#ریچارد هاس، رئیس شورای روابط خارجی میگوید:
دونالد #ترامپ در سخنان خود از #ایران با عناوین رژیم یا #دیکتاتوری یاد میکند
و هرگز به آن به عنوان #حکومت اشاره نمیکند که میتواند نشاندهنده آن باشد که #تغییر _رژیم هدف نهایی سیاست #آمریکا است.
@iranvatanmast💫
@iranvatanmast2💫
دونالد #ترامپ در سخنان خود از #ایران با عناوین رژیم یا #دیکتاتوری یاد میکند
و هرگز به آن به عنوان #حکومت اشاره نمیکند که میتواند نشاندهنده آن باشد که #تغییر _رژیم هدف نهایی سیاست #آمریکا است.
@iranvatanmast💫
@iranvatanmast2💫
تا #خم نشوید کسی #سوارتان نمیشود!!
مارتین لوتر کینگ
حکایت ما مردم ایران است که به هر قانون ظالمانه و تبعیض آمیز #فرقه_تبهکار خَم میشویم تا #سوارمان شوند..
نافرمانیهای مدنی تنها راهکار ممکن برای عبور از #دیکتاتوری حاکم بر ایران است..
مارتین لوتر کینگ
حکایت ما مردم ایران است که به هر قانون ظالمانه و تبعیض آمیز #فرقه_تبهکار خَم میشویم تا #سوارمان شوند..
نافرمانیهای مدنی تنها راهکار ممکن برای عبور از #دیکتاتوری حاکم بر ایران است..
⭕️سرکوب قیام 78 بدستور آخوند #روحانی
۱۸ تیر ۱۳۷۸ -سالگرد #قیام #دانشجویان و مردم تهران و 17 شهر کشور علیه #دیکتاتوری
@gurd_shah
۱۸ تیر ۱۳۷۸ -سالگرد #قیام #دانشجویان و مردم تهران و 17 شهر کشور علیه #دیکتاتوری
@gurd_shah
#توئیت_خوان
♦️هر دو مقیم کانادا ومیهمان ثابت #آیتالله_بیبیسی مدافع مذاکره، خواستار بقای #دیکتاتوری وهردو انتشار دهندهی یک توییت بایک محتوا بدون جاانداختن حتی ی «و»
این سند ثابت میکند کارشناسان وکارمندان #آیتالله «به فرموده» فعالیت میکنند
#جاویدشاه
♦️هر دو مقیم کانادا ومیهمان ثابت #آیتالله_بیبیسی مدافع مذاکره، خواستار بقای #دیکتاتوری وهردو انتشار دهندهی یک توییت بایک محتوا بدون جاانداختن حتی ی «و»
این سند ثابت میکند کارشناسان وکارمندان #آیتالله «به فرموده» فعالیت میکنند
#جاویدشاه
🔴 #فرقه_گوسالیسم
شاید باور نکنید که هنوز گروهی از نوع بشر! وجود دارند که توانایی تفکر و خردورزی نداشته و در عصر حاضر(هزاره سوم) همچنان بصورت بشرِ بدوی زیست میکنند!
موجوداتی که صرفاً فکرشان حول محور مسایل فیزیولوژیکی است و همچنین اعتقاد راسخی به #بردگی خود دارند.
باور دارند که خدایان و نمایندگان خدایانی وجود دارند که باید امور زندگی و حتی حیات و ممات آنها را مدیریت کنند!
همچنان که انسانهای متفکر و خردمند به پیشرفتهای شگرفی دست میازند، اینان هر روزه به عمق #جهالت و #واپسگرایی بیشتر نفوذ کرده و همواره پیرو #خرافات و عقبگردهای علمی و تاریخی و... هستند.
#فرقه_گوسالیسم باور دارد که همواره باید شخصی بر مسند قدرت بنشیند و با عناوینی چون نماینده ی خدا!!! ، نایب بر حق!!! ، سلطان مقتدرِ فلان!!!! ، پیشوای بهمان!!!! .... و یا عناوینی از ایندست، سلطه و تسلط کامل بر جان و مال و زندگی و همه چیزشان داشته باشد.
پیروان مکتب #گوسالیسم، بدون وجود #دیکتاتوری که خود میسازند، نمیتوانند زندگی(بخوانید بردگی) کنند.
گویا در مغز تهی و کوچکشان، تنها چیزیکه نقش بسته و بسیار مهم و فعال است، #بت_سازی از یک فرد و #برده شدن برای همان فرد است.
#کاوه_خسرومهر
@gurd_shah
شاید باور نکنید که هنوز گروهی از نوع بشر! وجود دارند که توانایی تفکر و خردورزی نداشته و در عصر حاضر(هزاره سوم) همچنان بصورت بشرِ بدوی زیست میکنند!
موجوداتی که صرفاً فکرشان حول محور مسایل فیزیولوژیکی است و همچنین اعتقاد راسخی به #بردگی خود دارند.
باور دارند که خدایان و نمایندگان خدایانی وجود دارند که باید امور زندگی و حتی حیات و ممات آنها را مدیریت کنند!
همچنان که انسانهای متفکر و خردمند به پیشرفتهای شگرفی دست میازند، اینان هر روزه به عمق #جهالت و #واپسگرایی بیشتر نفوذ کرده و همواره پیرو #خرافات و عقبگردهای علمی و تاریخی و... هستند.
#فرقه_گوسالیسم باور دارد که همواره باید شخصی بر مسند قدرت بنشیند و با عناوینی چون نماینده ی خدا!!! ، نایب بر حق!!! ، سلطان مقتدرِ فلان!!!! ، پیشوای بهمان!!!! .... و یا عناوینی از ایندست، سلطه و تسلط کامل بر جان و مال و زندگی و همه چیزشان داشته باشد.
پیروان مکتب #گوسالیسم، بدون وجود #دیکتاتوری که خود میسازند، نمیتوانند زندگی(بخوانید بردگی) کنند.
گویا در مغز تهی و کوچکشان، تنها چیزیکه نقش بسته و بسیار مهم و فعال است، #بت_سازی از یک فرد و #برده شدن برای همان فرد است.
#کاوه_خسرومهر
@gurd_shah
رضا شاه #دیکتاتوری یا #دولت_بااساس
دوره رضاشاه و کلاً عصر پهلوی را نمیتوان با مفاهیمی چون دیکتاتوری و حتی استبداد توضیح داد.
رضاشاه، از دل یک جامعه نهادمند، و سیستم قانونمند برنخواست که او را دیکتاتور بنامیم!
یک کلیشه نادرست و بیمبنا در میان کثیری از ایرانیان جا افتاده است، مبنی بر اینکه
«رضاشاه، مشروطیت را تعطیل کرد»
در حالیکه برعکس! مشروطیت یا حکومت قانون، یا به قول مرحوم فروغی #دولت_بااساس با رضاشاه شروع شد.
قبل از رضاشاه، اساسأ جنین حکومت قانون هم شکل نگرفته بود، در حد یک نطفه سرگردان بود
قانون اساسی و مجلس در ظاهر وجود داشت.
اما روح حکومت قانون وجود نداشت. دولت، هیچ اساسی نداشت.
کشور هیچ نظم و نسقی نداشت.
از انقلاب مشروطه در سال ۱۲۸۵ تا تاجگذاری رضاشاه در سال ۱۳۰۴، کشور در حال فروپاشی بود.
اصل و اساس کشور در آستانه نابودی بود، چه رسد به حکومت قانون!
ما ایرانیان، برای سوالات و دغدغههای پیچیده، پاسخهای ساده قایل هستیم و خیلی زود با یک پاسخ ساده و دم دستی، سروته قضیه را جمع میکنیم!
با گزارههای سادهای چون
«رضاشاه قانون را زیرپا گذاشت»!
« رضاشاه مشروطه را تعطیل کرد»،
«رضاشاه دیکتاتور بود»!
«رضاشاه مستبد بود»!
و امثالهم، ذهن خود را از تأمل و اندیشیدن، آزاد و معاف میکنیم.
چون اندیشیدن و تأمل کار سختی است.
عدهای هم که زمین زیرپایشان سست است، در خلأ تحلیل میکنند و برای زمانه و اوضاعی که اساسا موجودیت کشور در خطر بود، معیارهای حکومت قانون، آزادی و دموکراسی را در حد انگلستان قرن بیستویکم، برای ایران اوایل قرن بیستم قایل هستند!
اینها یا کینه شخصی و یا ایدیولوژیک یا باندی، با پهلویها دارند و یا اینکه اصلاً در زمین #ایران نایستادهاند.
باید یک ایران باشد تا حکومت قانون، آزادی و دموکراسی در آن مستقر شود!
مشروطیت، حکومت قانون، آزادی و دموکراسی، قبل از هر چیزی به یک اقتدار حاکمیتی نیاز دارد.
قانون حافظ آزادی و دموکراسی و حقوق شهروندی هم، نیاز به «ضمانت اجرا» قوی دارد.
و مثل روز روشن است که اقتدار حاکمیتی، و #دولت_بااساس ضامن اجرا هستند و بس
نطفه حکومت قانون در معنای مدرن آن در ایران، در عصر رضاشاه، بسته شد و نوزاد #حکومت_قانون به سلامت در آن عصر متولد شد.
و رضاشاه و نخبگان عصر رضاشاه، از این طفل شیرخواره، نسبتاً به خوبی محافظت کردند.
وضعیت یک طفل شیرخواره، با یک فرد بزرگسال تفاوت دارد.
بسیاری مواقع لازم است که برای حفاظت از این طفل شیرخواره، یک کارهایی انجام گیرد که برای ذهن یک بزرگسال، خلاف قاعده به نظر بیاید.
رضاشاه، در واقع شالودهریزی
#حکومت_قانون در ایران را انجام داد
او یک پادشاه اقتدارگرا و توسعهگرا و میهنپرست بود
به جرأت میتوانم بگویم که، بهترین قوانین تاریخ ایران، در عصر رضاشاه تدوین و تصویب شدند.
اعم از
قانون مدنی ایران،
قانون آیین دادرسی مدنی
قانون تجارت
قانون امور حسبی
قانون راجع به مجازات عمومی
این قوانین (به جز قانون مجازات)، همه بعد از انقلاب اسلامی هم باقی ماندند و تغییرات اندکی داشتهاند.
در مورد قانون مجازات هم، بسیاری از مسوولان قضایی جمهوری اسلامی پشیمان هستند که آن را تغییر دادهاند.
قوانین کارآمد یادشده در عصر رضاشاه، در زیر سایه اقتدار حاکمیتی، و به دنبال تأسیس #دولت_بااساس در ایران تدوین و تصویب شدند، و آن قوانین فقط بخش بسیار کوچکی از دستآوردهای شروع فرآیند ساخت دولت مدرن در عصر رضاشاه بود.
اما آن روند ادامه پیدا نکرد، و طوفان انقلاب و ایدئولوژیهای چپ و راست و مذهبی و غیرمذهبی و ضدمذهبی هزینه دموکراسی را در ایران چند برابر کردند.
@gurd_shah
دوره رضاشاه و کلاً عصر پهلوی را نمیتوان با مفاهیمی چون دیکتاتوری و حتی استبداد توضیح داد.
رضاشاه، از دل یک جامعه نهادمند، و سیستم قانونمند برنخواست که او را دیکتاتور بنامیم!
یک کلیشه نادرست و بیمبنا در میان کثیری از ایرانیان جا افتاده است، مبنی بر اینکه
«رضاشاه، مشروطیت را تعطیل کرد»
در حالیکه برعکس! مشروطیت یا حکومت قانون، یا به قول مرحوم فروغی #دولت_بااساس با رضاشاه شروع شد.
قبل از رضاشاه، اساسأ جنین حکومت قانون هم شکل نگرفته بود، در حد یک نطفه سرگردان بود
قانون اساسی و مجلس در ظاهر وجود داشت.
اما روح حکومت قانون وجود نداشت. دولت، هیچ اساسی نداشت.
کشور هیچ نظم و نسقی نداشت.
از انقلاب مشروطه در سال ۱۲۸۵ تا تاجگذاری رضاشاه در سال ۱۳۰۴، کشور در حال فروپاشی بود.
اصل و اساس کشور در آستانه نابودی بود، چه رسد به حکومت قانون!
ما ایرانیان، برای سوالات و دغدغههای پیچیده، پاسخهای ساده قایل هستیم و خیلی زود با یک پاسخ ساده و دم دستی، سروته قضیه را جمع میکنیم!
با گزارههای سادهای چون
«رضاشاه قانون را زیرپا گذاشت»!
« رضاشاه مشروطه را تعطیل کرد»،
«رضاشاه دیکتاتور بود»!
«رضاشاه مستبد بود»!
و امثالهم، ذهن خود را از تأمل و اندیشیدن، آزاد و معاف میکنیم.
چون اندیشیدن و تأمل کار سختی است.
عدهای هم که زمین زیرپایشان سست است، در خلأ تحلیل میکنند و برای زمانه و اوضاعی که اساسا موجودیت کشور در خطر بود، معیارهای حکومت قانون، آزادی و دموکراسی را در حد انگلستان قرن بیستویکم، برای ایران اوایل قرن بیستم قایل هستند!
اینها یا کینه شخصی و یا ایدیولوژیک یا باندی، با پهلویها دارند و یا اینکه اصلاً در زمین #ایران نایستادهاند.
باید یک ایران باشد تا حکومت قانون، آزادی و دموکراسی در آن مستقر شود!
مشروطیت، حکومت قانون، آزادی و دموکراسی، قبل از هر چیزی به یک اقتدار حاکمیتی نیاز دارد.
قانون حافظ آزادی و دموکراسی و حقوق شهروندی هم، نیاز به «ضمانت اجرا» قوی دارد.
و مثل روز روشن است که اقتدار حاکمیتی، و #دولت_بااساس ضامن اجرا هستند و بس
نطفه حکومت قانون در معنای مدرن آن در ایران، در عصر رضاشاه، بسته شد و نوزاد #حکومت_قانون به سلامت در آن عصر متولد شد.
و رضاشاه و نخبگان عصر رضاشاه، از این طفل شیرخواره، نسبتاً به خوبی محافظت کردند.
وضعیت یک طفل شیرخواره، با یک فرد بزرگسال تفاوت دارد.
بسیاری مواقع لازم است که برای حفاظت از این طفل شیرخواره، یک کارهایی انجام گیرد که برای ذهن یک بزرگسال، خلاف قاعده به نظر بیاید.
رضاشاه، در واقع شالودهریزی
#حکومت_قانون در ایران را انجام داد
او یک پادشاه اقتدارگرا و توسعهگرا و میهنپرست بود
به جرأت میتوانم بگویم که، بهترین قوانین تاریخ ایران، در عصر رضاشاه تدوین و تصویب شدند.
اعم از
قانون مدنی ایران،
قانون آیین دادرسی مدنی
قانون تجارت
قانون امور حسبی
قانون راجع به مجازات عمومی
این قوانین (به جز قانون مجازات)، همه بعد از انقلاب اسلامی هم باقی ماندند و تغییرات اندکی داشتهاند.
در مورد قانون مجازات هم، بسیاری از مسوولان قضایی جمهوری اسلامی پشیمان هستند که آن را تغییر دادهاند.
قوانین کارآمد یادشده در عصر رضاشاه، در زیر سایه اقتدار حاکمیتی، و به دنبال تأسیس #دولت_بااساس در ایران تدوین و تصویب شدند، و آن قوانین فقط بخش بسیار کوچکی از دستآوردهای شروع فرآیند ساخت دولت مدرن در عصر رضاشاه بود.
اما آن روند ادامه پیدا نکرد، و طوفان انقلاب و ایدئولوژیهای چپ و راست و مذهبی و غیرمذهبی و ضدمذهبی هزینه دموکراسی را در ایران چند برابر کردند.
@gurd_shah
#دیکتاتوری_عریان
#جنتی: کسانی که تاب و تحمل این نظام را ندارند، #شناسایی و #محکوم شوند. نظام اسلامی باید محفوظ بماند و خدشهای بر آن وارد نشود. زیرا افرادی هستند که چشم دیدن نظام جمهوری اسلامی را ندارند، افکار سکولار دارند و با صراحت تلاش میکنند که این نظام را تضعیف کنند. این افراد باید شناسایی و محکوم شوند.
#جنتی: کسانی که تاب و تحمل این نظام را ندارند، #شناسایی و #محکوم شوند. نظام اسلامی باید محفوظ بماند و خدشهای بر آن وارد نشود. زیرا افرادی هستند که چشم دیدن نظام جمهوری اسلامی را ندارند، افکار سکولار دارند و با صراحت تلاش میکنند که این نظام را تضعیف کنند. این افراد باید شناسایی و محکوم شوند.
Forwarded from دنج
✅ روند گذار به دولت ملی و تشریح نظریه #بازگشت_به_مشروطه
بخش ششم
🔸بخشهایی از سخنرانی #حجت_کلاشی در برنامۀ تلویزیونی انجمن #مهستان
برای اینکه در ایران دموکراسی رخ میداد، برای اینکه ما میتوانستیم به سمت دموکراسی حرکت کنیم، لازم بود که ساخت اجتماعی و اقتصادی ایران را هم تغییر بدهیم. ساخت اجتماعی و اقتصادی ایران در دورۀ استبداد به سر میبرد.
در دورهای بودیم که جمعیت شهری ما به شدت پایین بود، - ما میدانیم که دموکراسی پدیدۀ شهری و صنعتی است، یک پدیدهای نیست که بشود با جمعیت عشایری و یا روستایی به آن عمل کرد، دموکراسی شیوۀ حکومت شهری است. در اروپا با گسترش شهرهای بزرگ، دموکراسی حاصل شده است- در ایران آن زمان بر اساس آمار و ارقام ما بیست درصد دارای جمعیت شهری بودیم و بیشترِ جمعیت ایران دارای الگوهای زندگی روستایی و عشایری بودند و شیوۀ تولید و مالکیت آنها شدیداً به زمین و کوچ وابسته بود. از این هشتاد درصد که در روستاها وابسته به زمین و یا در ساختار اجتماعی پیشامدرن ایلی زندگی میکردند، اغلب فاقد سواد و به طور بیشینه فاقد مالکیت بر روی زمین بودن و آن 20% هم در شهر بودند، اساساً بخشی از آنها بانوان بودند و بخشی هم کودکان و پیران و آن تعداد از مردانی هم که میتوانستند وارد سیاست شوند، بیشترشان فاقد سواد بودند.
یعنی ما زیرساختهایی که از طریق آن بتوانیم آن دموکراسیای را که در کشورهایی مانند انگلیس یا فرانسه برقرار بود در ایران پیاده کنیم، نه امکاناتش وجود داشت و نه ساخت سیاسی و اقتصادی ما از آن تبعیت میکرد. یعنی آن چیزی که اغلب روشنفکران ما با وقوع مشروطه مطالبه میکردند، نوعی ندانستن الزامات و ضروریات دموکراسی بود. وقتی ما وارد مشروطه شده بودیم، وقتی که ساختار اجتماعی و اقتصادی ما اجازه و اقتضاءِ این را نداشت که ما بتوانیم یک دموکراسی را درست کنیم، طبیعتاً نمیتوانستیم دموکراسی همعرض و همعیار با انگلیس یا فرانسه و یا دموکراسی همتراز با دموکراسیهای اروپای غربی درست کنیم. اما با توجه به این که ملت عهدهدار این وظیفه شده بود که مسیر سیاست را در برابر جامعه هموار کند، انتظار میرفت که ساختارها و سازمانهایی درون مردم شکل بگیرد و این حرکتها را به عنوان برنامه بر عهده بگیرد و پیش ببرد. اما بعد از جنگ جهانی اول که مورد حملۀ کشورهای قدرتمند قرار گرفتیم، سامانۀ اقتصادی و سیاسیمان به طور کامل فروپاشید و ایران دچار بحرانهای بسیاری شد. در آن شرایط، مسألهای که به وجود آمد این بود که بایستی کسی که بتواند نمایندۀ ارادۀ ملی باشد به صحنه بیاید و این نمایندۀ ارادۀ ملی آن چیزهایی که لازمه و اقتضاءِ دموکراسی است را ایجاد کند.
آن دیکتاتوری مصلحی که در دورۀ رضاشاه توانستیم به آن دست یابیم، حاصل این بحران عمیق بود و جامعه متوجۀ این نکته شده بود که خودش نمیتواند به نیازها و اقتضائات زمانه پاسخ دهد و نمیتواند زیرساختهای لازم برای بهبود وضعیت و حرکت در مسیر #دموکراسی و تغییر ساخت اجتماعی و اقتصادی فراهم کند. دقیقاً زمانی که #رضاشاه به قدرت میرسد، نه تنها این #دیکتاتوری مصلحانه چیزی برخلاف ارادۀ ملی نبود بلکه به طور دقیق همراه با ارادۀ ملی و در جهت انکشاف دموکراسی بود.
به طور کلی، اگر قرار بود که مشروطه به سمت دموکراسی حرکت کند، میبایستی اتفاقاتی در ساخت اجتماعی، اقتصادی و نیروی انسانی رخ بدهد که رضاشاه توانست بخش مهمی از این مسأله را پاسخ بدهد، به ویژه در حوزۀ تحصیلات و همینطور توانست بسیاری از مسائل مورد نیاز مشروطه از جمله در حوزۀ قضائیه - یعنی تشکیل عدالتخانه، قوۀ قضاییه و تبدیل قوانین شرعی و فقه به قانون مدنی و جزاء و آیینهای دادرسی- را انجام دهد؛ چیزی که در دورۀ مشروطه و در دورۀ اول و دوم مجلس متوقف شده بود و رضاشاه توانست به این مسأله جامۀ عمل بپوشاند.
اگر یک جمعبندی مختصر انجام دهیم، ما بعد از اینکه به مشروطه رسیدیم، اقتضاءِ طبیعی مشروطه بر هم خوردن و تعییر ساخت اجتماعی و اقتصادی و تغییراتی در نیروی انسانی و فرهنگی بود اما با توجه به اینکه جامعه نمیتوانست به این نیازها پاسخ دهد، لازم بود کسی به نام ارادۀ ملت این کار را انجام دهد که اکنون در غرب به آن میگویند #دیکتاتوری_مصلح، و این مسأله را ما گامی ضروری در انکشاف دموکراسی میفهمیم. آن چیزی که مهم است این است که در سطح کلان، ارادهای در حوزۀ سیاست به وجود آمد که توانست به نیازهای کلان جامعه پاسخ دهد و البته در حوزۀ میکرو و ریزتر میشود انتقاداتی به نحوۀ عملکرد و نحوۀ اجرا یا کاستیهایی که در بوروکراسی وجود داشت و یا هر برنامۀ دیگری وارد کرد. انتقاداتی را که در حوزۀ ریز یا روشی اتفاق میافتد، نمیتوان معادل قرار داد با آن معنایی که در سطح کلان به وقوع پیوسته است و ما توانستهایم در چارچوب آن، گام مهمی را در مسیر دموکراسی با رضاشاه برداریم.
ادامه دارد
@DeNnJj
بخش ششم
🔸بخشهایی از سخنرانی #حجت_کلاشی در برنامۀ تلویزیونی انجمن #مهستان
برای اینکه در ایران دموکراسی رخ میداد، برای اینکه ما میتوانستیم به سمت دموکراسی حرکت کنیم، لازم بود که ساخت اجتماعی و اقتصادی ایران را هم تغییر بدهیم. ساخت اجتماعی و اقتصادی ایران در دورۀ استبداد به سر میبرد.
در دورهای بودیم که جمعیت شهری ما به شدت پایین بود، - ما میدانیم که دموکراسی پدیدۀ شهری و صنعتی است، یک پدیدهای نیست که بشود با جمعیت عشایری و یا روستایی به آن عمل کرد، دموکراسی شیوۀ حکومت شهری است. در اروپا با گسترش شهرهای بزرگ، دموکراسی حاصل شده است- در ایران آن زمان بر اساس آمار و ارقام ما بیست درصد دارای جمعیت شهری بودیم و بیشترِ جمعیت ایران دارای الگوهای زندگی روستایی و عشایری بودند و شیوۀ تولید و مالکیت آنها شدیداً به زمین و کوچ وابسته بود. از این هشتاد درصد که در روستاها وابسته به زمین و یا در ساختار اجتماعی پیشامدرن ایلی زندگی میکردند، اغلب فاقد سواد و به طور بیشینه فاقد مالکیت بر روی زمین بودن و آن 20% هم در شهر بودند، اساساً بخشی از آنها بانوان بودند و بخشی هم کودکان و پیران و آن تعداد از مردانی هم که میتوانستند وارد سیاست شوند، بیشترشان فاقد سواد بودند.
یعنی ما زیرساختهایی که از طریق آن بتوانیم آن دموکراسیای را که در کشورهایی مانند انگلیس یا فرانسه برقرار بود در ایران پیاده کنیم، نه امکاناتش وجود داشت و نه ساخت سیاسی و اقتصادی ما از آن تبعیت میکرد. یعنی آن چیزی که اغلب روشنفکران ما با وقوع مشروطه مطالبه میکردند، نوعی ندانستن الزامات و ضروریات دموکراسی بود. وقتی ما وارد مشروطه شده بودیم، وقتی که ساختار اجتماعی و اقتصادی ما اجازه و اقتضاءِ این را نداشت که ما بتوانیم یک دموکراسی را درست کنیم، طبیعتاً نمیتوانستیم دموکراسی همعرض و همعیار با انگلیس یا فرانسه و یا دموکراسی همتراز با دموکراسیهای اروپای غربی درست کنیم. اما با توجه به این که ملت عهدهدار این وظیفه شده بود که مسیر سیاست را در برابر جامعه هموار کند، انتظار میرفت که ساختارها و سازمانهایی درون مردم شکل بگیرد و این حرکتها را به عنوان برنامه بر عهده بگیرد و پیش ببرد. اما بعد از جنگ جهانی اول که مورد حملۀ کشورهای قدرتمند قرار گرفتیم، سامانۀ اقتصادی و سیاسیمان به طور کامل فروپاشید و ایران دچار بحرانهای بسیاری شد. در آن شرایط، مسألهای که به وجود آمد این بود که بایستی کسی که بتواند نمایندۀ ارادۀ ملی باشد به صحنه بیاید و این نمایندۀ ارادۀ ملی آن چیزهایی که لازمه و اقتضاءِ دموکراسی است را ایجاد کند.
آن دیکتاتوری مصلحی که در دورۀ رضاشاه توانستیم به آن دست یابیم، حاصل این بحران عمیق بود و جامعه متوجۀ این نکته شده بود که خودش نمیتواند به نیازها و اقتضائات زمانه پاسخ دهد و نمیتواند زیرساختهای لازم برای بهبود وضعیت و حرکت در مسیر #دموکراسی و تغییر ساخت اجتماعی و اقتصادی فراهم کند. دقیقاً زمانی که #رضاشاه به قدرت میرسد، نه تنها این #دیکتاتوری مصلحانه چیزی برخلاف ارادۀ ملی نبود بلکه به طور دقیق همراه با ارادۀ ملی و در جهت انکشاف دموکراسی بود.
به طور کلی، اگر قرار بود که مشروطه به سمت دموکراسی حرکت کند، میبایستی اتفاقاتی در ساخت اجتماعی، اقتصادی و نیروی انسانی رخ بدهد که رضاشاه توانست بخش مهمی از این مسأله را پاسخ بدهد، به ویژه در حوزۀ تحصیلات و همینطور توانست بسیاری از مسائل مورد نیاز مشروطه از جمله در حوزۀ قضائیه - یعنی تشکیل عدالتخانه، قوۀ قضاییه و تبدیل قوانین شرعی و فقه به قانون مدنی و جزاء و آیینهای دادرسی- را انجام دهد؛ چیزی که در دورۀ مشروطه و در دورۀ اول و دوم مجلس متوقف شده بود و رضاشاه توانست به این مسأله جامۀ عمل بپوشاند.
اگر یک جمعبندی مختصر انجام دهیم، ما بعد از اینکه به مشروطه رسیدیم، اقتضاءِ طبیعی مشروطه بر هم خوردن و تعییر ساخت اجتماعی و اقتصادی و تغییراتی در نیروی انسانی و فرهنگی بود اما با توجه به اینکه جامعه نمیتوانست به این نیازها پاسخ دهد، لازم بود کسی به نام ارادۀ ملت این کار را انجام دهد که اکنون در غرب به آن میگویند #دیکتاتوری_مصلح، و این مسأله را ما گامی ضروری در انکشاف دموکراسی میفهمیم. آن چیزی که مهم است این است که در سطح کلان، ارادهای در حوزۀ سیاست به وجود آمد که توانست به نیازهای کلان جامعه پاسخ دهد و البته در حوزۀ میکرو و ریزتر میشود انتقاداتی به نحوۀ عملکرد و نحوۀ اجرا یا کاستیهایی که در بوروکراسی وجود داشت و یا هر برنامۀ دیگری وارد کرد. انتقاداتی را که در حوزۀ ریز یا روشی اتفاق میافتد، نمیتوان معادل قرار داد با آن معنایی که در سطح کلان به وقوع پیوسته است و ما توانستهایم در چارچوب آن، گام مهمی را در مسیر دموکراسی با رضاشاه برداریم.
ادامه دارد
@DeNnJj
Forwarded from دنج
‼️دستاوردهای علمی رژیمهای استبدادی !
✅دیکتاتور چین گول دروغ های خودش را خورده بود و گمان میکرد که دانشمندانش نوابغی هستند که میتوانند برای هر مشکلی راهحلی علمی بیابند. مائو موقعی که با معضل گرسنگی فراگیر در کشورش مواجه شد از دانشمندان تحت امرش درخواست کرد روی این موضوع کار کنند و راهکاری ارائه دهند. به زودی راه حل پیدا شد و مائو به ملت گرسنه چین مژده داد که دانشمندانش جلبکی را کشف کردهاند که هر کسی با پرورش آن و خوردنش میتواند به راحتی مشکل کمبود پروتئین در رژیم غذاییاش را حل کند. مائو اضافه کرد که مزیت بزرگ این جلبک این است که در ادرار انسان رشد میکند. او از مردم خواست که از همین حالا به پرورش این جلبک مشغول شوند و بیش از این درباره کمبود مواد غذایی نق نزنند.
💢استالین هم در شوروی با مشکل مشابهی روبرو بود اما راهکارش متفاوت بود. او تئوریهای علمی دانشمند نمایی به اسم لیسنکو را مورد حمایت قرار داد.لیسنکو ضمن بورژوایی خواندن علم ژنتیک، مدعی شد که میتواند با پیوند زدن گیاهان به یکدیگر و منع کامل استفاده از کود و آفت کش ها، در زمستان محصولات گیاهی را رشد دهد و سیبری را سراسر سبز کند و میلیونها درخت پرتقال در آن بکارد.
استالین به قدری از این ایدهها خوشش آمد که لیسنکو را وزیر کشاورزی کرد و اجرای تئوریهایش را الزامی کرد و مخالفان تئوری لیسنکو را زندانی یا اعدام کرد .به این ترتیب میلیونها کارگر کشاورزی به کار گماشته شدند تا بر اساس تئوریهای لیسنکو سیبری را سرسبز کنند و در زمستان غلات کشت بدهند.
اما نتیجه کار،چیزی جز تشدید قحطی و گرسنگی نبود.
حالا هم اوضاع فرق چندانی در جهان دیکتاتورها نکرده است و در بر همان پاشنه قدیمی میچرخد.
📍دستاوردهای علمی رژیمهای استبدادی شوخیهای تلخ روزگار ماست.
#کمونیسم
#دیکتاتوری
.اینستاگرام بیژن اشتری، نویسنده و مترجم ایرانی
@DeNnJj
✅دیکتاتور چین گول دروغ های خودش را خورده بود و گمان میکرد که دانشمندانش نوابغی هستند که میتوانند برای هر مشکلی راهحلی علمی بیابند. مائو موقعی که با معضل گرسنگی فراگیر در کشورش مواجه شد از دانشمندان تحت امرش درخواست کرد روی این موضوع کار کنند و راهکاری ارائه دهند. به زودی راه حل پیدا شد و مائو به ملت گرسنه چین مژده داد که دانشمندانش جلبکی را کشف کردهاند که هر کسی با پرورش آن و خوردنش میتواند به راحتی مشکل کمبود پروتئین در رژیم غذاییاش را حل کند. مائو اضافه کرد که مزیت بزرگ این جلبک این است که در ادرار انسان رشد میکند. او از مردم خواست که از همین حالا به پرورش این جلبک مشغول شوند و بیش از این درباره کمبود مواد غذایی نق نزنند.
💢استالین هم در شوروی با مشکل مشابهی روبرو بود اما راهکارش متفاوت بود. او تئوریهای علمی دانشمند نمایی به اسم لیسنکو را مورد حمایت قرار داد.لیسنکو ضمن بورژوایی خواندن علم ژنتیک، مدعی شد که میتواند با پیوند زدن گیاهان به یکدیگر و منع کامل استفاده از کود و آفت کش ها، در زمستان محصولات گیاهی را رشد دهد و سیبری را سراسر سبز کند و میلیونها درخت پرتقال در آن بکارد.
استالین به قدری از این ایدهها خوشش آمد که لیسنکو را وزیر کشاورزی کرد و اجرای تئوریهایش را الزامی کرد و مخالفان تئوری لیسنکو را زندانی یا اعدام کرد .به این ترتیب میلیونها کارگر کشاورزی به کار گماشته شدند تا بر اساس تئوریهای لیسنکو سیبری را سرسبز کنند و در زمستان غلات کشت بدهند.
اما نتیجه کار،چیزی جز تشدید قحطی و گرسنگی نبود.
حالا هم اوضاع فرق چندانی در جهان دیکتاتورها نکرده است و در بر همان پاشنه قدیمی میچرخد.
📍دستاوردهای علمی رژیمهای استبدادی شوخیهای تلخ روزگار ماست.
#کمونیسم
#دیکتاتوری
.اینستاگرام بیژن اشتری، نویسنده و مترجم ایرانی
@DeNnJj
💢پوشیدن شلوار جین در کرهشمالی ممنوع شد!
🔹کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی استفاده از شلوار جین چسبان و همچنین مدل موهای عجیب را ممنوع کرد.
🔹وی گفته چنین شکلی از لباس پوشیدن میتواند منجر به سرنگونی دولت مستقر در کشور شود.
#دیکتاتوری_کمونیستی
@guard_Shahh
🔹کیم جونگ اون، رهبر کره شمالی استفاده از شلوار جین چسبان و همچنین مدل موهای عجیب را ممنوع کرد.
🔹وی گفته چنین شکلی از لباس پوشیدن میتواند منجر به سرنگونی دولت مستقر در کشور شود.
#دیکتاتوری_کمونیستی
@guard_Shahh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
توجیه گرانی، فساد و اختلاس توسط احمد خاتمی، عضو شورای نگهبان:
مشکلات هم هست، گرفتاری ها هم هست، اختلاس ها و فسادها هم هست.. خیلی چیزها هست که از دست ما خارج است؟ حالا چه کار باید کرد؟ باید حکومت دینی را رها کنیم؟
رسما میگه هر طوری هم که بشه ما حکومت را رها نمیکنیم
#دیکتاتوری_محض
@guard_shahh
مشکلات هم هست، گرفتاری ها هم هست، اختلاس ها و فسادها هم هست.. خیلی چیزها هست که از دست ما خارج است؟ حالا چه کار باید کرد؟ باید حکومت دینی را رها کنیم؟
رسما میگه هر طوری هم که بشه ما حکومت را رها نمیکنیم
#دیکتاتوری_محض
@guard_shahh
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 سندی بر اثبات دیکتاتوری بودن حکومت جمهوری اسلامی از زبان خمینی!!
۱۲ بهمن ۵۷:
⭕️ خمینی: ملت ۵۰ سال قبل، چه حقی داشتند که سرنوشت ملت بعد را تعیین کنند!!
🔳 پاچه خواران حکومت دیکتاتوری آخوندی، هر گاه در برابر اعتراضات به حق مردم در مسائل مختلف کم می آورند، از اعتراض به بی کفایتی اقتصادی گرفته تا قوانین سرکوبگرانه مانند حجاب اجباری و...
می گویند طبق رفراندوم سال ۵۸ ، مردم این نظام را انتخاب کرده اند.
🔺از این به بعد در پاسخ به این اراذل،
این حرف خمینی را به صورت آنها بکوبید!!
🔳 هر چند که در ۱۲ فروردین ۵۸ اکثر آنان که به جمهوری اسلامی رای دادند یا کم سواد بودند یا اساسا نمی دانستند "جمهوری اسلامی" و حکومت "ولایت مطلقه فقیه" همان #دیکتاتوری_ولایی است!
ولی بر مبنای همین حرف خمینی، حاکمیت جمهوری اسلامی موظف است هم اکنون بعد از ۴ دهه، #رفراندوم_قانون_اساسی برای تعیین "نوع حکومت جدید" را به انتخاب نسل کنونی برگزار کند.
در غیر اینصورت #دیکتاتوری_مطلق و #نامشروع بودن حکومت آخوندی اثبات می گردد.
@guard_shahh
۱۲ بهمن ۵۷:
⭕️ خمینی: ملت ۵۰ سال قبل، چه حقی داشتند که سرنوشت ملت بعد را تعیین کنند!!
🔳 پاچه خواران حکومت دیکتاتوری آخوندی، هر گاه در برابر اعتراضات به حق مردم در مسائل مختلف کم می آورند، از اعتراض به بی کفایتی اقتصادی گرفته تا قوانین سرکوبگرانه مانند حجاب اجباری و...
می گویند طبق رفراندوم سال ۵۸ ، مردم این نظام را انتخاب کرده اند.
🔺از این به بعد در پاسخ به این اراذل،
این حرف خمینی را به صورت آنها بکوبید!!
🔳 هر چند که در ۱۲ فروردین ۵۸ اکثر آنان که به جمهوری اسلامی رای دادند یا کم سواد بودند یا اساسا نمی دانستند "جمهوری اسلامی" و حکومت "ولایت مطلقه فقیه" همان #دیکتاتوری_ولایی است!
ولی بر مبنای همین حرف خمینی، حاکمیت جمهوری اسلامی موظف است هم اکنون بعد از ۴ دهه، #رفراندوم_قانون_اساسی برای تعیین "نوع حکومت جدید" را به انتخاب نسل کنونی برگزار کند.
در غیر اینصورت #دیکتاتوری_مطلق و #نامشروع بودن حکومت آخوندی اثبات می گردد.
@guard_shahh