هاله و بابا لنگ دراز
392 subscribers
42.3K photos
9.12K videos
59 files
319 links
این کانال صرفا مجموعه ای از نوشته های دیگران است و
بصورت گلچین در این صفحه جمع شده.
ارتباط با من
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
با من از تعادل روانی صحبت نکن 😂
شرح؟؟
ندارد...
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بفرست واسه اوگوی خودت!😂
صبحونه‌‌ی ادایی
درس خوندن ادایی
🔴با این آمار، (مشارکت 8 درصدی مردم تهران تو دور دوم انتخابات) پایین‌ترین نرخ مشارکت تو تاریخ ایران و جهان شکسته شد
ظرف تراز واسه خوردن سیب زمینی سرخ کرده و سس کچاپ
خوشبحالتون شفق قطبی دیدین، من فقط آدم دو قطبی دیدم.
مجسمه‌ی سرامیکی ۱۵۰۰ مایایی که کلاهخودش جدا می‌شه؛ اکشن فیگور داشتن وقتی مد نبود!
‏من همیشه به همه میگفتم آدم نمیمیره
که تحمل کن اینم تموم میشه، ولی اشتباه میکردم؛ آدم میمیره، هربار یه کوچولو میمیره.
ما ذره ذره میمیریم.یدفعه تموم میشیم فکر میکنن یهو مردیم
درحال حاضر تنها چیزی که بین هممون مشترکه، اینه که حوصله آدم جدید نداریم!
پسر خاله‌ی خانمم خونمون مهمون بود، بچه پررو گفت شما اصفهانیا واقعا خسیسید.
گفتم ما خسیس نیستیم داداش، تو بی چشم و رویی که بعد از یه هفته میزبانی اینجوری راجع بهمون حرف می‌زنی
بعدم چادرشونو از تو حیاط جمع کردم انداختم تو کوچه؛ دو تومنم از پول کرایه حیاط رو پسشون دادم.
فکت: مامان باباها میتونن دوستهای فیک ما رو تشخیص بدن
ولی برادرشون سرشون کلاه میذاره و ارثشون رو میکشه بالا.
اگه زندگیم انقد هیجانی نشه چی ؟
گفت عجیب است که اینقدر تنهایی؟ همه را ترک کرده‌ای؟!
گفتم: از دور انسان خارق‌العاده و هیجان‌انگیزی به نظر می‌رسم و آدم‌ها با شوق به من نزدیک می‌شوند، نزدیک می‌شوند، نزدیک می‌شوند، نزدیک‌تر می‌شوند و می‌بینند که من از نزدیک نه ذوق و حوصله‌ای برای معاشرت دارم و نه قادرم صمیمیت‌های بسیار را هضم کنم و دائما فاصله می‌گیرم و به خودم بر می‌گردم. آنان نیز پی می‌برند که ماندن و تلاش کردنشان بی‌فایده است و به جهان شلوغ خودشان بر می‌گردند.
من فکر می‌کنم بیش از آن‌که ترک‌کننده باشم، خسته‌کننده‌ام!
ما واقعا هنر کرده‌بودیم...
ما هنر کرده‌بودیم که با وجود زخم‌های بسیارمان، هنوز مهربان بودیم. ما هنر کرده‌بودیم که با وجود تمام دلخوری‌ها و رنج‌هایی که در ما اقامت داشت، همچنان لبخند می‌زدیم و دلمان نمی‌آمد کسی را برنجانیم و بانیِ شکستنِ هیچ دلی باشیم.
ما هنر کرده‌بودیم که خودمان بغض داشتیم و برای شادی و موفقیت دیگران دعا می‌کردیم.
ساده و بی‌شیله بودن هنر می‌خواست و ما از هنر لبریز بودیم، می‌خندیدیم و می‌بخشیدیم و کاری به کار هیچ‌کس نداشتیم...
زندگیم تغییر کرد وقتی روانشناسم بهم توضیح داد هرکدوم از احساستم چی میخواد بهم بگه:

غمگین بودن/بی حوصلگی:
باید اون چیزی که نگه داشتی رو رها کنی هرچیزی هستش؛
یک شخص، یک عادت و...

ناراحتی/خشم:
سیستم دفاعیت فعال شده، شخص یا اتفاقی از حدش عبور کرده

احساس گناه/پشیمونی/خجالت :
تو مقابل سیستم ارزش شخصی خودت بودی...
‏هر چقد به اکسم میگم به خدا آب ریخت رو صفحه گوشیم، میگه نه! تو از قصد پیام دادی بهم گفتی آشغال کثافت
مشکل اصلی شما اینه که وقتی باید تو دهنی میخوردید، قربون‌ صدقتون رفتن.
کافیه فقط یک هفته، فقط و فقط یک هفته
توی شغلی کار کنی که با عام مردم سر و کار داری و بعد متوجه میشی چقدررررررر شعور اجتماعی مردممون پایینه...