گــارد شـــاهــنــشــاهــی
⭕️ چمن ورزشگاه آزادی قارچ زده است 🔸یک پیمانکار چمنهای ورزشی میگوید احیای چمن ورزشگاه آزادی نیازمند ۶ ماه زمان و ۵۰ میلیارد تومان پول است. 🔹نبودن مدیریت و نبود اقتصاد قطعا فاجعه بار خواهد بود؟ مجموعه ورزشی آریامهر پهلوی اعم از خود ورزشگاه فوتبال سالن…
گفته بودند 50 میلیارد تومان و اما اصل ماجرای فاکتور
کارگران به سرپرست 5 ملیون
سرپرست به پیمانکار 50 ملیون
پیمانکار به ناظر کار 500 ملیون
ناظر به تأیید کننده5،000،000،000 میلیارد
تأیید کننده به معاون وزیر 25،000،000،000 میلیارد
معاون وزیر به وزیر ورزش 35،000،000،000 میلیارد
وزیر ورزش و جوانان به ریاست جمهوری اسلامی 45،000،000،000 میلیارد
ریاست جمهوری به مجلس محترم با سلام و صلوات هزینه تعمیر چمن ورزشگاه آزادی 50،000،000،000 تومان رند
امام خامنهای: هرکس سیستم را فاسد ببیند عقل خودش فاسد است
#ارسالی
کارگران به سرپرست 5 ملیون
سرپرست به پیمانکار 50 ملیون
پیمانکار به ناظر کار 500 ملیون
ناظر به تأیید کننده5،000،000،000 میلیارد
تأیید کننده به معاون وزیر 25،000،000،000 میلیارد
معاون وزیر به وزیر ورزش 35،000،000،000 میلیارد
وزیر ورزش و جوانان به ریاست جمهوری اسلامی 45،000،000،000 میلیارد
ریاست جمهوری به مجلس محترم با سلام و صلوات هزینه تعمیر چمن ورزشگاه آزادی 50،000،000،000 تومان رند
امام خامنهای: هرکس سیستم را فاسد ببیند عقل خودش فاسد است
#ارسالی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تهدید و هشدار مجری شبکه خبر افغان به امیر عبداللهیان وزیر خارجه جمهوری ننگین اسلامی
"یک روزی نام ایرانتان را افغانستان میکنیم..."
در ایران تحت حاکمیت آخوند باید چنین گفت : چنان بخت از ایرانی برگشته است ، که پشتون وحشی آدم گشته است
@guardShahanShahi
"یک روزی نام ایرانتان را افغانستان میکنیم..."
در ایران تحت حاکمیت آخوند باید چنین گفت : چنان بخت از ایرانی برگشته است ، که پشتون وحشی آدم گشته است
@guardShahanShahi
گــارد شـــاهــنــشــاهــی
فایل نهایی دفتر سوم.pdf
نخستین طرحواره فلسفی نگارش تاریخ ملی میهنی ایران زمین و نخستین شناختنامه بیداری بزرگ ملی ، انتشار یافت
کتاب بسیار وزین #فیلسوف_شاه_ایرانشهر
https://t.me/gurd_shah/130585?single
کتاب بسیار وزین #فیلسوف_شاه_ایرانشهر
https://t.me/gurd_shah/130585?single
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عزیزان مبارز رفتن جلوی سفارت کثیف اخوندی در پاریس، فقط رفتار پلیس فرانسه رو ببینید ، هیچ کار خلافی هم انجام ندادن.
#ارسالی
#ارسالی
Forwarded from مانزه_ کورش جنتی (janati)
🔸ما و مهاجران افغانستانی
🔹گمان نمیکنم در میان ایرانیان هیچ گروه و جریانی به اندازهی میهندوستان ایرانی پیگیر پرسمانهای (مسائل) افغانستان و دلسوز مردمانش بوده باشند. کمتر ایراندوستی را مییابید که دوست یا دوستانی میان همتباران پارسیزبان افغانستانی نداشته باشند. دلیلش هم روشن است. میهندوستان ایرانی بیش از دیگر گروهها و جریانها، ایران و تاریخ آن را میشناسند و به آن دلبستگی دارند. نمیشود شاهنامه خواند و کابل را دوست نداشت. نمیشود تاریخ ایران را خواند و هرات این پایتخت فرهنگپرور روزگار تیموری را شهری بیگانه به شمار آورد. کیست که اوستا را بشناسد و بلخ را نه؟
🔹همهی اینها را گفتم که بگویم دست بر روزگار بیشترین کسانی که از مهاجرت افغانستانیها به ایران نگرانند همین میهندوستان ایرانی هستند.
🔹میهندوستان بهخوبی میدانند که اندرش (ورود) بیحسابوکتاب و گستردهی مهاجرانی که بی هیچ بزرگنمایی بسیاریشان از دید فرهنگی و ارزشهای شهرنشینانه در سطح پایینی هستند تا چه اندازه میتواند برای بنیادهای شهرنشینی ایرانی سیژناک (خطرناک) باشد.
🔹شهروندان ایرانی که سالها با خون دل از ارزشهای شهرمدارانه خود در برابر دستاندازیهای لایههای خشکاندیش هازمان (جامعه) و دارودستههای بنیادگرا پدافند کردهاند و در این راه هزینههای بسیار دادهاند بهدرستی نگرانند که با جایگیر شدن این مهاجران کفهی ترازو به سود نیروهای نارواداری که با سبک زندگی نوین دشمنی دارند سنگین شود.
🔹من هم آشکارا با اندرش گسترده و جایگیر شدن مهاجران افغانستانی پادورزم (مخالفم). انگیزههای این پادورزی نیز به روشنی و سادگی توضیح داده شد. بماند که چپ ایرانی و همدستانش برای چنین نگرانیهایی همیشه پاسخی آماده در آستین دارند و آن پرتاب گشادهدستانهی برچسبهایی چون نژادپرستی و فاشیسم است، بیآنکه حتی معنای این واژهها را بهدرستی بدانند. بهرام بیضایی چه خوب گفته است که: هر کس را که ردی از فرهنگ خود میجست نژادپرست خواندیم.
🔹گمان نمیکنم در میان ایرانیان هیچ گروه و جریانی به اندازهی میهندوستان ایرانی پیگیر پرسمانهای (مسائل) افغانستان و دلسوز مردمانش بوده باشند. کمتر ایراندوستی را مییابید که دوست یا دوستانی میان همتباران پارسیزبان افغانستانی نداشته باشند. دلیلش هم روشن است. میهندوستان ایرانی بیش از دیگر گروهها و جریانها، ایران و تاریخ آن را میشناسند و به آن دلبستگی دارند. نمیشود شاهنامه خواند و کابل را دوست نداشت. نمیشود تاریخ ایران را خواند و هرات این پایتخت فرهنگپرور روزگار تیموری را شهری بیگانه به شمار آورد. کیست که اوستا را بشناسد و بلخ را نه؟
🔹همهی اینها را گفتم که بگویم دست بر روزگار بیشترین کسانی که از مهاجرت افغانستانیها به ایران نگرانند همین میهندوستان ایرانی هستند.
🔹میهندوستان بهخوبی میدانند که اندرش (ورود) بیحسابوکتاب و گستردهی مهاجرانی که بی هیچ بزرگنمایی بسیاریشان از دید فرهنگی و ارزشهای شهرنشینانه در سطح پایینی هستند تا چه اندازه میتواند برای بنیادهای شهرنشینی ایرانی سیژناک (خطرناک) باشد.
🔹شهروندان ایرانی که سالها با خون دل از ارزشهای شهرمدارانه خود در برابر دستاندازیهای لایههای خشکاندیش هازمان (جامعه) و دارودستههای بنیادگرا پدافند کردهاند و در این راه هزینههای بسیار دادهاند بهدرستی نگرانند که با جایگیر شدن این مهاجران کفهی ترازو به سود نیروهای نارواداری که با سبک زندگی نوین دشمنی دارند سنگین شود.
🔹من هم آشکارا با اندرش گسترده و جایگیر شدن مهاجران افغانستانی پادورزم (مخالفم). انگیزههای این پادورزی نیز به روشنی و سادگی توضیح داده شد. بماند که چپ ایرانی و همدستانش برای چنین نگرانیهایی همیشه پاسخی آماده در آستین دارند و آن پرتاب گشادهدستانهی برچسبهایی چون نژادپرستی و فاشیسم است، بیآنکه حتی معنای این واژهها را بهدرستی بدانند. بهرام بیضایی چه خوب گفته است که: هر کس را که ردی از فرهنگ خود میجست نژادپرست خواندیم.
Forwarded from زنان مشروطه خواه و پیشرو در انقلاب سفید شاه و مردم (Nahid Shahin)
حرف اخر،
اقای پوریا زراعتی @pouriazeraati نام انقلاب های ایران با جاوید نام هایی چون ستارخان گره خورده.
شما به خاطر چه چیزی امثال افراد زیر رو تا داشتن «نقش مهم در تاریخ ایران» گره میزنین؟
از ایران شرم نمی کنید؟
اقای پوریا زراعتی @pouriazeraati نام انقلاب های ایران با جاوید نام هایی چون ستارخان گره خورده.
شما به خاطر چه چیزی امثال افراد زیر رو تا داشتن «نقش مهم در تاریخ ایران» گره میزنین؟
از ایران شرم نمی کنید؟
Forwarded from زنان مشروطه خواه و پیشرو در انقلاب سفید شاه و مردم (Nahid Shahin)
آمار ملکی مدعی شده پدرش متخصص جابجایی ابرها هیچکس رو حذف نکرده،
بیش از 70 استاد و استادیار دانشگاه در زمان ریاست محمد ملکی حامی چپ و مجاهدین از دانشگاه اخراج شدند
#ننگ_بر_فتنه۵۷
#مرگ_بر_سه_فاسد_ملا_چپی_مجاهد
#جاویدشاه
بیش از 70 استاد و استادیار دانشگاه در زمان ریاست محمد ملکی حامی چپ و مجاهدین از دانشگاه اخراج شدند
#ننگ_بر_فتنه۵۷
#مرگ_بر_سه_فاسد_ملا_چپی_مجاهد
#جاویدشاه
Forwarded from زنان مشروطه خواه و پیشرو در انقلاب سفید شاه و مردم (Nahid Shahin)
۱/۲
آقای ملکی چشم به راه نوشتاری سخته و پخته و استوار بودم نه این نوشتار سست و لرزان و عصبی و پر از تهمت. اگر زندگانی خود را در وادی «گمان» هدر نمیدادید و هنری فراچنگ آورده بودید اکنون برای پاسخ جنگافزاری بهتر از تهمت و ترور شخصیت داشتید. سالیان بود که خودتان با شرمِ حوری و نازِ پری در تلویزیونها، مبادی آداب سخن میگفتید و اکانتهای اردوگاهتان که بزرگ اردوگاهیست از مجاهدین و تجزیهطلبان تا بازوان امنیتی جمهوری اسلامی یعنی همه شاخههای انقلاب ۵۷، تیر تهمت به سر و رویم میباراندند و ترور شخصیت میکردند؛ و شمایان آن پشت گل از گلتان به شادی میشکفت و شیطان صدای غنج دلتان را میشنید. اکنون ناپرهیزی کرده و از خرقه تزویر بیرون افتادهاید و بختی به من دادید که حسابم را پاک کنم.
نخست به تهمتها پاسخ میدهم و سپس درباره مرحوم پدرتان، که روزگار میتوانست کارنامه ننگآلود ایشان را در گودال فراموشی بتکاند اگر شومیهای فرزند میگذاشت، مقداری خواهم نوشت.
۱- جوانیم در سیاست گذشت. از عنفوان جوانی پادشاهیخواه بودم و با حزبی به قول اطلاعاتیها سلطنتطلب همکاری آغازیدم. در همهی درازای کوششها و مبارزاتم استوار و دلیر بودم و آنچنان بر اصولم ایستادم و کوتاه نیامدم که اکنون میتوانم پیمانی با مردم ببندم و بگویم در فردای آزادی و حکومت قانون و شکست انقلاب۵۷ هرگاه روشن شود که کوچکترین همکاری با هر جناحی از جمهوری اسلامی یا دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی داشته ام از دادگاه درخواست کنند و دارم که به جرم خیانت به ملت حکم اعدام صادر شود. درد شما این چیزها نیست؛ مگر نه اینکه آقای سازگارا از بنیانگذاران سپاه در اردوگاه شماست و یا شانه به شانه با کسی ایستادهاید که یارِ گرمابه و گلستان و گاه خلوت و اندرونی آقایان مجاهدین انقلاب اسلامی یعنی بنیانگذاران اطلاعات و سپس مهدی هاشمی بوده!؟
بارها بازداشت شدم، مورد ضرب و شتم قرار گرفتم، نمیگذاشتند حتی در بخش خصوصی کار کنم، هر سنگی توانستند بیآزرم و شرم زدند؛ در دوران خدمت سربازیام به درخواست معاونت اطلاعات سپاه به خاش تبعید شدم. برای مدتها جلوی دیدارهای خصوصی ما را هم گرفتند؛ باور کردنی نبود گاهی نمیگذاشتند سه چهار نفری زیر یک سقف گرد هم آییم. مرا ممنوعالخروج کردند و کوشیدند زمینه دیپورت همسرم را به ایران فراهم کنند؛ چارهای نداشت. زندگی و آنچه داشتیم را گذاشت و راهی گرجستان شد؛ باردار بود و در پی فشار جابجایی فرزند سقط جنین شد. نه خم به ابرو انداختم و نه صدایش را درآوردم. پس از چندی ممنوعالخروجیم را برداشتند. چرا برداشتند؟ چون داخل کار من که فوت کردن ابرها نبود؛ در پیشرفت جریان ملی نقش محوری داشتم و میدانستند بیرون جایی را ندارم که بروم. جایی هم نبود که برویم. راهی قبرس شدیم و پنج سال در آن جزیره افتادیم و ماندیم و نیرویم هدر رفت. در جزیره چه میشود کرد؟ تمام امکاناتم یک گوشی بود که مرا با داخل و بیرون در پیوند نگه میداشت. خیلی متاسفم که پدر شما ممنوع الخروج بود و نتوانست با فرزندش دیداری تازه کند؛ اما مگر پدر شما همیشه ممنوعالخروج بود؟ ایشان هم گاهی بود و گاهی نبود.
اما همسرم. پدر شادروان ایشان از مدیران کل اداره بهزیستی خوزستان در نظام پیشین بوده و عضو حزب پانایرانیست. پس از انقلاب پنج شش سالی خود و خانوادهاش آواره و فراری زیسته بودند. خود ایشان هم دختری دلیر و مبارز بود. یعنی از رهگذر مبارزه سیاسی با هم آشنا شدیم. خارج از کشور روزنامهنگار بود. حالا یکی از برادرهایش، نه اطلاعاتی است و نه سپاهی اما به هر دلیلی خواسته سمت جمهوری اسلامی بایستد؛ به من چه؟ شما راهی میشناسید که من همسرم را نگه دارم و برادر زنم را عوض کنم؟!
و اما در مورد سوریه. شما چیزی از منافع ملی نمیدانی؛ اگر میدانستید که با مهتدی نمینشستید نرد منشور ببازید. سیاست و پیگیری منافع ملی تعطیل بردار نیست؛ منافع ایران بر هر چیزی مقدم است و من نمیتوانم آن را تا سرکار آمدن نظام جدید نادیده بگیرم. با آغاز خیزش در سوریه، مصاحبهای کردم و آنجا گفتم جمهوری اسلامی با دخالت در سوریه منافع ما را به خطر میاندازد. چندی بعد سوریه میدان بازی نیروها و کشورهای منطقهای و فرامنطقهای شد؛ همین لوی شما برای اخوانالمسلمین در فرانسه همایش گذاشت؛ اردوغان گفت در حلب نماز خواهد خواند و همه اینها یعنی به خطر افتادن منافع ایران. در مورد مدیترانه، قفقاز و افغانستان و آسیای میانه دیدگاه من برهم زدن آرایش نیروها به نفع ایران است؛ از دیدگاه من باید در افغانستان نمیگذاشتیم طالبان سرکار بیاید و یا دستکم چند شهر را در دست هم پیمانان ایرانگرا نگه میداشتیم و هرات را به استان بیرونی خود تبدیل میکردیم که اگر چنین میشد امروز دچار اینگونه مهاجرت و دیگر مشکلات نبودیم۲/۲
آقای ملکی چشم به راه نوشتاری سخته و پخته و استوار بودم نه این نوشتار سست و لرزان و عصبی و پر از تهمت. اگر زندگانی خود را در وادی «گمان» هدر نمیدادید و هنری فراچنگ آورده بودید اکنون برای پاسخ جنگافزاری بهتر از تهمت و ترور شخصیت داشتید. سالیان بود که خودتان با شرمِ حوری و نازِ پری در تلویزیونها، مبادی آداب سخن میگفتید و اکانتهای اردوگاهتان که بزرگ اردوگاهیست از مجاهدین و تجزیهطلبان تا بازوان امنیتی جمهوری اسلامی یعنی همه شاخههای انقلاب ۵۷، تیر تهمت به سر و رویم میباراندند و ترور شخصیت میکردند؛ و شمایان آن پشت گل از گلتان به شادی میشکفت و شیطان صدای غنج دلتان را میشنید. اکنون ناپرهیزی کرده و از خرقه تزویر بیرون افتادهاید و بختی به من دادید که حسابم را پاک کنم.
نخست به تهمتها پاسخ میدهم و سپس درباره مرحوم پدرتان، که روزگار میتوانست کارنامه ننگآلود ایشان را در گودال فراموشی بتکاند اگر شومیهای فرزند میگذاشت، مقداری خواهم نوشت.
۱- جوانیم در سیاست گذشت. از عنفوان جوانی پادشاهیخواه بودم و با حزبی به قول اطلاعاتیها سلطنتطلب همکاری آغازیدم. در همهی درازای کوششها و مبارزاتم استوار و دلیر بودم و آنچنان بر اصولم ایستادم و کوتاه نیامدم که اکنون میتوانم پیمانی با مردم ببندم و بگویم در فردای آزادی و حکومت قانون و شکست انقلاب۵۷ هرگاه روشن شود که کوچکترین همکاری با هر جناحی از جمهوری اسلامی یا دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی داشته ام از دادگاه درخواست کنند و دارم که به جرم خیانت به ملت حکم اعدام صادر شود. درد شما این چیزها نیست؛ مگر نه اینکه آقای سازگارا از بنیانگذاران سپاه در اردوگاه شماست و یا شانه به شانه با کسی ایستادهاید که یارِ گرمابه و گلستان و گاه خلوت و اندرونی آقایان مجاهدین انقلاب اسلامی یعنی بنیانگذاران اطلاعات و سپس مهدی هاشمی بوده!؟
بارها بازداشت شدم، مورد ضرب و شتم قرار گرفتم، نمیگذاشتند حتی در بخش خصوصی کار کنم، هر سنگی توانستند بیآزرم و شرم زدند؛ در دوران خدمت سربازیام به درخواست معاونت اطلاعات سپاه به خاش تبعید شدم. برای مدتها جلوی دیدارهای خصوصی ما را هم گرفتند؛ باور کردنی نبود گاهی نمیگذاشتند سه چهار نفری زیر یک سقف گرد هم آییم. مرا ممنوعالخروج کردند و کوشیدند زمینه دیپورت همسرم را به ایران فراهم کنند؛ چارهای نداشت. زندگی و آنچه داشتیم را گذاشت و راهی گرجستان شد؛ باردار بود و در پی فشار جابجایی فرزند سقط جنین شد. نه خم به ابرو انداختم و نه صدایش را درآوردم. پس از چندی ممنوعالخروجیم را برداشتند. چرا برداشتند؟ چون داخل کار من که فوت کردن ابرها نبود؛ در پیشرفت جریان ملی نقش محوری داشتم و میدانستند بیرون جایی را ندارم که بروم. جایی هم نبود که برویم. راهی قبرس شدیم و پنج سال در آن جزیره افتادیم و ماندیم و نیرویم هدر رفت. در جزیره چه میشود کرد؟ تمام امکاناتم یک گوشی بود که مرا با داخل و بیرون در پیوند نگه میداشت. خیلی متاسفم که پدر شما ممنوع الخروج بود و نتوانست با فرزندش دیداری تازه کند؛ اما مگر پدر شما همیشه ممنوعالخروج بود؟ ایشان هم گاهی بود و گاهی نبود.
اما همسرم. پدر شادروان ایشان از مدیران کل اداره بهزیستی خوزستان در نظام پیشین بوده و عضو حزب پانایرانیست. پس از انقلاب پنج شش سالی خود و خانوادهاش آواره و فراری زیسته بودند. خود ایشان هم دختری دلیر و مبارز بود. یعنی از رهگذر مبارزه سیاسی با هم آشنا شدیم. خارج از کشور روزنامهنگار بود. حالا یکی از برادرهایش، نه اطلاعاتی است و نه سپاهی اما به هر دلیلی خواسته سمت جمهوری اسلامی بایستد؛ به من چه؟ شما راهی میشناسید که من همسرم را نگه دارم و برادر زنم را عوض کنم؟!
و اما در مورد سوریه. شما چیزی از منافع ملی نمیدانی؛ اگر میدانستید که با مهتدی نمینشستید نرد منشور ببازید. سیاست و پیگیری منافع ملی تعطیل بردار نیست؛ منافع ایران بر هر چیزی مقدم است و من نمیتوانم آن را تا سرکار آمدن نظام جدید نادیده بگیرم. با آغاز خیزش در سوریه، مصاحبهای کردم و آنجا گفتم جمهوری اسلامی با دخالت در سوریه منافع ما را به خطر میاندازد. چندی بعد سوریه میدان بازی نیروها و کشورهای منطقهای و فرامنطقهای شد؛ همین لوی شما برای اخوانالمسلمین در فرانسه همایش گذاشت؛ اردوغان گفت در حلب نماز خواهد خواند و همه اینها یعنی به خطر افتادن منافع ایران. در مورد مدیترانه، قفقاز و افغانستان و آسیای میانه دیدگاه من برهم زدن آرایش نیروها به نفع ایران است؛ از دیدگاه من باید در افغانستان نمیگذاشتیم طالبان سرکار بیاید و یا دستکم چند شهر را در دست هم پیمانان ایرانگرا نگه میداشتیم و هرات را به استان بیرونی خود تبدیل میکردیم که اگر چنین میشد امروز دچار اینگونه مهاجرت و دیگر مشکلات نبودیم۲/۲
Forwarded from زنان مشروطه خواه و پیشرو در انقلاب سفید شاه و مردم (Nahid Shahin)
همین الان هم با هر ترفندی نباید گذاشت قفقاز و مدیترانه به دست ترکها بیافتد و این فراتر از زنده و باد و مرده باد است و با فهم تنگ شما از سیاست نمیشود چیزی از آن فهمید و پیوندی با سلیمانی و ماموریتهای «قدسی» او ندارد. جمهوری اسلامی همانقدر از منافع ملی و سیاست نمیفهمد که شما نمیفهمید. در این زمینه دوقلوهای همسان هستید.
۲-و اما پدرتان؛
پدرتان پیش از انقلاب فرهنگی صد نفر از استادانی که با نظام سابق پیوند داشتند از دانشگاه بیرون کرد و پروانه گرفت بجای آنها استادانی را به دانشگاه بازگرداند که برخیشان تشکیلاتی بودند! پس آنگونه که می خواهید کارهای پدرتان را در حوض طرفدار حقوق همگان بودن شستشو دهید نبوده. حتی مخالف انقلاب فرهنگی هم نبود. به خمینی گفته بود که اگر مانند کوبا از اول دانشگاه را باز نمیکردید؛ خوب بود اما اکنون که دانشگاه را باز کردهایم بستن دوبارهاش ما را در چشم بیرونیها خوار میکند. شادروان به جای الگوی چینی؛ با الگوی کوبایی همراه بود. در مورد مجاهدین، اینکه در بازجویی چه گفته و چه کرده مربوط به نشکستن و خستونشدن و شگرد بازجویی پس دادن است؛ اگر توانسته ایستادگی کند و لب باز نکند کارش را خوب بلد بوده. آن مرحوم در مراسم مادر داعی، با نکوهش شاه و شیخ، و با سخن گفتن از نقش حسین و زینب، یعنی ادبیات سازمانی، اطمینان داد «تا یکی دو ماه دیگر لیبرتی از اولش زیباتر و بهتر و قشنگتر خواهد شد» آن بزرگوار لیبرتی را زیبا و قشنگ میدید وگر نه مغز خواهر مریم را خر گاز نزده بود که برای ابوی مرحومتان شمعی برافروزد و تمثال مبارکش را بیاویزد و ادای احترام کند؛ گاز گرفته بود؟
آن اشتباه کوچکی که پدرتان داشته یعنی اعتماد به خمینی، زندگی میلیونها انسان را به باد داد و کشور را به هزارهای تاریک برگرداند و در گودال تباهی انداخت! شما و خانواده محترمتان اهل دشنام و فحش نیستید؛ اهل تباه کردن زندگی یک ملتید. پدر شما چنین گناه بزرگی به دوش میکشد و شوربختانه از فرزند هم بخت یارش نبوده و اینهم به گناهانش افزوده شده!
#حجت_کلاشی
۲-و اما پدرتان؛
پدرتان پیش از انقلاب فرهنگی صد نفر از استادانی که با نظام سابق پیوند داشتند از دانشگاه بیرون کرد و پروانه گرفت بجای آنها استادانی را به دانشگاه بازگرداند که برخیشان تشکیلاتی بودند! پس آنگونه که می خواهید کارهای پدرتان را در حوض طرفدار حقوق همگان بودن شستشو دهید نبوده. حتی مخالف انقلاب فرهنگی هم نبود. به خمینی گفته بود که اگر مانند کوبا از اول دانشگاه را باز نمیکردید؛ خوب بود اما اکنون که دانشگاه را باز کردهایم بستن دوبارهاش ما را در چشم بیرونیها خوار میکند. شادروان به جای الگوی چینی؛ با الگوی کوبایی همراه بود. در مورد مجاهدین، اینکه در بازجویی چه گفته و چه کرده مربوط به نشکستن و خستونشدن و شگرد بازجویی پس دادن است؛ اگر توانسته ایستادگی کند و لب باز نکند کارش را خوب بلد بوده. آن مرحوم در مراسم مادر داعی، با نکوهش شاه و شیخ، و با سخن گفتن از نقش حسین و زینب، یعنی ادبیات سازمانی، اطمینان داد «تا یکی دو ماه دیگر لیبرتی از اولش زیباتر و بهتر و قشنگتر خواهد شد» آن بزرگوار لیبرتی را زیبا و قشنگ میدید وگر نه مغز خواهر مریم را خر گاز نزده بود که برای ابوی مرحومتان شمعی برافروزد و تمثال مبارکش را بیاویزد و ادای احترام کند؛ گاز گرفته بود؟
آن اشتباه کوچکی که پدرتان داشته یعنی اعتماد به خمینی، زندگی میلیونها انسان را به باد داد و کشور را به هزارهای تاریک برگرداند و در گودال تباهی انداخت! شما و خانواده محترمتان اهل دشنام و فحش نیستید؛ اهل تباه کردن زندگی یک ملتید. پدر شما چنین گناه بزرگی به دوش میکشد و شوربختانه از فرزند هم بخت یارش نبوده و اینهم به گناهانش افزوده شده!
#حجت_کلاشی
قتل یک درجه دار نیروی انتظامی توسط افغانها در بوشهر...
پ،ن: علم الگدا میگه برادران افغانستانی نور چشم ما هستند ...
داریم به وضوح میبینیم، نه سپاه و نه ارتش و نه بسیج و نه هیییچ نیروی دیگری در جمهوری اسلامی ، توان مقابله با طالبان رو نداره و فقط قپی و گنده گوزی و ...
دیگه از این راحت تر آدم بکشن؟
پ،ن: علم الگدا میگه برادران افغانستانی نور چشم ما هستند ...
داریم به وضوح میبینیم، نه سپاه و نه ارتش و نه بسیج و نه هیییچ نیروی دیگری در جمهوری اسلامی ، توان مقابله با طالبان رو نداره و فقط قپی و گنده گوزی و ...
دیگه از این راحت تر آدم بکشن؟
سه تحلیل امنیتی از آقای عرفان قانعیفرد در نشریات مشهور اسرائیل درباره رسوایی امنیتی در آمریکا.
وی در اورشلیم پست می گوید:
آمریکا، برای حفظ منافع ملی خود و تامین امنیت و رفاه شهروندانش،
باید شناسایی و خنثی کردن شبکههای جاسوسی ایران و حلقه های پنهان در داخل آمریکا را در اولویت قرار دهد.
به عنوان یک ایرانی-آمریکایی که بنا به تخصص شغلی، با دینامیک و عملیات پیچیده رژیم ایران آشناست، این افشاگری ها چندان تعجب آور نبودند.
لایههای این شبکه مخفی شبیه به لایههای پیاز است که هر کدام ویژگیها و اهداف مشخصی دارند.
علاوه بر این، ائتلاف های ایدئولوژیک بین عناصر رژیم ایران، [مانند اصلاح طلبان و گروه هایی مانند مجاهدین خلق (مجاهدین خلق)] با جناح های خاصی در حزب دمکرات آمریکا، صرفاً حدس و گمان نیست، بلکه با شواهد ثابت می شود.
@gurd_shah
وی در اورشلیم پست می گوید:
آمریکا، برای حفظ منافع ملی خود و تامین امنیت و رفاه شهروندانش،
باید شناسایی و خنثی کردن شبکههای جاسوسی ایران و حلقه های پنهان در داخل آمریکا را در اولویت قرار دهد.
به عنوان یک ایرانی-آمریکایی که بنا به تخصص شغلی، با دینامیک و عملیات پیچیده رژیم ایران آشناست، این افشاگری ها چندان تعجب آور نبودند.
لایههای این شبکه مخفی شبیه به لایههای پیاز است که هر کدام ویژگیها و اهداف مشخصی دارند.
علاوه بر این، ائتلاف های ایدئولوژیک بین عناصر رژیم ایران، [مانند اصلاح طلبان و گروه هایی مانند مجاهدین خلق (مجاهدین خلق)] با جناح های خاصی در حزب دمکرات آمریکا، صرفاً حدس و گمان نیست، بلکه با شواهد ثابت می شود.
@gurd_shah
به چهرهی زیبا و معصوم او نگاه کنید!
نامش زهرا حطمی بود و کلاس هشتم مدرسه نرجس در شهر وحیدیه، از توابع شهرستان شهریار. مدیر مدرسه
او را به خاطر داشتن لاک ناخن به مدت سه روز از مدرسه اخراج میکند. زهرا از ترس برخورد پدرش هرگز به خانه نمی رود. او از ساختمان نیمه کاره نزدیک مدرسه بالا رفته و خود را به پایین پرت می کند و همان لحظه فوت می کند!
تصویر مقنعه غرق به خون او را ببینید و همزمان به سختگیری غیرقابل تحملی که بر دختربچهها در مدارس اعمال می شود، فکر کنید!
این بچهها چه فرقی با همسالان خود در کشورهای دیگر دارند که باید «خانه دوم آنها» هم به جهنمی دردناک برای آنان تبدیل شود؟
نامش زهرا حطمی بود و کلاس هشتم مدرسه نرجس در شهر وحیدیه، از توابع شهرستان شهریار. مدیر مدرسه
او را به خاطر داشتن لاک ناخن به مدت سه روز از مدرسه اخراج میکند. زهرا از ترس برخورد پدرش هرگز به خانه نمی رود. او از ساختمان نیمه کاره نزدیک مدرسه بالا رفته و خود را به پایین پرت می کند و همان لحظه فوت می کند!
تصویر مقنعه غرق به خون او را ببینید و همزمان به سختگیری غیرقابل تحملی که بر دختربچهها در مدارس اعمال می شود، فکر کنید!
این بچهها چه فرقی با همسالان خود در کشورهای دیگر دارند که باید «خانه دوم آنها» هم به جهنمی دردناک برای آنان تبدیل شود؟
گــارد شـــاهــنــشــاهــی
به چهرهی زیبا و معصوم او نگاه کنید! نامش زهرا حطمی بود و کلاس هشتم مدرسه نرجس در شهر وحیدیه، از توابع شهرستان شهریار. مدیر مدرسه او را به خاطر داشتن لاک ناخن به مدت سه روز از مدرسه اخراج میکند. زهرا از ترس برخورد پدرش هرگز به خانه نمی رود. او از ساختمان…
مرگ زهرا یک جنایت مشترک بین رژیم و خانواده مذهبی اش بود.
زهرا حطمی بیچاره چون در یک خانواده سنتی زندگی می کرد چند ماه قبل پدرش نجات او را مجبور کرد که با 15 سال سن باید به عقد یک فرد 21 ساله در بیاید که زهرا در مخالفت با این اجبار با مرگ موش خودکشی کرد ولی زنده ماند اما دو روز قبل وقتی به مدرسه رفت در حالی که حجاب نداشت و لاک زده بود مدرسه اجازه ورود او را نداد و به پدرش زنگ زدند. نجات حطمی و برادرانش که خیلی هم ادای غیرتی دارند و با سپاه هم ارتباط دارند بدتر شدند و گفتند زهرا دیگه باید حتما ازدواج کند وگرنه آبروی خاندان ما را می برد و بیشتر زهرا را سرکوفت زدند و به زهرا گفتند بزودی مقدمات ازدواجش را فراهم می کنند که زهرا وقتی هم از جانب خانواده هم مدرسه تحت فشار قرار گرفت تنها راهی که برایش ماند خودکشی بود.
زهرا قربانی جنایت رژیم و تعصبات سنتی خانواده اش شد. اگر رژیم قانون حجاب را نداشت زهرا امروز زنده بود. اگر این ازدواج های اجباری خانواده ها نبود امروز زهرا زنده بود.
#ارسالی
زهرا حطمی بیچاره چون در یک خانواده سنتی زندگی می کرد چند ماه قبل پدرش نجات او را مجبور کرد که با 15 سال سن باید به عقد یک فرد 21 ساله در بیاید که زهرا در مخالفت با این اجبار با مرگ موش خودکشی کرد ولی زنده ماند اما دو روز قبل وقتی به مدرسه رفت در حالی که حجاب نداشت و لاک زده بود مدرسه اجازه ورود او را نداد و به پدرش زنگ زدند. نجات حطمی و برادرانش که خیلی هم ادای غیرتی دارند و با سپاه هم ارتباط دارند بدتر شدند و گفتند زهرا دیگه باید حتما ازدواج کند وگرنه آبروی خاندان ما را می برد و بیشتر زهرا را سرکوفت زدند و به زهرا گفتند بزودی مقدمات ازدواجش را فراهم می کنند که زهرا وقتی هم از جانب خانواده هم مدرسه تحت فشار قرار گرفت تنها راهی که برایش ماند خودکشی بود.
زهرا قربانی جنایت رژیم و تعصبات سنتی خانواده اش شد. اگر رژیم قانون حجاب را نداشت زهرا امروز زنده بود. اگر این ازدواج های اجباری خانواده ها نبود امروز زهرا زنده بود.
#ارسالی