#چالش_تلکابین_ناهارخوران
📜باشگاه خبرنگاران جوان در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۳۹۵ چنین مینویسد:
🔸به نقل از روابط عمومی شهرداری گرگان، مطالعات تله کابین ناهارخوران گرگان امروز توسط مشاور به شهردار گرگان ارائه شد.
🔸موقعیت این تله کابین ۲۵۰متر بالاتر از مجتمع باباطاهر از یال غربی به سمت جنوب بوده و با نصب ۱۴ پایه دکل در طول مسیر ۴۸ کابین را به ارتفاع ۹۰۰ متری از سطح زمین می رساند.
🔸مجموع مدت زمان سفر و زمان سوار و پیاده شدن از ایستگاه مبداء تا ایستگاه مقصد ۱۲ دقیقه است.
🔷 مجله #گیچ آماده انعکاس نظرات شهروندان در رابطه با پروژهی #تلکابین #ناهارخوران است.
📡 @gicher
🌐 www.gich.ir
📜باشگاه خبرنگاران جوان در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۳۹۵ چنین مینویسد:
🔸به نقل از روابط عمومی شهرداری گرگان، مطالعات تله کابین ناهارخوران گرگان امروز توسط مشاور به شهردار گرگان ارائه شد.
🔸موقعیت این تله کابین ۲۵۰متر بالاتر از مجتمع باباطاهر از یال غربی به سمت جنوب بوده و با نصب ۱۴ پایه دکل در طول مسیر ۴۸ کابین را به ارتفاع ۹۰۰ متری از سطح زمین می رساند.
🔸مجموع مدت زمان سفر و زمان سوار و پیاده شدن از ایستگاه مبداء تا ایستگاه مقصد ۱۲ دقیقه است.
🔷 مجله #گیچ آماده انعکاس نظرات شهروندان در رابطه با پروژهی #تلکابین #ناهارخوران است.
📡 @gicher
🌐 www.gich.ir
❎ کنشگری کجدار و مریز...!
📜 گیچ-مجله سبز زندگی سبز - احسان میرزائی:
آیا اگر در یادداشتهای خودم یکی به نعل و یکی به میخ زده بودم الان بیشتر حمایت نمیشدم!!!
@gicher
به نظر من رویکرد کجدار و مریز برخی کنشگران و بِده بستانهایی که با برخی دارند، کنش مدنی را از مسیر اصلی خود خارج میکند؛
وی همیشه باید مصالح را در نظر بگیرد، او نمکگیر شده و اگر حرفی بر خلاف منافع فرد یا سازمان مورد نظر بزند برایش بد میشود؛
@gicher
چون به واسطه آن ها از رانت های مختلف برخوردار شده است و حالا منافعشان با هم گره خورده است؛
در حالی که یک کنشگر حقیقی باید در ظاهر و باطن مردمی باشد، برای منافع عمومی قلم به دست بگیرد و با مردم قدم بزند؛
البته منکر ارتباط سالم با ارگانهای دولتی و غیر دولتی نیستم، به شرطی که این روابط پس از مدتی منجر به انفعال و بی حسی نشود؛
@gicher
پشتیبان کنشگر حقیقی قدرت جامعه مدنی است؛
دولتیها علاقه دارند کنشگران را زیر پرچم خود ببرند و اگر موفق نشوند سعی میکنند به کمک عوامل خود او را از میدان به در کنند؛
جامعه مدنی را نوعی فساد در بر میگیرد، فسادی که همانند وزنههای سربی بر پای جامعه مدنی بسته شده و باعث مسائل زیای میشود؛
@gicher
همواره هنر یک کنشگر حقیقی جامعه مدنی آن است که زیر پرچم سازمانهای دولتی نرود و حتی با مطالبهگری ایشان را تحت فشار قرار دهد؛
کنشگر باید حقایق را آنطور که شایسته است برای مردم بازگو و مردم را از آثار و تبعات طرحهای مخرب محیطزیست مطلع کند، مانند ساخت #تلکابین در #ناهارخوران گرگان...
@gicher
پشتوانه و حامی کنشگر ابتدا جامعه مدنی و سپس مردم هستند؛
کنشگر حقیقی همواره نگاه انتقادی خود را همراه با ارائه راهکار منطقی دارد؛
کنشگرانی که متمایل به قدرتهای دولتی و سیاسی هستند، با توجه به برخورداری از رانتهای مختلف به آفتهای جامعه مدنی تبدیل میشوند؛
رفتار منفعت طلبانهی آنها فرصت رشد طبیعی دیگر سمنها و کنشگران را سلب میکند و این به ضرر جامعه مدنی است.
@gicher
آسیب خیانت کنشگران خود فروخته به پیکر جامعه مدنی و محیط زیست در بلند مدت، به مراتب از آسیبهای سیل و زلزله بیشتر است.
#احسان_میرزائی
پنجشنبه - ۱۷ - فروردین - ۱۳۹۶
ساعت: ۱۵:۲۸
#گیچ-مجله #سبک_زندگی_سبز
📡 @gicher
🌐 www.gich.ir
📜 گیچ-مجله سبز زندگی سبز - احسان میرزائی:
آیا اگر در یادداشتهای خودم یکی به نعل و یکی به میخ زده بودم الان بیشتر حمایت نمیشدم!!!
@gicher
به نظر من رویکرد کجدار و مریز برخی کنشگران و بِده بستانهایی که با برخی دارند، کنش مدنی را از مسیر اصلی خود خارج میکند؛
وی همیشه باید مصالح را در نظر بگیرد، او نمکگیر شده و اگر حرفی بر خلاف منافع فرد یا سازمان مورد نظر بزند برایش بد میشود؛
@gicher
چون به واسطه آن ها از رانت های مختلف برخوردار شده است و حالا منافعشان با هم گره خورده است؛
در حالی که یک کنشگر حقیقی باید در ظاهر و باطن مردمی باشد، برای منافع عمومی قلم به دست بگیرد و با مردم قدم بزند؛
البته منکر ارتباط سالم با ارگانهای دولتی و غیر دولتی نیستم، به شرطی که این روابط پس از مدتی منجر به انفعال و بی حسی نشود؛
@gicher
پشتیبان کنشگر حقیقی قدرت جامعه مدنی است؛
دولتیها علاقه دارند کنشگران را زیر پرچم خود ببرند و اگر موفق نشوند سعی میکنند به کمک عوامل خود او را از میدان به در کنند؛
جامعه مدنی را نوعی فساد در بر میگیرد، فسادی که همانند وزنههای سربی بر پای جامعه مدنی بسته شده و باعث مسائل زیای میشود؛
@gicher
همواره هنر یک کنشگر حقیقی جامعه مدنی آن است که زیر پرچم سازمانهای دولتی نرود و حتی با مطالبهگری ایشان را تحت فشار قرار دهد؛
کنشگر باید حقایق را آنطور که شایسته است برای مردم بازگو و مردم را از آثار و تبعات طرحهای مخرب محیطزیست مطلع کند، مانند ساخت #تلکابین در #ناهارخوران گرگان...
@gicher
پشتوانه و حامی کنشگر ابتدا جامعه مدنی و سپس مردم هستند؛
کنشگر حقیقی همواره نگاه انتقادی خود را همراه با ارائه راهکار منطقی دارد؛
کنشگرانی که متمایل به قدرتهای دولتی و سیاسی هستند، با توجه به برخورداری از رانتهای مختلف به آفتهای جامعه مدنی تبدیل میشوند؛
رفتار منفعت طلبانهی آنها فرصت رشد طبیعی دیگر سمنها و کنشگران را سلب میکند و این به ضرر جامعه مدنی است.
@gicher
آسیب خیانت کنشگران خود فروخته به پیکر جامعه مدنی و محیط زیست در بلند مدت، به مراتب از آسیبهای سیل و زلزله بیشتر است.
#احسان_میرزائی
پنجشنبه - ۱۷ - فروردین - ۱۳۹۶
ساعت: ۱۵:۲۸
#گیچ-مجله #سبک_زندگی_سبز
📡 @gicher
🌐 www.gich.ir
🔹 در گروه کمپین مخالفت با ساخت تلکابین یکی گفت: ساخت تلکابین توسعه است و می شود به جای درختان قطع شده جای دیگر تعداد بیشتری درخت کاشت و نباید جلو توسعه را گرفت؛ در پاسخ نوشتم:
واقعا از یک دوستدار طبیعت توقع دارم که با حداقل تجربه زیستی در مورد جنگل صحبت کنه...
یک جنگل فقط درخت نیست، بلکه یک اکوسیستم پیچیده است... تمام حشرات، گیاهان، جانوران، پرندگان، حیوانات در این مجموعه به هم پیوسته زندگی آزادانه و بدون نیاز به انسان دارند...
جنگل تامین کننده آب و مهار کننده سیلاب است...
جنگل تامین کننده اکسیژن و ذخیرهگاه کربن است...
جنگل خانه و پناه جانداران است...
جنگل قلمرو حیوانات کوچک و بزرگ است...
ایجاد هر مرزی، به هر شکلی، چه پاکوب، چه دیوار و چه فنس و چه پایه و کابل های هوایی تلکابین، چه قرقره های همواره در حال حرکت و کابین های شناور، چه صدای سوت و دست و جیغ هورای گردشگران در دل جنگل
و
تلکابین فقط چند پایه و چند رشته کابل و دو تا ایستگاه پایین و بالا نیست.
و همه آنچه گفته شد یعنی تخریب جنگل تا شعاعی غیر قابل تصور ما
تا جایی که امواج صدا و جیغ ما برسد
تا جایی که سایه ما روی زمین و درختان محو می شود
تا جایی که دست ما قدرت پرت کردن سنگ و زباله دارد
تا جایی که جسارت ورود به جنگل را داریم
تا جایی که چشم ما سو دارد
تا جایی که انواع عطر های مشهدی و خارجی منتشر می شوند
و حیوانات تا جایی که ما حضور فیزیکی داشته باشیم، مارا ببینند، حس کنند، بو بکشند عقب نشینی می کنند!
جنگل زیستگاه طبیعی جانداران است و حق مسلم آن هاست!
ساخت تلکابین در جنگل توسعه نیست!
دوستانی که اهل سفر هستند، آن هایی که حداقل چند استان در اطراف را رفته باشند اگر با دقت به آن استان ها نگاه کرده باشند عمق فاجعه خشک سالی، بیابان زایی، جنگل زدایی و فلاکت را درک می کنند!
در بالادست زایندهرود آمده اند ده ها کارخانهی فولاد و آهن ساختن و حجم عظیمی از آب رود را که حق مردم و حق تالاب گاو خونی است را در آن مصرف می کنند و به ازای آن اگر هنر کنند چهارتا درخت می کارند که به دلیل فلزات سنگین موجود در پس آب کارخانه رشد طبیعی ندارند، آیا این شد توسعه؟!
در خوزستان سد گتوند را به عنوان بزرگترین سد خاکی می سازند و با بی درایتی باعث شوری آب و نابودی حجم عظیمی از آب می شوند، زمین های کشاورزی و باغات پایین دست در حال نابودی است یا نابود شده، آیا این شد توسعه؟!
سد شفارود را در رضوان شهر گیلان می سازند و نه تنها زیستگاه حیات وحش را نابود می کنند بلکه جنگل های باستانی، خاص و منحصر به فرد را نابود می کنند، آیا این شد توسعه؟!
در حالی که روزی در سمیناری تخصصی یکی از سخنرانی به نیکی از رفتار مسئولین و مردم یک کشور اروپایی یاد می کرد که تک درخت راش را چنان محافظت می کردند و دور آن را تا شعاع زیاد محصور کرده بودن که گویا آخرین درخت باقی مانده در زمین است! حتی اجازه نمی دادند کسی نزدیک درخت شود که مبادا خاک اطراف آن پاکوب شود!
کارخانه هایی که غول های آب خور هستند را در کرمان و... می سازند و با این کار به خشکسالی و فلاکت کشاورزان و روستاییان دامن می زنند، آیا این شد توسعه؟!
آب را به طور مخفیانه و زیر زمینی از غرب زاگرس به دیگر نواحی کشور و به منظور فعالیت صنعتی منتقل می کنند و روستاییان زاگرس را به خاک سیاه می نشانند، آیا این شد توسعه؟!
بیایید حتی اگر تخصصی نداریم، با چشم باز به پیرامون خودمان نگاه کنیم، توسعه یعنی چه، توسعه چه رابطهای با خشکسالی و بیابان زایی و کویری شد امروز ایران دارد؟!
آیا ما امروز باید منابع طبیعی را با عوام فریبی نابود کنیم، پس فرزندان ما و آیندگان ما چه؟
ما از قاجار ها خاطره خوب و بد داریم اما یک خاطره بد ما واگذاری انحصاری هرگونه برداشت از جنگل های شمال و مخصوصا قطع و انتقال درختان شمشاد است، درختی که با چوب بسیار مقاوم و پایدارش باعث رونق صنعت اروپا و مخصوصا رونق نساجی شد!
این چه خدمت و چه توسعهای بود که قاجار برای ما به ارث گذاشت؟!
لطفا مسئولانه تر و آگاهانه تر برای مخالفت با ساخت تلکابین در جنگل #ناهارخران #گرگان در استان #گلستان اقدام کنیم...
۲۴ ساعته این موبایل در دست ماست و اینترنت فعاله، در مورد جنگل های ایران یه جستجو بزنیم ببینیم چند منطقه جنگلی داریم، سالانه چقدر جنگل زدایی می کنیم، تهدید های جنگل چیه و اگر جنگل نباشه چه بلایی سر ما میاد!!!
به نظر من اگر روند جنگل زدایی و خشک سالی، جنگل خواری و کوه خواری در نوار جنگلی شمال کشور ادامه داشته باشه، مردم این خطه مانند مردم یزد، سیستان بلوچستان، کرمان و دیگر شهر های کویری #تحمل خشکسالی را ندارند و آن موقع #فاجعه بسیار بزرگتر است
آیا وقتی جنگل از بین رفت #تلکابین، ویلا، سد و انواع سازه های مخرب دیگر نماد توسعه هستند.
#احسان_میرزائی
۲۳ - ۱ - ۱۳۹۶
۲۲:۱۵
@gicher
واقعا از یک دوستدار طبیعت توقع دارم که با حداقل تجربه زیستی در مورد جنگل صحبت کنه...
یک جنگل فقط درخت نیست، بلکه یک اکوسیستم پیچیده است... تمام حشرات، گیاهان، جانوران، پرندگان، حیوانات در این مجموعه به هم پیوسته زندگی آزادانه و بدون نیاز به انسان دارند...
جنگل تامین کننده آب و مهار کننده سیلاب است...
جنگل تامین کننده اکسیژن و ذخیرهگاه کربن است...
جنگل خانه و پناه جانداران است...
جنگل قلمرو حیوانات کوچک و بزرگ است...
ایجاد هر مرزی، به هر شکلی، چه پاکوب، چه دیوار و چه فنس و چه پایه و کابل های هوایی تلکابین، چه قرقره های همواره در حال حرکت و کابین های شناور، چه صدای سوت و دست و جیغ هورای گردشگران در دل جنگل
و
تلکابین فقط چند پایه و چند رشته کابل و دو تا ایستگاه پایین و بالا نیست.
و همه آنچه گفته شد یعنی تخریب جنگل تا شعاعی غیر قابل تصور ما
تا جایی که امواج صدا و جیغ ما برسد
تا جایی که سایه ما روی زمین و درختان محو می شود
تا جایی که دست ما قدرت پرت کردن سنگ و زباله دارد
تا جایی که جسارت ورود به جنگل را داریم
تا جایی که چشم ما سو دارد
تا جایی که انواع عطر های مشهدی و خارجی منتشر می شوند
و حیوانات تا جایی که ما حضور فیزیکی داشته باشیم، مارا ببینند، حس کنند، بو بکشند عقب نشینی می کنند!
جنگل زیستگاه طبیعی جانداران است و حق مسلم آن هاست!
ساخت تلکابین در جنگل توسعه نیست!
دوستانی که اهل سفر هستند، آن هایی که حداقل چند استان در اطراف را رفته باشند اگر با دقت به آن استان ها نگاه کرده باشند عمق فاجعه خشک سالی، بیابان زایی، جنگل زدایی و فلاکت را درک می کنند!
در بالادست زایندهرود آمده اند ده ها کارخانهی فولاد و آهن ساختن و حجم عظیمی از آب رود را که حق مردم و حق تالاب گاو خونی است را در آن مصرف می کنند و به ازای آن اگر هنر کنند چهارتا درخت می کارند که به دلیل فلزات سنگین موجود در پس آب کارخانه رشد طبیعی ندارند، آیا این شد توسعه؟!
در خوزستان سد گتوند را به عنوان بزرگترین سد خاکی می سازند و با بی درایتی باعث شوری آب و نابودی حجم عظیمی از آب می شوند، زمین های کشاورزی و باغات پایین دست در حال نابودی است یا نابود شده، آیا این شد توسعه؟!
سد شفارود را در رضوان شهر گیلان می سازند و نه تنها زیستگاه حیات وحش را نابود می کنند بلکه جنگل های باستانی، خاص و منحصر به فرد را نابود می کنند، آیا این شد توسعه؟!
در حالی که روزی در سمیناری تخصصی یکی از سخنرانی به نیکی از رفتار مسئولین و مردم یک کشور اروپایی یاد می کرد که تک درخت راش را چنان محافظت می کردند و دور آن را تا شعاع زیاد محصور کرده بودن که گویا آخرین درخت باقی مانده در زمین است! حتی اجازه نمی دادند کسی نزدیک درخت شود که مبادا خاک اطراف آن پاکوب شود!
کارخانه هایی که غول های آب خور هستند را در کرمان و... می سازند و با این کار به خشکسالی و فلاکت کشاورزان و روستاییان دامن می زنند، آیا این شد توسعه؟!
آب را به طور مخفیانه و زیر زمینی از غرب زاگرس به دیگر نواحی کشور و به منظور فعالیت صنعتی منتقل می کنند و روستاییان زاگرس را به خاک سیاه می نشانند، آیا این شد توسعه؟!
بیایید حتی اگر تخصصی نداریم، با چشم باز به پیرامون خودمان نگاه کنیم، توسعه یعنی چه، توسعه چه رابطهای با خشکسالی و بیابان زایی و کویری شد امروز ایران دارد؟!
آیا ما امروز باید منابع طبیعی را با عوام فریبی نابود کنیم، پس فرزندان ما و آیندگان ما چه؟
ما از قاجار ها خاطره خوب و بد داریم اما یک خاطره بد ما واگذاری انحصاری هرگونه برداشت از جنگل های شمال و مخصوصا قطع و انتقال درختان شمشاد است، درختی که با چوب بسیار مقاوم و پایدارش باعث رونق صنعت اروپا و مخصوصا رونق نساجی شد!
این چه خدمت و چه توسعهای بود که قاجار برای ما به ارث گذاشت؟!
لطفا مسئولانه تر و آگاهانه تر برای مخالفت با ساخت تلکابین در جنگل #ناهارخران #گرگان در استان #گلستان اقدام کنیم...
۲۴ ساعته این موبایل در دست ماست و اینترنت فعاله، در مورد جنگل های ایران یه جستجو بزنیم ببینیم چند منطقه جنگلی داریم، سالانه چقدر جنگل زدایی می کنیم، تهدید های جنگل چیه و اگر جنگل نباشه چه بلایی سر ما میاد!!!
به نظر من اگر روند جنگل زدایی و خشک سالی، جنگل خواری و کوه خواری در نوار جنگلی شمال کشور ادامه داشته باشه، مردم این خطه مانند مردم یزد، سیستان بلوچستان، کرمان و دیگر شهر های کویری #تحمل خشکسالی را ندارند و آن موقع #فاجعه بسیار بزرگتر است
آیا وقتی جنگل از بین رفت #تلکابین، ویلا، سد و انواع سازه های مخرب دیگر نماد توسعه هستند.
#احسان_میرزائی
۲۳ - ۱ - ۱۳۹۶
۲۲:۱۵
@gicher