🗻 شکوه وصفناپذیر هیمالیا
🎙زینب متین از چالشهای سفر به اورست میگوید
هفتبرکه: از چند عکس در صفحه اینستاگرامی شروع شد: «زن گراشی در کوههای هیمالیا». زینب متین خودش را کوهنورد نمیداند و به نظرش کارش را نمیشود صعود نامید و بیشتر اسماش «ترکینگ» است. اما سفر ۲۲روزه به نپال، رفتن به ارتفاع ۵۳۶۴ متری در پای بلندترین قلهی دنیا به قدر کافی جذاب است که مجتبی اسدی در یک گفتگوی اینستاگرامی از او درباره این تجربه بپرسد.
▫️زینب متین ۴۱ساله، کارشناسی ارشد زبانشناسی است اما کارهای متفاوتی را مانند تدریس زبان در آموزشگاههای نیما و هرمز و کار در آژانس هواپیمایی در گراش و تهران را تجربه کرده است و در حال حاضر در کشور بحرین حسابدار است.
🔻هفتبرکه: تا حالا به چه قلههایی صعود کردهاید؟
💬 متین: من اصلا سابقه کوهنوردی خاصی ندارم، فقط برای تفریح گاهی در تهران تا حدود ارتفاع ۳۵۰۰ متری توچال رفته بودم. ولی در آن زمان هیچ ایدهای در ذهنم نبود که روزی ممکن است به بیس کمپ (اقامتگاه پایه) قلهی اورست بروم.
🔻چه شد که به فکر رفتن به هیمالیا افتادید؟
💬 در وهله اول فقط به دنبال سفری بودم که در کنار هیجان، چالشبرانگیز هم باشد. حدودا دو سال بود در فکر رفتن بودم، ولی شرایط مهیا نمیشد، در کنارش شاید کمی ترس هم داشتم از اقدام به ترکینگ، چون جایی که زندگی میکنم به هر حال نه کوه هست نه ارتفاع.
🔻هدف اصلی ترکینگ به بیس کمپ اورست بود یا این که قلههای کم ارتفاعتر هیمالیا مثل کالاپاتار را هم میخواستید صعود کنید؟
💬 بله هدفم ترکینگ تا بیس کمپ اورست بود، با ارتفاع ۵۳۶۴ متر. و البته کالاپاتار ارتفاع ۵۵۴۵ متر است که متاسفانه به دلیل بدی هوا نتوانستیم تا قله برویم و فقط تا نیمه راه رفتیم.
🔻 و چه مدت در راه بودید؟
💬 شروع مسیر با پرواز به لوکلا که گفته میشود خطرناکتربن فرودگاه جهان است شروع میشود. کل سفر ۲۲ روز طول کشید. چهارم ماه مِی (۲۴ اردیبهشت) وارد نپال شدیم، روز ۱۲ ماه مِی شروع ترکینگ بود و ۲۶ ماه مه (۶ خرداد) از نپال خارج شدیم.
🔻چالش اصلی شما در طول کوهپیمایی چی بود؟
💬 در طول مسیر رفت، در هر قدمی که برمیداریم با کمبود اکسیژن مواجه میشویم. برای کسی مثل من که سابقه کوهنوردی نداشتم، بهترین کار این بود که آهسته بروم تا بدنم اکسیژن کم را راحتتر بپذیرد؛ در طول مسیر انسانهای بسیار مهربانی را میبینید که به تو تاکید میکنند: «این یک مسابقه نیست، تو قرار است از مسیر هم لذت ببری، هدف اصلی مقصد نیست بلکه مسیر است، هرچه آهستهتر قویتر و...»
💬 بزرگترین چالش برای من، مسیرهای سربالایی با شیب زیاد بود.البته علائم کاملا طبیعی را مثل سختی نفس کشیدن، تپش قلب بالا، سردرد یا بیخوابی که معمولترین اتفاق در این برنامههاست، هم داشتم.
🔻 برنامه سفر به هیمالیا را خودتان هماهنگ کردید یا با تور رفتید؟
💬 با تور رفتم، با این که برنامه سفر را بارها و بارها در اینترنت جستجو کرده بودم و تقریبا به مسیر آگاه بودم، ولی ترجیح دادم چون بار اول است تنها نباشم، قطعا داشتنِ تورلیدر مزایای خودش را دارد.
🔻این بار تقریبا یک چهارم راه رسیدن به اورست را رفتید. دوست دارید روزی به قله اورست یا دیگر قلههای مرتفع هیمالیا صعود کنید؟
💬 فعلا به صعود با این ارتفاع فکر نمیکنم، ولی با قاطعیت هم نمیگویم «نه»، شاید روزی... ولی در تمام مسیر رفت و برگشت دلم برای قلههای نرفته ایران تنگ میشد.
🔻 تا حالا به چه کشورهایی سفر کردهاید؟
💬 امارات، انگلیس، ترکیه، صربستان، بوسنی و هرزگوین و نپال.
🔻 کار در آژانسهای گردشگردی چه تاثیری روی سفرهای شما داشت؟
💬 کنجکاوی و کاوش برای سفر در من، نه به خاطر فعالیت در شغل گردشگری، بلکه بیشتر به دوران کودکی برمیگردد که پدرم با سفر هرساله به شیراز یا مشهد در ما ایجاد کرده بود و این علاقه با بزرگتر شدن من بیشتر و گستردهتر شد.
🔻اگر کسی علاقهمند به سفر مشابهی باشد چقدر برایش هزینه دارد؟
💬 هزینه سفر شخصا برای من زیاد بود. فقط برای هزینه تور اورست بیس کمپ حدودا ۱۶۰۰ دلار در نظر بگیرید.
🔻 واکنش خانواده به تصمیم شما برای این سفر چطور بود؟
💬 خوشبختانه والدینم همیشه حامی من بودند و هستند. به رفتن تشویقم کردند، هرچند من از درجه سختی این ترکینگ چیز خاصی به آنها نگفته بودم.
🔻 مصاحبه را با احساس شما در دامنه اورست به پایان میرسانیم؟
💬 وصفناپذیر است. شکوه و زیبایی که در آن لحظه حس میکردم با هیچ کدام از خاطراتم قابل قیاس نیست. در برابر عظمت کوهها احساس کوچکی میکردم، در عین حالی که برای موفقیت در رسیدن به بیس کمپ اورست احساس هیجان و قدرت داشتم.
🔻متن کامل و عکسها در هفتبرکه:
https://7berkeh.ir/archives/147551
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
🎙زینب متین از چالشهای سفر به اورست میگوید
هفتبرکه: از چند عکس در صفحه اینستاگرامی شروع شد: «زن گراشی در کوههای هیمالیا». زینب متین خودش را کوهنورد نمیداند و به نظرش کارش را نمیشود صعود نامید و بیشتر اسماش «ترکینگ» است. اما سفر ۲۲روزه به نپال، رفتن به ارتفاع ۵۳۶۴ متری در پای بلندترین قلهی دنیا به قدر کافی جذاب است که مجتبی اسدی در یک گفتگوی اینستاگرامی از او درباره این تجربه بپرسد.
▫️زینب متین ۴۱ساله، کارشناسی ارشد زبانشناسی است اما کارهای متفاوتی را مانند تدریس زبان در آموزشگاههای نیما و هرمز و کار در آژانس هواپیمایی در گراش و تهران را تجربه کرده است و در حال حاضر در کشور بحرین حسابدار است.
🔻هفتبرکه: تا حالا به چه قلههایی صعود کردهاید؟
💬 متین: من اصلا سابقه کوهنوردی خاصی ندارم، فقط برای تفریح گاهی در تهران تا حدود ارتفاع ۳۵۰۰ متری توچال رفته بودم. ولی در آن زمان هیچ ایدهای در ذهنم نبود که روزی ممکن است به بیس کمپ (اقامتگاه پایه) قلهی اورست بروم.
🔻چه شد که به فکر رفتن به هیمالیا افتادید؟
💬 در وهله اول فقط به دنبال سفری بودم که در کنار هیجان، چالشبرانگیز هم باشد. حدودا دو سال بود در فکر رفتن بودم، ولی شرایط مهیا نمیشد، در کنارش شاید کمی ترس هم داشتم از اقدام به ترکینگ، چون جایی که زندگی میکنم به هر حال نه کوه هست نه ارتفاع.
🔻هدف اصلی ترکینگ به بیس کمپ اورست بود یا این که قلههای کم ارتفاعتر هیمالیا مثل کالاپاتار را هم میخواستید صعود کنید؟
💬 بله هدفم ترکینگ تا بیس کمپ اورست بود، با ارتفاع ۵۳۶۴ متر. و البته کالاپاتار ارتفاع ۵۵۴۵ متر است که متاسفانه به دلیل بدی هوا نتوانستیم تا قله برویم و فقط تا نیمه راه رفتیم.
🔻 و چه مدت در راه بودید؟
💬 شروع مسیر با پرواز به لوکلا که گفته میشود خطرناکتربن فرودگاه جهان است شروع میشود. کل سفر ۲۲ روز طول کشید. چهارم ماه مِی (۲۴ اردیبهشت) وارد نپال شدیم، روز ۱۲ ماه مِی شروع ترکینگ بود و ۲۶ ماه مه (۶ خرداد) از نپال خارج شدیم.
🔻چالش اصلی شما در طول کوهپیمایی چی بود؟
💬 در طول مسیر رفت، در هر قدمی که برمیداریم با کمبود اکسیژن مواجه میشویم. برای کسی مثل من که سابقه کوهنوردی نداشتم، بهترین کار این بود که آهسته بروم تا بدنم اکسیژن کم را راحتتر بپذیرد؛ در طول مسیر انسانهای بسیار مهربانی را میبینید که به تو تاکید میکنند: «این یک مسابقه نیست، تو قرار است از مسیر هم لذت ببری، هدف اصلی مقصد نیست بلکه مسیر است، هرچه آهستهتر قویتر و...»
💬 بزرگترین چالش برای من، مسیرهای سربالایی با شیب زیاد بود.البته علائم کاملا طبیعی را مثل سختی نفس کشیدن، تپش قلب بالا، سردرد یا بیخوابی که معمولترین اتفاق در این برنامههاست، هم داشتم.
🔻 برنامه سفر به هیمالیا را خودتان هماهنگ کردید یا با تور رفتید؟
💬 با تور رفتم، با این که برنامه سفر را بارها و بارها در اینترنت جستجو کرده بودم و تقریبا به مسیر آگاه بودم، ولی ترجیح دادم چون بار اول است تنها نباشم، قطعا داشتنِ تورلیدر مزایای خودش را دارد.
🔻این بار تقریبا یک چهارم راه رسیدن به اورست را رفتید. دوست دارید روزی به قله اورست یا دیگر قلههای مرتفع هیمالیا صعود کنید؟
💬 فعلا به صعود با این ارتفاع فکر نمیکنم، ولی با قاطعیت هم نمیگویم «نه»، شاید روزی... ولی در تمام مسیر رفت و برگشت دلم برای قلههای نرفته ایران تنگ میشد.
🔻 تا حالا به چه کشورهایی سفر کردهاید؟
💬 امارات، انگلیس، ترکیه، صربستان، بوسنی و هرزگوین و نپال.
🔻 کار در آژانسهای گردشگردی چه تاثیری روی سفرهای شما داشت؟
💬 کنجکاوی و کاوش برای سفر در من، نه به خاطر فعالیت در شغل گردشگری، بلکه بیشتر به دوران کودکی برمیگردد که پدرم با سفر هرساله به شیراز یا مشهد در ما ایجاد کرده بود و این علاقه با بزرگتر شدن من بیشتر و گستردهتر شد.
🔻اگر کسی علاقهمند به سفر مشابهی باشد چقدر برایش هزینه دارد؟
💬 هزینه سفر شخصا برای من زیاد بود. فقط برای هزینه تور اورست بیس کمپ حدودا ۱۶۰۰ دلار در نظر بگیرید.
🔻 واکنش خانواده به تصمیم شما برای این سفر چطور بود؟
💬 خوشبختانه والدینم همیشه حامی من بودند و هستند. به رفتن تشویقم کردند، هرچند من از درجه سختی این ترکینگ چیز خاصی به آنها نگفته بودم.
🔻 مصاحبه را با احساس شما در دامنه اورست به پایان میرسانیم؟
💬 وصفناپذیر است. شکوه و زیبایی که در آن لحظه حس میکردم با هیچ کدام از خاطراتم قابل قیاس نیست. در برابر عظمت کوهها احساس کوچکی میکردم، در عین حالی که برای موفقیت در رسیدن به بیس کمپ اورست احساس هیجان و قدرت داشتم.
🔻متن کامل و عکسها در هفتبرکه:
https://7berkeh.ir/archives/147551
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
هفتبرکه | گریشنا
شکوه وصف ناپذیر هیمالیا - هفتبرکه - گریشنا
هفتبرکه: از چند عکس در صفحه اینستاگرامی شروع شد: «زن گراشی در کوههای هیمالیا». زینب متین خودش را کوهنورد نمیداند و به نظرش کارش را نمیشود صعود نامید و
🌿 #گپتریا: شفاخانهی عطرآگین آقای مدرسی
📸 مجید افشار
✍️ راحله بهادر
🎋 وارد مغازه که میشوی، بوی خوش ادویهجات و داروهای گیاهی مشامت را پر میکند. در یک فضای کوچک، از جلوی در مغازه تا روی قفسهها، زمین و پیشخوان، همه چیز با نظم چیده شده است. اینجا همه چیز پیدا میشود، از سنبلالطیب و عسل کوهی تا داروهای بستهبندیشدهی گیاهی. اسم عطاری آقای حاج محمدعلی مدرسی، «شفا» است؛ باغ کوچکی از گل و گیاهان خشکشدهای که شاید شفای دردی باشد.
📌 ما میهمان یکی دیگر از بزرگترهای شهرمان هستیم تا از زندگی و کارش بگوید.
🔻 از تجارت در بحرین ...
▫️ رایحهی رنگارنگ و دوستداشتنی مغازه در حرفهای آقای مدرسی میپیچد و او داستان کوتاه زندگیاش را به گویش گراشی برایمان تعریف میکند.
▫️ حاج محمدعلی متولد سال ۱۳۲۹ است و هفتاد و چهار سال سن دارد. پنج دختر و یک پسر دارد که همگی ازدواج کردهاند. پسر و پدر در یک خانه با هم زندگی میکنند و پسرش به کار دیگری مشغول است.
▫️ حاج محمدعلی از قدیمیهای کار و تجارت در بحرین است و اینجا خاطراتش بوی دریا و صدای امواج و داغی آفتاب جِنگ تابستان را میگیرد و ما را با خودش به جوانیهایش میبرد و سالهایی که با امکانات کم، کار و رفت و آمد در غربت بسیار سخت بوده است. میگوید مدت چهل سال با حاجتقی حسینی در بحرین کار میکرده است. تجارت میکردند و همه چیز خوب پیش میرفت. تا اینکه اوضاع بحرین سخت شد و مجبور میشود مغازه را جمع کند و با ضرر مالی زیاد به ایران برگردد. حاج محمدعلی میگوید: «از ایران مبلغ هنگفتی پول به بحرین فرستادیم و بدهکاری کل بازار را دادیم. چکی که از طرفمان داشتیم هم وصول نشد و به ایران برگشتیم.»
▫️ قبل از انقلاب با شرکت مینو ایران کار میکرد و تنقلاتی مثل چیپس و پفک میخریدند و بعد از انقلاب به خاطر سختگیریهایی که دولت بحرین برای رابطه با ایران داشته، با سنگاپور تجارت میکنند. تا آن مشکل مالی اتفاق میافتد و حاجمحمدعلی به ایران برمیگردد و کار تازهای را شروع میکند.
🔻 تا عطاری در گراش
🌿 او سررشتهای برای شروع کار عطاری نداشته است، اما مثل بسیاری از گپتریا که از بیکاری بیزار هستند و دوست دارند همیشه وقتشان با کار و تلاشی بگذرد، مغازهی عطاری را راه میاندازد. سیزده سال است عطاری شفا را دارد و مشتریهای متنوعی میآیند و میروند. مغازهی کوچک او در خیابان امام، روبهروی پاساژ صادق قرار دارد.
✔️ حاج محمدعلی میگوید: «بیکاری مریضی است و به خاطر سن بالا و بیکار نبودن، این مغازه را میگردانم. عطاریام کوچک است اما به خاطر سن بالا بیشتر از این از ما برنمیآید.»
▫️ ساعات کار مغازه طولانی است. صبحها مغازه را از ساعت هشت و عصرها از ساعت چهار باز میکند. مسجد رفتن از کارهای روزانهی او است و در برنامههای انقلابی، هر جا در گراش برگزار شود، شرکت میکند.
💠 حاج محمدعلی هم در انجام کار خیر سهمی دارد و برای کار خیر از سود زیاد برای خودش چشمپوشی میکند. او عضو هیئت امنای موسسهی امام علیابن ابیطالب (ع) و جزو خیرین گراش است. کار خیر در گراش به هزار طرح و رنگ است و ثمرهی سالهای دراز کار و زندگی در آن سوی آبها. او هم معتمد چند نفر از خیرین گراشی است که از کشورهای حوزهی خلیج فارس برای انجام این کار نیک برایش پول میفرستند. او وسایل و مواد غذایی ضروری برای نیازمندان بومی را از بین اجناس مغازهی خودش با سود کمتر نسبت به بازار بستهبندی میکند و به آقای مهیایی، عضو دیگر این موسسهی خیریه، میسپرد تا در بین آنها توزیع کند.
▫️ گفتگوی ما با همراهی یکی از دوستان آقای مدرسی که مهمان او است به پایان میرسد. از مغازه که بیرون میآییم انگار لباسمان هم بوی باغ کوچک او را گرفته است و عطر عطاری شفا برای ما به یادگار میماند.
🔻 #گفتگو و عکسهای بیشتر در هفتبرکه:
☑️ 7berkeh.ir/archives/147623
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
📸 مجید افشار
✍️ راحله بهادر
🎋 وارد مغازه که میشوی، بوی خوش ادویهجات و داروهای گیاهی مشامت را پر میکند. در یک فضای کوچک، از جلوی در مغازه تا روی قفسهها، زمین و پیشخوان، همه چیز با نظم چیده شده است. اینجا همه چیز پیدا میشود، از سنبلالطیب و عسل کوهی تا داروهای بستهبندیشدهی گیاهی. اسم عطاری آقای حاج محمدعلی مدرسی، «شفا» است؛ باغ کوچکی از گل و گیاهان خشکشدهای که شاید شفای دردی باشد.
📌 ما میهمان یکی دیگر از بزرگترهای شهرمان هستیم تا از زندگی و کارش بگوید.
🔻 از تجارت در بحرین ...
▫️ رایحهی رنگارنگ و دوستداشتنی مغازه در حرفهای آقای مدرسی میپیچد و او داستان کوتاه زندگیاش را به گویش گراشی برایمان تعریف میکند.
▫️ حاج محمدعلی متولد سال ۱۳۲۹ است و هفتاد و چهار سال سن دارد. پنج دختر و یک پسر دارد که همگی ازدواج کردهاند. پسر و پدر در یک خانه با هم زندگی میکنند و پسرش به کار دیگری مشغول است.
▫️ حاج محمدعلی از قدیمیهای کار و تجارت در بحرین است و اینجا خاطراتش بوی دریا و صدای امواج و داغی آفتاب جِنگ تابستان را میگیرد و ما را با خودش به جوانیهایش میبرد و سالهایی که با امکانات کم، کار و رفت و آمد در غربت بسیار سخت بوده است. میگوید مدت چهل سال با حاجتقی حسینی در بحرین کار میکرده است. تجارت میکردند و همه چیز خوب پیش میرفت. تا اینکه اوضاع بحرین سخت شد و مجبور میشود مغازه را جمع کند و با ضرر مالی زیاد به ایران برگردد. حاج محمدعلی میگوید: «از ایران مبلغ هنگفتی پول به بحرین فرستادیم و بدهکاری کل بازار را دادیم. چکی که از طرفمان داشتیم هم وصول نشد و به ایران برگشتیم.»
▫️ قبل از انقلاب با شرکت مینو ایران کار میکرد و تنقلاتی مثل چیپس و پفک میخریدند و بعد از انقلاب به خاطر سختگیریهایی که دولت بحرین برای رابطه با ایران داشته، با سنگاپور تجارت میکنند. تا آن مشکل مالی اتفاق میافتد و حاجمحمدعلی به ایران برمیگردد و کار تازهای را شروع میکند.
🔻 تا عطاری در گراش
🌿 او سررشتهای برای شروع کار عطاری نداشته است، اما مثل بسیاری از گپتریا که از بیکاری بیزار هستند و دوست دارند همیشه وقتشان با کار و تلاشی بگذرد، مغازهی عطاری را راه میاندازد. سیزده سال است عطاری شفا را دارد و مشتریهای متنوعی میآیند و میروند. مغازهی کوچک او در خیابان امام، روبهروی پاساژ صادق قرار دارد.
✔️ حاج محمدعلی میگوید: «بیکاری مریضی است و به خاطر سن بالا و بیکار نبودن، این مغازه را میگردانم. عطاریام کوچک است اما به خاطر سن بالا بیشتر از این از ما برنمیآید.»
▫️ ساعات کار مغازه طولانی است. صبحها مغازه را از ساعت هشت و عصرها از ساعت چهار باز میکند. مسجد رفتن از کارهای روزانهی او است و در برنامههای انقلابی، هر جا در گراش برگزار شود، شرکت میکند.
💠 حاج محمدعلی هم در انجام کار خیر سهمی دارد و برای کار خیر از سود زیاد برای خودش چشمپوشی میکند. او عضو هیئت امنای موسسهی امام علیابن ابیطالب (ع) و جزو خیرین گراش است. کار خیر در گراش به هزار طرح و رنگ است و ثمرهی سالهای دراز کار و زندگی در آن سوی آبها. او هم معتمد چند نفر از خیرین گراشی است که از کشورهای حوزهی خلیج فارس برای انجام این کار نیک برایش پول میفرستند. او وسایل و مواد غذایی ضروری برای نیازمندان بومی را از بین اجناس مغازهی خودش با سود کمتر نسبت به بازار بستهبندی میکند و به آقای مهیایی، عضو دیگر این موسسهی خیریه، میسپرد تا در بین آنها توزیع کند.
▫️ گفتگوی ما با همراهی یکی از دوستان آقای مدرسی که مهمان او است به پایان میرسد. از مغازه که بیرون میآییم انگار لباسمان هم بوی باغ کوچک او را گرفته است و عطر عطاری شفا برای ما به یادگار میماند.
🔻 #گفتگو و عکسهای بیشتر در هفتبرکه:
☑️ 7berkeh.ir/archives/147623
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
☀️ صبح دوستان به خیر و نیکی
#حس_زندگی
📸 نوریه بلبل
#تابستان #تروخشک #درخت
▪️☀️▪️
🔻همراه با هفتبرکه در شبکههای اجتماعی
🔴 7Berkeh.ir
✔️ T.me/HaftBerkeh
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ youtube.com/@7berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ twitter.com/7berkeh
✔️ Sapp.ir/7berkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
✔️ Wa.me/989374909600
#حس_زندگی
📸 نوریه بلبل
#تابستان #تروخشک #درخت
▪️☀️▪️
🔻همراه با هفتبرکه در شبکههای اجتماعی
🔴 7Berkeh.ir
✔️ T.me/HaftBerkeh
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ youtube.com/@7berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ twitter.com/7berkeh
✔️ Sapp.ir/7berkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
✔️ Wa.me/989374909600
🏰 افسانه همایوندژ
✍️ داستان تاریخی حسن تقیزاده
📖 فصل ششم: گنج آتشین
🔖 قسمت ۷۶
سپیده دمیده بود ولی سیاهی غمانگیز مرگ گلبست بر مرد عاشق سایه افکنده بود. هر دو نگاهی به دوردستها داشتند. افراز به چادر خود رفت و بعد از اندکی بیرون آمد و جهانگیر را صدا زد. به محض اینکه جهانگیر رو برگرداند، افراز تفنگی را که در دست داشت به طرف او انداخت و گفت: «این حق توست.»
جهانگیر تفنگ را در هوا قاپید. تفنگ را مایل نگه داشت تا آن را ببیند. به محض اینکه تفنگ را شناخت منقلب شد. تفنگ را به سینه خود فشرد و بیاختیار اشک از چشمانش جاری شد. تفنگ را زیر بینی خود نگه داشت. هنوز بوی دستان گلبست را میداد. چشمش به قلمکاریهای ظریف لوح نقرهای که به دو طرف قنداق زده بودند افتاد، گویی آن استاد ماهر قلمکار میدانست این تفنگ معشوقهای است که روزگاری به عاشق خود میرسد.
افراز برای لحظاتی نمیتوانست چشم از جهانگیر بردارد. او چرخشهای تفنگ را در دست جهانگیر میدید. او شاهد تلفیق آهن و قلب بود. آهن سردی که از دستان گرم معشوق حکایتها داشت.
بعد تفنگش را برداشت و به سوی آسمان شلیک کرد و گفت: «بلند شوید تنبلها. حرکت میکنیم. چادرها را جمع کنید. یالله سریع.»
روز به نیمه رسیده بود. بانوی تابناک عالم هستی خرامانخرامان خودش را به بالای سر مردان جنگی کوهستان جنوب مرکزی ایران رسانده بود. مردان جنگی طاقت این نور پرفروغ را نداشتند و خسته و کوفته به زیر سایهی قطعه سنگی پناه بردند. بعد از مدتی استراحت، افراز داد زد: «ارغوان، ارغوان.»
- بله افراز.
- چقدر راه آمدهایم؟ کی میرسیم به قرارگاه؟
- اگر کوههای مجاور را دور بزنیم، دو روز دیگر. ولی اگر بزنیم به کوه و شب را اطراق کنیم، فردا عصر میرسیم به پایگاه. بعدش کجا میرویم؟ طرف شیراز یا قلعه مزیجان؟
- هیچکدام. اول باید برویم فیروزآباد تا بار و گاری را سبک کنیم. بعد میرویم قلعه مزیجون. بعد میرویم به اطراف شیراز.
شنیدن این سخنان، جهانگیر را ناراحت به فکر فرو برد. او از افراز خواسته بود که ابتدا سری به گراش بزند و جانشینی برای خود انتخاب کند و بعد از مدتی به افراز ملحق شود. ولی افراز مخالف بود. او به جهانگیر گفته بود که این خواستهی گلبست است. امانتی در نزد خود دارد که باید به او تحویل دهد.
فردای آن روز، هنگام عصر، وقتی به پایگاه رسیدند، جهانگیر از دیدن چند گاری سر پوشیده و سی چهل تفنگچی متعجب شد و هنگامی که به جمع اردوگاه پیوستند، مرد جوانی که لباسهای فاخر بر تن داشت، رو به افراز داد زد: «تو سیزده روز است که از اینجا رفتهای. ما طبق دستور باید هرچه زودتر این بارها را تحویل میدادیم. این فرمان فرمانفرما قوام است.»
افراز در جوابش گفت: «تو چرا تمرگیدی؟ چهل تا سوار در اختیار داری. میخواستی بروی.
مرد جوان گفت: «من این تاخیر طولانیمدت را به قوام گزارش میکنم.»
افراز هم گفت: «هر غلطی که خواستی بکن. من از قوام دستور نمیگیرم، از ارباب قوام دستور میگیرم.»
دو هفته طول کشید که این کاروان ابتدا به فیروزآباد برسد. آنها بستههایی را از گاریها به خوانین قشقایی تحویل دادند و بعد الباقی را نیز به قلعه مزیجون بردند. بلافاصله پس از آن، جهانگیر و افراز و پنج تفنگچی دیگر به تاخت به طرف شیراز راندند و بعد از چند روز به نزدیکی شیراز رسیدند. اما بر خلاف انتظار جهانگیر، وارد شیراز نشدند و به طرف شرق شیراز به سوی کوههای ارسنجان اسب تاختند. در تمامی سفر، این دو یار قدیمی در کنار هم بودند و فرصتی بود برای مطرح کردن هزاران سوال در مورد گذشته. اما جهانگیر سوالهای جدیدی هم در ذهن داشت. او در دل، موفقیتی را که افراز به آن رسیده بود، تحسین میکرد و هر بار کارهای افراز در نظرش مرموزتر میآمد.
تا این که روزی جهانگیر از افراز پرسید: «افراز، تو خیال نداری که به من بگویی این جاها چه خبر است؟ تو چکارهای که فرمانفرمای شیراز را به هیچ حساب نمیکنی؟»
افراز خندهای بلند از ته دل سر داد: «نه، نه. گفتنی نیست. خودت میبینی. باید صبور باشی.»
بعد برای اینکه ذهن جهانگیر را منحرف کند گفت: «حالا تو بگو. چرا سر از گراش درآوردی؟ از ده ما که خیلی دور بود.»
📌 داستان را با هشتگ #پاورقی روزانه در شبکههای اجتماعی هفتبرکه دنبال کنید.
🔻 قسمتهای پیشین به صورت هفتگی در سایت هفتبرکه منتشر میشود:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/139671
▪️🏰▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
✍️ داستان تاریخی حسن تقیزاده
📖 فصل ششم: گنج آتشین
🔖 قسمت ۷۶
سپیده دمیده بود ولی سیاهی غمانگیز مرگ گلبست بر مرد عاشق سایه افکنده بود. هر دو نگاهی به دوردستها داشتند. افراز به چادر خود رفت و بعد از اندکی بیرون آمد و جهانگیر را صدا زد. به محض اینکه جهانگیر رو برگرداند، افراز تفنگی را که در دست داشت به طرف او انداخت و گفت: «این حق توست.»
جهانگیر تفنگ را در هوا قاپید. تفنگ را مایل نگه داشت تا آن را ببیند. به محض اینکه تفنگ را شناخت منقلب شد. تفنگ را به سینه خود فشرد و بیاختیار اشک از چشمانش جاری شد. تفنگ را زیر بینی خود نگه داشت. هنوز بوی دستان گلبست را میداد. چشمش به قلمکاریهای ظریف لوح نقرهای که به دو طرف قنداق زده بودند افتاد، گویی آن استاد ماهر قلمکار میدانست این تفنگ معشوقهای است که روزگاری به عاشق خود میرسد.
افراز برای لحظاتی نمیتوانست چشم از جهانگیر بردارد. او چرخشهای تفنگ را در دست جهانگیر میدید. او شاهد تلفیق آهن و قلب بود. آهن سردی که از دستان گرم معشوق حکایتها داشت.
بعد تفنگش را برداشت و به سوی آسمان شلیک کرد و گفت: «بلند شوید تنبلها. حرکت میکنیم. چادرها را جمع کنید. یالله سریع.»
روز به نیمه رسیده بود. بانوی تابناک عالم هستی خرامانخرامان خودش را به بالای سر مردان جنگی کوهستان جنوب مرکزی ایران رسانده بود. مردان جنگی طاقت این نور پرفروغ را نداشتند و خسته و کوفته به زیر سایهی قطعه سنگی پناه بردند. بعد از مدتی استراحت، افراز داد زد: «ارغوان، ارغوان.»
- بله افراز.
- چقدر راه آمدهایم؟ کی میرسیم به قرارگاه؟
- اگر کوههای مجاور را دور بزنیم، دو روز دیگر. ولی اگر بزنیم به کوه و شب را اطراق کنیم، فردا عصر میرسیم به پایگاه. بعدش کجا میرویم؟ طرف شیراز یا قلعه مزیجان؟
- هیچکدام. اول باید برویم فیروزآباد تا بار و گاری را سبک کنیم. بعد میرویم قلعه مزیجون. بعد میرویم به اطراف شیراز.
شنیدن این سخنان، جهانگیر را ناراحت به فکر فرو برد. او از افراز خواسته بود که ابتدا سری به گراش بزند و جانشینی برای خود انتخاب کند و بعد از مدتی به افراز ملحق شود. ولی افراز مخالف بود. او به جهانگیر گفته بود که این خواستهی گلبست است. امانتی در نزد خود دارد که باید به او تحویل دهد.
فردای آن روز، هنگام عصر، وقتی به پایگاه رسیدند، جهانگیر از دیدن چند گاری سر پوشیده و سی چهل تفنگچی متعجب شد و هنگامی که به جمع اردوگاه پیوستند، مرد جوانی که لباسهای فاخر بر تن داشت، رو به افراز داد زد: «تو سیزده روز است که از اینجا رفتهای. ما طبق دستور باید هرچه زودتر این بارها را تحویل میدادیم. این فرمان فرمانفرما قوام است.»
افراز در جوابش گفت: «تو چرا تمرگیدی؟ چهل تا سوار در اختیار داری. میخواستی بروی.
مرد جوان گفت: «من این تاخیر طولانیمدت را به قوام گزارش میکنم.»
افراز هم گفت: «هر غلطی که خواستی بکن. من از قوام دستور نمیگیرم، از ارباب قوام دستور میگیرم.»
دو هفته طول کشید که این کاروان ابتدا به فیروزآباد برسد. آنها بستههایی را از گاریها به خوانین قشقایی تحویل دادند و بعد الباقی را نیز به قلعه مزیجون بردند. بلافاصله پس از آن، جهانگیر و افراز و پنج تفنگچی دیگر به تاخت به طرف شیراز راندند و بعد از چند روز به نزدیکی شیراز رسیدند. اما بر خلاف انتظار جهانگیر، وارد شیراز نشدند و به طرف شرق شیراز به سوی کوههای ارسنجان اسب تاختند. در تمامی سفر، این دو یار قدیمی در کنار هم بودند و فرصتی بود برای مطرح کردن هزاران سوال در مورد گذشته. اما جهانگیر سوالهای جدیدی هم در ذهن داشت. او در دل، موفقیتی را که افراز به آن رسیده بود، تحسین میکرد و هر بار کارهای افراز در نظرش مرموزتر میآمد.
تا این که روزی جهانگیر از افراز پرسید: «افراز، تو خیال نداری که به من بگویی این جاها چه خبر است؟ تو چکارهای که فرمانفرمای شیراز را به هیچ حساب نمیکنی؟»
افراز خندهای بلند از ته دل سر داد: «نه، نه. گفتنی نیست. خودت میبینی. باید صبور باشی.»
بعد برای اینکه ذهن جهانگیر را منحرف کند گفت: «حالا تو بگو. چرا سر از گراش درآوردی؟ از ده ما که خیلی دور بود.»
📌 داستان را با هشتگ #پاورقی روزانه در شبکههای اجتماعی هفتبرکه دنبال کنید.
🔻 قسمتهای پیشین به صورت هفتگی در سایت هفتبرکه منتشر میشود:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/139671
▪️🏰▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
✅ استخدام در آبشار اندیشه
▫️موسسه آبشار اندیشه که از سال ۱۳۸۳ در زمینههای ورزشی، فرهنگی و گردشگری فعال است برای تکمیل کادر مدیریتی خود از یک نفر آقا به عنوان معاون اجرایی دعوت به همکاری میکند:
🔻شرایط متقاضیان
۱- دارای مدرک دانشگاه کارشناسی یا بالاتر ترجیحا در رشتههای مدیریت
۲- آشنایی با امور مالی
۳- دارای کارت پایان خدمت نظام وظیفه
۴- روابط عمومی مناسب و ترجیحا دارای سابقه فعالیت اجتماعی
۵- نداشتن رابطه کاری و استخدامی با نهادهای یا مراکز دیگر
🔻متقاضیان برای تعیین وقت مصاحبه و یا دریافت اطلاعات بیشتر، رزومه خود را به شماره 09172485010 ارسال کنند.
📍نشانی : گراش - بلوار شیخ احمد انصاری - فرهنگسرای آبشار اندیشه
#بازارکار #فراگیر
▫️موسسه آبشار اندیشه که از سال ۱۳۸۳ در زمینههای ورزشی، فرهنگی و گردشگری فعال است برای تکمیل کادر مدیریتی خود از یک نفر آقا به عنوان معاون اجرایی دعوت به همکاری میکند:
🔻شرایط متقاضیان
۱- دارای مدرک دانشگاه کارشناسی یا بالاتر ترجیحا در رشتههای مدیریت
۲- آشنایی با امور مالی
۳- دارای کارت پایان خدمت نظام وظیفه
۴- روابط عمومی مناسب و ترجیحا دارای سابقه فعالیت اجتماعی
۵- نداشتن رابطه کاری و استخدامی با نهادهای یا مراکز دیگر
🔻متقاضیان برای تعیین وقت مصاحبه و یا دریافت اطلاعات بیشتر، رزومه خود را به شماره 09172485010 ارسال کنند.
📍نشانی : گراش - بلوار شیخ احمد انصاری - فرهنگسرای آبشار اندیشه
#بازارکار #فراگیر
🏔 نوره نظامی از فتح اشترانکوه میگوید
🎒 نوره نظامی، ورزشکار گراشی، همراه با تیم کوهنوردی ستاره شمالی لارستان موفق به صعود به قله سَنبُران در بلندیهای اشترانکوه لرستان شد. بدین ترتیب، نوره نظامی سابقهی کوهنوردی را نیز به کارنامهاش که شامل ورزشهای همچون بسکتبال، بدنسازی و پرورش اندام، آمادگی جسمانی و ایساتیس بود، افزود. او در حال حاضر رییس هیأت آمادگی جسمانی و نایب رئیس هیات دو و میدانی گراش است.
📌 به گزارش حمزه حسینی، رئیس هیات کوهنوردی گراش، نوره نظامی اولین صعود خود را به همراه تیم ستاره شمالی لارستان به سرپرستی حسین صادق بهاری به قله سَنبُران اشترانکوه با موفقیت انجام داد. این قله به ارتفاع ۴۱۵۰ متر، مرتفعترین قله رشته اشترانکوه است که با قرار گرفتن در قلب رشته کوه زاگرس، لقب رفیعترین قله این ناحیه را به خود اختصاص داده است و بعد از دنا و زردکوه، سومین رشتهکوه مرتفع زاگرس محسوب میشود. قله سَنبُران در شهر ازنا استان لرستان قرار دارد.
💬 نوره نظامی صعود خود را اینگونه گزارش میکند:
▫️ صعودی سخت اما دلچسب. کسانی که به سنبران صعود کردهاند از عظمت و سختی این قله شناخت کامل دارند و ارزش و اهمیت این قله را میدانند.
▫️ برنامه از روز دوشنبه ساعت ۴:۳۰ با حضور ۶ نفر شروع شد. پس از طی ۱۰۰۰ کیلومتر، حدود ساعت ۱۸:۳۰ به روستای تیان در دامنه رشته کوه اشترانکوه رسیدیم. شب در خانهای که از قبل سرپرست تیم آقای صادق بهاری هماهنگ کرده بود، استراحت کردیم.
صبح روز سهشنبه ساعت ۴:۳۰ پیمایش مسیر را از روستا شروع کردیم و پس از گذر از پناهگاہ گل گل حدود ساعت ۱۵:۰۰ به جانپناه چال کبود رسیدیم و شب آنجا ماندیم.
▫️ روز بعد با توجه به برف و یخزدگی مسیر، از ساعت ۸:۰۰ حرکت را به سوی قله شروع کردیم و از سمت چپ دهلیز یخزده با کلنگ و ایجاد مسیر در یخچال توسط سرپرست تیم، خود را به پاکوب تیغه سمت چپ دهلیز رساندیم و پس از رسیدن به بالای تیغه، مسیر صعب العبور یال سمت راست را قسمتی دست به سنگ و قسمتی پیمایشی پیمودیم. پس از عبور از دو شیب برفی، حدود ساعت ۱۲:۰۰ بر روی قله بودیم. پس از حدود نیم ساعت به سمت پایین حرکت کردیم و ساعت حدود ۲۳ به روستای تیان رسیدیم و شب استراحت کردیم و روز بعد به سمت لار حرکت کردیم.
▫️ در مسیر روستا تا پناهگاه گل گل چشمههای بسیار زیبا به نام چشمه گل گل دیده میشود. و قله سنبران مشرف به دریاچه زیبا و خوشرنگ گهر بود که حس خوبی به قله داده بود.
▫️ پیمایش این قله حدود ۲۴ کیلومتر و با شیبهای بسیار زیاد است که نیاز به حمل کوله سنگین دارد و آمادگی جسمانی بسیار بالایی را میطلبد.
🔻 خبر در هفتبرکه:
☑️ 7berkeh.ir/archives/147616
#ورزش #کوهنوردی
▪️🏔▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
🎒 نوره نظامی، ورزشکار گراشی، همراه با تیم کوهنوردی ستاره شمالی لارستان موفق به صعود به قله سَنبُران در بلندیهای اشترانکوه لرستان شد. بدین ترتیب، نوره نظامی سابقهی کوهنوردی را نیز به کارنامهاش که شامل ورزشهای همچون بسکتبال، بدنسازی و پرورش اندام، آمادگی جسمانی و ایساتیس بود، افزود. او در حال حاضر رییس هیأت آمادگی جسمانی و نایب رئیس هیات دو و میدانی گراش است.
📌 به گزارش حمزه حسینی، رئیس هیات کوهنوردی گراش، نوره نظامی اولین صعود خود را به همراه تیم ستاره شمالی لارستان به سرپرستی حسین صادق بهاری به قله سَنبُران اشترانکوه با موفقیت انجام داد. این قله به ارتفاع ۴۱۵۰ متر، مرتفعترین قله رشته اشترانکوه است که با قرار گرفتن در قلب رشته کوه زاگرس، لقب رفیعترین قله این ناحیه را به خود اختصاص داده است و بعد از دنا و زردکوه، سومین رشتهکوه مرتفع زاگرس محسوب میشود. قله سَنبُران در شهر ازنا استان لرستان قرار دارد.
💬 نوره نظامی صعود خود را اینگونه گزارش میکند:
▫️ صعودی سخت اما دلچسب. کسانی که به سنبران صعود کردهاند از عظمت و سختی این قله شناخت کامل دارند و ارزش و اهمیت این قله را میدانند.
▫️ برنامه از روز دوشنبه ساعت ۴:۳۰ با حضور ۶ نفر شروع شد. پس از طی ۱۰۰۰ کیلومتر، حدود ساعت ۱۸:۳۰ به روستای تیان در دامنه رشته کوه اشترانکوه رسیدیم. شب در خانهای که از قبل سرپرست تیم آقای صادق بهاری هماهنگ کرده بود، استراحت کردیم.
صبح روز سهشنبه ساعت ۴:۳۰ پیمایش مسیر را از روستا شروع کردیم و پس از گذر از پناهگاہ گل گل حدود ساعت ۱۵:۰۰ به جانپناه چال کبود رسیدیم و شب آنجا ماندیم.
▫️ روز بعد با توجه به برف و یخزدگی مسیر، از ساعت ۸:۰۰ حرکت را به سوی قله شروع کردیم و از سمت چپ دهلیز یخزده با کلنگ و ایجاد مسیر در یخچال توسط سرپرست تیم، خود را به پاکوب تیغه سمت چپ دهلیز رساندیم و پس از رسیدن به بالای تیغه، مسیر صعب العبور یال سمت راست را قسمتی دست به سنگ و قسمتی پیمایشی پیمودیم. پس از عبور از دو شیب برفی، حدود ساعت ۱۲:۰۰ بر روی قله بودیم. پس از حدود نیم ساعت به سمت پایین حرکت کردیم و ساعت حدود ۲۳ به روستای تیان رسیدیم و شب استراحت کردیم و روز بعد به سمت لار حرکت کردیم.
▫️ در مسیر روستا تا پناهگاه گل گل چشمههای بسیار زیبا به نام چشمه گل گل دیده میشود. و قله سنبران مشرف به دریاچه زیبا و خوشرنگ گهر بود که حس خوبی به قله داده بود.
▫️ پیمایش این قله حدود ۲۴ کیلومتر و با شیبهای بسیار زیاد است که نیاز به حمل کوله سنگین دارد و آمادگی جسمانی بسیار بالایی را میطلبد.
🔻 خبر در هفتبرکه:
☑️ 7berkeh.ir/archives/147616
#ورزش #کوهنوردی
▪️🏔▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
🏠 خدمات درمانی در منزل شما
یا به قول گراشیها: هجّا خونه آدم نابه ...!
💊 مرکز سلامت ارائه دهنده انواع خدمات درمانی:
▫️ پزشکی : ویزیت ، نسخهنویسی و ...
▫️ پرستاری : تزریقات، وصل سرم، نمونه گیری آزمایشات، پانسمان، کشیدن بخیه و...
▫️ مامایی : ویزیت دورهای
▫️ فیزیوتراپی : ارزیابی و درمان مشکلات حرکتی
▫️ گفتاردرمانی : سنجش و برگزاری دوره گفتاردرمانی
🏠 در منزل شما🏠
✔️ با مجوز وزارت بهداشت از سال ۱۴۰۰ در خدمت شما همشهریان هستیم.
🔻 تماس و هماهنگی:
☎️ ۰۷۱۵۲۴۴۶۹۷۷
📱 ۰۹۰۵۰۲۹۳۹۰۳
🆔 instagram.com/salamat_gerash
🔻 درباره این مرکز در هفتبرکه بیشتر بخوانید:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/134928
#تبلیغات #فراگیر
یا به قول گراشیها: هجّا خونه آدم نابه ...!
💊 مرکز سلامت ارائه دهنده انواع خدمات درمانی:
▫️ پزشکی : ویزیت ، نسخهنویسی و ...
▫️ پرستاری : تزریقات، وصل سرم، نمونه گیری آزمایشات، پانسمان، کشیدن بخیه و...
▫️ مامایی : ویزیت دورهای
▫️ فیزیوتراپی : ارزیابی و درمان مشکلات حرکتی
▫️ گفتاردرمانی : سنجش و برگزاری دوره گفتاردرمانی
🏠 در منزل شما🏠
✔️ با مجوز وزارت بهداشت از سال ۱۴۰۰ در خدمت شما همشهریان هستیم.
🔻 تماس و هماهنگی:
☎️ ۰۷۱۵۲۴۴۶۹۷۷
📱 ۰۹۰۵۰۲۹۳۹۰۳
🆔 instagram.com/salamat_gerash
🔻 درباره این مرکز در هفتبرکه بیشتر بخوانید:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/134928
#تبلیغات #فراگیر
⛰ صعود محمدزاده و نوشادی به چهارمین قلهی مرتفع ایران
🏜 سعید محمدزاده و محمدامین نوشادی، دو ورزشکار گراشی، در اولین تجربهی صعود خود، قلهی هزار را فتح کردند. کوه هزار بلندترین قله جنوب ایران و استان کرمان است که در روستای بابزنگی بخش گلزار شهرستان بردسیر قرار دارد. کوه هزار چهارمین قله مرتفع ایران و مرتفعترین قله جنوب کشور است. ارتفاع این قله ۴۵۰۱ متر است.
🏕 این دو جوان گراشی که کوهنوردی حرفهای خود را به تازگی شروع کردهاند، هدفشان را صعود به قلههای طرح سیمرغ عنوان میکنند. طرح سیمرغ ۳۱ قله دارد که برنامهریزی این دو جوان گراشی صعود به ۳ تا ۴ قلهی آن برای امسال است.
🪽 طرح ملی سیمرغ از سال ۱۳۹۵ به عنوان یک طرح ملی و اقدام توسعهگرا در صنعت گردشگری کوهستان با نام «سیمرغ کوههای ایران» مورد تصویب قرار گرفت. این طرح شامل صعود به بلندترین قلههای همه استانهای کشور میشود. درباره این طرح در سایت فدراسیون کوهنوردی ایران بیشتر بخوانید.
👨🏻 محمدزاده و نوشادی سابقهی ۱۲ سالهی کوهنوردی و طبیعتگردی در کوههای منطقه و اطراف گراش دارند، اما این فعالیتهای ورزشی بیشتر به صورت تفریحی بوده است.
🔻خبر و تصاویر محمدزاده از این صعود در سایت هفتبرکه:
☑️ https://7berkeh.ir/archives/147670
#ورزش #کوهنوردی
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
🏜 سعید محمدزاده و محمدامین نوشادی، دو ورزشکار گراشی، در اولین تجربهی صعود خود، قلهی هزار را فتح کردند. کوه هزار بلندترین قله جنوب ایران و استان کرمان است که در روستای بابزنگی بخش گلزار شهرستان بردسیر قرار دارد. کوه هزار چهارمین قله مرتفع ایران و مرتفعترین قله جنوب کشور است. ارتفاع این قله ۴۵۰۱ متر است.
🏕 این دو جوان گراشی که کوهنوردی حرفهای خود را به تازگی شروع کردهاند، هدفشان را صعود به قلههای طرح سیمرغ عنوان میکنند. طرح سیمرغ ۳۱ قله دارد که برنامهریزی این دو جوان گراشی صعود به ۳ تا ۴ قلهی آن برای امسال است.
🪽 طرح ملی سیمرغ از سال ۱۳۹۵ به عنوان یک طرح ملی و اقدام توسعهگرا در صنعت گردشگری کوهستان با نام «سیمرغ کوههای ایران» مورد تصویب قرار گرفت. این طرح شامل صعود به بلندترین قلههای همه استانهای کشور میشود. درباره این طرح در سایت فدراسیون کوهنوردی ایران بیشتر بخوانید.
👨🏻 محمدزاده و نوشادی سابقهی ۱۲ سالهی کوهنوردی و طبیعتگردی در کوههای منطقه و اطراف گراش دارند، اما این فعالیتهای ورزشی بیشتر به صورت تفریحی بوده است.
🔻خبر و تصاویر محمدزاده از این صعود در سایت هفتبرکه:
☑️ https://7berkeh.ir/archives/147670
#ورزش #کوهنوردی
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 عیش بازی گراشیها در اوز
▫️در آستانه عید قربان اقامتگاه بومگردی نریمان اوز ۲۲ خرداد ۱۴۰۳ در شب گراش محل نمایش آیینهای سنتی و بازیهای محلی گراش بود.
▫️گروه هنری سیاه چادر و انجمن حافظان محیط زیست گراش در این شب بخشهای از مراسمهای طبق برده، حنابندان، داربازی، برنش و بازی خرتپلو را به صورت نمایشی اجرا کردند.
▫️هتل و رستوران نریمان اوز قرار است در هفتههای آینده میزبان شهرها و روستاهای دیگر جنوب فارس باشد.
🎞 ویدیو سعید رجایی از شب گراش را در اینستاگرام ببینید:
https://www.instagram.com/reel/C8HgYB0ts6P
#فیلمخانه #عیش #میراث_فرهنگی
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
▫️در آستانه عید قربان اقامتگاه بومگردی نریمان اوز ۲۲ خرداد ۱۴۰۳ در شب گراش محل نمایش آیینهای سنتی و بازیهای محلی گراش بود.
▫️گروه هنری سیاه چادر و انجمن حافظان محیط زیست گراش در این شب بخشهای از مراسمهای طبق برده، حنابندان، داربازی، برنش و بازی خرتپلو را به صورت نمایشی اجرا کردند.
▫️هتل و رستوران نریمان اوز قرار است در هفتههای آینده میزبان شهرها و روستاهای دیگر جنوب فارس باشد.
🎞 ویدیو سعید رجایی از شب گراش را در اینستاگرام ببینید:
https://www.instagram.com/reel/C8HgYB0ts6P
#فیلمخانه #عیش #میراث_فرهنگی
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
😷۱۷ بیمار تب دنگی از بیمارستان مرخص شدند.
📌 به گزارش وبدا، از زمان شیوع تب دنگی ۲۱ نفر مبتلا در بیمارستان گراش بستری شدند که با ارائهی خدمات مطلوب تیم درمان ۱۷ نفر از این افراد مرخص شدهاند و ۴ بیمار دیگر همچنان تحت درمان هستند.
▫️دکتر سمیعی رئیس بیمارستان گفت در بازدید کارشناسان مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت، آنها ضمن ابراز رضایت از خدمات مناسب بیمارستان به بیماران مبتلا، از تلاش پرسنل بیمارستان به ویژه دکتر محمدهادی مطلبی متخصص بیماریهای عفونی تشکر کردند.
⚠️ این بیماری بیشتر با ورود برخی مسافران از کشورهای حوزهی خلیجفارس مشاهده شده است اما اگر این علائم را دارید سریعا به مرکز درمانی مراجعه کنید: تب، سردرد، دردهای عضلانی و استخوانی و وجود خونریزی.
#خبرک #وبدا
▫️🏥▫️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ whatsapp.com/channel/0029VaRz2bh35fM0vnYDtv3K
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
📌 به گزارش وبدا، از زمان شیوع تب دنگی ۲۱ نفر مبتلا در بیمارستان گراش بستری شدند که با ارائهی خدمات مطلوب تیم درمان ۱۷ نفر از این افراد مرخص شدهاند و ۴ بیمار دیگر همچنان تحت درمان هستند.
▫️دکتر سمیعی رئیس بیمارستان گفت در بازدید کارشناسان مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت، آنها ضمن ابراز رضایت از خدمات مناسب بیمارستان به بیماران مبتلا، از تلاش پرسنل بیمارستان به ویژه دکتر محمدهادی مطلبی متخصص بیماریهای عفونی تشکر کردند.
⚠️ این بیماری بیشتر با ورود برخی مسافران از کشورهای حوزهی خلیجفارس مشاهده شده است اما اگر این علائم را دارید سریعا به مرکز درمانی مراجعه کنید: تب، سردرد، دردهای عضلانی و استخوانی و وجود خونریزی.
#خبرک #وبدا
▫️🏥▫️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ whatsapp.com/channel/0029VaRz2bh35fM0vnYDtv3K
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
☀️ صبح دوستان به خیر و نیکی
#حس_زندگی
📸 زهرا هرمی
#تابستان #فسیل #نخل #برکه #آبانبار
▪️☀️▪️
🔻همراه با هفتبرکه در شبکههای اجتماعی
🔴 7Berkeh.ir
✔️ T.me/HaftBerkeh
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ youtube.com/@7berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ twitter.com/7berkeh
✔️ Sapp.ir/7berkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
✔️ Wa.me/989374909600
#حس_زندگی
📸 زهرا هرمی
#تابستان #فسیل #نخل #برکه #آبانبار
▪️☀️▪️
🔻همراه با هفتبرکه در شبکههای اجتماعی
🔴 7Berkeh.ir
✔️ T.me/HaftBerkeh
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ youtube.com/@7berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ twitter.com/7berkeh
✔️ Sapp.ir/7berkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
✔️ Wa.me/989374909600
🏰 افسانه همایوندژ
✍️ داستان تاریخی حسن تقیزاده
📖 فصل ششم: گنج آتشین
🔖 قسمت ۷۷
جهانگیر در جواب گفت: «در خانواده ما دو اسم خیلی مهم بود: جهانگیر و نوذر. چند نسل از ما، اسم پدر نوذر است و اسم پسر اول جهانگیر. از پدربزرگم شنیدم که پدرش رییس تفنگچیان آن زمان گراش بوده است. اسمش نوذر جهانگیر بود. او مانع سوء نیت خان گراش بر یک خانواده ضعیف میشود. در نتیجه، او را میکشند و خانوادهاش فرار میکنند به جایی که امن بود. من گراشیالاصل هستم. برای همین، گراش تنها انتخاب من بود.»
آنها به طرف بلندیهای ارسنجان میرفتند. جهانگیر از هوای خنک مایل به سردی آن مکان در این فصل تابستان احساس لذت میکرد ولی نمیتوانست گراش و قلعه و اسد میر و صداقت پنجعلی را از یاد ببرد. او به خودش میگفت: «جهانگیر، اینقدر ذوق زده نباش. درست است که این چیزها را ما فقط در بهترین فصل داریم، یعنی فصل بهار، اما اگر این آدمها در بهشت هم باشند، هیچوقت قلعهای به عظمت قلعه گراش و تاریخ مردان دلاور و باغیرتش را نخواهند داشت.»
با این حال، جهانگیر نمیتوانست قدرت و مکنت رفیق و رقیب دیرینهاش افراز را انکار کند. او در این چند روز فرماندهی افراز را دیده بود؛ اطاعت محض زیردستانش و نظم و مقررات خاصی را که بین آنها حکمفرما بود هم دیده بود. این که افراز به جاهای دورافتادهای میرفت که پیامی برساند، بر مرموز بودن کارش میافزود. او غرق در افکار خود بود که متوجه شد همراهان افراز ناپدید شدند و صدای افراز را شنید که میگفت: «دیگر چیزی نمانده. به خانهی من خوش آمدی دوست عزیز.»
مدتی بعد، جهانگیر وارد باغ بزرگی شد که در چهارگوشه آن عمارت بزرگی بود و یکی از آنها مهمانخانه بود. فردای آن روز جهانگیر در سالن بزرگ مهمانخانه شال و قبا کرد و منتظر ورود افراز بود. در باز شد و دو زن از در بزرگ سالن وارد شدند. جهانگیر گیج و منگ چشمان آن دو زن را هدف کرد. لحظاتی گذشت. آن دو زن هم بیخبر از ماجرا، حالِ جهانگیر را داشتند. چشمان خواهر و برادر هیچوقت به هم دروغ نمیگوید. هر سه همزمان به طرف همدیگر رفتند و در آغوش همدیگر جا گرفتند. شوق دیدار جایش را به گریههای زار داد.
افراز دستور داده بود که تا وقت ناهار، هیچکس مزاحم آنها نشود. افراز به کمک خواهرش گلروی ترتیب ملاقات برادر و خواهرانش را که سالهای دراز از هم دور شده بودند، بدون مقدمه داده بود. نزدیکیهای ظهر بود که افراز در سالن مهمانخانه را زد و وارد سالن شد و رو به یازده دختر و پسر جوان و نوجوان و کودک که منتظر ورود به سالن بودند گفت: «این همان دایی جهانگیر شماست. همان جهانگیری که بارها از صداقت و شجاعتش برای شماها تعریف میکردم.»
کوچکترها به طرف جهانگیر دویدند. فریاد شادی و شوق دیدار بچهها بار دیگر جهانگیر را که تا همین امروز صبح فکر میکرد در این دنیا بیکس و تنها است، سخت غافلگیر کرد. چندی بعد، دو مرد که شوهران لیلی و پودنه بودند وارد شدند و پشت سر آنها گلروی و گلاندام با شوهرانشان و فرزندانشان وارد سالن شدند. حس شادی و امید به زندگی و شوق دیدار عزیزان فضای سالن را پر کرده بود. برای مرد جنگی همیشه تنها، شادترین و مهمترین روز زندگیاش بود. گاه بیاختیار دست شکر به صورت خود میکشید. روی سکهای که جهانگیر در اوج جوانیاش به هوا پرتاب کرده بود، به خاک سیاه نشسته بود. اما بعد از 26 سال، افراز برای او آن سکه را دوباره به هوا پرتاب کرده بود و این بار روی سکه به آسمان بخت و اقبال نشسته بود. سر از پا نمیشناخت. نمیدانست امروز چه روز و چه ماهی است. وقتی شب کنار آتش مینشست، خواهران و خواهرزادهایش با هیجان و تبسمی بر لب، گوش به دهان او دورش حلقه میزدند که بشنوند حکایتها و ماجراهایی که داستان هزار و یک شب از نظر میافتاد. او همه چیز را فراموش کرده بود، حتی گراش را؛ گراشی که او را متعلق به خود میدانست؛ گراشی که او از نوکریاش شروع کرده بود و تا بالاترین ردهی خانسالاری رسیده بود و خود را محافظ مردمانش و وجب به وجب دشت پهناورش میدانست؛ دشتی کلان که حس جبروت را به کاروانهایی که از کنار آن میگذشتند میداد. او آرزو داشت که بار دیگر نام نوذر جهانگیر را که به مردانگی و غیرت معروف بود زنده کند.
📌 داستان را با هشتگ #پاورقی روزانه در شبکههای اجتماعی هفتبرکه دنبال کنید.
🔻 قسمتهای پیشین به صورت هفتگی در سایت هفتبرکه منتشر میشود:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/139671
▪️🏰▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
✍️ داستان تاریخی حسن تقیزاده
📖 فصل ششم: گنج آتشین
🔖 قسمت ۷۷
جهانگیر در جواب گفت: «در خانواده ما دو اسم خیلی مهم بود: جهانگیر و نوذر. چند نسل از ما، اسم پدر نوذر است و اسم پسر اول جهانگیر. از پدربزرگم شنیدم که پدرش رییس تفنگچیان آن زمان گراش بوده است. اسمش نوذر جهانگیر بود. او مانع سوء نیت خان گراش بر یک خانواده ضعیف میشود. در نتیجه، او را میکشند و خانوادهاش فرار میکنند به جایی که امن بود. من گراشیالاصل هستم. برای همین، گراش تنها انتخاب من بود.»
آنها به طرف بلندیهای ارسنجان میرفتند. جهانگیر از هوای خنک مایل به سردی آن مکان در این فصل تابستان احساس لذت میکرد ولی نمیتوانست گراش و قلعه و اسد میر و صداقت پنجعلی را از یاد ببرد. او به خودش میگفت: «جهانگیر، اینقدر ذوق زده نباش. درست است که این چیزها را ما فقط در بهترین فصل داریم، یعنی فصل بهار، اما اگر این آدمها در بهشت هم باشند، هیچوقت قلعهای به عظمت قلعه گراش و تاریخ مردان دلاور و باغیرتش را نخواهند داشت.»
با این حال، جهانگیر نمیتوانست قدرت و مکنت رفیق و رقیب دیرینهاش افراز را انکار کند. او در این چند روز فرماندهی افراز را دیده بود؛ اطاعت محض زیردستانش و نظم و مقررات خاصی را که بین آنها حکمفرما بود هم دیده بود. این که افراز به جاهای دورافتادهای میرفت که پیامی برساند، بر مرموز بودن کارش میافزود. او غرق در افکار خود بود که متوجه شد همراهان افراز ناپدید شدند و صدای افراز را شنید که میگفت: «دیگر چیزی نمانده. به خانهی من خوش آمدی دوست عزیز.»
مدتی بعد، جهانگیر وارد باغ بزرگی شد که در چهارگوشه آن عمارت بزرگی بود و یکی از آنها مهمانخانه بود. فردای آن روز جهانگیر در سالن بزرگ مهمانخانه شال و قبا کرد و منتظر ورود افراز بود. در باز شد و دو زن از در بزرگ سالن وارد شدند. جهانگیر گیج و منگ چشمان آن دو زن را هدف کرد. لحظاتی گذشت. آن دو زن هم بیخبر از ماجرا، حالِ جهانگیر را داشتند. چشمان خواهر و برادر هیچوقت به هم دروغ نمیگوید. هر سه همزمان به طرف همدیگر رفتند و در آغوش همدیگر جا گرفتند. شوق دیدار جایش را به گریههای زار داد.
افراز دستور داده بود که تا وقت ناهار، هیچکس مزاحم آنها نشود. افراز به کمک خواهرش گلروی ترتیب ملاقات برادر و خواهرانش را که سالهای دراز از هم دور شده بودند، بدون مقدمه داده بود. نزدیکیهای ظهر بود که افراز در سالن مهمانخانه را زد و وارد سالن شد و رو به یازده دختر و پسر جوان و نوجوان و کودک که منتظر ورود به سالن بودند گفت: «این همان دایی جهانگیر شماست. همان جهانگیری که بارها از صداقت و شجاعتش برای شماها تعریف میکردم.»
کوچکترها به طرف جهانگیر دویدند. فریاد شادی و شوق دیدار بچهها بار دیگر جهانگیر را که تا همین امروز صبح فکر میکرد در این دنیا بیکس و تنها است، سخت غافلگیر کرد. چندی بعد، دو مرد که شوهران لیلی و پودنه بودند وارد شدند و پشت سر آنها گلروی و گلاندام با شوهرانشان و فرزندانشان وارد سالن شدند. حس شادی و امید به زندگی و شوق دیدار عزیزان فضای سالن را پر کرده بود. برای مرد جنگی همیشه تنها، شادترین و مهمترین روز زندگیاش بود. گاه بیاختیار دست شکر به صورت خود میکشید. روی سکهای که جهانگیر در اوج جوانیاش به هوا پرتاب کرده بود، به خاک سیاه نشسته بود. اما بعد از 26 سال، افراز برای او آن سکه را دوباره به هوا پرتاب کرده بود و این بار روی سکه به آسمان بخت و اقبال نشسته بود. سر از پا نمیشناخت. نمیدانست امروز چه روز و چه ماهی است. وقتی شب کنار آتش مینشست، خواهران و خواهرزادهایش با هیجان و تبسمی بر لب، گوش به دهان او دورش حلقه میزدند که بشنوند حکایتها و ماجراهایی که داستان هزار و یک شب از نظر میافتاد. او همه چیز را فراموش کرده بود، حتی گراش را؛ گراشی که او را متعلق به خود میدانست؛ گراشی که او از نوکریاش شروع کرده بود و تا بالاترین ردهی خانسالاری رسیده بود و خود را محافظ مردمانش و وجب به وجب دشت پهناورش میدانست؛ دشتی کلان که حس جبروت را به کاروانهایی که از کنار آن میگذشتند میداد. او آرزو داشت که بار دیگر نام نوذر جهانگیر را که به مردانگی و غیرت معروف بود زنده کند.
📌 داستان را با هشتگ #پاورقی روزانه در شبکههای اجتماعی هفتبرکه دنبال کنید.
🔻 قسمتهای پیشین به صورت هفتگی در سایت هفتبرکه منتشر میشود:
☑️ 7Berkeh.ir/archives/139671
▪️🏰▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/7B-Wa
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
🍿 درِ سینما فرهنگ به روی کودکان باز میشود
📽 «سینما کودک»، پخش فیلمهای انیمیشن روز با دوبله فارسی برای کودکان و نوجوانان، برنامهی آخر هفتهی سینما فرهنگ گراش در تابستان خواهد بود. برنامهی «سینما کودک» از چهارشنبه تا جمعه، ساعت ۱۷:۳۰ هر هفته با پخش یک انیمیشن و برنامههای جنبی دیگر همراه خواهد بود.
🎞 این هفته، یعنی از پنجشنبه ۲۴ خردادماه ۱۴۰۳، انیمیشن محبوب «کونگفو پاندا ۴» به نمایش در خواهد آمد.
💬 به گزارش هفتبرکه، سجاد فتحی، رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی گراش، درباره «سینما کودک» میگوید:
▫️امیدواریم با برنامهی «سینما کودک»، سینمای گراش که حدود ۱۵ ماه تعطیل بوده است، دوباره با حضور کودکان رونق بگیرد. این برنامه را اداره فرهنگ و ارشاد با کمک موسسه فرهنگی و هنری مهرگان گراش برگزار میکند.
📌 فتحی در مورد بهینهسازی سالن سینما برای پخش فیلمها نیز گفت: «مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس در سفر ماه قبل به گراش قول دادند که بعد از بهسازی سالن سینما، حدود ۳ میلیارد تومان تجهیزات به سینما اختصاص بدهند. ما در قدم اول، همین تجهیزات موجود، بخصوص سیستم صوتی، را تعمیر کردیم تا برای پخش فیلم آماده باشد. اما بهسازی و تجهیز کامل سینما را هم در برنامه داریم.
💬 راضیه غلامی، یکی از مدیران موسسه مهرگان، نیز به هفتبرکه گفت:
🎉 در سینما کودک قصد داریم فضای خوبی برای کودکان و نوجوانان ایجاد کنیم. درست است که خیلی از بچهها، فیلمها را همان روزی که منتشر میشود دانلود میکنند و میبینند؛ اما فیلم دیدن در سینما لذت دیگری دارد. این چیزی است که خانوادهها باید به کودکانشان یاد بدهند تا لذت فیلم دیدن در جمع را نیز تجربه کنند و یادگیریشان هم بیشتر شود.
🎁 غلامی در مورد برنامههای جانبی نیز میگوید: «برنامههای مختلفی داریم که به تدریج عملیشان خواهیم کرد. در مرحلهی اول، قصد داریم پیش از شروع فیلم، به کودکان حاضر در سالن کتاب هدیه کنیم. کتابهایی مناسب ردههای سنی مختلف تهیه کردهایم که به کودکان معرفی و به آنها تقدیم کنیم.
🎞 در اولین هفته سینما کودک، از پنجشنبه ۲۴ خرداد، انیمیشین «کونگفو پاندا ۴» در یک سانس، ساعت ۵:۳۰ عصر، پخش خواهد شد. قیمت بلیت ۳۰ هزار تومان است. بلیتفروشی از یک ساعت تا نیم ساعت پیش از شروع فیلم در سالن فرهنگ انجام میشود و میتوان با تماس با شمارههای ۰۹۳۰۲۴۰۶۸۱۰ و ۵۲۴۴۶۲۳۰ رزرو کرد.
🔻 خبر در هفتبرکه:
☑️ 7berkeh.ir/archives/147876
#فرهنگوارشاد
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
📽 «سینما کودک»، پخش فیلمهای انیمیشن روز با دوبله فارسی برای کودکان و نوجوانان، برنامهی آخر هفتهی سینما فرهنگ گراش در تابستان خواهد بود. برنامهی «سینما کودک» از چهارشنبه تا جمعه، ساعت ۱۷:۳۰ هر هفته با پخش یک انیمیشن و برنامههای جنبی دیگر همراه خواهد بود.
🎞 این هفته، یعنی از پنجشنبه ۲۴ خردادماه ۱۴۰۳، انیمیشن محبوب «کونگفو پاندا ۴» به نمایش در خواهد آمد.
💬 به گزارش هفتبرکه، سجاد فتحی، رییس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی گراش، درباره «سینما کودک» میگوید:
▫️امیدواریم با برنامهی «سینما کودک»، سینمای گراش که حدود ۱۵ ماه تعطیل بوده است، دوباره با حضور کودکان رونق بگیرد. این برنامه را اداره فرهنگ و ارشاد با کمک موسسه فرهنگی و هنری مهرگان گراش برگزار میکند.
📌 فتحی در مورد بهینهسازی سالن سینما برای پخش فیلمها نیز گفت: «مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس در سفر ماه قبل به گراش قول دادند که بعد از بهسازی سالن سینما، حدود ۳ میلیارد تومان تجهیزات به سینما اختصاص بدهند. ما در قدم اول، همین تجهیزات موجود، بخصوص سیستم صوتی، را تعمیر کردیم تا برای پخش فیلم آماده باشد. اما بهسازی و تجهیز کامل سینما را هم در برنامه داریم.
💬 راضیه غلامی، یکی از مدیران موسسه مهرگان، نیز به هفتبرکه گفت:
🎉 در سینما کودک قصد داریم فضای خوبی برای کودکان و نوجوانان ایجاد کنیم. درست است که خیلی از بچهها، فیلمها را همان روزی که منتشر میشود دانلود میکنند و میبینند؛ اما فیلم دیدن در سینما لذت دیگری دارد. این چیزی است که خانوادهها باید به کودکانشان یاد بدهند تا لذت فیلم دیدن در جمع را نیز تجربه کنند و یادگیریشان هم بیشتر شود.
🎁 غلامی در مورد برنامههای جانبی نیز میگوید: «برنامههای مختلفی داریم که به تدریج عملیشان خواهیم کرد. در مرحلهی اول، قصد داریم پیش از شروع فیلم، به کودکان حاضر در سالن کتاب هدیه کنیم. کتابهایی مناسب ردههای سنی مختلف تهیه کردهایم که به کودکان معرفی و به آنها تقدیم کنیم.
🎞 در اولین هفته سینما کودک، از پنجشنبه ۲۴ خرداد، انیمیشین «کونگفو پاندا ۴» در یک سانس، ساعت ۵:۳۰ عصر، پخش خواهد شد. قیمت بلیت ۳۰ هزار تومان است. بلیتفروشی از یک ساعت تا نیم ساعت پیش از شروع فیلم در سالن فرهنگ انجام میشود و میتوان با تماس با شمارههای ۰۹۳۰۲۴۰۶۸۱۰ و ۵۲۴۴۶۲۳۰ رزرو کرد.
🔻 خبر در هفتبرکه:
☑️ 7berkeh.ir/archives/147876
#فرهنگوارشاد
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
🕳حفر پنجمین چاه برای آبرسانی به فداغ
⛏حفاری یک حلقه چاه آب شرب در فداغ آغاز شد. به گفتهی مدیر آبفا شهرستان گراش؛ پیشبینی میشود این حفاری تا یک ماه آینده به پایان برسد. همچنین حفاری چاه آب شرب در گراش نیز در برنامهی آینده آبفا قرار دارد.
▫️علیپور، مدیر امور آبفا شهرستان گراش:
💬با توجه به عدم بارشهای مناسب نزولات جوی در سالهای اخیر و افت شدید آبهای زیر زمینی و همچنین افت آبدهی چاههای آب مجتمع فداغ، با پیگیری طاهره فروزش، بخشدار مرکزی گراش و جذب مشارکت خیرین، شرکت آبفا فارس در راستای تامین آب شرب سالم و بهداشتی اهالی این روستاها، حفر یک حلقه چاه جدید را در برنامه کاری خود قرار داده است.
💬افزایش مصرف در روزهای گرم سال و نیاز آبی، حفر این چاه را در دستور کار قرار داد تا در این ایام مشترکین با کمبود آب مواجه نشوند.
💬بسته به تعداد فازهای مسکن ملی و میزان درخواستها ما حفر چاه آب شرب در گراش را نیز در برنامهی آینده خود داریم و حتی کار جانمایی چاه نیز انجام شده است که در فرصتی مناسب اعلام خواهیم کرد
🔻 عکسهای بیشتر در هفتبرکه :
☑️ 7Berkeh.ir/archives/147872
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ whatsapp.com/channel/0029VaRz2bh35fM0vnYDtv3K
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
⛏حفاری یک حلقه چاه آب شرب در فداغ آغاز شد. به گفتهی مدیر آبفا شهرستان گراش؛ پیشبینی میشود این حفاری تا یک ماه آینده به پایان برسد. همچنین حفاری چاه آب شرب در گراش نیز در برنامهی آینده آبفا قرار دارد.
▫️علیپور، مدیر امور آبفا شهرستان گراش:
💬با توجه به عدم بارشهای مناسب نزولات جوی در سالهای اخیر و افت شدید آبهای زیر زمینی و همچنین افت آبدهی چاههای آب مجتمع فداغ، با پیگیری طاهره فروزش، بخشدار مرکزی گراش و جذب مشارکت خیرین، شرکت آبفا فارس در راستای تامین آب شرب سالم و بهداشتی اهالی این روستاها، حفر یک حلقه چاه جدید را در برنامه کاری خود قرار داده است.
💬افزایش مصرف در روزهای گرم سال و نیاز آبی، حفر این چاه را در دستور کار قرار داد تا در این ایام مشترکین با کمبود آب مواجه نشوند.
💬بسته به تعداد فازهای مسکن ملی و میزان درخواستها ما حفر چاه آب شرب در گراش را نیز در برنامهی آینده خود داریم و حتی کار جانمایی چاه نیز انجام شده است که در فرصتی مناسب اعلام خواهیم کرد
🔻 عکسهای بیشتر در هفتبرکه :
☑️ 7Berkeh.ir/archives/147872
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ whatsapp.com/channel/0029VaRz2bh35fM0vnYDtv3K
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
هفتبرکه | گریشنا
حفر پنجمین چاه برای آبرسانی به فداغ - هفتبرکه - گریشنا
هفتبرکه: حفاری یک حلقه چاه آب شرب در فداغ آغاز شد. به گفتهی مدیر آبفا شهرستان گراش، پیشبینی میشود این حفاری تا یک ماه آینده به پایان برسد. همچنین حفاری
مامان باباهای عزیز سلام 🖌🤚🏼
▫️ در دبستان پسرانه و کودکستان غیردولتی مهرآوران برای شروع سال تحصیلی ۱۴۰۴ - ۱۴۰۳ پذیرای دانشآموزان پایه اول تا ششم خواهیم بود.
🔸با محوریت مهدویت
🔹دارای کلاسهای هوشمند آموزشی
🔸 افتخار آفرین در مسابقات قرآنی و ورزشی
⬇️ تماس برای هماهنگی:
09177827250📞
09174360340📞
👁🗨 صفحه مدرسه در اینستاگرام:
https://www.instagram.com/p/C6Bd_A8tZuR
#تبلیغات #فراگیر
▫️ در دبستان پسرانه و کودکستان غیردولتی مهرآوران برای شروع سال تحصیلی ۱۴۰۴ - ۱۴۰۳ پذیرای دانشآموزان پایه اول تا ششم خواهیم بود.
🔸با محوریت مهدویت
🔹دارای کلاسهای هوشمند آموزشی
🔸 افتخار آفرین در مسابقات قرآنی و ورزشی
⬇️ تماس برای هماهنگی:
09177827250📞
09174360340📞
👁🗨 صفحه مدرسه در اینستاگرام:
https://www.instagram.com/p/C6Bd_A8tZuR
#تبلیغات #فراگیر
✅ جشنواره تخفیف بیمه
🟣 در بیمه نوین نمایندگی حسینی🟣
▫️ در این جشنواره فقط تا ۳۱ خردادماه ۱۴۰۳ بیمههای بدنه اتومبیل، مسئولیت، آتشسوزی منازل مسکونی، صنعتی، غیر صنعتی و آتش سوزی انبارها، حوادث انفرادی و مسافرتی خارج از کشور با تخفیف ویژه ارائه میشوند.
▫️ همچنین بیمه عمر و سرمایهگذاری نیز با تخفیف در هزینه اداری و بیمهگری ارائه شده است.
☎️ تماس برای کسب آگاهی بیشتر درباره شرایط این جشنواره
09171847348
07152447535
📍نشانی: گراش - ابتدای خیابان بسیج - ساختمان محقق - بیمه نوین نمایندگی حسینی
#تبلیغات #فراگیر
🟣 در بیمه نوین نمایندگی حسینی🟣
▫️ در این جشنواره فقط تا ۳۱ خردادماه ۱۴۰۳ بیمههای بدنه اتومبیل، مسئولیت، آتشسوزی منازل مسکونی، صنعتی، غیر صنعتی و آتش سوزی انبارها، حوادث انفرادی و مسافرتی خارج از کشور با تخفیف ویژه ارائه میشوند.
▫️ همچنین بیمه عمر و سرمایهگذاری نیز با تخفیف در هزینه اداری و بیمهگری ارائه شده است.
☎️ تماس برای کسب آگاهی بیشتر درباره شرایط این جشنواره
09171847348
07152447535
📍نشانی: گراش - ابتدای خیابان بسیج - ساختمان محقق - بیمه نوین نمایندگی حسینی
#تبلیغات #فراگیر
✈️ استقبال از اولین پرواز مشهد- لار، با گل و مسقطی و واترسالوت
▫️هفتبرکه: صبح پنجشنبه ۲۴ خرداد پرواز هواپیمایی تابان از مشهد با مراسم واترسالوت و استقبال فرماندار و مدیران لارستان، در فرودگاه لار به زمین نشست.
🛬 به گزارش روابط عمومی اداره کل فرودگاه بین المللی آیت الله آیت الهی لارستان پس از ۱۴سال انتظار، با پیگیریهای نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی و سرپرست اداره کل فرودگاه بینالمللی آیت الله آیتاللهی لارستان، یکی از مطالبات مردم به ثمر نشست.
🕌 در صبح روز پنجشنبه ۲۴ خرداد ماه ۱۴۰۳ شرکت هواپیمایی تابان با یک هواپیمای بویینگ MD نخستین پرواز زائرین حرم امام رضا علیه السلام را در مسیر مشهد -لار -مشهد با ۱۳۳ مسافر انجام داد.
🎉 در ابتدای ورود هواپیما به فرودگاه لار، مراسم واترسالوت که به نوعی مراسم خوش آمدگویی در صنعت هوانوردی است برگزار شد. این مراسم با پاشیدن آب بر روی هواپیمای یک شرکت که برای نخستین بار به یک فرودگاه وارد میشود، انجام میشود.
🌸 در ادامه با حضور فرماندار ویژه لارستان و معاونین، مدیرکل فرودگاه و روسای ادارات با اهدای گل و شیرینی از مسافران ورودی استقبال شد و مسافرین عازم به حرم رضوی با تقدیم گل و مسقطی لاری بدرقه شدند.
✈️ به گزارش هفتبرکه پرواز مسیر مشهد-لار-مشهد برای پنجشنبه هفته آینده نیز در دسترس است و در صورت استقبال مسافرین روزهای پنجشنبه هر هفته از فرودگاه بینالمللی آیتالله آیتاللهی(ره) لارستان برقرار میماند.
🎫 قیمت بلیتهای پرواز مشهد- لار بین ۲ تا ۲.۵ میلیون تومان است. برای هفته آینده پنجشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۳ سایت ایران چارتر بلیتهای پرواز مشهد – لار را به قیمت ۲.۰۸۸.۰۰۰ تومان و پرواز لار – مشهد را به قیمت ۲.۳۷۵.۰۰۰ به فروش میرساند.
🔻 عکسهای بیشتر در هفتبرکه :
☑️ 7berkeh.ir/archives/147899
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ whatsapp.com/channel/0029VaRz2bh35fM0vnYDtv3K
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
▫️هفتبرکه: صبح پنجشنبه ۲۴ خرداد پرواز هواپیمایی تابان از مشهد با مراسم واترسالوت و استقبال فرماندار و مدیران لارستان، در فرودگاه لار به زمین نشست.
🛬 به گزارش روابط عمومی اداره کل فرودگاه بین المللی آیت الله آیت الهی لارستان پس از ۱۴سال انتظار، با پیگیریهای نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی و سرپرست اداره کل فرودگاه بینالمللی آیت الله آیتاللهی لارستان، یکی از مطالبات مردم به ثمر نشست.
🕌 در صبح روز پنجشنبه ۲۴ خرداد ماه ۱۴۰۳ شرکت هواپیمایی تابان با یک هواپیمای بویینگ MD نخستین پرواز زائرین حرم امام رضا علیه السلام را در مسیر مشهد -لار -مشهد با ۱۳۳ مسافر انجام داد.
🎉 در ابتدای ورود هواپیما به فرودگاه لار، مراسم واترسالوت که به نوعی مراسم خوش آمدگویی در صنعت هوانوردی است برگزار شد. این مراسم با پاشیدن آب بر روی هواپیمای یک شرکت که برای نخستین بار به یک فرودگاه وارد میشود، انجام میشود.
🌸 در ادامه با حضور فرماندار ویژه لارستان و معاونین، مدیرکل فرودگاه و روسای ادارات با اهدای گل و شیرینی از مسافران ورودی استقبال شد و مسافرین عازم به حرم رضوی با تقدیم گل و مسقطی لاری بدرقه شدند.
✈️ به گزارش هفتبرکه پرواز مسیر مشهد-لار-مشهد برای پنجشنبه هفته آینده نیز در دسترس است و در صورت استقبال مسافرین روزهای پنجشنبه هر هفته از فرودگاه بینالمللی آیتالله آیتاللهی(ره) لارستان برقرار میماند.
🎫 قیمت بلیتهای پرواز مشهد- لار بین ۲ تا ۲.۵ میلیون تومان است. برای هفته آینده پنجشنبه ۳۱ خرداد ۱۴۰۳ سایت ایران چارتر بلیتهای پرواز مشهد – لار را به قیمت ۲.۰۸۸.۰۰۰ تومان و پرواز لار – مشهد را به قیمت ۲.۳۷۵.۰۰۰ به فروش میرساند.
🔻 عکسهای بیشتر در هفتبرکه :
☑️ 7berkeh.ir/archives/147899
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ whatsapp.com/channel/0029VaRz2bh35fM0vnYDtv3K
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
هفتبرکه | گریشنا
استقبال از اولین پرواز مشهد- لار، با گل و مسقطی و واترسالوت - هفتبرکه - گریشنا
هفتبرکه: صبح پنجشنبه ۲۴ خرداد پرواز هواپیمایی تابان از مشهد با مراسم واترسالوت و استقبال فرماندار و مدیران لارستان، در فرودگاه لار به زمین نشست.
📖 مسابقه خطبه غدیر
▫️ سوالات به صورت چهارجوابی است.
▫️ شرکت برای عموم آزاد است.
🎁 جوایز:
🕌 سه نفر اول: کمکهزینه سفر مشهد مقدس
💸 نفر چهارم تا هجدهم: یک میلیون تومان
🔻 زمان برگزاری:
💠 روز غدیر، ۱۸ ذیالحجه
🗓 مصادف با ۵ تیرماه ۱۴۰۳
⏰ ساعت ۸ صبح
🕌 در حسینیه حضرت علی ابن موسی الرضا(ع)
📌 خیابان آبیاری، کوچه ۸ (شهید متین)
📎 متن کامل خطبه غدیر در ایسنا:
▫️ isna.ir/xdbdsM
#اطلاعیه
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
▫️ سوالات به صورت چهارجوابی است.
▫️ شرکت برای عموم آزاد است.
🎁 جوایز:
🕌 سه نفر اول: کمکهزینه سفر مشهد مقدس
💸 نفر چهارم تا هجدهم: یک میلیون تومان
🔻 زمان برگزاری:
💠 روز غدیر، ۱۸ ذیالحجه
🗓 مصادف با ۵ تیرماه ۱۴۰۳
⏰ ساعت ۸ صبح
🕌 در حسینیه حضرت علی ابن موسی الرضا(ع)
📌 خیابان آبیاری، کوچه ۸ (شهید متین)
📎 متن کامل خطبه غدیر در ایسنا:
▫️ isna.ir/xdbdsM
#اطلاعیه
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
▪️درگذشت حاج احمدعلی بیگی
▫️فرزند نعمتاله
#پرسه
▪️مراسم تشییع و خاکسپاری:
📅 جمعه ۲۵ خرداد ۱۴۰۳|ساعت ۱۰ صبح
📍از روبهروی اداره آموزش و پرورش به سمت گلزار شهدا ناساگ
▫️مراسم ختم مردانه:
🕌 حسینیه چهارده معصوم (ع)
🕰شنبه شب و یکشنبه شب از ساعت ۲۰:۳۰ تا ۲۲:۳۰
▫️مراسم ختم زنانه:
🏠منزل مرحوم مغفور حاج احمدعلی بیگی
🤲قرائت فاتحه و نماز لیلهالدفن جهت شادی روح مرحوم مزید امتنان است.
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
▫️فرزند نعمتاله
#پرسه
▪️مراسم تشییع و خاکسپاری:
📅 جمعه ۲۵ خرداد ۱۴۰۳|ساعت ۱۰ صبح
📍از روبهروی اداره آموزش و پرورش به سمت گلزار شهدا ناساگ
▫️مراسم ختم مردانه:
🕌 حسینیه چهارده معصوم (ع)
🕰شنبه شب و یکشنبه شب از ساعت ۲۰:۳۰ تا ۲۲:۳۰
▫️مراسم ختم زنانه:
🏠منزل مرحوم مغفور حاج احمدعلی بیگی
🤲قرائت فاتحه و نماز لیلهالدفن جهت شادی روح مرحوم مزید امتنان است.
▪️▫️▪️
🔴 7Berkeh.ir
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ t.me/HaftBerkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
☀️ صبح دوستان به خیر و نیکی
#حس_زندگی
📸 م.گلستانه
#خردنی #تابستان #تلیت #ماست
▪️☀️▪️
🔻همراه با هفتبرکه در شبکههای اجتماعی
🔴 7Berkeh.ir
✔️ T.me/HaftBerkeh
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ youtube.com/@7berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ twitter.com/7berkeh
✔️ Sapp.ir/7berkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
✔️ Wa.me/989374909600
#حس_زندگی
📸 م.گلستانه
#خردنی #تابستان #تلیت #ماست
▪️☀️▪️
🔻همراه با هفتبرکه در شبکههای اجتماعی
🔴 7Berkeh.ir
✔️ T.me/HaftBerkeh
✔️ Instagram.com/7Berkeh
✔️ Whatsapp : bit.ly/wa-ger
✔️ youtube.com/@7berkeh
✔️ eitaa.com/Haftberkeh
✔️ twitter.com/7berkeh
✔️ Sapp.ir/7berkeh
✔️ Ble.ir/7Berkeh
✔️ Wa.me/989374909600