مرخصی پنجروزه «پیمان کهرازهی» زندانی سیاسی بلوچ با قید وثیقه میلیاردی
به گزارش حال وش / «پیمان کهرازهی» زندانی سیاسی کمتر شناخته شده بلوچ که به اتهام تبلیغ علیه نظام و هواداری از گروههای مسلح بلوچ مخالف جمهوری اسلامی به ۱۰ سال و یک روز حبس تعزیری محکوم شده، عصر روز گذشته سهشنبه ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ با تودیع وثیقه ۸ میلیارد تومانی به مدت پنج روز به مرخصی آمده است.
پیمان کهرازهی، فرزند اللهیار، متولد ۱۳۷۰، متاهل، دارای فرزند و ساکن زاهدان است.
حال وش پیشتر گزارش داده بود :«پیمان در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۳۹۹ در مسیر زاهدان به میرجاوه در حالی که عازم روستای پدری خود بود، توسط مأموران اداره اطلاعات زاهدان بازداشت شد. که پس از بازداشت، به مدت سه ماه در سلول انفرادی بازداشتگاه اطلاعات زاهدان تحت شدیدترین شکنجههای جسمی و روحی قرار گرفته، اما با این حال، در هیچیک از مراحل بازجویی و دادگاه، اتهامات واردشده را نپذیرفته و آنها را صراحتاً رد کرده است».
لازم بذکر است تنها دلیل محکومیت پیمان کهرازهی، حضور او در منزل یکی از بستگان خود در یکی از محلههای زاهدان در روزی است که در آن محل انفجاری رخ داده بود. در حالیکه هیچ مدرک یا سند مستقلی که نقش او را در این حادثه اثبات کند، در پرونده ارائه نشده است.
پیمان کهرازهی در تاریخ ۱۰ آبان ۱۳۹۹ از بازداشتگاه اطلاعات به زندان مرکزی زاهدان منتقل شد. پس از چندین ماه بلاتکلیفی، نهایتاً در شعبه دوم دادگاه انقلاب زاهدان محاکمه و با وجود دفاعیات وکیلش، آقای بویا، به ۱۰ سال و یک روز حبس محکوم شد. قاضی رسیدگیکننده، علیرغم نبود شواهد و رد اتهامات، به دفاعیات بیتوجهی کرده است.
به گزارش حال وش / «پیمان کهرازهی» زندانی سیاسی کمتر شناخته شده بلوچ که به اتهام تبلیغ علیه نظام و هواداری از گروههای مسلح بلوچ مخالف جمهوری اسلامی به ۱۰ سال و یک روز حبس تعزیری محکوم شده، عصر روز گذشته سهشنبه ۲ اردیبهشت ۱۴۰۴ با تودیع وثیقه ۸ میلیارد تومانی به مدت پنج روز به مرخصی آمده است.
پیمان کهرازهی، فرزند اللهیار، متولد ۱۳۷۰، متاهل، دارای فرزند و ساکن زاهدان است.
حال وش پیشتر گزارش داده بود :«پیمان در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۳۹۹ در مسیر زاهدان به میرجاوه در حالی که عازم روستای پدری خود بود، توسط مأموران اداره اطلاعات زاهدان بازداشت شد. که پس از بازداشت، به مدت سه ماه در سلول انفرادی بازداشتگاه اطلاعات زاهدان تحت شدیدترین شکنجههای جسمی و روحی قرار گرفته، اما با این حال، در هیچیک از مراحل بازجویی و دادگاه، اتهامات واردشده را نپذیرفته و آنها را صراحتاً رد کرده است».
لازم بذکر است تنها دلیل محکومیت پیمان کهرازهی، حضور او در منزل یکی از بستگان خود در یکی از محلههای زاهدان در روزی است که در آن محل انفجاری رخ داده بود. در حالیکه هیچ مدرک یا سند مستقلی که نقش او را در این حادثه اثبات کند، در پرونده ارائه نشده است.
پیمان کهرازهی در تاریخ ۱۰ آبان ۱۳۹۹ از بازداشتگاه اطلاعات به زندان مرکزی زاهدان منتقل شد. پس از چندین ماه بلاتکلیفی، نهایتاً در شعبه دوم دادگاه انقلاب زاهدان محاکمه و با وجود دفاعیات وکیلش، آقای بویا، به ۱۰ سال و یک روز حبس محکوم شد. قاضی رسیدگیکننده، علیرغم نبود شواهد و رد اتهامات، به دفاعیات بیتوجهی کرده است.
قطعی برق دکههای فلکه آجری زاهدان وارد ششمین روز خود میشود؛ شهرداری میگوید دستور از استانداری آمده است
به گزارش حال وش/ قطعی برق دکههای فلکه آجری زاهدان که از تاریخ ۳۰ فروردینماه ۱۴۰۴ آغاز شده، تا هم اکنون که ساعاتی دیگر وارد روز پنجشنبه ۴ اردیبهشتماه می شویم، ادامه دارد و قطعی برق و فشارها برای جابجابی اجباری وارد ششمین روز خود می شوند و برق این دکهها هنوز وصل نشده و بلاتکلیفی ادامه دارد.
دکهداران میگویند شهرداری زاهدان مدعی است که این اقدام با دستور مستقیم استانداری انجام شده، اما با گذشت چندین روز هنوز هیچ پاسخی از سوی استاندار دریافت نشده است. مأموران اداره برق نیز بدون هیچگونه اطلاع قبلی، اقدام به جمعآوری کنتورهای برق کردهاند.
این اتفاق در شرایطی رخ داده که شهرداری همزمان فشارها برای جابهجایی اجباری دکهها به مجتمع خصوصی براسان را افزایش داده است.
در شرایط گرم زاهدان، قطعی برق باعث فساد اجناس و ضررهای مالی سنگین برای این کسبه شده و معیشت بیش از ۳۰ خانواده را به خطر انداخته است. دکهداران خواستار وصل فوری برق، پایان فشارهای شهرداری و شفافسازی درباره نقش استانداری در این تصمیم هستند.
به گزارش حال وش/ قطعی برق دکههای فلکه آجری زاهدان که از تاریخ ۳۰ فروردینماه ۱۴۰۴ آغاز شده، تا هم اکنون که ساعاتی دیگر وارد روز پنجشنبه ۴ اردیبهشتماه می شویم، ادامه دارد و قطعی برق و فشارها برای جابجابی اجباری وارد ششمین روز خود می شوند و برق این دکهها هنوز وصل نشده و بلاتکلیفی ادامه دارد.
دکهداران میگویند شهرداری زاهدان مدعی است که این اقدام با دستور مستقیم استانداری انجام شده، اما با گذشت چندین روز هنوز هیچ پاسخی از سوی استاندار دریافت نشده است. مأموران اداره برق نیز بدون هیچگونه اطلاع قبلی، اقدام به جمعآوری کنتورهای برق کردهاند.
این اتفاق در شرایطی رخ داده که شهرداری همزمان فشارها برای جابهجایی اجباری دکهها به مجتمع خصوصی براسان را افزایش داده است.
در شرایط گرم زاهدان، قطعی برق باعث فساد اجناس و ضررهای مالی سنگین برای این کسبه شده و معیشت بیش از ۳۰ خانواده را به خطر انداخته است. دکهداران خواستار وصل فوری برق، پایان فشارهای شهرداری و شفافسازی درباره نقش استانداری در این تصمیم هستند.
بازداشت یک شهروند بلوچ در پی یورش مأموران آگاهی ایرانشهر به روستای کلینک تاجمحمد خانی
به گزارش حالوش / روز دوشنبه ۱ اردیبهشتماه ۱۴۰۴، مأموران آگاهی ایرانشهر با یورش به منزل یک شهروند بلوچ در روستای کلینک تاجمحمد خانی از توابع ایرانشهر یک شهروند بلوچ را بازداشت کردند.
هویت این شهروند بلوچ: «محمدامین شاهکزهی»، حدودا ۲۳ ساله فرزند هوشگ، اهل و ساکن روستای کلینک تاجمحمد خانی از توابع ایرانشهر توسط حالوش احراز شده است.
به گفته منابع حال وش:« دوشنبه ماموران به منزل محمدامین یوروش برده و او را بازداشت کردند و سپس با بیل اقدام به حفاری در داخل ساختمان نیمهساز موجود در خانه کردند که با وجود جستوجوی گسترده، هیچگونه مدرک یا مورد مشکوکی کشف نشد».
تا لحظه تنظیم گزارش از وضعیت و محل نگهداری نامبرده اطلاعی در دست نیست.
به گزارش حالوش / روز دوشنبه ۱ اردیبهشتماه ۱۴۰۴، مأموران آگاهی ایرانشهر با یورش به منزل یک شهروند بلوچ در روستای کلینک تاجمحمد خانی از توابع ایرانشهر یک شهروند بلوچ را بازداشت کردند.
هویت این شهروند بلوچ: «محمدامین شاهکزهی»، حدودا ۲۳ ساله فرزند هوشگ، اهل و ساکن روستای کلینک تاجمحمد خانی از توابع ایرانشهر توسط حالوش احراز شده است.
به گفته منابع حال وش:« دوشنبه ماموران به منزل محمدامین یوروش برده و او را بازداشت کردند و سپس با بیل اقدام به حفاری در داخل ساختمان نیمهساز موجود در خانه کردند که با وجود جستوجوی گسترده، هیچگونه مدرک یا مورد مشکوکی کشف نشد».
تا لحظه تنظیم گزارش از وضعیت و محل نگهداری نامبرده اطلاعی در دست نیست.
مرگ مبهم یک زندانی بلوچ در زندان زاهدان؛ خانواده خواستار روشن شدن علت فوت هستند
به گزارش حال وش / یک زندانی بلوچ شامگاه سه شنبه ۲ اردیبهشتماه ۱۴۰۴، بهصورت نامشخصی در زندان مرکزی زاهدان جان خود را از دست داده است و مسئولان زندان صبح امروز با خانواده وی تماس گرفته و تنها خبر فوت او را اعلام کردهاند، بدون ارائه توضیحی درباره علت این حادثه.
هویت این زندانی، «مهدی ناروئی» ( یوسف رخشانی)، حدوداً ۲۱ ساله، فرزند غلام نبی و اهل منطقه شیرآباد زاهدان، توسط حالوش احراز شده است.
به گفته منابع حال وش:«مهدی روز گذشته از بند یک (جوانان) زندان زاهدان با مادرش تماس داشته و در سلامت کامل بوده است. مادرش میگوید: «پسرم هیچ مشکلی نداشت، صدایش پرانرژی بود و حالش خوب بود. حالا میگویند فوت کرده!»
جسد این زندانی امروز به خانواده تحویل و جهت بررسی به پزشکی قانونی منتقل شده است.
خانواده او ضمن ابراز نگرانی شدید، اعلام کردهاند که شاکی هستند و خواستار پیگیری علت دقیق مرگ فرزندشان میباشند.
به گزارش حال وش / یک زندانی بلوچ شامگاه سه شنبه ۲ اردیبهشتماه ۱۴۰۴، بهصورت نامشخصی در زندان مرکزی زاهدان جان خود را از دست داده است و مسئولان زندان صبح امروز با خانواده وی تماس گرفته و تنها خبر فوت او را اعلام کردهاند، بدون ارائه توضیحی درباره علت این حادثه.
هویت این زندانی، «مهدی ناروئی» ( یوسف رخشانی)، حدوداً ۲۱ ساله، فرزند غلام نبی و اهل منطقه شیرآباد زاهدان، توسط حالوش احراز شده است.
به گفته منابع حال وش:«مهدی روز گذشته از بند یک (جوانان) زندان زاهدان با مادرش تماس داشته و در سلامت کامل بوده است. مادرش میگوید: «پسرم هیچ مشکلی نداشت، صدایش پرانرژی بود و حالش خوب بود. حالا میگویند فوت کرده!»
جسد این زندانی امروز به خانواده تحویل و جهت بررسی به پزشکی قانونی منتقل شده است.
خانواده او ضمن ابراز نگرانی شدید، اعلام کردهاند که شاکی هستند و خواستار پیگیری علت دقیق مرگ فرزندشان میباشند.
جان باختن یک سوختبر بلوچ در پی واژگونی خودرو در کمربندی زاهدان
به گزارش حال وش / روز گذشته سهشنبه ۲ اردیبهشتماه ۱۴۰۴، یک سوختبر بلوچ در پی واژگونی خودروی در کمربندی زاهدان جان خود را از دست داد.
هویت این سوخت بر جانباخته: «مدد قنبرزهی»، فرزند محمدنبی و اهل منطقه سیاهدک زاهدان، توسط حالوش احراز شده است.
بگفته ی منابع حال وش: «این حادثه به دلیل سرعت بالا و ترکیدن لاستیک خودرو رخ داده و منجر به واژگونی کامل خودرو شده است که اون جان خود را در اثر جراحات وارده از دست داده».
فقدان فرصتهای شغلی در سیستان و بلوچستان ،سبب شده تا سوختبری به اجبار تنها راه درآمد ناچیز و امرار معاش شهروندان بلوچ تبدیل شود که از سر ناچاری و بیکاری به این شغل کاذب و پر خطر روی می آورند که بعضا توسط ارگانهای نظامی هدف مسقیم تیراندازی قرار گرفته و یا در حوادث جاده ای زنده زنده در آتش می سوزند و جان شان را از دست می دهند.
تماس با ما: @HAAL_VSH
به گزارش حال وش / روز گذشته سهشنبه ۲ اردیبهشتماه ۱۴۰۴، یک سوختبر بلوچ در پی واژگونی خودروی در کمربندی زاهدان جان خود را از دست داد.
هویت این سوخت بر جانباخته: «مدد قنبرزهی»، فرزند محمدنبی و اهل منطقه سیاهدک زاهدان، توسط حالوش احراز شده است.
بگفته ی منابع حال وش: «این حادثه به دلیل سرعت بالا و ترکیدن لاستیک خودرو رخ داده و منجر به واژگونی کامل خودرو شده است که اون جان خود را در اثر جراحات وارده از دست داده».
فقدان فرصتهای شغلی در سیستان و بلوچستان ،سبب شده تا سوختبری به اجبار تنها راه درآمد ناچیز و امرار معاش شهروندان بلوچ تبدیل شود که از سر ناچاری و بیکاری به این شغل کاذب و پر خطر روی می آورند که بعضا توسط ارگانهای نظامی هدف مسقیم تیراندازی قرار گرفته و یا در حوادث جاده ای زنده زنده در آتش می سوزند و جان شان را از دست می دهند.
تماس با ما: @HAAL_VSH
بازداشت دو شهروند بلوچ در ایرانشهر توسط نیروهای لباس های شخصی
به گزارش حال وش / ساعتی پیش، چهارشنبه ۳ اردیبهشتماه ۱۴۰۴، دو شهروند بلوچ در فلکه ۲۲ بهمن شهر ایرانشهر توسط مأموران لباس شخصی بازداشت شدند.
هویت یکی از بازداشت شدگان: «سعید دستیار» ، حدوداً ۲۸ ساله، اهل روستای دامن از توابع ایرانشهر و از دکهداران فلکه ۲۲ بهمن ایرانشهر توسط حال وش احراز شده است و از هویت بازداشت شده ی دیگر تا لحظه تنظیم گزارش اطلاعی در دست نیست.
بگفته ی منابع حال وش:«ساعتی پیش ماموران لباس شخصی به فلکه ۲۲ بهمن و دکه سعید یورش برده و او را همراه با دوستش بازداشت کردند».
تا لحظه تنظیم گزارش از علت بازداشت اطلاعی در دست نیست.
به گزارش حال وش / ساعتی پیش، چهارشنبه ۳ اردیبهشتماه ۱۴۰۴، دو شهروند بلوچ در فلکه ۲۲ بهمن شهر ایرانشهر توسط مأموران لباس شخصی بازداشت شدند.
هویت یکی از بازداشت شدگان: «سعید دستیار» ، حدوداً ۲۸ ساله، اهل روستای دامن از توابع ایرانشهر و از دکهداران فلکه ۲۲ بهمن ایرانشهر توسط حال وش احراز شده است و از هویت بازداشت شده ی دیگر تا لحظه تنظیم گزارش اطلاعی در دست نیست.
بگفته ی منابع حال وش:«ساعتی پیش ماموران لباس شخصی به فلکه ۲۲ بهمن و دکه سعید یورش برده و او را همراه با دوستش بازداشت کردند».
تا لحظه تنظیم گزارش از علت بازداشت اطلاعی در دست نیست.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
اهانت مکرر صدا و سیمای جمهوری اسلامی به اعتقادات اهل سنت و خلفای راشدین
به گزارش حال وش/ روز چهارشنبه سوم اردیبهشت ۱۴۰۴، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در برنامه زنده «سیمای خانواده» که از شبکه یک پخش شد، فردی به صورت آشکار به خلیفه اول مسلمانان حضرت ابوبکر صدیق توهین می کند. این اقدام بار دیگر موجی از اعتراضات را در میان جامعه اهل سنت برانگیخته و احساسات مذهبی میلیونها نفر را جریحهدار کرده است.
تکرار اهانت به مقدسات اهل سنت، از جمله خلفای راشدین و حضرت عایشه، همسر پیامبر اسلام صلی علیه وآل وسلم، در برنامههای مختلف صدا و سیما، به یک معضل جدی تبدیل شده است.
موضوع اهانت به خلفای راشدین در کتابهای نوشته شده توسط مراجع شیعه به عنوان بخشی از اعتقادات آنان ذکر شده و این دیدگاه، که مورد تأیید فقهایشان نیز است، زمینهساز توهینهای مکرر و علنی در برنامههای زنده صدا و سیمای ملی به جامعه اهل سنت شده است. این اهانت ها، از جمله مورد اخیر در سال ۱۴۰۴، احساسات جامعه اهل سنت را به شدت جریحهدار کرده است.
صدا و سیمای جمهوری اسلامی، که بهعنوان رسانهای رسمی و سراسری مستقیماً تحت نظر علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، اداره میشود، در قبال پخش چنین محتوای توهینآمیزی، مسئولیت کامل دارد. ساختار مدیریتی این رسانه بهگونهای طراحی شده که هیچ محتوایی بدون نظارت، تأیید یا سیاستگذاری کلان از سوی نهاد رهبری امکان پخش ندارد. از این رو، چنین توهینهایی نه یک خطای فردی، بلکه بازتابی از ایديولوژی و سیاستهای نهادینهشده در سطح بالای حاکمیت تلقی میشود.
پخش مکرر این نوع توهینها در رسانهای که بودجهاش مستقیماً از بیتالمال تأمین میشود و وظیفهاش باید تأمین وحدت و احترام به تنوع دینی جامعه باشد، نشاندهنده نگاه تبعیضآمیز و حذفگرایانه نسبت به عقاید بخش بزرگی از مردم در ایران است. این رویه نهتنها به گسترش شکافهای مذهبی، فرهنگی و اجتماعی دامن میزند، بلکه اعتماد جامعه اهلسنت و دیگر اقلیتهای مذهبی به وعدههای حکومت درباره همبستگی ملی و احترام به عقاید را بهشدت تضعیف کرده است.
توضیح؛ حال وش ضمن عذرخواهی از جامعه اهل سنت بابت بازنشر کلیپ حاوی توهین به خلیفه اول مسلمانان، تأکید میکند که هدف صرفاً اطلاعرسانی و جلب توجه به این مسئله بسیار مهم بوده است.
تماس با ما: @HAAL_VSH
به گزارش حال وش/ روز چهارشنبه سوم اردیبهشت ۱۴۰۴، صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران در برنامه زنده «سیمای خانواده» که از شبکه یک پخش شد، فردی به صورت آشکار به خلیفه اول مسلمانان حضرت ابوبکر صدیق توهین می کند. این اقدام بار دیگر موجی از اعتراضات را در میان جامعه اهل سنت برانگیخته و احساسات مذهبی میلیونها نفر را جریحهدار کرده است.
تکرار اهانت به مقدسات اهل سنت، از جمله خلفای راشدین و حضرت عایشه، همسر پیامبر اسلام صلی علیه وآل وسلم، در برنامههای مختلف صدا و سیما، به یک معضل جدی تبدیل شده است.
موضوع اهانت به خلفای راشدین در کتابهای نوشته شده توسط مراجع شیعه به عنوان بخشی از اعتقادات آنان ذکر شده و این دیدگاه، که مورد تأیید فقهایشان نیز است، زمینهساز توهینهای مکرر و علنی در برنامههای زنده صدا و سیمای ملی به جامعه اهل سنت شده است. این اهانت ها، از جمله مورد اخیر در سال ۱۴۰۴، احساسات جامعه اهل سنت را به شدت جریحهدار کرده است.
صدا و سیمای جمهوری اسلامی، که بهعنوان رسانهای رسمی و سراسری مستقیماً تحت نظر علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی ایران، اداره میشود، در قبال پخش چنین محتوای توهینآمیزی، مسئولیت کامل دارد. ساختار مدیریتی این رسانه بهگونهای طراحی شده که هیچ محتوایی بدون نظارت، تأیید یا سیاستگذاری کلان از سوی نهاد رهبری امکان پخش ندارد. از این رو، چنین توهینهایی نه یک خطای فردی، بلکه بازتابی از ایديولوژی و سیاستهای نهادینهشده در سطح بالای حاکمیت تلقی میشود.
پخش مکرر این نوع توهینها در رسانهای که بودجهاش مستقیماً از بیتالمال تأمین میشود و وظیفهاش باید تأمین وحدت و احترام به تنوع دینی جامعه باشد، نشاندهنده نگاه تبعیضآمیز و حذفگرایانه نسبت به عقاید بخش بزرگی از مردم در ایران است. این رویه نهتنها به گسترش شکافهای مذهبی، فرهنگی و اجتماعی دامن میزند، بلکه اعتماد جامعه اهلسنت و دیگر اقلیتهای مذهبی به وعدههای حکومت درباره همبستگی ملی و احترام به عقاید را بهشدت تضعیف کرده است.
توضیح؛ حال وش ضمن عذرخواهی از جامعه اهل سنت بابت بازنشر کلیپ حاوی توهین به خلیفه اول مسلمانان، تأکید میکند که هدف صرفاً اطلاعرسانی و جلب توجه به این مسئله بسیار مهم بوده است.
تماس با ما: @HAAL_VSH
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ویدئویی از خاکسپاری امانالله براهویی زندانی بلوچ اعدام شده در زندان قزلحصار ، در قبرستان بلوچ آباد از توابع گالیکش گلستان
به گزارش حال وش / امروز، پنجشنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، دقایقی پیش پیکر امانالله براهویی، زندانی بلوچ که سحرگاه سهشنبه ۳ اردیبهشت در زندان قزلحصار کرج اعدام شده بود، در قبرستان بلوچ آباد از توابع بخش گالیکش استان گلستان به خاک سپرده شد.
نماز میت او با حضور جمع کثیری از مردم و بستگان، به امامت مولوی گرگیج در مینودشت روستای شرکت صحرا برگزار و سپس در قبرستان بلوچ آباد گالیکش به خاک سپرده شد.
امانالله براهویی، یکی از هفت زندانیای بود که بامداد سهشنبه ۳ اردیبهشت، در زندان قزلحصار اعدام شد.
لازم بذکر است از سحرگاه ۱۹ فروردین تا ۳ اردیبهشتماه امسال، دستکم ۲۳ زندانی بلوچ در زندانهای مختلف کشور، از جمله وکیلآباد مشهد، شاهرود، ایرانشهر، زاهدان، بندرعباس، کرمان، یزد و قزلحصار، اعدام شدهاند.
به گزارش حال وش / امروز، پنجشنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، دقایقی پیش پیکر امانالله براهویی، زندانی بلوچ که سحرگاه سهشنبه ۳ اردیبهشت در زندان قزلحصار کرج اعدام شده بود، در قبرستان بلوچ آباد از توابع بخش گالیکش استان گلستان به خاک سپرده شد.
نماز میت او با حضور جمع کثیری از مردم و بستگان، به امامت مولوی گرگیج در مینودشت روستای شرکت صحرا برگزار و سپس در قبرستان بلوچ آباد گالیکش به خاک سپرده شد.
امانالله براهویی، یکی از هفت زندانیای بود که بامداد سهشنبه ۳ اردیبهشت، در زندان قزلحصار اعدام شد.
لازم بذکر است از سحرگاه ۱۹ فروردین تا ۳ اردیبهشتماه امسال، دستکم ۲۳ زندانی بلوچ در زندانهای مختلف کشور، از جمله وکیلآباد مشهد، شاهرود، ایرانشهر، زاهدان، بندرعباس، کرمان، یزد و قزلحصار، اعدام شدهاند.
ریشه های نفرت پراکنی ایدئولوژی جمهوری اسلامی علیه اهلسنت؛ از منبرهای رسمی تا رسانه های حکومتی
اهانت به اعتقادات اهل سنت، علاوه بر اینکه در کتب مراجع و روحانیون جمهوری اسلامی ذکر شده، بارها و بارها بهطور آشکار از طریق صدا و سیمای جمهوری اسلامی به روشهای مختلف بیان شده است. مسئولان عالیرتبه جمهوری اسلامی نیز پس از هر بار توهین به خلفای راشدین و همسر پیامبر، یا سکوت کرده و به سادگی از کنار موضوع گذشتهاند، یا مواضعی همراه با مماشات اتخاذ کردهاند.
اگر به رویکرد جمهوری اسلامی نسبت به جامعه اهل سنت، حداقل در داخل کشور، در طول چهلوشش سال گذشته نگاهی بیندازیم، بهوضوح درخواهیم یافت که این نفرتپراکنیها و اهانتها از کجا نشأت میگیرند. وقتی مسئولان جمهوری اسلامی و شخص علی خامنهای برای ساخت فیلمهای موهن ضد اعتقادات اهل سنت، همچون مختارنامه و… که با روایتسازیهای جعلی و سراسر توهین به بزرگان اهل سنت همراهاند، صدها میلیارد تومان از بیتالمال را اختصاص میدهند و این آثار را از رسانه ملی برای شستوشوی ذهنی افکار عمومی پخش میکنند؛ یا در حوزههای علمیه قم و در کتابهای مراجع به خلفای راشدین و همسر پیامبر (ص)، حضرت عایشه، بهصراحت توهین میشود، و حتی اهل سنت را ناصبی مینامند؛ و یا وفات حضرت فاطمه، دختر پیامبر، را با روایتسازیهای جعلی تبدیل به شهادت (از طریق قتل) به دست خلیفه دوم، حضرت عمر، نسبت میدهند و آن را در تقویم رسمی کشور نیز ثبت میکنند؛ و مذهبی را که بیش از یک میلیارد پیرو در جهان دارد در قانون اساسی کشور به رسمیت نمیشناسند ،چرا نباید برخی افراد در صدا و سیمایی که مستقیماً تحت نظر علی خامنهای است و رئیس آن را نیز خود او منصوب میکند، به خود اجازه دهند به مقدسات و باورهای اهل سنت اهانت کنند؟ روشن است که ریشه تمامی این اهانتها و نفرتپراکنیها به رویکرد و نظریه نظام جمهوری اسلامی نسبت به مردم اهل سنت بازمیگردد.
رهبری جمهوری اسلامی از یک سو شعار وحدت شیعه و سنی را با عنوان “تقریب مذاهب اسلامی” سر میدهد، و از سوی دیگر از رسانهای که تحت نظارت مستقیم اوست، به اعتقادات اهل سنت توهین میشود و بعداً اعلام میکنند که با خاطیان برخورد کردهاند. کدام یک از این ادعاها را باید باور کرد؟ وقتی شهروندان اهل سنت به دلیل مذهبشان در کشور با تبعیض سیستماتیک مواجهاند و حتی اجازه داشتن عبادتگاه در پایتخت و شهرهای بزرگ را ندارند؟ وقتی علمای اهل سنت به دلیل کوچکترین انتقاد، زندانی یا اعدام میشوند؟ وقتی شهروندان اهل سنت در بلوچستان و کردستان، بهخاطر مطالبه حقوق اولیه خود، با گلولههای جنگی و تیربار سرکوب و قتلعام میشوند؟ وقتی سرکوب و اعدام شهروندان بلوچ و کرد اهل سنت بهطرز دیوانهواری ادامه دارد و بالاترین آمار در کشور را به خود اختصاص داده است؟ وقتی بیشترین سهم فقر، بیکاری، و معضلاتی مانند کولبری و سوختبری که روزانه جان جوانان این مناطق را میگیرد به اهل سنت کردستان، بلوچستان و سایر مناطق سنینشین تعلق دارد؟ وقتی جامعه اهل سنت حتی کوچکترین سهمی در قدرت اجرایی و اداره امور کلان کشور ندارد؟
آیا با اندکی تأمل، همین چند مورد ذکرشده بهتنهایی مهر تأییدی بر ایدئولوژی بغض و نفرت رهبران نظام جمهوری اسلامی نسبت به جامعه اهل سنت و دیگر اقلیتهای دینی کشور نیست؟ و آیا پیروان چشموگوشبسته آنها را تشویق و ترغیب نمیکند که هر جا فرصتی یافتند، بر پایه توهماتی که به ذهنشان تزریق شده، به باورهای اهل سنت بتازند و اطمینان داشته باشند که نهتنها بابت این اهانتها مورد مؤاخذه قرار نمیگیرند، بلکه رفتارشان به عنوان یک باور دینی تزریقشده از سوی رهبران و مراجع تقلید توجیه هم خواهد شد؟
اکنون، جمهوری اسلامی مانند بسیاری از موارد مشابه پیشین، از جمله ادعای مجازات عاملان جنایتهای «جمعههای خونین زاهدان و خاش» صرفاً اعلام کرده که با خاطیان این موضوع برخورد خواهد کرد؛ آنهم بدون هیچ شفافسازی علنی یا ارائه سند و مدرکی برای اثبات ادعاهای خود. حتی اگر با نگاهی خوشبینانه این اظهارات را بپذیریم، باز هم این اقدامات بهتنهایی برای جلوگیری از تکرار چنین مواردی و مهار گسترش اختلافات مذهبی در جامعه کافی نیست. چراکه مقابله جدی با ریشههای اصلی این نفرتپراکنیها لازم است تا مردم دیگر شاهد این اهانتهای تکراری که احساسات میلیونها مسلمان را جریحهدار میکند، نباشند.
تماس با ما: @HAAL_VSH
اهانت به اعتقادات اهل سنت، علاوه بر اینکه در کتب مراجع و روحانیون جمهوری اسلامی ذکر شده، بارها و بارها بهطور آشکار از طریق صدا و سیمای جمهوری اسلامی به روشهای مختلف بیان شده است. مسئولان عالیرتبه جمهوری اسلامی نیز پس از هر بار توهین به خلفای راشدین و همسر پیامبر، یا سکوت کرده و به سادگی از کنار موضوع گذشتهاند، یا مواضعی همراه با مماشات اتخاذ کردهاند.
اگر به رویکرد جمهوری اسلامی نسبت به جامعه اهل سنت، حداقل در داخل کشور، در طول چهلوشش سال گذشته نگاهی بیندازیم، بهوضوح درخواهیم یافت که این نفرتپراکنیها و اهانتها از کجا نشأت میگیرند. وقتی مسئولان جمهوری اسلامی و شخص علی خامنهای برای ساخت فیلمهای موهن ضد اعتقادات اهل سنت، همچون مختارنامه و… که با روایتسازیهای جعلی و سراسر توهین به بزرگان اهل سنت همراهاند، صدها میلیارد تومان از بیتالمال را اختصاص میدهند و این آثار را از رسانه ملی برای شستوشوی ذهنی افکار عمومی پخش میکنند؛ یا در حوزههای علمیه قم و در کتابهای مراجع به خلفای راشدین و همسر پیامبر (ص)، حضرت عایشه، بهصراحت توهین میشود، و حتی اهل سنت را ناصبی مینامند؛ و یا وفات حضرت فاطمه، دختر پیامبر، را با روایتسازیهای جعلی تبدیل به شهادت (از طریق قتل) به دست خلیفه دوم، حضرت عمر، نسبت میدهند و آن را در تقویم رسمی کشور نیز ثبت میکنند؛ و مذهبی را که بیش از یک میلیارد پیرو در جهان دارد در قانون اساسی کشور به رسمیت نمیشناسند ،چرا نباید برخی افراد در صدا و سیمایی که مستقیماً تحت نظر علی خامنهای است و رئیس آن را نیز خود او منصوب میکند، به خود اجازه دهند به مقدسات و باورهای اهل سنت اهانت کنند؟ روشن است که ریشه تمامی این اهانتها و نفرتپراکنیها به رویکرد و نظریه نظام جمهوری اسلامی نسبت به مردم اهل سنت بازمیگردد.
رهبری جمهوری اسلامی از یک سو شعار وحدت شیعه و سنی را با عنوان “تقریب مذاهب اسلامی” سر میدهد، و از سوی دیگر از رسانهای که تحت نظارت مستقیم اوست، به اعتقادات اهل سنت توهین میشود و بعداً اعلام میکنند که با خاطیان برخورد کردهاند. کدام یک از این ادعاها را باید باور کرد؟ وقتی شهروندان اهل سنت به دلیل مذهبشان در کشور با تبعیض سیستماتیک مواجهاند و حتی اجازه داشتن عبادتگاه در پایتخت و شهرهای بزرگ را ندارند؟ وقتی علمای اهل سنت به دلیل کوچکترین انتقاد، زندانی یا اعدام میشوند؟ وقتی شهروندان اهل سنت در بلوچستان و کردستان، بهخاطر مطالبه حقوق اولیه خود، با گلولههای جنگی و تیربار سرکوب و قتلعام میشوند؟ وقتی سرکوب و اعدام شهروندان بلوچ و کرد اهل سنت بهطرز دیوانهواری ادامه دارد و بالاترین آمار در کشور را به خود اختصاص داده است؟ وقتی بیشترین سهم فقر، بیکاری، و معضلاتی مانند کولبری و سوختبری که روزانه جان جوانان این مناطق را میگیرد به اهل سنت کردستان، بلوچستان و سایر مناطق سنینشین تعلق دارد؟ وقتی جامعه اهل سنت حتی کوچکترین سهمی در قدرت اجرایی و اداره امور کلان کشور ندارد؟
آیا با اندکی تأمل، همین چند مورد ذکرشده بهتنهایی مهر تأییدی بر ایدئولوژی بغض و نفرت رهبران نظام جمهوری اسلامی نسبت به جامعه اهل سنت و دیگر اقلیتهای دینی کشور نیست؟ و آیا پیروان چشموگوشبسته آنها را تشویق و ترغیب نمیکند که هر جا فرصتی یافتند، بر پایه توهماتی که به ذهنشان تزریق شده، به باورهای اهل سنت بتازند و اطمینان داشته باشند که نهتنها بابت این اهانتها مورد مؤاخذه قرار نمیگیرند، بلکه رفتارشان به عنوان یک باور دینی تزریقشده از سوی رهبران و مراجع تقلید توجیه هم خواهد شد؟
اکنون، جمهوری اسلامی مانند بسیاری از موارد مشابه پیشین، از جمله ادعای مجازات عاملان جنایتهای «جمعههای خونین زاهدان و خاش» صرفاً اعلام کرده که با خاطیان این موضوع برخورد خواهد کرد؛ آنهم بدون هیچ شفافسازی علنی یا ارائه سند و مدرکی برای اثبات ادعاهای خود. حتی اگر با نگاهی خوشبینانه این اظهارات را بپذیریم، باز هم این اقدامات بهتنهایی برای جلوگیری از تکرار چنین مواردی و مهار گسترش اختلافات مذهبی در جامعه کافی نیست. چراکه مقابله جدی با ریشههای اصلی این نفرتپراکنیها لازم است تا مردم دیگر شاهد این اهانتهای تکراری که احساسات میلیونها مسلمان را جریحهدار میکند، نباشند.
تماس با ما: @HAAL_VSH
انتقاد یک شهروند بلوچ از تشخیص نادرست پزشکان بیمارستان تأمین اجتماعی زاهدان
به گزارش حال وش / امروز پنجشنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ ،یک شهروند بلوچ از تشخیص نادرست پزشکان بیمارستان تأمین اجتماعی زاهدان انتقاد کرده و روند درمانی بیمار خود را نامناسب دانست.
این شهروند با ارسال ویدئویی شرح داد که «در ساعت هشت صبح بیمار خود را به بیمارستان تامین اجتماعی زاهدان برای بستری شدن منتقل کرده، اما پس از گذشت چند ساعت، یعنی ساعت دوازده شب از بیمارستان تماس گرفتهاند و اعلام کردهاند که وضعیت بیمار بهبودیافته و او برای ترخیص آماده است».
بگفته ی این شهروند:«با این حال، زمانی که این بیمار به پزشک شخصی مراجعه کرد، وضعیت او به طور کامل متفاوت تشخیص داده شد. پزشک شخصی اعلام کرد که بیمار دچار عفونت ادراری است و در ادارش خون جاری است، وضعیتی که نیاز به مراقبتهای اورژانسی دارد».
وی افزوه:«ده ،بیست آموزشی می فرستند و بیماران بلوچ را موش آزمایشگاهی در نظر گرفته اند ».
این موضوع، نگرانیهای بیشتری را درباره نحوه درمان بیماران در بیمارستانهای دولتی ایجاد کرده است و بسیاری از شهروندان خواستار اقدامات فوری برای بهبود خدمات درمانی و دقت بیشتر در تشخیصها هستند.
به گزارش حال وش / امروز پنجشنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ ،یک شهروند بلوچ از تشخیص نادرست پزشکان بیمارستان تأمین اجتماعی زاهدان انتقاد کرده و روند درمانی بیمار خود را نامناسب دانست.
این شهروند با ارسال ویدئویی شرح داد که «در ساعت هشت صبح بیمار خود را به بیمارستان تامین اجتماعی زاهدان برای بستری شدن منتقل کرده، اما پس از گذشت چند ساعت، یعنی ساعت دوازده شب از بیمارستان تماس گرفتهاند و اعلام کردهاند که وضعیت بیمار بهبودیافته و او برای ترخیص آماده است».
بگفته ی این شهروند:«با این حال، زمانی که این بیمار به پزشک شخصی مراجعه کرد، وضعیت او به طور کامل متفاوت تشخیص داده شد. پزشک شخصی اعلام کرد که بیمار دچار عفونت ادراری است و در ادارش خون جاری است، وضعیتی که نیاز به مراقبتهای اورژانسی دارد».
وی افزوه:«ده ،بیست آموزشی می فرستند و بیماران بلوچ را موش آزمایشگاهی در نظر گرفته اند ».
این موضوع، نگرانیهای بیشتری را درباره نحوه درمان بیماران در بیمارستانهای دولتی ایجاد کرده است و بسیاری از شهروندان خواستار اقدامات فوری برای بهبود خدمات درمانی و دقت بیشتر در تشخیصها هستند.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مسئول چمن جدگال آباد چابهار به کودکان محله اجازه بازی نمیدهد؛ چمن به کرایه داده میشود
به گزارش حال وش / امروز پنجشنبه ۴ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ ،بیش از هفته است در محله جدگال آباد چابهار، کودکان این محله از بازی در زمین چمن عمومی محروم شدهاند. به گفته اهالی، مسئول چمن محله اجازه نمیدهد که بچهها در این زمین بازی کنند و آن را بهصورت کرایه به دیگران اجاره میدهد. این موضوع باعث نارضایتی و نگرانی ساکنان محله شده است که میگویند چمن باید برای استفاده رایگان و بهویژه برای کودکان محله در دسترس باشد.
این تصمیم مسئول چمن باعث اعتراضات گستردهای در محله شده است. اهالی محله معتقدند که چمن باید یک فضای عمومی باشد و نه یک کالای تجاری که فقط به افرادی که توان پرداخت اجاره دارند، اجاره داده شود. آنها از مسئولین خواستار رسیدگی به این مسئله و فراهم کردن شرایط مناسب برای بازی و ورزش کودکان محله هستند.
به گزارش حال وش / امروز پنجشنبه ۴ اردیبهشت ماه ۱۴۰۴ ،بیش از هفته است در محله جدگال آباد چابهار، کودکان این محله از بازی در زمین چمن عمومی محروم شدهاند. به گفته اهالی، مسئول چمن محله اجازه نمیدهد که بچهها در این زمین بازی کنند و آن را بهصورت کرایه به دیگران اجاره میدهد. این موضوع باعث نارضایتی و نگرانی ساکنان محله شده است که میگویند چمن باید برای استفاده رایگان و بهویژه برای کودکان محله در دسترس باشد.
این تصمیم مسئول چمن باعث اعتراضات گستردهای در محله شده است. اهالی محله معتقدند که چمن باید یک فضای عمومی باشد و نه یک کالای تجاری که فقط به افرادی که توان پرداخت اجاره دارند، اجاره داده شود. آنها از مسئولین خواستار رسیدگی به این مسئله و فراهم کردن شرایط مناسب برای بازی و ورزش کودکان محله هستند.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بازداشت دو شهروند بلوچ همراه با ضرب و شتم در زاهدان
به گزارش حال وش، امروز پنجشنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ ،حدود ساعت ۱۴ در چهارراه سعدی-خرمشهر در شهر زاهدان، دو شهروند بلوچ توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.
به گفته منابع حال وش: «نیروهای امنیتی بدون هیچ توضیحی این دو نفر را حدود ساعت ۲ بعدظهر با ضرب و شتم بازداشت و با خود بردند»
تا لحظه تنظیم گزارش از هویت و علت بازداشت اطلاعی در دست نیست.
به گزارش حال وش، امروز پنجشنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ ،حدود ساعت ۱۴ در چهارراه سعدی-خرمشهر در شهر زاهدان، دو شهروند بلوچ توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند.
به گفته منابع حال وش: «نیروهای امنیتی بدون هیچ توضیحی این دو نفر را حدود ساعت ۲ بعدظهر با ضرب و شتم بازداشت و با خود بردند»
تا لحظه تنظیم گزارش از هویت و علت بازداشت اطلاعی در دست نیست.
بلاتکلیفی دو برادر بلوچ، از جمله یک نوجوان، پس از هفت ماه بازداشت در زندان زاهدان
به گزارش حال وش/ دو شهروند بلوچ، شامل یک نوجوان، که در ۸ آبان ۱۴۰۳ توسط نیروهای امنیتی در زاهدان بازداشت شدهاند، پس از گذشت نزدیک به هفت ماه همچنان در شرایط مبهم و بلاتکلیف در زندان زاهدان و کانون اصلاح و تربیت به سر میبرند. این دو نفر تحت فشار و شکنجه نیروهای امنیتی برای اخذ اعترافات اجباری قرار گرفتهاند.
هویت این دو شهروند بلوچ، که برادر هستند، توسط حال وش تأیید شده است: کامران اعتماد زاده (شهبخش)، ۱۷ ساله، فرزند نیاز محمد، و یاسین شهبخش، ۲۱ ساله، فرزند گل محمد، اهل و ساکن زاهدان.
منابع حال وش پیشتر گزارش داده بودند: «کامران و یاسین قصد داشتند برای کارگری به بندرعباس سفر کنند، اما مأموران امنیتی آنها را در خیابان آزادگان زاهدان بدون ارائه توضیح بازداشت کرده و با خود بردند.»
یک منبع آگاه اظهار داشت: «با گذشت نزدیک به هفت ماه از بازداشت این دو برادر، دستگاه قضایی هیچ پاسخ روشنی به پیگیریهای خانواده آنها نداده است. این دو در زمان بازداشت تحت شکنجههای جسمی و روحی برای اعترافات اجباری قرار گرفتهاند، که این موضوع نگرانی شدید خانواده درباره وضعیت قضایی و رسیدگی به پرونده آنها را افزایش داده است.»
منابع تأکید دارند: «این دو برادر بیگناه هستند. کامران تنها ۱۷ سال دارد و چگونه میتواند مرتکب جرمی شده باشد؟ نیروهای امنیتی و قضایی از وضعیت آسیبپذیر این دو برادر برای پروندهسازی با اهداف خاص سوءاستفاده میکنند.»
تماس با ما: @HAAL_VSH
به گزارش حال وش/ دو شهروند بلوچ، شامل یک نوجوان، که در ۸ آبان ۱۴۰۳ توسط نیروهای امنیتی در زاهدان بازداشت شدهاند، پس از گذشت نزدیک به هفت ماه همچنان در شرایط مبهم و بلاتکلیف در زندان زاهدان و کانون اصلاح و تربیت به سر میبرند. این دو نفر تحت فشار و شکنجه نیروهای امنیتی برای اخذ اعترافات اجباری قرار گرفتهاند.
هویت این دو شهروند بلوچ، که برادر هستند، توسط حال وش تأیید شده است: کامران اعتماد زاده (شهبخش)، ۱۷ ساله، فرزند نیاز محمد، و یاسین شهبخش، ۲۱ ساله، فرزند گل محمد، اهل و ساکن زاهدان.
منابع حال وش پیشتر گزارش داده بودند: «کامران و یاسین قصد داشتند برای کارگری به بندرعباس سفر کنند، اما مأموران امنیتی آنها را در خیابان آزادگان زاهدان بدون ارائه توضیح بازداشت کرده و با خود بردند.»
یک منبع آگاه اظهار داشت: «با گذشت نزدیک به هفت ماه از بازداشت این دو برادر، دستگاه قضایی هیچ پاسخ روشنی به پیگیریهای خانواده آنها نداده است. این دو در زمان بازداشت تحت شکنجههای جسمی و روحی برای اعترافات اجباری قرار گرفتهاند، که این موضوع نگرانی شدید خانواده درباره وضعیت قضایی و رسیدگی به پرونده آنها را افزایش داده است.»
منابع تأکید دارند: «این دو برادر بیگناه هستند. کامران تنها ۱۷ سال دارد و چگونه میتواند مرتکب جرمی شده باشد؟ نیروهای امنیتی و قضایی از وضعیت آسیبپذیر این دو برادر برای پروندهسازی با اهداف خاص سوءاستفاده میکنند.»
تماس با ما: @HAAL_VSH
بلاتکلیفی عثمان بزرگزاده،زندانی بلوچ در زندان مرکزی زاهدان با گذشت نزدیک به یکسال از بازداشت
به گزارش حال وش / امروز پنجشنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ ،عثمان بزرگزاده فرزند بلال، شهروند بلوچ ۲۲ ساله اهل چابهار، از تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ در بازداشت بهسر میبرد و تاکنون از وضعیت پرونده و دلیل رسمی بازداشت او اطلاعی در دست نیست.
بگفته ی منابع حال وش: «عثمان توسط نیروهای اطلاعات سپاه در اسکله بریس زمانیکه وی همراه مادرش بوده و قصد داشت مادر خود را برای درمان و معالجه به به شهر دیگری ببرد و در حال فراهم کردن مقدمات سفر بود توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد».
منابع افزودند:«عثمان پس از بازداشت به زندان مرکزی زاهدان منتقل شده و هماکنون در همانجا نگهداری میشود و با گذشت نزدیک به یکسال(۱۱ ماه و ۱۳ روز ) از بازداشت وی، هنوز هیچ نهاد قضایی یا امنیتی توضیحی درباره علت بازداشت و وضعیت حقوقی وی ارائه نکرده است».
تماس با ما: @HAAL_VSH
به گزارش حال وش / امروز پنجشنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ ،عثمان بزرگزاده فرزند بلال، شهروند بلوچ ۲۲ ساله اهل چابهار، از تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ در بازداشت بهسر میبرد و تاکنون از وضعیت پرونده و دلیل رسمی بازداشت او اطلاعی در دست نیست.
بگفته ی منابع حال وش: «عثمان توسط نیروهای اطلاعات سپاه در اسکله بریس زمانیکه وی همراه مادرش بوده و قصد داشت مادر خود را برای درمان و معالجه به به شهر دیگری ببرد و در حال فراهم کردن مقدمات سفر بود توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد».
منابع افزودند:«عثمان پس از بازداشت به زندان مرکزی زاهدان منتقل شده و هماکنون در همانجا نگهداری میشود و با گذشت نزدیک به یکسال(۱۱ ماه و ۱۳ روز ) از بازداشت وی، هنوز هیچ نهاد قضایی یا امنیتی توضیحی درباره علت بازداشت و وضعیت حقوقی وی ارائه نکرده است».
تماس با ما: @HAAL_VSH
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
درگیری مسئول چمن جدگالآباد چابهار با مردم پس از اطلاعرسانی درباره محرومیت کودکان از زمین بازی
به گزارش حال وش/ شامگاه امروز پنجشنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ ، در محله جدگالآباد چابهار، میان مسئول چمن این محله و یک نفر از ساکنان که به او شک داشتند که اطلاع رسانی کرده ،درگیری لفظی رخداده است.
این درگیری پس از آن صورت گرفت که اهالی محله نسبت به اجاره دادن زمین چمن و محرومیت کودکان محلی از استفاده از این فضای ورزشی، اعتراض و اطلاعرسانی کرده بودند.
بگفته ی منابع حال وش: «پس از اطلاع رسانی حال وش نسبت به وضعیت چمن و ممنوعیت بازی بچهها مسئول چمن و گروهش با شهروندی که فکر میکنند اون اطلاع رسانی کرده با عصبانیت درگیر شده است».
به گزارش حال وش/ شامگاه امروز پنجشنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴ ، در محله جدگالآباد چابهار، میان مسئول چمن این محله و یک نفر از ساکنان که به او شک داشتند که اطلاع رسانی کرده ،درگیری لفظی رخداده است.
این درگیری پس از آن صورت گرفت که اهالی محله نسبت به اجاره دادن زمین چمن و محرومیت کودکان محلی از استفاده از این فضای ورزشی، اعتراض و اطلاعرسانی کرده بودند.
بگفته ی منابع حال وش: «پس از اطلاع رسانی حال وش نسبت به وضعیت چمن و ممنوعیت بازی بچهها مسئول چمن و گروهش با شهروندی که فکر میکنند اون اطلاع رسانی کرده با عصبانیت درگیر شده است».
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بازداشت خوشونت آمیز یک شهروند بلوچ در زاهدان توسط نیروهای نظامی لباس شخصی
به گزارش حال وش/ شامگاه امروز پنجشنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، دقایقی پیش نیروهای نظامی لباس شخصی یک شهروند بلوچ را در خیابان سعدی ۹۶، روبروی ساختمان جماعت تبلیغ در شهر زاهدان، با ضرب و شتم بازداشت و به مکان نامعلومی انتقال داده اند.
به گفته منابع حال وش: «نیروهای امنیتی بدون هیچ توضیحی این شهروند را با ضرب و شتم بازداشت و با خود بردند»
تا لحظه تنظیم گزارش از هویت و علت بازداشت این فرد اطلاعی در دست نیست.
تماس با ما: @HAAL_VSH
به گزارش حال وش/ شامگاه امروز پنجشنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، دقایقی پیش نیروهای نظامی لباس شخصی یک شهروند بلوچ را در خیابان سعدی ۹۶، روبروی ساختمان جماعت تبلیغ در شهر زاهدان، با ضرب و شتم بازداشت و به مکان نامعلومی انتقال داده اند.
به گفته منابع حال وش: «نیروهای امنیتی بدون هیچ توضیحی این شهروند را با ضرب و شتم بازداشت و با خود بردند»
تا لحظه تنظیم گزارش از هویت و علت بازداشت این فرد اطلاعی در دست نیست.
تماس با ما: @HAAL_VSH