشت و کوفتهی ایرانی را و آشهای مختلف و ترید و شلهزرد و شلهقلمکار و انواع شربتها را دوست دارم. و بوی عطر گلاب قمصر کاشان را دوست دارم. بوی چادر مادربزرگم را و جهان پهلوان تختی و پهلوان حسین گلزار کرمانشاهی را و نامجو را و همهی کسانی که برای اعتلای نام ایران کوشیدهاند.
ایران را دوست دارم و صادق هدایت و بوف کورش را و داش آکل را و شنگول و منگول را و بزرگ علوی را و استاد محمد باقر مؤمنی و جلال آل احمد و استادم دکتر سیمین دانشور را و دکتر امیرحسین آریانپور را.
اینها همه بخشی از هویت من هستند و اگر اینها نبودند من پادرهوا و ول بودم. اما اینها همه، آن گل، آن آش، آن شعر و آن تصنیفها همه شخصیت مرا ساختهاند و من شدم آنچه که امروز هستم.
ایران را و فرش کاشان و شلهزرد روز اربعین و همهی اینها را دوست دارم و روی همهی اینها ایران را دوست دارم و سرزمین دلیرپرور کُردستان را و کردها و شاعران و نویسندگان و مبارزان کرد را دوست دارم. کوچههای بچگیام را که در ایران است دوست دارم. معلمهای گذشته ام را، استادانم را، همه و همه را دوست دارم و ایران را که جایگاه ستار خان و باقر خان و یارمحمد خان کرمانشاهی و صفر خان و صمد بهرنگی است دوست دارم. ایران را دوست دارم زیرا شعرهای #شاملو و فروغ فرخزاد و سیمین بهبهانی را دوست دارم.
و در پایان کلمهی «پایان» را دوست دارم زیرا وقتی در دوران بچگیام در مدرسه مشقهایم تمام میشد و به پایان میرسیدم شاد میشدم چون میدانستم که دوران زحمتها و خستگیهایم به پایان رسیده است.
■ یادمان علیاشرف درویشیان | وبسایت و کانال رسمی احمد شاملو | صفحه اینستاگرام رسمی احمد شاملو:
منبع: @ShamlouHouse
✅
@MostafaTajzadeh
https://bit.ly/2JNZVMh
شگردهای واگرایان در رویارویی با اصلاحطلبان
حمیدرضا جلائیپور
▪️واگرایان در رویارویی با ایراندوستان و اصلاحجویان ایرانی یکی از موانع خود را «دربرگیرندگی» گفتمان اصلاحطلبی میدانند و ارکان سهگانه این گفتمان را در فضای مجازی مورد حمله قرار میدهند. بدینمعنا که واگرایان در تبلیغاتشان:
-دوست دارند بگویند که اصلاحطلبان مدافع «اسلام»، بعنوان یکی از ارکان هویت ملی ایران، نیستند و دفاع از اسلام را کار بنیادگرایان دینی میدانند!
-دوست دارند بگویند که اصلاحطلبان مدافع «ایرانیت»، بعنوان یکی دیگر از ارکان هویت ملی ایران، نیستند و دفاع از ایرانیت کار سلطنتطلبان است!
-دوست دارند بگویند که اصلاحطلبان مدافع «مدرنیت، همزیستی و دموکراسی»، بعنوان یکی دیگر از ارکان هویت ملی ایران، نیستند و دفاع از مدرنیت را کار فقط دگراندیشان میدانند.
▪️واگرایان در کارزار گفتمانی خود برای اینکه دفاع از سه رکن اسلامیت، ایرانیت و مدرنیت را از اصلاحطلبان کاملا خلعید کنند و دفاع از این سه رکن را به بنیادگراین، سلطنتطلبان و دگراندیشان واگذار کنند، به دو شگرد تبلیغاتی دیگر هم متوسل میشوند.
-یکی اینکه به دروغ تبلیغ میکنند که اصلاحطلبان مخالف برابری حقوقی همه شهروندان خصوصا حق آموزش «زبان مادری» هستند! و از این طریق دنبال این هستند که اصلاحطلبان را عامل قلعوقمع میراث فرهنگی نواحی ایران معرفی کنند.
-دیگر اینکه مسولیت همه کاستیهای اقتصادی و معیشتی چهل ساله را به پای اصلاحطلبان مینویسند.
▪️جمعبندی
واگرایان و سربازان گفتمانی آنها امید دارند با تداوم تبلیغاتشان در سایتها، کانالها و ماهوارههاشان و با تخطئه گفتمان اصلاحطلبان یکی از موانع واگرایی در ایران را از سر راهشان بردارند و خاماندیشانه انتظار میکشند تا سربزنگاه (یعنی با تداوم فشارهای ائتلاف ترامپ، نتانیاهو و بنسلمان) تجربه واگرایانه فرقه پیشهوری را در ۱۳۲۵ دوباره به آغوش بکشند. درصورتیکه این تلاشها نشان میدهد که واگراها نه فقط ایران را نمیشناسند بلکه حتی قلب ایران یعنی آذربایجان را نیز نمیشناسند.
@hamidrezajalaeipour
حمیدرضا جلائیپور
▪️واگرایان در رویارویی با ایراندوستان و اصلاحجویان ایرانی یکی از موانع خود را «دربرگیرندگی» گفتمان اصلاحطلبی میدانند و ارکان سهگانه این گفتمان را در فضای مجازی مورد حمله قرار میدهند. بدینمعنا که واگرایان در تبلیغاتشان:
-دوست دارند بگویند که اصلاحطلبان مدافع «اسلام»، بعنوان یکی از ارکان هویت ملی ایران، نیستند و دفاع از اسلام را کار بنیادگرایان دینی میدانند!
-دوست دارند بگویند که اصلاحطلبان مدافع «ایرانیت»، بعنوان یکی دیگر از ارکان هویت ملی ایران، نیستند و دفاع از ایرانیت کار سلطنتطلبان است!
-دوست دارند بگویند که اصلاحطلبان مدافع «مدرنیت، همزیستی و دموکراسی»، بعنوان یکی دیگر از ارکان هویت ملی ایران، نیستند و دفاع از مدرنیت را کار فقط دگراندیشان میدانند.
▪️واگرایان در کارزار گفتمانی خود برای اینکه دفاع از سه رکن اسلامیت، ایرانیت و مدرنیت را از اصلاحطلبان کاملا خلعید کنند و دفاع از این سه رکن را به بنیادگراین، سلطنتطلبان و دگراندیشان واگذار کنند، به دو شگرد تبلیغاتی دیگر هم متوسل میشوند.
-یکی اینکه به دروغ تبلیغ میکنند که اصلاحطلبان مخالف برابری حقوقی همه شهروندان خصوصا حق آموزش «زبان مادری» هستند! و از این طریق دنبال این هستند که اصلاحطلبان را عامل قلعوقمع میراث فرهنگی نواحی ایران معرفی کنند.
-دیگر اینکه مسولیت همه کاستیهای اقتصادی و معیشتی چهل ساله را به پای اصلاحطلبان مینویسند.
▪️جمعبندی
واگرایان و سربازان گفتمانی آنها امید دارند با تداوم تبلیغاتشان در سایتها، کانالها و ماهوارههاشان و با تخطئه گفتمان اصلاحطلبان یکی از موانع واگرایی در ایران را از سر راهشان بردارند و خاماندیشانه انتظار میکشند تا سربزنگاه (یعنی با تداوم فشارهای ائتلاف ترامپ، نتانیاهو و بنسلمان) تجربه واگرایانه فرقه پیشهوری را در ۱۳۲۵ دوباره به آغوش بکشند. درصورتیکه این تلاشها نشان میدهد که واگراها نه فقط ایران را نمیشناسند بلکه حتی قلب ایران یعنی آذربایجان را نیز نمیشناسند.
@hamidrezajalaeipour
جواد میری و تطهیر زیرکانه تجزیهطلبی در ایران
نویسنده: سهراب اهرابی
آقای جواد میری اخیرا با انتشار شعری ناشناخته از محمود افشار که منبع آن مشخص نیست، ادعای عجیب و گزافی را نه فقط در خصوص محمود افشار بلکه در خصوص بسیاری از روشنفکران و نویسندگان این مرز و بوم که دل در گرو هویت ملی ایران دارند مطرح کرده است.
ابتدا لازم است به شیوه بحث میری که از رویکرد سخیف سایر پان ترکیستها پیروی می کند انتقاد کرد. او « ادعا» دارد که پژوهشگر و آکادمیسین است اما هر جا که در استدلال باز می ماند به شیوه پانترکها طرف مقابل را به سلطنت طلبی متهم میکند! محمود افشار نیز در این یادداشت از اتهام مضحک سلطنت طلبی برکنار نمانده است. آقای میری فراموش کرده است که مثلا باید نقش یک دانشگاهی را بازی کند نه کمیتهها را در اوایل انقلاب. بماند که در ایفای نقش دانشگاهی نیز گاف های زیادی داده است.
جناب میری در رویارویی با حریف سواد و جایگاه افراد را نشانه می رود و به چالش می کشد. خواه طرف مقابل دانشجوی دانشگاه تبریز باشد خواه استاد دانشگاه تهران. اما با توجه به گزارش های تکذیب نشده پایگاه علوم انسانی فرهنگ امروز، جناب میری آخرین فرد در دانشگاه است که قابلیت این چالش را داشته باشد.
مثلا ادعای انتشار 14 مقاله علمی- پژوهشی انگلیسی فقط در یک ماه (نوامبر 2006) و 36 مقاله در کل همان سال، ادعایی است که حتی اگر وجود خارجی آنها اثبات شود، نسبتی با فعالیت های اصیل دانشگاهی ندارد. اکنون گل بود و به سبزه نیز آراسته شد. پس از جعل و تقلب در مدرک تحصیلی ( آن گونه که در سایت فرهنگ امروز افشاء شد) این بار نوبت به انحراف مسیر مطالعات آکادمیک رسیده است.
از سوی دیگر ایشان مطالبی ناروا و ارجاعات توخالی را به دانشنامه جهان اسلام نسبت داده و از آن نتیجه گیری اشتباه تری کرده اند.
ادامه در لینک زیر:
http://yon.ir/wzFvc
https://t.me/hamidrezajalaeipour
نویسنده: سهراب اهرابی
آقای جواد میری اخیرا با انتشار شعری ناشناخته از محمود افشار که منبع آن مشخص نیست، ادعای عجیب و گزافی را نه فقط در خصوص محمود افشار بلکه در خصوص بسیاری از روشنفکران و نویسندگان این مرز و بوم که دل در گرو هویت ملی ایران دارند مطرح کرده است.
ابتدا لازم است به شیوه بحث میری که از رویکرد سخیف سایر پان ترکیستها پیروی می کند انتقاد کرد. او « ادعا» دارد که پژوهشگر و آکادمیسین است اما هر جا که در استدلال باز می ماند به شیوه پانترکها طرف مقابل را به سلطنت طلبی متهم میکند! محمود افشار نیز در این یادداشت از اتهام مضحک سلطنت طلبی برکنار نمانده است. آقای میری فراموش کرده است که مثلا باید نقش یک دانشگاهی را بازی کند نه کمیتهها را در اوایل انقلاب. بماند که در ایفای نقش دانشگاهی نیز گاف های زیادی داده است.
جناب میری در رویارویی با حریف سواد و جایگاه افراد را نشانه می رود و به چالش می کشد. خواه طرف مقابل دانشجوی دانشگاه تبریز باشد خواه استاد دانشگاه تهران. اما با توجه به گزارش های تکذیب نشده پایگاه علوم انسانی فرهنگ امروز، جناب میری آخرین فرد در دانشگاه است که قابلیت این چالش را داشته باشد.
مثلا ادعای انتشار 14 مقاله علمی- پژوهشی انگلیسی فقط در یک ماه (نوامبر 2006) و 36 مقاله در کل همان سال، ادعایی است که حتی اگر وجود خارجی آنها اثبات شود، نسبتی با فعالیت های اصیل دانشگاهی ندارد. اکنون گل بود و به سبزه نیز آراسته شد. پس از جعل و تقلب در مدرک تحصیلی ( آن گونه که در سایت فرهنگ امروز افشاء شد) این بار نوبت به انحراف مسیر مطالعات آکادمیک رسیده است.
از سوی دیگر ایشان مطالبی ناروا و ارجاعات توخالی را به دانشنامه جهان اسلام نسبت داده و از آن نتیجه گیری اشتباه تری کرده اند.
ادامه در لینک زیر:
http://yon.ir/wzFvc
https://t.me/hamidrezajalaeipour
Telegraph
جواد میری و تطهیر زیرکانه تجزیهطلبی در ایران
جناب آقای میری اخیرا با انتشار شعری ناشناخته از محمود افشار که منبع آن مشخص نیست، ادعای عجیب و گزافی را نه فقط در خصوص محمود افشار بلکه در خصوص بسیاری از روشنفکران و نویسندگان این مرز و بوم که دل در گرو هویت ملی ایران دارند مطرح کرده است. ابتدا لازم است به…
Forwarded from ایرانبان کُرد
٢١ آبان سالروز درگذشت شمار زیادی از هم شهری هایمان در زمین لرزه ی مرگبار کرمانشاه را تسلیت میگوییم 🖤
روان تمام درگذشتگان این رخداد تلخ مینوی باد 🖤🥀
@iranban_kord
روان تمام درگذشتگان این رخداد تلخ مینوی باد 🖤🥀
@iranban_kord
Shirinakam
Alireza Shafaei
آهنگ(شیرینکم ) علیرضا شفائی که به مردم زلزله زده ی کرمانشاه پیشکش کرد
@iranban_kord
@iranban_kord
Forwarded from فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
✍🏻 هرچه فحش شنیدم و یا در جراید خواندم پر کاهی بر من اثر ننمود.
و هر وقت به یاد پندی میآمدم که از مادرم شنیدم و آن پند این بود که
"وزن اشخاص در جامعه به قدر شدائدی است که در راه مردم تحمل میکنند"
برای مبارزه بیشتر حریص میشدم و خود را بهتر مجهز میکردم.
و من این نهضت را تا زندهام ادامه میدهم و از آن راه منحرف نخواهم شد.
📖کتاب: خاطرات و تالمات دکتر محمد مصدق
🅾️ @po_science
🆔@MostafaTajzadeh
http://up.upinja.com/qxmdk.jpeg
و هر وقت به یاد پندی میآمدم که از مادرم شنیدم و آن پند این بود که
"وزن اشخاص در جامعه به قدر شدائدی است که در راه مردم تحمل میکنند"
برای مبارزه بیشتر حریص میشدم و خود را بهتر مجهز میکردم.
و من این نهضت را تا زندهام ادامه میدهم و از آن راه منحرف نخواهم شد.
📖کتاب: خاطرات و تالمات دکتر محمد مصدق
🅾️ @po_science
🆔@MostafaTajzadeh
http://up.upinja.com/qxmdk.jpeg
از سری یادداشتهای آگاهی از ایران و لزوم محافظت «غیر متعصبانه» از آن (شماره ۵۷).👇
@hamidrezajalaeipour
@hamidrezajalaeipour
نقد یکی از مختصات «عقیدتی» واگرایان مبنی بر این که زبانفارسی و باستانگرایی ساخته و پرداخته دوره رضاشاه است.👇
.......................
فارسیدوستی و باستانگرایی ترکان قاجار
امیر هاشمی مقدم: پژوهشگر انسانشناسی
اصولا یک نقد قومگرایان ایرانی این است که بیشتر حکومتهای ایران سده سوم پس از اسلام تا قاجار، ترک بودند. اما پهلوی که آمد سیاست فارسیگرایی را در پیش گرفت و تلاش کرد زبان ترکی و دیگر زبانهای محلی را از میان بردارد.
سیاست فارسیگرایی را میتوان در چارچوب ملیگرایی دید که از سده نوزدهم در اروپا و کشورهای دیگر در پیش گرفته شد. اگرچه بزرگترین نظریهپردازان ملیگرایی و قومگرایی (همچون آنتونی اسمیت، هابزباوم و...) ایران را جزو انگشتشمار کشورهایی میدانند که پیش از ملیگرایی دارای مفهوم ملت بوده، اما رواج ملیگرایی اروپایی به هر ترتیب بر ایران هم اثر گذاشت. برجسته کردن پیشینه تاریخی و توجه بیشتر به زبان ملی، برخی از نشانههای این ملیگرایی بود. بنابراین فرض این یادداشت این است که حتی اگر قاجار هم روی کار مانده بود یا حکومتی دیگر به جز پهلوی روی کار میآمد، باز هم همین روش تقویت زبان فارسی در پیش گرفته میشد. برای اثبات این فرضیه، یک راهش نگاه به زبان فارسی و باستانگرایی در دوره قاجار و بهویژه سالیان پایانی این دوره است. چه اینکه رشد ملیگرایی همزمان شد با سلطنت واپسین پادشاهان قاجار.
متن کامل در ...
https://bit.ly/2qJDEq8
@Anthropology_Iran
@hamidrezajalaeipour
.......................
فارسیدوستی و باستانگرایی ترکان قاجار
امیر هاشمی مقدم: پژوهشگر انسانشناسی
اصولا یک نقد قومگرایان ایرانی این است که بیشتر حکومتهای ایران سده سوم پس از اسلام تا قاجار، ترک بودند. اما پهلوی که آمد سیاست فارسیگرایی را در پیش گرفت و تلاش کرد زبان ترکی و دیگر زبانهای محلی را از میان بردارد.
سیاست فارسیگرایی را میتوان در چارچوب ملیگرایی دید که از سده نوزدهم در اروپا و کشورهای دیگر در پیش گرفته شد. اگرچه بزرگترین نظریهپردازان ملیگرایی و قومگرایی (همچون آنتونی اسمیت، هابزباوم و...) ایران را جزو انگشتشمار کشورهایی میدانند که پیش از ملیگرایی دارای مفهوم ملت بوده، اما رواج ملیگرایی اروپایی به هر ترتیب بر ایران هم اثر گذاشت. برجسته کردن پیشینه تاریخی و توجه بیشتر به زبان ملی، برخی از نشانههای این ملیگرایی بود. بنابراین فرض این یادداشت این است که حتی اگر قاجار هم روی کار مانده بود یا حکومتی دیگر به جز پهلوی روی کار میآمد، باز هم همین روش تقویت زبان فارسی در پیش گرفته میشد. برای اثبات این فرضیه، یک راهش نگاه به زبان فارسی و باستانگرایی در دوره قاجار و بهویژه سالیان پایانی این دوره است. چه اینکه رشد ملیگرایی همزمان شد با سلطنت واپسین پادشاهان قاجار.
متن کامل در ...
https://bit.ly/2qJDEq8
@Anthropology_Iran
@hamidrezajalaeipour
Anthropologyandculture
فارسیدوستی و باستانگرایی قاجاریان - انسان شناسی و فرهنگ
اصولا یک نقد قومگرایان ایرانی این است که بیشتر حکومتهای ایران سده سوم پس از اسلام تا قاجار، ترک بودند. اما پهلوی که آمد سیاست فارسیگرایی را در پیش گرفت و تلاش کرد زبان ترکی و دیگر زبانهای محلی را از میان بردارد. سیاست فارسیگرایی را میتوان در چارچ
Forwarded from حمید (Hamid Reza Jalaeipour)
تقدیمی کاربران👇
.......................
جشن انار پاوه
دیروز در کانال 👆نوشتهای از زندهیاد درویشیان در مورد ایران به اشتراک گذاشته بودید، خواندم و منقلب شدم. کلام ساده و بدون تکلف او دل هر آدمی رو برای جای جای ایران، سنن و نعمتهای خدادادییش به لرزه در میاره.
عکس فوق از شکرگزاری برای محصول انار از خطه مردم طبیعت دوست و سنی مذهب پاوه (روستای زردویی) است که در عین سادگی بسیار زیبا و انسانیاست.
اینکه چه مردم نازنینی داریم و بعد چه رسوم زیبایی داریم. ببینید مردم منطقه برای داشتن انار با برپایی شادی همزمان از خدای خودشون شکرگزاری می کنند. میتونه برای همه ما ایرانیان تلنگری باشه که چقدر داشتههای خوبی داریم که به اونا کم توجه میکنیم ولی بخاطرش باید شکرگزاری کنیم.
@hamidrezajalaeipour
.......................
جشن انار پاوه
دیروز در کانال 👆نوشتهای از زندهیاد درویشیان در مورد ایران به اشتراک گذاشته بودید، خواندم و منقلب شدم. کلام ساده و بدون تکلف او دل هر آدمی رو برای جای جای ایران، سنن و نعمتهای خدادادییش به لرزه در میاره.
عکس فوق از شکرگزاری برای محصول انار از خطه مردم طبیعت دوست و سنی مذهب پاوه (روستای زردویی) است که در عین سادگی بسیار زیبا و انسانیاست.
اینکه چه مردم نازنینی داریم و بعد چه رسوم زیبایی داریم. ببینید مردم منطقه برای داشتن انار با برپایی شادی همزمان از خدای خودشون شکرگزاری می کنند. میتونه برای همه ما ایرانیان تلنگری باشه که چقدر داشتههای خوبی داریم که به اونا کم توجه میکنیم ولی بخاطرش باید شکرگزاری کنیم.
@hamidrezajalaeipour
Forwarded from امتداد
پیروز حناچی عازم بهشت شد
اعضای شورای شهر با ۱۱ رای به حناچی و ۱۰ رای به آخوندی، حناچی برای شهرداری انتخاب کردند./امتداد
#امتداد
@emtedadnet
اعضای شورای شهر با ۱۱ رای به حناچی و ۱۰ رای به آخوندی، حناچی برای شهرداری انتخاب کردند./امتداد
#امتداد
@emtedadnet
تبریک به شورای شهر تهران و راهبرد اصلی
حمیدرضا جلائیپور
از منظر مقتضیات مدیریت دموکراتیک در موضوع شهرداری تهران مدافع تصمیمات شورای پنجم اصلاحطلب شهر تهران بوده و هستم. و مثل شرمندهها از کار اصلاحطلبان در شورا و شهرداری دفاع نمیکنم. چون تصمیمات جمعی و دموکراتیک در موضوع سازمان مهمی چون شهرداری فرایند ساده یا فانتزی نیست که با یک دستور از بالا و عمودی حل شود. و از امروز که جناب حناچی، این شخصیت دارای صلاحیت حرفهای و اخلاقی، شهردار تهران شد مثل گذشته هجمه (نه نقد که باید از آن استقبال کرد) به جریان اصلی اصلاحات ادامه پیدا میکند و شورای شهر و مدافعان اصلاحطلب این شورا باید زره ضد هجمه تبلیغاتی بپوشند. ولی شایسته است که راهبرد اصلی را در اداره شهر فراموش نکنند.
من معتقدم چه حناچی یا آخوندی شهردار میشد، در هر دو حال به اصلاحطلبان مسول هجمه میکردند. حتی اگر محسن هاشمی و یا تقوینژاد هم شهردار میشد باز این هجمه متوقف نمیشد. حتی اینک که وضع حملونقل و مبارزه با فساد در شهرداری بهتر از گذشته شده باز بهتر از این هم بشود، باز هجمهها ادامه دارد. اتفاقا هجمهها سه قبضه است. یعنی هم بعضی از اصولگراها، هم بعضی از اصلاحطلبهای فرصتجو و هم تحولطلبان (در شبکه من و تو) در این هجمه شرکت خواهند کرد. چون اولا ما در زمانهای هستیم که از «هر طرف باید جریان اصلی اصلاحات را تخریب کرد» و ثانیا هجمه به اصلاحات هم ژست کنشگری سیاسی دارد و هم این کنشگری هزینهای ندارد- هم فال و هم تماشا است.
در صورتیکه من معتقدم عملکرد جریان اصلاحات هم در بستن لیست شورای بیستویک نفره تهران، و هم در فعالیت جمعی شورا در این دوسال طبیعی است که یک مقدار نقص داشته باشد ولی قابل دفاع است و مبتنی بر مقتضیات تصمیمات جبههای بوده است. خصوصا کار اصلاحطلبان در این دور آخر در انتخاب گزینهها عالی بود چون حجم هجمههای گیجکننده زیاد بود ولی حواس اعضای شورا پرت نشد.
اما راهبرد اصلی چیست که نباید فراموش شود؟ اکنون که جناب حناچی شهردار شدند باید مواظب بود حواس شهردار از کار اصلی در اداره شهر پرت نشود. بیاد داشته باشیم شهردار در فرایند مدیریت شهر در درجه اول باید پاسخگوی شورا و رسانهها باشد، شهر را نفروشد، مدیریت انسانی، عادلانه و شفاف شهر را تقویت کند (نه اینکه شهردار پاسخگوی محافل رانتجو، دولت موازی و جناب لاریجانی باشد). اصلاحطلبان مسول هم قول میدهند که در برابر هجمهها به شهرداری و شورا، جا نزنند و خصوصا خود زنی نکنند.
@hamidrezajalaeipour
حمیدرضا جلائیپور
از منظر مقتضیات مدیریت دموکراتیک در موضوع شهرداری تهران مدافع تصمیمات شورای پنجم اصلاحطلب شهر تهران بوده و هستم. و مثل شرمندهها از کار اصلاحطلبان در شورا و شهرداری دفاع نمیکنم. چون تصمیمات جمعی و دموکراتیک در موضوع سازمان مهمی چون شهرداری فرایند ساده یا فانتزی نیست که با یک دستور از بالا و عمودی حل شود. و از امروز که جناب حناچی، این شخصیت دارای صلاحیت حرفهای و اخلاقی، شهردار تهران شد مثل گذشته هجمه (نه نقد که باید از آن استقبال کرد) به جریان اصلی اصلاحات ادامه پیدا میکند و شورای شهر و مدافعان اصلاحطلب این شورا باید زره ضد هجمه تبلیغاتی بپوشند. ولی شایسته است که راهبرد اصلی را در اداره شهر فراموش نکنند.
من معتقدم چه حناچی یا آخوندی شهردار میشد، در هر دو حال به اصلاحطلبان مسول هجمه میکردند. حتی اگر محسن هاشمی و یا تقوینژاد هم شهردار میشد باز این هجمه متوقف نمیشد. حتی اینک که وضع حملونقل و مبارزه با فساد در شهرداری بهتر از گذشته شده باز بهتر از این هم بشود، باز هجمهها ادامه دارد. اتفاقا هجمهها سه قبضه است. یعنی هم بعضی از اصولگراها، هم بعضی از اصلاحطلبهای فرصتجو و هم تحولطلبان (در شبکه من و تو) در این هجمه شرکت خواهند کرد. چون اولا ما در زمانهای هستیم که از «هر طرف باید جریان اصلی اصلاحات را تخریب کرد» و ثانیا هجمه به اصلاحات هم ژست کنشگری سیاسی دارد و هم این کنشگری هزینهای ندارد- هم فال و هم تماشا است.
در صورتیکه من معتقدم عملکرد جریان اصلاحات هم در بستن لیست شورای بیستویک نفره تهران، و هم در فعالیت جمعی شورا در این دوسال طبیعی است که یک مقدار نقص داشته باشد ولی قابل دفاع است و مبتنی بر مقتضیات تصمیمات جبههای بوده است. خصوصا کار اصلاحطلبان در این دور آخر در انتخاب گزینهها عالی بود چون حجم هجمههای گیجکننده زیاد بود ولی حواس اعضای شورا پرت نشد.
اما راهبرد اصلی چیست که نباید فراموش شود؟ اکنون که جناب حناچی شهردار شدند باید مواظب بود حواس شهردار از کار اصلی در اداره شهر پرت نشود. بیاد داشته باشیم شهردار در فرایند مدیریت شهر در درجه اول باید پاسخگوی شورا و رسانهها باشد، شهر را نفروشد، مدیریت انسانی، عادلانه و شفاف شهر را تقویت کند (نه اینکه شهردار پاسخگوی محافل رانتجو، دولت موازی و جناب لاریجانی باشد). اصلاحطلبان مسول هم قول میدهند که در برابر هجمهها به شهرداری و شورا، جا نزنند و خصوصا خود زنی نکنند.
@hamidrezajalaeipour
حمیدرضا جلائیپور (جامعهشناس)
https://www.instagram.com/p/BqHF7hSnnWMaJ_j7IXKRnu1gQxGoOR4FpDJ3us0/?utm_source=ig_share_sheet&igshid=199ttca3cf7f9
تبریک به مردم تهران و ایران
حناچی یک اصلاحطلب پاکدست در سطح ملی است. یک مدیر شایسته، فنی و مناسب برای شهرداری است. کارنامهاش ضد فساد است. و از تبار اذربایجان است.🙏🙏👏👏🌺🌺
@hamidrezajalaeipour
حناچی یک اصلاحطلب پاکدست در سطح ملی است. یک مدیر شایسته، فنی و مناسب برای شهرداری است. کارنامهاش ضد فساد است. و از تبار اذربایجان است.🙏🙏👏👏🌺🌺
@hamidrezajalaeipour