خرد خواهی اگر،،،پیشآ
✍به قلم داود
علی مراغهای تحلیلی نوشته بود با این عنوان::نخستین عامل بوجود آمدن گفتمان و جماعت پنجاه و هفتی, خود شاه بود..
از تعدد کتابهای منتشر شدهی دینی و ساخت روز افزون مساجد سخن گفت و گفت آنچه جریان روشنفکری را به جریان مذهبی پیوند زد،ساخت اسباب و وسایل ارتجاع دین بدست شاه فقید بود...
در ادامه بدون ترسیم نقطهی اتصال چپ و مذهب تنها روی محوریت تحلیل خود نتیجه گرفت رشد تالیفات دینی و مساجد باور پنجاه و هفت را بوجود آورد...
برای علی مراغهای و همفکران او مینویسم،،
اگر حدفاصل سال چهل و دو تا پنجاه و هفت کتب مذهبی و رسالههای فقهی رشدی ده برابر داشت چرا قشر روشنفکر یکبار نظری به این کتابها نکرد تا شریک فکری_انقلابیاش را بیشتر بشناسد؟
شاید هدف شاه فقید از آزاد گذاشتن نشر چنین محتوای این بود که ایرانی،منظور انقلاب را در آثار و کلام رهبران دینی ببیند و بشناسد شما چرا نخواندید؟
شما که ریز تعداد کتابهای نگارش شده را حفظ بودید چرا یک فصل از رسالهی خمینی را نخواندید؟یا شاید خواندید و ترجیح دادید پایه جهان شمول بودن افکار چپتان را روی وسعت سرزمینهای مذهبی پی ریزی کنید؟
شاه،همان گونه که شاه لر و ترک و مسیحی و کلیمی بود شاه ایرانی مسلمان هم بود.اگر مسجد ساخت بیش از سیصد کلیسا هم ساخت.
اگر نشر مذهبی را آزاد گذاشت نشر سیاسی را نیز آزاد گذاشته بود...
یکبار یک نفر به نمایندگی از جریانات دخیل در پنجاه و هفت بابت اعتماد و برادری با خمینیسم از ایران و ایرانی عذر نخواست..
یک بار یک چهره سیاسی نپذیرفت زیر مایه فلسفی جنبشی که به بهمن ختم شد اشتباه بود و دست کم اعضایش در خطوط نابجا ایفای نقش کردند...
یکبار یک چهرهی پنجاه و هفتی بابت فلاکتی که امروز دامن ایرانی را فرا گرفته از پیشگاه ملت ایران طلب عفو نکرد...
جنگلهای بیابان شده،دریای خشکیده،رودهای بی آب،فقر،فلاکت و بینهایت فاجعهی اجتماعی را کسی از پنجاه و هفتیها گردن نگرفته و به دروغ برای شانه خالی کردن از زیر بار سرطان تنیده شده از دزدیدن انقلابشان مرثیه میگویند.
گفتمان پنجاه و هفت را تودهای ها با تایید کشتار افسران رشید شاهنشاهی بوجود آوردند.
جماعت پنجاه و هفتی را مجاهدین بوجود آوردند وقتی به خمینی پدر میگفتند.
تفکر پنجاه و هفتی را جبهه ملی nم با تشکیل دولت موقت و استقرار نظام جمهوری اسلامی بوجود آورد..
تفکر پنجاه و هفت را فداییان خلق با شعار خمینی ساده زیست دشمن امپرالیست بوجود آورد...
و خلاصه آنکه تفکر،گفتمان یا جماعت پنجاه و هفتی محصول انگشتان جوهر زده در رفراندوم آری یا نه بود..
زمانی که جمع نقیضین با کش و قوس های سیاسی و لاس زدنهای متوالی از قتل های زنجیرهای گذشت و تا قلهی اصلاح و رفرم قدم به قدم با رژیم راه آمد،دوم خرداد هفتاد و شش را رقم زد و تازه هشتاد و هشت فهمید میزان گشادی کلاهی که سرش رفته بود چه مقدار است ما فرزندان مکتب شیر و خورشید بودیم که از کلیت پنجاه و هفت گذر کرده و عمق این پیوند نامبارک را صاحب عنوان کردیم اگر نه هنوز هم در میزگردهای سیاسی بیبیسی محسن سازگارا به قلیچ خانی نان قرض میدهد و در کمپ اشرف بهمن ماه هر سال،سالروز انقلاب ضد سلطنتی را جشن میگیرند...
ما به موازات پنجاه و هفت شعار #جاوید_شاه داریم
ما یک قدم از شما در هر زمینهای جلوتریم
@gurd_shah
✍به قلم داود
علی مراغهای تحلیلی نوشته بود با این عنوان::نخستین عامل بوجود آمدن گفتمان و جماعت پنجاه و هفتی, خود شاه بود..
از تعدد کتابهای منتشر شدهی دینی و ساخت روز افزون مساجد سخن گفت و گفت آنچه جریان روشنفکری را به جریان مذهبی پیوند زد،ساخت اسباب و وسایل ارتجاع دین بدست شاه فقید بود...
در ادامه بدون ترسیم نقطهی اتصال چپ و مذهب تنها روی محوریت تحلیل خود نتیجه گرفت رشد تالیفات دینی و مساجد باور پنجاه و هفت را بوجود آورد...
برای علی مراغهای و همفکران او مینویسم،،
اگر حدفاصل سال چهل و دو تا پنجاه و هفت کتب مذهبی و رسالههای فقهی رشدی ده برابر داشت چرا قشر روشنفکر یکبار نظری به این کتابها نکرد تا شریک فکری_انقلابیاش را بیشتر بشناسد؟
شاید هدف شاه فقید از آزاد گذاشتن نشر چنین محتوای این بود که ایرانی،منظور انقلاب را در آثار و کلام رهبران دینی ببیند و بشناسد شما چرا نخواندید؟
شما که ریز تعداد کتابهای نگارش شده را حفظ بودید چرا یک فصل از رسالهی خمینی را نخواندید؟یا شاید خواندید و ترجیح دادید پایه جهان شمول بودن افکار چپتان را روی وسعت سرزمینهای مذهبی پی ریزی کنید؟
شاه،همان گونه که شاه لر و ترک و مسیحی و کلیمی بود شاه ایرانی مسلمان هم بود.اگر مسجد ساخت بیش از سیصد کلیسا هم ساخت.
اگر نشر مذهبی را آزاد گذاشت نشر سیاسی را نیز آزاد گذاشته بود...
یکبار یک نفر به نمایندگی از جریانات دخیل در پنجاه و هفت بابت اعتماد و برادری با خمینیسم از ایران و ایرانی عذر نخواست..
یک بار یک چهره سیاسی نپذیرفت زیر مایه فلسفی جنبشی که به بهمن ختم شد اشتباه بود و دست کم اعضایش در خطوط نابجا ایفای نقش کردند...
یکبار یک چهرهی پنجاه و هفتی بابت فلاکتی که امروز دامن ایرانی را فرا گرفته از پیشگاه ملت ایران طلب عفو نکرد...
جنگلهای بیابان شده،دریای خشکیده،رودهای بی آب،فقر،فلاکت و بینهایت فاجعهی اجتماعی را کسی از پنجاه و هفتیها گردن نگرفته و به دروغ برای شانه خالی کردن از زیر بار سرطان تنیده شده از دزدیدن انقلابشان مرثیه میگویند.
گفتمان پنجاه و هفت را تودهای ها با تایید کشتار افسران رشید شاهنشاهی بوجود آوردند.
جماعت پنجاه و هفتی را مجاهدین بوجود آوردند وقتی به خمینی پدر میگفتند.
تفکر پنجاه و هفتی را جبهه ملی nم با تشکیل دولت موقت و استقرار نظام جمهوری اسلامی بوجود آورد..
تفکر پنجاه و هفت را فداییان خلق با شعار خمینی ساده زیست دشمن امپرالیست بوجود آورد...
و خلاصه آنکه تفکر،گفتمان یا جماعت پنجاه و هفتی محصول انگشتان جوهر زده در رفراندوم آری یا نه بود..
زمانی که جمع نقیضین با کش و قوس های سیاسی و لاس زدنهای متوالی از قتل های زنجیرهای گذشت و تا قلهی اصلاح و رفرم قدم به قدم با رژیم راه آمد،دوم خرداد هفتاد و شش را رقم زد و تازه هشتاد و هشت فهمید میزان گشادی کلاهی که سرش رفته بود چه مقدار است ما فرزندان مکتب شیر و خورشید بودیم که از کلیت پنجاه و هفت گذر کرده و عمق این پیوند نامبارک را صاحب عنوان کردیم اگر نه هنوز هم در میزگردهای سیاسی بیبیسی محسن سازگارا به قلیچ خانی نان قرض میدهد و در کمپ اشرف بهمن ماه هر سال،سالروز انقلاب ضد سلطنتی را جشن میگیرند...
ما به موازات پنجاه و هفت شعار #جاوید_شاه داریم
ما یک قدم از شما در هر زمینهای جلوتریم
@gurd_shah
موضوع مهمی در پیش است که متاسفانه در هیاهوی روزمرگی های فضای مدیا مهجور مانده است..
«انتخابات»
فضای مبارزه و فعالیت علیه رژیم نیاز به داده واقعی دارد جناب اشکان..
مهمانی خانوادگی نیست که با تعارف و تمجید طی شود،باید ابتدا فضا را به رئالترین وضعیت ممکن شناخت(ولو مخالف خواست ما باشد) و با مدیریت اکتینگ و ثمربخش فضا، شرایط شکست برنامههای رژیم را فراهم نمود.
دادهای که در این برهه از سنجش فضای نت میتوان بدان رسید هدفمند نبودن فعالیتهای ضد انتخاباتی در کانالها و گروههاست.منظور غیرمتمرکز بودن و پراکنده بودن مطالب در باب انتخابات است.
داده دیگر نبود گفتمانی واحد و تاثیر گذار برای تشویق به رای ندادن است.
با طرح این پرسش که چرا باید رای بدهیم؟ یک مجموعه از جنایات رژیم را بصورت فیلم و عکس و نوشته جمع آوری کرده،آنچه را که حاکمیت بر سر ما آورده تداعی کنیم تا فرد از وجدانش بپرسد چرا باید رای بدهم..
سپس پرسشی را عمومی کنیم با این تیتر که چرا باید رای ندهیم سپس در راستای این پرسش اتفاقات خوشآیند و شرایطی که کشور پس از رفتن رژیم تجربه میکند را بصورت مقاله و متن انتشار دهیم تا همه بفهمند با رای ندادن و نهایتا براندازی تمامی مشکلات معیشتی و سیاسی ایرانیان رفع خواهد شد.
با وجود گفتمان میتوان کلامی اثربخش داشت..
دو جامعهی آماری به عنوان جامعهی هدف پیش روی ماست که با اشاعهی آگاهی و کنش مستمر سیاسی میتوان آنها را از مسیر رای منصرف کرد..
نخست جامعهی رای اولیها
دوم جامعهی بین سن بیست تا بیست و چهار سال که با وعدهی ایجاد اشتغال توسط رژیم ممکن است فریب خورده و رای بدهند.
زمان کمی تا شروع انتخابات مانده است،هر روز انفعال ما در بوجود آوردن شرایط فوق یک روز به رژیم فرصت میدهد تا بین جامعهی مورد بحث عضوگیری کرده و مغزشویی کند.
#پاینده_ایران
#جاوید_شاه
✍ داود
@gurd_shah
«انتخابات»
فضای مبارزه و فعالیت علیه رژیم نیاز به داده واقعی دارد جناب اشکان..
مهمانی خانوادگی نیست که با تعارف و تمجید طی شود،باید ابتدا فضا را به رئالترین وضعیت ممکن شناخت(ولو مخالف خواست ما باشد) و با مدیریت اکتینگ و ثمربخش فضا، شرایط شکست برنامههای رژیم را فراهم نمود.
دادهای که در این برهه از سنجش فضای نت میتوان بدان رسید هدفمند نبودن فعالیتهای ضد انتخاباتی در کانالها و گروههاست.منظور غیرمتمرکز بودن و پراکنده بودن مطالب در باب انتخابات است.
داده دیگر نبود گفتمانی واحد و تاثیر گذار برای تشویق به رای ندادن است.
با طرح این پرسش که چرا باید رای بدهیم؟ یک مجموعه از جنایات رژیم را بصورت فیلم و عکس و نوشته جمع آوری کرده،آنچه را که حاکمیت بر سر ما آورده تداعی کنیم تا فرد از وجدانش بپرسد چرا باید رای بدهم..
سپس پرسشی را عمومی کنیم با این تیتر که چرا باید رای ندهیم سپس در راستای این پرسش اتفاقات خوشآیند و شرایطی که کشور پس از رفتن رژیم تجربه میکند را بصورت مقاله و متن انتشار دهیم تا همه بفهمند با رای ندادن و نهایتا براندازی تمامی مشکلات معیشتی و سیاسی ایرانیان رفع خواهد شد.
با وجود گفتمان میتوان کلامی اثربخش داشت..
دو جامعهی آماری به عنوان جامعهی هدف پیش روی ماست که با اشاعهی آگاهی و کنش مستمر سیاسی میتوان آنها را از مسیر رای منصرف کرد..
نخست جامعهی رای اولیها
دوم جامعهی بین سن بیست تا بیست و چهار سال که با وعدهی ایجاد اشتغال توسط رژیم ممکن است فریب خورده و رای بدهند.
زمان کمی تا شروع انتخابات مانده است،هر روز انفعال ما در بوجود آوردن شرایط فوق یک روز به رژیم فرصت میدهد تا بین جامعهی مورد بحث عضوگیری کرده و مغزشویی کند.
#پاینده_ایران
#جاوید_شاه
✍ داود
@gurd_shah
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
کیهان لندن منتشر کرد.
ویدئوی دیگری از تجمع اعتراضی ایرانیان در مالمو سوئد.
یکشنبه ۲۲ بهمن ۱۴۰۲
@gurd_shah
ویدئوی دیگری از تجمع اعتراضی ایرانیان در مالمو سوئد.
یکشنبه ۲۲ بهمن ۱۴۰۲
@gurd_shah
حق انتخاب
✍به قلم داود
با هیچ معیاری پنجاه و هفت را نمیتوان انقلاب خواند...
نطفهی انقلاب با تغییر ذائقه شکل میگیرد.اگر تغییر نگرش مردم بر پایهی فهم و خوانش صحیح از شرایط جامعه صورت نگیرد انقلاب یک هدف میشود در حالی که انقلاب در علوم سیاسی تعریفی وسیلهای دارد یعنی انقلاب یک وسیله است برای رسیدن به هدف.
از جمله اساسهایی که اثبات میکند انقلاب یک هدف است یا وسیله،مقولهی انتخاب و رای است.
در دوره سلطنت مشروط عوامل بهبود دهندهی کیفیت در سطح کلان معیار رای و انتخابات بود.وقتی چهل و یک درصد از جمعیت ایرانی در شکوهمندی انقلاب سفید اصول مترقی را با حمایت رای زنان انتخاب میکند میتوان کاربرد صحیح انتخاب را درک کرد.
ملت محتاج مایحتاج سطحی نیست و به موازات خط فکری شاهنشاه این اندازه صاحب استقلال شخصیتی میشود که نگرش شاهش را نخست درک کند سپس بسنجد آیا این خط فکر و این انتخاب وسیلهای برای رسیدن به هدف غایی(ورود به دروازههای تمدن بزرگ و اعتلای نام ایران) هست یا خیر...
چیزی بشکل بد و بدتر،آری یا نه تئوریزه نشده،مفاد ششگانه به روشنی برای سنجش در پیشگاه ملت عرضه شده است،حالت آماده خوری وجود ندارد جایی کسی نفع ملت را نسنجیده و به آن قالب نداده است بلکه زحمت تحقیق،تفحص درستی یا نادرستی طرح به عهدهی ملت گذاشته میشود،حال ملت است که با ذائقهی خود تعیین میکند رای بدهد یا نه...
گرد و خاک پنجاه و هفت خوابید،استبداد خفته نخستین انتخابات را با کمک عناصر نسل طلایی انقلابیاش برگزار کرد.یک انتخاب تحمیلی برای سنجش خودی و غیر خودی در سیاست باب شد،ماهیت هدف انتخابی در بلبشوی ضدیت با امپریالها به حاشیه رانده شد و طرحی از پیش آماده به ملتی که حالا یاد گرفته بود مجری عوامل استبداد شود خورانده شد.از جمعیت بیست و نه میلیونی ۳۲ میلیون رای اخذ شد و مقولهی انتخاب وسیلهای برای انقلاب شد.انقلابی که میبایست وسیلهای برای رسیدن به هدف باشد در جایگاه هدف قرار گرفت.
نوبت بعد از دل یک کلیت گنگ به نام جمهوری اسلامی انتخاب ریاست جمهور بیرون آمد،بنی صدری که یارغار بود صلاحیتش را نه ملت بلکه خمینی و شورای نگهبانش تعیین میکرد و تمامی دستهجات سیاسی چون گوسفندی پیرو چوپان در صفوف منظم لقمهی آماده دیگری را به حلق ملت فرستادند...
وقتی که بنیصدر شامل طرح عدم کفایت سیاسی شد نیمی از جمعیت ایران نمیدانست کفایت سیاسی یعنی چه...
کسی نه از اصل ۱۳۴ خبر داشت و نه کسی کارکرد نخست وزیر را در جمهوری ریاستی که یک مقام بالاتر مثل رهبر را در بالا میدید خبر داشت...
بعد رجایی،خامنهای،رفسنجانی با همان مکانیزم با صلاحدید حاکمیت منهای مردم از صندوق بیرون آمدند...
به موازات،جریان روشنفکری تلاشی در جهت تغییر سیستم بروز نمیداد همچنان انتخابات که یکی از اهداف انقلاب بود وسیلهای در جهت بقای انقلاب (شما بخوانید شورش)بود تلاش ها بیشتر برای تغییر مردم و اجبار کردن مردم به دادن رای و پذیرش افراد از قبل انتخاب شده بود..
تعارض نظر و مقام رهبر با نظر و توان مردم روند انتخابات را کاهشی میکرد که نظریهی اصلاحات پدید آمد.
شخصیتی شبیه نظرات و خواست مردم ولی مهره شورای نگهبان بنام خاتمی برای تغییر ذات انتخابات و رای ظهور کرد،هرچه وجود خاتمی به تداوم رژیم کمک میکرد بیشتر مردم را از فلسفهی انتخاب دورتر میکرد خاتمی آمد تا ثابت کند نظریهی رای بی رای تنها مبارزه صحیح با پدیده انتخابات است..
وقتی اصلاحات دچار مرگ سیاسی شد احمدینژاد ناشناخته با شعارهایی آشنا سطوح پایین و اقشار کم درآمد را وارد بازی رای کرد،در جمهوری اسلامی یک فرد میخواست به کارگران سود کارخانجات بدهد،سهام عدالت و یارانه بدهد،مسکن ملی بسازد(بر همه مبرهن شد حتی یک فرد ولایی با شعارهایی شبیه مفاد انقلاب سفید میتواند پس از چهل سال روح انتخاب را زنده کند بعبارتی رای حقوق حقه ملت بود که با انقلاب سفید تجلی پیدا کرد).
در دوره دوم دولت یارانهای موج دوم اصلاحات پیش آمد تا با ایجاد دوگانگی رای ملت رای حاکمیت مجدد انتخابات را وسیلهی مشروعیت نظام کند...
وقتی اندک رفرمیستها از بهبود شرایط نومید شدند رژیم روحانی را در طَبَق اخلاص گذاشت تا بگوید اگر اندک جماعتی معتقدند رایشان در ۸۸ دزدیده شد بیایند به روحانی که پیرو و مرید موسویست رای بدهند،اینکار هم انتخابات را رقابتی میکرد هم فلسفهی دزدی رای موسوی را کمرنگ میکرد...
بار دیگر انتخابات هدف شد تا نگرش حاکم را وسیلهای برای احقاق دموکراسی معرفی کند..
پس از پولیتیک های ممتد که در نهایت روند رای را نه افزایشی و پرشور بلکه کاهشی و کم فروغ کرد رژیم با دهن کجی به عواطف مردم هم مجلس هم قوه مجریه را در طرح یکدست کردن قدرت به اصولگرایان تندرو هبه کرد تا ثابت کند نه انقلابش وسیلهای برای سعادت ایرانیان بود و نه انتخاباتش وسیلهای برای اعمال نظر مردم در قدرت...
ادامه 👇
✍به قلم داود
با هیچ معیاری پنجاه و هفت را نمیتوان انقلاب خواند...
نطفهی انقلاب با تغییر ذائقه شکل میگیرد.اگر تغییر نگرش مردم بر پایهی فهم و خوانش صحیح از شرایط جامعه صورت نگیرد انقلاب یک هدف میشود در حالی که انقلاب در علوم سیاسی تعریفی وسیلهای دارد یعنی انقلاب یک وسیله است برای رسیدن به هدف.
از جمله اساسهایی که اثبات میکند انقلاب یک هدف است یا وسیله،مقولهی انتخاب و رای است.
در دوره سلطنت مشروط عوامل بهبود دهندهی کیفیت در سطح کلان معیار رای و انتخابات بود.وقتی چهل و یک درصد از جمعیت ایرانی در شکوهمندی انقلاب سفید اصول مترقی را با حمایت رای زنان انتخاب میکند میتوان کاربرد صحیح انتخاب را درک کرد.
ملت محتاج مایحتاج سطحی نیست و به موازات خط فکری شاهنشاه این اندازه صاحب استقلال شخصیتی میشود که نگرش شاهش را نخست درک کند سپس بسنجد آیا این خط فکر و این انتخاب وسیلهای برای رسیدن به هدف غایی(ورود به دروازههای تمدن بزرگ و اعتلای نام ایران) هست یا خیر...
چیزی بشکل بد و بدتر،آری یا نه تئوریزه نشده،مفاد ششگانه به روشنی برای سنجش در پیشگاه ملت عرضه شده است،حالت آماده خوری وجود ندارد جایی کسی نفع ملت را نسنجیده و به آن قالب نداده است بلکه زحمت تحقیق،تفحص درستی یا نادرستی طرح به عهدهی ملت گذاشته میشود،حال ملت است که با ذائقهی خود تعیین میکند رای بدهد یا نه...
گرد و خاک پنجاه و هفت خوابید،استبداد خفته نخستین انتخابات را با کمک عناصر نسل طلایی انقلابیاش برگزار کرد.یک انتخاب تحمیلی برای سنجش خودی و غیر خودی در سیاست باب شد،ماهیت هدف انتخابی در بلبشوی ضدیت با امپریالها به حاشیه رانده شد و طرحی از پیش آماده به ملتی که حالا یاد گرفته بود مجری عوامل استبداد شود خورانده شد.از جمعیت بیست و نه میلیونی ۳۲ میلیون رای اخذ شد و مقولهی انتخاب وسیلهای برای انقلاب شد.انقلابی که میبایست وسیلهای برای رسیدن به هدف باشد در جایگاه هدف قرار گرفت.
نوبت بعد از دل یک کلیت گنگ به نام جمهوری اسلامی انتخاب ریاست جمهور بیرون آمد،بنی صدری که یارغار بود صلاحیتش را نه ملت بلکه خمینی و شورای نگهبانش تعیین میکرد و تمامی دستهجات سیاسی چون گوسفندی پیرو چوپان در صفوف منظم لقمهی آماده دیگری را به حلق ملت فرستادند...
وقتی که بنیصدر شامل طرح عدم کفایت سیاسی شد نیمی از جمعیت ایران نمیدانست کفایت سیاسی یعنی چه...
کسی نه از اصل ۱۳۴ خبر داشت و نه کسی کارکرد نخست وزیر را در جمهوری ریاستی که یک مقام بالاتر مثل رهبر را در بالا میدید خبر داشت...
بعد رجایی،خامنهای،رفسنجانی با همان مکانیزم با صلاحدید حاکمیت منهای مردم از صندوق بیرون آمدند...
به موازات،جریان روشنفکری تلاشی در جهت تغییر سیستم بروز نمیداد همچنان انتخابات که یکی از اهداف انقلاب بود وسیلهای در جهت بقای انقلاب (شما بخوانید شورش)بود تلاش ها بیشتر برای تغییر مردم و اجبار کردن مردم به دادن رای و پذیرش افراد از قبل انتخاب شده بود..
تعارض نظر و مقام رهبر با نظر و توان مردم روند انتخابات را کاهشی میکرد که نظریهی اصلاحات پدید آمد.
شخصیتی شبیه نظرات و خواست مردم ولی مهره شورای نگهبان بنام خاتمی برای تغییر ذات انتخابات و رای ظهور کرد،هرچه وجود خاتمی به تداوم رژیم کمک میکرد بیشتر مردم را از فلسفهی انتخاب دورتر میکرد خاتمی آمد تا ثابت کند نظریهی رای بی رای تنها مبارزه صحیح با پدیده انتخابات است..
وقتی اصلاحات دچار مرگ سیاسی شد احمدینژاد ناشناخته با شعارهایی آشنا سطوح پایین و اقشار کم درآمد را وارد بازی رای کرد،در جمهوری اسلامی یک فرد میخواست به کارگران سود کارخانجات بدهد،سهام عدالت و یارانه بدهد،مسکن ملی بسازد(بر همه مبرهن شد حتی یک فرد ولایی با شعارهایی شبیه مفاد انقلاب سفید میتواند پس از چهل سال روح انتخاب را زنده کند بعبارتی رای حقوق حقه ملت بود که با انقلاب سفید تجلی پیدا کرد).
در دوره دوم دولت یارانهای موج دوم اصلاحات پیش آمد تا با ایجاد دوگانگی رای ملت رای حاکمیت مجدد انتخابات را وسیلهی مشروعیت نظام کند...
وقتی اندک رفرمیستها از بهبود شرایط نومید شدند رژیم روحانی را در طَبَق اخلاص گذاشت تا بگوید اگر اندک جماعتی معتقدند رایشان در ۸۸ دزدیده شد بیایند به روحانی که پیرو و مرید موسویست رای بدهند،اینکار هم انتخابات را رقابتی میکرد هم فلسفهی دزدی رای موسوی را کمرنگ میکرد...
بار دیگر انتخابات هدف شد تا نگرش حاکم را وسیلهای برای احقاق دموکراسی معرفی کند..
پس از پولیتیک های ممتد که در نهایت روند رای را نه افزایشی و پرشور بلکه کاهشی و کم فروغ کرد رژیم با دهن کجی به عواطف مردم هم مجلس هم قوه مجریه را در طرح یکدست کردن قدرت به اصولگرایان تندرو هبه کرد تا ثابت کند نه انقلابش وسیلهای برای سعادت ایرانیان بود و نه انتخاباتش وسیلهای برای اعمال نظر مردم در قدرت...
ادامه 👇
گــارد شـــاهــنــشــاهــی
حق انتخاب ✍به قلم داود با هیچ معیاری پنجاه و هفت را نمیتوان انقلاب خواند... نطفهی انقلاب با تغییر ذائقه شکل میگیرد.اگر تغییر نگرش مردم بر پایهی فهم و خوانش صحیح از شرایط جامعه صورت نگیرد انقلاب یک هدف میشود در حالی که انقلاب در علوم سیاسی تعریفی وسیلهای…
ادامه از قبل ...
کمپین #رای_بی_رای فرایندی سیستماتیک برای پاسخ دادن به دروغهای انتخاباتی رژیم است.
بر همین اساس میتوان سنجید که رخداد پنجاه و هفت یک شورش بود نه انقلاب چون هدف و وسیلهی،ابزارهای متغیر در دست حاکمیت بود..
شرایط سیاسی را باید یکی از دلایل تغییر نگرش یک جامعه و محرکهای وقوع یک انقلاب دانست.نتایج بدست آمده از سود و زیان فاکتورهای سیاسی بر پایه اصل انتخابات ثابت کرد پنجاه و هفت شورشی علیه آرمانهای سیاسی ملت بود.
نهایتا ملتی که خواهان انقلاب است باید خود با تکیه بر دادههای واقعی به نتیجهی ایجاد تحول برسد اما آنچه ما از تاریخ پنجاه و هفت دریافت میکنیم نگرش انقلابی محصول یک نظریهی تحمیلی بر پایه تبلیغات غرب بود.
@gurd_shah
کمپین #رای_بی_رای فرایندی سیستماتیک برای پاسخ دادن به دروغهای انتخاباتی رژیم است.
بر همین اساس میتوان سنجید که رخداد پنجاه و هفت یک شورش بود نه انقلاب چون هدف و وسیلهی،ابزارهای متغیر در دست حاکمیت بود..
شرایط سیاسی را باید یکی از دلایل تغییر نگرش یک جامعه و محرکهای وقوع یک انقلاب دانست.نتایج بدست آمده از سود و زیان فاکتورهای سیاسی بر پایه اصل انتخابات ثابت کرد پنجاه و هفت شورشی علیه آرمانهای سیاسی ملت بود.
نهایتا ملتی که خواهان انقلاب است باید خود با تکیه بر دادههای واقعی به نتیجهی ایجاد تحول برسد اما آنچه ما از تاریخ پنجاه و هفت دریافت میکنیم نگرش انقلابی محصول یک نظریهی تحمیلی بر پایه تبلیغات غرب بود.
@gurd_shah
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
دماوند منتشر کرد...
حامد اسماعیلیون در یک سخنرانی، با نام بردن از اعضای سپاه تروریستی پاسداران به عنوان «برادران سپاه»، اذعان کرد که دولت کانادا تصمیم خودش برای قرار دادن سپاه در فهرست تروریستی را گرفته بود اما او با این تصمیم مخالفت کرد!
وی پیشتر نیز در گفتگو با تلویزیون ایران اینترنشنال گفته بود که قرار دادن سپاه پاسداران در فهرست سازمانهای تروریستی دولت کانادا، به اخراج چند هزار نفر از کانادا، از جمله آنهایی که سربازی خود را در سپاه گذرانده بودند، میشد و او به این دلیل با چنین تصمیمی مخالفت کرده بود.
@gurd_shah
حامد اسماعیلیون در یک سخنرانی، با نام بردن از اعضای سپاه تروریستی پاسداران به عنوان «برادران سپاه»، اذعان کرد که دولت کانادا تصمیم خودش برای قرار دادن سپاه در فهرست تروریستی را گرفته بود اما او با این تصمیم مخالفت کرد!
وی پیشتر نیز در گفتگو با تلویزیون ایران اینترنشنال گفته بود که قرار دادن سپاه پاسداران در فهرست سازمانهای تروریستی دولت کانادا، به اخراج چند هزار نفر از کانادا، از جمله آنهایی که سربازی خود را در سپاه گذرانده بودند، میشد و او به این دلیل با چنین تصمیمی مخالفت کرده بود.
@gurd_shah
این تصویر، توضیح واضح حقیقت کسانی است که سال گذشته با سوء استفاده از شاهزاده دنبال دروغی به اسم اتحاد بودند.
مجاهدین خلق (شیرین عبادی و حامد اسماعیلیون)، کوموله و پان کردها (مهتدی) و کسانی که پرچم دشمنی با پادشاهی را بدست گرفتند (مسیح علینژاد و نازنین بنیادی)!
حقیقت نگاه مجاهدین، پان کردها و پان ترکها چیزی نیست جز "دشمنی با پادشاهی"
@gurd_shah
مجاهدین خلق (شیرین عبادی و حامد اسماعیلیون)، کوموله و پان کردها (مهتدی) و کسانی که پرچم دشمنی با پادشاهی را بدست گرفتند (مسیح علینژاد و نازنین بنیادی)!
حقیقت نگاه مجاهدین، پان کردها و پان ترکها چیزی نیست جز "دشمنی با پادشاهی"
@gurd_shah
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔴 تیرباران حنیفنژاد، هدیه مسعود رجوی برای رهایی از اعدام:
🔰آزادی مسعود رجوی از زندان در۳۰دی ماه ۵۷ مزد خیانتهای او به موسسان مجاهدین از جمله محمد حنیف نژاد بود.
در این ویدئو، شاهد عینی #پرویز_معتمد مسئول تیمهای تعقیب و مراقبت و شنود کمیتۀ مشترک #ساواک، از همکاریهای مسعود رجوی با ساواک از جمله لو دادن خانۀ حنیف نژاد و محل اختفای سلاحها در خانه وی و کمک به دستگیری او و برخی دیگر از اعضای اصلی سازمان اشاره میکند.
معتمدی می گوید: حنیف نژاد از مسعود رجوی متنفر بوده و از رویارویی با او پرهیز می کرده و نسبت به هم سلول شدن با او اعتراض کرده و گفته بود: «مرا #اعدام کنید ولی با این «ازگل» یک جا نیندازید!!».
حنیف نژاد هر جا که رجوی در #زندان حضور داشت نمی رفت.
مسعود رجوی به دلیل همین همکاریهایش با ساواک بود که از اعدام نجات یافت.
@gurd_shah
🔰آزادی مسعود رجوی از زندان در۳۰دی ماه ۵۷ مزد خیانتهای او به موسسان مجاهدین از جمله محمد حنیف نژاد بود.
در این ویدئو، شاهد عینی #پرویز_معتمد مسئول تیمهای تعقیب و مراقبت و شنود کمیتۀ مشترک #ساواک، از همکاریهای مسعود رجوی با ساواک از جمله لو دادن خانۀ حنیف نژاد و محل اختفای سلاحها در خانه وی و کمک به دستگیری او و برخی دیگر از اعضای اصلی سازمان اشاره میکند.
معتمدی می گوید: حنیف نژاد از مسعود رجوی متنفر بوده و از رویارویی با او پرهیز می کرده و نسبت به هم سلول شدن با او اعتراض کرده و گفته بود: «مرا #اعدام کنید ولی با این «ازگل» یک جا نیندازید!!».
حنیف نژاد هر جا که رجوی در #زندان حضور داشت نمی رفت.
مسعود رجوی به دلیل همین همکاریهایش با ساواک بود که از اعدام نجات یافت.
@gurd_shah
🟠افشاگری سایت آلبانیایی تیرانا نیوز از وضعیت زندگی در کمپ مجاهدین خلق
◾️سایت آلبانیایی تیرانا نیوز در گزارشی به نقل از مارگاریتا بالکو جزئیاتی از زندگی افراد در کمپ سازمان مجاهدین خلق را منتشر کرد. در این گزارش آمده است:
◾️آنجا رابطه جنسی ممنوع است چرا که خانواده داشتن حرام است،زنان را عقیم کرده اند.او از خشونت حاکم بر کمپ گفت و از عقیم کردن زنان با عمل جراحی ،بالچو می گوید که افراد داخل اردوگاه مجاهدین خلق برای جنگ آموزش دیده اند.
@gurd_shah
◾️سایت آلبانیایی تیرانا نیوز در گزارشی به نقل از مارگاریتا بالکو جزئیاتی از زندگی افراد در کمپ سازمان مجاهدین خلق را منتشر کرد. در این گزارش آمده است:
◾️آنجا رابطه جنسی ممنوع است چرا که خانواده داشتن حرام است،زنان را عقیم کرده اند.او از خشونت حاکم بر کمپ گفت و از عقیم کردن زنان با عمل جراحی ،بالچو می گوید که افراد داخل اردوگاه مجاهدین خلق برای جنگ آموزش دیده اند.
@gurd_shah
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴 حامد اسماعیلیون در تلاش برای گذاشتن کلاهی دیگر از چپها بر سر مردم ایران!
📌 اسماعیلیون با ادعای خودش بدون داشتن هیچگونه فعالیت حزبی، مدعی است وقتی میگوییم چپ، نباید یا چپ استالینی یا مائو و انور خوجه به ذهنمان بیاید، بلکه باید یاد احزاب مدرنی بیفتیم که اسماعیلیون نه هیچ شناختی به آنها داشته و نه چیزی از آنها میداند ولی تمایل دارد ایران به سمت آنها حرکت کنیم!
او در شرایطی از سوسیال دموکراسی در کانادا حرف میزند که چشم و گوش خود را به نظام پادشاهی مشروطه این کشور بسته است.
🔸 همچنین او با بی نتیجه دانستن ائتلاف گفت که پیرامون شورای همبستگی اتفاقات را مکتوب نوشته و برای انتشار آن تا ابد صبر نخواهد کرد! این موج رسانهای جدید او در شرایطی گفته میشود که تاکنون کسی از او نخواسته که صبر کند!
@gurd_shah
📌 اسماعیلیون با ادعای خودش بدون داشتن هیچگونه فعالیت حزبی، مدعی است وقتی میگوییم چپ، نباید یا چپ استالینی یا مائو و انور خوجه به ذهنمان بیاید، بلکه باید یاد احزاب مدرنی بیفتیم که اسماعیلیون نه هیچ شناختی به آنها داشته و نه چیزی از آنها میداند ولی تمایل دارد ایران به سمت آنها حرکت کنیم!
او در شرایطی از سوسیال دموکراسی در کانادا حرف میزند که چشم و گوش خود را به نظام پادشاهی مشروطه این کشور بسته است.
🔸 همچنین او با بی نتیجه دانستن ائتلاف گفت که پیرامون شورای همبستگی اتفاقات را مکتوب نوشته و برای انتشار آن تا ابد صبر نخواهد کرد! این موج رسانهای جدید او در شرایطی گفته میشود که تاکنون کسی از او نخواسته که صبر کند!
@gurd_shah
خبر داشتید بهرنگ رهبری همون که شایعه حمله به #میلاد_محمدی همکار حزب کمونیست کارگری توسط پادشاهی خواهان رو مطرح کرد داداشی و دوست نزدیک #توکا_نیستانی یا همون #توکا_ساعدی هست؟
@gurd_shah
@gurd_shah
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
برید کنار براتون فخرآور جدید آوردم
از ادعای اینکه به دعوت ترامپ تو جلسه خصوصی سخنرانی کرده تا فاز پیغمبری برداشتن که من همه حرفام خوبه
نتیجه اخلاقی:
پریوش زندان قصر رو اذیت نکنید این خیلی شاخه شما خبر ندارید
#عباس_جفرسون
#پریوش_قصر
@gurd_shah
از ادعای اینکه به دعوت ترامپ تو جلسه خصوصی سخنرانی کرده تا فاز پیغمبری برداشتن که من همه حرفام خوبه
نتیجه اخلاقی:
پریوش زندان قصر رو اذیت نکنید این خیلی شاخه شما خبر ندارید
#عباس_جفرسون
#پریوش_قصر
@gurd_shah
مسیح علینژاد نقطهی اتصال اپوزوسیون نماها به رژیم!
رژیم تمام تلاش خود را کرد که بتواند فردی را درمقابل شاهزاده رضا پهلوی بولد کند و با عمال خودش با پروموت کردن اون فرد بتونن شاهزاده رو کم رنگ تر کنن؛ اما از اونجاییکه ماه پشت ابر نمیمونه، دستشون رو شد و مهرشون (معصومه) سوخت...
حالا هرکسی مثل این علی اشتری که از این فرد حمایت میکنه، رابطه ی مستقیم و منافع مشترک با رژیم داره.
@gurd_shah
رژیم تمام تلاش خود را کرد که بتواند فردی را درمقابل شاهزاده رضا پهلوی بولد کند و با عمال خودش با پروموت کردن اون فرد بتونن شاهزاده رو کم رنگ تر کنن؛ اما از اونجاییکه ماه پشت ابر نمیمونه، دستشون رو شد و مهرشون (معصومه) سوخت...
حالا هرکسی مثل این علی اشتری که از این فرد حمایت میکنه، رابطه ی مستقیم و منافع مشترک با رژیم داره.
@gurd_shah
حاضرین در کنفرانس روز کومله در کانادا1
#میلاد_محمدی!!!
بارها گفتم که #میلاد_محمدی همکار حزب کمونیست کارگری و کومله است ولی گروهی باور نمی کردند این تصویر را ببینید تا مشاهده کنید میلاد محمدی جفتک انداز به پرچم شیر و خورشید کنار علی جوادی کمونیست در روز کومله حضور دارد
#کومله_تروریست
#کومله_ایرانستیز
@gurd_shah
#میلاد_محمدی!!!
بارها گفتم که #میلاد_محمدی همکار حزب کمونیست کارگری و کومله است ولی گروهی باور نمی کردند این تصویر را ببینید تا مشاهده کنید میلاد محمدی جفتک انداز به پرچم شیر و خورشید کنار علی جوادی کمونیست در روز کومله حضور دارد
#کومله_تروریست
#کومله_ایرانستیز
@gurd_shah
حاضرین در کنفرانس روز کومله در کانادا2
افشین افشین جم از حامیان #نسرین_ستوده نیز از حاضرین این کنفرانس بود
نماینده گروه تجزیه طلب پان عرب که به ایران ستیزی معروف هستند نیز از مهمان های روز کومله بود البته مهتدی هم در مراسم سالگرد تاسیس این گروه نیز شرکت می کند
#کومله_تروریست
#کومله_ایرانستیز
@gurd_shah
افشین افشین جم از حامیان #نسرین_ستوده نیز از حاضرین این کنفرانس بود
نماینده گروه تجزیه طلب پان عرب که به ایران ستیزی معروف هستند نیز از مهمان های روز کومله بود البته مهتدی هم در مراسم سالگرد تاسیس این گروه نیز شرکت می کند
#کومله_تروریست
#کومله_ایرانستیز
@gurd_shah