گزارش بازارامروز شنبه 8اردیبهشت 1403
ضعف پول !
روز عجیبی بود. فکر میکردیم بازار بی حال و کم رمق باشد ولی این شدت منفی کمی عجیب بود . برخی آن را به گردن خبرهای منفی مالیاتی می اندازند ،برخی به گردن نیما و برخی هم دلار را عامل این افت میدانند و چه بیچاره ای است بازار ما که با رشد دلار میریزد و با ریزش هم ایضا ! ولی به نظر بازار امروز یکباردیگر به خوبی نشان داد از چیزی رنج میبرد به نام ضعف پول ...
امروز بازار را در حالی آغاز کردیم که فضای آرامش نسبی در تحولات سیاسی به بازار هم سرایت کرده بود و آرامش نسبی را در فضای خرید و فروشها شاهد بودیم البته این بیشتر در نیمه اول بود و نیمه دوم بازار وقتی دید جایی نمی رود و پولی در بازار نیست با یک فشار فروش فشارش افتاد و غش کرد ...
صدالبته که بعد ازاین همه افت و ریزش انتظارات از بازار زیاد است اما برای محقق شدن آن شرط و شروط لازم و کافی هنوز محقق نشده که امروز سعی میکنیم کمی در مورد آن بیشتر صحبت کنیم و به سوال روال خیلی ها پاسخ دهیم که بازار چرا منفی بود ... اما قبل از هر چیز مطابق روال معمول روزهای شنبهها ببینیم چه چیزی در طول این هفته در انتظار بازار است هفتهای را در پیش داریم که هرچه به انتهای آن نزدیکتر شویم دوباره به واسطه تعطیلات کمی فضا تحت تاثیر قرار گرفته و خرید و فروشها ممکن است احتیاط آمیزتر شود اما به نظر میرسد در طول این هفته بیشتر این خبرهای اقتصادی هستند که بازار را مدیریت کرده و به سمت یک فضای بهتر سوق میدهد احساس میکنیم بازار این هفته تحت تاثیر شرایط خاص ارزی و تصمیمات و تحولات این حوزه قرار خواهد داشت و تا حدودی هم میتوان گفت که اخبار صنایع در این هفته برای بازار مهمتر خواهد بود جریانات نرخ دلار بازار آزاد و تحولات آن و همچنین . کما اینکه امروز هم دلار بازار ازاد در روحیه بازار موثر بود . البته در خلاف بسیاری از عزیزان معتقدیم منفی بازار امروز خیلی ارتباطی به ریزش دلار ازاد ندارد و بازار از کمبود و کاستی های قوی تری در دل خود رنج می برد ...
بسیاری این سوال را از خود میپرسند که حالا که ریسکهای سیاسی به حداقل خود رسیده ، قیمتها هم که در شرایط بسیار خوبی قرار دارند ، نرخها آرام آرام بهبود پیدا میکنند ، وضعیت گزارش دهی شرکتها نیز بد نیست پس چرا بازار حرکت نمیکند و همچنان در مسیر درجا زدن و حرکت آرام پیش میرود و حتی مثل امروز منفی می شود ...
به نظر آنچه بیش از هر چیزی بازار در این شرایط به آن احتیاج دارد دو موضوع است ۱ آرامش اقتصادی و ایجاد فضای مثبت و شرایط خوب و ترسیم یک چشم انداز مثبت که به عنوان اولین گام باید خود را در نرخ دلار نیما و تحولات آن نشان دهد 2 دیگری رسیدن اخبار مهم از شرکتهاست که به نوعی عقلانیت نسبی دولت در تصمیمگیریهای اقتصادی را بروز دهد در حال حاضر هیچ یک از این دو دیده نمیشود و چرا معتقدیم این تصمیمات مهم است به این دلیل که هر دوی این موارد باید منجر به اتفاقی شود به نام ورود جریان پول... بازار در حال حاضر در حوض جریان پول خود بچه های بازار شنا میکند و طبیعی است در این حوض فقط اب بازی می شود کرد ...
در حال حاضر مشکل بازار ارزندگی نیست ، همه اذعان دارند که بازار در شرایط فعلی قابلیتهای قوی دارد و بسیاری معتقدند در حال حاضر خلا این دو جریان و عدم بروز اتفاقات یاد شده در بازار موجب بیانگیزگی و عدم ورود جریان پول به بازار شده و ما حرکت این چنینی و لاک پشتی را در بازار شاهدیم که در عین ارزنده بودن که همه به آن اذعان دارند حرکت جبرانی خود را در قیمتها بروز نمیدهد.
چند وقت پیش در مورد موجها و جریانات پولی که در بازار حضور دارند صحبت کرده بودیم معتقدیم در حال حاضر پول فعلی که در بازار حضور دارد و در مرحله اول در بازار کار میکند پول خود فعالان بازار است که هنوز به این قطعیت و منطق نرسیدند که در بازار حضور فعالتری داشته باشند که معتقدیم پر شدن خلاء آن دو دسته اخبار به این موضوع کمک میکند. اما این موضوع چه اتفاقی را به همراه خواهد داشت؟! بارها و بارها شاهد بودیم وقتی این جریان پول در بازار حرکت میکند موجهای بعدی ایجاد میشود این موجهای بعدی به واسطه پولهای بیرون بازار است که حتی ممکن است خیلی نسبت به بورس اشراف نداشته باشند اما حرکت این بازار با توجه به حرکت گله واری جریان پول این موضوع را ایجاد خواهد کرد و موجب چرخش نقدینگی در بازار میشود
این دقیقاً چرخهای است که ما به آن احتیاج داریم تقریباً میتوان گفت تمامی ابزارهای لازم برای این چرخه شکل گرفته اما آن دو دسته خبری که باید از سوی سیاستگذار راهی بازار شود استارت نخورده و باعث درجا زدن و یا حرکت لاک پشتی بازار شده است . و از قدیم گفتند بازاری که رشد نکند محکوم به اصلاح و ریزش خواهد بود ...
ضعف پول !
روز عجیبی بود. فکر میکردیم بازار بی حال و کم رمق باشد ولی این شدت منفی کمی عجیب بود . برخی آن را به گردن خبرهای منفی مالیاتی می اندازند ،برخی به گردن نیما و برخی هم دلار را عامل این افت میدانند و چه بیچاره ای است بازار ما که با رشد دلار میریزد و با ریزش هم ایضا ! ولی به نظر بازار امروز یکباردیگر به خوبی نشان داد از چیزی رنج میبرد به نام ضعف پول ...
امروز بازار را در حالی آغاز کردیم که فضای آرامش نسبی در تحولات سیاسی به بازار هم سرایت کرده بود و آرامش نسبی را در فضای خرید و فروشها شاهد بودیم البته این بیشتر در نیمه اول بود و نیمه دوم بازار وقتی دید جایی نمی رود و پولی در بازار نیست با یک فشار فروش فشارش افتاد و غش کرد ...
صدالبته که بعد ازاین همه افت و ریزش انتظارات از بازار زیاد است اما برای محقق شدن آن شرط و شروط لازم و کافی هنوز محقق نشده که امروز سعی میکنیم کمی در مورد آن بیشتر صحبت کنیم و به سوال روال خیلی ها پاسخ دهیم که بازار چرا منفی بود ... اما قبل از هر چیز مطابق روال معمول روزهای شنبهها ببینیم چه چیزی در طول این هفته در انتظار بازار است هفتهای را در پیش داریم که هرچه به انتهای آن نزدیکتر شویم دوباره به واسطه تعطیلات کمی فضا تحت تاثیر قرار گرفته و خرید و فروشها ممکن است احتیاط آمیزتر شود اما به نظر میرسد در طول این هفته بیشتر این خبرهای اقتصادی هستند که بازار را مدیریت کرده و به سمت یک فضای بهتر سوق میدهد احساس میکنیم بازار این هفته تحت تاثیر شرایط خاص ارزی و تصمیمات و تحولات این حوزه قرار خواهد داشت و تا حدودی هم میتوان گفت که اخبار صنایع در این هفته برای بازار مهمتر خواهد بود جریانات نرخ دلار بازار آزاد و تحولات آن و همچنین . کما اینکه امروز هم دلار بازار ازاد در روحیه بازار موثر بود . البته در خلاف بسیاری از عزیزان معتقدیم منفی بازار امروز خیلی ارتباطی به ریزش دلار ازاد ندارد و بازار از کمبود و کاستی های قوی تری در دل خود رنج می برد ...
بسیاری این سوال را از خود میپرسند که حالا که ریسکهای سیاسی به حداقل خود رسیده ، قیمتها هم که در شرایط بسیار خوبی قرار دارند ، نرخها آرام آرام بهبود پیدا میکنند ، وضعیت گزارش دهی شرکتها نیز بد نیست پس چرا بازار حرکت نمیکند و همچنان در مسیر درجا زدن و حرکت آرام پیش میرود و حتی مثل امروز منفی می شود ...
به نظر آنچه بیش از هر چیزی بازار در این شرایط به آن احتیاج دارد دو موضوع است ۱ آرامش اقتصادی و ایجاد فضای مثبت و شرایط خوب و ترسیم یک چشم انداز مثبت که به عنوان اولین گام باید خود را در نرخ دلار نیما و تحولات آن نشان دهد 2 دیگری رسیدن اخبار مهم از شرکتهاست که به نوعی عقلانیت نسبی دولت در تصمیمگیریهای اقتصادی را بروز دهد در حال حاضر هیچ یک از این دو دیده نمیشود و چرا معتقدیم این تصمیمات مهم است به این دلیل که هر دوی این موارد باید منجر به اتفاقی شود به نام ورود جریان پول... بازار در حال حاضر در حوض جریان پول خود بچه های بازار شنا میکند و طبیعی است در این حوض فقط اب بازی می شود کرد ...
در حال حاضر مشکل بازار ارزندگی نیست ، همه اذعان دارند که بازار در شرایط فعلی قابلیتهای قوی دارد و بسیاری معتقدند در حال حاضر خلا این دو جریان و عدم بروز اتفاقات یاد شده در بازار موجب بیانگیزگی و عدم ورود جریان پول به بازار شده و ما حرکت این چنینی و لاک پشتی را در بازار شاهدیم که در عین ارزنده بودن که همه به آن اذعان دارند حرکت جبرانی خود را در قیمتها بروز نمیدهد.
چند وقت پیش در مورد موجها و جریانات پولی که در بازار حضور دارند صحبت کرده بودیم معتقدیم در حال حاضر پول فعلی که در بازار حضور دارد و در مرحله اول در بازار کار میکند پول خود فعالان بازار است که هنوز به این قطعیت و منطق نرسیدند که در بازار حضور فعالتری داشته باشند که معتقدیم پر شدن خلاء آن دو دسته اخبار به این موضوع کمک میکند. اما این موضوع چه اتفاقی را به همراه خواهد داشت؟! بارها و بارها شاهد بودیم وقتی این جریان پول در بازار حرکت میکند موجهای بعدی ایجاد میشود این موجهای بعدی به واسطه پولهای بیرون بازار است که حتی ممکن است خیلی نسبت به بورس اشراف نداشته باشند اما حرکت این بازار با توجه به حرکت گله واری جریان پول این موضوع را ایجاد خواهد کرد و موجب چرخش نقدینگی در بازار میشود
این دقیقاً چرخهای است که ما به آن احتیاج داریم تقریباً میتوان گفت تمامی ابزارهای لازم برای این چرخه شکل گرفته اما آن دو دسته خبری که باید از سوی سیاستگذار راهی بازار شود استارت نخورده و باعث درجا زدن و یا حرکت لاک پشتی بازار شده است . و از قدیم گفتند بازاری که رشد نکند محکوم به اصلاح و ریزش خواهد بود ...
راهکار نیز مشخص است و به نظر اولین نشانهها بعد از بروز جریانات مثبت در ۲ دسته خبری که ذکر شد نمایان خواهد شد و نکته مهم و جالب این است که بارها و بارها این اتفاق رخ داده و در سه مقطع گذشته که خبرهای نیما رسیده نیز تکرار شده و هر بار بازار مسیر بهتری را بعد از منطقی شدن سیاستها در پیش گرفته است این پتانسیل فعلی بازار است که البته وقوع آن و سرنخ تغییر آن در اختیار حاکمیت و سیاستگذار کلان است. هر چند همین حالا نیز صدای همه در امده و فردا کمی مفصل تر صحبت خواهیم کرد ...
و اما حرف آخر ...
به قول شاعر همه جا زمزمه عشق نهان من و توست...
این روزها هرجا خبرها را باز میکنیم همه در مورد نحوه مشارکت مردم در تولید و اقتصاد صحبت میکنند از سیاستگذار گرفته تا اقتصاددان
همه در مورد این ماجرا صحبت میکنند و بسیار عجیب است که همه پاسخ این سوال را میدانند اما حاضر به اجرای شرایط آن نیستند روزهای ابتدای سال و روزهای گذشته نیز این موضوع را بیان کردیم که بیشتراین شعار سال اسمش رویش است و شعار است ... مثل این میماند که شما بخواهید در مورد چرخ و کاربرد آن در ماشین صحبت کنید حال آنکه قبلتر این موضوع به بهترین شکل ممکن پیش رفته و اختراع شده است
اجرای سیاست مشارکت مردم در تولید ،ایجاد رشد اقتصادی و اشتغال ، کاملاً روشن و مشخص است که چطور محقق میشود سرمایههای مردم توسط پلی به نام بازار سرمایه میتواند به شرکتها متصل شده و پروژههای متفاوت و ریز و درشت ایجاد گردد .
این چیزی است که روشن و مشخص است و همه هم به آن اذعان دارند مدلهای متفاوتی را برای اجرای آن میتوان در نظر گرفت از حضور مردم در افزایش سرمایهها ، سهام پروژه ها ، تامین مالیهای مختلف ،اوراق ریزو درشت ، عرضههای اولیه و غیره اما این موضوع مستلزم دو جریان است شما به وضعیت فعلی نگاه کنید پلی که باید این دو طرف را به هم متصل کند توسط دانشمندانی به نام تصمیم گیران دولت خراب شده و هیچکس تمایلی برای حضور در این بازار ندارد.
این را فقط در مورد دولت فعلی بیان نمیکنیم بخش عمدهای از ریشه بیاعتمادی از دولت قبل آغاز شده که با آن حرکات و اتفاقات بلای عجیبی سر بازار آوردند و امروز ژست عقلانیت میگیرند اما دولت فعلی نیز به جای برگشت به مسیر عقلانیت همان فرمان را با شتاب و شیوه بیشتر پیش گرفت تا امروز چیزی از این پل باقی نمانده
اگر قصد تحقق هر آنچه که به عنوان شعار مطرح میشود را دارید ابتدای کار ایجاد این پل که مهمترین مصالح آن اعتماد و اعتماد است را باید احیا کنید و این احیا جز با رجوع به عقلانیت و تصمیمات درست اقتصادی محقق نمیشود و بیتعارف تا وقتی چنین چیزی وجود دارد نه این طرف پل که بازار سرمایه باشد رونقی خواهد گرفت و نه آن طرف پل پولها به سمت تولید میآید... البته میان آنها که زیر پل نشسته و منتظر این جریان پول هستند بیشترین سود را میبرند. دسته آل کاپون ها ، دلالان و رانتخوارهای سیستم اقتصادی و کارتل های مافیایی هر صنعت که اتفاقاً نشان دادند دست بالایی هم در سیاستگذاریها داشته و قدرت اجرایی قوی دارند . این آن چیزی است که به آن احتیاج داریم هرگاه دیدید گامهایی به این سمت برداشته شد و مسیر در حال تغییر است میتوان امیدوار بود که دو طرف پل ،جریان منطقیتری به خود گرفته و روی آرامش را به خود ببیند . هر چه زمان هم طولانی تر شود اجرای ساخت این پل سخت تر می شود ...
بتاسهم
و اما حرف آخر ...
به قول شاعر همه جا زمزمه عشق نهان من و توست...
این روزها هرجا خبرها را باز میکنیم همه در مورد نحوه مشارکت مردم در تولید و اقتصاد صحبت میکنند از سیاستگذار گرفته تا اقتصاددان
همه در مورد این ماجرا صحبت میکنند و بسیار عجیب است که همه پاسخ این سوال را میدانند اما حاضر به اجرای شرایط آن نیستند روزهای ابتدای سال و روزهای گذشته نیز این موضوع را بیان کردیم که بیشتراین شعار سال اسمش رویش است و شعار است ... مثل این میماند که شما بخواهید در مورد چرخ و کاربرد آن در ماشین صحبت کنید حال آنکه قبلتر این موضوع به بهترین شکل ممکن پیش رفته و اختراع شده است
اجرای سیاست مشارکت مردم در تولید ،ایجاد رشد اقتصادی و اشتغال ، کاملاً روشن و مشخص است که چطور محقق میشود سرمایههای مردم توسط پلی به نام بازار سرمایه میتواند به شرکتها متصل شده و پروژههای متفاوت و ریز و درشت ایجاد گردد .
این چیزی است که روشن و مشخص است و همه هم به آن اذعان دارند مدلهای متفاوتی را برای اجرای آن میتوان در نظر گرفت از حضور مردم در افزایش سرمایهها ، سهام پروژه ها ، تامین مالیهای مختلف ،اوراق ریزو درشت ، عرضههای اولیه و غیره اما این موضوع مستلزم دو جریان است شما به وضعیت فعلی نگاه کنید پلی که باید این دو طرف را به هم متصل کند توسط دانشمندانی به نام تصمیم گیران دولت خراب شده و هیچکس تمایلی برای حضور در این بازار ندارد.
این را فقط در مورد دولت فعلی بیان نمیکنیم بخش عمدهای از ریشه بیاعتمادی از دولت قبل آغاز شده که با آن حرکات و اتفاقات بلای عجیبی سر بازار آوردند و امروز ژست عقلانیت میگیرند اما دولت فعلی نیز به جای برگشت به مسیر عقلانیت همان فرمان را با شتاب و شیوه بیشتر پیش گرفت تا امروز چیزی از این پل باقی نمانده
اگر قصد تحقق هر آنچه که به عنوان شعار مطرح میشود را دارید ابتدای کار ایجاد این پل که مهمترین مصالح آن اعتماد و اعتماد است را باید احیا کنید و این احیا جز با رجوع به عقلانیت و تصمیمات درست اقتصادی محقق نمیشود و بیتعارف تا وقتی چنین چیزی وجود دارد نه این طرف پل که بازار سرمایه باشد رونقی خواهد گرفت و نه آن طرف پل پولها به سمت تولید میآید... البته میان آنها که زیر پل نشسته و منتظر این جریان پول هستند بیشترین سود را میبرند. دسته آل کاپون ها ، دلالان و رانتخوارهای سیستم اقتصادی و کارتل های مافیایی هر صنعت که اتفاقاً نشان دادند دست بالایی هم در سیاستگذاریها داشته و قدرت اجرایی قوی دارند . این آن چیزی است که به آن احتیاج داریم هرگاه دیدید گامهایی به این سمت برداشته شد و مسیر در حال تغییر است میتوان امیدوار بود که دو طرف پل ،جریان منطقیتری به خود گرفته و روی آرامش را به خود ببیند . هر چه زمان هم طولانی تر شود اجرای ساخت این پل سخت تر می شود ...
بتاسهم
بزرگترین مشکل دنیا اینه که
آدمای بدهکار
همیشه طلبکارن...
زندگی واقعا بسیار ساده است !
از هر دست بدهیم ،
از همان دست میگیریم !
هرطوری که دربارهی خود بیندیشیم ،
برایمان به واقعیت مبدل میشود .
من معتقدم که هرکسی از جمله من ،
مسئول همه اتفاقات خوب
و یا بد در زندگیش است ...!
شب بخیر هم افزایان عزیز ❤️
آدمای بدهکار
همیشه طلبکارن...
زندگی واقعا بسیار ساده است !
از هر دست بدهیم ،
از همان دست میگیریم !
هرطوری که دربارهی خود بیندیشیم ،
برایمان به واقعیت مبدل میشود .
من معتقدم که هرکسی از جمله من ،
مسئول همه اتفاقات خوب
و یا بد در زندگیش است ...!
شب بخیر هم افزایان عزیز ❤️
سلام دوستان هم افزا
روزتون پر برکت
کی بازار از گروگان دولت خلاص بشه منتظریم
روزتون پر برکت
کی بازار از گروگان دولت خلاص بشه منتظریم
ترور سرمایه های ملت در این سال های اخیر در مسلخ بورس
جای تاسف داره
کاش هیچموقع اولویت اول کسی نبودیم
جای تاسف داره
کاش هیچموقع اولویت اول کسی نبودیم
قیمت لحظهای دلار تهران:
دلار فردایی تهران ⏳ 60,450خـرید🔵
دلار فردایی تهران ⏳ 60,500فروش🔴
دلار فردایی تهران 60,500 معامله شد✅
دلاره ره
دلار فردایی تهران ⏳ 60,450خـرید🔵
دلار فردایی تهران ⏳ 60,500فروش🔴
دلار فردایی تهران 60,500 معامله شد✅
دلاره ره
🟡 فروش ۲.۹ تن طلا در ۲۱ حراج
🔹 طی جلسه معاملاتی امروز یک شنبه 9 اردیبهشت ماه 1403و در دو حراج عمده و خرد، مجموعا 250 قطعه شمش طلای استاندارد از سوی صادرکنندگان عرضه شد. میانگین قیمت شمش های طلای معامله شده در این روز، 4 میلیارد و 388 میلیون تومان به ثبت رسید.
🔹 بنابراین طی 21 جلسه حراج حضوری شمش طلای استاندارد در مرکز مبادله ایران 2,9 تن شمش مورد معامله قرار گرفته است.
۳ تن طلا با دلار ۱۰۰ تومن فروختن
دولت ژاندارم اقتصاد در ایرانه
و سلطان استفاده از نوسانات
مردم قربانی یک سیستم مریض و پر فساد اقتصادی هستن
بهانه هم جوره
تحریم
تهدید
ترور
سیاسی
اف ای تی اف
و هزار داستان
🔹 طی جلسه معاملاتی امروز یک شنبه 9 اردیبهشت ماه 1403و در دو حراج عمده و خرد، مجموعا 250 قطعه شمش طلای استاندارد از سوی صادرکنندگان عرضه شد. میانگین قیمت شمش های طلای معامله شده در این روز، 4 میلیارد و 388 میلیون تومان به ثبت رسید.
🔹 بنابراین طی 21 جلسه حراج حضوری شمش طلای استاندارد در مرکز مبادله ایران 2,9 تن شمش مورد معامله قرار گرفته است.
۳ تن طلا با دلار ۱۰۰ تومن فروختن
دولت ژاندارم اقتصاد در ایرانه
و سلطان استفاده از نوسانات
مردم قربانی یک سیستم مریض و پر فساد اقتصادی هستن
بهانه هم جوره
تحریم
تهدید
ترور
سیاسی
اف ای تی اف
و هزار داستان
قصابی در حال کوبیدن ساطور بر استخوان گوسفند بود که تراشه ای از استخوان پرید
گوشه چشمش. ساطور را گذاشت و ران گوشت را برداشت و به نزد طبیب رفت و ران گوشت را به او داد و خواست که چشمش را مداوا کند. طبیب ران گوشت را دید طمع او را برداشت و فکر کرد حالا که یکی به او محتاج شده باید بیشتر از پهلوی او بخورد بنابراین مرهمی روی زخم گذاشت و استخوان را نکشید. زخم موقتا آرام شد. قصاب به خانه رفت. فردا مجددا درد شروع شد به ناچار ران گوشتی برداشت و نزد طبیب رفت. باز هم طبیب ران گوشت را گرفت و همان کار دیروز را کرد تا چندین روز به همین منوال گذشت تا یک روز که قصاب به مطب مراجعه کرد طبیب نبود اما شاگرد طبیب در دکان بود. قصاب مدتی منتظر شد اما طبیب نیامد. بالاخره موضوع را با شاگرد بیان کرد. شاگرد طبیب بعد از معاینه کوتاهی متوجه استخوان شد و با دو ناخن خود استخوان را از لای زخم کشید و مرهم گذاشت و قصاب رفت. بعد از مدتی طبیب آمد از شاگرد پرسید. کسی مراجعه نکرد. گفت چرا قصاب باشی آمد.
طبیب گفت: تو چه کردی؟ شاگرد هم موضوع کشیدن استخوان را گفت. طبیب دو دستی بر سرش زد و گفت: ای نادان آن زخم برای من نان داشت تو چطور استخوان را دیدی نان را ندیدی.
گرچه لای زخم بودی استخوان
لیک ای جان در کنارش بود نان
بهارستان جامی
متاسفانه
فقر . گرانی . درد . رنج مردم برای خیلی ها نون داره
گوشه چشمش. ساطور را گذاشت و ران گوشت را برداشت و به نزد طبیب رفت و ران گوشت را به او داد و خواست که چشمش را مداوا کند. طبیب ران گوشت را دید طمع او را برداشت و فکر کرد حالا که یکی به او محتاج شده باید بیشتر از پهلوی او بخورد بنابراین مرهمی روی زخم گذاشت و استخوان را نکشید. زخم موقتا آرام شد. قصاب به خانه رفت. فردا مجددا درد شروع شد به ناچار ران گوشتی برداشت و نزد طبیب رفت. باز هم طبیب ران گوشت را گرفت و همان کار دیروز را کرد تا چندین روز به همین منوال گذشت تا یک روز که قصاب به مطب مراجعه کرد طبیب نبود اما شاگرد طبیب در دکان بود. قصاب مدتی منتظر شد اما طبیب نیامد. بالاخره موضوع را با شاگرد بیان کرد. شاگرد طبیب بعد از معاینه کوتاهی متوجه استخوان شد و با دو ناخن خود استخوان را از لای زخم کشید و مرهم گذاشت و قصاب رفت. بعد از مدتی طبیب آمد از شاگرد پرسید. کسی مراجعه نکرد. گفت چرا قصاب باشی آمد.
طبیب گفت: تو چه کردی؟ شاگرد هم موضوع کشیدن استخوان را گفت. طبیب دو دستی بر سرش زد و گفت: ای نادان آن زخم برای من نان داشت تو چطور استخوان را دیدی نان را ندیدی.
گرچه لای زخم بودی استخوان
لیک ای جان در کنارش بود نان
بهارستان جامی
متاسفانه
فقر . گرانی . درد . رنج مردم برای خیلی ها نون داره
خزامیا بینظیر بود
هرکسی داشت در این سال ها هم ضرر نکرد هم ترکوند
#خزامیا و افزایش نرخ 10% در محصولات
گروه نيسان
نرخ قبلي 5,376,000,000 ريال
نرخ جديد 5,870,000,000 ريال
هرکسی داشت در این سال ها هم ضرر نکرد هم ترکوند
#خزامیا و افزایش نرخ 10% در محصولات
گروه نيسان
نرخ قبلي 5,376,000,000 ريال
نرخ جديد 5,870,000,000 ريال
همه جا رو پر کردن پور ابراهیمی اینو گفت پور ابراهیمی اونو گفت
خزعبلاتی بیش نیست وقتی هنوز اراده دولت بر رشد نباشه
خزعبلاتی بیش نیست وقتی هنوز اراده دولت بر رشد نباشه