تصویری از نخستین کارخانه
سوسیس وکالباس سازی ایران دربندر انزلی
به گواهی اسناد موجود , در سال ۱۳۰۲ خورشیدی کارگاه کوچکی در انزلی وجود داشت که با وسایل ابتدایی و دستی به تهیه سوسیس و کالباس میپرداخت ، اما پنج سال بعد کارخانه کوچکی در این رابطه توسط یک روس به نام افونامو یا افرناسو در بندر انزلی با یک ماشین کوچک و دستی دایر شد که روزانه احتیاجات عدهای از اتباع خارجی آنجا که روس و ارمنی بودند راتأمین میکرد.
هفت سال بعد در سال ۱۳۰۹ خورشیدی شخص دیگری به نام لیشنیسکی از اهالی شوروی سابق در جوار میدان گمرگ بندر انزلی کارخانه کوچکی را راه اندازی کرد که روزانهچهل تا پنجاه کیلوگرم کالباس تهیه مینمود. در سال ۱۳۱۲ لیشنیسکی کارخانه خود را از انزلی به تهران منتقل کرد و با کمک یک ارامنه اهل سلماس به نام آرزومان آوانسیان وخانواده اش، در خیابان منوچهری در یک پاساژ کوچک به ادامه فعالیت پرداخت که فرآوری آنها، سوسیس , کالباس و ژامبون بود. دیری از همکاری ایشان نگذشت که مرد روسی به کشورش بازگشت و کارخانه به آرزومان واگذارشد که به این ترتیب اولین کارخانه در ایران به نام آرزومان شروع به فعالیت نمود.در سال ۱۳۳۷ کارخانه بزرگی در یافت آباد تهران به نام آرزومان تاسیس شد. در واقع آرزومان آوانسیان وارث نخستین کارخانه سوسیس کالباس سازی در ایران می باشد.
@guilan_ghadim
سوسیس وکالباس سازی ایران دربندر انزلی
به گواهی اسناد موجود , در سال ۱۳۰۲ خورشیدی کارگاه کوچکی در انزلی وجود داشت که با وسایل ابتدایی و دستی به تهیه سوسیس و کالباس میپرداخت ، اما پنج سال بعد کارخانه کوچکی در این رابطه توسط یک روس به نام افونامو یا افرناسو در بندر انزلی با یک ماشین کوچک و دستی دایر شد که روزانه احتیاجات عدهای از اتباع خارجی آنجا که روس و ارمنی بودند راتأمین میکرد.
هفت سال بعد در سال ۱۳۰۹ خورشیدی شخص دیگری به نام لیشنیسکی از اهالی شوروی سابق در جوار میدان گمرگ بندر انزلی کارخانه کوچکی را راه اندازی کرد که روزانهچهل تا پنجاه کیلوگرم کالباس تهیه مینمود. در سال ۱۳۱۲ لیشنیسکی کارخانه خود را از انزلی به تهران منتقل کرد و با کمک یک ارامنه اهل سلماس به نام آرزومان آوانسیان وخانواده اش، در خیابان منوچهری در یک پاساژ کوچک به ادامه فعالیت پرداخت که فرآوری آنها، سوسیس , کالباس و ژامبون بود. دیری از همکاری ایشان نگذشت که مرد روسی به کشورش بازگشت و کارخانه به آرزومان واگذارشد که به این ترتیب اولین کارخانه در ایران به نام آرزومان شروع به فعالیت نمود.در سال ۱۳۳۷ کارخانه بزرگی در یافت آباد تهران به نام آرزومان تاسیس شد. در واقع آرزومان آوانسیان وارث نخستین کارخانه سوسیس کالباس سازی در ایران می باشد.
@guilan_ghadim
سمت راست مرحوم هوشنگ امیر استوار ، زمانی که در نیمه اول دهه چهل شهردار صومعه سرا بود. پدرش مرحوم حبیب الله امیر استوار هم دوره ای شهردار ماسوله بود. یادشون سبز
@guilan_ghadim
@guilan_ghadim
بافت قدیم بقعه آقا سید جعفر و مسجد جعفری
صومعه سرا و چند تن از شخصیت های گذشته این منطقه که در جوار آن عکس یادگاری گرفته اند. سالهای دهه چهل خورشیدی. این سازه در خیابان جعفری فعلی شهر صومعه سرا قرار داشت که امروزه تجدید بنا شده و نمایی جدید به خود گرفته است.
@guilan_ghadim
صومعه سرا و چند تن از شخصیت های گذشته این منطقه که در جوار آن عکس یادگاری گرفته اند. سالهای دهه چهل خورشیدی. این سازه در خیابان جعفری فعلی شهر صومعه سرا قرار داشت که امروزه تجدید بنا شده و نمایی جدید به خود گرفته است.
@guilan_ghadim
به یاد پدر یتیمان رشت
کاظم خان مژدهی ، ملقب به "معتمدین همایون"، سال ۱۲۶۴ شمسی در رشت متولد شد. وی در اولین مدرسه ای که به سبک مدارس نوین به همت پدرش میرزا نصرالله خان معین همایون( نیاکان مژدهی ها از کلده فومن بودند که در زمان قاجار به روستای مژده کوچصفهان کوچیدند و سپس به مژدهی معروف شدند)، در رشت تاسیس شده بود، مشغول به تحصیل شد. در سنین نوجوانی به تهران رفت و وارد مدرسه آلیانس فرانسوی ها شد. سپس یک سال در دارالفنون تحصیل کرد.
کاظم خان با آغاز زمزمه های مشروطه، به صف انقلابیون پیوست و از فرماندهان دسته های مشروطه خواه شد. بعد از فرار «محمدعلی میرزا» به روسیه، مدتی ریاست یکی از پادگان های مازندران را برعهده گرفت.سالها بعد به سال ۱۲۹۸ خورشیدی، در نهضت جنگل به رهبری میرزا کوچک جنگلی، حضور یافت و نقش فعالی ایفا نمود.
وی در سال ۱۳۰۹ خورشیدی، به نمایندگی مردم انزلی به مجلس راه پیدا کرد.بعدها از فعالیت های انقلابی و سیاسی کناره گرفت و وارد امور خیریه شد. کاظم خان مژدهی و همسرش افسر قوام زاده فررندی نداشتند، از این رو از کودکان یتیم در منزل مسکونی خود نگهداری می کردند. ابتدا در سال ۱۳۰۳ خورشیدی چهارکودک یتیم را سرپرستی می کردند که بعدها بر تعداد آنها افزوده شد.
کاظم خان بعدها در سال ۱۳۱۷ خورشیدی پنج باب خانه خود و همسرش را در هم کوبید و بنای موسسه بزرگی را در محله بادی الله ( در اصل: بدیع الله) _ خیابان مطهری فعلی_ پی ریخت و وسپس آنرا وقف نمود که صدها کودک یتیم و بی سرپرست در آنجا نگهداری و تربیت شدند.
پرورشگاه مژدهی از سال ۱۳۱۴ به طور خصوصی و غیر رسمی شروع به فعالیت کرد و در سال ۱۳۲۸ به ثبت رسید که امروزه به نام "خانه شبانه روزی مژدهی" با کمک های مردمی همچنان به فعالیت خود ادامه میدهد. کاظم خان پس از این به نمایندگی مردم تالش رسید ودر سال ۱۳۳۰ عضو هیئت مدیره شرکت سهامی برق رشت و سپس از اعضای حمایت از مسلولین شد.
این مرد خیر و نیکوکار پس از سالها خدمات، عاقبت در هفتم خرداد ماه سال ۱۳۴۴ یک سال بعد از مرگ همسرش چشم از جهان فروبست و در وادی السلام نجف اشرف در کنار همسرش افسر قوام زاده( متوفی پنجم دیماه ۱۳۴۳) مدفون شد.خدایشان بیامرزاد
@guilan_ghadim
کاظم خان مژدهی ، ملقب به "معتمدین همایون"، سال ۱۲۶۴ شمسی در رشت متولد شد. وی در اولین مدرسه ای که به سبک مدارس نوین به همت پدرش میرزا نصرالله خان معین همایون( نیاکان مژدهی ها از کلده فومن بودند که در زمان قاجار به روستای مژده کوچصفهان کوچیدند و سپس به مژدهی معروف شدند)، در رشت تاسیس شده بود، مشغول به تحصیل شد. در سنین نوجوانی به تهران رفت و وارد مدرسه آلیانس فرانسوی ها شد. سپس یک سال در دارالفنون تحصیل کرد.
کاظم خان با آغاز زمزمه های مشروطه، به صف انقلابیون پیوست و از فرماندهان دسته های مشروطه خواه شد. بعد از فرار «محمدعلی میرزا» به روسیه، مدتی ریاست یکی از پادگان های مازندران را برعهده گرفت.سالها بعد به سال ۱۲۹۸ خورشیدی، در نهضت جنگل به رهبری میرزا کوچک جنگلی، حضور یافت و نقش فعالی ایفا نمود.
وی در سال ۱۳۰۹ خورشیدی، به نمایندگی مردم انزلی به مجلس راه پیدا کرد.بعدها از فعالیت های انقلابی و سیاسی کناره گرفت و وارد امور خیریه شد. کاظم خان مژدهی و همسرش افسر قوام زاده فررندی نداشتند، از این رو از کودکان یتیم در منزل مسکونی خود نگهداری می کردند. ابتدا در سال ۱۳۰۳ خورشیدی چهارکودک یتیم را سرپرستی می کردند که بعدها بر تعداد آنها افزوده شد.
کاظم خان بعدها در سال ۱۳۱۷ خورشیدی پنج باب خانه خود و همسرش را در هم کوبید و بنای موسسه بزرگی را در محله بادی الله ( در اصل: بدیع الله) _ خیابان مطهری فعلی_ پی ریخت و وسپس آنرا وقف نمود که صدها کودک یتیم و بی سرپرست در آنجا نگهداری و تربیت شدند.
پرورشگاه مژدهی از سال ۱۳۱۴ به طور خصوصی و غیر رسمی شروع به فعالیت کرد و در سال ۱۳۲۸ به ثبت رسید که امروزه به نام "خانه شبانه روزی مژدهی" با کمک های مردمی همچنان به فعالیت خود ادامه میدهد. کاظم خان پس از این به نمایندگی مردم تالش رسید ودر سال ۱۳۳۰ عضو هیئت مدیره شرکت سهامی برق رشت و سپس از اعضای حمایت از مسلولین شد.
این مرد خیر و نیکوکار پس از سالها خدمات، عاقبت در هفتم خرداد ماه سال ۱۳۴۴ یک سال بعد از مرگ همسرش چشم از جهان فروبست و در وادی السلام نجف اشرف در کنار همسرش افسر قوام زاده( متوفی پنجم دیماه ۱۳۴۳) مدفون شد.خدایشان بیامرزاد
@guilan_ghadim
دانش آموزان و معلمین دبستان مژدهی رشت
این عکس مربوط به اواسط یا اواخر دهه ۱۳۲۰ است.آنکه جلو ایستاده مرحوم کاظم خان مژدهی موسس و واقف دبستان می باشد.
@guilan_ghadim
این عکس مربوط به اواسط یا اواخر دهه ۱۳۲۰ است.آنکه جلو ایستاده مرحوم کاظم خان مژدهی موسس و واقف دبستان می باشد.
@guilan_ghadim
حاجی گیلانی خانم که قمه میبست!
همانطور که میدانیم؛ زنان عصر قاجار، عمدتاً در خانه محصور بودند و «ضعیفه» خطاب میشدند، اما گاه استثناهایی نیز دیده میشد. مونسالدوله، ندیمه مهدعلیا مادر ناصرالدین شاه نوشته است: "پیش از مشروطه، یک زن کلانتر به نام «حاجی گیلانی خانم» در تهران بود که خود را به جامه مردان میآراست.» او، سرداری ماهوت قرمز میپوشید، شلوار ماهوت آبی به پا میکرد، پوتین میپوشید، کلاه پوست تخممرغی به سر میگذاشت و یک قمه نیز زیر سرداری خود میبست. این زن از طرف نظمیه مأمور رسیدگی به کارهای زنانه و مجرمانِ زن بود"
در رابطه با این بانو ی گیلانی که گویا در دهه ۱۲۷۰ خورشیدی به تهران مهاجرت کرده بود، آگاهی چندانی در دست نیست واز زندگی و سال مرگ او مطلع نیستیم.
@guilan_ghadim
همانطور که میدانیم؛ زنان عصر قاجار، عمدتاً در خانه محصور بودند و «ضعیفه» خطاب میشدند، اما گاه استثناهایی نیز دیده میشد. مونسالدوله، ندیمه مهدعلیا مادر ناصرالدین شاه نوشته است: "پیش از مشروطه، یک زن کلانتر به نام «حاجی گیلانی خانم» در تهران بود که خود را به جامه مردان میآراست.» او، سرداری ماهوت قرمز میپوشید، شلوار ماهوت آبی به پا میکرد، پوتین میپوشید، کلاه پوست تخممرغی به سر میگذاشت و یک قمه نیز زیر سرداری خود میبست. این زن از طرف نظمیه مأمور رسیدگی به کارهای زنانه و مجرمانِ زن بود"
در رابطه با این بانو ی گیلانی که گویا در دهه ۱۲۷۰ خورشیدی به تهران مهاجرت کرده بود، آگاهی چندانی در دست نیست واز زندگی و سال مرگ او مطلع نیستیم.
@guilan_ghadim
مراسم ازدواج و عروس بری
روستای انار کول رودبار.
پاییز سال۱۳۴۶ خورشیدی
قدیما بردن عروس به خانهٔ داماد و به اصطلاح «گیشهبری», پرهیجانترین بخش مراسم عروسى و نقطهٔ اوج این مراسم محسوب می شد.هنگام بردن عروس، صداى سازو نقاره فضا را پر میکرد. به این ترتیب عروس رهسپار خانهٔ بخت مىشد.
@guilan_ghadim
روستای انار کول رودبار.
پاییز سال۱۳۴۶ خورشیدی
قدیما بردن عروس به خانهٔ داماد و به اصطلاح «گیشهبری», پرهیجانترین بخش مراسم عروسى و نقطهٔ اوج این مراسم محسوب می شد.هنگام بردن عروس، صداى سازو نقاره فضا را پر میکرد. به این ترتیب عروس رهسپار خانهٔ بخت مىشد.
@guilan_ghadim
چند انزلیچی در حال ماهیگیری در مرداب (تالاب) بندر انزلی. عکس مزبور در حدود سال ۱۲۷۹ خورشیدی توسط آنتوان سوروگین عکاس گرجی_ روسی گرفته شده است.
@guilan_ghadim
@guilan_ghadim
نظمیّه( شهربانی )خمسه طوالش
عصر پهلوی اول.
عکس از :اسفندیار آقاجانی
لازم به یاد آوری است؛ شهرستان تالش از نظر تقسیمات کشوری قدیم به "خمسه طوالش" معروف ّبود که شامل: کرگانرود ،اسالم ، شاندرمن ، طالش دولاب و ماسال می گردید.
@guilan_ghadim
عصر پهلوی اول.
عکس از :اسفندیار آقاجانی
لازم به یاد آوری است؛ شهرستان تالش از نظر تقسیمات کشوری قدیم به "خمسه طوالش" معروف ّبود که شامل: کرگانرود ،اسالم ، شاندرمن ، طالش دولاب و ماسال می گردید.
@guilan_ghadim
تصویری جذاب از مسابقه دوچرخه سواری در بندرانزلی در حدود نیم قرن پیش.
عکس از آرشیو: سهراب وکیل منفرد
@guilan_ghadim
عکس از آرشیو: سهراب وکیل منفرد
@guilan_ghadim
تجمع جمعی از دانش آموزان قدیم رشت مقابل عمارت شهرداری این شهر در یکی از مراسم ها. سال ۱۳۲۸ شمسی
در سمت چپ تصویر ساختمان سفید رنگ سینما "مایاک" که بعدها به سهیلا و سپس سپید رود تغییر نام داد قراردارد و ساختمان متصل به آن هم هتل "ساووی" است.
@guilan_ghadim
در سمت چپ تصویر ساختمان سفید رنگ سینما "مایاک" که بعدها به سهیلا و سپس سپید رود تغییر نام داد قراردارد و ساختمان متصل به آن هم هتل "ساووی" است.
@guilan_ghadim
افتتاح جاده سرولات چابکسر توسط استاندار سابق گيلان دکتراحمد علی آبادی . سال ۱۳۴۰ خورشیدی
@guilan_ghadim
@guilan_ghadim