Forwarded from سهند ایرانمهر
علی ربیعی، وزیر تعاون در حکمی سلیمان پاکسرشت را به عنوان معاون خود و رئیس جدید سازمان آموزش فنی و حرفهای کشور منصوب کرد. پاک سرشت، جامعه شناس و از کردهای اهل سنت کشور است. @sahandiranmehr
Forwarded from دوباره ایران
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
♦️در سال های جنگ از دکتر فریدون جنیدی دعوت شد که در دانشگاه ناپل ایتالیا تدریس کند.
او در پاسخ گفت: باید مراقب مادر پيرم باشم!
اما مادر او چه کسی بود؟
@dobareh_iran96
او در پاسخ گفت: باید مراقب مادر پيرم باشم!
اما مادر او چه کسی بود؟
@dobareh_iran96
Forwarded from روزآروز
معاون قوه قضاییه گفته است که صادق آملیلاریجانی،رییس دستگاه قضا،هم با تعلیق عضو زرتشتی شورای شهر یزد مخالف است./ایران
@roozArooz_news
@roozArooz_news
Forwarded from شهروند خاورميانه ( فرهمند عليپور)
داعش در سوريه و عراق آخرين نفس هايش را مى كشد و امروز هر كس سعى دارد خود را قهرمان شكست داعش بخواند. نيروهاى نظامى كُرد در عراق و سوريه، ائتلاف آمريكايى، ارتش هاى عراق و سوريه، حشد الشعبى و ...
مقامات ايران اما نبايد از اين فرصت تاريخى غفلت كنند. جشن پايان خلافت سياه داعش بايد در تهران و با حضور مقامات ارشد كشورهاى خط مقدم مبارزه با داعش، برگزار شود. با حضور مقامات عاليرتبه عراقى، سورى، لبنانى ، كردها و حشد الشعبى.
نبايد اجازه داد نقش مهم و ويژه ايران در از پاى درآمدن خلافت سياه داعش، زير هجوم تبليغات رسانه اى مصادره و البته قربانى و فراموش شوند.
مقامات ايران اما نبايد از اين فرصت تاريخى غفلت كنند. جشن پايان خلافت سياه داعش بايد در تهران و با حضور مقامات ارشد كشورهاى خط مقدم مبارزه با داعش، برگزار شود. با حضور مقامات عاليرتبه عراقى، سورى، لبنانى ، كردها و حشد الشعبى.
نبايد اجازه داد نقش مهم و ويژه ايران در از پاى درآمدن خلافت سياه داعش، زير هجوم تبليغات رسانه اى مصادره و البته قربانى و فراموش شوند.
Forwarded from آیا خبر
■ پیام ماشاا... شمس الواعظین درباره لایحه نظام جامع رسانه ای
■سلام برهمکاران عزیز وگرامی
چنانکه میدانید دولت دکتر حسن روحانی در حال تقدیم لایحه نظام جامع رسانه ای کشور به مجلس جهت تصویب واجرا است...در تدوین این نظام جامع رسانه با هیچ یک از سازمانهای معتبر صنفی روزنامه نگاران رایزنی ومشورت نشده وبه گفته بسیاری از مشفقان این نظام جامع رسانه دست دستگاههای نظارتی را برای محدود کردن کار رسانه در کشور باز میکند وبه روشهای کنونی مشروعیت قانونی میدهد...از همه همکارانم در سراسر کشور تقاضا دارم از طریق راه انداختن کمپین مخالفت بااین لایحه واکنش خودرا به اقدام دولت حسن روحانی نشان دهند واز حریم حرفه خود پاسداری کنند..
@aavaanews
■سلام برهمکاران عزیز وگرامی
چنانکه میدانید دولت دکتر حسن روحانی در حال تقدیم لایحه نظام جامع رسانه ای کشور به مجلس جهت تصویب واجرا است...در تدوین این نظام جامع رسانه با هیچ یک از سازمانهای معتبر صنفی روزنامه نگاران رایزنی ومشورت نشده وبه گفته بسیاری از مشفقان این نظام جامع رسانه دست دستگاههای نظارتی را برای محدود کردن کار رسانه در کشور باز میکند وبه روشهای کنونی مشروعیت قانونی میدهد...از همه همکارانم در سراسر کشور تقاضا دارم از طریق راه انداختن کمپین مخالفت بااین لایحه واکنش خودرا به اقدام دولت حسن روحانی نشان دهند واز حریم حرفه خود پاسداری کنند..
@aavaanews
Forwarded from حمیدرضا جلائیپور (جامعهشناس)
بنام خدا
دولت موازی و قلاده «سازمان نظام رسانه»
حمیدرضا جلائی پور
متاسفانه سازمان حکمرانی در ایران دو سطح دارد. سطح اول سطح آشکار جمهوری اسلامی است که شامل قوای سه گانه و نهادهای حکومتی است. این سطح از حکومت کشور را اداره می کند. این سطح از حکومت تاحدودی برای شهروندان و نیروهای جامعه مدنی قابل مراجعه و پیگیری است. سطح دوم حکومت سطح «نا آشکار و دولت موازی» است. دولت موازی مانند دولت رسمی از امکانات و اقتدار دولت رسمی برخوردار است. ولی بر خلاف سطح اول، دولت موازی برای شهروندان و نیروهای جامعه مدنی قابل مراجعه و پیگیری نیست- تقریبا دولت موازی به مردم پاسخگو نیست.
کارکرد اصلی دولت موازی انجام اموری است که دولت رسمی در جمهوری اسلامی دوست ندارد مسولیت مستقیم انجام آنرا بعهده بگیرد ولی انجام این امور را «تندروها» برای بقای نظام سیاسی ایران مفید تشخیص می دهند. در دهه های گذشته دولت موازی کوشش داشته اغلب نیروهای جامعه مدنی را بدون پاسخگویی کنترل کند. بطور مثال دولت موازی ابتدا کوشش کرد با تشکل های شبه حکومتی کارگری پنبه تشکل های واقعی کارگری را بزند؛ تمام مساجد و بعد هرگونه اجتماعات مذهبی را به کنترل در آورد؛ حتی حوزه های علمیه را از استقلال تاریخی خود خارج کرده و شبه حکومتی کند؛ با تاسیس سازمان های موازی دانشجویی انجمن های اسلامی مستقل دانشجویی را کنترل کند؛ به نحوی کانون مستقل وکلا را از کارایی بیاندازد. البته میزان موفقیت دولت موازی در اینجا محل بحث من نیست ولی این کنترل ها امری است که پیگیری شده و می شود. به یک تعبیر می توان گفت یکی از وعده های جناب روحانی کنترل دولت موازی بوده است نه پیشروی آن.
متاسفانه از زمره جدیدترین اقدام «دولت موازی» پیگیری لایحه « سازمان نظام رسانه» است. به موجب این لایحه قرار است کلیه دست اندر کاران رسانه از خبرنگار تا مدیر مسول و سرمایه گذار رسانه همگی حکومتی شوند و ریشه رکن چهارم دموکراسی در جامعه مدنی زده شود. متاسفانه این طرح از سوی معاونت مطبوعات وزارت ارشاد ( جناب انتظامی) آهسته آهسته درحال پیگیری است. و حاملان این طرح چنان اعتماد به نفس پیدا کرده اند که اخیرا اخبار پیشروی این لایحه را در سایت دولت منعکس کرده اند!!
من دوست دارم چنین فکر کنم خبررسانی فوق از سوی دولت از خطاهای دولت روحانی بوده است. زیرا تصویب چنین لایحه ای اولا برخلاف وعده های آشکار روحانی در دفاع از روزنامه نگاران است. روزنامه نگارانی که در کنار دانشجویان حامیان درجه اول روحانی بوده و هستند. ثانیا قرار بود وزیر رفاه جناب روحانی انجمن روزنامه نگاران را بازگشایی کند نه موانع قانونی و ساختاری علیه مطبوعات وضع کنند.ثالثا دولت روحانی که با ابر چالشهایی مثل بیکاری، بی آبی، هجوم ریزگردها و آسیب های اجتماعی و مالباختگان و افراطی های ترامپی روبرو است از کنترل روزنامه نگاران ( که در اصل گویی کنترل پایگاه اجتماعی خود دولت است) چه سودی می برد؟! انتظار این بود دولت دوم روحانی از دولت اول چابک تر و موثرتر ظاهر شود نه بر عکس.
@hamidrezajalaeipour
دولت موازی و قلاده «سازمان نظام رسانه»
حمیدرضا جلائی پور
متاسفانه سازمان حکمرانی در ایران دو سطح دارد. سطح اول سطح آشکار جمهوری اسلامی است که شامل قوای سه گانه و نهادهای حکومتی است. این سطح از حکومت کشور را اداره می کند. این سطح از حکومت تاحدودی برای شهروندان و نیروهای جامعه مدنی قابل مراجعه و پیگیری است. سطح دوم حکومت سطح «نا آشکار و دولت موازی» است. دولت موازی مانند دولت رسمی از امکانات و اقتدار دولت رسمی برخوردار است. ولی بر خلاف سطح اول، دولت موازی برای شهروندان و نیروهای جامعه مدنی قابل مراجعه و پیگیری نیست- تقریبا دولت موازی به مردم پاسخگو نیست.
کارکرد اصلی دولت موازی انجام اموری است که دولت رسمی در جمهوری اسلامی دوست ندارد مسولیت مستقیم انجام آنرا بعهده بگیرد ولی انجام این امور را «تندروها» برای بقای نظام سیاسی ایران مفید تشخیص می دهند. در دهه های گذشته دولت موازی کوشش داشته اغلب نیروهای جامعه مدنی را بدون پاسخگویی کنترل کند. بطور مثال دولت موازی ابتدا کوشش کرد با تشکل های شبه حکومتی کارگری پنبه تشکل های واقعی کارگری را بزند؛ تمام مساجد و بعد هرگونه اجتماعات مذهبی را به کنترل در آورد؛ حتی حوزه های علمیه را از استقلال تاریخی خود خارج کرده و شبه حکومتی کند؛ با تاسیس سازمان های موازی دانشجویی انجمن های اسلامی مستقل دانشجویی را کنترل کند؛ به نحوی کانون مستقل وکلا را از کارایی بیاندازد. البته میزان موفقیت دولت موازی در اینجا محل بحث من نیست ولی این کنترل ها امری است که پیگیری شده و می شود. به یک تعبیر می توان گفت یکی از وعده های جناب روحانی کنترل دولت موازی بوده است نه پیشروی آن.
متاسفانه از زمره جدیدترین اقدام «دولت موازی» پیگیری لایحه « سازمان نظام رسانه» است. به موجب این لایحه قرار است کلیه دست اندر کاران رسانه از خبرنگار تا مدیر مسول و سرمایه گذار رسانه همگی حکومتی شوند و ریشه رکن چهارم دموکراسی در جامعه مدنی زده شود. متاسفانه این طرح از سوی معاونت مطبوعات وزارت ارشاد ( جناب انتظامی) آهسته آهسته درحال پیگیری است. و حاملان این طرح چنان اعتماد به نفس پیدا کرده اند که اخیرا اخبار پیشروی این لایحه را در سایت دولت منعکس کرده اند!!
من دوست دارم چنین فکر کنم خبررسانی فوق از سوی دولت از خطاهای دولت روحانی بوده است. زیرا تصویب چنین لایحه ای اولا برخلاف وعده های آشکار روحانی در دفاع از روزنامه نگاران است. روزنامه نگارانی که در کنار دانشجویان حامیان درجه اول روحانی بوده و هستند. ثانیا قرار بود وزیر رفاه جناب روحانی انجمن روزنامه نگاران را بازگشایی کند نه موانع قانونی و ساختاری علیه مطبوعات وضع کنند.ثالثا دولت روحانی که با ابر چالشهایی مثل بیکاری، بی آبی، هجوم ریزگردها و آسیب های اجتماعی و مالباختگان و افراطی های ترامپی روبرو است از کنترل روزنامه نگاران ( که در اصل گویی کنترل پایگاه اجتماعی خود دولت است) چه سودی می برد؟! انتظار این بود دولت دوم روحانی از دولت اول چابک تر و موثرتر ظاهر شود نه بر عکس.
@hamidrezajalaeipour
Forwarded from راهبرد
📰 پیشخوان: هفتهنامه "نیوزویک" با تیتر "افعی ها در یک هواپیما" از دولت ترامپ بعنوان احتمالا فاسدترین تیمی که در تاریخ آمریکا بر کاخ سفید حاکم شده، نام برده است.
@javadrooh
@javadrooh
Forwarded from راهبرد
📰 پیشخوان: هفتهنامه "اکونومیست" به بررسی تهدید دموکراسی از سوی شبکههای اجتماعی پرداخته است.
@javadrooh
@javadrooh
Forwarded from یادداشتها
ایران، تنها است
صحنۀ سیاسی ایران، پر از زدوخوردهای جناحی است. غول خشکسالی دهان گشوده است که ایران را مانند لقمهای راحةالحلقوم در کام بکشد. ایران، نه مسئلۀ دانشگاهها است و نه مسئلۀ حوزه و نه مسئلۀ رسانهها و نه حتی مسئلۀ روشنفکران. با هیچ کشوری در دنیا دوستی استراتژیک نداریم و اگر روزی بلایی بر سر ایران بیاید، کسی نیست که جنازههای ما را به خاک بسپارد. هیچ کس برای آینده نمیجنگد؛ همه در گذشته ماندهایم و باد در آستین کینههای کهنه میافکنیم. گروهی مهمترین مسئلۀ عالم و آدم را ماجرای سقیفه میدانند و آرزویی جز آزادی قمهزنی ندارند. آرزوی گروهی دیگر نیز بیش از این نیست که از اسلام انتقام بگیرند و روحانیت را در زندان قم به بند بکشند. صدای سنتور و سهتار خاموش است و آواز طبل و شیپور، بلند. هفتم آبان دشمن اربعین شده است و راهپیمایان اربعین میروند تا مرزهای ایران اسلامی را تا بینالنهرین بگسترند. نفت، دشمن آب و قاتل هوا شده است. آسمان نمیبارد، زمین نمیروید، دهانها نمیخندند، مادران افسرده و پدران شرمندهاند. تهران روی گسل زلزله نشسته است و خدا را شکر میکند که از آسمان سنگ نمیبارد. قم نگران چند درویش چرخنده در قونیه و چند بیت نامربوط در مثنوی است. کتابها بیمارند، قلمها پژمردهاند، سلامها سیاسی و شبها رشک روزها شدهاند.
ای ایران، ای سرای نومیدی، از تهران و اصفهان و مشهد و تبریز بگریز و بر قلۀ دماوند بنشین، تا آن روز که فرزندانت بر سر عقل آیند و تو را بخوانند که به میان آنان بازگردی.
رضا بابایی
96/8/14
@RezaBabaei43
صحنۀ سیاسی ایران، پر از زدوخوردهای جناحی است. غول خشکسالی دهان گشوده است که ایران را مانند لقمهای راحةالحلقوم در کام بکشد. ایران، نه مسئلۀ دانشگاهها است و نه مسئلۀ حوزه و نه مسئلۀ رسانهها و نه حتی مسئلۀ روشنفکران. با هیچ کشوری در دنیا دوستی استراتژیک نداریم و اگر روزی بلایی بر سر ایران بیاید، کسی نیست که جنازههای ما را به خاک بسپارد. هیچ کس برای آینده نمیجنگد؛ همه در گذشته ماندهایم و باد در آستین کینههای کهنه میافکنیم. گروهی مهمترین مسئلۀ عالم و آدم را ماجرای سقیفه میدانند و آرزویی جز آزادی قمهزنی ندارند. آرزوی گروهی دیگر نیز بیش از این نیست که از اسلام انتقام بگیرند و روحانیت را در زندان قم به بند بکشند. صدای سنتور و سهتار خاموش است و آواز طبل و شیپور، بلند. هفتم آبان دشمن اربعین شده است و راهپیمایان اربعین میروند تا مرزهای ایران اسلامی را تا بینالنهرین بگسترند. نفت، دشمن آب و قاتل هوا شده است. آسمان نمیبارد، زمین نمیروید، دهانها نمیخندند، مادران افسرده و پدران شرمندهاند. تهران روی گسل زلزله نشسته است و خدا را شکر میکند که از آسمان سنگ نمیبارد. قم نگران چند درویش چرخنده در قونیه و چند بیت نامربوط در مثنوی است. کتابها بیمارند، قلمها پژمردهاند، سلامها سیاسی و شبها رشک روزها شدهاند.
ای ایران، ای سرای نومیدی، از تهران و اصفهان و مشهد و تبریز بگریز و بر قلۀ دماوند بنشین، تا آن روز که فرزندانت بر سر عقل آیند و تو را بخوانند که به میان آنان بازگردی.
رضا بابایی
96/8/14
@RezaBabaei43
حمیدرضا جلائیپور (جامعهشناس)
ایران، تنها است صحنۀ سیاسی ایران، پر از زدوخوردهای جناحی است. غول خشکسالی دهان گشوده است که ایران را مانند لقمهای راحةالحلقوم در کام بکشد. ایران، نه مسئلۀ دانشگاهها است و نه مسئلۀ حوزه و نه مسئلۀ رسانهها و نه حتی مسئلۀ روشنفکران. با هیچ کشوری در دنیا…
در نوشته فوق👆رضا بابایی به طور موجز، ساده و ادبی اغلب ویژگی های منفی ایران در کنار هم قرار داده ولی اشاره ای به نقاط قوت جامعه ایران نکرده است. ( ولی من تحت تاثیر تیتر نوشته اش که « ایران تنها است» قرار گرفتم. و توجهی به نامتوازن بودن ارزیابی اش نکردم.😊👌)
@hamidrezajalaeipour
@hamidrezajalaeipour
Forwarded from حمید (Hamid Reza Jalaeipour)
صفحه اول از دو صفحه
تواناییهای ایران
حمیدرضا جلائی پور
وقتی نوشته کوتاه و موجز « ایران تنها است» را در این کانال👆 به اشتراک گذاشتم، در توضیح کوتاهی اشاره کردم نویسنده در تحلیل ایران فقط به «ناتوانایی های ایران» اشاره کرده است و به توانایی های ایران نپرداخته است. سپس خوانندگان و کاربران من را به پرسش کشیدند که این «تواناییهای ایران» کدام است؟ به نظر من این تواناییها زیاد است و فقط به بعضی از آنها اشاره می کنم.
▪️ایران بر اساس شاخص هایی که معرف سطح آموزش، بهداشت، درمان و امنیت در سطح ملی است، در لیست بیش از صدوهشتاد کشور جهان در بالای لیست قرار دارد (بیان کمی این موقعیت را در روزهای آتی با دقت بیشتر روشن می کنم).
▪️ایران نیروهای جوان و متخصص زیادی تولید کرده است- یعنی ایران جزو کشورهای با سرمایه بالای نیروی انسانی است.
▪️ایران بیش از چهار میلیون مهاجر که در مجموع ماهر و ثروتمند اند در کشورهای پیشرفته جهان دارد- با ثروتی بیش از هزار میلیارد دلار. این مهاجرین با مهاجرین ایران در پایان قرن ۱۹ به قفقاز تفاوت اساسی دارد. صد سال پیش ایرانیان بخاطر فرار از گرسنگی به قفقاز مهاجرت می کردند، در صورتیکه مهاجرین چهار دهه اخیر توانمندند و برای زندگی در وضعیت و حکمرانی بهتر مهاجرت کرده اند و همچنان دوستدار دو آتشه کشورشان هستند.
▪️ایران کشوری است که بیش از یک صد سال است که از نظام سیاسی موروثی و غیر پاسخگو گسسته است و برای استقرار نهادهای یک «دولت- ملت شهروندی» تلاش جدی می کند. در این راه دو انقلاب ( که انقلاب مشروطه ما از حیث زمان سرآمد بود و انقلاب اسلامی ما از بعد مردمی و خشونت پرهیزی در میان دیگر انقلابها سرآمد بود) و سه جنبش ملی دموکراتیک را به نمایش گذاشته است.
▪️ایران کشوری است که در هشت سال جنگ عراق با ایران قهرمانانه از وجب وجب خاکش دفاع کرد- در جنگی که تمام قدرتهای جهانی و منطقه ای پشت صدام بودند.
▪️ایران کشوری است که جامعه مدنی زنده دارد. این جامعه مدنی از حیث سازمانی ضعیف است ولی اولا این جامعه مدنی از حیث پرسنلی قوی است، زیرا:
این جامعه مدنی میلیونها «فرد ایرانی» در سراسر ایران حتی در اعماق روستا ها دارد که در تشخیص مصلحت عمومی در اندازه « یک نهاد و سازمان» عمل می کنند. شاهکار انتخابات ۹۲، ۹۴ و ۹۶ در ایران عمدتا بر دوش این افراد است.
این جامعه مدنی متفکران درجه اول و در کنار مردمی چون سروش، شبستری، ملکیان، آشوری، فولادوند، شایگان و ... دارد.
این جامعه مدنی شخصیت های سیاسی با بصیرت، با تجربه، پاکدست، صبور مدنی مثل: خاتمی، میر حسین، زهرا رهنورد، کروبی، بهزاد نبوی، محسن میردامادی و ... دارد.
این جامعه مدنی اپوزیسیون نجیب مثل عزت سحابی، ابراهیم یزدی، علیرضا رجائی، احمد سلامتیان، فرخ نگهدار و ... دارد.
این جامعه مدنی در بیست سال گذشته پایدارترین حرکت اصلاحی را ( در مقایسه با تاریخ معاصر ایران و کشورهای همسایه) به نمایش گذاشته است. به همین دلیل وقتی در سال ۸۸ در پایان روز رای گیری در شرایطی که هنوز رای گیری تمام نشده بود و رسانه های تندرو احمدی نژاد را با اخذ بیست و چهار میلیون رای پیروز اعلام می کنند، میلیونها نفر به اعتراض می گویند « رای من کو»؟ و وقتی که دولت موازی این جمعیت را می نوازد، مردم و جامعه مدنی ایران برای حفظ ایران به خانه بر می گردند ولی همین مردم و جامعه مدنی پاسخ تندروها را در سال ۹۲ بصورت مدنی می دهند و شبح جنگ و تحریم ها را از بالای سر ایران کنار می زنند. ما چنین تجربه های کم نظیری را در پاکستان، مصر، سوریه، عراق و لیبی نمی بینیم.
ثانیا این جامعه مدنی از حیث فرهنگی قوی است. همزیستی و مدارای قومی به رغم تنوع فرهنگی در ایران عالی است. بهترین تجلیگاه این همزیستی قومی و فرهنگی در دانشگاه ها، در بیمارستانها، در سربازخانه ها، در کارخانه ها، در تفریحگاهها، در تورهای جمعی مسافرتی، در بازدید از جبهه ها، در منطقه بزرگ سعادت آباد تهران و ... است.
ثالثا در مجال این نوشته نیست که از سرمایه های تاریخی و استانی ایران بحث کنیم.
ادامه 👇
تواناییهای ایران
حمیدرضا جلائی پور
وقتی نوشته کوتاه و موجز « ایران تنها است» را در این کانال👆 به اشتراک گذاشتم، در توضیح کوتاهی اشاره کردم نویسنده در تحلیل ایران فقط به «ناتوانایی های ایران» اشاره کرده است و به توانایی های ایران نپرداخته است. سپس خوانندگان و کاربران من را به پرسش کشیدند که این «تواناییهای ایران» کدام است؟ به نظر من این تواناییها زیاد است و فقط به بعضی از آنها اشاره می کنم.
▪️ایران بر اساس شاخص هایی که معرف سطح آموزش، بهداشت، درمان و امنیت در سطح ملی است، در لیست بیش از صدوهشتاد کشور جهان در بالای لیست قرار دارد (بیان کمی این موقعیت را در روزهای آتی با دقت بیشتر روشن می کنم).
▪️ایران نیروهای جوان و متخصص زیادی تولید کرده است- یعنی ایران جزو کشورهای با سرمایه بالای نیروی انسانی است.
▪️ایران بیش از چهار میلیون مهاجر که در مجموع ماهر و ثروتمند اند در کشورهای پیشرفته جهان دارد- با ثروتی بیش از هزار میلیارد دلار. این مهاجرین با مهاجرین ایران در پایان قرن ۱۹ به قفقاز تفاوت اساسی دارد. صد سال پیش ایرانیان بخاطر فرار از گرسنگی به قفقاز مهاجرت می کردند، در صورتیکه مهاجرین چهار دهه اخیر توانمندند و برای زندگی در وضعیت و حکمرانی بهتر مهاجرت کرده اند و همچنان دوستدار دو آتشه کشورشان هستند.
▪️ایران کشوری است که بیش از یک صد سال است که از نظام سیاسی موروثی و غیر پاسخگو گسسته است و برای استقرار نهادهای یک «دولت- ملت شهروندی» تلاش جدی می کند. در این راه دو انقلاب ( که انقلاب مشروطه ما از حیث زمان سرآمد بود و انقلاب اسلامی ما از بعد مردمی و خشونت پرهیزی در میان دیگر انقلابها سرآمد بود) و سه جنبش ملی دموکراتیک را به نمایش گذاشته است.
▪️ایران کشوری است که در هشت سال جنگ عراق با ایران قهرمانانه از وجب وجب خاکش دفاع کرد- در جنگی که تمام قدرتهای جهانی و منطقه ای پشت صدام بودند.
▪️ایران کشوری است که جامعه مدنی زنده دارد. این جامعه مدنی از حیث سازمانی ضعیف است ولی اولا این جامعه مدنی از حیث پرسنلی قوی است، زیرا:
این جامعه مدنی میلیونها «فرد ایرانی» در سراسر ایران حتی در اعماق روستا ها دارد که در تشخیص مصلحت عمومی در اندازه « یک نهاد و سازمان» عمل می کنند. شاهکار انتخابات ۹۲، ۹۴ و ۹۶ در ایران عمدتا بر دوش این افراد است.
این جامعه مدنی متفکران درجه اول و در کنار مردمی چون سروش، شبستری، ملکیان، آشوری، فولادوند، شایگان و ... دارد.
این جامعه مدنی شخصیت های سیاسی با بصیرت، با تجربه، پاکدست، صبور مدنی مثل: خاتمی، میر حسین، زهرا رهنورد، کروبی، بهزاد نبوی، محسن میردامادی و ... دارد.
این جامعه مدنی اپوزیسیون نجیب مثل عزت سحابی، ابراهیم یزدی، علیرضا رجائی، احمد سلامتیان، فرخ نگهدار و ... دارد.
این جامعه مدنی در بیست سال گذشته پایدارترین حرکت اصلاحی را ( در مقایسه با تاریخ معاصر ایران و کشورهای همسایه) به نمایش گذاشته است. به همین دلیل وقتی در سال ۸۸ در پایان روز رای گیری در شرایطی که هنوز رای گیری تمام نشده بود و رسانه های تندرو احمدی نژاد را با اخذ بیست و چهار میلیون رای پیروز اعلام می کنند، میلیونها نفر به اعتراض می گویند « رای من کو»؟ و وقتی که دولت موازی این جمعیت را می نوازد، مردم و جامعه مدنی ایران برای حفظ ایران به خانه بر می گردند ولی همین مردم و جامعه مدنی پاسخ تندروها را در سال ۹۲ بصورت مدنی می دهند و شبح جنگ و تحریم ها را از بالای سر ایران کنار می زنند. ما چنین تجربه های کم نظیری را در پاکستان، مصر، سوریه، عراق و لیبی نمی بینیم.
ثانیا این جامعه مدنی از حیث فرهنگی قوی است. همزیستی و مدارای قومی به رغم تنوع فرهنگی در ایران عالی است. بهترین تجلیگاه این همزیستی قومی و فرهنگی در دانشگاه ها، در بیمارستانها، در سربازخانه ها، در کارخانه ها، در تفریحگاهها، در تورهای جمعی مسافرتی، در بازدید از جبهه ها، در منطقه بزرگ سعادت آباد تهران و ... است.
ثالثا در مجال این نوشته نیست که از سرمایه های تاریخی و استانی ایران بحث کنیم.
ادامه 👇
Forwarded from حمید (Hamid Reza Jalaeipour)
صفحه دوم و پایانی.
▪️ایران کشوری است که بوروکراسی دولتش سراسر سرزمین ایران را برای اجرای خدمات پوشش می دهد. اگرچه در دولت ایران همچنان با حمایت دولت موازی در برابر سازوکارهای دموکراتیک مقاومت می شود. ولی ایران در منطقه لغزنده خاورمیانه از « دولت قوی» برخوردار است. منظور از دولت قوی این است که نظام سیاسی ایران می تواند امنیت شهروندان را برقرار کند و از لحاظ خدمات رسانی آنقدر توانایی دارد که از فقر خشن یا گسترش اعتراض گرسنگان جلوگیری کند- یک سوم منابع عمومی ایران هزینه اقشار آسیب پذیر می شود. ( ظریف اینکه ایران اولا در شرایط تحریم از دولت قوی برخوردار است ثانیا در خوشبینانه ترین حالت بوش پسر و ترامپ نامتعادل دوست داشتند و دارند که ایران به «وضعیت ناامنی افغانستان» دچار شود- که خوشبختانه تاکنون دولت و جامعه مدنی ایران راست افراطی آمریکا و اسرائیل را ناکام گذاشته است.)
▪️بابایی در نوشته نامتوازن «ایران تنها است» غیر از اینکه به تواناییهای ایران ( که در بالا به بعضی از آنها اشاره شد) اشاره نکرده است اشکال دیگر نوشته اش این است که او تمام ناتوانایی های کشور را به «یکسان» لیست کرده است و نگفته کدام ضعف ایران از میان ضعف هایش مهمتر است. به نظر من مهمترین و خطیر ترین نقطه ضعف ایران در نظام تدبیر و حکمرانی ایران است. و این ضعف بدین معنا است که در مجموع نیرو های حامل نظام تدبیر ایران هنوز نتوانسته اند سر عناوین مهمترین مسائل ایران و نحوه حل آن « اجماع» کنند. باز به نظر من مهمترین مسائلی که کیان ایران را با مخاطره روبرو می کند و به اجماع در نظر و عمل نیاز دارد اینها است:
چرا ایران برای همه ایرانیان برابر نیست؛
اگر راه حل نهایی ابر چالش ایران یعنی بیکاری سرمایه گذاری خارجی است چرا موانعش برداشته نمی شود؛
طرح جامع «جلوگیری از فرسایش اقلیم ایران» مختصاتش چیست؛
اگر راه ریشه ای مبارزه با آسیب های اجتماعی « توسعه همه جانبه و پایدار و برابر قومی- ملی» است، چرا همچنان دولت موازی با شعار انقلاب دائمی در برابر توسعه ایران مقاومت می کند؛
چرا برای مبارزه با «فساد فراگیر و سیستمی» دو سوم ارکان نظام سیاسی از اصل شفاف سازی می گریزند؛
چرا شبکه های عظیم صدا و سیما در خدمت «عرصه عمومی نقد و بررسی» در جامعه نیست؛
چرا جلوی بلای تجاری سازی نظام علمی و تخصصی کشور گرفته نمی شود؛
چرا بروکراسی حجیم و غول آسای ایران همچنان فاقد «طرح جامع کوچک سازی، چابک سازی و مبتنی بر شایسته سالاری» است؛
و مسائل ملی دیگر که حل آن نیازمند « اجماع» در نظام تدبیر و حکمرانی کشور است.
▪️به بیان دیگر مهمترین مساله ایران در «اغتشاش» در نظام تدبیر و حکمرانی کشور است. و متاسفانه این اغتشاش بخاطر ناآگاهی نیست بلکه بخاطر «منافع و هویت یابی غیر قابل دفاع» عده ای نه چندان پرشمار در ساخت سیاسی کشور است.
پایان
@hamidrezajalaeipour
▪️ایران کشوری است که بوروکراسی دولتش سراسر سرزمین ایران را برای اجرای خدمات پوشش می دهد. اگرچه در دولت ایران همچنان با حمایت دولت موازی در برابر سازوکارهای دموکراتیک مقاومت می شود. ولی ایران در منطقه لغزنده خاورمیانه از « دولت قوی» برخوردار است. منظور از دولت قوی این است که نظام سیاسی ایران می تواند امنیت شهروندان را برقرار کند و از لحاظ خدمات رسانی آنقدر توانایی دارد که از فقر خشن یا گسترش اعتراض گرسنگان جلوگیری کند- یک سوم منابع عمومی ایران هزینه اقشار آسیب پذیر می شود. ( ظریف اینکه ایران اولا در شرایط تحریم از دولت قوی برخوردار است ثانیا در خوشبینانه ترین حالت بوش پسر و ترامپ نامتعادل دوست داشتند و دارند که ایران به «وضعیت ناامنی افغانستان» دچار شود- که خوشبختانه تاکنون دولت و جامعه مدنی ایران راست افراطی آمریکا و اسرائیل را ناکام گذاشته است.)
▪️بابایی در نوشته نامتوازن «ایران تنها است» غیر از اینکه به تواناییهای ایران ( که در بالا به بعضی از آنها اشاره شد) اشاره نکرده است اشکال دیگر نوشته اش این است که او تمام ناتوانایی های کشور را به «یکسان» لیست کرده است و نگفته کدام ضعف ایران از میان ضعف هایش مهمتر است. به نظر من مهمترین و خطیر ترین نقطه ضعف ایران در نظام تدبیر و حکمرانی ایران است. و این ضعف بدین معنا است که در مجموع نیرو های حامل نظام تدبیر ایران هنوز نتوانسته اند سر عناوین مهمترین مسائل ایران و نحوه حل آن « اجماع» کنند. باز به نظر من مهمترین مسائلی که کیان ایران را با مخاطره روبرو می کند و به اجماع در نظر و عمل نیاز دارد اینها است:
چرا ایران برای همه ایرانیان برابر نیست؛
اگر راه حل نهایی ابر چالش ایران یعنی بیکاری سرمایه گذاری خارجی است چرا موانعش برداشته نمی شود؛
طرح جامع «جلوگیری از فرسایش اقلیم ایران» مختصاتش چیست؛
اگر راه ریشه ای مبارزه با آسیب های اجتماعی « توسعه همه جانبه و پایدار و برابر قومی- ملی» است، چرا همچنان دولت موازی با شعار انقلاب دائمی در برابر توسعه ایران مقاومت می کند؛
چرا برای مبارزه با «فساد فراگیر و سیستمی» دو سوم ارکان نظام سیاسی از اصل شفاف سازی می گریزند؛
چرا شبکه های عظیم صدا و سیما در خدمت «عرصه عمومی نقد و بررسی» در جامعه نیست؛
چرا جلوی بلای تجاری سازی نظام علمی و تخصصی کشور گرفته نمی شود؛
چرا بروکراسی حجیم و غول آسای ایران همچنان فاقد «طرح جامع کوچک سازی، چابک سازی و مبتنی بر شایسته سالاری» است؛
و مسائل ملی دیگر که حل آن نیازمند « اجماع» در نظام تدبیر و حکمرانی کشور است.
▪️به بیان دیگر مهمترین مساله ایران در «اغتشاش» در نظام تدبیر و حکمرانی کشور است. و متاسفانه این اغتشاش بخاطر ناآگاهی نیست بلکه بخاطر «منافع و هویت یابی غیر قابل دفاع» عده ای نه چندان پرشمار در ساخت سیاسی کشور است.
پایان
@hamidrezajalaeipour
ايران دنبال جنگ نبوده و نيست
وقتي موشك انصارالله يمن به فرودگاه خالد در رياض اصابت كرد. صبح روز بعد ترامپ درحالي كه از واشنگتن عازم شرق آسيا بود گفت که «به عقیده او، پرتاب موشک از یمن به عربستان، کار ایران بوده است.»
متاسفانه در اين اثنا روزنامه كيهان در اقدامي "انقلابي نمايانه" مقصد بعدي موشكهاي انصارالله را "دوبي" اعلام كرد.
خوشبختانه ديروز "راديكالنمايي" كيهان فورا پاسخ گرفت. و در كمتر از چند ساعت هيات نظارت بر مطبوعات به اين روزنامه توبيخ كتبي داد.
اين تذكر نشان داد كه ايران قصد ندارد در پازل ايران هراسي اسرائيل و عربستان و غوغاي جنگ طلبي آنان شركت كند و به اين دو كشور اجازه دهد كه دنيا را عليه ما بسيج كنند. ( و اين تفاوت دوره احمدي نژاد با دوره روحاني است.)
دبير هيات نظارت بر مطبوعات صريح گفت كه تيتر كيهان خلاف مصالح و امنيت ملي است.
@hamidrezajalaeipour
وقتي موشك انصارالله يمن به فرودگاه خالد در رياض اصابت كرد. صبح روز بعد ترامپ درحالي كه از واشنگتن عازم شرق آسيا بود گفت که «به عقیده او، پرتاب موشک از یمن به عربستان، کار ایران بوده است.»
متاسفانه در اين اثنا روزنامه كيهان در اقدامي "انقلابي نمايانه" مقصد بعدي موشكهاي انصارالله را "دوبي" اعلام كرد.
خوشبختانه ديروز "راديكالنمايي" كيهان فورا پاسخ گرفت. و در كمتر از چند ساعت هيات نظارت بر مطبوعات به اين روزنامه توبيخ كتبي داد.
اين تذكر نشان داد كه ايران قصد ندارد در پازل ايران هراسي اسرائيل و عربستان و غوغاي جنگ طلبي آنان شركت كند و به اين دو كشور اجازه دهد كه دنيا را عليه ما بسيج كنند. ( و اين تفاوت دوره احمدي نژاد با دوره روحاني است.)
دبير هيات نظارت بر مطبوعات صريح گفت كه تيتر كيهان خلاف مصالح و امنيت ملي است.
@hamidrezajalaeipour
Forwarded from امتداد
اینفوگرافی/ سهم جوانان، اصلاحطلبان و اصولگرایان از انتصابهای صورت گرفته در دوران جدید مدیریت شهری چند درصد است؟
#امتداد
@emtedadnet
#امتداد
@emtedadnet
Forwarded from آینده (عباس عبدی)
🔴آيا فريبي در كار است؟
🔻منتشر شره در اعتماد ۱۶ آبان ۹۶
🔲هنگامي كه ارتش عراق كركوك را به تصرف خود در آورد و پيشمرگهاي مستقر در آنجا عقبنشيني كردند و چاههاي نفت نيز در تصرف دولت عراق واقع شد، ايده و طرح بارزاني براي استقلال كردستان و همهپرسي آن با شكست مواجه شد، واكنش مسعود بارزاني جالب بود. او اين شكست را به خيانت ساير گروههاي كرد و نيز عدم حمايت كشورهاي ديگر مربوط نمود. در نقد اين ديدگاه گفتم كه همين جملات اقرار به شكست است و نه توجيه آن. زيرا وظيفه سياستمدار است كه هرگونه احتمالات آينده را حداقل در كوتاهمدت پيشبيني كند. بويژه بروز رفتارهايي كه قابل انتظار است نبايد از نظر دور داشته شود. از اين مقدمه كوتاه ميخواهم به نقدهايي كه اين روزها عليه مواضع و رفتار روحاني از جانب برخی اصلاحطلبان ابراز ميشود بپردازم. آنان گمان ميكنند وي دچار تغييري اساسي شده است و از اين نظر ميخواهند رفتار انتخاباتي خود را در رای دادن به او توجيه كنند و اينكه گمان دارند به آنان خيانت شده است يا فريب خوردهاند. حتي اگر اين برداشت درست هم باشد، آن را بايد نشانه ناتواني اين افراد در سياستورزي و شناخت جامعه و سياست در ايران و حتي به تعبيري ناآشنايي آنان با مفهوم سياست دانست.
🔲متأسفانه برخي از كنشگران سياسي كه خيلي زود اميدوار ميشوند و به همان نسبت نيز به سرعت نااميد ميشوند، در تحليل سياست، براي نقش و جایگاه افراد و اظهارات آنان بیش از اندازه حساب باز ميكنند. درك آنان از سياستورزي در ايران و مشاركت انتخاباتي متناقض است. از يك سو انتظارات آنان از نتايج انتخابات به نسبت راديكال است، ولي از سوي ديگر به اثربخشي اين سازوكار چندان اعتماد ندارند. در حالي كه انتخابات در ايران كاركرد و نتايج خاص خود را دارد كه لزوماً مثل كاركردهاي آن در جوامع پيشرفته نيست. مشكل سياستورزان ايراني از آنجا آغاز ميشود كه ميدانند ايرادات و مشكلات ساختاري است، و در عين حال این برداشت را کنار میگذارند و انتظارات خود از افراد را جایگزین بهبودهای ساختاری میکنند. گمان ميكنند كه فرد فعال مايشاء است و هر كاري بخواهد ميتواند انجام دهد. از آنجا كه مسايل به خوبي حلاجي و باز نميشود، روي شعارها و گفتههاي افراد بيش از حد حساب باز ميكنند. سياستورزان اسير اظهارات تاکتیکی نامزد انتخاباتي ميشوند. در حالي كه او در بهترين حالت راننده است كه ويژگيهاي خودرو و سرنشينان و ميزان بنزين آن و وضع جاده، نسبت به راننده نقش بسيار تعيينكنندهاي در روند حركت اين خودرو دارند. راننده فقط يك عنصر است، اگر رانندهاي بخواهد نامزد رانندگي پرايد شود، نميتواند ادعاي سرعت 200 كيلومتر در ساعت و عبور از پيچهاي خطرناك و حمل 10 مسافر نمايد. اگر هم ادعا كرد، ما نبايد بپذيريم.
🔲بنابراين مشكل اصلي سياستورزي در ايران آنجاست كه تمامی سياست را بر پايههاي لرزان آن كه اشخاص باشد بنا ميكنند، در حالي كه بايد تحليل بر ساختار و مولفههای بنیادی بنا شود. و تواناييهاي فرد را در چارچوب اين ساختارها و موازنه قوا ارزيابي كرد و مطلقاً، تأكيد ميكنم، مطلقاً به ادعاهاي نامزدها و اشخاص توجه نكنند. از اين زاويه و به نظر بنده آقاي روحاني تفاوت چنداني با زمان انتخابات نكرده است. خوب! در آن زمان برخي افراد دوست داشتند كه آن حرفهاي تند را بزند كه او هم ميزد اگر چه نباید میزد. بنده نیز دوست نداشتم كه اين حرفها زده شود تا با آنها خودم را فريب دهم و توجيهي براي حضور خود در پای صندوق پيدا كنم، بدون این شعارها و اظهرات تند هم رای میدادم و چه بسا این شعارها فقط موجب بدبینی بیشترم میشد. اين دولت نه توان و نه اراده مبارزه جدي با فساد را دارد و نه اقدامي موثر براي حقوق شهروندي ميتواند انجام دهد و نه منادي شفافيت خواهد بود، حداکثر کارش تدوین یک کتابچه تحت عنوان منشور حقوق شهروندی است. و حتي گمان نميكنم كه اقدام موثري در اقتصاد هم بتواند انجام دهد و... در واقع نگاه خود را معطوف به دولت نمودن و انتظار داشتن اينكه آنان كاري كنند، از اساس نادرست است. با برگ رأي به تنهايي نميتوان تغييرات اساسي ايجاد كرد، هرچند بدون آن نيز شدني نيست.
🔲نيروي سياسي بايد در درجه اول به توان و قدرت خود در بسيج اجتماعي و اثرگذاري مدني توجه كند. متأسفانه اصلاحطلبان توقعات غيرواقعي از دولت و رييس آن دارند. آنان راهي جز رأي دادن به روحاني نداشتند. اگر اين كار را نميكردند، مواجه با گزينهاي ميشدند كه امروز صدبار پشيمان بودند. آنان به عللي نميتوانند از قطعه اصلي خود استفاده كنند، و به اجبار از قطعه نامتناسب با دستگاه اصلاحات استفاده كردهاند، ولي انتظار كاركرد مشابه را دارند.
در خصوص شهرداري هم اين مشكل به نحو ديگري نمايان ميشود. اصلاحطلبان ميان دو گرايش به نسبت متضاد گیر افتادهاند. هنوز نتوانستهاند میان
🔻منتشر شره در اعتماد ۱۶ آبان ۹۶
🔲هنگامي كه ارتش عراق كركوك را به تصرف خود در آورد و پيشمرگهاي مستقر در آنجا عقبنشيني كردند و چاههاي نفت نيز در تصرف دولت عراق واقع شد، ايده و طرح بارزاني براي استقلال كردستان و همهپرسي آن با شكست مواجه شد، واكنش مسعود بارزاني جالب بود. او اين شكست را به خيانت ساير گروههاي كرد و نيز عدم حمايت كشورهاي ديگر مربوط نمود. در نقد اين ديدگاه گفتم كه همين جملات اقرار به شكست است و نه توجيه آن. زيرا وظيفه سياستمدار است كه هرگونه احتمالات آينده را حداقل در كوتاهمدت پيشبيني كند. بويژه بروز رفتارهايي كه قابل انتظار است نبايد از نظر دور داشته شود. از اين مقدمه كوتاه ميخواهم به نقدهايي كه اين روزها عليه مواضع و رفتار روحاني از جانب برخی اصلاحطلبان ابراز ميشود بپردازم. آنان گمان ميكنند وي دچار تغييري اساسي شده است و از اين نظر ميخواهند رفتار انتخاباتي خود را در رای دادن به او توجيه كنند و اينكه گمان دارند به آنان خيانت شده است يا فريب خوردهاند. حتي اگر اين برداشت درست هم باشد، آن را بايد نشانه ناتواني اين افراد در سياستورزي و شناخت جامعه و سياست در ايران و حتي به تعبيري ناآشنايي آنان با مفهوم سياست دانست.
🔲متأسفانه برخي از كنشگران سياسي كه خيلي زود اميدوار ميشوند و به همان نسبت نيز به سرعت نااميد ميشوند، در تحليل سياست، براي نقش و جایگاه افراد و اظهارات آنان بیش از اندازه حساب باز ميكنند. درك آنان از سياستورزي در ايران و مشاركت انتخاباتي متناقض است. از يك سو انتظارات آنان از نتايج انتخابات به نسبت راديكال است، ولي از سوي ديگر به اثربخشي اين سازوكار چندان اعتماد ندارند. در حالي كه انتخابات در ايران كاركرد و نتايج خاص خود را دارد كه لزوماً مثل كاركردهاي آن در جوامع پيشرفته نيست. مشكل سياستورزان ايراني از آنجا آغاز ميشود كه ميدانند ايرادات و مشكلات ساختاري است، و در عين حال این برداشت را کنار میگذارند و انتظارات خود از افراد را جایگزین بهبودهای ساختاری میکنند. گمان ميكنند كه فرد فعال مايشاء است و هر كاري بخواهد ميتواند انجام دهد. از آنجا كه مسايل به خوبي حلاجي و باز نميشود، روي شعارها و گفتههاي افراد بيش از حد حساب باز ميكنند. سياستورزان اسير اظهارات تاکتیکی نامزد انتخاباتي ميشوند. در حالي كه او در بهترين حالت راننده است كه ويژگيهاي خودرو و سرنشينان و ميزان بنزين آن و وضع جاده، نسبت به راننده نقش بسيار تعيينكنندهاي در روند حركت اين خودرو دارند. راننده فقط يك عنصر است، اگر رانندهاي بخواهد نامزد رانندگي پرايد شود، نميتواند ادعاي سرعت 200 كيلومتر در ساعت و عبور از پيچهاي خطرناك و حمل 10 مسافر نمايد. اگر هم ادعا كرد، ما نبايد بپذيريم.
🔲بنابراين مشكل اصلي سياستورزي در ايران آنجاست كه تمامی سياست را بر پايههاي لرزان آن كه اشخاص باشد بنا ميكنند، در حالي كه بايد تحليل بر ساختار و مولفههای بنیادی بنا شود. و تواناييهاي فرد را در چارچوب اين ساختارها و موازنه قوا ارزيابي كرد و مطلقاً، تأكيد ميكنم، مطلقاً به ادعاهاي نامزدها و اشخاص توجه نكنند. از اين زاويه و به نظر بنده آقاي روحاني تفاوت چنداني با زمان انتخابات نكرده است. خوب! در آن زمان برخي افراد دوست داشتند كه آن حرفهاي تند را بزند كه او هم ميزد اگر چه نباید میزد. بنده نیز دوست نداشتم كه اين حرفها زده شود تا با آنها خودم را فريب دهم و توجيهي براي حضور خود در پای صندوق پيدا كنم، بدون این شعارها و اظهرات تند هم رای میدادم و چه بسا این شعارها فقط موجب بدبینی بیشترم میشد. اين دولت نه توان و نه اراده مبارزه جدي با فساد را دارد و نه اقدامي موثر براي حقوق شهروندي ميتواند انجام دهد و نه منادي شفافيت خواهد بود، حداکثر کارش تدوین یک کتابچه تحت عنوان منشور حقوق شهروندی است. و حتي گمان نميكنم كه اقدام موثري در اقتصاد هم بتواند انجام دهد و... در واقع نگاه خود را معطوف به دولت نمودن و انتظار داشتن اينكه آنان كاري كنند، از اساس نادرست است. با برگ رأي به تنهايي نميتوان تغييرات اساسي ايجاد كرد، هرچند بدون آن نيز شدني نيست.
🔲نيروي سياسي بايد در درجه اول به توان و قدرت خود در بسيج اجتماعي و اثرگذاري مدني توجه كند. متأسفانه اصلاحطلبان توقعات غيرواقعي از دولت و رييس آن دارند. آنان راهي جز رأي دادن به روحاني نداشتند. اگر اين كار را نميكردند، مواجه با گزينهاي ميشدند كه امروز صدبار پشيمان بودند. آنان به عللي نميتوانند از قطعه اصلي خود استفاده كنند، و به اجبار از قطعه نامتناسب با دستگاه اصلاحات استفاده كردهاند، ولي انتظار كاركرد مشابه را دارند.
در خصوص شهرداري هم اين مشكل به نحو ديگري نمايان ميشود. اصلاحطلبان ميان دو گرايش به نسبت متضاد گیر افتادهاند. هنوز نتوانستهاند میان
Forwarded from آینده (عباس عبدی)
🔴آیا فریبی در کار است؟( ادامه....)
منتقد جدی بودن با حضور در ساخت قدرت، موازنهاي برقرار كنند، لذا ممكن است هزينههاي هر دو حالت را بدهند، بدون آنكه منافع هیچکدام را ببرند. اصلاحطلبان ميبايد از نگاه موجود فاصله بگيرند. نگاهي كه در پي يافتن خطوطي در تأييد اين ادعا است كه روحاني و يا حتي نجفي خلاف قولهاي خود عمل كردهاند. آنان كمابيش همين بودهاند و با کم و زیادش در همين حد نیز از آنان انتظار ميرفته است. بهتر است كه به جايگاه خود و اثرگذاري بيواسطه اصلاحطلبي فكر كنيم كه فراتر از افراد است و ناپايداري اندكي دارد. از تحليلها و نگاه منفعلانه بايد عبور كرد و اعتماد به نفس كافي داشت.
@abdiabbas
منتقد جدی بودن با حضور در ساخت قدرت، موازنهاي برقرار كنند، لذا ممكن است هزينههاي هر دو حالت را بدهند، بدون آنكه منافع هیچکدام را ببرند. اصلاحطلبان ميبايد از نگاه موجود فاصله بگيرند. نگاهي كه در پي يافتن خطوطي در تأييد اين ادعا است كه روحاني و يا حتي نجفي خلاف قولهاي خود عمل كردهاند. آنان كمابيش همين بودهاند و با کم و زیادش در همين حد نیز از آنان انتظار ميرفته است. بهتر است كه به جايگاه خود و اثرگذاري بيواسطه اصلاحطلبي فكر كنيم كه فراتر از افراد است و ناپايداري اندكي دارد. از تحليلها و نگاه منفعلانه بايد عبور كرد و اعتماد به نفس كافي داشت.
@abdiabbas
⚫️ابعاد جدید عزاداری مردمی اربعین
چرا باید به حرکت زائران حسینی احترام گذاشت؟))
حمید رضا جلائیپور
مقدمه
کثیری از شیعیان آرزو داشتهاند که در مراسم راهپیمایی پیادهروی زائران به طرف کربلا در روز اربعین شرکت کنند. این پیادهروی و سوگواری شیعیان مناسکی ریشهدار است و ساختهی جمهوری اسلامی نیست گرچه توسط جمهوری اسلامی پرداخته و تقویت شده است و در چند سال گذشته در شکل و محتوای مردمی و نمادین این مراسم عوامل جدیدی وارد شده است.
ابعاد جدید
اول اینکه ارکان جمهوری اسلامی تصمیم گرفته است امکانات خود را برای تشویق و بسیج مردم برای حضور در مراسم اربعین در کربلا بهکار بگیرد. کارمندانی که از سوی جمهوری اسلامی مسول پیگیری این سیاست شدهاند چون مرتبط با امام حسین (ع) و قصهی جاودان کربلا است با علاقه پیگیر این بسیج میشوند (این بسیج امکانات حکومتی در سالهای پیش نبود).
دوم اینکه دولت شیعه عراق با علاقه از این سیاست جمهوری اسلامی مبنی بر حضور هرچه بیشتر مردم در مراسم اربعین (بنا به دلایل مذهبی، سیاسی و اقتصادی) حمایت می کند. (این حمایت دولت عراق در زمان حکومت صدام ممکن نبود و در سال های قبل بخاطر ناامنی نیز عملی نبود ولی حالا ممکن است).
سوم اینکه میلیونها علاقمند زیارت مرقد امام حسین این سیاست جمهوری اسلامی را مغتنم میشمرند و مشتاقانه در مراسم اربعین شرکت میکنند. تا جاییکه متوجه شدم علاقمندان به زیارت مرقد امام حسین در میان تمام اقشار جامعه (طبقه پایین، طبقه متوسط و طبقه بالا) وجود دارند. بهطوریکه میتوان گفت سه میلیون زائر ایرانی امسال نمونهی معرفی از همه اقشار جامعه ایران هستند. اگرچه به نظر میرسد تعداد افراد طبقه متوسط رو به پایین بیشتر از سایر طبقات است.
چرا جمهوری اسلامی چنین سیاستی پیش گرفته است؟
حمایت از این مراسم کمنظیر حداقل پنج سود آشکار دارد.
اول اینکه جمهوری اسلامی توجه خود را به امام حسین (ع) به مردم شیعه ایران نشان میدهد- «حکومت خادم امامان شیعه».
دوم اینکه جمهوری اسلامی به «هویتگرایی شیعه» بسیار بها میدهد و راهپیمایی میلیونی شیعیان در کربلا بارزترین صحنه این «هویتیابی» و نمایش هویتبخش است.
سوم اینکه در سالهای اخیر قدرتنمایی عربستان و ایران بالا گرفته است. راهپیمای کمنظیر اربعین به جمهوری اسلامی این امکان را میدهد تا «قدرت نرم» خود را به رخ عربستان بهعنوان خادم الحرمین بکشد.
چهارم اینکه «دولت موازی» در جمهوری اسلامی با توجه به ابعاد منفی موجود در جامعه (مثل ضعف پایبندی به ارزشهای اخلاقی، رشد فزاینده آسیبهای اجتماعی و خصوصا اعتیاد، ظهور گسترده سبکهای زندگی غیرحکومتی و...) در پیش چشم مردم با بحران دستاورد روبرو است. اما حضور شورانگیز مذهبی و میلیونی مردم در اربعین و نمایش آن در رسانههای عمومی مقداری برای «حاملان دولت موازی» تسکیندهنده و روحیهبخش است به ایرانیان میگوید: ببینید چقدر مردم مذهبی و اخلاقی اند.
پنجم جمهوری اسلامی به مناسبت مراسم اربعین این فرصت را پیدا میکند که خدمات حمل و نقل و تغذیهای خود را در اختیار اقشار ضعیف جامعه قرار دهد و اقشار ضعیف هم به عشق امام حسین از این امکانات استفاده میکنند و چند روز خاطرهانگیز را در عراق سپری میکنند. بهعنوان مثال اینجانب سه روز قبل از اربعین شاهد بودم هشتاد در صد امکانات فرودگاه امام خمینی در خدمت زائران امام حسین (ع) قرار گرفته بود. در صورتیکه معمولا امکانات این فرودگاه اصلی ایران در طول سال در اختیار طبقه متوسط ( روبهبالا) و طبقه بالا است. اقشاری را پیش از پروازشان در فرودگاه دیدم که بهترین امکان مدرنی را که ممکن است در طول زندگی از آن استفاده کنند همان ماشین مدرن بنز حمل جنازه بهشت زهرا است. ولی حالا با بهترین هواپیما یا اتوبوس وی ای پی به کربلا میروند.
ملاحظات:
در کنار فوایدی که این مراسم باشکوه سالیانه (بزرگترین اجتماع انسانی هر سال در جهان) برای جمهوری اسلامی دارد، توجه به دو ملاحظهی پیش رو نیز ضروری است:
۱- تقویت هویتها و مرزهای مذهبی شیعه و سنی در منطقه. در برابر این قدرتنمایی هویتی شیعی در منطقه، هویتگرایان سنی منطقه هم به فراست و رقابت بیشتر هل داده میشوند و هویت مشترک اسلامی در برابر این هویتهای مذهبی کمرنگتر میشود. تاکید بر اینکه اربعین حج شیعیان و بزرگتر از حج اصلی است از نشانههای این جهتگیری پرآسیب است. پررنگتر کردن مرزها و رقابتهای هویتی در این منطقه میتواند به افزایش تنشهای سیاسی و امنیتی بیانجامد. ادامه👇
چرا باید به حرکت زائران حسینی احترام گذاشت؟))
حمید رضا جلائیپور
مقدمه
کثیری از شیعیان آرزو داشتهاند که در مراسم راهپیمایی پیادهروی زائران به طرف کربلا در روز اربعین شرکت کنند. این پیادهروی و سوگواری شیعیان مناسکی ریشهدار است و ساختهی جمهوری اسلامی نیست گرچه توسط جمهوری اسلامی پرداخته و تقویت شده است و در چند سال گذشته در شکل و محتوای مردمی و نمادین این مراسم عوامل جدیدی وارد شده است.
ابعاد جدید
اول اینکه ارکان جمهوری اسلامی تصمیم گرفته است امکانات خود را برای تشویق و بسیج مردم برای حضور در مراسم اربعین در کربلا بهکار بگیرد. کارمندانی که از سوی جمهوری اسلامی مسول پیگیری این سیاست شدهاند چون مرتبط با امام حسین (ع) و قصهی جاودان کربلا است با علاقه پیگیر این بسیج میشوند (این بسیج امکانات حکومتی در سالهای پیش نبود).
دوم اینکه دولت شیعه عراق با علاقه از این سیاست جمهوری اسلامی مبنی بر حضور هرچه بیشتر مردم در مراسم اربعین (بنا به دلایل مذهبی، سیاسی و اقتصادی) حمایت می کند. (این حمایت دولت عراق در زمان حکومت صدام ممکن نبود و در سال های قبل بخاطر ناامنی نیز عملی نبود ولی حالا ممکن است).
سوم اینکه میلیونها علاقمند زیارت مرقد امام حسین این سیاست جمهوری اسلامی را مغتنم میشمرند و مشتاقانه در مراسم اربعین شرکت میکنند. تا جاییکه متوجه شدم علاقمندان به زیارت مرقد امام حسین در میان تمام اقشار جامعه (طبقه پایین، طبقه متوسط و طبقه بالا) وجود دارند. بهطوریکه میتوان گفت سه میلیون زائر ایرانی امسال نمونهی معرفی از همه اقشار جامعه ایران هستند. اگرچه به نظر میرسد تعداد افراد طبقه متوسط رو به پایین بیشتر از سایر طبقات است.
چرا جمهوری اسلامی چنین سیاستی پیش گرفته است؟
حمایت از این مراسم کمنظیر حداقل پنج سود آشکار دارد.
اول اینکه جمهوری اسلامی توجه خود را به امام حسین (ع) به مردم شیعه ایران نشان میدهد- «حکومت خادم امامان شیعه».
دوم اینکه جمهوری اسلامی به «هویتگرایی شیعه» بسیار بها میدهد و راهپیمایی میلیونی شیعیان در کربلا بارزترین صحنه این «هویتیابی» و نمایش هویتبخش است.
سوم اینکه در سالهای اخیر قدرتنمایی عربستان و ایران بالا گرفته است. راهپیمای کمنظیر اربعین به جمهوری اسلامی این امکان را میدهد تا «قدرت نرم» خود را به رخ عربستان بهعنوان خادم الحرمین بکشد.
چهارم اینکه «دولت موازی» در جمهوری اسلامی با توجه به ابعاد منفی موجود در جامعه (مثل ضعف پایبندی به ارزشهای اخلاقی، رشد فزاینده آسیبهای اجتماعی و خصوصا اعتیاد، ظهور گسترده سبکهای زندگی غیرحکومتی و...) در پیش چشم مردم با بحران دستاورد روبرو است. اما حضور شورانگیز مذهبی و میلیونی مردم در اربعین و نمایش آن در رسانههای عمومی مقداری برای «حاملان دولت موازی» تسکیندهنده و روحیهبخش است به ایرانیان میگوید: ببینید چقدر مردم مذهبی و اخلاقی اند.
پنجم جمهوری اسلامی به مناسبت مراسم اربعین این فرصت را پیدا میکند که خدمات حمل و نقل و تغذیهای خود را در اختیار اقشار ضعیف جامعه قرار دهد و اقشار ضعیف هم به عشق امام حسین از این امکانات استفاده میکنند و چند روز خاطرهانگیز را در عراق سپری میکنند. بهعنوان مثال اینجانب سه روز قبل از اربعین شاهد بودم هشتاد در صد امکانات فرودگاه امام خمینی در خدمت زائران امام حسین (ع) قرار گرفته بود. در صورتیکه معمولا امکانات این فرودگاه اصلی ایران در طول سال در اختیار طبقه متوسط ( روبهبالا) و طبقه بالا است. اقشاری را پیش از پروازشان در فرودگاه دیدم که بهترین امکان مدرنی را که ممکن است در طول زندگی از آن استفاده کنند همان ماشین مدرن بنز حمل جنازه بهشت زهرا است. ولی حالا با بهترین هواپیما یا اتوبوس وی ای پی به کربلا میروند.
ملاحظات:
در کنار فوایدی که این مراسم باشکوه سالیانه (بزرگترین اجتماع انسانی هر سال در جهان) برای جمهوری اسلامی دارد، توجه به دو ملاحظهی پیش رو نیز ضروری است:
۱- تقویت هویتها و مرزهای مذهبی شیعه و سنی در منطقه. در برابر این قدرتنمایی هویتی شیعی در منطقه، هویتگرایان سنی منطقه هم به فراست و رقابت بیشتر هل داده میشوند و هویت مشترک اسلامی در برابر این هویتهای مذهبی کمرنگتر میشود. تاکید بر اینکه اربعین حج شیعیان و بزرگتر از حج اصلی است از نشانههای این جهتگیری پرآسیب است. پررنگتر کردن مرزها و رقابتهای هویتی در این منطقه میتواند به افزایش تنشهای سیاسی و امنیتی بیانجامد. ادامه👇
⚫️ابعاد جدید عزاداری مردمی اربعین ( ادامه 👇👇)
۲- هزینههای این مناسک از محل بودجهی عمومی ایران سنگین است. جمهوری اسلامی اگر رابطه خود را با جامعه مدنیاش مورد بازنگری قرار دهد میتواند اجرای «کل پروژه راهپیمایی اربعین» را به جامعه مدنی مذهبی واگذار کند. در اینصورت مراسم اربعین از بودجهی عمومی تغذیه نمیکند و جمهوری اسلامی هم می تواند وظائف دولت- ملت و شهروندی را نیز برای همه ایرانیان بهتر انجام دهد.
@hamidrezajalaeipour
۲- هزینههای این مناسک از محل بودجهی عمومی ایران سنگین است. جمهوری اسلامی اگر رابطه خود را با جامعه مدنیاش مورد بازنگری قرار دهد میتواند اجرای «کل پروژه راهپیمایی اربعین» را به جامعه مدنی مذهبی واگذار کند. در اینصورت مراسم اربعین از بودجهی عمومی تغذیه نمیکند و جمهوری اسلامی هم می تواند وظائف دولت- ملت و شهروندی را نیز برای همه ایرانیان بهتر انجام دهد.
@hamidrezajalaeipour
نظام سیاسی ایران در دفاع از «فرهنگ و همبستگی ملی» متوازن عمل نمیکند.
حمیدرضا جلائیپور
▪️بطور کلی بر اساس شواهدی که در دسترس همه ما هست مراسم مردمی- حکومتی زیر برساختههای جمهوری اسلامی برای حفظ «پایگاه اجتماعی و مردمی شیعهگرایانه» نظام سیاسی است.
۱) مراسم پیاده روی به سوی حرم امام خمینی در سالروز فوت ایشان.
۲) مراسم راهپیمایی غدیر از قم به جمکران در عید غدیر.
۳) همین مراسم اربعین در کربلا.
۴) مراسم راهیان نور و دیدار از جبههها.
۵) مراسمهای رسمی اعتکافها.
۶) به طور سنتی عزاداری فاطمیه یک دهه بود که به دو دهه ارتقا پیدا کرده.
۷) و دیگر مراسم که هنوز به رونق موارد بالا نرسیده است ولی در حال «پیگیری» است. همایشها و تجمعاتی مثل: شیرخوارهگان حسینی، نوجوانان حسینی، جوانان حسینی، پیرغلامان اهل بیت، سه ساله های حسینی (از امسال)، ..... به اضافه برنامههایی مثل دهه ولایت و دهه کرامت و دهه محسنیه و ... که بعضاً اعتراض برخی از مراجع را هم به دنبال داشته است. برای مثال در ۱۸/۸/۹۶ راه پیمایی "جاماندگان ! اربعین" از سه نقطه تهران به سوی حضرت عبدالعظیم برگزار شد و امکانات شهری و پلیس راهنمایی و رانندگی هم تسهیل امور میکردند.
۸) در ترسیم موارد مراسم هفتگانه فوق لازم است نوعی اولویتبندی (ذکر موارد به ترتیب اهمیت) هم قائل شد. زیرا وزن این موارد (یک تا هفت) متفاوت است و ذکر پشت سر هم آنها میتواند موهمِ همسانیشان باشد. ( بطورکلی این تغییرات در مراسم دینی و در ربط با خواست دولت خود ارزش دارد تا موضوع بررسی رساله های تحقیقاتی قرار گیرد).
▪️نمیتوان هیچکدام از مراسم مردمی- حکومتی فوق را بخاطر بعد مردمی آن با دیده تخفیف نگاه کرد. هرچند شایسته است با دید انتقادی به مراسم فوق نگاه کرد و آسیبشناسی کرد. من به پنج آسیب زیر اشاره میکنم:
یکی استفاده از امکانات حکومتی (نه امکانات جامعه مدنی) در آن است و هویتیابی شیعی را در برابر هویتیابی اهل سنت در کشورهای اسلامی تقویت میکند، و میتواند به اختلافات مذهبی و قطبی شدن مردم کشورهای اسلامی کمک کند.
دوم اینکه از تاکید بر «نقاط مشترک اسلامی» بین مردم شیعه و اهل سنت در ایران غفلت میشود.
سوم اینکه آلیاژ «فرهنگ ملی» ما ایرانیان سه لایه است: فرهنگ اسلامی، فرهنگ ایرانی و فرهنگ مدرنیته. در ایران جمهوری اسلامی از فرهنگ ملی ایران بطور متوازن حمایت نمیکند، امکانات عمومی ایران را برای هویتیابی شیعی بکار میبرد و از طرفی امکانات حکومت را بکار میگیرد تا روز بزرگداشت کوروش پا نگیرد، و یا دوست دارد امکانات علوم انسانی و صدا و سیما را بر ضد مدرنیته و توسعه سازمان دهد، این عدم تعادل در تاکید بر لایههای سه گانه فرهنگ ملی ایران به همبستگی ملی ایران آسیب میزند و به شقاق و رشد آشفتگیهای در جامعه ایران کمک میکند.
چهارم اینکه حتی از این سه فرهنگ -اسلام، ایران، مدرنیته- آن چه که مورد عنایت بیشتر است در درجه اول «بر مشترکات اسلام» نیست بلکه تفسیر مداحانه شیعه در آن قوی است. این در حالی است که در جریان انقلاب اسلامی و تشویق مردم برای حضور در اعتراضات، اسلام مداحان کمترین نقش را داشت- و اسلام انقلاب اسلامی اسلام احیاگران و نواندیشان دینی همچون شریعتی، بازرگان، طالقانی، مطهری و شاگردان امام خمینی بود.
پنجم سطحینگری نسبت به بحث «فرهنگ» در قرائت سطحی مداحان است. در بُن ذهن روحانیون حکومتی و مداحان معادله زیر به غلط جا گرفت است:
فرهنگ=اسلام ← اسلام =تشیع ← تشیع=یک سری آئینهای و مناسک مذهبی.
نتیجه: کار فرهنگی=کارهای تبلیغی معطوف به مناسک است.
بنابراین وقتی از «مشکلات فرهنگی» جامعه سخنی میرود آقایان فکر میکنند که برای حل آنها ایراد سخنرانی و تقویت و گسترش اجتماعات مذهبی کافی است.
▪️نرمال آن است که جمهوری اسلامی در دفاع از ایران حامی «ایران برای همه ایرانیان» باشد؛ یا حامی «دولت- ملت شهروندی» باشد ( نه «دولت- ملت مبتنی بر مداحان شیعه» یا «دولت - ملت تباری» جواد طباطبایی) یا حامی هر سه لایه فرهنگ ملی ایران باشد. ولی «دولت موازی» این انتظارات معقول را توطئه فرهنگی آمریکا و اسرائیل میداند. @hamidrezajalaeipour
حمیدرضا جلائیپور
▪️بطور کلی بر اساس شواهدی که در دسترس همه ما هست مراسم مردمی- حکومتی زیر برساختههای جمهوری اسلامی برای حفظ «پایگاه اجتماعی و مردمی شیعهگرایانه» نظام سیاسی است.
۱) مراسم پیاده روی به سوی حرم امام خمینی در سالروز فوت ایشان.
۲) مراسم راهپیمایی غدیر از قم به جمکران در عید غدیر.
۳) همین مراسم اربعین در کربلا.
۴) مراسم راهیان نور و دیدار از جبههها.
۵) مراسمهای رسمی اعتکافها.
۶) به طور سنتی عزاداری فاطمیه یک دهه بود که به دو دهه ارتقا پیدا کرده.
۷) و دیگر مراسم که هنوز به رونق موارد بالا نرسیده است ولی در حال «پیگیری» است. همایشها و تجمعاتی مثل: شیرخوارهگان حسینی، نوجوانان حسینی، جوانان حسینی، پیرغلامان اهل بیت، سه ساله های حسینی (از امسال)، ..... به اضافه برنامههایی مثل دهه ولایت و دهه کرامت و دهه محسنیه و ... که بعضاً اعتراض برخی از مراجع را هم به دنبال داشته است. برای مثال در ۱۸/۸/۹۶ راه پیمایی "جاماندگان ! اربعین" از سه نقطه تهران به سوی حضرت عبدالعظیم برگزار شد و امکانات شهری و پلیس راهنمایی و رانندگی هم تسهیل امور میکردند.
۸) در ترسیم موارد مراسم هفتگانه فوق لازم است نوعی اولویتبندی (ذکر موارد به ترتیب اهمیت) هم قائل شد. زیرا وزن این موارد (یک تا هفت) متفاوت است و ذکر پشت سر هم آنها میتواند موهمِ همسانیشان باشد. ( بطورکلی این تغییرات در مراسم دینی و در ربط با خواست دولت خود ارزش دارد تا موضوع بررسی رساله های تحقیقاتی قرار گیرد).
▪️نمیتوان هیچکدام از مراسم مردمی- حکومتی فوق را بخاطر بعد مردمی آن با دیده تخفیف نگاه کرد. هرچند شایسته است با دید انتقادی به مراسم فوق نگاه کرد و آسیبشناسی کرد. من به پنج آسیب زیر اشاره میکنم:
یکی استفاده از امکانات حکومتی (نه امکانات جامعه مدنی) در آن است و هویتیابی شیعی را در برابر هویتیابی اهل سنت در کشورهای اسلامی تقویت میکند، و میتواند به اختلافات مذهبی و قطبی شدن مردم کشورهای اسلامی کمک کند.
دوم اینکه از تاکید بر «نقاط مشترک اسلامی» بین مردم شیعه و اهل سنت در ایران غفلت میشود.
سوم اینکه آلیاژ «فرهنگ ملی» ما ایرانیان سه لایه است: فرهنگ اسلامی، فرهنگ ایرانی و فرهنگ مدرنیته. در ایران جمهوری اسلامی از فرهنگ ملی ایران بطور متوازن حمایت نمیکند، امکانات عمومی ایران را برای هویتیابی شیعی بکار میبرد و از طرفی امکانات حکومت را بکار میگیرد تا روز بزرگداشت کوروش پا نگیرد، و یا دوست دارد امکانات علوم انسانی و صدا و سیما را بر ضد مدرنیته و توسعه سازمان دهد، این عدم تعادل در تاکید بر لایههای سه گانه فرهنگ ملی ایران به همبستگی ملی ایران آسیب میزند و به شقاق و رشد آشفتگیهای در جامعه ایران کمک میکند.
چهارم اینکه حتی از این سه فرهنگ -اسلام، ایران، مدرنیته- آن چه که مورد عنایت بیشتر است در درجه اول «بر مشترکات اسلام» نیست بلکه تفسیر مداحانه شیعه در آن قوی است. این در حالی است که در جریان انقلاب اسلامی و تشویق مردم برای حضور در اعتراضات، اسلام مداحان کمترین نقش را داشت- و اسلام انقلاب اسلامی اسلام احیاگران و نواندیشان دینی همچون شریعتی، بازرگان، طالقانی، مطهری و شاگردان امام خمینی بود.
پنجم سطحینگری نسبت به بحث «فرهنگ» در قرائت سطحی مداحان است. در بُن ذهن روحانیون حکومتی و مداحان معادله زیر به غلط جا گرفت است:
فرهنگ=اسلام ← اسلام =تشیع ← تشیع=یک سری آئینهای و مناسک مذهبی.
نتیجه: کار فرهنگی=کارهای تبلیغی معطوف به مناسک است.
بنابراین وقتی از «مشکلات فرهنگی» جامعه سخنی میرود آقایان فکر میکنند که برای حل آنها ایراد سخنرانی و تقویت و گسترش اجتماعات مذهبی کافی است.
▪️نرمال آن است که جمهوری اسلامی در دفاع از ایران حامی «ایران برای همه ایرانیان» باشد؛ یا حامی «دولت- ملت شهروندی» باشد ( نه «دولت- ملت مبتنی بر مداحان شیعه» یا «دولت - ملت تباری» جواد طباطبایی) یا حامی هر سه لایه فرهنگ ملی ایران باشد. ولی «دولت موازی» این انتظارات معقول را توطئه فرهنگی آمریکا و اسرائیل میداند. @hamidrezajalaeipour
اقدام عجیب و خطرناک عربستان
عده ای از تحلیل گران ولیعهد جدید عربستان ( محمد بن سلمان) را یک سیاستمدار نوساز و عاقل ارزیابی می کنند. ولی جنگ خونین و بی هدف این ولیعهد علیه کشور مظلوم یمن و اخیرا اقدام عجیب این شاهزاده جوان علیه کشور لبنان موید یک سیاستمدار دوراندیش نیست و بیشتر یادآور عدم تعادل ها و بی خردی های ترامپ، برای قبضه قدرت به هر قیمت، است. برای آشنایی با این بی خردی تحلیل زیر را 👇مطالعه کنید. این تحلیل ارزیابی یک روزنامه نگار حکومتی نیست بلکه تحلیل یک روزنامه نگار به لحاظ حرفه ای شناخته شده و دارای اعتبار بین المللی است.
افشای جزئیات آنجه در عربستان سعودی حریری را به استعفا و بازداشت کشاند
رابرت فیسک
ایندیپندنت
«وقتی که سوم نوامبر هواپیمای سعد حریری در ریاض به زمین نشست، اولین چیزی که او دید نیروهای پلیسی بودند که هواپیما را محاصره کردهاند. آنها سوار هواپیما شدند و تلفن همراه او و محافظانش را ضبط کردند. به این ترتیب نخستوزیر لبنان ساکت شد.» محمد بن سلمان ولیعهد عربستان با این اقدام و همزمان با بازداشت چندین شاهزاده و مقام کنونی و سابق در تلاش است تا مسیر رسیدنش به پادشاهی را هموار کند. عربستان تلاش میکند با تخریب دولت لبنان، حزبالله را از کابینه خارج کرده و در لبنان جنگ داخلی به راه بیاندازد. «اما این روش نتیجهبخش نخواهد بود. لبنانیها، هرچند به اندازه سعودیها ثروتمند نیستند، اما به مراتب از آنها هوشمندتر هستند. تمام گروههای سیاسی در این کشور، از جمله حزبالله تنها یک درخواست را مطرح کردهاند: حریری باید بازگردد.» حتی کسانی که معتقد بودند که خاندان حاکم در عربستان بالاخره روزی دچار جنگ داخلی می شود، تحولات این روزهای این کشور را با «شوک و نگرانی» دنبال می کنند.
«روز جمعه 3 نوامبر، او در بیروت در جلسه کابینه بود که تماسی دریافت کرد که در آن از او خواسته شد به ملاقات پادشاه عربستان سعودی برود. سعد مانند پدر ترور شدهاش "رفیق" به صورت همزمان تابعیت لبنانی و سعودی دارد. شما هم مانند حریری درخواست یک پادشاه را رد نمی کنید، حتی اگر همین چند روز قبل او را ملاقات کرده باشید. به خصوص وقتی که عربستان 9 میلیارد دلار به شرکت "اوگر" متعلق به حریری بدهکار باشد.» ساعاتی بعد وزرای دولت لبنان با شنیدن بیانیه استعفای حریری شوکه شدند.«حریری هرگز از چنین عباراتی استفاده نمی کرد. به عبارت دیگر، این بیانیه را او ننوشته بود. یکی از کسانی که او را به خوبی می شناسد، این هفته گفت "این او نبود که صحبت می کرد." به عبارت دیگر، سعودیها به نخست وزیر لبنان دستور داده بودند که استعفا دهد و این استعفا را از ریاض اعلام کند.» «همسر و خانواده حریری اکنون در ریاض هستند تا اگر او به بیروت بازگشت، آنها گروگان بمانند. حالا که یک هفته از این دغل کاری سیاسی می گذرد، در بیروت این بحث هست که از "بهاء" برادار بزرگ سعد حریری خواسته شده که جای او را در کابینه بگیرد. اما سعد حریری چه؟ کسانی توانستهاند با خانه او در ریاض تماس بگیرند، اما او فقط چند کلمه صحبت کرده است. یکی از افراد مطلع میگوید 'او فقط گفته "برمیگردم" یا "حالم خوب است".' اگر حریری برگشت چه؟ ایا او ادعا خواهد کرد که استعفایش اجباری بوده؟ آیا سعودیها جرأت چنین ریسکی را دارند؟» "او انتظار آنچه اتفاق افتاد را نداشت. در واقع حریری برای روز دوشنبه جلساتی با صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی و ملاقاتهایی در مورد ارتقا کیفیت آب هماهنگ کرده بود. کسی که قرار باشد از نخست وزیری کنارهگیری کند چنین کاری نمی کند.»
با این حال داستان اصلی در منطقه، چیزی است که در داخل عربستان در جریان است و محمد بن سلمان برای تحکیم پایههای قدرتش مانند «بقیه دیکتاتورها» دارد به بهانه مبارزه با فساد رقبایش را از سر راه برمیدارد. فیسک با اشاره به روابط اقتصادی عربستان با آمریکا و کشورهای غربی، نوشته است که محمد بن سلمان توانست با سکوت مقامات و رسانههای غربی ابتدا نایب ولیعهد را کنار بزند و حالا هم تصفیه درون خاندان سعودی را آغاز کند. وی با اشاره به سفر حریری به امارات هم نوشته که این سفر با این هدف انجام شد که عربستان وانمود کند نخست وزیر مستعفی لبنان در بازداشت نیست. به گفته فیسک اکنون چشمانداز بروز بحرانی بزرگ در لبنان واقعی به نظر می رسد.
http://www.independent.co.uk/voices/lebanon-prime-minister-saad-hariri-resignation-not-all-seems-quits-resigns-surprise-saudi-arabia-a8045636.html
@hamidrezajalaeipour
عده ای از تحلیل گران ولیعهد جدید عربستان ( محمد بن سلمان) را یک سیاستمدار نوساز و عاقل ارزیابی می کنند. ولی جنگ خونین و بی هدف این ولیعهد علیه کشور مظلوم یمن و اخیرا اقدام عجیب این شاهزاده جوان علیه کشور لبنان موید یک سیاستمدار دوراندیش نیست و بیشتر یادآور عدم تعادل ها و بی خردی های ترامپ، برای قبضه قدرت به هر قیمت، است. برای آشنایی با این بی خردی تحلیل زیر را 👇مطالعه کنید. این تحلیل ارزیابی یک روزنامه نگار حکومتی نیست بلکه تحلیل یک روزنامه نگار به لحاظ حرفه ای شناخته شده و دارای اعتبار بین المللی است.
افشای جزئیات آنجه در عربستان سعودی حریری را به استعفا و بازداشت کشاند
رابرت فیسک
ایندیپندنت
«وقتی که سوم نوامبر هواپیمای سعد حریری در ریاض به زمین نشست، اولین چیزی که او دید نیروهای پلیسی بودند که هواپیما را محاصره کردهاند. آنها سوار هواپیما شدند و تلفن همراه او و محافظانش را ضبط کردند. به این ترتیب نخستوزیر لبنان ساکت شد.» محمد بن سلمان ولیعهد عربستان با این اقدام و همزمان با بازداشت چندین شاهزاده و مقام کنونی و سابق در تلاش است تا مسیر رسیدنش به پادشاهی را هموار کند. عربستان تلاش میکند با تخریب دولت لبنان، حزبالله را از کابینه خارج کرده و در لبنان جنگ داخلی به راه بیاندازد. «اما این روش نتیجهبخش نخواهد بود. لبنانیها، هرچند به اندازه سعودیها ثروتمند نیستند، اما به مراتب از آنها هوشمندتر هستند. تمام گروههای سیاسی در این کشور، از جمله حزبالله تنها یک درخواست را مطرح کردهاند: حریری باید بازگردد.» حتی کسانی که معتقد بودند که خاندان حاکم در عربستان بالاخره روزی دچار جنگ داخلی می شود، تحولات این روزهای این کشور را با «شوک و نگرانی» دنبال می کنند.
«روز جمعه 3 نوامبر، او در بیروت در جلسه کابینه بود که تماسی دریافت کرد که در آن از او خواسته شد به ملاقات پادشاه عربستان سعودی برود. سعد مانند پدر ترور شدهاش "رفیق" به صورت همزمان تابعیت لبنانی و سعودی دارد. شما هم مانند حریری درخواست یک پادشاه را رد نمی کنید، حتی اگر همین چند روز قبل او را ملاقات کرده باشید. به خصوص وقتی که عربستان 9 میلیارد دلار به شرکت "اوگر" متعلق به حریری بدهکار باشد.» ساعاتی بعد وزرای دولت لبنان با شنیدن بیانیه استعفای حریری شوکه شدند.«حریری هرگز از چنین عباراتی استفاده نمی کرد. به عبارت دیگر، این بیانیه را او ننوشته بود. یکی از کسانی که او را به خوبی می شناسد، این هفته گفت "این او نبود که صحبت می کرد." به عبارت دیگر، سعودیها به نخست وزیر لبنان دستور داده بودند که استعفا دهد و این استعفا را از ریاض اعلام کند.» «همسر و خانواده حریری اکنون در ریاض هستند تا اگر او به بیروت بازگشت، آنها گروگان بمانند. حالا که یک هفته از این دغل کاری سیاسی می گذرد، در بیروت این بحث هست که از "بهاء" برادار بزرگ سعد حریری خواسته شده که جای او را در کابینه بگیرد. اما سعد حریری چه؟ کسانی توانستهاند با خانه او در ریاض تماس بگیرند، اما او فقط چند کلمه صحبت کرده است. یکی از افراد مطلع میگوید 'او فقط گفته "برمیگردم" یا "حالم خوب است".' اگر حریری برگشت چه؟ ایا او ادعا خواهد کرد که استعفایش اجباری بوده؟ آیا سعودیها جرأت چنین ریسکی را دارند؟» "او انتظار آنچه اتفاق افتاد را نداشت. در واقع حریری برای روز دوشنبه جلساتی با صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی و ملاقاتهایی در مورد ارتقا کیفیت آب هماهنگ کرده بود. کسی که قرار باشد از نخست وزیری کنارهگیری کند چنین کاری نمی کند.»
با این حال داستان اصلی در منطقه، چیزی است که در داخل عربستان در جریان است و محمد بن سلمان برای تحکیم پایههای قدرتش مانند «بقیه دیکتاتورها» دارد به بهانه مبارزه با فساد رقبایش را از سر راه برمیدارد. فیسک با اشاره به روابط اقتصادی عربستان با آمریکا و کشورهای غربی، نوشته است که محمد بن سلمان توانست با سکوت مقامات و رسانههای غربی ابتدا نایب ولیعهد را کنار بزند و حالا هم تصفیه درون خاندان سعودی را آغاز کند. وی با اشاره به سفر حریری به امارات هم نوشته که این سفر با این هدف انجام شد که عربستان وانمود کند نخست وزیر مستعفی لبنان در بازداشت نیست. به گفته فیسک اکنون چشمانداز بروز بحرانی بزرگ در لبنان واقعی به نظر می رسد.
http://www.independent.co.uk/voices/lebanon-prime-minister-saad-hariri-resignation-not-all-seems-quits-resigns-surprise-saudi-arabia-a8045636.html
@hamidrezajalaeipour
The Independent
Saad Hariri’s resignation as Prime Minister of Lebanon is not all it seems
When Saad Hariri’s jet touched down at Riyadh on the evening of 3 November, the first thing he saw was a group of Saudi policemen surrounding the plane. When they came aboard, they confiscated his