آخرین وضعیت بازداشت محمدرضا جلایی پور
حمیدرضا جلائیپور
در پاسخ به دوستانی که از آخرین وضعیت و احوال محمدرضا می پرسند، به استحضار میرساند:
▪️متاسفانه علیرغم اینکه دو هفته از دستور صدور قرار آزادی با وثیقه او گذشته است هنوز در بازداشت نگاه داشته شده است-و اعضای خانواده او مثل توپ فوتبال بین دادسرای اوین و دادگاه انقلاب خیابان معلم پاسکاری میشوند.
▪️گرچه محمدرضا به این بازداشت غیر قانونی بدون اینکه جرمی مرتکب شده باشد معترض است خوشبختانه احوال فیزیکی و عاطفی اش خوب است. بطوریکه در طول ۶۸ روز گذشته در سلول انفرادی و بند عمومی پا برهنه یا با دمپایی راه میرود و میدود و می گوید از چند روز پیش که به کتاب هم دسترسی پیدا کرده فرصت مراقباتیاش به فرصت مطالعاتی هم تبدیل شده است.
▪️فردا مراسم چهلم شوهر خاله محمدرضا، قاسم افشار گوینده خبر تلوزیون، است و علاوه بر اینکه در مراسم تشییع جنازه و ختم او نتوانست شرکت کند در مراسم چهلم این مرحوم هم نمیتواند شرکت کند.
▪️قابل توجه اینکه در ۴۰ روز گذشته محمدرضا دیگر بازجویی هم نداشته است و از نظر کارشناس و پازپرس پرونده هم دلیلی برای ادامه بازداشت او وجود ندارد، و دستور وثیقه را صادر کردند، ولی این بازداشت غیر عادلانه و غیر موجه همچنان تداوم دارد- انصافا زندانیان قاچاقچی در زندان اوین وقتی کارشان به مرحله وثیقه میرسد یک لحظه هم در زندان نگه داشته نمیشوند و تمام دربها به روی آنها باز میشود و ماشینهای آخرین سیستم دوستان آنها، قاچاقچی را به منزل مشایعت میکند (صحنههایی که در این دوماهه خودم در پشت دیوارهای زندان اوین شاهدش بودم). ولی یک شهروند فرهنگی و اصلاحجوی کشور مثل محمدرضا را بیدریغ در میان داعشیان و زندانیان مالی که هزاران میلیارد وامهای بانکی را ندادهاند بدون دلیل در زندان نگه میدارند و آنگاه در تلویزیون از عدالت حضرت علی(ع) سخن میگویند.
▪️جالب اینکه دادستان محترم تهران، جناب آقای جعفری دولتآبادی، نگران تاخیر زیر مجموعه خودش در زندان اوین، نیست. به رغم دهها ساعت پیگیری خانواده محمدرضا، هنوز کسی به این خانواده پاسخ نمیدهد ولی جناب دادستان نگران تاخیر مسافران هواپیما است و به وزیر مربوطه تذکر میدهد! متاسفانه من نزدیک هفتاد روز است نتوانستم برای پیگیری کار محمدرضا از هفتخان اداری جناب دولتآبادی بگذرم و ایشان را ملاقات کنم. درصورتیکه به یاد دارم جناب مرتضوی معروف در زمان دادستانیاش هر عیبی که داشت ولی یک حسن داشت و میشد او را در دفترش ملاقات کرد و یا تلفن زد.
@hamidrezajalaeipoor
حمیدرضا جلائیپور
در پاسخ به دوستانی که از آخرین وضعیت و احوال محمدرضا می پرسند، به استحضار میرساند:
▪️متاسفانه علیرغم اینکه دو هفته از دستور صدور قرار آزادی با وثیقه او گذشته است هنوز در بازداشت نگاه داشته شده است-و اعضای خانواده او مثل توپ فوتبال بین دادسرای اوین و دادگاه انقلاب خیابان معلم پاسکاری میشوند.
▪️گرچه محمدرضا به این بازداشت غیر قانونی بدون اینکه جرمی مرتکب شده باشد معترض است خوشبختانه احوال فیزیکی و عاطفی اش خوب است. بطوریکه در طول ۶۸ روز گذشته در سلول انفرادی و بند عمومی پا برهنه یا با دمپایی راه میرود و میدود و می گوید از چند روز پیش که به کتاب هم دسترسی پیدا کرده فرصت مراقباتیاش به فرصت مطالعاتی هم تبدیل شده است.
▪️فردا مراسم چهلم شوهر خاله محمدرضا، قاسم افشار گوینده خبر تلوزیون، است و علاوه بر اینکه در مراسم تشییع جنازه و ختم او نتوانست شرکت کند در مراسم چهلم این مرحوم هم نمیتواند شرکت کند.
▪️قابل توجه اینکه در ۴۰ روز گذشته محمدرضا دیگر بازجویی هم نداشته است و از نظر کارشناس و پازپرس پرونده هم دلیلی برای ادامه بازداشت او وجود ندارد، و دستور وثیقه را صادر کردند، ولی این بازداشت غیر عادلانه و غیر موجه همچنان تداوم دارد- انصافا زندانیان قاچاقچی در زندان اوین وقتی کارشان به مرحله وثیقه میرسد یک لحظه هم در زندان نگه داشته نمیشوند و تمام دربها به روی آنها باز میشود و ماشینهای آخرین سیستم دوستان آنها، قاچاقچی را به منزل مشایعت میکند (صحنههایی که در این دوماهه خودم در پشت دیوارهای زندان اوین شاهدش بودم). ولی یک شهروند فرهنگی و اصلاحجوی کشور مثل محمدرضا را بیدریغ در میان داعشیان و زندانیان مالی که هزاران میلیارد وامهای بانکی را ندادهاند بدون دلیل در زندان نگه میدارند و آنگاه در تلویزیون از عدالت حضرت علی(ع) سخن میگویند.
▪️جالب اینکه دادستان محترم تهران، جناب آقای جعفری دولتآبادی، نگران تاخیر زیر مجموعه خودش در زندان اوین، نیست. به رغم دهها ساعت پیگیری خانواده محمدرضا، هنوز کسی به این خانواده پاسخ نمیدهد ولی جناب دادستان نگران تاخیر مسافران هواپیما است و به وزیر مربوطه تذکر میدهد! متاسفانه من نزدیک هفتاد روز است نتوانستم برای پیگیری کار محمدرضا از هفتخان اداری جناب دولتآبادی بگذرم و ایشان را ملاقات کنم. درصورتیکه به یاد دارم جناب مرتضوی معروف در زمان دادستانیاش هر عیبی که داشت ولی یک حسن داشت و میشد او را در دفترش ملاقات کرد و یا تلفن زد.
@hamidrezajalaeipoor
✅حمید رضا جلایی پور در نشست حزب اتحاد ملت منطقه کرمان مطرح کرد: اصلاحات و وظائف اصلاحطلبان، در شرایط ائتلاف مخرب ترامپ، نتانیاهو و بن سلمان علیه ایران
📌امتداد: همزمان با سالروز شهادت شهید مصطفی چمران و معلم شهید دکتر علی شریعتی، نشست منطقه جنوب شرق حزب اتحاد ملت ایران اسلامی به میزبانی استان کرمان برگزار گردید.
📌به گزارش امتداد، در این نشست حمیدرضا جلایی پور عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت گفت:
📌جامعه ایران با چالشهای اقتصادی، اقلیمی، اجتماعی و فرهنگی روبرو است. هدف تحریمهای اقتصادی ترامپ تشدید این چالشها است. با این همه راههای مبارزه با این چالشها اگر در سطح «سیاستی» پیچیده باشد در سطح کلان «سیاسی» پیچیده نیست.
📌دو راه روشن وجود دارد: یکی بازگشت هسته اصلی قدرت به مردم (یا گشایس سیاسی در داخل) و دوم «تقویت دیپلماسی نرمال و متعارف» در خارج (بجای دیپلماسی استثنایی) برای خنثیکردن این تهدیدها. همه امیدواریم که نه فقط دولت روحانی که نظام سیاسی این دو راه را بدون اتلاف وقت جدی تلقی کند که در آن صورت حتما مورد حمایت جامعهمدنی و مردم ایران قرار خواهد گرفت و جمهوری اسلامی میتواند دو سال بحرانی آتی را راحتتر پشت سر بگذارد.
📌من در تحلیل جریان اصلاحات سیاسی دو موضوع «اصلاحات» و «اصلاحطلبان» را به لحاظ تحلیلی از هم جدا میکنم. بدین معنا که من اصلاحات را یک «رویکرد تغییر» در برابر رویکرد تغییر انقلابی و اصقلابی قرار میدهم و راه نجات کشور را التزام به این رویکرد میدانم.
📌اما دفاع از رویکرد اصلاحی به معنای آن نیست که «اصلاحطلبان» در شورای سیاستگذاری، فراکسیون امید، در شوراها، در تشکلهای سیاسی و در روزنامهها، در پیامرسان ها و در شبکههای اجتماعی بی عیبونقص کار میکنند.
📌میتوان طرفدار رویکرد اصلاحات بود ولی عملکرد اصلاحطلبان را در هر زمینه و موضوعی نقد کرد. و از طرف دیگر با نقد اصلاحطلبان نیز نمیتوان رویکرد اصلاحی را زیر سوال برد. بنابراین راه تغییر معضلات جامعه همچنان اصلاحطلبی است ولی در این راه اصلاحطلبان را و نقاط ضعفشان را میتوان نقد کرد.
📌پیشفرض دوم اینکه «دو نوع اصلاحطلبی دولتمحور و جامعهمحور» را در جریان سیاسی اصلاحات در ایران در برابر هم قرار نمیدهم بلکه در پیشبرد تغییر و اصلاح امور این دو نوع اصلاحطلبی را مکمل هم میدانم.
📌اما چرا این دونوع اصلاحطلبی مکمل یکدیگرند و در برابر هم نیستند؟ تجربه بیست ساله نشان میدهد هر وقت اصلاحطلبی دولتمحور در انتخابات پیروزیهایی کسب کرد هم روند بهبودخواهی در جامعه تقویت شد و هم به روند اصلاحات دموکراسی جویانه در جامعهمدنی کمک کرده است- مثل اصلاحات دوره خاتمی.
📌متقابلا مبارزات مدنی و تقویت سازوکارهای توسعهسیاسی در جامعهمدنی به افزایش سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان کمک کرده و همین سرمایه به پیروزی اصلاحطلبان در انتخابات کمک میکرده است- مثل تجربه انتخابات ۹۲و ۹۴ و ۹۶. هر وقت هم اصلاحات دولتمحور به هر دلیلی در انتخابات شکست میخوردند و دولت موازی بر دولت رسمی توفق پیدا میکرد عرصه فعالیتهای اصلاحات مدنی و جامعهمحور با محدودیت روبرو میشد- مثل دوره هشتساله احمدینژاد.
✅برای خواندن متن کامل این سخنرانی روی دکمه "INSTANT" بزنید:
https://goo.gl/bW9bqU
#امتداد
@emtedadnet
@hamidrezajalaeipoor
📌امتداد: همزمان با سالروز شهادت شهید مصطفی چمران و معلم شهید دکتر علی شریعتی، نشست منطقه جنوب شرق حزب اتحاد ملت ایران اسلامی به میزبانی استان کرمان برگزار گردید.
📌به گزارش امتداد، در این نشست حمیدرضا جلایی پور عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت گفت:
📌جامعه ایران با چالشهای اقتصادی، اقلیمی، اجتماعی و فرهنگی روبرو است. هدف تحریمهای اقتصادی ترامپ تشدید این چالشها است. با این همه راههای مبارزه با این چالشها اگر در سطح «سیاستی» پیچیده باشد در سطح کلان «سیاسی» پیچیده نیست.
📌دو راه روشن وجود دارد: یکی بازگشت هسته اصلی قدرت به مردم (یا گشایس سیاسی در داخل) و دوم «تقویت دیپلماسی نرمال و متعارف» در خارج (بجای دیپلماسی استثنایی) برای خنثیکردن این تهدیدها. همه امیدواریم که نه فقط دولت روحانی که نظام سیاسی این دو راه را بدون اتلاف وقت جدی تلقی کند که در آن صورت حتما مورد حمایت جامعهمدنی و مردم ایران قرار خواهد گرفت و جمهوری اسلامی میتواند دو سال بحرانی آتی را راحتتر پشت سر بگذارد.
📌من در تحلیل جریان اصلاحات سیاسی دو موضوع «اصلاحات» و «اصلاحطلبان» را به لحاظ تحلیلی از هم جدا میکنم. بدین معنا که من اصلاحات را یک «رویکرد تغییر» در برابر رویکرد تغییر انقلابی و اصقلابی قرار میدهم و راه نجات کشور را التزام به این رویکرد میدانم.
📌اما دفاع از رویکرد اصلاحی به معنای آن نیست که «اصلاحطلبان» در شورای سیاستگذاری، فراکسیون امید، در شوراها، در تشکلهای سیاسی و در روزنامهها، در پیامرسان ها و در شبکههای اجتماعی بی عیبونقص کار میکنند.
📌میتوان طرفدار رویکرد اصلاحات بود ولی عملکرد اصلاحطلبان را در هر زمینه و موضوعی نقد کرد. و از طرف دیگر با نقد اصلاحطلبان نیز نمیتوان رویکرد اصلاحی را زیر سوال برد. بنابراین راه تغییر معضلات جامعه همچنان اصلاحطلبی است ولی در این راه اصلاحطلبان را و نقاط ضعفشان را میتوان نقد کرد.
📌پیشفرض دوم اینکه «دو نوع اصلاحطلبی دولتمحور و جامعهمحور» را در جریان سیاسی اصلاحات در ایران در برابر هم قرار نمیدهم بلکه در پیشبرد تغییر و اصلاح امور این دو نوع اصلاحطلبی را مکمل هم میدانم.
📌اما چرا این دونوع اصلاحطلبی مکمل یکدیگرند و در برابر هم نیستند؟ تجربه بیست ساله نشان میدهد هر وقت اصلاحطلبی دولتمحور در انتخابات پیروزیهایی کسب کرد هم روند بهبودخواهی در جامعه تقویت شد و هم به روند اصلاحات دموکراسی جویانه در جامعهمدنی کمک کرده است- مثل اصلاحات دوره خاتمی.
📌متقابلا مبارزات مدنی و تقویت سازوکارهای توسعهسیاسی در جامعهمدنی به افزایش سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان کمک کرده و همین سرمایه به پیروزی اصلاحطلبان در انتخابات کمک میکرده است- مثل تجربه انتخابات ۹۲و ۹۴ و ۹۶. هر وقت هم اصلاحات دولتمحور به هر دلیلی در انتخابات شکست میخوردند و دولت موازی بر دولت رسمی توفق پیدا میکرد عرصه فعالیتهای اصلاحات مدنی و جامعهمحور با محدودیت روبرو میشد- مثل دوره هشتساله احمدینژاد.
✅برای خواندن متن کامل این سخنرانی روی دکمه "INSTANT" بزنید:
https://goo.gl/bW9bqU
#امتداد
@emtedadnet
@hamidrezajalaeipoor
Telegraph
حمید رضا جلایی پور در نشست حزب اتحاد ملت منطقه کرمان مطرح کرد: اصلاحات و وظائف اصلاحطلبان، در شرایط ائتلاف مخرب ترامپ، نتانیاهو…
امتداد: همزمان با سالروز شهادت شهید مصطفی چمران و معلم شهید دکتر علی شریعتی، نشست منطقه جنوب شرق حزب اتحاد ملت ایران اسلامی به میزبانی استان کرمان برگزار گردید. به گزارش امتداد، در این نشست حمیدرضا جلایی پور عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت گفـت: طرح بحث جامعه…
👁🗨 نگاه تحليلگران: "استعفای دولت کدام مساله را حل میکند؟"
👈 محمدعلی شهابی، روزنامهنگار حوزه سلامت، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ داشتم مطبوعات امروز را مرور می کردم؛ به مصاحبه آقای سیدحسین موسویان، مذاکرهکننده ارشد هستهای تیم اسبق، با "همشهری" رسیدم.
✍ اگر ابتدای مطلب نام موسویان نباشد؛ احساس می کنید در حال خواندن سرمقاله کیهان درباره پرونده هستهای هستید.
✍ موسویان در مصاحبه اعلام میکند که دولت قانونی کشور که با رای ۲۴ میلیون نفر شکل گرفته، باید برای بقای نظام استعفا کند!
✍ ما هم معتقدیم دولت حسن روحانی در حوزه اقتصاد بشدت فقیر و ناتوان است؛ ولی استعفای این دولت آیا میتواند نظام را نجات دهد؟
✍ من در همین فضا و در بزنگاه های مختلف از روزی که به این دولت رای دادهام؛ بیشترین نقدها را هم به آن داشتهام و و وزرای اقتصادی و سیاسی آن را فاقد صلاحیت میدانم و از طرفی توسط تیم نالایق و ژن های مرغوب حاکم بر تامین اجتماعی همین دولت به دادگاه احضار شدم و همچنان، سایه مرا با تیر می زنند؛ اما به علت اعتقاد راسخ به منافع ملی مخالف پیشنهاد مغرضانه شمایم.
✍حرف زدن از استعفای دولت برای مقابله با تهدیدهای ترامپ و امریکا و عبور از بحران اقتصادی فقط از یک آدم بی اطلاع برمیآید؛ نه شما آقای موسویان.
✍ مگر اقتصاد کشور در دست دولت روحانی است که اینگونه پیشنهاد نوبرانه می دهید؟اصلا اگر دولت استعفا کند؛ آیا اقتصاد درست می شود؟ یعنی واقعا خواننده و مردم را چه فرض کردهاید؟
✍مردم در یک انتخابات بین دو گزینه بد و بدتر یکی را انتخاب کردهاند و حالا شما برای راضی کردن بعضیها، ضعیفترین نقطه یک بدن را هدف گرفتهاید.
✍در اینکه این روزها حمله کردن به دولت منتخب مردم یک رویه شده و هرکسی بخواهد شجاعت کاذب خود را به نمایش بگذارد یک تیر به سیبل دولت روحانی رها می کند حرفی نیست؛ اما آیا نمیشود به جای حمله به کلیت یک دولت قانونی همچون صدها منتقد بی غرض نقاط ضعف آن و حتی رییسش را اعلام کنید؟
✍شما گفتهاید امریکا و اسراییل به دنبال تجزیه ایران هستند و در ادامه هم راه نجات و جلوگیری از این بحران را استعفای دولت دانستهاید، حال سوال این است آیا دولت روحانی به دنبال تجزیه ایران است که پیشنهاد استعفا می کنید؟
✍شما اگر می خواهید شجاعت و وطن پرستی و دلسوزی تان را نشان دهید؛ به جای پیشنهاد استعفای دولت قانونی، پیشنهاد بازنگری در قانون اساسی به استناد اصل ۱۷۷ و رفراندوم و مراجعه به آرای عمومی را مطرح کنید.
✍در آستانه سالگرد انقلاب مشروطیت این بزرگترین توهین به مردم است و به نظر میرسد خیلی دلتان میخواهد از دل دولت مشروع منتخب مردم که حالا صدها ایراد هم دارد و کسی منکر نیست دولت فراقانونی بیرون آید.
✍ نقدها بر دولت بشدت زیاد است؛ اما راه را اشتباه نروید، ساختار جمهوری اسلامی باید اصلاح شود، چارچوب باید اصلاح شود، تجربه تاریخی پیش روی ماست حداقل یک مروری مجدد داشته باشید، بد نیست.
✍ شما که در آمریکا زندگی می کنید حداقل یکبار کتاب "فروپاشی"، نوشته جرد دایموند، را بخوانید ریشه گرفتاریها فراتر از دیدگاههای شماست.
✍کیست که نداند امروز برای نجات ایران باید اصلاحات عمیق در تمامی حوزهها از بازنگری در قانون اساسی تا انتخابات آزاد و محدود کردن دوره زمامداری تا مسایل داخلی و اجتماعی و زیستی و آبی و انسانی صورت گیرد و اینها هیچکدام به روحانی و دولت او ربطی ندارد.
✍ خوشبختانه من سال هاست تشکیلات سیاسی و ساختار فعلی را طلاق دادهام و همانطور که امروز آقای فتحی، نماینده مستعفی مجلس، هم اعلام کرد که در این ساختار اصلاحات جواب نمی دهد و به همین علت استعفا کرده است، من هم چنین عقیده ای دارم. کاش فردی مثل شما کمی تعمق می کرد و این قدر چیپ اظهارنظر نمیکرد،حداقل کاش می دانستید که دیگران بادمجان تشریف ندارند.
✍ ما همین دولت فشل با وزرای بسیار ضعیفش را بر هر دولت فراقانونی ترجیح می دهیم، به جای فشار بر دولت قانونی مردم به دولت فراقانونی فشار بیاورید تا منافع ملی را از ایدیولوژی مسخره خود که کشور را تا استانه سقوط پیش برده است مجزا کنند.
🔅لینک مصاحبه موسویان 👇👇
http://newspaper.hamshahri.org/id/20504/%D9%85%AA.html
@javadrooh
👈 محمدعلی شهابی، روزنامهنگار حوزه سلامت، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ داشتم مطبوعات امروز را مرور می کردم؛ به مصاحبه آقای سیدحسین موسویان، مذاکرهکننده ارشد هستهای تیم اسبق، با "همشهری" رسیدم.
✍ اگر ابتدای مطلب نام موسویان نباشد؛ احساس می کنید در حال خواندن سرمقاله کیهان درباره پرونده هستهای هستید.
✍ موسویان در مصاحبه اعلام میکند که دولت قانونی کشور که با رای ۲۴ میلیون نفر شکل گرفته، باید برای بقای نظام استعفا کند!
✍ ما هم معتقدیم دولت حسن روحانی در حوزه اقتصاد بشدت فقیر و ناتوان است؛ ولی استعفای این دولت آیا میتواند نظام را نجات دهد؟
✍ من در همین فضا و در بزنگاه های مختلف از روزی که به این دولت رای دادهام؛ بیشترین نقدها را هم به آن داشتهام و و وزرای اقتصادی و سیاسی آن را فاقد صلاحیت میدانم و از طرفی توسط تیم نالایق و ژن های مرغوب حاکم بر تامین اجتماعی همین دولت به دادگاه احضار شدم و همچنان، سایه مرا با تیر می زنند؛ اما به علت اعتقاد راسخ به منافع ملی مخالف پیشنهاد مغرضانه شمایم.
✍حرف زدن از استعفای دولت برای مقابله با تهدیدهای ترامپ و امریکا و عبور از بحران اقتصادی فقط از یک آدم بی اطلاع برمیآید؛ نه شما آقای موسویان.
✍ مگر اقتصاد کشور در دست دولت روحانی است که اینگونه پیشنهاد نوبرانه می دهید؟اصلا اگر دولت استعفا کند؛ آیا اقتصاد درست می شود؟ یعنی واقعا خواننده و مردم را چه فرض کردهاید؟
✍مردم در یک انتخابات بین دو گزینه بد و بدتر یکی را انتخاب کردهاند و حالا شما برای راضی کردن بعضیها، ضعیفترین نقطه یک بدن را هدف گرفتهاید.
✍در اینکه این روزها حمله کردن به دولت منتخب مردم یک رویه شده و هرکسی بخواهد شجاعت کاذب خود را به نمایش بگذارد یک تیر به سیبل دولت روحانی رها می کند حرفی نیست؛ اما آیا نمیشود به جای حمله به کلیت یک دولت قانونی همچون صدها منتقد بی غرض نقاط ضعف آن و حتی رییسش را اعلام کنید؟
✍شما گفتهاید امریکا و اسراییل به دنبال تجزیه ایران هستند و در ادامه هم راه نجات و جلوگیری از این بحران را استعفای دولت دانستهاید، حال سوال این است آیا دولت روحانی به دنبال تجزیه ایران است که پیشنهاد استعفا می کنید؟
✍شما اگر می خواهید شجاعت و وطن پرستی و دلسوزی تان را نشان دهید؛ به جای پیشنهاد استعفای دولت قانونی، پیشنهاد بازنگری در قانون اساسی به استناد اصل ۱۷۷ و رفراندوم و مراجعه به آرای عمومی را مطرح کنید.
✍در آستانه سالگرد انقلاب مشروطیت این بزرگترین توهین به مردم است و به نظر میرسد خیلی دلتان میخواهد از دل دولت مشروع منتخب مردم که حالا صدها ایراد هم دارد و کسی منکر نیست دولت فراقانونی بیرون آید.
✍ نقدها بر دولت بشدت زیاد است؛ اما راه را اشتباه نروید، ساختار جمهوری اسلامی باید اصلاح شود، چارچوب باید اصلاح شود، تجربه تاریخی پیش روی ماست حداقل یک مروری مجدد داشته باشید، بد نیست.
✍ شما که در آمریکا زندگی می کنید حداقل یکبار کتاب "فروپاشی"، نوشته جرد دایموند، را بخوانید ریشه گرفتاریها فراتر از دیدگاههای شماست.
✍کیست که نداند امروز برای نجات ایران باید اصلاحات عمیق در تمامی حوزهها از بازنگری در قانون اساسی تا انتخابات آزاد و محدود کردن دوره زمامداری تا مسایل داخلی و اجتماعی و زیستی و آبی و انسانی صورت گیرد و اینها هیچکدام به روحانی و دولت او ربطی ندارد.
✍ خوشبختانه من سال هاست تشکیلات سیاسی و ساختار فعلی را طلاق دادهام و همانطور که امروز آقای فتحی، نماینده مستعفی مجلس، هم اعلام کرد که در این ساختار اصلاحات جواب نمی دهد و به همین علت استعفا کرده است، من هم چنین عقیده ای دارم. کاش فردی مثل شما کمی تعمق می کرد و این قدر چیپ اظهارنظر نمیکرد،حداقل کاش می دانستید که دیگران بادمجان تشریف ندارند.
✍ ما همین دولت فشل با وزرای بسیار ضعیفش را بر هر دولت فراقانونی ترجیح می دهیم، به جای فشار بر دولت قانونی مردم به دولت فراقانونی فشار بیاورید تا منافع ملی را از ایدیولوژی مسخره خود که کشور را تا استانه سقوط پیش برده است مجزا کنند.
🔅لینک مصاحبه موسویان 👇👇
http://newspaper.hamshahri.org/id/20504/%D9%85%AA.html
@javadrooh
مذاکره با آمریکا فعلاً به مصلحت نیست
سید حسین موسویان دیپلمات ارشد سابق ایران و استاد فعلی دانشگاه پرینستون آمریکاست. او 15سال قبل و در اوج بحران هستهای ایران مسئولیت سخنگویی تیم مذاکرهکننده هستهای ایران با غرب را عهدهدار بود. روزنامه همشهری امروز،روزنامه همشهری صبح،صفحه روزنامه همشهری،دانلود…
🔺لطفالله میثمی در گفتوگو با جامعه ایرانی:
🔺روحانی محصول انتخابات رفراندوم گونه است
yon.ir/ezPYG
#جامعه_ایرانی
irjameh.ir
@jamehirani
🔺روحانی محصول انتخابات رفراندوم گونه است
yon.ir/ezPYG
#جامعه_ایرانی
irjameh.ir
@jamehirani
پایگاه تحلیلی خبری جامعه ایرانی - jamehirani
روحانی محصول انتخابات رفراندوم گونه است - پایگاه تحلیلی خبری جامعه ایرانی - jamehirani
جامعه ایرانی– نجیبه محبی: هنوز هم امیدوار است؛ امید به روحانی و دولت او. همچنان پایبند است به رأی که در انتخابات ۲۴ خرداد ۱۳۹۲ به او داد و در انتخابات ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۶ آن را تکرار کرد. لطفالله میثمی، مرد سختکوش عرصه سیاست و رسانه در ۷۸ سالگی و در اوج پختگی…
حمیدرضا جلائیپور (جامعهشناس)
Photo
امید با ما است.
حمیدرضا جلائیپور
در شرایطی که:
ترامپیان تیغ تشدید تحریمهای اقتصادی علیه ایران را تیزتر میکنند؛
در شرایطی که مردم ایران از گرانی سرسامآور رنج میبرند؛
در شرایطی که کیهانیان دنبال تخریب و فلج کردن دولت روحانی هستند(همین کیهانیانی که در دوره احمدینژاد دست ایران را زیر ساتور قطعنامههای شورای امنیت بردند، و حالا این مقصران دیروز طلبکاران امروز دولت روحانی هستند)؛
در این شرایط اینکه شهرداری تهران کوچههای تهران را نهالکاری میکند 👆نشان میدهد در جامعه همه روزنههای امید بسته نمیشود.
@hamidrezajalaeipoor
حمیدرضا جلائیپور
در شرایطی که:
ترامپیان تیغ تشدید تحریمهای اقتصادی علیه ایران را تیزتر میکنند؛
در شرایطی که مردم ایران از گرانی سرسامآور رنج میبرند؛
در شرایطی که کیهانیان دنبال تخریب و فلج کردن دولت روحانی هستند(همین کیهانیانی که در دوره احمدینژاد دست ایران را زیر ساتور قطعنامههای شورای امنیت بردند، و حالا این مقصران دیروز طلبکاران امروز دولت روحانی هستند)؛
در این شرایط اینکه شهرداری تهران کوچههای تهران را نهالکاری میکند 👆نشان میدهد در جامعه همه روزنههای امید بسته نمیشود.
@hamidrezajalaeipoor
وقت صادقانه حرف زدن با ملت است
▪️سیدمصطفی تاجزاده: ۷سال پیش با #تحریم نفتی و بانکی #دلار ۳برابر و اینبار تاکنون ۲برابر شده. ما میتوانستیم مانع تحریم شویم که نشدیم.
اکنون وقت مواجهه شجاعانه با واقعیات و صادقانه حرفزدن با ملت، تصحیح سیاستها و کمکخواستن از #مردم است که صاحبان کشورند و فشار زیادی را تحمل میکنند.
@kaleme
@hamidrezajalaeipoor
▪️سیدمصطفی تاجزاده: ۷سال پیش با #تحریم نفتی و بانکی #دلار ۳برابر و اینبار تاکنون ۲برابر شده. ما میتوانستیم مانع تحریم شویم که نشدیم.
اکنون وقت مواجهه شجاعانه با واقعیات و صادقانه حرفزدن با ملت، تصحیح سیاستها و کمکخواستن از #مردم است که صاحبان کشورند و فشار زیادی را تحمل میکنند.
@kaleme
@hamidrezajalaeipoor
Forwarded from حمید (Hamid Reza Jalaeipour)
ویس سخنرانی جلائیپور👆 در
آئین بزرگداشت محمدامین قانعیراد
▪ ️شنبه ۲ تیر 97 ساعت 14
▪️ مرکز همایشهای کتابخانه ملی ایران
@hamidrezajalaeipoor
آئین بزرگداشت محمدامین قانعیراد
▪ ️شنبه ۲ تیر 97 ساعت 14
▪️ مرکز همایشهای کتابخانه ملی ایران
@hamidrezajalaeipoor
حمیدرضا جلائیپور (جامعهشناس)
Voice message
در این ویس از «دانشجوی زیر دیپلم» نام برده شده است. این کاربرد لفظی خطا است و منظور واقعی من «دانشجوی مبتدی» است.
راه نجات کشور بازگشت به «قاعده» هست
حمیدرضا جلائیپور
جناب حسین موسویان ظاهرا برای برونرفت کشور از بحرانهای جاری پیشنهاد #استعفا به #روحانی داده است. بعد این سخن را رسانههای دولت موازی به اصلاحطلبان هم نسبت دادند که از اساس خطا است. زیرا:
▪️اولا موسویان خودش خود را #اصلاحطلب نمیداند. او بیشتر یک دیپلمات اعتدالی است و اینک که روحانی زیر فشار رسانهای است او هم یک ضربه به او میزند چون برای گوینده نه مالیات دارد و نه فشاری او را تهدید میکند.
▪️ثانیا هیچ لایهای از جبهه سیاسی اصلاحطلبان در ایران دنبال استعفای روحانی نیستند. زیرا مشکل کشور دولت روحانی یا «سیاستهای سیاستی» در هیئت دولت نیست. مشکل کشور «سیاسی» است و حل آن در دست «هسته اصلی قدرت» و در بیت است.
▪️ثانیا چهار پایه اصلی هر حکومتی [۱) نظامی-اطلاعاتی-پلیسی ۲) قدرت قضایی ۳) قدرت رسانههای فراگیر یا صدا و سیما و ۴)قدرت هلدینگهای بزرگ اقتصادی] در ایران در دستان «هسته اصلی قدرت» (در بیت) است. هر اصلاح و تغییری برای مهار بحرانهای کشور در این سطح از حکمرانی در کشور است که باید اتفاق بیفتد.
▪️ثالثا مهمترین اصلاح هم این است که: «هسته اصلی قدرت» کشور را شایسته است بر اساس «قاعده» اداره کند نه «استثنا». بعنوان نمونه:
➖ الان ما به دیپلماسی نرمال بعنوان قاعده نیاز داریم نه دیپلماسی استثنایی نظامیان در منطقه.
➖«قاعده» اداره کشور یعنی اینکه کسی و نهادی که قدرت دارد پاسخگو هم باشد نه اینکه رئیس جمهوری که چهار پایه قدرت در دستش نیست پاسخگو باشد.
➖«قاعده» در اقتصاد این است که رقابت برابر بنگاههای اقتصادی در بهره برداری از منابع عمومی صورت بگیرد ولی در ایران «استثنائا» هلدینگها از قبل بر منابع تسلط دارند.
➖«قاعده» ایناست که هر بنگاهی که فعالیت اقتصادی میکند مالیات بدهد و در ایران هلدینگهای بزرگ از مالیات «استثنا» هستند.
➖«قاعده» استقلال قاضی از هر قدرتی در جامعه است ولی در ایران در برخورد با نیروهای سیاسی «استثنائا» با هماهنگی کاملی بین نیروی برخورد کننده و بازپرس و قاضی صورت میگیرد و متهمسیاسی و خانوادهاش هیچ پناهی در قوه قضائیه ندارند.
➖«قاعده» این است که کشورهای خارجی از بعضی از افراد در بوروکراسی و سمنهای کشور دیگر جاسوس بگیرند. اما در ایران «استثنائا» گفته میشود که دولت متخاصم آمریکا از همه اعضای «یک» انجیاوی محیط زیستی جاسوس گرفته است!!
➖«قاعده» این است مثل همه کشورها با تصویب قانون مبارزه با پولشویی (ftaf) موافقت شود ولی استثناطلبان میگویند تصویب این قانون تامین منافع کشورهای قدرتمند است.
➖«قاعده» این است که صدا و سیما صدای «همه مردم» باشد ولی استثناطلبان معتقدند صدا و سیما باید ابزار تبلیغی «ایدئولوژی استثناطلبان» باشد.
➖«قاعده» این است که امامجمعهها نمازگزاران را به تقوا دعوت کنند و اما استثنا این است که هر هفته امامان جمعه به دولت و جامعه مدنی ایران تشر بزنند.
➖«قاعده» در حکمرانی مخالفت با حجاب اجباری است ولی «استثنائا»اجبار حجاب و راه ندان زنان به ورزشگاهها در دستور کار است.
➖و دهها «قاعده» دیگر که به نام اسلام سیاسی و قدرت دولت موازی به «استثنا» تبدیل شده است.
▪️رابعا این وضعیت «استثنایی» در حکمرانی ایران کارایی نظام تدبیر را پایین آورده و به افزایش بحرانها، فساد و شکافهای درون جامعه کمک کرده است. لذا برای حل بحرانهای کشور «اصل قدرت» در ایران باید به «قاعده» (یا بازگشت به مردم و تعامل عزتمندانه با دنیا) برگردد.
▪️آنگاه جناب موسویان بجای درست آدرس دادن و تاکید بر لزوم پذیرش اصلاح از سوی هسته اصلی قدرت، آدرس غلط می دهد- چون طلبکاری از دولت روحانی هم حرف قشنگی است و هم هزینه ندارد.
#امتداد
@emtedadnet
@hamidrezajalaeipoor
حمیدرضا جلائیپور
جناب حسین موسویان ظاهرا برای برونرفت کشور از بحرانهای جاری پیشنهاد #استعفا به #روحانی داده است. بعد این سخن را رسانههای دولت موازی به اصلاحطلبان هم نسبت دادند که از اساس خطا است. زیرا:
▪️اولا موسویان خودش خود را #اصلاحطلب نمیداند. او بیشتر یک دیپلمات اعتدالی است و اینک که روحانی زیر فشار رسانهای است او هم یک ضربه به او میزند چون برای گوینده نه مالیات دارد و نه فشاری او را تهدید میکند.
▪️ثانیا هیچ لایهای از جبهه سیاسی اصلاحطلبان در ایران دنبال استعفای روحانی نیستند. زیرا مشکل کشور دولت روحانی یا «سیاستهای سیاستی» در هیئت دولت نیست. مشکل کشور «سیاسی» است و حل آن در دست «هسته اصلی قدرت» و در بیت است.
▪️ثانیا چهار پایه اصلی هر حکومتی [۱) نظامی-اطلاعاتی-پلیسی ۲) قدرت قضایی ۳) قدرت رسانههای فراگیر یا صدا و سیما و ۴)قدرت هلدینگهای بزرگ اقتصادی] در ایران در دستان «هسته اصلی قدرت» (در بیت) است. هر اصلاح و تغییری برای مهار بحرانهای کشور در این سطح از حکمرانی در کشور است که باید اتفاق بیفتد.
▪️ثالثا مهمترین اصلاح هم این است که: «هسته اصلی قدرت» کشور را شایسته است بر اساس «قاعده» اداره کند نه «استثنا». بعنوان نمونه:
➖ الان ما به دیپلماسی نرمال بعنوان قاعده نیاز داریم نه دیپلماسی استثنایی نظامیان در منطقه.
➖«قاعده» اداره کشور یعنی اینکه کسی و نهادی که قدرت دارد پاسخگو هم باشد نه اینکه رئیس جمهوری که چهار پایه قدرت در دستش نیست پاسخگو باشد.
➖«قاعده» در اقتصاد این است که رقابت برابر بنگاههای اقتصادی در بهره برداری از منابع عمومی صورت بگیرد ولی در ایران «استثنائا» هلدینگها از قبل بر منابع تسلط دارند.
➖«قاعده» ایناست که هر بنگاهی که فعالیت اقتصادی میکند مالیات بدهد و در ایران هلدینگهای بزرگ از مالیات «استثنا» هستند.
➖«قاعده» استقلال قاضی از هر قدرتی در جامعه است ولی در ایران در برخورد با نیروهای سیاسی «استثنائا» با هماهنگی کاملی بین نیروی برخورد کننده و بازپرس و قاضی صورت میگیرد و متهمسیاسی و خانوادهاش هیچ پناهی در قوه قضائیه ندارند.
➖«قاعده» این است که کشورهای خارجی از بعضی از افراد در بوروکراسی و سمنهای کشور دیگر جاسوس بگیرند. اما در ایران «استثنائا» گفته میشود که دولت متخاصم آمریکا از همه اعضای «یک» انجیاوی محیط زیستی جاسوس گرفته است!!
➖«قاعده» این است مثل همه کشورها با تصویب قانون مبارزه با پولشویی (ftaf) موافقت شود ولی استثناطلبان میگویند تصویب این قانون تامین منافع کشورهای قدرتمند است.
➖«قاعده» این است که صدا و سیما صدای «همه مردم» باشد ولی استثناطلبان معتقدند صدا و سیما باید ابزار تبلیغی «ایدئولوژی استثناطلبان» باشد.
➖«قاعده» این است که امامجمعهها نمازگزاران را به تقوا دعوت کنند و اما استثنا این است که هر هفته امامان جمعه به دولت و جامعه مدنی ایران تشر بزنند.
➖«قاعده» در حکمرانی مخالفت با حجاب اجباری است ولی «استثنائا»اجبار حجاب و راه ندان زنان به ورزشگاهها در دستور کار است.
➖و دهها «قاعده» دیگر که به نام اسلام سیاسی و قدرت دولت موازی به «استثنا» تبدیل شده است.
▪️رابعا این وضعیت «استثنایی» در حکمرانی ایران کارایی نظام تدبیر را پایین آورده و به افزایش بحرانها، فساد و شکافهای درون جامعه کمک کرده است. لذا برای حل بحرانهای کشور «اصل قدرت» در ایران باید به «قاعده» (یا بازگشت به مردم و تعامل عزتمندانه با دنیا) برگردد.
▪️آنگاه جناب موسویان بجای درست آدرس دادن و تاکید بر لزوم پذیرش اصلاح از سوی هسته اصلی قدرت، آدرس غلط می دهد- چون طلبکاری از دولت روحانی هم حرف قشنگی است و هم هزینه ندارد.
#امتداد
@emtedadnet
@hamidrezajalaeipoor
📝📝📝 درباره آنچه این روزها در بازار تبریز می گذرد- تبریزی ها تحسین برانگیزند
✍🏻جعفر طاهریان
✅ مردم تبریز را باید ستود و تحسین کرد، بی هیچ تردیدی. آنها از همگراترین مردمان ایران هستند و رشد همه جانبه این شهر در زمینه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی رهین همین همبستگی و دوراندیشی مردمانش هست.
✅زمانی آنها تصمیم گرفتند دیگر به هیچ گدایی پول ندهند تا شهرشان اولین کلانشهر بی گدای ایران باشد؛ به جایش مؤسسات خیریه مردمی تشکیل دادند که نیازهای فقرای واقعی را برآورده سازند. نکته اینجاست که اگر تنها تعدادی از مردم، یا این عزم گروهی همراهی نمی کردند، عنوان شهر بدون متکدی، به تبریز نمی رسید.
✅زمانی دیگر که مهاجران غیر قانونی افغان به شهرهای مختلف ایران روانه شدند و بسیاری از کارفرمایان با قیمت های ارزان آنها را به کار گرفتند، تبریزی ها تصمیم گرفتند فرصت های شغلی شهرشان را برای فرزندان خود نگه دارند و به همین خاطر از خیر کارگران ارزان و بدون بیمه افغان گذشتند؛ بدین ترتیب، تبریز تنها شهر صنعتی ایران شد که هیچ کارگر افغانی در آن کار نمی کند.
✅سال ها پیش، اتوبوسرانی تبریز، چند ریال بر قیمت بلیت افزود و تبریزی ها که این افزایش را غیرمنصفانه می دانستند، تصمیم گرفتند که تا برگشت قیمت ها به وضعیت قبلی سوار اتوبوس نشوند و در نهایت هم همان شد که مردم می خواستند.
✅قبلا نیز وقتی مدیریت ارشد استان، شرکتی عمومی برای بهسازی شهر تشکیل داد، مردم تبریز یا سرمایه های خرد و کلان شان در آن مشارکت کردند و در اندک سالی، چهره شهرشان را دگرگون کردند.
✅این روزها نیز از بازار تبریز خبری می رسد که می تواند برای همه ما مردم ایران الگوی عملی باشد. بسیاری از بازاریان تبریز تصمیم گرفته اند دیگر منتظر تصمیمات و اقدامات مسؤولان برای مبارزه با قاچاق کفش نباشند و خودشان کاری کنند کارستان. آنها تابلوهایی پشت ویترین مغازه هایشان زده اند که رویش نوشته است "فقط کفش تبریز می فروشیم."
✅بدین ترتیب، کفش های بی کیفیت چینی که در سایه بی عملی مسؤولان، خود را به بازار تحمیل کرده و باعث بیکاری بسیاری از کارگران و ورشکستگی تولیدکنندگان شده بودند، بعد از سال ها، ناگزیر از عقب نشینی شده اند و رونق، بار دیگر به این صنعت پرقدمت تبریز بازگشته است. امروز کفش تبریز که جزو برندهای معتبر کفش در ایران است، جان دوباره ای گرفته است.
مردم تبریز هم، همانند همیشه تاریخ شان در این باره نیز همگرا شده اند و دیگر کفش های چینی نمی خرند.
✅این الگو، اگر درباره کالاهای باکیفیت دیگر ایرانی و نیز در شهرهای دیگر کشور تکرار شود، آنگاه می توان گفت که مردم ایران، بدون نیاز به مصوبات مجلس و هیات دولت و نظام بروکراتیک اداری و همایش های آنچنانی و وعده و وعیدهای توخالی و بودجه های کلان و ... توانسته اند از خود و فرزندان خود در قبال کالاهای قاچاق حمایت کنند و رونق اقتصادی را به دست خودشان رقم بزنند.
✅تبریز را به عنوان "شهر اولین ها" می شناسیم و اینک بار دیگر این شهر، اولین شهری شده است که مردمش برای نجات اقتصادی دست به انتخاب زده اند. تبریزی ها، تحسین برانگیزند.
@MostafaTajzadeh
@hamidrezajalaeipoor
✍🏻جعفر طاهریان
✅ مردم تبریز را باید ستود و تحسین کرد، بی هیچ تردیدی. آنها از همگراترین مردمان ایران هستند و رشد همه جانبه این شهر در زمینه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی رهین همین همبستگی و دوراندیشی مردمانش هست.
✅زمانی آنها تصمیم گرفتند دیگر به هیچ گدایی پول ندهند تا شهرشان اولین کلانشهر بی گدای ایران باشد؛ به جایش مؤسسات خیریه مردمی تشکیل دادند که نیازهای فقرای واقعی را برآورده سازند. نکته اینجاست که اگر تنها تعدادی از مردم، یا این عزم گروهی همراهی نمی کردند، عنوان شهر بدون متکدی، به تبریز نمی رسید.
✅زمانی دیگر که مهاجران غیر قانونی افغان به شهرهای مختلف ایران روانه شدند و بسیاری از کارفرمایان با قیمت های ارزان آنها را به کار گرفتند، تبریزی ها تصمیم گرفتند فرصت های شغلی شهرشان را برای فرزندان خود نگه دارند و به همین خاطر از خیر کارگران ارزان و بدون بیمه افغان گذشتند؛ بدین ترتیب، تبریز تنها شهر صنعتی ایران شد که هیچ کارگر افغانی در آن کار نمی کند.
✅سال ها پیش، اتوبوسرانی تبریز، چند ریال بر قیمت بلیت افزود و تبریزی ها که این افزایش را غیرمنصفانه می دانستند، تصمیم گرفتند که تا برگشت قیمت ها به وضعیت قبلی سوار اتوبوس نشوند و در نهایت هم همان شد که مردم می خواستند.
✅قبلا نیز وقتی مدیریت ارشد استان، شرکتی عمومی برای بهسازی شهر تشکیل داد، مردم تبریز یا سرمایه های خرد و کلان شان در آن مشارکت کردند و در اندک سالی، چهره شهرشان را دگرگون کردند.
✅این روزها نیز از بازار تبریز خبری می رسد که می تواند برای همه ما مردم ایران الگوی عملی باشد. بسیاری از بازاریان تبریز تصمیم گرفته اند دیگر منتظر تصمیمات و اقدامات مسؤولان برای مبارزه با قاچاق کفش نباشند و خودشان کاری کنند کارستان. آنها تابلوهایی پشت ویترین مغازه هایشان زده اند که رویش نوشته است "فقط کفش تبریز می فروشیم."
✅بدین ترتیب، کفش های بی کیفیت چینی که در سایه بی عملی مسؤولان، خود را به بازار تحمیل کرده و باعث بیکاری بسیاری از کارگران و ورشکستگی تولیدکنندگان شده بودند، بعد از سال ها، ناگزیر از عقب نشینی شده اند و رونق، بار دیگر به این صنعت پرقدمت تبریز بازگشته است. امروز کفش تبریز که جزو برندهای معتبر کفش در ایران است، جان دوباره ای گرفته است.
مردم تبریز هم، همانند همیشه تاریخ شان در این باره نیز همگرا شده اند و دیگر کفش های چینی نمی خرند.
✅این الگو، اگر درباره کالاهای باکیفیت دیگر ایرانی و نیز در شهرهای دیگر کشور تکرار شود، آنگاه می توان گفت که مردم ایران، بدون نیاز به مصوبات مجلس و هیات دولت و نظام بروکراتیک اداری و همایش های آنچنانی و وعده و وعیدهای توخالی و بودجه های کلان و ... توانسته اند از خود و فرزندان خود در قبال کالاهای قاچاق حمایت کنند و رونق اقتصادی را به دست خودشان رقم بزنند.
✅تبریز را به عنوان "شهر اولین ها" می شناسیم و اینک بار دیگر این شهر، اولین شهری شده است که مردمش برای نجات اقتصادی دست به انتخاب زده اند. تبریزی ها، تحسین برانگیزند.
@MostafaTajzadeh
@hamidrezajalaeipoor
Forwarded from فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
‼️‼️توضیح لازم
✅در پی انتشار مقاله "درباره آنچه این روزها در بازار تبریز میگذرد" نوشته آقای جعفر طاهریان که با هدف تبلیغ تولید ملی و ترویج کالاهای ساخت داخل در "فردای بهتر" باز نشر یافت، انتقادهایی به کانال رسید، که گویا آقای تاجزاده موضعی نژادپرستانه و افغانستیز دارد و از اینکه شهر تبریز میزبان کارگران غیرایرانی نبوده است به خود میبالد.
✅حال آنکه دیدگاه وی در این زمینه کاملا روشن است اما "فردای بهتر" یادداشتهای مختلف را با هدف تنویر افکار عمومی منتشر میکند، بدون آنکه با تمام مندرجات آن موافق باشد.
✅آقای تاجزاده همواره از حقوق خواهران و برادران افغانستانی خود دفاع کرده و پس از این نیز دفاع خواهد کرد. درعین حال از برخی عبارات مقاله مزبور که شائبه بیتوجهی به حقوق و موقعیت این عزیزان دارد، پوزش میخواهیم.
کانال تلگرامی فردای بهتر
@MostafaTajzadeh
✅در پی انتشار مقاله "درباره آنچه این روزها در بازار تبریز میگذرد" نوشته آقای جعفر طاهریان که با هدف تبلیغ تولید ملی و ترویج کالاهای ساخت داخل در "فردای بهتر" باز نشر یافت، انتقادهایی به کانال رسید، که گویا آقای تاجزاده موضعی نژادپرستانه و افغانستیز دارد و از اینکه شهر تبریز میزبان کارگران غیرایرانی نبوده است به خود میبالد.
✅حال آنکه دیدگاه وی در این زمینه کاملا روشن است اما "فردای بهتر" یادداشتهای مختلف را با هدف تنویر افکار عمومی منتشر میکند، بدون آنکه با تمام مندرجات آن موافق باشد.
✅آقای تاجزاده همواره از حقوق خواهران و برادران افغانستانی خود دفاع کرده و پس از این نیز دفاع خواهد کرد. درعین حال از برخی عبارات مقاله مزبور که شائبه بیتوجهی به حقوق و موقعیت این عزیزان دارد، پوزش میخواهیم.
کانال تلگرامی فردای بهتر
@MostafaTajzadeh
Forwarded from امتداد
حسین راغفر : تضعیف #رییس_جمهور امنیت ملی را قربانی میکند. پیشنهاد #انتخابات زودرس ریشه در خارج دارد.
#امتداد
@emtedadnet
#امتداد
@emtedadnet
Forwarded from امتداد
اعتصاب بازار و بیهوشی سیاست
نوشته: مهدی تدینی
اعتراضات و اعتصابهای چهارم تیرماه 97 در نوع خود «اقتصادیترین» اعتراض در دهههای اخیر بود. تأکید دارم که این اعتراضات نه «سیاسی» (به معنای اصیل) بود و نه «معیشتی»؛ بلکه به گونهای ناب «اقتصادی» بود.
«بازار» در نقشۀ سیاسی ایران همواره از ارکان «محافظهکاری» بوده است؛ «محافظهکاری» به معنای عام آن، یعنی تمایل به حفظ ساختارها، الگوها و سبکهای زندگی سنتی، مقاومت یا بیاعتنایی نسبت به توسعه، صنعتیسازی و مدنیزاسیون. و اصلاً دلیلی که بازار در انقلاب 57 دوشادوش روحانیت قرار گرفت این بود که روند شتابان صنعتیسازی ایران و ورود الگوهای تجاری مدرن و نامأنوس برای بازاریان، حیات سنتی بازار را تهدید میکرد. افزون بر این، بدنۀ بازاریان نیز در آن زمان (و همچنین تا حد زیادی تا به امروز) متعلق به بخشی از جامعه بودند که باورهایی سنتی، ضدسکولار و ضدلیبرال داشت. بنابراین، بازار به عنوان نهاد در ایران (و به خصوص در تهران به عنوان قلب تحرکات سیاسی) ساختاری محافظهکار داشت و با نفوذ اقتصادیاش سلطنت سکولار و لیبرال را سرنگون کرد زیرا ترجیح میداد حاکمیت در دست مرجعیت محافظهکار دینی باشد تا دولتمردان تکنوکرات و لیبرالی که ساختارهای نامأنوس مدرن را وارد کشور میکردند و پیوندی ناخوشایند میان بازار جهانی و بازار داخلی برقرار میکردند.
البته نباید فراموش کرد که بازار نهاد بسیار گستردهای است و اجزای تشکیلدهندۀ پرشماری دارد و در درون تمایزات فراوانی دارد و آنچه در بالا اشاره کردم نافی تقسیمبندیهای پرشمار و حتا متضاد درونی بازار نیست. برای مثال، در بازار بخش تولید و بخش فروش (واسطهگری) به شدت در هم تنیده است و نمیتوان آنها را جدای از هم در نظر گرفت، اما در عین حال، بخش بزرگی از بازار که صرفاً بر واسطهگری (دلالی) استوار است هیچ دغدغۀ تولید ندارد و برای سود خود حاضر است در ویرانی تولید داخلی مشارکت کند (که این هم در طبیعت هر بازار آزادی است).
بنابراین، بازار به عنوان یک نهادِ «سودمحور» و «اقتصادبنیاد» و به خصوص «محافظهکار» اساساً «سیاسی» نیست، وارد بازیهای سیاسی نمیشود، و اصلاً دغدغۀ سیاست ندارد مگر آنکه سیاست موجودیتش را به خطر اندازد. بازار همانطور که در 57 با مقاومت در برابر مدرنیته و لیبرالیسمِ تزریقیِ حاکمیت میخواست از آسیبهای اقتصادی در امان بماند، امروز نیز دغدغهاش در امان ماندن از آسیبهای اقتصادی است فارغ از اینکه ریشۀ این آسیبهای اقتصادی کجاست. اگر همین فردا ثبات به بازار ارز برگردد و ریسک کنونیِ تولید و تجارت از میان برود، اعتصابکنندگان نیز همه چیز را فراموش خواهند کرد و کرکرهها بالا میرود. حق هم دارند چون ذات بازار سیاسی نیست. البته در یکی دو دهۀ اخیر با ورود نسل جوان تحصیلکرده به بازار و با دگردیسی کلی جامعۀ ایرانی گرایشهای سیاسی در بازار بیشتر شده، اما این گرایش همچنان حاشیهای است.
نکتۀ دیگری که در اعتصاب اخیر بسیار درخور تأمل است و اتفاقاً معنایی سیاسی دارد این است که گسست خیرهکنندهای میان عموم مردم و همۀ جریانها، احزاب و نمایندگان سیاسی پدید آمده است! این گسست در تاریخ معاصر ما بیسابقه به نظر میرسد. مسئله گسست میان مردم و حاکمیت نیست، بلکه حتا جریانهای سیاسی بیرون از حکومت هم پیوندی با عامۀ مردم ندارند. وضعیت به گونهای است که گویی ما به دوران «پیشامشروطه» بازگشتهایم که هیچ جریان سیاسی فعالی جز دربار و دولت وجود نداشت. برای اثبات این مدعا کافی است همین اعتصاب گسترده را با اتفاقات 88 مقایسه کنیم. جناح بزرگی از اهالی سیاست در مناقشۀ 88 درگیر بودند چنانکه دهها نفرشان نیز از سیاستمدار تا روزنامهنگار بازداشت شدند. اما آیا در میان اهالی سیاسی و حزبی میتوان یک نماینده یافت که ارتباطی با این اعتراضات بازار داشته باشد؟
این همان وضعیت پیشامشروطه است که بروز آن دلایل خود را دارد. هیچ جریان سیاسیای تمایل ندارد نمایندۀ اعتصابیها باشد و معترضان نیز تمایل ندارند دست به سوی هیچ حزب یا جریان سیاسی دراز کنند. اصلاحطلبان به طور کلی سالهاست به «حزب هیس!» تبدیل شدهاند و همراه با دولت سکوت و انکار پیشه کردهاند. همۀ نشانهها مؤید آن است که تدابیر دولت برای مهار بحران جواب نداده است. هر نظارهگر بیطرفی میفهمد این بحران مانند گلولۀ برفی دائم بزرگتر میشود. وقتی بازاریان کرکرهها را پایین میکشند یعنی بحران به مرحلۀ عمیقی رسیده است.
پیش از هر چیز این گسست عمیق میان جامعه و نهاد سیاست باید پر شود وگرنه دیگران از این گسست به نفع خود بهره خواهند برد! تا همینجا بخش بزرگی از مردم که سرمایۀ غیرنقدی نداشتند بازنده بودهاند، نگذارید این باخت فراگیرتر و بزرگتر شود...
@tarikhandishi
نوشته: مهدی تدینی
اعتراضات و اعتصابهای چهارم تیرماه 97 در نوع خود «اقتصادیترین» اعتراض در دهههای اخیر بود. تأکید دارم که این اعتراضات نه «سیاسی» (به معنای اصیل) بود و نه «معیشتی»؛ بلکه به گونهای ناب «اقتصادی» بود.
«بازار» در نقشۀ سیاسی ایران همواره از ارکان «محافظهکاری» بوده است؛ «محافظهکاری» به معنای عام آن، یعنی تمایل به حفظ ساختارها، الگوها و سبکهای زندگی سنتی، مقاومت یا بیاعتنایی نسبت به توسعه، صنعتیسازی و مدنیزاسیون. و اصلاً دلیلی که بازار در انقلاب 57 دوشادوش روحانیت قرار گرفت این بود که روند شتابان صنعتیسازی ایران و ورود الگوهای تجاری مدرن و نامأنوس برای بازاریان، حیات سنتی بازار را تهدید میکرد. افزون بر این، بدنۀ بازاریان نیز در آن زمان (و همچنین تا حد زیادی تا به امروز) متعلق به بخشی از جامعه بودند که باورهایی سنتی، ضدسکولار و ضدلیبرال داشت. بنابراین، بازار به عنوان نهاد در ایران (و به خصوص در تهران به عنوان قلب تحرکات سیاسی) ساختاری محافظهکار داشت و با نفوذ اقتصادیاش سلطنت سکولار و لیبرال را سرنگون کرد زیرا ترجیح میداد حاکمیت در دست مرجعیت محافظهکار دینی باشد تا دولتمردان تکنوکرات و لیبرالی که ساختارهای نامأنوس مدرن را وارد کشور میکردند و پیوندی ناخوشایند میان بازار جهانی و بازار داخلی برقرار میکردند.
البته نباید فراموش کرد که بازار نهاد بسیار گستردهای است و اجزای تشکیلدهندۀ پرشماری دارد و در درون تمایزات فراوانی دارد و آنچه در بالا اشاره کردم نافی تقسیمبندیهای پرشمار و حتا متضاد درونی بازار نیست. برای مثال، در بازار بخش تولید و بخش فروش (واسطهگری) به شدت در هم تنیده است و نمیتوان آنها را جدای از هم در نظر گرفت، اما در عین حال، بخش بزرگی از بازار که صرفاً بر واسطهگری (دلالی) استوار است هیچ دغدغۀ تولید ندارد و برای سود خود حاضر است در ویرانی تولید داخلی مشارکت کند (که این هم در طبیعت هر بازار آزادی است).
بنابراین، بازار به عنوان یک نهادِ «سودمحور» و «اقتصادبنیاد» و به خصوص «محافظهکار» اساساً «سیاسی» نیست، وارد بازیهای سیاسی نمیشود، و اصلاً دغدغۀ سیاست ندارد مگر آنکه سیاست موجودیتش را به خطر اندازد. بازار همانطور که در 57 با مقاومت در برابر مدرنیته و لیبرالیسمِ تزریقیِ حاکمیت میخواست از آسیبهای اقتصادی در امان بماند، امروز نیز دغدغهاش در امان ماندن از آسیبهای اقتصادی است فارغ از اینکه ریشۀ این آسیبهای اقتصادی کجاست. اگر همین فردا ثبات به بازار ارز برگردد و ریسک کنونیِ تولید و تجارت از میان برود، اعتصابکنندگان نیز همه چیز را فراموش خواهند کرد و کرکرهها بالا میرود. حق هم دارند چون ذات بازار سیاسی نیست. البته در یکی دو دهۀ اخیر با ورود نسل جوان تحصیلکرده به بازار و با دگردیسی کلی جامعۀ ایرانی گرایشهای سیاسی در بازار بیشتر شده، اما این گرایش همچنان حاشیهای است.
نکتۀ دیگری که در اعتصاب اخیر بسیار درخور تأمل است و اتفاقاً معنایی سیاسی دارد این است که گسست خیرهکنندهای میان عموم مردم و همۀ جریانها، احزاب و نمایندگان سیاسی پدید آمده است! این گسست در تاریخ معاصر ما بیسابقه به نظر میرسد. مسئله گسست میان مردم و حاکمیت نیست، بلکه حتا جریانهای سیاسی بیرون از حکومت هم پیوندی با عامۀ مردم ندارند. وضعیت به گونهای است که گویی ما به دوران «پیشامشروطه» بازگشتهایم که هیچ جریان سیاسی فعالی جز دربار و دولت وجود نداشت. برای اثبات این مدعا کافی است همین اعتصاب گسترده را با اتفاقات 88 مقایسه کنیم. جناح بزرگی از اهالی سیاست در مناقشۀ 88 درگیر بودند چنانکه دهها نفرشان نیز از سیاستمدار تا روزنامهنگار بازداشت شدند. اما آیا در میان اهالی سیاسی و حزبی میتوان یک نماینده یافت که ارتباطی با این اعتراضات بازار داشته باشد؟
این همان وضعیت پیشامشروطه است که بروز آن دلایل خود را دارد. هیچ جریان سیاسیای تمایل ندارد نمایندۀ اعتصابیها باشد و معترضان نیز تمایل ندارند دست به سوی هیچ حزب یا جریان سیاسی دراز کنند. اصلاحطلبان به طور کلی سالهاست به «حزب هیس!» تبدیل شدهاند و همراه با دولت سکوت و انکار پیشه کردهاند. همۀ نشانهها مؤید آن است که تدابیر دولت برای مهار بحران جواب نداده است. هر نظارهگر بیطرفی میفهمد این بحران مانند گلولۀ برفی دائم بزرگتر میشود. وقتی بازاریان کرکرهها را پایین میکشند یعنی بحران به مرحلۀ عمیقی رسیده است.
پیش از هر چیز این گسست عمیق میان جامعه و نهاد سیاست باید پر شود وگرنه دیگران از این گسست به نفع خود بهره خواهند برد! تا همینجا بخش بزرگی از مردم که سرمایۀ غیرنقدی نداشتند بازنده بودهاند، نگذارید این باخت فراگیرتر و بزرگتر شود...
@tarikhandishi
Forwarded from حمیدرضا جلائیپور (جامعهشناس)
👁🗨 نگاه تحليلگران: "تشکیل مجمع تشخیص منافع ملی و مصالح عمومی"
👈 عباس موسایی، فعال سیاسی و تحلیلگر اصلاحطلب، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ کشور ما بیش از هر زمان دیگر نیازمند عبور از وضعیت استثنایی به وضعیت نرمال است.
✍ پیمودن این مسیر به طرق مسالمت آمیز، راه های خشن، واکنشهای رادیکال و مخاطرات وضعیت استثنایی را کم می کند.
✍ اینکه کلیت نظام سیاسی مستقر، به این نتیجه برسد که به منطق مصالح عمومی و منافع ملی تغییر رویه دهد، آغاز عادی سازی کم هزینه است.
✍ از آنجا که هر تحول بزرگ، ابتدا در ذهنیتها اتفاق می افتد؛ بنابراین، مقدمه هر نوع بهبود، تحول در ذهنیتها برای کانونی شدن حقوق ملت، منافع ملی و مصالح عمومی است.
✍این تحول دو بخش دارد؛ حاکمیت و ملت. حاکمیت، در این جهت می تواند مجمع تشخیص مصالح عمومی و منافع ملی، متشکل از بزرگان جریانهای سیاسی مسالمت جو را تشکیل دهد.
✍ این مجمع طی یک ماه جلسات مکرر، مشکلات و معضلات کنونی کشور و راه های برون رفت کشور از این معضلات را تدوین و به حاکمیت ارائه دهد. پس از تدوین متن استراتژی کلان منافع ملی و مصالح عمومی، پایان کار خود را اعلام کند.
✍ راهکارهایی جهت تقویت نظم و آرامش کشور، عبور از وضعیت نابسامان و رویکردهای ضد منافع ملی، تنظیم سند و منشور صلح و آشتی ملی، تقویت انسجام ملی و ارائه راهکار برای تقویت مناسبات با کشورهای اسلامی و در یک کلام ارائه دستورکارهای برد -برد در تمام حوزهها توسط این مجمع تدوین شود.
✍تقویت امید و سرمایه اجتماعی، شناخت مشکلات اساسی کشور و ارائه راهکار بر مبنای مصالح فوری، میان مدت و درازمدت ملی می تواند در دستورکار این مجمع قرار گیرد.
✍ در این مسیر لارم است که حاکمیت، اصلاحات اساسی را نقطه عزیمت تقویت رابطه ملت و حاکمیت بداند. همچنان که ملت پیروزی خود را در شکست هیچ بخشی از حاکمیت تعریف نکند و...
✍اعضای این مجمع باید از جریانهای سیاسی کشور، نیروهای سیاسی آزمون پس داده و متفکران حوزههای مختلف باشند و تشخیص مصالح ملی و تدوین استراتژی گذر از بحران وظیفه اصلی این جمع باشد.
✍ اینان متنفذین سیاسی جریانهای مختلف سیاسی-اجتماعی کشور هستند و حضور و تاثیرشان در تدوین منشور استراتژی عبور از بحران با پشتوانه طیف کثیری از ایرانیان همراه باشد.
✍این جمع می تواند شامل افراد زیر باشد: سیدمحمد خاتمی، محمدرضا عارف، علی اکبرناطق نوری، بهزاد نبوی، عبدالله نوری، آیت الله محمدی گلپایگانی، محسن صفایی فراهانی، محمد توسلی، مصطفی محقق داماد، احمد توکلی، عماد افروغ، علی مطهری، محسن رنانی، حسین علایی، حسن غفوری فرد، محمود دعایی، امامی کاشانی، محمدجواد ظریف، مرتضی نبوی، علیرضا بهشتی، اعظم طالقانی، علی جنتی، اسدالله عسکراولادی، مولوی عبدالحمید، ایت الله امینی، اکبر ترکان، ابوترابی، فیرحی، هرمیداس باوند، علی اکبر صالحی، فرشاد مومنی و کسان دیگری که این جمع انتخاب می کنند.
@javadrooh
👈 عباس موسایی، فعال سیاسی و تحلیلگر اصلاحطلب، در یادداشتی برای "راهبرد" نوشت:
✍ کشور ما بیش از هر زمان دیگر نیازمند عبور از وضعیت استثنایی به وضعیت نرمال است.
✍ پیمودن این مسیر به طرق مسالمت آمیز، راه های خشن، واکنشهای رادیکال و مخاطرات وضعیت استثنایی را کم می کند.
✍ اینکه کلیت نظام سیاسی مستقر، به این نتیجه برسد که به منطق مصالح عمومی و منافع ملی تغییر رویه دهد، آغاز عادی سازی کم هزینه است.
✍ از آنجا که هر تحول بزرگ، ابتدا در ذهنیتها اتفاق می افتد؛ بنابراین، مقدمه هر نوع بهبود، تحول در ذهنیتها برای کانونی شدن حقوق ملت، منافع ملی و مصالح عمومی است.
✍این تحول دو بخش دارد؛ حاکمیت و ملت. حاکمیت، در این جهت می تواند مجمع تشخیص مصالح عمومی و منافع ملی، متشکل از بزرگان جریانهای سیاسی مسالمت جو را تشکیل دهد.
✍ این مجمع طی یک ماه جلسات مکرر، مشکلات و معضلات کنونی کشور و راه های برون رفت کشور از این معضلات را تدوین و به حاکمیت ارائه دهد. پس از تدوین متن استراتژی کلان منافع ملی و مصالح عمومی، پایان کار خود را اعلام کند.
✍ راهکارهایی جهت تقویت نظم و آرامش کشور، عبور از وضعیت نابسامان و رویکردهای ضد منافع ملی، تنظیم سند و منشور صلح و آشتی ملی، تقویت انسجام ملی و ارائه راهکار برای تقویت مناسبات با کشورهای اسلامی و در یک کلام ارائه دستورکارهای برد -برد در تمام حوزهها توسط این مجمع تدوین شود.
✍تقویت امید و سرمایه اجتماعی، شناخت مشکلات اساسی کشور و ارائه راهکار بر مبنای مصالح فوری، میان مدت و درازمدت ملی می تواند در دستورکار این مجمع قرار گیرد.
✍ در این مسیر لارم است که حاکمیت، اصلاحات اساسی را نقطه عزیمت تقویت رابطه ملت و حاکمیت بداند. همچنان که ملت پیروزی خود را در شکست هیچ بخشی از حاکمیت تعریف نکند و...
✍اعضای این مجمع باید از جریانهای سیاسی کشور، نیروهای سیاسی آزمون پس داده و متفکران حوزههای مختلف باشند و تشخیص مصالح ملی و تدوین استراتژی گذر از بحران وظیفه اصلی این جمع باشد.
✍ اینان متنفذین سیاسی جریانهای مختلف سیاسی-اجتماعی کشور هستند و حضور و تاثیرشان در تدوین منشور استراتژی عبور از بحران با پشتوانه طیف کثیری از ایرانیان همراه باشد.
✍این جمع می تواند شامل افراد زیر باشد: سیدمحمد خاتمی، محمدرضا عارف، علی اکبرناطق نوری، بهزاد نبوی، عبدالله نوری، آیت الله محمدی گلپایگانی، محسن صفایی فراهانی، محمد توسلی، مصطفی محقق داماد، احمد توکلی، عماد افروغ، علی مطهری، محسن رنانی، حسین علایی، حسن غفوری فرد، محمود دعایی، امامی کاشانی، محمدجواد ظریف، مرتضی نبوی، علیرضا بهشتی، اعظم طالقانی، علی جنتی، اسدالله عسکراولادی، مولوی عبدالحمید، ایت الله امینی، اکبر ترکان، ابوترابی، فیرحی، هرمیداس باوند، علی اکبر صالحی، فرشاد مومنی و کسان دیگری که این جمع انتخاب می کنند.
@javadrooh
راه اصلاح امور عبور از «استثنا» و بازگشت به قاعده است.👇👇
...........................
ایران و سه گزینه
نویسنده: مجید تفرشی -مورخ
اين نكته را جاي ديگري هم گفته و نوشته ام:
ايران در حال حاضر در مواجهه با آمريكاي ترامپ سه گزينه مشخص دارد:
اول- ادامه وضع فعلي و حركت تدريجي تقريبي به سوي دوران احمدي نژاد.
دوم- تسليم و پذيرش مطلق منويات آمريكا و فرمانهاي پمپئو، همانند الگوي ليبي و كره شمالي و ...
سوم- مذاكره مستقيم و صريح واقع بينانه با آمريكا براي كسب حداكثر امتياز ممكن و دادن حداقل امتياز (در حد توان و واقعيات موجود)
صرف نظر از اين كه كدام يك از اين سه گزينه ها خوب و مطلوب است، ولي مطمئنا، گزينه هاي اول و دوم مطلوب و خواسته لابي اسراييل و سعودي و ايران ستيزان جهان است و آنها، همچون برجام، با گزينه سوم مخالف خواهند بود.
گزينه سوم، تلخ، دشوار، پرمانع، نامطمئن، غيرمنصفانه و خطرناك است، ولي حتما دامنه خسارات و خطراتش از دو گزينه ديگر كمتر است.
@IRANIntellectuals
@hamidrezajalaeipoor
...........................
ایران و سه گزینه
نویسنده: مجید تفرشی -مورخ
اين نكته را جاي ديگري هم گفته و نوشته ام:
ايران در حال حاضر در مواجهه با آمريكاي ترامپ سه گزينه مشخص دارد:
اول- ادامه وضع فعلي و حركت تدريجي تقريبي به سوي دوران احمدي نژاد.
دوم- تسليم و پذيرش مطلق منويات آمريكا و فرمانهاي پمپئو، همانند الگوي ليبي و كره شمالي و ...
سوم- مذاكره مستقيم و صريح واقع بينانه با آمريكا براي كسب حداكثر امتياز ممكن و دادن حداقل امتياز (در حد توان و واقعيات موجود)
صرف نظر از اين كه كدام يك از اين سه گزينه ها خوب و مطلوب است، ولي مطمئنا، گزينه هاي اول و دوم مطلوب و خواسته لابي اسراييل و سعودي و ايران ستيزان جهان است و آنها، همچون برجام، با گزينه سوم مخالف خواهند بود.
گزينه سوم، تلخ، دشوار، پرمانع، نامطمئن، غيرمنصفانه و خطرناك است، ولي حتما دامنه خسارات و خطراتش از دو گزينه ديگر كمتر است.
@IRANIntellectuals
@hamidrezajalaeipoor
Forwarded from فردای بهتر (مصطفی تاجزاده)
برخورد با "سیاهنمایان" همچون نبرد با "آسیاببادی" مضحک است و سرکوب تظاهرات نتیجه عکس میدهد. رئیس جمهور باید تهدید فعلی را با اصلاح سیاستها به فرصتی تاریخی بدل کند.
#توییت
#توییت