This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔻یه فروشگاه تو کیش زدن
فقط آب معدنی داره !
🔹از سراسر دنیا و از چشمه های مختلف جهان
ترکیه، فنلاند، سوئیس، ایتالیا و
@haffft7
فقط آب معدنی داره !
🔹از سراسر دنیا و از چشمه های مختلف جهان
ترکیه، فنلاند، سوئیس، ایتالیا و
@haffft7
سریال گناه فرشته ثابت کرد که به بازیگر نیست!!
یک سریال با بهترین بازیگرها میتونه حتی از سریال دل هم مزخرف تر در بیاد…
@haffft7
یک سریال با بهترین بازیگرها میتونه حتی از سریال دل هم مزخرف تر در بیاد…
@haffft7
اگر میخواهید فرمانروا باشید،
سعی کنید همیشه کشور را
در رعب و وحشت نگه دارید
همیشه کشور را در این هراس
نگه دارید که همسایه،
قصد حمله دارد و دولتهایی،
در پی فراهم سازی مقدمات جنگ هستند
و آمادهی هجوم میشوند
همیشه شایعهسازی کنید
هرگز مردم را در راحتی و آرامش، رها نکنید،
چون اگر مردم در راحتی و رفاه باشند،
توجهی به خواستههای سیاستمداران نمیکنند...
📕 نبرد من
✍🏻 آدولف_هیتلر
@haffft7
سعی کنید همیشه کشور را
در رعب و وحشت نگه دارید
همیشه کشور را در این هراس
نگه دارید که همسایه،
قصد حمله دارد و دولتهایی،
در پی فراهم سازی مقدمات جنگ هستند
و آمادهی هجوم میشوند
همیشه شایعهسازی کنید
هرگز مردم را در راحتی و آرامش، رها نکنید،
چون اگر مردم در راحتی و رفاه باشند،
توجهی به خواستههای سیاستمداران نمیکنند...
📕 نبرد من
✍🏻 آدولف_هیتلر
@haffft7
واقعا این تلاشهای موقع هندونه خریدن یکی از بامزهترین فعالیتهای مردمه. اصلا هیچکس ایدهای نداره چیکار میکنه و نمیدونه وقتی میکوبه رو هندونه دقیقا انتظار چه چیزی رو باید داشته باشه ولی همچنان مصرانه هر بار این کار انجام میشه:))
@haffft7
@haffft7
خیابان های تهران دیگر امن نیست جانم،
تو همه جا را مین گذاشتی و به سادگی فرار کردی،
و حالا من هر روز به جاهای خطرناک می روم،
چهار راه ولیعصر، کافه ی هایی که دوست داشتی،
کتابفروشی های انقلاب، نیمکت های تئاتر شهر
همه خیابان ها، گذرها، کوچه ها، همه عطر تو را دارند.
باغ فردوس، تجریش، دربند...نه، تهران دیگر امن نیست جانم
خاطرات من را به هوا می فرستند.
هنوز هم شب هایی که دلتنگ می شوم به بام تهران می روم،
خانه تان را پیدا می کنم و برایت دست تکان می دهم.
راستی حالا کجایی؟ کجاها را مین گذاری می کنی؟
جلفای اصفهان؟
ملک آباد مشهد؟
یا ارم شیراز؟
شاید هم برلین، پاریس، لندن...
اما باورت بشود یا نه،
من هنوز هم منتظرم تا بگویی قرارمان کجا، ساعت چند...
روزبه معین
@haffft7
تو همه جا را مین گذاشتی و به سادگی فرار کردی،
و حالا من هر روز به جاهای خطرناک می روم،
چهار راه ولیعصر، کافه ی هایی که دوست داشتی،
کتابفروشی های انقلاب، نیمکت های تئاتر شهر
همه خیابان ها، گذرها، کوچه ها، همه عطر تو را دارند.
باغ فردوس، تجریش، دربند...نه، تهران دیگر امن نیست جانم
خاطرات من را به هوا می فرستند.
هنوز هم شب هایی که دلتنگ می شوم به بام تهران می روم،
خانه تان را پیدا می کنم و برایت دست تکان می دهم.
راستی حالا کجایی؟ کجاها را مین گذاری می کنی؟
جلفای اصفهان؟
ملک آباد مشهد؟
یا ارم شیراز؟
شاید هم برلین، پاریس، لندن...
اما باورت بشود یا نه،
من هنوز هم منتظرم تا بگویی قرارمان کجا، ساعت چند...
روزبه معین
@haffft7
وضعیت تون ؟
Anonymous Poll
16%
عاشقم شدم ولی عاشق نیستم
18%
عاشق نشدم
53%
عاشق هستم
13%
عاشقم شدن ولی عاشق نشدم
به همسرم گفتم: «همیشه برای من سوال بوده که چرا تو همیشه ابتدا سر و ته سوسیس را با چاقو میزنی، بعد آن را داخل ماهیتابه میاندازی!»
او گفت: «علتش را نمیدانم، این چیزی است که وقتی بچه بودم، از مادرم یاد گرفتم.»
چند هفته بعد وقتی خانواده همسرم را دیدم، از مادرش پرسیدم که چرا سر و ته سوسیس را قبل از تفت دادن، صاف میکند.
او گفت: «خودم هم دلیل خاصی برایش نداشتم هیچوقت، اما چون دیدم مادرم این کار را میکند، خودم هم همیشه همان را انجام دادم.»
طاقتم تمام شد و با مادربزرگ همسرم تماس گرفتم تا بفهمم که چرا سر و ته سوسیس را میزده، او وقتی قضیه را فهمید، خندید و گفت: «در سالهای دوری که از آن حرف میزنی، من در آشپزخانه فقط یک ماهیتابه کوچک داشتم و چون سوسیس داخلش جا نمیشد، مجبور بودم سر و ته آن را بزنم تا کوتاهتر شود...همین!»
ما گاهی به چیزهایی آداب و رسوم میگوییم که ریشهی آن اتفاقی مانند این داستان است.
@haffft7
او گفت: «علتش را نمیدانم، این چیزی است که وقتی بچه بودم، از مادرم یاد گرفتم.»
چند هفته بعد وقتی خانواده همسرم را دیدم، از مادرش پرسیدم که چرا سر و ته سوسیس را قبل از تفت دادن، صاف میکند.
او گفت: «خودم هم دلیل خاصی برایش نداشتم هیچوقت، اما چون دیدم مادرم این کار را میکند، خودم هم همیشه همان را انجام دادم.»
طاقتم تمام شد و با مادربزرگ همسرم تماس گرفتم تا بفهمم که چرا سر و ته سوسیس را میزده، او وقتی قضیه را فهمید، خندید و گفت: «در سالهای دوری که از آن حرف میزنی، من در آشپزخانه فقط یک ماهیتابه کوچک داشتم و چون سوسیس داخلش جا نمیشد، مجبور بودم سر و ته آن را بزنم تا کوتاهتر شود...همین!»
ما گاهی به چیزهایی آداب و رسوم میگوییم که ریشهی آن اتفاقی مانند این داستان است.
@haffft7
The Days
Ludovico Einaudi
گذشته نمی تونه تغییر کنه. ولی آینده هنوز دست توست، قوی بمون و ادامه بده...
#هفتی_ها_شبتون_قشنگ
@haffft7
#هفتی_ها_شبتون_قشنگ
@haffft7