تـو🫵
خوب‌تـرین اتفاق ممڪنی،
وقتی ڪه،
اولِ صبـح در یادم می‌افتی دلبـرجان)
#صبحتـون_بخیـر

یڪ روز می‌رسد ڪه در آغوش گیـرمت

هرگـز بعید نیست، خدا را چه دیده‌اے؟

#قیصر_امین‌پور

‏هر عاشقی گـریست، بِ یادت گـریستم

چشمان من چڪیده‌ےِ غم‌هاےِ عالمند...

#سید_مهدےابوالقاسمی

اینجااا بدون تـو🫵
دنیا دارد
تمام میشـود
وَ من،
دلم در سینـه ات شور می زند؛
【سبـز و آبی و ڪبـود】

« سوخت نصفِ حـرف‌هایم در گلو،
اما تـو را
هر چه می‌سـوزد گلویم، دوست دارم بیشتـر»
#محمد‌حسین‌ملڪیان

اگـر عشق می‌ورزے ولی ناتوان از
بـرانگيختنِ عشق هستی،
یعنی اگر عشقت،
عشقی متقابل نمی‌آفـریند
آنگاہ عشقت ناتوان است و اين عينِ بدبختی است...)



#ڪارل_مارڪس👏

▪️تـو چه میدانی
آدمی ڪه بِ یڪ نقطه خیـره مانده،
وَ بِ موسیقی دلخواهش گـوش می دهد؛
در آن نقطه ےِ ڪوچڪ ڪه بِ آن خیـره شده
چه چیزهایی می بیند،
وَ چه چیزهای می شنـود،
وَ چه چیزهایی احساس می ڪند..!!!)

وَ
من
آزادے
را
در
*حصارِ
قلبت*
احساس
ڪردم..!!!

من اشڪ آرزو می ڪنم بـرات
نه تـو غم، تـو اوج خنـده:)☺️
#شبتـون_خـوش

آغاز ڪنم بِ نامت اے حضرت دوست
هر آنچه شود بِ نامت آغاز، نڪوست
صبحتـون بخیـر و روزتون پر برڪت

از لطف تـو چو جان شدم وز خویشتن پنهان شدم

اے هست تـو پنهان شده در هستی پنهان من!!!

#مـولاناا

بِ جز حضور تـو
هیچ چیز این جهان بیڪرانه را جدے نگرفتم
(حتی عشـق را)

#حسین_پناهی

اونجا ڪه #داستایفسڪی گفته:

"آشـوب درونش را
نه ڪلمات می‌تـوانست بیان ڪند و نه فـریادها"

(چقدر وصف حال این روزاے منه این☝️جمله:)😔

حضرت #حافظ هم با یه بیت بیانش ڪرده:

"در انـدرون من خسته ندانم ڪیست
ڪه من خموشم و او در فغان و در غوغاست!"

تـو را عاشقانه تـر دوست خواهم داشت؛
"چه بمیـرم، چه بمانم"
قلب تـو🫵، آشیانه ےِ من است؛
و قلب من باغ و بهار تـو!!!)
#پست_سفارشی

«فڪت:»

نـوشته بود: بِ محض اینڪه درد بِ شماا
درسشـو بده از بین میـره.؛

واقعا قشنگ تـرین جمله ےِ ممڪن بود.

هرڪه را عشق نباشد، نتوان زنده شُمـرد
وآن ڪه جانش زِمحبت اثـرے یافت، نمـرد...

#ملڪ_الشعراےبهار

ڪافه هاےِ جهان ،
آڪادمی هاےِ عاطفی هستند؛
هرگاه بسته شوند،
*فرهنگ_عشق پایان می یابد.!
#نـزار_قبانی

ممنونم ڪه هیچ گاه مرا نفهمیدی،
زیـراااا
همه چیز را همین بِ من آموخت.
ممنونم ڪه با چنین شورے بِ من جفا ڪردے،
زیـراااا
زندگی ام را همین رقم زد.