تو اینستا اسکرول میکنم. میرسم به پستی که تو لایکش کردی. میرم تو پیجت. شروع میکنم برای بار هزارم به عکسات نگاه کردن. عکسی که پارسال برای تولد برادرت شر کردی رو نگاه میکنم. نوشتی «شاد باش، خوب باش، باش.» چند روز پیش تولدش بود. یه استوری از سر خاک تو گذاشته بود. از همون کوههای سبزی که بینشون برای همیشه خوابیدی. میرم پایینتر. یه عکس از یه سری پنجره گذاشتی. کپشنش یه شعره از الیزابت بیشاپ درباره هنر از دست دادن. شعر رو میخونم. چند قطره اشک سرازیر میشه. تو کامنتها در جواب شقایق که چیزی برات نوشته گفتی «آدم هرگز تو از دست دادن ماهر نمیشه.»
دقت کردین گیلاس هم از آلبالو شیرینتره، هم قرمزتره و آبش بیشتره ولی نه آبمیوهش تو بازار هست و نه ازش به عنوان رنگ یاد میشه.
ببینین یه کرم چجور میتونه گه بزنه به سرنوشت یه میوه!
ببینین یه کرم چجور میتونه گه بزنه به سرنوشت یه میوه!
نمیدونم چرا با هر کی دردودل میکنم و میگم حالم بده، سریع میگه قدر داشتههاتو بدون! چرا حسرت نداشتههام رو نخورم؟ اصلا چرا متولد بلژیک یا نروژ نیستم؟ چرا یه پنتهاوس تو زعفرانیه ندارم؟
توی لندن یه افغانی ۲ بار به یه دختر بچه ۱۲ سالهی معلول تجاوز کرده و گفته این توی کشور ما خیلی عادیه!
نوشته بود: "پیشرفت همیشه به معنی جلو رفتن نیست، گاهی وقتا برگشتن از یک مسیر غلطه"
هیشه دوست داشتم یه جایی از من حیث المجموع استفاده کنم، بنظرم خیلی باکلاسه
من حیثالمجموع ریدم تو این زندگی
من حیثالمجموع ریدم تو این زندگی
هاله و بابا لنگ دراز
اگه اینجا عکس نداری سلام😂
دروغ گفتم خودم اولین نفر اینجا رو افتتاح کردم😂
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آره توله سگ عوضی باید بمونی تو همون اسانسور تا ادب شی.