🔸️"شفیعه حکیمه عالم..."
بنا به نقل صاحب کشف اللئالی روزی جمعی از شیعیان وارد مدینه شدند و تعدادی پرسش در نامهای نوشته به خانهی امام کاظم (علیه السلام) بردند. امام در سفر بود، امام رضا (ع) نیز در مدینه حضور نداشت.
هیأت اعزامی از این که خدمت امام زمان خود نرسیده بودند و با دست خالی باز میگشتند اندوهگین بودند. حضرت معصومه - که در آن ایام هنوز به سن بلوغ نرسیده بود - با مشاهده غم و اندوه آنان، پاسخ پرسشها را نوشت و به آنان داد. شیعیان با خوشحالی مدینه را ترک کردند. در بیرون مدینه امام کاظم (ع) را زیارت و داستان خود را تعریف کرده پاسخهای حضرت معصومه را ارائه دادند. امام کاظم با دیدن جوابها، با بیان جمله: «فداها ابوها» رضایت و مسرت خود را بیان کرد.
ر. ک: کریمهی اهل بیت، 170.
@hafezian
بنا به نقل صاحب کشف اللئالی روزی جمعی از شیعیان وارد مدینه شدند و تعدادی پرسش در نامهای نوشته به خانهی امام کاظم (علیه السلام) بردند. امام در سفر بود، امام رضا (ع) نیز در مدینه حضور نداشت.
هیأت اعزامی از این که خدمت امام زمان خود نرسیده بودند و با دست خالی باز میگشتند اندوهگین بودند. حضرت معصومه - که در آن ایام هنوز به سن بلوغ نرسیده بود - با مشاهده غم و اندوه آنان، پاسخ پرسشها را نوشت و به آنان داد. شیعیان با خوشحالی مدینه را ترک کردند. در بیرون مدینه امام کاظم (ع) را زیارت و داستان خود را تعریف کرده پاسخهای حضرت معصومه را ارائه دادند. امام کاظم با دیدن جوابها، با بیان جمله: «فداها ابوها» رضایت و مسرت خود را بیان کرد.
ر. ک: کریمهی اهل بیت، 170.
@hafezian
مرحوم آقای حاج شیخ هادی مروی از ملازمان #مرحوم_معلم_دامغانی و مرحوم #سید_ابوالحسن_حافظیان نقل می نمود که مرحوم #آیت_الله_بهجت به ایشان فرموده بودند :
من مرحوم میرزای قمی را در خواب دیدم و به او گفتم :
آقا راست است که حضرت معصومه 'سلام الله علیها از اهل قم شفافت می کنند ؟
مرحوم میرزا پاسخ داد:
از مردم قم من شفاعت می کنم و حضرت معصومه 'سلام الله علیها ' از مردم دنیا شفاعت می کنند.
@hafezian
📚 علوم اسراری ص۹۰
من مرحوم میرزای قمی را در خواب دیدم و به او گفتم :
آقا راست است که حضرت معصومه 'سلام الله علیها از اهل قم شفافت می کنند ؟
مرحوم میرزا پاسخ داد:
از مردم قم من شفاعت می کنم و حضرت معصومه 'سلام الله علیها ' از مردم دنیا شفاعت می کنند.
@hafezian
📚 علوم اسراری ص۹۰
بسم الله النور
رسول الله صلی الله علیه و آله:
💠عند ذكر الصّالحين تنزل الرّحمة.
نزد ياد كردن صالحان رحمت فرو مى آيد...
💠در 43 امین سالگرد ارتحال ملکوتی عارف حافظ اسرار حضرت علامه سیدابوالحسن حافظیان رحمه الله،
موسسه فرهنگی خاتون قلم چند خاطره و فرمایشات جدید و ارزنده از اساتید بزرگوار را تقدیم سمع و نظر مومنین خواهد نمود.
@hafeziyan
رسول الله صلی الله علیه و آله:
💠عند ذكر الصّالحين تنزل الرّحمة.
نزد ياد كردن صالحان رحمت فرو مى آيد...
💠در 43 امین سالگرد ارتحال ملکوتی عارف حافظ اسرار حضرت علامه سیدابوالحسن حافظیان رحمه الله،
موسسه فرهنگی خاتون قلم چند خاطره و فرمایشات جدید و ارزنده از اساتید بزرگوار را تقدیم سمع و نظر مومنین خواهد نمود.
@hafeziyan
✍️ علامه سید ابوالحسن حافظیان قدس الله نفسه الزکیه؛
🔶در 9 سالگی شاگرد استاد علامه حضرت آقای شیخ حسنعلی نخودکی شد.
🔶در 14 سالگی صاحب کرامات گردید و به حال مردم رسیدگی میفرمود.
🔶مقدمات، صرف و نحو، ریاضیات، طب، نجوم، هیئت، فقه و اخلاق از علومی بودند که در آنها به حد کمال رسید.
🔶در 20 سالگی توسط دوستش حضرت آقا شیخ مجتبی قزوینی محضر علامه آقا سید موسی زرآبادی را درک کرد که بعد از آن فرمود: به خدمت حضرت سید موسی زرآبادی که رسیدم دانستم که قطرهای بودم در برابر اقیانوس.
🔶به دنبال بیماری عجیب او و شفایش از جانب جدش حضرت امام رضا علیه السلام و تجویز پزشکان به زندگی در منطقه گرمسیر، عازم هند گردید.
🔶در هندوستان به محافل و مجالس اهل علم و ادب و عرفان نزدیک شد و در شهرها و ولایات هندوستان به تحقیق و تفحص پرداخت. پس از مدتی یکی از شخصیتهای بزرگ مسلمان در هند شد.
🔶سالها در شهرهای بزرگ شمال هندوستان و کوهستانهای کشمیر به ریاضت و کسب معرفت پرداخت.
🔶در شهر مقدس هندوها با مرتاضان هندی به گفتوگو نشست و در بتکده وضو گرفت، اذان گفت و پشت به بتها و رو به قبله نماز نماز گزارد و با صدای بلندی قرآن خواند که مرتاضان از آهنگ خوش او تحتتأثیر قرار گرفتند.
🔶مریدان و علاقهمندان بسیاری دور او گرد آمدند. در میان دانشمندان و دانشگاهیان بهویژه مردم محبوبیت عجیبی یافت و همه از او یاریهای معنوی میجستند.
🔶با علامه اقبال لاهوری آشنایی و دوستی پیدا کرد.
🔶در ناحیه حیدرآباد دکن از 18 غار تاریخی هندوها دیدن کرد که سابقه تاریخی 4000 ساله داشتند.
🔶از کتابخانهها، خانقاهها و مقامات و مکانهای متبرک مذاهب مختلف دیدن نمود.
🔶در تمامی هندوستان عالمان صاحب کمال را پیدا کرد.
🔶در آن روزگار عکس این عارف بزرگ در اکثر کتابفروشیهای هند وجود داشت و خیلی از مردم هندو و مسلمانان عکس او را در خانه خود داشتند.
🔶روزنامه معروف و پر تیراژ «دان» در 60 سال پیش مطالب مفصل در مورد «لوح محفوظ» نوشت و حافظیان را دانشمند و ریاضیدان بزرگ ایرانی بهشمار آورد.
🔶در سالهای آخر عمر شروع به نوشتن شرح حال اقبال لاهوری و گرایش او به ایران و تشیع نمود که ناتمام ماند.
🔶او در کشمیر «لوح محفوظ» را که به گفته صاحبنظران از عجایب شگفتانگیز قرن بیستم است ابداع کرد.
🔶اسلام را در سرزمین هند ترویج داد و بیش از 3000 هندو را مسلمان و شیعه نمو.
🔶ازدواج او با سیده فاطمه سلطان شریفی فرزند پروفسور میرزا علینقی در هند انجام گرفت که ایشان یکی از نوادگان میر سید علی همدانی بود که در هند و کشمیر مریدان زیادی داشت.
🔶او با سران و بزرگان هند بای استقلال پاکستان کوشش زیادی کرد.
🔶بعد از تأسیس کشور پاکستان به کراچی رفت و مقیم آنجا گردید.
🔶گفتهاند که ماه و ستاره منقوش در پرچم کشور پاکستان از نقش ماه و ستاره لوح محفوظ برگرفته شدهاست.
🔶ملیت او همیشه ایرانی بود ولی هندیها و اخیراً پاکستانیها او را از خو میدانستند.
🔶او در پاکستان از تجارت، زندگی خود را تأمین میکرد و هرگز از تبرعات و وجوهات استفاده نکرد. دهها هزار مردم از مسلمانان شیعه و سنّی او را میشناختند و از نفس گرم او بهرههای معنوی میبردند.
🔶علامه عطاردی در «فرهنگ خراسان» نوشتهاند برای تحقیق مطالعات اسلامی در هند از علمه امینی کمک خواستم ایشان فرمودند: نزد علامه حافظیان برو، او کلید علم هند و پاکستان است.
🔶در کشمیر مسجدی برای شیعیان بنا کرد (در محلهی گروبازار شهر سرینگر) که برای شیعیان اکنون نیز مورد استفاده میباشد.
🔶در هند بین او و دکتر ذاکر حسین؛ دانشمند و بنیانگذار و رئیس دانشگاه جامعه ملیه اسلامیه، دوستی زیادی بهوجود آمد. دکتر ذاکر حسین بسیار به خدمت ایشان میرفت و از علم اعداد و علوم غریبه استفاده میبرد بعدها دکتر ذاکر حسین رئیس جمهور هند شد.
🔶در کشمیر در دامنه کوه «ترال» مکانی را با سایبان حصیری درست کرد و روزها بر فراز تخته سنگی به تصنیف «لوح محفوظ» مشغول گردید و شبها در آن سایبان حصیری میخوابید بدون ترس از حیوانات و درندگانی که در اطرافش میزیستند. بر روی تپهای در «صوفیپوره» در دامنه کوه «ترال» مکان کوچک و سادهای بنا کرد که قبله را نشان میداد و بر آن نوشت «دو رکعت نماز بخوانید و حاجت از خدا بخواهید». این مکان اکنون زیارتگاه مردم از نقاط مختلف است. در نیمه شعبان آن را چراغانی میکنند و مردم جهت زیارت به آنجا میروند.
🔶کرامات و رفتار انسان دوستانه و اسلامی ایشان در هند زبانزد خاص و عام شده بود. مردم، بزرگان علم و دانش، سیاسیون، دولتمردان و ... از مریدان او بودند.
🔶در سال 1336 تصمیم به تعویض ضریح قدیمی مرقد حضرت ثامن الائمه، امام هشتم علیه السلام گرفت و این مهم با کمکهای مردم مسلمان پاکستان و ایران، توسط هنرمندان اصفهانی انجام شد.این ضریح به نام «شیر و شکر» نامگذاری گردید
🔶در 9 سالگی شاگرد استاد علامه حضرت آقای شیخ حسنعلی نخودکی شد.
🔶در 14 سالگی صاحب کرامات گردید و به حال مردم رسیدگی میفرمود.
🔶مقدمات، صرف و نحو، ریاضیات، طب، نجوم، هیئت، فقه و اخلاق از علومی بودند که در آنها به حد کمال رسید.
🔶در 20 سالگی توسط دوستش حضرت آقا شیخ مجتبی قزوینی محضر علامه آقا سید موسی زرآبادی را درک کرد که بعد از آن فرمود: به خدمت حضرت سید موسی زرآبادی که رسیدم دانستم که قطرهای بودم در برابر اقیانوس.
🔶به دنبال بیماری عجیب او و شفایش از جانب جدش حضرت امام رضا علیه السلام و تجویز پزشکان به زندگی در منطقه گرمسیر، عازم هند گردید.
🔶در هندوستان به محافل و مجالس اهل علم و ادب و عرفان نزدیک شد و در شهرها و ولایات هندوستان به تحقیق و تفحص پرداخت. پس از مدتی یکی از شخصیتهای بزرگ مسلمان در هند شد.
🔶سالها در شهرهای بزرگ شمال هندوستان و کوهستانهای کشمیر به ریاضت و کسب معرفت پرداخت.
🔶در شهر مقدس هندوها با مرتاضان هندی به گفتوگو نشست و در بتکده وضو گرفت، اذان گفت و پشت به بتها و رو به قبله نماز نماز گزارد و با صدای بلندی قرآن خواند که مرتاضان از آهنگ خوش او تحتتأثیر قرار گرفتند.
🔶مریدان و علاقهمندان بسیاری دور او گرد آمدند. در میان دانشمندان و دانشگاهیان بهویژه مردم محبوبیت عجیبی یافت و همه از او یاریهای معنوی میجستند.
🔶با علامه اقبال لاهوری آشنایی و دوستی پیدا کرد.
🔶در ناحیه حیدرآباد دکن از 18 غار تاریخی هندوها دیدن کرد که سابقه تاریخی 4000 ساله داشتند.
🔶از کتابخانهها، خانقاهها و مقامات و مکانهای متبرک مذاهب مختلف دیدن نمود.
🔶در تمامی هندوستان عالمان صاحب کمال را پیدا کرد.
🔶در آن روزگار عکس این عارف بزرگ در اکثر کتابفروشیهای هند وجود داشت و خیلی از مردم هندو و مسلمانان عکس او را در خانه خود داشتند.
🔶روزنامه معروف و پر تیراژ «دان» در 60 سال پیش مطالب مفصل در مورد «لوح محفوظ» نوشت و حافظیان را دانشمند و ریاضیدان بزرگ ایرانی بهشمار آورد.
🔶در سالهای آخر عمر شروع به نوشتن شرح حال اقبال لاهوری و گرایش او به ایران و تشیع نمود که ناتمام ماند.
🔶او در کشمیر «لوح محفوظ» را که به گفته صاحبنظران از عجایب شگفتانگیز قرن بیستم است ابداع کرد.
🔶اسلام را در سرزمین هند ترویج داد و بیش از 3000 هندو را مسلمان و شیعه نمو.
🔶ازدواج او با سیده فاطمه سلطان شریفی فرزند پروفسور میرزا علینقی در هند انجام گرفت که ایشان یکی از نوادگان میر سید علی همدانی بود که در هند و کشمیر مریدان زیادی داشت.
🔶او با سران و بزرگان هند بای استقلال پاکستان کوشش زیادی کرد.
🔶بعد از تأسیس کشور پاکستان به کراچی رفت و مقیم آنجا گردید.
🔶گفتهاند که ماه و ستاره منقوش در پرچم کشور پاکستان از نقش ماه و ستاره لوح محفوظ برگرفته شدهاست.
🔶ملیت او همیشه ایرانی بود ولی هندیها و اخیراً پاکستانیها او را از خو میدانستند.
🔶او در پاکستان از تجارت، زندگی خود را تأمین میکرد و هرگز از تبرعات و وجوهات استفاده نکرد. دهها هزار مردم از مسلمانان شیعه و سنّی او را میشناختند و از نفس گرم او بهرههای معنوی میبردند.
🔶علامه عطاردی در «فرهنگ خراسان» نوشتهاند برای تحقیق مطالعات اسلامی در هند از علمه امینی کمک خواستم ایشان فرمودند: نزد علامه حافظیان برو، او کلید علم هند و پاکستان است.
🔶در کشمیر مسجدی برای شیعیان بنا کرد (در محلهی گروبازار شهر سرینگر) که برای شیعیان اکنون نیز مورد استفاده میباشد.
🔶در هند بین او و دکتر ذاکر حسین؛ دانشمند و بنیانگذار و رئیس دانشگاه جامعه ملیه اسلامیه، دوستی زیادی بهوجود آمد. دکتر ذاکر حسین بسیار به خدمت ایشان میرفت و از علم اعداد و علوم غریبه استفاده میبرد بعدها دکتر ذاکر حسین رئیس جمهور هند شد.
🔶در کشمیر در دامنه کوه «ترال» مکانی را با سایبان حصیری درست کرد و روزها بر فراز تخته سنگی به تصنیف «لوح محفوظ» مشغول گردید و شبها در آن سایبان حصیری میخوابید بدون ترس از حیوانات و درندگانی که در اطرافش میزیستند. بر روی تپهای در «صوفیپوره» در دامنه کوه «ترال» مکان کوچک و سادهای بنا کرد که قبله را نشان میداد و بر آن نوشت «دو رکعت نماز بخوانید و حاجت از خدا بخواهید». این مکان اکنون زیارتگاه مردم از نقاط مختلف است. در نیمه شعبان آن را چراغانی میکنند و مردم جهت زیارت به آنجا میروند.
🔶کرامات و رفتار انسان دوستانه و اسلامی ایشان در هند زبانزد خاص و عام شده بود. مردم، بزرگان علم و دانش، سیاسیون، دولتمردان و ... از مریدان او بودند.
🔶در سال 1336 تصمیم به تعویض ضریح قدیمی مرقد حضرت ثامن الائمه، امام هشتم علیه السلام گرفت و این مهم با کمکهای مردم مسلمان پاکستان و ایران، توسط هنرمندان اصفهانی انجام شد.این ضریح به نام «شیر و شکر» نامگذاری گردید
🔻بخش هایی از مستند "سفیر هدایت؛ حافظ اسرار " ، در مورد زندگی نامه عبد صالح خدا مرحوم حاج سید ابوالحسن حافظیان
لینک دانلود :
hafeziyan.ir/?p=361
@fillmhayeoliya
لینک دانلود :
hafeziyan.ir/?p=361
@fillmhayeoliya
✍ گفتوگو با فرزند سید ابوالحسن حافظیان خانم سیده فیروزه حافظیان به بهانه سالگرد درگذشت علامه
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) صدرا صدوقی
دوشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۹
💠 بخش اول:
خیلی از بزرگان در عین شهرت، هنوز هم ناشناختهاند! سید ابوالحسن حافظیان یکی از این چهرههاست. مردی که در شخصیت او نکتهای بسیار مهم نهفته است: او عارفی است که عاشق خدمت به خلق است! مردم گریز نیست اما دنیا گریز است؛ حافظیان پرورش یافته مکتب پدرش حاج سید میرزا آقا و البته شیخ حسنعلی نخودکی است. پدر و استاد، هر دو صاحب مقامات عرفانی و حائز کرامات بودند و سید ابوالحسن نیز تن به دریای خروشان معارف آنان زد و درنهایت خود نیز به معنای کلمه صاحب معارف شد. از فقه تا ریاضیات و نجوم و علوم غریبه و ... را در چنته داشت و بی اغراق از ابتدا تا انتهای حیات خود را در ریاضتهای رحمانی به سر برد، با این وصف رفع مشکلات مردم برنامه اصلی او بود. او برای گذران زندگی تجارت میکرد، اما از وجوهات شرعیه استفاده نمیکرد. بسیاری از مردم و رجال شبه قاره به دلیل اقامت طولانی او در هندوستان و پاکستان مرید و علاقهمندش بودند و هنوز هم در کشمیر در محلی به نام «آستانه» که در آنجا شاخصی برای تعیین قبله مردم آن دیار ساخته بود، نوشته شده است: «در اینجا دو رکعت نماز بگذارید و حاجت خود را از خدا بخواهید.»
طراحی و نظارت بر ساخت چهارمین ضریح مطهر امامرضا (ع)را برعهده گرفت و سالهای طولانی در مشهد مقدس همراه و یاور خلق خدا بود و سرانجام در 23 اردیبهشت 1360 بدرود حیات گفت و در کنار همان ضریحی که خود ساخته بود میهمان صاحب حرم شد. به بهانه سالگرد ارتحال این دانشمند برجسته و عالم ربانی، طی روزهای گذشته حیات و سلوک او را با سیده فیروزه حافظیان، دختر آن مرحوم مرور کردهایم که حاصل آن را میخوانید.
@hafeziyan
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) صدرا صدوقی
دوشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۹
💠 بخش اول:
خیلی از بزرگان در عین شهرت، هنوز هم ناشناختهاند! سید ابوالحسن حافظیان یکی از این چهرههاست. مردی که در شخصیت او نکتهای بسیار مهم نهفته است: او عارفی است که عاشق خدمت به خلق است! مردم گریز نیست اما دنیا گریز است؛ حافظیان پرورش یافته مکتب پدرش حاج سید میرزا آقا و البته شیخ حسنعلی نخودکی است. پدر و استاد، هر دو صاحب مقامات عرفانی و حائز کرامات بودند و سید ابوالحسن نیز تن به دریای خروشان معارف آنان زد و درنهایت خود نیز به معنای کلمه صاحب معارف شد. از فقه تا ریاضیات و نجوم و علوم غریبه و ... را در چنته داشت و بی اغراق از ابتدا تا انتهای حیات خود را در ریاضتهای رحمانی به سر برد، با این وصف رفع مشکلات مردم برنامه اصلی او بود. او برای گذران زندگی تجارت میکرد، اما از وجوهات شرعیه استفاده نمیکرد. بسیاری از مردم و رجال شبه قاره به دلیل اقامت طولانی او در هندوستان و پاکستان مرید و علاقهمندش بودند و هنوز هم در کشمیر در محلی به نام «آستانه» که در آنجا شاخصی برای تعیین قبله مردم آن دیار ساخته بود، نوشته شده است: «در اینجا دو رکعت نماز بگذارید و حاجت خود را از خدا بخواهید.»
طراحی و نظارت بر ساخت چهارمین ضریح مطهر امامرضا (ع)را برعهده گرفت و سالهای طولانی در مشهد مقدس همراه و یاور خلق خدا بود و سرانجام در 23 اردیبهشت 1360 بدرود حیات گفت و در کنار همان ضریحی که خود ساخته بود میهمان صاحب حرم شد. به بهانه سالگرد ارتحال این دانشمند برجسته و عالم ربانی، طی روزهای گذشته حیات و سلوک او را با سیده فیروزه حافظیان، دختر آن مرحوم مرور کردهایم که حاصل آن را میخوانید.
@hafeziyan
✍ گفتوگو با فرزند سید ابوالحسن حافظیان خانم سیده فیروزه حافظیان به بهانه سالگرد درگذشت علامه
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) صدرا صدوقی
دوشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۹
💠 بخش دوم:
🎙 به نظر میرسد سلوک اجتماعی مرحوم حافظیان تحتالشعاع شخصیت عرفانی و تعبدی ایشان قرار گرفته است؛ شاید خیلی از فعالان اجتماعی و فرهنگی ایران از جمله شاگردان ایشان بودند اما معمولا کمتر به این بعد از شخصیت ایشان پرداخته میشود؛ علت این امر چیست؟
🌺 شخصیتهایی که از لحاظ عرفانی و معنوی در سطح بسیار بالایی قرار دارند و با معانی و مفاهیم عارفانه زندگی کردند و در کنارش اصالتهای عارفانه را درک کردند مثل علامه حافظیان یا بزرگان دیگر که با حقیقت عرفان آشنا شدند، شخصیتهای تک بعدی محسوب نمیشوند، علامه حافظیان را در زندگیاش اگر مورد مطالعه و بررسی قرار بدهیم میبینیم که در کنار فضاهای عارفانه و معنوی که در سیر آفاقی و انفسی داشتند به موقعیتهای بزرگ رسیدند و نسبت به مسائل اجتماعی و تعاملهای اجتماعی حساس و پر توجه بوده است. در خانه او به روی همه باز بود بسیاری از کسانی که خبر نداشتند کمکهای او شامل حالشان میشد و گاه به صورت گمنام حتی در معرض کمکهای ایشان قرار میگرفتند. آن مرحوم در راه گشایی و گره گشایی و کمک به مردم به اشکال مختلف گام بر میداشتند؛ همچنین به تعاملهای اجتماعی توجه فراوانی داشتند. ایشان به صله ارحام، بیداری اجتماعی و آگاهی اجتماعی در جلسات مختلف تاکید میکردند؛ البته در ارتباطهای اجتماعی از تواضع و فروتنی عمیقی برخوردار بودند؛ چند نمونه را میتوانم بگویم: پدرم گاهی منزل خانم و آقای مسنی از مریدان خود میرفتند که دسترسی مالی زیادی نداشتند، وقتی آقا آنجا میروند، برای پذیرایی هندوانهای میآورند، برای ایشان قاچ میکنند که کال و سفیدرنگ درمیآید، برای آنکه آنها دلشکسته نشوند، به آنها میگویند من مدتهاست دنبال هندوانه اینجوری میگردم که پزشک به من توصیه کرده و پیدا نکردم و مشغول خوردن میشوند؛ پدرم میگفتند احساس رضایت و خوشحالی در نگاه آنان را فراموش نمیکنم ... این یک برخورد اجتماعی است که قابل بررسی است و در جایی دیگر شخصی در مواجه با آن مرحوم دچار خطا و اشتباهی میشود و ایشان به جای پرخاش و برخورد مخرب بسیار با مهربانی و فروتنی رفتار میکند که آن شخص خطاکار تحت تاثیر قرار میگیرد ... از این نمونهها خیلی زیاد است. تعامل اجتماعی ایشان با افراد مختلف در سطوح گوناگون، به واسطه تاسی به پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله حتی از لحاظ بازی با کودکان و بچه ها زبانزد بود.
کمکهای اجتماعی ایشان به مردم فوقالعاده بود. تمام وقت و زندگی علامه وقف خدمت به خلق بود. استاد محمدرضا حکیمی درباره ایشان میگوید: درباره حافظیان باید شهر به شهر کوی به کوی و خانه به خانه رفت و پرسید و سوال کرد شاید بتوان کمی به شخصیت و خدمات او پی برد و او را شناخت.
اما نکتهای که باید در مورد ایشان توجه قرار بگیرد این است؛ چرا کسانی که با ایشان همراه بودند درباره ابعاد اجتماعی ایشان گفتوگو نکردهاند، سوال مهم این است که آیا از آنها پرسش شده یا نشده، این که ما بخواهیم این شخصیتها را داخل این مقوله قرار بدهیم مقداری ایراد روششناسی دارد اولا باید با فضای فکری این انسانها آشنا بشویم؛ فضای فکری این انسانها فضایی نیست که به سادگی و وضوح برای همگان قابل درک باشد، حتی نزدیکترین افراد به آنها ممکن است به فضای فکری آنها آگاهی نداشته باشند. چه برسد به کسانی که از آنها دوراند، در این قلمروهای عارفانه و معنوی فضا با یک توسل و وجود خاصی همراه است لازمه درک این فضاها این است که قدری از آن پلکان بالا رفته باشیم.
بنابراین اینکه بخواهیم به خاطر آن فضای اجتماعی ایشان را با آن قیاس کنیم قیاسی نامناسب خواهد بود؛ نکته دیگری که از اهمیت زیادی برخوردار است، این است که هرکدام از این عرفا، در فضای فکری خودشان، براساس سلوک عارفانه و بینش و بصیرت و فراستی که داشتند، عمل میکردند، این طور نبوده که اینها صرفا به صورت انفعالی و واکنشی یک کاری را انجام بدهند و طبیعی است که انسان های که در این مرتبه قرار میگیرند، نگاهشان میتواند به مسائل بهعنوان یک طیف گسترده از جنبههای مختلف قابل بررسی و توجه باشد.
@hafeziyan
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) صدرا صدوقی
دوشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۹
💠 بخش دوم:
🎙 به نظر میرسد سلوک اجتماعی مرحوم حافظیان تحتالشعاع شخصیت عرفانی و تعبدی ایشان قرار گرفته است؛ شاید خیلی از فعالان اجتماعی و فرهنگی ایران از جمله شاگردان ایشان بودند اما معمولا کمتر به این بعد از شخصیت ایشان پرداخته میشود؛ علت این امر چیست؟
🌺 شخصیتهایی که از لحاظ عرفانی و معنوی در سطح بسیار بالایی قرار دارند و با معانی و مفاهیم عارفانه زندگی کردند و در کنارش اصالتهای عارفانه را درک کردند مثل علامه حافظیان یا بزرگان دیگر که با حقیقت عرفان آشنا شدند، شخصیتهای تک بعدی محسوب نمیشوند، علامه حافظیان را در زندگیاش اگر مورد مطالعه و بررسی قرار بدهیم میبینیم که در کنار فضاهای عارفانه و معنوی که در سیر آفاقی و انفسی داشتند به موقعیتهای بزرگ رسیدند و نسبت به مسائل اجتماعی و تعاملهای اجتماعی حساس و پر توجه بوده است. در خانه او به روی همه باز بود بسیاری از کسانی که خبر نداشتند کمکهای او شامل حالشان میشد و گاه به صورت گمنام حتی در معرض کمکهای ایشان قرار میگرفتند. آن مرحوم در راه گشایی و گره گشایی و کمک به مردم به اشکال مختلف گام بر میداشتند؛ همچنین به تعاملهای اجتماعی توجه فراوانی داشتند. ایشان به صله ارحام، بیداری اجتماعی و آگاهی اجتماعی در جلسات مختلف تاکید میکردند؛ البته در ارتباطهای اجتماعی از تواضع و فروتنی عمیقی برخوردار بودند؛ چند نمونه را میتوانم بگویم: پدرم گاهی منزل خانم و آقای مسنی از مریدان خود میرفتند که دسترسی مالی زیادی نداشتند، وقتی آقا آنجا میروند، برای پذیرایی هندوانهای میآورند، برای ایشان قاچ میکنند که کال و سفیدرنگ درمیآید، برای آنکه آنها دلشکسته نشوند، به آنها میگویند من مدتهاست دنبال هندوانه اینجوری میگردم که پزشک به من توصیه کرده و پیدا نکردم و مشغول خوردن میشوند؛ پدرم میگفتند احساس رضایت و خوشحالی در نگاه آنان را فراموش نمیکنم ... این یک برخورد اجتماعی است که قابل بررسی است و در جایی دیگر شخصی در مواجه با آن مرحوم دچار خطا و اشتباهی میشود و ایشان به جای پرخاش و برخورد مخرب بسیار با مهربانی و فروتنی رفتار میکند که آن شخص خطاکار تحت تاثیر قرار میگیرد ... از این نمونهها خیلی زیاد است. تعامل اجتماعی ایشان با افراد مختلف در سطوح گوناگون، به واسطه تاسی به پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله حتی از لحاظ بازی با کودکان و بچه ها زبانزد بود.
کمکهای اجتماعی ایشان به مردم فوقالعاده بود. تمام وقت و زندگی علامه وقف خدمت به خلق بود. استاد محمدرضا حکیمی درباره ایشان میگوید: درباره حافظیان باید شهر به شهر کوی به کوی و خانه به خانه رفت و پرسید و سوال کرد شاید بتوان کمی به شخصیت و خدمات او پی برد و او را شناخت.
اما نکتهای که باید در مورد ایشان توجه قرار بگیرد این است؛ چرا کسانی که با ایشان همراه بودند درباره ابعاد اجتماعی ایشان گفتوگو نکردهاند، سوال مهم این است که آیا از آنها پرسش شده یا نشده، این که ما بخواهیم این شخصیتها را داخل این مقوله قرار بدهیم مقداری ایراد روششناسی دارد اولا باید با فضای فکری این انسانها آشنا بشویم؛ فضای فکری این انسانها فضایی نیست که به سادگی و وضوح برای همگان قابل درک باشد، حتی نزدیکترین افراد به آنها ممکن است به فضای فکری آنها آگاهی نداشته باشند. چه برسد به کسانی که از آنها دوراند، در این قلمروهای عارفانه و معنوی فضا با یک توسل و وجود خاصی همراه است لازمه درک این فضاها این است که قدری از آن پلکان بالا رفته باشیم.
بنابراین اینکه بخواهیم به خاطر آن فضای اجتماعی ایشان را با آن قیاس کنیم قیاسی نامناسب خواهد بود؛ نکته دیگری که از اهمیت زیادی برخوردار است، این است که هرکدام از این عرفا، در فضای فکری خودشان، براساس سلوک عارفانه و بینش و بصیرت و فراستی که داشتند، عمل میکردند، این طور نبوده که اینها صرفا به صورت انفعالی و واکنشی یک کاری را انجام بدهند و طبیعی است که انسان های که در این مرتبه قرار میگیرند، نگاهشان میتواند به مسائل بهعنوان یک طیف گسترده از جنبههای مختلف قابل بررسی و توجه باشد.
@hafeziyan
✍ گفتوگو با فرزند سید ابوالحسن حافظیان خانم سیده فیروزه حافظیان به بهانه سالگرد درگذشت علامه
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) صدرا صدوقی
دوشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۹
💠 بخش سوم:
🎙 مرحوم حافظیان بیش از نیم قرن از عمر خود را در هند و پاکستان سپری کردند؛ علت این اقامت طولانی چه بود ؟ آیا احساس میکردند که حضورشان در ایران ضرورتی ندارد و نمیتواند تاثیرگذار باشد یا اینکه ممکن بود فضای فکری خاص حاکم بر ایران را مانع از اقدامات و فعالیتهای شخصی و عمومی خود می دیدند؟
🌺 ایشان بعد از سالها درس و تحصیل در محضر مرحوم شیخ حسنعلی نخودکی و آقا سید موسی زرآبادی و اساتید دیگر در حوزه علمیه خراسان و قزوین، صاحب مقامات بلند عرفانی شد که زبانزد خاص و عام بود. در این زمان بیست و چند ساله بود که به بیماری سخت ذات الریه مبتلا شد که پزشکان از ایشان قطع امید کردند؛ دراین میان شفا یافتن او توسط جدش حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام هم بحث جداگانهای دارد، بعد از استشفاء، به تجویز پزشکان سرمای زمستان را برای ایشان مفید ندانستند و باید به نقطه گرمسیر میرفتند، خود آن مرحوم در مثنوی بلندی دراین باره میگوید:
سه طبیب معالجم یکسر
حکم کردند به لزوم سفر
در زمستان به ملک گرم برو
چون به سردی مرض رسد از نو
شوق هندوستان زد به سرم
با اجازه ز مادر و پدرم...
البته اول قرار بود به طبس بروند که خودشان میفرمودند، شوق سفر به هندوستان ایجاد شد. سفر اول علامه 10 سال و نیم طول کشید. در سفری که به هند دارند، عملا دو اتفاق مهم برایشان میافتد؛ اول اینکه به درجات عالیتر عرفانی و سلوکی دست مییابند و دیگر اینکه نقش ناجی و مرشد برای مردم پیدا میکنند. البته در هند به محافل و مجامع مختلفی هم راه پیدا میکنند. کرامات او در این مختصر نمیگنجد؛ او در خدمت به مردم زبانزد شده بود، مریدان و علاقهمندان زیادی در میان دانشمندان، رجال و دانشگاهیان به ویژه در میان توده مردم پیدا کرده بود که همه از او یاریهای معنوی میجستند و نتیجه هم میگرفتند.
در آن زمان تصویر او در بیشتر کتابفروشیهای هند و در منازل مریدان او دیده می شد. سالهای بعد ازدواج او با یکی از نوادگان میر سید علی همدانی ـ عارف بزرگ ایرانی که در هند و کشمیر میزیست و مریدان بسیاری دارد و در ترویج اسلام بسیار کوشیده بود ـ به نام سید فاطمه سلطان شریفی انجام گرفت. بعد به ایران آمدند و معمولا در فصل تابستان در ایران و زمستان ها در هند و بعدها پاکستان بودند.
در ایران هم مردم از نظر ایشان کسب فیض میکردند، شاگردان برجسته داشتند حتی اساتید و دانشجویان فیزیک و ریاضی دانشگاهها برنامهها و جلسات خاصی با ایشان داشتند، این جلسات با قرار قبلی تعیین میشد و گاه از شهرهای دیگر به ویژه دانشگاهیان شیراز و مشهد علاقهمند به استفاده علمی بودند. علامه حافظیان تمام ساعات عمرش را به کسب علم و معرفت یا ریاضت گذراند و درس گرفت و درس داد.
@hafeziyan
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) صدرا صدوقی
دوشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۹
💠 بخش سوم:
🎙 مرحوم حافظیان بیش از نیم قرن از عمر خود را در هند و پاکستان سپری کردند؛ علت این اقامت طولانی چه بود ؟ آیا احساس میکردند که حضورشان در ایران ضرورتی ندارد و نمیتواند تاثیرگذار باشد یا اینکه ممکن بود فضای فکری خاص حاکم بر ایران را مانع از اقدامات و فعالیتهای شخصی و عمومی خود می دیدند؟
🌺 ایشان بعد از سالها درس و تحصیل در محضر مرحوم شیخ حسنعلی نخودکی و آقا سید موسی زرآبادی و اساتید دیگر در حوزه علمیه خراسان و قزوین، صاحب مقامات بلند عرفانی شد که زبانزد خاص و عام بود. در این زمان بیست و چند ساله بود که به بیماری سخت ذات الریه مبتلا شد که پزشکان از ایشان قطع امید کردند؛ دراین میان شفا یافتن او توسط جدش حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام هم بحث جداگانهای دارد، بعد از استشفاء، به تجویز پزشکان سرمای زمستان را برای ایشان مفید ندانستند و باید به نقطه گرمسیر میرفتند، خود آن مرحوم در مثنوی بلندی دراین باره میگوید:
سه طبیب معالجم یکسر
حکم کردند به لزوم سفر
در زمستان به ملک گرم برو
چون به سردی مرض رسد از نو
شوق هندوستان زد به سرم
با اجازه ز مادر و پدرم...
البته اول قرار بود به طبس بروند که خودشان میفرمودند، شوق سفر به هندوستان ایجاد شد. سفر اول علامه 10 سال و نیم طول کشید. در سفری که به هند دارند، عملا دو اتفاق مهم برایشان میافتد؛ اول اینکه به درجات عالیتر عرفانی و سلوکی دست مییابند و دیگر اینکه نقش ناجی و مرشد برای مردم پیدا میکنند. البته در هند به محافل و مجامع مختلفی هم راه پیدا میکنند. کرامات او در این مختصر نمیگنجد؛ او در خدمت به مردم زبانزد شده بود، مریدان و علاقهمندان زیادی در میان دانشمندان، رجال و دانشگاهیان به ویژه در میان توده مردم پیدا کرده بود که همه از او یاریهای معنوی میجستند و نتیجه هم میگرفتند.
در آن زمان تصویر او در بیشتر کتابفروشیهای هند و در منازل مریدان او دیده می شد. سالهای بعد ازدواج او با یکی از نوادگان میر سید علی همدانی ـ عارف بزرگ ایرانی که در هند و کشمیر میزیست و مریدان بسیاری دارد و در ترویج اسلام بسیار کوشیده بود ـ به نام سید فاطمه سلطان شریفی انجام گرفت. بعد به ایران آمدند و معمولا در فصل تابستان در ایران و زمستان ها در هند و بعدها پاکستان بودند.
در ایران هم مردم از نظر ایشان کسب فیض میکردند، شاگردان برجسته داشتند حتی اساتید و دانشجویان فیزیک و ریاضی دانشگاهها برنامهها و جلسات خاصی با ایشان داشتند، این جلسات با قرار قبلی تعیین میشد و گاه از شهرهای دیگر به ویژه دانشگاهیان شیراز و مشهد علاقهمند به استفاده علمی بودند. علامه حافظیان تمام ساعات عمرش را به کسب علم و معرفت یا ریاضت گذراند و درس گرفت و درس داد.
@hafeziyan
✍ گفتوگو با فرزند سید ابوالحسن حافظیان خانم سیده فیروزه حافظیان به بهانه سالگرد درگذشت علامه
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) صدرا صدوقی
دوشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۹
💠 بخش چهارم:
🎙 یکی از شاگردان مرحوم حافظیان نقل میکند که ایشان در مجموعه عکسهای خود تصویری از گاندی را نگهداری میکردند؛ آیا از زبان ایشان شنیده بودید که چرا به گاندی علاقه داشتند؟
🌺 نظر ایشان در مورد گاندی مثبت بود، از گاندی و ارادت او به سالار شهیدان حضرت امام حسین علیه السلام میگفتند که او در کارهایش برای ملت هند از قیام و جهاد سرور شهیدان درس گرفته است؛ عکس گاندی را در مجلس روضه خوانی در روز عاشورا که پایین منبر نشسته بود، داشتند. در آن مراسم عزاداری گاندی هم شرکت کرده بود و ارادت و احترام خود را به سالار شهیدان حضرت امام حسین علیه السلام نشان داده بود که نمیدانم آن عکس الان کجاست، متاسفانه آن را بعدها نیافتیم.
البته دوستی پدر با شخصیتهای والای آن دیار نیز بسیار مهم است: مانند اقبال لاهوری، محمد علی جناح، ژنرال محمد موسی خان و فرمانده کل قوای پاکستان، ژنرال ایوب خان رئیسجمهور پاکستان، دکتر ذاکر حسین بنیانگذار دانشگاه عظیم جامعه علمیه اسلامیه که این شخصیت بعدها رئیسجمهور هند شد؛ دکتر ذاکر حسین نزد پدرم دروس علوم غریبه میگرفت و شیعه بود؛ دوستی با پادشاه حیدرآباد دکن ـ که از شیعیان مخلص بود، شفای عروس بیمار او درحالی که تمام دکترها او را جواب کرده بودند، با دعای علامه صورت گرفت ـ آوازه حافظیان همه جا بود و مردم از نفس او بهره میبردند. رجال بازرگانان، مهاراجه هایی که در ایالات مختلف هند حکم میراندند از مریدان و دوستان او بودند. او با کلام گیرا و روش اسلامی، هندوهای بسیاری را تحت تاثیر قرار داد که به اسلام گرویدند. دوستی و خاطرات او از بزرگان فراوان بود. علامه حافظیان در اواخر عمرشان درباره اقبال لاهوری که با او موانست و مجالست داشتند؛ درباره تاثیرپذیری او از اسلام و شخصیت علمیاش، مشغول نگارش کتابی شدند که البته تمام نشد. تمام عمر پدرم وقف مردم بود، به درد آنان میرسید، از غنی و فقیر در خانه او به روی همه گشوده بود
@hafeziyan
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) صدرا صدوقی
دوشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۹
💠 بخش چهارم:
🎙 یکی از شاگردان مرحوم حافظیان نقل میکند که ایشان در مجموعه عکسهای خود تصویری از گاندی را نگهداری میکردند؛ آیا از زبان ایشان شنیده بودید که چرا به گاندی علاقه داشتند؟
🌺 نظر ایشان در مورد گاندی مثبت بود، از گاندی و ارادت او به سالار شهیدان حضرت امام حسین علیه السلام میگفتند که او در کارهایش برای ملت هند از قیام و جهاد سرور شهیدان درس گرفته است؛ عکس گاندی را در مجلس روضه خوانی در روز عاشورا که پایین منبر نشسته بود، داشتند. در آن مراسم عزاداری گاندی هم شرکت کرده بود و ارادت و احترام خود را به سالار شهیدان حضرت امام حسین علیه السلام نشان داده بود که نمیدانم آن عکس الان کجاست، متاسفانه آن را بعدها نیافتیم.
البته دوستی پدر با شخصیتهای والای آن دیار نیز بسیار مهم است: مانند اقبال لاهوری، محمد علی جناح، ژنرال محمد موسی خان و فرمانده کل قوای پاکستان، ژنرال ایوب خان رئیسجمهور پاکستان، دکتر ذاکر حسین بنیانگذار دانشگاه عظیم جامعه علمیه اسلامیه که این شخصیت بعدها رئیسجمهور هند شد؛ دکتر ذاکر حسین نزد پدرم دروس علوم غریبه میگرفت و شیعه بود؛ دوستی با پادشاه حیدرآباد دکن ـ که از شیعیان مخلص بود، شفای عروس بیمار او درحالی که تمام دکترها او را جواب کرده بودند، با دعای علامه صورت گرفت ـ آوازه حافظیان همه جا بود و مردم از نفس او بهره میبردند. رجال بازرگانان، مهاراجه هایی که در ایالات مختلف هند حکم میراندند از مریدان و دوستان او بودند. او با کلام گیرا و روش اسلامی، هندوهای بسیاری را تحت تاثیر قرار داد که به اسلام گرویدند. دوستی و خاطرات او از بزرگان فراوان بود. علامه حافظیان در اواخر عمرشان درباره اقبال لاهوری که با او موانست و مجالست داشتند؛ درباره تاثیرپذیری او از اسلام و شخصیت علمیاش، مشغول نگارش کتابی شدند که البته تمام نشد. تمام عمر پدرم وقف مردم بود، به درد آنان میرسید، از غنی و فقیر در خانه او به روی همه گشوده بود
@hafeziyan
✍ گفتوگو با فرزند سید ابوالحسن حافظیان خانم سیده فیروزه حافظیان به بهانه سالگرد درگذشت علامه
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) صدرا صدوقی
دوشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۹
💠 بخش پنجم:
🎙 روحانیون بنابر مقتضیات مختلف از وجوهات شرعی استفاده میکنند؛ اما درباره مرحوم حافظیان نقل شده که در زمان اقامت در پاکستان به فعالیتهای تجاری مشغول بودهاند و از این طریق هزینههای خود را تامین میکردند... شاید جالب باشد که از زبان شما بشنویم چطور شخصیتی چون سید ابوالحسن حافظیان که شخصیت علمی و حوزوی و صاحب مقامات عرفانی هم بوده است، دنیا گریز و عزلت نشین نیست و برای تامین معاش خود به تجارت میپردازد...
🌺 ایشان در کراچی پاکستان محلی را برای کسب داشتند به نام ایرانیان تی کمپنی (فروشگاه چای ایرانیان) پدرم در تجارت چای و فروش آن وارد شدند البته آنجا توسط آقایی به نام حاج رمضان که یزدی و مردی صالح و درستکار بودند اداره میشد، زندگی علامه و خانواده از آنجا تامین میشد. پدر من هیچگاه از وجوهات استفاده نکردند؛ نظرشان این طور بود... ایشان صدر (رئیس) انجمن ایرانیان در پاکستان بودند و کارها و کمکهای بسیار بزرگی برای شیعیان آن دیار را انجام دادند. علامه عطاردی در کتاب فرهنگ خراسان مینویسد: برای تحقیقهای علمی باید به سرزمین هند میرفتم خدمت علامه امینی صاحب الغدیر رفتم و از ایشان راهنمایی خواستم ایشان فرمودند که به خدمت و دیدار حافظیان برو (او کلید علم هند و پاکستان است)... ایشان هیچگاه برای خود صله و هدیهای قبول نکردند حتی وقتی ضریح مبارک حضرت علی بن موسی الرضا (ع) به همت ایشان ساخته شد، هرچه تولیت و شخصیتهای مسوول به ایشان اصرار به گرفتن هدایا و زمین و این چیزها کردند، قبول نکردند. ناگفته نماند ایشان با وجود ناراحتی ریه و هوای سرد زمستان مشهد دو سال به خاطر ساخت ضریح در مشهد ماندند و هر روز برای نظارت ساخت ضریح در محلی که در صحن مطهر بود میرفتند و به برکت حضرت امام رضا علیه السلام مریض نشدند. مادرم میگفتند حتی ایشان ناهار در محل ساخت ضریح نمیخوردند و به منزل میآمدند و ناهار میخوردند. نظرشان این بود که غذا متعلق به کارگران و زوار است.
ساخت ضریح شیر و شکر (طلا و نقره) حضرت رضا علیه السلام در اسناد آستان قدس مفصلا چاپ شده و آیات قرآنی آن همه به انتخاب حافظیان و به مناسبت نوشته و کار شده است دو کتیبههای ضریح شامل سوره یاسین، سوره انسان، اسماء الهی و احادیثی در شان حضرت امام رضا علیه السلام و اسماء چهارده معصوم است. درحقیقت متن کتیبههای انتخاب شده برای کتابت بر ضریح با علم به باطن آیات و احادیث همراه است.
@hafeziyan
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) صدرا صدوقی
دوشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۹
💠 بخش پنجم:
🎙 روحانیون بنابر مقتضیات مختلف از وجوهات شرعی استفاده میکنند؛ اما درباره مرحوم حافظیان نقل شده که در زمان اقامت در پاکستان به فعالیتهای تجاری مشغول بودهاند و از این طریق هزینههای خود را تامین میکردند... شاید جالب باشد که از زبان شما بشنویم چطور شخصیتی چون سید ابوالحسن حافظیان که شخصیت علمی و حوزوی و صاحب مقامات عرفانی هم بوده است، دنیا گریز و عزلت نشین نیست و برای تامین معاش خود به تجارت میپردازد...
🌺 ایشان در کراچی پاکستان محلی را برای کسب داشتند به نام ایرانیان تی کمپنی (فروشگاه چای ایرانیان) پدرم در تجارت چای و فروش آن وارد شدند البته آنجا توسط آقایی به نام حاج رمضان که یزدی و مردی صالح و درستکار بودند اداره میشد، زندگی علامه و خانواده از آنجا تامین میشد. پدر من هیچگاه از وجوهات استفاده نکردند؛ نظرشان این طور بود... ایشان صدر (رئیس) انجمن ایرانیان در پاکستان بودند و کارها و کمکهای بسیار بزرگی برای شیعیان آن دیار را انجام دادند. علامه عطاردی در کتاب فرهنگ خراسان مینویسد: برای تحقیقهای علمی باید به سرزمین هند میرفتم خدمت علامه امینی صاحب الغدیر رفتم و از ایشان راهنمایی خواستم ایشان فرمودند که به خدمت و دیدار حافظیان برو (او کلید علم هند و پاکستان است)... ایشان هیچگاه برای خود صله و هدیهای قبول نکردند حتی وقتی ضریح مبارک حضرت علی بن موسی الرضا (ع) به همت ایشان ساخته شد، هرچه تولیت و شخصیتهای مسوول به ایشان اصرار به گرفتن هدایا و زمین و این چیزها کردند، قبول نکردند. ناگفته نماند ایشان با وجود ناراحتی ریه و هوای سرد زمستان مشهد دو سال به خاطر ساخت ضریح در مشهد ماندند و هر روز برای نظارت ساخت ضریح در محلی که در صحن مطهر بود میرفتند و به برکت حضرت امام رضا علیه السلام مریض نشدند. مادرم میگفتند حتی ایشان ناهار در محل ساخت ضریح نمیخوردند و به منزل میآمدند و ناهار میخوردند. نظرشان این بود که غذا متعلق به کارگران و زوار است.
ساخت ضریح شیر و شکر (طلا و نقره) حضرت رضا علیه السلام در اسناد آستان قدس مفصلا چاپ شده و آیات قرآنی آن همه به انتخاب حافظیان و به مناسبت نوشته و کار شده است دو کتیبههای ضریح شامل سوره یاسین، سوره انسان، اسماء الهی و احادیثی در شان حضرت امام رضا علیه السلام و اسماء چهارده معصوم است. درحقیقت متن کتیبههای انتخاب شده برای کتابت بر ضریح با علم به باطن آیات و احادیث همراه است.
@hafeziyan
✍ گفتوگو با فرزند سید ابوالحسن حافظیان خانم سیده فیروزه حافظیان به بهانه سالگرد درگذشت علامه
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) صدرا صدوقی
دوشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۹
💠 بخش ششم:
🎙 در آثار مختلف شاهد هستیم که اشعاری از مرحوم حافظیان به یادگار مانده است، بهعنوان فرزند ایشان و البته دستی هم در شعر و شاعری دارید؛ ارزیابیتان از ذوق ادبی پدر چگونه است؟
🌺 پدرم آثار و اشعاری دارند، در این اشعار نوع خاصی از بلوغ و تکامل را میتوان دید که حائز اهمیت بسیار است. شعر زبان روح است و جریانی باشکوه و از جان برخاسته، مهمترین مفاهیمی که در اشعار علامه میتوان دید ذکر احوال شهودی اوست. گاه جوششی شدید از درون دریای او بر خاسته که با بیانی هنرمندانه آن جوشش را بیان میکند:
من ملک هستم و در عالم حقی طیرم
چندی از اوج و بلندی شد پستی سیرم
محرمی کو که به او راز دل ابراز کنم
دری از شهر حقیقت به رویش باز کنم
در جایی دیگر میگوید:
هر طرف مینگرم نور رخش تابیده است
لیک بیدار من و خلق جهان خوابیده است
آتش و شعله وی بر همه جان باریده است
بی خبر ز آتش و آتش همه سوزانیده است
البته الگوی اول ذهن علامه پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) هستند، او در اندیشه پیروی عاشقانه از این ذوات مقدسه است:
روی حرفم به خلقت اول
حضرت ختمی مرتبت باشد
اگر قبول افتدم به عز و شرف
بر سرم تاج اصطفی باشد
شفعایم محمد است و علی
قابل التوبهام خدا باشد
گاه حالی خوش داشته در حالتی روحانی و عرفانی قرار میگیرد:
من که مرغ سحرم هو هو هو
قاصد خوش خبرم هو هو هو
تاج زرین به سرم هو هو هو
حاکم بال و پرم هو هو هو
و گاه میگوید:
بشنو و آواز و صدایم هُوَ هو یا من هُو
مظهر وصف خدایم هُوَ هُو یا من هُو
مسلما حالتی خاص بر او رفته که نمیتواند این چشمه جوشان را خاموش کند، باید محرمی سخنان وی را بشنود که توان درک داشته باشد که میگوید:
محرمی کو که دهم از دل خود آگاهی
پرده بردارد و بیند درِ الا اللهی
علامه حافظیان میتوانست از بیان شعر بگذرد و مانند برخی از عرفا و فقها کلام مکتوبی از خود به جای نگذارد، اما ذوق و هنرمندی روحش وی را بر آن داشت که از سفرها و دغدغههایش بگوید و درحالت شیدایی خدایی، از مشهوداتش بگوید.
@hafeziyan
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) صدرا صدوقی
دوشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۹
💠 بخش ششم:
🎙 در آثار مختلف شاهد هستیم که اشعاری از مرحوم حافظیان به یادگار مانده است، بهعنوان فرزند ایشان و البته دستی هم در شعر و شاعری دارید؛ ارزیابیتان از ذوق ادبی پدر چگونه است؟
🌺 پدرم آثار و اشعاری دارند، در این اشعار نوع خاصی از بلوغ و تکامل را میتوان دید که حائز اهمیت بسیار است. شعر زبان روح است و جریانی باشکوه و از جان برخاسته، مهمترین مفاهیمی که در اشعار علامه میتوان دید ذکر احوال شهودی اوست. گاه جوششی شدید از درون دریای او بر خاسته که با بیانی هنرمندانه آن جوشش را بیان میکند:
من ملک هستم و در عالم حقی طیرم
چندی از اوج و بلندی شد پستی سیرم
محرمی کو که به او راز دل ابراز کنم
دری از شهر حقیقت به رویش باز کنم
در جایی دیگر میگوید:
هر طرف مینگرم نور رخش تابیده است
لیک بیدار من و خلق جهان خوابیده است
آتش و شعله وی بر همه جان باریده است
بی خبر ز آتش و آتش همه سوزانیده است
البته الگوی اول ذهن علامه پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) هستند، او در اندیشه پیروی عاشقانه از این ذوات مقدسه است:
روی حرفم به خلقت اول
حضرت ختمی مرتبت باشد
اگر قبول افتدم به عز و شرف
بر سرم تاج اصطفی باشد
شفعایم محمد است و علی
قابل التوبهام خدا باشد
گاه حالی خوش داشته در حالتی روحانی و عرفانی قرار میگیرد:
من که مرغ سحرم هو هو هو
قاصد خوش خبرم هو هو هو
تاج زرین به سرم هو هو هو
حاکم بال و پرم هو هو هو
و گاه میگوید:
بشنو و آواز و صدایم هُوَ هو یا من هُو
مظهر وصف خدایم هُوَ هُو یا من هُو
مسلما حالتی خاص بر او رفته که نمیتواند این چشمه جوشان را خاموش کند، باید محرمی سخنان وی را بشنود که توان درک داشته باشد که میگوید:
محرمی کو که دهم از دل خود آگاهی
پرده بردارد و بیند درِ الا اللهی
علامه حافظیان میتوانست از بیان شعر بگذرد و مانند برخی از عرفا و فقها کلام مکتوبی از خود به جای نگذارد، اما ذوق و هنرمندی روحش وی را بر آن داشت که از سفرها و دغدغههایش بگوید و درحالت شیدایی خدایی، از مشهوداتش بگوید.
@hafeziyan
✍ گفتوگو با فرزند سید ابوالحسن حافظیان خانم سیده فیروزه حافظیان به بهانه سالگرد درگذشت علامه
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) صدرا صدوقی
دوشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۹
💠 بخش هفتم:
🎙 چه چیزی در عالم وجود داشت که پدر شما را بیش از دیگر چیزها، به وجد میآورد؟
🌺 خدمت به مردم و رفع حاجت حاجتمندان! وقتی رفع گرفتاری مردم را میدید، بسیار خوشحال میشد. گاه که دردها و رنج مردم را میشنیدند و میگفتند در چشمهایشان اندوه و اشک بود و در صورتی که رفع گرفتاری آنها میشد، بسیار خوشحال میشدند و خدا را شکر میکردند. البته ایشان به خانواده به ویژه همسر و فرزندانشان بسیار علاقهمند بودند؛ در جمع آنان مهربان و گاه شوخطبع بودند و با ابراز محبت فراوان و دادن هدیه و به قول خودشان دادن انعام، همه را شاد میکردند. در مورد ناراحتی و مریضی فرزندان حساس بودند، مهربانی میکردند و پیامبرگونه در اخلاق حسنه میکوشیدند. از مهمترین و مشخصترین دیدگاههای شناختی پدر، مهربانی و رفتار بسیار صمیمی ایشان با افراد بود.
@hafeziyan
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) صدرا صدوقی
دوشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۹
💠 بخش هفتم:
🎙 چه چیزی در عالم وجود داشت که پدر شما را بیش از دیگر چیزها، به وجد میآورد؟
🌺 خدمت به مردم و رفع حاجت حاجتمندان! وقتی رفع گرفتاری مردم را میدید، بسیار خوشحال میشد. گاه که دردها و رنج مردم را میشنیدند و میگفتند در چشمهایشان اندوه و اشک بود و در صورتی که رفع گرفتاری آنها میشد، بسیار خوشحال میشدند و خدا را شکر میکردند. البته ایشان به خانواده به ویژه همسر و فرزندانشان بسیار علاقهمند بودند؛ در جمع آنان مهربان و گاه شوخطبع بودند و با ابراز محبت فراوان و دادن هدیه و به قول خودشان دادن انعام، همه را شاد میکردند. در مورد ناراحتی و مریضی فرزندان حساس بودند، مهربانی میکردند و پیامبرگونه در اخلاق حسنه میکوشیدند. از مهمترین و مشخصترین دیدگاههای شناختی پدر، مهربانی و رفتار بسیار صمیمی ایشان با افراد بود.
@hafeziyan
✍
گفتوگو با فرزند سید ابوالحسن حافظیان خانم سیده فیروزه حافظیان به بهانه سالگرد درگذشت علامه
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) صدرا صدوقی
دوشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۹
💠 بخش هشتم:
🎙 اجازه دهید به آثار قلمی ایشان هم اشارهای داشته باشیم که تالیفات چاپی از ایشان به یادگار مانده است؟ ظاهرا دو کتاب و اثر مهم یکی لوح محفوظ و دیگری رساله سلوک که خیلی مورد توجه اهل علم در ایران قرار گرفته است.
🌺 درباره لوح محفوظ، ماهها پدرم در کشمیر برای ابداع آن در واقع ریاضت گونه کار کردند. درحقیقت همه مندرجات این لوح در مدح و منقبت حضرت رسول اکرم (ص) است. درباره لوح محفوظ علما، اساتید دانشگاهها و دانشمندان، تقریظهای بسیاری نوشتهاند و این لوح را از عجایب علمی قرن بیستم میدانند. علامه حافظیان لوح محفوظ حقیقی را سینه پاک حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله میداند که همه اسرار عالم را میداند و در آن محفوظ است. مرحوم حضرت آیتالله العظمی بروجردی رحمت الله علیه درباره لوح محفوظ حافظیان فرموده بودند: چون به بستر میروم به فکر این لوحم (لوح محفوظ) از حیرت آن خواب از سرم میرود که چگونه مرتب شده است.
لوح محفوظ به گفته دانشمندان بی نظیر است و محتوای آن نشان میدهد که افاضات ربانیه و عنایات سبوحیه بر قلب پاک این عارف پاکباخته تابیدن گرفته؛ لوح محفوظ در عالم اعداد بینظیر است که چندین و چند مقاله درباره آن نوشته شده و باعث حیرت و اعجاب همگان شده است.
اما درباره رساله «سلوک» یکی از شاگردان برجسته ایشان میگفتند که در خدمت حضرت علامه شیخ مجتبی قزوینی بودیم با سه تن از شاگردان ایشان که از بزرگان بودند؛ رساله «سلوک» را علامه حافظیان با دستخط خود در دفتری بسیار زیبا با کاغذ اعلا نوشته بودند که دست به دست میشد و باعث تحسین و اعجاب همگان شده بود.
در رساله سلوک بیان شده است که یک انسان طالب حق و حقیقت خدا از چه مراحلی باید بگذرد که به نتایج عالی برسد؛ همان کاری که حافظیان کرد... متاسفانه رساله «سلوک» در دسترس نیست و معلوم هم نیست که کجاست.
اما یکی دیگر از آثار معنوی و علمی ایشان، لوح جنة الاسماء است که در جای خود باید به گفته آید؛ در زیر لوح مبارک، علامه نوشتهاند: در زمان سیاحت هندوستان نظر به خدمت دوستان، این لوح مبارک عظیمالشأن را نوشتهام (که کنزی است از کنوز و سری است از اسرار و مخزنی است از اسماء اعظم الهی موسوم به جنة الاسماء و منسوب به مظهرالعجائب امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام است مع ملحقات نوشته و متعدد نمودم تا یادگار از این حقیر فقیر بماند برای حصول برکات و رفع نحوست و دفع آفات و بلیات). آقای دکتر فتوت نصیری سوادکوهی استاد دانشگاه و نویسنده و محقق، مقالهای در اسرار و رموز آن نوشتهاند و تاریخ و پیشینه آن را هم بیان کردهاند.
@hafeziyan
گفتوگو با فرزند سید ابوالحسن حافظیان خانم سیده فیروزه حافظیان به بهانه سالگرد درگذشت علامه
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) صدرا صدوقی
دوشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۹
💠 بخش هشتم:
🎙 اجازه دهید به آثار قلمی ایشان هم اشارهای داشته باشیم که تالیفات چاپی از ایشان به یادگار مانده است؟ ظاهرا دو کتاب و اثر مهم یکی لوح محفوظ و دیگری رساله سلوک که خیلی مورد توجه اهل علم در ایران قرار گرفته است.
🌺 درباره لوح محفوظ، ماهها پدرم در کشمیر برای ابداع آن در واقع ریاضت گونه کار کردند. درحقیقت همه مندرجات این لوح در مدح و منقبت حضرت رسول اکرم (ص) است. درباره لوح محفوظ علما، اساتید دانشگاهها و دانشمندان، تقریظهای بسیاری نوشتهاند و این لوح را از عجایب علمی قرن بیستم میدانند. علامه حافظیان لوح محفوظ حقیقی را سینه پاک حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله میداند که همه اسرار عالم را میداند و در آن محفوظ است. مرحوم حضرت آیتالله العظمی بروجردی رحمت الله علیه درباره لوح محفوظ حافظیان فرموده بودند: چون به بستر میروم به فکر این لوحم (لوح محفوظ) از حیرت آن خواب از سرم میرود که چگونه مرتب شده است.
لوح محفوظ به گفته دانشمندان بی نظیر است و محتوای آن نشان میدهد که افاضات ربانیه و عنایات سبوحیه بر قلب پاک این عارف پاکباخته تابیدن گرفته؛ لوح محفوظ در عالم اعداد بینظیر است که چندین و چند مقاله درباره آن نوشته شده و باعث حیرت و اعجاب همگان شده است.
اما درباره رساله «سلوک» یکی از شاگردان برجسته ایشان میگفتند که در خدمت حضرت علامه شیخ مجتبی قزوینی بودیم با سه تن از شاگردان ایشان که از بزرگان بودند؛ رساله «سلوک» را علامه حافظیان با دستخط خود در دفتری بسیار زیبا با کاغذ اعلا نوشته بودند که دست به دست میشد و باعث تحسین و اعجاب همگان شده بود.
در رساله سلوک بیان شده است که یک انسان طالب حق و حقیقت خدا از چه مراحلی باید بگذرد که به نتایج عالی برسد؛ همان کاری که حافظیان کرد... متاسفانه رساله «سلوک» در دسترس نیست و معلوم هم نیست که کجاست.
اما یکی دیگر از آثار معنوی و علمی ایشان، لوح جنة الاسماء است که در جای خود باید به گفته آید؛ در زیر لوح مبارک، علامه نوشتهاند: در زمان سیاحت هندوستان نظر به خدمت دوستان، این لوح مبارک عظیمالشأن را نوشتهام (که کنزی است از کنوز و سری است از اسرار و مخزنی است از اسماء اعظم الهی موسوم به جنة الاسماء و منسوب به مظهرالعجائب امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام است مع ملحقات نوشته و متعدد نمودم تا یادگار از این حقیر فقیر بماند برای حصول برکات و رفع نحوست و دفع آفات و بلیات). آقای دکتر فتوت نصیری سوادکوهی استاد دانشگاه و نویسنده و محقق، مقالهای در اسرار و رموز آن نوشتهاند و تاریخ و پیشینه آن را هم بیان کردهاند.
@hafeziyan
✍ گفتوگو با فرزند سید ابوالحسن حافظیان خانم سیده فیروزه حافظیان به بهانه سالگرد درگذشت علامه
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) صدرا صدوقی
دوشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۹
💠 بخش نهم:
🎙 پس از درگذشت پدر چه اقداماتی در تدوین تاریخ شفاهی زندگینامه و حفظ نشر آثار و افکار ایشان انجام شده است؟
🌺 آنچه که برای علامه حافظیان انجام شده و از جمله اقدامات خانواده بوده به اصرار دوستان و علاقهمندان علامه بوده است. آثار ایشان (لوح محفوظ) و (جنة الاسماء) توسط موسسه فرهنگی خاتون قلم چاپ شده است. همچنین ارج نامهای به قلم اساتید و شاگردان برجسته ایشان بنام (حافظ اسرار) نیز به کوشش اینجانب تهیه و تدوین شد و در سال ۱۳۸۹ در بزرگداشت علامه حافظیان در دانشگاه کشمیر با همکاری رایزنی فرهنگی ایران رونمایی شد، البته چاپ دوم آن هم در ایران منتشر شد. البته مشغول به تدوین جلد دوم کتاب که شامل کرامات و زندگینامه و اشعار و... است، هستم. متاسفانه برخی از نهادهای فرهنگی همکاری لازم را با ما نداشته و ندارند.
بزرگداشت دیگری هم از طرف دفتر نمایندگی دفتر مقام معظم رهبری و دانشگاه جامعه علمیه اسلامیه در دهلی با همکاری جامعه المصطفی در بهمنماه ۱۳۹4 در دهلی برگزار شد مقالات زیادی هم از سوی اندیشمندان کشورهای مختلف به همایش رسید، کتاب حافظ اسرار هم توسط دفتر نماینده مقام معظم رهبری حجت الاسلام و المسلمین مهدوی پور به زبان انگلیسی و فارسی ترجمه و چاپ شد.
کتاب شرح و تفسیر لوح محفوظ به قلم علامه حافظیان به چاپ نهم رسیده است، ولی متاسفانه فعلا بلاتکلیف است. این کتاب توسط موسسه فرهنگی خاتون قلم، به زبانهای انگلیسی و اردو هم چاپ شده و به مراکز فرهنگی شبه قاره توسط سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ارسال شده است. امیدوار بودیم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همکاری بهتری با ما در این باره داشتند.
پروفسور قمر غفار رئیس بخش فارسی دانشگاه جامعه علمیه اسلامیه در یکی از سخنرانیهایش میگوید متاسفانه آنقدری که حافظیان را در هندوستان می شناسند در ایران نمی شناسند و من خیلی تعجب میکنم! شایسته بود و هست که دولتمردان ما برای شناساندن این شخصیت بزرگ ایرانی که با اقبال لاهوری و گاندی اقدامات بزرگی انجام داده است، توجه بیشتری داشته باشند.
@hafeziyan
خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) صدرا صدوقی
دوشنبه ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۹
💠 بخش نهم:
🎙 پس از درگذشت پدر چه اقداماتی در تدوین تاریخ شفاهی زندگینامه و حفظ نشر آثار و افکار ایشان انجام شده است؟
🌺 آنچه که برای علامه حافظیان انجام شده و از جمله اقدامات خانواده بوده به اصرار دوستان و علاقهمندان علامه بوده است. آثار ایشان (لوح محفوظ) و (جنة الاسماء) توسط موسسه فرهنگی خاتون قلم چاپ شده است. همچنین ارج نامهای به قلم اساتید و شاگردان برجسته ایشان بنام (حافظ اسرار) نیز به کوشش اینجانب تهیه و تدوین شد و در سال ۱۳۸۹ در بزرگداشت علامه حافظیان در دانشگاه کشمیر با همکاری رایزنی فرهنگی ایران رونمایی شد، البته چاپ دوم آن هم در ایران منتشر شد. البته مشغول به تدوین جلد دوم کتاب که شامل کرامات و زندگینامه و اشعار و... است، هستم. متاسفانه برخی از نهادهای فرهنگی همکاری لازم را با ما نداشته و ندارند.
بزرگداشت دیگری هم از طرف دفتر نمایندگی دفتر مقام معظم رهبری و دانشگاه جامعه علمیه اسلامیه در دهلی با همکاری جامعه المصطفی در بهمنماه ۱۳۹4 در دهلی برگزار شد مقالات زیادی هم از سوی اندیشمندان کشورهای مختلف به همایش رسید، کتاب حافظ اسرار هم توسط دفتر نماینده مقام معظم رهبری حجت الاسلام و المسلمین مهدوی پور به زبان انگلیسی و فارسی ترجمه و چاپ شد.
کتاب شرح و تفسیر لوح محفوظ به قلم علامه حافظیان به چاپ نهم رسیده است، ولی متاسفانه فعلا بلاتکلیف است. این کتاب توسط موسسه فرهنگی خاتون قلم، به زبانهای انگلیسی و اردو هم چاپ شده و به مراکز فرهنگی شبه قاره توسط سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ارسال شده است. امیدوار بودیم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی همکاری بهتری با ما در این باره داشتند.
پروفسور قمر غفار رئیس بخش فارسی دانشگاه جامعه علمیه اسلامیه در یکی از سخنرانیهایش میگوید متاسفانه آنقدری که حافظیان را در هندوستان می شناسند در ایران نمی شناسند و من خیلی تعجب میکنم! شایسته بود و هست که دولتمردان ما برای شناساندن این شخصیت بزرگ ایرانی که با اقبال لاهوری و گاندی اقدامات بزرگی انجام داده است، توجه بیشتری داشته باشند.
@hafeziyan
💠خاطراتی ارزنده از آیت الله شبیری زنجانی حفظه الله تعالی درباره علامه و اساتیدشان
سپاس از جناب حجت الاسلام سیدهادی حسینی به جهت پرسش از معظم له و هماهنگی ها
@hafeziyan
سپاس از جناب حجت الاسلام سیدهادی حسینی به جهت پرسش از معظم له و هماهنگی ها
@hafeziyan
🔸از کتاب شریف سه جلدی جرعه ای از دریا، بیانات آیت الله سید موسی شبیری زنجانی حفظه الله تعالی
💠مرحوم آقای میرزا ابوالحسن حافظیان میگفت پنج سال در خدمت حاج شیخ حسنعلی - نخودکی و دو سال در خدمت آقا سید موسی زرآبادی شاگردی کردم او مرحوم زرآبادی را بر مرحوم نخودکی ترجیح میداد.
💠شفا یافتن بیمار با مداوای دیگری
مرحوم والد میفرمود نزد مرحوم آقای حاج شیخ حسنعلی رفته بودم دیدم کسی آمد و از ایشان خواست به آب دعایی بخواند تا به مریضی بدهد شیخ حسنعلی هم بر مقداری آب دعا خواند و به همان واسطه داد و فرمود: تو بخور او خوب میشود شرط خوب شدن آن نیست که خود مریض آن را بخورد.
💠من آقای سیدابوالحسن حافظیان (م ۱۴۰۱) را دیده بودم. وی شاگرد آشیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی و آسید موسی زرآبادی و مجرب بود و علماء او را قبول داشتند.
💠دعای مجرب
حدود ده سال عمه ام مادر مرحوم آشیخ صادق منتظری مبتلا به سردرد بود و به هر پزشکی مراجعه کرده بود فایده ای نداشت و هر ماه یکی دو مرتبه خیلی شدید دچار سردرد و بی تاب میشد به آقای حافظیان مراجعه کردند و ایشان دعایی داده بود و او خوب شد. صبية ما - عیال آقای بیگدلی - نیز سردرد داشت به آقای حافظیان مراجعه کردیم و ایشان دعایی داد و خوب شد بعداً آقای حافظیان صورت آن دعا و اجازه آن را به من داد اینجانب هم در موارد متعددی این دعا را به اشخاص دادم و آنها خوب شدند. البته چون آن دعا باید در وقت معینی از سال انجام میشد در مواردی که اثر نمی کرد احتمال داشت خارج از آن وقت معین انجام شده باشد.
(ربيع الآخر ۱۴۳۲)
@hafeziyan
💠مرحوم آقای میرزا ابوالحسن حافظیان میگفت پنج سال در خدمت حاج شیخ حسنعلی - نخودکی و دو سال در خدمت آقا سید موسی زرآبادی شاگردی کردم او مرحوم زرآبادی را بر مرحوم نخودکی ترجیح میداد.
💠شفا یافتن بیمار با مداوای دیگری
مرحوم والد میفرمود نزد مرحوم آقای حاج شیخ حسنعلی رفته بودم دیدم کسی آمد و از ایشان خواست به آب دعایی بخواند تا به مریضی بدهد شیخ حسنعلی هم بر مقداری آب دعا خواند و به همان واسطه داد و فرمود: تو بخور او خوب میشود شرط خوب شدن آن نیست که خود مریض آن را بخورد.
💠من آقای سیدابوالحسن حافظیان (م ۱۴۰۱) را دیده بودم. وی شاگرد آشیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی و آسید موسی زرآبادی و مجرب بود و علماء او را قبول داشتند.
💠دعای مجرب
حدود ده سال عمه ام مادر مرحوم آشیخ صادق منتظری مبتلا به سردرد بود و به هر پزشکی مراجعه کرده بود فایده ای نداشت و هر ماه یکی دو مرتبه خیلی شدید دچار سردرد و بی تاب میشد به آقای حافظیان مراجعه کردند و ایشان دعایی داده بود و او خوب شد. صبية ما - عیال آقای بیگدلی - نیز سردرد داشت به آقای حافظیان مراجعه کردیم و ایشان دعایی داد و خوب شد بعداً آقای حافظیان صورت آن دعا و اجازه آن را به من داد اینجانب هم در موارد متعددی این دعا را به اشخاص دادم و آنها خوب شدند. البته چون آن دعا باید در وقت معینی از سال انجام میشد در مواردی که اثر نمی کرد احتمال داشت خارج از آن وقت معین انجام شده باشد.
(ربيع الآخر ۱۴۳۲)
@hafeziyan
📚چند روایت ارزشمند و جدید از مرجع عالیقدر، حضرت آیت الله شبیری زنجانی حفظه الله و استاد جعفر شبیری زنجانی برادر معظم له
🔥 صاحب اذن بودن معظم له از علامه حافظیان در دعایی مجرب...و...
🛑 چند خاطره ارزنده جدید فایل پی دی اف ذیل برای اولین بار تقدیم مومنین میشود و طبیعی است نشر بی منبع حلال نمیباشد.
💥اذن دعا و لوح محفوظ...
💥تادیب مرتاض...
💥حدود دویست سیصد اجازه...
💥درمان سردرد بی درمان...
تعجیل فرج امام عصر و نثار روح مبارک علامه حافظیان هدیه ای نثار نماییم.
@hafeziyan
🔥 صاحب اذن بودن معظم له از علامه حافظیان در دعایی مجرب...و...
🛑 چند خاطره ارزنده جدید فایل پی دی اف ذیل برای اولین بار تقدیم مومنین میشود و طبیعی است نشر بی منبع حلال نمیباشد.
💥اذن دعا و لوح محفوظ...
💥تادیب مرتاض...
💥حدود دویست سیصد اجازه...
💥درمان سردرد بی درمان...
تعجیل فرج امام عصر و نثار روح مبارک علامه حافظیان هدیه ای نثار نماییم.
@hafeziyan
حافظ اسرار؛ علامه حافظیان
📚چند روایت ارزشمند و جدید از مرجع عالیقدر، حضرت آیت الله شبیری زنجانی حفظه الله و استاد جعفر شبیری زنجانی برادر معظم له 🔥 صاحب اذن بودن معظم له از علامه حافظیان در دعایی مجرب...و... 🛑 چند خاطره ارزنده جدید فایل پی دی اف ذیل برای اولین بار تقدیم مومنین میشود…
خاطره_مهم_حضرت_شبیری_از_علامه_حافظیان.pdf
329.3 KB
جهت تعجیل فرج امام عصر و رفع موانع و علو درجات و مقامات مرحوم علامه حافظیان هدیه ای نثار نماییم🤲🙏💐
Anonymous Poll
67%
۱۴ صلوات
7%
سوره یس
3%
بخشش کسانی که حق بر ذمه ما دارند
2%
مشارکت در قربانی و اطعام نیازمندان از موسسات معتبر
5%
۱۰۰ صلوات
1%
درختکاری
2%
انفاق و صدقه به محتاجان
7%
سوره ای دلخواه از قرآن
7%
دعای فرج