میدونی خیلی قوی بودنم خوب نیست، میخوای خودت همه چی و حل کنی میخوای کسی نفهمه چی داره بهت میگذره، ولی خودمونیم یه وقتایی نمیشه تنهایی از پس یه سری مشکلات بر بیای یه وقتا یه کسی که بهت امید بده واقعا بهش اعتماد داشته باشی نیازه من همیشه خواستم خودم حلش کنم ولی یه جاهایی نتونستم، ساده بگم نیاز دارم یکی بلدم باشه،جاهایی که خودم نیستم .
ما عاشقِ آدمای لاشی نمیشیم، ما وقتی عاشق میشیم جوری رفتار میکنیم که طرف خودش اجازه میده لاشی باشه!
وقتی عاشق میشی ساده میشی دیگه.
وقتی عاشق میشی ساده میشی دیگه.
اونایی که منو میشناسن ، هیچوقت به من شک نمیکنن و اونایی که به من شک دارن ، هیچوقت منو نمیشناسن .
بدترین اشتباه زندگیم این بوده که؛ همیشه ضربه هایی که توی زندگیم خوردم فقط و فقط یه دلیل داشت، اونم این بود که آدمای ارزون برام گرون تموم شدن! یعنی من بخاطر آدمی که هیچ ارزشی نداشت تمام خودمو گذاشتم و تو روی خیلی از آدمای با ارزش زندگیم وایسادم و این باعث شد من از سمت آدمای بی ارزشی ضربه بخورم که حتی ارزش یه لحظه فکر کردن رو هم نداشتن:)
تنهایی عاطفی میارزه به رابطه با آدم اشتباه؛ آدمای اشتباه میتونن عشق و رابطه و زندگی رو تا ابد و بطور برگشتناپذیر برات غلط معنی کنن.
بخشیدن بعضیا مثل اینه یه گلوله بهشون بدی تا اون تیری رو که خطا به سمتت شلیک کردن رو جبران بکنن.
آدمای زندگیتون رو یه جوری انتخاب کنید که بعدها نظرتون راجع به کل آدما تغییر نکنه
با آدمای اطرافش مثل عوضیا رفتار میکنه ولی به بقیه انسانیت یاد میده.
کسایی که در حدت نیستن ضعفاتو به روت میارن تا عقده های خودشونو خالی کنن.
من همیشه از آدمای نزدیکم توقع دارم یه سری چیزارو خودشون بفهمن و انجام بدن، بعد از اینکه من راجبش حرف زدم دیگه هیچ ارزشی برام نداره.
من حالم بهم میخوره.
از آدمای تو این خونه.
از افکارشون.
از اینکه انقدر احمقن ، از اینکه اینجوری میوفتن به جون هم.
کاش وقتایی که دعوا میشد
یه دری تو اتاقم وجود داشت که وقتی بازش میکردم منو وارد یه دنیای دیگه میکرد.
یه دنیا که برای چند ساعتم که شده یادم بره این آدمارو.
از آدمای تو این خونه.
از افکارشون.
از اینکه انقدر احمقن ، از اینکه اینجوری میوفتن به جون هم.
کاش وقتایی که دعوا میشد
یه دری تو اتاقم وجود داشت که وقتی بازش میکردم منو وارد یه دنیای دیگه میکرد.
یه دنیا که برای چند ساعتم که شده یادم بره این آدمارو.
فکر کن، تا همین یکسال پیش یه سری از آدما و دوستات تو زندگیت بودن که از انتخاب عکس پروفایلش تا عوض کردن شغلش، تا امروز نهار چی بخورن و تو روابطشون چطوری رفتار کنن و هزار چیز ریز و درشت دیگه باهات مشورت میکردن و از هر دری باهم حرف میزدید، زندگی همینقدر عجیبه که پارسال یه آدمایی تو زندگیت بودن که فکر میکردی ابدیان ولی الان نه برات مهمن و نه حتی خبری ازشون داری. پس اینقدر واسه آدما حرص نخور، آدما از زندگیت می رن، تو آدمای جدید و بسته به انرژی جدیدی که داری جذب می کنی.
فرق من و تو اونجایی معلوم شد که من خودمو میکشتم که نادیده بگیرمت ولی تو بدون هیچ تلاشی منو نمیدیدی :)
رو مخ ترین قسمت قطع ارتباط کردن با کسی که باهاش صمیمی بودی اونجاست که هی میخوای اتفاقاتی که تو طول روز میوفته رو واسش تعریف کنی ولی یادت میوفته که دیگه نباید باهاش در ارتباط باشی.
شاید آدمای دورت تورو واسه چند روز و چند ساعت بخوان اما من فرقم با تک تک اونا اینه که من تورو واسه لحظه به لحظه زندگیم میخوام.
حتی وقتایی که از خوشحالی توو خودم نمیگنجم تورو میخوام تا در کنارت خوشحالتر بشم.
حتی وقتایی که دلم از زمین و زمان پره تورو میخوام که در کنارت آروم بشم و زخمای دلم رو بپوشونی.
میدونستی تو تنها نیاز من برای ادامه دادنی؟:)
حتی وقتایی که از خوشحالی توو خودم نمیگنجم تورو میخوام تا در کنارت خوشحالتر بشم.
حتی وقتایی که دلم از زمین و زمان پره تورو میخوام که در کنارت آروم بشم و زخمای دلم رو بپوشونی.
میدونستی تو تنها نیاز من برای ادامه دادنی؟:)
یکی از سختی های بزرگ شدن اینه که مجبوری به یه سری از آدما اعتماد کنی تا یاد بگیری به هیچکس خیلی اعتماد نکنی .
تنها که میماند، سخت افسرده بود و میخواست کسی را صدا کند تا همدمش باشد اما از پیش میدانست که با دیگران حالش از این که بود، بدتر میشد.
_ تولستوی.
_ تولستوی.