همسرداری ایده سیاست های زناشویی مشاوره
10.8K subscribers
9.09K photos
890 videos
23 files
727 links
👇👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAAD2wh3yYA3aee2bO0g


🔞ویژه متاهلین 🔞
💟هدف ما نجات جامعه از فقر اطلاعات جنسی است

تبلیغات
@hamsafarr23
Download Telegram
برای جلوگیری از کمردرد بعد از رابطه ج*ن*سی

حتی المکان از یک بالش کوچک زیر کمر استفاده کنید و در فاصله زمانی کوتاه جای خود را با همسرتان عوض کنید.



@ham_sardarii
#تحریک ج*ن*سی آقایان که منجر به #انزال در آنها نشود، باعث بروز انسداد در لوله‌های م*نی‌بر و بروز درد شدید در #بیضه_ها ‌ می‌شود.




@ham_sardarii
😞نوشیدن قهوه به طور روزانه ریسک انجام خودکشی را چه در زنان و چه در مردان، 50% کاهش میدهد !

کافئین موجود در قهوه سیستم عصبی مرکزی را برانگیخته میکند و به طور ملایم از افسردگی جلوگیری میکند.



@ham_sardarii
#پارت 184
#خان_زاده

به صندلي اشاره ميكنه. روش ميشينم. اونم رو به روم قرار ميگيره.

با يه لبخند پر آرامش كه انگار جزء جدا نشدنيه صورتشه ميگه:

-دختري كه اون روز خيلي براي پيدا كردن شوهرش اصرار داشت يهو عوض ميشه... آدما خيلي عجيبن نه؟

پوزخندي ميزنم و فنجون خالي رو به روم رو روي ميز ميچرخونم. بعد سرمو بالا ميارم. مثل خودش لبخند ميزنم:

-كسي كه ميگفت سرشو تو زندگي خصوصي مردم نميكنه يهو حال من و همسرم براش مهم ميشه... آدما عجيبن نه؟

نميدونم چرا علي رغم مهربوني كه ملوك السلطنه داشت هيچ به دلم نمي نشست و اينطور بي ادبانه جوابشو ميدادم.

واقعا جا ميخوره.
تو صندلي جا به جا ميشه. سعي ميكنه خودشو نبازه و همچنان آرامشش رو حفظ كنه:

-اين حرفت رو ميذارم پاي بي تجربگي و خاميت... من براي كمك اينجام... براي حرف زدن... اهورا بهم پناه آورد... كمكش كردم... تو هم كمك خواستي بدون در اين خونه به روت بازه...

-واقعا ممنون از مهمون نوازيتون... من فقط يه امشب رو اينجام و بعد با دوستم رفع زحمت ميكنيم...

بلند ميشم كه حرفش باعث ميشه بايستم:

-اون مردي كه تنها مشروب ميخوره... اون مرد بايد خيلي تنها باشه...

چشمامو تو كاسه ميچرخونم و شب بخيري بلغور ميكنم و از اون محيط متشنج دور ميشم.

فقط همينم مونده بود كه اون زن بشينه بهم درس زندگي بده!


@ham_sardarii
کشف هفته ششم قرنطینه



آیا میدانستید چرا شکاف باسن عمودی است؟





چون که اگه افقی بود،موقع بالا رفتن از پله ها صدای کف زدن میومد...👏👏





@ham_sardarii
آنچه زوجهای سالم انجام می دهند...

- با هم مصالحه می کنند.
- با هم بحث عادلانه دارند.
- آنها دوستان شخصی دارند.
- از هم عذرخواهی می کنند.
- آنها از هم قدردانی می کنند
- آنها همدیگر را تحسین می کنند.
- نسبت به هم مهربان فکر می کنند.
- آنها به حریم یکدیگر احترام میگذارند.
- آنها علایق شخصی خود را دنبال می کنند.
- نگاه مثبت و سازنده به آینده مشترک دارند.
- سعی می کنند چیزهای جدیدی را باهم امتحان کنند.

‌‌‌

@ham_sardarii
^^دلبرم چاق که نه باب دل یار
مثل آن سوگلی دوره قاجار شده:)



@ham_sardarii
حالا ڪه قراره بخاطر ڪرونا بمونیم خونه، بازی ڪنار خانواده رو پیشنهاد میدم😍😊

ڪشف تغییرات👌

🔸به بچه‌ها میگیم وسایل داخل اتاق رو به دقت زیر نظر بگیرن و بعد یڪی از بچه‌ها باید از اتاق بیرون بره و جای یڪی از اشیای اتاق رو جابجا می‌ڪنیم.

🔸فرد مورد نظر باید تغییر ایجاد شده رو در زمان مقرر حدس بزنه این بازی می‌تونه به صورت گروهی انجام بشه به این ترتیب ڪه بچه‌ها رو به دیوار وایستن و بعد هر ڪدوم از بچه‌ها زودتر تغییر ایجاد شده روحدس بزنن برنده بازیه.


@koodak_khallagh_man


#بازی
آغـــوش تــــو ...
آرام کند مـوج دلـم را
دریـای درونـم طلبـش
لمـس تـن «تــوست» ...



@ham_sardarii
#پارت 185

به اتاق ميرم. تموم شب رو بيدار ميمونم و به صداهاي توي سرم گوش ميدم.

مثل ديوونه ها ميچرخم. شقيقه هام فشار ميدم. كنار پنجره ميرم ولي ديدي به جلوي حياط نداره. نميدونم خانزاده با اون حالش تو حياطه يا برگشته داخل.

كلافه ام و سرم درد ميكنه. نميتونم يه جا بند بشم. به خودم ميگم فقط يه بار برم ببينم تو چه حاله و بعد ميخوابم!

از اتاق بيرون ميام. همزمان با من عادلم در اتاقشو باز ميكنه. چشممون به هم ميفته. نزديكش ميشم و من مني ميكنم:

-ميخواستم برم آب بخورم....

ميخوام از كنارش رد بشم كه بازوم رو ميگيره:

-بايد باهام حرف بزني...

بازوم رو از بين دستاش بيرون ميكشم و دستامو ميزنم زير بغلم:

-درباره؟

-چي شد تصميم شد بري؟ وقتي اون قدر مصمم پيدا كردن شوهرت بودي؟ اگه بهم همه چيز رو نگي همراهيت نميكنم!

پوفي ميكشم. همينم مونده كه عادلم برام دبه كنه. بي اينكه دلم بخواد قضيه رو براش تعريف ميكنم.

حتي اينكه اكبر تونسته ردمو تا اينجا بزنه و جلوي سينما ادمش تهديدم كرد كه اگه تنها برنگردم بلايي سر خانزاده مياره.

متفكر نگاهم ميكنه:

-حالا ميخواي چيكار كني؟ فكري تو سرت داري؟

سرمو به نشونه نه تكون ميدم:

-نميخواي كه نصفه شبي درباره اش حرف بزنيم؟ وقتي برگشتيم كلي زمان دارم بشينم و به نقطه ضعفي كه تون افعي داره فكر كنم!



@ham_sardarii
Forwarded from تبادل چرخشی و بنری مدیران برتر
سلام 🌷
#من_مادر_هستم با كلي #اضطراب و #نگراني براي آينده فرزندانم.

👈يه پسر ١٠ ساله دارم.
يه روز از سر كار برميگشتم قفل در و باز كردم ديدم😳👀 #پسرم_با_بچه_همسايه_هستن😡
و #دارند_به_هم_دست_ميزنند.😱 نميدونستم چه عكس العملي نشون بدم.🤔 فقط داد زدم 😫و به اون پسر گفتم برو خونتون تا بيام حسابت و كف دست مامانت بزارم.🙄 اونم دويد و رفت. من موندم و پسر خودم. 🤔همينجوري نگاهش كردم👀 و بهش گفتم برو تو اتاقت نميخوام ببينمت.😡
اونم رفت. اما من بايد چيكار ميكردم؟ 🤔
زنگ زدم به يكي از دوستانم كه تو #تربيت_فرزندانش_استاد_بود. اون بهم كانالي معرفي كرد كه علاوه بر مطالب مفيد ميتونستم با #مشاور_كانال هم صحبت كنم.
وقتي وارد كانال شدم، فهميدم چقدر من در #تربيت_فرزندانم كوتاهي كرده بودم.😌
به شما هم توصيه ميكنم عضويت در اين كانال را از دست ندهيد👇👇
https://t.me/joinchat/AAAAAEQwuMNxaqQIbYmbcQ
🌿🌸 باور داشته باش
با هر لبخندی که می زنی🌿🌸

"یک قدم" جهان را از خشونت ورزی به سوی مهرورزی هل داده ای!

پس دریغ نکن؛ دنیا این روزها از همیشه به لبخند تو محتاج تر است...




@Ashpaz_bashiii
📌چگونه صمیمیت را گسترش دهیم ؟

یک زوج خوشحال در یک ازدواج شاد کارهای خیلی معمولی را برای نزدیک بودن به یکدیگر انجام می دهند مثل:
▪️رفتن به میهمانیهای خانوادگی
▪️با تلفن با هم صحبت کردن
▪️یا دادن نامه های الکترونیکی هنگامی که یکی از آنها در سفر است ؛

این کارها مثل ستون های محکمی است که ازدواج را نگه می دارد.
🔵 يكي از باورهاي غلطي كه در رابطه مرتكب مي شويم اين‌ست كه اگر قسمت بود خودش درست مي شد !
راستش را بخواهيد قسمت و شانس اسمي هست كه ما روي ندانم كاريهاي خودمان مي گذاريم .
رابطه مثل يك كشتي هست كه براي هدايتش به ناخدا نياز دارد و اگر به حال خودش رها شود غرق ميشود يا به صخره برخورد مي كند و انصاف نيست كه اين اهمال كاري را گردن تقدير و قسمت بندازيم .
مسئول آنچه اتفاق ميافتد فقط و فقط خودمان بوديم كه منفعلانه برخورد كرده ايم .
👌 روابطمان را هوشيارانه مراقبت كنيم .


@ham_sardarii
عادت دادن بچه ها به رفتار خوب
رفتار درست بچه ها را تقویت کنید نه بدرفتاری شان را
درخواست های مودبانه بچه ها را تقویت کنید، نه نالیدن ها و فریاد زدن هایشان را یا سربه سر گذاشتن ها و کج خلقی ها و قهر کردن هایشان را.
سعی کنید بحث و گفت وگوهای آرام را چند برابر کنید، نه مجادله کردن و پافشاری و جنگیدن هایی که گاه و بی گاه را.





@koodak_khallagh_man
آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری




@profiile_city
در زندگی مشترک مسئولیت‎ها را تقسیم کنید.
اگر از ابتدای ازدواج مسئولیت‎ها و وظایفتان را تعیین و تقسیم نکنید، تا پایان عمر باید با آشفتگی، انتظارات برآورده نشده و تنش زندگی کنید.




@ham_sardarii
خودِ خدا منو انقد امتحان نمیکنه که زنم با پیج و اکانت فیک امتحانم میکنه





@ham_sardarii
قوی باش خوبِ من!
از این دوره‌ی کلافگی
و بحران هم به سلامت عبور خواهیم کرد،
روح خسته‌ات را بعد از این فشارهای پیاپی
در آغوش بگیر و آرامَش کن.
بگو چیز مهمی نیست،
تو سخت‌تر از این را هم پشت سر گذاشتی
و مقاومت کردی،
محکم بمان روح بلندپرواز من!

قرار نیست همیشه میزبان درد باشی،
روزها و اتفاقات خوب هم می‌رسند.
این طاعون را هم پشت سر خواهیم گذاشت،
تاریکی‌ها کنار خواهند رفت،
خورشید خواهد تابید
و "باسیلِ" این تباهی و درد،
در آغوش آفتاب داغِ امید، خواهد سوخت.
مراقبِ روحت باش و قوی بمان،
#امید تنها روزنه‌ی گریز از این تاریکی‌ست.
قوی بمان...!




@ham_sardarii
#پارت 186
#خان_زاده


ميخنده:

_باشه... باشه... ببخشيد به حرف گرفتمت...اصلا تو اينجا بمون من ميرم برات آب بيارم...

چون از اول به قصد آب خوردن بيرون نيومده بودم قبول ميكنم. آروم ميگم:

-پس تو تراس منتظرم...


عادل كه ميره پا تند ميكنم سمت تراس. از رو نرده ها خم ميشم و به صندلي نگاه ميكنم و ميبينم خاليه.

خيالم كمي راحت ميشه. با خودم ميگم باز تونسته برگرده داخل چون هوا خيلي سرده.

وقتي نفسمو بيرون ميفرسم بخار رو جلوي صورتم ميبينم.
دستمو از روي نرده ها برميدارم و ميخوام برگردم داخل كه ميبينم دستاي اهوراخان دور شونه هاي ملوك السلطنه اس.

آب دهنم رو قورت ميدم و مثل يه مار به خودم مي پيچم. دارن به سمت در ورودي ميرن.

اهوراخان
نميتونه تعادلش رو حفظ كنه و نزديكي بيش از حدشون بهم ديگه عصبيم ميكنه.

ملوك السلطنه تا اونجايي كه متوجه شدم ازدواج نكرده و مجرده ولي سنش از اهوراخان خيلي بيشتره.

با اين حال پول و ثروت باعث بي دغدغه شدن و در نتيجه جوون موندنش شده.

منكر ظاهر زيبا و لباس هاي گرون قيمتش نميشم ولي با اين حال حق نداره اينطور دور اهوراخان باشه حتي با هدف كمك!

از جلوي ديدم ميرن. سريع ميرم تو راهرو كه ختم ميشه به پله طبقه پايين.

كنار نرده هاي نزديك پله مي ايستم از اينجا خوب ميتونم در ورودي رو ببينم.

در باز ميشه. مي بينم اهوراخان چيزي كنار گوش اون زن پچ پچ ميكنه كه باعث خنده هاي
سرمستش ميشه.

نرده رو بين دستم فشار ميدم. تو اون لحظه مثل يه اژدها عصبانيم و ميخوام فوت كنم و جفتشون رو تو آتيش خشمم بسوزونم.



@ham_sardarii