Forwarded from شاعرانه
بزم یاران به سر آمد، خبر آمد عید است
رفت تا سال دگر سفره ی افطاری ما...
#حسین_رضائیان
#تک_بیتی_ها
#آیینی
#عید_فطر
@h_rezaeian
رفت تا سال دگر سفره ی افطاری ما...
#حسین_رضائیان
#تک_بیتی_ها
#آیینی
#عید_فطر
@h_rezaeian
قبول از من کن این تصویر را در آخرین دیدار
یقین دارم دلت روزی برایم تنگ خواهد شد
#حسین_رضائیان
#تک_بیتی_ها
#عاشقانه
@h_rezaeian
یقین دارم دلت روزی برایم تنگ خواهد شد
#حسین_رضائیان
#تک_بیتی_ها
#عاشقانه
@h_rezaeian
کم کم برای رفتنم آماده میشوم
شوریدهای ز شورش سجاده میشوم
بر روی دوش هرزه علف گرچه میبرم
آخر ولی به شوق تو دلداده میشوم
بانگ رحیل از نفسم می رسد به گوش
دارم همان که حق به دلم داده میشوم
توحید من! نبوت من! ای معاد من!
بی لطف تو ترانهی ناخوانده میشوم
من ماهم و تلألؤام از نور روی توست
خورشید من! بدون تو درمانده میشوم
امروز اگر که گُل شدهام ریشهام تویی
یک لحظه بی حضور تو درمانده میشوم
تقسیم کن مرا به من بی منیّتی
من در حضور مضرب خود ساده میشوم
#حسین_رضائیان
#غزل
#ترانه_ی_ناخوانده
اسفند ۹۱
@h_rezaeian
شوریدهای ز شورش سجاده میشوم
بر روی دوش هرزه علف گرچه میبرم
آخر ولی به شوق تو دلداده میشوم
بانگ رحیل از نفسم می رسد به گوش
دارم همان که حق به دلم داده میشوم
توحید من! نبوت من! ای معاد من!
بی لطف تو ترانهی ناخوانده میشوم
من ماهم و تلألؤام از نور روی توست
خورشید من! بدون تو درمانده میشوم
امروز اگر که گُل شدهام ریشهام تویی
یک لحظه بی حضور تو درمانده میشوم
تقسیم کن مرا به من بی منیّتی
من در حضور مضرب خود ساده میشوم
#حسین_رضائیان
#غزل
#ترانه_ی_ناخوانده
اسفند ۹۱
@h_rezaeian
من با همان احساس شورانگیز قبلی دوستت دارم
میخواستم باور کنی که من زیادی دوستت دارم
وقتی برایت با غزل میگویم از این جان ناقابل
یک مرتبه... ای کاش میگفتی: فلانی! دوستت دارم
#حسین_رضائیان
@h_rezaeian
میخواستم باور کنی که من زیادی دوستت دارم
وقتی برایت با غزل میگویم از این جان ناقابل
یک مرتبه... ای کاش میگفتی: فلانی! دوستت دارم
#حسین_رضائیان
@h_rezaeian
نماز عید را خواندم، دعا کردم به چشمانت
عجب ماهی! عجب عیدی... عجب تقدیر زیبایی!
#حسین_رضائیان
#تک_بیتی_ها
#عاشقانه
@h_rezaeian
عجب ماهی! عجب عیدی... عجب تقدیر زیبایی!
#حسین_رضائیان
#تک_بیتی_ها
#عاشقانه
@h_rezaeian
میخواهم از عمق دلم گویم سخن از پادشاه
آنکه فدایش جان کنم، گر او نماید یک نگاه
آن کس که وصف طائری از طائران مرقدش
دلمرده را احیا کند، بیرون برد دل را ز چاه
این روزها شد قسمتم، باری دگر این دیده را
وقف تماشایش کنم، نذر نظر بر بارگاه
هر آینه خیل ملک در آستان شاه عشق
بر خاک او سر مینهند، زیرا بود او قبلهگاه
درمان درد سائلان، یار همه درماندگان
سرمایهی هر مستمند، هر بینوا را تکیهگاه
او مایهی آرامش است، او بحر را طوفانترین
باشد همان که بهر او داریم اشک و سوز و آه
زر ذرهای از قیمتش، گل بهترین تصویر او
گم کرده راهان را شود از مرحمت او نور راه
ای آسمان تسخیر تو! ای بهترین درمان درد!
ای ضامن آهو رضا! ای پادشاهان را تو شاه
من ذرهای نالایقم، مشمول لطفت گشتهام
از رحمت بیحد خود، آقا ز من هرگز مکاه!
تو قسمتم کردی روم پابوس اربابم حسین
من سائل کوی توام، نمیروم، این را مخواه
آری سخن از لطف تو بسیار باشد ای عزیز!
زیرا که تو خواندی مرا، هرچند هستم روسیاه
هر کس به مشهد رفته او دیوانهتر برگشته است
زیرا که سقاخانهات مِی میدهد بر بی پناه
آن گنبد رعنای تو نورش دلم را برده است
داریم یقین این را بود از نور آنجا نور ماه
ای بیپناهان را پناه! ای بینوا را تکیهگاه!
ای پادشاهان را تو شاه! پاکم نما از هر گناه
هر کس که دل تنگ حسین و کربلا گردیده است
سوی تو میآید به صد اشک و به صدها سوز و آه
هر صحن اینجا صحنی است از صحنهای آسمان
هر آینه آیینهای باشد کزان پیدا اله
گرد ضریحت میدوم گرچه بود اینجا شلوغ
زیرا که آید در نظر از مضجع تو قتلهگاه
شکر خدا آخر «رضی» بهر تو نظمی آفرید
دارد امید رحمتی از سوی تو ای پادشاه
#حسین_رضائیان
#غزل
#آیینی
#این_را_مخواه
مرداد ۸۷ در حرم حضرت
@h_rezaeian
آنکه فدایش جان کنم، گر او نماید یک نگاه
آن کس که وصف طائری از طائران مرقدش
دلمرده را احیا کند، بیرون برد دل را ز چاه
این روزها شد قسمتم، باری دگر این دیده را
وقف تماشایش کنم، نذر نظر بر بارگاه
هر آینه خیل ملک در آستان شاه عشق
بر خاک او سر مینهند، زیرا بود او قبلهگاه
درمان درد سائلان، یار همه درماندگان
سرمایهی هر مستمند، هر بینوا را تکیهگاه
او مایهی آرامش است، او بحر را طوفانترین
باشد همان که بهر او داریم اشک و سوز و آه
زر ذرهای از قیمتش، گل بهترین تصویر او
گم کرده راهان را شود از مرحمت او نور راه
ای آسمان تسخیر تو! ای بهترین درمان درد!
ای ضامن آهو رضا! ای پادشاهان را تو شاه
من ذرهای نالایقم، مشمول لطفت گشتهام
از رحمت بیحد خود، آقا ز من هرگز مکاه!
تو قسمتم کردی روم پابوس اربابم حسین
من سائل کوی توام، نمیروم، این را مخواه
آری سخن از لطف تو بسیار باشد ای عزیز!
زیرا که تو خواندی مرا، هرچند هستم روسیاه
هر کس به مشهد رفته او دیوانهتر برگشته است
زیرا که سقاخانهات مِی میدهد بر بی پناه
آن گنبد رعنای تو نورش دلم را برده است
داریم یقین این را بود از نور آنجا نور ماه
ای بیپناهان را پناه! ای بینوا را تکیهگاه!
ای پادشاهان را تو شاه! پاکم نما از هر گناه
هر کس که دل تنگ حسین و کربلا گردیده است
سوی تو میآید به صد اشک و به صدها سوز و آه
هر صحن اینجا صحنی است از صحنهای آسمان
هر آینه آیینهای باشد کزان پیدا اله
گرد ضریحت میدوم گرچه بود اینجا شلوغ
زیرا که آید در نظر از مضجع تو قتلهگاه
شکر خدا آخر «رضی» بهر تو نظمی آفرید
دارد امید رحمتی از سوی تو ای پادشاه
#حسین_رضائیان
#غزل
#آیینی
#این_را_مخواه
مرداد ۸۷ در حرم حضرت
@h_rezaeian
Forwarded from شاعرانه
کاشکی فاصله ها این همه تعبیر نداشت
اذن پابوسی تو حکمت و تقدیر نداشت
کاش این آینه هر لحظه نشانم می داد
که دعا در حرمت حاجت تفسیر نداشت
صحن هایت همه در حال قیامند و قعود
این نمازیست که جز نام تو تکبیر نداشت
زائرانت همه خوبند به غیر از بنده
روسیاهی که دگر طاقت تحقیر نداشت
من فراری شده ام از همه جا، از همه چون
به حریم تو دلم حلقه و زنجیر نداشت
آمدم تا نفست حلقه به گوشم بکند
و نگویم که دلم فرصت تغییر نداشت
دل پوسیدهی من حال تو را می طلبد
به جز مرقد تو درگه تعمیر نداشت
این چه حالیست که من بی تو به آن می نازم
دست در دست خودم بود که تأثیر نداشت
به خدایی که در این نزدیکی جلوه گر است
دل من جز به درت ناله ی شبگیر نداشت
#حسین_رضائیان
#غزل
#آیینی
#درگه_تعمیر
فروردین ۹۰
@h_rezaeian
اذن پابوسی تو حکمت و تقدیر نداشت
کاش این آینه هر لحظه نشانم می داد
که دعا در حرمت حاجت تفسیر نداشت
صحن هایت همه در حال قیامند و قعود
این نمازیست که جز نام تو تکبیر نداشت
زائرانت همه خوبند به غیر از بنده
روسیاهی که دگر طاقت تحقیر نداشت
من فراری شده ام از همه جا، از همه چون
به حریم تو دلم حلقه و زنجیر نداشت
آمدم تا نفست حلقه به گوشم بکند
و نگویم که دلم فرصت تغییر نداشت
دل پوسیدهی من حال تو را می طلبد
به جز مرقد تو درگه تعمیر نداشت
این چه حالیست که من بی تو به آن می نازم
دست در دست خودم بود که تأثیر نداشت
به خدایی که در این نزدیکی جلوه گر است
دل من جز به درت ناله ی شبگیر نداشت
#حسین_رضائیان
#غزل
#آیینی
#درگه_تعمیر
فروردین ۹۰
@h_rezaeian
دلم از غصهی ایام چون پروانهی پر بسته میماند
گرفتار هوای یک اتاق خالی و دربسته میماند
سکوتی بر لبم جاریست چون آرامش پیش از پریشانی
نمیدانم دل طوفانیام تا چند سال آهسته میماند
به روی شانهی هم مینشانم سنگهای باور خود را
نمیدانم که این دیوار میریزد و یا پیوسته میماند
شبیه ریشهی سرو است بر دل این ترکهایی که جامانده
گمانم تا به آخر چینی شیداییام بشکسته میماند
شبیه برکهای رؤیای وصل ماه را در سینهام دارم
دلم جادهنشین این خیال پوچ هم پیوسته میماند
#حسین_رضائیان
#غزل
#عاشقانه
#چینی_شیدایی
مرداد ۹۲
@h_rezaeian
گرفتار هوای یک اتاق خالی و دربسته میماند
سکوتی بر لبم جاریست چون آرامش پیش از پریشانی
نمیدانم دل طوفانیام تا چند سال آهسته میماند
به روی شانهی هم مینشانم سنگهای باور خود را
نمیدانم که این دیوار میریزد و یا پیوسته میماند
شبیه ریشهی سرو است بر دل این ترکهایی که جامانده
گمانم تا به آخر چینی شیداییام بشکسته میماند
شبیه برکهای رؤیای وصل ماه را در سینهام دارم
دلم جادهنشین این خیال پوچ هم پیوسته میماند
#حسین_رضائیان
#غزل
#عاشقانه
#چینی_شیدایی
مرداد ۹۲
@h_rezaeian
دیروز به سوی آسمان راهت بود
گویی که مَلک گدای درگاهت بود
امروز شنیدم که ز پا افتادی
ای کاش مه جمال ما ماهت بود
#حسین_رضائیان
#رباعی
#ای_کاش
آذر ۸۷
@h_rezaeian
گویی که مَلک گدای درگاهت بود
امروز شنیدم که ز پا افتادی
ای کاش مه جمال ما ماهت بود
#حسین_رضائیان
#رباعی
#ای_کاش
آذر ۸۷
@h_rezaeian
به یاد چشم تو در دل شراره افتاده
"خدا مرا به تو داده، تو را به من داده..."
#حسین_رضائیان
#تک_بیتی_ها
#عاشقانه
@h_rezaeian
"خدا مرا به تو داده، تو را به من داده..."
#حسین_رضائیان
#تک_بیتی_ها
#عاشقانه
@h_rezaeian
گویی کسی اسیر دل ما نمیشود
در این دل خراب کسی جا نمیشود
از هر طرف که ما برویم اندر این زمین
کوهی امیر چشم و هویدا نمیشود
با اینکه هر نفس طلب مهر میکنیم
یک ذره از محبت پیدا نمیشود
گشتیم کل عالم و آخر صدا زدیم
والله عشقی عشق تو مولا نمیشود
در خلقت خداست مکانهای محترم
جایی برای ما کرببلا نمیشود
خورده گره دو دست دو عالم به دست تو
این رشتهی محبت تو وا نمیشود
هر چند این زبان ز ارادت سخن بگفت
لکن درد فراق تو دوا نمیشود
#حسین_رضائیان
#آیینی
#غزل
#رشته_محبت
بهمن ۸۸
@h_rezaeian
در این دل خراب کسی جا نمیشود
از هر طرف که ما برویم اندر این زمین
کوهی امیر چشم و هویدا نمیشود
با اینکه هر نفس طلب مهر میکنیم
یک ذره از محبت پیدا نمیشود
گشتیم کل عالم و آخر صدا زدیم
والله عشقی عشق تو مولا نمیشود
در خلقت خداست مکانهای محترم
جایی برای ما کرببلا نمیشود
خورده گره دو دست دو عالم به دست تو
این رشتهی محبت تو وا نمیشود
هر چند این زبان ز ارادت سخن بگفت
لکن درد فراق تو دوا نمیشود
#حسین_رضائیان
#آیینی
#غزل
#رشته_محبت
بهمن ۸۸
@h_rezaeian
همهی دلخوشیام آخر شبها این است
دو سه خط با تو سخن گفتن و آرام شدن...
#حسین_رضائیان
#تک_بیتی_ها
#عاشقانه
@h_rezaeian
دو سه خط با تو سخن گفتن و آرام شدن...
#حسین_رضائیان
#تک_بیتی_ها
#عاشقانه
@h_rezaeian
Forwarded from شاعرانه
ما را در آسمان تولا رها کنید
در راه عشق آل پیمبر فدا کنید
کوری چشم دشمن مولای آفتاب
ما را غلام حضرت هادی صدا کنید
نام نقی سرآمد اسماء عالم است
هر کس جز این سروده از آدم سوا کنید
« ای سفره دار عشق خدا یا اباالحسن »
آیا شود که گوشه ی چشمی به ما کنید؟
ای محتوای آیه ی تطهیر اهل بیت
رجس و پلیدی دلمان را دوا کنید
آقا! عنایتی به دل تنگ عاشقان
ما را کبوتر حرم سامرا کنید
گرد و غبار غفلتمان را ز ما بگیر
ما را شبیه حضرت سلمان جدا کنید
#حسین_رضائیان
#آیینی
#غزل
#مولای_آفتاب
اردیبهشت ۹۱
@h_rezaeian
در راه عشق آل پیمبر فدا کنید
کوری چشم دشمن مولای آفتاب
ما را غلام حضرت هادی صدا کنید
نام نقی سرآمد اسماء عالم است
هر کس جز این سروده از آدم سوا کنید
« ای سفره دار عشق خدا یا اباالحسن »
آیا شود که گوشه ی چشمی به ما کنید؟
ای محتوای آیه ی تطهیر اهل بیت
رجس و پلیدی دلمان را دوا کنید
آقا! عنایتی به دل تنگ عاشقان
ما را کبوتر حرم سامرا کنید
گرد و غبار غفلتمان را ز ما بگیر
ما را شبیه حضرت سلمان جدا کنید
#حسین_رضائیان
#آیینی
#غزل
#مولای_آفتاب
اردیبهشت ۹۱
@h_rezaeian
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ولادت امام هادی (ع) تبریک و تهنیت باد.
@h_rezaeian
@h_rezaeian
آری شرف دوباره به تقصیر برده شد
برپا منای آدمیت، سر به سر، چرا؟
#حسین_رضائیان
#میانمار #روهینگیا
@h_rezaeian
برپا منای آدمیت، سر به سر، چرا؟
#حسین_رضائیان
#میانمار #روهینگیا
@h_rezaeian
شاعرانه
ما را در آسمان تولا رها کنید در راه عشق آل پیمبر فدا کنید کوری چشم دشمن مولای آفتاب ما را غلام حضرت هادی صدا کنید نام نقی سرآمد اسماء عالم است هر کس جز این سروده از آدم سوا کنید « ای سفره دار عشق خدا یا اباالحسن » آیا شود که گوشه ی چشمی به ما کنید؟ ای…
مدح: ما را در آسمان تولا رها کنید
Rezai
شاعرانه
آری شرف دوباره به تقصیر برده شد برپا منای آدمیت، سر به سر، چرا؟ #حسین_رضائیان #میانمار #روهینگیا @h_rezaeian
خون میچکد ز دست حقوق بشر، چرا؟
داغی نشسته بار دگر بر جگر، چرا؟
آری شرف دوباره به تقصیر برده شد
برپا منای آدمیت، سر به سر، چرا؟
کوهی بنا ز کشتهی طفل و جوان و پیر
کز هر خطا و جرم و گنه بی خبر، چرا؟
کوچه به کوچه خشم و خشونت چه کرده است
کشته به روی کشته هزاران نفر، چرا؟
ای مسلمین به زیر گلو تیغ کینه است
آخر نشستهاید چرا بی شرر، چرا؟
در برمه مسلمین به جفا کشته میشوند
از این سکوت ناله زند چشم تر: چرا؟
در کنج عافیت به چه دلخوش نشستهایم
در شب نشسته منتظران سحر، چرا؟
باید غریو زد که دگر تیرگی بس است
مظلومیت چرا و سکوت و ضرر، چرا؟
*برمه نام دیگر میانمار است.
#حسین_رضائیان
#غزل
#ارزشی
#منای_آدمیت
@h_rezaeian
داغی نشسته بار دگر بر جگر، چرا؟
آری شرف دوباره به تقصیر برده شد
برپا منای آدمیت، سر به سر، چرا؟
کوهی بنا ز کشتهی طفل و جوان و پیر
کز هر خطا و جرم و گنه بی خبر، چرا؟
کوچه به کوچه خشم و خشونت چه کرده است
کشته به روی کشته هزاران نفر، چرا؟
ای مسلمین به زیر گلو تیغ کینه است
آخر نشستهاید چرا بی شرر، چرا؟
در برمه مسلمین به جفا کشته میشوند
از این سکوت ناله زند چشم تر: چرا؟
در کنج عافیت به چه دلخوش نشستهایم
در شب نشسته منتظران سحر، چرا؟
باید غریو زد که دگر تیرگی بس است
مظلومیت چرا و سکوت و ضرر، چرا؟
*برمه نام دیگر میانمار است.
#حسین_رضائیان
#غزل
#ارزشی
#منای_آدمیت
@h_rezaeian
Forwarded from شاعرانه
گفت پیغمبر به میدان غدیر از وصف تو
بعد من باشد امیر و رهبر و مولا علی
#حسین_رضائیان
#تک_بیتی_ها
#آیینی
@h_rezaeian
بعد من باشد امیر و رهبر و مولا علی
#حسین_رضائیان
#تک_بیتی_ها
#آیینی
@h_rezaeian