Forwarded from کانال خبری اتاق گرگان
🔴 اعضا منتخب دهمين دوره هیات نمایندگان اتاق بازرگانی صنایع معادن و کشاورزی گرگان به شرح آراء:
🔹 گروه بازرگانی
۱. ارازجان شمالی ۲۰۱ رای
۲. سعید صفوی ۱۹۳ رای
۳. میثم دومهری ۱۸۱ رای
۴. آتانفس رودی ۱۸۱ رای
۵. سید محمد مرتضوی ۱۷۶ رای
🔹 گروه صنعت
۱. علی محمد چوپانی ۲۱۷ رای
۲. رضا مبصری ۲۰۹ رای
۳. رمضان بهرامی ۱۷۳ رای
۴. حمید سلیمانی ۱۷۱ رای
۵. ابوذر فردوسی ۱۴۱ رای
🔹 گروه کشاورزی
۱. امیر یوسفی ۲۲۸ رای
۲. سید هامان هاشمی ۲۱۱ رای
۳. احمد قلندری ۱۶۱ رای
🔹گروه معدن
۱. حاج محمد زاودی ۱۸۸ رای
۲. رحمان قره باش ۱۷۶ رای
@OtaghGorgan
🔹 گروه بازرگانی
۱. ارازجان شمالی ۲۰۱ رای
۲. سعید صفوی ۱۹۳ رای
۳. میثم دومهری ۱۸۱ رای
۴. آتانفس رودی ۱۸۱ رای
۵. سید محمد مرتضوی ۱۷۶ رای
🔹 گروه صنعت
۱. علی محمد چوپانی ۲۱۷ رای
۲. رضا مبصری ۲۰۹ رای
۳. رمضان بهرامی ۱۷۳ رای
۴. حمید سلیمانی ۱۷۱ رای
۵. ابوذر فردوسی ۱۴۱ رای
🔹 گروه کشاورزی
۱. امیر یوسفی ۲۲۸ رای
۲. سید هامان هاشمی ۲۱۱ رای
۳. احمد قلندری ۱۶۱ رای
🔹گروه معدن
۱. حاج محمد زاودی ۱۸۸ رای
۲. رحمان قره باش ۱۷۶ رای
@OtaghGorgan
انجمن صنایع غذایی استان گلستان
🔴 اعضا منتخب دهمين دوره هیات نمایندگان اتاق بازرگانی صنایع معادن و کشاورزی گرگان به شرح آراء: 🔹 گروه بازرگانی ۱. ارازجان شمالی ۲۰۱ رای ۲. سعید صفوی ۱۹۳ رای ۳. میثم دومهری ۱۸۱ رای ۴. آتانفس رودی ۱۸۱ رای ۵. سید محمد…
انجمن صنایع غذایی استان گلستان به منتخبین دهمین دوره هیئت نمایندگان اتاق گرگان تبریک گفته و امیدوار است این عزیزان بتوانند گره از کار فرو بسته بخش خصوصی در استان گلستان بگشایند
Forwarded from ––––•(-• ⓄⓁⓎⒶ.Ⓢ.Ⓜ •-)•––––
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
⭕ تفویض تنظیم بازار سیبزمینی به بخش خصوصی؛ مسئولیت بدون اختیارات
🔹️ بهزاد بابایی، رئیس کمیسیون کشاورزیِ هیئت اندیشه ورز استان همدان در مصاحبه با واحد امنیت غذایی مؤسسه مصاف با اشاره به واگذاری مسئولیت تنظیم بازار سیبزمینی به اتحادیه بدون اختیارات، گفت: " اتحادیه وقتی میگوید سیبزمینی مازاد دارد، اجازهای برای صادرات داده نمیشود. دولت به دلیل آمارهای غلط در مورد پیاز ریسک دوباره نمیکند و به آمارهای مربوط به سیبزمینی اعتماد ندارد."
🔹️ وی ادامه داد: " ما در ۱۲ ماه گذشته ۵.۳ میلیون تن سیبزمینی تولید کردهایم. از این مقدار ۳.۴ متن سهم مصرف داخل، ۰.۵ متن سهم صنعت چیپس و فرنچفرایز، ۰.۵ متن سهم بذر و ۰.۳ متن ضایعات است. پس میتوان ۰.۵ تا ۰.۷ میلیون تن از مازاد مصرف سیبزمینی را صادر کرد. با این حال دولت به دلیل ترس از تکرار ماجرای پیاز این اجازه را نمیدهد."
🖋 وزارت جهادکشاورزی اگر میخواهد مسئولیت تنظیم بازار را به اتحادیهها تفویض کند، بایستی تمام زنجیره را واگذار کند و خود نظارتی قوی بر این نهادها اعمال کند.
#تنظیم_بازار
🔹️ بهزاد بابایی، رئیس کمیسیون کشاورزیِ هیئت اندیشه ورز استان همدان در مصاحبه با واحد امنیت غذایی مؤسسه مصاف با اشاره به واگذاری مسئولیت تنظیم بازار سیبزمینی به اتحادیه بدون اختیارات، گفت: " اتحادیه وقتی میگوید سیبزمینی مازاد دارد، اجازهای برای صادرات داده نمیشود. دولت به دلیل آمارهای غلط در مورد پیاز ریسک دوباره نمیکند و به آمارهای مربوط به سیبزمینی اعتماد ندارد."
🔹️ وی ادامه داد: " ما در ۱۲ ماه گذشته ۵.۳ میلیون تن سیبزمینی تولید کردهایم. از این مقدار ۳.۴ متن سهم مصرف داخل، ۰.۵ متن سهم صنعت چیپس و فرنچفرایز، ۰.۵ متن سهم بذر و ۰.۳ متن ضایعات است. پس میتوان ۰.۵ تا ۰.۷ میلیون تن از مازاد مصرف سیبزمینی را صادر کرد. با این حال دولت به دلیل ترس از تکرار ماجرای پیاز این اجازه را نمیدهد."
🖋 وزارت جهادکشاورزی اگر میخواهد مسئولیت تنظیم بازار را به اتحادیهها تفویض کند، بایستی تمام زنجیره را واگذار کند و خود نظارتی قوی بر این نهادها اعمال کند.
#تنظیم_بازار
Forwarded from نویاب | شبکه فعالان اقتصادی
🔻روسیه سهمیه تحصیل رایگان برای دانشجویان ایرانی را سه برابر کرد
🔸الکسی ددوف،سفیر فدراسیون روسیه در ایران:
🔹همکاری در حوزه آموزشی بین ما و ایران کاملاً پویا و در حال توسعه است.
🔹در حال حاضر حدود ۶۰۰۰ دانشجوی ایرانی در روسیه مشغول به تحصیل هستند. و در سال ٢٠٢٢ سهمیه بورسیه های دولتی را افزایش دادیم - این حق دریافت آموزش رایگان در روسیه است.
🔹برای ایران این سهمیه تا سه برابر افزایش یافته است: از ١٠٠ به ٣٠٠ بورسیه.
◀️ اخبار مهم را در نویاب بخوانید:
https://noyabpress.ir
🔸کانال نویاب:
t.me/+OX6ymkTSrwwxZjA0
🔸الکسی ددوف،سفیر فدراسیون روسیه در ایران:
🔹همکاری در حوزه آموزشی بین ما و ایران کاملاً پویا و در حال توسعه است.
🔹در حال حاضر حدود ۶۰۰۰ دانشجوی ایرانی در روسیه مشغول به تحصیل هستند. و در سال ٢٠٢٢ سهمیه بورسیه های دولتی را افزایش دادیم - این حق دریافت آموزش رایگان در روسیه است.
🔹برای ایران این سهمیه تا سه برابر افزایش یافته است: از ١٠٠ به ٣٠٠ بورسیه.
◀️ اخبار مهم را در نویاب بخوانید:
https://noyabpress.ir
🔸کانال نویاب:
t.me/+OX6ymkTSrwwxZjA0
Forwarded from باشگاه صنایع غذایی آریا
رییس مجمع ملی صادرکنندگان دام زنده:
واردات ۲۵۰ هزار تن گوشت؛ تیشه به ریشه دام داخلی/ افزایش قیمت گوشت مهندسیشده بود
شرح خبر در لینک زیر:
https://agrofoodnews.com/?p=93291
لینک ورود به گروه واتساپ اگروفودنیوز 👇
https://chat.whatsapp.com/LPU2O9DqXi60EVDHswbUBW
واردات ۲۵۰ هزار تن گوشت؛ تیشه به ریشه دام داخلی/ افزایش قیمت گوشت مهندسیشده بود
شرح خبر در لینک زیر:
https://agrofoodnews.com/?p=93291
لینک ورود به گروه واتساپ اگروفودنیوز 👇
https://chat.whatsapp.com/LPU2O9DqXi60EVDHswbUBW
Forwarded from اكونوميست فارسی
🌀جلد شماره جدید هفته نامه اکونومیست
🔹مشکل بانک ها چیست؟ افزایش نرخ های بهره مشکلاتی برای بانک ها بوجود آورده و حالا بار دیگر باید نقاط ضعف سیستم رفع شود.
🔹تا ده روز پیش تصور می شد بانک ها پس از کابوس بحران مالی سال 2008 جهان قدرتمند شده اند و دچار فروپاشی یا ورشکستگی نمی شوند اما حالا کاملا روشن شده که آنها توانایی ایجاد یک وحشت بزرگ را دارند.
🔹نهم ماه جاری میلادی یعنی هفت روز پیش سرمایه گذاران 42 میلیارد دلار سپرده خود را در یک روز از بانک سیلیکون ولی خارج کردند. تنها در یک هفته، سه بانک دچار ورشکستگی شدند و اثر این تحولات منفی بر دیگر بانک ها و بازارها مشاهده شده است.
🔹با آنکه اقداماتی برای اطمینان بخشیدن به سرمایه گذاران انجام شده اما در ماه جاری تاکنون 230 میلیارد دلار از ارزش سهام بانک های آمریکایی کاسته شده زیرا سرمایه گذاران درباره امنیت سپرده های خود نگران هستند.
🔹اگر اوضاع کنترل نشود بانک مرکزی آمریکا مجبور است تغییراتی در سیاست های پولی خود بدهد و این یعنی بازارها با موجی جدید از نوسان ها مواجه خواهند شد. ممکن است جهان با بحرانی جدید مواجه شود.
@economistfarsi
🌐کانال اکونومیست فارسی
🔹مشکل بانک ها چیست؟ افزایش نرخ های بهره مشکلاتی برای بانک ها بوجود آورده و حالا بار دیگر باید نقاط ضعف سیستم رفع شود.
🔹تا ده روز پیش تصور می شد بانک ها پس از کابوس بحران مالی سال 2008 جهان قدرتمند شده اند و دچار فروپاشی یا ورشکستگی نمی شوند اما حالا کاملا روشن شده که آنها توانایی ایجاد یک وحشت بزرگ را دارند.
🔹نهم ماه جاری میلادی یعنی هفت روز پیش سرمایه گذاران 42 میلیارد دلار سپرده خود را در یک روز از بانک سیلیکون ولی خارج کردند. تنها در یک هفته، سه بانک دچار ورشکستگی شدند و اثر این تحولات منفی بر دیگر بانک ها و بازارها مشاهده شده است.
🔹با آنکه اقداماتی برای اطمینان بخشیدن به سرمایه گذاران انجام شده اما در ماه جاری تاکنون 230 میلیارد دلار از ارزش سهام بانک های آمریکایی کاسته شده زیرا سرمایه گذاران درباره امنیت سپرده های خود نگران هستند.
🔹اگر اوضاع کنترل نشود بانک مرکزی آمریکا مجبور است تغییراتی در سیاست های پولی خود بدهد و این یعنی بازارها با موجی جدید از نوسان ها مواجه خواهند شد. ممکن است جهان با بحرانی جدید مواجه شود.
@economistfarsi
🌐کانال اکونومیست فارسی
Forwarded from ✍️ محسن جلالپور
سال پر اندوه و ماتم، نفسهای آخرش را میکشد.
میرود و زیر خاطرات تلخ جامعه ایران مدفون میشود.
به سلامتی آنهایی که داغ دیدند و درد کشیدند و به احترام آنهایی که برای صلح و آزادی و وطن آزار دیدند، امیدوارم این سال بد سگال «برود که هرگز برنگردد».
هرچند امسال «عیدم همه ماتم است و ماتم همه عید» اما از صمیم قلب آرزو میکنم سال جدید برای مردم اندوهگین کشورم سرشار از شادمانی و سلامتی باشد.
سال نو مبارک
☑️محسن جلالپور
@mohsenjalalpour
میرود و زیر خاطرات تلخ جامعه ایران مدفون میشود.
به سلامتی آنهایی که داغ دیدند و درد کشیدند و به احترام آنهایی که برای صلح و آزادی و وطن آزار دیدند، امیدوارم این سال بد سگال «برود که هرگز برنگردد».
هرچند امسال «عیدم همه ماتم است و ماتم همه عید» اما از صمیم قلب آرزو میکنم سال جدید برای مردم اندوهگین کشورم سرشار از شادمانی و سلامتی باشد.
سال نو مبارک
☑️محسن جلالپور
@mohsenjalalpour
Forwarded from ✍️ محسن جلالپور
خطر امیدواری
از دیروز که در نوشته –سال درد و تنهایی- از سال 1401 بد گفتم و کمی درد دل کردم ، دهها تماس رسمی و غیر رسمی داشتم. کلی پیام و کامنت هم برایم ارسال شد. خیلیها نگرانم شدند و احوالم را پرسیدند، بعضیها نوشته را سیاه نمایی خواندند و اعتراض کردند و خیلیها خواستند مثل گذشته امیدوارانه بنویسم. اکنون اجازه میخواهم در باره این دلنوشته کمی توضیح بدهم.
همه آنها که به نوعی با نظرات من آشنا هستند میدانند که آدمی مثبت اندیش و امیدوار هستم. در ماههای گذشته هم پا به پای موجهترین جریانهای اقتصادی و اجتماعی به عنوان یک «اکتیویست» سعی کردم دو نقش را ایفا کنم:
جنس پرسشهایی که این روزها مطرح میشود متفاوت از قبل است. خیلیها سوالشان این است که به کدام سو میرویم؟ آینده چه میشود؟ وضع چه خواهد شد؟ مشخص است که همه از نااطمینانی رنج میبریم و شخصاً از اینکه کسب و کارها گره خورده و چشمانداز مثبتی پیش روی ما وجود ندارد، احساس یأس و ناامیدی میکنم، اما ناچارم به خاطر مردم خویشتنداری کنم و از گفتن عمق دیدگاهها و برداشتهایم خودداری کنم.
این وضعیت، آدمهایی مثل من را در شرایط متناقضی قرار داده است. اگر نسبت به آینده خوشبین باشم و این خوشبینی را به جامعه تزریق کنم، هر روز با طیف گستردهای از مردم مواجه میشوم که من را ملامت میکنند که چرا سیگنال غیرواقعی میدهم؟ اگر کمی از خوشبینی فاصله بگیرم و آینده را مبهم ببینم، حتی نزدیکان و مدیران خودم احساس یأس و ناامیدی میکنند و روی کار آنها نیز اثر منفی میگذارد.
اگر به مجموعه نظراتی که در ماههای گذشته مطرح شده نگاه کنید، متوجه میشوید کلیدواژه اصلی همه صحبتهای من امید بوده است. به نظر من هیچ اقدامی در کشور به اندازه بازسازی امید و بازگرداندن اعتماد به جامعه اهمیت ندارد. رنگ باختن امید و از بین رفتن اعتماد عواقب زیانباری برای کشور دارد اما متاسفانه سیاستمداران ما از این مقوله غافلند. آنچه در حال حاضر اثر تعیین کننده در همه زمینهها دارد، نگرانی مردم نسبت به آینده است. بیافق بودن و بیاعتمادی و یأس جامعه منجر به نااطمینانی میشود و نااطمینانی میتواند منجر به توقف سرمایهگذاری شود و این توقف نیز نتایج نگرانکنندهای مثل تشدید رکود، تشدید بیکاری و افزایش فقر را به دنبال خواهد داشت.
اگر نااطمینانی را جدی نگیریم ،از ناامیدی خنجری میسازیم بینهایت تیز و خطرناک.
یاد دو شخصیت «اندی» و «رد » در فیلم «رستگاری در شاوشنک» میافتم که در دیالوگی درخشان امید و ناامیدی را بهتر از همه ما تعریف میکنند:
➖اندی: یادت باشه امید چیز خوبیه، شاید بشه گفت بهترین چیزهاست و چیزهای خوب هیچ وقت نمیمیرند.
➖رد: یه چیزی بهت بگم رفیق. امید چیز خطرناکیه. امید میتونه یه آدمو دیوونه کنه.
☑️ محسن جلالپور
@mohsenjalalpour
از دیروز که در نوشته –سال درد و تنهایی- از سال 1401 بد گفتم و کمی درد دل کردم ، دهها تماس رسمی و غیر رسمی داشتم. کلی پیام و کامنت هم برایم ارسال شد. خیلیها نگرانم شدند و احوالم را پرسیدند، بعضیها نوشته را سیاه نمایی خواندند و اعتراض کردند و خیلیها خواستند مثل گذشته امیدوارانه بنویسم. اکنون اجازه میخواهم در باره این دلنوشته کمی توضیح بدهم.
همه آنها که به نوعی با نظرات من آشنا هستند میدانند که آدمی مثبت اندیش و امیدوار هستم. در ماههای گذشته هم پا به پای موجهترین جریانهای اقتصادی و اجتماعی به عنوان یک «اکتیویست» سعی کردم دو نقش را ایفا کنم:
جنس پرسشهایی که این روزها مطرح میشود متفاوت از قبل است. خیلیها سوالشان این است که به کدام سو میرویم؟ آینده چه میشود؟ وضع چه خواهد شد؟ مشخص است که همه از نااطمینانی رنج میبریم و شخصاً از اینکه کسب و کارها گره خورده و چشمانداز مثبتی پیش روی ما وجود ندارد، احساس یأس و ناامیدی میکنم، اما ناچارم به خاطر مردم خویشتنداری کنم و از گفتن عمق دیدگاهها و برداشتهایم خودداری کنم.
این وضعیت، آدمهایی مثل من را در شرایط متناقضی قرار داده است. اگر نسبت به آینده خوشبین باشم و این خوشبینی را به جامعه تزریق کنم، هر روز با طیف گستردهای از مردم مواجه میشوم که من را ملامت میکنند که چرا سیگنال غیرواقعی میدهم؟ اگر کمی از خوشبینی فاصله بگیرم و آینده را مبهم ببینم، حتی نزدیکان و مدیران خودم احساس یأس و ناامیدی میکنند و روی کار آنها نیز اثر منفی میگذارد.
اگر به مجموعه نظراتی که در ماههای گذشته مطرح شده نگاه کنید، متوجه میشوید کلیدواژه اصلی همه صحبتهای من امید بوده است. به نظر من هیچ اقدامی در کشور به اندازه بازسازی امید و بازگرداندن اعتماد به جامعه اهمیت ندارد. رنگ باختن امید و از بین رفتن اعتماد عواقب زیانباری برای کشور دارد اما متاسفانه سیاستمداران ما از این مقوله غافلند. آنچه در حال حاضر اثر تعیین کننده در همه زمینهها دارد، نگرانی مردم نسبت به آینده است. بیافق بودن و بیاعتمادی و یأس جامعه منجر به نااطمینانی میشود و نااطمینانی میتواند منجر به توقف سرمایهگذاری شود و این توقف نیز نتایج نگرانکنندهای مثل تشدید رکود، تشدید بیکاری و افزایش فقر را به دنبال خواهد داشت.
اگر نااطمینانی را جدی نگیریم ،از ناامیدی خنجری میسازیم بینهایت تیز و خطرناک.
یاد دو شخصیت «اندی» و «رد » در فیلم «رستگاری در شاوشنک» میافتم که در دیالوگی درخشان امید و ناامیدی را بهتر از همه ما تعریف میکنند:
➖اندی: یادت باشه امید چیز خوبیه، شاید بشه گفت بهترین چیزهاست و چیزهای خوب هیچ وقت نمیمیرند.
➖رد: یه چیزی بهت بگم رفیق. امید چیز خطرناکیه. امید میتونه یه آدمو دیوونه کنه.
☑️ محسن جلالپور
@mohsenjalalpour
Telegram
✍️ محسن جلالپور
سال درد و تنهایی
در حالی وارد هفتمین دهه زندگیام میشوم که یک سال بسیار سخت را پشت سرگذاشتهام.
آخرین سال از ششمین دهه زندگیام خیلی سخت گذشت. هم در زندگی اجتماعی عذاب دیدم، هم در زندگی شخصی سختی کشیدم و هم در کسب و کار متحمل سختیهای زیادی شدم.
سال 1401…
در حالی وارد هفتمین دهه زندگیام میشوم که یک سال بسیار سخت را پشت سرگذاشتهام.
آخرین سال از ششمین دهه زندگیام خیلی سخت گذشت. هم در زندگی اجتماعی عذاب دیدم، هم در زندگی شخصی سختی کشیدم و هم در کسب و کار متحمل سختیهای زیادی شدم.
سال 1401…
Forwarded from هفتهنامه تجارتفردا
چه شد که به اینجا رسیدیم؟
6- محسن جلالپور/ تاجر بخش خصوصی
برخی فکر میکنند با آمدن یا رفتن آدمها، وضعیت بهتر میشود. تغییر آدمها شرط لازم برای اصلاح و بهبود است اما شرط کافی نیست. مهم، تغییر فکر و اندیشه است. از آموزگاری خسته در مدرسهای محدود و محصورشده که فقط یک کتاب کهنه و قدیمی را تدریس میکند، چه انتظاری میتوان داشت؟ شاید معلم تازهنفسی به کار گرفته شود اما مهم کتابی است که تدریس میکند، کتابی که محتوای آن منقضی شده و علمی نیست. مسوولان مدرسه برای افزایش سواد دانشآموزان معلم را تغییر میدهند، در حالی که هیچ تغییری در وضعیت دانشآموزان ایجاد نمیشود. در واقع معلم، مسوول همه این وضعیت نیست. این کتاب است که باید تغییر کند. از آن گذشته برخی از معلمهایی که خبره هستند اصلاً نمیپذیرند در این شرایط تدریس کنند. در بانک مرکزی و دیگر نهادهای اقتصادی هم چنین وضعیتی وجود دارد تا زمانی که تصمیمها جایی دیگر گرفته میشود، مدیران اقتصادی نمایشی و دکوری هستند. ما برای ارتباط با بازارهای جهانی هم به دیپلماسی خوب نیاز داریم و هم به بانکهای متصل به جهان. سالهاست با مسائل مربوط به نظام بانکی درگیریم. مساله صرفاً هم به دولت دهم، نهم و یازدهم و... برنمیگردد. از پیش از آنها هم این مسائل وجود داشت. نخست به این دلیل که ما با طرح بانکداری اسلامی خود را از بانکداری متعارف جهان جدا کردیم و نظامی خلق کردیم که نه بانکداری و نه اسلامی است.
و دیگر اینکه انباشت تجربه بشری را کنار گذاشتیم و موجودی عجیب خلق کردیم که امروز نمیدانیم کدام گوشهاش را درست کنیم. ارتباطات بانکی ما با سایر کشورها زمانی میتواند تغییر کند که پایههای بانکداری در ایران تغییر کند، به FATF متصل شویم که بتوانیم خودمان را با استانداردهای بانکداری در جهان همگام کنیم.
از همه تأسفبار تر اینکه در کشور ما علاقه قلبی به توسعه روابط با جهان وجود ندارد و نظر تصمیمگیران بر این است که لازم نیست با جهان در ارتباط باشیم. بعضی مسوولان در کشور ما سالهاست به خارج از کشور سفر نکردهاند تا از نزدیک در جریان تحولات جهان و پیشرفت کشورها قرار گیرند. توصیه من این است که تورهای تفریحی برای سیاستمداران بگذارند و آنها را به چین و عربستان و روسیه ببرند و در عین حال کره شمالی و کوبا را هم به آنها نشان دهند. طبیعی است که یک کشور مسدود، محدود و بسته نمیتواند توفیقی در اقتصاد داشته باشد. محدود کردن روابط بینالملل همان کاری را با اقتصاد ما میکند که با کره شمالی کرده است. در حال حاضر کره شمالی ارتباط سیاسی، فرهنگی و اقتصادی خود را با دنیا قطع کرده و به نوعی محصور شده است. آیا مدیران این کشور پاسخی برای نسلهای سوخته دارند؟ نسلهایی که میتوانستند رفاه بیشتری داشته باشند اما فقر بیشتر نصیبشان شد. ما نیز باید انتخاب کنیم یا میخواهیم کره شمالی جدید باشیم یا میخواهیم با دنیا ارتباط برقرار کرده و همچون اجداد و نیاکانمان با جهان مبادله کنیم. بعضاً میَشنویم که برخی میگویند به جای ارتباط با دنیا بهتر است روابط خود را صرفاً با کشورهای همسایه خود تقویت کنیم. در حالی که حتی اگر بخواهیم با 15 کشور همسایه هم ارتباط برقرار کنیم، روابط با این کشورها را بدون توجه به مناسبات بینالملل نمیتوانیم پیش ببریم. ما صرفاً در شرایطی میتوانیم از ارتباط با همسایهها استفاده کنیم که عرصه بینالملل را در نظر داشته باشیم و در فضایی که همه کشورها کار میکنند، فعالیت کنیم. در چنین شرایطی است که وجود 15 کشور مزیت است. ولی وقتی قرار است در یک فضای محدود فعالیت و مبادله کنیم این 15 کشور هم مزیت ویژهای محسوب نمیشوند.
نکنه دیگر این است که متاسفانه دولتهای ما هر روز از مبانی علمی و راهحلهای درست فاصله گرفتهاند. انگار یک هدف سیاسی به مدیران اقتصادی دولت اعلام شده و آنها باید زمین و زمان را به هم بدوزند تا این هدف را محقق کنند. معمولاً اهداف سیاسی با آنچه مورد نظر مردم است تطابقی ندارد. اینکه بخواهیم بدون ارتباط بینالمللی و با بسته شدن کشور و با محدود کردن تجارت کشور، رشد هشتدرصدی را ایجاد کنیم، سنگی بزرگ به علامت نزدن است.
منبع: هفته نامه #تجارت_فردا- شماره 493
@tejaratefarda
6- محسن جلالپور/ تاجر بخش خصوصی
برخی فکر میکنند با آمدن یا رفتن آدمها، وضعیت بهتر میشود. تغییر آدمها شرط لازم برای اصلاح و بهبود است اما شرط کافی نیست. مهم، تغییر فکر و اندیشه است. از آموزگاری خسته در مدرسهای محدود و محصورشده که فقط یک کتاب کهنه و قدیمی را تدریس میکند، چه انتظاری میتوان داشت؟ شاید معلم تازهنفسی به کار گرفته شود اما مهم کتابی است که تدریس میکند، کتابی که محتوای آن منقضی شده و علمی نیست. مسوولان مدرسه برای افزایش سواد دانشآموزان معلم را تغییر میدهند، در حالی که هیچ تغییری در وضعیت دانشآموزان ایجاد نمیشود. در واقع معلم، مسوول همه این وضعیت نیست. این کتاب است که باید تغییر کند. از آن گذشته برخی از معلمهایی که خبره هستند اصلاً نمیپذیرند در این شرایط تدریس کنند. در بانک مرکزی و دیگر نهادهای اقتصادی هم چنین وضعیتی وجود دارد تا زمانی که تصمیمها جایی دیگر گرفته میشود، مدیران اقتصادی نمایشی و دکوری هستند. ما برای ارتباط با بازارهای جهانی هم به دیپلماسی خوب نیاز داریم و هم به بانکهای متصل به جهان. سالهاست با مسائل مربوط به نظام بانکی درگیریم. مساله صرفاً هم به دولت دهم، نهم و یازدهم و... برنمیگردد. از پیش از آنها هم این مسائل وجود داشت. نخست به این دلیل که ما با طرح بانکداری اسلامی خود را از بانکداری متعارف جهان جدا کردیم و نظامی خلق کردیم که نه بانکداری و نه اسلامی است.
و دیگر اینکه انباشت تجربه بشری را کنار گذاشتیم و موجودی عجیب خلق کردیم که امروز نمیدانیم کدام گوشهاش را درست کنیم. ارتباطات بانکی ما با سایر کشورها زمانی میتواند تغییر کند که پایههای بانکداری در ایران تغییر کند، به FATF متصل شویم که بتوانیم خودمان را با استانداردهای بانکداری در جهان همگام کنیم.
از همه تأسفبار تر اینکه در کشور ما علاقه قلبی به توسعه روابط با جهان وجود ندارد و نظر تصمیمگیران بر این است که لازم نیست با جهان در ارتباط باشیم. بعضی مسوولان در کشور ما سالهاست به خارج از کشور سفر نکردهاند تا از نزدیک در جریان تحولات جهان و پیشرفت کشورها قرار گیرند. توصیه من این است که تورهای تفریحی برای سیاستمداران بگذارند و آنها را به چین و عربستان و روسیه ببرند و در عین حال کره شمالی و کوبا را هم به آنها نشان دهند. طبیعی است که یک کشور مسدود، محدود و بسته نمیتواند توفیقی در اقتصاد داشته باشد. محدود کردن روابط بینالملل همان کاری را با اقتصاد ما میکند که با کره شمالی کرده است. در حال حاضر کره شمالی ارتباط سیاسی، فرهنگی و اقتصادی خود را با دنیا قطع کرده و به نوعی محصور شده است. آیا مدیران این کشور پاسخی برای نسلهای سوخته دارند؟ نسلهایی که میتوانستند رفاه بیشتری داشته باشند اما فقر بیشتر نصیبشان شد. ما نیز باید انتخاب کنیم یا میخواهیم کره شمالی جدید باشیم یا میخواهیم با دنیا ارتباط برقرار کرده و همچون اجداد و نیاکانمان با جهان مبادله کنیم. بعضاً میَشنویم که برخی میگویند به جای ارتباط با دنیا بهتر است روابط خود را صرفاً با کشورهای همسایه خود تقویت کنیم. در حالی که حتی اگر بخواهیم با 15 کشور همسایه هم ارتباط برقرار کنیم، روابط با این کشورها را بدون توجه به مناسبات بینالملل نمیتوانیم پیش ببریم. ما صرفاً در شرایطی میتوانیم از ارتباط با همسایهها استفاده کنیم که عرصه بینالملل را در نظر داشته باشیم و در فضایی که همه کشورها کار میکنند، فعالیت کنیم. در چنین شرایطی است که وجود 15 کشور مزیت است. ولی وقتی قرار است در یک فضای محدود فعالیت و مبادله کنیم این 15 کشور هم مزیت ویژهای محسوب نمیشوند.
نکنه دیگر این است که متاسفانه دولتهای ما هر روز از مبانی علمی و راهحلهای درست فاصله گرفتهاند. انگار یک هدف سیاسی به مدیران اقتصادی دولت اعلام شده و آنها باید زمین و زمان را به هم بدوزند تا این هدف را محقق کنند. معمولاً اهداف سیاسی با آنچه مورد نظر مردم است تطابقی ندارد. اینکه بخواهیم بدون ارتباط بینالمللی و با بسته شدن کشور و با محدود کردن تجارت کشور، رشد هشتدرصدی را ایجاد کنیم، سنگی بزرگ به علامت نزدن است.
منبع: هفته نامه #تجارت_فردا- شماره 493
@tejaratefarda
Forwarded from ✍️ محسن جلالپور
سال درد و تنهایی
در حالی وارد هفتمین دهه زندگیام میشوم که یک سال بسیار سخت را پشت سرگذاشتهام.
آخرین سال از ششمین دهه زندگیام خیلی سخت گذشت. هم در زندگی اجتماعی عذاب دیدم، هم در زندگی شخصی سختی کشیدم و هم در کسب و کار متحمل سختیهای زیادی شدم.
سال 1401 سال اشک و آه بود و زخمهای تازه و تسکین دهندههای قوی هم نتوانستند قدری از دردهای جدید را کاهش دهند. سال 1401 باعث شد برخی باورهایم رنگ ببازد و برخی اعتقادهایم قویتر شود.
در سال 1401 با مسائلی مواجه شدم که آرزو میکنم کاش هیچوقت به چشم نمیدیدم و به گوش نمیشنیدم. ضربههای سنگینی که به امید و اعتماد جامعه ایرانی وارد آمد، تا سالها غیرقابل ترمیم است. دیگر نه حکومت، حکومت قدیم خواهد بود و نه مردم، مردم قدیم. بخش بزرگی از مردم اعتمادشان را به میزان زیادی از دست دادهاند و اگر چارهاندیشی نشود، میتواند شکافهای موجود را عمیقتر و عمیقتر کند.
در محیط کوچکتر زندگی شخصی و کسب و کار هم اتفاقات تلخی را شاهد بودم. همیشه شمار اتفاقات مثبت اطرافم به مراتب بیشتر از اتفاقات منفی بود اما در سال 1401 شمار اتفاقات بد، برتری عددی قابل توجهی پیدا کرد. بعضیها بیمعرفتی کردند، بعضیها بیوفایی نشان دادند، بعضیها بزرگواری کردند و بعضیها مثل همیشه کنارم بودند. در کسب و کار، سال 1401 بدترین سال چهار دهه گذشته بود که قصد دارم در نوشتهای جداگانه به شرح آن بپردازم.
مجموع اتفاقات سال 1401 از من آدمی متفاوت از گذشته ساخته و ناچارم درباره برخی مسائل، تصمیمهای جدی بگیرم. امروز برای دوستان واقعی ارزش بیشتری قائل هستم، تصمیم گرفتهام در زمینه مسائل اجتماعی نقشآفرینی ببشتری داشته باشم و قطعا وقت بیشتری برای صلح، خانواده و دوستان خواهم گذاشت.
کمی درباره آینده
این روزها خیلیها میپرسند «آینده چه میشود؟»
دوستانی که شناخت شخصی نسبت به من دارند میدانند در زندگی و کسب و کارم همیشه خوشبین بودهام اما متأسفانه در حال حاضر نگاه مثبتاندیش محکوم به شکست است و من هم به خاطر هزینههای سنگینی که متحمل شدهام، ترجیح میدهم سناریوی خوشبینانه را در ذهن خودم محفوظ نگه دارم.
وقتی از من میپرسند سال آینده را چطور میبینی؟ معمولا طفره میروم اما پیش خودم میگویم؛ فکر که عوض نشده، سیاستمدار هم تغییر نکرده، تصمیمگیر هم که همان است، روش و اجرا هم بهتر نشده، بنابراین به نظر میرسد در سال 1402 همان مشکلات سال 1401 ادامه پیدا کند، با این تفاوت که مشکلات عمیقتر میشود.
☑️محسن جلالپور
@mohsenjalalpour
در حالی وارد هفتمین دهه زندگیام میشوم که یک سال بسیار سخت را پشت سرگذاشتهام.
آخرین سال از ششمین دهه زندگیام خیلی سخت گذشت. هم در زندگی اجتماعی عذاب دیدم، هم در زندگی شخصی سختی کشیدم و هم در کسب و کار متحمل سختیهای زیادی شدم.
سال 1401 سال اشک و آه بود و زخمهای تازه و تسکین دهندههای قوی هم نتوانستند قدری از دردهای جدید را کاهش دهند. سال 1401 باعث شد برخی باورهایم رنگ ببازد و برخی اعتقادهایم قویتر شود.
در سال 1401 با مسائلی مواجه شدم که آرزو میکنم کاش هیچوقت به چشم نمیدیدم و به گوش نمیشنیدم. ضربههای سنگینی که به امید و اعتماد جامعه ایرانی وارد آمد، تا سالها غیرقابل ترمیم است. دیگر نه حکومت، حکومت قدیم خواهد بود و نه مردم، مردم قدیم. بخش بزرگی از مردم اعتمادشان را به میزان زیادی از دست دادهاند و اگر چارهاندیشی نشود، میتواند شکافهای موجود را عمیقتر و عمیقتر کند.
در محیط کوچکتر زندگی شخصی و کسب و کار هم اتفاقات تلخی را شاهد بودم. همیشه شمار اتفاقات مثبت اطرافم به مراتب بیشتر از اتفاقات منفی بود اما در سال 1401 شمار اتفاقات بد، برتری عددی قابل توجهی پیدا کرد. بعضیها بیمعرفتی کردند، بعضیها بیوفایی نشان دادند، بعضیها بزرگواری کردند و بعضیها مثل همیشه کنارم بودند. در کسب و کار، سال 1401 بدترین سال چهار دهه گذشته بود که قصد دارم در نوشتهای جداگانه به شرح آن بپردازم.
مجموع اتفاقات سال 1401 از من آدمی متفاوت از گذشته ساخته و ناچارم درباره برخی مسائل، تصمیمهای جدی بگیرم. امروز برای دوستان واقعی ارزش بیشتری قائل هستم، تصمیم گرفتهام در زمینه مسائل اجتماعی نقشآفرینی ببشتری داشته باشم و قطعا وقت بیشتری برای صلح، خانواده و دوستان خواهم گذاشت.
کمی درباره آینده
این روزها خیلیها میپرسند «آینده چه میشود؟»
دوستانی که شناخت شخصی نسبت به من دارند میدانند در زندگی و کسب و کارم همیشه خوشبین بودهام اما متأسفانه در حال حاضر نگاه مثبتاندیش محکوم به شکست است و من هم به خاطر هزینههای سنگینی که متحمل شدهام، ترجیح میدهم سناریوی خوشبینانه را در ذهن خودم محفوظ نگه دارم.
وقتی از من میپرسند سال آینده را چطور میبینی؟ معمولا طفره میروم اما پیش خودم میگویم؛ فکر که عوض نشده، سیاستمدار هم تغییر نکرده، تصمیمگیر هم که همان است، روش و اجرا هم بهتر نشده، بنابراین به نظر میرسد در سال 1402 همان مشکلات سال 1401 ادامه پیدا کند، با این تفاوت که مشکلات عمیقتر میشود.
☑️محسن جلالپور
@mohsenjalalpour
Forwarded from ✍️ محسن جلالپور
بری که برنگردی
مرحوم پدرم از سالهای سخت دهه 20 زیاد میگفتند؛ سالهای قحطی و بیماری و سالهای فقر و تنگدستی مردم. از روزهایی که مردم حتی نان در سفره نداشتند و هر روز عزیزانشان را به خاطر گرسنگی و بیماری از دست میدادند.
همچنین از رکود و تنگنای مالی دهه 30 که رونق از زمین و زمان رخت بربسته بود، زیاد سخن میگفتند. روایتهای دهه 40 متفاوت از قبل بود، این دهه از نظر بازاریان دههای سخت اما امیدوار کننده بود. مردم شاهد «ساختن» کشور بودند و هر روز زمینی آباد میشد و کارگاهی یا کارخانهای آغاز به کار میکرد. دهه 50 نیز اگرچه با ریسکهای سیاسی همراه بود و سرشار از خطای سیاستگذاری اقتصادی بود و نشانههای فروپاشی را با خود داشت اما رفاه مردم به واسطه افزایش درآمدهای نفت به میزان قابل توجهی افزایش یافت.
به دهه 60 رسیدیم که دوران سختی بود اما مردم همبستگی و امید زیادی داشتند. دهه 70 شبیه دهه 40، دهه سازندگی بود و دهه 80 شبیه دهه 50، دهه ریخت و پاش دلارهای نفتی شد. دهه 90 برای جامعه ایران دو نیمه متفاوت داشت؛ بزرگترین امید و اعتماد جامعه در همین دهه ایجاد شد ولی بزرگترین بیاعتمادی و ناامیدی هم در همین دهه اتفاق افتاد.
جامعه ایران همه این سالهای پر فراز و نشیب را پشت سر گذاشت تا به سال 1401 رسید؛ سالی پر از درد و زخم و اندوه. هر روز این سال به سختی گذشت و زمانه، آن روی بدش را به جامعه ایران نشان داد. چقدر بد است سالی که همه روزهایش بد باشد؛ اغلب روزهایش نفرتانگیز باشد و شمار روزهای آلودهاش از روزهای پاکیزهاش به مراتب بیشتر باشد.
به نظرم در سال 1401 مردم ایران خیلی بیشتر از نسلهای پیشین خود رنج و عذاب دیدند. قبلیها بیشتر روایتهای رنج و عذاب را میشنیدند اما جامعه ایران در سالی که رو به پایان است رنجها را به چشم دید و روایتها را هم شنید.
اکنون که در روزهای پایانی این سال نحس قرار داریم، به قول کرمانیها باید گفت: «بری که برنگردی».
☑️محسن جلالپور
@mohsenjalalpour
مرحوم پدرم از سالهای سخت دهه 20 زیاد میگفتند؛ سالهای قحطی و بیماری و سالهای فقر و تنگدستی مردم. از روزهایی که مردم حتی نان در سفره نداشتند و هر روز عزیزانشان را به خاطر گرسنگی و بیماری از دست میدادند.
همچنین از رکود و تنگنای مالی دهه 30 که رونق از زمین و زمان رخت بربسته بود، زیاد سخن میگفتند. روایتهای دهه 40 متفاوت از قبل بود، این دهه از نظر بازاریان دههای سخت اما امیدوار کننده بود. مردم شاهد «ساختن» کشور بودند و هر روز زمینی آباد میشد و کارگاهی یا کارخانهای آغاز به کار میکرد. دهه 50 نیز اگرچه با ریسکهای سیاسی همراه بود و سرشار از خطای سیاستگذاری اقتصادی بود و نشانههای فروپاشی را با خود داشت اما رفاه مردم به واسطه افزایش درآمدهای نفت به میزان قابل توجهی افزایش یافت.
به دهه 60 رسیدیم که دوران سختی بود اما مردم همبستگی و امید زیادی داشتند. دهه 70 شبیه دهه 40، دهه سازندگی بود و دهه 80 شبیه دهه 50، دهه ریخت و پاش دلارهای نفتی شد. دهه 90 برای جامعه ایران دو نیمه متفاوت داشت؛ بزرگترین امید و اعتماد جامعه در همین دهه ایجاد شد ولی بزرگترین بیاعتمادی و ناامیدی هم در همین دهه اتفاق افتاد.
جامعه ایران همه این سالهای پر فراز و نشیب را پشت سر گذاشت تا به سال 1401 رسید؛ سالی پر از درد و زخم و اندوه. هر روز این سال به سختی گذشت و زمانه، آن روی بدش را به جامعه ایران نشان داد. چقدر بد است سالی که همه روزهایش بد باشد؛ اغلب روزهایش نفرتانگیز باشد و شمار روزهای آلودهاش از روزهای پاکیزهاش به مراتب بیشتر باشد.
به نظرم در سال 1401 مردم ایران خیلی بیشتر از نسلهای پیشین خود رنج و عذاب دیدند. قبلیها بیشتر روایتهای رنج و عذاب را میشنیدند اما جامعه ایران در سالی که رو به پایان است رنجها را به چشم دید و روایتها را هم شنید.
اکنون که در روزهای پایانی این سال نحس قرار داریم، به قول کرمانیها باید گفت: «بری که برنگردی».
☑️محسن جلالپور
@mohsenjalalpour
Forwarded from ✍️ محسن جلالپور
شانههایی برای گریه کردن
شانه مردم این روزها گرانیگاه اصلی تصمیمهای غلط در دیپلماسی و اقتصاد است. هر تصمیمی در کشور ما به جای اینکه رفاه مردم را در نظر بگیرد، سختی کشیدن مردم را مدنظر قرار میدهد.
انگار مردم ما لایق رفاه نیستند که از تریبونها مدام درباره قدسی بودن ریاضت سخن میگویند. اگر تحمل خوب است، چرا سیاستمداران تحمل نمیکنند و چرا سنگینی بار را روی دوش مردم میاندازند؟
میخواهند بگویند تحریمهای غرب بیاثر است اما تحریم را از طریق سیاستگذاری درست خنثی نمیکنند. میخواهند بگویند تحریمهای آمریکا نمیتواند ما را از پا بیندازد اما راستش را بخواهید آنها را از پا نینداخته اما ما را زمینگیر کرده است.
یک مقام ارشد دولت دوازدهم نقل میکرد که در سال 1398 به مقامات وزارت امور خارجه گفته بودند دو سال زمان دارد تا مجدداً پرونده هستهای را به سرانجام برساند. به این معنی که تشدید فشار به مردم بیش از این زمان به صلاح نیست و جامعه دیگر تاب و توان تحمل فشار بیشتر را ندارد. در زمستان 1399 برجام داشت به سرانجام میرسید اما مصوبه مجلس شورای اسلامی این اجازه را نداد و مانع امضای مجدد آن شد. هیچکس نپرسید نمایندگان مجلس چرا در برابر برجام ایستادند و مانع توافقی شدند که به سود مردم است.
از آن زمان تا امروز جامعه چقدر از رفاه خود را از دست داده است؟ چقدر تورم به جامعه تحمیل شده و مردم چقدر آزادی انتخاب خود را از دست دادهاند؟ همه اینها شاید ریشه در عدم استقلال وزارت امور خارجه دارد و اینکه ماموریت این دستگاه، توسعه روابط بینالملل نیست و در اغلب مواقع، کارمندان این وزارتخانه حقوق میگیرند که روابط مردم را با جهان محدود کنند تا اینکه روابط ما را با دیگر کشورها تسهیل کنند.
در چند دهه گذشته خیلی کم پیش آمده که سیاست خارجی در خدمت اقتصاد قرار گیرد، به همین دلیل هر سال که میگذرد، بازارهای خود را از دست میدهیم و بازار تازهای هم به دست نمیآوریم.
در اقتصاد هم بار اصلی روی شانههای مردم است. مالیات را مردم میدهند اما نهادها و سازمانها از پرداخت آن طفره میروند. درآمد مردم را نصف تورم افزایش میدهند اما بودجه حامیان را 10 درصد بیشتر از تورم تصویب میکنند.
این تفکر چاره کار را در حل مساله نمیبیند اما حاضر است کرامت مردم را با سهمیهبندی و کوپنی کردن اقتصاد خدشهدار کند. خلاصه اینکه در همه زمینهها سنگینی بار روی شانه مردم است. این شانهها باید آزاد باشند و برای رشد و توسعه کشور به کار افتند اما سنگینی همه کارهای غلط نظام حکمرانی روی دوش مردم قرار گرفته است.
☑️محسن جلالپور
@mohsenjalalpour
شانه مردم این روزها گرانیگاه اصلی تصمیمهای غلط در دیپلماسی و اقتصاد است. هر تصمیمی در کشور ما به جای اینکه رفاه مردم را در نظر بگیرد، سختی کشیدن مردم را مدنظر قرار میدهد.
انگار مردم ما لایق رفاه نیستند که از تریبونها مدام درباره قدسی بودن ریاضت سخن میگویند. اگر تحمل خوب است، چرا سیاستمداران تحمل نمیکنند و چرا سنگینی بار را روی دوش مردم میاندازند؟
میخواهند بگویند تحریمهای غرب بیاثر است اما تحریم را از طریق سیاستگذاری درست خنثی نمیکنند. میخواهند بگویند تحریمهای آمریکا نمیتواند ما را از پا بیندازد اما راستش را بخواهید آنها را از پا نینداخته اما ما را زمینگیر کرده است.
یک مقام ارشد دولت دوازدهم نقل میکرد که در سال 1398 به مقامات وزارت امور خارجه گفته بودند دو سال زمان دارد تا مجدداً پرونده هستهای را به سرانجام برساند. به این معنی که تشدید فشار به مردم بیش از این زمان به صلاح نیست و جامعه دیگر تاب و توان تحمل فشار بیشتر را ندارد. در زمستان 1399 برجام داشت به سرانجام میرسید اما مصوبه مجلس شورای اسلامی این اجازه را نداد و مانع امضای مجدد آن شد. هیچکس نپرسید نمایندگان مجلس چرا در برابر برجام ایستادند و مانع توافقی شدند که به سود مردم است.
از آن زمان تا امروز جامعه چقدر از رفاه خود را از دست داده است؟ چقدر تورم به جامعه تحمیل شده و مردم چقدر آزادی انتخاب خود را از دست دادهاند؟ همه اینها شاید ریشه در عدم استقلال وزارت امور خارجه دارد و اینکه ماموریت این دستگاه، توسعه روابط بینالملل نیست و در اغلب مواقع، کارمندان این وزارتخانه حقوق میگیرند که روابط مردم را با جهان محدود کنند تا اینکه روابط ما را با دیگر کشورها تسهیل کنند.
در چند دهه گذشته خیلی کم پیش آمده که سیاست خارجی در خدمت اقتصاد قرار گیرد، به همین دلیل هر سال که میگذرد، بازارهای خود را از دست میدهیم و بازار تازهای هم به دست نمیآوریم.
در اقتصاد هم بار اصلی روی شانههای مردم است. مالیات را مردم میدهند اما نهادها و سازمانها از پرداخت آن طفره میروند. درآمد مردم را نصف تورم افزایش میدهند اما بودجه حامیان را 10 درصد بیشتر از تورم تصویب میکنند.
این تفکر چاره کار را در حل مساله نمیبیند اما حاضر است کرامت مردم را با سهمیهبندی و کوپنی کردن اقتصاد خدشهدار کند. خلاصه اینکه در همه زمینهها سنگینی بار روی شانه مردم است. این شانهها باید آزاد باشند و برای رشد و توسعه کشور به کار افتند اما سنگینی همه کارهای غلط نظام حکمرانی روی دوش مردم قرار گرفته است.
☑️محسن جلالپور
@mohsenjalalpour
Forwarded from اقتصاد آنلاین
📌آمارهای خرید تضمینی گندم بسیار نگرانکننده هستند/ با قیمت ۱۳هزار تومانی، کشاورز یا ذخیره میکند، یا بجای جو و کنجاله به دام میدهد یا قاچاق میکند!
علیقلیایمانی، مدیرعامل بنیاد ملی گندمکاران کشور:
🔹آمارها نشان میدهد، در استانهایی که برداشت آغاز شده است، درصد تحویل گندم به دولت در قالب خرید تضمینی نسبت به میزان سطح زیر کشت ناچیز است.
🔹کشاورزان تمایلی به تحویل گندم به دولت ندارند. اگر آن ها گندم به دولت تحویل ندهند کشور با چالش بزرگی در تأمین ذخایر استراتژیک این کالای اساسی مواجه خواهد شد که بسیار نگرانکننده است.
🔹دلیل عدم تمایل کشاورزان به تحویل گندم به دولت، قیمت پایین خرید محصول و سردرگمی آنها با امید برای اصلاح قیمت است.
🔹انتظار اصلاح قیمت خرید تضمینی حق قانونی کشاورزان است چراکه، طبق قانون قیمت خرید تضمینی محصول باید بر اساس هزینه تمام شده تولید، تورم و قیمت جهانی تعیین شود، در حالی که قیمت کنونی خرید تضمینی هیچ یک از این معیارها را ندارد.
🔹مجلس بر اساس وظیفه ذاتی خود یعنی نظارت بر اجرای قانون، باید پیگیر حق کشاورزان در اجرای قانون خرید تضمینی و جلوگیری از قانون شکنی باشد.
🔹نمیتوان از کشاورزان خواست محصول خود را به زیان بفروشند یا آنها را به بهانه تأمین ذخایر استراتژیک کشور تحت فشار قرار داد و برخورد پلیسی کرد.
👈برای خواندن مشروح گزارش کلیک کنید
@eghtesadonline
علیقلیایمانی، مدیرعامل بنیاد ملی گندمکاران کشور:
🔹آمارها نشان میدهد، در استانهایی که برداشت آغاز شده است، درصد تحویل گندم به دولت در قالب خرید تضمینی نسبت به میزان سطح زیر کشت ناچیز است.
🔹کشاورزان تمایلی به تحویل گندم به دولت ندارند. اگر آن ها گندم به دولت تحویل ندهند کشور با چالش بزرگی در تأمین ذخایر استراتژیک این کالای اساسی مواجه خواهد شد که بسیار نگرانکننده است.
🔹دلیل عدم تمایل کشاورزان به تحویل گندم به دولت، قیمت پایین خرید محصول و سردرگمی آنها با امید برای اصلاح قیمت است.
🔹انتظار اصلاح قیمت خرید تضمینی حق قانونی کشاورزان است چراکه، طبق قانون قیمت خرید تضمینی محصول باید بر اساس هزینه تمام شده تولید، تورم و قیمت جهانی تعیین شود، در حالی که قیمت کنونی خرید تضمینی هیچ یک از این معیارها را ندارد.
🔹مجلس بر اساس وظیفه ذاتی خود یعنی نظارت بر اجرای قانون، باید پیگیر حق کشاورزان در اجرای قانون خرید تضمینی و جلوگیری از قانون شکنی باشد.
🔹نمیتوان از کشاورزان خواست محصول خود را به زیان بفروشند یا آنها را به بهانه تأمین ذخایر استراتژیک کشور تحت فشار قرار داد و برخورد پلیسی کرد.
👈برای خواندن مشروح گزارش کلیک کنید
@eghtesadonline
بهترین روابط عمومی استان گلستان از نظر شما کدام گزینه است؟
نظرسنجی ناشناس
توحید ملکی، روابط عمومی اتاق بازرگانی، صنایع و معدن گرگان – 764
👍👍👍👍👍👍👍 43%
محمدمهدی مقصودلو، روابطعمومی نوسازی مدارس گلستان – 557
👍👍👍👍👍👍 31%
اسماعیل نسرکانی، روابطعمومی بنیاد مسکن استان گلستان – 197
👍👍 11%
محمدمحسن حاجیلری، روابطعمومی حوزه هنری گلستان – 62
👍 3%
سعید وطنخواه روابط عمومی فرمانداری گرگان – 53
👍 3%
معصومه لولایی، روابطعمومی آب منطقهای گلستان – 42
👍 2%
علی تجری، روابط عمومی فنی و حرفهای گلستان – 29
👍 2%
اسفندیار سلمانی، روابطعمومی اوقاف و امور خیریه گلستان – 24
👍 1%
حسین جلالی روابط عمومی بانک ملی گلستان – 24
👍 1%
کمال میرشمسی؛ روابط عمومی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان – 21
👍 1%
👥 1773 نفر رأی داده اند.
نظرسنجی ناشناس
توحید ملکی، روابط عمومی اتاق بازرگانی، صنایع و معدن گرگان – 764
👍👍👍👍👍👍👍 43%
محمدمهدی مقصودلو، روابطعمومی نوسازی مدارس گلستان – 557
👍👍👍👍👍👍 31%
اسماعیل نسرکانی، روابطعمومی بنیاد مسکن استان گلستان – 197
👍👍 11%
محمدمحسن حاجیلری، روابطعمومی حوزه هنری گلستان – 62
👍 3%
سعید وطنخواه روابط عمومی فرمانداری گرگان – 53
👍 3%
معصومه لولایی، روابطعمومی آب منطقهای گلستان – 42
👍 2%
علی تجری، روابط عمومی فنی و حرفهای گلستان – 29
👍 2%
اسفندیار سلمانی، روابطعمومی اوقاف و امور خیریه گلستان – 24
👍 1%
حسین جلالی روابط عمومی بانک ملی گلستان – 24
👍 1%
کمال میرشمسی؛ روابط عمومی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان – 21
👍 1%
👥 1773 نفر رأی داده اند.